تبیان، دستیار زندگی

جلد دهـم - صفحه 448 -  زندگي شرافتمندانه مسلمين

صفحه : 448

مملكت ما، در مملكت شما، موجودهايي هستند كه يا باورشان آمده است حرفهاي اينهارا، كه [بايد] آدم بگويد اينها بسيار عقب مانده اند از حيث افكار. يا باورشان نيست ، لكن براي آنها كار مي كنند كه بايد بگوييم خيانتكارند. در بين ما هست در بين شما هم هست افرادي كه همان مسائلي كه آنها مي خواهند، همان مسائلي كه در غرب گفته مي شود، آنهادر بطن جامعه خودشان طرح مي كنند و مي گويند، همان طوري كه مطبوعات امريكامطبوعاتي [است ] كه تحت نظر مستقيم صهيونيسم هستند، همان مطالبي را كه آنهامي نويسند، نويسنده هاي ما بعضيشان ، و گوينده هاي ما بعضيشان همان مسائل [رامي نويسند. ] در ممالك شما هم هست .

زندگي شرافتمندانه مسلمين

ممالك شرق ، ممالك اسلامي ، تا اسلام را نيابند، نمي توانند زندگي شرافتمندانه بكنند. مسلمين بايد اسلام را پيدا كنند. اسلام از دستشان فرار كرده بود. ما الان اسلام رانمي دانيم چيست . اين قدر به مغز ما خوانده است اين غرب و اين جنايتكارها، كه اسلام را ما گمش كرديم . تا اسلام را پيدا نكنيد نمي توانيد اصلاح بشويد. از آن مركز، كه كعبه معظمه است و مركز اجتماع مسلمين است در هر سال ، گرفته تا آخر بلاد مسلمين ، اسلام گم است پيششان ، نمي دانند چيست . و لهذا مسلمين جمع مي شوند در مكه معظمه ، دريك محلي كه خداي تبارك و تعالي آن محل را قرار داده براي اجتماع مسلمين ، اجتماع معنوي مسلمين جمع مي شوند و نمي دانند چه مي كنند؛ استفاده اسلامي از آن نمي كنند.يك همچو مركز سياسي را متبدلش كردند به يك اموري كه اصلا غفلت از همه مسائل مسلمين [است . ] بايد اسلام را پيدايش كنند. مسلمين اگر حج را پيدا كنند، اگر آن سياستي كه در حج به كار رفته است از طرف اسلام ، همان را پيدا كنند، كافي است براي اينكه استقلال خودشان را پيدا بكنند، ولي مع الاسف ما گم كرديم اسلام را. آن اسلامي كه الان دست ماست كه بكلي از سياست جدايش كردند؛ سرش را بريدند. آن چيزي كه اصل مطلب است از آن بريدند و جدا كردند، و مابقيش را دست ما دادند. همان ما را به اين