• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 14156
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا در دوران دانشجويي ازدواج مناسب است ؟
پاسخ : دوست عزيز، اين مساله به شرايط و امكانات شما بستگي دارد .پاسخ كلي اين است كه اگر ازدواج نكردن در دوران دانشجويي ، مشكلاتي براي شما ايجاد نمي كند و مرتكب گناه و معصيتي نمي شويد، بهتر است فعلا" با جديت تمام ، مشغول درس وعلم شويد تا ان شاالله با موفقيت كامل درستان را به اتمام برسانيد؛ اما اگرازدواج ضرورت پيدا كند يا ازدواج هيچ مشكلي براي شما در زمينه ي تحصيل ايجاد نكند و شرايط و امكانات آن هم مهيا باشد بهتر است آن را باخانواده تان در ميان بگذاريد، تا ان ها مقدمات ازدواجتان را فراهم سازند.;
کد سوال : 14157
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مهمترين اهداف تشكيل حكومت اسلامي را بنويسيد؟
پاسخ : در ابتدا لازم است ، فلسفه ً اصلي و اهداف تشكيل حكومت اسلامي و نهايت چيزي كه مي توان از حكومت اسلامي انتظار داشت ، مشخص نمود .بر اين اساس مهم ترين فلسفه و اهداف تشكيل حكومت اسلامي عبارت است از : 1.استقرار توحيد و خداپرستي در زمين و رهانيدن مردم از بندگي وفرمانبرداري غير خدا : ( ( و لقد بعثنا في كل ام رسولا" ان اعبدو الله و اجتنبواالطاغوت ... ) ) . روشن است تحقق اين هدف بسيار خطير و بزرگ ، نيازمندسازمان و قدرت سياسي - اجتماعي است . 2 .رشد و تعالي علمي ، فرهنگي و تربيتي انسان ها و رهايي و ....آنان از ناداني و جهل . ( ( هو الذي بعث في الاميين رسولا" منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه وان كانوا من قبل لفي ضلال مبين ) ) ، ( جمعه ، آيه ً 2 ) . 3 .آزادسازي و رهايي توده هاي مردم و انسان هاي مستضعف از چنگال ظالمان و ستمگران و اززنجيرهاي اسارت و بردگي : ( ( ... و يضيع عنهم امرهم و الاغلال التي كانت عليهم ... ) ) ، ( اعراف ، آيه 157 ) . 4 .برپايي جامعه نمونه و مدينه فاضله ً آرماني از راه اقامه ً قسط و عدل اسلامي : ( ( لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط ...) ) ، ( حديد، آيه ً 25 ) . 5 .اجراي كامل قوانين آسماني اسلام با تمام ابعاد آن ( اعم از قوانين اقتصادي ، حقوقي ،اجتماعي ، سياسي ، نظامي و ...) . پس فلسفه تشكيل حكومت ، تامين نيازهاي مادي و معنوي و فراهم نمودن زمينه و بستر رشد و تكامل انسان ودر نيتجه سعادت و خوشبختي او در دنيا و آخرت است . حكومت اسلامي موظف است ، با تمامي امكانات و در حد توان خود، زمينه هاي كمال انسان ها را فراهم نموده ، زمينه هاي فساد را از ميان بردارد .اما آيا اينكه بافراهم بودن تمامي اين زمينه ها و بسترسازيها، همه ً افراد جامعه اصلاحخواهند شد، در جواب مي توان به اين آيه اشاره كرد كه : ( ( ان الله لا يغير مابقوم حتي يغيروا ما بانفسهم... ؛ هيچ قومي را تغيير نمي دهد؛ مگر آنان حال خود را تغيير دهند ) ) ، ( رعد، آيه 11 ) . بر مبناي اين اصل مهم هرگونه تغييري در سرنوشت انسان ها و اصلاح يا انحطاط اجتماعي و فردي يك جامعه ،منوط به خواست و اراده ً انسان است . افراد يك جامعه ، زماني به طور كامل اصلاح مي شوند كه بر اساس اراده ، گزينش و كنش اختياري خود بتوانند ازشرايط محيطي - كه به بركت حاكماني عادل و الهي ، قوانين به احكام وارزش ها و معارف اسلامي به وجود آمده - استفاده كنند و راه تعالي و تكامل خود را در پيش گيرند .بنابراين وجود حاكماني الهي و ساير شرايط محيطي ( قوانين اسلامي ، تامين نيازهاي مادي و رفاه ، امنيت و ...) هر چند در روندتكاملي و اصلاح جامعه امري كاملا" ضروري و لازم است ؛ اما به هيچ وجه كافي نيست ؛ بلكه اراده و گزينش و كنش اختياري خود افراد يك جامعه نيز،شرط ديگر اين مجموعه است . از اين رو شاهديم كه در طول تاريخ ، با اين كه پيشوايان الهي ( مانند پيامبر اكرم ( ص ) و ايمه معصومين ( ع ) در جامعه بوده اند و تمام شرايط و زمينه هاي رشد و تعالي براي مردم فراهم بوده است ؛ اما چون همه ً افراد آن جامعه ، به چنان درك و شناخت عميق -نرسيده بودند، كه اصلاح كامل و فراگير در جامعه محقق نشد .در پاسخ سوال شما هم گفتني است كه اولا"، اصول وجود حكومت در هر جامعه اي ،از ضروري ترين مسايل است . امام علي ( ع ) مي فرمايند : ( ( لابد لناس من اميربتراد فاجر ) ) و اگرنه جامعه بدون حكومت ، سر از آثار منفي و هرج و مرج درمي آورد .ثانيا"، بر اساس آيات و روايات و ادله ً عقلي متعدد، در زمان غيبت امام معصوم ( ع ) ، ولي فقيه جامع الشرايط جانشين امام معصوم ( ع ) بوده وموظف به تشكيل حكومت اسلامي و اجراي قوانين و مقررات اسلامي ،پياده نمودن ارزش هاي الهي ، تامين نيازهاي مادي و رفاهي و فراهم نمودن زمينه هاي رشد و تكامل جامعه است . ثالثا"، همان طور كه پيشوايان معصوم ما، هرگز مدعي اصلاح كامل جامعه نبودند؛ هيچ يك از مسوولان جامعه ًاسلامي ما نيز هرگز چنين ادعايي را ندارند و نخواهند داشت . البته آنان موظف اند زمينه هاي اصلاح جامعه را فراهم آورند؛ اما تا زماني كه خودافرادجامعه اراده نكنند، اين برنامه عملي نخواهد شد .;
کد سوال : 14158
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در مورد ( سيده امين اصفهاني ) توضيحاتي را بفرماييد .
پاسخ : سيده امين ( مجتهد، محدث ، فيلسوف ، عارف ، متوفي سال 1406 ه حاجيه خانم سيده نصرت بيگم امين ( معروف به بانوي ايراني ) فرزند سيد محمدعلي ،امين التجار اصفهاني و مادرش بانويي بسيار شريف ، متعبد و خيرخواه بودخداوند پس از سه فرزند پسر، اين دختر را به آنان عطا فرمود .مادر، باروشن بيني در چهار سالگي فرزند را به مكتب فرستاد .به اين ترتيب بانو امين تحصيل را آغاز كرد و ادامه داد تا اين كه در 15 سالگي با پسر عموي خودمعين التجار كه از بازرگانان سرشناس و معتبر بود ازدواج كرد و به خانه داري و تربيت فرزندان مشغول شد .اما اين امر نيز نتوانست مانع ادامه تحصيل وعشق به مطالعه و تحقيق ايشان در معارف اسلامي شود .بانو امين صاحب 8فرزند شد كه 7 تن از آنها در زمان حيات ايشان به مرگي زودرس درگذشتند وفقط يك فرزند برايشان باقي ماند .خود اين واقعه را ابتلا و آزمايش حق تعالي تعبير مي كرد .اين بانوي فاضله با پشتكار و تلاشي بي نظير به تحصيل صرف ، نحو، بلاغت ، تفسير، علم حديث ، فقه ، فلسفه و عرفان پرداخت و باوجود مشكلات متعددي كه در فضاي حاكم بر آن ايام براي زنان در امرتحصيل وجود داشت ، طلبگي و تحصيل خود را در سطوح عاليه نيز ادامه داد تا اين كه در چهل سالگي مرتبه و تسلط علمي ايشان مورد تاييد علما ومراجع تقليد قرار گرفت و به دريافت درجه اجتهاد و روايت نايل شد .بانوامين از چهل سالگي تا پايان عمر به تاليف كتب ، تدريس ، پاسخگويي به پرسشهاي ديني مردم و ارشاد دختران و زنان پرداخت . مجتهده سيده نصرت بيگم امين در سال 1344 ه با سرمايه خود مكتبي به نام فاطمه ( س ) و نيز دبيرستاني دخترانه تاسيس كرد به اين ترتيب براي بسياري از دختراني كه به واسطه جو حاكم بر آن ايام و با توجه به كشف حجاب و اين كه دبيران مرد در دبيرستانهاي دخترانه تدريس مي كردند، از نعمت تحصيل منع شده بودند، زمينه ادامه تحصيل را فراهم آورد .ايشان همچنين در كانون تبليغات ديني بانوان اصفهان به تدريس معارف و تفسير قرآن و پاسخگويي به سوالات پرداخت و تا پايان عمر پر بركت خود به تعليم و كوشش در جهت رشد علمي و معنوي دختران و زنان اهتمام ورزيد .بانو امين درباره ً زندگي خود مي گويد : خانم معلم ( ( پير زني است با چوب بلند تنبيه ، و فضاي مكتب ،همان فضاي رعب آور مكتب خانه هاي قديم . ) ) او در اين محيط تحصيل راآغاز مي كند و از خاطرات آن روزها چنين نقل مي كند : ( ( در 7 - 6 سالگي كه به مكتب مي رفتم ، معلم هميشه به مادرم مي گفت : ( ( دخترتان گوشت نپز است كه نمي پزد .تدريس به او بي فايده است و در نهايت چيزي نخواهد شد.بيهوده او را به مدرسه نياوريد! ) ) به اين صورت بانو امين تحصيل را آغازمي كند تا حدود يازده سالگي كه به تحصيل زبان عربي مي پردازد .ايشان ازخاطرات زمان كودكي اش مي گويد : ( ( درست به خاطر دارم در اوقاتي كه بابچه هاي هم سن و سال خود بودم ، مثل آنها تفريح و گردش نمي كردم ، بلكه بيشتر مشتاق بودم تنها باشم تا بتوانم فكر كنم ، زيرا گمشده اي در وجود خوداحساس مي كردم حتي اگر در مجالس عمومي مي رفتم ، باز در حال تفكربودم ، و در مقام اين كه پا از جاده شريعت بيرون نگذارم . ) ) هنگامي كه بيست ساله مي شود به سبب شوقي كه با كسب دانش داشته است به تحصيل فقه واصول و تفسير و علم حديث مي پردازد .خود ايشان در اين مقوله مي گويد : ( ( همواره لطف پروردگار بدرقه راه من بود و حين تحصيل گاهي حالات خوش و نوراني نصيبم مي شد .) ) وي در همين ايام به حكمت و فلسفه روي آورد و ديري نمي گذرد كه ذوق عرفاني در او پديد آمده و به طي مراحل ومنازل سير الي الله مي پردازد .اما روح تشنه او نيز در جست و جوي محبوبي است كه سالها سراغ از او مي جست و خود مي گفت : ( ( هيچ بدبختي بالاتر ازاين نيست كه آدمي از محبوبش دور باشد .) ) بانو امين براي مصونيت ازتعرض آلودگي جو بي حيايي و بي حجابي دوران پهلوي ، همه اين دروس رادر خانه تعليم گرفت . آن بانوي عارف به نفحات رحماني ، در راه كسب علم با جديت استقامت ورزيد او خود نقل مي كند كه وقتي به مطالعه مشغول مي شد، بارها نزديكان و خويشاوندان او را ملامت مي كردند كه آنچه مي كني جز بطالت و كسالت نيست و او تمامي اينها را براي رضاي دوست تحمل مي كرد و با وجود فضاي حاكم بر جامعه و ملامتهاي اطرافيان ، مومنانه به راه خود ادامه مي داد و چنين بود كه درهاي حكمت به رويش گشوده شد .درمورد آموختن علوم و كسب معارف اين بانوي فاضله چنين اظهار مي دارد : ( ( در نوشته هايم كمتر از امور خارجي كمك گرفته ام . نمي گويم كه از غيب خبردارم . اما اغلب معنويات و معارف را از استاد فرا نگرفته ام و غالب نوشته هايم با ارشاد و كمك ( ( او ) ) بوده است ) ) . جديت اين حكيم الهي در امرتحصيل به حدي بود كه مي گفت : ( ( هيچ چيز نمي تواند كلاس درس را تعطيل كند، حتي مرگ فرزند .) ) يكي از اساتيد بانو امين ، مرحوم آيت الله حاج ميرسيد علي نجف آبادي نقل كرده است : ( ( روزي شنيدم فرزند ايشان فوت شده است . فكر كردم خانم ديگر درس را تعطيل خواهد كرد، ولي برعكس دو روزبعد كسي را به سراغم فرستاد كه براي تدريس به منزل ايشان بروم و من ازاين علاقه ايشان به تدريس و تحصيل ، سخت تعجب كردم ) ) . به اين ترتيب اوبيشتر علوم را در خانه و نزد علامه فقيه آيت الله سيد محمدعلي نجف آبادي و شيخ مرتضي مظاهري فرا گرفت . تا اين كه تحصيل و تحقيق ايشان به حدي مي رسد كه بعضي از علما و مراجع تقليد از جمله مرحوم آيت الله العظمي محمدكاظم شيرازي ، آيت الله العظمي عبدالكريم حايري و آيت الله ابراهيم حسيني شيرازي اصطهباناتي ، پس از امتحان و طرح پرسشهاي بسيار ودريافت جوابيه هاي مكفي و مطميين ، به ايشان اجازه اجتهاد و استنباطاحكام شرع مي دهند .خانم امين هم چنين از آيت الله محمد نجفي اصفهاني ، حجت الاسلام و المسلمين مظاهري نجفي اصفهاني اجازه روايت دارد و به آيت الله مرعشي نجفي و حجه الاسلام و المسلمين زهير الحسون نيز اجازه روايت داده است . آيت الله آقا سيد محمدعلي نجف آبادي ازاساتيد برجسته بانو امين كه ايشان فقه و اصول و حكمت را نزدشان خوانده بود، گفته اند : ( ( حكمت را دايي ام به من درس داد و يكي نيست كه من به اودرس بدهم من مي خواهم به اين خانم درس بدهم كه از من يادگاري باقي مانده باشد ) ) . زماني كه بانو امين كتاب خود را به نام ( ( اربعين هاشميه ) ) نوشت و اين كتاب به حوزه علميه نجف رسيد و علما از آن استقبال كردند، آيت الله آقا سيد محمدعلي نجف آبادي در تكميل تشويق هاي علما گفت : ( ( بانو امين هر چه در اين كتاب نوشته اند، از تراوشات فكري خودشان بوده است وربطي به تعليمات من ندارد .) ) بعد از نگارش همين كتاب بود كه علما در صددبرآمدند تا از ايشان امتحان اجتهاد بگيرند و براي اولين بار خانم امين در مقام تنها بانوي مجتهده عصر خود قرار گرفت . علماي معاصر از جمله آيت الله العظمي مرعشي نجفي ، استاد محمدتقي جعفري و اساتيد حوزه و دانشگاه نيز با ايشان ملاقات و گفت و شنودهايي داشته اند .بانوي عالمه امين ، عاشق تحصيل بود و تحصل بخشي از برنامه روزانه ايشان بود كه به عنوان وظيفه به آن مي نگريست . و در زمانه اي كه هنوز در بسياري محافل و مجالس بحث برسر اين بود كه آيا اصولا" زن ، انساني در رتبه ً مرد است و آيا جامه كمال تنهابرازنده قامت مرد است يا زن را نيز نصيبي از كمال هست ، مرتبت و موفقيت علمي و عرفاني ايشان بدان جا رسيد كه اكابر و اعاظمي از علما و عرفا،حضور در محضر ايشان را مايه فيض مي دانستند .اين بانوي عالمه رباني سالهاي متمادي در راه تحصيل علم و مقامات معنوي زحمت ها كشيد وعملا" به جهان ثابت كرد كه زن حتي در محيط اجتماعي نا مساعد و با وجودموانع و مشكلات ، با رعايت كمال تقوا مي تواند به تحصيل علم ادامه دهد ومقام شامخي را هم احراز كند و راه را براي ديگران هموار كند .كتابهاي اين بانوي فاضله معرف روح لطيف و متعالي ايشان است و مي توان گفت بهترين راه شناخت و معرفي ايشان ، آثار قلمي اين بانوي فاضله است . بنابر تصديق يكي از بستگان نزديك ايشان : ( ( اين بانو وقتي قلم به دست مي گرفت ومشغول نوشتن مي شدند، اصلا" خط خوردگي در آن ديده نمي شد ) ) . و اين خود روشنگر امدادهاي غيبي و افاضات رحماني است . وي همواره تاكيدداشت ناشناخته بماند و به همين دليل كتابها را با نام ( ( بانوي ايراني ) ) يا ( ( بانوي اصفهاني ) ) به چاپ مي رساند .;
کد سوال : 14159
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : شرايط امر به معروف و نهي از منكر چيست ؟
پاسخ : در مساله امر به معروف و نهي از منكر شايسته است جهات متعددي در نظر گرفته شود : الف ) احكام شرعي مربوط به امر به معروف وشرايط وجوب و مراتب آن . امر بمعروف در مورد ترك واجبات و نهي ازمنكر در مورد انجام محرمات است و شرايطي دارد كه بعضي از آن عبارتنداز : 1- آمر به معروف و ناهي از منكر واجبات و محرمات را بشناسد 2- كسي كه مرتكب معصيت شده قصد تكرار آن را داشته باشد 3- مراحل امر به معروف و نهي از منكر از آسان به شديد رعايت شود مثلا" اگر با آرامش مي توان نهي كرد از پرخاش خودداري شود .4- احتمال تاثير داده شود .5-براي آمر به معروف ضرر جاني يا مالي قابل توجهي نداشته باشد .ب ) روحيات و ويژگي هاي رواني طرف مقابل . طبيعي است با هر كسي به زبان خاصي بايد سخن گفته شود و چه بسا لازم است برخي را به طور غيرمستقيم و از طريق برخي وسايط ارشاد نمود .ج ) حتي الامكان ازمنطقي ترين و بهترين زبان استفاده شود .بهتر است ابتدا امتيازات و خوبيهاي افراد به آنان گوشزد شودو سپس تدريجا به بيان ايرادات وارد بر آنها پرداخته شود .در اين زمينه هم سعي شود اول يك مسيله مطرح شود و پس از اصلاحتشويق گردد و سپس به همين ترتيب يكي يكي به ديگر مسايل پرداخته شود .د ) حتي الامكان بايد به افراد تفهيم نمود كه آنچه به ايشان تذكر داده مي شودازسر خيرخواهي ومفيد به حال خود آنها است . ه ) ضمن توجه به نكات فوق نبايد انتظار داشت كه به هيچ وجه افراد از امر به معروف يا نهي ازمنكر بدشان نيايد .بلكه وظيفه ما رعايت اصول صحيح اخلاقي و انساني درتذكر به آنهاست ولي اين كه بپذيرند يا نه و خوششان آيد يا بدشان آيد خيلي دست ما نيست و نبايد از آن خوفي به دل داشت . حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس ==در بند اين مباش كه نشنيد يا شنيد كس == و ) جدولي براي خود تنظيم كنيد وشرح شيوه هاي كاربردي خود را با ميزان تاثير آن ثبت نماييد و همواره در پي بكارگيري شيوه اي موثرتر باشيد .ز ) اخلاص در نيت را حفظ نموده و از خداوند توفيق بخواهيد .;
کد سوال : 14160
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مشورت با زنان چگونه است ؟
پاسخ : پرواضح است كه مهم ترين هدف مشورت ، يافتن بهترين گزينه و شيوه هاي اجرايي است و لذا هر كس نمي تواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه آنها نقاط ضعفي دارند كه مشورت با آنها مايه بدبختي و عقب افتادگي است . چنانكه علي ( ع ) مي فرمايد با فرد بخيل ، ترسو و حريص مشورت نكن ، چون در هر يك از اين ها نقطه ضعفي وجود دارد كه مانع نيل تو به حقيقت مي شوند، ( نهج البلاغه ( علي ) ، مترجم سيد جعفر شهيدي ، تهران : شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، چاپ دهم ، 1376،نامه 53 ( خطاب به مالك اشتر ) ، ص 328 ) . در همين راستا، به خاطر برخي نكات بيولوژيكي و زيست شناختي در بانوان كه همانا غلبه احساسات و هيجان ها برخردورزي آنها و نيز محدوديت اجتماعي كه باعث كاهش تجربه آنان مي گردداحيانا" رايزني با بانوان را محدود نموده است . توضيح آنكه : در دو نكته بين آموزه هاي اسلام و يافته هاي علوم جديد از جمله روان شناسي تفاوتي نيست . 1-تساوي ميزان هوش زن و مرد : چنانكه ( ( كارل هافمن ) ) تصريح مي كند زن ها به اندازه مردها هوشمند هستند، گرچه مغزهاي آنان به طور متوسط 20% كوچكتر از مغزمردهاست ، ( كارل هافمن ( و ديگران ) ، روان شناسي عمومي ، ج 1 ؛ مترجم : سيامك نقش بندي ( و ديگران ) ؛ تهران : ارسباران ، 1378، ص 349 ) . 2- فزوني هيجانات دربانوان نسبت به مردان : چنانكه خود ايشان اذعان مي دارند : ( ( پژوهش هاي انجام شده بر روي دانشجويان نشان مي دهند كه در چهار مورد از پنج هيجان اساسي ( شادي ، عشق ، ترس ، اندوه و خشم ) زنها هيجان هاي شديدتر و فراوان تري گزارش مي كند تا مردها، و آن هيجان مورد استثنا كه مردها بر زن پيشي مي گيرند، خشم است زن ها نه تنها هيجان هاي ظريف ( شادي ، عشق ، ترس و اندوه ) را با شدت وفراواني بيشتري تجربه مي كنند، بلكه همچنين در موقعيت هاي مثبت و منفي ،هيجان ها را بهتر تشخيص داده و بيشتر به آنها پاسخ مي دهند، ( همان ، ج 2، صص 53 - 54 ) . نتيجه آنكه عقل زن ها هرگز كمتر از مردها نيست بلكه تعقل آنها ( يعني بهره گيري از عقل ) كمتر است و اين به واسطه هيجانات و احساساتي تر بودن آنهاست . همانطور كه خانم ( ( كليودالسون ) ) به عنوان يك زن روان شناس كه مدت مديدي در اين زمينه تحقيقات و پژوهش هايي داشته است اعلام مي كند ( ( ... به اين نتيجه رسيده ام كه خانم ها تابع احساسات و آقايان تابع عقل هستند ) ) ، ( ر.ك : حسيني ، سيد ابراهيم ، فمينيزم عليه زنان ، كتاب نقد، شماره 17، تهران : موسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، زمستان 79، ص 164 ) . و يا ( ( اتو كلايي برگ ) ) مي نويسد : ( ( زنان بيشتر به كارهاي خانه و اشيا و اعمال ذوقي علاقه نشان مي دهند وكارهايي را دوست مي دارند كه در آنها بايد مواظبت و دلسوزي بسياري خرج دادمانند مواظبت از كودكان و اشخاص عاجز و بينوا ...زنها عموما" احساساتي تر ازمردان هستند ) ) ، ( همان ، ص 165 ) . البته بر خلاف نظر خانم ( ( كليودالسون ) ) كه اين مساله را جزو نقاط ضعف خانم ها تلقي كرده است ، ( همان ، ص 164 ) . به نظر مالازمه زيست اجتماعي و تقسيم وظايف ، اختلاف كاركردهاست كه اين امر به نوبه خود مقتضيات خاص خود را دارد و چنانچه خانم ها لبريز از عواطف و احساسات نباشند آيا مي توانند در تربيت فرزندان كه مهمترين سرمايه يك جامعه هستند موفق باشند؟! و آيا اين نقش كه به قول افلاطون مادران با همان دستي كه گهواره را تكان مي دهند، جهان را زير و رو مي كنند، كمتر از نشستن پشت فلان دستگاه صنعتي يااختراع يك ابزار آهنين است ؟! لذا قرآن كريم بعد از ذكر وجود تفاوت هايي بين زن ومرد، مي فرمايد نبايد هيچيك از شما از مواهبي كه در صنف ديگر قرار داديم ،مطالبه كند چرا كه هر يك از اين ويژگي ها به مقتضاي حكمت الهي است ( ( و لاتتمنوا ما فضل الله به بعضكم علي بعض للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنسا نصيب مما اكتسبن و اسالوا الله من فضله ان الله كان بكل شيي عليما" ) ) ، ( سوره نسا، آيه 32و ر.ك : علامه طباطبايي ، الميزان في تفسير القرآن ، ج 4، طهران : دار الكتب الاسلاميه ، 1376 ه، صص 357 - 358 ) . همان طور كه دكتر ( ( الكيس كارل ) ) متذكرمي شود : ( ( زنان بايد به بسط مواهب طبيعي خود در جهت و سرشت خاص خويش بدون تقليد كوركورانه از مردان بكوشند .وظيفه ايشان در راه تكامل بشريت ، خيلي بزرگتر از مردهاست و نبايستي آن را سرسري بگيرند و رها سازند ) ) ، ( حسيني ، سيدابراهيم ، همان ، ص 165 ) . حاصل كلام آن كه به خاطر احساساتي تر بودن زنها و نيزحضور كمتر آنان در جامعه كه باعث نپختگي و تجربه كمتر آنان مي شود يك سري محدوديت هايي در بهره گيري از نظر مشورتي زنان لحاظ شده است . لذا در حديثي كه از علي ( ع ) نقل شده است آمده است ( ( اياك و مشاوره النسا فان رايهن الي افن وعزمهن الي وهن ؛ از رايزني با زنان بپرهيز، زيرا راي آنان سست بوده ، درتصميم گيري ناتوانند ) ) ، ( نهج البلاغه ، نامه 31 ) . و لكن هر دو مساله با رفع عوامل آن قابل جبران است لذا در حديث ديگري كه علامه مجلسي از علي ( ع ) نقل مي كندآمده است : ( ( اياك و مشاوره النسا؛ از مشورت با زنان بپرهيزيد ) ) اما بلافاصله زناني كه كمال عقلشان آزموده و اثبات شده است استثنا مي شود ( ( الا من جربت بكمال عقل ) ) ، ( علامه مجلسي ، بحارالانوار، ج 103؛ طهران : المكتبه الاسلاميه ، 1389ه.ق ، ص 253 ) . اين به لحاظ نوع زنان است و الا چه بسيار مرداني نيز باشند كه احساساتي يا كم تجربه باشند، مشورت با آنان نيز نافع نيست و چه بسا زيان بارباشد .بر اساس حديث مذكور نيز امام علي ( ع ) كمال عقل و آگاهي را در مشورت شونده شرط مي داند و زن بودن را مانع جواز مشورت نمي شمارد .از طرف ديگر دربرخي امور كه تخصصي و آشنايي زنان بيشتر است سفارش شده است كه با زنان مشورت كنيد مثل آن حديثي كه رسول اكرم ( ص ) مي فرمايد : ( ( ايتمروا النسا في بناتهن ؛ در امور مربوط به دخترانتان با زنان خود مشورت كنيد ) ) ، ( نهج الفصاحه ( مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ( ص ) ) ، مترجم : ابوالقاسم پاينده ، تهران : سازمان چاپ و انتشارات جاويدان ، چاپ نهم ، 1354، ص 2، ح 7 ) . بالاتر آنكه درقرآن كريم خداوند متعال در برخي مسايل خانوادگي دستور به رايزني زن و مرد وتبادل افكار آنان داده است ( ( فان اراد فصالا عن تراض و تشاور فلا جناح عليهما؛ اگرپدر و مادر بخواهند با رضايت و مشورت يكديگر فرزندشان را زودتر از دو سال ازشير بازگيرند مرتكب گناهي نشده اند ) ) ، ( سوره بقره ، آيه 233 ) . مقصود از تشاور،همدلي و هم رايي و مشاوره ميان زن و مرد است ، و چون مادر چيزهايي از تربيت فرزند مي داند كه پدر نمي داند، پس اگر هم فكري و رايزني نكنند به زيان فرزندمي انجامد، ( ر.ك : رجب نژاد، محمدرضا؛ خرد زيبا ( بررسي شبهه نقصان عقل ) تهران : انتشارات عابد، بهار 80، ص 91 ) . در سوره طلاق نيز درباره هم فكري وهمكاري زن و مرد اشاره شده است ، ( سوره طلاق ، آيه 6 ) . همان طور كه مرحوم علامه جعفري فرمودند، نظام خانواده در اسلام نظام شورايي با سرپرستي وماموريت اجرايي مرد است ، ( علامه جعفري ، زن از ديدگاه امام علي ( ع ) ، تنظيم وتلخيص ، محمدرضا جوادي ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، 1378، ص 51 ) . وروايات نقل شده از علي ( ع ) يا ساير روايات اثبات مي كند كه مقصود از ( ( بر حذربودن از زنان خوب ) ) يا ( ( برحذر داشتن از مشورت با زنان ) ) دقت در گفتار وانديشه هاي زنان معمولي است و يا زنان هوسباز و كم خرد و تبه كار و تهي مغزي كه دل به زخارف فريبنده دنيا بسته و چشم از حقايق برتر فرو بسته اند .اما زناني كه از زرو زيور دنيا اعراض كرده و به تعقل پرداخته اند، مانند مردان شايسته مورد مشورت هستند و به تعبير علامه جعفري رواياتي نظير ( ( اياك و مشاوره النسا الا من جربت بكمال عقل ) ) مويد نظريه ( ( درون شورايي و برون سرپرستي مرد ) ) در نظام خانوادگي از ديدگاه اسلام است ، ( همان ، ص 104 ) . و روايات نقل شده از رسول اكرم ( ص ) دراين زمينه ، بر فرض صحت سند روايت ، اشاره به نكات فوق الذكر است و نه مطلق منع از مشورت با زنان يا مخالفت با نظر آنان پس از مشورت با آنان . لذا روايات مذكور هرگز قابل تعميم به همه بانوان نيست . اين قيود با توجه به ساير روايات وايات و نيز سيره عملي پيامبر اكرم و ايمه اطهار ( ع ) به دست مي آيد چه اينكه ، اين بزرگواران در مشاوره خود، زنان را نيز شركت مي دادند، ( رجب نژاد، پيشين ، ص 93 ) . براي آگاهي بيشتر به كتاب زن از ديدگاه امام علي ( ع ) ، اثر علامه جعفري و نيزخرد زيبا تاليف آقاي محمدرضا رجب نژاد، مراجعه شود .;
کد سوال : 14161
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چگونه ميشود بين روايات وارده راجع به مودت اهل بيت و دوستي با دوستانشان و دشمني بادشمنانشان ، وسيله وحدت و برابري بين شيعه و سني جمع كرد؟
پاسخ : مساله دوستي با دوستان اهل بيت ( ع ) و دشمني با دشمنان آنان منافاتي با وحدت اسلامي بين شيعه و سني ندارد؛ زيرا چنان نيست كه اهل تسنن از دشمنان اهل بيت ( ع ) باشند× بلكه بسياري از آنان به حكم آيه شريفه ( ( قل لااسيلكم عليه اجرا الاالموده في القربي - شوري 23 ) ) دوستي و مودت اهل بيت ( ع ) را واجب مي شمارند .بنابراين دستور فوق تنها شامل كساني مي شودكه با اهل بيت ( ع ) از سرناسازگاري در آمده و با آنان به مقابله برخاستند؛ مانند حاكمان ستمگر و ياوران آنها .افزون بر آن سر منع دوستي با دشمنان اهل بيت قرارگرفتن در خط و جريان انحرافي آنهاست . از اين رو پيوندهايي كه در اين راستا قرار نگيرد چندان اشكالي ندارد .البته اين نكته نيز لازم به تذكر است كه دوستي با خاندان عصمت و طهارت مراتبي دارد وليكن از امتيازات شيعه آن است كه با تمام ابعاد به اين دستور الهي جامه عمل پوشانده است . بنابراين اگر دوست شما از كساني نباشد كه نسبت به ايمه اطهار ( ع ) اظهار عداوت كند دوستي با او اشكالي ندارد .;
کد سوال : 14162
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : براي مبارزه با بي عدالتي موجود در جامعه ، چه اقداماتي بايد صورت بگيرد؟
پاسخ : متاسفانه عليرغم اهتمام فراوان دين مقدس اسلام و بزرگان الهي بر رعايت عدالت اجتماعي در تمامي عرصه هاي جامعه ، و تاكيدات فراوان امام راحل ( ره ) ومقام معظم رهبري در اين خصوص ، هنوز در جامعه اسلامي ما شاهد وجود برخي از بي عدالتي ها مي باشيم كه به هيچ وجه زيبنده حكومت و جامعه اسلامي نبوده ، ونظام اسلامي موظف به مبارزه و محو تمامي اشكال بي عدالتي در جامعه مي باشدبر اين اساس راهكارهاي اقدامات مبارزه اصولي با بي عدالتي هاي موجود درجامعه را مي توان در موارد ذيل بصورت مختص بيان نمود : الف - توجه جدي به رعايت عدالت اجتماعي در برنامه ريزيهاي توسعه و سازندگي كشور : پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازي كشور مدل براي توسعه اقتصادي و اجتماعي درپيش گرفته شد كه اين مدل موجب بروز تضادهاي ارزشي و فاصله گرفتن جامعه ازشاخصهاي مطلوب گرديد .به گونه اي كه توسعه نتايج عكس خود را ظاهر ساخت و فاصله ها را تشديد نمود .اين عامل در برخي از تحليلها و تحقيقات به عمل آمده ،عامل اصلي افول ارزشها و ايجاد نابرابري در جامعه دانسته شده است . حضرت آيت الله خامنه اي ضمن انتقاد از اين روند، مي فرمايند : ( ( در اين مرحله از انقلاب ،هدف عمده عبارت است از ساختن كشور نمونه كه در آن ، رفاه مادي هم راه باعدالت اجتماعي و توام با روحيه و آرمان انقلابي ، با برخورداري از ارزش هاي اخلاقي اسلام ، تامين شود .هر يك از اين چهار ركن اصلي ضعيف يا مورد غفلت باشد، بقاي انقلاب و عبور از مراحل گوناگون آن ممكن نخواهد شد ) ) ، ( حديث ولايت ، ج 1، ص 286 و 287 ) . و در جاي ديگر مي فرمايند : ( ( در نظام جمهوري اسلامي ايران اساس همه فعاليت ها بايد مبتني بر عدالت باشد زيرا قسط و عدل ازهمه آرمان ها و اهداف نظام اسلامي والاتر و بارزتر است و بر اين اساس رونق وشكوفايي اقتصادي هنگامي خوب و ارزشمند است كه جهت آن مبتني بر اقامه قسط و عدل در جامعه باشد .رشد اقتصادي در جامعه ما هدف اصلي هم نيست ،بلكه رشد اقتصادي جزيي از هدف ماست و جز ديگر عبارت از عدالت است ... هربرنامه اقتصادي آن وقتي معتبر است كه يا خودش به تنهايي ، يا در مجموع برنامه هاما را به هدف عدالت نزديك كند، و الا اگر ما را از عدالت اجتماعي دور كند، فرض بر اين كه به رشد اقتصادي منتهي بشود كافي نيست ) ) ، ( روزنامه رسالت ،9/3/1372 ) . ب - برخورد فيزيكي ، مصادره و بازپس گيري اموال غاصبان وصاحبان ثروتهاي نامشروع و بادآورده : امام علي ( ع ) دو اقدام مهم و انقلابي راسرلوحه اقدامات حكومت عدل خويش قرار دادند : 1- مصادره و باز پس گيري اموال غاصبان 2- احيا سنت برابري و مساوات در بهره مندي از بيت المال . حضرت آيت الله خامنه اي در اين زمينه مي فرمايند : ( ( ... با قوانين لازم و تامين امنيت قضايي در كشور بساط تجاوز و تعدي به حقوق مظلومان و دست اندازي به حيطه مشروعزندگي مردم ، جمع شود ...) ) ، ( حديث ولايت ، ج 1، ص 287 ) . و در فرمان مبارزه بافساد كه در يازدهم ارديبهشت ماه 1380 خطاب به سران سه قوه صادر فرمودند براين امر مهم تاكيد نمودند كه خود بيانگر، عزم ، همدلي و همكاري قواي سه گانه بابرنامه ريزي هاي دقيق و حساب شده براي ريشه كن كردن فساد و تحقق عدالت اجتماعي مي باشد .ج - پيشگيري از پيدايش ثروتها و ثروتمندان نامشروع جديد : يكي ديگر از راههاي مبارزه با وجود بي عدالتي در جامعه ، جلوگيري از روي آوردن و دلباختگي واليان و كاپردازان حكومتي به اندوختن ثروت و افزودن بر حجم دارايي خويش است در اين راستا اهم اقدامات پيشگيرانه عبارتند از : 1- اسوه ونمونه بودن مسوولان حكومت براي ديگر كارگزاران : امام علي ( ع ) مي فرمايند : ( ( ان الله تعالي فرض علي ايمه العدل ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس ، كيلا يتبيغ بالفقيرفقره ؛ خداوند بر امامان عدل فرض و واجب فرموده ، خود را با اقشار ناتوان ومحروم جامعه اندازه گيري كنند و زندگي خود را با آنان برابر نهند .تا تنگدستي فقير،او را به هيجان نياورد و موجب هلاكت و نابودي او نگردد ) ) ، ( نهج البلاغه ، خطبه 209، ص 325 ) 2- زير نظر گرفتن رفتار اقتصادي نزديكان : حضرت علي ( ع ) درفرازي از عهدنامه مالك اشتر، در اين زمينه مي فرمايند ( ( والي را نزديكان وخويشاونداني است كه خوي برتري طلبي و گردن فرازي دارند و در داد و ستد، كمترحاضر به رعايت انصافند، وظيفه تو، آن است كه ريشه ستم چنين افرادي را قطع نمايي ) ) ، ( نهج البلاغه ، نامه 53، ص 441 ) . 3- بازرسي ، نظارت ، حراست و مراقبت دولتي و نظارت بر دارايي كارگزاران : حضرت آيت الله خامنه اي در اين زمينه مي فرمايند : ( ( بايد در گزينش كارمندان دولت دقت لازم صورت گيرد و به دنبال گزينش خوبان ، نظارت بر كار آنان نيز ضروري است ، چون مقام و قدرت ، غالبا"اخلاق و رفتار مسوولان را تغيير مي دهد، بنابراين اگر بعد از گزينش حتي افراد پارساو كاردان ، از بالا بر عمل كرد آنان نظارت دقيقي نشود، ممكن است به تدريج تغييررويه داده و به سبب سستي در انجام وظيفه موجب بي اعتمادي ملت نسبت به دستگاه حكومت اسلامي شوند ...) ) ، ( فجر انقلاب در بهار قرآن ، ص 203 و 205 ) . د- بالا بردن ميزان آگاهي مردم : با بالا رفتن ميزان آگاهي مردم ، درك آنها از حقوقشان افزايش مي يابد و بي عدالتي را نمي پذيرند و به انحا مختلف براي دستيابي به حقوقشان مي كوشند از اين طريق قشر متوسط گسترش و نقش آنها درتصميمگيريهاي سياسي افزايش مي يابد .ه - توجه جدي به گسترش و تثبيت ارزشهاي اسلامي در جامعه : زيرا وجود ارزشهاي اسلامي مانند ايمان ، تقوا، تعهدو ...موجب ايجاد و اجراي عدالت در سطح جامعه مي شود قرآن كريم مي فرمايد ( ( اعدلوا هو اقرب للتقوي ) ) ، ( مايده / 8 ) امام علي ( ع ) نيز مي فرمايد : ( ( قد الزم نفسه العدل فكان اول عدله نفي الهوي عن نفسه ؛ هر كه مي خواهد به حليه عدل و دادآراسته شود مي بايست هوا و هوسهاي گوناگون را از خود دور كند ) ) ، ( نهج البلاغه ،خطبه 87 ) . لذا براي مبارزه با بي عدالتي در جامعه ، تحقق باوري عميق ، دروني ريشه دارد، عقلاي و مبتني بر نظام ارزشي اسلام در مديران جامعه - به معني كساني كه در دستگاههاي رسمي تقنيني ، اجرايي ، قضايي ، نظامي ، و انتظامي ، آموزشي ،فرهنگي و تبليغي و نيز دستگاهها و نهادهاي غير رسمي ولي موثر جامعه نقش تعيين كننده ، ايفا مي كنند، لازم و ضروري مي باشد و بايد اين نظام ارزشي در 1-رفتار حقيقي و حقوقي مديران ، 2- ساختار كلان كشور 3- برنامه هاي اجرايي ، تبلورو تجلي يابد .و - فراهم نمودن امكانات و شرايط و فرصتهاي مساوي براي همه افراد جامعه از لحاظ تحصيلات ، اشتغال ، مسكن ؛ رفاه و ...كه در اصول متعددي ازقانون اساسي ج . ا .ا .متبلور مي باشد .براي آگاهي بيشتر ر.ك : فصلنامه حكومت اسلامي ، شماره 17، ص 48 فصلنامه حكومت اسلامي ، شماره 18، ص 26 و ص 56 محمدنقي نظرپور، ارزشها و توسعه ، ص 196 علي ذو علم ، انقلاب و ارزشها،ص 256 و ص 264 دكتر فرامرز رفيع پور، آناتومي جامعه ، ص 480 ;
کد سوال : 14163
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : دليل بي حجابي در جامعه اسلامي ايران چيست و براي مقابله باآن چه كار بايدكرد؟
پاسخ : عوامل بدحجابي در جامعه به دو دسته تقسيم مي شود : الف ) عوامل دروني : منظور از عوامل دروني ، مجموعه مولفه هايي است كه به وجود آوردن اين پديده دخالت داشته وناشي از عملكرد افراد يك جامعه و سيستم سياسي ، اجتماعي و فرهنگي حاكم برآن است . مهم ترين آنها عبارت است از : 1 .از نظر انسان شناختي و روان شناختي انسان موجودي است كه داراي قدرت اختيار مي باشد، يعني ، هم توانايي انتخاب راه درست و طي كردن مراتب كمال انساني را دارد و هم توانايي پيروي از اميال وهواهاي نفساني و طي كردن مدارج انحطاط و سقوط را .قرآن مي فرمايد : ( ( انا هديناه السبيل اما شاكرا" و اما كفورا ) ) ، ( انسان ، آيه 3 ) . بر اين اساس در جامعه اي مانندجامعه اسلامي ما - كه بسياري از احكام ، ارزش ها و معارف اسلامي براي اداره جامعه تبيين شده و جاي هيچ گونه عذر و بهانه اي نيست - بعضي از احكام الهي ( مانند حجاب ) از سوي برخي افراد ناديده گرفته مي شود، به اين اصل و عنصرروان شناختي باز مي گردد .به عبارت ديگر يكي از مهم ترين عوامل بدحجابي درجامعه ، پيروي از هواهاي نفساني است كه خود ناشي از ضعف ايمان و تقوا، تزلزل شخصيت است و ...مي باشد و در مظاهري از قبيل تجمل گرايي ، خودنمايي درمقابل بيگانگان و ...نمود پيدا مي كند .يكي از راه هاي اصلاح جامعه از اين معضل ،مقابله با عوامل روان شناختي آن و تقويت ايمان و تقواي افراد جامعه و تقويت انگيزه ، عزم و اراده آنان در اجراي احكام الهي و موازين و مقررات اسلامي در سطحجامعه مي باشد .قرآن كريم مي فرمايد : ( ( ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا مابانفسهم... ؛ خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد، مگر آن كه آنان آنچه رادر خودشان است تغيير دهند ) ) ، ( رعد، آيه 11 ) . 2 .ريشه هاي تاريخي اين مساله كه به اقدامات رژيم پهلوي براي گسترش فرهنگ برهنگي ، بي بند و باري و كشف حجاب بر مي گردد، كه توانست بخشي از جامعه ما را دچار اين انحراف كند وبي حجابي را در خانواده ها به صورت يك هنجار و ارزش درآورد .روند گسترش اين معضل ، هر چند با وقوع انقلاب اسلامي و فضاي ناشي از دوران دفاع مقدس ، تا حدزيادي كنترل شد؛ ولي به دلايل متعددي ، رگه ها و ريشه هاي خود را همچنان حفظنمود و بعد از تغيير محيط ارزشي جامعه و فاصله گرفتن از فضاي معنوي حاصل ازانقلاب و دفاع مقدس ، دوباره مجال ظهور و بروز پيدا كرد .3 .كوتاهي و بي توجهي برخي از مسوولان فرهنگي كشور در تثبيت ارزش ها و احكام اسلامي و تعميق بخشيدن به آن ، از وسايل ديگر گسترش بدحجابي است . گفتني است كه به علت وجود مشكلات ناشي از تثبيت انقلاب اسلامي ، جنگ تحميلي ، فشارهاي خارجي محاصره هاي گوناگون اقتصادي ، سياسي و ...باعث شد كه بيشترين وقت و انرژي مسوولان و دستگاه هاي دولتي به اين امور صرف شود و توجه چنداني به مسايل فرهنگي جامعه و اجراي راه كارها و برنامه هايي در جهت تثبيت و تعميق ارزش ها واحكام اسلامي مبذول نگردد .4 .بعضي از اقدامات انجام گرفته بعد از سال 1368 ( از قبيل سياست هاي پولي و ارزي و ...) كه به منظور تسريع در روند توسعه و رشداقتصادي ، صنعت و ...انجام گرفت ، ناخواسته موجب تغيير ارزش هاي جامعه ، به سوي هنجارهاي مادي ، مدرك گرايي ، تجمل پرستي و ...گرديد .5 .عملكرد منفي ونامطلوب برخي از دستگاه هاي فرهنگي ( از جمله وزارت ارشاد و مطبوعات وابسته در سال هاي اخير ) و ميدان دادن به افراد و عناصري كه هيچ اعتقادي به نظام اسلامي ندارند و با استفاد از تسهيلات مادي و معنوي وزارت ارشاد و فضاي باز وبدون نظارت جامعه ، موجبات نشر و ترويج فرهنگ فاسد منحط دوران پهلوي وارزشهاي حاكم بر جوامع غرب را فراهم و اوضاع فرهنگي كشور را به شدت مسموم و آلوده نمودند به گونه اي كه مقام معظم رهبري هشدارهاي شديد به مسيولين فرهنگي داده ، نارضايتي خود را از عملكرد وزارت ارشاد اعلام نمودند كه در نهايت منجر به استعفاي وزير ارشاد گرديد .6 .برخي از افراط و تفريطهايي كه در سالهاي اوليه انقلاب و بعد از آن در مبارزه با بي حجابي و بد حجابي شد از قبيل استفاده روشهاي خشونت آميز و فيزيكي و ...باعث بوجود آمدن تنفر و انزجار و بدبيني به اين حكم الهي گرديد .7 .اجرا نشدن فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر يانظارت ملي به صورت فراگير و گسترده و نظام مند از طرف احاد جامعه ، كه درروايات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه از فساد، نا امني و ...شمرده شده است . ب ) عوامل بيروني : مهمترين عامل بيروني تهاجم فرهنگي گسترده و همه جانبه غرب به ارزش هاي اسلامي و ملي ما، براي بي هويت نمودن نسل جوان ،تضعيف باورهاي عقيدتي در مردم و در نهايت شكست نظام اسلامي در ايران بااستفاده از پيشرفته ترين وسايل تكنولوژي - اعم از نرم افزاري و سخت افزاري ،عناصر وابسته داخل در عرصه هاي فرهنگي و اقتصادي و ...در جهت حاكم نمودن فرهنگ و ارزش ها و مظاهر تمدن غرب . مجموعه عوامل فوق سبب گرديده كه متاسفانه عليرغم گذشت بيش از دو دهه از انقلاب اسلامي ، معضل بد حجابي درجامعه اسلامي ما وجود داشته باشد .اما در مورد راه هاي برخورد و مقابله با اين پديده زشت دو راهكار قابل پيش بيني مي باشد : 1 .راهكارهاي فيزيكي و برخورد ازموضع قدرت با متخلفين البته اين برخورد بايد حساب شده و هنجارمند باشد .2.كار بنيادي فرهنگي . مسلما" برخورد با اين پديده به صورت فيزيكي و از طريق دستگاههاي دولتي ، بسيار دشوار و تا حدي ناممكن است . زيرا اگر ما در مسيله لباس و پوشش اسلامي صرفا" بخواهيم از طريق زور وارد شويم ، استدلال و منطق نداشته باشيم و نتوانيم حقانيت و لزوم پوشش اسلامي ، آثار مثبت و فوايد و بركات اجراي اين فريضه الهي در ابعاد مختلف زندگي شخصي و اجتماعي افراد و فلسفه حجاب و ...را با كار فرهنگي مستمر عميق و ريشه اي با استفاده از دستگاههاي فرهنگي و رسانه هاي جمعي و مطبوعات و ...به زيباترين و بهترين صورت ، ارايه دليل و برهان ، ثابت كنيم ، متاسفانه بايد منتظر رواج و گسترش بدحجابي و رواج ارزشهاي غربي به صورت گسترده در جامعه اسلاميمان باشيم . عامل مهم ديگري كه مي تواند ما را در مقابله با اين معضل اجتماعي ياري نمايد اهتمام جدي جامعه به انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر است . بديهي است اگر جامعه در اين زمينه به صورت جدي وارد عمل شود و اين فريضه الهي را منطبق با شرايط ومراتبي كه در شرع مقدس معين گرديده ، عملي سازد دستگاههاي فرهنگي نيز بهترمي توانند در حل اين معضل اجتماعي اقدام نمايند .براي آگاهي بيشتر ر.ك : 1-حداد عادل ، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي 2 .فرامرز رفيع پور، توسعه و تضاد3 .علي ذوعلم ، انقلاب و ارزشها 4 .شهيد مطهري ، مساله حجاب . ;
کد سوال : 14164
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : علل بي رغبتي جوانان به اسلام و مسايل معنوي چيست ؟
پاسخ : اين كه جوانان كشور به اسلام ، مسايل معنوي بي رغيت شده اند، تعبيري درست و مطابق با واقع نيست و بحمداله جوانان زيادي درمحيطهاي علمي و دانشگاهي و ...عملا" به اسلام و ظواهر دين پايبند هستند و آمارو ارقام نيز اين موضوع را تاييد مي كند .از طرفي مايه هاي تشكيل دهنده هويت فرهنگي جامعه اسلامي ما، از استحكام و توانايي زيادي برخوردار است و جوانان كشور در برابر آسيب ها و خطرات فراوان در طول تاريخ - حداقل در طول بيست وچند سال گذشته - مقاومت كرده اند و هر موقع به فداكاري ، ايثار و حضور آنان نيازبوده ، از ارزش هاي ديني و اخلاقي دفاع كرده اند .ليكن بايد توجه داشت كه همواره آفاتي جوانان ما را تهديد مي كند و گاهي انسان به سبب اختياري كه دارد، تحت تاثير عوامل شيطاني مختلف ، گاهي به اين سو و آن سو كشيده مي شود وشيطان هاي ظاهري و باطني نيز هميشه و در طول تاريخ ، به دنبال به انحراف كشاندن اهل ايمان بوده اند؛ ولي در عين حال مي توان به بعضي عواملي كه باعث كم رنگ شدن و كم رغبتي برخي از جوانان به مسايل معنوي و ارزشي شده ، اشاره كرد .1- گسترش تهاجم فرهنگي بيگانه ، 2- فعاليت چشمگير عناصر وابسته به بيگانه و فرهنگ غيرخودي در عرصه مطبوعات كشور، 3- دوري نسل سوم ازتاريخ و پيشينه انقلاب و ارزش ها و اهدافي كه انقلاب را پديد آورد، 4- تلاقي بافرهنگ بيگانه در پرتو توسعه و تاثيرگذاري آن بر عناصر داخلي ، 5- جدي نگرفتن خطر تهاجم فرهنگي و عدم جديت كافي در حفظ فرهنگ ناب اسلام محمدي ازسوي برخي از عناصر داخلي ، حتي در سطح برخي از مسووليت هاي اجرايي وفرهنگي كشور .;
کد سوال : 14165
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : استعمال طبل و سنج در عزاداري چه حكمي دارد؟
پاسخ : استعمال آلات مشتركه مانند طبق وسنج در مراسم عزاداري به نحو غيرلهوي اشكال ندارد، ( اجوبه الاستفتاآت ،ج 2، مساله 373 ) . ;