تبیان، دستیار زندگی

جلد پانزدهم - صفحه 470 -  تلاش دشمن براي جدايي حوزه و دانشگاه

صفحه : 470

و بفهميم كه آنچه كه آنها بر آن اصرار دارند هماني است كه براي مسلمين و براي بشر بداست . ما از گفتار و كردار آنها بايد كشف كنيم كه آنها چه مي خواهند و ما بايد چه بكنيم .شما اگر ملاحظه بفرماييد در اين قرون آخر كه تمام بشر مثل يك عائله شده اند و به واسطه ارتباطات زيادي كه بين همه بشر حاصل شده است در اين قرنهاي آخر، آنهايي كه مي خواهند ممالك دنيا را قبضه كنند و ذخاير همه را به غارت ببرند با چه اساس به اين امري كه ، نقشه اي كه كشيده اند، موفق مي شوند و آنها چه راههايي را انتخاب كرده اند. هرراهي را كه آنها انتخاب كرده اند، ما بايد راه مقابلش را انتخاب كنيم .

تلاش دشمن براي جدايي حوزه و دانشگاه

ما مي بينيم ، در وقتي كه در ايران خودمان نظر مي كنيم مي بينيم كه كوششهاي زيادشده است براي تفرقه انداختن بين دو جناحي كه اگر آن دو جناح متحد بشوند كارهاي كشور اصلاح مي شود و آن جناح روحاني و جناح دانشگاهي است . چقدر كوشش كرده اند براي تفرقه بين اين دو جناح ، بطوري كه در دانشگاه اسم روحاني را نمي شدبياوري و در فيضيه اسم دانشگاهي . اين در اثر تبليغات دامنه داري بود كه كرده بودند و باآن تبليغات و بي توجهي ما، اينطور مسائل واقع شد و آن ضربه اي كه ما از اين افتراق خورديم از هيچ چيز نخورديم ؛ يعني ، اساس تمام ضربه ها اين ضربه بود. دانشگاه اداره كشور را مي كرد، وقتي دانشگاه به تباهي كشيده شد، اداره كشور به تباهي كشيده شد. و ماديديم آنچه كه در اين قرنهاي آخر واقع شد خصوصا در اين پنجاه سال ، از آن طرف باتبليغات وسيع بين برادرهاي اهل سنت و برادرهاي اهل تشيع كوشش كردند كه تفرقه ايجاد كنند. با همه وسايل كوشش كردند و اين دو جناح بزرگ را از هم جدا كردند،بطوري كه آن طايفه اين طايفه را حتي تكفير مي كردند و اين طايفه آن طايفه را، احزاب درست مي كردند در كشور. اين اختصاص به كشور ما ندارد، همه كشورها احزابي كه درست مي كردند دو طايفه را به جان هم مي انداختند. حزبها غافل بودند، روساي احزاب غافل بودند كه اينها دارند چه مي كنند. هر حزبي دشمن حزب ديگري بود و هر قشري