جلد پانزدهم - صفحه 139 - اقدامات رذيلانه و نامرديهاي منافقين
صفحه : 139
اقدامات رذيلانه و نامرديهاي منافقين
و گمان نكنيد كه اينها از روي قدرت يك همچو كارهايي را انجام مي دهند، يك بمب در يك جا منفجر كردن ، يك بچه دوازده ساله هم مي تواند او را بگيرد يك جايي بگذارد و خود او منفجر بشود. اين قدرتي نيست ، اين كمال ضعف است . من ابن ملجم (4)را از اينها مردتر مي دانم ؛ براي اينكه او آمد در حضور مردم ، كار خودش را كرد وخداوند او را لعنت كند. و اينها آن مردانگي آن نامرد را هم ندارند و به طور دزدي يك كاري انجام مي دهند و خودشان را اصلا ظاهر نمي كنند. من آن عباس آقا كه صدر اعظم ايران (5) را در نزديك مجلس با هفت تير زد در حضور همه و خودش را بعد هم ديدگرفتار مي شود، كشت او را مرد مي دانم و اينها را نامرد. اينهايي كه از اينجا فرار كردند و ازخارج دستور مي دهند كه مردم را اغتيال (6) كنند و به طور دزدكي بكشند، اينها تزنامردهاست .
من اميدوارم كه كشور ما به همان طوري كه در مقابل همه قدرتها ايستاد و ايستادگي كرد و زن و مردش و جوان و پير مردش و بچه و بزرگش در مقابل ، مشتها را گره كرد وايستاد و قدرتهاي بزرگ را از مملكت راند و به جهنم فرستاد، ان شاءالله ، الان هم درصحنه هستند. و همه اينها ايستاده اند در مقابل اين طور گرفتاريها صبر مي كنند. و منطق اينها اين است كه از خدا هستيم و به سوي خدا مي رويم . ما كه از خدا هستيم و همه چيز مااز خداست ، در راه خدا داريم [عمرمان را] صرف مي كنيم و باكي نداريم و اين طورنيست كه گمان كنيم كه از اينجا كه رفتيم ، ديگر خبري نيست . آنها بايد بترسند كه قيامت راهم در همين جا خيال مي كنند كه هست ، بعثت را هم در همين جا خيال مي كنند و آن رابعثت امت مي دانند، نه بعثت انبيا و قيامت را هم منكر هستند. آنها بايد بترسند كه مرگ
4- عبدالرحمن بن ملجم ، قاتل حضرت اميرالمومنين علي (ع ).
5- اشاره است به حادثه ترور علي اصغرخان اتابك "امين السلطان صدر اعظم محمدعلي شاه قاجار" به وسيله عباس آقاتبريزي در تهران .
6- ترور كردن .
