تبیان، دستیار زندگی

جلد هجدهم - صفحه 288 -  تكذيب نسبت نابجا به فرزند امام

صفحه : 288

خلاصه انسان مشمئز مي شود از آن ، حالا ممكن است در بين مردم يك عده اي باشند كه او را بخواهند، اما حالا من برداشت خودم است ، اين را نمايش دادن [در] آن وقت كه جمهوري اسلامي اين وضع را دارد يك قدري سبك است براي جمهوري اسلامي ،مسائل اساسي بايد در آنجا گفته بشود. "اخبار" درست جمع آوري نمي شود از جهان .اخبار مثلا تكراري زياد است ؛ عمرشان را صرف مي كنند به همين تكرارهايي كه كي باكي صحبت كرد، و كي با كي حرف زد و چي گفته اين خيلي كوچك مي كند. اينها رابايد يك قدري - حالا كه آقايان هستيد - اينها را بايد ان شاءالله كه به تدريج درست [بكنيد]اين راجع به اين جهتش .

تكذيب نسبت نابجا به فرزند امام

راجع به افراد كه در آنجا هستند، بايد يك افرادي باشند كه امين باشند، واقعا اينطورنباشد كه مثلا يك حرفهايي بروند در خارج بزنند كه بر خلاف امانت است ، مثلا يك آقايي آمد اينجا راجع به اينكه سابقا آقايان يك عده اي بودند كه در صدا و سيما بودندبعد هم من از باب اينكه ديدم با قانون اساسي مخالفت كردند، و يك وضعي پيش آوردند كه به هم بخورد آنجا، - نمي گويم متعمد بودند اما وضع اينطور پيش آمد - كه دنبال او من گفتم ، به آقايان گفتم اينها را معزولشان كنيد شما گفتيد كه نه خوب نيست معزول كنيم ، خوب است كه اينها استعفا بدهند. بنابراين شد كه استعفا بدهند بعد يك آقايي آمد به من گفت كه براي چه شما گفتيد استعفا بدهيد، من هيچ يادم نبود، گفتم من يادم نيست ، و گفتم نه گفتم يادم نيست حالا چه گفتم به او، از قراري كه شنيدم بعد آن آقاها رفتند بيرون ، در حزب و در جاهايي حتي ، - به من اينجور گفتند من صحت وسقم[ش را] نمي دانم - تلفن به اطراف : كه "احمد"(2) دروغ گفته به ما، از قول فلاني ! شماببينيد منزل ما را اينطور معرفي كردند كه احمد در اينجا از قول من دروغ مي گويد، آن هم يك همچنين دروغي ، دروغي كه شما مطلع مي شويد از واقعش ، آقاي خامنه اي مطلع

2- آقاي سيد احمد خميني ، فرزند امام خميني .