• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3065
تعداد نظرات : 549
زمان آخرین مطلب : 2886روز قبل
اخبار
اورژانس تهران از نجات یک شهروند آمریکایی که مسافر هواپیمای امارات متحده عربی به ایالات متحده آمریکا بود، خبر داد.

به گزارش فارس، حسن عباسی، مدیر روابط عمومی اورژانس تهران اظهار داشت: یک فروند هواپیمای اماراتی به مقصد ایالات متحده آمریکا در ساعت 13:18 دقیقه دیروز به علت نامساعد بودن حال یک شهروند امریکایی مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه امام خمینی (ره) شد.

وی با اشاره به اینکه خدمه پرواز این هواپیما با هماهنگی با فرودگاه این هواپیما را در فرودگاه امام خمینی (ره) برای اقدامات حیاتی جهت این بیمار آمریکای به زمین نشاندند، بیان کرد: در این راستا نیروهای فوریت‌های اورژانس با عزیمت به فرودگاه امام خمینی (ره) توانستند این بیمار آمریکایی را تحت پوشش خدمات اورژانس قرار بدهند.

عباسی خاطرنشان کرد: این بیمار 52 ساله آمریکایی دیروز با یک نماینده هواپیمایی امارات به یکی از بیمارستان‌های تهران برای بستری و مراقبت‌های بیشتر اعزام شد.

يکشنبه 27/1/1391 - 11:8
سينمای ایران و جهان
دور جدید حملات وهابیون علیه فیلم «محمد(ص)» مجیدی

خبرگزاری فارس: پس از فروکش کردن چند ماهه اتهام پراکنی رسانه‌های عربی ضدایرانی علیه فیلم «محمد(ص)» مجید مجیدی یک روزنامه وهابی دور جدید حملات رسانه‌ای علیه این فیلم را کلید زد.

به گزارش خبرنگار فارس، پس از فروکش کردن چند ماهه اتهام پراکنی رسانه‌های عربی ضدایرانی علیه فیلم «محمد(ص)» مجید مجیدی، روزنامه وهابی «المدینه» که در مدینه منوره به چاپ می‌رسد دور جدیدی از این فعالیت‌ها را کلید زد.

بنابر این گزارش، این روزنامه مدعی شده است که مجید مجیدی اخیرا با اعلام پایان تصویربرداری این فیلم، به صراحت از بازی یکی از بازیگرانش در نقش حضرت محمد(ص) سخن گفته است.

در همین حال این روزنامه وهابی با اشاره به مباحث متعدد در محافل دینی و هنری درباره به تصویرکشیدن انبیا و اولیا و صحابه، نوشت: این در حالی است که سینمای ایران بر خلاف همه جریان‌های سینمایی و تلویزیونی در جهان اسلام حرکت می‌کند.

بنابر این گزارش، این روزنامه وهابی همچنین در دروغی آشکار، علیرغم موضع الازهر که پیش از این درباره این فیلم سینمایی ابراز کرده است، مدعی شد برخی از علمای الازهر با ارسال شکوائیه‌هایی خواستار ممانعت از پخش این فیلم شدند.

 مطالب روزنامه وهابی المدینه در حالی منتشر می‌شود که مجید مجیدی اخیرا هیچ گفت‌وگویی نداشته و هنوز تصویربرداری این فیلم سینمایی به پایان نرسیده است.

همچنین این روزنامه در حالی ایران را به حرکت بر خلاف همه جریان‌های سینمایی و تلویزیونی در جهان اسلام متهم کرده است که سال گذشته سریال «الحسن و الحسین» با به تصویرکشیدن این دو امام همام(ع) در شبکه‌های تلویزیونی عربی به نمایش گذاشته شد و هم‌اکنون نیز سریال «فاروق عمر» با به تصویر کشیدن خلفای راشدین از جمله امام علی(ع) در حال ساخت است.

برپایه این گزارش، الازهر نیز پیش از این درباره فیلم «محمد(ص)» مجید مجیدی اعلام کرده بود، تا پایان تصویربرداری و چگونگی به تصویرکشیده شدن پیامبر اسلام(ص) در این فیلم نمی‌توان درباره آن سخن و ادعایی داشت.

يکشنبه 27/1/1391 - 11:5
سينمای ایران و جهان

 این بازیگر پیشكسوت با اشاره به اینكه فضای فعلی سینما در دست عده‌ای سودجو و غیرسینمایی است گفت: به جرئت می‌توانم بگویم پشت‌صحنه فیلم‌هایی كه قبل از انقلاب ساخته می‌شد به مراتب از پشت‌صحنه‌های فیلم‌های امروز پاك‌تر و سالم‌تر بود.

مسئله فساد در سینما و تلویزیون این روزها موجی در رسانه‌ها به وجود آورده است.در همین راستا بازیگران زن سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با «جوان» چرایی این معضل و راهكارهای درمانش را بیان كرده‌اند.

به گزارش ایسنا، پروانه معصومی بازیگر پیشكسوت عرصه تئاتر و سینما و تلویزیون در خصوص حاشیه‌های غیراخلاقی پشت صحنه برخی فیلم‌ها می‌گوید: من در محیط‌هایی كه كار كردم خوشبختانه چنین مواردی را ندیدم، اما درخصوص بروز چنین مواردی از سوی برخی، باید بگویم چشم و هم‌چشمی و حسادت‌ها میان بازیگران زیاد شده است. یك بازیگر وقتی می‌بیند یكی دیگر از همكارانش سر پروژه‌های متعدد ظاهر می‌شود، حس حسادتش برانگیخته می‌شود و گاه برای اینكه به اندازه او پر رنگ ظاهر شود ممكن است رفتارهای نامناسبی هم انجام دهد.

از سوی دیگر برخی از برنامه‌های تلویزیون با پرداختن بیش از حد به بازیگران و مصاحبه‌های یك ساعته با آنها، بر این جو دیده شدن دامن می‌زند. در این میان باید پرسید كه مگر شهرت چقدر ارزش دارد كه برای كسب آن اخلاق زیر پا گذاشته شود.

این بازیگر پیشكسوت با اشاره به اینكه فضای فعلی سینما در دست عده‌ای سودجو و غیرسینمایی است گفت: به جرئت می‌توانم بگویم پشت‌صحنه فیلم‌هایی كه قبل از انقلاب ساخته می‌شد به مراتب از پشت‌صحنه‌های فیلم‌های امروز پاك‌تر و سالم‌تر بود.

رزیتا غفاری بازیگر سینما و تلویزیون نیز در این باره گفت: گروه‌ها و افرادی كه در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی موازین اخلاقی را رعایت نمی‌كنند، در میان هنرمندان شناخته شده هستند و بازیگران می‌توانند با آنها كار نكنند.

وی با اشاره به این افراد شناخته شده گفت: با توجه به اینكه همه این افراد را می‌شناسند اما به دلیل روابطی كه دارند كماكان فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی شان را ادامه می‌دهند. البته این افراد انگشت شمار هستند و تعدادشان به نحوی نیست كه ما در محیط‌های كاری مان احساس ناامنی كنیم.

یكتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون كه سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را در سال گذشته هم دریافت كرده است،با اشاره به مشكلاتی غیر اخلاقی در برخی از محیط‌های سینمایی و تلویزیونی گفت: این مسئله درون‌گروهی است و نباید با برخی موضع‌گیری‌ها، همه جامعه هنری كشور را زیر سؤال ببریم.

ناصر در ادامه اظهار داشت: این مسئله باید ریشه‌ای و فرهنگی حل شود، در این میان باید به این مسئله اشاره كرد كه اگر فضا مناسب نباشد، هیچ كسی به خودش اجازه نمی‌دهد كه چنین درخواست‌هایی را از بازیگران داشته باشد. فضای سینما و تلویزیون كشور ما هم مستثنا از سایر بخش‌های اجتماعی نیست. وی ادامه داد: به عنوان مثال وقتی تهیه كننده و كارگردانی به بازیگری مثل به من پیشنهاد نامناسبی می‌دهد، من شاهدی علیه او ندارم. از طرف دیگر به نظر من همه كسانی كه این درخواست‌های غیر اخلاقی را دارند مشكل‌دار هستند، ازجمله آنهایی كه این پیشنهادات را قبول می‌كنند. این مشكل فرهنگی است و باید راهكار فرهنگی برای آن ارائه شود.

شیوا خنیاگر بازیگر سینما و تلویزیون هم در این باره گفت: به نظر من دلیل اینكه برخی از عوامل سینمایی و تلویزیونی مسائل اخلاقی را زیر پا می‌گذارند، تقاضای بی‌حد و حصر برای بازیگری در اجتماع است. این مسئله باعث می‌شود كه برخی از افرادی كه ارائه دهنده امكان بازیگری هستند، از این مسئله سوء‌استفاده كنند. علاوه بر این عده‌ای از افراد ناكارآمد و نالایق وارد عرصه هنر شده‌اند بدون اینكه از جایگاه هنری و فرهنگی آن مطلع باشند و این مسئله باعث می‌شود كه این افراد تنها به دنبال منافع شخصی خود باشند.

رویا تیموریان بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص همین موضوع گفت: من نمی‌دانم چرا در یك سال اخیر آنقدر بازیگران زیر سؤال می‌روند. مشكلات سینما مانند مشكلات درون یك خانواده است و خود این خانواده باید به آن رسیدگی كنند. به جای اینكه به این مسائل پرداخته شود بهتر است به مشكلات ریشه‌ای سینما رسیدگی شود.

شنبه 26/1/1391 - 11:39
اقتصاد

سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس حداکثر میزانی که ممکن است در کمیسیون تلفیق مجلس برای افزایش قیمت بنزین در سال 91 تصویب شود را برابر 140 تومان اعلام کرد و گفت: حداکثر قیمت بنزین در سال 91 برابر 840 تومان می‌شود اما در کمیسیون تلفیق تلاش می‌کنیم تا قیمت بنزین همان 700 تومان بماند.

بنزین

به گزارش قدس انلاین سیدعماد حسینی در گفتگو با همشهری با بیان این مطلب از مطرح شدن پیشنهاد ثابت ماندن قیمت بنزین در نشست‌های آتی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی خبر داد و گفت: از آنجا که در ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها ، شیب تندی برای افزایش قیمت بنزین برداشته شد بنابراین در سال 91 نباید افزایشی در قیمت بنزین داشته باشیم.

عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در توضیح بیشتر گفت: با توجه به اینکه نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانه‌ها افزایش داشته، کمیسیون تلفیق برای بنزین سقف تعیین می‌کند و اجازه افزایش قیمت بنزین را صادر نخواهد کرد.

حسینی با بیان اینکه دولت در اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن یارانه‌ها مجاز به افزایش 20 درصدی قیمت حامل‌های انرژی بوده است به همشهری‌آنلاین گفت: با توجه به اینکه از همان ابتدای افزایش قیمت بنزین، نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانه‌ها افزایش داشته است لذا در اجرای مرحله دوم هدفمندی، هر گونه افزایش قیمتی خلاف قانون هدفمندی است و قانون را نقض می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: اگر قرار بر این است که قانون پیاده شود بنزین در سال 91 نباید افزایش قیمت داشته باشد. اگر هم کمیسیون تلفیق بخواهد افزایش قیمتی برای بنزین در سال 91 متصور باشد، افزایش قیمت بیشتر از 20 درصد قابل تصور نیست.

شنبه 26/1/1391 - 11:27
سينمای ایران و جهان

برنامه شب گذشته «هفت» به بحث و بررسی «قلاده های طلا» اختصاص داشت و ابوالقاسم طالبی مهمان این برنامه بود.

طالبی

ابوالقاسم طالبی در بخشی از سخنانش گفت:

*من دنبال کسی بودم که از تولید «قلاده های طلا» حمایت مالی کند حتی پیش وزیر اطلاعات هم رفتم اما حمایت مالی نکردند. چند کارشناس اطلاعات از فیلم من بدشان آمده چون خود را به جای آدم بد داستان(حمیدرضا پگاه) می گذارند. کارشناسان اطلاعات وسط کار گفتند کار را ادامه نده اما من کار خودم را کردم.

*وزارت اطلاعات هیچ پولی بابت ساخت فیلم به من نداد. من خط اولیه داستان را برای وزیر اطلاعات گفتم مبنی بر اینکه در اطلاعات یک جاسوس داریم و حتی وزیر اطلاعات هم خط داستان را تایید کرد و خطاب به همکارش گفت:«مگر جاسوس نبوده؟ چرا بوده.»وزیر یعنی آقای مصلحی ما را برای حمایت به یکی از همکارانش معرفی کرد اما آن همکار در نهایت هیچ کمکی به ما نکرد.

*در نهایت برای ساخت فیلم سراغ موسسه روایت فتح رفتم و آنها از من طرح خواستند اما من طرح ندادم و فقط داستان را روایت کردم. چند نفر را به عنوان تهیه کننده معرفی کردند و به محمد خزاعی رسیدیم. جالب اینجاست که معاونت سینمایی هیچ کمکی به ما نکرد بعد از اینکه فیلم تمام شد شمقدری گفت ما به روایت فتح کمک کرده ایم البته کمک ایشان سالانه است و به پروژه ما ربطی نداشت. بنیاد فارابی را هم اصلا قبول نداشتم که بخواهم از آنها کمک مالی بگیرم.

*فضای مدرنی که از وزارت اطلاعات نشان میدهیم مبتنی بر واقعیت است و در وزارت هم همه تیپ آدمی داریم؛ مثلا هم آدمی که موهایش را می بندد و هم آدمی که سیگار می کشد.

شنبه 26/1/1391 - 11:22
اخبار

یک پژوهشگر تاریخ ایران با تشریح تاریخچه مالکیت ایران بر "ابوموسی"، جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را جزو لاینفک خاک ایران دانست.

 خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ ایران در گفت‌و‌گو با فارس ‌به گستاخی مسئولان امارات نسبت به سفر رئیس‌جمهور به جزیره ابوموسی اشاره کرد و با "بی‌جا" و "بی‌مورد" خواندن ادعاهای اماراتی‌ها اظهار داشت: سفر ریاست جمهوری به هر قسمت از کشور که خاک "لاینفک" ایران است، چه ارتباطی به یک کشور خارجی دارد؟ لذا اماراتی‌ها پا را از حد خودشان فراتر گذاشته‌اند.

* ‌دلایل و قرائنی برای مالکیت ‌امارات ‌بر ‌ابوموسی وجود ندارد

وی با اشاره به عدم وجود ‌هیچ‌گونه دلایل و قرائن مبنی بر مالکیت ‌امارات عربی بر ‌جزیره ابوموسی، یادآور شد: در زمان مظفرالدین شاه پرچمی ‌توسط شیخک‌های عربی در ابوموسی ‌نصب شد که ‌مظفر‌الدین شاه دستور قطعی ‌صادر کرد و ‌گمرکی‌های ایران نیز آن پرچم را از جزیره ابوموسی برداشتند که البته این موضوع ‌یک استخوان لای زخمی بود که انگلستان در دورانی که ما نیروی دریایی نداشتیم و مشکلات زیادی هم داشتیم و کشور زیر سیطره انگلستان و روسیه بود، این استخوان لای زخم را ایجاد کرد.

* ابوموسی در هیچ زمان ارتباطی به کشوری غیر از ایران نداشته است

این پژوهشگر تاریخ ایران ادامه داد: در هیچ زمان ابوموسی ارتباطی به کشوری غیر از ایران نداشته و اصلاً ‌آن موقع کشوری به نام امارات وجود نداشته است،

معتضد تأسیس ‌‌پاسگاه ژاندارمری در ابوموسی در سال 1329 به دستور ‌رزم‌آرا را یادآور شد و گفت: ‌انگلستان در زمانی که جنگ جهانی دوم شروع شد و نیروی دریای ایران موقتاً از بین رفت، یک مقدار در آنجا قدرت گرفت و ‌اجازه داد که این شیوخ "رأس‌الخیمه" و "ابوظبی" و "دبی" به ابوموسی رفت و آمد کنند که ‌در آن زمان چون دولتی در امارات وجود نداشت، دولت ایران نیز چندان مخالفتی با آنها نداشت.

"مثلاً در دوران قاجاریه بندرلنگه را به یکی از شیوخ جنوب خلیج فارس به صورت مقاطعه می‌سپردند، حتی تا زمان امیر‌کبیر که بساط اینها را جمع کرد، بندر‌عباس در مقاطعه امیر عمان بود، در واقع اینها(شیوخ خلیج فارس) را رعیت ایران می‌دانستند و یک کشور نبودند بلکه شیخ‌نشین‌هایی بودند که دولت ایران به علت اُنسی که به آب و هوای جنوب ایران داشتند، اجازه می‌داد‌ که اینها حتی مقاطعه بگیرند، یعنی مثلاً حاکم عمان به دولت ایران یک پولی را پیشنهاد می‌کرد و می‌گفت من سالی 10 هزار تومان به دولت ایران می‌دهم، ‌شما هم اجازه دهید من اینجا را اداره کنم و مالیات آن را بگیرم، یعنی اینها دولت نبودند بلکه شیوخ‌ و امرایی بودند که اتفاقاً نادرشاه با نیروی دریایی خود آنها را به تصرف درآوده بود، بنابراین این آمدن اینها چندان برای ایرانی‌ها اهمیتی نداشت."

* دولت ایران به شیوخ حاشیه خلیج فارس به عنوان یک دولت نگاه نمی‌کرد

وی با بیان اینکه "یادم می‌آید در دوران کودکی ما می‌نوشتند که شیوخ آن سوی خلیج فارس یعنی شیوخ قطر، دبی ابوظبی، برای شکار "پازن" و "بزکوهی" به جزیره هرمز می‌آمدند و دولت حتی اجازه می‌داد که به بندرعباس هم بیایند، یادآور شد: ‌دولت ایران به این شیوخ به عنوان یک دولت نگاه نمی‌کرد بلکه آنها به عنوان یک همسایه‌های محلی بودند، چه‌آنکه اکراد عراق سال‌های سال گوسفندان خود را برای چرا به خاک ایران می‌آوردند، یا مثلاً عشایر ما در آذربایجان رمه خود را به خاک روسیه تزاری می‌بردند و آنها نیز همین کار را می‌کردند و یک سری از ترکیه برای علف‌چر‌ به ایران می‌آمدند لذا دولت ایران این موضوعات را آنچنان مهم نمی‌دانست اما چند باری که فضولی کردند و در آنجا (ابوموسی) پرچم نصب کردند، مظفرالدین شاه دستور داد که "به اینها بگویید فضولی نکنند" و بعد رفتند و پرچم آنها را برداشتند، گمرک ایران نیز که در زمان مظفر‌الدین ‌شاه تاسیس شد، در تمام این نواحی نگهبان‌ گذاشته بود و هیچ مسئله‌‌ای وجود نداشت.

این پژوهشگر تاریخ ایران با یادآوری تأسیس ‌‌امارات متحده عربی در سال 1349 و "دست و پا زدن‌های" ‌انگلستان ‌و فشار این کشور به شاه برای جداسازی بحرین از خاک ایران تصریح کرد: ‌شاه ‌اشتباه کرد و به راحتی بحرین را از دست داد و خیلی بی‌مورد در هندوستان مصاحبه کرد و گفت "ما رفراندوم می‌کنیم" که رفراندوم نیز انجام نشد، یعنی هیچ‌گونه همه‌پرسی ‌صورت نگرفت و فقط ‌از 40 خانواده شیخ از جمله آل‌خلیفه پرسیدند و آنها هم گفتند می‌خواهیم مستقل باشیم.

* خیانت بزرگ شاه در ماجرای جداشدن بحرین از خاک ایران

وی جدا شدن بحرین از خاک ایران را یکی از خیانت‌های بزرگ شاه برشمرد و یادآور شد: شاه ‌‌بدون مطالعه و به خاطر یک قول احمقانه که به سفیر و وزیر خارجه انگلیس داده بود، بحرین را از دست داد‌ و جالب است که جدا شدن بحرین در مجلس ایران تصویب نشد و به صورت یک اعلامیه دولت بود که هویدا آمد و اعلام کرد.

* برخی اعراب در قالب یک کلونی در ابوموسی ماندند

معتضد با بیان اینکه انگلیسی‌ها هر‌ جا می‌روند، کاری می‌کنند‌ که آنجا مستقل شود، افزود: ‌در سال 1350، شیوخ شارجه، قطر، دبی و ... بعد از اینکه ‌در جشن‌های شاهنشاهی در تخت جمشید حضور یافتند، ‌قبول کردند که جزیره ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک را به ایران پس دهند که تنب کوچک از نظر استراتژیک برای ایران بسیار اهمیت دارد و بر تنگه هرگز مشرف است؛ آنها هم قبول کردند و هیچ مشکلی نداشتند، فقط صحبت بر این شد که کسانی که برای ‌امارات عربی و دبی هستند، می‌توانند مانند یک "کلونی" در ایران بمانند، مثل کلونی‌ افغان‌ها که در ایران زندگی ‌و کار می‌کنند و با خواهش و تمنا به ایران می‌آیند، یا مثلاً یک میلیون کرد عراقی به صورت یک کلونی به ایران پناهنده شدند و ایران هم از آنها پذیرایی کرد و وقتی که اوضاع عراق آرام شد، آنها هم برگشتند و رفتند، لذا دولت‌ ایران موافقت کرد که آنها(اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس) در ابوموسی بمانند.

* تلاش اعراب حاشیه خلیج فارس برای افزایش جمعیت خود در ابوموسی

وی به تلاش اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس برای افزایش جمعیت خود در جزیره ابوموسی اشاره و خاطرنشان کرد: ‌اختلافی که جمهوری اسلامی با اینها دارد و حق هم با جمهوری اسلامی است، این است که آنها می‌خواهند جمعیت خود را زیاد کنند و به همین دلیل با کشتی‌های زیاد، افراد خود را در این جزیره پیاده می‌کردند و می‌خواهند بگویند تعداد اعراب بسیار زیاد است، در حالی که همه اعراب در ‌گذشته رفتند و یک کلونی کوچکی باقی ماند؛ حالا اینها به بهانه‌ سفرهای سیاحتی و تجارتی به آنجا می‌آمدند و با عنوان اقامت موقت تعداد خود را زیاد می‌کردند که بگویند اینجا متعلق به ماست اما دولت ایران به هیچ عنوان به اینها نگفته بود که این جزیره متعلق به شماست، بلکه گفته بود ما با شما که از گذشته به اینها مهاجرت کرده‌اید، ‌کاری به شما نداریم، الان نیز آنها در یک قسمت جداگانه هستند و دولت کاری به آنها ندارد، قسمت ایران سر‌‌ جای خود است و آنها هم یک طرف دیگر هستند و اینجا خاک ایران است.

* ایران سفیر خود در امارات را فرابخواند

‌"الان که افاغنه در سیستان و خراسان زیاد هستند و بعضی‌ها پناهنده شده‌اند، آیا می‌توانند ادعا کنند که کشور متعلق به ماست؟". "آیا ‌ترک‌ها که آلمان را پرکرده‌اند، ‌می‌توانند بگویند چون شما به ما پناه دادید، آلمان متعلق به ماست؟" معتضد این دو پرسش را مطرح کرد و ادامه داد: باید نسبت به امارات عکس‌العمل نشان داد ‌و الان که آنها سفیر خود را احضار کردند، دولت ایران نیز باید بلافاصله سفیر خود را فرا‌بخواند.

* امارات زیر علم آمریکا و انگلیس سینه می‌زند

این پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه امارات الان از ایران دلخور است، چون دولت ایران سفارشاتی که از دبی به ایران می‌آید را نمی‌پذیرد و از کشور اصلی یعنی چین می‌پذیرد، اظهار داشت: ‌اماراتی‌ها ‌‌زیر علم آمریکا و انگلیس سینه می‌زنند و شنیدم که یک کشتی فرانسوی جنگی نیز در ساحل دبی لنگر انداخته است.

* باید امارات را ادب کرد/ تقدیر از سفر احمد‌نژاد به ابوموسی

معتضد افزود: نباید با آنها محاربه و مخاصمه داشت، اما باید ‌آنها را ادب کرد و بهترین ادب‌کردن نیز همین کاری بود که رئیس جمهور انجام داد که من این کار رئیس جمهور که به این جزایر سفر کرد را بسیار تأیید می‌کنم چرا‌که آنجا خاک ایران است و من از این کار رئیس جمهور خیلی خوشحالم و ایشان باید به یک یک این جزایر سفر کند تا ببیند ‌چه جواهراتی در خلیج فارس داریم.

* اعتراض ‌امارات ‌کاملاً بی‌جاست/ اعتراف‌نامه شیوخ عرب درباره ابوموسی

وی اعتراض ‌امارات به سفر رئیس جمهور به جزیره ابوموسی را "کاملاً بی‌جا" دانست و گفت: در کتابی ‌که آقای دکتر اقتداری تهیه کرده و مطالب این کتاب در زمان مظفر‌الدین شاه توسط "سدیدالسطنه کبابی" که سیاست‌مدار بوده و از مورخین بندر‌عباس بوده، آماده شده است، نوشته شده که ‌بسیاری از شیوخی که به جزیره ابوموسی آمدند، یک اعتراف‌نامه نوشتند و اعلام کردند که "ما برای علف‌چر‌ و گوسفند‌چرانی می‌آییم و رعیت دولت ایران هستیم و مهمان دولت ایران هستیم و بسیار از دولت ایران تشکر می‌کنیم که اجازه داده ما در اینجا بمانیم و گوسفندان خود را چرا دهیم"، لذا نمی‌شود که ‌هر کس که می‌آید ‌گوسفند خود را چرا دهد، بعد تقاضای مالکیت کند.

* ایران باید در روابط با امارات تجدید‌نظر کند

این پژوهشگر تاریخ ایران جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب‌ بزرگ و تنب کوچک را "جزو لاینفک" خاک ایران عنوان کرد و با بیان اینکه ‌هیچ‌گونه مذاکره‌ای ‌درباره این جزایر لازم نیست، تأکید کرد: مذاکره در این زمینه مانند این است که انسان درباره زن و بچه خود مذاکره کند، لذا اعتراض امارات به رفتن رئیس جمهور به یک بخش از خاک ایران، به منزله فضولی و خلاف عرف دیپلماتیک است و ایران باید در روابط با امارات تجدید‌نظر کند. 

 

کد خبر:122379 -
جمعه 25/1/1391 - 18:21
شخصیت ها و بزرگان
مهدی اخوان ثالث (زاده اسفند ۱۳۰۷، مشهد- درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹، تهران) شاعر پرآوازه و موسیقی‌پژوه ایرانی است. تخلص وی در اشعارش «م. امید» بود.

اخوان ثالث در شعر کلاسیک ایران توانمند بود. وی به شعر نو گرایید او آثاری دلپذیر در هر دو نوع شعر به جای نهاده است. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقام‌های موسیقیایی بوده‌است.

تبار

پدر او که علی نام داشت، یکی از سه برادری بود که از اردکان در استان یزد به مشهد نقل مکان کرد و از این رو آنان نام خانوادگیشان را اخوان ثالث به معنی برادران سه‌گانه گذاشتند.

زندگی

مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در توس نو مشهد چشم به جهان گشود. در مشهد تا دوره متوسطه ادامه تحصیل داد. از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید. در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان برد و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد. در آغاز دههٔ بیست زندگیش به تهران آمد و پیشهٔ آموزگاری را برگزید. اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد.
در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران (خدیجه) اخوان ثالث ازدواج کرد. در سال ۱۳۳۳ برای دومین بار به اتهام سیاسی زندانی شد. پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد. در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار پرداخت. در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد. در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته (بازنشانده) شد. در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستین بار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در چهارم شهریور ماه همان سال از دنیا رفت طبق وصیت وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد. از او ۴ فرزند به‌جای مانده است.

شاعری و سیاست

مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد. اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، زمستان، در سال ۱۳۳۶، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت. با اینکه نخست به سیاست گرایش داشت ولی پس از رویداد ۲۸ مرداد از سیاست تا مدتی روی گرداند. چندی بعد با نیما یوشیج و شیوهٔ سرایندگی او آشنا شد. شاهکار اخوان ثالث شعر زمستان است.

سبک‌شناسی

مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین می‌کند. به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده ـ (تعریف شعر از نظر اخوان: شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می‌گیرد) ـ و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت‌خواهانه پدید آورده‌است و در این راه گاه ایران‌دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده‌است.

اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته‌است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است.... گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.»

شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد. هنر اخوان در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.

اخوان از نگاه دیگران

من نه سبک شناس هستم نه ناقد.... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشته‌ام.... شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم... مهدی اخوان ثالث

جمال میرصادقی، داستان‌نویس و منتقد ادبی در باره اخوان گفته‌است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.

نادر نادر پور، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.

نادرپور گفته‌است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.»

اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده: «من نه سبک شناس هستم نه ناقد... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....»

هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره.

اسماعیل خویی، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا و از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند.

به گفته آقای خویی، اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته‌است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده‌است. آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیال‌های شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع گرایی به نماد گرایی می‌رسد.

وی درباره عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی یابد، اخوان فرزند بی نظیر باباطاهر در این زمینه‌است. [۳]

غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن می‌گوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده‌است.

شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده‌است. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.

درگذشت

اخوان ثالث چند ماه پس از بازگشت از خانه فرهنگ آلمان در چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۹ در تهران جان سپرد. وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

کتاب‌شناسی

اشعار

ارغنون، انتشارات تهران، (۱۳۳۰)

زمستان، انتشارات زمان، (۱۳۳۵)

آخر شاهنامه، انتشارات زمان، (۱۳۳۸)

از این اوستا، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)

پاییز در زندان، انتشارات مروارید، (۱۳۴۸)

عاشقانه‌ها و کبود (۱۳۴۸)

بهترین امید (۱۳۴۸)

برگزیده اشعار (۱۳۴۹)

در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)

دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)

زندگی می‌گوید اما باز باید زیست... (۱۳۵۷)

ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)

گزینه اشعار (۱۳۶۸)

شاملو مردی دوست داشتنی

سایر آثار

آورده اند که فردوسی (کتاب کودکان , ۱۳۵۴)

درخت پیر و جنگل (۱۳۵۵)

پیر و پسرش (قصه ای نه کوتاه برای بچه ها)

نقیضه و نقیضه سازان (بحث و تحقیق ادبی)

کتاب مقالات (جلد اول)

بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج (کتابی مفصل در بحث و تحقیق شیوه نو نیمایی در شعر فارسی , ۱۳۵۷)

عطا و لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱)

جمعه 25/1/1391 - 17:59
تغذیه و تناسب اندام
سلامت نیوز: یک کارشناس تغذیه گفت: رفع بی‌خوابی، خستگی و اختلالات عصبی از خواص دارویی جوانه گندم است.

یوسف نقیایی با بیان این مطلب گفت: جوانه‌ها از مواد غذایی هستند که در گروه سبزیجات محسوب می‌شوند، جوانه گندم سرشار از ویتامین‌ها و املاح معدنی است و ارزش غذایی بالایی دارد. تغییرات شیمیایی که در هنگام جوانه زدن رخ می‌دهد باعث می‌شود املاح و ویتامین‌ها و پروتئین در آن افزایش یابد.

وی با اشاره به این که پودر جوانه گندم غنی از ویتامین E و B است، ابراز کرد: ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسید در پیشگیری از اکسیده شدن کلسترول مفید بوده و باعث کاهش بیماری‌های قلبی عروقی می‌شود. همچنین جوانه‌ها دارای فیبر و سلنیوم و فینریوم هستند که در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان به خصوص سرطان روده موثر شناخته شده‌اند و برای رفع یبوست مفید است.

این کارشناس در ادامه یادآور شد: جوانه گندم در درمان ریزش مو و ناراحتی‌های پوستی و شادابی پوست موثر است که می‌توان آن را به عنوان ماسک جوانه گندم استفاده کرد و از سوی دیگر در زنان باردار و شیرده که نیاز غذایی بالایی دارند حتما جوانه گندم باید در برنامه غذای‌شان گنجانده شود.

روغنی که در دانه گندم وجود دارد در حین جوانه زدن به صورت اسید چرب در آمده که قابل هضم است. نقیایی همچنین به وجود ویتامین B به خصوص۱ B در جوانه که برای تعادل سیستم عصبی ضروری است؛ اشاره و خاطر نشان کرد: این ماده غذایی برای رفع بی‌خوابی، خستگی و اختلالات عصبی افرادی که از این موضوع رنج می‌برند، مفید است.

وی توصیه کرد: در مورد کودکانی که دچار سوء‌تغذیه هستند، این ماده غذایی باید به صورت سوپ یا همراه سالاد در برنامه غذایی اشان گنجانده شود.

جمعه 25/1/1391 - 17:56
ورزش و تحرک

فدراسیون فوتبال با یک پیشنهاد تازه برای فروش حق بازی‌های لیگ بر‌تر روبروست.

 

به گزارش خبرآنلاین، روز سه شنبه نماینده یکی از شبکه‌های معروف دنیا که حق پخش اغلب رقابت‌های لیگ‌های کشور‌ها را خریداری کرده، به فدراسیون فوتبال نیز پیشنهاد خرید حق پخش رقابت‌های لیگ بر‌تر را داد. این اتفاق در روزهایی رخ داد که مسئولان فدراسیون فوتبال شدیدا اعتقاد دارند به اندازه‌ای که باید از فوتبال درآمد ندارد و صدا و سیما حق واقعی فوتبال را به این ورزش نمی‌دهد.

صدا و سیما بابت حق پخش و تبلیغات محیطی امسال ۲۷ میلیارد تومان به فدراسیون فوتبال داده، در حالیکه مسئولان اعتقاد دارند باید مبلغ دریافتیشان ۴ برابر این باشد. علی کفاشیان که دو سال پیش نیز با پیشنهاد شبکه الجزیره برای خرید حق پخش رقابت‌های لیگ بر‌تر روبرو بود، امسال نیز با پیشنهاد شبکه جدیدی روبرو شده که قصد دارد با اهرم آن، به صدا و سیما فشاری بیاورد. این شبکه رقمی بسیار بالا‌تر از صدا و سیمای ایران بابت حق پخش خواهد داد که به گفته مسئولان بلندپایه فدارسیون فوتبال بخش زیادی از مشکلات مالی آن‌ها را حل کند.

آیت الهی نایب رئیس اول کفاشیان در این باره به خبرآنلاین می‌گوید: «قطعا دور جدیدی از مذاکرات را با صدا و سیما خواهیم داشت. ما نیازمند پول بیشتری هستیم. چاره‌ای هم جز این نداریم.» این در حالی است که فدراسیون قراردادی سه ساله با صدا سیما امضا کرده که شاید همین قرارداد مانعی بزرگ در دور جدید مذاکرات باشد.

جمعه 25/1/1391 - 16:57
اخبار

پس از پیگیری های بولتن نیوز در رابطه با مطالبات جامعه از صدا و سیما و ناتوانی آن در براورده کردن نیازهای امروز جامعه اسلامی ایران و همچنین اعتراض بسیاری از کارشناسان و روحانیون به ناتوانی صدا و سیما در تولید برنامه های جذب کننده برای مخاطبان که منطبق با اعتقادات دینی و مذهبی آنها نیز باشد. آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری هم نسبت به این سازمان انتقادات تندی کردند.

انتقاد

آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از برخی برنامه های نامطلوب صدا و سیما، در پاسخ به یک شبهه تبلیغاتی تصریح کرد: به دلیل اینکه رئیس رادیو و تلویزیون منصوب مقام معظم رهبری است، گاهی به ایشان هم عرض می کنیم؛ می گویند آقا اعتراض کنید. ایشان می گویند اینطور نیست که چون زیر نظر من است همه اش درست است، من که به همه چیز آن اشراف ندارم و اینکه بالای سر هر برنامه ای بروم ببینم چکار می کنند.

دبیرکل جامعه روحانیت مبارز که در یکی از جلسات درس اخلاق خود پیش از سال 91 در مسجد دانشگاه امام صادق(ع)، سخن می گفت، با انتقاد شدید از برخی فیلم ها و برنامه های سینما و تلویزیون تاکید کرد: واقعا علما از برخی جشنواره‌ها ناراحتند.رئیس جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه« به کسانی جایزه می دهند که خیلی شایستگی این جایزه ها را ندارند»، افزود: حالا جلویشان را نمی گیرید هیچی! جایزه هم به آنان می دهید؟!

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران درحالی مورد انتقاد بسیاری از علما و کارشناسان و بخش بزرگی از جامعه قرار گرفته است که این سازمان عریض و طویل با در اختیار داشتن ابزار های مالی و فرهنگی گسترده که به صورت انحصاری در اختیار آن قرار دارد قادر است علاوه بر رشد و توسعه فرهنگی و سیاسی جامعه و القاء منویات رهبری، کارهای بزرگی در مقابله با تهاجم فرهنگی در حال اجرا از سوی رسانه ها و خبرگزاریهای معاند با نظام جمهوری اسلامی ایران انجام دهد.

لیکن این سازمان قدرتمند تا کنون نه تنها قادر نبوده که حد اقلهای مورد نیاز برای جامعه را فراهم کند. بلکه با دریافت کمک زیان از بودجه عمومی دولت ( 91 درصد از کمک زیان بودجه عمومی دولت به کل شرکتهای زیانده دولت) بار مالی سنگینی را نیز به مالیات دهندگان و آحاد جامعه تحمیل کرده و برای هیچی که انجام می دهد از بیت المال نیز ارتزاق می کند.

امید است با به کارگیری راه کارهای مقام معظم رهبری و کارشناسان خبره در امور جامعه شناسی و همچنین کارشناسان اشنا به علوم روز برنامه های تلویزیونی و نیز اعمال مدیریت توانمند تر، این سازمان هر چه سریعتر توان خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و شبکه های معاند و برنامه سازان غیر اخلاقی افزایش داده و زحمت نیروهای مجری را کمتر کند!

امروز مثال صدا و سیما و مردم به سان پدر و فرزندی می ماند که پدر علی رقم اینکه قدرت حمایت و تربیت کودک خود را ندارد و فرزندان خود را در مقابل انواع چالشهای موجود در جامعه تنها گذاشته است. اما در زمان خطای فرزند (استفاده از ماهوار) راهی جز تادیب نیافته و سعی می کند با تنبیه کودک خود را به راه درست هدایت نماید!. راهی که هر چقدر بیشتر شدت پیدا کند، پاسخ آن معکوس تر و نتیجه آن غیر منطقی تر خواهد بود!.

جمعه 25/1/1391 - 16:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته