• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 220
تعداد نظرات : 51
زمان آخرین مطلب : 5392روز قبل
دعا و زیارت

چرا در اسلام، ارزش عمل به نیّت آن است و قبولى عمل به قصد قربت و اخلاص وابسته است؟

در كارهاى دنیوى نیز ارزش كارها، به نیّت آنها بستگى دارد. به این مثال‏ها توجّه كنید: 
جرّاح و چاقوكش هر دو شكم پاره مى‏كنند، امّا كار جراح، خدمت است و كار چاقوكش جنایت. 
همین جرّاح مى‏تواند براى پول كار كند و مى‏تواند براى نجات یك انسان كار كند، هر كدام از این هدف‏ها نیز ارزش مخصوص به خود دارد. 
مثالى دیگر: 
یك لیوان آب را به سه نفر عرضه مى‏كنیم؛ یكى نمى‏خورد، چون میل ندارد، دیگرى نمى‏خورد چون قهر كرده است، سومى نمى‏خورد و مى‏گوید: نفر چهارم از من تشنه‏تر است، آب را به او بدهید! این سه نفر، در ننوشیدن آب یكسانند ولى به خاطر آن كه هدف‏هاى آنها متفاوت است، ارزش كارشان نیز تفاوت دارد. 
در اسكناس‏ها نخى است كه نشانه اصالت اسكناس و وسیله جدایى اسكناس اصلى از قلابى است، در عبادات نیز باید ریسمانى محكم میان بنده و خدا باشد كه همان قصد قربت و اخلاص است. اگر آن نخ نباشد یا پاره شود، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نیست.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 19:37
دعا و زیارت

چه كنیم تا در دنیا راحت زندگى كنیم؟

قرآن مى‏فرماید: «لِكَیلا تَأسوا على‏ ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»(سوره حدید، آیه 23) آن گونه باشید كه اگر چیزى را از دست دادید، تأسّف نخورید و اگر چیزى به شما دادند، شاد نشوید. راستى آیا مى‏شود انسان اینگونه متعادل باشد كه دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثرى نگذارد؟ 
كارمند بانك، یك روز مسئول دریافت پول مردم مى‏شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏شود. نه آن روزى كه پول مى‏گیرد خوشحال است و نه آن روزى كه مى‏پردازد، ناراحت. زیرا او مى‏داند هر دو روز، امانتدارى بیش نبوده است. 
مثالى دیگر: 
براى لاستیك تراكتور، حركت در زمین هموار و غیر هموار یكسان است، ولى براى لاستیك دوچرخه، تفاوت دارد. 
نشستن و برخاستن یك گنجشك، روى شاخه گل اثر مى‏گذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد. 
آرى، انسان‏هاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسایل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد. 
امام حسین‏علیه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تیر كه به سویش رها شد و دهها داغى كه دید، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچك‏ترین حركت، ما را از نماز یا خشوع باز مى‏دارد.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 19:37
دعا و زیارت

بشر چه نیازى به كتاب آسمانى دارد؟

تمام كارخانجات دنیا براى تولیدات خود دفترچه راهنما تهیّه و در كنار محصولات به مشتریان ارائه مى‏دهند. این دفترچه‏ها مشتریان را راهنمایى مى‏كند كه چگونه از آن كالا بهره‏مند شوند. 
نویسنده این دفترچه‏ها كیست؟ آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگرى صلاحیّت نوشتن آن را دارد؟ هرگز! 
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم كه براى راهنمایى ما، دفترچه‏اى به نام قرآن نازل كرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى‏داند كه چه ساخته و تنها اوست كه به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره‏گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى‏داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر»( سوره ملك، آیه 14) 
كسانى كه به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مى‏روند مانند كسانى هستند كه دفترچه راهنماى سازنده را كنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مى‏كنند.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
 

سه شنبه 7/8/1387 - 19:37
دعا و زیارت

اینكه خداوند فقط كار افراد با تقوى را مى‏پذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد عادّى یا گناهكار نمى‏شود؟

 اولاً اینكه قرآن مى‏فرماید: «إنّما یَتقبّل اللّه من المتّقین»(سوره مائده، آیه 27)، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، كلمه (أتقى‏) یعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أكرمكم عند اللّه أتقاكم»( سوره حجرات، آیه 13.) و اكثر افراد عادّى و خلافكار هم مرحله‏اى از تقوى را دارا مى‏باشند و گرنه هیچ كار خیرى انجام نمى‏دادند و از هیچ گناهى دست برنمى‏داشتند.
ثانیاً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مى‏پذیرد، مراد آن است كه شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینكه دیگران حقّ هیچ گونه كارى ندارند و یا اگر كارى انجام دهند، پاداششان ضایع مى‏شود.
ثالثاً پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن»( سوره آل‏عمران، آیه 37) و قبول برتر كه در دعا مى‏خوانیم: «و تقبّل باحسن قبولك»(دعاى وداع ماه رمضان.) بنابراین، هركس به مقدار تقوایى كه دارد كارش قبول مى‏شود.
به همین دلیل پاداش‏هاى قرآن نسبت به افراد و كارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضى كارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَین»(سوره بقره، آیه 265)
بعضى كارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً»(سوره بقره، آیه 245)
بعضى كارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها»(سوره انعام، آیه 160)
بعضى كارها پاداش هفتصد برابر دارد: «كمَثل حبَّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى كلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة»(سوره بقره، آیه 261)
بعضى كارها پاداشى دارد كه هیچ كس، جز خدا آن را نمى‏داند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم»(سوره سجده، آیه 17)
و این تفاوت‏ها بر اساس تفاوت نیّت و نوع كار است.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:35
دعا و زیارت

امر به معروف و نهى از منكر، وظیفه همه مسلمانان است یا گروهى خاص؟

 

 براى ماشینى كه در مسیر یك طرفه بر خلاف همه رانندگى مى‏كند، دو نوع برخورد لازم است: یكى آنكه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با كار او اعلام كنند، دوم آنكه پلیس، راننده را جریمه كند.
قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منكر سفارش كرده و فرموده است: «كُنتم خَیرَ اُمّة اُخرِجَت للنّاس تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنكر»(سوره آل‏عمران، آیه 110) شما بهترین امّتى هستید كه جلوه كرده‏اید به شرط آنكه امر به معروف و نهى از منكر كنید.
و در جاى دیگر مى‏فرماید: از میان شما مسلمین گروهى ویژه باید مسئول امر به معروف و نهى از منكر شوند. «ولتكن منكم اُمّة یَدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و یَنهون عن المنكر»(سوره آل‏عمران، آیه 104.)

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی


 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:33
دعا و زیارت

آیا هر مسلمانى، مؤمن است یا آنكه میان اسلام و ایمان تفاوت است؟

در قرآن، یكجا مى‏خوانیم كه مردم وارد دین مى‏شوند: «یدخلون فى دین اللّه افواجا»( سوره نصر، آیه 2) و در جاى دیگر به كسانى كه شعار دیندارى مى‏دادند گفته مى‏شود: هنوز ایمان وارد دلهاى شما نشده است: «ولمّا یدخل الایمان فى قلوبكم»(سوره حجرات، آیه 14) یعنى دین باید وارد مردم شود. 
آرى، دیندارى مراحلى دارد: مرحله گرم شدن، مرحله داغ شدن و مرحله پخته شدن. هر گرم و داغى، سرد مى‏شود ولى هیچ پخته‏اى خام نمى‏شود. 
ورود مردم در دین آسان است؛ هركس بگوید: «أشهد ان لا اله الاّ اللّه و أشهد انّ محمّداً رسول اللّه»، مسلمان است. این مرحله گرم شدن است. امّا بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است. اصحاب پیامبر با احساس و هیجان داغى به جبهه‏ها مى‏رفتند و حاضر بودند در كنار پیامبر جان فشانى كنند. ولى قرآن به آنها مى‏گوید اگر دین دارید، خمس غنائم جنگى را بدهید: «واعلموا انّما غَنمتُم من شى‏ءٍ فانّ لِلّه خُمُسَه و للرّسول... انْ كنتم آمنتم باللّه»(سوره انفال، آیه 41.) 
آرى، كسانى كه شهادتین مى‏گویند و حتى در جبهه‏ها كنار پیامبر مى‏جنگند، ممكن است در مسایل مالى آسیب‏پذیر باشند كه قرآن مى‏فرماید: در كنار شهادتین و جبهه و نماز، حق خدا و رسول و فقرا را نیز بپردازید. در این مرحله است كه ایمان وارد قلب مى‏شود. قرآن فقط به گروه خاصّى مى‏فرماید: «اولئك هُم المؤمنونَ حقّاً»(سوره انفال، آیه 4.) مؤمنون واقعى گروه خاصّى هستند، ولى نسبت به گروهى كه منافقانه اظهار ایمان دارند، مى‏فرماید: اینها مؤمن واقعى نیستند: «و مِن النّاس مَن یقول آمنّا بِاللّه و بالیوم الآخر و هم بمؤمنین»(سوره بقره، آیه 8 )

 

 برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:32
دعا و زیارت

چگونه مى‏توانیم حقایق را آن گونه كه هست، ببینیم؟

قرآن مى‏فرماید: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه»( سوره بقره، آیه 282.) از خداوند پروا كنید تا خداوند، حقیقت را به شما بیاموزد. 
تقوى به معناى دورى از انواع بدى‏ها و زشتى‏هاست. آرى، افراد آلوده از درك بسیارى حقایق محرومند. 
كسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمى‏فهمد، مثل كسیكه عینك سرخ گذاشته و همه چیز را سرخ مى‏بیند و شلغم را لبو مى‏پندارد و اگر عینك سبز بگذارد، كاه را علف مى‏بیند. 
اگر آیینه را صیقل دهیم، عكس را درست نشان مى‏دهد. آئینه دل نیز باید صیقلى باشد تا معارف را درك كند. دل‏هاى كینه دار مثل ظرف‏هاى آلوده است كه اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، آلوده مى‏شود. 
گناه غبارى است كه نمى‏گذارد انسان واقع بین باشد.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی


 

 

 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:30
دعا و زیارت

آیا تشبیه بعضى انسان‏ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویى نیست؟

با نگاهى به منافع حیوانات و عملكرد بعضى انسان‏ها، تشبیه «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»( سوره اعراف، آیه 179) را حقّ و منطقى مى‏یابیم؛ 
گران‏ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است. 
مهم‏ترین غذاى انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است. 
حیوانات وسیله باركشى و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند. 
تمام كارخانه‏هاى پشم ریسى، چرم سازى، لبنیاتى و مرغدارى ودامدارى‏ها كارشان به حیوانات وابسته است. 
حیوانات بعضى معلّم بشرند. كلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت. 
بعضى گزارشگر انبیا مى‏شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد. 
بعضى محافظ انبیا مى‏شوند؛ تار عنكبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ كرد. 
حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شكار سگى كه آموزش دیده حلال است. 
حتى حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها كسانى را مى‏گزند كه به آنها نزدیك شده باشند. 
با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان‏هایى كه از دور مردم آزارى مى‏كنند و مناطق دور دست را بمباران و موشك‏باران مى‏كنند، از مار بدتر نیستند؟ 
افرادى كه شبانه روز براى مردم حیله و خدعه مى‏كنند و به خاطر رسیدن به هوسهاى بى انتهاى خود نسل انسان را به تباهى مى‏كشند، از حیوانات بدتر نیستند؟ 
آدم‏هایى كه یك تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درّنده‏ترین حیوانات پست‏تر نیستند؟

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:28
دعا و زیارت

چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى یك عمل همچون نماز مى‏شود؟

پلیس راهى را در نظر بگیرید كه از راننده‏اى گواهینامه رانندگى مطالبه مى‏كند. اگر راننده، گواهینامه پزشكى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرك دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمى‏پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مى‏دهد و گرنه مانع او مى‏شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است كه اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجات‏بخش نیست.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:27
دعا و زیارت

چرا صالحان، گرفتار مشكلات هستند و مجرمان و گنهكاران، در رفاه به سر مى‏برند؟


از آنجا كه خداوند اولیاى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى كنند، فوراً آنان را با قهر خود مى‏گیرد تا متذكّر شوند، چنانكه خداوند در قرآن مى‏فرماید: اگر پیامبر سخنى را كه ما نگفته‏ایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مى‏گیریم: «لو تقوَّل علینا بعضَ الاقاویل لأخذنا منه بالیمین»( سوره حاقّه، آیه 44 - 45) و همچنین اگر مؤمنین خلافى كنند، چند روزى نمى‏گذرد مگر آنكه گوشمالى مى‏شوند. 
امّا اگر نااهلان خلاف كنند، خداوند به آنان مهلت مى‏دهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاك مى‏كند: «و جعلنا لمهلكهم مَوعداً»( سوره كهف، آیه 59) و اگر امیدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر مى‏اندازد و به آنان مهلت مى‏دهد تا پیمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً»( سوره آل عمران، آیه 178) 
به یك مثال توجه كنید: 
اگر قطره‏اى چاى روى شیشه عینك شما بریزد، فوراً آن را پاك مى‏كنید. 
امّا اگر قطره‏اى چاى روى لباس سفید شما بچكد، صبر مى‏كنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض كنید. 
و اگر قطره‏اى روى قالى زیر پاى شما بچكد، آن را رها مى‏كنید تا مثلاً شب عید به قالى شویى ببرید. 
خداوند نیز با هركس به گونه‏اى رفتار مى‏نماید و بر اساس شفّافیّت یا تیرگى روحش، كیفر او را به تاخیر مى‏اندازد.

 

برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی 

سه شنبه 7/8/1387 - 17:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته