• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سیزدهم - صفحه 115 -  لزوم بي طرفي كامل در قضاوت
صفحه : 115
لزوم بي طرفي كامل در قضاوت
از مهماتي كه بايد عرض كنم ، دقت در امر قضاست . وقتي كه نواميس مردم ، جانهاي مردم ، مالهاي مردم تحت نظر شماست ، نبايد كه مسامحه بشود - خداي نخواسته - يك غير مجرمي مجرم شناخته بشود يا يك مجرمي كه بايد حد الهي برايش جاري بشود، اين غير مجرم شناخته بشود. بايد در امر قضا، كمال دقت را كرد و با دقت اجرا كرد. مبادا- خداي نخواسته - به دست يكي ، يك ظلمي واقع بشود. هر دو طرفش ظلم است : اگريك غير مجرمي ، مجرم شناخته بشود، ظلم به آن شخص است و اگر يك مجرمي ، غيرمجرم شناخته بشود، ظلم به آنهايي است كه اين جرم مرتكب شده است براي آنها. بايدتمامش را با كمال دقت ، با كمال مواظبت و احتياط، عمل كنيد كه مبادا يكوقت - خداي نخواسته - يك كسي به قتل برسد، در صورتي كه جرمش به مقدار قتل نيست . كسي يك حبس طولاني بشود، در صورتي كه جرمش به مقدار اين حبس نيست يا قاتلي فرار كند اززير بار قصاص به توهم اينكه خوب ، يك ترحمي بايد به آن كرد.
نه ، قاضي بايد با تمام شدت ، توجه بكند به مواضع قضا. قاضي بايد - جسارتا عرض مي كنم - قسي القلب باشد، تحت تاثير واقع نشود. قاضي كه نفسش جوري است كه اگر- مثلا - اين مجرم يك قدري گريه كرد، يك قدري ناله كرد، يك قدر التماس كرد،تحت تاثير واقع بشود، اين نمي تواند قاضي واقع بشود يا اگر حس - مثلا - انتقامجويي درقاضي باشد، آن هم نمي تواند قاضي باشد. قاضي يك نفر آدمي است كه بدون اينكه هيچ نظري داشته باشد - راجع به قضيه - اگر برادرش را آوردند پيشش كه قضاوت كند،همان طور باشد كه اگر دشمنش را آوردند؛ يعني ، در قضا آنطور باشد. حكمي كه مي خواهد بكند بين برادرش و بين دشمنش ، در حكم فرق نگذارد. نمي گويم درعوارض نفساني ، نخير، در حكم ؛ يعني ، همان طوري كه براي برادرش حكم بحق بايدبكند، براي دشمنش هم همان طور، علي السوا باشد پيشش همه .
شما شنيده ايد كه حضرت امير با آن ظاهرا يهودي بود كه در محضر قاضي واقع شدند، در صورتي كه حضرت امير رئيس بود. وقتي كه احضارش كرد، رفت پيش قاضي .