• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5528
تعداد نظرات : 628
زمان آخرین مطلب : 4159روز قبل
دانستنی های علمی
پژوهشگران آمریکایی دریافتند که ماهیهای برق دار برای برقراری ارتباط با محیط و سایر همنوعان خود را به پریز وصل می کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه تکزاس در آستین آمریکا در تحقیقات خود نشان دادند که تنها انسان برای برقراری ارتباط با دیگران، رایانه ها و تلفنهای همراه را به پریز برق وصل نمی کند بلکه ماهیهای برق دار نیز از روش مشابهی کمک می گیرند.

ماهیهای ساکن اعماق بدون نور رودخانه های مرکز و جنوب آمریکا برای جنگیدن، حرکت کردن و پیدا کردن جفت یک میدان الکتریکی تولید می کنند.

تولید این برق برای ماهیهای برق دار بسیار پرهزینه است بنابراین ماهیها از یک سوئیچ خاموش کننده برای ذخیره انرژی استفاده می کنند. این سوئیچ، سیگنالهای الکتریکی تولید شده توسط ماهی را قطع و وصل می کند.

این دانشمندان دریافتند که ماهی این سوئیج را از طریق کانالهای سدیمی وارد غشای سلولهای ویژه ای که "الکتروسیتها" نام دارند می کند. الکتروسیتها اندامهای برق دار ماهی را می سازند. زمانی که کانالهای سدیمی بیشتری وارد غشای این سلولها می شود پالسهای الکتریکی ساطع شده از این اندام برق دار بیشتر می شود.

براساس گزارش PLoS Biology، این دانشمندان همچنین نشان دادند که این فرایند تحت کنترل هورمونهایی است که ریتم شبانه روزی ماهی را حفظ می کنند. فرایند روشن و خاموش کردن برق ماهی می تواند به سرعت در رودرویی با موقعیتهای مختلف اجتماعی تغییر کند. به طوری که وقتی ماهی غیرفعال است کانالهای سدیم از غشای سلولی خارج می شوند و به این ترتیب از شدت پالسهای الکتریکی کاسته می شود.

سلولهای الکتروسیتها در اندامهای برق دار ماهی از تغییر شکل سلولهای ماهیچه ای ساخته می شوند.

جمعه 17/7/1388 - 23:50
کامپیوتر و اینترنت
دو حادثه در اوایل قرن بیستم منجر به شكل گیرى «منطق فازى» یا «منطق مبهم» شد (منطق فازى یعنى توان استدلال با مجموعه هاى فازى). اولین حادثه پارادوكس هاى مطرح شده توسط برتراند راسل در ارتباط با منطق ارسطویى بود. برتراند راسل بنیادهاى منطقى براى منطق فازى (منطق مبهم) را طرح نمود، اما هرگز موضوع را تعقیب نكرد. برتراند راسل در ارتباط با منطق ارسطویى چنین بیان مى دارد:

«تمام منطق سنتى بنا به عادت، فرض را بر آن مى گذارد كه نمادهاى دقیقى به كار گرفته شده است. به این دلیل موضوع در مورد این زندگى خاكى قابل به كارگیرى نیست، بلكه فقط براى یك زندگى ماوراء الطبیعه معتبر است.»

دومین حادثه، كشف «اصل عدم قطعیت» توسط هایزنبرگ در فیزیك كوانتوم بود. اصل عدم قطعیت كوانتومى هایزنبرگ به باور كوركورانه ما به قطعیت در علوم و حقایق علمى خاتمه داد و یا دست كم آن را دچار تزلزل ساخت. هایزنبرگ نشان داد كه حتى اتم هاى مغز نیز نامطمئن هستند. حتى با اطلاعات كامل نمى توانید چیزى بگویید كه صددرصد مطمئن باشید. هایزنبرگ نشان داد كه حتى در فیزیك، حقیقت گزاره ها تابع درجات است.

در این میان منطقیون براى گریز از خشكى و جزمیت منطق دو ارزشى، منطق هاى چندارزشى را به عنوان تعمیم منطق دو ارزشى پایه گذارى كردند. اولین منطق سه ارزشى در سال 1930 توسط لوكاسیه ویچ منطق دان لهستانى پایه گذارى شد. سپس منطق دانان دیگرى نظیر بوخوار (Bochvar)، كلین(Klieene) و هى تینگ(Heyting) نیز منطق هاى سه ارزشى دیگرى ارائه كردند. در منطق سه ارزشى گزاره ها بر حسب سه ارزش (1 1، -2 ، 0) مقدار دهى مى شوند، لذا این منطق ها واقعیت ها را بهتر از منطق ارسطویى (1 و 0 ) نشان مى دهند. ولى روشن است كه منطق سه ارزشى نیز با واقعیت فاصله دارد. لذا منطق هاى nمقداره توسط منطقیون از جمله لوكاسیه ویچ ارائه شد. در منطق n مقداره، هرگزاره مى تواند یكى از ارزش هاى درستى مجموعه زیر را اختیار كند:


Tn={0, 1/n, 2/n,...1}


روشن است كه هر چه n عدد صحیح مثبت بزرگترى انتخاب شود، دسته بندى ارزش گزاره ها (گرد كردن آنها به یكى از اعداد مجموعه Tn به واقعیت نزدیكتر خواهد بود و اگر n به سمت بى نهایت میل كند (n)، یك منطق بى نهایت مقداره تعریف مى شود كه درجه درستى هر گزاره مى تواند یك عدد گویا بین صفر و یك باشد. منطق كاملتر آن است كه هر گزاره بتواند هر عدد حقیقى بین صفر و یك را اختیار كند كه آن را منطق استاندارد لوكاسیه ویچ مى نامند. در واقع ارزش گزاره ها در این منطق طیفى بین درستى و نادرستى یا بین صفر و یك است. منطق فازى نیز یك منطق چند ارزشى است. در این منطق به جاى درست یا نادرست، سیاه یا سفید، صفر یا یك، سایه هاى نامحدودى از خاكسترى بین سیاه و سفید وجود دارد. تمایز عمده منطق فازى با منطق چند ارزشى آن است كه در منطق فازى، حقیقت و حتى ذات مطالب هم مى تواند نادقیق باشد. در منطق فازى، مجاز به بیان جملاتى از قبیل «كاملاً درست است» یا «كم و بیش درست است» هستیم. حتى مى توان از احتمال نادقیق مثل «تقریباً غیرممكن»، «نه چندان» و «به ندرت» نیز استفاده كرد. بدیهى است منطق فازى نظام كاملاً انعطاف پذیرى را در خدمت زبان طبیعى قرار مى دهد.

منطق فازى عبارت است از «استدلال با مجموعه هاى فازى». مجموعه هاى فازى توسط ماكس بلك و لطفى زاده ارائه گردید.

ابتدا در سال 1973 ماكس بلك فیلسوف كوانتوم مقاله اى راجع به آنالیز منطق به نام «ابهام» را منتشر كرد. البته جهان علم و فلسفه مقاله بلك را نادیده گرفت، اگر این چنین نمى شد ما هم اكنون باید منطق گنگ را به جاى منطق فازى مورد بررسى قرار مى دادیم. سپس در سال 1965 لطفى زاده مقاله اى تحت عنوان «مجموعه هاى فازى» منتشر ساخت. در این مقاله او از منطق چند مقدارى لوكاسیه ویچ براى مجموعه ها استفاده كرد. او نام فازى را براى این مجموعه ها در نظر گرفت تا مفهوم فازى را از منطق دودویى دور سازد. او لغت فازى را انتخاب كرد تا همچون خارى در چشم علم مدرن فرو رود.

ماكس بلك عبارت «مبهم» را به این دلیل استفاده كرد كه برتراند راسل و دیگر منطق دانان آن را براى چیزى كه ما اكنون آن را «فازى» مى نامیم، استفاده كرده بودند. نظریه بلك مورد قبول واقع نشد و در مجله اى اختصاصى كه تنها گروه اندكى آن را مطالعه مى كردند در سكوت به فراموشى سپرده شد. ماكس بلك كه در سال 1909 در شهر باكو در كناره دریاى خزر به دنیا آمده بود، در سال 1989 در گذشت. پس از ماكس بلك، لطفى زاده با یك تغییر جدید (تغییر نام «ابهام» به «فازى») راه تازه اى را براى قبولاندن این ایده باز كرد.

لطفى زاده در سال 1921 در باكو چشم به جهان گشود. لطفى زاده یك شهروند ایرانى بوده و پدرش تاجر و خبرنگار روزنامه بود. لطفى زاده از 10 تا 20 سالگى در ایران زندگى كرد و به مدرسه مذهبى رفت. در سال 1942 با درجه لیسانس مهندسى برق از دانشكده فنى دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. او در سال 1944 به آمریكا و به انستیتو فنى ماساچوست (MIT) رفت و در سال 1946 درجه فوق لیسانس را در مهندسى برق دریافت كرد. در آن موقع بود كه والدینش از ایران به آمریكا (نیویورك) رفتند. لطفى زاده MIT را ترك كرد و به والدینش در نیویورك پیوست و وارد دانشگاه كلمبیا شد. در سال 1951 او درجه دكتراى خود را در رشته مهندسى برق دریافت كرد و به استادان دانشگاه كلمبیا ملحق شد و تا زمانى كه به دانشگاه بركلى رفت، در آنجا اقامت داشت.

در سال 1963 ریاست بخش برق دانشگاه بركلى را كه بالاترین عنوان در رشته مهندسى بود، برعهده داشت.

در سال 1965 پروفسور لطفى زاده مقاله «مجموعه فازى» را منتشر ساخت. در این مقاله، لطفى زاده چیزى را كه برتراند راسل، جان لوكاسیه ویچ، ماكس بلك و دیگران آن را «ابهام» یا «چند ارزشى» نامیده بودند، «فازى» نامید.

در سال ،1973 لطفى زاده مقاله دیگرى منتشر كرد و در آن جزئیات بیشترى در مورد منطق و ریاضیات فازى و به كارگیرى آن در سیستم هاى كنترل مورد بحث قرار داد. در سال ،1974 اولین سیستم كنترلى كه مربوط به تنظیم یك موتور بخار بود و براساس منطق فازى كنترل مى شد، پیاده سازى گردید. در سال ،1985 در آزمایشگاه بل اولین تراشه نادقیق ساخته شد و بعد از آن تراشه هایى با قدرت بیشتر تولید شد. تراشه اى به نام F310 كه در سال 1989 ساخته شد، قادر بود بالغ بر 50 هزار استنتاج فازى را در یك ثانیه انجام دهد. بدیهى است كه روند توسعه و استفاده از تراشه هاى فازى، راه را براى استفاده از رایانه هایى كه از این سخت افزار استفاده مى كنند، باز خواهد كرد.

نظریه فازى با پشتكار لطفى زاده گسترش یافت. همراه با گسترش این نظریه، انتقاداتى بر آن وارد شد كه عمده ترین آنها را مى توان در سه گروه تقسیم بندى كرد: الف: اولین گروه منتقدین سئوال مى كردند كه كاربرد منطق فازى چیست؟ چه چیزى شما مى توانید با مجموعه فازى انجام دهید؟ در مقابل این سئوال، لطفى زاده و پیروانش براى سال ها نتوانستند هیچ كاربردى را نشان دهند. در دهه 1970 اولین كاربردهاى منطق فازى ظاهر شده اما اینها اغلب اسباب بازى هاى رایانه اى بر گرفته از ایده هاى ساده ریاضى بود. اولین سیستم فازى توسط ابراهیم ممدانى (Ebrahim mamdani) در انگلستان ارائه شد. در دهه 1980 ژاپنى ها از این سیستم ها براى كنترل استفاده كردند و تا سال 1990 ژاپنى ها بیش از 100 محصول با كاربردهاى كنترل فازى ارائه دادند.

قوانین منطق فازى

براى تعداد ظروف و نوع و تعداد غذاهاى روى ظروف، سیكل كارى و استراتژى شست وشو را تغییر مى دهد.

براى عبور و مرور مسافران، زمان انتظار را كاهش مى دهد.

استراتژى و توان مناسب را براى پخت انتخاب مى كند.

زمان خنك شدن را برحسب مورد تنظیم مى كند. یك شبكه عصبى براساس عادات استفاده كننده، قوانین مربوطه را تغییر مى دهد.

براساس موضوع موجود در كادر، عمل تنظیم كانون را انجام مى دهد.

براساس داده هاى اقتصاد خرد و كلان، بازار بورس را مدیریت مى كند.

ب: دومین گروه منتقدین از مراكز علمى و پژوهشى احتمالات بودند. لطفى زاده از اعداد بین صفر و یك براى توصیف ابهام استفاده مى كرد. متخصصین احتمالات نیز احساس مى كردند كه آنها نیز همین كار را انجام مى دهند. وقوع درگیرى غیرقابل اجتناب بود. بیشتر این انتقادات فازى را همان احتمال با لباس مبدل مى دانست. آنها احساس مى كردند كه لطفى زاده چیز جدیدى ارائه نكرده است و واقعاً كار خاصى انجام نداده است. آنها بیان مى كردند كه لطفى زاده توان خود را روى قدرت بیان مجموعه هاى فازى و قدرت تطابق آنها با كلمات معطوف كرده است. در پاسخ به این سئوال، لطفى زاده بیان مى دارد كه «اصولاً چنین چارچوبى راهى براى مواجهه با مسائلى است كه در آنها نادقیق بودن به خاطر عدم وجود معیار صریح عضویت در گروه است، نه حضور متغیرهاى تصادفى.»

پ: سومین انتقاد از همه مهمتر بود و آن قهر آشكار منطق دوارزشى بود. براى لطفى زاده درست بودن یا حتى داشتن ظاهرى درست در آن بود كه منطق ارسطو نادیده انگاشته شود. این بدان معناست كه چیز ها مجبور نیستند، سیاه یا سفید باشند. انتقادات دوارزشى دو نوع بودند: نوع اول مى گوید كه منطق دو ارزشى كارایى دارد، منطق دوارزشى هزاران سال است كه به ما خدمت كرده و رایانه ها را به كار انداخته است. ممكن است مقدارى هزینه داشته باشد، اما ساده است و كار مى كند.

نوع دوم انتقاد، فریادى از خشم است. این مورد ردپاى علم جدید در رد (A و نقیض A) و اصرار به درستى (A یا نقیض A) است. اما در این مورد نیز مى توان گفت كه منطق چندارزشى مى تواند مشكل دوارزشى را نیز حل كند.

نویسنده: یعقوب به آئین
جمعه 17/7/1388 - 23:49
هوا و فضا
مطالعه جدید دانشمندان در دانشگاه میشیگان و مرکز ملی مطالعات اتمسفری نشان می دهد خورشید در دوره ای که از فعالیتهای بسیار کمی برخوردار بوده و به اصطلاح در خواب است نیز می تواند شبکه های ارتباطی و ماهواره ای زمین را تهدید کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان اعلام کردند حتی زمانی که خورشید در آرام ترین شرایط ممکن از دوره 11 ساله خورشیدی قرار داشته باشد می تواند با ایجاد بادهای قدرتمندی شبکه های ارتباطاتی، هوانوردی و انرژی را در زمین با تهدید جدی مواجه سازد.

اخترشناسان معمولا با استفاده از ثبت تعداد لکه های خورشیدی بر روی سطح خورشید از حداکثر و حداقل فعالیت این ستاره عظیم آگاه می شوند. تعداد این لکه ها در دوره ای به نام حداکثر خورشیدی به بیشترین تعداد خود می رسد و سپس طی دوره ای مجددا به حداقل باز می گردد.

طی دوره حداکثر خورشیدی، طوفانها و شعله هایی که از سطح خورشید زبانه می کشند میزان زیادی انرژی به فضا تزریق می کنند که این انرژی به لایه محافظتی زمین آسیب وارد کرده و در نهایت شبکه های ماهواره ای و ارتباطاتی با اختلال مواجه می شوند.

اما دانشمندان مرکز ملی تحقیقات اتمسفری و دانشگاه میشیگان طی مطالعه ای جدید اعلام کردند سال گذشته و طی دوره خاموشی خورشید، زمین در معرض بمبارانهای قدرتمند خورشیدی قرار داشته است. به گفته دانشمندان خورشید همچنان به متعجب کردن زمینیان ادامه می دهد و در دوره خاموشی اش نیز زمین را با بادهای قدرتمندی تهدید می کند.

این در حالی است که دانشمندان در گذشته بر این باور بودند امواج انرژی خورشیدی در دوره حداقل خورشیدی ناپدید می شوند.

محققان با مقایسه دوره حداقل خورشیدی در سال 2008 و 1996 دریافتند که تاثیر خورشید بر روی زمین در سال 2008 نسبت به سال 1996 سه برابر بیشتر بوده است. هر یک از امواج انرژی ساطع شده از خورشید می تواند 7 تا 10 روز دوام داشته باشد.

بر اساس گزارش رویترز، محققان معتقدند رصدهای انجام شده در سال گذشته توانسته است دیدگاه دانشمندان را نسبت به چگونگی تاثیر دوره های خاموشی خورشید بر روی زمین به میزان قابل توجهی تغییر دهد.

جمعه 17/7/1388 - 23:47
بیماری ها
محقق ایرانی مرکز پزشکی کیس در اوهایو با مطالعه بر روی 186 جفت دوقلوی همسان دلایل رفتاری بروز سالخوردگی و تخریب پوست را در انسانها ارائه کرد و گفت: انطباق با شیوه ای سالم از زندگی می تواند سرعت بروز نشانه های سالخوردگی را به راحتی کاهش دهد.

به گزارش خبرگزاری مهر، پزشک ایرانی مرکز پزشکی کیس در اوهایو با مطالعه بر روی 186 جفت دو قلوی همسان به بررسی تاثیرات رفتارهای اجتماعی بر روی بروز نشانه های سالخوردگی و تخریب پوست افراد پرداخته است.

به گفته بهمن گویورون با مقایسه رفتارهای اجتماعی متفاوت دوقلوهای همسان می توان پی برد چه عواملی باعث ایجاد تفاوت در ظاهر آنها شده است زیرا دوقلوهای همسان از ساختارهای فیزیکی یکسانی برخوردارند و با بررسی تفاوتهای رفتاری در آنها می توان به ریشه بروز تفاوتهای فیزیکی دست یافت.

سیگار عاملی برای خشکاندن پوست

در مطالعه گویورون در بسیاری از موارد تفاوتهای آشکاری در تصاویر به ثبت رسیده از دوقلوهای به چشم می خورد. برای مثال در مقایسه میان دو خواهر دو قلو که یکی از آنها سیگار می کشد آشکار می شود که خواهر سیگاری خطوط بلند، افقی و باریکی به دور لب و خطوط عمیقتر و بلندتری به دور چشم دارد. به گفته وی این به آن دلیل است که مصرف سیگار عروق باریک خونی موجود در صورت را منقبض کرده و به همین دلیل توانایی تغذیه پوست از بین خواهد رفت. در واقع این عمل باعث خشکاندن پوست صورت خواهد شد.

قرارگیری در برابر نور خورشید عامل دیگری برای خشن شدن پوست

به گزارش مهر، از دیگر مواردی که در شکستگی چهره و سالخوردگی دو خواهر مورد مطالعه کشف شده است قرارگیری در برابر نور خورشید عنوان شده است به طوری که خواهری که بیشتر در معرض نور خورشید قرار گرفته است از پوستی خشن برخوردار بوده و چینهای عمیق اطراف گونه ها و چشمهای وی را پوشانده اند.

طلاق و فشار عصبی عاملی برای نابودی پوست

موضوع دیگر مورد مطالعه گویورون تاثیر طلاق و فشار عصبی بر روی پوست و سالخوردگی افراد است. به گفته گویورون نتایج مقایسه ها نشان می دهد فشار عصبی باعث ایجاد کبودی زیر چشمها و ایجاد خطوط در اطراف لب افراد خواهد شد. 

محققان از گذشته آگاه بودند که رفتارهایی خاص می تواند بر روی پوست آثار تخریبی داشته باشد اما تا زمانی که مطالعه بر روی دوقلوها را آغاز نکردند از چگونگی و میزان این تاثیر آگاه نشدند.

به گفته بهمن گویورون نکته مثبت در این مطالعه ارائه روشی عملی برای جلوگیری از بروز سالخوردگی و تخریب پوست است.

بر اساس گزارش ای بی سی نیوز، به گفته گویورون با تغییر دادن در شیوه زندگی می توان مانع از وارد آمدن آسیب به پوست شده و در عین حال برخی از آسیبهای وارد شده را نیز برطرف کرد.

وی می گوید: با انطباق با شیوه ای سالم از زندگی می توان سرعت بروز نشانه های سالخوردگی را به راحتی کاهش داد.


جمعه 17/7/1388 - 23:45
دانستنی های علمی
جایزه نوبل شیمی به عنوان بزرگترین جایزه جهانی در این حوزه علمی همه ساله به دانشمندانی که در توسعه دنیایی بهتر تلاش کرده اند اعطا می شود.

برندگان جایزه نوبل شیمی در مدت 108 سال گذشته از سال 1901 تا 2009 به شرح زیر است:

1901- ژاکوگس هنریکوس وانت هوف از هلند برای کشف قانون فشار اسموزی در محلولها

1902- هرمن امیل فیشر از آلمان برای تلاشهای در عرصه سنتز هیدروکربورها و آدنینها 

1903-  ازوانت آگوست آرهنیوس از سوئد برای گسترش شیمی با تئوری درباره افتراق الکتریکی

1904- ویلیام رامسی از انگلیس برای کشف گازهای نجیب در هوا و تعیین موقعیت این گازها در جدول تناوبی

1905- یوهانس فردیریش و ویلهلم آدولف فن بایر از آلمان برای توسعه شیمی آلی و شیمی صنعتی با تلاشهایی در عرصه ترکیبات هیدروآروماتیک 

1906- هنری مویسان از فرانسه

1907- ادوارد باخنر از آلمان برای تحقیقاتی که در بیوشیمی و برای کشف تخمیر غیر سلولی انجام داد

1908- ارنست راثرفورد از انگلیس/ نیوزلند برای کشف وجود مواد رادیواکتیو

1909- ویلهلم اوستوالد از آلمان برای مطالعاتی که در عرصه کاتالیزها و اصولی انجام داد که برای حاکمیت تعادل شیمیایی و سرعت واکنش نقش بنیادی ایفا می کنند

1910- اوتو والاخ از آلمان

1911- ماری کوری از فرانسه/ لهستان برای خدماتی که به پیشرفت شیمی از طریق کشف رادیوم و پلونیوم انجام داد

1912- پل سباتیه از فرانسه برای ارائه متد هیدروژناز ترکیبات آلی در حضور فلزات و ویکتور گریگنار از فرانسه برای توسعه گسترده در عرصه شیمی آلی انجام داد

1913- آلفرد وارنر از سوئیس برای کشف پیوند اتمها در مولکولها که منجر به توسعه شیمی غیرآلی شد

1914- تئودور ویلیام ریچاردز از آمریکا برای تعیین وزن اتمی تعداد زیادی از عناصر شیمیایی

1915- ریچارد مارتی ویلستاتر از آلمان برای تحقیقاتی که روی رنگدانه های گیاهی به خصوص کلروفیلها انجام داد.

1916 و 1917 به دلیل جنگ جهانی اول جایزه ای اعطا نشد.

1918- فریتز هابر از آلمان برای فرایند سنتز آمونیاک

1919- جایزه ای اعطا نشد.

1920- والتر هرمن نرست از آلمان برای تحقیق درباره ترموشیمی

1921- فردریک سادی از انگلیس برای تلاشهایی که در عرصه شناخت شیمی مواد رادیواکتیو و برای مطالعاتی که درباره منشاء و ماهیت ایزوتوپها انجام داد

1922- فرانسیس ویلیام آستون از انگلیس

1923- فریتز پرگل از اتریش برای اختراع متد میکروآنالیز مواد آلی

1924- جایزه ای اعطا نشد.

1925- ریچارد آدولف زیگموندی از آلمان برای کشف ماهیت اهمگن محلولهای کلوئیدی و برای متد توسعه شیمی کلوئیدها

1926- تئودور ازودبرگ از سوئد

1927- هاینریش اوتو ویلند از آلمان برای مطالعه درباره ساخت اسیدهای صفراوی و مواد مرتبط با آنها

1928- آدولف اوتو راینهولد وینداوس از آلمان

1929- آرتور هاردن هانس کارل آگوست از انگبیش و سیمون وان ائلرشلپین از سوئد برای تحقیقات در عرصه تخمیر قند و آنزیمهای تخمیرکننده

1930- هانس فیشر از آلمان

1931- کارل بوش از آلمان

1932- ایروینگ لانگمویر از آمریکا برای مطالعات در عرصه شیمی سطوح

1933- جایزه ای اعطا نشد.

1934- هارولد کلایتون اوری از آمریکا برای کشف هیدروژن سنگین

1935- فردریک ژولیو و ایرن ژولیو کوری از فرانسه برای سنتز عناصر جدید رادیواکتیوی

1936- پطروس ژوزفیوس ویلهلموس وبی از هلند برای خدماتی که به شناخت ساختار مولکولی از طریق مطالعه بر روی دوقطبی های الکتریک و تفرق پرتوهای ایکس و الکترونها در گازها انجام داده بود.

1937- پل کار از سوئیس برای مطالعه بر روی کاروتونوئیدها و فلاوینها، ویتامینهای A و B2 و والتر نورمن هاورث از انگلیس برای مطالعه دریاره هیدروکربورها و ویتامین C

1938- ریچارد کوهن از آلمان برای کار بروی کاروتنوئیدها و ویتامینها

1939- آدولف فردریش یوهان بوهتنادخت از آلمان برای کار بر روی هورمونهای وابسته به جنس و لاوسلاف روژیچکا از سوئیس برای کار بر روی پلی متیلن

از 1940 تا 1942 به دلیل جنگ دوم جهانی جایزه ای اعطا نشد.

1943- جورج د- هوزی از مجارستان برای کشف استفاده از ایزوتوپها به عنوان ردیاب در مطالعه بر روی فرایندهای شیمیایی

1944- اوتو هان از آلمان

1945- آرتوری ایلماری ویرتانن از فنلاند

1946- جیمز باچلر سامر از آمریکا برای کشف آنزیم هایی که می توانند بلوری شوند. جان هوارد نوثروپ و وندل مردیت استنلی از آمریکا برای آماده ساز آنزیمها و پروتئینهای ویروسها  به یک شکل خالص بلوری

1947- رابرت رابینسون از انگلیس برای مطالعه درباره تولید ماهیت گیاهی و سنتز آلکالوئیدها

1948- آرنه ویلهلم کائورین تیزلیوس از سوئد

1949- ویلیام فرانسیس ژاکویی از آمریکا برای تحقیقاتی که در عرصه ترمودینامیک شیمیایی به خصوص برای مطالعه رفتار مواد در دمای پایین انجام داد.

1950- اوتو پل هرمن دیلز و کورت آلدر از آلمان غربی

1951- ادوین متیسون مک میلان و گلین تئودور سیبورگ از آمریکا برای کشف شیمی عناصر با عدد اتمی بالاتر از عدد اتمی اورانیوم

1952- آرچر جان پورتر مارتین و ریچارد لارنس میلینگتون سینگ از انگلیس برای اختراع دستگاه کروماتوگرافی

1953- هرمن اشتائودینگر از آلمان غربی برای کشف در عرصه شیمی ماکرومولکولی

1954- لوئیس کارل پلینگ از آمریکا برای برای تحقیقاتی که در عرصه کشش مولکولی و کاربردهای آن برای توضیح ساختار مواد پیچیده انجام دادند.

1955- وینسنت دو ویگناد از آمریکا برای تحقیقاتی که درباره بیوشیمی ترکیبات مهم گوگردی به خصوص سنتز هورمونهای پلی پپتیدی انجام داد.

1956- کریل نورمن هاینسلوود از انگلیس و نیکولای نیکولاوویچ سمینوف از اتحاد جماهیر شوروی سابق برای تحقیقاتی که درباره مکانیزمهای واکنشهای شیمیایی انجام دادند.

1957- الکساندر آر. تاد از انگلیس برای کار درباره نوکلئوتید و کوانزیمهای نوکلئوتیدی

1958- فردیریک سانگر از انگلیس برای کار روی ساختار پروتئینها به خصوص انسولین

1959- یاروسلاو هریروفسکی از چکسلاواکی

1960- ویلارد فرانک لیبی از آمریکا برای توسعه متد استفاده از کربن 14 برای تعیین سن در باستان شناسی، زمین شناسی، ژئوفیزیک و دیگر شاخه های علم

1961- ملوین کالوین از آمریکا

1962- مکس فردیناند پروتس و جان کاودری کندریو از انگلیس برای مطالعه روی ساختار پروتئیهای کروی

1963- کارل زیگلر از آلمان غربی و جولیو ناتا از ایتالیا برای کشف در عرصه شیمی و فناوری پلیمرها

1964- دوروتی کراوفوت هاجکین از انگلیس برای تعیین ساختارهای مهم مواد بیوشیمیایی با استفاده از تکنیکهای پرتوهای ایکس

1965- رابرت بارنس وودوارد ای آمریکا برای موفقیت چشمگیری که در سنتزهای آلی به دست آورد.

1966- رابرت سندرسون مولیکن از آمریکا برای کشش شیمیایی و ساختار الکترونیکی مولکولها از طریق مطالعه اوربیتالهای مولکولی

1967- مانفرد ایجن از آلمان غربی، رونالد جورج ریفورد نوریش و جورج پورتر از انگلیس

1968- لارس اوزانگر از آمریکا/ نروژ

1969- درک هارولد ریچارد بارتون از انگلیس و اود هاسل از نروژ برای توسعه مفهوم صورت بندی و کاربردهای آن در شیمی

1970- لوئیس فدریکو للیور از آرژانتین برای کشف نوکلئوتیدهای قندی و نقش آنها در بیوسنتزهای کربوهیدارتها

1971- جرالد هرتزبرگ از کاناد برای شناخت ساختار الکترونیکی و هندسی مولکولها به خصوص رادیکالهای آزاد

1972- کریستین بی. آنفیسن از آمریکا برای کار بر روی ریبونوکلئوآزها و استنفورد مورد و ویلیام اچ. اشتین از آمریکا برای درک اتصالات موجود میان ساختار شیمیایی و فعالیت کاتالیکی مولکول ریبونوکلئویئک

1973- ارنست اوتو از آلمان و فیشر جفریو از انگلیس

1974- پل جی. فلوری از آمریکا برای کار نظری و تجربی در شیمی فیزیک ماکرومولکولها

1975- جان وارکاپ کورفورث از استرالیا/ انگلیس و  ولادیمیر پرلاگ از سوئیس برای کار بر روی استرئوشیمی واکنشهای کاتالیزه شده توسط آنزیمها

1976- ویلیام نان لیپسکومب از آمریکا

1977- ایلیا رومانوویچ پریگونژینی از بلژیگ برای تحقیق درباره ترمودینامیک غیر متعادل به خصوص توسعه تئوری ساختارهای پراکنده

1978- پیتر دی. میشل از انگلیس برای درک انتقال انرژی زیستی از طریق فرمولاسیون تئوری کیمیوسماتیک

1979- هربرت سی. براون از آمریکا و جورج ویتیگ از آلمان غربی برای توسعه استفاده از ترکیبات محتوی عناصر بور و فسفر در سنتزهای آلی

1980- پل برگ از آمریکا برای مطالعات بنیادی درباره بیو شیمی اسیدهای نوکلئیک به خصوص DNA دوباره ترکیب کننده ، والتر گیلبرت از آمریکا و فردریک سنگر از انگلیس

1981- کنیچی فوکوی از ژاپن و روالد هافمن از آمریکا برای توسعه تئوریهای مستقل درباره مکانیزیمهای واکنشهای شیمیایی

1982- آرون کلاگ از انگلیس/ لیتوانی برای توسعه میکروسکوپ الکترونیکی کریستالگراف و کشف ساختار بیولوژیکی پروتئین اسید نوکلئیک پیچیده

1983- هنری تاب از آمریکا برای کار بر روی مکانیزمهای واکنشهای انتقال الکترونها به خصوص فلزات پیچیده

1984- رابرت بروس مریفیلد از آمریکا برای توسعه متدولوژی سنتز شیمیایی روی یک ماتریکس جامد

1985- هربرت آی. هاوپتمن و جروم کارل از آمریکا برای موفقیتی که در توسعه متدهای مستقیم برای تعیین ساختارهای بلوری

1986- دادلی آر. هرشبلچ از آمریکا، یوان تی. لی از آمریکا/ تایوان و جان سی. پولانی از مجارستان

1987- دونالد جی. کرام از آمریکا، ژان ماری لن از فرانسه و چارلز جی. پدرسون از آمریکا

1988- یوهان دیزنهاوفر، رابرت هابر و هارموت میخل از آلمان غربی برای تعیین ساختار سه بعدی یک مرکز واکنش فوتوسنتزی

1989- سیدنی آلتمن از کانادا/ آمریکا و توماس آر. سچ از آمریکا برای کشف خصوصیات RNA

1990- الیاس جیمز کوری از آمریکا برای توسعه تئوری و متدولوژی سنتز آلی

1991- ریچارد آر. ارنست از سوئیس برای توسعه متدولوژی طیف نگاری با روزنانس مغناطیسی هسته ای با وضوح تصویر بالا

1992- رودولف ای. مارکوس از آمریکا برای تئوری واکنشهای انتقال الکترونها در سیستمهای شیمیایی

1993- کری بی. مولیس از آمریکا برای اختراع متد واکنش در زنجیره پلیمراز و مایکل اسمیت از کانادا

1994- جورج ای. اولا از آمریکا برای تحقیق درباره کربوکاتیونها

1995- پل جی. کراتزن از هلند، ماریو جی. مولینا از آمریکا/ مکزیک و فرانک شروود رولند از آمریکا برای کار درباره شیمی اتمسفر به خصوص تشکیل اوزون

1996- رابرت کورل از امریکا، هارود کرتو از انگلیس و ریچارد اسمالی از آمریکا

1997- جینز سی. اسکو از دانمارک برای کشف آنزیم بونی در تبادل سدیم- پتاسیم و پل دی. بویر از آمریکا و جان ای. واکر از انگلیس

1998- جان ای. پاپل از انگلیس برای توسعه متدهای محاسباتی در شیمی کوانتوم و والتر کوهن از آمریکا برای توسعه تئوری کاربردی چگالی

1999- احمد زویل از مصر/ آمریکا برای مطالعه درباره انتقال واکنشهای شیمیایی با استفاده از طیف نگاری در یک کوادریلیوم ثانیه

2000- آلن جی. هیگر از آمریکا، آلن جی مک دیارمید از آمریکا/ نیوزلند و هیدکی شیراکاوا از ژاپن

2001- کی. بری شارپلس و ویلیام اس. نولز از آمریکا وو ریوجی نویوری از ژاپن برای کار درباره واکنشهای اکسیداسون فعال شده توسط کاتالیزهای کایرال

2002- جان بی. فن از آمریکا و کیوچی تاناکا از ژاپن و کورت ووثریش از سوئیس برای توسعه طیف نگاری با رزونانس مغناطیسی هسته ای وو تعیین ساختار سه بعدی ماکرومولکولهای بیولوژیکی در محلول

2003- پیتر آگر و رودریک مک کنین از آمریکا برای کشف کانالهای غشای سلولی

2004- آرون سیچانور، آورام هرشکو، اریون روز از آمریکا

2005- رابرت گرابز و ریچارد اشروک از آمریکا و ایوه شائوین از فرانسه

2006- راجر دیوید کورنبرگ از آمریکا

2007- گرهارد ارتل از آلمان به پاس تحقیقاتی که در زمینه واکنش های شیمیایی روی سطوح جامد انجام داد

2008- به اسامو شیمومورا  از ژاپن، مارتین چالفای و راجر.وای. تیسین از آمریکا  به خاطر کشف و گسترش پروتئین درخشان سبز.

2009- ونکاترمن راماکریشنان  از انگلیس، توماس ای. استیتز  از آمریکا و  آدا ای. یوناث از رژیم صهیونیستی به پاس خدماتی که در کشف ساختار و عملکرد ریبوزمها انجام دادند.

پنج شنبه 16/7/1388 - 13:51
دانستنی های علمی
سایت رسمی جایزه نوبل اسامی برندگان جایزه نوبل شیمی را اعلام کرد که بر اساس آن این جایزه به سه دانشمند به پاس خدماتی که در کشف ساختار و عملکرد ریبوزمها انجام داده بودند اعطا شد.

به گزارش خبرگزاری مهر،  کمیته بررسی جایزه نوبل شیمی جایزه 4/1 میلیون دلاری نوبل شیمی سال 2009 را به سه دانشمند اعطا کرد.

این جایزه به ونکاترمن راماکریشنان (Venkatraman Ramakrishnan) از انگلیس، توماس ای. استیتز (Thomas A. Steitz) از آمریکا و  آدا ای. یوناث (Ada E. Yonath) از رژیم صهیونیستی اعطا شد.

این دانشمندان به پاس تحقیقاتی که در عرصه عملکرد و ساختار ریبوزمها انجام دادند این جایزه دریافت کردند.

این کمیته در این خصوص اظهار داشت: "ریبوزمها برای زندگی نقش کلیدی ایفا می کنند و به خصوص مهمترین هدف برای توسعه آنتی بیوتیکهای جدید به شمار می روند."

پنج شنبه 16/7/1388 - 13:50
دانستنی های علمی
غیاث‌الدین جمشید كاشانی (790-832 قمری/1388-1429 میلادی) زبردست‌ترین حساب‌دان و آخرین ریاضی‌دان برجسته‌ دوره‌ اسلامی و از بزرگ‌ترین مفاخر تاریخ ایران به شمار می‌آید.
وی به تكمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آن‌ها اختراع كرد. در واقع، كاشانی را باید مخترع روش‌های كنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست. كتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب كتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.

زندگی‌نامه
جمشید ملقب به غیاث‌الدین، فرزند پزشكی كاشانی به نام مسعود حدود سال 790 قمری (1388 میلادی)، در كاشان چشم به جهان گشود. او در همه‌ی آثارش خود را چنین معرفی كرده است: «كمترین بندگان خداوند (یا نیازمندترین بندگان خدا به رحمت او)، جمشید، پسر مسعود طبیب كاشانی، پسر محمود پسر محمد ». بیش‌تر آنچه كه از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه كه خطاب به پدر خود و مردم كاشان نوشته به دست آمده است.

دوران كودكی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانه‌ی تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن علوم مختلف غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌كه گفتیم، پزشك بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهره‌ی بسیار داشت. به طور مثال، از یكی از نامه‌های كاشانی به پدرش معلوم می‌شود كه پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.

نخستین فعالیت علمی كاشانی كه از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در 12 ذیحجه‌ی 808 قمری، برابر با دوم ژوئن 1406 میلادی در كاشان است. غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در 21 رمضان 809 قمری مطابق با اول مارس 1407 میلادی، یعنی 2 سال پس از مرگ تیمور و فرو نشستن فتنه‌ی او، نوشت. چهار سال بعد در 813 قمری هنوز در كاشان بود و رساله‌ی مختصری به فارسی درباره‌ی علم هیأت(كیهان‌شناسی) نوشت. در 816 قمری كتاب نجومی مهم خود یعنی زیج خاقانی را به فارسی نوشت و به اُلُغْ بیگ، فرزند شاهرخ و نوه‌ی تیمور، كه در سمرقند به سر می‌برد، هدیه كرد. كاشانی امید داشت كه با حمایت الغ بیگ بتواند با آسودگی بیشتر پژوهش‌های علمی خود را ادامه دهد.

كاشانی دست كم تا مدتی پس از پدیدآوردن كتاب ارزشمند تلخیص المفتاح ، یعنی 7 شعبان 824 قمری مطابق با 7 اوت 1421 میلادی، هنوز در كاشان به سر می‌برد. این نكته خود مایه‌ی شگفتی بسیار است كه چرا مردی دانشور چون الغ بیگ پس از مطالعه‌ی زیج خاقانی به نبوغ كمنظیر پدیدآورنده ، یعنی كاشانی، پی نبرد! كاشانی در یكی از دو نامه‌ی خود از یك سو به طور تلویحی از این‌كه بسیار دیر مورد توجه دولت‌مردان قرار گرفته گلایه می‌كند و از سوی دیگر از این‌كه پس از این مدت دراز به شهری چون سمرقند دعوت شده است، سر از پا نمی‌شناسد.

كاشانی به احتمال قوی در 824 قمری به همراه معین‌الدین كاشانی(همكار غیاث‌الدین در كاشان و سمرقند) از كاشان به سمرقند رفت و چنان كه خود در نامه‌هایش كم و بیش اشاره كرده، در پی‌ریزی رصدخانه‌ی سمرقند نقش اصلی را ایفا نمود. از همان آغازِ كار، وی را به ریاست آن‌جا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت كوتاه خود در همین مقام بود. وی سرانجام صبح روز چهارشنبه 19 رمضان 832 قمری برابر با 22 ژوئن 1429 میلادی بیرون شهر سمرقند و در محل رصدخانه درگذشت.

امین احمد رازی در كتاب تذكر ه هفت اقلیم می‌گوید كه چون كاشانی چنان كه باید و شاید آداب حضور در دربار را رعایت نمی‌كرد ، الغ بیگ فرمان به قتل او داد. از نامه‌های كاشانی به پدرش چنین برمی‌آید كه پدر به دلایلی از سرنوشت فرزند خود در دربار الغ بیگ نگران بود و در نامه یا نامه‌هایی، پسر را از خطرات معمول در دربار پادشاهان برحذر داشته و كاشانی نیز در پاسخ برای كاستن از نگرانی‌های پدر، نمونه‌های متعددی از توجه خاص الغ بیگ به خود را برای پدر شاهد آورده است.

نوآوری‌های كاشانی
1. اختراع كسرهای دهگانی(اعشاری). گرچه كاشانی نخستین به كار برنده‌ی این كسرها نیست، اما بی‌تردید رواج این كسرها را به او مدیونیم.

2. دسته‌بندی معادلات درجه‌ی اول تا چهارم و حل عددی معادلات درجه‌ی چهارم و بالاتر

3. محاسبه‌ی عدد p . كاشانی در الرسالة المُحیطیة (ص 28 )، عدد p را با دقتی كه تا 150 سال پس از وی بی‌نظیر ماند محاسبه كرده است.

4. تكمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی و اختراع روش‌های جدیدی برای آن‌ها . در واقع، كاشانی را باید مخترع روش‌های كنونی انجام چهار عمل اصلی حساب ( به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست.

5. اختراع روش كنونی پیدا كردن ریشه‌ی n اُم عدد دلخواه. روش كاشانی در اصل همان روشی است كه صدها سال بعد توسط پائولو روفینی (ریاضی‌دان ایتالیایی، 1765-1822میلادی )، و ویلیام جُرج هارنر (ریاضی‌دان انگلیسی، 1786-1837میلادی )، باردیگر اختراع شد.

6. اختراع روش كنونی پیدا كردن جذر (ریشه‌ی دوم) كه در اصل ساده شده‌ی روش پیدا كردن ریشه‌‌ی n اُم است.

7. ساخت یك ابزار رصدی. كاشانی ابزارِ رصدی جالبی اختراع كرد و آن را طَبَقُ المَناطِقْ نامید. رساله‌ای نیز به نام نُزْهَةُ الحَدائِق درباره‌ی چگونگی كار با آن نوشت.

8. تصحیح زیج ایلخانی. كاشانی زیج خاقانی را نیز در تصحیح اشكالات زیج ایلخانی نوشت.

9. نگارش مهم‌ترین كتاب درباره‌ی حساب. كتاب مفتاح الحساب كاشانی مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثر درباره‌ی ریاضیات عملی و حساب در دوره‌ی اسلامی است.

10. محاسبه‌ی جِیْب یك درجه. كاشانی در رساله‌ی وَتَر و جِیْب مقداری برای جِیْبِ یك درجه (60 sin 1?) به دست آورده كه اگر آن را بر 60 تقسیم كنیم ، حاصل آن تا 17 رقم اعشاری با مقدار واقعی سینوس یك درجه موافق است.

آثار كاشانی
1. سُلّمُ السَماء (نردبان آسمان) یا رساله‌ی كمالیه به عربی. كاشانی این رساله را در 21 رمضان 809 قمری (اول مارس 1407 میلادی) در كاشان به پایان رسانده است. كاشانی در این رساله از قطر زمین، و نیز قطر خورشید، ماه، سیارات، و ستارگان و فاصله‌ی آنها از زمین سخن گفته است.

2. مختصر در علم هیأت به فارسی. كاشانی این رساله را در 813 قمری برابر با 1410 میلادی، یا اندكی پیش از آن نوشت. وی در این رساله درباره‌ی مدراهای ماه، خورشید، ستارگان، و سیاره‌ها و چگونگی حركت آن‌ها سخن گفته است.

3. زیج خاقانی به فارسی: این كتاب یكی از آثار مهم نجومی كاشانی به شمار می‌رود. كاشانی این زیج را در 816 قمری ( 1413 میلادی) كامل كرد. هدف كاشانی از نگارش این زیج، تصحیح اشتباهاتی است كه در زیج ایلخانی روی داده است. كاشانی در مقدمه‌ی زیج خود با به رغم انتقاد از مطالب زیج ایلخانی، از نویسنده‌ی آن، خواجه نصیرالدین طوسی، با تجلیل و احترام بسیار یاد كرده است.

4.شرح آلات رَ صَد به فارسی : كاشانی این رساله را در ذیقعده‌ی 818 قمری(ژانویه‌ی 1416 میلادی) برای شخصی به نام سلطان اسكندر نوشته است. برخی این اسكندر را «اسكندر بن قرایوسف قراقویونلو» دانسته‌اند. اما برخی دیگر، معتقدند كه این اسكندر، پسر عموی الغ بیگ است كه بر فارس و اصفهان حكومت می‌كرده است.

5. نُزْهَةُ الحَدائِق به عربی: كاشانی این رساله را در دهم ذیحجه‌ی 818 قمری مطابق 10 فوریه‌ی 1416 میلادی (حدود یك ماه پس از نگارش رساله‌ی شرح آلات رصد) نوشته و در آن دستگاهی به نام طبق المناطق را كه اختراع خود وی بوده، شرح داده است. با این دستگاه می‌توان محل ماه و خورشید و پنج سیاره‌ی شناخته شده تا آن زمان و نیز فاصله‌ی هر یك از آن‌ها را تا زمین، و برخی پارامترهای سیاره‌ای دیگر را به دست آورد.

6. ذِیْلِ نزهة الحدائق. كاشانی در نیمه‌ی شعبان 829 قمری (22 ژوئن 1426 میلادی) و هنگامی كه در سمرقند اقامت داشته، ده «اِلْحاق» (پیوست) را به نزهة الحدائق افزوده است.

7. تَلْخیصُ المِفْتاح به عربی. این رساله، چنان كه از نامش پیداست گزیده‌ی مفتاح الحساب كاشانی است. كاشانی كار تلخیص را در 7 شعبان 824 قمری (7 اوت 1421 میلادی) به پایان رسانده است. وی در مقدمه‌ی این رساله چنین آورده است: « اما بعد، نیازمندترین بندگان خداوند به بخشایش وی، جمشید ملقب به غیاث، پسر مسعود پزشك كاشانی، پسر محمود، كه خداوند روزگارش را نیكو گرداند، گوید كه چون از نگارش كتابم موسوم به مفتاح الحساب فارغ شدم، آن دسته از مطالب این كتاب را كه دانستن آن‌ها برای نوآموزان واجب است در این مختصر گرد آوردم و آن را تلخیص المفتاح نامیدم.»

8. الرِسالةُ المُحیطیة به عربی. كاشانی این رساله را كه یكی از مهم‌ترین آثار اوست در اواسط شعبان 827 قمری (ژوئیه‌ی 1424 میلادی) به پایان رسانده است. وی در این رساله نسبت محیط دایره به قطر آن، یعنی عدد پی ‌را به دست آورده است.

9. وَتَر و جِیْب. كاشانی این رساله‌ی را درباره‌ی چگونگی محاسبه‌ی جِیب یك درجه ( ) نوشته است. متأسفانه متن اصلی این رساله باقی نمانده اما از شرح‌هایی كه بر آن نوشته‌اند می‌توان به مطالب آن پی برد.

10. زیج تَسْهیلات. كاشانی این اثر را پیش از 830 قمری تألیف كرده است زیرا در مقدمه‌ی مفتاح الحساب از این كتاب نام برده(ص 36 ) ولی تا كنون وجود نسخه‌ای قطعی از آن گزارش نشده است.

مفتاح الحساب

كاشانی كار نگارش مفتاح الحساب را، كه بی‌تردید مهم‌ترین، مفصل‌ترین و برجسته‌ترین كتابِ ریاضیات عملی در دورة اسلامی بشمار می‌آید، در 3 جمادی الاولی سال 830 ‌ قمری برابر با 2 مارس 1427 ‌ میلادی به پایان رسانده و آن را به الغ بیگ هدیه كرده است. اما پیش‌نویس این كتاب را دست كم از 6 سال پیش، یعنی 824 قمری فراهم آورده و در این مدت، مشغول تكمیل و اصلاح آن بوده است. زیرا او در مقدمه‌ی تلخیص المفتاح كه در همین سال نوشته شده، تأكید كرده كه این تلخیص را پس از به پایان رساندن تألیف مفتاح الحساب فراهم آورده است.

برای نشان دادن اهمیت مفتاح الحساب كاشانی نزد شرق شناسان، بویژه محققان اروپایی، در این‌جا به چاپ‌های مختلف متن عربی و ترجمه‌های این اثر اشاره می‌كنیم:

1. در 1864 میلادی فرانتس ووپكه، محقق آلمانی الاصل ساكن فرانسه، بخشی از این كتاب را به فرانسه ترجمه كرد.

2. در 1944 میلادی، پاول لوكی بخش قابل توجهی از مفتاح الحساب را به آلمانی ترجمه و شرح كرد. این ترجمه نیز، همچون ترجمه‌ی رسالة محیطیه ، پس از مرگ لوكی و در سال 1951 میلادی منتشر شد. وی همچنین مقاله‌ی مهمی درباره‌ی روش كاشانی در پیدا كردن ریشه‌ی n ‌اُم اعداد نوشت.

3. در 1951 میلادی نائله رجایی در پایان‌نامه‌ی دوره‌ی دكترای خود در دانشگاه آمریكایی بیروت، با استفاده از مطالب مفتاح الحساب و رسالة محیطیه به بحث درباره‌ی اختراع كسرهای اعشاری توسط كاشانی پرداخت.

4. در همان سال و در همان دانشگاه، عبدالقادر الداخل نیز در پایان‌نامه‌ی دكترای خود روش كاشانی درباره‌ی پیدا كردن ریشه‌ی n ‌اُم در دستگاه شمار شصتگانی ا بررسی كرد.

5. در 1956 میلادی نیز برویس رُزنفلد، آدُلف یوشكِویچ، و سِگال، تصویر یك نسخه‌ی خطی این اثر و نیز تصویر یك نسخه‌ی خطی رساله‌ی محیطیه‌ی را همراه با ترجمه‌ی روسی آن در مسكو به چاپ رساندند.

6. در 1967 میلادی احمد سعید الدمرداش و محمد حمدی الحفنی الشیخ، متن عربی این كتاب را در قاهره به چاپ رساندند. غلط‌های این چاپ حتی از غلط‌های نسخه‌ی خطی چاپ مسكو بیشتر است.

7. در 1977 میلادی نادر النابلسی یك بار دیگر تمامی این كتاب را با حواشی به نسبت سودمند و با دقتی بیشتر از دو مصحح قبلی در دمشق به چاپ رساند.

گفتنی است كه در هیچ یك از ترجمه‌ها یا چاپ‌های یاد شده از نسخه‌ی خطی كتابخانه‌ی ملی ملك، كه كهن‌ترین و بهترین نسخه‌ی موجود مفتاح الحساب به بشمار می‌آید استفاده نشده است.

نظرات دانشمندان معاصر
پاول لوكی، پژوهشگر برجسته‌ی آلمانی كه بیش از هر مورخ دیگری در راه شناساندن اهمیت آثار ریاضی این دانشمند بزرگ به جهان علم كوشش كرده، درباره‌ی آثار كاشانی چنین آورده است: « پس از پژوهش درباره‌ی برخی آثار كاشانی، كه خوشبختانه بیشتر آن‌ها در كتابخانه‌های شرق و غرب موجود است، او را ریاضی‌دانی هوشمند، مخترع، نَقّاد و صاحب افكار عمیق یافتم. كاشانی از آثار ریاضی‌دانان پیش از خود آگاه و بویژه در فن محاسبه و به كار بستن روش‌های تقریبی بسیار آگاه و چیره‌دست بوده است. اگر رساله‌ی محیطیه او به دست ریاضی‌دانان غربی معاصر وی رسیده بود، از آن پس مردم مغرب زمین از بعضی منازعات و تألیفات مبتذل درباره‌ی اندازه‌گیری دایره (=محاسبه‌ی عدد پی) بی‌نیاز می‌شدند. اگر نظریه‌ی واضح و روش علمی وی در مورد شناساندن كسرهای اعشاری انتشار یافته بود، فرانسوا وی‌یِتْ ، اِستِوِن، و بورگی ناچار نمی‌شدند كه یك قرن و نیم پس از كاشانی نیروی فكری و عملی خود را برای از نو یافتن این كسرها به كار اندازند.»

اِدوارد اِستوارت كِنِدی، پژوهشگر برجسته‌ی آمریكایی، كه مدتی نیز در ایران می‌زیست و با زبان فارسی آشنایی دارد درباره‌ی كاشانی چنین گفته است: «پیش از هر چیز باید گفت كه كاشانی حاسبی زبردست بود و در این فن مهارت خارق العاده داشت. و شاهد این مدعا این است كه وی با اعداد شصتگانی خالص به آسانی و روانی حساب می‌كرد. كسرهای اعشاری را اختراع نمود، روش تكراری را در حساب به طور كامل و پیگیر به كار می‌بست. با چیره دستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم می‌نمود كه بتواند حداكثر مقدار خطا را پیش‌بینی كند و در هر جا صحت اعمال را امتحان می‌كرد.»

آدُلف یوشكویچ، پژوهشگر مشهور روسیه در كتاب تاریخ ریاضیات در سده‌های میانه در باره كتاب ارزشمند كاشانی می‌نویسد: «مفتاح الحساب كتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است كه استادانه تألیف شده و مؤلف آنچه را كه طبقات مختلف خوانندگان كتاب بدان نیاز داشته‌اند، در نظر گرفته است. این كتاب از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان تقریباً در همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه یگانه است.»

منبع:جزیره دانش«چكیده‌ كتاب در قلمرو ریاضیات(اهل قلم، چاپ دوم 1382 نویسنده: یونس كرامتی)
پنج شنبه 16/7/1388 - 11:48
هوا و فضا
محققان لابراتوار شبیه ساز مریخ در دانمارک نظریه ای جدید و شگفت انگیز ارائه کرده اند که بر اساس آن سیاره مریخ به تازگی و تحت تاثیر فرایند فرسایشی به رنگ سرخ گراییده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، تا کنون دانشمندان بر این باور بودند رنگ سیاره مریخ تحت تاثیر آب مایع که بیلیونها سال پیش بر سطح سیاره جاری بوده و باعث اکسیده شدن سنگهای سطح سیاره شده به این رنگ گراییده است. اما پس از فرود کاوشگرهای اسپیریت و آپارچونیتی بر روی سطح مریخ در سال 2004 دانشمندان نشانه هایی از مواد معدنی خاصی بر روی این سیاره یافتند که در اثر جریان آب از بین رفته است. به بیانی دیگر غبار سرخ رنگ موجود در سطح مریخ هرگز با آب مایع در تماس نبوده است.

اکنون مطالعات جدید مکانیزمی جدید را به منظور توضیح رنگ سرخ مریخ بدون حضور آب ارائه کرده است. در واقع این مطالعه نشان می دهد مقادیر وسیع غبارهای سرخ رنگ موجود در سیاره مریخ به تازگی بر روی این سیاره به وجود آمده است. بر این اساس ساییده شدن سنگها در اثر فرسایش می تواند مواد معدنی سرخ رنگی به وجود آورد تا رنگ مریخ را به شکل کنونی اش تبدیل سازد.

به منظور آزمایش این نظریه جدید محققان نمونه هایی از ماسه های کوارتزی را در محفظه ای شیشه ای قرار داده و توسط ماشینی که با ایجاد حرکت فرایند بادهای مریخی را شبیه سازی می کرد این نمونه ها را دچار فرسایش کردند. نتیجه این آزمایش نشان داد نیروی وارد شده که با جریان ملایم باد در مریخ برابری می کرد برای ایجاد فرسایش کافی بوده و 10 درصد از دانه های ماسه را طی هفت ماه به ذرات غبار تبدیل می کند.

 

دانشمندان سپس پودر مغناطیسی را به این محفظه افزودند و با ادامه فرایند حرکتی محفظه مشاهده کردند ماسه ها سرخ تر و سرخ تر می شوند. پدیده ای که به اعتقاد محققان می تواند توضیحی مناسب برای سرخ رنگ بودن غبارهای مریخی بدون حضور آب مایع به شمار رود.

زمانی که دانه های ماسه درون محفظه حرکت می کنند، حرارتی به وجود می آید که این حرارت باعث تجزیه برخی پیوندهای شیمیایی شده که در تماس با مواد مغناطیسی ماده ای جدید به نام هماتیت شکل می گیرد، ماده ای که سرخ رنگ بوده و می تواند عاملی قانع کننده برای سرخ بودن رنگ سیاره مریخ به شمار رود.

بر اساس گزارش ای بی سی نیوز، با وجود اینکه تا کنون امکان اثبات وقوع این پدیده بر روی مریخ به وجود نیامده است اما می توان از آن به عنوان توضیحی قانع کننده برای سرخی خاک مریخ در نبود آب مایع یاد کرد. در این صورت به دلیل سرعت بالای رخ دادن این فرایند می توان نتیجه گرفت که سرخی رنگ مریخ پدیده ای جدید است و مریخ از ابتدا به این رنگ نبوده است.

پنج شنبه 16/7/1388 - 11:47
کامپیوتر و اینترنت
مبانی چاپگرهای لیزری

استفاده از الكتریسیته ساكن در تكنولوژی چاپگرهای لیزری، یكی از اصول مهم و اولیه است . الكتریسیته ساكن یك شارژ الكتریكی است كه توسط اشیاء عایق ایجاد می گردد. بدن انسان نمونه ای در این زمینه بوده كه می تواند باعث ایجاد الكتریسیته ساكن گردد. انرژی حاصل از الكتریسیته ساكن باعث ایجاد چسبندگی بین اشیاء می گردد. ( نظیر لباس های داخل یك ماشین خشك كن ). رعد و برق حاصل از یك ابر صاعقه دار نیز حامل الكتریسیته ساكن بوده كه مسیر ابر تا زمین را طی خواهد كرد. شكل زیر عناصر اصلی یك چاپگر لیزری را نشان می دهد.

چاپگر لیزری از پدیده فوق بعنوان یك نوع " چسب موقت " استفاده می نماید. هسته اساسی سیستم فوق ، دستگاهی با نام " نورپذیر " (Photoreceptor) است . ماهیت فیزیكی دستگاه فوق، یك استوانه و یا یك سیلندر است. دستگاه فوق از مواد هادی نور تشكیل شده كه توسط كوانتوم نور تخلیه می گردند. در ابتدا ، استوانه یك شارژ مثبت را از طریق یك سیم حامل جریان الكتریكی (Corona Wire) ، پیدا می كند . همزمان با چرخش استوانه ، چاپگر یك پرتو نور لیزری نازك را بر سطح استوانه بمنظور تخلیه الكتریكی بخش مربوطه ، می تاباند. در ادامه لیزر حروف و تصایر را بر سطح استوانه خواهد نوشت .( یك الگو از شارژ الكتریكی ) . سیستم فوق می تواند با شارژ معكوس هم كار نماید، در این حالت یك شارژ الكترواستاتیك مثبت بر روی یك شارژ منفی بعنوان زمینه در نظر گرفته خواهد شد. شكل زیر استوانه چاپگر لیزری را نشان می دهد.

پس از عملكرد الگوی موردنظر ، چاپگر سطح استوانه را با گرد جوهر ( پودر مشكی رنگ با كیفیت مناسب ) شارژ شده مثبت، می پوشاند. با توجه با اینكه پودر فوق دارای شارژ مثبت است ، تونر به ناحیه تخلیه شده استوانه ( بار منفی ) چسبانده می گردد.( در این حالت شارژ زمینه مثبت نخواهد شد ) . عملیات فوق مشابه نوشتن بر روی سودا و چسباندن آن بر روی سطح مورد نظر است .

پس از چسباندن پودر مورد نظر ، استوانه حول یك كاغذ می چرخد .قبل از اینكه كاغذ زیر استوانه قرار بگیرد ، یك شارژ منفی توسط سیم انتقالی Corona به آن داده می شود. شارژ فوق بمراتب قویتر از شارژ منفی الكترواستاتیك مربوط به تصویر بوده و كاغذ قادر به رها كردن پودر مربوطه خواهد بود. همزمان با حركت كاغذ (با سرعت معادل استوانه) بر روی كاغذ تصویر مربوطه درج خواهد شد. بمنظور ممانعت از چسبیدن كاغذ به استوانه ، بلافاصله پس از درج تصویرعملیات تخلیه شارژ توسط یك سیم Detac corona انجام خواهد شد.

درنهایت ، چاپگر كاغذ را از بین یك Fuser ( یك زوج غلتك گرم ) عبور داده می شود. در حین انجام فرآیند فوق، گردجوهر پاشیده شده در كاغذ تنیده می گردد. غلتك ها باعث حركت كاغذ به سمت سینی خروجی خواهند شد. Fuser باعث گرم شدن كاغذ نیز خواهد شد بهمین دلیل زمانیكه كاغذ از چاپگر خارج می گردد ، داغ است . چه عاملی باعث می شود كه كاغذ سوزانده نگردد؟ مهمترین عامل سرعت است . سرعت حركت كاغذ توسط غلتك ها بگونه ای خواهد بود كه باعث عدم سوختگی كاغذ خواهد شد.

پس از ریختن پودر بر روی كاغذ ، سطح استوانه تحت تاثیر یك لامپ تخلیه قرار می گیرد. این لامپ روشن تمام سطح "نور پذیر " استوانه را تحت تاثیر قرار داده و تصاویر الكتریكی را پاك خواهد كرد. در ادامه سطح استوانه توسط سیم شارژCorna تحت تاثیر شارژ مثبت قرار می گیرد.

كنترل كننده

قبل از انجام هر گونه عملیات توسط چاپگر لیزری ، می بایست صفحه حاوی داده در اختیار آن قرار گرفته و در ادامه در رابطه با نحوه ایجاد خروجی مورد نظر تصمیم گیری می گردد. عملیات فوق بر عهده كنترل كننده چاپگر خواهد بود. كنترل كننده چاپگر بعنوان برد اصلی چاپگر لیزری ایفای وظیفه می نماید. كنترل كننده فوق از طریق یك پورت ارتباطی نظیر : پورت موازی و یا پورت USB با كامپیوتر ارتباط برقرار می نماید. در صورتیكه چاپگر به چندین كامپیوتر متصل باشد ، كاربران متفاوت قادر به ارسال درخواست های چاپ خود خواهند بود. در این حالت كنترل كننده ، هر یك از درخواست های واصله را بصورت جداگانه پردازش خواهد كرد. شكل زیر پورت های متفاوت یك چاپگر لیزری را نشان می دهد.

بمنظور گفتمان بین كنترل كننده و كامپیوتر ، می بایست آنها با یك زبان مشترك صحبت نمایند. در چاپگرهای اولیه ، كامپیوتر یك نوع فایل متنی خاص را بهمراه مجموعه ای از كدهای اطلاعاتی برای چاپگر ارسال می كرد. با توجه به ماهیت چاپگرهای اولیه و محدودیت فونت های موجود ، روش فوق بخوبی تامین كننده نیازهای اطلاعاتی چاپگر بود. امروزه از صدها نوع فونت استفاده می گردد.بدین منظور لازم است كه اطلاعات مورد نیاز چاپگر با استفاده از یك زبان پیشرفته در اختیار آن گذاشته شود. متداولترین زبانهای موجود در این زمینه زبان PCL)Printer Command Language) مربوط به شركت هیولت پاكارد و " پوست اسكریپت " مربوط به Adobe است . زبانهای فوق برای تشریح صفحه از یك نوع بردار استفاده می نمایند. بردار فوق مقادیر ریاضی از اشكال geometric می باشند. ( بصورت مجموعه ای از نقاط نخواهد بود ) چاپگر بردار را اخذ و در ادامه آن را به یك صفحه bitmap تبدیل می نماید.

برخی از چاپگرها از یك دستگاه اینترفیش گرافیكی GDI)Graphical device interface) در عوض PCL استناندارد، استفاده می نمایند. درسیستم فوق ، كامپیوتر بردار مربوط به نقاط را خود ایجاد می نماید، بدین ترتیب كنترل كننده پردازشی در این زمینه را انجام نداده و صرفا " دستورالعمل های نقاط را برای لیزر ارسال می نماید. در اغلب چاپگرهای لیزری ، كنترل كننده می بایست عملیات مربوط به سازماندهی داده های دریافتی از كامپیوتر را خود انجام دهد. اطلاعات فوق شامل : دستورات مربوط به نوع عملیات ، نوع كاغذ ، نحوه برخورد با فونت ها و ... است . كنترل كننده بمنظور انجام عملیات مربوطه بطرز صحیح می بایست اطلاعات فوق را با اولویت درست دریافت نماید.

پس از سازماندهی داده ها ، كنترل كننده عملیات آماده سازی صفحه را آغاز خواهد كرد. تنظیم حاشیه ها ی متن ، سازماندهی كلمات و استقرار تصاویر مورد نظر و ... را انجام داده و ماحصل عملیات فوق ایجاد برداری حاوی نقاط متفاوت است . چاپگر بمنظور چاپ یك صفحه به اطلاعات فوق نیاز خواهد داشت .

در اكثر چاپگرهای لیزری ، كنترل كننده قادر به ذخیره درخواست های مربوط به چاپ در حافظه اختصاصی خود است . با استفاده از ویژگی فوق ، كنترل كننده قادر به استقرار چندین كار در حافظه می باشد ( ایجاد یك صف از كارها ) . پس از استقرار هر درخواست چاپ در حافظه اختصاصی ، امكان چاپ آنها در زمان مربوطه فراهم خواهد شد. در مواردیكه از یك سند می بایست چندین نسخه چاپ گردد ، داده های مربوطه صرفا " یك بار برای چاپگر ارسال و بدین طریق در زمان صرفه جوئی خواهد شد.

لیزر

نقش سیتم لیزر چاپگر در ایجاد خروجی مورد نظر بسیار حائز اهمیت است . در چاپگرهای لیزری قدیمی ، سیستم فوق از عناصر زیر تشكیل شده بود :

· یك لیزر

· یك آیینه قابل حركت

· یك لنز

لیزر داده های مربوط به صفحه را دریافت ( نقاط ) و بر اساس اطلاعات فوق متن و تصویر مورد نطر را ایجاد می كرد. در هر زمان(لحظه) یك خط افقی چاپ می گردید. همزمان با حركت پرتو های نور بر روی استوانه ، لیزر یك پالس نوری برای هر یك از نقاط مورد نظر جهت چاپ را منعكس می نمود. برای فضا های خالی پالسی تولید نمی گردید. لیزر نقشی در حركت پرتو های نور نداشته و باعث تابش نور از طریق یك آیینه قابل حركت است. همزمان با حركت آیینه ، توسط مجموعه ای از لتزها نور تابانده می گردید.با نتظیم فاصله بین آیینه و نقاط در زمان تابش نور ، از بهمم ریختگی تصویر پیشگیری بعمل می آمد.

دستگاه لیزری صرفا " در جهت افقی حركت می كرد.پس از پیمایش افقی ، چاپگر استوانه مربوطه را حركت داده تا زمینه ایجاد خط بعدی توسط دستگاه لیزر فراهم گردد.

برخی از چاپگرهای لیزری از مجموعه ای دیود نوری (LED) برای نوشتن محتویات صفحه استفاده می نمایند. هر یك از نقاط دارای نور اختصاصی خود خواهد بود. چاپگرهای با تكنولوژی فوق نسبت به چاپگرهائی كه از دستگاه لیزری استفاده می نمایند ، دارای قیمت ارزان تری می باشند.

تونر

یكی از مهمترین شاخص های یك چاپگر لیزری ، تونر است . تونز یك نوع پودر الكتریكی شارژ شده بوده كه دارای دو عنصر اصلی : رنگ دانه و پلاستیك است . رنگ دانه ها تامین كننده رنگ مورد نیاز می باشند ( در چاپگرهای تك رنگ ، رنگ فوق مشكی است ) .رنگ دانه ها با پلاستیك آمیخته شده اند. بدین ترتیب زمانیكه تونر از بین غلتك های داغ عبور می نماید ، گداخته خواهند گردید.

پودر در یك toner hopper ( یك محفظه كوچك در داخل یك روكش قابل حركت ) ذخیره می گردد. چاپگر تونر مورد نیاز خود را از طریق devloper unit ( تامین كننده دانه ) از محفظه دریافت می دارد. developer ، یك مجموعه از دانه های مغناطیسی با شارژ منفی است . دانه های فوق به یك پاك كن فلزی قابل چرخش ، متصل خواهند شد. با حركت میله فوق دانه هایمغناطیسی در محفظه گفته شده قرار خواهند گرفت . با توجه به اینكه دانه های مغناطیسی دارای شارژ منفی می باسند ، تامین كننده دانه ها ، دانه های مثبت تونر را جمع آوری خواهد كرد.درادامه پاك كن، ذرات را تمیز و آنها را برای استوانه ارسال می دارد. تصاویر الكترواستاتیك دارای شارژ منفی قویتر نسبت به تامین كننده دانه ها بوده و استوانه شامل ذرات چسبانده شده را از خود دور می نماید. در ادامه استوانه در طول كاغذ حركت و بموازات آن كاغذ تحت تاثیر یك میدان قرار گرفته( یك سیم detac corona ) و تخلیه الكتریكی می گردد.در وضعیت فوق تنها عاملی كه باعث نگهداری تونر بر سطح كاغذ می گردد ، نیروی جاذبه است .بمنظور چسباندن تونر بر روی سطح كاغذ ، می بایست كاغذ از طریق غلتك های داغ بحركت درآید. در اغلب چاپگرها ، Toner hopper ، developer,drum assembly در یك كارتریج قابل تعویض ( مشابه شكل زیر ) قرار می گیرند.

مزایای یك چاپگر لیزری

مهمترین مزایای چاپگرهای لیزری : سرعت ، دقت و مقرون بصرفه بودن است . یك لیزر فادر به حركت بسیار سریع بوده و طبیعی است سرعت نوشتن آن بمراتب بیشتر از چاپگرهای جوهر افشان باشد. چاپگرهای لیزری بمراتب گرانتر نسبت به چاپگرهای جوهرافشان می باشند. در مقابل پودر مصرفی آنها زیاد گران نبوده و هزینه نگهداری آنان بالا نخواهد بود.

چاپگرهای رنگی

در ابتدا اغلب چاپگرهای لیزری بصورت تك رنگ ( سیاه رنگ نوشته و سفید رنگ كاغذ ) بودند. امروزه چاپگرهای لیزری رنگی نیز متداول و توسط تولیدكنندگان متفاوت عرضه شده اند. عملكرد چاپگرهای رنگی در اكثر موارد مشابه چاپگرهای سیاه و سفید است . یكی از تفاوت های عمده چاپگرهای رنگی با سیا و سفید نحوه انجام فرآیند چاپ با توجه به ماهیت رنگی بودن آنان است . چاپگرهای رنگی برای انجام فرآیند مربوطه از چهار فاز متفاوت استفاده می نمایند. در هر فاز یكی از رنگ های فیروزه ای ( آبی ) ، سرخابی ( قرمز ) ، زرد وسیاه استفاده می گردد. با تركیب چهار رنگ فوق مجموعه ای گسترده از رنگ ها بوجود می آید. برخی از چاپگرها دارای چهار تونر و developer unit مجزا بر روی یك چرخ دوار می باشند. برخی دیگر از چاپگرها برای هر یك از رنگ ها، از دستگاه های لیزر ، استوانه و تونر مجزا استفاده می نمایند. شكل زیر یك نمونه چاپگر لیزر رنگی را نشان می دهد.
پنج شنبه 16/7/1388 - 11:46
دانستنی های علمی
مرکز نروبیولوژی حافظه و یادگیری در دانشگاه کالیفرنیا بر روی چهار فرد که دارای ابر حافظه هستند مطالعه کرده و اطلاعات شگفت انگیزی را از توانایی های این افراد به دست آورده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، شاید تصور خواندن کامل این مطلب و به یاد سپردن تمامی جزئیات آن به صورت دقیق امری غیر ممکن به نظر بیاید اما می توان انجام چنین کاری را به راحتی به افرادی که از ابر حافظه اتوبیوگرافیکی برخوردارند نسبت داد.

البته این نوع از حافظه برای دارندگان آن یک مشکل به شمار می رود و نه یک توانایی. حافظه این افراد مانند دیسک سخت یک رایانه هر نوع اطلاعاتی را از قبیل تاریخها، نامها، شماره های اعتباری و بسیاری از اطلاعات جزئی روزانه دیگر به ثبت می رساند.

تا کنون تنها چهار فرد با ابر حافظه اتوبیوگرافیک به تایید رسیده اند و احتمال وجود افرادی که تا کنون ناشناخته باقی مانده اند نیز وجود دارد. مرکز نروبیولوژی حافظه و یادگیری در دانشگاه کالیفرنیا بر روی این چهار نفر مطالعاتی را انجام داده است.

"باب پاترلا" با توانایی خارق العاده در به یاد آوردن تمامی وقایع و رویدادهای ورزشی

به گزارش مهر، "باب پاترلا" یکی از این چهار نفر است که می تواند تمامی شماره های موجود در تلفن همراهش را به یاد بیاورد اما توانایی خارق العاده وی در به یاد آوردن تمامی وقایع و رویدادهای ورزشی نسبت به دیگر توانایی های وی بسیار شگفت انگیزتر است.

با دادن یک تاریخ به وی برای مثال 30 مارچ 1981 "پاترلا" نه تنها خواهد گفت که این تاریخ، تاریخ ترور ریگان بوده است بلکه نتیجه بازی تیمهای ایندیانا و کارولینای شمالی را نیز در رقابتهای NCAA اعلام خواهد کرد.

همچنین با نشان دادن یک تک فریم از بازی تیم مورد علاقه "پاترلا" وی می تواند زمان دقیق برگزاری بازی، تاریخ دقیق و نتیجه نهایی بازی را اعلام کند.

بر اساس گزارش ای بی سی، پاترلا تمامی لحظات زندگی خود به جز دو سالگرد تولدش از سن پنج سالگی را به یاد دارد.

وی کد تمامی کارتهای بانکی و شماره تلفن تمامی افرادی که می شناسد را به یاد دارد به همین دلیل دفتر تلفن تلفن همراه وی همیشه خالی است.  

"ژیل پرایس"؛ زنی که نمی تواند فراموش کند

"ژیل پرایس" دومین فرد دارای ابر حافظه در جهان از این توانایی خود به عنوان هدیه ای دائمی، غیر قابل کنترل و کاملا خسته کننده یاد می کند.

وی اولین فردی است که توانایی اش کشف شد و به تازگی شرح حالی از زندگی خود تحت عنوان "زنی که نمی تواند فراموش کند" منتشر کرده است.

"پرایس" تمامی جزئیات زندگی اش را از سن 14 سالگی به بعد به یاد می آورد و ابر حافظه اش را به دوربین فیلمبرداری تشبیه می کند که همواره در کنارش بوده است.

وی در یک مدرسه مشغول به کار است و از اینکه نمی تواند خاطرات دردناک زندگیش را فراموش کند بسیار ناراحت است.

"برد ویلیامز" با توانایی معرفی تمامی برندگان جوایز اسکار را در زمینه ها و دوره های مختلف

"برد ویلیامز" مجری رادیویی در ویسکونزین است که از داشتن ابر حافظه اش بسیار راضی و خوشحال است و علاوه بر حوادث مهم ورزشی و سیاسی قادر است اسامی تمامی برندگان جوایز اسکار را در زمینه های مختلف در تمامی دوره های برگزاری این مراسم نام ببرد.

با وجود این توانایی ها وی معتقد است تفاوتی با مردم عادی ندارد و توانایی خود را خارج از روال طبیعی زندگی نمی بیند.

"ریک بارون"دارای مغزی همچون دیسک سخت

به گزارش مهر، "ریک بارون" چهارمین دارنده ابر حافظه در جهان پس از خواندن مطلبی درباره ژیل پرایس خود را به مرکز مطالعاتی دانشگاه کالیفرنیا معرفی کرد.

وی از سن 11 سالگی تمامی لحظات زندگیش را به یاد داشته و با کمک این توانایی توانسته در بسیاری از مسابقات کوچک و روزمره برنده شود. 

بر اساس گزارش یو اس ای تودی، مغز بارون خصوصیاتی مانند یک دیسک سخت دارد زیرا تمامی اطلاعات را دسته بندی و سازمان دهی می کند.

پنج شنبه 16/7/1388 - 11:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته