• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پانزدهم - صفحه 189 -  متعارف بودن عصبانيت دشمن
صفحه : 189
اسلام چطور. خوب ، شما كه اسلام را نمي دانيد با "صاد" مي نويسند يا با "سين "مي نويسند، شما به اسلام چه كار داريد؟ يك كتاب مي نويسد، بعد مي گويد من اسلام شناسم ، اسلام را من مي شناسم . يكي يك مقاله مي نويسد، مي گويد من اسلام شناسم . و اشخاصي كه مثلا، هشتاد سال زندگي كردند، هفتاد سال زندگي كردند،همه اش هم در اسلام بودند، نه ، اينها نمي دانند، لكن آقاي كارتر مي داند و رفقاي ايشان .
متعارف بودن عصبانيت دشمن
در هر صورت ، اين مسائل براي انقلابات هست كه آنهايي كه خارج و داخل ضررديده اند، بايد البته بد بگويند. ما نبايد متوقع باشيم كه اينهايي كه شكست خوردند ورفتند، براي ما خوب بنويسند. يا ما نبايد متوقع باشيم كه روزنامه هاي امريكا و كسان ديگربراي ما چيزهاي خوب بنويسند. خوب ، آنها رفته اند از بين ، منافعشان از دستشان رفته است . خوب ، كسي كه تمام منافعش را شما از او گرفتيد - ملت ما همه منافع امريكا راگرفته ؛ الان يك شاهي ندارد، يك سير نمي تواند نفت از اينجا صادر كند و همين طورساير كشورهايي كه منافعشان از دستشان رفته - نبايد ما متوقع باشيم كه اينها براي ما مقاله - عرض بكنم كه - خوب بنويسند. البته آنها بايد به ما فحش بدهند. اگر يك روزي اينهابراي ما خوب نوشتند، آن وقت است كه ما مصيبت داريم .
من يك وقتي اين كلمه را گفتم كه اينها نمي فهمند، اگر مي فهميدند، مي آمدندتعريف از فلان آدمي كه - مثلا - پيش مردم يك ارزشي دارد، هي شروع مي كردندتعريف كردن . همين اسباب اين مي شد كه ارزشش از بين مي رفت . اگر بگين به ما فحش بدهد، ما ارزشمان شايد پيش مردم - اگر باشد - زيادتر بشود. به دولت ما بد بگويد بگين ياصدام يا ديگران كه در اين طريق هستند، آنها اگر به ما بد بگويند، من مي گويم خوب حق دارند؛ براي اينكه صدام مي خواست كه سه - چهار روزه يك كشوري را بگيرد، حالايك سال است كه باز مي بينيم كه او شكستش زياد است و ما بحمدالله ، جلوتر داريم مي رويم و ان شاءالله ، زودتر هم جلو خواهيم رفت . وقتي صدام مي بيند تمام آبرويش