• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پانزدهم - صفحه 209 -  برنامه براي جدايي روحانيت از سياست
صفحه : 209
مشهد بود، علماي مشهد يك وقت قيام كردند، گرفتند همه را؛ مثل مرحوم آقازاده (1) كه آن وقت آنقدر قدرت داشت ، او را هم گرفتند. مرحوم آقا ميريونس (2) كه آن وقت درمشهد بودند و عده زيادي از علما را گرفتند و آوردند در تهران و مرحوم آقازاده را بايك شبكلاه از توي خيابان مي بردند به دادگاه براي محاكمه . يك نفري كه در خراسان آنقدر قدرت داشت ، اينقدر او را تحت سلطه آوردند. و اين يك مسئله اي نبود كه رضاخان با آقازاده مخالف باشد، نه ، مسئله اساسي بود كه بايد آخوند نباشد. زور،دنبالش تبليغات دامنه دار، اشعار اشخاصي كه منحرف بودند و هكذا.
برنامه براي جدايي روحانيت از سياست
و يك نقشه ديگري كه قبلا هم كشيده بودند و در عرض همين هم بود و توسعه اش دادند - كه ما همه اهل علم ، الا البته يك نادري ، باورشان آمده بود كه بايد اين جورباشد - و او اينكه معممين را از سياست جدا كنند؛ مجالسي كه تشكيل مي شود و اهل علم در آنجا مي خواهد صحبت بكند، نبايد راجع به سياست صحبت كند. آنقدر راجع به اين معنا كه "آخوند را به سياست چه ؟" ترويج كرده بودند كه علما هم بسياري از آنها باوركرده بودند و اگر يك كلمه اي گفته مي شد، مي گفت : اين سياست است ، به ما ربطي ندارد. اگر يك ملايي دخالت مي كرد به يك امري كه مربوط به جامعه بود، مربوط به گرفتاري مردم بود و مي خواست يك وقت با دولتي - مثلا - طرف بشود، ساير آقايان كه باورشان آمده بود كه نبايد در سياست دخالت كرد، او را به عنوان "آخوند سياسي " ازخودشان جدا مي دانستند. وظيفه آخوند اين بود كه از منزل بيايد به مسجد و مسجد هم اگر مي رود منبر، مسئله بگويد و اخلاق بگويد، يك كلمه راجع به گرفتاريهاي جامعه نبايد بگويد؛ يعني ، خودشان اينطور تربيت شده بودند و تبليغات اينطور در مغزهاي آنهااثر كرده بود. گاهي هم در مجلس فاتحه اي ، رفت و آمد و ديد و بازديد، و اين جمعيتي كه
1- فرزند آخوند خراساني و يكي از علماي خراسان در دوره پهلوي اول ، وي در سال 1355 قمري بطورمشكوكي در تهران درگذشت .
2- مير يونس اردبيلي ، از شاگردان معروف آخوند خراساني و از علماي برجسته مقيم مشهد در عهد رضاخان بود.