• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 87
زمان آخرین مطلب : 3869روز قبل
شخصیت ها و بزرگان

ماجرای تکان دهنده نامه حاج قاسم سلیمانی به وزیر دفاع آمریکا(این اتفاق بعد از نامه اول و تهدید آمیز اوباما به امام خامنه ای(حفظه الله) اتفاق افتاده است.



سازمان ادارای پنتاگون از ۷ لایه حفاظتی تشکیل شده است که از این میان ۴ لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون میباشد. کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی ، اطلاعاتی و حفاطتی عبور کرده و مستقیم ، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار میگیرد.

ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمیخورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمیدارد … با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا مینشیند !

یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران … نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود !


 ” اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد ”

امضا : قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران

امروز اینقدر از تو عصبانی هستند که رسما می خواهند تو را از ما بگیرند.اما سردار محبوب ما بدان که اگر بخواهند یک قاسم سلیمانی را ترور کنند،اول باید هزاران قاسم سلیمانی دیگر را از بین ببرند.حاج قاسم به روح امام قسم که حتی اگر بمیریم،دلشادیم که در راه اسلام عزیزمان،انقلاب پربرکت مان و در راه کسی جان دادیم که جز خدمت به این دو فکری در سر نداشت.

بسم الله الرحمن الرحیم
همه جا هست ولی هیچ جا نیست.
دستش هست اما خودش نیست.
اصلا به نظر نمی‌رسد مرد جنگی باشد. آن هم مردجنگی سپاه قدس.
سردار را همه می‌‍شناسند.
کابوس آمریکاست. به «شبح» معروف شده.
شبح برای آمریکا و اسراییل خیلی آزار دهنده است. 22سال از دست «شبح» زجر کشیدند، اکر کردند شهید شده است.
بی‌خود نبود سیدحسن بعد از شهادت عمادمغنیه گفت:
عمادمغنیه با شهادتش هزاران هزار عماد و سرباز جنگی برای شهادت ساخت.


حاج قاسم یعنی مالک اشتر سپاه علی
حاج قاسم یعنی سیدحسن نصرالله ایران
حاج قاسم یعنی عماد مغنیه.

ظاهرش مانند باطنش آرام است و متین. می‌گویند کلامش باطمانینه و در کمال آرامش است. این همه آرامش را جز در یاوران حزب‌الله و سربازان امام زمان(عج) دیده‌ای؟

با تمام آرامشی که دارد، کابوس آمریکا شده است.
حاج قاسم را می‌گویم.
تمام دنیا اسمش را می‌شناسند. خارج از ایران بیشتر از داخل معروف است حاج قاسم.

شیمون پرز ملعون با آن همه ادعا، وقتی به حاج قاسم میرسد مات و مبهوت می‌ماند.
خودش گفته: خاورمیانه روی انگشت اشاره ژنرال قاسم سلیمانی می‌چرخد.

حاج قاسم دیروز علی‌اکبر امام خمینی بود و امروز سردار سپاه سیدعلی.
 دیروز در خاک جنوب می‎جنگید و امروز شرق و غرب همه در حیرت زیرکی او هستند.



اینجا صفحه تو است حاج قاسم.
قرار نیست پایان یابد.
ما با تو هستیم سردار.
تا فتح قدس
تا رسیدن به مولای‌مان مهدی(عج)
قدس، خواهیم آمد.

ما همه قاسم سلیمانی هستیم.

منبع:پایگاه امام صادق هادیشهر

سه شنبه 2/7/1392 - 11:7
عقاید و احکام

عجیب ترین فتواهای دنیا

شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می‌آید!
خبرگزاری دانشجو: تبلیغات دین خود ساخته وهابیت در سراسر جهان در حال گسترش می‌باشد و این موضوع دلایل مختلف دارد و سرمایه گذاری هنگفت مسئولین سعودی از جمله این دلایل است و در این راه صهیونیست‌ها و آمریکاییان نیز تلاش مجدانه‌ای برای کمرنگ کردن اسلام واقعی می‌کنند و همین امر باعث شده است که بیشتر افرادی که از ادیان و مذاهب مختلف به اسلام روی می‌آورند اهل تسنن شده و متاسفانه بیشتر آن‌ها وهابی می‌شوند.

محمد العریفی از علمای وهابیت در عربستان که دارای طرفدارانی در کشور عربستان و کشورهای عربی است جدیدا صفحه‌ای فارسی در یکی از شبکه‌های اجتماعی به راه انداخته است که در آن به ترویج مذهب دویست ساله وهابیت می‌پردازد. او همچنین از تروریست‌های سوریه حمایت می‌کند و دستش به خون مردم سوریه آلوده است.

در این صفحه فیلم‌های العریفی نیز قرار داده شده است و در آن به بیان احادیث وهابیت می‌پردازد. هر چند عدم اقبال به این پیج نشان از آگاهی فارسی زبانان به این دین خود ساخته می‌باشد ولی برای آگاهی جوانان به گوشه‌ای از عقاید و فتاوای مضحک وهابیت می‌پردازیم.

۱. بچه دار شدن از راه دور:
برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او‌‌ همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد!

همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود! اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است. این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد!

۲. استفاده از کمربند ایمنی:
پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می‌شود!

۳. بهداشت گوشت:
شستن گوشت قبل از پختن بدعت است؛ ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر (ص) گوشت را بدون شستن می‌پختند و می‌خوردند!

۴. همبستر شدن با همسر مرده حلال است:
فتوای جنجال برانگیز دیگری که شیخ عبد الباری الزمزمی، رئیس انجمن مطالعات و تحقیقات در مغرب صادر کرد، این است که هم بستری مرد با همسرش که تازه فوت کرده است، مجاز است!

۵. حرام بودن خوردن سمبوسه؛
جنبش الشباب المجاهدین (جوانان مبارز) در سومالی با صدور فتوایی در ماه رمضان اعلام کرد خوردن سمبوسه به علت شکل سه ضلعی آنکه مشابه ثالوث مقدس مسیحیان است، حرام است.

۶. خوردن گوشت جن جایز است؛
محمد الزغبی مبلغ مصری با صدور فتوایی، خوردن گوشت جن را درصورت دسترسی به آن مجاز دانست. 

۷. شنیدن قرآن کریم در زمان رانندگی و در محل کار است؛
شیخ جمال قطب رئیس سابق کمیته فتوای دانشگاه الأزهر مصر در فتوای جنجالی خود، شنیدن قرآن کریم در زمان رانندگی و در محل کار را حرام اعلام کرده است.

۸. روزه برای افراد مناطقی که قطعی مکرر برق دارند، واجب نیست؛
شیخ عبدالمحسن عبیکان از مفتیان وهابی و مقامات بلندپایه وزارت دادگستری عربستان چندی پیش در فتوایی که در روزنامه الخلیج چاپ عربستان منتشر شد، فتوای عدم وجوب روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند را صادر کرد.

۹. کسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، شهید است؛
شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می‌آید!

۱۰. حلیت همجنسبازی!:
دعی عبدالله؛ امام جماعت مسجد نور الاصلاح در واشنگتن، ضمن سخنانی ادعا کرد: هم جنس بازی حلال است. وی اعتراف کرد که خود او از نوجوانی آن را تجربه کرده و در زندگی‌اش با چهار مرد رابطه داشته است! زیرا اسلام آن را مجاز شمرده است! وی در پاسخ به این سوال که، شما امام جماعت یک مسجد هستید پس چگونه هم جنس بازی را مجاز می‌دانید؟! پاسخ داد: تمام سعی من این است که اسلام را به صورت امروزی عرضه کنم و با مظاهر تجدد آن را هماهنگ کنم. شکی نیست که حلال شمردن این رابطه یکی از مظاهر پیشرفت اسلام است!

۱۱. خوردن گوجه فرنگی برای مسلمانان حرام است؛
یک گروه در مصر که به گروه اتحادیه اسلامی مردم مصر مشهور است، ادعا نمود که خوردن گوجه فرنگی برای مسلمانان حرام است چرا که وقتی گوجه فرنگی را بطور عمودی برش می‌دهیم، در وسط آن یک صلیب می‌بینیم. بنابراین گوجه فرنگی بجای پرستش خداوند، صلیب را می‌پرستد. صلیبی که بجای خداوند واحد به وجود ۳ خدا معتقد است. بنابراین گوجه فرنگی مسیحی است و خوردن آن حرام است.

۱۲. حلال بودن فیلم‌های مستهجن؛
«عیسی بن صالح» مفتی سر‌شناس وهابی در جدید‌ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می‌برند، فیلم‌های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

۱۳. فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی جایز است؛
شیخ «جاسم السعیدی» مفتی سر‌شناس وهابیون بحرین در فتوایی عجیب گفت:‌‌ همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، اگر هدف بر طرف کردن کمبود بودجه و ناتوانی اقتصادی بحرین باشد، فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی به اندازه مورد نیاز، البته با اجازه ولی أمر، جایز است!

۱۴. خوردن زعفران جایز نیست؛
یکی از اعضای هیئت افتاء کویت در یک فتوای عجیب اظهار داشت: زعفران مواد مخدر است و خوردنش جایز نیست و همچنین مخلوط کردن آن با غذا نزد أکثر فقهاء دارای اشکال می‌باشد و بعضی از آن‌ها کمی از زعفران را که مخدر کننده نباشد جایز می‌دانند و خدای بزرگ دانا‌تر است.

۱۵. پوشیدن شلوار برای زنان جایز نیست؛
از شیخ ابن جبرین سوال شد: حکم پوشیدن شلوار لی برای زنان چیست؟

جواب: پوشیدن شلوار برای زنان جایز نیست حتى اگر در مقابل زنان یا شوهر خود باشد، به دلیل اینکه تفاصیل بدن را نشان می‌دهد و بعد بر آن عادت می‌کند.

۱۶. حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است؛
شیخ محمد العریفی چهره سر‌شناس وهابیت عربستان سعودی فتوا داده است: حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است زیرا ممکن است این پدر دارای انحرافات اخلاقی باشد و به دختر خود تجاوز کند! نکته جالب اینجا است که العریفی این فتوای خود را در گفتگو با روزنامه الأنباء کویت اعلام کرد، گفت: در آیه قرآن کریم آمده که دختران می‌توانند با پدر، برادران، عمو‌ها و دایی‌های خود در جایی خلوت باشند زیرا به آنان محرم هستند اما بنده معتقدم در صورت انحراف اخلاقی حضور دختران حتی با این افراد حرام است.

۱۷. تارکان نماز:
 شیخ صالح الفوزان یکی از مفتی‌های وهابی سعودی در پاسخ سوالی درباره افراد تارک‌الصلاة و وظیفه افراد در مقابل آنان مدعی شد که این افراد را باید دور کرد و اگر توبه نکردند کشتن آنان نیز واجب است!

۱۸. همکاری زن و مرد نامحرم:
دکتر عزت عطیه، رئیس بخش حدیث الازهر، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آن‌ها باز نمی‌شود، کار می‌کنند، بخواهند بین آن‌ها محرمیت ایجاد شود، زن می‌تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آن‌ها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق، شرعی می‌شود. براساس این فتوای عجیب، در صورتی که این عمل انجام شود، زن می‌تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است، بنمایاند. وی البته این را هم گفته است که چنین محرمیتی باید به صورت رسمی و کتبی ثبت شود. بر اساس این فتوا، کسانی که با این روش محرم می‌شوند، می‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت.

و برخی دیگر از فتاوای عجیب شامل:
استفاده از دوچرخه و سوار شدن بر آن را حرام است زیرا وسیله شیطان هست/ روشن کردن کولر در غیاب شوهر برای زن حرام است/ خوردن گوشت ذبح شده بدست شیعیان حرام است. / حلال بودن ازدواج پدر با دخترش که از طریق غیر مشروع یعنى زنا به دنیا آمده باشد. / دیدن چهره‌ نامزد ازطریق اینترنت حرام است/ اگر چند نفر از شیر یک گوسفند استفاده کنند خواهر و برادر رضایى مى شوند و داستان محرمیّت و حرمت ازدواج دامنگیرشان خواهد شد.

البته بعد از شنیدن این تعداد از فتاوای عجیب و غریب چگونه این افراد می‌توانند از چنین مذهبی دفاع کنند و چگونه تبلیغ کنند؟ افرادی که گوجه فرنگی را مسیحی می‌دانند و خرید خیار را حرام اعلام می‌کند چه گونه می‌توانند از همچین مذهبی سخنی بگویند و اعلام کنند که وهابی هستیم؟ به امید روزی که سراسر جهان از مذاهب ساختگی چون وهابیت، بهائیت و... پاک شود و تمام مردم جهان پیرو ادیان الهی باشند و جهان در آرامشی همراه با تعقل زندگی کند و افراط در دنیا نابود شود.منبع : سایت عصر ایران
پنج شنبه 3/5/1392 - 19:5
شخصیت ها و بزرگان

للهم عجل لولیک الفرج

آن مرد که پرچم سپرد بر موعود    سید علی خامنه ای خواهد بود...

agha3.jpg

 

امام خامنه ای

 

 

انگار دیگر به نگاه نادقیق و از یک زاویه عادت کرده ایم.

چشمهایمان را خوب باز نمی کنیم یا شاید چشمانمان باز است و بصیرتمان 2 زار نمی ارزد!

شاید خیلی ها از رابطه امام امت و رهبر خبر نداشته باشن امروز مطالبی ارائه میدم تا ثابت بشه که نه تنها امام فقط سید علی را برای رهبری قبول داشتند بلکه سایر بزرگان نیز همین اعتقاد را داشته اند .


دلیل اول: غلام شاه پسندی محافظ مقام رهبری و قبل از اون امام تعریف میکنن که در مجلس خبرگان در روز 14 خرداد 68  در حین مذاکرات برای انتخاب رهبر اینده  به اقای هاشمی رفسنجانی یک تلفن ضروری و خیلی فوری زده شد اقای هاشمی جلسه را ترک کردن  و وقتی برگشتن گفتن که سید احمد خمینی پشت خط بود و تاکید کرد که حتما وصیت امام خمینی توی خبرگان مد نظر قرار بگیره آقای هاشمی اونجا میگن که برای اینکه مدیون این نظام نباشم باید بگویم که حضرت امام بارها از بنده خواستن که سید علی را به مردم  معرفی کنم آقای هاشمی میگن که حضرت امام فرمودن که اگر خود من سید علی را مستقیم شایسته رهبری معرفی کنم پیش مردم شائبه تعیین خلیفه بعد از خود پیش می اید به همین دلیل از بنده (یعنی اقای هاشمی )خواستند که ایشون را معرفی کنم که متاسفانه به دلایلی این کار را انجام ندادم

منبع : سی دی خاطرات غلام شاه پسندی محافظ چندین ساله امام خمینی و مقام معظم رهبری

  ---------------------------------------------------

 دلیل دوم : علامه حسن زاده و رهبر

 علامه را می شناسی؟

 

 17 سال  شاگردی علامه طباطبائی را کرد و با اینکه علامه طباطبائی حق استادی بر گردنش داشت با این  حال شاگردش را اینگونه توصیف می کند :" حسن زاده (آملی) را کسی نشناخت جز امام زمان(عج)". و در جای دیگر گفت:" راهی را که حسن زاده در پیش دارد خاک آن توتیای چشم طباطبائی"

عارف کامل است آنان که خوب میشناسندش تایید می کنند که در عرفان به چه مرتبه است.

علامه است، بی تکلف، بی غرور، اینقدر اسیر علم است که خودش را درگیر بحثهای سخیف نمی کند. در دوران دفاع مقدس بین رزمنده ها حاضر می شد.

ارادت عجیبی هم به رهبری دارد تا جایی که مولا خطابش می کند، یک بار هم که رهبری به دیدارشان می رود و برخورد ایشان را می بیند ناراحت می شود و میگوید آقای حسن زاده این کار را نکنید که جواب می شنود:" اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی کردم!"

یک بار هم به مناسبت برگزاری کنگره بین المللی حضرت زهرا(س) صحیفه نور خود را تقدیم رهبری می کند و در نامه ای به رهبر انقلاب این چنین می نویسد:" این صحیفه نور موسوم به « فص حکمة فی کلمة فاطمیة» به مناسبت تاسیس نخستین کنگره تجلیل و تکریم از عصمة الله الکبری و ثمرة شجرة الیقین و احسن و منازل القرآن و بقیة النبوة و مشکوة الولایة و الامامة حضرت فاطمه بنت خاتم الانیباء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله که به فرمان همایون و خجسته رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیت الله معظم خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- در ساری مازندران ایران برگزار می شود. با سلام و تحیت خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه و درود نوید جاوید، به حضور آن قائد ولی وفی و رائد سائس حفی، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» تقدیم می گردد، و عرض می شود« یا ایها العزیز جئنا ببضاعة مزجاة». دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد. ( المتمسک بذیل الولایة : حسن حسن زاده آملی 14/6/1376)

 

2009_01_17__14_30_51_news.jpg

  قابل توجه کسانی که در هر موردی دنبال چشم برزخی هستن اینکه علامه حسن زاده املی به گواه زیاد دارای چشم برزخی هستن.

حضرت آیت الله حسن‌زاده‌ی آملی از عرفا و فضلایی هستند
که کمتر کسی است که از اوج مقام علمی و عرفانی آن بزرگوار اطلاع نداشته باشد.

ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود، نظرشان را در رابطه با رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه‌ای اعلام و توصیه‌هایی را در این رابطه ایراد می‌نمایند.حرف‌های گهرباری که جای بسی تأمل برای همگان دارد.

(( رهبر عظیم الشانتان را دوست بدارید. عالمی، رهبری،موحدی،سیٌاسی، دینداری، انسانی ربانی، پاک، منزٌه، کسی که دنیا شکارش نکرده.

من داعیه ندارم از کسی - همان که عرض کردم
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم

همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را؟

قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده ، قدر این رهبر ولیٌ- در همان عبارات که سرور عزیزم جناب استاد حداد عادل عبارت آوردند- رهبری ولیٌ، وفیٌ، الهی .

مبادا، توجه داشته باشید مبادا ؛ آقایان اول انقلاب یادتان هست؟ چقدر فرقه برخواستند که می خواستند کشور را تجزیه کنند؟
حواستان باشد. مبادا این وحدت ما را، مبادا این جمعیت ما را ، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند.

خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد ، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیه الله معظم خامنه ای عزیز را مستدام بدار.
الهی آمین، الهی آمین ،الهی آمین به عدد کلماتت آمین))

 

منبع: پیشین

-----------------------------------------------

دلیل سوم :سید خراسانی و سید یمانی

 در کنفرانس کشورهای اسلامی  چند سال پیش در تهران سید حسن نصرالله موقع سخنرانی  رهبر انقلاب دوان دوان به سمت ایشان میدوند ودر جلوی شیوخ عرب کشورهای حوزه خلیج فارس (عمروعاص ها و شریح های قاضی زمان)و  تمامی سران کشورهای اسلامی دست آقا را میبوسند؟

 تصوبر این صحنه

                                 

 

 

 

 

 

 

 

  بعدا که دلیل این کار را میپرسند سید حسن نصرالله میگویند :

میخواستم جلوی تمامی سران عرب  نشون بدم که سرباز سید علی هستم.
در جایی دیگه سید حسن نصرالله میگه :اگه مردم ایران سید علی را میشناختن رفتارشان با ایشان اینگونه نبود

(منظور سید حسن  کسانی هست که خود را به خواب زمستانی زده اند و این خواب با  ظهور  بهارمهدی  (عج )تبدیل به کابوس خواهد شد)
اللهم عجل لولیک الفرج واحفظ قائدنا الخامنه ای

------------------------------------------------------

دلیل چهارم :رهبر انقلاب و ایت الله بها الدینی

ایت الله بهالدینی از بزرگترین علمای عصر و از جمله اتقیا عصر بودند

(در مورد بزرگی ایشون فقط ذکر این نکته کافیه که امام خمینی با اون عظمت از تهران میومدند قم و نزد ایت الله بهالدینی برای کارهای مهم استخاره میگرفتن)

 قبل از رحلت ایشون اقای خامنه ای تشریف میبرن جمکران واز گروه حفاظت اقا زنگ میزنن به منزل اقای بهاالدینی و میگن رهبر انقلاب  صبح بعد از نماز میخوان تشریف بیارن خدمت شما و برای حفاظت منزل حدود ساعت چهار صبح تیم حفاظت میرن منزل اقای بهالدینی

(لازم به ذکره که اقای بهالدینی اکثرا شب زنده دار بودن و به همین خاطر ساعت 2 شب به ایشون اطلاع میدن که اقا میخوان بیان)

خلاصه تیم حفاظت میرن ساعت  4 صبح  برای بازرسی و میبینن که اقای بهالدینی جلوی در خانه ایستادن به ایشون میگن شما با این کهولت سن (اون موقع ایشون بالای 90سالشون بوده) این موقع چرا اینجایید ایشون میگن برای دیدن رهبر این انقلاب بزرگ من از همان ساعتی که شما زنگ زدید اومدم استقبال!!!!!!!!!

منبع: پیشین

 

 قبل از ریاست جمهوری، روزی آقا به بیت حضرت آیت‌الله العظمی بهاءالدینی می‌روند. آقای بهاءالدینی می‌فرماید: "خورشید لحظه‌ای تابید و رفت. " زمانی برای امضای قائم مقامی رهبری، خدمت حضرت آیت‌الله بهاءالدینی می‌رسند، ایشان امضا نمی‌کنند. هر چه از فرستادگان آقای منتظری اصرار از ایشان انکار، تا آنجا که خود آقای منتظری شخصاً خدمت ایشان می‌رسد و تمام کتاب‌هایی را که درباره ولایت فقیه نوشته است، جلوی روی آقای بهاءالدینی می‌چیند. آیت‌الله بهاءالدینی تمام کتب را جمع می‌کنند و به آقای منتظری می‌گویند: "ولایت‌فقیه نوشتنی نیست، فهمیدنی است. " بعد که از ایشان می‌پرسند: آقا چرا ایشان را تأیید نکردید، مگر شخص دیگری هم می‌تواند؟ می‌فرمایند: نظر ما سیدعلی خامنه‌ای است. آقای بهاءالدینی فرموده است:

"البته هیچ کس حاج‌آقا روح‌الله نمی‌شود،

 ولی آقا سیدعلی خامنه‌ای حقیقت ولایت‌فقیه هستند و رهبر.

از همه به امام نزدیک‌تر است. کسی که ما به او امیدواریم، آقای خامنه‌ای است.

شما از ما قبول نمی‌کنید، ولی این دید ماست،

نزد ما محرز است آقا سیدعلی خامنه‌ای رهبر آینده هستند. "


1391401681461201961081183617011417187144994.jpg

 

 سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند.بعد از فوت امام خمینی،رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند.بسیجی های آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند و آقا هم نمی گذاشتند.این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند می فرماید«اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جده ام زهرا مشرف شدم .به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم

منبع : پایگاه خبری تحلیلی خرد نیوز

------------------------------------------------------

دلیل پنجم : عارف دلشده ای کو که تو قلبش نبری؟  

 

 یکی از فرزندان حضرت آیت الله محمد تقی بهجت،

چندی پیش در گفت‌وگو با یکی از مقامات به بیان برخی از

حالات آخرین روزها و ساعات عمر این مرجع وارسته و عارف پرهیزگار پرداخت.

فرزند آیت الله بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوار خود با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامتی رهبری اشاره کرد.

ایشان در ادامه افزوده است، این موضوع سبب شدتا معظم له برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختم ها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعات عمر حضرت آیت الله بهجت ادامه داشته است.

پیش از این نیز بارها اخبار مختلف و متفاوتی از ابراز علاقه این مرجع عارف نسبت به ولی امر مسلمین جهان در جمع خواص و نزدیکان معظم له مطرح بوده است، چنانکه برخی از پیش بینی رهبری آیت الله خامنه ای سال ها پیش از رهبری ایشان توسط این مرجع بزرگ فقید خبر داده اند.

*********************

 نقل قولی که می خوانید مربوط می شود به سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی -قدس الله نفسه الزکیه - که موضع گیری آیت الله بهجت را نسبت به مقام معظم رهبری اعلام می کند.

 وقتی ایشان ( مقام معظم رهبری ) برای رهبری انتخاب شدند

 عده ای به آیت الله بهجت گفتند :

آقای خامنه ای جوان است برای برای رهبر شدن !

آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند :

همان یکبار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافیست ...

دید سیاسی آیت الله بهجت بر خیلی از شاگردان ایشان پوشیده نیست و ایشان همواره بر حضور شاگردان ممتاز خود همچون آیت الله مصباح و دیگران بر حضور در عرصه سیاست تاکید داشتند .

آیت الله مصباح یزدی در این زمینه  می فرمایند :

 «  بنده باید عرض کنم که بزرگ‌ترین مشوّق خود بنده در پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، خود ایشان بوده‌اند و به صورت‌های مختلف به دوستان و کسانی که در درس شرکت می‌کردند، سفارش می‌کردند که به این‌گونه مسائل اهمیت بدهند و اشاره می‌کردند که اگر کسانی که تقیّد به مسائل علمی و معنوی دارند، به این کارها نپردازند، روزگاری بیاید که جوّ سیاست اجتماع به دست نااهلان بیفتد و جامعه اسلامی را از مسیر خودش منحرف کند. حتی گاهی پیغام‌های خاصی برای حضرت امام (قدس) در ارتباط با همین مسائل سیاسی می‌دادند که در یک موردش بنده با یکی از دوستان، واسطه در رساندن این پیام خاص به حضرت امام بودیم »

 ***********************************

روایتی از خواب آیت‌الله بهجت درباره رهبری به نقل از

حجت الاسلام و المسلمین شیخ کاظم صدیقی

 

سوال : حکایات عجیب و خواندنی از رابطه مقام معظم رهبری با آیت‌الله بهجت شنیده‌ایم. می‌خواهیم کمی هم در این باره برایمان تعریف کنید؟

آیت الله صدیقی : منبع موثقی از آیت‌الله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند،‌ علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند. در جایی دیگر یکی از دوستان می‌گفت در خدمت آقای بهجت که بودیم، یک نفر درباره مقام معظم رهبری مساله‌ای را مطرح کرد و آقای بهجت فرمودند: «آیا شما بهتر از ایشان سراغ دارید؟ من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.» و تعبیر یک عارف واصل که چشم خدا بود درباره آیت‌الله خامنه‌ای اینگونه است. در خواب یا مکاشفه‌ای ایشان خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده بودند و به مقام معظم رهبری پیغام دادند که خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده‌اند و توصیه صدقه و دعاهای خاص را به ایشان کردند و فرمودند، آنچه از من ساخته بود نیز انجام دادم. آیت‌الله بهجت از نگهبانان جدی انقلاب بود و جزو دیده‌‌بان‌هایی بود که خطر را رصد کرده و پیشاپیش برای پیشگیری آن حرکت می‌کرد.

در محافل دینی و حوزوی بعضاً اقوالی از ایشان نقل می‌شود.

 آیا مرحوم آیت‌الله بهجت اواخر عمر شریفشان بشارتی درباره ظهور داده بودند؟

ایشان فرموده بودند مراقب اوضاع یمن باشید و جرقه‌ای که در یمن زده می‌شود

 با ظهور ارتباط دارد و ما باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

منبع : http://zamannews.ir/View.aspx?ID=890230038

 ************************************************

 

دلیل ششم: پیام امام خمینی(ره) پس از ترور نافرجام آیت الله خامنه ای :

  من به شما خامنه ای عزیز ، تبریک می گویم که در جبهه های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده ، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم

نکته مهم و عجیب در مورد این انفجار این است که در انفجار فقط چاشنی بمبی که در داخل ضبط صوت کار گذاشته شده بود عمل کرده و خود بمب به طرز معجزه آسایی منفجر نشده بود و این از الطاف و تفضلات الهی بود که این گنجینه ی گرانمایه و عزیز برای رهبری امت اسلامی بعد از امام خمینی (ره) حفظ شود تا سکاندار شایسته و لایقی جهت هدایت کشتی انقلاب اسلامی در اقیانوس متلاطم استکبار جهانی باشد.

امام خمینی(ره) خطاب به مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری ایشان: هر موقعی‌که شما به سفر می‌روید، من مضطرب هستم تا برگردید. خیلی سفر نروید

------------------------------------------------------------

دلیل هفتم : مرحبا به سیدحسنی

قبل از انقلاب، وقتی حضرت آقا جوان بودند، همراه شهید هاشمی‌نژاد سفری به رشت داشتند، در زمان حضورشان در رشت درباره اینکه آیا شخص عالم و عارفی هست که برای کسب فیض به دیدار ایشان بروند از مردم می‌پرسند. نشانی شخصی به نام آقا سیدصفی را به آقا می‌دهند که گویا دارای کراماتی بودند. حضرت آقا به همراه شهید هاشمی‌نژاد، قصد دیدار آقا سیدصفی را می‌کنند و به منزل ایشان می‌روند. آقا سیدصفی در حالی که عده‌ای شیخ و مرید دور ایشان حلقه زده بودند، هنگامی که چشمشان به حضرت آقا می‌افتد، بلند می‌شوند و با حالت استقبال به طرف آقا می‌آیند و آقا را این‌گونه خطاب می‌کنند که: مرحبا به سیدحسنی، این در حالی بوده که طرفین همدیگر را نمی‌شناخته و ندیده بودند. آقا می‌فرمایند من سید حسینی هستم نه حسنی، آقا سیدصفی اشاره می‌کنند که مادر شما سیدحسنی هستند و شما از طرف مادر حسنی هستید. سپس با حضرت آقا مشغول صحبت می‌شوند و اشاره می‌کنند که شما در آینده مقامی پیدا می‌کنید که امور این مملکت تحت امر شماست، حضرت آقا هم می‌پرسند: شما از آینده من گفتید، آینده خودتان را هم دیده‌اید؟

 آقا سیدصفی با تأمل و درنگ می‌گوید: من و همسرم یک سال بیشتر زنده نیستیم...
یک‌سال دیگر که حضرت آقا در طرقبه مشهد بودند،

ماجرای تصادف خونینی را در روزنامه می‌خوانند که

نام آقاسیدصفی نیز در بین کشته‌گان بوده است.

(به نقل از حجت‌‌الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی)

------------------------------------------------------------

دلیل هشتم :

 

 

 

در اوایل رهبری آیت الله خامنه ای،

آیت الله شهید سیدعباس موسوی (دبیرکل سابق حزب الله لبنان)برای دیدار با رهبری و عرض تسلیت به پسر امام، مرحوم حجت الاسلام احمدآقا خمینی به ایران می آیند

و بعد با آسیداحمد آقا ملاقات میکند و به ایشان تسلیت میگویند و بعد یک روایت به ایشان میگوید که مضمونش این است که پیغمبر اسلام (ص) به علی (ع) میفرمایند که در آخرالزمان یکی از فرزندان من که همنام پیامبر بنی اسرائیل است بنام روح الله به حق قیام میکند و ظالم از کشورش بیرون میکند و حکومت تشکیل میدهد و بعد از او فرزند دیگر من از اهل خراسان که همنام علی است صاحب حکومت میشود و در دست راستش خللی وارد میشود و پرچم را به صاحب امر میدهد...

 

اللهم عجل لولیک الفرج 

 

تا سید عباس این روایت را به آسیداحمدآقا گفت. آسیداحمدآقا گفت: حالا شما این را گفتید. منم یک چیز به شما بگویم که وقتی روز ششم تیر آقای خامنه ای ترور شد. به من گفتند که این خبر را به امام بدهید. من ترسیدم که خبر را بگویم برای قلب امام مشکلی پیش بیاید لذا نگفتم. باز بعد از مدتی با ترس رفتم پیش امام. 

تا امام مرا دید فرمود: فکر میکنید که من خبر ندارم چه اتفاقی افتاده است.

بعد امام به من فرمود که دست راست آقای خامنه ای چی شد؟

منم گفتم که دست راست ایشان دیگر کار نمیکند و عصب دستشان از کار افتاده است

بعد از اینکه این حرف را زدم ناگهان دیدم امام رو به قبله ایستاد و سه بار فرمود: الحمدلله

من تعجب کردم که چرا امام این را گفت و اظهار ناراحتی یا چیزی نگفتند و من این ماجرا را نمیدانستم تا موقعی که حدیثی که شما گفتید خواندم و فهمیدم که منظور امام چی بود

    خفاش کور هرزه گو بگذار یاوه بافدت

 از دلبران دل برده ای آقای بی همتای من 

مرحوم بهلول میفرمایند: من در طول مدت عمرم، امرا و صاحب منصبان زیادى را دیده‌ام؛ اما کسى را به لحاظ بى‌رغبتى به مقام و منصب دنیا، هم پاى "آقا " (آیت الله خامنه‌ای ) ندیده‌ام. انسان وقتى زندگى روزمره او را از نزدیک مى‌بیند، حس مى‌کند که ذره‌اى میل به دنیا در او وجود ندارد. 
 علامه عظیم‌الشأن حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب می‌کنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه می‌فرمایند این کار را نکنید. علامه حسن‌زاده می‌فرمایند:
اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی‌کردم.
ایشان در مقدمه یکی از کتاب‌های خود خطاب به حضرت آقا می‌نویسد: با سلام و تحیت خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه و درود نوید جاوید به حضور آن قائد ولی وفی و رائد سائس حفی، مصداق بارز "نرفع درجات من نشاء " تقدیم می‌گردد و عرض می‌شود "یا ایها العزیز جئنا ببضاعه مزجاه " دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.

 (التمسک بذیل الولایه، حسن حسن‌زاده آملی) 

(مصاحبه اختصاصی پایگاه صالحات با آیت الله احدی)

یک مرتبه در حال بازگشت از فرودگاه بودم ، یک پیرمرد بزرگوار محاسن سفید معمم روحانی را دیدم کنار جاده ایستاده ، ایشان را سوار اتومبیل کردیم . بعد دیدم انسان بسیار با فضلی است ، این پیرمرد بزرگوار نقل می کرد :

خدمت آیت الله بهجت بودم ، آقایی از علمای تبریز آمد و علیه آقای خامنه ای صحبت هایی کرد و یک سری گزارشاتی داد .

- فکر کرد چون آقای بهجت عارف است و ساکت و سیاسی حرف نمی زند ، پس نسبت به آقای خامنه ای بدبین است -

یک مرتبه آقای بهجت که مشغول ذکر بود از جا بلند شد و گفت :

خودش عُرضه اداره کردن خانواده را ندارد ، حالا علیه این سید بزرگوار که جهان اسلام را دارند اداره می کنند حرف میزند .

بعد از جا بلند شدند و در را بست و رفت به اطاق دیگر .

بنده غافلگیر شدم .

خوب ببینید عارف اینچنین حرف میزنه ، عالم اینجوری حرف میزنه ، بلده .

و لذا تنها جایی که آقای خامنه ای به خودش تسلیت گفت در مرگ آقای بهجت بود ...

استقبال از آقا درخیابان توسط آیت الله بهجت..

  چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .

آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟

آیت الله بهجت فرمودند :

 "اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدرثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست "

 

خدایا تا ظهور دولت  یار        گل پیغمبر ما را نگهدار

حضرت آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید قم در جواب سه استفتاء تأکید کردند:

معتقدیم که ولی فقیه نماینده امام عصر علیه السلام در زمان غیبت است .

به گزارش خبرنگار رهوا ؛

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سه استفتاء

 درباره مفهوم وجایگاه"ولایت فقیه"فتوای خود را بیان کردند

سوال:سلام علیکم، بیان می شود که ولی فقیه دارای شأن اداره جامعه اسلامی از میان شئون ائمه (ع) می باشد، سوال من این است که آیا این مطلب نوعی ورود به حریم ائمه (ع) نمی باشد؟ از حضرت آیت الله مکارم استدعا دارم که ما را نسبت به این مسأله آگاه بفرمایند.

جواب: ما معتقدیم اداره شؤون جامعه اسلامی باید از سوی خداوند که خالق همه انسانها است اجازه داده شود.(هر چند پذیرش مردم وسیله پیشرفت این هدف است) و نیز معتقدیم که ولی فقیه نماینده امام عصر علیه السلام در زمان غیبت است .
 

سوال: آیا تبعیت از حکم حکومتی ولی فقیه بر مراجع تقلید هم واجب است ؟
جواب:
آری، واجب است.
 
سوال:
در صورتی که در زمینه سیاسی یا اجتماعی حکمی از جانب رهبری جهت عامه شیعیان صادر شود آیا برای مقلدین دیگر مراجع تکلیف می آورد ؟در زمینه های دیگر چطور و چرا ؟
جواب: در مسائل حکومتی حکم ولی فقیه مطاع است.

متن استفتای دیگر :

آیا استفاده از رادیوهای خارجی که مرتب برضد نظام اسلامی فعالیت می‌کنند، جایز است؟

جواب:جایز نیست مگر برای کسانی که می خواهند با توطئه‌های آن‌ها مقابله کنند...

نقل از آیت الله فاطمی نیا

 

((این جا اعلام می کنم، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی (وفات سال 46)قبل از سال 42 در جلسه ای اعلام کردند، محمدرضا پهلوی آخرین شاه هستند و سلطنت پهلوی با ایشان تمام است.از ایشان سوال کرده اند چه کسی رهبر می شود؟ ایشان اسم امام خمینی (ره) را آورده و فرموده اند:«امام خمینی رهبر می شود ، وی را اطاعت کنید.سپس جنگ رخ می دهد و مدت آن 8 سال است.(من زمان جنگ این را می دانستم) و عراق به ایران حمله می کند که در نهایت پیروزی با ایران است.»
من این مطلب را همه جا می گویم و شما هم همه جا محکم بگویید.4 بزرگ به من فرموده اند و هر 4 نفر هم زنده اند.سخنان این بزرگواران را هم ضبط کرده ام.من این مطلب را جدا جدا از این 4 بزرگوار پرسیده ام وبا هم نبوده اند.این 4 نفر حضرات آیات، آیت الله بها الدینی ،آیت الله امجد،جناب آقای احدی از علما و حجت الاسلام و المسلین حیدری کاشانی هستند.سال 61 آقای منتظری قائم مقام می شوند و هر 4 نفر نگران می شوند.همان سال این ها خدمت آیت الله بها الدینی (به عنوان قله خود)می روند و از ایشان در مورد رهبر آینده می پرسند.این مطالب که از آیت الله بها الدینی نقل خواهم کرد عین عبارت هاست و کسانی که مکتوب نیز می خواهند به کتاب سیری در آفاق مراجعه کنند. آیت الله بها الدینی در جواب این 3 عزیز می فرماید:«آقای منتظری رهبر نمی شود، همه ی امید ما فرزند عزیز زهرا سید علی خامنه ای است.ایشان را اطاعت و حمایت کنید.» سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند.بعد از فوت امام خمینی،رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند..

 آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند

و آقا هم نمی گذاشتند.این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند

می فرماید«اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم

تا فردا که به محضر جده ام حضرت زهرا مشرف شدم .

به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم >>

(به نقل از آیت الله فاطمی نیا)

 


چهارشنبه 5/7/1391 - 10:14
آلبوم تصاویر

نقاشی سه بعدی روی دیوار

نقاشی سه بعدی روی دیوار
نقاشی های سه بعدی جزو جدیدترین دکوراسیون دیوارها هستند.



































گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ 

دوشنبه 20/6/1391 - 7:51
سخنان ماندگار
. به‌ یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید
با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

2.
هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

3. خودخواه و خودرای نباشید
خودخواهی و خودرأیی آسیب های متعدی را بهمراه دارد گذشته از اینکه با این خصلت کمتر موفق خواهید شد تا لذت‌های معنوی را درک کنید.

4.
عیب‌های خود را ببینید
فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

5.
قدرشناس باشید
قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.

6.
اهل عمل و مسۆولیت‌پذیر باشید
به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیت‌ها و وظایف خود باشید.

7.
به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید
اعتقادات و ارزش های فرهنگی هر شخص قابل احترام است و این یکی از عوامل احترام به شخصیت وجودی اوست.

8.
مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

9.
هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

10.
دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید
دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری‌است.

11.
عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

12.
معناجو باشید
حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

13.
پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

14.
تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

15.
شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.

16.
به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

17.
به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

18.
خوش اخلاق باشید.
خوش خلقی نه تنها در روابط زناشویی بلکه بطور کلی در تمام مراحل زندگی از برگزیده ترین صفات است.

19.
بی‌ریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

20.
به‌عهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

21.
از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

22.
همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

23.
عیب‌پوشی کنید
همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

24.
خانواده‌گرا باشید
همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

25.
عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
تواضع و صداقت پیشگی در رفتار راه های ایجاد کدورت را مسدود می کند.

26.
رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

27.
صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

28.
همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

29.
به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.

30.
به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.
دوشنبه 13/6/1391 - 11:7
شخصیت ها و بزرگان

دوشنبه 13/6/1391 - 11:2
شعر و قطعات ادبی

عشق منی تو خامنه ای…

سید علی ما گل زهرای اطهر است
نامش نشانه ی برکاتی ز کوثر است
برق برندگی کلامش چو ذوالفقار
بر جسم و جان خصم فرو مایه آذر است
صد همچو مرحب است گریزان ز صولتش
زیرا که در مبارزه با اهل خیبر است
در روز جمعه ای که رسد خطبه اش به گوش
امید بخش مردم هشیار کشور است
این پیر پاکدل ز رشادت یگانه است
حقا که با امام شهیدان برابر است
چشم دل تمام ستمدیدگان به اوست
مستضعفین غمزده را یار و یاور است
بیداری جهانی اسلامیان کنون
در پرتو تفکر این پاک گوهر است
ایران اگر به راه تکامل قدم زده
زاندیشه ی بلند و درخشان رهبر است
این ملت رشید و دلاور ز سوی او
چشم انتظار گفتن الله اکبر است
امت به سرو قامت او کرده اقتدا
چون مقتدای ما به نماز و به سنگر است
جاریست عطر عشق و شهادت به نطق او
ایران به یمن وجودش معطر است
آن چفیه ای که بر سر دوشش بود مدام
یاد از صلابت شهدای دلاور است
دلداده حسین و شهیدان راه حق
همواره داغدار شهیدان بی سر است
دانم که سیل گوهر اشکش به روضه ها
تفسیر خون جاری حلقوم اصغر است
خفّاش سیرتان همه کور از تلألؤ اش
در چشم دوستان چو درخشنده گوهر است
سیل سرشک من به خیال جمال او
بر گونه جاری از این دیده ی تر است
نفرین بر آن کسی که ندانم مقام او
آتش بیار معرکه ضد پیمبر است
نفرین بر آن زبان که جسارت کند بدو
نفرین بر آن کسی که بر او خصم و منکر است
بشکسته باد آن قلمی کز ره جفا
بر قلب جمله ی یاران چو خنجر است
ز اندیشه های زشت و سخن های ناروا
ای خاکی پلید تو را خاک بر سر است
نازم به نام نامی ات ای نایب الامام
چون افتخار ما همه تا روز محشر است
عشق منی تو خامنه ای ، ای امام من
این عشق ، عشق مهدی و زهرا و حیدر است
وقت حضور در حرم حضرت رضا
دیدم ز نور ، ژاله ی اشکت منور است
جانم فدای عمر عزیز و مبارکت
این جان چه قابل است مقام تو برتر است
حامد ز کینه توزی دشمن غمین مباش
دست خدا همیشه نگهدار رهبر است .

 

گزیده اشعار علیرضا لطفی (حامد اصفهانی)-اصفهان

اختصاصی سایت رهبران شیعه

دوشنبه 13/6/1391 - 10:50
دانستنی های علمی
· آیا می دانید سس مایونز به دلیل ترکیب خاصی که دارد در کنفرانسهای علمی به عنوان سم کبد معرفی می شود
· آیا می دانید ساندیسها, نوشابه ها, بیسکویتها, کیکها و... با قندهای مصنوعی چون ساخارین که 1000 برابر شیرین تر از قند معمولی است ساخته می شود که دشمن کبد و کلیه می باشد
·  آیا می دانید رنگهای افزودنی در نوشابه ها, ساندیس ها, کیکها, آدامسها و ... همه سرطان زا هستند
·   آیا می دانید قیمت روغن ها مایع مثل آفتابگردان اگر واقعی باشد حدود 12 الی 15 هزار تومان خواهد بود ولی الان در بازار 900 الی 800 تومان است که از یک کیلو تخم آفتابگردان ارزانتر است.
·   آیا می دانید بیشتر محتوای روغن های مایع از پارافین خوراکی که محصول پالایشگاهای نفت است درست شده است که کلسترول خون را افزوده موجب چربی خون و... می شود که کشنده است.
·   آیا می دانید در اکثر کارخانه های آبلیموهای صنعتی حتی یک عدد لیمو هم وارد نمی شود و آب لیمو صنعتی از (( آب کاه)) بعلاوه برخی اسانسها و جوهر نمک تولید می شود که همین امر موجب ته نشین نشدن محتوای آب لیمو می باشد
·   آیا می دانید کره گیاهی دروغی بیش نیست و با مواد پایه ای نفت و در برخی کشورها فضولات انسانی تولید می شود و موجب تشکیل پلاک اتروم در عروق کرونر قلب و بیماری های ایسکمیک قلبی می شود و شعار ((کره مارگارین(گیاهی)دوست قلب شما)) فریب افکارعمومیست...
·    آیا می دانید مواد قندی موجود در نوشابه ها موجب پوسیدگی دندانها می شود (دندان شکسته داخل نوشابه پس از 7 ساعت حل می شود.
·        آیا می دانید سس مایونز از همه غذاها مضرتر برای صدمه به پوست و جوش صورت است.
·   آیا می دانید پنیر پفک اغلب پنیر تلخ( پنیر فاسد) و گندیده تاریخ مصرف گذشته می باشد چسبندگی پفک براساس تحقیقات تا 7 بار مسواک هم تمیز نمی شود و موجب بی اشتهایی میشود و آمار مصرف پفک در ایران روزانه هر نفر 2 عدد می باشد ...

  و اما چه کنیم؟
بهترین غذا آبگوشت با گوشت گوسفند است و بهترین روغن, روغن حیوانی است. روغن کنجد و زیتون هم بهترین روغن گیاهیست.
بهترین نان نانهای سبوس دار است مثل نان سنگک بهترین نوشابه سکنجبین است که ترکیب مقداری عسل سرکه و ... می باشد بیش از صد نوع چای هم اکنون در کشور ما موجود است که متناسب با مزاجها مصرف انواع آنها توصیه می شود مثل( چای کوهی, گل گاو زبان, سنبل الطیب, گزنه, زنجبیل, گل نسترن, پونه, بابونه, دارچین, آویشن, استخودوس,...) همراه کمی نبات بجای قند وشکر استفاده از خرما, ارده شیره انواع میوه ها کشمش, توت خشک, عسل بسیار بجاست.
بهترین ظرف که هم کمبودهای خون بدن را جبران کرده و هم موجب میکروب زدائی از غذا می شود ظرف سنگی و مسی می باشد
بهترین تنقلات آجیل های طبیعی هستند که به جهت طبع گرمشان بسیار مفید می باشند( مصرف آجیل ها جزء فرهنگ عمومی بوده است) غذاهای خورشی سنتی, غذاهای سرخ نشده، سبزی خوردن بویژه نعنا بجای سالادهای امروزی, لبنیات پرچرب و دست نخورده(شیر و لبنیات باید جوشانده شود) حبوبات بخصوص نخود( اگر خیس شده و آب آن بدور ریخته شود موجب نفخ نمی شود) سس دست ساز طبیعی(مخلوط تخم مرغ وسرکه) بطور تازه قابل استفاده است. کلیه غذاهای طبیعی بطور تازه استفاده شود از خوردن میوه در غیر فصل آن خودداری شود. ضمناً عمده میوه در محل جغرافیای رویش طبیعی آن مفیدتر است. پوست میوه ها بعنوان ماسک جهت نرمی و زیبایی پوست بسیار مفید است میو ها و سبزی جات هرچه بیشتر در معرض نور خورشید قرار بگیرند مفیدترند و فقط سنگ نمک و پودر آن, نمک سالم و قابل استفاده هستند استفاده از چوب مسواک(بنام چوب اراک) بعد از خلال دندان بهترین مسواک و ضدعفونی کننده طبیعی و مالش دهنده لثه ها خواهند بود
کمترین کمک انسان دوستانه ما تکثیر این برگه و در اختیار دیگران قرار دادن آن است
gmailمنبع
يکشنبه 12/6/1391 - 10:41
شهدا و دفاع مقدس

عصرایران ؛ جعفر محمدی:
اجلاس عدم تعهد، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد 1361، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل، به ترمیم وجهه خود بپردازد. از اینرو، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.

با این حال، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!

زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند؛ تا اینکه پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت.

در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس، تلاش های عراق در این باره و تصریح به اینکه اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این سند اخیرا در كتاب "ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، از باندونگ تا تهران" توسط انتشارات ریاست جمهوری (نشر جمهور ایران) منتشر شده است.

به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.

این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما 6 خلبان، ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند، بدین ترتیب سه هواپیمای اف - 4 به پرواز درآمدند، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر 1361 ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد، چشم ها را متوجه آسمان کرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند ؛ همزمان، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آنکه خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی، به سمت هتل قرق شده ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد، آنچه بر جای ماند، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.

خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!

بیست سال بعد، در تابستان گرم 1381، از شهید عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز، به خاک سپرده شد.

مزار شهید عباس دوران

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
يکشنبه 12/6/1391 - 10:28
خاطرات و روز نوشت


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی كه با انیشتین داشتند و پس از آنكه انیشتین به ایشان نوید می دهند كه نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیك را در جهان متحول خواهد كرد، به پروفسور پیشنهاد می دهد كه برای تكمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیكاگو به كار خود ادامه دهد. در ادامه ایمیل خاطره ای بسیار آموزنده از ایشان در دانشگاه شیکاگو نقل شده كه هر ایرانی را به فكر وا می دارد. امیدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهید ...

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است. ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده و در کشوی میز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود.

پروفسور با لبخند تعجب آوری، به من گفت: این دسته چک را دانشگاه برای شما، مانند تمام پژوهشگران دیگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمایش ها به تجهیزاتی نیاز داشتید، بدون معطلی به کمپانی سازنده تجهیزات اطلاع بدهید. آن تجهیزات را، برای شما می آورند و راه می اندازند و بعد فاکتوری به شما می دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روی چک می نویسید و تحویل کمپانی می دهید. به این ترتیب آزمایش های شما با سرعت بیشتری پیش می روند.

توضیح پروفسور مرا شگفت زده کرد و از ایشان پرسیدم: بسیار خوب، ولی این جا اشکالی وجود دارد، و آن امضای چک های سفید است؛ اگر کسی از این چک سوء استفاده کرد، شما چه خواهید کرد؟با لبخند بسیار آموزنده ای چنین پاسخ داد: "بله، حق با شماست. ولی باید قبول کنید، که درصد پیشرفتی که ما در سال بر اساس این اعتماد به دست می آوریم، قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد نیست."

"این نکته، تذکر یک واقعیت بزرگ و آموزنده بود. نکته ای ساده که متاسفانه ما در کشورمان نسبت به آن بی توجه هستیم."

یک روز که در آزمایشگاه مشغول به کار بودم، دیدم همین پروفسور از دور مرا به شکلی غیر معمول، نگاه می کند. وقتی متوجه شد که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندی بسیار
جذابی کنارم آمد و گفت: آقای دکتر حسابی، شما تازگی ها چقدر صورتتان شبیه افراد آرزومند شده است؟ آیا به دنبال چیزی می گردید، یا گم گشته خاصی دارید؟

من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسی گفتم: بله، من مشغول تجربه ی نظریه ی خودم در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم. برای همین، اگر یک فلز با چگالی زیاد، مثل شمش طلا با عیار بالا داشتم، از آزمایش های متعدد، روی فلزهای معمولی خلاص می شدم و نتایج بهتری را در فرصت کمتری به دست می آوردم؛ البته این یک آرزوست.

او به محض شنیدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمی گویید؟

گفتم آخر خواسته من، چیز عملی نیست. من با شمش آلومینیوم، میله برنز و میله آهنی تجربیاتی داشته ام. ولی نتایج کافی نگرفته ام و می دانم که دستیابی به خواسته ام غیر ممکن است.

پروفسور وقتی حرف های مرا شنید از ته دل خنده ای کرد و اشاره کرد که همراه او بروم.

با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمدیم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمی که تلفنچی و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظی کرد و رفت.

من که هنوز باورم نمی شد، فکر می کردم پروفسور قصد شوخی دارد و سربه سرم می گذارد. با نومیدی به تعطیلات آخر هفته رفتم.

در واقع 72 ساعت بعد، یعنی روز دوشنبه که به آزمایشگاه آمدم، دیدم جعبه ای روز میز آزمایشگاه است. یادداشتی هم از طرف همان خانم تلفنچی، روی جعبه قرار داشت که نوشته بود امیدوارم این شمش طلا، به طول 25 سانتی متر و با قطر 5 سانتی متر با عیار بسیار بالایی به میزان 24، که تقاضا کرده اید، نتایج بسیار خوبی برای کار تحقیقی شما بدست دهد.

با ناباوری ولی اشتیاق و امید به آینده ای روشن کارم را شروع کردم. شب و روز مطالعه و آزمایش می کردم تا بهترین نتایج را بدست آورم.

حالا دیگر نظریه ام شکل گرفته بود و مبتنی بر تحقیقات علمی عمیق و گسترده ای شده بود.

بعد از یکسال که آزمایش های بسیار جالبی را با نتایج بسیار ارزشمندی به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلای خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمایش روی آن انجام داده بودم را داخل یک
جعبه روی میز خانم تلفنچی گذاشتم.

به محض اینکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و امیدی، از من پرسید: آیا از تحقیقات خود، نتایج لازم را بدست آوردید؟

فوراً پاسخ دادم: بلی، نتایج بسیار عالی و شایان توجهی، بدست آوردم. به همین دلیل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولی بسیار نگران هستم. زیرا این شمش، دیگر آن شمش اولی نیست، و در جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسیدم حالا باید چه کار کنم؟ چون قسمتی از این شمش را بریده ام، سوهان زده ام و طبیعتاً مقداری از طلاها دور ریخته شده است.

خانم تلفنچی با همان روی خوش لبخند بیشتری زد و به من گفت: اصلاً مهم نیست، نتایج آزمایش شما برای ما مهم است. مسئولیت پس دادن این شمش با من است.

وقتی با قدم های آرام و تفکری ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه می آمدم، به این مهم رسیدم، که علت ترقی کشورهای توسعه یافته، همین اطمینان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقیقاتی می باشد و بس، یعنی کافیست شما در یک مرکز آموزشی، دانشگاهی و یا تحقیقاتی کار کنید، دیگر فرقی نمی کند که شما تلفنچی باشید یا استاد.

چون تمام مجموعه آن مراکز در کشورهای پیشرفته دارای احترام هستند و بسیار طبیعی است که وقتی دست یک پژوهشگری در امر تحقیقات و یا تمام تجهیزات باز باشد و دارای احترامی شایسته باشد، حاصلی به جز توسعه علمی در پی نخواهد داشت.

منبع: كتاب استاد عشق تالیف ایرج حسابی
يکشنبه 12/6/1391 - 10:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته