همه
ائمه(ع) بر خواندن مناجات شعبانیه مداومت داشتند چونکه این دعا در حقیقت
تجلی توحید، نبوت و ولایت میباشد و آن چنان دارای اهمیت میباشد که
بزرگان بر آن شرح نوشتهاند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، امام راحل(ره) این فراز از مناجات شعبانیه را در یکی از سخنرانیهای خود میخواندند كه «إِلَهِی
هَبْ لِی كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا
بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْكَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ
النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا
مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ» آن دسته از
افرادی که دنبال عرفان هستند بهتر است فرازهای مناجات شعبانیه را، راهنما و
تابلوی خود در مسیر عرفان قرار دهند چون که در این فراز از دعا، بیان
میکند که انسان، از ما سوی الله بریده شود و به کمال الهی متصل شود و این
عین توحید، حقیقت توحید و لب توحید میباشد.
بنابراین از دعاهای ماه پیامبر اعظم(ص) مناجات شعبانیه است كه بدین شرح میباشد؛
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ وَاْسمَعْ
خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنو
نِدائی اِذا نادَیْتُکَ وَاَقْبِلْ عَلیَّ اِذا ناجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَوَقَفْتُ
صدایم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم زیرا من به سوی تو گریختم و پیش رویت
بَیْنَ یَدَیکَ مُسْتَکیناً لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی
ایستادم در حال بیچارگی و فروتنی به درگاهت و امیدوارم ثوابم را که در پیش تو است
وَتَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَتَخْبُرُ حاجَتی وَتَعْرِفُ ضَمیری وَلا یَخْفی
و تو آنچه را من در دل دارم می دانی و حاجتم را آگاهی و از نهادم باخبری
عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی واَتَفَوَّهُ
و سرانجام کار و سرمنزل من بر تو روشن است و نیز آنچه را می خواهم از گفتارم بدان لب گشایم و آن طلبی
بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتی وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی
را که می خواهم به زبان آرم و امید آن را برای سرانجام کارم دارم ، ای آقای من مقدّرات
فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْری مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی وَبِیَدِکَ لا
تو بر من جاری گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از کارهای پنهانم و چه آشکارم و بدست تو است نه
بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَنَقْصی وَنَفْعی وَضَرّی اِلهی اِنْحَرَمْتَنی فَمَنْ
به دست دیگری کم و زیاد شدن و سود و زیان من خدایا اگر توام محروم کنی پس کیست
ذَاالَّذی یَرْزُقُنی وَاِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَاالَّذی یَنْصُرُنی اِلهی اَعُوذُ
که روزیم دهد و اگر تو خوارم کنی پس کیست که یاریم دهد خدایا پناه برم
بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ
به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت خدایا اگر من شایستگی رحمت تو را ندارم
لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلیَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ اِلهی کَاَنّی
ولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی خدایا خود را چنان
بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ فَقُلْتَ ما
می نگرم که گویا در برابرت ایستاده و آن توکل نیکویی که بر تو دارم بر سر من سایه افکنده و تو نیز آنچه را
اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِکَ اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ
شایسته آنی درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خویش پوشانده ای خدایا اگر بگذری پس کیست
بِذلِکَ وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَلَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ
که از تو بدین کار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزدیک شده و عملم مرا به تو نزدیک نکرده من به ناچار قرار می دهم
الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِی
اقرار به گناه را وسیله خویش به درگاهت خدایا من بر خویشتن ستم کردم در
النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیّامَ
آن توجهی که بدان کردم پس وای بر او اگر نیامرزیش خدایا پیوسته در دوران زندگی نیکی تو
حَیوتی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی اِلهی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ
بر من می رسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر خدایا من چگونه ماءیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن
نَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماتی وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلاّ الْجَمیلَ فی حَیوتی اِلهی
نظر تو واقع گردم در صورتی که در دوران زندگیم جز به نیکی سرپرستیم نکردی خدایا
تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ
سرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستم
جَهْلُهُ اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا وَاَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها
که نادانیش سراپا او را فراگرفته خدایا براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنها
عَلَیَّ مِنْکَ فی الاُْخْری اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ
در آخرت محتاج ترم (در دنیا پوشاندی ) با اینکه آشکارش نکردی برای هیچیک از بندگان شایسته ات
فَلاتَفْضَحْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلی رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهی جُودُکَ بَسَطَ
ای خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن خدایا جود و بخششت
اَمَلی وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی اِلهی فَسُرَّنی بِلِقاَّئِکَ یَوْمَ تَقْضی
آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من خدایا مرا در آن روزی
فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ اِلهی اعْتِذاری اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ
که میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز خدایا عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بی نیاز
قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْری یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ اِلهی
نشده از پذیرفتن عذرش پس عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند خدایا
لا تَرُدَّ حاجَتی وَلا تُخَیِّبْ طَمَعی وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجاَّئی وَاَمَلی
حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما
اِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنی
خدایا اگر خواری مرا خواسته بودی راهنمائیم نمی کردی و اگر رسوائیم را می خواستی تندرستیم نمی دادی
اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَ
خدایا گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردم
اِلهی فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً داَّئِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَلا یَبیدُ کَما تُحِبُّ
خدایا ستایش خاص تو است ستایش ابدی جاویدان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوست داری
وَتَرْضی اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَاِنْ اَخَذْتَنی
و خوشنود شوی خدایا اگر مرا به جنایتم ماءخوذ داری من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهم
بِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنیِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّی
بگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به دوزخم ببری بدوزخیان اعلام می کنم که من
اُحِبُّکَ اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلی فَقَدْ کَبُرَ فی
تو را دوست دارم خدایا اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم در
جَنْبِ رَجاَّئِکَ اَمَلی اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماً
کنار امید تو بزرگ است خدایا چگونه من از پیش تو محروم برگردم
وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً اِلهی
با اینکه چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده با نجات بازم خواهی گرداند خدایا
وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَاَبْلَیْتُ شَبابی فی سَکْرَةِ
من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تو
التَّباعُدِ مِنْکَ اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ وَرُکُونی اِلی
از بین بردم و از اینرو خدایا بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم
سَبیلِ سَخَطِکَ اِلهی وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ
تو متمایل گشته بودم خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام که در برابرت ایستاده و
مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ اِلهی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ
به وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم خدایا من بنده ای هستم که می خواهم از آلودگی آنچه بدان با
اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ
تو روبرو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت می خواهم زیرا
الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ
گذشت وصف شناسای کرم تو است خدایا من آن نیرویی که بتوانم بوسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم
اِلاّ فی وَقْتٍ اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ
مگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرا
بِاِدْخالی فی کَرَمِکَ وَلِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ اِلهی
در کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکیهای بی خبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی خدایا
اُنْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یا
به من بنگر نگریستن کسی که او را خوانده ای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشته ای و فرمانبریت کرده
قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ
ای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشنده ای که بخل نورزد از آنکس که امید نیکیش دارد
اِلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ
خدایا دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش
وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ اِلهی إ نَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَمَنْ
بسوی تو بالا آید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند خدایا کسی که بوسیله تو شناخته شد گمنام نیست
لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ اِلهی اِنَّ مَنِ
و کسی که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو بسویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود خدایا براستی
انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا
هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید پناه دارد و من ای خدا به تو پناه آورده ام
اِلهی فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِکَ اِلهی
پس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن خدایا
اَقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ اِلهی
جای مرا در میان دوستدارانت جای آن دسته از ایشان قرار ده که امید افزایش دوستیت را دارند خدایا
وَاَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ وَهِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْماَّئِکَ
در دلم انداز شیدایی و شیفتگی ذکر خود را پیاپی و همتم را در نشاط فیروز شدن اسمائت
وَمَحَلِّ قُدْسِکَ اِلهی بِکَ عَلَیْکَ اِلاّ اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ
و محل قدست قرار ده خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که مرا به محل فرمانبرداریت و جایگاه
وَالْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعاً وَلا
شایسته ای از مقام خوشنودیت برسانی زیرا که من قادر بر دفع چیزی از خود نیستم و
اَمْلِکُ لَها نَفْعاً اِلهی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ
مالک سودی هم برایش نیستم خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زاری و توبه کننده به درگاهت هستم
فَلا تَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ
پس مرا در زمره کسانی که روی از آنها گرداندی و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مده
اِلهی هَبْ لی کَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاَّءِ نَظَرِها
خدایا بریدن کاملی از خلق بسوی خود به من عنایت کن و دیده های دلمان را به نور توجهشان
اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ
به سوی خود روشن گردان تا دیده های دل پرده های نور را پاره کند و به مخزن اصلی
الْعَظَمَةِ وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ اِلهی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ
بزرگی و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد خدایا قرارم ده از کسانی که او را خواندی
نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَکَ
و پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادی و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از این رو در پنهانی با او به راز گویی پرداختی ولی
جَهْراً اِلهی لَمْ اُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنّی قُنُوطَ الاْیاسِ وَلاَ انْقَطَعَ
او آشکارا برایت کار کرد خدایا به خوش بینی من ناامیدی را مسلط مکن و امیدم را که به
رَجاَّئی مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ اِلهی اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنی
کرم نیکویت دارم قطع مکن خدایا اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته
لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنّی بِحُسْنِ تَوَکُّلی عَلَیْکَ اِلهی اِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ
پس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر خدایا اگر گناهانم
مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ اِلی کَرَمِ عَطْفِکَ اِلهی اِنْ اَنامَتْنِی
بواسطه بزرگواریهای لطفت مرا بی مقدار ساخته ولی در عوض یقین به بزرگ توجه تو مرا هشیار کرده خدایا اگر
الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتْعِدادِ لِلِقاَّئِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَّئِکَ
بی خبری از آماده شدن برای دیدارت مرا به خواب فرو برده ولی در عوض معرفت به بزرگ نعمتهایت مرا بیدار کرده
اِلهی اِنْ دَعانی اِلَی النّارِ عَظیْمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانی اِلَی الْجَنَّةِ
خدایا اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ می خواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت
جَزیلُ ثَوابِکَ اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ وَاَسْئَلُکَ اَنْ
دعوت می کند خدایا پس از تو خواهم و بسوی تو زاری کنم و بگرایم و از تو خواهم که
تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکَرَکَ وَلا
درود فرستی بر محمد و آل محمد و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند و
ویَنْقُضُ عَهْدَکَ وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ اِلهی
پیمانت را نمی شکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند خدایا
وَاَلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الاْبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً
برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم
وَمِنْکَ خاَّئِفاً مُراقِباً یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ
و از تو ترسان و نگران باشم ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمد
رَسُولِهِ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً
پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد
و این از مناجاتهای
جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و
در هر وقت که حضور قلبی باشد خواندن آن مناسب است .
انتهای پیام