دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی گیرد
خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
</Hafez143>
بازار بتان شكست گیرد
هر كس كه بدید چشم او گفت
</Hafez142>
كه روز محنت و غم رو به كوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاك
</Hafez141>
دل شوریده ما را به بو در كار می آورد
من آن شكل صنوبر را ز باغ دیده بركندم
</Hafez140>
كه بود ساقی و این باده از كجا آورد
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر
</Hafez139>
سال ها دل طلب جام جم از ما می كرد
گوهری كز صدف كون و مكان بیرون است
Hafez137
شد سوی محتسب و كار به دستوری كرد
آمد از پرده به مجلس عرقش پاك كنید
</Hafez136
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه كرد
آه از آن نرگس جادو كه چه بازی انگیخت
</Hafez135>
یاد حریف شهر و رفیق سفر نكرد
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
</Hafez134>
صد لطف چشم داشتم و یك نظر نكرد
سیل سرشك ما ز دلش كین به درنبرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نكرد
</Hafez133>