• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3864روز قبل
مصاحبه و گفتگو

امروز روز تخریب قبور ائمه بقیع است و ما این روز را تسلیت عرض می کنیم .باید امروز بعنوان یک روز عزا در بین مومنین شناخته شود. عده ای هویت خودشان را در تخریب می بینند و روش کار آنها شبهه انگیزی و تخریب باورهاست . آنها باید بطور منطقی حرف شان را بزنند و از عقایدشان دفاع بکنند ولی آنها حرف خاصی ندارند که آنرا بگویند. در تاریخ ادیانی که بی ریشه و ساختنی هستند ماندنی نیستند. با اینکه ظواهر قبور از بین رفته است ولی اصل آنها باقی است و یاد آنها در بین همه اسماء است .
در روایات ما، در مورد اینکه چه کسانی مورد شفاعت قرار می گیرند طوری مطرح شده است که نه انسان صددرصد خیالش راحت شود که شفاعت شامل حالش می شود،نه اینکه از شفاعت ناامید شود. در واقع تضمینی نشده است که چه کسانی شفاعت شامل حالشان می شود. با اینکه فردی مومن و با ایمان است ولی معلوم نیست که ایمانش را با خودش به قیامت ببرد. بسیاری از افراد در هنگام مرگ ایمان شان را از دست داده اند و عاقبت به خیر نشده اند. مشخص نیست که شفاعت بلافاصله بعد از مرگ شامل حال انسان مومن بشود و ممکن است سالها طول بکشد. و حتی شفاعت در جهنم به او برسد. در روایت داریم که خیلی از افراد نام پیامبر را بعد از قرن ها یادشان می آید. اینها کسانی هستند که رابطه شان با شفیعان ضعیف بوده است و شفاعت به آنها دیر می رسد. آیا ما تحمل داریم که بعد از چند صد سال مورد شفاعت قرار بگیریم ؟ پس ضمانتی نیست که صد درصد شفاعت سریع به انسان برسد و از طرفی باب شفاعت را طوری مطرح کرده اند که هر کسی امیدوار بشود. یعنی فردی که ایمان دارد و با خدا و اهل بیت دشمنی ندارد امیدوار باشد. در روایات داریم که در قیامت آنقدر خداوند از گناهان بنده هایش می گذرد که شیطان هم طمع می کند که شاید خدا او را ببخشد. اگر کسی ذره ای از محبت اهل بیت در دلش باشد در عذاب نمی ماند. شفاعت اهل بیت گسترده است و محدودیتی ندارد. از زمان احتضار تا قیامت، ائمه می توانند دستگیری بکنند و این شفاعت شامل همه ی گناهان حق اللهی و حق الناسی است. اینها امید را زیاد می کند که شخصی ناامید نباشد. حضرت موسی وقتی چوپان بود یکی از گوسفندانش گم شد و موسی خیلی تلاش کرد تا گوسفند را پیدا کرد و وقتی گوسفند را دید، دستی به سر آن کشید و گفت که من دلم به حال خودت می سوخت که اسیر گرگ بشوی، وحی آمد که ای موسی چون ما تو را مهربانترین فرد یافتیم، تو را به پیامبری برگزیدیم . وقتی پیامبری راضی نمی شود که حیوانی نصیب گرگ نشود، آیا راضی می شود که انسانی نصیب جهنم بشود ؟ پس بحث شفاعت در آیات و روایات طوری مطرح شده است که انسان بین خوف و رجاء بماند و این اصل باعث رشد انسان می شود.
شفاعت تجسم رابطه ای است که انسان در دنیا با خدا و اولیاء خدا برقرار کرده است ،شفاعت واسطه گری نیست یا پارتی بازی نیست تا کاری راه بیفتد حتی اگر قانونی زیر پا گذاشته شود. شفاعت آخرت تکوینی است و تجسم رابطه ای است که در دنیا با آنها برقرار کرده ایم. کسی که در عالم دنیا رابطه ای با خدا و اولیاء الله خدا برقرار نکرده است ،در آخرت دستش به آنها نمی رسد و شفاعت شامل حالش نمی شود. کسی که کمی حب در دلش دارد مشحص است که دشمن نیست و با حق عناد ندارد و جزو مستضعفین است و بگونه ای از آنها دستگیری می شود. اگر کسی به خدا و اولیاء پشت کرده باشد محروم از شفاعت است . همه ی شفیعان باید اجازه ی شفاعت را از پیامبر بگیرند و کسی فکر نکند که مثلا شفیعان دیگری مثل همسایه ، زمین و ...،آنها را شفاعت می کنند. در قیامت مثل عالم دنیا نیست که با گریه و زاری بتوان کاری پیش برد. پس مهمترین شرط شفاعت داشتن ایمان و بودن در محیط ولایت و دشمنی نداشتن با اهل بیت است. سوره مریم آیه 87 می فرماید: کسی نمی تواند دارای شفاعت بشود مگر کسی که پیش پروردگار عهدی بسته باشد. امام صادق (ع) می فرماید :عهد یعنی کسی که اذن ولایت اهل بیت را به او داده شده باشند و به او اذن داده اند که اهل ولایت بشود. عهد با خدا یعنی اینکه در صراط مستقیم و دنباله روی معصومین باشد. اگر کسی دشمن اهل بیت باشد شفاعت شامل حال او نمی شود. در جلد هشت بحارالانوار داریم که فردی نزد امام باقر(ع) آمد و گفت که همسایه ی ما اهل خلاف است و نماز نمی خواند. امام گفت که بدتر از همسایه ی تو کسی است که با ما خصومت دارد.البته امام اول تاسف خورد . امام می فرماید: هیچ بنده ای نیست که اسم ما پیش او برده بشود و دلش نرم نشود مگر اینکه دست نوازش ملائکه بر سر او خواهد بود و گناهانش بخشیده می شود. این شفاعتی است که گناهان را به حسنات تبدیل می کند. مگر گناهی کرده باشد که ایمانش را از دست داد باشد. فرمودند : شفاعت مورد قبول قرار می گیرد جز در مورد دشمنان ما .آقای قاضی می فرمودند که فردی از همسایه های ما با اهل بیت خصومت داشت. او از دنیا رفت و شب اول قبر او را به دخترش نشان دادند.دختر دیده بود که امیرالمومنین به فردی که از دنیا رفته بود، فرموده که او از ما نیست و او را بشدت عذاب کرده بودند و این دختر از ترس موهایش سفید شد. پس در حق دشمن اهل بیت شفاعتی نیست. سوره انبیاء آیه 28 می فرماید : ملائکه هر کسی را شفا نمی کنند مگر آنکسی را که خدا از او راضی باشد . امام رضا (ع) در تفسیر این آیه می فرماید که خدا از کسی راضی می شود که دین و عقاید او را بپسندد. اگر عقاید کسی شرک آلود نبود و پاک بود مشمول شفاعت می شود.

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:15
مصاحبه و گفتگو

در روایات حدود بیست دسته شفاعت کننده نامبرده شده است. دست اول خدا بعد پیامبر و بعد اهل بیت و دسته ی چهارم انبیاء الهی هستند که امت خودشان را شفاعت می کنند . دسته ی چهارم علما هستند .در قیامت به عابد می گویند که به بهشت برو ولی به عالم می گویند که بایست و کسانی را که تربیت کرده ای ببین . دسته ی ششم شهدا هستند. داریم : انبیاء ،علما و شهدا هم شفاعت می کنند. شفاعت خدا و پیامبر و اهل بیت نامحدود است ولی شفاعت بقیه شفاعت کنندگان محدود است .مثلا شهدا خانواده و دوستان شان را می توانند شفاعت کنند. گروه هفتم ملائکه هستند ،مثل دو ملکی که اعمال ما را ثبت می کنند یا ملکی که سلام های زائرین را به امام حسین (ع) می رسانند. هشتمین شفیع ما قرآن است . داریم که قرآن را یاد بگیرید که در قیامت شما را شفاعت می کند. قرآن در قیامت به زیباتری چهره نمایان می شود و به صف مسلمین می آید و مسلمین تعجب می کنند و فکر می کنند که جزو شهدا است و بعد به صف بالاتر می رود تا به زیر عرش الهی قرار می گیرد. قرآن در آنجا از بعضی شکایت می کند و از بعضی شفاعت می کند. کسانی که با باطن قرآن ارتباط برقرار کرده اند شفاعت قرآن از آنها عمیق تر است .این حدیث در کافی است . کمترین حدی که یک مومن می تواند شفاعت بکند تا سی نفر پایین تر از است . دهمین شافع رحم و خویشان هستند یعنی کسانی که بالاتر هستند خویشاوند پایین تر را شفاعت می کنند. یازدهمین شفاعت ما اعمال صالح است .یکی از کسانی که دست ما را می گیرد اعمال ماست . داریم : شفیعی بهتر از توبه نیست. در جایی گفته شده که صلوات دست ما را می گیرد .دوازدهمین شفیع همسایه است .بخاطر همین رابطه با همسایه در دنیا و در آخرت خوب است . سیزدهمین شفیع بچه های سقط شده هستند. رحمت خاص شامل حال آنها می شود و دم بهشت می ایستند تا پدر ومادرشان بیایند. چهاردهمین دسته شفیع دوست است .کسانی که دوستی شان در دنیا صادقانه است در آخرت هم دست همدیگر را می گیرند. پانزدهمین دسته فقرا هستند. فقرا مومنی که با عزت زندگی کردند خدا برای آنها جبران می کند و به آنها شفاعت می دهد. آنها خانواده ی خودشان را شفاعت می کنند که فقر را تحمل کرده اند. صلوات، توبه، راست گویان، مجاهدین و دانشجویانی که علم مفید کسب می کنند می توانند شفاعت بکنند.
انشاء الله ما جزو کسانی باشیم که از شفاعت گسترده ی اهل بیت بهره مند بشویم .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:15
مصاحبه و گفتگو

رحمت عام خدا دردنیا شامل همه می شود ولی در آخرت رحمت خاص خدا شامل مومنین می شود. این رحمت خاص از کانال برترین عالم وجود یعنی پیامبر و اهل بیت جذب می شود و آنها این رحمت را تقسیم می کنند. بخاطر همین لقب پیامبر رحمت للعالمین و قاسم یعنی قسمت کننده ی رحمت است. تمام کسانی که در مرتبه ی پایین تر از پیامبر هستند چه مومنین و چه گناهکاران ، چشم شان به شفاعت و دستگیری پیامبر است و به این مقام پیامبر، مقام محمود می گویند. در سوره ی اسراء آیه 79 خدا به پیامبر دستور می دهد که اگر می خواهی به مقامی برسی که همه تو را ستایش بکنند، بخشی از شب را بلند شو و نماز شب بخوان . در مورد پیامبر تحجر واجب بود. مرحوم طبرسی در مجمع البیان دارد که پیامبر چندین سال و به مدت طولانی بیدار می ماند و به عبادت می ایستاد و سنگینی بدنش را روی پایش احساس می کرد و بعد از مدتی بر اثر کثرت عبادت چشم های پیامبر گود افتاده بود و پاهایش ورم کرده بود بعد آیه نازل شد که ای پیامبر، ما قرآن را نازل نکردیم که این قدر خودت را به سختی بیندازی. پیامبر برای اینکه بتواند از همه دستگیری بکند این همه صدمات را تحمل می کرد. همه ی مفسرین شیعه و سنی گفته اند که این مقام محمود همان مقام شفاعت کبری است .کلمه ی محمود از حمد یعنی ستایش می آید ،پیامبر کاری می کند که مورد ستایش همه می شود. پیامبر در روز قیامت چکار می کند که در قیامت همه او را ستایش می کنند ؟ پیامبر از همه دستگیری خواهد کرد.
سعدی در شعرهایش دارد که همه ی پیامبران تحت ظل رسول اکرم هستند.در عالم دنیا نمی توانیم همت محمد را بفهیم و آن در روز قیامت مشخص می شود. اگر می خواهی جوان باشی و عاشقی کنی ،طوری عاشقی کن که در آخرت سربلند باشی و عشق محمد را داشته باشی . پیامبر می فرماید: همه ی پیامبران زیر پرچم من هستند.
یکی ازاهالی بصره خدمت امام باقر(ع) رسید و گفت که امیدوارکننده ترین آیه در قرآن کدام است . امام از او سوال کرد که به نظر تو امیدوار کننده ترین آیه کدام است ؟ او این آیه را خواند: ای کسانی که گناهی کرده اید و زیاده روی کرده اید خدا همه ی گناهان را می بخشد . امام این آیه را خواند: ای پیامبردر روز قیامت آنقدر خدا به تو می بخشد تا خشنود بشوی . این همام مقام شفاعت پیامبر است. آیا این پیامبر راضی می شود که در قیامت خودش در لذت های بهشتی باشد و عده ای از اهل اسلام که خدا و پیامبر و اهل بیت را قبول داشتند و دشمن نبودند ولی شیطان آنها را به گناه کشید ،در عذاب باشند ؟ پیامبر برای مشرکین هم دلسوزی می کرد. در جنگ بدر وقتی سران مشرکین را اسیر کرده بودند و از جلوی پیامبر عبورمی دادند پیامبر لبخند می زند. یکی از آنها گفت که تو ما را اسیر کرده ای و می خندی ؟ پیامبر گفت که خنده ی من برای این است که من شما را با غل و زنجیر به بهشت می برم ولی شما نمی آیید. پس این پیامبر در قیامت هم پادرمیانی می کند.
پیامبر که دارای این مقام است یعنی مقام دستگیری کل مردم ،راضی نمی شود که خودش در بهشت باشد و مسلمانان درعذاب بمانند و خدا آنقدربه او می بخشد تا پیامبر خشنود بشود. امام سجاد(ع) می فرماید: خدایا اگر من را به جهنم ببری شیطان خوشحال می شود و اگر به بهشت ببری، پیامبرت خوشحال می شود و من می دانم که تو خشنودی پیامبرت را می خواهی.

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:15
مصاحبه و گفتگو

خدا رحمتش را به پیامبر می دهد و او رحمت لله العالمین می شود یعنی همه ی رحمت خدا را گرفته است و این رحمت باید بین تمام عوامل پخش بشود. پس لقب پیامبر رحمت لله العالمین است و کنیه اش ابوالقاسم است. ایشان تقسیم کننده ی رحمت هستند. در جلد 18 بحار داریم : در معراج، شبی که جبرئیل هم با من نبود و من بالاتر از جبرئیل رفتم، هنگام برگشت خدا مرا ابوالقاسم نامید و فرمود : برو هم تو راهنمای دیگران هستی و هم راه یافته هستی ،خوش آمدی وخوش رفتی ، خوش به حال تو و کسی که تو را تصدیق بکند. وقتی پیامبر پایین آمد و پیش جبرئیل رسید و برای جبرئیل گفتگو را تعریف کرد و جبرئیل پرسید که چرا خدا شما را ابوالقاسم صدا زد . همانجا خطاب رسید: ای احمد ،تو را ابوالقاسم گفتم زیرا تو صاحب قسمت کردن رحمت هستی. اگر پیامبر در قیامت رحمت را تقسیم می کند در دنیا هم این کار را می کند.
پس تمام کسانی که پایین تر از پیامبرهستند به رحمت پیامبر محتاج هستند، چه خوبان و چه گناهکاران . پس شفاعت پیامبر مخصوص گناهکاران نیست بلکه برای هر کسی است که پایین تر از پیامبر است. منظور از گناهکار کسی است که گناه کرده است و توبه نکرده است .این شخص برای اینکه از جهنم خارج بشود نیاز به شفاعت پیامبر دارد. حتی خوبان برای رفع ترس و وحشت از برزخ و قیامت نیاز به شفاعت دارند. ما در قیامت نیاز داریم که سریع به حساب ما برسند و یا ما را بی حساب به بهشت ببرند. اینها نیازهای ماست. حتی کسی که بی حساب به بهشت رفته است مثل انبیاء، احتیاج به رحمت بالاتر دارند . پس همه به رحمت پیامبر نیاز داریم. ما در آنجا با زبان بی زبان می گوییم که نیاز به رحمت داریم. کسی که درجهنم است یا کسی که در مواقف است اقتضای حالش دریافت رحمت است .در جلد هشت بحار داریم که امام رضا (ع)به یکی از اصحابش فرمود اگر حاجتی داشتی بگو: خدایا تو را به حق محمد وعلی می خوانم . آنها پیش تو آبرو دارند به جهت این شأن و مرتبه ای که آنها دارند بر آنها صلوات بفرست و حاجت من را هم بده. امام فرمود :وقتی قیامت فرا برسد هیچ ملک مقرب ،هیچ پیامبر مرسل و هیچ مومن امتحان پس داده ای نیست که احتیاج به شفاعت آنها نداشته باشد . پیامبر همه را شفاعت می کند. در روایات متواتر از شیعه و سنی نقل شده است که پیامبر فرمود : شفاعت من شامل کسانی است که اهل گناهان کبیره بوده اند و از دنیا رفته اند. پیامبر فرمود : من شفاعت خودم را برای کسانی که گناهان کبیره کرده اند و توبه نکرده اند و از دنیا رفته اند ،ذخیره کرده ام . کسانی که افراد خوب هستند نیازی به شفاعت ندارد . سند این روایت خیلی محکم است . منظور پیامبر این است که انسانهای خوب نیاز به شفاعتی که باید از جهنم بیرون بیایند ندارند. روایات را باید با هم خواند. این روایت را باید درست معنی کرد .منظور این است که خوب ها نیاز به شفاعت خروج از جهنم را ندارند . شفاعتی که برای ترفیع مقام است برای خوبان است . مقام محمود پیامبر هم همین است که همه او را ستایش می کنند .
خدایا به حق پیامبر و اهل بیت،ما را جزو کسانی که با آنها محشور می شوند و شفاعت شان شامل حال آنها می شود، قرار بده .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:15
مصاحبه و گفتگو

از آیات و روایات این طور برمی آید که بیست دسته هستند که ما را شفاعت می کنند. این شفیعان آبرومند هستند که می توانند دست دیگران را بگیرند. اصل دستگیری خداست .اولین شفیع خداوند است یعنی شفاعت خداوند است که از کانال خوبها، دست پایین ترها را می گیرد. این کشش رحمت و مغفرت خود خداست که این طور جلوه می کند. خدا آفرینش عالم را با رحمت شروع کرد. و این رحمت شامل همه چیز شد که این رحمت عالم است .بعضی ها از انسانها جذب رحمت خدا شدند و مومن شدند و بعضی از انسانها به خدا پشت کردند و رحمت را جذب نکردند. کسانی که با خدا آشتی کردند، مومن شدند و با ایمان شدند. درآخرت خداوند رحمت خاصی هم دارد و این رحمت شامل همه ی انسانها نمی شود. این رحمت خاص شامل کسانی می شود که در دنیا این رحمت را جذب کرده باشند یعنی مومنین . پس شفاعت خدا شامل فرد مومن می شود که رحمت خدا را در عالم دنیا جذب کرده است و کسانی که در این دنیا رحمت خدا را جذب نکرده اند رحمت خاص خدا شامل آنها نمی شود و غضب خدا شامل حال آنها می شود. خدا هم صفت رحمت و هم صفت عدل دارد یعنی خدا هم رحیم است و هم عادل. در قیامت خدا با مومنین با رحمتش برخورد می کند. این رحمت با رحمتی که ما در دنیا از خدا می بینیم خیلی فرق دارد. حضرت امیر می فرماید :خدا رحیم است نسبت به مومنان .رحمت خدا صد قسمت است و یک قسمت از آن را به دنیا فرستاده است. تمام مهربانی و رحم بین انسانها و حیوانات آثار یک جز رحمت خداست و نود و نه درصد آن در آخرت ظهور پیدا می کند. خدا با مومنین با عدلش برخورد نمی کند. اگر خدا بخواهد در آخرت با عدلش برخورد بکند به جز چهارده معصوم همه مشکل دارند و مردود می شوند. وقتی حضرت یونس ترک اولی انجام داد خدا او را در شکم نهنگ زندانی کرد و او در شکم نهنگ ذکر و تسبیح خدا را گفت و توبه کرد . خدا می فرمود اگر یونس به ما متوسل نمی شد و ذکرنمی گفت تا قیامت در شکم ماهی می ماند. اگر خدا بخواهد با عدلش با ما که گناه کبیره و صغیره انجام می دهیم رفتار کند چه می شود ؟ ما متوجه گناه و حرمت شکنی گناه نمی شویم و فکر می کنیم که گناه صغیره است . در روایت داریم که شما به کوچکی گناه توجه نکنید بلکه به کسی که از او نافرمانی کرده اید توجه کنید. اگر کسی به یک فرد عادی بی احترامی کند بد است ولی اگر به یک مرجع تقلید بی احترامی کند بدتر است و اگر به امام زمان بی احترامی کند خیلی بدتر است.اگر کسی به خدا بی احترامی کند خیلی خیلی بد است. پس گناه کوچک نیست اگر خدا بخواهد با عدلش برخورد بکند. علما برای خلاف ادب کوچکی که از آنها سر می زند اشک می ریختند و ناراحت بودند. مرحوم ملکی تبریزی می گفتند که در مجلسی ،شبه غیبتی شد و من از آنجا بیرون آمدم و خیلی ناراحت بودم . ایشان می گفت که این شبه غیبت چهل روز من را عقب انداخت. زیرا بی حرمتی شد. آقا مصطفی فرزند امام خمینی دیدند که امام دارد گریه می کند. همسرش گفت که شاید نماز شبی از ایشان فوت شد یعنی برای ترک مستحب گریه می کردند زیرا آنها عظمت خدا را می فهمیدند. آنها می دیدند که این گناه یا مکروه نسبت به چه کسی است. اگر خدا با مومن با عدلش برخورد بکند ظلمی نکرده است ولی خدا این کار را نمی کند و از مومن می گذرد . ولی کسی که پشت به خدا کرده است خدا از او نمی گذرد.
افاضه ی رحمت خدا قانون و قواعدی دارد. وقتی خدا رحمتش را می فرستد اولین موجود در عالم که از نظر مقام بالاتر است آنرا جذب می کند و به مقام های پایین تر می رساند، در واقع سلسله مراتب دارد. پس این رحمت مستقیم به ما نمی رسد . وقتی استاد درس می دهد مطالبی را می گوید و شاگردی که هوش بالاتری دارد آن مطلب را زودتر از همه را می گیرد و ممکن است برای دیگران آنرا توضیح بدهد. یعنی با مراتبی علم استاد به افراد می رسد. رحمت خدا هم با مراتب می رسد .اولین کسی که رحمت خدا را در دنیا و آخرت می گیرد پیامبر است .رحمت خاص خدا همان شفاعت خداست که به پیامبر افاضه می شود و بعد با سلسله مراتب به شفیعان دیگر می دهد. دیگر شفیعان مثل انبیا، علما، شهدا و صالحین هم شفاعت را از پیامبر می گیرند. نظام عامل نظام اسباب است. زیرا ما ظرفیت نداریم که مستقیم از خدا رحمت را بگیریم. وحی را خدا می فرستد و شاگرد ممتاز گیرنده ی این وحی است و با سلسله مراتب به مقام پایین تر می دهد. حیات را خدا می دهد و یک واسطه ی آن پیامبر و یک واسطه ی آن اسرافیل است و واسطه ی پایین تر ملائک زیر دست اسرافیل است . یک واسطه ی حیات پدر و مادر است .رزق وشفا دادن هم همین طور است .تمام فیض های خداوند به این شکل است. این قانون دنیا وآخرت است .پس شفاعت همان رحمت و لطف خداست که با واسطه به پیامبر و ... رسیده است. در سوره ی زمر آیه 44 داریم : همه ی شفاعت ها متعلق به خداست .این نظام سلسله مراتب را از دست ندهید .ما اسباب را واسطه می دانیم .اگر ما از اهل بیت حاجت می خواهیم و توسل می کنیم آنها واسطه هستند. حضرت عیسی به اذن خدا مرده را زنده می کرد. دید ما نسبت به واسطه ها دید شرک آلود نیست .گاهی اوقات در مورد توسل ما را محکوم به شرک می کنند. دید ما نسبت به آنها دید واسطه ای است . مثلا وقتی می گوییم که یا رسول الله مشکل من را برطرف بکن ، می دانیم که آنها شفا را از خدا می گیرند. آیت الله مجتهدی تهرانی می فرمود : من خدمت آیت الله خوانساری رسیدم و پرسیدم که وقتی ما به امام رضا (ع) می رویم، خدا را مخاطب قرار بدهیم یا بگوییم :ای امام رضا(ع) بچه ی من را شفا بده . ایشان فرمودند که هر دو خوب است ولی بهتر است که به واسطه بگویید و او به خدا بگوید. حتی سر قبر طبرسی بروید و از او بخواهید که از امام رضا (ع) بخواهد. آیت الله حسن زاده ی آملی می گفتند که استادم می گفت که گاهی من از امام رضا (ع) حاجتی می خواهم ولی داده نمی شود و حاجتم را از شاه عبدالعظیم حسنی می گیرم و حواله اینجا داده می شود. زیرا سنخیت ما با ایشان بیشتر است .پس اصل شفاعت خود خداوند است .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:15
مصاحبه و گفتگو

ما باید از این بترسیم که مبادا شفاعت شامل حال ما نشود. درست است که ائمه فرموده اند که ما شفیعان شما هستیم ولی ما هم باید در دایره ولایت آنها بمانیم . امام صادق (ع )می فرماید : وای به حال کسانی که شفیعانش از او روی برگردانند. زیرا ما کاری کرده ایم که با آنها سنخیتی نداریم و آنها ما را نمی شناسند. شمر در لشگر امیرالمومنین بود و درجنگ صفین مجروح شد ولی او در کربلا قاتل امام حسین (ع) شد . زبیر از یاران امام علی (ع) بود ولی بعد از به حکومت رسیدن امام با او جنگید. پس حب و معرفت باید با عمل همراه باشد . آلودگی ها و گناهان تحت ولایت ابلیس است . آلودگی ها و گناهان ممکن است که انسان را از ولایت خدا به ولایت شیطان ببرد .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:14
مصاحبه و گفتگو

حقیقت شفاعت از ارتباط در دنیا شروع می شود ، ارتباط با بعضی از انسانها که اتحاد روحی و سنخیت ایجاد می کند. اگر شما نسبت به بعضی از انسانها در دلت محبت داشته باشی و دلبستگی در دل شما ایجاد بشود و موحب تبعیت و پیروی از او بشود و شما او را رهبر خودت قرار بدهی ، تجسم این ارتباط در قیامت بصورت شفاعت است . انسانهای نورانی در این دنیا همدیگر را جذب می کنند و در قیامت این افراد بصورت شفاعت جذب می شوند و اولیاء آنها را به سمت بهشت می روند. اهل جهنم در دنیا همدیگر را جذب می کنند و در دایره ی محبت آنها قرار می گیرند و در آخرت هم با هم جمع می شوند و به سمت جهنم خواهند رفت . ما روایات زیادی داریم که ائمه حق و باطل پیروان شان را به سمت بهشت وجهنم می کشانند. درجلد هشت بحارالانوار از امام صادق (ع) داریم : در محشر از طرف خداوند ندا دهنده ای صدا می زند :آیا این عدالت پروردگارتان نیست که هر کسی که در دنیا پیرو او بودید با او محشور بشوید .
همانطور که در آخرت اعمال ما تجسم پیدا می کند ارتباطات ما هم در آخرت تجسم پیدا می کند .بیابان نشینی از پیامبر سوال کرد که قیامت چه زمانی است ؟ پیامبر به نماز ایستاد و بعد از نماز پیامبر فرمود : چه چیزی برای قیامت آماده کرده ای ؟بیابانگرد گفت : من خیلی اهل اعمال مستحبی نیستم ولی خدا و رسول را دوست دارم . پیامبر فرمود : هر کسی با محبوبش همراه است . اگر دل شما را رسول خدا و اولیاء خدا پر کرده است با آنها خواهید بود . اگر پیوند شما با آلودگی ها و سران کفر است با آنها همنشین خواهید شد. ما عنوانی بنام الحاق و پیوند داریم اما ماهیت و حقیقت آن همان شفاعت است .در قرآن داریم که در آخرت بعضی به بعضی ملحق می شوند. درآیه 21 سوره ی طور داریم : کسانی که مومن هستند و در بهشت درجات بالایی دارند و ایمان خالص دارند ، اگر فرزندان آنها در ایمان از آنها تبیعیت کردند،(پدران این امت مثل ائمه و اولیاء )ما این فرزندان را به پدران ملحق می کنیم .( بدون اینکه خوبی از اعمال پدران کم بشود) . حالا این سوال پیش می آید که آیا این ظلم نیست که فرزندان بدون اینکه کارخوبی انجام بدهد به پدران ملحق می شوند ؟ این نشان می دهد که در این شفاعت اتفاقی رخ می دهد یعنی صلاحیتی در کسانی که پایین تر هستند پیش می آید که به پدران ملحق می شوند . وقتی انسان معصیتی انجام می دهد اثر سوء و منفی در روح انسان بجا می گذارد که اگر گناهان زیاد بشود چهره ی باطن عوض می شود . امام باقر (ع) می فرماید : انسانی که بدنیا می آید روحش سفید است ، اگر یک گناهی مرتکب شد نقطه سیاهی روی روح او ثبت می شود. اگر فرد توبه کرد آن نقطه پاک می شود ولی اگر توبه نکرد این نقاط سیاه در روح فرد گسترش پیدا می کند و به قول قرآن بر دل آنها مهر می خورد . خداوند از سر لطف و رحمت ،وسیله هایی برای شستشو گذاشته است که این سیاهی ها پاک بشود. بعضی از این اعمال در این دنیا وجود دارد مثل توبه که با آن می توان نقاط سیاه را پاک کرد یا شهادت در راه خدا که آثارگناه را پاک می کند یا اعمال خوب و واجبات که کارهای بد را می شوید یا دوری از گناهان کبیره باعث پاک شدن گناهان می شود. اینها اسبابی است که گناهان را پاک می کند. بعضی از اسباب در آخرت باعث پاک شدن گناهان می شود مثل شفاعت. الحاق به پدران و خوبی باعث می شود که آلودگی های انسان پاک بشود. در واقع شفاعت یکی از اسباب تطهیر است .در قرآن می فرماید که اگر شما در دایره ی جاذبه ی خوبان قرار بگیرید یعنی کسانی که مومن هستند ما شما را به پدران تان ملحق می کنیم بدون اینکه اعمالی از آنها را به شما بدهیم .یعنی تغییری در شما رخ می دهد و شما پاک می شوید. در زیارت جامعه کبیره ( متن امام شناسی است )داریم : ولایت شما اهل بیت مایه ی پاک شدن ماست . مرحوم مجتهدی که مقاماتی داشتند می فرمودند : ما به هر جا رسیدیم با اشک و توسل به سیدالشهدا رسیدیم . این اشک انسان را تطهیر می کند. شاید حوض کوثر برای همین پاک کردن گناهان باشد. کسانی که تحت شفاعت از جهنم خارج می شوند باید پاک وارد بهشت بشوند و شاید در حوزه کوثر تطهیر بشوند. آیه 21 سوره طور که بحث الحاق است ،ماهیتش شفاعت است . محبت به اهل بیت انسان را در آخرت پاک می کند. در مورد الحاق روایت داریم اگر شما اعمال خوب انجام بدهید( خوش اخلاق باشید) همنشین ما در بهشت خواهید بود. البته همنشینی درجاتی دارد. هم سلمان و هم یک فرد معمولی همنشین پیامبر می شوند. استاد کمپانی ،استادعلامه طباطبایی می فرمود : من خواب پدرم را دیدم که جای خوبی در برزخ داشت و از ایشان پرسیدم که جای شما بهتر است یا میرزای شیرازی ؟ ایشان گفت :ما کجا و میرزای شیرازی کجا .من پرسیدم شیخ انصاری چطور ؟ ایشان گفت: او که جایش فوق العاده است . پرسیدم آیا شما اباعبدالله را می بینید ؟ ایشان گفت که هر چند گاهی ایشان را می بینیم و مست می شویم . هر چه میزان پیروی و شباهت فرد با اهل بیت بیشتر باشد از شفاعت بیشتری در آخرت برخوردار خواهد بود .
درجلد هشت بحارالانوار داریم که فردی به پیامبر گفت: من خیلی به شما علاقه دارد و نمی توانم دوری شما را تحمل کنم و ترس من از روز قیامت است که چطور دوری شما را تحمل کنم . آیه نازل شد :هر کسی که از خدا و رسول تبعیت بکند در آخرت همراهی با پیامبران و شاهدین و صالحین دارد .این بشارت بزرگی است . ما از جهت عمل نقص داریم ولی چون اعتقاد ما را در دایره ی آنها قرار می دهد، با آنها همنشین هستیم .
روایتی داریم که فردی از خراسان تا مدینه پیاده رفته بود تا امام باقر (ع) را ببیند. در راه پایش تاول زده بود و خون راه افتاده بود .او پایش را به امام نشان داده و گفت که چیزی جز محبت شما مرا به اینجا نکشیده است. امام فرمود : دین چیزی جز این محبت نیست .اگر کسی ما را دوست داشته باشد خدا او را با ما محشور می کند . پس انسان با محبوبش محشور می شود.

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:14
مصاحبه و گفتگو

یکی از آثار ارزشمند شفاعت، امید است .گاهی بعضی از افراد که توبه می کنند هنوز دلواپس هستند و از نظر وجدان ناراحت هستند . اگر انسان امید به شفاعت داشته باشد ،در گناه توقف می کند. فایده ی دیگر شفاعت این است که ما باید شرایط آنرا در خودمان بیشتر کنیم .فایده ی دیگر شفاعت این است که ما ارتباط مان را با شفیعان مثل اهل بیت، قرآن ، شهیدان وعلما گسترده تر بکنم زیرا اینها به درد ما می خورند. یکی از شفیعان قرآن است و در ماه رمضان خوب است که ما ارتباط مان را با آن بیشتر کنیم و سعی کنیم تفسیر قرآن را بخوانیم مثل تفسیر نمونه . یعنی ورود به ماه رمضان ورود به عمق قرآن باشد .
اللهم الرزقنا شفاعت الحسین یوم ورود .

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:14
مصاحبه و گفتگو

یکی از مهمترین مباحث معاد و عالم آخرت شفاعت است .این مسئله پیچیده است . آیا شفاعت عده ای را برگناه تشویق نمی کند؟ آیا شفاعت شرک نیست؟( وهابیت ما را متهم به شرک می کنند) آیا شفاعت نوعی پارتی بازی و ظلم نیست؟ آیا شفاعت مخصوص گناهکاران است یا خوبان هم به شفاعت نیاز دارند ؟ آیا در برزخ هم شفاعت است ؟اینها سوالات مهمی است که بخشی از معارف ما را تشکیل می دهد و هر مومنی باید جواب این سولات را بداند. امام صادق (ع) می فرماید: هر کس سه چیز را انکار بکند مومن نیست : معراج، سوال قبر و شفاعت .شفاعت یعنی واسطه گیری و پادرمیانی. شفاعت یعنی اینکه یک موجود قویتر برای موجود ضعیف تر پا درمیانی بکند. معصومین و اولیاء خدا بتوانند موجودات پایین را دستگیری کنند. انسانهای پایین تر یا در عذاب هستند که دست آنها را می گیرند و از جهنم بیرون می آورند یا موجود پایین در بهشت است و درجه ی آنها راÂ بالاتر می برند. شفاعت دو مصداق دارد و فقط مخصوص گناهکاران نیست و کمک می کند تا خوبان هم به رتبه های بالا بروند. حتی انبیاء بزرگ نیاز به شفاعت پیامبر ما دارند.یکی از خدمتکاران امام سجاد(ع) حرف جسارت آمیزی در خدمت امام باقر(ع) زدند . او گفت که شما مردم را فریب می دهید و از شفاعت صحبت می کنید .امام فرمود : وای بر تو ،آیا دلت خوش شده است که از حرام ها دوری می کنی و حلال ها را رعایت می کنی ،فکر می کنی که تو به شفاعت نیاز نداری و به اعمالت دل خوش شده ای ؟ اگر بدانی در قیامت چه مراحل هولناکی در پیش است،می فهمی که همه از اولین تا آخرین احتیاج به شفاعت پیامبر دارند زیرا همه ی انسانها از مقام پیامبر پایین تر هستند. پس شفاعت مخصوص گناهکاران نیست .
شفاعتی که در عالم آخرت رخ می دهد، تجسم یک ارتباطی است که در دنیا بین انسانها است .اعمالی که ما در دنیا انجام می دهیم در آخرت تجسم پیدا می کند ، رفتارهای خوب و بد بصورت ملکوتی در عالم آخرت تجسم پیدا می کند. علاوه بر اینکه اعمال ما تجسم پیدا می کند، روابطی که ما با انسانها داریم تجسم پیدا می کند. وقتی شما کسی را دوست دارید، کم کم از او پیروی می کنید و رنگ او را به خودتان می گیرید، او را محب خود قرار می دهیم و بعد او را رهبر قرار می دهید و جذب او می شوید، این محبت و پیروی و ارتباط روز قیامت به شکل شفاعت و دستگیری و جذب در می آید .یعنی در روز قیامت ، موجودی که شما در دنیا جذب او بوده اید و امام شما بود ،شما را جذب می کند. وقتی شما کسی را محبوب قرار می دهید، ممکن است که آن فرد از شما بالاتر نباشد ولی شما او را امام خودت قرار می دهید. ممکن است آن فرد فرعون باشد و شما او را رهبر خودت قرار داده ای .این رابطه ی واقعی در قیامت شما را جذب می کند چه این امام حق باشد چه باطل . در قرآن داریم : هر کسی را با امامش می خوانند. در قرآن در مورد فرعون داریم : فرعون در روز قیامت جلو می افتد و آنها را به سمت آتش می برد .اولیاء اللهی که عده ای را جذب کرده اند و با آنها ارتباط برقرار کرده بودند ، آنها را جذب می کنند و به سمت بهشت می برند. هر مقداری که ما در دنیا نسبت به آنها جذب شده ایم ، همان مقدار ما را در آخرت بالا می برند. مثلا اگر کسی جذب انبیاء شده است که همه ی زندگی اش محو اینها شده است مثل سلمان، این فرد شفاعت زیادی شامل حال او می شود و بشدت جذب می شود.
پس شدت شفاعت به شدت جذبی است که در دنیا وجود دارد.هر مقدار که شما نسبت به حضرت علی (ع) علاقه داری ، در آخرت این شدت بالا بردن ،به علاقه ی شما بستگی دارد . شفاعت روز قیامت تابع جذب و پیروی در دنیا است. شفاعت اهل بیت هم شامل گناهکاران می شود بشرطی که در دنیا فرد جذبی نسبت به اهل بیت داشته باشد یعنی در دنیا دست شان در دست اهل بیت باشد تا در آن دنیا بصورت شفاعت ظهور کند. اگر کسی دشمن اهل بیت باشد و سنخیتی با اهل بین نداشته باشند، در قیامت جذب آنها نمی شوند.پس شفاعت شامل همه ی کسانی که با اهل بیت ارتباطÂ داشته اند می شود . روایت داریم که حضرت نوح ،عیسی،آدم و ... در تمام سختی ها و ترک اولی ها به اهل بیت متوسل می شدند. وقتی حضرت آدم به آن درخت نزدیک شد و هبوط کرد، به زمین آمد و سالها گریه کرد.خدا به او کلماتی آموخت تا توبه اش قبول بشود و این کلمات اسامی پنج تن بودند. حضرت ابراهیم در آتش به اهل بیت متوسل شدند. اینها در جاذبه ی اهل بیت بوده اند پس در قیامت هم، جاذبه ی اهل بیت شامل حالشان خواهد شد . کسی که ایمان نداشته است و اهل ولایت نبوده است و از آنها پیروی نداشته است ،شفاعت شامل حال آنها نمی شود مگر مستضعفین که چیزی از دین به آنها نرسیده است و عنادی با اهل بیت نداشته اند.در روایت داریم که از هشت در بهشت یک در بهشت مخصوص کسانی است که خدا را قبول دارند و اهل توحیدند ولی اهل ولایت نبود، اینها مستضعف بوده اند. این رابطه یک رابطه ی قراردادی نیست بلکه یک رابطه ی قراردادی و تجسمی است . کسی نمی تواند اعتراض کند که چرا شفاعت شامل حال من شد یا نشد زیرا آنها تجسم رابطه ی ما است و کسی نمی تواند به آن اعتراض کند. شفاعت تکوینی است و تابع رابطه ای است که ما برقرار کرده ایم.
اگر مومن گناهی می کند ذاتش پشیمان است و به گناهش افتخار نمی کند. در روایت داریم که علامت مومن بودن این است که وقتی گناه می کند ذاتش او را پس می زند و افتخار نمی کند. در قیامت جاذبه ی اهل بیت شامل حال چنین مومنی می شود زیراÂ به اهل بیت محبت داشته است . محبت یک عمل قلبی است و ارزشمند است .پیامبر فرمود : محبت من به اهل بیت در هفت جا خودش را نشان می دهد :هنگام مرگ ،در قبر،Â هنگام نشر ، هنگام حشر،دادن نامه عمل ، حساب ، میزان و صراط . هر مقدار رابطه ی ما قویتر باشد در قیامت جاذبه بیشتر است . درهنگام قیامت ما قدر شفاعت را بیشتر درک می کنیم .یکی از بالاترین لذت ها این است که انسان در دنیا تحت ولایت اهل بیت باشد، در آخرت این لذت را همه درک می کنند که بالاتر از این لذتی نیست . شفاعت امام حسین(ع) در قیامت خیلی گسترده است زیرا در دنیا جاذبه اش خیلی زیاد است. بعضی بزرگان می گویند که دستگاه امام حسین (ع) مشتری اش از دستگاه خدا بیشتر است البته دستگاه امام حسین (ع) همان دستگاه خداست . بخاطر نوع محبتی که امام حسین(ع) در دل مردم دارد شفاعت خیلی گسترده است .مرحوم شاه آبادی استاد امام خمینی بودند وعده ای از بازاری های تهران شاگرد ایشان بودند و اهل کشف شده بودند . یکی از این بازاری ها دوسال به خدمت ایشان نیامد و بعد از دوسال وقتی برای دادن خمس به محضر ایشان آمد، گفت :من در خواب عالم آخرت را دیدم و در آنجا کسانی را که می شناختم در عذاب بودند و تا آنها من را دیدند به من گفتند که برای ما کاری بکن ،یکی گفت که به خدمت آقای شاه آبادی برویم ، در عالم آخرت ما به خدمت شما آمدیم و شما در آنجا جای عجیبی داشتید و به شما گفتیم که ذکری به ما بگویید که از این گرفتاری خلاص بشویم . شما فرمودید که یک صدا بگویید: یا حسین ، ما این را گفتیم و خلاص شدیم . من فهمیدم که باید پیش ما بیایم و این قطع ارتباط اشتباه بوده است.

شفاعت فقط مخصوص قیامت نیست و در برزخ هم هست . هیچ دنیایی نیست که ائمه دست شان در آنجا بسته باشد و نتوانند دستگیری کنند. ما داریم که هنگام وفات ائمه و حضرت امیر می آید و در هنگام شب اول قبر ائمه به ما کمک می کنند. پیامبر فرمود که محبت من و اهل بیت من، هفت جا به شما کمک می دهد :هنگام مرگ در برزخ و در میزان و ... در زیارت جامعه ی کبیره داریم که ائمه رحمت متصل خداوند هستند و قطع نمی شوند. زیرا خدا هم رحمتش قطع نمی شود . آیت الله سیدجمال گلپایگانی می گفتند که در نجف زیر نظر استاد کربلایی Â بودم و یافتم که من عالم را فیض می دهم و قدرت همه در دست من است . من می دانستم که این اشتباه است ولی من این را یافتم . نزد استادم رفتم و ایشان گفتند که نزد امیرالمومنین برو. من امیرالمومنین را واسطه قرار دادم ولی نتیجه نگرفتم و بعد موسی بن جعفر(ع) را شفیع قرار دادم و به کاظمین رفتم و آنقدر گریه کردم که این حال را از من بگیرد. هنوز از گریه سر برنداشته بود که لاحول ولاقوة الابالله را فهمیدم . من عکس خدا را در آینه دیدم و فکر کردم که خودم هستم . بعد تا چند روز این حال توحیدی را یافتم و بعد سر قبر امیرالمومنین رفتم و چیزی یافتم که خیلی بالاتر از آن بود که من می خواستم ، بعد فهمیدم شفاعتی که موسی بن جعفر(ع) در دنیا از من کرد، سرآغاز شفاعتی بود که امیرالمومنین می خواست از من بکند. پس در همه جا دست اهل بیت باز است .
امام صادق (ع) می فرماید : من برای شما در برزخ می ترسم ، اگر در قیامت کار بدست ما افتاد، ما می دانیم چکار بکنیم . در مورد این روایت باید گفت که روایت اهل بیت را باید با هم دید. طبق دلایلی که ما گفتیم دست اهل بیت در همه جا باز است .این روایت را باید این طور معنا کرد که شفاعت اصلی ما در قیامت است زیرا آنجا هولناک تر است . ائمه در دنیا و برزخ هم دست ما را می گیرند ولی ما متوجه آن نیستیم . علامه طباطبایی در جلد یک المیزان می فرماید که در برزخ و دنیا به شفاعت ، تصرف می گویند . پس شفاعت اهل بیت در همه جا هست ولی شفاعت اصلی اهل بیت برای قیامت است . 

حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:14
مصاحبه و گفتگو

وقتی در دادگاه می خواهند اعمال ما را بررسی کند باید ملاک و میزانی باشد. مثلا وقتی شما می خواهید ببیند که خطی زیبا است یا خیر آنرا با کامل ترین و زیباترین خط می سنجید. وقتی شما می خواهید ببینید که دیواری صاف است آنرا با شاقول ارزیابی می کنید. میزان اعمال ما در قیامت حق و عدل است . یعنی اعمال ما را با حق می سنجند که آیا عمل ما حق بوده است یا باطل . در آیه ی دیگر داریم که عمل ما را با عدالت می سنجند. در آیه 8 سوره ی اعراف داریم: میزان در آن روز حق است و اعمال ما را با حق می سنجند و آیه 47 سوره انبیا داریم : میزان های عدل را می گسترانیم و اعمال را با آن می سنجیم و به هیچ کس ظلم نمی شود. امام صادق (ع) می فرماید : پیامبر و جانشینان مصداق حق و عدل هستند که در راس آنها چهارده معصوم است .آنها مصداق کامل عدالت و حقانیت هستند . نماز ما را با نماز آنها می سنجند . پس آنها موازین هستند. در این صورت اعمال ما خیلی با اعمال ائمه فاصله دارد و این نگران کننده است. اگر کسی می خواهد به میزان حق نزدیک باشد باید دو کار انجام بدهد و اینها میانبُرهستند:خوش اخلاقی و صلوات بر محمد و آل محمد .پیامبر فرمود : چیزی مثل خوش اخلاقی ترازوی عمل را سنگین نمی کند. انسان خوش اخلاق در دنیا اعتبار دارد و انسان بد اخلاق پوک است و ظاهری دارد و درون مایه ندارد. مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی مجسمه ی اخلاق بودند. ایشان وقتی فردی پیش او می آمد تمام قد بلند می شد و اگر فردی به ایشان می گفت که مرا موعظه کنید ، ایشان می فرموند که اول شما مرا موعظه کنید. روزی فردی به زور دست ایشان را بوسید. ایشان از اتاق بیرون رفتند و در بازگشت فرمودند که شما اهل علم هستید که دست مرا بوسیدید ، من هم کفش شما را بوسیدم .روزی ایشان وقتی داشت با شاگردش بحث می کرد صدایش بالا رفت و این شاگرد از سادات بود. بعد از درس ایشان می خواستند دست او را ببوسند. روزی ایشان دیر به منزل آمده بود و تا صبح پشت در نشسته بود زیرا می فرمود که اگر من زنگ بزنم حق بچه ها ضایع می شود. یکی از شاگردانش که سادات بود می گفت که من دو ساعت ایشان را سرپا نگه داشتم تا از ایشان سوال کنم . من بخاطر این معطلی از ایشان معذرت خواهی کردم .ایشان فرمودند که در روز قیامت وقتی من را به طرف جهنم می برند به مادرت زهرا بگو که شفاعت من را بکند. امام صادق (ع) می فرماید : در نامه ی عمل چیزی سنگین تر از صلوات نیست .وقتی عمل انسان را وزن می کنند وعمل انسان سبک است، در اینجا صلوات ها به کمک انسان می آید و میزان را سنگین می کند.
صلوات نزدیک شدن به سمت اهل بیت است و کم کردن فاصله با اهل بیت است. ظاهر صلوات همان ذکر است و باطن آن انجام دادن خواسته ی ائمه است . صلوات ظاهری و باطنی هر دو انسان را به ائمه نزدیک می کند.
از خداوند می خواهیم که ما در هیچ کدام از مواقف قیامت توقف نداشته باشیم و شفای همه بیماران و گم شدگان را از خداوند خواستاریم.

 حجت الاسلام عالی/منبع:سایت یا مجیر

پنج شنبه 7/6/1392 - 16:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته