• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 278
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3952روز قبل
داستان و حکایت

من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
… تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدزسه کنار خیابان آدامس میفروخت

معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است
شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود

معلم آن روز او را تنبیه کرد
بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد
هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت و علم
گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار
توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن
بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش
بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید

سال های آخر دبیرستان بود
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده

من باید بیشتر درس می خواندم دنبال کلاس های تقویتی بودم
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد
او اما نه انگیزه داشت نه پول، درس را رها کرد و دنبال کار می گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود

من آن روز خوشحال تر از آن بودم
که بخواهم به این فکر کنم که کسی کسی را کشته است
تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه
آن را به به کناری انداختی
او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه
برای اولین بار بود در زندگی اش
که این همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتایج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی، همان آرزوی دیرینه ی پدرت
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود

وقت قضاوت بود
جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند

من خوشحال بودم که که مرا تحسین می کنند
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند

زندگی ادامه دارد …
هیچ وقت پایان نمی گیرد …

من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است!!!
تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است!!!
او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من ، تو ، او
هیچگاه در کنار هم نبودیم
هیچگاه یکدیگر را نشناختیم

اما من و تو اگر به جای او بودیم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟!!!

 منبع : سایت بیخیال

سه شنبه 11/4/1392 - 10:4
شعر و قطعات ادبی
می دانی ... ؟ ،
این بهارها فقط می آیند ... ،
آغاز ِ شان امّا با آمدن ِ توست ...
چهارشنبه 29/3/1392 - 17:45
سخنان ماندگار

 

At least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند

 

At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند

 

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که میخواهد دقیقاً مثل تو باشد

 

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don"t like you
یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود،

حتی کسانی که ممکن است تو را دوست نداشته باشند

 

 

 

Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به تو فکر میکند

 

You are special and unique, in your own way
 
تو در نوع خود استثنایی و بی نظیر هستی

 

Someone that you don"t know even exists, loves you
یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی اطلاع هستی

 

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام میدهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود

 

When you think the world has turned it"s back on you, take a look
you most likely turned your back on the world
وقتی خیال میکنی که دنیا به تو پشت کرده، یه خرده فکر کن،

شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده ای

 

 

Always tell someone how you feel about them
you will feel much better when they know
همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن،

وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه میشوند احساس بهتری خواهی داشت

 

 

If you have great friends, take the time to let them know that they are great
وقتی دوستان فوق العاده ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق العاده هستند

 

دوشنبه 27/3/1392 - 17:36
طنز و سرگرمی

 

شعر شعر طنز گل آقا در مورد گرانیمورد گرانی     

از نو، همه اجناس به بازار گران شد

گردید گران، آن چه که ده بار گران شد

کالای به دکان و توی حجره و پستو هم

 جنس تلنبار به انبار گران شد 

پوشاک گران گشت به مانند خوراکی

دارو ز برای من بیمار گران شد

نان گشته سبک وزن، که یک نوع گرانی است

بر گرده ما بار، به تکرار گران شد! 

آن سبزی از شام بجا مانده که بوده است

در روز مرا قاتق ناهار گران شد

گر گوجه فرنگی است گران جای عجب نیست

چون مال فرنگ است به ناچار گران شد

 هرگز نشنیدیم شود اندکی ارزان

هرچیز که هر روز به خروار گران شد

می‌گفت چنین با خر خود مرد دهاتی

ای خر، ز برای تو هم افسار گران شد

امسال مرو نیز ز دست ای کت و شلوار

یکسال بمان، چون کت و شلوار گران شد

 

 

*********** 

گل آقا. شماره 84? تابستان 1371

شنبه 7/11/1391 - 13:20
سخنان ماندگار

 

 

اسماعیل تو کیست؟ چیست؟

 

 

و اکنون در منا‌یی: ابراهیمی، و اسماعیل‌ات را به قربانگاه آورده‌ای؛

 

اسماعیل تو کیست؟   

 

چیست؟   

 

مقامت؟

 

 

 آبرویت؟ موقعیت، شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانی‌ات؟ زیبایی‌ات؟ ...   

 

من چه می‌دانم. این را تو خود می‌دانی، تو خود آن را، او را، هر چه هست و هر که هست، باید به منی آوری و برای قربانی، انتخاب کنی؛

 

من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم:

 

آنچه تو را در راه ایمان، ضعیف می‌کند، آنچه تو را در رفتن، به ماندن می‌خواند؛

 

آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می‌افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به فرار می‌خواند، آنچه تو را به توجیه و تأویل‌های مصلحت‌جویانه می‌کشاند و عشق به او کور و کرت می‌کند؛ ابراهیمی و ضعف اسماعیلی‌ات تو را بازیچه ابلیس می‌سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی‌ات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش از بلندی فرود می‌آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم‌وارت را از دست می‌دهی؛

 

او اسماعیل تو است، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع و حتی یک نقطه ضعف!

 

 

اسماعیلِ ابراهیم، پسرش بود!

 

علی شریعتی، حج، م.آ. 6، صص 145-146
شنبه 2/10/1391 - 16:7
دعا و زیارت

 

علت نامگذارى ماه صفر

  راسخون : ماه صفر دومین ماه قمری است که برای آغاز آن اعمالی ذکر شده از جمله نماز، روزه و خواندن قرآن .

در نامگذارى این ماه دو جهت ذکر شده است، یکی اینکه از "صُفْرَة(زردى)" گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردى برگ درختان بوده است.

دلیل دیگر اینکه از "صِفْر(خالى)" گرفته شده، زیرا مردم پس از پایان ماههاى حرام، روانه جنگ مى شدند و شهرها خالى مى شد.

این ماه، معروف به نحوست است. از پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر چنین نقل شده است: هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او مى دهم.

اعمال مشترک اول هر ماه

دعا

در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.

بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى 43 «صحیفه سجادیه» است.

قرآن

خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».

روزه

از أمورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى» در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.

نماز

شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.

روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
يکشنبه 26/9/1391 - 12:28
قرآن

 

پس درحالى كه زكریّا در محراب به نماز ایستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به (فرزندى به نام) یحیى بشارت مى‏دهد كه تصدیق كننده‏ى (حقّانیت) كلمة اللّه (حضرت مسیح) است و سیّد و سرور، و خویشتن‏دار (از زنان) و پیامبرى از صالحان است.

 سوره آل عمران  آیه 39 

 

 اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! در حال مستى به نماز نزدیك نشوید، تا آنكه بدانید چه مى‏گویید. و نیز در حال جنابت نزدیك (مكان) نماز، (مسجد) نشوید، مگر به طور عبورى (و بى‏توقّف) تا اینكه غسل كنید. و اگر بیمار یا در سفر بودید، یا یكى از شما از جاى گودى (كنایه از قضاى حاجت) آمد، یا تماسى (و آمیزش جنسى) با زنان داشتید و (در این موارد) آب نیافتید، پس بر زمین (و خاك) پاك و دلپسندى تیمّم كنید، (دو كف دست بر خاك زنید) آنگاه صورت و دست‏هایتان را مسح كنید، همانا خداوند، بخشنده و آمرزنده است.

 سوره نساء آیه 43 

 

 آیا نمى‏نگرى كسانى را كه (پیش از هجرت) به آنان گفته شد (اكنون) دست نگهدارید و نماز به پا دارید و زكات بپردازید. لیكن چون جهاد (در مدینه) بر آنان مقرّر شد، گروهى از آنان از مردم (مشرك مكّه) چنان مى‏ترسیدند كه گویا از خدا مى‏ترسند، بلكه بیش از خدا (از كفّار مى‏ترسیدند) و (از روى اعتراض) گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب كردى؟ چرا ما را تا سرآمدى نزدیك (مرگ طبیعى) مهلت ندادى؟ بگو: برخوردارى دنیا اندك و ناچیز است و براى كسى كه تقوا پیشه كند آخرت بهتر است، و به اندازه‏ى رشته‏ى میان هسته خرما، به شما ستم نخواهد شد. 

سوره نساء آیه 77  

 

و هرگاه كه در زمین سفر كنید، گناهى بر شما نیست كه نماز را كوتاه كنید، اگر بیم دارید كه كافران به شما آزار و ضرر رسانند. همانا كافران همواره دشمن آشكار شمایند. 

سوره نساء آیه 101  

 

(اى پیامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در میان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بایستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده كردند (قیام نمایند و ركعت دوّم را فرادى‏ انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه دیگر كه نماز نخوانده‏اند (از ركعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسایل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، كافران دوست دارند كه شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شوید تا یكباره بر شما حمله آورند، و اگر از باران رنجى به شما رسید یا بیمار و مجروح بودید، گناهى بر شما نیست كه سلاحهایتان را بر زمین بگذارید و (فقط) وسایل دفاع با خود داشته باشید. همانا خداوند براى كافران عذابى خواركننده فراهم كرده است.

 سوره نساء آیه 102 

 

 پس چون نماز را به پایان بردید، خداوند را در (همه) حال ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده یاد كنید، پس هرگاه آرامش یافتید (و حالت خوف تمام شد) نماز را (بصورت كامل) برپا دارید. همانا، نماز بر مؤمنان در وقت‏هاى معیّن واجب شده است. 

سوره نساء آیه 103  

 

همانا منافقان با خدا مكر و حیله مى‏كنند در حالى كه خداوند (به كیفر عملشان) با آنان مكر مى‏كند. و هرگاه به نماز برخیزند با كسالت برخیزند، آن هم براى خودنمایى به مردم و خدا را جز اندكى یاد نمى‏كنند. 

سوره نساء آیه 142

 

شنبه 1/11/1390 - 16:57
قرآن

_(متّقین) كسانى هستند كه به غیب ایمان دارند و نماز را به پاى مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم، انفاق مى‏كنند. 

 سوره بقره آیه 3

******* 

و نماز را بپادارید و زكات را بپردازید و همراه با ركوع كنندگان، ركوع نمایید.

 

 سوره بقره آیه 43

******* 

 و با مردم، به زبان خوش سخن بگویید و نماز را برپاى دارید و زكات بدهید. 

 سوره بقره آیه 83 

******* 

و نماز را برپا دارید و زكات را پرداخت نمایید.

 سوره بقره آیه 110 

******* 

... مردم قرار دادیم (وگفتیم:) از مقام ابراهیم، جایگاهى براى نماز انتخاب كنید و به ابراهیم واسماعیل تكلیف كردیم كه ... 

سوره بقره آیه 125 

******* 

... وخدا هرگز ایمان شما را (كه سابقاً به سوى بیت‏المقدّس نماز خوانده‏اید،) ضایع نمى‏گرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است. 

سوره بقره آیه 143

 ******* 

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگیرید، همانا خداوند با صابران است. 

سوره بقره آیه 153 

******* 

نیكى (تنها) این نیست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب بگردانید، بلكه نیكوكار كسى است كه به خدا و روز قیامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال (خود) را با علاقه‏اى كه به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و در راه‏ماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زكات را بپردازد، و آنان كه چون پیمان بندند، به عهد خود وفا كنند و آنان كه در (برابر) سختى‏ها، محرومیّت‏ها، بیمارى‏ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى‏دهند، اینها كسانى هستند كه راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اینان همان پرهیزكارانند. 

سوره بقره آیه 177

 ******* 

بر انجام همه‏ى نمازها و(خصوصاً) نماز وسطى (ظهر)، مواظبت كنید و براى خدا خاضعانه بپاخیزید. 

 سوره بقره آیه 238 

******* 

پس اگر (از دشمن یا خطرى) بیم داشتید، پیاده یا سواره (به هر شكل كه مى‏توانید نماز گزارید) و آنگاه كه ایمن شدید خدا را یاد كنید، همانگونه كه آنچه را نمى‏توانستید بدانید به شما آموخت.  

سوره بقره آیه 239 

******* 

همانا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى نیكو انجام داده‏اند و نماز برپا داشته و زكات پرداخته‏اند، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مى‏شوند.

 

 

 

سوره بقره آیه 277

 

  ******* 

 

چهارشنبه 28/10/1390 - 16:57
شعر و قطعات ادبی

 

یك شبی مجنون نمازش را شكست

بی وضو در كوچه لیلا نشست

عشق آنشب مست مستش كرده بود

فارغ از جام الستش كرده بود..!

گفت یارب ازچه خوارم كرده ای ؟

بر صلیب عش دارم كرده ای ؟

خسته ام زین عشق دل خونم نكن

منكه مجنونم ،‌ تو مجنونم نكن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ... من نیستم !!

گفت : ای دیوانه لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلی ساختی

من كنارت بودم و نشناختی ..

***

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یكجا باختم

كردم آواره ی صحرا نشد

گفتم عاقل میشوی اما نشد

سوختم در حسرت یك یاربت

غیر لیلا برنیامد از لبت

روزو شب او را صدا كردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی

حال ، این لیلا كه خوارت كرده بود

درس عشقش بیقرارت كرده بود

مرد راهش با تا شاهت كنم

صد چو لیلا كشته ، در راهت كنم

###########################

 

دوستدار همه شما ............ * پارس پژوهش* 

 

يکشنبه 18/10/1390 - 16:41
سخنان ماندگار

امام على (علیه‏السلام) فرمودند:


اَلنَّفْسُ مَجْبولَةٌ عَلى سوءِ الاَْدَبِ وَ الْعَبْدُ مَأمورٌ بَمُلازَمَةِ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ النَّفْسُ تَجرى [بِطَبعِها] فى مَیَدانِ المُخالَفَةِ وَ الْعَبْدُ یَجْهَدُ بِرَدِّها عَنْ سوءِ الْمُطالَبَةِ فَمتى اَطْلَقَ عِنانَها فَهُوَ شَریكٌ فى فَسادِها وَ مَنْ اَعانَ نَفْسَهُ فى هَوى نَفسِهِ فَقَدْ اَشْرَكَ نَفْسَهُ فى قَتْلِ نَفْسِهِ؛


نفس آدمى بر بى‏ادبى سرشته شده است و بنده فرمان دارد كه پایبند ادب نیكو باشد. نفس آدمى با طینت خود در میدان مخالفت مى‏تازد و بنده مى‏كوشد آن را از خواسته ناروایش برگرداند، پس هرگاه عنان نفس را رها سازد، شریك تبهكارى اوست و هر كس نفس خود را در خواهش‏هایش یارى رساند، در قتل خود همدستِ نفس شده است.

 

**********************

شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج20، ص 304، ح483

سه شنبه 13/10/1390 - 10:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته