• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 468
تعداد نظرات : 286
زمان آخرین مطلب : 3829روز قبل
سينمای ایران و جهان

فیلم تقاطع

بازیگران: فاطمه معتمد آریا ، بهرام رادان ، بیژن امکانیان ، باران کوثری ، سروش صحت ، علیرضا حسینی ، خاطره اسدی ، السا فیروز آذر ، آفرین عبیسی ، محسن قاضی مرادی ، مجید مظفری ، مهوش وقاری ، شمسی فضل الهی ، وحید رزاقی ، حسین روزبه

کارگردان: ابوالحسن داوودی

نویسندگان: فرید مصطفوی ، ابوالحسن داوودی

ژانر: اجتماعی

سال ساخت: 1384

خلاصه فیلم: دکتر مینو رحمانی ( فاطمه معتمد آریا ) پس از گذشت سالها از مرگ شوهرش قصد دارد دوباره ازدواج کند. او نگران اوضاع تنها فرزندش امیر ( علیرضا حسینی ) است که بیشتر اوقات خود را با یکی از دوستانش به نام پدرام ( بهرام رادان ) می گذراند. یک شب امیر و پدرام برای وقت گذرانی از خانه خارج می شوند اما بروز سانحه ای در یک تقاطع باعث تغییر سرنوشت آنها و آدمهای دیگر می شود...

تقاطع فیلم مهمی است... تقاطع یکی از فیلم های مهم سینمای ایران است.در این قضیه شکی نداریم.مهمترین دلیل اهمیت این فیلم هم تلاشی است که سازندگانش برای ارتقای سطح تولیدات این سینما به کار برده اند که خب اصلی ترین جلوه ی این تلاش قابل تقدیر را در سکانس معروف و البته زیبای تصادف اتومبیل ها می بینیم.در سینمایی که همه به تولیدات حقیر و لاغر عادت کرده ایم این فیلم و این تلاش می تواند اتفاق مهمی باشد. جزئیاتی از زندگی روزمره... درباره شکل روایت در تقاطع خیلی شنیده اید و باز هم خواهید شنید...

 

فاطمه معتمد آریا در تقاطع

يکشنبه 14/9/1389 - 14:49
سينمای ایران و جهان

فیلم سینمایی دعوت

فیلم سینمایی دعوت

بازیگران: مهناز افشار ، محمدرضا فروتن ، مریلا زارعی ، گوهر خیراندیش ، کتایون ریاحی ، آناهیتا نعمتی ، محمدرضا شریفی نیا ، سیامک انصاری ، رضا بابک ، ثریا قاسمی ، سحر جعفری جوزانی ، فرهاد قائمیان ، سارا خوئینی ها ، نگار فروزنده ، مجید مشیری

کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا

نویسندگان: ابراهیم حاتمی کیا ، چیستا یثربی

تهیه کننده: محمد پیرهادی

ژانر: اجتماعی

   فاصله گرفتن ابراهیم حاتمی کیا، از سینمای دفاع مقدس پس از فیلم سینمایی به نام پدر، به سادگی احساس می شود.

  دعوت شاید اولین اثر سینمایی حاتمی کیا باشد که هیج ارتباطی به دفاع مقدس و مسائل مربوط به آن ندارد، تا جایی که در تیزرهای این فیلم با شعار « متفاوت ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا» این فیلم را معرفی می کیردند.

  داستان فیلم از این قرار است، چند زوج مختلف با موضوع مشترک « تولد فرزند » به شکل های مختلف برخورد می کنند، و در اپیزودهای مختلف ما شاهد ابعاد مختلف « دعوت از انسانی برای زندگی در دنیا » هستیم !

  موضوع و ایده ی فیلم بسیار تحسین برانگیز است، شخصاً با فرم و مدل ساخت فیلم نیز موافقم و از آن لذت بردم. اما برخی از اپیزودهای فیلم، خصوصاً اپیزود مربوط به سحر جعفری جوزانی و محمدرضا فروتن ، چندان شخصیت پردازی مناسب و باورپذیری نداشت و استفاده از کلیشه های سینمایی قدری زیاد بود !

 

  با این وجود موضوع و ساختار فیلم، همچنین اپیزود  مریلا زارعی و فرهاد قائمیان که به اعتقاد من بهترین اپیزود فیلم بود، ان قدر خوب هستند که بیننده را از دیدن این اثر ابراهیم حاتمی کیا راضی کند.

مهناز افشار و سیامک انصاری در دعوت

 

يکشنبه 14/9/1389 - 14:47
سينمای ایران و جهان

فیلم سینمایی به همین سادگی

فیلم سینمایی به همین سادگی

 

  زندگی ما هر چند پیچیده به نظر آید، از یک سری اتفاقات ساده تشکیل شده است. به همین سادگی اثر تحسین برانگیز رضا میرکریمی -خالق فیلم سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک- به زندگی یک روز زنی خانه دار به نام طاهره (هنگامه قاضیانی) پرداخته است.

  توجه کارگردان به جزییات در این فیلم بی نظیر است، به واقع افزایش تولیدات سینمایی و تلویزیونی ذهن بیننده را از کلیشه های سینمایی و تلویزیونی که مملو از قراردادهایی  نانوشته بین بیننده و کارگردان برای نمایش احساسات گوناگون بشری است،پر کرده است. به اعتقاد نگارنده ی این مطلب، توجه به جزییات به ظاهر ساده ی زندگی و نزدیک تر شدن سینما به زندگی واقعی، بهترین راه برای حذف این کلیشه های خسته کننده است. کاری که رضا میرکریمی آن را در به همین سادگی عالی انجام داده است.

هنگامه قاضیانی در به همین سادگی

به همین سادگی

 طاهره، زنی به غایت خانه دار است؛ که ظاهراً برای اتخاذ تصمیمی نیاز به مشاوره دیگران دارد، اما اطرافیانش همه از او بیشتر دچار مشکلاتی این چنینی هستند. این دوگانگی در ذهن طاهره بیننده را بیشتر به تصاویر زیبای دوربین میرکریمی جذب می کند. دوربینی که به دقت طاهره را دنبال می کند تا او در پایان فیلم پی ببرد و تصمیمی بگیرد و از دوگانگی خارج شود.

 این فیلم ۵ جایزه را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد و فیلم برگزیده ی منتقدان نیز بوده است !

کارگردان: رضا میرکریمی

بازیگران: هنگامه قاضیانی، مهران كاشانی، نیره فراهانی، هاله هماپور، نسترن همدم‌علی، محمدجواد جعفرپور و بهنوش صادقی

فیلمنامه: رضا میرکریمی، شادمهر راستین (بر اساس طرحی از رضا میرکریمی)
تهیه کننده: رضا میرکریمی، سازمان توسعه سینمایی سوره
مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش
تدوین: رضا میرکریمی
موسیقی متن: محمدرضا علیقلی
طراحی صحنه و لباس: شیوا رشیدیان
مجری طرح و مدیر تولید: جواد نوروزبیگی
طراح چهره پردازی: سودابه خسروی
صدابردار: مهران ملکوتی

يکشنبه 14/9/1389 - 14:46
تاریخ
بنا به گفته «ابن قتیبه» شعار «یالثارات الحسین» را مختار ثقفی مطرح کرد. او نخستین کسی است که به مناسبت روز عاشورا، در منزل خود در شهر کوفه مجلس یادبود برپا کرد.
در مجموع هدف از این مجالس ، تحریک مردم برای جنگ علیه امویان و خونخواهی حسین (ع) بود. دینوری یادآور شده است که این مجالس برای سوگواری شهادت شهیدان کربلا و در کنار مزار آنان برگزار می شد.
شیعیان از قرن سوم ، در ماه محرم در منزل امامان (ع) به نوحه سرایی می پرداختند و نوحه گرانی که «نائح» خوانده می شدند و شعر محزون می خواندند در این دوران پدید آمدند. رفته رفته نوحه گری به مقتل خوانی از روی مقتل الحسین ابن نما و ابن طاووس تبدیل شد.
گاه نوحه خوانی به درگیری میان شیعه و سنی می انجامید. مقتل خوانی در عاشورا رفته رفته به صورت عادت مرسوم درآمده بود؛ از این رو مستنصر عباسی به جمال الدین بن جوزی در سال 460دستور می دهد در مقام محتسب ، مردم را از مقتل خوانی در عاشورا باز دارد.
همچنین از همان آغاز، کربلا زیارتگاه و محل تجمع مسلمانان شد؛ لذا متوکل عباسی دستور داد قبر امام را محو کنند و مردم را تهدید کرد که به زیارت آن حضرت نروند که جان و مالشان در امان نخواهد بود.
گرچه عزاداری حسینی ، با سختگیری امویان و عباسیان علیه شیعیان همراه بود، اما در زمان آل بویه ، موازنه قوا به نفع شیعه دگرگون شد و معزالدوله اولین کسی بود که عزاداری را به صورت مراسم سالانه در بغداد برپا کرد. در عاشورای 353 ه.ق/933م. برای نخستین بار، در بغداد مجالس بی مانندی در عزای حسینی برپا و بازارها بسته شد و عزاداران در خیابان ها عزاداری کردند و مردم سیاه پوشیدند و یقه چاک کردند و به زیارت قبر امام (ع) رفتند.
دوران آل بویه در عراق از مهمترین دوران رشد و تحول شعایر و مراسم دینی و بویژه عاشورایی بود. این مراسم خشم اهل سنت را برانگیخت.
آنان این امور را بدعت و روز عاشورا را عید خواندند و جشن گرفتند و عامه مردم با اشاره عالمان سنی به عزاداران حمله کردند و امویان را ستودند و در وصف یزید کتاب نوشتند.
با به قدرت رسیدن سلجوقیان ، وضع شیعیان بد شد؛ چه آنان علیه شیعه و معتزله و صوفیان و اشاعره اعلان جنگ کردند. شیعه جرات نکرد مراسم عزا برپا کند. تا زمان صفویان وضع به این منوال و به زیان شیعه بود؛ چون صفویه به حکومت رسیدند، اوضاع تغییر کرد.
آنان از مراسم عزا به عنوان سلاح سیاسی و تبلیغاتی استفاده کردند و آن را گسترش دادند. در زمان عثمانیان ، عرصه بر شیعه تنگ آمد و در 11 نیسان 1802، وهابیان به کربلا تافتند و کشتند و سوزاندند و ویران کردند و بردند.
اینان بارگاه حسین را ویران کردند و اموال آن را ربودند و هزار نفر را به خاک و خون کشیدند و 2سال بعد قصد نجف کردند؛ اما مردم پایداری کردند و شهر و مرقد امام را به گونه ای معجزه آسا نجات دادند. این یورشها بر شیعیان و مراسم عزاداری آنها تاثیر ژرفی نهاد و ادبیات عاشورا را به شدت متاثر کرد؛ چنان که برخی از شاعران ، این واقعه را کربلای دوم خواندند.
شیعیان 2سال بعد، از آنان انتقام گرفتند و ملک عبدالعزیز را به قتل رساندند. داوودپاشا حاکم عثمانی عراق ، بیش از دیگر ترکان بر شیعه سخت گرفت و آنها را از برپایی عزاداری بازداشت. او معتقد بود عزاداری ، ابزار تبلیغاتی دولت ایران علیه عثمانی است.
با روی کار آمدن علیرضا در بغداد، شیعه در انجام مراسم آزادی تمام یافت و مجالس عزا به راه انداخت و علیرضا هم در آنها شرکت کرد.
در خلال قرن 19میلادی ، همزمان با گسترش مجالس عزا، دسته های عزاداری هم پدید آمد. یکی از نخستین این هیاتها و دسته ها، دسته های سینه زنی بود که برای نخستین بار در کاظمین به راه افتاد.
مدحت پاشا، با صدور اعلامیه ای حرکت دسته های عزاداری را ممنوع و برپایی عزاداری را جرم خواند. او پس از این دست از سختگیری برداشت و مردم را آزاد گذاشت.
در آغاز قرن بیستم ، عزاداری در عراق گسترش و ژرفا یافت و رنگ مردمی و فولکلوری به خود گرفت و در کنار مجالس تعزیه ، دسته های سینه زنی و زنجیرزنی هم پدید آمد. در نیمه دوم قرن نوزدهم ، شیعیان عراق به تاسیس حسینیه روی آوردند. نخستین حسینیه ، با نام حسینیه حیدری در کاظمین ساخته شد.
حسینیه ها رفته رفته ، متحول و پیشرفته و به نهادهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شدند و کارشان ، تنها برپایی عزاداری نبود. پس از آن که انگلیس عراق را اشغال کرد، از بزرگداشت واقعه عاشورا و برگزاری مراسم عزاداری حمایت کرد، که به سپاسگزاری رسمی عالمان شیعه از انگلیس انجامید.
پس از تشکیل حکومت ملی در عراق در 1921، دولت روز عاشورا را تعطیل رسمی اعلام کرد، اما رفته رفته با این مراسم مخالفت کرد تا در عاشورای 1927میان عزاداران و عوامل حکومتی در صحن کاظمیه درگیری منجر به قتل روی داد و در 1928دولت عزاداری را ممنوع کرد.
ملک فیصل اول به مراسم عزاداری عنایت داشت و به عزاداران برای این مراسم کمک مالی می کرد و خود در آن شرکت می جست. در 1932دولت به هیاتهای عزاداری سخت گرفت و در 1935در دوره وزارت یاسین هاشمی بشدت از برگزاری مراسم عزا جلوگیری شد.
در دهه پنجاه دولت بر سختگیری خود افزود و هیاتها را مجبور کرد از پلیس اجازه نامه بگیرند. در اواخر حکومت سلطنتی در عراق ، مراسم عزاداری دیگر جنبه سیاسی خود را از دست داد.
در پایان دهه 60 و آغاز دهه 70، این مراسم به شکلی چشمگیر رشد کرد و دگرگون شد. در سال 1968رادیو عراق مراسم عزاداری را پخش کرد. در آغاز دهه هفتاد در کنار جنبش شیعی ، از یک سو و مشکلات سیاسی و اقتصادی از سوی دیگر، مراسم عزاداری به اوج خود رسید و حکومت برای حل مشکلات ، 60هزار ایرانی را از عراق اخراج کرد و با اعمال فشار بر شاعران و مداحان و نوحه گران ، کوشید مراسم را از بار اجتماعی و سیاسی تهی کند.
در 1975از برپایی مراسم در نجف جلوگیری شد و دو سال بعد مردم دست به تظاهرات زدند و شعار دادند که در پی آن شماری از مردم کشته و زخمی و زندانی و اعدام شدند.
سرانجام با آغاز جنگ عراق و ایران در 1980برگزاری هرگونه مراسم عزاداری حسینی در عراق ممنوع شد.
شنبه 13/9/1389 - 17:38
شعر و قطعات ادبی

السلام علیكم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیك یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

 

 

 

 

اردوی محرم به دلم خیمه به پا كرد

دل را حرم و بارگه خون خدا كرد

 

 

 

محرم آمد و ماه عزا شد

مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید

دوباره شور عاشوار به پا شد

 

 

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …

 

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته ...

یا حسین مظلوم …

 

 

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …

 

 

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین

تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

 

 

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

 

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله …

 

 

كربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد

 

 

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود

دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین

ایام عزا و غصه آغاز شود

 

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

 

 

دل را اگر از حسین بگیرم چه كنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه كنم

فردا كه كسی را به كسی كاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه كنم

 

 

گویند كه در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.

 

 

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟

آهی کشید و گفت ماه محرم است…

 

 

باز محرم رسید، ماه عزای حسین

سینه‌ی ما می‌شود، كرب و بلای حسین

كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه

تا كه بگیرم صفا، من ز صفای حسین

 

 

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن

دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن

 

 

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

 

 

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست

 

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

 

 

 

 

 

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا كربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

شنبه 13/9/1389 - 16:5
آلبوم تصاویر

 

شنبه 13/9/1389 - 0:52
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

 

          

 

 

شنبه 13/9/1389 - 0:48
اخبار

به نظر می رسد بالاخره قرار است قهوه تلخ جدیدترین کار تلویزیونی مهران مدیری پخش شود ! اما نه از طریق شبکه های صدا و سیما، بلکه این بار در شبکه ی ویدئویی.

شبکه‌ی توزیع سی دی های فیلمها به قدری قدرت پیدا کرده است که اکنون می تواند به عنوان جایگزینی برای پخش از تلویزیون مطرح شود. هر چند شاید موضوع عدم رعایت حقوق مولف هنوز هم تهدیدی برای این کار باشد ( با وجود پیشرفت نسبت به سالهای گذشته )

دیدن عکسهایی از سریال قهوه تلخ کار مهران مدیری و با بازی سیامک انصاری، سحر زکریا و ... خالی از لطف نیست.

قهوه تلخ

قهوه تلخ

قهوه تلخ

 

شنبه 13/9/1389 - 0:32
عقاید و احکام

بر طبق سنت هرساله دسته سینه زنی هیئت قمر بنی هاشم متشکل از جانبازان و خانواده شهدا در شهرک شاهد در روز عاشورا با راه اندازی دسته سینه زنی در چهارراه سیدالشهدای تهرانپارس اقامه نماز می کنند 

 

   

 

 

 

 

شنبه 13/9/1389 - 0:21
تاریخ
مهدى (ع ) و عاشورا...
در ایـن مـقـام ـ بـه یقین ـ یادآورى این نكته مهم نیز لازم است كه صاحب اصلى ، در این همه رنج و بلا و مصیبت و شهادت و اسارت (از آنچه بر سر پیامبر اكرم (ص ) آمد در عصر جاهلیّت عربى ، تـا آنـچه بر سر اوصیاى پیامبر و خاندان او آمد در عصر طاغوتیّت اموى و عباسى )، و وارث بزرگ آن همه عظمت و ایثار، و حضور و اقدام ، و حماسه و افتخار، و هدایت و تلیم ، و تزكیه و ارشـاد، و رشادت و تعهّد، و رسالت و بیدارى ، و شهامت و فداكارى ، در راه اعتلاى كلمه حق ، و اعلام منشور عدل ، براى نجات انسانیّت و سعادت انسان ، و احیاى آرمان قرآن ... آرى ، وارث این هـمه ... حضرت ولىّ عصر، حجّت بن الحسن المهدى (عج ) است . و چون چنین است بسیار ضرورت دارد كه در این مجالس ، همواره توجّه ها معطوف به ساحت پاك آن شریك قرآن ، و ركن ایمان ، و حـجـّت زمـان ، و اسوه انسان ، و راز قبله ، و سرّ غدیر، و خونخواه عاشورا باشد(57)، و نـهـایـت مـرتـبـه ادب رعـایـت گـردد، و رضـاى خـاطـر ایـشـان ـ كـه مـقـدمـه رضـاى خـداى متعال است ـ منظور باشد و طلب شود.
و روشن است كه یكى از عوامل عمده كسب رضاى آن امام ، غنى بودن محتواى این مجلس ها و منبرهاست از حـیـث تـبـیـیـن اهـداف الهى دین ، و آگاه سازى مردم از حقایق معارف و تعالیم صدّیقین ، در جهت دعـوت بـه نـشـر ایـمـان و اقـامـه عـدل و اجـراى قـسـط، بـه مـنـظـور ایـجـاد جـامـعـه (تـوحـید و عـدل )، و زمـیـنـه سـازى براى احیاى دین خدا، و آمادگى براى ظهور كلّى آن نجات دهنده نهایى انسان ، و بر پا دارنده (عدل فراگیر)، در جهان ...
در ایـنـجـا خـوب اسـت بـه ایـن مـوضـوع هـم اشاره اى بكنیم ، كه یكى از راه هاى مهمّ غنى ساختن محتواى مجالس یاد شده از نظر تربیت و سازندگى ، این است كه (به جز خطبه هاى عاشورا و سـخـنـان حـضـرت امـام حـسین (ع ) در مسیر كربلا)، مضامین آموزشى و سازنده زیارت ها و دعاهاى زیـارت را، پـس از درك عـمـیـق مفاهیم و مقاصد آنها، به صورتى درست و با بیانى مناسب ، به مـردم بـیـامـوزنـد. ایـن دو مـنبع یاد شده ، از مهم ترین منابع شناخت و آگاهى و معرفت و سلوك و تربیت و حماسه و اقدام است ، كه همواره مغفول مانده است ، و بهره اى كه باید از آنها گرفته شود گرفته نشده است .
(اءظـَنـَنـتَ یـا یـزیـد! حـیـثُ اءخَذتَ عَلَینا اءقطارَ الا رض و آفاقَ السّماء فاءصبَحنا نُساقُ كَما تُساقُ الا سارى ، اءنّ بنا على اللّه هَواناً، و بك علیه كرامةً؟!... فَمَهلاً، مهلاً... فواللّه ما فَرَیتَ إ لاّ جـلدَك ، و مـا حـَزَزتَ إ لاّ لَحـمـَك ... وَ لَئن جـَرّت عـَلَى الدّواهـى مـُخاطَبَتَك ، إ نّى لاَ ستَصغرُ قـُدرتـَك ، وَ اءسـتـَعظمُ تقریعَك ، وَ اءستَكثرُ توبیخَك ؛ و لَئن اتّخَذتَنا مَغنَما، لَتَجدُنا وَشیكاً مـَغـرَمـاً، حینَ لا تَجدُ إ لاّ ما قَدّمَت یَداك ... فَكد كَیدَك ، واسعَ سَعیَك ، و ناصب جَهدَك ، فوَاللّه لا تـَمـحـُو ذكـرَنـا، و لا تـُمـیـتُ وَحـیـَنـا، و لا یـُرحـَضُ عـنـكَ عـارُهـا؛ و هَل راءیُك إ لاّ فَنَد؟ و اءیّامُك إ لاّ عَدَدُ؟ و جَمعُك إ لاّ بَدَدُ؟
اى یزید! آیا خیال كرده اى ، اینكه روزگار را بر ما تنگ كردى و جهان را تیره ساختى ، و ما را مـانند اسیران در شهرها گرداندى ، به این معنى است كه ما نزد خداوند منزلتى نداریم ، و تو نـزد خدا مكرّمى ؟!... سر جاى خود بنشین كه هرگز چنین نیست ؛ به خدا سوگند تو فقط پوست خـود را كـندى ، و كالبد خویش را دریدى (خودت را خوار و رسوا و نابود كردى )... اگر اكنون این حوادث تلخ مرا مجبور ساخته است كه با چون تویى همسخن شوم ، این را بدان كه من قدرت تـو را بـسـیـار نـاچـیـز مـى دانـم و تـو را از آن پـسـت تـر مـى شـمـارم كـه نـكـوهـشـت كـنـم ، و قابل آن نمى دانم كه زبان به سرزنشت گشایم .
اگـر مـى پـنـدارى كـه از شهادت و اسارت آل محمد سود برده اى ، بزودى خواهى دید كه زیان كـرده اى ، یـعـنـى هـنـگـامـى كه نتیجه كارت را ببینى ... و اكنون را، هر ترفندى دارى به كار گیر، و هر كوششى از تو ساخته است بكن ، و هر نیرویى مى توانى برانگیز... لیكن به خدا سوگند كه هرگز نخواهى توانست خاندان وحى را نابود سازى ، و قرآن را از صحنه روزگار براندازى ... و این ننگ (كشتن فرزندان پیامبر(ص ) و اسیر كردن خاندان او، و شكست اهداف ضدّ دیـنـى و ضـدّ قرآنى تو)، هیچگاه از تاریخ زندگى تو پاك نخواهد گشت ... و اینك بنگر كه آیا این تصمیم تو چیزى جز سفاهت بود؟ و روزگار قدرت تو چیزى جز سفات بود؟ و روزگار قدرت تو جز همین چند روز است ؟ و نیروهاى تو جز رو به نابودى است ؟
و پـیـشـگـویـى بانوى بزرگوار درست بود، زیرا یزید و جانشینان او یكى پس از دیگرى از میان رفتند، و سلطنت اموى ها نیم قرن پس از شهادت امام حسین (ع ) ساقط گشت . و مسلمانان از آن بـه بعد هماره یزید را لعنت مى كنند، و یاد امام حسین (ع ) را در روز شهادتش و در روز ولادتش ـ در هر سال ـ گرامى مى دارند.
بنگرید به كشور مصر، كه در روز میلاد امام حسین (ع ) و روز میلاد خواهرش حضرت زینب (س )، بـانـوى قـهـرمـان كـربـلا، در هر سال ، چه جنش هایى با شكوه مى گیرند، و با بر پا كردن چـادرهـا و طـاق نـصـرت هـا، و دایـره زدن و طبل نواختن و سرود خواندن به سرور و شادمانى مى پـردازنـد. پـس این تنها شیعیان نیستند كه یاد امام حسین (ع ) را زنده مى دارند، بلكه مسلمانان ـ چـه عـرب و چـه غـیـر عـرب ـ این چنینند، و اگر چه روش ها فرق مى كند و مراسم هر كدام متفاوت اسـت (یـكـى شـادمـانى است در روز ولادت ، و یكى سوگوارى در روز شهادت )، لیكن جوهر همه یكى است .
من در مجلّه (الغَد) (فردا)، شماره دوم ، فوریه 1959، مقاله اى دیدم ، درباره میلاد حضرت زینت (س )، كـه از جـمـله در آن مـقاله آمده بود [ترجمه با تلخیص ]: (شخصیت حضرت زینب ، در ضمن بـزرگ تـریـن پـیـكـار در راه عقیده ، به شكل بانویى قهرمان ، دلاور، مؤ من و شجاع جلوه گر شـد، تـا آنـجـا كـه یـزیـد بـن مـعـاویه ... به هنگامى كه حضرت زینب را مانند اسیران نزد وى بـردنـد، و آن بـانـو او را مـانـنـد هـمـه خـائنـان و قاتلان پاكان لعنت كرد، جراءت نكرد سخنان بانوى بزرگ را رد كند. از اینجاست كه ما مصریان ـ بلكه همه عرب در هر جا ـ حضرت زینب را بـه عـنـوان بـانـویـى قـهـرمـان مـى شناسیم ، همچنانكه به قهرمان جاوید، حسین بن على ـ پدر شهیدان ـ نیز ایمان داریم . ما به این قهرمانان همه ایمان داریم ... و روز میلاد آن را با شادمانى جـشن مى گیریم . و هیچ كس قدرت ندارد این محبت خالص و بى شائبه را كه به ساحت پیشواى حـركـت قـهـرمـانـى خـارق العـاده تـاریـخ ابـراز مـى داریـم از دل مـا بـیـرون كند. این محبت ما را زنده مى دارد و امید مى دهد تا بكوشیم و مبارزه كنیم ، زیرا این نـماد (سمبل )، راه را براى ما روشن مى كند، و وجود ما را از آرمان هاى پاك و پایبندى به شرف و آزادگى سرشار مى سازد...).
این نویسنده ، واقع بینانه سخن گفته و سخن حق را ابراز داشته است ؛ زیرا شرایط گذشته و كنونى ما مسلمانان توجّه به این مراسم را بر ما لازم مى دارد، چون همین مراسم است كه قهرمانى و دلاورى و مـبارزه در راه آزادى را ـ كه آرمانى والا و هماره است ـ پیوسته به یاد ما مى آورد، و ما مسلمانان را وامى دارد تا در جستجوى حكمرانان و مسؤ ولانى نمونه باشیم كه براى وطن اسلامى و امت مسلمان تلاش مى كنند (و زیر بار حكومت هاى خائن و دست نشانده نرویم ، و اگر چنین حكومت هایى داریم آنها را ساقط كنیم ).
اكنون بیش از 1300 سال از شهادت امام حسین (ع ) گذشته است ، و با وجود این ، شیعیان همچنان یـاد این گذشته را زنده مى دارند و تجدید مى كنند و بزرگ مى دارند، تا از این مراسم ، درس انـقـلاب و مـبـارزه بـا ظـلم بـیـامـوزنـد. و مـا شـیـعـه بـه دلیل همین اعتقادات تعالیم خود، مردمى انقلابى هستیم ، و همواره پیام اور انقلاب هاى آزادى بخش و از آنـهـا اسـتـقبال مى كنیم ؛ و نسبت به شهداى راه آزادى همیشه احساس و احترامى عمیق داریم ، و احـتـرامـى كـه بـراى امـام حـسـیـن (ع ) قـائلیـم بـه ایـن دلیل است كه او بزرگ ترین پرچمدار انقلاب هاى تاریخ است ، و نخستین معلّم انقلابیّونى است كـه در راه (حـق و مـسـاوات )، انـقلاب كرده اند و انقلاب مى كنند. ما شیعه ، فردپرست نیستیم ، آرمـان پـرسـتـیـم ، زیـرا پیش ‍ از هر چیز مسلمانیم ، و امام حسین (ع )، مجسّمه والاى همه تعالیم و ارزش هـا و آرمـان هـاى جـدّش رسـول خـداسـت . و او خـود در راه هـمین تعالیم و ارزش ها و آرمان ها (یـعـنـى قـرآن و اسـلام ) شـهـیـد شـد، و فـرزنـدان و یـارانـش در همین راه فدا گشتند، و زنان و كودكانش در راه این دین اسیر شدند.
و براى همین امور است كه مسلمانان سنّى نیز (چنانكه اشاره شد)، روز میلاد امام حسین (ع ) را جشن مـى گـیـرند و به پایكوبى و سرودخوانى مى پردازند، زیرا روز ولادت امام حسین (ع ) روزى است كه پیامبر رحمت و عدالت از آن شادمان گشت . و مسلمانان شیعه در روز شهادت امام حسین (ع ) (عـاشـورا) بـه عـزادارى و سـوگـوارى مـى پـردازنـد، زیـرا در آن روز، پـیـامـبر اكرم داغدار و سوگوار شد (چون در آن روز حسینش را، و بسیارى از فرزندان و نور چشمانش را كشتند، و زنان و كودكان او را به اسارت گرفتند).
هـمـچـنـیـن هـمه مسلمانان ، در آن روز، بتبع پیامبر اكرم (ص )، سوگوارند (در صورتى كه به پـیـامبر خود وفادار باشند، و خود را در غم بزرگ و اندوه بیكران او ـ در چنین مصیبتى بزرگ ، كه مصیبت دین است ـ شریك بدانند)، پس این اندوه و عزادارى ، اندوه و عزادارى همه مسلمانان است ، و شـیـعـه در روز عـاشـورا، بـا سـیـّد شـریـف رضـى (عالم بزرگوار و شخصیت بسیار والاى اسلامى ، و گردآورنده (نهج البلاغه )) هماوازند كه مى گوید:
لو رسولُ اللّه یَحیا بَعدَه
قَعَدَ العیومَ علیه للعَزا
اگـر پـیـامبر خدا، پس از روز عاشورا زنده بود، همواره در این روز به عنوان (صاحب عزا) مى نشست تا همه بیایند و به او تسلیت گویند.
ایـن اسـت كـه اهـل سـنّت روز ولادت حسین (ع ) را با شادى بزرگ مى دارند، و شیعه روز شهادت حـسـیـن (ع ) را بـا سـوگـوارى ؛ و هـدف هـر دو طـایـفه یكى است : اطاعت خدا و پذیرش ولایت ، و تـقـرّب جـویـى بـه خـداى مـتـعـال و پـیـامـبـر بـزرگـوار... و خـداونـد پـاداش ایـن عمل را به همه خواهد داد.
جمعه 12/9/1389 - 19:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته