• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 278
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3949روز قبل
سخنان ماندگار

 

* دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم …

* انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد!

* شاید بتوانی کسی را که خواب است بیدار کنی اما کسی که خود را به خواب زده هرگز!

* هنر پیش از آنکه دو بال برای پرواز به آدم بدهد، اغلب دو پای او را نیز می شکند!

* حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی‌بخش است!

* این یکی از تضادهای زندگی ماست که آدم همیشه کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.

* زندگی در کلوز آپ (نمای نزدیک) تراژدی و غم انگیز است و در لانگ شات (نمای دور) کمدی و خنده دار!

* حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند!

* اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم ناراحت نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.

* انسانها بسیار می اندیشند و کمتر احساس می کنند. ما بیشتر از تکنولوژی، نیاز به انسانیت داریم، بیشتر از نبوغ و هوش، نیاز به رأفت و مهربانی داریم، چرا که بدون مهربانی و انسانیت زندگی پر از خشونت و از دست رفتنی هاست …

 

-------  چارلی چاپلین --------     

يکشنبه 16/5/1390 - 17:44
قرآن
 

در قرآن 17 بار سخن از حضرت آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده.[1] در این جا به بخشی از زندگی ایشان كه در قرآن آمده با توجه به روایات و گفتار مفسران، اشاره می‌كنیم:

خبر از آفرینش خلیفه خدا به فرشتگان

خداوند اراده كرد تا در زمین خلیفه و نماینده‌ای كه حاكم زمین باشد قرار دهد، چرا كه خداوند همه چیز را برای انسان آفریده است.[2] موقعیت و لیاقت انسان را به گونه‌ای قرار داده تا بتواند به عنوان نماینده خدا در زمین باشد.

خداوند قبل از آن كه آدم ـ علیه السلام ـ پدر انسانها را به عنوان نماینده خود در زمین بیافریند، این موضوع بسیار مهم را به فرشتگان خبر داد. فرشتگان با شنیدن این خبر سؤالی نمودند كه ظاهری اعتراض گونه داشت و عرض كردند:

«پروردگارا!‌ آیا كسی را در زمین قرار می‌دهی كه:

1. فساد به راه می‌اندازد؛

2. و خونریزی می‌كند؛

این ما هستیم كه تسبیح و حمد تو را به جا می‌آوریم، بنابراین چرا این مقام را به انسان گنهكار می‌دهی نه به ما كه پاك و معصوم هستیم؟»

خداوند در پاسخ آنها فرمود: «من حقایقی را می‌دانم كه شما نمی‌دانید».[3]

خداوند همه حقایق، اسرار و نامهای همه چیز (و استعدادها و زمینه‌های رشد و تكامل در همه ابعاد) را به آدم ـ علیه السلام ـ آموخت. و آدم ـ علیه السلام ـ همه آنها را شناخت.

آن گاه خداوند آن حقایق و اسرار را به فرشتگان عرضه كرد و در معرض نمایش آنها قرار داد و به آنها فرمود: «اگر راست می‌گویید كه لیاقت نمایندگی خدا را دارید نام اینها را به من خبر دهید، و استعداد و شایستگی خود را برای نمایندگی خدا در زمین، نشان دهید.»

فرشتگان (دریافتند كه لیاقت و شایستگی، تنها با عبادت و تسبیح و حمد به دست نمی‌آید، بلكه علم و آگاهی پایه اصلی لیاقت است از این رو) با عذرخواهی به خدا عرض كردند: «خدایا! تو پاك و منزّه هستی، ما چیزی جز آن چه تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم، تو دانا و حكیم می‌باشی».[4]

به این ترتیب فرشتگان كه به لیاقت و برتری آدم ـ علیه السلام ـ نسبت به خود پی‌برده و پاسخ سؤال خود را قانع كننده یافتند، به عذرخواهی پرداخته، و دریافتند كه خداوند می‌خواهد انسانی به نام آدم ـ علیه السلام ـ بیافریند كه سمبل رشد و تكامل، و گل سرسبد موجودات است، و ساختار وجودی او به گونه‌ای آفریده شده كه لایق مقام نمایندگی خدا است.

آفرینش آدم، و نگاه او به نورهای اشرف مخلوقات

آدم از دو بعد تشكیل شده، جسم و روح. خداوند نخست جسم او را آفرید، سپس روح منسوب خود را در او دمید،‌و به صورت كامل او را زنده ساخت.

از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی كه درباره چگونگی آفرینش انسان آمده به خوبی استفاده می‌شود كه انسان در آغاز، خاك بوده است،[5] سپس با آب آمیخته شده است و به صورت گِل درآمده است،[6] و بعد به گل بدبو (لجن) تبدیل شده،[7] سپس حالت چسبندگی پیدا كرده،[8] سپس به حالت خشكیده درآمده و هم چون سفال گردیده است.[9]

فاصله زمانی این مراحل كه چند سال طول كشیده، روشن نیست.

این قسمت نشان دهنده مراحل تشكیل جسم آدم است، كه همچنان تكمیل شد تا به صورت یك جسد كامل درآمد.

در كتاب ادریس[10] آمده: روزی حضرت ادریس پیامبر، به یاران خود رو كرد و گفت: روزی فرزندان آدم در محضر او پیرامون بهترین مخلوقات خدا به گفتگو پرداختند، بعضی گفتند: او پدر ما آدم ـ علیه السلام ـ است، چرا كه خداوند او را با دست مرحمت خود آفرید، و روح منسوب به خود را در او دمید، و به فرمان او، فرشتگان به عنوان تجلیل از مقام آدم ـ علیه السلام ـ، او را سجده كردند، و آدم را معلم فرشتگان خواند، و او را خلیفه خود در زمین قرار داد، و اطاعت او را بر مردم واجب نمود.

جمعی گفتند: نه بلكه بهترین مخلوق خدا فرشتگانند كه هرگز نافرمانی از خدا نمی‌كنند، و همواره در اطاعت خدا به سر می‌برند، در حالی كه حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و همسرش بر اثر ترك اَوْلی از بهشت اخراج شدند، گرچه خداوند توبه آنها را پذیرفت و آنان را هدایت كرد، و به ایشان و فرزندان با ایمانشان وعده بهشت داد.

گروه سوم گفتند: بهترین خلق خدا جبرئیل است كه در درگاه خدا امین وحی می‌باشد. گروه دیگر سخن دیگر گفتند. گفتگو به درازا كشید تا این كه حضرت آدم ـ علیه السلام ـ در آن مجلس حاضر شد و پس از اطلاع از ماجرا، چنین فرمود:

ای فرزندانم! آن طور كه شما فكر می‌كنید نادرست است. هنگامی كه خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید، بلند شده و نشستم. همین طور كه به عرش خدا می‌نگریستم، ناگهان پنج نور بسیار درخشان را دیدم. غرق در پرتو انوار آنها شدم و از خداوند پرسیدم این پنج نور كیستند؟ خداوند فرمود: «این پنج نور، نورهای اشرف مخلوقات، باب‌ها و واسطه‌های رحمت من هستند، اگر آنها نبودند تو و آسمان و زمین و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمی‌آفریدم.»

پرسیدم: خدایا نام اینها چیست؟ فرمود: به عرش بنگر. وقتی به عرش نگاه كردم، این نامها را مشاهده نمودم: «بارقلیطا، ایلیا، طیطه، شَبَر، شُبَیر» (كه به زبان سریانی است، یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ) بنابراین برترین مخلوقات این پنج تن هستند.[11]

فرشتگان و سجده بر آدم ـ علیه السلام

مراحل جسمی آدم ـ علیه السلام ـ او را به مقامی نرسانید كه لیاقت یابد و به عنوان گل سرسبد موجودات و مسجود فرشتگان، معرفی شود. مرحله تكاملی بشر به آن است كه روح انسانی از جانب خدا به او دمیده گردد، دراین صورت است كه آدم در پرتو آن روح ویژه انسانی، لیاقت و استعداد فوق العاده پیدا می‌كند، و خداوند به فرشتگان فرمان می‌دهد كه به عنوان تكریم و تجلیل از مقام آدم ـ علیه السلام ـ او را سجده كنند، یعنی خدا را سجده شكر بجا آورند كه چنین موجود ممتازی را آفریده است.

خداوند به فرشتگان خطاب نمود و فرمود: «من بشری از گل می‌آفرینم، هنگامی كه آن را موزون نمودم و از روح خودم در آن دمیدم بر آن سجده كنید.»[12]

بنابراین سجده فرشتگان به خاطر آن روح ویژه‌ای بود كه خداوند در كالبد بشر دمید، و چنین روحی، به آدم لیاقت داد تا نماینده خدا در روی زمین شود.

آدم دارای دو بُعد است: جسم و روح انسانی. جسم او به حكم مادی بودنش، او را به امور منفی دعوت می‌كرد و روح او به حكم ملكوتی بودنش او را به امور مثبت فرامی‌خواند.

فرشتگان جنبه‌های مثبت آدم ـ علیه السلام ـ را بر اساس فرمان خدا، دیدند، و بدون چون و چرا آدم را سجده كردند، یعنی در حقیقت خدا را در راستای تجلیل از آدم سجده نمودند.[13]

ولی ابلیس جنبه منفی آدم، یعنی جسم او را مورد مقایسه قرار داد، و از سجده كردن آدم خودداری نمود، و فرمان خدا را انجام نداد.

درست است كه سجده بر آدم ـ علیه السلام ـ واقع شده و آدم ـ علیه السلام ـ قبله این سجده قرار گرفت. ولی همه انسانها در این افتخار شركت دارند، چرا كه لیاقت و استعدادهای ذاتی آدم موجب چنین تجلیلی از مقامش گردید، و چنین لیاقتی در سایر انسانها نیز وجود دارد.

از این رو در روایات معراج نقل شده: در یكی از آسمانها، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به جبرئیل فرمود: «جلو بایست تا همه ما و فرشتگان به تو اقتدا كنیم.»

جبرئیل پاسخ داد: «از آن هنگام كه خداوند به ما فرمان داد تا آدم را سجده كنیم، بر انسانها پیشی نمی‌گیریم، و امام جماعت آنها نمی‌شویم».

و نیز هنگامی كه آدم ـ علیه السلام ـ از دنیا رفت، فرزندش «هِبَهُ الله» به جبرئیل گفت: «جلو بایست و بر جنازه آدم ـ علیه السلام ـ نماز بخوان». جبرئیل در پاسخ گفت: «ای هِبَهُ الله! خداوند به ما فرمان داد تا آدم را در بهشت سجده كنیم، بنابراین برای ما روا نیست كه امام جماعت یكی از فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ قرار گیریم.»[14]

تكبر و سركشی ابلیس

ابلیس گرچه فرشته نبود[15] ولی از عابدان ممتاز خدا با نام «حارث» در میان كرّوبیان و فرشتگان، به عبادت خدا اشتغال داشت، و به فرموده حضرت علی ـ علیه السلام ـ، «او شش هزار سال خدا را عبادت نمود، كه معلوم نیست از سالها دنیا است یا سالهای آخرت، در عین حال لحظه‌ای تكبر، همه عبادت او را پوچ و نابود ساخت».[16]

همه فرشتگان فرمان حق را به طور سریع اجرا كردند، ولی ابلیس بر اثر تكبر، از سجده نمودن خودداری ورزید، و در صف كافران قرار گرفت.[17]

مطابق آیه 34 بقره، ابلیس در این نافرمانی، مرتكب سه انحراف و خلاف شد:

1. خلاف عملی: چنان كه تعبیر به «اَبی» (سركشی كرد) بیانگر آن است، كه موجب فسق او شد.

2. خلاف اخلاقی: چنان كه تعبیر به «اِستَكْبَرَ» (تكبیر ورزید) حاكی از آن است كه موجب خروج او از بهشت، و داخل شدنش به دوزخ گردید.

3. خلاف عقیدتی، كه با مقایسه كبر آمیز خود، عدل الهی را انكار كرد «وَ كانَ مِنَ الْكافِرِینَ؛ از كافران گردید».

خداوند به ابلیس خطاب كرد و فرمود: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد كه از سجده كردن مخلوقاتی كه با قدرت خود آن را آفریدم سرباز زدی؟»

ابلیس در پاسخ خدا، نه تنها عذرخواهی نكرد، بلكه با مقایسه غلط خود كه مقایسه جسم خود با جسم آدم بود گفت: «من از آدم بهترم، مرا از آتش آفریده‌ای، ولی آدم را از گِل و آتش بر گل برتری دارد.

-----------------------------------------------------------------------

[1] . و هشت بار دیگر به عنوان «یا بَنِی آدم».

[2] . بقره، 29.

[3] . بقره، 30.

[4] . بقره، 32.

[5] . حج، 5.

[6] . انعام، 2.

[7] . حجر، 28.

[8] . صافات، 11.

[9] . الرحمن، 14.

[10] . كتاب ادریس در سال 1895 میلادی در لندن به زبان سریانی چاپ شده است و روایت فوق در صفحه 514 و 515 آن آمده است.

[11] . علیٌّ و الحاكمون، تألیف استاد دكتر محمد صادقی، ص 53.

[12] . ص، 71.

[13] . تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 58.

[14] . تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 58.

[15] . به گفته قرآن، ابلیس از نژاد جن بود، كه در جمع فرشتگان عبادت می‌كرد. (كهف، 50)

[16] . نهج البلاغه، خطبه 192.

[17] . بقره، 34.

شنبه 15/5/1390 - 17:46
سخنان ماندگار

حضرت على علیه السلام فرمود:

 

«نگه داشتن دل از اندیشیدن درباره گناهان، برتر از نگه داشتن شکم از غذاست».

شنبه 15/5/1390 - 17:33
سلامت و بهداشت جامعه

 

   فواید پزشكی نماز 

 

مطالبی که در رابطه با فواید علمی نماز گفته می شود، فقط بعد کوچکی از ابعاد متعدد نماز است. پرداختن به فواید دنیوی نماز، نباید ما را از توجه به دریاهای نور و معنویت نماز غافل کند.

     این مطالب فقط تاییدات علمی هستند و نباید حکایت ما مثل گروهی شود که نماز را نوعی ورزش سوئیسی تعبیر کردند و دلشان خوش بود که فلسفه نماز را می دانند.

     حقیقت نماز در باطن و روح او نهفته است. ولی این باطن باید در یک ظاهر و قالبی که تعیین شده تحقق پیدا کند . وقتی ظاهر نماز با روح و باطن آن آمیخته شود تاثیر خود را می گذارد.

 

 تاثیر نماز بر بهداشت خواب:

     خواب از دو مرحله خواب عمیق و خواب
REM تشکیل شده است که به طور یک در میان در طی شب حاصل می شوند.

پس از آنکه حدود 45 دقیقه از خواب رفتن انسان گذشت، مرحله
REM
آغاز می شود و برای مدت کوتاهی ( حدود 10 تا 15 دقیقه ) ادامه می یابد.

     در طول مرحله
REM
، به طرز اسرار آمیزی تمام عظلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملا بی حرکت می شود. و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب، حالت بیداری کامل را نشان می دهد، طوری که در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.

     در طی مرحله ی
REM، درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره ای بالا می رود و حرکات سریع در چشم های فرد دیده می شود که علت نامگذاری این مرحله نیز می باشد. ( مرحله حرکت سریع چشم Rapid Eye Movement
) اگر شخص را در این حالت بیدار کنیم، ادعا می کند که در حال دیدن خواب بوده.

     مرحله
REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و منظم تکرار می شود. با این وجود کل دوران REM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی، 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است، طوری که شخص افسرده بیشتر از سایر اشخاص خواب می بیند. یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM
به سر می برد.

     زمان نماز صبح که در قرآن تاکیید زیادی به آن شده است، به گونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش قابل ملاحظه میزان خواب
REM در اشخاص می شود. چون دقیقا در زمانی قرار گرفته است که خواب REM
بیشتر اتفاق می افتد.
 

تاثیر نماز بر بیماری آسم:

در ایجاد بیماری آسم سه عامل نقش بسزایی دارند:

1-میکروبهایی که وارد دستگاه تنفسی انسان می شوند.

2-عوامل حساسیت زا، از جمله گرد و غبار، گرده گلها و ... .

3-مسائل روانی از جمله اضطراب، عصبانیت، غم و شادی ... .

     ز دیدگاه دیگر تاثیر تلقین در آسم است که باعث تسکین حمله های آسم می شود. برای نمونه پزشک مبتلا به آسمی، شب هنگام دچار حمله می شود. کلید برق را پیدا نمی کند و با وسیله ای پنجره را می شکند و چند نفس عمیق می کشد. حال پزشک بهبود می یابد و به رخت خواب باز می گردد. ولی وقتی صبح از جواب بیدار می شود مشاهده می کند که به جای شیشه پنجره، آینه را شکسته است.

     می توان نتیجه گرفت که چنانچه بیماران احساس امنیت روانی داشته باشند، قدم بزرگی در تسکین بیماری آنها برداشته می شود. تاثیر تنش زدایی نماز به خاطر احساس روانی عمیقی است که در اثر آن حاصل می شود و بدین ترتیب ثبب کاهش حمله های آسم می گردد. همچنین میکروبها که خود یکی از عوامل بر انگیزنده آسم می باشند، به وسیله شستشوی مجرای تنفسی در ضو تا حدی قابل کنترل است.

     شستن دهان و بینی با آب درهنگام وضو، ثوا ب زیادی دارد. چون باعث می شود هوای بهتر و بیشترو تمیزتری به مغز، خون و بافتهای بدن برسد که باعث تقویت بینایی، بویایی، شنوایی و تقویت حافظه می گردد.

تمرکزوسلامتی یافتن:

مستحب است قبل از وضو هفت مرتبه ذکر لا اله الا الله گفته شود. تکرار سبب تمرکز می شود. در یوگا هم با تکرار حرکات باعث افزایش تمرکز می شویم.

همچنین گفته شده که اگر هنگام ریختن آب صلوات بفرستید، بلا از آن عضو بدن رفع می شود. دلیل آن تلقین است. چون وقتی این جمله را می خوانیم تمام فکرمان سلامتی اعضای بدنمان می باشد، و همین امر باعث سلامتی و نشاط عضوهای بدنمان می شود.

 

وضو و معالجه بیماری ها:


وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود. دلیلش اثر آب سردبر روی نقاط حساس بدن در قسمتهایی است که وضو می گیریم. جالب این است که در دین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصا در وضو رعایت شده است.

برای مثال، آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند. ولی خانمها باید آب را از قسمت تای دست بریزند. چونکه نقاط طب سوزنی در آقایان و خانها در بعضی از نقاط فرق می کند.

این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو، خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می کنیم و باعث سرحالی، شادابی، تسکین دردها، نیروی جسمانی وروحی و معالجه بسیاری از بیماریها می گردد.

و همچنین تمامی اعضاء داخلی بدن را تقویت می کند.از جمله: ریه ها، روده بزرگ، معده، قلب، کلیه ها، کبد و...

 
ایجاد نیرو و نشاط با وضو:

در احادیث آمده که بعد از وضو، بدن را با چیزی خشک نکنیم وبگذاریم خودش خشک شود. دلیل آن اینست که بدن در برابر سرمائی که حس می کند، خود به خود درجه حرارت آن بالا می رود تا بدن را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیرپوست می شودو اکسیژن بیشتری به بافتهای پوست و مقداری هم عظلات زیر پوست می رسد و باعث نیرو و نشاط می گردد.
 

رابطه نماز با میدان مغناطیسی و بارهای الکتریکی:

هارولد بور از دانشگاه بیل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد و بعد متوجه شد که این میدان در بدن انسان نیز وجود دارد.

 
تشکیل میدان مغناطیسی بدن:

     همانطور که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها، در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.
 

امواج مغزی:

     دستگاه موج نگارمغز چهار نوع منحنی ازامواج مغزی را ارائه می دهد که عبارتند از: آلفا، بتا، دلتا و تتا.

     ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی با تناوب 1 تا 3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می شوند. ریتمهای تتا که دارای تناوب 4 تا 7 دور در ثانیه می باشند و به خلق و خوی بستگی دارند. ریتمهای آلفا که دارای تناوب 8 تا 12دور در ثانیه می باشد و در اوقات تفکر، تامل آزاد  رخ داده و در صورت تمرکز حواس قطع می شوند. و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13 تا 22 دور در ثانیه، ظاهرا منحصر به نواحی جلویی مغز، یعنی جایی که فعالیتهای پیچیده مغز رخ می دهد می باشند.

 
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر:

     حتما تا به حال درباره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاه های برق چیزهایی شنیده اید.  بنابر تحقیقات پرفسورلای، امواج مغناطیسی خارجی که از نیروگاه های برق یا وسایل برقی مثل سشوارو ... ساتع می شود، به
DNA سلولهای مغزی آسیب می رساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد. میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به DNA مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدانها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند.     همانطور که می دانید نزدیک به 70% از بدن ما را آب فرا گرفته است و مولکولهای آب به صورت دو قطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می شود، نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.

     علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب، در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسته ساکن در بافتهای بدن ذخیره می شوند و میدانی که در اطراف این بارها به وجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر، دستها و قسمت مچ پا به پایین است.

      در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه ای دارد. چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل در میدان مغناطیسی بدن، باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می شوند.

      به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم. مثل موبایل، سشوار و... اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدان مغناطیسی  بسیار قوی هستیم وآن میدان مغناطیسی زمین است.

 نماز و میدان مغناطیسی:

     آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه ای از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.

 نماز وبارهای الکتریکی:

    همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند.

      به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.
 

     سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده، که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طزاوت پوست می شود.

     حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.

     اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.

     سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند. دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید ) و این امر اگر با دقت و تمرکز زیاد صورت گیرد، بعد از مدت طولانی سبب بیداری چشم بصیرت شخص می گردد.

     در علوم ماوراءالطبیعه به این چشم، چشم سوم گویند که بین دو ابرو و چشم واقع شده است. در علوم یوگا نیز به چاکرای "آجنا" معروف است.هدف یک یوگی مشتعل کردن انرژی روحانی در چاکراها بلاخص چاکرای آجناست. که بتواند بدون دو چشم طبیعی ببیند.

   امروز حتی پزشکان روانشناس نیز مبلغان متجدد دین شده‌اند و گرویدن به دین را توصیه می‌نمایند.
 یکی از فواید ظاهری نماز و سجده‌های مستحبی و طولانی در نماز شب پیشگیری از بروز بیماری آرتروز است، زیرا حرکات فیزیکی ویژه‌یی را انجام می‌دهد، در نماز نافله‌ی شب چون فرد در دل شب از خواب بیدار می‌شود و سد استراحت طولانی را در بستر نرم و راحت می‌شکند و حرکات فیزیکی نماز را انجام می‌دهد، جلوی ابتلاء به آرتروز گردن و کمر را می‌گیرد.
 در سجده‌های مستحبی طولانی به دلیل اینکه دستها از آرنج تا کف دست روی زمین قرار می‌گیرد و شکم به سمت پایین کشیده می‌شود و پیشانی و گونه‌ها در چند جهت روی مهر یا زمین قرار می‌گیرد، شرایطی ایجاد می‌شود تا از بروز آرتروز مهره‌های گردن و کمر جلوگیری گردد.
 از طرفی وقتی پیشانی به مدت طولانی روی مهر یا روی زمین قرار گیرد بدن حالتی  پیدا می‌کند که بارو رسپتورهای (
Baroreceptor) جدار آئورت و جدار عروق کاروتید گردن در اثر برخورد ستون خون تحریک شده و ازطریق ایجاد سیگنال‌های عصبی مانع افزایش فشارخون در فرد نمازگزار می‌شود، از سوی دیگر در سجده‌های مستحبی طولانی، اگر در قوس شریان آئورت کلسیم به تازگی رسوب کرده باشد، آن را از جا می‌کند ومانع آهکی شدن یا کلسیفیه‌شدن (Calcifie) جدار قوس آئورت می‌شود.

از نظر مذهبی در تمام کتاب‌های دعا و نیایش اشاره شده که هنگام دعا کف دست‌ها باید به طرف آسمان باشد و علت علمی آن را ذکر نکرده‌اند، استادان مانیوتیزم علاوه بر اعتقاد شخصی، خودشان اینطور آموزشی می‌دهند که همیشه سیاله‌ی عصبی از نوک انگشتان و کف دستها خارج می‌شود وآموزش می‌دهند که هنگام هر نوع معالجه یا رفع هر گونه دردی باید کف دست را بر موضع دردناک گذاشت.

 وقتی کف دستها به طرف  آسمان قرار می‌گیرد مقداری از مانتیزورهای موجود در هوا و فضا از کف دست‌ها جذب بدن می‌شود و به عکس چنانچه کف دست به طرف زمین باشد معتقد هستند که مقداری از مغناطیس شخص از بدن خارج شده و جذب زمین می‌شود.

 

چهارشنبه 12/5/1390 - 17:21
دانستنی های علمی
شماره اس ام اس های مهم   

گزارش اطلاع دادن تخلف تاكسی: 30004246

( شماره پلاك ماشین متخلف رو بفرستید)

 

رهگیری نامه پستی:2000441

(ابتدا حرف Rرا بنویسید و بعد شماره روی رسید پستی رو )

 

مشكلات شهری (شهرداری):3000137

 

اعلام نتیجه كنكور شب قبل از قرارگرفتن در سایت سنجش:2000000

(شماره داوطلبی رو بفرستید)

 

با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه: 10001336

 

دیكشنری: 1000384 یا 1000370

(لغت مورد نظر رو بفرستید)

 

لغت نامه آریان پور: 2000444

Word-to-translate

 

ایجاد پست در پرشین بلاگ: 300072

 

گرفتن خلافی ماشین:3000515

( عدد عمودی كنار كارت رو بفرستید)

 

گرفتن قبض موبایل: 30009

با فرمت زیر بنویسید:

تاریخ شروع ؛ تاریخ انتها مثلا 860123 ؛ 860101

یعنی از اول سال 86 تا 23 فرودین ماه

 

خدمات بانك ملت: 200033

 

خدمات بانك اقتصاد نوین:200050

 

خدمات بانك سپه:200020–200021-200022

 

خدمات بانك كشاورزی:2000911- 200093

 

خدمات بانك سامان: 20000

 

خدمات بانك صادرات: 200060

 

خدمات بانك تجارت: 200070

(توجه داشته باشید برای استفاده از خدمات بانك ها اول باید در شعب درخواست رو پر كنید)

 

اطلاعات پرواز: 2000444

( با این فرمت : پرواز Filight-code)

 

نرخ ارزهای رایج : 2000444

با این فرمت : Currency-name

 

اطلاعات هوا: 1000305

( پیش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستید)

 

ساعت كشورها:1000392

(نام كشور رو بفرستید)

 

مكان های دیدنی هر شهر: 1000394

 

مسافت بین شهر ها: 1000396

 

آخرین بازی های كامپیوتری: 1000400

 

جدیدترین نرم افزار ها: 1000401

 

اطلاع از اینكه دامین مورد نظر رجستر شده یا خیر: 1000355

 

اوقات شرعی: 2000916

 

بورس

نرخ سهام یك شركت: 2000444بنویسید : Bourse sompany -id  

بیشترین افزایش قیمت: 2000444

(بنویسید : (Bourse high

 

كمترین افزایش قیمت: 2000444

( بنویسید : Bourse low)

سه شنبه 11/5/1390 - 14:40
شعر و قطعات ادبی

 

 در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم.

خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفت و گو کنی؟

من در پاسخش گفتم : اگر وقت دارید.

خدا خندید: وقت من بی نهایت است... در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟

پرسیدم : چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد؟

خدا پاسخ داد : کودکی شان. اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند ، عجله دارند

بزرگ شوند، و بعد دوباره پس از مدتها ، آرزو می کنند که کودک باشند.

اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند.

و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آوردند .

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند.

بنابر این نه در حال، زندگی می کنند و نه در آینده .

اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که گوئی هرگز نمیمیرند،

و به گونه ای میمیرند که گوئی هرگز زندگی نکرده اند.

دست های خدا دست هایم را گرفت، برای مدتی سکوت کردیم و من دوباره پرسیدم :

به عنوان یک پدر، می خواهی کدام درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند؟

او گفت : بیموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد.

همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند.

بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند،

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم های عمیقی در قلب آنان که

دوستشان داریم ، ایجاد کنیم

اما سالها طول می کشد تا آن زخم ها را التیام بخشیم.

بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد ، کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.

بیاموزند که آدم هایی هستند که آنها را دوست دارند، فقط نمیدانند که چگونه

احساساتشان را نشان دهند .

بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند، بلکه آنها باید خود را نیز ببخشند.

من با خضوع گفتم : از شما به خاطر این گفتگو متشکرم.

آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند.

خداوند لبخند زد و گفت: فقط اینکه بدانند من اینجا هستم، همیشه .

دوشنبه 10/5/1390 - 17:18
خاطرات و روز نوشت


انتظار خیلی سخته ، زمان رو طولانی تر از همیشه میكنه .ما آدما هم كه صبرمون تعریفی نداره .
ولی خیلی منتظرشم .تا حالا هیچوقت مثل الان برای رسیدنش  بیقرار نبودم.

مثل بیماری كه برای رسیدن درمانش بی تابی میكنه .
میدونم امسال با كارام خیلی ناراحتش كردم .خیلی ازش خجالت میكشم.حتی روم نمیشه تو روش نگاه كنم. دلم از غصه داره میتركه .اشكام پشت پلكم خیمه زدن و منتظر یه تلنگرن.
یعنی منو میبخشه؟
دلم روشنه. میخوام به مهمونیش برم .برای عذر خواهی و تشكر.تشكر از اینكه با همه بدی های من اون همیشه خوب بود.همه اون وقتایی كه من فراموشش كرده بودم هوای منو داشت و هیچوقت تنهام نذاشت .
میپرسید از كجا میدونم ؟!
خب آخه همیشه سایه ش رو میدیدم ،‌عطرش هنوز تو مشامم هست ، رد پاش هنوز پاك نشده.
دلم خیلی براش براش تنگ شده.
یعنی منو میبخشه؟؟؟ منو كه این همه بد بودم به مهمونی ش راه میده ؟؟؟
دلم خیلی روشنه؟

فردا عروسی برادرمه . ولی اونقدر كه برای رسیدن اون مهمونی باشكوه لحظه شماری میكنم،برای رسیدن عروسی رضا (برادرم) اشتیاق ندارم.

برام دعا كنید .دعا كنید تو مهمونی باشكوهش جایی برای من هم باشه .برام دعا كنید.

  

فرارسیدن جشن بزرگ رمضان ، میهمانی معنوی تنها امید نا امیدان ، تنها پوشاننده خطای خلق خطاكار و تنها بخشنده یكتا به همه مسلمانان مبارك و بشارت باد.

چهارشنبه 5/5/1390 - 11:42
شعر و قطعات ادبی

من که تسبیح نبودم،تو مرا چرخاندی                                                

مشت بر مهره تنهایی من پیچاندی

                                              مهر دستان تو دنبال دعایی میگشت

                                             بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی

                                             ذکرها گفتی و بر گفته خود خندیدی

                                             از همین نغمه تاریک مرا ترساندی 

بر لبت نام خدا بود-خدا شاهد ماست 

بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی 

                                            دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت

                                            عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی 

                                            قلب صد پاره من مهره صد دانه نبود

                                            تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی

                                            جمع کن:رشته ایمان دلم پاره شدست

                                            منکه تسبیح نبودم،تو مرا چرخاندی

سه شنبه 4/5/1390 - 17:42
سخنان ماندگار

ای خداوند:

تو که همۀ فرشتگانت را درپای آدم به سجده افکندی،

 اینک نمی بینی که بنی آدم را در پای دیوان به خاک سجود افکنده اند؟

آنان را از بند عبودیت بت های این قرن _ که خود تراشیده ایم _

به بندگی آزادی بخش عبادت خویش ، آزادی ببخش!

ای خداوند:

به علمای ما مسئولیت

 و به عوام ما علم

و به مؤمنان ما روشنایی

 و به روشنفکران ما ایمان

و به متعصبین ما فهم

 و به فهمیدگان ما تعصب

و به زنان ما شعور

 و به مردان ما شرف

و به پیران ما آگاهی

 و به جوانان ما اصالت

و به اساتید ما عقیده

و به دانشجویان ما نیز عقیده

 و به خفتگان ما بیداری

 و به بیداران ما اراده

 و به مبلغان ما حقیقت

 و به دینداران ما دین

وبه نویسندگان ما تعهد

 و به هنرمندان ما درد

و به شاعران ما شعور

 و به محققان ما هدف

و به نااُمیدان ما اُمید

 و به ضعیفان ما نیرو

و به محافظه کاران ما گستاخی

و به نشستگان ما قیام

و به راکدان ما تکان

و به مردگان ما حیات

و به کوران ما نگاه

و به خاموشان ما فریاد

 و به مسلمانان ما قرآن

 و به شیعیان ما علی

و به فرقه های ما وحدت

 و به حسودان ما شفا

و به خودبینان ما انصاف

و به فحاشان ما ادب

و به مجاهدان ما صبر

و به مردم ما خودآگاهی

و به همۀ ملت ما ، همّت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگیِ نجات و عزت ببخش.

 ای خدای کعبه:

 این مردمی را که همۀ عمر ،

هر صبح و شام ،

 در جهان ،

 رو به خانۀ تو دارند ،

 رو به خانه ی تو می زیند

و رو به خانۀ تو می میرند ،

این مردمی را که بر گرد خانۀ ابراهیم تو طواف می کنند ،

 قربانی جهل ، شرک و در بند جور نمرود مپسند.

(( آمین ))

دوشنبه 3/5/1390 - 17:59
اخبار
یك دختر 14 ساله چینی به نام ژو پینگوشی 13 سال است كه به‌طور مداوم در حال خندیدن است. ژو، زمانی كه 8 ماهه بود به یك تب مغزی شدید دچار و از آن زمان خندیدن‌های مداوم او آغاز شد. البته در اوایل مبتلا شدن به این حالت، ژو می‌توانست در بین خندیدن‌های خود حرف بزند. اما از 2‌سالگی به بعد او این توانایی را هم از دست داد و اكنون فقط می‌تواند با شكل‌های مختلف خندیدن منظور خود را به دیگران برساند. پدر او در این باره می‌گوید: «شاید شنیدن این داستان برای بعضی‌ها با مزه باشد اما برای ما این غم‌انگیزترین اتفاقی است كه ممكن بود بیفتد. خندیدن‌های او نه تنها ما را شاد نمی‌كند بلكه احساس ناراحتی شدیدی برای من و مادرش به ارمغان می‌آورد.» پدر این دختر تمام درآمد خود را صرف درمان ژو كرده است اما تا‌كنون هیچ پزشكی نتوانسته به‌علت اصلی خنده‌های مداوم او پی ببرد. برخی پزشكان معتقدند بر اثر تب شدیدی كه ژو در 8 ماهگی تجربه كرده، قسمتی از مغز او دچار آسیب شده است، به همین دلیل او كنترلی بر خندیدن خود ندارد. البته ركورد خنده بدون وقفه كه با اختیار انجام شده است، متعلق به یك مرد از كشور اتیوپی است كه توانست به‌مدت 3 ساعت و 6 دقیقه بدون توقف بخندد اما این دختر كه بدون اختیار دچار این حالت است، همه ركوردهای جهان در این زمینه را به‌خود اختصاص داده است.

 
منبع : مجله سیب سبز
دوشنبه 3/5/1390 - 17:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته