هر كس كه این ندارد حقا كه آن ندارد
با هیچ كس نشانی زان دلستان ندیدم
</Hafez121>
باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد
از سر كشته خود می گذری همچون باد
</Hafez119>
ز خاتمی كه دمی گم شود چه غم دارد
به خط و خال گدایان مده خزینه دل
</Hafez115>
سلطانی جم مدام دارد
آبی كه خضر حیات از او یافت
</Hafez114>
محقق است كه او حاصل بصر دارد
نهاده ایم مگر او به تیغ بردارد
نهال دشمنی بركن كه رنج بی شمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
</Hafez111>
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط كلاه
</Hafez110>
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
دلم خزانه اسرار بود و دست قضا
</Hafez109>
آن كه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان كه گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
</Hafez108
وان راز كه در دل بنهفتم به درافتاد
از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
</Hafez106>