• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3890روز قبل
مصاحبه و گفتگو
اگر ما کسی را ببخشیم آیا باز هم در آخرت به ظلم های او رسیدگی می شود ؟ اگر آنها با بخشیدن ما بخواهند به بهشت بروند آیا ما باید آنها را ببخشیم ؟

پاسخ – گاهی ظلمی به انسان می شود و حقی از او ضایع می شود که بخشیدن آن خیلی سخت است .انسان می تواند نبخشد ولی این هنر نیست . هنر این است که انسان از حد معمولی فراتر عمل کند . اگر انسان بدی را با بدی جواب بدهد این طبیعی است و ممکن است که عیبی هم نداشته باشد ولی اگر انسان بخواهد که خدا با فضل خودش با او رفتار کند باید نشان بدهد که او هم اهل فضل است . در خیلی از مراحل به پیامبر زظلم شده بود ولی پیامبر بخشید . اگر فردی برای عذرخواهی بیاید و صاحب حق او را نبخشد ، این کوتاهی است . پیامبر فرمود : اگر کسی از لغزش مومنی بگذرد خدا هم از لغزش او می گذرد . شخصی پیش پیامبر آمد و گفت که من خانواده ای دارم که من به آنها خوبی می کنم ولی آنها به من بدی می کنند ،من با آنها پیوند برقرار می کنم ولی آنها از من می بُرَند ، من باید چکار کنم ؟ پیامبر فرمود : با بدی به خوبی رفتار کن و بعد می بینی که صمیمیت برقرار می شود . اگر من در مقابل عذرخواهی دیگران آنها را ببخشم ، من سلامت نفس و سعه ی صدر خودم را نشان می دهم و نان قلب خودم را می خورم . حالا اگر کسی ظلمی کرده و عذرخواهی نمی کند( اگر کسی به من ظلم کرده نه به جامعه و دین ) اگر من از او بگذرم من جزو اهل فضل حساب می شوم و خدا با فضلش با من برخورد می کند اما آن فرد باید جواب ظلم وعذرخواهی نکردن خودش را بدهد . از آن مقداری که حق ما است و می گذریم ، از آن فرد خطاکار می گذرند ولی بخاطر صفت تکبری که در فرد بوده ممکن است که او در صراط توقف طولانی داشته باشد و در حساب با او به سختی برخورد بشود . دسته ی دیگر کسانی هستند که بی حساب به بهشت می روند . این افراد در دنیا به حساب خودشان رسیده اند : با ریاضت ، اشک ، توسل ، جبران خطاهایشان . کسی که از خودش حساب کشیده است خدا دوباره از او حساب نمی کشد. دسته دیگر بدون حساب به جهنم می روند . آنها کسانی هستند که قابلیت به بهشت رفتن را ندارند و به جهنم می روند . این افراد زشت و تبهکار اعمال خوبی ندارند و اعمال خوب شان حبط شده است . کسانی که دچار کفر یا اعمال خاص می شوند یکراست به جهنم می روند .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

مردم در نوع حسابرسی شان با هم متفاوت هستند . حساب کشیدن بعضی ها با سختی است و از بعضی به آسانی حساب کشیده می شود. بعضی ها بی حساب به بهشت و بعضی ها بی حساب به جهنم می روند . پس مردم چهار دسته هستند : یک دسته هستند که در حساب کشیدن از آنها بادقت برخورد می شود . در سوره رعد آیه 21 داریم : مومنین کسانی هستند که خشیت خدا را در دل دارند و از بد حسابرسی کردن می ترسند . ( بد حسابرسی کردن به معنی ظلم کردن خدا نیست بلکه مقصود با دقت بررسی کردن است یعنی این که خدا با عدلش با ما برخورد می کند نه با فضلش . این کار خدا ترس دارد ) با دقت برررسی کردن باعث می شود که ما در خوبی هایمان هم کم بیاوریم . ممکن است که اگر کارهای خوب ما هم موشکافانه بررسی بشود دیگر کار ، خوب نباشد. امام صادق(ع) می فرماید: دیگر کارهای خوب مورد قبول واقع نمی شود و خدا با گناهان برخورد و مواخده می کند . اگر بخواهند کارهای خوب ما را خیلی موشکافی کنند مثلا نماز را موشکافی کنند که نیت چه بوده است یا بخواهند در مورد حضور قلب در نماز موشکافی کنند ( حواس پرتی درنماز نوعی توهین به خداست ) ، از این خوبی بدی در می آید . در دعای عرفه داریم : خدایا آن کسی که خوبی هایش هم بدی است . از شهید مدنی نقل می کنند که در شب بیست و یکم ماه رمضان به مردم گفت که اگر شما برای آمرزش گناهان تان آمده اید ، من خدا را شاهد می گیرم که من آمده ام که از اعمال خوبم توبه بکنم ، من یک پله از شما عقب تر هستم . شما از اعمال خوب تان مطمئن هستید ولی من به اعمال خوبم مطمئن نیستم . من نباید از اعمال خوب مان ناامید باشیم ولی اگر قرار باشد که خدا با عدلش با ما برخورد بکند ، صدر درد مردم مردود هستند البته به جز معصومین . عدالت خوب است ولی اعمال ما بگونه ای است که اگر خدا بخواهد با عدل برخورد بکند ، مشکل پیدا می کنیم . در اصول کافی از امام صادق (ع) داریم که در روز قیامت سه تا دفتر را باز می کنند . یک دفتر ، دفتر نعمت هایی است که خدا به ما داده است ، دفتر دوم دفتر حسنات و کارهای خیر است که ما انجام داده ایم و دفتر سوم دفتر سیئات ما است . دیوان نعمت ها را با اعمال خیر ما می سنجند تا خدا ببیند در ازای نعمت هایی که به ما داده است ما شکر نعمت را بجا آورده ایم یا خیر . نعمتهای خدا اعمال خیر ما را در بر می گرید و اعمال خیر ما کم می آورد. ممکن است که تمام اعمال خیر ما برای یک نعمت خدا بشود ، در این هنگام ما در اعمال خیرمان کم می آوریم و هنوز دفتر سیئات ما باز نشده است . در دعا ما از خدا می خواهیم که با فضلش با ما برخورد بکند نه با عدلش. فرشتگان می دیدند یکی از عابدان بنی اسرائیل که دائم عبادت می کرد و سختی می کشید در پیش خدا مقامی نداشت . فرشتگان تعجب کردند و خدا گفت که به او بشارت بدهید که من می خواهم با فضل خودم با او برخورد بکنم نه باعدل خودم . این بشارت را به عابد گفتند . عابد گفت که نه من خطایی نکرده ام و هفتاد سال عبادت کرده ام و روزی من نان و اناری بوده است که از درخت خودم می گرفتم . پس من نیازی به فضل خدا ندارم و خوب است که خدا با عدلش با من برخورد بکند . خدا فرمود : ای ملائک به روی او نیاورید که چه کسی قدرت این عبادت را به او داده است و نعمت های دیگر من را با او حساب نکنید و فقط با همان نان و انار با او حساب بکنید . ترازوی دقیق گذاشتند که برای بوجود آمدن یک انار چقدر اسباب در کار هستند و یک دانه ی انار با هفتادسال عبادت او مساوی شد. اگر خدا با عدل خودش با کسی برخورد بکند کسی از خدا طلبکار نمی شود. هیچ کسی طلبکار از خدا نیست . این حساب شدید و با دقت شامل حال کسانی می شود که در دنیا سخت گیر بوده اند ، به دیگران فشار می آوردند ، اهل بخشش و گذشت نبودند ، اهل سازش نبودند ، در معاملات مخصوصا با نزدیکان سخت می گرفتند و به دیگران مهلت نمی دادند . امام صادق (ع) به فردی گفت که برادرت از تو شکایت داشت زیرا تو خیلی در معامله با او سخت گیری کرده ای . او گفت که من حقم را تا آخرین ریال از او می گیرم . امام فرمود : خدا هم تا ریال آخر از تو می گیرد . بعضی در برخورد با دوست و آشنایان تند و تیز هستند و از کوچکترین خطا نمی گذرند و به فرزندان شان سخت می گیرند و دائم محیط را برای خودشان و دیگران جهنم می کنند. خدا با چنین فردی سخت گیری خواهد کرد . کسی که تنگ نظر است و سعه ی صدر ندارد و گذشت ندارد ، در زندگی دنیا دچار عذاب روح است و با خودش درگیر است . داریم : کسانی که بداخلاق و تند هستند هم زندگی شان تلح است و هم در عذاب نفس هستند . این افراد در برزخ دچار عذاب قبر می شوند ( مثل سعد بن معاذ که یکی از یاران پیامبر بود و در جبهه جنگ می جنگید ، وقتی پیامبر او را دفن کرد ، مادرش گفت که بهشت گوارای تو باد . پیامبر گفت : ای مادر سعد ، برای خدا تعیین تکلیف نکن . او الان دچار فشار قبر شد . زیرا او با خانواده اش سوء اخلاق داشت . کسی که بر دیگران فشار می آورد قبر هم بر او فشار می آورد. ما فشار را با خودمان به برزخ می بریم و در روز قیامت با شدت با ما برخورد می کنند . دسته ی دیگر کسانی هستند که خدا با راحتی با آنها برخورد می کند و با فضلش با آنها رفتار می کند . در قرآن داریم : کسانیکه از اصحاب یمین است خدا با آنها آسان برخورد می کند. این افراد در دنیا با مردم با فضل و کرم برخورد می کردند و سخت نمی گرفتند .
آیه 237 سوره بقره می فرماید : اگر اهل بخشش باشید این به تقوای الهی نزدیکتر است . در بین خودتان با فضل و بزرگواری برخورد بکنید . اهل بیت هم این طور بودند . پیامبر از کوچه ای رد می شد و فرد یهودی روی سرش زباله می ریخت . پیامبر دید چند روزی از این فرد یهودی خبری نشد و زباله نریخت . پیامبر فهمید که او بیمار است و به عیادت او رفت . یهودی از خجالت لحاف را روی سرش کشید و همان زیر شهادتین را گفت . پیامبر اهل عفو بود. یکی از مصادیق بارز اینکه انسان با فضل با دیگران برخورد بکند این است که انسان فضل داشته باشد . مرحوم سیدحسن اصفهانی اسطوره فضل و کرم بود . پسر ایشان با تقوا و با فضل بود . پسر ایشان را در بین نماز مغرب وعشا در صحن به شهادت رساندند. ایشان برای خودش شعر اباعبدالله می خواند و اشک می ریخت . با این حال او اعلام کرد که من قاتل پسرم را بخشیدم . بعدا به قاتل پسرش گفت که من می دانم تو دچار جنونی شده ای و پسر من را کشتی ، من پولی به تو می دهم که از شهر بیرون بروی تا در امان باشی .
فردی می گفت که من در صحن امام حسین (ع) بودم ، آقا سید حسن اصفهانی را دیدم که رد می شد . فردی با او موافق نبود و گفت که من الان حق او را کف دستش می گذارم . این فرد گفت که من تا خانه بدنبال ایشان رفتم و فحش دادم . او هیچی نگفت . وقتی به در خانه رسیدیم او پولی به من داد و گفت که اگر باز هم پول احتیاج داشتی پیش من بیا ، به من هم فحش بده ولی به عرض و آبروی من فحش نده . من اخلاق پیامبر را در او دیدم و پشیمان شدم . خدا می گوید تو که بنده ی من هستی و اهل عفو هستی ، پس من که خدای توهستم باید از تو می گذرم . در دنیا اهل عفو باشید و از هم دیگر بگذرید .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

در روایات و قرآن ما به سه ویژگی حسابرسی خدا تاکید شده است . یکی اینکه یوم الحساب را نزدیک ببینید .آیه اول سوره ی انبیاء می فرماید : حساب خیلی نزدیک است ولی مردم غافل هستند و کار خودشان را می کنند . اگر کل دنیا را نسبت به عمر آخرت حساب بکنیم عمر دنیا خیلی کم است و نزدیک به آخرت است . عمر دنیا در مقابل عمر آخرت نامحدود است و تمام می شود . وقتی حضرت عزرائیل برای گرفتن جان نوح آمده بود ، نوح گفت : که وقت ما تمام شد ؟ حضرت عزرائیل گفت که عمر شما خیلی طولانی بود. در آخر الزمان بیشتر از هفتاد سال عمر نمی کنند . در قرآن دوران نبوت حضرت نوح 950 سال آمده است . نوح گفت : اگر عمر من هفتاد سال بود با یک سجده آنرا تمام می کردم . کل عمر دنیا پلک بهم زدن است . نزدیک دین آخرت ثمراتی دارد . دومین خصوصیتی که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است سرعت حسابرسی خداست . حسابرسی خدا نوبت به نوبت و یکی یکی نیست . حسابرسی خدا طول نمی کشد . امیرالمومنین فرمود : همان طور که خدا به همه یک دفعه رزق می دهد ، یک دفعه هم به حساب همه می رسد . اینکه می گویند : در صراط حساب بعضی ها طول می کشد بخاطر حسابرسی خدا نیست بلکه بخاطر حساب پس دادن ما است . به تعبیری انسان در آنجا برای تطهیر نگه داشته می شود. داریم که حسابرسی خدا در حد یک چشم بهم زدن است. امام صادق (ع) می فرماید : دو نفر یکی فقیر و یکی پولدار را در نزد خدا می آورند . فرد فقیر می گوید که من مال و سرمایه ای نداشته ام که خیلی بتوانم کاری بکنم . خدا دستور می دهد او را به بهشت ببرند . فرد ثروتمند متوقف می ماند تا پاسخ کارهای خودش را بدهد . حتی حلال های خدا هم حساب و کتاب دارد . بعد از مدتی که این فرد پولدار به بهشت می رود به فرد فقیر برخورد می کند . فرد پولدار فرد فقیر را نمی شناسد ولی فرد فقیر می گوید : حسابرسی تو چقدر طول کشید . فرد ثروتمند می گوید : من بخاطر قصوری که در بعضی از اموالم داشتم معطل شدم ، زیرا حساب های من یکی یکی در جلوی من آورده می شد . البته خدا به رحمت خودش من را بخشید . دراینحا این طول کشیدن مربوط به خود شخص بوده است . فرد فقیر از نعمت های الهی در بهشت استفاده کرده بود و به شکل فعلی درآمده بود . سومین خصوصیت دقت در حسابرسی خداوند است . سوره لقمان آیه 16 میفرماید: اگر یک عمل خوب یا بد شما به اندازه دانه ی خردل (دانه ی فلفل ) در صخره یا آسمان پنهان باشد خدا آنرا حساب می کند ، خدا آگاه و با دقت است . آیت الله بروجردی در آخر عمرش غمگین بودند و گریه می کردند و می فرمودند که من دارم دست خالی می روم . اطرافیان به ایشان می گفتند که شما این همه شاگرد تربیت کرده اید واین همه اعمال ارزشمندی انجام داده اید . ایشان فرمودند : اعمال شما باید خالص باشد . کسی که در آنجا اعمال را حسابرسی می کند خیلی دقیق است . امام صادق (ع) از فردی پرسید که این آیه که ما حساب همه چیز را داریم چطور معنا می کنی ؟ فرد گفت : یعنی اینکه خدا حساب ایام عمر همه ی بندگان و مخلوقات را دارد. امام فرمود : خدا حساب نفس های بندگانش را دارد و هر نفسی که در طاعت یا معصیت خرج بشود به دقت حساب می شود . برای بعضی از افراد این حسابرسی دقیق وجود ندارد . در روایت داریم : کسانی که به زن و بچه هایشان سخت نمی گیرند ، افرادی که در این عالم سختگیر نبوده اند ، کسانی که صله ی رحم انجام می دادند، کسانی که برای خانواده شان توسعه بوجود می آوردند ، کسانی که در معامله مخصوصا با نزدیکان سخت نمی گرفتند، خدا به این افراد در قیامت تخفیف می دهد . پس ما استثنایی داریم که خدا به آنها تخفیف می دهد. اصل دقت خدا در حساب است. خدا در حساب فریب نمی خورد. اگر کسی بخواهد توجیح بکند خدا در آنجا دقت دارد . یکی اینکه خدا همه ی جهت اعمال را در نظر می گیرد و دیگر اینکه خدا آگاه به اعمال است و فریب نمی خورد . پس خدا توجیحات را قبول نمی کند . اگر کسی بگوید که من در بالای شهر زندگی می کردم ، خدا مثال آسیه را برای او می آورد که او جوان بود و در خانه ی فرعون زندگی می کرد ولی ایمانش را حفظ کرد . اگر کسی بگوید که من زیبا بودم و فریب خوردم ، خدا برای مردها یوسف و برای خانم ها مریم را مثال می زند که اینها خودشان را حفظ کردند . قرار نیست که این امکانات و سرمایه ها باعث گناه بشود . خدا حجت غالبی بر همه دارد .
انشاء الله خدا ما را جزو کسانی قرار بدهد که در حساب به آنها تخفیف می دهد .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

اثر و نتیجه ی اینکه خدا حسیب است این است که هیچ عملی بی نتیجه و بی عکس العمل نیست . بنابراین هر اتفاق خوشایند یا ناخوشایند شانسی نیست . اگر خاری در دست ما می رود یا سنگی به سر ما می خورد تصادفی نیست . هیچ اتفاقی شانسی نیست و اثر یک عمل است ولی الزاما این طور نیست که اثر یک گناه باشد . گاهی اتفاقاتی ناخوشایندی که برای ما بوجود می آید بخاطر گناهی نیست که انجام داده ایم . در روایات داریم که بلاهایی که بر سر ما می آید بخشی از آن بخاطر کفاره ی گناهان ما است . امیرالمومنین می فرماید : مومنین در همین دنیا تنبیه می شوند . اما بخشی دیگر از بلاها ترفیعی و ارتقائی است . یعنی خدا دارد زمینه ای پیش می آورد که ظرفیت فرد را بالا ببرد . نمونه ی آن بلاهایی است که بر سر اهل بیت آمده است. اهل بیت بخاطر اینکه گناه کرده اند این بلاها سرشان نیامده است . در مجلس یزید ، یزید به امام سجاد(ع) گفت که این بلاهایی که بر سر شما می آید بخاطر گناهان شماست . امام فرمود : بعضی مواقع بلاها بخاطر بالابردن ظرفیت است . پس اگر بلایی بر سر کسی آمد ما سوء ظن پیدا نکنیم که طرف حتما گناهی کرده است . شاید خدا او را بواسطه بلا بالا می برد . مقتضای زرنگ بودن یک مومن این است که اگر برای خودش بلایی پیش آمد خودش را زیر ذره بین بگذارد که نکند بخاطر گناهی که کرده این بلا بر سرش آمده است و به خودش سوء ظن داشته باشد . اتفاقاتی که برای ما پیش می آید در اثر اعمال ماست نه بخاطر گناهان ما .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

مهمترین مرحله ی قیامت ، مرحله ی حسابرسی خداوند است . خداوند پرونده های ما را در دادگاههایی که حاکم آن خود اوست بررسی می کند . بزرگواری می گفت : کاری بکنید و حرفی بزنید که در قیامت بتوانید جواب خداپسندانه بدهید و دلیل کارهایتان را بیاورید . بابا طاهر می گوید : مکن کاری که بعدها سنگت آید جهان با این فراخی تنگت آید ، چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو بینی نامه ات را ننگت آید . به مرحوم میرزای شیرازی گفتند که اگر به شما خبر بدهند که یک هفته دیگر زنده نیستید ، این یک هفته را چطور زندگی می کنید . ایشان فرمودند : همانطور که تابحال زندگی می کردم . من در زندگی سعی کرده ام وقتی می خواهم کاری انجام بدهم اول پاسخ آنرا در آخرت در نظر می گیرم و بعد آن کار را انجام می دهم. مرحوم کوهستانی می فرمود : من طوری زندگی کرده ام که اعضا و جوارح من در قیامت علیه من شهادت ندهند. گوش و چشمم نگویند که تو به ما خیانت کردی و من آنجا خجل بشوم . از اسماء حسنای خدا حسیب است یعنی در این عالم هیچ عملی بی عکس العمل نیست . اثر هر عملی یا در این عالم به ما می رسد یا در عالم قیامت به ما برمی گردد . پس ریزترین عمل ما رها و محمل نیست . حسابرسی خدا در قیامت یک گوشه ای از قانون کلی اسم حسیب خداست . یعنی خدا درا ین عالم هم هیچ عملی را بی حساب نمی گذارد . پس هیچ چیزی اتفاقی و بی حساب نیست ولی ظهور کامل اسم حسیب در روز قیامت است . یوم الحساب یعنی اینکه خدا در روی صراط حسابگر اعمال ما خواهد بود .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

ظلم درجاتی دارد و بعضی از ظلم ها خیلی شدید است . ظلم گاهی باعث ساقط شدن زندگی فردی یا آبروریختن فردی می شود . ظلم های شدید آثار و تبعات سنگینی دارد و خدا آنرا جواب آنرا برای آخرت گذاتشه است . زیرا در این دنیا جزای کامل عمل داده نمی شود. زیرا دنیا محدود است . کسی که چندین نفر را می کشد نمی تواند او را چند بار کشت . البته اصل این است که خدا جواب مومنین را در همین دنیا بدهد مگر اینکه ظلم خیلی سنگین باشد که باید مقداری از آن به برزخ یا قیامت واگذار بشود .
انشاء الله خدا با ستاریت خودش لایه های درون ما را بپوشاند .

 حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:48
مصاحبه و گفتگو

اصحاب یمین کسانی هستند که از سمت ملکوت اعلی نامه ی عملشان را بهآنها ارائه می دهند . اصحاب شمال کسانی هستند که از سمت ملکوت اسفل ، نامه ی اعمال شان به آنها ارائه می شود . در قرآن گروه سومی بنام سابقون معرفی شده است . سابقون کسانی که در راه الهی پیشی گرفتند مقربین هستند . این افراد نامه ی عمل ندارند . به تعبیر دیگر قرآن سابقون همان مخلصین هستند . آنهامراحل قیامت را ندارند و بی حساب به بهشت می روند زیرا در دنیا این مراحل را زودتر رفته اند و سبقت گرفته اند . قرآن می فرماید : همه را در عرصه ی محشر جمع می کنند بجز مخلصین . مخلصین همان مقربین هستند . این مراحل برای کسانی است که می خواند تطهیر بشوند تا لایق بهشت بشوند .کسانی که این مراحل را در دنیا رفته اند و مخلَص شده اند و نیازی به تطهیر ندارند .( مخلِص کسی است که تازه وارد وادی اخلاص شده است ) پس مقربون کسانی هستند که نامه ی عمل ندارند . و مراحل محشر را ندارند .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:40
مصاحبه و گفتگو

در صحنه ی محشر بعد از اینکه نامه ی عمل را ارائه کردند و انسان به اعمال خودش دست پیدا کرد ، جهنم را می آوردند و بر جهنم صراطی زده می شود که انسانهایی که می خواهند به بهشت بروند باید از آن عبور بکنند . روایت داریم که پل صراط نازکتر از مو و بُرنده تر از شمشیر است . در سوره ی فجر داریم : موقعی که زمین به شدت کوبیده بشود و عرشه ی محشر آماده بشود و پروردگار ظهور بکند و ملائک صحنه ی حسابرسی را آمده بکنند جهنم آورده می شود . پیامبر فرمود : هزاران ملک زمام جهنم را در دست دارند و آنرا وارد محشر می کنند . جهنم مثل یک حیوان سرکش و درنده سرکشی می کند و اگر خدا آنرا نگه ندارد همه جا را می سوزاند . جهنم و بهشت یک موجود زنده هستند . در قرآن صحبت کردن و شنیدن جهنم نقل شده است . جهنم ناله و صدا دارد . در سوره ی فرقان آیه دوازده می فرماید : وقتی جهنم مجرمین را از راه دور می بیند یک مرتبه مجرمین یک صدای غضبناک را از جهنم می شنوند . پس جهنم حی است. امام سجاد (ع) در دعای سی دو صحیفه ی سجادیه می فرماید: پناه می برم از جهنمی که آسان آن هم سخت است . مثل اینکه ما چیزی را می گوییم که کم آن هم زیاد است . یکی از شاگردان سید بحرالعلوم خیلی گریه می کرد . از او پرسیدند که تو چرا اینقدر گریه می کنی ؟ او گفت: من یک روز در درس علامه بحر العلوم بودم که ایشان حدیثی از احمدبن محمد نقل کردند . من به آقا گفتم که اسم او محمدبن احمد است . علامه بحر العلوم فرمودند : خیر نام ایشان احمدبن محمد است . من خودش و پدر و اجدادش را می شنام . من تمام افرادی که در این مجلس نشسته ام را می شناسم و حتی می دانم چه کسی بهشتی و چه کسی جهنمی است و با چشم به من اشاره ای کرد . از آن موقع ترسی در من افتاده است که نکند من جهنمی باشم . ما نمی دانیم که جهنم را از کجا می آورند . ظاهرا جهنم یکی از اسماء خداست . یعنی یک تنزلی از اسم منتقم الهی است . اسماء رحمت خدا ظهور بهشت و اسماء قهر وغضب ظهور جهنم است . پس جهنم آورده می شود و همه بی استثنا باید وارد جهنم بشوند حتی اولیاء و معصومین . در سوره ی مریم آیه 71 خدا می فرماید : همه باید وارد جهنم بشوید و این حکم قطعی خداست . از پیامبر پرسیدند که شما هم وارد جهنم می شوید ؟ پیامبر فرمود : بله ولی مثل باد از آن عبور می کنم . وقتی این آیه نازل شد پیامبر خیلی گریه کرد . ادامه آیه نازل شد . می فرماید : انسانهای با تقوا را نجات می دهیم ولی ظالمین در جهنم به زانو درمی آیند و در آنجا می مانند . در مجمع البیان مرحوم طبرسی روایتی است که وقتی مومنین می خواهند از جهنم عبور کنند جهنم می گوید که زود رد بشوید ، شما با نوریتان آتش من را خاموش کردید . پیامبر فرمود : کسانی که وارد جهنم می شوند دو فرقه هستند . یک فرقه فریادشان از جهنم بلند می شود و یک فرقه که جهنم فریادشان از آنها بلند می شود که با نورتان آتش من را خاموش کردید . روایت داریم وقتی اهل بهشت به بهشت رسیدند با همدیگر صحبت می کنند و می گویند : اینکه می گفتند ما باید از جهنم رد بشویم تا به بهشت برسیم را ما ندیدیم . می فرماید: رد شدید ولی آتش جهنم سرد بود. جنس شما سوختنی نبود و جنس مومن سوختنی نیست . شبیه آتشی که ابراهیم را نسوزاند . عبور مومنین از جهنم نسبت به درجات شان با هم تفاوت هایی دارد . چون قرآن می فرماید که همه باید وارد جهنم بشوند پس معلوم است که صراط توی جهنم است . مرحوم فیض کاشانی هم می گوید که صراط داخل جهنم است نه بالای جهنم . کسانی که آهسته رد می شوند شعاع هایی از جهنم به آنها می خورد و کسانی که در مواقفگاه ها معطل می شوند سختی هایی می بینند . چه سِّری وجود دارد که همه باید وارد جهنم بشوند ؟ چرا راه بهشت از جهنم می گذرد ؟ عالم آخرت بگونه ای نمود باطن این عالم دنیا و خصوصیات اعمال و وضعیت ما در این دنیاست . جهنم در آنجا چهره ی باطنی دنیاست . در آنجا همه ی باطن ها رو می آید از جمله باطن خودمان و باطن خود دنیا . باطن دنیا در آنجا به شکل آتش و جهنم است . البته دنیای حرام مثل باطن آلودگی ها ، گناهان ، شهوت ها ،غضب ها و شیطنت ها . دنیای حلال نعمت خداست که در اختیار ما قرار داده می شود. اگر کسی از چارچوب حلال دنیا استفاده کند ، این سرمایه آخرت فرد می شود . این مذموم نیست . فردی نزد حضرت امیرالمومنین آمد و به مذمت دنیا پرداخت . حضرت امیرالمومنین فرمود : ای کسی که فریفته ی دنیا هستی و دشنام می دهی ، تو به دنیا بد کرده ای یا دنیا به تو بد کرده است ؟ دنیا محل عبادت دوستان خداست . مردان خدا در همین دنیا معامله می کنند . سرمایه ی آخرت ما از همین دنیاست . رشد عملی و شکوفایی ما در این دنیاست . ما در اینجا می توانیم نهال وجود خودمان را به درخت تبدیل بکنیم تا بار بدهد . اگر کسی با اعمال خودش انسانیتش را شکوفا نکرد ، در برزخ و آخرت جای شکوفایی نیست . پس دنیا به این معنا بد نیست . یکی از اصحاب امام صادق (ع) گفت که فلانی اهل دنیاست و هر روز به دنبال کار می رود . اگر کسی برای توسعه ی زندگی واهل وعیالش به دنبال کار می رود این عین آخرت است. دنیای مذموم که در آخرت چهره اش به شکل جهنم است همان کارهای حرامی است که ما در این دنیا انجام می دهیم و یا تعلقات و دلبستگی هایی است که انسان را از خدا و خودش غافل می کند . مثل اینکه شما به زیارت می روید و هدف تان زیارت است و بعد به یک هتل می روید و به اتاق می پردازید و همه اش در فکر دکوراسیون اتاق هستید و از زیارت باز می مانید یا اینکه اگر هم به زیارت می روید در فکر اتاق هستید . حضرت علی (ع) می فرماید : دنیای مذموم ظاهر زیبایی دارد ولی باطن آن سم است . حافظ می گوید ما برای بندگی به این دنیا آمده ایم . گاهی ما این هدف را گم می کنیم . مرحوم کوهستانی نمازهای عجیبی داشت . او می گفت که یک لحظه نمازم را با حکومت دنیا عوض نمی کنم . ایشان در آخر عمرشان بخاطر کهولت سن ، رکعات نمازشان را اشتباه می کردند و شک می کردند. ایشان به اطرافیانشان می گفتند که زندگی کردن در این دنیا که رکعت های نمازش این شکلی شده است دیگر فایده ندارد . ایشان زندگی را برای ارتباط باخدا و مناجات و قرب می خواستند . بعضی از افراد مناجات را کار نمی دانند و برای آن وقت نمی گذارند . درواقع دنیای مذموم ما هستیم .دنیا طبیعت که مذموم نیست. نوع نگاه و برخورد ما به این نعمت خداهای باعث می شود که این دنیا برای ما مذموم باشد یا اینکه دنیا برای ما توشه ی آخرت باشد. پس همه وارد جهنم یعنی باطن دنیا می شوند . انبیاء و اولیاء به دنیا دل نبستند و مرتکب حرام نشدند و گذشتند . بخاطر همین پیامبر فرمود :ما از جهنم رد شدیم و خاموش بود . آنها در این دنیا دلبستگی پیدا نکردند که زمین گیر بشوند . بنابراین از دنیا رد شدند و یک لحظه هدف را فراموش نکردند . هر کسی که مرتکب حرام شد در آن جهنم می ماند . کسانی که از امتحانات دنیا گذشتند و آلوده نشدند و به قرب الهی رسیدند ، صراط مستقیم را طی کردند یعنی صراط بندگی و دین و تمسک به دستورات الهی . این راه عمل به دستورات الهی است . آنها این راه را طی کردند و توانستند به سعادت برسند . پس صراط درعالم آخرت ، باطن صراط مستقیم است که انسان را از دنیا عبور می دهد . پیامبر فرمود : صراط مستقیم یکی بیشتر نیست . کسی که در این دنیا به صراط مستقیم یعنی دین ثابت قدم بوده است در آخرت هم بر صراط مستقیم ثابت قدم است و رد می شود تا به بهشت برسد . هر کس در صراط لغزید در آخرت هم روی صراط می لغزد . امام صادق (ع) فرمود : مردم مختلف روی صراط عبور می کنند . صراط از مو باریکتر است (زیرا تشخیص صراط مستقیم مو شکافانه است و از شمشیر تیزتر است یعنی وقتی شما راه را تشخیص دادی ، رفتن آن هم دقت می خواهد . پس وقتی شما وظیفه را تشخیص می دهید انجام دادن آن هم سخت است . ) بعضی ها مثل برق از آن عبور می کنند که در این دنیا روی صراط مستقیم محکم و استوار باقی مانده بودند . بعضی ها مثل دویدن با اسب از آن عبور می کند اینها کسانی هستند که همت دسته ی اول را نداشتند و بعضی ها مثل دونده از صراط عبور می کنند . اینها کسانی هستند که در این دنیا مقداری تعلقات پیدا کرده اند ولی باز هدف را گم نکرده اند . بعضی ها روی صراط پیاده می روند که گرمای و سختی را می چشند ، اینها کسانی هستند که در دنیا کند می رفتند یعنی بی جهت کار خیر را به تاخیر می انداختند . بعضی ها افتان و خیزان می رفتند یعنی پرت می شوند و آویزان می شوند و دوباره خودشان را بالا می کشند اینها کسانی هستند که حرام هایی مرتکب شده اند ولی دین را از دست نداده اند . کسانی که در این دنیا دین و صراط را از دست می دهند در آتش جهنم پرت می شوند . مرحوم آیت الله بهجت می فرمودند : اگر صراط آخرت از اینجا شروع می شود برای اینکه ما نلغزیم دعای غریق ( که امام صادق (ع) یاد داده است ) را بخوانید : یاالله یا رحمن یارحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک .

صراط آخرت که ما را از جهنم به سمت بهشت عبور می دهد نمود صراط مستقیمی است که در این دنیا اگر کسی به آن پایبند باشد انسان را عبور می دهد و از دنیایی که می تواند انسان را در آلودگی ها فرو ببرد به سعادت برساند . صراط مستقیم در این دنیا یک جاده آسفالت نیست بلکه همان دستورات الهی است . و همان چیزی است که دین ارائه داده است . این دستورات الهی که صراط مستقیم را تشکیل می دهد در وجود معصومین تجسم یافته است . معصوم تمام دستورات را در خودش عملی کرده است و مجسمه ی دستورات الهی شده است . معصوم کسی است که هم عقایدش پاک است و شرک در آن نیست و هم اخلاقش پسندیده است و صفات عالیه را در اوج دارد و هم رفتارش صالح و سالم است . مجسمه ی صراط خود معصومین است . روایت داریم که علی صراط است . امام صادق (ع) فرمود : ما اهل بیت صراط مستقیم هستیم . در زیارت جامعه کبیره داریم که شما اهل بیت صراط مستقیم هستید . اگر کسی تحت ولایت اهل بیت باشد و اخلاق و رفتار و عقایدش را به آنها نزدیک بکند ، در آخرت تحت ولایت امیرالمومنین خواهد بود . ما باید سطح زندگی و اخلاق خودمان را به آنها نزدیک بکنیم . سلمان خودش را مطابق میل امیرالمومنین کرده بود . پس اگر کسی خودش را نزدیک به اخلاق و رفتار معصومین بکند در واقع خودش را به کانون ولایت نزدیک تر کرده است . وعبورش از صراط آخرت راحت تر است . در روایت داریم که کسی نمی تواند از صراط عبور کند مگر اینکه علی جوازعبور او را بدهد . کسی که تحت ولایت امیرالمومنین بوده است در آنجا جواز عبور دارد . در جلد هشت بحارالانوار مفضل بن عمر می گوید از امام صادق (ع) در مورد صراط سوال کردند و حضرت فرمود : راه به سمت خداست و ما دو تا صراط داریم یکی صراط در دنیا و یک صراط در آخرت . صراط دنیا که ما باید با سلامت عبور بکنیم امام است .اگر کسی به او معرفت پیدا کرد و از او پیروی کرد راحت از صراط آخرت می گذرد ولی کسی که در دنیا کاری به ولایت نداشته و مقابل آن ایستاده ، به جهنم می افتد (ظلم به اولیاء خدا ظلم به خداست . در روایت داریم که خدا به موسی گفت که چرا به عیادت من نیامدی ؟ موسی گفت :مگر شما بیمار می شوید ؟ خدا فرمود : مومنی از اولیاء من بیمار شد و باید به عیادت او می رفتی . پس خدا بیماری بنده ی مومن را بیماری خودش دانسته است .) او در صراط آخرت لغزش دارد . صراط این دنیا همان صراط مستقیم است و تجسم آن در معصومین است . حضرت زهرا از پیامبر پرسید که مردم در روز قیامت چطوری هستند ؟ پیامبر فرمود : در آن روز همه مشغول کار خودشان هستند و کسی به کسی نگاه نمی کند . حضرت زهرا پرسیدند که آیا در هنگام بیرون آمدن از قبرها در بدن مرده ها کفن هست ؟ پیامبر فرمود : کفن ها می پوسد و بدن ها از قبر خارج می شوند ولی مومنین پوشیده هستند و کفار برهنه هستند . نوری که مومنین دارند آنچنان درخشان هست که اجازه نمی دهد بدنشان دیده بشود . حضرت زهرا سوال کردند که در روز قیامت من شما را کجا ببینم ؟ پیامبر فرمود : سه جا من را ببین . یکی در پای میزان اعمال که من می گویم : خدایا ترازوی مومنین را سنگین کن و یکی در جایی که نامه ی اعمال را ارائه می دهند که من می گویم : خدایا با امت من آسان حساب کن و دیگری در کنار صراط که وقتی مسلمانان می خواهند عبور کنند می گویم : خدایا امت من را به سلامت بدار . 

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:40
مصاحبه و گفتگو

یکی از چیزهایی که انسان را به حضور قلب می کشاند خواندن نماز در اول وقت است . این کار یعنی اینکه من نماز را مهم می دانم . مرحوم ملکی تبریزی در کتاب اسرارالصلاة دارد : اگر کسی نمازش را در اول وقت بخواند ملائک برای نماز صبح او را صدا می کنند . ایشان قسم می خورند که عده ای صدای آن ملک را شنیده اند که احتمالا ایشان خودشان بوده اند که صدای ملک را شنیده اند . رعایت کردن آداب ظاهر نماز باعث حضور قلب می شود مثل نماز خواندن در مسجد ، جماعت خواندن ، پاکیزگی و طهارت را رعایت کردن ، انگشتر دست کردن وعطر زدن .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:40
مصاحبه و گفتگو

یکی ازعوامل مهم که باعث تقویت باورهای دینی ما می شود نماز است . در روایات و قرآن هم به نماز تاکید شده است . بیشترین تاکید قرآن در اعمال عبادی بر نماز است . داریم : نماز معراج مومن است ، نماز وسیله ی قرب به خداوند متعال است ، نماز جلوی فحشا و منکرات را می گیرد . سید بحرالعلوم می فرماید که من این اثر نماز را بالاتر از اثر عروج می دانم . اینکه نماز جلوی فحشا و منکر را می گیرد یعنی انسان را به درجه ی عصمت است . نماز ستون دین است .این آثاری است که برای نماز گفته شده است . ما در اذان به نماز خیر العمل ( بهترین عمل )می گوییم . نماز انسان را به خضوع و خشوع می رساند . همسر امام صادق (ع) می فرماید : زمانی که امام داشتند از دنیا می رفتند ، حضرت فرمودند : شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد . سبک شمردن نماز یعنی اینکه گاهی نماز را بخواند و گاهی نخواند یا عادت دارد که در اول وقت به نماز بی توجهی کند .یک وقت انسان به خواندن نماز در اول وقت مقید است و یکی دوبار عذر دارد . یک وقت انسان نسبت به نماز اول وقت خواندن بی توجه است . این درجه ای از سبک شمردن نماز است که قرآن آنرا سرزنش کرده است . این افراد نماز می خوانند ولی نسبت به نماز سهل انگار هستند، صلاتهم ساهون . نمازی که قرآن می گوید همان نمازی است که آن آثار را دارد. یعنی نمازی که روح دارد ، حضور قلب دارد و این یک نماز واقعی است و انسان را از فحشا و منکر باز می دارد . چنین نمازی سنگین است . پس نماز ظاهری سنگین نیست . ما یک صورت نماز داریم که انسان را بالا نمی برد البته همین نماز با بی نمازی خیلی فرق می کند . کسی که نماز نمی خواند در قیامت عقاب می شود و شفاعت اهل بیت به آنها نمی رسد . حتی ظاهر نماز هم ارزشمند است . اگر انسان بخواهد درجاتی بدست بیارود بایدهمت بلندتری داشته باشد و نمازش را با روحش انجام بدهد . متدینین از این استاد پنج وقت یعنی نماز استفاده کنند. ما همه دنبال استاد می گردیم . استادی که باعث رشد و تقرب شما می شود همین نماز است . اما بشرط اینکه بتوانیم این نماز را با حضور قلب انجام بدهیم .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 15:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته