• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 468
تعداد نظرات : 286
زمان آخرین مطلب : 3844روز قبل
تاریخ
وصول نخستین نامه كوفیان به امام حسین(ع) در سال 60 هجری قمری


شهر كوفه، در عصر امام حسین(ع) از شهرهای تازه تأسیس و پرجمعیت عراق و جهان اسلام بود و بیش از چهار سال مقر خلافت امام علی بن ابی طالب(ع) و كانون شیعیان مخلص و وفادار آن حضرت به شمار می آمد. مؤمنان و دوستداران اهل بیت(ع) در این شهر، در پیروی از امامان معصوم(ع) و فداكاری در راه اهداف آنان، همیشه پیش تاز و پر تحرك بودند؛ گرچه وجود افرادی دو چهره، منافق و سست ایمان در میان آن ها، در مواقع حساس و خطرناك، زیان های زیادی متوجه اهل بیت(ع) نمود، ولی با این حال، شیعیان و محبان اهل بیت(ع) در این شهر، همیشه مورد توجه اهل بیت(ع) و حساسیت دشمنان اهل بیت(ع) و زمامداران غاصب عصر خویش قرار داشتند.
شهر كوفه، در عصر امام حسین(ع) از شهرهای تازه تأسیس و پرجمعیت عراق و جهان اسلام بود و بیش از چهار سال مقر خلافت امام علی بن ابی طالب(ع) و كانون شیعیان مخلص و وفادار آن حضرت به شمار می آمد

اهالی كوفه پس از آن كه از هجرت اعتراض آمیز اباعبدالله الحسین(ع) از مدینه منوره به مكه معظمه با خبر شدند، انجمن های چندی برگزار كرده و به این نتیجه رسیدند كه آن حضرت را به كوفه دعوت كرده و وی را یاری دهند و بار دیگر شاهد عدالت علوی، از سوی امام حسین(ع) در این شهر باشند.
آنان، نامه هایی برای امام حسین(ع) نوشته و وی را به كوفه دعوت كردند. اسامی برخی از امضا كنندگان نامه ها عبارت بود از: حبیب بن مظاهر، سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد، شبث بن ربعی، حجّار بن ابجر، عبدالله بن وال، یزید بن حارث، عروه بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمر تمیمی.
برخی از آن ها از یاران معروف حضرت علی(ع) و در ركاب آن حضرت بر علیه دشمنانش جنگ ها و نبردهایی كرده و هم اینك قصد یاری فرزندش امام حسین(ع) را نمودند.
اهالی كوفه پس از آن كه از هجرت اعتراض آمیز اباعبدالله الحسین(ع) از مدینه منوره به مكه معظمه با خبر شدند، انجمن های چندی برگزار كرده و به این نتیجه رسیدند كه آن حضرت را به كوفه دعوت كرده و وی را یاری دهند و بار دیگر شاهد عدالت علوی، از سوی امام حسین(ع) در این شهر باشند

به هر روی، نخستین نامه كوفیان در دهم ماه مبارك رمضان سال 60 قمری به دست امام حسین(ع) رسید و از آن پس نامه های فراوان دیگری پی در پی به محضر آن حضرت ارسال می شد. در برخی از این نامه ها آمده بود: امّا بعد، باغ های كوفه سبز و خرم گشته و میوه های آن رسیده است. هرگاه اراده ات تعلق گرفت، با لشگریان پیروزت به سوی ما بیا.
در نامه دیگر آمده بود: امّا بعد، با سرعت و به زودی به سوی ما حركت كن كه همه چشم انتظار توییم و به غیر تو كس دیگر را نمی خواهیم.
امام حسین(ع) در آغاز، سكوت اختیار كرد و پاسخی به نامه های كوفیان نداد، تا این كه نامه های آنان به حدود دوازده هزار عدد كه پای هر یك از آن ها را چندین نفر و یا ده ها نفر امضا كرده بودند، رسید. در آن زمان به آنان پاسخ مثبت داد و درخواستشان را پذیرفت.
جمعه 12/9/1389 - 19:37
تاریخ
یک سند با ارزش در مورد حضرت ابوالفضل ایراد خطبه غرایی است که در شهر مكّه مكرّمه در سال60 هجری پیش از هجرت كاروان از مكّه به كوفه توسط حضرتش است.
روز هشتم ذیحجة سال شصتم هجری، یعنی درست یك روز پیش از عزیمت كاروان امام حسین (علیه السلام) از مكه به سوی كربلا، قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العبّاس (علیه السلام) از فراز بام كعبه خطبه ای پرشور ایراد می كند. در آن خطبه می فرماید: " تا پدرم علی (علیه السلام) زنده بود، كسی قدرت كشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت و تا من زنده هستم، كسی توان قتل برادرم امام حسین (علیه السلام) را ندارد. " او خطاب به انبوه جمعیت حاضر در كنار بیت الله الحرام می فرماید: " بیایید تا شما را به راه كشتن امام حسین (علیه السلام) آگاه كنم. به قتل من (حضرت ابوالفضل العبّاس)مبادرت ورزید؛ گردن مرا بزنید، تا هدفتان محقق گردد. " یعنی اگر می خواهید امام را بكشید، تا من زنده ام، امكان پذیر نیست. (و این جمله از خطبه به حقیقت پیوست و تا حضرت ابوالفضل العبّاس زنده بود دشمنان از کشتن حسین عاجز بودند)
این خاندان نه از كشته شدن در راه رضای محبوب خود واهمه دارند و نه در راه حمایت و حفظ جان امام زمان خویش كوچك ترین تعلّلی به خود راه می دهند.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت الله‌الحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.
اَتُخَوِِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟

تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.
خطبه حضرت ابوالفضل العباس در شهر مكه مكرمه در سال60 هجری ایراد شد :
ترجمه این خطبه حضرت گرانقدر :
سپاس خدای را که بیت الله را با قدوم پدرش [منظور امام حسین (ع) است] مشرّف کرد؛ کسی که دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.
ای ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیکترین به این خانه است؟ و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان [ امام حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از اینكه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش [ امام حسین (ع)] را استلام می کند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.
آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات كه برتر از حیوانات [هستند].
هیهات بنگرید به کسی که شراب می نوشد [مراد یزید ملعون است] و به کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(ع)است] و به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و به کسی كه در خانه اش نزول آیات [نشانه ها] و [آیه] تطهیر است.
شما در غلطی واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است كشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.
بیایید تا به راهش [راه كشتن امام حسین(ع)] آگاهتان کنم؛ پس مبادرت به كشتن من كنید، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [كه قصد كشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.
جمعه 12/9/1389 - 19:35
شعر و قطعات ادبی
شعر شاه شمشاد قدان حافظ برای حضرت ابوالفضل و داستان این شعر:
مرحوم کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند که: « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»

شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان

کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز
تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

« حافظ »
جمعه 12/9/1389 - 19:34
فلسفه و عرفان
۱ - سزاوار است که حال دوستان آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ را آشکار نمایند.
۲ - خوب است که مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن به دست مى آید، ترک نمایند و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است .
۳ - خوب است که روز تاسوعا و عاشورا، دیدار با برادران دینى را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهند.
۴ - مستحب است که در دهه اول محرم ، هر روز امام حسین (علیه السلام ) را با زیارت عاشورا زیارت نمایند.
۵ - سزاوار است که اگر مى توانند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نیتى خالص بر پا نمایند و اگر نمى توانند در مساجد یا منازل دوستانش به برپایى این مراسم کمک کنند.
۶ - شایسته است که هر روز مقدارى از اوقات خود را در مکانهاى عمومى به عزادارى بپردازد.
۷ - مستحب است که در آخر روز عاشورا، زیارت تسلیت را بخوانند.
۸ - یکى از اعمال مهم دهه اول ، دعاى اول ماه است و براى اینکه اول این ماه ، اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهاى قبل از وقت نیز تاءثیر خاصى در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد؛ این دعا تاءثیر زیادى در سلامتى و دورى از آفات دینى و دنیایى آن سال و بهبودى حال و به دست آوردن نیکیها دارد.
۹ - بهتر است که در شب اول ، بعضى از نمازهایى را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایى خود بخواند؛ حداقل دو رکعت نمازى را که شامل حمد و یازده بار (( قل هو اللّه احد)) است را بخواند. بعد از آن ، دعایى را که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده را بخواند و فرداى آن روز را روزه بگیرد. در روایت آمده است کسى که چنین عملى را انجام بدهد مانند کسى است که به مدت یک سال کارهاى خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود.
۱۰ - مستحب است که روز سوم را روزه بگیرد. در روایت آمده است : حضرت یوسف (علیه السلام ) در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسى این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان مى نماید.
۱۱ - روایت شده است : مستحب است که انسان تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم ، اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولى از خوردن و آشامیدن تا عصر خوددارى نماید و آنگاه چیزى بخورد یا بیاشامد؛ به جهت این که امام حسین (علیه السلام ) و یاران حضرت در عصر از غصه هاى این دنیاى پست رهایى یافتند.
۱۲ - از کارهایى مثل سرمه کشیدن و غیر آن ، بهتر است پرهیز شود.
۱۳ - مستحب است که شب عاشورا تا صبح پیش قبر امام حسین (علیه السلام ) بماند.
۱۴ - از شیخ مفید رحمه الله روایت شده است که شب بیست و یکم محرم ، شب زفاف سرور تمام زنان جهان حضرت فاطمه (علیها السلام ) است و به همین جهت روزه آن روز مستحب مى باشد.
۱۵ - مستحب است که در آخر ماه محرم محاسبه نفس ، استغفار و دعا براى اصلاح حال ، صورت پذیرد
جمعه 12/9/1389 - 19:32
تاریخ
« بسم الله الرحمن الرحیم ...؛ این وصیت حسین‌بی‌علی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی می‌دهد به توحید و یگانگی خداوند و این که برای خدا شریکی نیست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئین حق ( اسلام ) را از سوی خدا ( برای جهانیان ) آورده است و شهادت می‌دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسان‌ها را در چنین روزی زنده خواهد نمود. »
امام در وصیت نامه‌اش پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، هدف خود را از این سفر این چنین بیان نمود:
« من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته‌ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علی‌بن‌ابیطالب (ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد ( و از من پیروی کند ) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند ( و از من پیروی نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی‌امیه حکم کند که او بهترین حاکم است.
و برادر ! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل می‌کنم و برگشتم به سوی اوست. »


منبع: خبرگزاری سلام
جمعه 12/9/1389 - 19:31
تاریخ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل وفرجهم
سلام علیکم
خوب من در دوتا قسمت شخصیتارو اول براتون می نویسم!
تو این قسمت یاران باوفای امام حسین(ع) و کسانی که سعادت اینو پیدا کردن به طریقی به امام خدمت کنن!درود خدا بر انها !
قسمت 1/2
نام/ ماموریت یا کار انجام داده/ محل و طریقه شهادت
حضرت مسلم بن عقیل(ع)/ رساندن پاسخ نامه های مردم کوفه / کوفه- گردنشو زدند
مختاربن ابی عبیده ثقفی/ حضرت مسلم در کوفه به خانه ی وی رفت/ درجنگ- کوفه
مسلم بن عوسجه/ خواندن نامه ی امام در خانه ی ایشان/ روز عاشورا
بانو طوعه/ جادادن به حضرت مسلم هنگام بی وفایی مردم کوفه/ ---
طرماح/ در رکاب امام/ کربلا
عبدالله پسر مسلم/ در رکاب امام/ کربلا- تیر به پیشانی وی اصابت کرد
محمد پسرمسلم/ در رکاب امام/ کربلا
طفلان دو مسلم(ابراهیم و محمد)/ با کشته شدنشون سبب رسوایی ابن زیاد/ کوفه- سر بریده شدند
هانی بن عروه/ حمایت مسلم/ بازار کوفه- گردن زدند
شریح قاضی/ پناه به پسران مسلم/ ---
اسدبن شریح/ رساندن پسران مسلم نزدیک کاروان/ ---
مشکور زندانبان/ ازاد کردن طفلان مسلم/ زیر تازیانه جان باخت
کنیز و زن حارث/ یافتن طفلان و جا دادن به انها/ ---
غلام و پسر حارث/ امتناع از کشتن طفلان/ کنار فرات
محمد حنیفه(برادرامام)/ مسئول نگهداری وصیت امام/ ---
دلهم همسرزهیر/ تشویق زهیر به اجابت دعوت امام/ ---
وهب/ مسیحی مسلمان شده و شهید تازه داماد/ کربلا
قمر/ مشوق پسرش وهب برای یاری امام/ ---
هانیه(زن وهب)/ اولین ویگانه زن شهید کربلا
اینهم شهدای کربلا که اسماشون ذکر شده!(دربارشون بیشتر در داستان گفته میشود)
فرزذوق- بشر- قیس بن سهر- عبدالله بن یفطر- هلال بن نافع- عمربن خالد- حجاج بن مسروق
زهیر بن قین- بریربن خضیر- جعفر.عثمان وعبدالله پسران ام البنین- پسران عبدالله بن جعفر
جوین غلام ابوذر- نافع بن هلال- عبدالرحمان- حربن ریاحی- علی بن حر- قره غلام حر
مصیب برادر حر- بکیر پسر حر- عبدالله بن بشر- ابوثمامه شیراوی- انس بن حارث کاهلی
جناده بن حارث انصاری- عمرو بن جناده- زن جناده- حجاج بن مسروق- هفهاف بن منهد
شوید بن عمرو- دختر شهربانو- حبیب بن مظاهر- عاتکه- عبدالله رضیع-سلیمان بن صرد خزاعی
سعد و عقیل پسران رحمان-

<<یارانی که به نام انها اشاره نشد در داستان ذکر میشود از جمله خاندان امام حسین(ع)>>
منبع: کتاب سو گنامه ال محمد(ص)
جمعه 12/9/1389 - 19:29
تاریخ
به نام خالق یکتا
الهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
سلام علیکم
خوب عزیزان در این قسمت می پردازیم شخصیتهای منفی داستان یعنی
دشمنان امام که نامهای انها ذکر شده و از کسان دیگه ای جسارت بیشتری نسبت به
خاندان امام داشتند البته همانطور که می دونید بیش از هزاران هزار نفر به امام خیانت کردند
ولی همانطور که گفته شد به تعدادی از انها اشاره میشود./

نام/ جسارت (کار انجام داده بر ضد امام)
یزید بن معاویه/ دستور کشتن امام حسین(ع)
ولید بن عتبه بن ابوسفیان/ مسئول یزید برای بیعت گرفتن از امام
مروان بن ولید/ اصرار زیاد برای بیعت از امام وگردن زدن ایشان درکاخ
عبیدالله بن زیاد(فرماندار کوفه)/ تهدید مردم کوفه برای مخالفت با امام
مسلم بن عروه/ همراهی ابن زیاد
نعمان بن بشیر/ فرمانار قبلی کوفه و همراهی ابن زیاد
معقل(غلام جاسوس ابن زیاد)/ جاسوسی حضرت مسلم(ع)
بلال پسر بانو طوعه/ خبر بودن مسلم در خانه ی خودشان
عبدالرحمان بن محمد/ خبر بودن مسلم در خانه ی بانو به پدرش
محمد بن اشعث/ دستیگیری مسلم
عبیدالله بن عباس/ جنگ با مسلم
بکر بن حمران/ قاتل حضرت مسلم(ع)
عمر سعد/ فرماندار سپاه دشمن در کربلا و دستور قتل وهب
یزید بن رقاد/ کشتن عبدالله پسر مسلم
رشید غلام ابن زیاد/ قاتل هانی بن عروه
حارث/ قاتل طفلان مسلم
حصین بن نمیر/ دستگیری قیس
عبدالملک بن عمیر/ جدا کردن سر قیس
عبدالله بن حر جعفی/ معروف به سردار پشیمان(دعوت امام را رد کرد کرد)
رستم غلام شمر/ قاتل هانیه
مره بن عبدی/ قاتل حضرت علی اکبر
عمرو بن سعد ازودی/ قاتل قاسم
حرمله/ کشتن عبدالله اصغر فرزند امام حسن(ع)
هانی بن ثبیت حضرمی/ کشتن دختر شهربانو
حصین بن تمیم/ کشتن علی اصغر
ارزق/ جاسوس طایفه بنی اسد
زید بن ورقا/ دست راست حضرت ابوالفضل را قطع نمود
حکیم بن طفیل/ دست چب ان حضرت را قطع نمود
صالح بن وهب/ پائین انداختن امام حسین(ع) از اسب
هنان بن انس خولی/ مامور سر بریدن امام ولی ترسید
شمر ذی الجوشه/ سر بریدن امام حسین(ع)
بحر بن کعب/ دزدیدن لباس امام
اخس بن مرثد/ دزیدن عمامه امام
اسود بن خالد/ دزدیدن نعلین امام
بجدل بن سلیم/ انگشت امام را برای انگشتر قطع نمود
عمر سعد/ زره امام را دزدید
جمیع بن خلق/ شمشیر امام را دزدید
خولی/ فرش پوستی زیر امام سجاد را دزدید
خولی بن یزید اصبعی/ سر امام را قایم نمود
بریره بن وائل/ ساربان امام بود ولی بعد شهادت کمربند امام را دزدید
پائین اسم کسانی مشاهده می کنید که در سپاه دشمن بودن و نام هایشان ذکر شده است
شبث بن ربعی- کعب بن طلحه- حجار بن ابجر- نصربن حرشه- علی بن طعارن محاربی- عزره- عمرو بن حجاج- عروه بن قیس- درید غلام شبث- جابر بن عبدالله انصاری- ابوسعید خوری- سهل بن سعد ساعدی- زید بن ارقم- انس بن مالک- مهاجر- حمید بن مسلم- اسما بن خارجه- مالک بن بشیر- هلال بن نافع- مضایر بن رهینه- یزید بن رکاب
منبع: کتاب سوگنامه ال محمد(ص)
جمعه 12/9/1389 - 19:27
اخبار
آئین گل‌مالان روز عاشورا در خرم‌آباد

آیین “گل اوفتان” (Gel oftaen) یا “گل مالان” یکی از آیینهای سنتی و دیرینه شهر خرم آباد لرستان است. این مراسم در روز عاشورا، موجب ایجاد تمایز میان عزاداری مردم خرم‌آباد با دیگر شهرهای کشور شده است.
در صبح روز عاشورا، عزاداران در هیات‌ها حضور می‌یابند و گلاب و خاک غربال شده را مخلوط کرده و با گل‌مالی کردن خود برای عزاداری آماده می‌شوند.
مردم پس از گل‌مالی کردن خود در کنار آتش‌های برافروخته حضور یافته و گل های سرد را خشک می‌کنند.
با آغاز صبح عاشورا، شهر خرم‌آباد شاهد حضور دسته‌جات و عزاداران گل مالی شده‌ای است که به عزاداری مشغول هستند.
عزاداران با لباس‌های گل مالی شده و بعضا با پای برهنه در سوگ سیدالشهدا به عزاداری مشغول می‌شوند. این مراسم تاظهر روز عاشورا ادامه دارد.

آئین چهل منبر روز تاسوعا در خرم‌آباد

آیین “چهل منبر” هر ساله همزمان با تاسوعای حسینی در خرم‌آباد لرستان برگزار می‌گردد.
در این مراسم، زنان عزاداران با پوشاندن صورت خود، با حضور در چهل منزل و مکان مختلف، با روشن کردن چهل شمع برای برآورده شدن حاجات خود دست به دعا برمی‌دارند. آنها در این این آیین روزه‌ی سکوت می‌گیرند و صحبت نمی‌کنند.
شرکت‌کنندگان در این آیین، در طول برگزاری مراسم با حضور در چهل منبر مختلف، چهل حبه قند یا نقل را در این محل‌ها به جای گذاشته و در منزل چهلم، برای ادای دین خود، قند و یا وسیله‌ای کوچک از این منزل برمی‌دارند.
آیین چهل منبر، با طلوع صبح تاسوعا در محله‌های قدیمی خرم‌آباد آغاز شده و تا زمان اذان مغرب ادامه دارد.
در سالهای اخیر برخی از مردان نیز با پوشاندن صورت خود و گرفتن روزه‌ی سکوت در آیین چهل منبر خرم آباد شرکت می‌کنند
جمعه 12/9/1389 - 19:25
داستان و حکایت
داستان های شگفت از زیارت عاشورا
مقدمه
سند و فضیلت زیارت عاشورا

زیارت عاشورا اگرچه به حسب ظاهر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده ؛ زیرا صفوان كه از یاران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است مى گوید: ((من در روز عاشورا در خدمت امام باقر علیه السلام بودم كه این زیارت را قرائت فرمودند)).
همچنین مى گوید: ((امام صادق علیه السلام پس از زیارت امیرالمؤ منین علیه السلام به طرف كربلا اشاره كردند و این زیارت را قرائت كردند)).
اما در واقع این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسى است ؛ چون شیخ عباس قمى در مفاتیح الجنان از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه : ((آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اكرم و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احدیّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسین علیه السلام را با این زیارت ، از دور یا نزدیك زیارت كند، زیارت او را مى پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمایم )).
سپس امام صادق علیه السلام به صفوان مى گوید: ((هر گاه حاجتى پیدا كردى این زیارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد)).
همچنین در بحارالانوار از علقمة بن محمد حضرمى از امام باقر علیه السلام حدیثى را نقل كرده كه مضمونش چنین است كه حضرت فرمود: ((هر كس امام حسین علیه السلام را با این زیارت (زیارت عاشورا) زیارت كند خداوند متعال صد هزار هزار درجه به او بدهد و مثل كسى باشد كه با امام حسین علیه السلام شهید شده باشد و از آن روزى كه امام حسین علیه السلام شهید شده و هر پیغمبر و رسولى و هر كس كه آن حضرت را زیارت كرده خداوند ثواب همه آنها را در نامه اعمال او بنویسد)).(1)
همانگونه كه در بحث خداشناسى ، اول باید انسان ظرف وجودى اش را از همه آلودگى ها پاك كند و با گفتن ((لا اله )) نفى الوهیت از همه خدایان دروغین و طواقیت بنماید آنگاه با گفتن ((الا اللّه )) تسلیم در مقابل حضرت احدیت شود.
در زیارت عاشورا نیز همین مسأ له حاكم است و به قول عرفا و حكما، اول باید تخلیه صورت گیرد سپس تحلیه انجام شود؛ یعنى براى اینكه انسان ملبّس به لباس مقدس تولاّ و تبرّا شود و شیعه و پیرو بودن خود را به اثبات برساند اول باید از دشمنان حضرات معصومین تبرّى بجوید و ظرف وجودى اش را پاك سازد تا خودش را آماده كند براى تقدیم سلام به حضور مقدس امام حسین و اولاد و اصحاب آن حضرت .
روى این حساب است كه در زیارت عاشورا دستور داده شده كه اول باید دشمنان و ظالمان و ستمگران به خاندان عصمت و طهارت را لعن و نفرین كرد بعد خدمت امام حسین علیه السلام سلام داد. اما براى اینكه انسان كاملاً دشمنى خود را نسبت به دشمنان اهل بیت و امام حسین علیه السلام و دوستى خود را نسبت به خاندان پیامبر اكرم مخصوصاً حضرت اباعبداللّه الحسین برساند باید اول صد مرتبه لعن و نفرین كند بعد صد مرتبه سلام و درود و تحیت . كه منقول است خیلى از بزرگان و مراجع و عرفا، زیارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام مى خواندند از جمله نقل شده كه امام خمینى رحمه الله علیه چنین زیارت مى كردند.
همچنین حضرت آیة اللّه العظمى بهجت مى گوید: ((شیخ انصارى زیارت عاشورا با صد لعن و سلام مى خواندند)).
بنابراین ، زیارت عاشورا محكى است كه شیعیان و دوستان اهل بیت را به منصّه ظهور و بروز مى رساند و به همین جهت است كه دشمنان خاندان نبوت و رسالت ، مخصوصاً وهّابیها، در كربلا و نجف و عتبات عالیات و مكه و مدینه از به همراه بردن و خواندن مفاتیح مخالفت مى كنند كه عمده مخالفتشان به خاطر زیارت عاشورا است .
چند تذكر در مورد زیارت عاشورا


چون در خیلى از كتب ادعیه معتبره این جملات جزء زیارت عاشورا آمده لذا خواندن این جملات الزامى است .




و امّا فضیلت تربت سیّدالشّهداء علیه السلام
در فضیلت تربت سیدالشهداء همین بس كه در روایت آمده كه : ((خاك كربلا از چهار فرسخ تا چهار فرسخ از خاك بهشت است و در روز قیامت ضمیمه بهشت خواهد شد)).
شاهد این روایت هم قضیه اى است كه بین یكى از منجمین غربى و یك عالم شیعى اتفاق افتاده كه منجم مزبور ادعا مى كرده كه هر كس هر چه سؤ ال كند او جواب مى دهد؛ عالم شیعى ، قطعه اى از تربت سیدالشهدا را در داخل دست خود مى گیرد و مى گوید: این چیست ؟ منجم مزبور پس از لحظاتى تأ مل رنگ چهره اش متغیر مى شود و مى گوید: من مى دانم داخل دستت چیست آن قسمتى از خاك بهشت است اما متحیّرم از اینكه چگونه در دست تو قرار گرفته ! و بعد از اینكه مى فهمد تربت فرزند پیامبر اسلام است مسلمان مى شود.
قضیه دیگرى كه من خود از نزدیك شاهد آن بودم این است كه : حدود 20 سال پیش در روستاى ما به نام ((روستاى دستجرد قاقزان )) از توابع استان قزوین كه رودخانه نسبتاً بزرگى از دروازه روستا مى گذرد و در ایام بارندگى از آنجا سیل جارى مى شود، روزى سیل مهیب و زیادى آمد، جورى كه مردم همه به وحشت افتادند و هر لحظه هم مقدار و شدّت سیل بیشتر و وحتشتناك تر كى شد و عنقریب بود كه سیل وارد كوچه ها و خانه ها گردد و تلفات و خسارات سنگینى را به بار آورد. در این هنگام به ذهن فرد یا افرادى خطور كرد كه اگر مقدارى تربت سیدالشهدا بریزند سیل فروكش مى كند، همین كار را كردند به فاصله خیلى كم سیل مقدارى فروكش كرد و هر لحظه كمتر و كمتر شد تا جایى كه دیگر خطر رفع شد و مردم از اضطراب و وحشت و نگرانى بیرون آمدند.
از این قبیل قضایا در عظمت تربت سیدالشهدا الى ماشاءاللّه است كه ما بخشى از این داستانها را در كتاب حاضر آورده ایم .
بنابراین ، كسانى كه تربت به همراه دارند حالا چه براى تبرّك و چه براى نماز - باید احترام آن را نگه دارند. حتى كسانى كه به زیارت كربلا و عتبات عالیات مشرّف مى شوند (ان شاء اللّه خداوند به همه آرزومندان قسمت كند) باید احترام آنجا را نگه دارند و بدانند كه در زمین بهشت دارند قدم بر مى دارند.
از مقدس اردبیلى نقل شده كه وقتى به كربلا مشرّف مى شد به دستشوییهاى آنجا نمى رفت بلكه به نوعى از انواع در بیرون چهارفرسخى تخلّى مى كرد.
با اینكه خوردن خاك حرام است اما خوردن مقدار كمى از تربت امام حسین علیه السلام نه تنها حرام نیست بلكه سفارش به خوردنش شده و دواى هر دردى است ، چنانچه امام صادق علیه السلام فرموده :
((ما مریضهایمان را با تربت شفا مى دهیم )).
البته اگر ما از تربت استفاده كردیم و دردمان دوا نشد به تربت بى اعتقاد نشویم ؛ چون امام صادق علیه السلام فرموده :
((وقتى تربت را از كربلا مى برند جن خودشان را به تربت مى مالند و اثر آن را مى برند لذا فرموده وقتى تربت را مى برید زیاد نام خدا را بر آن بخوانید تا سالم بماند)) و تربت سالم محال است اثر نكند.
سؤ ال :
در اینجا سؤ ال مشتركى مطرح مى شود و آن اینكه : چرا خداوند در زیارت و تربت امام حسین علیه السلام این همه ثواب و فضیلت قرار داده كه در دنیا این همه فواید دارند و دواى هر دردى هستند و در آخرت هم داراى آن همه ثواب مى باشند كه زیارت عاشورا از همه زیارتها بالاتر است و تربت امام حسین هم از همه تربت ها حتى خاك كعبه و حرم پیغمبر بالاتر است ؟!
جواب :
در اینجا یك جواب نقضى مى دهیم و یك جواب حلّى :
اما جواب نقضى : همانطور كه خداوند در بعضى از گیاهان ، اثر شفا بخشى قرار داده و در بعضى قرار نداده چه اشكال دارد كه در زیارت و خاك و تربت هم همین كار را كرده باشد، یعنى در تربت و زیارت سیدالشهدا این اثر را قرار داده باشد اما در غیر آنها نه حتى در خاك خانه خودش .
اما جواب حلى : و علت اینكه چرا فقط در زیارت و تربت سیّدالشّهدا چنین اثرى را قرار داده و لا غیر بخاطر این است كه مصیبت امام حسین از همه مصیبتها اعظم بوده حتى على علیه السلام كه اول مظلوم عالم است و حضرت صدیقه طاهره كه اول مظلومه عالم است مصیبتشان در مقابل مصیبت امام حسین كوچك است ؛ زیرا وقتى حضرت امام حسن مجتبى مسموم گردیده بود و امام حسین علیه السلام بالاى سر آن حضرت گریان بود امام حسن خطاب به امام حسین علیه السلام فرمود: ((حسین جان ! چرا گریان هستى هیچ مصیبتى به مصیبت تو نمى رسد)) و جمله معروف ((لا یوم كیومك یا اباعبداللّه )) را امام حسن علیه السلام در همین جریان فرمودند.
1 اگر قرائت صد بار لعن و سلام در هنگام زیارت عاشورا باعث عسر و حرج و یا سبب نخواندن زیارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعن ها و سلام ها بگوید: ((تسعاً و تسعین مرّه )) ان شاء اللّه ثواب زیارت كامل را خواهد داشت . 2 در مفاتیح الجنان چند جمله در حاشیه زیارت عاشورا آمده یعنى : ((و بالبرائة ممّن قاتلك و نصب لك الحرب و بالبرائة ممن اسّس اساس الظلم و الجور علیكم و ابرء الى اللّه و الى رسوله )) . 3 یكى از ویژگى هاى زیارت عاشورا علاوه بر ثواب عظیم اخروى كه ذكر گردید باعث بر آورده شدن حاجتهاى لاعلاج است ، شاهدش هم داستانهایى است كه در كتاب آمده ؛ بدین سبب سفارش ‍ مى شود هر كس براى هر حاجتى كه متوسل به این زیارت شریف مى شود 40 روز مرتب آن را قرائت نماید و افضل اوقات آن نیز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است . 4 بعد از خواندن زیارت عاشورا حتماً دو ركعت نماز زیارت امام حسین علیه السلام را بخواند كه همانند نماز صبح مى باشد. 5 بعد از زیارت عاشورا و دو ركعت نماز، دعاى علقمه حضرمى را نیز بخواند كه در مفاتیح الجنان با نام ((دعاى بعد از زیارت عاشورا)) آمده است . 6 اگر كسى بتواند زیارت عاشورا را روزى دو بار بخواند خیلى خوب است ؛ یعنى یكبار اول شب و یا آخر روز و یك بار هم اول صبح و قبل از طلوع آفتاب ؛ زیرا از عارف بزرگ و جمال العارفین حضرت آیة اللّه سید على آقا قاضى تبریزى منقول است كه بعد از ارتحالشان كسى ایشان را در عالم رؤ یا دید و سؤ ال كرد: چه عملى در آنجا از همه مهمتر است ؟ مى فرماید: ((زیارت عاشورا. بعد مى گوید: من پشیمانم كه چرا روزى یكبار زیارت عاشورا را قرائت كردم و دوبار نخواندم )).
جمعه 12/9/1389 - 19:21
عقاید و احکام

 امام حسین (ع) حافظ امنیت ایران

فرازی از سخنرانی آیة‌الله جوادی آملی در عاشورای سال 85

آیة‌الله جوادی آملی ضمن سخنرانی خود رمز پیروزی ایران و به صورت عام شیعیان را توجه و توسل به حضرت سیدالشهدا و فرهنگ شهادت طلبی دانسته و بدین وسیله دستورالعملی برای پیروزی در مقابل دشمنان را به مظلومان و كسانی كه مورد ***** دشمنان قرار گرفته‌اند را ذكر فرموده‌اند.
فرازهایی از این سخنان را در اینجا می‌آوریم:
كربلا حافظ این مملكت است. بارها گفته شده كه در عین این كه ما ایرانی هستیم و ایران برای ما خیلی عزیز است؛ اما در شب‌های عملیات، خطر مهم را؛ (ندای) "یا حسین یا حسین" برطرف كرد،‌ نه مرز پر گوهر. در شب‌های عملیات اصلا مرز پر گوهر اثر نداشت. در خاكریز اول و دوم؛ (ندای) "ای ایران، ای ایران" نبود. هر چه بود؛‌ "یا حسین یا حسین" بود .
بنابراین اگر گفته ‌می‌شود نام كربلا، عظمت كربلا، سند شش دانگی این كشور است، سند شرافت ماست،‌ سند استقلال ماست (حرف بیراهی نیست).
بسیاری از كشورها خواستند انقلاب بكنند اما در آنجا حسین بن علی(علیهماالسلام) و فرهنگ شهادت حضور و بروز نداشت. پس به آن كشورها حمله می‌كنند و موفق می‌شوند.
اما در لبنان كه (ندای) "یا حسین یا حسین" (طنین انداز) است؛ ‌جنگش سی و سه روز بیشتر طول نمی‌كشد و دشمن را فلج می‌كند. و این جوان‌های شیعه و پاك دشمن را به ستوه آوردند ...
جمعه 12/9/1389 - 19:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته