• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پانزدهم - صفحه 510 -  مردمي بودن مسئولين در سرتاسر كشور
صفحه : 510
آخر كشور هر جا برويد، مردم فريادشان اين است كه ما جمهوري اسلام را مي خواهيم ،ما اسلام را مي خواهيم ؛ همين طور هم هست . يكي اينكه اين انسجامي كه پيدا شده است بينشان ؛ يعني ، تمام ملت ما با هم منسجم اند، يك عده قليلي هم هستند كه خوب ، همه جاعده قليل هست كه آنها مخالف با اسلام هستند والا توده هاي بزرگ مردم همراه اند باشما. اين هم يك خصوصيتي است كه در اين انقلاب است .
مردمي بودن مسئولين در سرتاسر كشور
و يك جهت ديگر هم اين تحولي است كه پيدا شده در همه جا. شما ملاحظه بكنيد،شايد بعضي آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخري باضعف زندگي مي كردند، مع ذلك ، حكومتهايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت ،حكم يك پادشاه داشت ، هر كاري مي خواست مي كرد و بسياري از جاها را هم اجاره مي دادند. اين - فرض كنيد كه - استانداري كه مي خواست يك جايي برود، آن والي كه مي خواست برود - فرض كنيد - والي خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا وآن - فرض كنيد كه - امير والا، آن يك وجهي مي داد خراسان را مي خريد. بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كاري مي خواهي بكن ، ما گوش نمي دهيم به حرف مردم . او مي رفت آنجا هر كاري دلش مي خواست مي كرد، مردم را هر طور مي خواست عذاب مي داد والبته آن پولي كه داده است بايد درآورد با اضافاتش ، پولها هم درمي آمد.
الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رئيس جمهورش بگيريدتا آن پايينها هر جا هست ، مي بينيد كه يك مردمي هستند كه از خود مردم هستند.رئيس جمهور يك طلبه اي بوده است سابق و بعد هم يك آقايي شده است و بعد شده است رئيس جمهور، نه دستگاهي آنها را دارند و نه افكاري آنها را دارد و همين طور همه وزرا. اين وزرا، گاهي وقتها جمعيتي مي آيند اينجا و مخلوط به هم هستند، آدم تميزنمي دهد كه اين پاسدار هست يا وزير. من حكومتهاي كوچك را ديده ام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعي بيرون مي آمدند؛ وقتي بيرون مي آمدند، مردم همه صف