• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هجدهم - صفحه 118 -  سخنراني در جمع مسئولان و اقشار مختلف مردم "فيوضات معنوي عيد قربان "
سخنراني
زمان : صبح 27 شهريور 1362 / 10 ذي الحجه 1403
مكان : تهران ، حسينيه جماران
موضوع : فيوضات معنوي عيد قربان - تبيين فداكاريهاي جوانان رزمنده
مناسبت : عيد سعيد قربان
حضار: مسئولين جمهوري اسلامي و مقامات لشكري و كشوري (1) و اقشار مختلف مردم
صفحه : 118
بسم الله الرحمن الرحيم
ضيافه الله مقدمه لقا الله
متقابلا اين عيد مبارك را به همه آقايان و همه ملت مسلمان ايران و به همه محرومان جهان تبريك عرض مي كنم . در اسلام دو عيد است كه به عنوان عيد اسلامي به رسميت شناخته شده است : عيد شريف فطر عيد است براي ضيافه الله ، و عيد شريف قربان عيداست براي لقاالله . و آن عيد كه ضيافه الله است ، مقدمه است براي لقاالله ، و اينكه امر شده است به حضرت ابراهيم كه فرياد بزن تا بيايند پيش تو، براي اينكه راه راهي است كه ازطريق ولي الله بايد طي بشود، از طريق اولياالله بايد طي بشود، و حضرت ابراهيم - سلام الله عليه - ولي وقت بود و ولي است براي همه نسل ها، و رسول اكرم ولي اعظم
1- خامنه اي ، سيد علي "رئيس جمهور" - موسوي اردبيلي ، سيد عبدالكريم "رئيس ديوانعالي كشور" -موسوي ، ميرحسين "نخست وزير" - فلسفي ، محمدتقي - اعضاي هيات دولت و معاونان - اعضاي شورايعالي قضايي -مسئولان دادستاني انقلاب اسلامي ، سازمان بازرسي كل كشور، ديوان عدالت اداري - جامعه مدرسين حوزه علميه قم -دبيرخانه مركزي ائمه جمعه - جامعه روحانيت مبارز تهران - رئيس ستاد مشترك ارتش - فرماندهان نيروهاي سه گانه -شورايعالي سپاه پاسداران - پرسنل دفاع و صنايع دفاعي - مسئولان سازمان تبليغات اسلامي - وعاظ تهران - كاركنان دفترتبليغات قم - ستاد انقلاب فرهنگي و جهاد دانشگاهي - كميته انقلاب اسلامي - پرسنل شهرباني و ژاندارمري - مسئولان ومديران سازمان صدا و سيما - ستاد تبليغات جنگ - خبرگزاري جمهوري اسلامي - اعضاي كميته مركزي برگزاري سومين سالگرد جنگ تحميلي - دفتر مركز جهاد سازندگي - بنياد شهيد - بنياد 15 خرداد و مستضعفان - شهرداري تهران - دفتر اطلاعات نخست وزيري - عقيدتي ، سياسي نيروهاي نظامي و انتظامي - بانك مركزي - دفتر مشاورت امام -كميته امداد امام - ستاد برگزاري نماز جمعه - كاركنان بنياد مسكن انقلاب اسلامي - مسئولان جرايد - خبرنگاران خارجي - شوراي هماهنگي نهادهاي انقلاب اسلامي - نهضت سواد آموزي - كميته امور صنفي - بنياد امور مهاجران جنگ تحميلي - سازمان اوقاف و مركز اسناد انقلاب اسلامي .
صفحه : 119
است و ولي است براي همه عالم ، و از راه اينها بايد رسيد به آنجايي كه بايد رسيد.
ابراهيم - عليه السلام - بعد از اينكه مراحلي را طي فرمود، آخرش فرمود، عرض كرد:وجهت وجهي للذي فطرالسموات والارض (2) او وجهت وجهي مي گويد و براي رسول اكرم ثم دني فتدلي فكان قاب قوسين او ادني (3) است و بين اين دوتا فرق است ، با اينكه هر دو در غايت كمال است .
بركات ادعيه وارده از ائمه
و از بركاتي كه ما داريم ، براي ما هست ، بركات ادعيه اي است كه از ائمه اطهار واردشده است . ادعيه ائمه اطهار - همان طوري كه خود قرآن شريف هم آن طور است - كه يك سفره اي است كه پهن شده است براي اينكه همه قشرها از آن استفاده كنند. قرآن راچنانچه ملاحظه مي فرماييد، در آن اكثرا آيات شريفه اي است كه اكثر مردم از آن استفاده مي كنند. و در قرآن شريف آياتي است كه فقهاي عظام از آن استفاده مي كنند. آياتي است كه فلاسفه از آن استفاده مي كنند. آياتي است كه عرفا از آن استفاده مي كنند. آياتي است كه خاصه اوليا از آن استفاده مي كنند. و آياتي است كه رسول اكرم - صلي الله عليه وآله و سلم - به او رسيده است ، و به وسيله او به كساني كه لايق هستند رسيده است . قرآن ،آياتي كه در اين زمينه است كه اهل معرفت از آن استفاده مي كنند زياد است ، مثل الله نورالسموات والارض ، (4) هو الاول والاخر والظاهر والباطن ، (5) هو معكم اينما كنتم (6) و امثال اينها كه در لفظو در بيان ممكن است كه انسان براي آنها بياناتي بكند، ولي به حسب واقع و حظ واقعي مشكل است كه كسي غير از آنكه خوطب به ، (7) به اينطور مسائل برسد. هوالظاهر،
2- سوره انعام ، آيه 79 : "من با ايمان خالص رو به سوي خدايي آورم كه آفريننده آسمانها و زمين است . "
3- سوره نجم ، آيه 8 و 9: "آنگاه نزديك آمد و بر او نازل گرديد، "بدان نزديكي كه " با او به قدر دو كمان يا نزديكتراز آن شد. "
4- سوره نور، آيه 35: "خدا، نور آسمانها و زمين است . "
5- سوره حديد، آيه 3: "او اول و آخر و پيدا و نهان است . "
6- سوره حديد، آيه 4: "هر كجا باشيد او با شماست . "
7- كسي كه به او خطاب شده است .
صفحه : 120
هوالباطن خوب ، وقتي دست ماها دادند گفتيم به اينكه هوالمظهر(8) لكن مسئله اين نيست . الله نورالسموات و الارض وقتي دست بشر عادي رسيده "منور السموات والارض " معناكرده ، لكن مسئله اين نيست . در روايات هم همين طور است . ادعيه اي كه از ائمه اطهاروارد شده است اين هم يك سفره اي است ، پهن شده است براي اينكه همه از آن استفاده كنند، هر كس به مقدار فهمش . و اكثرا چيزهايي است كه عامه مردم از آن استفاده مي كنندو فقراتي در ادعيه هست كه فلاسفه از آن استفاده مي كنند. فقراتي هست كه عرفا از آن استفاده مي كنند. فقراتي هست كه خاصه اوليا بايد از آن استفاده كنند. همين در دعاي عرفه اي كه حضرت سيدالشهدا - سلام الله عليه - در روز عيد خوانده ، در روز عرفه خوانده اند، اين دعا اكثرا چيزهايي است كه اكثر بينندگان از آن استفاده مي كنند، لكن دربين آن يك چيزهاي ديگري هست كه استفاده از او مشكل است ، حتي براي عرفاي بزرگ ايكون لغيرك الظهور حتي اينكه ماليس لك اين تعبير غير از اين است كه هوالمظهر،ايكون لغيرك الظهور ماليس لك (9) يعني ظهور همه از توست ، ظهور توست متي غبت حتي تحت اجالي دليل (10) چه وقت غائب بودي ؟ هيچ وقت غائب نبودي ، از تو بايد استدلال به ديگران بشود، نه از ديگران استدلال به تو، و هكذا. اين از نعمت هاي بزرگي است كه براي بندگان خدا آمده است ، و هركس به اندازه خودش از او استفاده مي كند. و بسياري هم هستند كه گمان مي كنند استفاده كردند، لكن واقع مطلب بسيار مشكل است . يعني بعضي امور است كه تصديقش آسان است لكن تصورش مشكل . بعضي از مسائل هست كه تصور، انسان نمي تواند بكند، لكن تصديقش مي كند، و مسائل كه مال اهل معرفت است از اينجور مسائل هستند، تصديق مي شود كرد به اينكه هوالظاهر، لكن تصورهوالظاهر يك تصوري است كه بسيار مشكل است ، مگر براي آنهايي كه خاصه اولياهستند و عيد شريف قربان و اينكه همه را خواستند، في الناس ، فرياد بزن بين ناس كه بيايند و بيايند به
8- اوست آشكار كننده .
9- آيا براي غير تو ظهوري هست كه براي تو نباشد؟
10- كي غائب بوده اي تا نياز به راهنمايي به سوي خودت داشته باشي ؟
صفحه : 121
سوي تو اي ابراهيم ، و به سوي رسول خدا در وقتي كه رسول خدا هست ، و به سوي ولي در وقتي كه ولي هست ، به سوي او بيايند و به سوي او آمدن ، به سوي خدا رفتن است ، نه اينكه به سوي او بيايند در مقابل به سوي خدا رفتن ، به سوي او رفتن عين به سوي خدارفتن است . از اين جهت دعوت به اين است كه به سوي خدا بروند، لكن راه اين است ،طريق اين است . و ابراهيم - سلام الله عليه - ، عيد براي او براي ذبيح الله است ، كه ثمره وجود خودش (11) را حاضر شد كه فدا كند، و براي رسول الله هم ، براي ذبيح الله در اين امت است ، كه ذبيح الله هم ، "فديه "(12) هم تفسير شده است در بعض روايات به حضرت سيدالشهدا. ابراهيم تا آن حدي كه حد فداكاري هست رفت ، منتها خداي تبارك و تعالي براي او فديه فرستاد، و پيغمبر اكرم هم تا آن حدي كه هست و و اصل هم به آن حد شد،براي اينكه ذبح واقع شد. و نمونه هايي از اين مسائل در بين بشر هست ، لكن با تفاوتهاي بسيار زياد كه آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است .
فداكاري جوانان و جنايات ابرقدرتها
الان شما در اين عصر كه ملاحظه مي كنيد جوان هايي هستند كه واقعا فداكاري مي كنند، واقعا رو به شهادت مي روند. كساني هستند كه واقعا جوان هايشان را به شهادت مي فرستند و خوشحال هم هستند. اين همان سنخ هست ، لكن تفاوت اين است كه آنجامعرفت يك معرفت عاليمقامي است و اينجا به آن مرتبه نرسيده است ، اينجا نمونه اي ازاوست . فداكاري هاي جوان هاي عزيز ما و پدرهاي آنها و مادرهاي آنها همان نحو است كه آنها كردند. اينها ذبح مي شوند به همان طوري كه اسماعيل ذبح شد و به همان طوري كه فديه اسماعيل به حسب روايات ذبح شد. و ما بايد بگوييم كه عاجزيم از اينكه همين فداكاري كه اينها دارند هم ، ما عاجزيم كه تصور كنيم . و بحمدالله اين فداكارها براي اسلام آنچنان سرافرازي ايجاد كردند كه در طول تاريخ خواهد ماند، آن طور براي كشور
11- حضرت اسماعيل "ع ".
12- عوض .
صفحه : 122
خودشان سرافرازي ايجاد كردند كه در طول تاريخ خواهد ماند. و ما آرزو داريم كه اين سرافرازي براي همه ملت ها حاصل بشود و انقلاب به همين معنا براي همه ملت ها حاصل بشود، براي همه مستضعفين حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل اينطور فداكاري واينطور تفديه براي اسلام ، آن طور جنايات در دنيا واقع مي شود. جنايات عظيمي كه ازدولت هاي بزرگ بر همه بشر واقع مي شود و امروز دنيا گرفتار اين دو قطب است و بشرگرفتار اين دو قطب است كه خداي تبارك و تعالي ان شاءالله نجات بدهد بشر را از اين دوقطب فاسد. (13) هر جا بتوانند خودشان دخالت مي كنند و هرجا هم به حسب ظاهر عذري باشد ديگران را وادار مي كنند به دخالت ، به فساد. صدام را ملاحظه مي كنيد كه در طول اين مدت با اين ملت چه كرده است و با اسلام چه كرده است و با ملت عراق چه كرده است و از آن طرف مشاهده مي كنيد كه او صلح دوست خودش را حساب مي كند، ورسانه هاي گروهي هم هرجا هستند او را به همين عنوان معرفي مي كنند. من گاهي ياد آن شاعر مي افتم كه قصه اي دارد. قصه صدام ، به ياد آن شاعر انسان را مي اندازد. نقل شده است كه كسي به يك شاعري گفت كه اشعر شعراي عرب كي است ؟ گفت بيا برويم من نشانت بدهم . رفت همراهش در يك خانه اي ، ديد كه يك پيرمرد بسيار كثيفي نشسته وپستان يك بزي را به دهنش گرفته است و مي مكد. آن شخص شاعر گفت كه اين شخص كه مي بيني پدر من است . و اينكه پستان را در دهن گرفته است براي اينكه اين قدر بخيل است كه نمي خواهد يك قطره شير به كاسه ماليده بشود. اشعر شعراي عرب آن است كه در سال هاي طولاني افتخار به عرب كرده براي اين پدر!
اخطب خطباي عرب
من عقيده ام اين است كه ، يعني عقيده نه . . . يا خوب است اينطور باشد كه به صدام بگويند كه اخطب خطباي عرب كي است در عصر او بگويد كه بياييد من نشان بدهم ،بياورد در خرمشهر و هويزه و سوسنگرد و اينجاها ببيند كه ، نشان بدهد كه ببينيد اينها همه
13- ايالات متحده امريكا و اتحاد جماهير شوروي .
صفحه : 123
آثار شكستي است كه ما خورده ايم از ايران . اخطب خطباي عرب آن است كه با اين همه شكست ها، در هر شكستي مدال شجاعت بدهد به ارتش خودش و داد شجاعت ارتش اش را بزند. صدام بيش از اين هم مي تواند بگويد، بگويد، اخطب خطباي عرب آن است كه اين خرابي ها را كه مي بينيد به دست ما واقع شده است و هر روز هم دارد به سر مردم موشك ريخته مي شود، و هر روز هم من دارم از همه دولت ها كمك براي اين خرابي ها مي گيرم ، اخطب خطباي عرب آن است كه آن خودش را معرفي كرده است به اينكه صلح طلب است .
وضع اينطوري شده است كه كسي كه دارد هر روز از اين ور و آن ور سلاح تهيه مي كند براي اينكه بريزد به جاهايي كه ربطي به ارتش ندارد. - او دستش به آنها كه نمي رسد - وقتي آنجا شكست مي خورد، مي گيرد از اين سلاح هاي دور زن و مي زند به شهرهاي عرب نشين و كردنشين و فقرا، و آن وقت اين را دنيا معرفي مي كنند به اينكه اين صلح طلب است ، و خودش هم داد صلح طلبي مي زند! اخيرا هم كه از طرف يكي ازرئيس جمهورها - ، رئيس جمهور گينه (14) - يك تقاضاي صلح شده بود، ايشان يك كاغذ مفصلي به او نوشته بود كه ما همه جور براي صلح حاضريم . ايشان از اول هم همين طور مي گفت ما براي صلح حاضريم ، ولي صلح چي ؟ صلح بين كي و كي ؟ در عين حالي كه مي كوبد، صلح طلب است . در عين حالي كه فرار مي كند، شجاع است . اصلا الفاظ درعصر ماهويت خودشان را از دست داده اند، كانه برگشته است ، يك تحولي پيدا شده است در الفاظ و معاني الفاظ و اينها. فرانسه هم خودش را يك كشور متمدن وآزاديخواه و نمي دانم اين چيزها معرفي مي كند - مردم شايد باشند - لكن او هم اسلحه مي فرستد، طياره هاي زننده مي فرستد، كوبنده مي فرستد، براي اينكه نگذارد ايران غلبه پيدا كند. من عقيده ام اين است كه اگر در فرانسه پيش اين بزرگان فرانسه - كه دارند به اصطلاح اينها را مي فرستند - اگر عقل پيدا بشود، اين را بفرستند براي صدام ، براي اينكه
14- آقاي احمد سكوتوره ، رئيس جمهوري كشور افريقايي "گينه "، يكي از اعضاي هيات صلح بين ايران و عراق .
صفحه : 124
او با بي عقلي اش خودش را به اينجا رسانده ، چنانچه آن عقل داشت كه از اول گول امريكا را نمي خورد، كه بگويد تو برو چند روز ديگر تمام مي شود قضيه ، خوب اين آمدديد كه نشد و تا حالا هم نشده است ، و همين دوسه روز هم كه ديديد كه ريختند وجوان هاي ما در خود عراق جلو رفتند و حالا هم دارند جلو مي روند. خوب ، با اين همه تجربه ، مگر آن مقدار از ميراژهايي كه فرستاد - شصت تا مثل اينكه مي گويند فرستاد -كاري از او آمد؟ اين سلاح ها بايد دست كسي باشد كه آدم داشته باشد. كسي كه نداردكسي را كه بتواند اين سلاح ها را به كار ببندد، كسي كه چند تا از اين پاسدارهاي عزيزوقتي كه به يك فوجي از آنها حمله مي كند فرار مي كنند، آنها نمي توانند اين كارها راانجام بدهند. بله ، اينها در شهر خودشان نشسته اند و در مرز خودشان نشسته اند و با آن توپ هاي دور برد مي زنند به آبادان هر روز يا مي زنند به جاهاي ديگر. اين وضع دنياست كه ما در آن گرفتار هستيم ، كه همه با اين كمك مي كنند در عين حالي كه مي بينند كه از اين كاري بر نمي آيد. مگر آن چيزهايي كه روسيه به صدام داده كمتر از اينهايي است كه فرانسه داده ؟ خوب ، آنها هم دستش بود و نتوانست كاري بكند، البته خرابكاري كرد، اماپيشروي نكرد، شكست خورد در همه جا. و اين شكست براي اين است كه آن چيزي كه پيش پاسدارهاي ما هست پيش آنها نيست . ايشان بنا دارد كه تقليد كند در اين امور، تاگفته مي شود كه مردم ايران هديه مي آورند، آن هم درست مي كند يك طايفه اي را كه بياييد هديه بياوريد. در خود آنجا هم آنهايي كه هست حتي در راديوهاي خارجي اين رادر نوشته هايي كه آورده اند، مي گويند كه مامورين او خانه به خانه مي روند و مي گويندقبض و رسيد بده ، اگر كسي قبض و رسيد نداشته باشد، رسيد طلا، رسيد جواهر، اگرنداشته باشد او را مي برند و به عنوان مجرم . آن شنيده كه اينجا طلا مي دهند آن هم مي خواهد صورتش را درست كند، شبيه اش را درست كند، يك صفي از خودشان درست مي كنند كه بياييد بدهيد، لكن مامورين مي روند از مردم به زور مي گيرند. اين شنيده است كه بچه ها و خردسال هاي ما دعوا مي كنند كه ما مي خواهيم برويم به جنگ ،ما مي خواهيم چه ، آن هم در يك وقتي گفت يك بچه اي به من گفت كه من مي خواهم به جنگ بروم ، فرق
صفحه : 125
است مابين اينها. در هر صورت ما گرفتار هستيم امروز به يك همچو وضعي در دنيا واسف بار وضع دنياست .
پيروزي با لبيك بر حضرت ابراهيم
اينهايي كه پيش مي برند براي اينكه اينها دنبال حضرت ابراهيم - سلام الله عليه -هستند، اينها لبيك گفتند به حضرت ابراهيم - سلام الله عليه - آنها كه مي خواهند پيش ببرند چي مي گويند؟ آنها به عفلق گفتند، خوب ، نمي شود يك كسي كه به عفلق لبيك مي گويد، يا به كسي كه به ابراهيم خليل الله لبيك مي گويد، اينها يك جور باشند. اين است كه آنها فراري هستند و اينها چنانچه يك وقت اقتضا بكند تا هر جايي كه صلاح باشد خواهند رفت .
خوب امروز شما ملاحظه مي كنيد كه لبنان آن گرفتاري را دارد، آن قدر در آن الان دارد جنايات واقع مي شود. ديروز توسط صهيونيست ها مستقيما و حالا توسط جميل ،"امين جميل "، (15) يعني امريكاست كه اين كارها را دارد انجام مي دهد. امريكانمي خواهد كه منطقه آرام باشد و بخواهند فكر بكنند كه بايد چه بكنند، امريكا هرجابتواند خودش دخالت مي كند، هر جا نتواند اياديش را مي فرستد كه لااقل نفاق بيندازندبين مردم . اين منافقيني كه مي خواستند در ايران آن طور وقايع را ايجاد كنند و جنايات راايجاد كنند و كردند و فرار كردند و حالا هم باز تتمه شان هست ، اينها همان راه را دارندمي روند، اگر قبل از رفتن به فرانسه اشكال مي شد كه شايد نه ، خودشان چي باشند،خوب ، حالا معلوم شد كه نه ، اينطورند. اينهايي كه خلقي هستند با صدام دست دوستي مي دهند، در صورتي كه هر روز دارد اين خلق اسلامي را مي كوبد. اينها ديگر برايشان آبرويي باقي نمانده است ، لكن خارج نشسته اند و فحش مي دهند. خوب ، اين يكي برايشان مانده كه فحاشي كنند. در هر صورت ما بايد خودمان لبيك به حضرت ابراهيم بگوييم و لبيك به رسول الله بگوييم و با اين لبيك فداكاري بكنيم و حفظ كنيم عزت
15- رئيس جمهور پيشين لبنان كه "فالانژ" بود.
صفحه : 126
خودمان را، عزت اسلام را.
قيام لله ، تنها موعظه خدا
بايد جوان هاي ما، پيرهاي ما، زن هاي ما، مردهاي ما، بچه هاي ما، همه در راه اسلام ،براي عزت اسلام و براي عزت ميهن خودشان و براي عزت ميهن خودشان و براي عزت قرآن كريم فداكاري كنند. يكي از فداكاري ها اين است كه با هم اختلاف نكنند، اگر يك اختلاف جزئي هست خودشان اصلاح كنند. و بحمدالله الان در بين ارتش ما و سپاهيان وهمه اينها وحدت هست و با اين وحدت دارند جلو مي روند و تا اين وحدت هست ان شاءالله پيروزي ها دنبال هم است . و ما بايد هميشه توجه به اين داشته باشيم كه آنچه هست از خداست الغيرك من الظهور ما ليس لك هر چي هست از اوست . اگر ما توانستيم اين مطلب را به قلب خودمان وارد كنيم كه هر چه هست از اوست ، ديگر نه از شكست مي ترسيم ، نه از چيز ديگر. همه از اوست ، و اگر اين معنا در قلب ما حاصل باشد شكست هم نيست تو كار. براي خدا قيام كنيد انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله ، (16) از تمام موعظه هاخداي تبارك و تعالي انتخاب كرده اين يك موعظه را: قل انما اعظكم بواحده يعني همين يكي را من موعظه مي كنم ، چون همه چيز تو اينجاست انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله همه چيز در قيام لله است . قيام لله معرفت الله مي آورد. قيام لله فدايي براي الله مي آورد. قيام لله فداكاري براي اسلام مي آورد. همه چيز در اين قيام لله است ، و لهذا تنها موعظه اي كه انتخاب كرده خداي تبارك و تعالي از بين موعظه ها همين موعظه است كه ان تقوموا لله مثني و فر ادي (17) اجتماعي و انفرادي قيام لله بكنيد. انفرادي براي وصول به معرفت الله ،اجتماعي براي وصول به مقاصد الله . و من اميدوارم خداي تبارك و تعالي به ما و شما و به همه ملت ها توفيق عنايت كند كه اين راه را برويم و براي خدا كارها را انجام بدهيم .
قابل اعتماد نبودن امريكا و اسرائيل
و خداي تبارك و تعالي اين ملت ها را توجه بدهد به اين مسائل ، و اين دولت هايي كه
16- سوره سبا، آيه 46: "من به يك سخن شما را پند مي دهم و آن سخن اين است كه شما براي خدا قيام كنيد. "
17- سوره سبا، آيه 46: "براي خدا قيام كنيد دو نفر دو نفر و تنها. "
صفحه : 127
در كشورهاي اسلامي هستند از خواب بيدار كند. اينها گمان مي كنند كه اسرائيل پشت وپناه آنها هست كه كمك به او مي كنند. اسرائيلي كه بنايش بر اين است كه كشورهاي عربي را بگيرد، اين را خيال مي كنند كه اين پشت و پناه او هست ، يا امريكا پشت و پناه است ،امريكا از شما نفت مي خواهد و امريكا از شما نفع مي خواهد و مي خواهد شما بازار باشيدبراي او. و همين طور شوروي ، اينها فرق نمي كند، اينها مي خواهند كه از شما استفاده بكنند، از مخازن كه خدا به شما داده آنها استفاده اش را بكنند، شما حمال باشيد براي آنها، والا در آنجايي كه شما گرفتار بشويد هيچ يك از اينها به داد شما نخواهند رسيد؛آنها آن وقت مي گويند ما اينها را نمي شناسيم . بناي اين اشخاصي كه توجه شان به خودشان و به دنياي خودشان است اين است كه مادامي كه به نفع آنها چيزي باشد با آنهاهمراهند و با آنها هم كاسه هستند، آن روزي كه ببينند اين به نفع نيست ولو دوست شان باشد كنارش مي گذارند. اين قصه چرچيل (18) را شنيديد شايد، خوب ، چرچيل در جنگ عمومي رئيس انگلستان بود، شوروي هم همراه اينها بودند، در جنگ با آلمان ، شوروي هم همراه اينها بود - امريكا هم همراه اينها بود - به مجرد اينكه هيتلر(19) را شكست دادند،چرچيل گفت كه الان وقتي است كه ما به شوروي بزنيم ؛ شوروي كه با آنها دوستي داشت و با آنها مي خواست كه وارد بشود يعني جنگ آلمان را او برد، گفت الان وقتش است !منتها مجلس انگلستان اجازه نداد اين را، آن وقت معلوم شد اين معنا، مجلس انگلستان اجازه نداد اين مطلب را. وضع اينها اينطور است ، همان دوستي را كه دارند، آن روزي كه ببينند يك دوست ديگري بهتر از اين است و اين برايشان ديگر خوب نيست ، اين راپرتش مي كنند دور، يا اين را مي زنندش به زمين ، وضع اينها اينطوري است . كسي كه به خدا اعتقاد ندارد، كسي كه به معاد اعتقاد ندارد، كسي كه نمي شناسد آن ارزش هاي انساني را، اينها را نمي شود بهش اعتماد كرد، كه ما با امريكا باشيم ، به اينكه امريكا به مادر وقت خودش چه بكند. امريكا از شما نفت مي خواهد. امريكا از حكومت حجاز،
18- وينستون چرچيل ، نخست وزير انگلستان در زمان جنگ جهاني دوم .
19- آدلف هيتلر، صدراعظم آلمان و رايش سوم كه شعله جنگ جهاني دوم را از سال 1940 م . تا 1944 برافروخت .
صفحه : 128
نفت حجاز را مي خواهد او نفعي به شما نمي رساند. او از شما مي گيرد و مي دوشد شما را.براي چه براي او خودتان را به زحمت مي اندازيد و ما را هم به زحمت مي اندازيد؟ان شاءالله خداوند همه را بيدار كند و هشيار كند و اين عيد سعيد را مبارك كند. و مبارك آن روزي است كه دست قدرت ها، دست خيانتكارها، دست جنايتكارها از سر مظلومين جهان قطع بشود و ان شاءالله اميدوارم نزديك باشد يك همچو وقتي باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله