• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 54124
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : در اين روزگار كه حلال يقيني نداريم، به قول بعضي بزرگان آيا مي توان به خاطر نجات از حرامخواري احتياطاً ردّ مظالم، مجهول المالك و صدقه به فقرا داد، نيز احتياطاً خمس و زكات زياد پرداخت كرد؟
پاسخ : پرداخت ردّ مظالم و صدقات و خمس و زكات احتياطي اشكال ندارد، بلكه خيلي خوب و مطلوب است، چون اين گونه كارها باعث مي شود كه انسان از حقوق مالي شرعي كه بر عهده اش ممكن است باشد، برائت ذمه حاصل كند و اگرحقوق مالي هم به گردنش نباشد، ثواب بخشش در راه خدا را مي برد.البته پرداخت حقوق الله و حقوق الناس به عنوان احتياط كار هر كس نيست. انسان هاي وارسته و خدا ترس و با تقوا دست به چنين كارهايي مي زنند. اگر كسي به چنين كاري موفق شد، بداند كه توفيق بزرگي نصيبش شده است، چون امروزه بيشتر مردم حقوق واجب خود را ادا نمي كنند. خداوند توفيقات شما را زياد كند.شايان ذكر است خمس را بايد به مرجع تقليد خود يا نمايندة وي و يا به عالمي كه مي دانيد به مرجع تقليد شما مي رساند بدهيد.
کد سوال : 54125
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : آيا اعمال و حركات نماز در روح و روان آدمي تأثير دارد؟
پاسخ : نماز ظاهر و باطني دارد. ظاهر همان حركات و اعمال است و باطن نماز توجه به خداوند و ذكر و ياد او است و هر دو در روح انسان تأثير دارد. حقيقت نماز روح آن است كه به وسيله حركات خاصي اعلام و اظهار مي شود. آثار نماز عبارتند از: قرب به پروردگار، پاكي دل، پيشگيري از گناه، آمرزش گناه، ياد خدا و رضايت الهي. امام علي(ع) مي فرمايد: "نماز منشأ نزديكي به خدا است".(1)پيامبر اكرم(ص) نماز را به نهر رواني تشبيه كرده كه انسان پنج بار خود را در اين نهر شستشو مي دهد و ديگر آلوده نمي گردد.(2) قرآن مجيد يكي از آثار مهم نماز را ياد خدا مي داند و مي فرمايد: "اقم الصلاة لذكري".(3) امام باقر(ع) مي فرمايد: "نمازگزار سه خصلت دارد: وقتي به نماز مي ايستد، فرشتگان او را در بر مي گيرند و حفظ مي كنند.خيرات از آسمان بر نمازگزار فرود مي آيد و خداوند فرشته اي را وكيل كرده كه به او بگويد: اگر بداني با چه كسي مناجات مي كني، هرگز دست از نماز بر نمي داري".(4) همه اين آثار براي نماز با حركات ويژه و اذكار خاص است، ولي اذكار و اعمالي كه روح نماز در آن ها وجود داشته باشد. اگر نماز از روح خالي باشد، جسمي است بي روح و همان مي شود كه امام علي(ع) فرمود: "چه بسيار شب زنده داران و نمازگزاراني كه از نشست و برخاست خود جز رنج و تعب بهره اي ندارند".(5) نماز همچون نقشي است ظاهري كه بازيگري ايفا مي كند اما بايد پردة صحنه را كنار زد. هميشه ذكر (و حقيقت) در پشت پرده است.(6)بنابراين دربارة آثار و فوائد نماز گفته شده، در مورد نماز واقعي است كه ظاهر با باطن همخواني داشته باشد و تنها به اذكار و افعال خشك اكتفا نگردد.پي نوشت ها: 1. نهج البلاغه، قصار 131، فيض الاسلام.2. همان، خطبة 190.3. طه (20) آية 14.4. من لايحضره الفقيه، ج 11، باب 30، حديث 15.5. نهج البلاغه، قصار 137.6. جلال رفيع، نماز تسليم انساني عصيانگر، ص 37.
کد سوال : 54126
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : حضرت عيسي(ع) اگر نمرده، كجا است؟
پاسخ : از بررسي آيات و تفاسير آن ها به دست مي آيد كه خدا حضرت عيسي(ع) را به آسمان ها برده است. در سورة نساء به اين مطلب اشاره شده است: "و گفتارشان كه ما مسيح عيسي بن مريم پيامبر خدا را كشتيم، در حالي كه نه او را كشتند و نه به دار آويختند، لكن أمر بر آن ها مشتبه شد و كساني كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند، از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروي مي كنند و قطعاًٍ او را نكشتند بلكه خدا او را به سوي خود برد و خداوند توانا و حكيم است".(1)در سورة آل عمران مي فرمايد: "(به ياد بياوريد) هنگامي كه خدا به عيسي(ع) فرمود: تو را بر مي گيرم و به سوي خود مي برم، و از كساني كه كافر شدند، پاك مي سازم، و كساني را كه از تو پيروي كردند، تا روز رستاخير برتر از كساني كه كافر شدند، قرار مي دهم، سپس بازگشت شما به سوي من است...".(2)علامه طباطبايي مي گويد: در قرآن شريف "توفي" به معناي "موت" نيست، و در تمام جاهايي كه استعمال شده، روي عنايت "گرفتن و نگهداشتن" اطلاق شده است. "توفّي" أخذ و گرفتن حضرت عيس(ع) از بين يهوديان مي باشد. خلاصه آن كه از ظاهر آيات بر مي آيد كه حضرت عيسي(ع) نزد خدا زنده است و نخواهد مُرد تا تمام اهل كتاب به او ايمان آورند.(3)پي نوشت ها: 1. نساء (4) آيات 158 ـ 157.2. آل عمران (3) آية 55.3. علامه طباطبايي، ترجمه تفسير الميزان، ج 5، ص 35 ـ 32.
کد سوال : 54127
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : چرا كليد بهشت نماز است؟
پاسخ : در كتاب عوالي اللئالي از پيامبر(ص) نقل شده است: "مفتاح الجنة الصلاة".(1)باز فرمود: "الصلاة عمود الدين فَمن تركها فقد هدم الدين؛(2) نماز ستون دين است. هر كس آن را انجام ندهد، دين خود را از بين برده است".با توجه به اين روايت كه نماز را ستون دين دانسته، اگر ستون خراب شود، خانه فرو مي ريزد و با توجه به تعبير قرآن كه نماز انسان را از فحشا و منكر باز مي دارد، مي توان متوجه شد كه چرا نماز كليد بهشت است.از طرف ديگر اصل و هدف آفرينش انسان براي بندگي است و در ساية پرستش خدا است كه انسان به كمال و مقام قرب الهي مي رسد. مي توان گفت كه نماز بهترين صورت اظهار عبوديت است. هم چنين اصل پرستش و نيايش در وجود هر انسان قرار دارد. اگر انساني اين حقيقت را در وجود خود ناديده گيرد، نمي تواند به حقايق ديگر جهان هستي از جمله حقيقت زندگي دست يابد. نماز پيدا كردن اين حقيقت در وجود خويشتن و باور نمودن آن و قرار دادن خويشتن در مسير نيكي ها و پرهيز از زشتي ها، سپس كليد دروازة نيكي ها و امور لذت بخش نماز است.پي نوشت ها: 1. عوالي اللئالي، ج 1، ص 323.2. همان.
کد سوال : 54128
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : حضرت محمد(ص) خدا را چگونه ديده است؟
پاسخ : بدون شك رؤيت حسي و ديدن با چشم ظاهري در مورد خداوند، نه در دنيا و نه در آخرت براي هيچ كس حتي پيامبر اسلام(ص) امكان پذير نيست، چرا كه لازمه آن جسمانيت و مادي بودن و تغيير و دگرگوني و فساد پذير بودن و نياز به زمان و مكان داشتن است، و ذات واجب الوجود از همه اين امور پيراسته است. خدا را از طريق دل و عقل مي توان مشاهده كرد و اين همان ديدن است كه امام علي(ع) اشاره فرمود: "چشم ها با مشاهده حسي هرگز او را نديده، ولي دل ها با حقيقت ايمان او را دريافته است".(1)اما بايد توجه داشت كه ديد باطني بر دو گونه است: يكي ديد عقلاني است كه از طريق استدلال حاصل مي شود و ديگري مقام شهود قلبي است كه در كي ما فوق درك عقل و ديدي برتر از آن است. از آيات مي توان استفاده كرد كه پيامبر اسلام(ص) در عين اين كه داراي مقام شهود بود، در طول عمر مباركش دو مرتبه چنان اوج گرفت كه به مقام شهود كامل نائل گرديد. يكي احتمالاً در آغاز بعثت بود و ديگري به هنگام معراج، چنان به خدا نزديك شد و بر بساط قرب او گام گذاشت كه بسياري از فاصله ها و حجاب ها برچيده شد، مقامي كه حتي جبرئيل امين يعني مقرب ترين فرشته الهي از رسيدن به آن ناتوان بود. تعبيراتي مانند "فكان قاب قوسين أوأدني"(2) يعني "تا آن كه فاصلة او به اندازة دو كمان يا كمتر بود" همه به صورت كنايه و بيان شدن قرب است وگرنه او با بندگانش فاصله مكاني ندارد، تا با قوس و كمان سنجيده شود. منظور از رؤيت در اين آيات، ديدن با چشم نيست، بلكه شهود باطني است.از پيامبر اكرم پرسيدند: آيا پروردگارت را ديده اي؟ فرمود: "رأيته بفؤادي؛ او را با چشم دل ديده ام".(3)در نهج البلاغه در صدر خطبه "ذعلب يماني" آمده است كه از حضرت پرسيد: آيا پروردگارت را ديده اي؟ فرمود: "افأعبد ما لا راه؛ آيا كسي را كه نمي بينم، پرستش كنم؟!".(4) كه منظور رؤيت و شهود باطني است، نه ظاهري.پي نوشت ها: 1. نهج البلاغه، خطبة 179.2. نجم (53) آية 9.3. بحارالانوار، ج 18، ص 287، ذيل مباحث معراج.4. نهج البلاغه، خطبة 179.
کد سوال : 54129
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : چرا پيامبر فرموده كه قوزك پاي زن اگر بيرون باشد، بزرگترين گناه را انجام داده است؟
پاسخ : علّت اصلي اين كه قضاي نمازها در حال حيض واجب نيست، ولي قضاي روزه ها واجب است، بر كسي معلوم نيست، ولي در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده كه: "روزه در سال يك ماه بيشتر نيست، ولي نماز هر ما واجب است".اگر در هر ماه كه زنان حيض مي شوند، قضاي نمازهايشان واجب بود، براي آنان مشقت بود. براي اين كه بر زنان مشقّتي نباشد، قضاي نمازها واجب نيست، ولي قضاي روزه ها لازم است.(1)در عين حال مستحب است كه زنان در اوقات نماز واجب، سجاده پهن كرده و به ذكر خدا مشغول شوند.بنابراين، برداشتن وجوب نماز از زن، براي آسان گرفتن بر خانم ها در ايام عادت است، همان گونه كه خداوند در مورد احكام ديگر مي فرمايد كه خداوند نمي خواهد بر شما سخت گيرد.در عين حال، خانم ها مي توانند براي برقرار ماندن ارتباط و راز و نياز با خداوند در اين ايام، به گفتن ذكر در اوقات نماز مشغول شوند، كه هم از پاداش ذكر خداوند برخوردار شوند و هم ارتباط و وصل شان به خداوند هم چنان برقرار بماند و دوري پيش نيايد.پي نوشت ها: 1. علل الشرايع، ج 1، س 341.
کد سوال : 54130
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : دربارة مقدس بودن برخي از مكان ها توضيح دهيد و اين كه چرا خانم ها بايد در اين مكان ها حتماً با چادر وارد شوند؟
پاسخ : بعضي از زمان ها و مكان ها به خاطر اموري از قبيل اتفاقي خاصي كه در آن ها رخ داده يا شخص محترمي كه در آن مكان دفن شده يا انتساب ويژه اي كه با شخص محترمي پيدا مي كند و يا به سبب ديگر، ارزش و قداست وصف ناپذير پيدا مي كند، مثلاً شب قدر از چنان ارزش والايي برخوردار است كه به تعبير قرآن از هزار شب بالاتر است، نيز از قدر و منزلتي برخوردار است كه حتي پيامبر با آن همه وسعت علمش آن را نمي داند. شب جمعه از بين شب هاي هفته اهميت ويژه دارد، و خانه خدا (كعبه معظمه) حرم امن الهي است، حتي حيوانات در آن بايد در امنيت به سر برند. حرم مطهر ائمه اطهار ملجأ و پناهگاه مردم است. در حرم هاي شريف ثواب عبادت چند برابر مي شود تا جايي كه يك ركعت نماز در حرم حضرت اميرمؤمنان(ع) برابر با دويست هزار ركعت نماز است،(1) مسجد از همان زمين و مصالح معمولي ساخته مي شود، ولي وقتي مسجد شد، به لحاظ انتسابش به خدا احترام مخصوصي پيدا مي كند و ماندن جنب در آن و نجس كردن حرام مي شود.چادر به سر كردن در اماكن مقدس نيز حكم و تكليف شرعي و ديني نمي باشد، اما همان گونه كه بيان شد بعضي از مكان ها مقدس هستند و رعايت ادب و احترام در مورد آن ها لازم است. در اين مكان ها براي اين كه توجه به خداوند بيشتر باشد و از چيزهايي كه انسان ها را از عبادت و ياد خداوند و ارتباط معنوي با صاحبان آن مكان ها باز مي دارد يا تضعيف مي كند، جلوگيري شود، متصديان اين مكان ها تصميم مي گيرند بعضي از امور ظاهري مانند حفظ حجاب بيشتر رعايت شود، و چون چادر مظهر كامل حجاب و ادب و وقار اسلامي است، از خانم ها مي خواهند كه با چادر وارد شوند. نيز مي خواهند بدين وسيله حجاب اسلامي را تبليغ كنند و كساني كه حجاب كامل را رعايت نمي كنند، نهي از منكر نمايند.پي نوشت ها: 1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 521، مسئله 895.
کد سوال : 54131
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : به چه دليل جسم انسان پس از مرگ نابود مي شود و روح او باقي مي ماند؟
پاسخ : جسم انسان از ماديات است و ماده فناپذير و زايل شدني است. وقتي روح تعلق به بدن دارد، به وسيله ارتباط روح با بدن، جسم زنده است و با تغذيه و خوردن و آشاميدن به حيات خود ادامه مي دهد، ولي موقعي كه روح از بدن خارج شد، بدن قدرت ادامه حياتش را از دست مي دهد و كم كم فاسد مي شود و از بين مي رود، چنان كه درخت تا وقتي كه بريده نشده و عوامل رشد و بقائش موجود است، به زندگي نباتي خود ادامه مي دهد، ولي وقتي بريده شد، مي خشكد و رشد و زنده بودنش را از دست مي دهد.روح موجودي است مجرد و غير مادي. موجود مجرد فساد پذير و فنا پذير نيست، يعني قوانين و احكام ماده بر آن جاري نمي شود. تحول و دگرگوني و فنا از خصوصيات عالم مادي و موجودات آن است.از اين رو روح انسان پس از مرگ و جدا شدن از بدن، به حيات خود در شرايط جديدتر ادامه مي دهد.از نظر قرآن كريم مردن تباهي نيست، صرف خراب شدن و فاسد شدن نيست، انهدام نيست، بلكه مردن انتقال است. كسي كه مي ميرد، در لحظه اي كه مي ميرد، از دنيا منتقل مي شود به جاي ديگر و در جاي ديگر (عالم برزخ) زنده است. قرآن دربارة شهيدان راه خدا مي فرمايد: "گمان مبر آن ها كه در راه خدا كشته شدند، مرده اند، بلكه زنده اند و نزد پروردگار خويش روزي داده مي شوند". اين آيه صراحت در بقاي روح شهدا دارد. مي دانيم اين حكم مخصوص شهيدان راه خدا نيست، زيرا روح آن ها با ارواح ديگران تفاوتي ندارد. اگر تنها از شهيدان نام برده شده، به خاطر ارزش و مقام والا و صالح بودن روح آنان بوده، نيز به خاطر آن است كه بحث و گفتگو پيرامون وضع شهيدان ميان مردم بوده است. قرآن در آيه ديگر مي فرمايد: "خداوند موقع مرگ، نفس و روح را به تمام و كمال مي گيرد".(2) پس جسم انسان چون مادي و قابل زوال است، پس از مرگ تجزيه شده و از بين مي رود (البته در قيامت به قدرت خدا همين بدن مجدداً زنده مي شود) اما روح انسان چون مجرد است، قابل فنا و نابودي نيست و پس از مرگ هم باقي است.پي نوشت ها: 1. آل عمران (3) آية 170.2. زمر (39) آية 42.
کد سوال : 54132
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : كدام قسمت از آيات در مورد پوشش زن است؟
پاسخ : در دو آيه به موضع پوشش زن اشاره شده است. مورد اوّل آية 31 نور. در اين آيه مي فرمايد: "به زنان با ايمان بگو: چشم هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است، آشكار ننمايد و (اطراف) روسري هاي خود را بر سينه خويش افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود ...".مورد دوم: آية 59 احزاب كه خداوند مي فرمايد: "اي پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه: خويشتن را با لباسي بلند(1) بپوشانند و اين براي آن كه (به عفت و آزادگي) شناخته شوند، بهتر است تا مورد تعرض و آزار قرار نگيرند و خداوند آمرزنده و مهربان است".پي نوشت ها: 1. در برخي از ترجمه و تفاسير قرآن، لباس بلند به چادر ترجمه شده، زيرا كلمه "جلباب" در برخي لغت ها به معناي پارچه اي كه از سر تا پاي انسان را بپوشاند، آمده است.
کد سوال : 54133
موضوع : گنجینه مذهبی>واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي
پرسش : آيا كساني كه به حالت كما مي روند و دوباره به زندگي بر مي گردند، از اسرار عالم برزخ مطلع مي شوند، در حالي كه در قرآن بيان شده است كه هيچ كس در اين عالم از اسرار برزخ، آگاه نمي شود؟
پاسخ : هيچ فردي بعد از مرگ واقعي به دنيا بازگشت نخواهد كرد تا تجربه مرگ خود را براي ما نقل كند، ولي ممكن است برخي از افراد خواب هايي را در هنگام كما و بيهوش ببينند كه فكر كنند واقعيت داشته و آن ها را براي ما نقل كنند.عالم برزخ جزء واقعياتي است كه وقتي انسان وارد آن عرصه شود، امكان بازگشت به دنيا ندارد تا براي ديگران نقل كند. البته برخي از انسان ها در دنيا با ديد برزخي كه دارند، بعضي از حقايق آن عالم را مي بينند، بي آنكه مرگ براي آن ها حاصل شود. اين نوع ديدن را مرگ اختياري مي گويند، پس نمي توان گفت كه هيچ كس در اين عالم از اسرار برزخ مطلع نمي شوند، اما اگر مرگ براي انسان پيش آيد، بازگشت دوباره نمي تواند باشد.بنا بر فرض اگر افرادي پيدا شوند كه بگويند ما در حالت كما چنين چيزهايي را مشاهده كرديم و وارد عالم برزخ شديم، براي ما قابل اثبات نيست و مانند تجربه عرفاني براي خود فرد خوب است، ولي براي ديگران قابل اثبات نيست، زيرا بر اساس دلايل عقلي، نقلي و تجربي هيچ كس بعد از مرگ، بازگشت به دنيا نمي كند.شهيد مطهري در ضمن تفسير آيه "كلاّ إذا بلغت الحلقوم" مي گويد: بر اساس روايات و اخبار قبل از اين كه روح انسان به حلقوم برسد، مردن واقعي هنوز صورت نگرفته و مي توان او را به دنيا باز گرداند، حالا به هر دليلي مانند سكته مغزي يا ايست قلبي و يا هر چيز، اما وقتي جان به حلقوم رسيد، ديگر بازگشتن در كار نيست. در اين حالت كه به حلقوم رسيده و اصطلاحاً به آن "حالت معاينه" مي گويند، انسان از يك طرف حقيقت عالم برزخ و وضع خود و اعمال خود و فرشتگان و ... را مي بيند و از طرف ديگر زن و فرزندان خود را در دنيا كه دور و برش جمع شده اند مي بيند.(1) اما در اين حالت ديگر بازگشت نخواهد بود. پي نوشت ها: 1. مجموعه آثار (معاد) استاد مطهري، ج 6، ص 653.