• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5528
تعداد نظرات : 628
زمان آخرین مطلب : 4147روز قبل
دانستنی های علمی
در عصری كه ما زندگی می كنیم آزمایشهایی كه چشمان جهانیان را خیره می كند ازجمله آزمایشهایی كه برای یافتن توالی اجزای یك ژنوم، شكافتن ذرات ریز اتمی در شتابدهنده ها و تجزیه وتحلیل ستارگانی كه با ما میلیاردها سال نوری فاصله دارند نیاز به میلیونها دلار سرمایه گذاری دارند و تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از ابزارهای پیشرفته دراین آزمایشها ماهها به طول می انجامد.
«رابرت كریز» عضو گروه فلسفه دانشگاه نیویورك در استونی بروك كه مورخ آزمایشگاه ملی بروك هیون هم هست، از فیزیكدانان خواست ده آزمایش برتر جهان فیزیك را نام ببرند. برخلاف انتظار عصر ما كه آزمایشهای پیچیده توسط تیمهای برجسته دانشگاهها و مراكز تحقیقات صورت می پذیرد ده آزمایش برتری كه به عنوان زیباترین آزمایشهای فیزیك در طول تاریخ انتخاب شد توسط ده فیزیكدان بسیار سرشناس انجام شده بود كه دستیاران چندان زیادی هم نداشتند. ازهمه جالب تر این كه این آزمایشهایی كه در فهرست زیباترین آزمایشهای فیزیك جای گرفتند نیازی به كامپیوترهای فوق پیشرفته بسیار مدرن نداشتند. این لیست در مجله این ماه Physics World به چاپ رسیده است . دراینجا به جای آن كه به این آزمایشها به ترتیب رتبه بپردازیم به ترتیب تقدم وتأخر زمانی انجام این آزمایشها، به این ده آزمایش محبوب در فیزیك خواهیم پرداخت.


1ـ اندازه گیری محیط زمین توسط اراتوستن رتبه هفتم را به دست آورد.

هنگام انقلابین [اصطلاح اخترشناسیSolstice] در ظهر روزی كه آفتاب در شهر آسوان مصر هیچ سایه ای ندارد به گونه ای كه نور خورشید قادر است به طور مستقیم به ته یك چاه برسد، موردتوجه اراتوستن ـ كتابدار شهر اسكندریه در سه قرن پیش از میلاد مسیح ـ قرار گرفت. اراتوستن در چنین روزی درست هنگام ظهر كه در آسوان سایه وجود ندارد در شهر اسكندریه سایه را اندازه گیری كرد، چاره ای نبود جز این كه زمین را كروی درنظر بگیرد. چون سایه در اسكندریه نسبت به خط عمود هفت درجه بود. محیط هردایره 360درجه است براساس اندازه گیری اراتوستن میان اسكندریه وآسوان7درجه فاصله بود. [واحد اندازه گیری درآن زمان به جای متر «Stadium» بود] با سفر میان دوشهر اسكندریه وآسوان معلوم شد كه فاصله آنها براساس واحد اندازه گیری Stadium، 5000 است. به این ترتیب هفت درجه از 360درجه 5000 استادیوم اندازه گیری شده بود پس محیط زمین براساس محاسبات اراتوستن 250000استادیوم بود.


2ـ آزمایش گالیله درمورد سقوط اجسام رتبه دوم را به دست آورد.


در اواخر دهه 1500میلادی گالیلیو گالیله Galileo Galilei كه كرسی استادی دانشگاه پیزا را داشت دانش متعارف زمان خود را زیر سؤال برد . با انداختن دو شیء از بالای برج پیزا كه وزنشان برابر نبود نشان داد كه شیءسنگین تر زودتر از جسم سبك تر فرود نمی آید. اگر این كشف را در دوران ارسطو انجام داده بود به قیمت شغلش تمام می شد.


3-آزمایش گالیله با گوی های غلتان برروی سطح شیب دار رتبه هشتم را به دست آورد.

دراین آزمایش گالیله ثابت كرد كه مسافت با زمان به توان دو نسبت مستقیم دارد وسرعت [Velocity كه با علامت اختصاری Vنمایش می دهند] در جریان آزمایش ثابت باقی می ماند.


4ـ انكسار نور با منشور توسط نیوتن رتبه چهارم را به دست آورد.

ایساك نیوتن درسالی به دنیا آمد كه گالیله مرد. نیوتن فارغ التحصیل كالج تثلیث كمبریج (سال 1665) بود. این بار هم نیوتن دانش متعارف به جامانده از دوران ارسطو را زیر سؤال برد. تلقی مردم از نور خورشید مانند برداشت ارسطو بود ونور را خالص می دانستند. با وجودی كه مردم رنگین كمان را دیده بودند. تا پیش از عبور نور از منشور وتجزیه آن به هفت رنگ حتی فكرش را نمی كردند نور متشكل از این رنگها باشد.


5 ـ آزمایش كاوندیش در مورد میله و پیچش رتبه ششم را به دست آورد.

از تئوریهایی كه نیوتن در مورد گرانش داده بود یكی این بود كه نیروی جاذبه میان دوجسم رابطه مستقیم با جرم به توان دو و رابطه معكوس با فاصله به توان دو دارد. در قرن هجدهم، هنری كاوندیش برای اندازه گیری قدرت گرانش آزمایشی انجام داد او یك میله چوبی دومتری كه به دوسر آن دوكره فلزی نصب شده بود انتخاب و با سیم این میله چوبی را آویزان كرد. با همین وسایل ساده كاوندیش موفق به اندازه گیری ثابت گرانشی gravitational Constant شد. این آزمایش زمینه اندازه گیری جرم زمین هم بود.


6ـ آزمایش تداخل ـ نور یانگ مقام پنجم را به دست آورد.


همه تئوریهای نیوتن درست از آب درنیامد. او می گفت نور از ذرات تشكیل شده است و به صورت موج منتشر نمی شود. در سال1803توماس یانگ، درصدد برآمد به اثبات برساند نحوه حركت پرتوهای نور به صورت موج است. او در پنجره سوراخی ایجاد كرد، همه پنجره ها را به دقت با پوششی ضخیم پوشاند بعد از یك آیینه برای تغییر جهت پرتویی از نور كه از طریق این سوراخ وارد می شد، استفاده كرد با استفاده از یك كارت كه عرض آن یك میلیمتر بود جلوی نیمی از سوراخ را گرفت در نتیجه به توالی نوارهای سایه و روشن مشاهده كرد، این پدیده در صورتی قابل توضیح است كه پرتوهای نور مانند امواج در یكدیگر تداخل ایجاد كنند. بعدها این آزمایش را با دوسوراخ انجام دادند و نتیجه واضح تری به دست آمد.


7ـ آزمایش پاندول فوكو رتبه دهم را به دست آورد.

دانشمندان سال پیش پاندولی را به قطب جنوب بردند و مهر صحت بر آزمایش زدند كه در سال1851 توسط ژان برنارد لئون فوكو با یك پاندول آهنی 30كیلوگرمی آویزان از گنبد پانتئون انجام شد. فوكو به گوی یك پاندول سوزن گرامافون وصل كرده بود و روی زمین زیر گوی حلقه ای از شن های مرطوب قرار داد. در مقابل حیرت همه نشان داد كه با وجودی كه حركت پاندول به جلو و عقب هدایت شده بود اما پاندول حركتی دوار انجام داد. یعنی در واقع كف پانتئون در حال گردش بود و یا به عبارت بهتر زمین در حال چرخیدن حول محور خود بود. در پاریس هر 24ساعت پاندول در جهت عقربه های ساعت یك دور را كامل می كند. در نیمكره جنوبی این گردش در خلاف جهت عقربه های ساعت است. همانطور كه دانشمندان معاصر نشان داده اند در قطب جنوب دوره گردش كامل پاندول 24ساعت است.


8ـ آزمایش قطره روغن میلیكان رتبه سوم را به دست آورد.

قرنها بود كه دانشمندان الكتریسیته را چه در مورد رعد و برق چه الكتریسته ساكن ناشی از تماس برس با موی سر مشاهده كرده بودند. در سال1897 تامسون فیزیكدان بریتانیایی پایه گذار این دانش شد كه الكتریسیته از ذراتی به نام الكترون كه بار منفی دارند تشكیل شده است. رابرت میلیكان آمریكایی در سال1909 موفق به اندازه گیری بار منفی در الكترونها شد. برای این كار از چندوسیله ساده استفاده كرد. با استفاده از افشانه هایی كه ادكلن را به صورت افشانه درمی آورند روغن را در یك محفظه شفافی افشاند كه دوطرف آن به دوسر یك باطری متصل بودند. به این ترتیب یك سر محفظه مثبت و سردیگر آن منفی بود.
زمانی كه نیروی گرانش با نیروی جاذبه الكتریكی كه قطرات روغن باردار را به سمت خود می كشید برابر می شد قطره در میان آسمان و زمین معلق می ماند. در واقع در حالت عادی این قطره به خاطر نیروی گرانش بایدپایین می افتاد اما در اثر نیروی جاذبه الكتریكی در حال حركت به سمت قطب مخالف بود چون دونیرو برابر شدند این قطره روغن از حركت بازایستاد. با همین وسایل ساده میلیكان موفق به اندازه گیری بار الكتریكی یك الكترون شد.


9ـ آزمایش كشف هسته توسط رادرفورد مقام نهم را كسب كرد.


در سال1911را در فورد و همكارانش با بمباران یك لایه بسیار نازك طلا با ذراتی به نام آلفا متوجه این حقیقت شدند كه درصدی از این ذرات منحرف و درصدی درست در جهت مقابل بازمی گردند به این ترتیب رادرفورد موفق شد مدل قدیمی آرایش هسته و الكترون را كه به «مدل كیك آلو» معروف بود به چالش بكشاند.


10ـ آزمایش ماكس پلانك و تئوری كوانتوم رتبه اول را كسب كرد.

در مورد نور نه حق به جانب نیوتن بود ونه یانگ نه می توان نور را فقط ذرات فوتون دانست و نه امواج. در اوایل قرن بیستم ماكس پلانك و بعد آلبرت انیشتین نشان دادند كه نور به صورت بسته های بسیار كوچكی منتشر و جذب می شود كه به آن فوتون می گویند. در عین حال آزمایشهای دیگر هم موجی بودن حركت نور را به اثبات می رسانند.
برای اثبات در اینجا به جای آزمایش از سوراخ یانگ و پرتوهای نور از پرتوهای الكترون استفاده میشود. ذرات، براساس قوانین كوانتومی، پدیده ای شبیه به نور در آزمایش تداخل یانگ از خود برجای می گذارند اگرچه این آزمایش در سال1961 توسط كلاوس جانسون از توبینگن انجام شد اما در این سالها دیگر یافته های دانش به قدری زیاد و گسترده شده بود كه دیگر نمی توانست نامهایی ابدی مثل نیوتن و انیشتین در اذهان مردم دنیا بیافریند.
پنج شنبه 16/7/1388 - 11:42
دانستنی های علمی
لحظه‌های قرآنی‌
او در آن زمان رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود. سیدی روحانی و خوش سیما بود كه هر لحظه منتظر بود به خانه‌اش بریزند و او را با تحقیر و توهین به ساواك ببرند و یا در خیابان و كوچه‌های خلوت بدون خبر خانواده‌اش بربایند. آن روزها چنین نبود كه افتخار كنی خدمتش رسیدی بلكه می‌‌بایست در پوشش و پنهانی به نزدش می‌رفتی.
ارتباط با او خطرانگیز و هزینه‌‌بر بود و پیامد آن سلول و زندان. چون هركس یك جلسه با او می‌نشست گل دوستی‌‌اش را می‌چید و مریدش می‌شد. در منطق جذاب و شور حضورش محو می‌شد، در حضورش خودت را فراموش می‌كردی و از مسئولیت‌‌بانی سرشار می‌شدی. رسالتی به گستره هدایت همه آدمیان بردوشت می‌دیدی و غمی به پهنه همه مرزهای جهان اسلامی بر جان و روانت می‌نشست. از غربت قرآن می‌‌گفت و از خواب زندگی مسلمانان. در این غم جانش شعله‌ور بود. عطر آب شدن شمع وجودش دماغ را برمی‌‌انگیخت و انگیزه‌اش، جان را سبب می‌شد. چنان شوری در دل داشت كه هرچه فریاد می‌كرد، آرام نمی‌شد. توهین‌ها و تكفیرها، زندانها و شكنجه‌ها، نه تنها مسئولیت‌‌بانی او را كمرنگ نمی‌كرد كه فروغش می‌بخشید و برافروخته‌ترش می‌كرد. پای‌‌وری و مبارزه پیگیر او در گسترش اندیشه‌اش، جوانان حوزه و دانشگاه را بر شمع وجودش گرد آورد. در حوزه علمیه از قرآن زندگی‌‌ساز می‌گفت و سیرت كمال‌‌بخش امامان معصوم علیه‌السلام، از ستم‌‌ستیزی پیروان علی(ع) می‌سرود و واز تربیت انسان مجاهد قرآنی. سكوت سرد جامعه را با نفس گرم قرآنی و علوی‌اش می‌‌شكست و ترس از رژیم ستم‌‌شاهی را با تفسیر از سوره توبه و انفال از دل شنوندگان می‌زدود.

در همان سالهای نخست طلبگی، وصف و نام او را از دوستان گنابادی شنیدم. با شور و شتاب از مدرسه نواب، راهی مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن امام هشتم(ع) شدم. بست بالا را پشت سر نهادم و وارد صحن و سرای اسماعیل طلایی كه امروز صحن انقلاب نام دارد، شدم. با ورود به صحن انقلاب چشمت بر گنبد طلایی امام غریب روشن می‌شود، امامی كه صحن و سرا و رواق و روضه‌اش پر است از مردمی كه با ولایت زندگی می‌كردند و ولایت امام معصوم را در دل پاس می‌داشتند. اشك می‌‌ریختند و فریاد می‌كردند ولی بر جامعه و زندگیشان ولایت طاغوت سنگینی می‌كرد و سایه سنگین رژیم ستم‌‌شاهی پشت و كمرشان را شكسته و دهانشان را بسته بود. روبروی پنجره فولاد می‌ایستی، سلامی دیگر و حال و توجهی جدید. به ایوان ورودی مدرسه میرزا جعفر كه روبروی گنبد طلاست رسیدم. باز هم رو به گنبد حضرت«ع» و صفا و سلامی دیگر، مدرسه قدیمی میرزا جعفر سرشار از خاطرات و خطرات است. در محوطه ورودی آن یك طرف كتابخانه مدرسه است و در طرف راست آن مدرس و مسجد مدرسه میرزا جعفر قرار داشت. چه انتخاب خوبی؟ در قلب مشهد و كنار مرقد امام غریب«ع»، سرود غربت دین جدش را سرودن و رنج و تنهایی و بی‌كسی او را در طوس زمزمه كردن. مسجدی كه در پگاه آن زاهد وارسته و عالم ربانی میرزا جواد آقای تهرانی، تفسیر دل می‌گفت و در صبح و ظهر آن آیت الله میرزا حسنعلی مروارید نماز عشق می‌خواند و در این میان، تفسیر زندگی، تفسیر حماسه و حضور و اقدام، تفسیر شور و شعور قرآن آقا سیدعلی خامنه‌ای جهاد را با اجتهاد آشتی می‌داد و اقدام و حماسه را با نیایش و نماز در هم آمیخت.

وارد شبستان شدم. طلاب پروانه‌‌وار دور او حلقه زده بودند. بارانی‌‌ترین و دلپذیرترین لحظه‌های عمرم آن لحظه‌ای بود كه در آن جمع نشستم. آیات سوره انفال را با بیان جذاب و دل‌‌انگیزش قرائت می‌كرد و مراد و معانی آیات را بر می‌نمود، نور و شعور قرآنی با شوق جوانی‌‌ام در هم می‌آمیخت و بهجت و لذتی به عظمت همه زندگی بر جانم می‌ریخت. هنوز غوغا و غلغله درونی شاگردان را كه در جنبش شانه‌ها و تكان سر و بدنشان نمود می‌یافت، حس می‌كنم. هنوز تصویر آن لحظه‌ها جان و روحم را طراوت می‌بخشد. درس شروع می‌شود و هر كس به اندازه فهم و درك و ظرفیتش بهره می‌برد و من كه هفده سال از عمرم را پشت سر گذاشته بودم نیز به اندازه گستره فهم و دانایی‌‌ام بهره می‌گرفتم. درس او تنها ذهن را اقناع نمی‌كرد كه جان را قانع می‌نمود و لحظه‌های شورانگیز جوانی را شعور و شور الهی می‌بخشید، فطرت مخاطب را بیدار و تعهد فراموش شده انسان را در ازل به یاد می‌آورد و صراط مستقیم زندگی را فرادید انسان می‌نهاد «الم اعهد الیكم یا بنی آدم ان لاتعبد الشیطان ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»

با تلاوت و تفسیر آیات «قاتلوا ائمه الكفر فانهم لاایمان لهم 000» و «قاتلوا الذین یلونكم من الكفار» پایه‌های رژیم ستمشاهی را به لرزه در می‌‌آورد. می‌گفت در جهاد با كفر بایست از راهبران كافرپیشه آغاز كرد و موانع هدایت و فلاح را از سر راه نور هدایت قرآن برداشت و این را بایست ازجامعه خودمان شروع كنیم.

«قاتلوا الذین یلونكم من الكفار»

كلمات را می‌بلعیدم و با قید آنها در قلم و نوشتن در كاغذ اندكی آرام می‌گرفتم. طنین صدای دل‌انگیز و رسای از سر درد او در فضای سنگین و خواب زده حوزه علمیه مشهد هنوز در جانم سرودی است كه یاد آن در درونم حركت و تعهد را زنده می‌كند.

او از اسلام زندگی می‌گفت، از قرآنی كه بایست بر زندگان خوانده شود نه در گورستان و ایام برات: «12 تا 15 شعبان» آن روزها در صحن انقلاب امروز، قرآن خوانان اجیر می‌شدند و در آن صحن برای اموات قرآن می‌خواندند او بر كرسی درس نشست با صورتی بر افروخته و دلی پر از غم، سرود غربت قرآن را خواند، با شور و هیجان شگفتی به نقد این نوع رفتار با قرآن پرداخت و از قران زندگی، قرآن نجاتبخش و قران جامعه ساز می‌گفت. می‌گفت امامان معصوم در هجوم فتنه‌های تاریك در حزن ما را به قرآن فرا خوانده‌اند : «اذا التبست علیكم الفتن كقطع اللیل المظلم فعلیكم بالقران»

او حرمت گذاری قرآن را در آوردن آن به متن جامعه می‌دانست و می‌گفت قرآن كتاب هدایت است، كتابی برای هدایت بشر، كتابی است كه مكه جاهلی را از جهل نجات بخشید و یثرب جاهلی را به مدینه النبی و آرمان شهر اسلامی تبدیل نمود.

قرآن را كتابی دشوار كه نباید مردم به معانی‌اش نزدیك شوند و تفسیر آن مخصوص ائمه معصوم است، نمی‌دانست كه می‌گفت همدم انسان است و چراغ راه او در فراز و فرودهای زندگی. شیوه‌ای ویژه‌ در تفسیر قرآن داشت، آیات را جدا جدا معنا نمی‌كرد كه در منظومه حركت و تربیت و مبارزه با شیطان درون و بیرون و درس زندگی‌‌سازی و جامعه‌‌پردازی و تابلو راهنمای بشر به سوی سعادت و خوشبختی، به تفسیر آیات می‌پرداخت و هر پیام قرآنی را یك پازل سعادت زندگی و خشتی از بنای جامعه عدل اسلامی به شمار می‌آورد كه بایست هم آن را فهمید و هم در زندگی فردی و اجتماعی نماد و نمود بخشید. در جایگاه نماز فرمود: نماز سرود ملی مسلمانان است اگر درست برپا گردد. اقامه نماز به برپایی و انجام درست نماز است نه فقط خواندن آن، مهمترین حالتی كه نماز به او برپا می‌شود توجه به خداست كه اگر این حالت در نمازگزار رسوخ پیدا كرد همه رذایلی كه قائم به خود و اجتماع است، دور خواهد شد.

در جایی دیگر: «باید بدانیم كه موضوع نماز در مجموع احكام اسلامی كجا قرار دارد، نماز در راس عبادات است، اما نمازی كه انسانها را بالا می‌برد و می‌سازد و آنها را برای نبرد در راه خدا آماده می‌كند. نماز یعنی ضامن تحمل تمام رنج‌ها و مشقات در راه خدا. این چنین نمازی است كه دشمن از برپایی آن هراس دارد.

جایگاه «امر به معروف و نهی از منكر» را در جغرافیای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان چنین تصویر كرد: مجموعه دین مانند یك دستگاه و بنیانی است دارای اجزای گوناگون.

هرجزیی یك نقش در بنای این بنیاد و كاركرد دستگاه بر عهده دارد كه اگر آن جزء نباشد دستگاه ناقص و مختل می‌شود و امر به معروف و نهی از منكر ضامن بقاء و سلامت اسلام است بدین معنا كه اگر نباشد قطار جامعه اسلامی منحرف خواهد شد.

او از سكوت عالمانی كه تقیه را بهانه عافیت‌‌طلبی خویش كرده بودند و به بهانه‌های گوناگون امر به معروف و نهی از منكر را وانهاده بودند، رنج می‌برد و می‌گفت: عالمان و روشنفكران دینی در صدر اسلام با نور قرآن زوایای تاریك زندگی بشر را روشن می‌نمودند و چهره ستم را از پس ماسك عوام‌فریبی و غوغاسالاری بر ملا می‌كردند، آنان احیای امر به معروف و نهی ازمنكر را در جامعه واجب می‌دانستند، هم مردم را دعوت به اقامه این فریضه بزرگ می‌كردند و هم خود جلودار در امر به معروف و نهی از منكر بودند.

گرچه در یادداشت‌های تفسیری‌‌ام نكته‌های بدیع بسیاری از نوع نگاه و نگرش او به دین و قرآن ثبت شده است ولی در این جا با آوردن توصیه روایتی كه درباره عالمان بی‌‌عمل خواندند، بسنده می‌‌كنم: با زبان و دل و قلب خود از هر راهی كه ممكن است در مقابل منكر بایستید ولی متوجه باشید كه بدی را كه از بین می‌برید، برای خدا باشد نه برای سلطنت و قدرت، طالب مال در این راه نباشید و بر طبق طاعت خدا عمل كنید. قال ابو جعفر الباقر«ع»: «ان الهون ما انا صانع بعالم غیر عامل ان اخرج من قلبه حلاوه ذكری»، آسانترین چیزی كه با دانشوران بی‌‌عمل انجام می‌دهم آن است كه شیرینی و لذت مناجات با خود را از او می‌گیرم. چه زیباست مفسر ژرف‌‌اندیش و فقیه قرآن‌‌شناس ما بار دیگر بر كرسی تفسیر در كنار منبر فقه قرار گیرد و میلیون‌ها تشنه كام حقایق قرآن را از گوارای دریای حیاتبخش قرآن سیراب سازد.

عبدالرضا ایزدپناه‌

* خاطره رهبری از اجلا‌س فوق‌العاده مجلس خبرگان
آنچه كه در خصوص تعیین رهبر واقع شد و بار این مسؤولیت بر دوش بنده‌ كوچك ضعیف حقیر گذاشته شد، برای خود من حتّی یك لحظه و یك آن از آنات گذشته‌ زندگی، متوقع و منتظر نبود. اگر كسی تصور كند كه در طول دوران مبارزه و بعداً در طول دوران انقلاب و مسؤولیت ریاست قوّه‌ اجرایی، حتّی یك لحظه در ذهن خودم خطور می‌دادم كه این مسؤولیت به من متوجه خواهد شد، قطعاً اشتباه كرده است. من همیشه خودم را نه فقط از این منصب بسیار خطیر و مهم، بلكه حتّی از مناصبی كه به مراتب پایین‌تر از این منصب بوده است - مثل ریاست جمهوری و دیگر مسؤولیتهایی كه در طول انقلاب داشتم - كوچكتر می‌دانستم. یك وقتی خدمت امام(ره) این نكته را عرض كردم كه گاهی نام من در ردیف بعضی از آقایان آورده می‌شود، در حالی كه در ردیف آنها نیستم و من یك آدم كوچك و بسیار معمولی هستم. نه این‌كه بخواهم تعارف كنم؛ الان هم همان اعتقاد را دارم. بنابراین، چنین معنایی اصلاً متصور نبود.
البته در آن ساعات بسیار حساسی كه سخت‌ترین ساعات عمرمان را گذراندیم و خدا می‌داند كه در آن شب شنبه و صبح شنبه چه بر ما گذشت، برادرها از روی مسؤولیت و احساس وظیفه، با فشردگی تمام، فكر و تلاش می‌كردند كه چگونه قضایا را جمع‌وجور كنند. مكرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم می‌آوردند، كه البته در ذهن خودم آن را رد می‌كردم؛ اگرچه به نحو یك احتمال برایم مطرح می‌شد كه شاید واقعاً این مسؤولیت را به من متوجه كنند.

در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشكیل مجلس خبرگان، با تضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض كردم: پروردگارا! تو كه مدبر و مقدر امور هستی، چون ممكن است به عنوان عضوی از مجموعه‌ شورای رهبری، این مسؤولیت متوجه من شود، خواهش می‌كنم اگر این كار ممكن است اندكی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب كار را بده كه چنین وضعیتی پیش نیاید. واقعاً از ته دل می‌خواستم كه این مسؤولیت متوجه من نشود.

بالاخره در مجلس خبرگان بحثهایی پیش آمد و حرفهایی زده شد كه نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، كوشش و تلاش و استدلال و بحث كردم، تا این كار انجام نگیرد؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت.من همین الان خودم را یك طلبه معمولی و بدون برجستگی و امتیازی خاص می‌دانم؛ نه فقط برای این شغل باعظمت و مسؤولیت بزرگ، بلكه - همان‌طور كه صادقانه گفتم - برای مسؤولیتهای به مراتب كوچكتر از آن، مثل ریاست جمهوری و كارهای دیگری كه در طول این ده سال داشتم. اما حالا كه این بار را روی دوش من گذاشتند، با قوّت خواهم گرفت؛ آن‌چنان كه خدای متعال به پیامبرانش توصیه فرمود: «خذها بقوّه».

برای این مسؤولیت، از خدا استمداد كردم و باز هم استمداد می‌كنم و هر لحظه و هر آن، در حال استمداد از پروردگار هستم، تا بتوانم این مسؤولیت را در حد وسع خودم - كه تكلیف هم بیش از وسع نیست - با قدرت و قوّت و حفظ شأن والای این مقام، حفظ كنم و انجام بدهم. این تكلیف من است، كه امیدوارم ان‌شاءاللَّه مشمول لطف و ترحم الهی و دعای ولیّ‌عصر(عج) و مؤمنین صالح باشم.

سخنرانی در مراسم بیعت ائمه‌ جمعه سراسر كشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان، 12/04/1368

*در منزل شهید ارمنی‌
در دوران ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، روزی ایشان برای دیدار خانواده‌های شهدا به منطقه مجیدیه تهران تشریف بردند. پس از دیدار با چند خانواده شهید، پرسیدند: آیا باز خانواده شهیدی در این محله وجود دارد؟ دوستان گفتند: تنها یك خانواده مسیحی باقی مانده است-كه فرزندشان درجنگ ایران و عراق شهید شده است- آیا به خانه آن‌ها هم تشریف می‌برید؟ مقام عظیم الشأن ولایت جواب مثبت دادند.
هنگامی كه خبر را به اهل خانه دادند، از فرط خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. خانم‌ها سراسیمه برای حفظ حجاب به دنبال پوششی رفتند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به منزل آن خانواده مسیحی وارد شدند و به گرمی با آنان برخورد كردند. در زمان پذیرایی نیز- طبق فتوای اجتهادی خود كه مسیحیان و اهل كتاب را پاك می‌دانند- از میوه‌هایی كه برای ایشان آورده بودند تناول كردند وبه دیگران نیز با اشاره فرمودند: شما نیز میل كنید تا آنان بدانند كه ما آن‌ها را از خودمان می‌دانیم.

حجت الاسلام و المسلمین موسوی كاشانی، از اعضای بیت مقام معظم رهبری‌

*زندگی الگو
خدای متعال برای ما رهبرانی قرار داده كه با زندگی ساده خود برای ما الگو بوده‌اند. یكی از آنان حضرت امام خمینی (رحمه‌الله علیه) بود. پس از وی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز چون اوست. ایشان می‌‌فرمودند كه:
« من وقتی ازدواج كردم همسرم از پدرش، كه فرش فروش بوده، فرشی به عنوان جهیزیه به همراه داشته است كه هنوز نیز، با وجود فرسودگی آن، در منزل ما از آن استفاده می‌‌‌شود و بجز آن، قالی دیگری در منزل نداریم. چند مرتبه اخوالزوجه‌ها گفته‌اند كه این قالی نخ نما شده و خواسته‌اند كه آن را عوض كند ولی من اجازه نداده‌ام. اصلا در طول زندگی خود، نه قالیچه‌ای خریده‌ام و نه فرشی به خانه اضافه كرده‌ام، حتی آنها را تبدیل به احسن نیز نكرده‌ام.
من در طول این دوران یك مرتبه گوشت تازه نخریده‌ام، كوپن گوشت سردی كه همه مردم از آن استفاده می‌‌‌كردند ما نیز از آن استفاده می‌كردیم، مگر آنكه گوشت نذری می‌‌‌آوردند. سایر مایحتاج زندگی مثل پنیر، نفت و كره نیز به همین صورت تهیه می‌شود».

این زندگی رهبر ماست كه در بالاترین مقامات این كشور قرار دارد و در طول زندگی خود، زندان، شكنجه، تبعید و بسیاری گرفتاریهای دیگر را به جان خریده و برای خدمت به اسلام به عنوان فردی شایسته مشغول انجام وظیفه است.

آیت‌الله مصباح یزدی، كتاب مباحثی درباره حوزه، ص: 215

*خانه‌ای مانند همه‌
ایشان با خانواده تا مدتها در یك اتاق درون مجموعه اداری زندگی می‌‌‌كردند. همسر رئیس جمهور وقتی از خانه بیرون می‌‌‌آمدند در واقع وارد قسمت اداری می‌شدند. حتی بعد كه ریاست جمهوری به ساختمان سفید منتقل شد، ایشان در اتاقی چسبیده به دفترشان زندگی می‌كردند و فرزندان آقا واقعا حالت زندانی داشتند؛ اما بعدها یعنی 4سال پس از شروع ریاست جمهوری پشت ساختمان نخست وزیر 2خانه هر یك به مساحت حدود 100 مترمربع پیش‌بینی شد كه در یكی رئیس جمهور و دیگری نخست وزیر با خانواده زندگی می‌كردند.
تا آن موقع آقا اجازه نداده بودند منزلشان مفروش باشد و آن اتاق پوشیده از موكت بود، اما دوستان تلاش كردند آن منزل را مفروش كنند كه همچنان آقا اجازه ندادند و فرشها جمع شد.

هاشم طالب، مسئول خبرنگاران حوزه دولت نهاد ریاست جمهوری‌

*مقدمات یك عروسی‌
چند روز پس از خواستگاری خانواده بزرگوار حضرت‌آیت الله خامنه‌ای از دختر بنده، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. ایشان فرمودند: آقای دكتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند می‌شویم. عرض كردم چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهراً یكدیگر را پسندیده‌اند و در گفتگو به نتیجه رسیده‌اند. حالا نظر شما چیست؟ عرض كردم: آقا اختیار ما هم دست شماست! آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از كتاب‌هایم، یك وانت لوازم كهنه است. خانه ما هم دو اتاق اندرونی دارد و یك اتاق بیرونی كه مسئولان می‌آیند و با من دیدار می‌كنند.
من پولی برای خرید خانه ندارم. خانه‌ای اجاره كرده‌ایم كه قرار است، در یك طبقه آن آقامصطفی و در طبقه دیگر آقامجتبی زندگی كنند. ما زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نكرده‌اید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی كند؟! زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال كرد.

غلامعلی حدادعادل رییس هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی‌

*سرزنش صحنه‌سازان
در یكی از سفرهای مقام معظم رهبری به استان مازندران، آقا وارد منطقه محرومی به نام ارس مالخوست شدند. معظم له وقتی برای بازدید به مدرسه‌ای وارد می‌شوند، مشاهده می‌كنند كه تمام میز و صند لی‌ها نو است آقا احتمال می‌دهند این كارها تشریفاتی است و برای ورود معظم له این كارها انجام گرفته است. مقام معظم رهبری با تیزبینی و ذكاوتی كه دارند از بچه‌ها سؤال كردند كه به من بگویید این میز و صند لی‌ها را چه زمانی برای شما آورده‌اند. یكی از بچه‌های كلاس جواب داد: آقا همین دیروز این‌ها را آورده‌اند.
آقا نگاه عتاب‌آلودی به آن مسؤول انداختند و فرمودند: ضرورت ندارد به خاطر مسؤولینی كه خودشان نسبت به مشكلات واقفند، بخواهید صحنه‌سازی كنید.

سردار باقرزاده، مسؤول سابق كمیته جستجوی مفقودین‌

*شهادت یادگار امام از زندگی ساده رهبری‌
وظیفه خود می‌دانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم كه من از وضع منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مطلع هستم. در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یك نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موكت زندگی می‌كنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یك فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود كه من از زبری و خشنی آن فرش- كه ظاهراً جهیزیه همسر ایشان بود- اذیت می‌شدم از آنجا برخاستم و به موكت پناه بردم.
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی

*ارتباط با جوانان‌
یكی از اسناد ساواك كه ارتباط مقام معظم رهبری را با نسل جوان مورد تأكید قرار می‌دهد، سند شماره9/3003 به تاریخ 1/8/1353 است كه می‌نویسد: مطهری از این كه نماز جماعت سیدعلی خامنه‌ای در مشهد (توسط ساواك) تعطیل شده، ابراز ناراحتی كرده و گفته است : سید علی خامنه‌ای از نمونه‌های ارزنده‌ای است كه برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت كوتاه در مشهد، كارهای پر ثمری انجام داده كه یكی از آن‌ها جمع كردن جوانان روشنفكر حوزه و دانشگاه است.
سلاله الابرار، ص 88 ، به نقل ازاسناد ساواك، آرشیو وزارت اطلاعات، ش27 به ارزیابی573 مركزاسناد انقلاب اسلامی‌

*حفظ بیت‌المال‌
یك روز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود كه سفره گسترده شد، آیت‌الله خامنه‌ای به وی نگاهی كرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض كردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست كرده‌ام كه با هم باشیم.
آقا فرمودند: این غذا از بیت‌المال است، شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچه‌ها جایز نیست كه بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل كنند. من در آن لحظه فهمیدم كه خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است.

آیت‌الله جوادی آملی‌

*زیركی سیاسی‌
در لیبی، خیمه‌ای بر پا كرده بودند كه ارتفاع در ورودی آن خیمه كوتاه بود و به ناچار هركس می‌خواست وارد بشود، باید خم می‌شد. از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عكس قذاّفی بود، یعنی هر كس وارد میشد ناخواسته در مقابل عكس قذّافی سر خم می‌كرد. حضرت آیت الله خامنه‌ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد می‌شوند تا در مقابل عكس قذّافی سر خم نكنند.
آیت‌الله خزعلی‌

* آن نمازجمعه تاریخی‌
در زمان جنگ، زمانی كه آیت‌الله خامنه ای رئیس جمهور بودند، روزی ایشان در حال ایراد خطبه‌های نماز جمعه بودند كه دشمنان با برنامه‌ریزی قبلی، بمبی را در محل برگزاری نماز جمعه منفجر كردند. بلافاصله بعد از انفجار، معظم‌له دست را بالا آوردند و خطبه‌ها را ادامه دادند. طمأنینه و آرامش ایشان، نشان از آن داشت كه این صحنه، هیچ تأثیری در شكستن روحیه بلند آقا نداشته است. مردم نیز با متانت و صبر، فوراً نظم جلسه را برقرار كردند و خطبه‌های نماز جمعه ایشان، همچنان ادامه یافت، گویا هیچ حادثه‌ای رخ نداده بود، در صورتی كه در آن لحظه، عده‌ای شهید و بدن‌هایشان قطعه قطعه شده بود و مردم نظاره‌گر پیكرهای تكه تكه شده آن‌ها بودند. آن صحنه، از صحنه‌های به یادماندنی و جاویدان انقلاب اسلامی است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدی عراقی‌

* املت ساده‌
یك روز كه در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیك مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم‌له رو به من كردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال كه این را توفیقی می‌دانستم، خدمتشان عرض كردم: اسباب زحمت می‌شود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هر چه هست با هم می‌خوریم. وقتی سفره را پهن كردند و شام را آوردند، دیدم غذای ایشان و خانواده‌شان چیزی جز املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم.
سردار سرلشكر رحیم صفوی، فرمانده سابق كل سپاه‌

* كدامتان دویده‌اید؟
ما چند روز قبل از این با شورای مدیریت حوزه علمیه قم جلسه داشتیم. به همان آقایان هم عرض كردم كه ماها قدری كم كار می‌كنیم. ممكن است قدر مطلق كار ما، از قدر مطلق كار مخالفان ما بیشتر هم باشد - من این را رد نمی‌كنم - اما قدر نسبی كار ما، از قدر نسبی كار آنها خیلی كمتر است؛ زیرا كه ما چنین رسالت عظیمی به عهده داریم، اما آنها رسالتشان كمتر از این است. رسالت آنها رسالت كسی است كه وارد ساختمانی می‌شود، سنگ می‌زند تا شیشه‌ها را بشكند! آیا این با رسالت ما قابل مقایسه است؟
اصلاً قابل مقایسه نیست. حالا اگر شما بخواهید با این كار مقابله كنید، با این رسالت عظیمی كه هست، به نظر من خیلی باید تلاش بكنید و خیلی باید مطلب بنویسید. آقایان آمده بودند شكایت می‌كردند كه برای خواجوی كرمانی سالگرد گرفته می‌شود و مبلغی هزینه می‌گردد، اما مثلاً برای شیخ مفید سالگرد گرفته نمی‌شود. این حرف درستی هم هست؛ یعنی شخصیت شیخ مفید، با شخصیت خواجوی كرمانی قابل مقایسه نیست... این اشكال، اشكال درستی است؛ اما به آن آقایان گفتم كه به نظر شما این اشكال بر چه كسی وارد است؟ شما خیال می‌كنید كه دولت جمهوری اسلامی نشسته سالگرد خواجو را تصویب كرده است؟ نه، آدم باهمتی در كرمان، چون همشهری خواجو بوده، به نظرش رسیده كه چه‌طور است یك سالگرد برای خواجو بگیریم؛ بعد دوندگی كرده، این را دیده، آن را دیده، پولی جمع كرده، زحمتی كشیده و این مراسم سالگرد درست شده است. شما كه در حوزه قم نشسته‌اید و شیخ مفید را می‌شناسید، كدامتان دویده‌اید، سراغ این و سراغ آن رفته‌اید، ولی برای شیخ مفید سمینار گرفته نشد، كه حالا اعتراض می‌كنید؟! آقایان ساكت شدند! بعد من گفتم كه هزار نفر هستند؛ شما از شیخ مفید بگیرید و همین‌طور جلو بیایید. بزرگان، علما، با رتبه‌های عظیم، از لحاظ علمی، از لحاظ ادبی، از لحاظ جایگاهشان در بنای عظیم معارف اسلامی - مثل خواجه نصیر، ابن‌ادریس و دیگران - هستند، اما همت نیست! به نظر من، این بی‌همتی در خیلی جاها هست.

مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، 28/7/1370

* دیدار با جانبازان
در دیداری كه مقام معظم رهبری از جانبازان شهر مقدس قم داشتند، از اولین نفری كه مقابل در مستقر بود شروع به معانقه و روبوسی نمودند. هر یك از آنان دست خلف صالح حضرت امام (ره) را می‌بوسیدند و بر صورت و چشمان خود می‌مالیدند. گاهی گریه می‌كردند و دست به گردن معظم‌له می‌انداختند. از آنجا كه برخی از عزیزان جانباز روی چرخهای خود نشسته بودند، ایشان به حالت خمیده باقی می‌ماندندو صحبتهای آنان را گوش می‌دادند.
یكی از جانبازان عرض كرد: آقا من تقاضا دارم كه انگشترتان را یادگاری به من بدهید. مقام معظم رهبری بلافاصله انگشتر خود را در آوردند و به ایشان دادند. جانباز دیگری عبای رهبر را برای تبرك درخواست كرد. معظم‌له عبای خود را برداشتند و به آن جانباز عطا فرمودند. جانباز ویلچری دیگری عرض كرد: آقا من می‌خواهم برای نجات از فشار قبر پیراهن شما را همراه كفنم داشته باشم. مقام معظم رهبری به حالت مزاح فرمودند: اینجا كه نمی‌شود پیراهن را از تن درآورد! وقتی به محل اسقرارم رفتم، آن را برای شما خواهم فرستاد. دیدار طولانی و صمیمانه جانبازان كه تمام شد، آقا به محل اقامت خود بازگشتند و پیراهن را توسط بنده برای آن جانباز فرستادند. این در حالی بود كه جمعیت جانبازان از مدرسه فیضیه متفرق نشده بودند.

حجت‌الاسلام و المسلمین ذوالنوری، فرمانده تیپ مستقل 83 امام صادق‌

* اگر با اخلاق و «زبان خوش» به سراغ جوانان بروید ...
مسجدی كه بنده نماز می‌خواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراكم بود؛ هشتاد درصد جمعیت هم از قشر جوان بودند؛ برای خاطر اینكه با جوان تماس می‌گرفتیم. در همان سالها پوستینهای وارونه مد شده بود و جوانان خیلی اهل مد آن را می‌پوشیدند.
یك روز دیدم جوانی كه از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجاده من نشسته است؛ یك حاجی محترم بازاری هم كه مرد خیلی فهمیده‌ای بود و من خیلی خوشم می‌آمد كه او در صف اول می‌نشست، در كنار این جوان نشسته بود. دیدم رویش را به این جوان كرد و چیزی در گوشش گفت و این جوان یكباره مضطرب شد. برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟ به جای او جوان گفت چیزی نیست. فهمیدم كه این آقا به او گفته كه مناسب نیست شما با این لباس در صف اول بنشینید! گفتم نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همین‌جا بنشینید و تكان نخورید! گفتم حاجی! چرا می‌گویی این جوان عقب برود؟ بگذار بدانند كه جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم می‌تواند بیاید به ما اقتدا كند و نماز جماعت بخواند.

برادران! اگر پول و امكانات هنری نداریم، اگر فعلاً ترجمه قرآن به زبان سعدی زمانه را نداریم، «اخلاق» كه می‌توانیم داشته باشیم؛ «فی صفه` المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه». با اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و ورای قالبهاشان بروید؛ آن وقت تبلیغ انجام خواهد شد.

مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی، 26/3/1376

*احمد سوكارنو ما را با هم رفیق كرد
جنبش عدم تعهد در یك برهه نسبتاً طولانی توانست در دنیا نقش ایفا كند؛ اما امروز متأسفانه نقش جنبش عدم تعهد كمرنگ شده است. در واقع پایه‌گذار اصلی این جنبش، سه چهار نفرِ معدود بودند كه مؤثرترین آنها مرحوم احمد سوكارنو بود.
بد نیست خاطره‌یی را هم در این‌جا بگویم. سال 1353 شمسی (1974 میلادی) من با یكی دو نفر دیگر در سلول خیلی كوچكی در تهران زندانی بودم. طول این سلول 2.20 متر و عرض آن 1.80 متر بود. یك شب اول مغرب داشتم نماز می‌خواندم كه یك نفر زندانیِ جدید را وارد سلول كردند. زندانیِ جدید از كمونیست‌های خیلی متعصب و داغ بود. وقتی دید من دارم نماز می‌خوانم و فهمید مذهبی هستم، از همان اول برای من قیافه گرفت! هرچه سعی كردم با او ارتباط برقرار كنم، دیدم نمی‌شود؛ اخمهایش توی هم است و حاضر نیست با من گرم بگیرد. به او جمله‌ای گفتم كه بكلی تغییرش داد. گفتم احمد سوكارنو در كنفرانس باندونگ گفته است چیزی كه ما را این‌جا گرد آورده، وحدت دین یا عقیده یا نژاد نیست؛ بلكه وحدتِ نیاز است. گفتم من و تو در این‌جا وحدتِ نیاز داریم؛ در یك سلول داریم زندگی می‌كنیم؛ یك مأمور پشت در مراقب ماست؛ یك بازجو و یك شكنجه‌گر منتظر من و توست؛ عقیده‌ ما یكی نیست، اما نیازمان یكی است. گفتم وقتی وحدت نیاز در سطح عالَم می‌تواند تأثیرگذار باشد، در یك سلول به این كوچكی بیشتر می‌تواند تأثیرگذار باشد. پس از این صحبت، ما با هم رفیق شدیم! در حقیقت احمد سوكارنو ما را با هم رفیق كرد! امروز هم همین‌طور است؛ كشورهای ما وحدتِ نیاز دارند. امروز همه‌ كشورهای اسلامی بدون استثناء مورد هدف توطئه‌ها و طمع‌هایی هستند؛ این در حالی است كه امكانات خیلی زیادی دارند.

نقل از سایت دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری‌

*من هم وزیرم!
او به من گفت كه در صف نماز جمعه نشسته بودم كه جوانی - كه من را نمی‌شناخت - رویش را به من كرد و گفت: آقا! ببین واقعاً ایران چه‌قدر عوض شده است؛ این آقایی را كه در صف جلو نشسته، می‌بینی؟ او یك وزیر است كه كنار مردم آمده و روی زمین در صف نماز جمعه نشسته است. من نگاه كردم، دیدم آقای نعمت‌زاده است. مرحوم شهید كلانتری با آن لهجه شیرین تركی‌اش به آن جوان گفته بود: پس من هم یك چیز عجیب‌تر به تو بگویم؛ من هم وزیرم!
مقام معظم رهبری در دیدار مدیران و مسئولان اجرایی استان خوزستان، 24/12/75

* خاطرات سفر پاكستان‌
در سفر پاكستان وقتی آقا وارد شهر لاهور شدند اتفاق عجیبی افتاد. همه ما جا خورده بودیم، حتی خود پاكستانی‌ها، حتی خود ضیاالحق كه در آن سفر آقا را همراهی می‌‌‌كرد. قرار بود آقا با همراهی رئیس جمهور پاكستان از فرودگاه این شهر به مزار اقبال لاهوری (مسیری به طول فرودگاه مهرآباد تا میدان امام حسین ) بروند و زمانی حدود یك ربع ساعت برای طی این مسیر پیش بینی شده بود، اما طی این مسیر 4ساعت طول كشید، زیرا در آن روز بدون هیچ پیش بینی و تبلیغات و اعلام وسیع قبلی مردم لاهور استقبال عظیم و باشكوهی از آقا كردند؛ استقبالی در حجم همان استقبالی كه روز ورود امام (ره) به وطن از ایشان شد.
وی ادامه داد: جمعیت در مسیری به طول حدود 15كیلومتر جا گرفته بود و بیشتر اوقات خودروی حامل دو رئیس جمهور را جمعیت روی دست بلند می‌‌‌كرد. دولت پاكستان هراسان شده بود، چون از رئیس جمهور كشوری دیگر چنین است استقبال عجیبی شده بود. آنها تا توانستند كوشیدند گروه خبرنگاران ایرانی قادر نباشند این صحنه باشكوه را منعكس كنند. ایراد امنیتی تراشیدند و از این قبیل و اما ما رفتیم یك جیپ روباز را كه 4نیروی كار كنار آن بودند تصاحب كردیم، بچه‌ها فیلم و عكس گرفتند كه پخش شد.

به خاطر دارم كه چندین مرتبه پیش آمد كه این جیپ از فرط فشار جمعیت روی دو چرخ راه می‌‌‌رفت. بچه‌های كیهان، اطلاعات، ابرار و ایرنا هنوز به خاطر دارند كه مردم لاهور شعار می‌‌‌دادند: درود بر خامنه‌ای، مرگ بر ضیاالحق. اوضاع وحشتناك امنیتی به وجود آمده بود، اما لطف و رحمت الهی شامل ما شده بود كه جان سالم به در بردیم.

هاشم طالب، مسئول خبرنگاران حوزه دولت نهاد ریاست جمهوری‌

* از امریكا می ترسید؟!
من و آقای هاشمی و یك نفر دیگر - كه نمی‌خواهم اسم بیاورم - از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چه كار كنیم؛ بمانند، یا نگه‌شان نداریم؛ به خصوص كه در دولت موقت هم جنجال عجیبی بود كه ما اینها را چه كار كنیم! وقتی كه خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها این‌طور می‌گویند؛ امریكا این‌طور می‌گوید؛ مسئولان دولتی این‌طور می‌گویند؛ ایشان تأملی كردند و سپس با طرح یك سؤال واقعی پرسیدند: «از امریكا می‌ترسید؟»؛ گفتیم نه؛ گفتند پس نگه‌شان دارید! بله، آدم احساس می‌كرد كه این مرد خودش از این شُكوه ظاهری و مادی و این اقتدار و امپراتوری مجهز به همه چیز، حقیقتاً ترسی ندارد.
نترسیدن او و به چیزی نگرفتن اقتدار مادی دشمن، ناشی از اقتدار شخصی و هوشمندانه او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خواب‌آلوده است؛ مثلاً یك بچه هم از یك آدم قوی یا یك حیوان خطرناك نمی‌ترسد؛ اما آدم قوی هم نمی‌ترسد؛ منتها انسانها و مجموعه‌ها در قوّت خودشان دچار اشتباه می‌شوند و قوّتهایی را نمی‌بینند.

مقام معظم رهبری در دیدار اعضای دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت، 28/1/78

*خانه پدر رئیس جمهور!
در دوران ریاست جمهوری كه مرحوم پدر و مادرم در منزل خودشان زندگی می‌كردند، هیچ وقت به ذهن هیچ كس - نه به ذهن آنها، و نه به ذهن ما - خطور نمی‌كرد كه حالا مثلاً چون ما رئیس جمهور هستیم، دستی بر این خانه بكشیم و آن را تعمیری بكنیم. حتی هنگامی كه یكی از همسایه‌های ما در این‌جا ساختمان بلندی ایجاد كرده بود كه بر این حیاط مشرف بود و مادر ما هم نمی‌توانست دیگر بدون چادر در حیاط راه برود، بعضی از دوستان گفتند خوب است شما بگویید این كار را نكنند؛ ما پیغام دادیم، دیدیم كه گوش نكردند! ما راه قانونی هم نداشتیم؛ یعنی آن‌قدر داعی و انگیزه پیدا نشد كه به آن همسایه فشار بیاورند كه خانه‌ات را مثلاً یك متر كوتاه‌تر درست كن. این از آن چیزهایی است كه در یك نظام و در یك كشور، برای همه مایه خشنودی و دلگرمی است.
مقام معظم رهبری در بازدید از منزل پدری در مشهد، هفدهم مرداد 1374

* زابل، مركز دنیا!
چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌اللّه‌علیه)، مرتب از من می‌پرسیدند كه بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، می‌خواهید چه كار كنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فكر می‌كردم كه بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، به گوشه‌ای بروم و كار فرهنگی بكنم. وقتی از من چنین سؤالی كردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، امام به من بگویند كه بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم - حتی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را می‌گیرم و می‌روم! واللَّه این را راست می‌گفتم و از ته دل بیان می‌كردم؛ یعنی برای من زابل مركز دنیا می‌شد و من در آن‌جا مشغول كار عقیدتی، سیاسی می‌شدم! به نظر من، بایستی با این روحیه كار و تلاش كرد و زحمت كشید؛ در این صورت خدای متعال به كارمان بركت خواهد داد.
مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی، پنجم اسفند 1370

* نمی‌دانم خدا با من چه‌كار دارد؟
من وقتی رفتم عیادت، ایشان هنوز كسالتشان زیاد بود و ضعف هم داشتند. وقتی مرا دیدند محبتی كردندو لبخندی زدند و من حال ایشان را پرسیدم، فرمودند: آقای ناطق این حادثه علی‌القاعده باید مرا برده باشد علتش هم این است كه سخنران در یك مكان ثابت نمی‌ایستد و حركت مختصری دارد و اگر خدای ناكرده ضبط هنگام انفجار در تراز سینه‌ ایشان قرار می‌گرفت قلب ایشان را برده و ایشان قطعا شهید شده بود. با یك حركت كه چند سانت فاصله ایجاد شد این انفجار رخ داد و دست راست ایشان را برد. سمتی كه قلب نیست. البته رگهایی را قطع كرده و آقای دكتر فاضل می‌گفت اگر 5 دقیقه دیرتر ایشان را رسانده بودند و عمل دیر انجام می‌شد باز كار تمام بود. چون خونریزی از شاهرگ‌ها فوق‌العاده بود. خوب ایشان را وقتی آوردند درمانگاه عباسی، آنجا آماده نبودند و قبول نكردند.
راننده‌ای كه الان هم خدمت ایشان است آقای جباری فداكاری كرد و بالاخره ایشان را رساندند بیمارستان بهارلو، میدان راه‌آهن و آنجا عمل كردند. آقا فرمودند من می‌باید می‌رفتم، لكن نمی‌دانم خدا با من چه كار دارد كه مرا نگه داشته است. نمی‌دانم چه‌كار دارد. این گفته ایشان در سال 60 است كه نمی‌دانم خدا با من چه‌كار دارد؟ این گذشت تا این‌كه ایشان رهبر شدند و در خدمتشان هستیم، 5 ، 6 سال قبل كمتر یا بیشتر من گزارشی خدمتشان برده بودم و حیاط قدم می‌زدیم در خدمتشان تا گزارش بدهم، ایشان چون فرموده بودند كه تو هم اهل ورزش هستی، قدمی بزنیم، گفتم: در خدمتتان هستم. یك بحثی پیش آمد، به ایشان گفتم حاج آقا یادتان است شما در بیمارستان فرمودید كه علی‌القاعده باید شهید شده و رفته باشم، نمی‌دانم خدا با من چه‌كار دارد. خدا با شما این كار را داشت و شما را نگه داشت تا امام كه از دنیا رفت رهبری مثل شما بیاید و بساط را جمع‌وجور كند و مدیریت كند و قلب تپنده امت اسلامی بشود. خدا با شما این كار را داشت.

حجت‌الاسلا‌م والمسلمین‌ناطق نوری در برنامه فوق العاده

* به امام بگو فدای سرتان!
مادر اسیری به من گفت كه بچه‌ام اسیر بود، امروز خبر آمد كه شهید شده است، شما برو به امام بگو فدای سرتان، من ناراحت نیستم.... وقتی كه خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد كه بیرون آمدم، یادم آمد؛ به یكی از آقایانی كه در آن‌جا بود، گفتم به امام عرض بكنید یك جمله ماند. ایشان پشت درِ حیاط اندرونی آمدند، من هم به آن‌جا رفتم. وقتی حرف آن زن را گفتم، امام آن‌چنان چهره‌ای نشان دادند و آن‌چنان رقتی پیدا كردند و گریه‌شان گرفت كه من از گفتنش پشیمان شدم! این واقعاً خیلی عجیب است. ما این همه شهید دادیم؛ مگر شوخی است؟ هفتاد و دو تن از یاران انقلاب قربانی شدند؛ ولی او مثل كوه ایستاد و اصلاً انگار نه انگار كه اتفاقی افتاده است؛ حالا در مقابل اینكه اسیر را كشته‌اند، چهره‌اش گریان می‌شود؛ اینها چیست؟ من نمی‌فهمم. آدم اصلاً نمی‌تواند این شخصیت و این هویت را توصیف كند.
مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام، 1/3/1369

* دیدی این بچه‌ها چه كردند؟!
هر دفعه كه راجع به فداكاریهای مردم با امام صحبت می‌كردیم، ایشان به هیجان می‌آمدند و متأثر می‌شدند. مثلاً موقعی كه در محل نماز جمعه تهران قلكهای اهدایی بچه‌ها به جبهه‌ها را شكسته بودند و كوهی از پول درست شده بوده، امام در بیمارستان با مشاهده این صحنه از تلویزیون متأثر شدند و به من كه در خدمتشان بودم، گفتند: دیدی این بچه‌ها چه كردند؟! در آن لحظه مشاهده كردم كه چشمهایشان پُر از اشك شده است و گریه می‌كنند!
مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای كمیته‌های انقلاب اسلامی، 18/3/68

* ایشان «آقا روح‌اللَّه» است!
یكی از علمای معروف مشهد كه بسیار هم مرد بزرگوار و خوبی بود و همین چند سال قبل از این به رحمت خدا رفت و در سن هشتاد سالگی هم به جبهه می‌رفت و پای خمپاره 60 و 81 و 120 می‌نشست و خمپاره هم می‌زد - مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی - وقتی ما در آن سالها پیش ایشان می‌رفتیم، به ماها می‌گفت كه شما این شخص - یعنی امام - را تازه شناخته‌اید؛ ولی ما چهل سال است كه ایشان را می‌شناسیم.
می‌گفت من وقتی برای تحصیل از تهران به قم رفتم - چون ایشان تهرانی بود؛ مدت كوتاهی در قم مانده بود، بعد در مشهد اقامت كرده بود - در حرم حضرت معصومه (س) چشمم به یك آقای جوان زیبای خوش‌قیافه دارای محاسن مشكی افتاد كه هر روز و شبی می‌دیدم ایشان در جای معینی می‌ایستد، تحت‌الحنك را می‌اندازد و مشغول عبادت می‌شود. گفت محبت این مرد به دلم افتاد؛ بعد پرسیدم این آقا كیست؛ گفتند ایشان «آقا روح‌اللَّه» است - آن وقت به ایشان «آقا روح‌اللَّه» می‌گفتند - از آن وقت من به این مرد ارادت پیدا كردم.

مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از دانشجویان تشكلهای اسلامی، 1/11/1376

* امام : ملتها با شما هستند
ما كه رفتیم، مردم ما را تحویل گرفتند؛ چون نماینده این كانون بودیم؛ نه اینكه ما به آن‌جا برویم و مردمی بی‌خبر باشند، آن وقت ما بگوییم چنین حادثه‌ای اتفاق افتاده است. هنوز هم همین‌طور است. شما در این كشورهایی كه نمایندگی نداریم، برای بار اول كه وارد می‌شوید، اگر توفیق پیدا كنید كه خودتان را به محافل مردمیِ متوقع برسانید - حالا آن گروههایی را كه از این مسائل دورند، نمی‌گوییم - اگر به محافل دانشجویی و روشنفكری و محافل انسانهای متعهد و دلسوز و مخلص بروید، می‌بینید كه این پیام، قبل از شما به آن‌جا رفته است.
من در سفرهایی كه در دوره‌های مختلف به جاهای گوناگون داشته‌ام، بلااستثنا در همه كشورها - اعم از كشورهای اسلامی و غیراسلامی؛ حتی كشورهای كمونیستی - این را دیدم. ... در زمان ریاست جمهوری می‌خواستم به چند كشور سفر كنم. قبل از آن، در سطح جهانی و بین‌المللی برای ما حادثه‌ای اتفاق افتاده بود كه تبلیغات صهیونیستی و امریكایی و استكباری به آن دامن می‌زد. من برای خداحافظی و گرفتن رهنمود و سفارشهایی كه معمولاً امام در هر سفر به ما می‌فرمودند، خدمت ایشان رفتم. گفتم اتفاقاً در آستانه سفر ما این قضیه هم اتفاق افتاد و دولتها و دشمنان، روی این موارد، حسابی حساسند. ایشان گفتند: بله، لیكن ملتها با شما هستند. من در همان سفر این حرف را به وضوح مشاهده كردم كه با صد نوع استدلال هم نمی‌شد این‌گونه واضح برای من ثابت شود.

مقام معظم رهبری در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از كشور، 3/2/1370

* طعم پیشنمازی
پیشنمازی، یعنی آدم مسجد را واقعاً محل كار خودش بداند؛ قبل از وقت، حتی قبل از دیگران، به آن‌جا برود و اوضاع مسجد را ببیند؛ اگر اشكالاتی در وضع ظاهری مسجد هست، برطرف كند؛ سجاده‌اش را پهن نماید؛ منتظر مردم بماند كه بیایند؛ با یك یك افرادی كه می‌آیند، تا آن‌جایی كه می‌تواند، تماس بگیرد؛ به آنها محبت بكند؛ از آنها احوالپرسی كند؛ اگر مشكلی دارند، در آن حدی كه برایش میسور است، برطرف كند؛ نه اینكه پادوی كارهای خدماتی مردم بشود - در بعضی از مساجد، چنین چیزهایی وجود دارد كه قطعاً غلط است - در آن‌جا بنشیند، مردم به او مراجعه بكنند، درد دل بكنند، خودش را بر مردم عرضه كند، در معرض مراجعات مردم قرار بدهد؛ نماز را كه تمام كرد، برای مردم مسئله و تفسیری بگوید؛ حرفی بزند و بلند شود بیرون برود؛ یعنی این‌طور ساعتی از وقت خودش را در این‌جا صرف بكند.
به نظر من، این‌طور پیشنمازی، یك فرد خیلی مفید و مؤثر و بابركت و جلب كننده عواطف است. در سایه چنین پیشنمازی است كه وقتی او به آن كسانی كه با مسجدش سروكار و رفت و آمد دارند، حتی كسانی كه وقت هم نمی‌كنند به مسجد بروند، اما دورادور می‌دانند و از دیگران شنیده‌اند كه این آقا، چه آقای خوبی است، اشاره كند كه فلان كار باید انجام بگیرد، نه بودجه می‌خواهد، نه قدرت قانونی می‌خواهد و نه بخشنامه لازم دارد؛ آن كار طبق نظر و گفته او انجام خواهد گرفت. در مسجد دانشگاه، اگر این روحانی صاحب این مسجد شود و به آن‌جا برود و بنشیند بحث كند، حتماً دانشجویان جذب می‌شوند. البته ممكن است مدتی نیایند و عده‌ای هم بدجنسی كنند، لیكن اصلاً دانشجو به یك نفر كه مثل پدر با او برخورد كند و مشكلاتش را مرتفع سازد، احتیاج دارد. اگر چنین روحانیانی در آن‌جا باشد، اصلاً امكان ندارد كه دانشجویان مراجعه نكنند.

رهبری در دیدار اعضای شورای مركزی نمایندگان ولی‌فقیه در دانشگاهها، 8/7/69

* بركت بزرگ انقلاب ، انس روز افزون جوانان ما به قرآن
البته گاهی در گوشه و كنار چند نفری دور هم جمع می‌شدند و تلاوتی می‌كردند؛ اما این رشد روزافزون و این سیل عظیم توجه جوانان و بچه‌ها به قرآن، اصلاً مربوط به بعد از انقلاب است. به همین جهت، گاهی قبل از انقلاب بعضی از قراء به ایران می‌آمدند؛ ولی كسی نمی‌فهمید كه اینها چه وقت آمدند و چه زمانی رفتند! قبل از انقلاب «شیخ ابوالعینین» با دعوت اوقاف به مشهد آمده بود.
من نوارهای او را قبلاً زیاد شنیده بودم و دورادور از خواندن او خیلی خوشم می‌آمد. ما با كسانی كه او را دعوت كرده بودند، بكلی قطع رابطه كرده بودیم و با اینكه خیلی دوست می‌داشتم صدای او را گوش كنم، اما اصلاً به مجالسی كه درست كرده بودند، نرفتم. در مسجد گوهرشاد مشهد، در آن ایوان مقصوره، جلسه‌ای درست كرده بودند و قرآن می‌خواندند. آن كسانی كه در آن‌جا نشسته بودند، گمان نمی‌كنم كه به صد نفر می‌رسیدند؛ همین‌طور دورتادور نشسته بودند و به تلاوت قرآن گوش می‌كردند. در آن موقع هوا سرد بود و مجتبای ما هم كه كوچك بود، همراهم بود.

چون نمی‌خواستم داخل جلسه بروم، ناگزیر در آن هوای سرد در غرفه بیرون نشستم تا صدایی را كه پخش می‌شد، بشنوم. آن زمان جمعیت حدود صد نفر بود؛ در حالی كه حالا وقتی شماها در جایی وارد می‌شوید، واقعاً همه شهر تكان می‌خورد.
مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از قاریان قرآن كریم، 20/11/1369


* من دارم از عین خوش مصاحبه می‌كنم!
به قول امیرالمؤمنین (صلوات‌اللّه‌علیه)، «من نام لم ینم عنه»؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست كه دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است؛ تو خوابت برده؛ سعی كن خودت را بیدار كنی. ما باید توجه داشته باشیم كه انقلاب فرهنگی در تهدید است؛ كما اینكه اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. من یادم می‌آید كه در اوایل جنگ، گزارشهایی می‌رسید كه مثلاً دشمن تا فلان جا آمده است؛ دشمن دارد فلان جا را بمباران می‌كند؛ مكرر هم از طرف نیروهای حزب‌اللهی در محیطهای گوناگون انقلابی این مطلب تكرار می‌شد.
آن بنده خدایی كه مسئول نیروهای مسلح بود، انكار می كرد و می‌گفت دروغ است؛ اصلاً چه كسی می‌گوید كه عراق دارد به ما حمله می‌كند؟! در بین مردم شایع شده بود كه عین‌خوش را گرفته‌اند؛ او به آن‌جا رفت و از تلویزیون با او مصاحبه كردند؛ گفت: می‌گویند عین‌خوش را گرفته‌اند؛ من الان دارم در عین‌خوش مصاحبه می‌كنم! او از عین‌خوش بیرون آمد؛ سه، چهار ساعت بعد دشمن عین‌خوش را گرفت! بله، دشمن بیرون عین‌خوش بود - در عین خوش نبود - اما این به معنای آن نبود كه دشمن نیست.

مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 20/9/1370

* پشت این كتاب خوب، زیارتنامه نوشتم
همین كتاب «فرمانده من» كه ذكر شد، از آن بخشهای بسیار برجسته این كار است. نفس این فكر، فكر مهمی است. آنچه هم كه آن‌جا نوشته شده و عرضه گردیده - حالا یا شما نوشتید، یا خود آن افراد نوشتند و برای شما فرستادند و بعد ویراستاری شده - بسیار چیز برجسته‌ای است. من وقتی اینها را می‌خواندم، به این فكر می‌افتادم كه اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و كتابها را منتشر بكنیم، كار كمی نكرده‌ایم؛ كار زیادی انجام گرفته است.... من كتابهایی را كه می‌خوانم، معمولاً پشتش یادداشت یا تقریظی می‌نویسم؛ یعنی اگر چیزی به ذهنم آمد، پشت آن یادداشت می‌كنم.
این كتاب «فرمانده من» را كه خواندم، بی‌اختیار پشتش بخشی از زیارتنامه را نوشتم: «السّلام علیكم یا اولیاءاللَّه و احبائه!» واقعاً دیدم كه در مقابل این عظمتها، انسان احساس حقارت می‌كند. من وقتی این شُكوه را در این كتاب دیدم، در نفس خودم حقیقتاً احساس حقارت كردم!

مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان، نویسندگان و هنرمندان «دفتر هنر و ادبیات مقاومت»
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 25/4/70

* رعایت بیت‌المال
من در زمان ریاست جمهوری برای یك كار شخصی، خدمت ایشان رفتم‌. ایشان مشغول نوشتن بودند و كار اداری را انجام می‌دادند. وقتی آن كار شخصی را می‌خواستند یادداشت بكنند، دیدم خودكار دیگری را از جیبشان درآوردند و یادداشت كردند و من با چشمانم دیدم كه تا این حدّ مسائل بیت‌المال را رعایت می‌كنند. آقازاده‌های‌ ایشان هم زمانی كه من مسوولیت در روابط عمومی بیت رهبری داشتم، از ما بعضاً نوار می‌خواستند. می‌گفتند كه پول این نوار چقدر می‌شود و پولش را می‌دادند و این مسائل را رعایت می‌كردند.
حجّت‌الاسلام والمسلمین همدانی مسوول سابق روابط عمومی بیت رهبری

دوشنبه 13/7/1388 - 23:49
کامپیوتر و اینترنت
روبات چیست؟

روبات یك ماشین الكترومكانیكی هوشمند است با خصوصیات زیر:
- می توان آن را مكرراً برنامه ریزی كرد.
- چند كاره است.
- كارآمد و مناسب برای محیط است.

اجزای یك روبات:

- وسایل مكانیكی و الكتریكی:

شاسی، موتورها، منبع تغذیه، ...

- حسگرها (برای شناسایی محیط):

دوربین ها، سنسورهای sonar، سنسورهای ultrasound، ...

- عملكردها (برای انجام اعمال لازم)

بازوی روبات، چرخها، پاها، ...

- قسمت تصمیم گیری (برنامه ای برای تعیین اعمال لازم):

حركت در یك جهت خاص، دوری از موانع، برداشتن اجسام، ...

- قسمت كنترل (برای راه اندازی و بررسی حركات روبات):

نیروها و گشتاورهای موتورها برای سرعت مورد نظر، جهت مورد نظر، كنترل مسیر، ...

تاریخچه روباتیك:

- 270 ق م : زمانی كه یونانیان به ساخت مجسمه های متحرك میپرداختند.

- حدود سال 1250 م: بیشاپ آلبرتوس ماگنوس (Bishop Albertus Magnus) ضیافتی ترتیب داد كه درآن، میزبانان آهنی از مهمانان پذیرایی می كردند. با دیدن این روبات، سنت توماس آكویناس (Thomas Aquinas) برآشفته شد، میزبان آهنی را تكه تكه كرد و بیشاب را ساحر و جادوگر خواند.

- سال 1640 م: دكارت ماشین خودكاری به صورت یك خانم ساخت و آن را Ma fille Francine " می نامید.این ماشین كه دكارت را در یك سفر دریایی همراهی می كرد، توسط كاپیتان كشتی به آب پرتاب شد چرا كه وی تصور می كرد این موجود ساخته شیطان است.

- سال 1738 م: ژاك دواكانسن (Jacques de Vaucanson) یك اردك مكانیكی ساخت كه از بیش از 4000 قطعه تشكیل شده بود.
این اردك می توانست از خود صدا تولید كند، شنا كند، آب بنوشد، دانه بخورد و آن را هضم و سپس دفع كند. امروزه در مورد محل نگهداری این اردك اطلاعی در دست نیست.

- سال 1805 م: عروسكی توسط میلاردت (Maillardet) ساخته شد كه می توانست به زبان انگلیسی و فرانسوی بنویسد و مناظری را نقاشی كند.

- سال 1923 م: كارل چاپك (Karel Capek) برای اولین بار از كلمه روبات (robot) در نمایشنامه خود به عنوان آدم مصنوعی استفاده كرد. كلمه روبات از كلمه چك robota گرفته شده است كه به معنی برده و كارگر مزدور است. موضوع نمایشنامه چاپك، كنترل انسانها توسط روباتها بود، ولی او هرگونه امكان جایگزینی انسان با روبات و یا اینكه روباتها از احساس برخوردار شوند، عاشق شوند، یا تنفر پیدا كنند را رد می كرد.

- سال 1940 م: شركت وستینگهاوس (Westinghouse Co.) سگی به نام اسپاركو (Sparko) ساخت كه هم از قطعات مكانیكی و هم الكتریكی در ساخب آن استفاده شده بود. این اولین باری بود كه از قطعات الكتریكی نیز همراه با قطعات مكانیكی استفاده می شد.

- سال 1942 م: كلمه روباتیك (robatics) اولین بار توسط ایزاك آسیموف در یك داستان كوتاه ارائه شد. ایزاك آسیموف (1920-1992) نویسنده كتابهای توصیفی درباره علوم و داستانهای علمی تخیلی است.

- دهه 1950 م: تكنولوژی كامپیوتر پیشرفت كرد و صنعت كنترل متحول شد. سؤلاتی مطرح شدند. مثلاً: آیا كامپیوتر یك روبات غیر متحرك است؟

- سال 1954 م: عصر روبات ها با ارائه اولین روبات آدم نما توسط جرج دوول (George Devol) شروع شد.

امروزه، 90% روباتها، روباتهای صنعتی هستند، یعنی روباتهایی كه در كارخانه ها، آزمایشگاهها، انبارها، نیروگاهها، بیمارستانها، و بخشهای مشابه به كارگرفته می شوند.در سالهای قبل، اكثر روباتهای صنعتی در كارخانه های خودروسازی به كارگرفته می شدند، ولی امروزه تنها حدود نیمی از روباتهای موجود در دنیا در كارخانه های خودروسازی به كار گرفته می شوند.مصارف روباتها در همه ابعاد زندگی انسان به سرعت در حال گسترش است تا كارهای سخت و خطرناك را به جای انسان انجام دهند.برای مثال امروزه برای بررسی وضعیت داخلی رآكتورها از روبات استفاده می شود تا تشعشعات رادیواكتیو به انسانها صدمه نزند.

- سال 1956 م: پس از توسعه فعالیتهای تكنولوژی یك كه بعد از جنگ جهانی دوم، یك ملاقات تاریخی بین جورج سی.دوول(George C.Devol) مخترع و كارآفرین صاحب نام، و ژوزف اف.انگلبرگر (Joseph F.Engelberger) كه یك مهندس با سابقه بود، صورت گرفت. در این ملاقات آنها به بحث در مورد داستان آسیموف پرداختند. ایشان سپس به موفقیتهای اساسی در تولید روباتها دست یافتند و با تأسیس شركتهای تجاری، به تولید روبات مشغول شدند. انگلبرگر شركت Unimate برگرفته از Universal Automation را برای تولید روبات پایه گذاری كرد. نخستین روباتهای این شركت در كارخانه جنرال موتورز (General Motors) برای انجام كارهای دشوار در خودروسازی به كار گرفته شد. انگلبرگر را "پدر روباتیك " نامیده اند.

- دهه 1960 م: روباتهای صنعتی زیادی ساخته شدند. انجمن صنایع روباتیك این تعریف را برای روبات صنعتی ارائه كرد:

"روبات صنعتی یك وسیلة چند كاره و با قابلیت برنامه ریزی چند باره است كه برای جابجایی قطعات، مواد، ابزارها یا وسایل خاص بوسیلة حركات برنامه ریزی شده، برای انجام كارهای متنوع استفاده می شود. "

- سال 1962 م: شركت خودروسازی جنرال موتورز نخستین روبات Unimate را در خط مونتاژ خود به كار گرفت.

- سال 1967 م: رالف موزر (Ralph Moser) از شركت جنرال الكتریك (General Electeric) نخستین روبات چهارپا را اختراع كرد.

- سال 1983 م: شركت Odetics یك روبات شش پا ارائه كرد كه می توانست از موانع عبور كند و بارهای سنگینی را نیز با خود حمل كند.

- سال 1985 م: نخستین روباتی كه به تنهایی توانایی راه رفتن داشت در دانشگاه ایالتی اهایو (Ohio State Uneversity) ساخته شد.

- سال 1996 م: شركت ژاپنی هندا (Honda) نخستین روبات انسان نما را ارائه كرد كه با دو دست و دو پا طوری طراحی شده بود كه می توانست راه برود، از پله بالا برود، روی صندلی بنشیند و بلند شود و بارهایی به وزن 5 كیلوگرم را حمل كند

روباتها روز به روز هوشمندتر می شوند تا هرچه بیشتر در كارهای سخت و پر خطر به یاری انسانها بیایند.

قانون روباتیك مطرح شده توسط آسیموف:

1- روبات ها نباید هیچگاه به انسانها صدمه بزنند.

2- روباتهاباید دستورات انسانها را بدون سرپیجی از قانون اوّل اجرا كنند.

3- روباتها باید بدون نقض قانون اوّل و دوم از خود محافظت كنند.

انواع ربات ها :

رباتهای امروزی كه شامل قطعات الكترونیكی و مكانیكی هستند در ابتدا به صورت بازوهای مكانیكی برای جابجایی قطعات و یا كارهای ساده و تكراری كه موجب خستگی و عدم تمركز كارگر و افت بازده میشد بوجود آمدند. اینگونه رباتها جابجاگر (manipulator) نام دارند.جابجاگرها معمولا در نقطه ثابت و در فضای كاملا كنترل شده در كارخانه نصب میشوند و به غیر از وظیفه ای كه به خاطر آن طراحی شده اند قادر به انجام كار دیگری نیستند. این وظیفه میتواند در حد بسته بندی تولیدات, كنترل كیفیت و جدا كردن تولیدات بی كیفیت, و یا كارهای پیچیده تری همچون جوشكاری و رنگزنی با دقت بالا باشد.
نوع دیگر رباتها كه امروزه مورد توجه بیشتری است رباتهای متحرك هستند كه مانند رباتهای جابجا كننده در محیط ثابت و شرایط كنترل شده كار نمیكنند. بلكه همانند موجودات زنده در دنیای واقعی و با شرایط واقعی زندگی میكنند و سیر اتفاقاتی كه ربات باید با انها روبرو شود از قبل مشخص نیست. در این نوع ربات هاست كه تكنیك های هوش مصنوعی میبایست در كنترلر ربات(مغز ربات) به كار گرفته شود.

رباتهای متحرك به دسته های زیر تقسیم بندی میشوند:
1-رباتهای چرخ دار

با انواع چرخ عادی و یا شنی تانك و با پیكربندی های مختلف یك, دو یا چند قسمتی

2-رباتهای پادار مثل سگ اسباب بازیAIBO ساخت سونی كه در شكل بالا نشان داده شد یا ربات ASIMO ساخت شركت هوندا

3-رباتهای پرنده

4-رباتهای چند گانه(هایبرید) كه تركیبی از رباتهای بالا یا تركیب با جابجاگرها هستند

و ...

مزایای روباتها:

1- روباتیك و اتوماسیون در بسیاری از موارد می توانند ایمنی، میزان تولید، بهره و كیفیت محصولات را افزایش دهند.

2- روباتها می توانند در موقعیت های خطرناك كار كنند و با این كار جان هزاران انسان را نجات دهند.

3- روباتها به راحتی محیط اطراف خود توجه ندارند و نیازهای انسانی برای آنها مفهومی ندارد. روباتها هیچگاه خسته نمی شوند.

4- دقت روباتها خیلی بیشتر از انسانها است آنها در حد میلی یا حتی میكرو اینچ دقت دارند.

5- روباتها می توانند در یك لحظه چند كار را با هم انجام دهند ولی انسانها در یك لحظه تنها یك كار انجام می دهند.

معایب روباتها:

1- روباتها در موقعیتهای اضطراری توانایی پاسخگویی مناسب ندارند كه این مطلب می تواند بسیار خطرناك باشد.

2- روباتها هزینه بر هستند.

3- قابلیت های محدود دارند یعنی فقط كاری كه برای آن ساخته شده اند را انجام می دهند.


منبع: robot.schoolnet

دوشنبه 13/7/1388 - 23:45
هوا و فضا
فضاپیمای کاسینی تصاویر جدیدی از سیاره زحل به زمین ارسال کرده است که در میان آنها می توان قله های یخی با ارتفاع 3 یا 4 کیلومتر را در حلقه های زحل مشاهده کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، تصاویر جدیدی که توسط فضاپیمای کاسینی سازمان ناسا از حلقه های منجمد سیاره زحل به ثبت رسیده است نشان می دهد برخی قسمتهای این حلقه ها که بسیار باریک پنداشته می شوند، از قله هایی بلند برخوردار بوده و دارای خطوط عجیب و درخشانی هستند که در اثر برخورد کیهانی میان ذرات حلقه و تداخل ذرات فضایی به وجود آمده اند.

باب پاپالاردو دانشمند پروژه فضاپیمای کاسینی در این باره می گوید: تصاویر جدید درست مانند گذاشتن یک عینک سه بعدی بر روی چشم است زیرا بعد سوم حلقه ای این سیاره را برای اولین بار نمایان ساخته است این تصاویر از مهمترین پدیده هایی است که تا به حال کاسینی موفق به کشف آنها شده است.

کاسینی این تصاویر را در زمان اعتدال 11 آگوست این سیاره به ثبت رسانده است، زمانی که نوارهای درخشان این سیاره برای زمینیان غیر قابل مشاهده می شود این پدیده تنها دو بار در چرخش مداری 30 ساله زحل رخ می دهد. زمین نیز از دو دوره اعتدال بهاری و پاییزی برخوردار است که روز گذشته 22 سپتامبر 2009 اعتدال پاییزی را پشت سر گذاشت. 

حلقه های زحل از قطعات بزرگ یخی تشکیل شده اند که در فاصله 140 هزار کیلومتری از مرکز سیاره قرار گرفته اند. در برخی نقاط از این قطعات یخی ارتفاع تنها به 10 متر می رسد اما در برخی نقاط دیگر می تواند ارتفاعات بیشتری را مشاهده کرد. به گفته دانشمندان در گذشته تصور می رفت حداکثر ارتفاع این قطعات یخی به اندازه یک ساختمان دو طبقه است اما اکنون و با کمک تصاویر جدید کاسینی ارتفاعاتی بیش از 3 کیلومتر نیز در این قطعات مشاهده شده است.

از بلند ترین ارتفاعاتی که در این تصاویر مشاهده شده است ارتفاع 4 کیلومتری است که در اثر نیروی گرانشی قمر دافنیز زحل شکل گرفته است. این قله در واقع مرتفع ترین قله ای است که در میان حلقه های زحل مشاهده شده است دانشمندان تخمین می زنند در حدود 35 تریلیون تریلیون تن یخ، غبار و صخره در حلقه های زحل وجود دارد.

بر اساس گزارش ای بی سی نیوز، فضاپیمای کاسینی از سال 2004 تا کنون به مطالعه بر روی سیاره زحل پرداخته است و هم اکنون در میانه ماموریتی که زمان آن افزایش یافته است، قرار دارد.

دوشنبه 13/7/1388 - 23:43
کامپیوتر و اینترنت
چاپگرهای جوهر افشان از اواسط دهه 1980 مطرح و بسرعت متداول گردیدند. شاید یكی از مهمترین دلایل رشد سریع این نوع از چاپگرها قیمت مناسب آنها نسبت به كیفیت و كارآئی آنان باشد. یك چاپگر جوهر افشان ، چاپگری است كه برای ایجاد تصاویر ، قطرات ( ذرات ) بسیار كوچكی از جوهر را بر روی كاغذ پخش می كند ( پاشیدن ) .

اگر یكی از خروجی های چاپگرهای جوهر افشان را بدقت تگاه نمائیم، موارد زیر مشاهده می گردد:

نقاط ( ذرات ) بسیار كوچك می باشند. ضخامت قطر این نقاط بین 50 تا 60 میكرون است ( از موی انسان كوچك تر، 70 میكرون )

نقاط با دقت بالای 720 * 1440 Dpi ، در كنار یكدیگر قرار گرفته اند.

نقاط می توانند دارای رنگ های متفاوت بوده كه از تركیب آنها تصاویر با كیفیت بالا بوجود می آید.

چاپگرهای تماسی و غیر تماسی

از تكنولوژی های متفاوتی برای تولید چاپگر استفاده می گردد. تمام تكنولوژی ها یفوق را می توان به دو گروه عمده كه هر یك دارای مدل های متفاوتی می باشند ، تقسیم كرد : - چاپگرهای تماسی . این نوع چاپگرها دارای مكانیزمهائی برای تماس با كاغذ بمنظور ایجاد خروجی مورد نظر می باشند. در این راستا از دو تكنولوژی عمده استفاده می گردد :

* نقطه ماتریسی . این نوع چاپگرها از مجموعه ای محدود پین بمنظور ضربه زدن به ریبون حاوی مركب ، استفاده می نمایند. در این حالت پس از ضربه زدن پین به ریبون ، در نقطه تماس ریبون با كاغذ ، اثری ثبت خواهد شد. برآیند اثرات فوق خروجی مورد نظر را بوجود خواهدد آورد.

* كاراكتری . این نوع از چاپگرها تصویری از دستگاه تایپ كامپیوتری می باشند. این نوع چاپگرها دارای یك " گردی " ( گوی ) و یا مجموعه ای از میله هائی است كه شامل كاراكترها ( حروف و ارقام ) برجسته می باشند. كاراكتر مورد نظر به یك ریبون جوهری ، ضربه زده و باعث ثبت كاراكتر مورد نظر بر روی كاغذ می گردد. این نوع چاپگرها دارای سرعت و دقت لازم برای چاپ متن بوده و دارای محدودیت های فراوانی در رابطه با كاربردهای گرافیكی می باشند.

- چاپگرهای غیر تماسی . در این نوع چاپگرها ، در زمان ایجاد خروجی با كاغذ تماسی برقرار نمی گردد. چاپگرهای جوهر افشان در این گروه قرار دارند. این نوع چاپگرها دارای انواع متفاوتی می باشند . دو نوع عمده از چاپگرهای فوق عبارتند :

* جوهر افشان . این نوع چاپگرها از مجموعه ای " افشانك " برای پخش جوهر بر روی كاغذ اشتفاده می نمایند.

* لیزری . این نوع چاپگرها با استفاده از جوهر ( تونر ) ، الكتریسیته ساكن و حرارت باعث ایجاد خروجی مورد نظر بر روی كاغذ می گردند.

مبانی چاپگرهای جوهر افشان

یك چاپگر جوهر افشان از بخش های زیر تشكیل شده است :

- هد چاپگر ، مهمترین المان در یك چاپگر جوهر افشان است . هد چاپگر دارای مجموعه ای از " افشانك ها " بوده كه قطرات بسیار ریز جوهر را بر روی كاعذ پخش خواهد كرد.

- كارتریج . با توجه به نوع و شركت سازنده چاپگر، كارتریج های متفاوتی وجود دارد. مثلا " ممكن است برای رنگ مشكی از یك كارتریج و یا رنگ مشكی با سایر رنگ ها در یك كارتریج واحد قرار گرفته شود.

- موتور Stepper . یك موتور stepper باعث حركت سیستم هد ( هد چاپ و كارتریج های مربوطه ) در طول كاغذ می گردد. برخی از چاپگرها دارای یك نوع خاص موتور برای "پارك نمودن " سیستم هد در زمان عدم استفاده از چاپگر، می باشند. بدیت ترتیب سیستم هد چاپگر، پس از پارك شدن ، بصورت تصادفی حركت نخواهند كرد .

- تسمه . دستگاه هد ، از طریق یك تسمه به موتور Stepper متصل می گردد . میله "تثبیت كننده " . سیستم هد، از یك میله تثبیت كننده بمنظور اطمینان از ثبات و استحكام هد در زمان حركت ، استفاده می نماید.

دستگاه تغذیه كاغذ . این دستگاه از سه بخش مجزای زیر تشكیل شده است :

* سینی / تامین كننده كاغذ . اغلب چاپگرهای جوهر افشان دارای یك سینی بمنظور قرار دادن كاغذ می باشند. برخی دیگر از چاپگرها از یك Feeder استفاده می نمایند.

* غلتك ها . با استفاده از مجموعه ای غلتك ، كاغذ های موجود در سینی و یا Feeder به داخل چاپگر كشانده خواهند شد.

* موتور Stepper تغذیه كاغذ . موتور فوق غلتك ها را بمنظور حركت كاغذ به میزان موردنیاز ، به حركت در می آورد.

- منبع تغذیه . اكثر چاپگرها دارای یك منبع تغذیه برق اختصاصی برای خود می باشند.

- مدار كنترلی . یك برد مدار چاپی بوده كه باعث كنترل تمام عناصر مكانیكی موجود در چاپگر می گردد.

- پورت های اینترفیس . پورت موازی همچنان از متداولترین روش های ارتباط یك چاپگر به كامپیوتر است . چاپگرهای جدید ، از پورت های USB نیز استفاده می نمایند. برخی از چاپگرها نیز ممكن است از طریق پورت سریال و یا پورت SCSI به كامپیوتر متصل گردند.

حرارت در مقابل لرزش

چاپگرهای جوهر افشان از تكنولوژی های متفاوتی برای ایجاد قطرات ( ذرات ) جوهر استفاده می نمایند. دو تكنولوژی رایج عبارتند از :

- حباب حرارتی . تكنولوژی فوق توسط شركت های " كانن " و " هیولت پاكارد " ارائه شده است . در یك چاپگر حرارتی جوهرافشان ، ترانزیستورهای خاصی باعث ایجاد حرارت می گردند، در ادامه حرارت فوق باعث تبخیر جوهر شده تا حباب مورد نظر ایجاد گردد. همزمان با گسترش حباب ، مقداری از جوهر از افشانك ها خارج و بر روی كاغذ می ریزد. زمانیكه حباب پخش گردید ، یك خلا ایجاد تا باعث ممانعت از نشت بیشتر جوهر می گردد. چاپگرهائی از این نوع دارای 300 تا 600 افشانك ریز بوده و تمام آنها بصورت همزمان قطراتی را بر روی سطح كاغذ قرار خواهند داد. شكل زیر افشانك های یك چاپگر با تكنولوژی حباب حرارتی را نشان می دهد.

- جریان الكتریسته در اثر فشار . تكنولوژی فوق توسط شركت " اپسون " ارائه شده است . در این تكنولوژی از كریستال های فشاری استفاده می گردد. برای هر افشانك از یك كریستال استفاده می گردد.( در پشت مخزن جوهر ) . كریستال همزمان با دریافت یك شارژ الكتریكی ضعیف ، باعث ایجاد ارتعاش در مخزن جوهر شده و همین امر باعث می گردد مقدار اندكی جوهر از افشانك خارج گردد. زمانیكه ارتعاش خاتمه یافت ، ارسال جوهر از طریق افشانك ها متوقف خواهد شد.

عملیات چاپ

پس از فعال نمودن گزینه " چاپ " در نرم افزارهای مربوطه ، عملیات متفاوتی بشرح ذیل انجام خواهد شد:

- اطلاعات مورد نظر از طریق نرم افزار مربوطه برای درایور چاپگر ارسال می گردد.

- درایور ، اطلاعات دریافتی را بگونه ای ترجمه خواهد كرد كه برای چاپگر قابل فهم باشند. در این مرحله درایور بررسی خواهد كرد كه آیا چاپگر برای عملیات چاپ آماده است ؟

- اطلاعات مورد نظر توسط درایور از طریق پورت مربوطه در اختیار چاپگر قرار داده می شوند.

- چاپگر اطلاعات ارسال شده توسط كامپیوتر را دریافت و بخشی از آنها را در یك بافر ذخیره می نماید. اندازه حافظه فوق می تواند محدوده ای از 512 كیلوبایت تا 16 مگابایت را شامل گردد. محدوده فوق بستگی به نوع چاپگر دارد.بدیهی است هر اندازه كه میزان بافر فوق زیاد باشد ، امكان استقرار چندین سند برای چاپ فراهم خواهد شد.

- در صورتیكه چاپگر برای مدت زمانی بیكار باشد ، بصورت خودكار عملیات پاكسازی هد انجام خواهد شد. پس از اتمام عملیات فوق كه Clean Cycle نیز نامیده می شود ، چاپگر آماده چاپ درخواست های جدید خواهد شد.

مدار كنترل كننده باعث فعال شدن موتور stepper بمنظور تغذیه كاغذ می شود. غلتك ها بحركت در آمده و یك كاغذ از مخزن مربوطه ( سینی و یا Feeder) درون چاپگر كشانده می شود.

- پس از تغذیه كاغذ و استقرار آن در محل مربوطه ، موتور stepper با استفاده از تسمه مربوطه باعث حركت دستگاه هد در طول صفحه می شود. حركت گام به گام موتور stepper باعث تزریق جوهر از طریق افشانك های مربوطه در طول كاغذ می گردد.

- در هر ایستگاه تزریق ، قطرات متعددی بر روی كاغذ قرار می گیرد.

- در انتهای هرفاز ، كاغذ به میزان بسیار اندكی ( كسری از یك اینچ ) بسمت جلو كشانده می شود.

- فرآیند فوق تا تكمیل چاپ تمام صفحه تكرار خواهد شد. مدت زمان تكمیل چاپ یك صفحه، در چاپگرها متفاوت است . از واحدی با نام PPM ( تعداد صفحه در دقیقه ) برای مشخص نمودن تعداد صفحات قابل چاپ در چاپگرها استفاده می گردد. مقدار فوق كاملا " متغیر بوده و به عوامل متفاوتی از جمله نوع چاپگر ، سپاه سفید ، رنگی و ... بستگی خواهد داشت .

- پس از اتمام عملیات چاپ ، هد چاپگر بمنظور ممانعت در مقابل حركات تصادفی وآسیب های احتمالی " پارك " می گردد.

كاغذ و جوهر

چاپگرهای جوهر افشان بسیار ارزان قیمت می باشند. قیمت این نوع چاپگرها از یك چاپگر لیزری سیاه و سفید نیز پایین تر است . اكثر تولید كنندگان، سعی در تولید و عرضه این نوع چاپگرها با قیمت مناسب دارند. قیمت كارتریج این نوع از چاپگرها نسبت به خود چاپگر گرانتر است .زمانیكه سخت افزاری بفروش می رسد ، در ادامه می بایست سایر سخت افزارها و عناصر مرتبط با آن را نیز تهیه كرد. زمانیكه چاپگر با قیمت ارزان تهیه گردد ، می بایست در ادامه كارتریج های آن را بمنظور استفاده ، تامین كرد. شاید سیاست تولیدكنندگان، عرضه چاپگر با قیمت ارزان و ارائه كارتریج با قیمت مناسب تر ( خیلی ارزان خیر ! ) باشد. نمی توان چاپگری را از یك تولیدكننده تهیه و كارتریج آن را از تولید كننده دیگر تامین نمود!
كاغذ استفاده شده در چاپگرهای جوهر افشان تاثیر مستقیمی بر كیفیت تصویر چاپ شده خواهد داشت .كاعذهای استفاده شده ، می بایست شفاف و عاری از هر گونه موج و خش بر روی سطح كاغذ باشند.

دوشنبه 13/7/1388 - 23:42
ورزش و تحرک
كاربرد علم فیزیك و علوم وابسته علم مكانیك و مكانیك زیستی " بیومكانیك " در تكنیك و مهارتهای ورزشی :

حدودا از سال 1914 میلادی اهمیت استفاده از قوانین علم فیزیك و رشته های وابسته آن خصوصا علم مكانیك در فعالیتهای روزمره و ورزشی مورد توجه قرار گرفت . خانم واتز " WATTS " درهیمن سال با بكارگیری وسایل تحقیقاتی ساده ، اهمیت درك و كاربرد صحیح اصول علم مكانیك را در فعالیتهای روزانه و ورزشی گوشزد نمود و گفت :

زمانیكه این اصول كاملا تفهیم شد ، آنوقت ما مجاز به استفاده از آنها نه تنها برای تمرینهای بخصوص ، بلكه در تمام رشته های ورزشی و فعالیتهای عادی روزمره هستیم .

خانم واتز گفت : كاربرد درست اصول علم مكانیك ، نتایج فعالیتهایی ورزشی شما را مطلوبتر و از جراحات هولناك به نحو چشم گیری پیش گیری كی نماید . ناخودآگاه ، در حركات ورزشی و فعالیتهای ورزشی روزمره قوانین علم مكانیك و مكانیك زیستی " بیو مكانیك " نظیر ، قوانین نییروی جاذبه ، تعادل ، حركت ، طرز بكار بردن اهرم ، نیرو ، شناوری " در ورزشهای آبی " برخورد و پرتاب و غیره مورد استفاده قرار می گیرند . از سال 1950 میلادی سود جستند از این علوم و رقابتهای المپیك و بین المللی توسط كشورهای صاحب در ورزش خصوصا شوروی سابق جنبه جدی و ظهور خط سیاسی در ورزش را هر چه بیشتر دامن زد . كاربرد قوانین فیزیك زمانی شگفتی آفرید كه ورزشكاران آلمان شرقی سابق با شركت خود در مسابقات بین المللی و ثبت ركوردهایی باور نكردنی در اكثر رشته ها ، دو كشور صاحب نام ورزشی یعنی شوروی سابق و آمریكا را مات و مبهوت نمودند .

انستیتوهای ورزشی آلمان شرقی با تجهیزات آزمایشگاهی فوق مدرن و اساتید مجرب و صاحب كلاس و با ارائه سیستم های مدرن و جدید تمرینی و تربیتی و خلق تكنیك های باور نكردنی بر مبنای قوانین علم مكانیك ، فاصله خود را در تحقیقات علمی ورزشی با سایر كشورها به نحو چشم گیری عمیق تر كردند . این چنین تكنیك های علمی تا حدود زیادی موضوع شانس یا بهانه قرعه سخت و جهت گیری دارو بنفع كشور خاصی را خنثی كرد و ثابت نمود ، تنها ورزشكاران صاحب تكنیكهای علمی كامل و بی نقصی می توانند مبارز به طلبند .

امروزه شاهد شكوفائی ورزش علمی در تمام زمینه ها هستیم و آینده نشان خواهد داد كه كشورهای صاحب " علم و تحقیقات " و آماده سرمایه گذاری معنوی و اقتصادی دراین جهت ، مقمهای بزرگ را به دست می آورند . در این مقالات سعی می شود با زبان ساده ، قوانین علم فیزیك و رشته های وابسته " مكانیك و بیو مكانیك " و كاربرد مؤثر آنها را در ورزش بررسی كنیم . قبل از ارائه این قوانین ، لازم است ، رابطه بین علم فیزیك و مكانیك و بیو مكانیك برای خوانندگان عزیز تشریح گردد :

فیزیك چیست ؟

فیزیك یكی از شاخه های مهم " شاید مهم ترین " علومم طبیعی بوده و بررسی تمام پدیده های طبیعی را به نحوی زیر پوشش خود قرار می دهد . علم فیزیك در مطالعه عناصر تشكیل دهنده ماده یا جسم مادی و عمل متقابل این عناصر غیر قابل انكار و بررسی چنین برهم كنشها ، خواص جسم مادی را در پیش روی ما قرار داده و دسترسی به مجهولات پدیده های طبیعی را آسان می كند . فیزیك علاوه بر بررسی ساختار جسم مادی و عوامل تشكیل دهنده آن ، ارتباط نزدیك با سایر علوم طبیعی در رشته و بعنوان یك پدیده بنیادی در تمامی پژوهشهای علمی كاربرد وسیعی را به خود اختصاص می دهد . بررسی اوضاع و احوال علومی نظیر انرژی ، نور ، مكانیك " جامدات و سیالات " شیمی ، نجوم ، زمین شناسی بدون استفاده از فیزیك امكان ندارد .

شاخه های سنتی فیزیك :

تا پایان قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم ، حیطه عملیات علم فیزیك را در علومی نظیر ، مكانیك ، ترمودینامیك ، الكتریسیته ، مغناطیس ، صدا و نور خلاصه می دانستند . مثلا ،مكانیك را علم الحركات و نور را برای دستیابی به علم اپتیك و صدا و شنوائی را برای دسترسی به علم اكوستییك و الكترومغناطیس را بعنوان رابط با تمامی شاخه های ذكر شده بكار می گرفتند . علم مكانیك بعنوان شاخص ترینن رشته های علم فیزیك بكار گرفته شد و بسرعت توسعه یافت و بهه دو بخش استاتیك ودینامیك تقسیم گردید. قوانین بیشماری در ارتباط با استاتیك و دینامیك مطرح شد كه اغلب آنها امروز نیز در فعالیتهای علمی ـ صنعتی ـ ورزشی مورد استفاده قرار می گیرند " در مقالات آتی به این قوانین و كاربرد آنها در ورزش اشاره خواهد شد ". در شروع قرن بیستم دیدگاه ها نسبت به علم فیزیك دستخوش دگرگونی گردید و شاخه جدیدی بنام فیزیك نوین خصوصا بررسی انرژی هسته ای بدان اضافه شد . این تغییرات بیشتر تحت تاثیر اندیشه های نوین ، ستاره تابناك و جاویدان عالم فیزیك یعنی " آلبرت انیشتین " قرار داشت . انیشتین دیده فیزیك دانان ، عالمان و دانشمندان را نسبت به فضا ، زمان و سرعت و حركت بكلی دگرگون ساخت و مسائل پیچیده نیروی جاذبه ومعماهای كهكشانها را حل نمود . كارهای علمی انیشتین و معادلات و برداشت او از نیروی جاذبه " كه بنحو چشم گیری با تعریف نیروی جاذبه نیوتن اختلاف دارد " زمان فعلی را پوشش میدهد و قوانین ارائه شده او برآینده جهان تاثیر خواهد گذاشت . ثقل انیشتینی یا " نسببیت عام " همانطوری كه بر اجرام سماوی و اقمار و ستارگان و سفینه ها اثر میگذارد ، مطمئنا رشته های مختلف ورزش را متحول و متاثر خواهد كرد . چرا كه سرعت در بیدار كردن انرژی نهفته اجسام رل اساسی بازی می كند و این مهم در فرمول E= mc انیشتین بیان شده . می دانیم سرعت و شتاب در كسب ركوردهای بالا رل اساسی را بازی می كند و كسب انرژی بالا توسط ورزشكار " یعنی فرمول انیشتین " قادر به خلق ركوردهای غیر قابل باور در سالهای 2500 یا 3000 میلادی خواهد بود . البته آنچه در رابطه باانرژی نهفته و سرعت گفته شد ، می تواند بعنوان خیال پردازی تلقی شده ، ولی آینده ركوردهای حیرت انگیز در رشته های گوناگون ورزشی بستگی به سرعت و جذب انرژی دراین راستا دارد . بهر صورت با بكارگیری و استفاده از ثقل انیشتینی و حذف ثقل نیوتنی " به هر حال در مقابل ثقل انیشتینی قابل هضم نیست " كار ركوردها و ورزش نیز بهمین جا ختم نمی شود . به هر صورت فیزیك نوین ایجاب می كند در هر زمان ، اصول و مبانی و تفكرات قبلی دانشمندان علوم ریاضی ـ فیزیك مورد بررسی قرار گرفته و تغییرات جدید بكار رود .

پیدایش علم مكانیك زیستی یا بیومكانیك در ورزش :

در سالهایی اخیر برای تجزیه و تحلیل حركات جسمانی موجودات زنده خصوصا انسان " بیش از همه حركات ورزشی " دانشمندان پس از بحث هایی طولانی به واژه بیو مكانیك یا مكانیك زیستی رو آوردند . در حقیقت بیو مكانیك نیز شاخه ای از علم مادر یعنی فیزیك است و همان قوانین در این رشته نیز صادق می باشد .

تعریف علم بیومكانیك :

در رابطه با تكنیكها ومهارتهای ورزشی ، بیو مكانیك باین شرح تعریف می شود :

بیو مكانیك علمی است كه با بكارگیری قوانین فیزیك و مكانیك در حركات ورزشی و فعالیت های روزمره انسان و تجزیه و تحلیل عمل و عكس العمل نیروهای داخل و خارجی بر بدن انسان وتاثیرات نهائی این نیروها صحبت می كند .

مكانیك زیستی یا بیو مكانیك چه تغییراتی در روشها و فنون ورزشی ایجاد كرده :

بطور كلی كاربرد قوانین علم بیو مكانیك یا مكانیك زیستی در ورزش وتكنیكهای مربوطه موجب تغییرات شگرف و باورنكردنی شده . مثلا ، تغییر در حركات كلاسیك وزنه درر حركات كلاسیك وزنه برداری و برگزیدن " استیل چمباتمه " و كشش های انفجاری " كشش با شتاب بالا " ركوردهای این ورزش سنگین را بنحو چشم گیری تغییر داده ، ضمنا موجب دگرگونی پایه ای در تكنیك های آن گردیده .

رابطه علم فیزیك با ورزش :

فیزیك اساس و بنیاد اكثر علوم طبیعی است و در زمینه های گوناگون علمی كاربرد دارد . ورزش نی از این قاعده مستثنی نیست و بدون استفاده از قوانین فیزیك هیچ یك از فرآیندهای ورزشی قابل تجزیه و تحلیل نیستت . یكی از شاخه های پر ارزش فیزیك ، مكانیك است كه در تمام زمینه های ورزشی بصورت پایهای وو گسترده بكار می رود " در مقالات آینده تك تك آنها با ذكر مثال ورزشی عرضه می شوند " . برای ایجاد ارتباط بیشتر بین ورزش علمی و علم مكانیك تعریف هر دو را بشرح ذیل ارائه می كنیم . مقایسه این دو تعریف می رساند كه چقدر ورزش علمی به علوم مربوط به فیزیك وابسته است .

تعریف علم مكانیك :

علم مكانیك علمی است كه در رابطه با حركت و تاثیر نیروها بر اجسام صحبت می كند .

تعریف علم ورزش :

علم ورزش علمی است كه ، در ارتباط با بكارگیری نیروی عضلانی ورزشكار و انتقال آن توسط تاندونهای ماهیچه به اهرمهای بدن او حركت و جنبش آنها را باعث شده و فعالیتهای ورزشی به سرانجام می رسد یا نیروهای واقعی ورزشكار كه نیروی عضلاننی می باشند ، بر اجسام كه می تواند وسایل ورزشی و غیره باشد اثر كرده و تحركات اهرمها را بدنبال می آورد وموجب تكامل حركت ورزشی خواهد شد . این دو تعریف بسیار شبیه می باشند و میی رساند چقدر قوانین فیزیك ورشته های مربوط آن در تكنیكهای ورزش موثرند .

همین طور زمانیكه سرعت و قدرت و نرمش و كم نیاوردن نفس در كشتی آزاد فرنگی با ضوابط و قوانین جدید اعمال گردید ، این دو ورزش از حالت خسته كننده و بی تحرك به ورزشی فعال و صاحب سبك و تكننیك و جذاب مبدل گردید یا زمانیكه مقررات شنا در برگشت تغییر كرد بطور وضوح بر روی ركوردها اثرات عمیق گذاشت. این مسئله در پرش ارتفاع با بكارگیری نیزه های فایبر گلاس و قابل انعطاف نیز معجزه كرد اما در این میان كوچ ها و مربیان با بروز چنین تغیرات غیر قابل پیش بینی روبرو و غافل گیر شدند ، ولی كلاسهای توجیهی ـ آموزشی و تئوریك ـ عملی این نقیصه را نیز جبران رركد . علم بیو مكانیك مربیان و مدرسین ورزشی را در تجزیه وتحلیل علمی حركات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تكنیك ها و فنون علمی حركات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تكنیك ها و فنون علمی راهنمائی و تصمیم گیری را برایی آنان آسان تر می كند .

مثلا در وزنه برداری استفاده وسیع از قوانین بیو مكانیك و مكانیك در حركات كلاسیك و آموزشی جنبه های فنی ـ تكنیكی این دو حركت بعهده مربی است . این مربیان در سطح خیلی پیشرفته باید دانش بیو مكانیك وقوانین مربوط به آنها را جذب كرده و بكار گیرند . نقطه شروع جذب این دانش علمی بدون شك دانشكده های ورزش است . این دانشكده ها بجایی واحد های درسی غیر ضروری ، باید دروس فیزیك و بیو مكانیك وریاضیات مربوطه را جدی گرفته ، علاوه بر واحدهای تئوریك ، آزمایشگاههای آنها را كه به شكل عملی چگونگی كاربرد قوانین فیزیك و بیو مكانیك در ورزش را نشان می دهند ، بر پا و تجهیز نمایند . آنچه ارزش علم بیو مكانیك را هر چه وسیع تر نمایان می كند ، بهبود بخشیدن بر تكنیكها و ركورهای ورزشی است و سرانجام شكوفائی استعدادهای نهفته نوآموزان ورزشكار است كه از وظایف مربی بحساب می آید .
دوشنبه 13/7/1388 - 23:40
ورزش و تحرک

تا پیش از این گفته می‌شد علی دایی مایه‌دار ترین فوتبالیست ایرانی است البته دیگر نمی‌شود دایی را جزو بازیکنان محسوب کرد.

وطن امروز نوشت:یکی از بازیکنان تیم ملی که نمی‌خواهد نامش فاش شود، با خنده می‌گوید: «ای کاش پول دایی فقط از پارو بالا می‌رفت!» با اینکه زمین و زمان می‌دانند که دایی ثروتمند‌ترین فوتبالی است، اما او بارها منکر این موضوع شده.

اما دایی یکبار در پاسخ به این سوال گفت: «بچه‌هایی هستند که خیلی بیشتر از من دارند. ببینید من خدا رو شکر می کنم اندازه خودم شاید هم بیشتر از اندازه خودم دارم. ا

ما این متعلق به یک مجموعه است. من با خانواده‌ام زندگی می‌کنم و هیچ موقع همه چیز را برای خودم نخواسته‌ام. الان هم همین‌طور است من عاشق خانواده‌ام هستم و همیشه دوست دارم پیش آنها زندگی کنم و اینکه من پولدارترین فوتبالیست باشم، نه؟! اصلاً!» خب، هنوز کشف نشده بازیکنانی که منظور دایی با آنهاست، چه کسانی هستند.
آن بازیکن ملی‌پوش خیلی راحت به این سوال جواب می‌دهد:

مهدی مهدوی‌کیا
‌هر کسی نداند خبرنگاران خیلی خوب می‌دانند که مهدوی‌کیا یکی از مایه‌دارترین فوتبالیست‌های ایرانی است. با پولی که او از باشگاه‌ هامبورگ گرفت، نه تنها بار خودش را بست، بلکه نوه نتیجه‌اش هم بیمه شدند!

مهدی بابت هر فصل از این تیم 2 میلیون و 200 هزار یورو می‌گرفت که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شد، چون مهدی در آن روزها توانست رکورد درآمد در هامبورگ را بزند. مهدی سه فصل این رقم را از هامبورگ دریافت کرد. حالا هم که به آینتراخت رفته، سالی یک میلیون و پانصد هزار یورو می‌گیرد که او را قاطی 4 بازیکن گران تاریخ باشگاه کرده.

وحید هاشمیان
کلاً آن دسته از بازیکنانی که در بوندس‌لیگا زیاد بازی کرده‌اند، در پول دست و پا می‌زنند. همین وحید هاشمیان که این روزها بازیکن بوخوم است، هر فصل مبلغ سنگینی را دریافت می‌کند. او در هانوفر سالانه نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار یورو دریافت می‌کرد که این رقم‌ها را خودتان به ریال حساب کنید تا ببینید چند میلیارد می‌شود! بازیکن مایه‌دار در فوتبال ایران زیاد است.

علی کریمی
علی کریمی هم از آن دسته بازیکنانی است که بدجور درآمدش بالاست. او در چند سال اخیر به اندازه عمر چند صد بشر، پول به جیب زده. زمانی که در الاهلی بازی می‌کرد برای دوبار قراردادش را با این تیم اماراتی تمدید کرد که برای دو بار قراردادش را با این تیم اماراتی تمدید کرد که برای هر فصل نزدیک به 2 میلیارد تومان دریافت می‌کرد.

بعد راهی آلمان و بایرن شد، برای هر فصل بازی یک میلیون و پانصد هزار یورو گرفت تا بر اندوخته‌های خودش بیفزاید. تازه بعد از جدایی از بایرن بود که علی، ثروت خود را افزایش داد. برای سه فصل بازی در قطر، 5 میلیارد دریافت کرد، آن هم به طور کامل. ولی در مجموع 2 فصل در این کشور بازی کرد. باشگاه پرسپولیس هم برای اینکه او را به خدمت بگیرد 300 میلیون به باشگاه السیلیه داد.

فرهاد مجیدی
در اینکه خیلی‌ها می‌دانند ستاره‌های ذکر شده چقدر مایه‌دار هستند، شکی نیست. مردم عادی خیلی خوب از این ماجرا بااطلاعند ولی هستند بازیکنانی که پشت ابر پنهان مانده‌اند.
یکی از افراد فوتبالی می‌گوید: «من فکر می‌کنم نباید فرهاد مجیدی را از قلم انداخت!» این مهاجم استقلال که 8 سالی در امارات بازی کرد اینقدر پول درآورد که حالا بتوان به جرأت گفت جزو سه نفر اول مایه‌دارها باشد.

می‌گویند او از شیخ دوبی اینقدر پاداش گرفت و در کنارش مغازه و خانه خرید که حالا ماهانه میلیاردها پول به حسابش واریز می‌شود.

مجیدی البته این قضیه را خیلی بروز نمی‌دهد و در تهران با ماشین‌های 60،70 میلیونی می‌چرخد. یکی از دوستان نزدیک فرهاد می‌گوید: «او اگر همین‌طور ادامه بدهد بعید نیست دایی و مهدوی‌کیا را بگیرد.»‌

کریم باقری
در رده‌های بعدی پولدارها نام‌هایی مانند کریم باقری، جواد نکونام،‌ ایمان مبعلی،‌ جواد کاظمیان و... دیده می‌شود. کریم از آن دسته ثروتمندهای ندار است و احتمالاً زندگی را با جمله معروف «بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم» سپری می‌کند. او چیزی از مایه‌دار بودنش بروز نمی‌دهد و تا همین چند وقت پیش هم با 206 در تهران چرخ می‌زد. او کلاً خیلی کم خرید می‌کن و با همه بازیکنان فرق دارد.


جواد نکونام
در مورد جواد نکونام باید گفت که رفته رفته دارد برای دایی و دار و دسته‌اش، یک خطر محسوب می‌شود. او که سه ساله با اوساسونا بست، برای فصل اول نزدیک به دو میلیون یورو دریافت کرد اما از این فصل، پولی به مراتب بیشتر می‌گیرد.

سایت ترانسفر مارکت که در جهان سایتی شناخته شده است و قیمت بازیکنان را تخمین می‌زند، در جدیدترین آمار خود اعلام کرد حالا نکونام نزدیک به 7 میلیون یورو قیمت دارد که در تاریخ فوتبال ایران، برای یک بازیکن بی‌سابقه است. نکونام از زمانی که ایران را ترک کرد قدم در راه ثروتمند شدن گذاشت.
ا
ز دو باشگان اماراتی الوحده و الشارجه نزدیک به یک میلیارد و چهارصد میلیون دریافت کرد که به گفته دوستان نزدیکش بیشتر این پول را خرج تجملات کرد! قبل از آن هم او جزو گران‌ترین بازیکنان لیگ برتر بود که از باشگاه پاس برای هر فصل 300 میلیون می‌گرفت. ولی حالا پولی که جواد در اسپانیا می‌گیرد چندین برابر این رقم است.

مسعود شجاعی
حتی مسعود شجاعی هم در اسپانیا میخ مایه‌دار شدن را کوبیده.

به تأیید سایت رسمی باشگاه اوساسونا او برای هر فصل 2 میلیون یورو از این باشگاه می‌گیرد که برای بازیکنی در حد او یک رقم کلان است. مسعود قبل از این، بیشترین پول دریافتی را از اماراتی‌ها گرفته بود که به گفته خودش نزدیک به یک میلیارد تومان بود.

برای پول درآوردن امارات هم بدجایی نیست. حتی علی دایی که روزی برایش افت داشت در آسیا بازی کند، دو فصل به الشباب امارات قرار داد بست و 2 میلیارد به جیب زد.

ایمان مبعلی، جواد کاظمیان و علی سامره از آن دست بازیکنانی هستند که خیلی راحت به این قضیه پی برده‌اند و الان چند سالی می‌شود که در امارات بازی می‌کنند. ایمان در حال حاضر گران‌ترین بازیکن ایرانی لیگ امارات است و نزدیک به یک میلیارد و پانصد میلیون از باشگاه الوصل گرفته.

او در سه سال اخیر رقم درآمد سالانه خود را به بالای یک میلیارد افزایش داده و اگر همین‌طور ادامه دهد، درآینده یکی از مایه‌دارترین بازیکنان ایران می‌شود.

جواد کاظمیان دوست نزدیکی ایمان هم از فصل گذشته رقم دریافتی را به یک میلیارد رسانده و هر فصل قیمت خود را بالاتر می‌بردو اینها تنها بازیکنان ثروتمند ایران نیستند.

در لیگ برتر هم هستند کسانی که جزو مایه‌دارها محسوب می‌شوند، مثل نیکبخت واحدی. ولی رقمی که او و سایر بازیکنان گران‌قیمت لیگ برای یک فصل می‌گیرند خیلی کمتر از لژیونرهاست.

يکشنبه 12/7/1388 - 23:43
بیماری ها
جبر دنیای امروز در استفاده بیشتر از رایانه و تلفن همراه برای نوشتن موجب شده، دیسلکسی که نوعی اختلال در یادگیری واژگان است به شایعترین اختلال نورولوژیکی زمین تبدیل شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، افرادی که از دیسلکسی یا اختلال در یادگیری واژگان رنج می برند در ایجاد تمایز میان حروف "ب" و "پ"، "د" و "ک"، "م" و "ن" و "ز" و "ر" مشکل دارند. این افراد ممکن است واژه "روزنه" را به جای "روزانه" بنویسند و یا از هجای "نی" به جای هجای "این" استفاده کنند.

این اختلال یک بیماری نیست بلکه نوعی ناتوانی است. این افراد در رمزگشایی علائم نوشتاری در سطح بینایی مشکل دارند و همچنین قادر به تمایز آواهای واژگان و رمزگشایی جنبه های آواشناسی آنها نیستند.

به گفته محققان تنها یک نوع دیسلکسی وجود ندارد بلکه حداقل دو نوع از این ناتوانی شایع است که شامل نوع تکاملی (وراثتی) و نوع اکتسابی است. این دو نوع، درجه ها و نتایج مختلفی دارد و در هر فرد به روش متفاوتی ظاهر می شود.

این مشکل مربوط به روش کار مغز و فضاهای مختلف سازگار با عملکردهای دیدن و شنیدن است.

زمانی این اختلال تقریبا وجود نداشت. در سال 1895 یک چشم پزشک به نام "جیمز هاینشلوود" این اختلال را کشف کرد و عنوان "کوری واژگانی" را برای آن برگزید. اما نتوانست علت این ناتوانی را درک کند چرا که در چشم افرادی که از این اختلال رنج می بردند هیچ مشکلی وجود نداشت.

تا پایان قرن نوزدهم افرادی که خواندن و نوشتن را می دانستند در اقلیت بودند و بیشتر جمعیت به بیسوادی خود ادامه می دادند.

اما امروزه تقریبا نادیده گرفتن حروف و اعداد غیر ممکن است. اکنون که رایانه و تلفن همراه برای نوشتن و رمزگشایی جملات، تقریبا برای همه به صورت یک اجبار درآمده است دیسلکسی نیز به یک نقص بسیار گسترده تبدیل شده است.

در عصر رایانه در بسیاری از کلاسهای مدارس راهنمایی و دبیرستان تعداد بسیاری از افراد متاثر از دیسلکسی وجود دارند. در حقیقت می توان گفت فناوریهای نوین این ناتوانی را ایجاد و یا حداقل آن را آشکار کرده اند. به طوری که این اختلال امروزه تبدیل به یک مشکل اجتماعی و فرهنگی شده است.

 در مدرسه به دانش آموزان واکه های (حروف مصوت) آموزش داده می شود که پایه زبان به شمار می روند. تا پایان سال اول دبستان و تقریبا بعد از گذشت 9 ماه از مدرسه، 90 درصد از کودکان می توانند یک کتاب داستان ویژه سن خود را بخوانند.
این در حالی است که بشر بزرگسال امروز در جامعه ای زندگی می کند که کمتر از همیشه کتاب می خواند و برای نوشتن از نرم افزارهای مختلفی که روی رایانه و تلفن همراه نصب می شود استفاده می کند. همین مسئله موجب می شود که دیسلکسی اکتسابی به شدت در سراسر جهان گسترده شود.

به علاوه متنهایی که هریک از افراد امروزه ملزم به خواندن آنها هستند بیش از همیشه کوتاه و مختصر شده اند و  به خاطر تمام این دلایل دیسلکسی به عنوان ناتوانی دوران پست مدرن معرفی شده است.

ساموئل اورتون دانشمندی که بین سالهای 1920 تا 1930 دریافت که مشکل این نوع "کوری" به عملکرد عجیب مغز باز می گردد در یکسری از مطالعات فرضیه ای را مطرح کرد که این اختلال را به چپ دستی متصل می کرد. امروزه این فرضیه کاملا رد شده است.

علم مدرن مشخص کرده است که مغز، دستگاهی که با آن دنیای پیرامون خود را می شناسیم می تواند با متدهای برپایه تمرینات ذهنی و بازی با کلمات این مشکل را حل کند، اگر دنیای ارتباطات ذخیره واژگانی مغز را نابود نکند.

يکشنبه 12/7/1388 - 23:41
هوا و فضا
محققان در دانشگاه کوئین با مطالعه بر روی سیاره شگفت انگیز پلوتوئیدی هائومی لکه تیره قرمز رنگی کشف کردند که در نقاط مختلف سیاره غلظت رنگ آن تغییر می کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، سیاره کوتوله سیستم خورشیدی سیاره زمین به نام هائومی به دلیل ساختار و شکل غیر طبیعی و چرخش بسیار سریعش از شهرت زیادی برخوردار است. اخترشناسان در ادامه مطالعات خود بر روی این سیاره متوجه خصوصیات جدیدتر و عجیب تری نیز شده اند. این خصوصیت لکه قرمز تیره رنگی است که به نظر می رسد در مناطق معدنی و ارگانیک سیاره از غلظت بالاتری برخوردار بوده و در مناطق یخی کم رنگ تر به نظر می آید.

سیاره هائومی در سال 2004 در حالی کشف شد که در مدار خورشید و در ورای سیاره نپتون در منطقه ای به نام کمربند کویپر در حرکت بود. این سیاره در گروه سیاره های کوتوله یا پلوتوئیدی قرار دارد، سیاره هایی که تحت تاثیر نیروی گرانشی خود شکلی کروی دارند، اتحادیه بین المللی نجوم چهار سیاره دیگر را نیز در ردیف سیاره های کوتوله یا پلوتوئید قرار داده است که از آن جمله می توان به پلوتون و اریس اشاره کرد. با این حال سیاره هائومی از دیگر هم گروه های خود بزرگتر است.

این سیاره هنگام چرخش از سرعت بسیار بالایی برخوردار است به شکلی که یک روز در هائومی برابر 3.9 ساعت در زمین خواهد بود. به همین دلیل شکل ظاهری این سیاره تحت تاثیر سرعت بالا به توپ راگبی شباهت پیدا کرده است.

بیشترین اطلاعاتی که در رابطه با این سیاره وجود دارد در اثر مطالعه بر روی تغییرات تابشی آن به دست آمده است که اخترشناسان به آن انحنای نوری می گویند و طی آزمایش و تحقیق بر روی این انحنای نوری موفق به شناسایی لکه قرمز و تیره رنگ شدند.

در واقع انحنای نوری در تمامی طول موجها در این سیاره به یک شکل نیست هنگامی که لکه تاریک در نور مرئی قرار می گیرد نسبت به زمانی که در طول موج مادون قرمز قرار دارد تفاوتهای کوچک و پایداری به وجود می آیند زیرا این لکه در نور مرئی قرمز تر و در نور مادون قرمز به آبی می گراید.

در حالی که منشا این لکه نامشخص است تنها توضیح منطقی برای شرح این پدیده این است که لکه در مناطق معدنی و ارگانیک غلیظتر شده و در مناطق یخی رقیقتر به نظر می آید. در صورتی که این لکه ناشی از برخوردی تازه باشد، مواد موجود در لکه در بردارنده مواد جرم برخورد کننده هستند که شاید با مواد لایه های داخلی هائومی نیز ترکیب شده باشند.

بر اساس گزارش ام اس ان بی سی، پروژه رصد دقیق تر این لکه برای سال 2010 برنامه ریزی شده است که با استفاده از تلسکوپ ESO VLT انجام خواهد گرفت. با استفاده از این تلسکوپ طیف سنجی دقیقی از این لکه به دست آمده و شاید بتوان مواد شیمیایی تشکیل دهنده آن را نیز شناسایی کرد.

يکشنبه 12/7/1388 - 23:40
کامپیوتر و اینترنت
ظهور صنعت رایانه در جهان باعث شکل گیری رایانه هایی شده است که شاید امروز پیش پا افتاده و ساده به نظر بیایند اما در زمان خود انقلاب بزرگی را در این صنعت ایجاد کرده اند. در گزارشی به معرفی و توضیحی کوتاه در مورد این رایانه ها پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، زندگی آنلاین نسل جدید بشر تنها پس از ظهور رایانه ها آغاز نشد بلکه برخی از رایانه ها قبل از اینکه به یکی از مهمترین بخشهای زندگی انسان تبدیل شوند، دو وظیفه مهم به عهده گرفتند تا توجه انسانها را به خود جلب کرده و موارد ممکن استفاده از خود را برای بشر نمایان سازند.

از این رو برخی از رایانه ها پس از ابداع نقشی بسیار حیاتی را به عهده گرفتند که در بعضی موارد نقش آنها در زندگی امروزی بشر همچنان ادامه دارد. در ادامه به برخی از این رایانه ها که در زمان خود به نوعی زندگی انسان را متحول ساخته اند و نشریه لایوساینس به معرفی آنها پرداخته اشاره خواهد شد.

رایانه محاسباتی چارلز بابیج: چارلز بابیج به درخواست دولت انگلستان مبنی بر نیاز به ماشینی که بتواند جداول ریاضی ارائه کند، رایانه ای منحصر به فرد و شگفت انگیز طراحی کرد که به تازگی دانشمندان موفق به ساخت آن شده اند. دانشمندان با استفاده از طرحها و نقشه های به جا مانده از بابیج رایانه هایی کاربردی را ساختند که استفاده از آنها همچنان ادامه دارد.

ENIAC: این رایانه که به ارتش ایالات متحده تعلق داشته است برای اولین بار در سال 1946 ارائه شد. رایانه ENIAC توانایی برنامه ریزی مجدد بالایی داشته و از عملکرد بازشماری با سرعت 357 بار در ثانیه برخوردار بوده است. با این حال وزن این رایانه 30 تن بوده از 17 هزار و 475 تیوب خلاء استفاده می کرده و 150 کیلووات انرژی نیاز داشته است.

رایانه 360 IBM: برای اولین بار در سال 1964 ساخته شد و مورد استفاده شرکتهای تجاری قرار گرفت. زمانی که این رایانه ارائه شد تقاضای زیادی برای رایانه های تجاری ایجاد شده بود و پس از آن محبوبیت این رایانه باعث شکل گیری بنیاد اقتصادی برای صنعت رایانه های مدرن شد.

رایانه Datapoint 2200: یکی از ابتدایی ترین رایانه های تک کاربر در بازار جهان است که در سال 1970 توسط شرکت کامپیوتر ترمینال یا CTC ارائه شده است. اساسهای این رایانه اکنون به گونه ای در همه رایانه های مدرن امروزی نهفته است. CTC در آن زمان از اینتل خواست پردازشگر کوچکی را برای رایانه اش تولید کند تا از گرم شدن سیستم جلوگیری کند و اینتل با ابداع این پردازشگر بنیان اینتل کنونی را در زمینه تولید میکروپردازشگرها پایه گذاری کرد. 

رایانه Xerox PARC Alto: رایانه ای تک کاربره با گرافیک تعاملی و ویندوز و آیکن، ماوس و مکان نما، حافظه سخت داخلی و امکان برقرار ارتباط با رایانه های دیگر در دفاتر و شاید در دیگر نقاط جهان خصوصیاتی هستند که شامل حال رایانه های امروزی می شوند و برای اولین بار در رایانه ALto که توسط شرکت زیراکس تولید شده بود در سال 1974 گرد هم آمدند. با این حال زیراکس هرگز این رایانه را به بازارهای مصرف ارائه نکرد.

رایانه اپل II: این رایانه توسط شرکت اپل در سال 1977 معرفی شد و توانست جایگاه خود را در بازارها به مدت 15 سال متوالی حفظ کند. این رایانه در استفاده از گرافیکهای رنگی پیشگام به شمار رفته و در زمینه های آموزشی و تجاری به محبوبیت چشمگیری دست یافت.

رایانه خانگی IBM: این رایانه در زمان ساخته شدن در سال 1981 قطعا سریع ترین و جذاب ترین میکرو رایانه موجود به شمار نمی رفت اما توانست استانداردهای نرم افزاری و سخت افزاری را در بازار تجارت رایانه های شخصی رقم بزند. در واقع ابداع این رایانه به گونه ای عامل تکامل رایانه های شخصی و خانگی امروز به شمار می رود.

رایانه مکینتاش: رایانه ای که صنعت نسل جدید رایانه ها را برای نسل جدید انسانها بر انگیخت. این رایانه در سال 1984 ارائه شد و برای اولین بار استفاده از سیستم عامل MS DOS را کنار گذاشته و از واسطه گرافیکی استفاده کرد و در نهایت به موفقیت تجاری بالایی نیز دست یافت.

ابر رایانه رادرانر IBM: دستیابی به مقام سریعترین ابر رایانه در جهان برای مدتهای طولانی کاری بسیار مشکل به شمار می رفت که پس از ارائه این رایانه به ابر رایانه شرکت IBM تعلق گرفت. این رایانه با سرعت پردازش یک کواردیلیون در ثانیه از نظر ابعاد از رایانه ENIAC بسیار بزرگتر است. بر اساس آنچه تاریخ نشان می دهد در سالهای نه چندان دور می توان شاهد رایانه های کوچکی بود که با سرعتی بسیار بالاتر از این ابررایانه اطلاعات را پردازش خواهند کرد. 

يکشنبه 12/7/1388 - 23:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته