• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هجدهم - صفحه 29 -  خوف نداشتن از قدرتها، ويژگي حكومت محرومان
صفحه : 29
محرومين ، مستضعفين و حكومت مردمي اين است كه هم مجلسش مي فهمد مستضعفين و محرومين يعني چه ، هم حكومت و وزرا مي فهمند كه يعني چه ، هم رئيس جمهور ورئيس مجلس اش مي دانند كه اين محروميت يعني چه ؛ براي اينكه خودشان لمس كرده اند، خودشان لمس محروميت را كرده اند؛ اينها مي فهمند كه ناداري يعني چه ومحروميت يعني چه . ولهذا خاصيتي كه حكومت محرومين دارد چند چيز است كه حالامن بعضي اش را عرض مي كنم . يكي اينكه چون احساس كرده اند محروميت را، به فكرمحرومين مي توانند باشند. مي توانند كه بفهمند كه راه اگر نباشد و اين مريض در يك دهكده اي مريض بشود و بخواهند بياورندش به شهر، چه مصيبت هايي هست ، براي اينكه ، راه نيست بايد با الاغ مثلا با اسب بياورند. اينها مي فهمند اين يعني چه ، در ذهنشان اين معنا مي آيد. اينها مي فهمند كه محروميت از حيث بهداري و درمانگاه يعني چه . اينهامي فهمند كه محروميت از حيث آب و برق يعني چه . اينها از باب اينكه خودشان لمس كرده اند اين مسائل را، مي توانند بفهمند. به خلاف آن قشري كه سابق متكفل اين اموربود نمي توانستند بفهمند. يعني يك كسي كه در مهد اشرافيت به اصطلاح آن وقت بزرگ شده است و از اولي كه چشمش را باز كرده است با نوكر و كلفت و حشم و اينها روبروبوده ، اين وقتي بزرگ شد خيال مي كند همه چيز همين است . نمي تواند ادراك كند كه يك طبقه اي هستند كه نان ندارند، يك طبقه اي هستند كه نمي توانند زندگي كنند. اين يكي از خاصيت هاي حكومت محرومين و مستضعفين است .
خوف نداشتن از قدرتها، ويژگي حكومت محرومان
يكي از خاصيت هاي بزرگش اين است كه اينها ديگر از قدرت ها نمي ترسند.خاصيت اعيانيت و اشرافيت به اصطلاح و رفاه اين است كه چون هميشه خوف اين مطلب كه نبادا از اين مقام ، پايين بيايم و نبادا يك لطمه اي به اشرافيت من بخورد، اين خوف ، اسباب اين مي شد كه نسبت به زير دست ها ظالم و نسبت به بالا دست ها توسري خور باشد. يك نفر كه نخست وزير بود، وزير بود و در تاريخ ، در طول تاريخ از كساني