• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 14125
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : زن بايد چگونه در جامعه باشد تا بتواند به كمال مطلوب انسانيت خود برسدحجاب او چگونه و تا چه حد بايد باشد؟
پاسخ : براي روشن شدن مطلب مقدمه اي لازم است و آن اين كه ، دين اسلام براي ترقي و پيشرفت و ازادي زن گام هاي بلندي برداشته است و به منظور تامين حقوق او قوانين و احكام دستوري تشريع نموده است . ليكن اين مطلب قابل بحث است كه آيا صلاح ومصلحت زن در مورد معاشرت و رفت و آمدهاي اجتماعي چيست . آياصلاح زنان در اين است كه يعنا" مانند مردها در مجامع و محافل عملي شركت كنند و با بيگانگان خلطه و آميزش داشته باشند، آيا به صلاح زنان است كه خودشان در معرض چشم چراني بيگانگان قرار دهند و براي آنان امكان تمتع و لذت بصري فراهم آورند .آيا حريم و مرزي براي زنان در مقابل مردان بيگانه نيست مي توانيد امتزاج و اختلاط كامل داشته باشند .يا اين كه صلاح جامعه و كمال زنان در اين است كه پوشيده و ساده از خانه خارج شوند و زينت هايشان را براي مردان اجنبي ظاهر نسازند نه خودشان به بيگانگان نظر كنند ( يعني خيره شوند ) و نه اجازه دهند بيگانگان به آنان نگاه كنند و اين نمي شود مگر اين كه زن حجاب داشته باشد، در اين صورت است كه مي تواند موقعيت و ارزش خودش را در دل مرد نگهدارد و منافع عمومي جامعه زنان را حفظ كند و به نفع اجتماع قدم بردارد و چون اسلام زن را يكي از اعضا مهم اجتماع مي داند و چگونگي سلوك و رفتار او را در جامعه موثرمي داند، لذا اين وظيفه بزرگ ( حفظ حريم ) را از او خواستار شده كه به وسيله پوشش خودش از عوامل انحراف و فساد جلوگيري كند و براي ترقي وپيشرفت جامعه و كمك به بهداشت رواني فداكاري نمايد .پس بر زن لازم است براي رسيدن به كمال مطلوب انساني ، ضمن رعايت حدود تعيين شده از طرف شرع مقدم اسلام [ حجاب و پوشش ظاهري اندام و بدن غير از وجه و كفين ] به حجاب و فاصله معنوي هم دقت نماييد، مثلا" در حرف زدن ها وخنده ها، در آمد و شدهاي اجتماعي ، حتي در تن صداها هم رعايت اخلاق نمايد .حجاب دو فلسفه اساسي دارد كه با يكديگر ارتباط تام دارند : 1 ) مصونيت زن در برابر طمع ورزي هاي هوس بازان . 2 ) پيشگيري از تحريكات شهواني خارج از ضوابط و هنجارهاي الهي و تامين سلامت و بهداشت معنوي جامعه . حجاب با چنين نقش و كاركرد مهم و اساسي پيامي قاطع وكوبنده با خود دارد، و آن اين است كه در برابر همه مردان اجنبي نوعي هشدار و اعلام ( ( دور باش ! ) ) مي دهد، اكنون بايد ديد چه عواملي در رساندن اين پيام و اثرگذاري آن موثر است : 1 ) حدود و ميزان پوشش : بدون شك هراندازه بدن زن پوشيده تر باشد نقش نيرومندتري در دورسازي ديگران نظاره گر اين مي كند .اگر نگاه هاي آلوده را همچنان كه در روايات آمده است تيرهاي زهرآلود شيطان بدانيم ، پوشش زن همانند قوسي است كه تير از آن كمانه مي كند و منحرف مي شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مي ماند .برعكس هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد تيرهاي شيطاني را بيشتر متوجه خودساخته و از آن آسيب خواهد ديد .و از همين روست كه چادر را حجاب برترشناخته اند، زيرا با وجود شرايط ديگر بيشترين پوشش و مطمين ترين مصونيت را فراچنگ مي آورد .بنابراين حجاب منحصر به چادر نيست ومانتوي كامل نيز مي تواند حجاب زن را تامين كند، ليكن چادر حجاب برتراست . 2 ) كيفيت پوشش : ميزان ضخامت و حتي كيفيت دوخت لباس خودبخش مهمي از حجاب را تشكيل مي دهد بدون شك لباس هاي نازك و تنگ و بدن نما فرودگاه پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم هاي هرزه و آلوده و به فساد كشاننده جامعه است . در مقابل لباس هاي غيربدن نما، ديده ها را از خود دور مي سازد، و سلامت معنوي نفوس را تامين مي كند .3 ) رنگ ها : ترديدي نيست كه برخي از رنگ ها ديده ها را خيره مي سازد، و پاره اي ديگر نگاه ها را از خود مي راند و دور مي سازد .در عين حال علماي دين نسبت به خصوص رنگ ها تاكيد چنداني نكرده ولي بر اين مساله پاي مي فشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه و عواقب سو ناشي از آن باشد .از اين رو است كه در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل خود لباس مشكي را براي حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و پذيرش پيامبر ( ص ) و امامان ( ع ) قرار گرفت ، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت ومصونيت بيشتري مي كردند، ( ر.ك : حجاب در اديان الهي ، محمدي آشناني ). ;
کد سوال : 14126
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا علم تعبير خواب ، وجود دارد؟ چگونه مي توان آن را به دست آورد؟
پاسخ : علم تعبيرخواب چنان كه درروايتي از حضرت رضا ( ع ) نقل شده است يك جز از هفتاد جز نبوت است. بنابراين علمي نيست كه با درس خواندن نصيب انسان شود، بلكه نياز به تصفيه باطن با عبادت و تهذيب اخلاق دارد .لذا كسان كمي بوده اند كه از اين علم بهره ً كافي داشته باشند .هر خوابي هم قابل اطمينان نيست و تعبيرندارد .مساله تعبير خواب در دستور كار اين واحد نيست در عين حال دربرخي موارد كساني كه خواب هاي خود را به اين واحد ارسال داشته اند نزدبرخي از معبرين برده و پاسخش را ارسال داشته ايم . ليكن اشكالي كه در اين زمينه وجود دارد آن است كه برخي از معبرين معتبر به خواب هاي مكتوب پاسخ نمي گويند.;
کد سوال : 14127
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا از آموزه هاي ثابت قرآن در دروس دانشگاهي و عرصه هاي علمي استفاده نمي كنيم ؟
پاسخ : اسلام با ظهور خود فرهنگ نويني را به بشريت ارزاني داشت و با طرح مفاهيم جديد، بينش انسان ها را دگرگون ساخت ، اين مفاهيم كه از مجراي وحي و سنت رسول خدا ( ص ) كه ترجمان حقيقي وحي بود، نازل شد و با عمل و رفتار مومنان در شبه جزيره عربستان بسط يافت ، بنيان هاي تكوين يك امت واحد جهاني را فراهم آورد .قرآن شريف ، سفارش هاي مكرري نسبت به انديشيدن و تميز درست از نادرست دارد و اين سفارش ها كاملا" منطقي است . اين كتاب عظيم چنان كه عقل راراهنماي انسان ميداند، از فرد بشر مي خواهد تا حكمت و رشد خود راگسترش دهد [ در اين باب نگا : تفكر از ديدگاه اسلام عباس محمود عقاد،ترجمه محمدرضا عطايي ، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي ،مشهد، چاپ اول 1371 ش ، صص 26 - 9 ] . همچنين در اين كتاب بي نظيرآموزه هايي وجود دارد كه سمت و سوي حركت آدمي را به كلي دگرگون ساخته است . آموزه هايي در باب اخلاق ، خداشناسي ، انسان شناسي ،جهان شناسي ، تاريخ و ...حضرت رسول ( ص ) با سيره عملي و گفتار زباني وبعد از او ايمه ( ع ) كوشش كردند تا اين آموزه ها را به طور صحيح و درست براي ما تفسير نمايند، هر چند به دلايلي نشد آنچه را كه حق اين كتاب بود به بشريت ارزاني دارند .اما بايد به اين نكته توجه داشت كه هدف اصلي و اولي قرآن شريف كدام يك از اين آموزه ها بوده است ، آيا علاوه بر طرح مسايلي چون خداشناسي ، انسان شناسي ، راهنماشناسي و اخلاق ، مواردي چون جهان شناسي به معني شناخت جهان و طبيعت مانند فيزيك ، گياه شناسي ،زمين شناسي ، ستاره شناسي و در يك كلام دانش تجربي نيز مد نظر وحي بوده است تا ما انتظار داشته باشيم كه چنين قضايايي نيز در قرآن طرح شده باشد؟! به نظر مي رسد قرآن كتاب انسان سازي است تاآنچه را كه بشر در راه تكامل حقيقي يعني تقرب به خداي متعال نياز دارد به او بياموزد .بر اين اساس آموزه هايي كه در ارتباط مستقيم با اين مساله بوده اند مورد اهتمام آيات قرآن اند؛ يعني در باب خداشناسي ، انسان شناسي ، معادشناسي ،راهنماشناسي ، اخلاق و احكام عبادي . اما در باب جهان ، طبيعت و مسايل فيزيكي و جسماني بدن ، قرآن به طور استطرادي و تطفلي بحث كرده است وشايد هيچ آيه اي را نيابيم كه مستقلا" و مستقيما" به ذكر آفرينش جهان وكيفيت وجود آسمان ها و زمين پرداخته باشد .در برخي موارد، گفت و گو ازآفرينش جهان و انواع آفريده ها براي آگاهانيدن انسان و رهنموني اوست به عظمت الهي و سترگي حكمت هايي كه خدا در آفرينش به كار برده است . درپاره اي مواضع نعمت هاي خدا در آسمان و زمين به تفصيل يادآوري شده است تا انگيزه اي باشد براي شكر و حق شناسي ، و در همه جا ممكن است اين هدف مد نظر باشد كه انسان با نگرش به عالم از آن جهت كه آفريده خداو در چنبره تدبير اوست ، معرفت فطري و شناخت حضوري خود راشكوفايي دهد و شدت و نيروي بيشتري بخشد [ معارف قرآن ، محمدتقي مصباح يزدي ، موسسه در راه حق قم ، چاپ اول 1367 ش ، ج 1، صص 226 - 225 ] . با توجه به اين نكته ، در پاسخ به پرسش شما خاطرنشان مي شويم كه اگر مقصود شما از نظريات قرآن در باب آموزه هايي باشد كه هدف اولي و اصلي قرآن است ، بله در اين جهت ما بايد كوشش كنيم تاآموزه هاي قرآني را محور نظريات علمي خود قرار دهيم و از آنها سودجوييم ، به راستي ما در انسان شناسي و اخلاق و حتي مباحث خداشناسي ،راهنماشناسي و معادشناسي هنوز مطالب ناگفته بسياري در قرآن داريم كه بااستخراج و انتظام منطقي آنها مي توانيم مسايل جديدي را در اين ساحت هابه جهان بشريت عرضه كنيم . اما اگر منظور شما آموزه هايي در ساحت دانش تجربي باشد كه هدف اولي و اصلي قرآن نبوده و در اين مورد تنها به ذكركلياتي استطرادي اكتفا شده است ، به نظر ما نبايد تلاش بيهوده اي را آغازكنيم ، چنان كه برخي چون رشيد رضا در تفسير ( ( المنار ) ) و طنطاوي در تفسير ( ( الجواهر في تفسير القرآن ) ) كوشش كردند كه بسياري از مسايل علمي را باآيات قرآن تطبيق دهند .زيرا از آن جا كه اين آيات جنبه استطرادي داشته ، درهيچ زمينه ، هيچ گاه به بحثهاي تفصيلي در اين باب نپرداخته بلكه به همان اندازه كه هدف قرآن در هدايت مردم تامين مي شده بسنده كرده است ، به همين جهت برخلاف بسياري از آيات ديگر، اين آيات غالبا" داراي ابهام هايي است و كمتر مي توانيم نظر قطعي در اين مورد به قرآن نسبت دهيم [ براي آگاهي بيشتر نگا : همان ، صص 232 - 228 ] . در اينجا تذكر چند نكته لازم و ضروري است : 1- هر چند قرآن به دانش تجربي چنان كه توضيحش گذشت نپرداخته است ولي با لحن خاصي انسان را تشويق و ترغيب نموده است كه در اين باب به كند و كاو و جستجو و كشف عالم طبيعت بپردازد [ نگا : اعراف ، آيه 185 ؛ غاشيه ، آيه 20 - 17 ؛ بقره ، آيه 164 و ...] 2-خداوند حجت باطني به عنوان عقل براي انسان قرار داده است تا در پرتو آن بشر خود دست به خلاقيت زده و با استفاده از آن مجهولات جهان طبيعت راكشف نمايد .در حقيقت اين موضوع به انسان واگذار شده است . از اين رو دراين باب بايد از عقول ديگران و تجارب آنها سود جويد .3- علوم اسلامي همچون تفسير، فقه ، اصول ، حديث ، نحو، بلاغت ، تاريخ ، اخلاق ، فلسفه وكلام هر چند در پرتو هدايت هاي رسول خدا ( ص ) و پايه گذاري حضرت علي ( ع ) پديد آمد ولي بسط و تسديد آن توسط انسان صورت گرفت و آدمي با عقل خود آن را توسعه بخشيد .بنابراين علوم غيراسلامي نيز مي تواند باخود آدمي رشد و بالندگي خود را به دست آورد [ در اين باب نگا : ظهورشيعه ، علامه سيد محمد حسين طباطبايي ، انتشارات فقيه ، تهران ، چاپ اول ، 1360 ش ، صص 44 - 33 ] . 4- تطفلي و استطرادي بودن برخي ازآموزه هاي قرآني در باب دانش تجربي به اين معنا نيست كه آنها پندارهاي خيالي اند كه براي ارايه يك پيام ارزشي ساخته و پرداخته شده باشند .حاشاو كلا كه چنين باشد .گزارش هاي وحي از خلقت آسمان و زمين كلام خداوندي است كه بهتر و برتر از همگان به اسرار خلقت و چگونگي آفرينش آگاه است . مقصود آن بود كه قرآن در پي تبيين چنين آموزه هايي نبوده است واز اين رو اين سلسله آيات با ابهام مطرح شده است . در واقع با اين سلسله آيات ، خداوند آدمي را تحريك و تشويق و ترغيب نموده است تا با استمداداز عقل خود به كشف رازهاي مجهول آن نايل آيد .5- ناگفته نماند كه نگاه ديني قرآن به طبيعت و تاريخ از يك امتياز عمده نسبت به نگاه مفسران مادي طبيعت برخوردار است ؛ زيرا قرآن همراه با طرح اين مسايل ، به علت فاعلي و غايي حوادث طبيعي و تاريخي نيز توجه مي دهد و در نتيجه علوم طبيعي و اجتماعي را با دو بال ( ( هو الاول ) ) و ( ( هوالاخر ) ) تا اوج گاه مبدا و معادپرواز مي دهد [ شريعت در آيينه معرفت ، آيت الله عبدالله جوادي آملي ،مركز نشر فرهنگي رجا، تهران ، چاپ اول ، 1372، صص 166 - 164 ] . به هرروي ما بايد در برخي آموزه هاي قرآني كه اهتمام اولي به آن شده است ،نظريات آن را استخراج كرده و به جهانيان عرضه نماييم ولي در بعضي ازدانش ها چون دانش تجربي و تاريخي بايد با استمداد از عقل بشري و تبادل آرا و افكار، از ديدگاه دانشمندان در كشف مجهولات خويش استفاده نماييم. ;
کد سوال : 14128
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا دين اسلام حق است ؟ چه كسي بايد تبليغ كند؟
پاسخ : در مورد حقانيت دين اسلام دلايل بسيار متعددي وجود دارد كه دركتب مربوطه به تفصيل بيان شده است ولي در اينجا بصورت اختصارمي توان بيان داشت كه يكي از راههاي تشخيص حقانيت يك دين مراجعه به محتواي آن دين است از آنجا كه دين اسلام به عنوان كاملترين دين براي رشد و هدايت انسان از سوي خداوند تعيين گرديده ( ( ان الدين عند الله الاسلام ) ) ( آل عمران ، 19 ) بعد از ظهور دين اسلام خداوند همه ً پيروان اديان ديگر را مامور به گرويدن به اين دين كرده است . ( ( و من يبتغ غيرالاسلام دينا" فلن يقبل منه ) ) ( آل عمران ، 85 ) يعني هر كس جز اسلام ديني بجويد ازاو پذيرفته نمي شود و او در آخرت از زيانكاران است همچنين مي فرمايد : ( ( اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا" ) ) ( مايده ، 3 ) و آيات متعدد ديگري كه دال بر حقانيت دين اسلام مي باشند وجود دارند .اما در مورد اينكه رساندن اين حقيقت وظيفه ً چه كساني مي باشد بايد گفت كه در درجه اول اين رسالت بر دوش عالمان دين شناس است . در عين حال در شرايط فعلي يكي از وظايف حكومت اسلامي تبليغ دين مبين اسلام و رساندن پيام حيات بخش الهي به گوش همه ً انسانها با استفاده از نيروهاي انساني آگاه به حقايق اسلام و اعزام آنها براي تبليغ دين به ساير نقاط دنيا با استفاده از امكانات رسانه اي ،مطبوعات ، انتشار كتب مذهبي و ...مي باشد كه هم اكنون جمهوري اسلامي ايران با تاسيس مراكز فرهنگي در نقاط مهم دنيا و با كمك سازمانهايي ازقبيل سازمان ارتباطات اسلامي ، برنامه هاي برون مرزي صدا و سيما و ...اين وظيفه را انجام مي دهد .در كنار اين اقدامات يكي از بهترين راههاي تبليغ عملي براي نشان دادن حقانيت دين اسلام ، پيشرفت فرهنگي ، اقتصادي ،سياسي ، علمي و ...در داخل كشورمان ايران مي باشد تا بتوان آنرا به عنوان الگوي موفق و مناسب كه الهام گرفته از دين مقدس اسلام مي باشد درصحنه ً بين المللي مطرح نمود.;
کد سوال : 14129
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه كنيم تا فريب زر، زور و تزوير را نخوريم ؟
پاسخ : فريب خوردن از زر، زور و تزوير ريشه در حب دنيا دارد .عن ابي عبدالله ( ع ) : ( ( راس كل خطييه حب الدنيا؛ حب دنيا راس هر خطا و اشتباهي مي باشد ) ) ، ( اصول كافي ، ج 2، ص 315، روايت 1، به نقل از سرالاسرا،استاد علي سعادت پرور، ج 1، ص 102 ) . اگر حب دنيا در دل انسان خانه كردهم در مقابل زر، زود تطميع مي گرددو هم در برابر تهديد زور، زود تسليم مي شود و هم در قبال تزوير ديگران زود رنگ مي بازد .آيه شريفه قرآن مي فرمايد : ( ( يا ايها الناس ان وعدالله حق ، فلا تغرنكم الحيوه الدنياولايغرنكم بالله الغرور؛ اي مردم ! وعده خداوند حق است مبادا زندگي دنياشما را بفريبد و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به ( كرم ) خدا مغرورسازد ) ) ، ( فاطر، آيه 5 ) . چرا زندگي دنيا همه را نمي فريبد؟ زيرا زندگي دنيابراي اندكي از مردم حب و علاقه نمي سازد فقط زندگي دنيا كساني رامي فريبد كه حب و علاقه به دنيا دارند از اين رو ريشه همان حب دنيامي باشد .زر، زور، تزوير همه در حيطه دنيا مي باشند، اگر كسي حب دنياداشت فريب هر سه را مي خورد وگرنه سرافراز بيرون مي آيد نقطه مقابل حب دنيا، زهد مي باشد بنابراين زهد و بي رغبتي به دنيا هم انسان را ازفريب و مكر زر نگه مي دارد و هم از فريب زور مصون مي سازد و هم از فريب تزوير سد مي كند .اين نكته دقيق در خور دقت است كه زهد يك صفت نفساني است و اين دل و باطن انسان است كه بايد نسبت به دنيابي اعتنا و بي رغبت گردد نه اين كه زهد معنايش اين باشد كه انسان به كلي دنيا را رها سازد و نه مالي داشته باشد و نه ثروتي بيندوزد و ...بلكه تلاش براي كسب مال حلال به هدف آسايش فرزند و عيال و پويايي جامعه انساني و بالندگي جامعه اسلامي از عبادات بزرگ مي باشد و هيچ منافاتي با زهدندارد .يكي از راه هاي كسب زهد عمل به مقدمه پنجم جواب سوال 5مي باشد .يعني فكر در مرگ به هر اندازه كه اين فكر با دل و جان عجين شودو با اشك چشم قرين گردد بي رغبتي دل به دنيا بيشتر مي گردد اگر اين فكر تشديد يابد بلند بلند براي قبر و قيامت مي گريد و از تهيدستي سراي آخرت در فغان و در غوغاست . چنين انساني كمتر برايش زر، زينت ، زور،هيبت و تزوير مكر و حيلت دارد .عن ابي عبيده قال : قلت لابي جعفر ( ع ) : ( ( حدثني ما انتفع به فقال : يا ابا عبيده اكثر ذكر الموت فانه لم يكثر ذكره انسان الا زهد في الدنيا؛ ابو عبيده مي گويد به امام باقر ( ع ) گفتم : سخني را برايم بفرما تا به وسيله آن بهره برم سپس حضرت فرمود : اي ابوعبيده بسيار ياد مرگ كن زيرا يادآوري مرگ به انسان نمي افزايد مگر زهد در دنيارا ) ) ، ( المحجه البيضا، ملا محسن فيض كاشاني ، ج 8، ص 241 ) . ولي چون اين راه حل در درازمدت به دست مي آيد علاوه بر آن مي توان دست به نقد، قبل هر اقدامي و تصميمي و بعد از هر پيشنهادي عميقا" به فكر و مشورت درجوانب آن پرداخت تا به همان اندازه از فريب زر و زور و تزوير در امان ماند.;
کد سوال : 14130
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : براي برخورداري از فرزند صالح، چه نكاتي را بايد رعايت كرد؟
پاسخ : به منظور برخوردار بودن از فرزندصالح، رعايت نكات زير توصيه مي گردد : 1- اولين قدم و شرط صالح و مصلحبودن والدين است . چرا كه به صورت خواسته يا ناخواسته فرزند از والدين خود تاثير مي پذيرد .2- رعايت آداب اسلامي به هنگام آميزش كه شرح وتوضيح آداب آميزش ر.ك : ازدواج در اسلام ، رشيدپور - آيين همسرداري ،ابراهيم اميني - ازدواج در اسلام ، پاك نژاد 3- رعايت احكام شرعي خوراك و غذاي مصرفي در خانواده از قبل از آميزش همانند رعايت حلال وحرام بودن غذاي مصرفي ، رعايت حقوق مالي ديگران در غذا و استفاده ازمواد مجاز و مشروع .4- رعايت آداب اخلاقي و معاشرت با فرزند در اين مورد ر.ك : كودك ، فلسفي - آيين تربيت ، اميني - آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رضا فرهاديان 5- عدم ابتلا والدين به بيماري هاي ارثي وژنتيكي كه بايد به هنگام انتخاب همسر مد نظر باشد و توجه به نژاد و نسل والدين به خصوص مادر .6- رعايت اصول بهداشتي در دوران بارداري ،شيرخوارگي و طفوليت و ...7- رعايت آداب شيردادن و غذاخوراندن توسط والدين و فرزندان در مقاطع مختلف سني . 8- پرورش روحيه دين باوري و رعايت قوانين تعليم و تعلم و تربيت اخلاقي و ديني درمقاطع مختلف سني ( كه در هر مقطعي قوانين و شكل تعليم و تربيت متفاوت است ) . 9- جلوگيري از بروز آسيب ها و آفت ها و اختلال هاي خانوادگي حتي مشاجرات ابتدايي و ساده . 10- رعايت شرايط انتخاب همسر ايده آل . اين شرايط را مي توان از كتب زير به دست آورد : 1- خانواده متعادل ، شرفي 2- خانواده متعادل ، صافي 3- انتخاب همسر، اميني 4-نظام حيات خانواده ، بهشتي 5- ازدواج آسان ، اشتهاردي 6- ازدواج مكتب انسان سازي ، پاك نژاد ;
کد سوال : 14131
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : راه نجات و سعادت در دنياي امروز، باوجود اين همه احزاب و گروه ها، چيست ؟
پاسخ : نصب العين و چراغ راهتان آن مشعل فروزاني باشد كه شما را به سمت و سوي ارزش هاي اسلامي و باورهاي نوراني و افق هاي معنوي رهنمون گردد هيچگاه حق را با افراد نسنجيد بلكه افراد را با حق بسنجيد صراط مستقيم و حق مبين همان راه انبيا و ايمه اطهار ( ص ) و علماي اسلام و فقهاي كرام و مجتهدين عظام و بنيانگذار اين نظام يعني حضرت امام و خلف صالحش يعني وجود شامخ رهبر خاص و عام مي باشد .راه اينان يعني راه احيا ارزش هاي والاي انساني و فتح قله هاي بالاي روحاني و وصول به زمزم زلال حيات بخش صمداني ، مي باشد به اين عروه الوثقي چنگ زنيد تا از چنگال افراط و تفريط احزاب و گروه ها در امان باشيد اين ميزان را محكم بچسبيد تا خود ناموزون ها را بر زمين نهيد .سخني كه از دهن حزب و گروهي برمي خيزد به خوبي نظاره كنيد كه آيا ارزش هاي اصيل اسلامي را در دل مي زايد يا شقايق حقايق را از جان مي زدايد، آيا راه رابر روندگان طريق يزدان مي گشايد يا بيراهه اهريمنان را مي نماياند آيا به خطخونين شهادت رشاد مي بخشد و يا آن را به بانك استهزا فرياد مي دارد آيادين را بر مسند حكومت مي نشاند و يا آن را از سياست جدا ميانگارد آياجوانان مسلمان را سلمان مي پروراند و يا آنان را فرسنگ ها از حقيقت وايمان مي پراكند .خلاصه خط ارزش هاي اسلامي را كه ترسيم گرش مقام معظم رهبري است ، با ديد حديد بپاييد تا هر آن كه را از آن تخطي كرد، خود از خطخارج بدانيد وقتي با اين معيار عيار زديد، اغيار را، خود از اين ديار بيرون مي زنيد .( ( اظهار نظر دقيق شما [ با ذكر شماره نامه قبلي ] درباره ي پاسخ ها، موجب تكامل و پويايي كار ماست ) ) ;
کد سوال : 14132
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه كنيم تا جوانان را از اعتياد، افسردگي و خودكشي نجات بدهيم ؟
پاسخ : مشكل اعتياد بلاي خانمان سوزي است كه ناشي از فقر فرهنگي و بيكاري است . ما و شما بايدتلاش كنيم كه با آگاه كردن جوانان و خانواده هاي آنها پوچي و بي هدفي ولاابالي گري را از جوانان دور كنيم و آنها را با وظايفشان آشنا سازيم . شمامي توانيد با فراهم كردن ارتباط و دوستي مناسب و صحيح با آنها وراه اندازي مكان هاي فرهنگي - تفريحي و مذهبي خوب و جذاب و برگزارنمودن مجالس مذهبي و دعوت اهالي ، جوانان را جذب كرده و خلاهاي فكري و فرهنگي آنها را پر نموده آنها را به فكر اشتغال مناسب و مفيد و فعال بودن در جامعه بياندازيم و از بيكاري و بيهودگي و هدر رفتن وقت آنهاجلوگيري كنيم و از طرف ديگر با شناسايي افراد فاسد و سودجو وجنايتكار كه جوانان رامنحرف مي كنند و معرفي آنها به نيروهاي انتظامي ومراكز قضايي و ضابطين آنها جلوي گسترش فساد را بگيريم و زمينه را براي پاك بودن جوانان فراهم سازيم . به هر حال ؛ ارايه الگوهاي صحيح، گسترش فرهنگ ديني ، هدفمند كردن جوانان در زندگي ، فراهم كردن اشتغال مناسب ، ايجاد ارتباط و دوستي صميمانه و صحيح، فراهم كردن امكان مطالعه و پيشرفت و تفريحات سالم ، سوق دادن افراد به سمت مراكز ديني مثل مساجد و مراكز فرهنگي اسلامي مي تواند جوانان ما را از افسردگي و اعتيادنجات بخشد .شما بايد خود در حد توان و امكاناتي كه در اختيار داريد بابكارگيري راه هاي فوق الذكر به اين هدف ايده آل دست يابيد و بدانيد كه اين كار فعاليتي بس مشكل و در عين حال سرشار از ثواب و پاداش است ودنيا و آخرت شما و ديگران را آباد مي سازد .لازم است با ذوق و سليقه وپشتكار و به تناسب افراد و موقعيت ها از راه هاي ارايه شده استفاده كنيدو هرگز احساس خستگي و ناتواني نكنيد .به هر قيمتي شده با جوانان دوست شويد و آنها را جذب كنيد تا جذب مراكز فساد نشوند .لذا ايثار و ازخود گذشتگي تنها سرمايه اين كار است كه مي تواند شما را به هدف برساند .در پايان از دلسوزي عاقلانه و دورانديشي مدبرانه شما عزيز دانشجوتقدير و تشكر مي كنيم و اميدواريم به دعاي خير حضرت صاحب الزمان ( عج ) در اين كار خطير موفق باشيد.;
کد سوال : 14133
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه راه هايي براي جلوگيري از منكرات اخلاقي و اجتماعي يك فرد پيشنهاد مي كنيد؟
پاسخ : مساله اي را كه مطرح فرموديد بسيار تاثر برانگيز و موجب تاسف فراوان است . از اينكه احساس مسيوليت نموده و به فكر راه حل مناسبي براي آن هستيد خوشحاليم . انشا الله خداوند شما و همه ً كساني كه قصد خدمت به دين و نهادهاي مقدس ديني و انقلابي را دارند مويد فرمايد .در امور پنهاني ومخفي اولين قدم آن است كه بايد علم و يقين به مساله پيدا كنيد و به صرف احتمال و سو ظن اكتفا كنيد ( اگر چه اينگونه مسايل در ارتباط با بسيج و مسجد كه مكانهاي مقدسي هستند از چنان حساسيتي برخوردار است كه حتي با احتمال در معرض اتهام بودن فرد نيز بايد از آن جلوگيري كرد ومانع حضور چنين افرادي گرديد ليكن نه با آبروريزي و اتهام بلكه با روشي مناسب و محترمانه ) بلكه بايد شواهد قطعي و يقيني براي آن داشته باشيد .چنانچه در اين حد نمي توانيد شواهد قطعي ارايه كنيد لازم است بامسوولين بالاتر بسيج كه احتمال همدستي با ايشان را ندارند مساله را ابتدابه صورت غير حضوري يعني به صورت نامه يا تلفن مطرح كنيد و كار تحقيق در اين زمينه را با خود آنها واگذار نماييد تا خودشان اقدام كنند .اگر ديديدنتيجه نداد و ايشان به فسق خويش ادامه مي دهند بايد با تدارك اسنادقطعي و شواهد يقيني و جمع آوري شاهدان عيني به مراجع ذي صلاح از ايشان شكايت كرده و به هر نحو ممكن جلوي اين منكر و فساد را بگيريد و نوجوانان بي پناه را از افتادن در اين دام نجات دهيد .باز هم تذكر مي دهم چنانكه بر اساس حرف ديگران و بدون شواهد عيني به اين نتيجه رسيده ايد لازم است ابتدا درباره ً قضيه خوب تحقيق كنيد .چه بسا ممكن است اين مسايل شايعاتي باشد كه افراد مغرض براي بد نام كردن بسيج به آن دامن مي زنند .اما اگر خود عينا" شاهد قضيه بوده ايد و يا شواهد و قراين كافي براي آن داريد وظيفه شرعي شما آن است كه از طريق صحيح و كم مفسده ترجلوي اين منكر زشت و نا پسند را بگيريد و راه آن هم جمع آوري اسناد گويامانند شهادت افرادي كه به وقوع دقيق جرم شهادت مي دهند ( ضبط آنها ) تهيه عكس و يا فيلم - اقرار افرادي كه مورد استفاده قرار گرفته اند ( ضبطحرفهاي آنها بصورت مفصل و تشريح شده ) ، در مرحله بعد گزارش ابتدايي بصورت تلفني ، نامه به مسيولين رده بالاتر و در صورت ترتيت اثر ندادن ارسال نامه به رده بالا و بالاتر و ارسال عكس و يا فيلم به مسوولين ) . درعين حال در صورتي كه نسبت به مساله يقين داريد و مي توانيد نام و آدرس پايگاه را همراه با نام و مشخصات دقيق مسوول ياد شده به اين واحد ارسال كنيد، تا به طور محرمانه مساله پيگيري شد .در پايان مجددا" توفيقات روزافزون شما را از درگاه حضرت حق خواستار و به دقت نظر و خيرخواهي شماآفرين مي گوييم اميد داريم كه حساسيت ديني شما با دقت و تدبيرعقلايي ؟؟؟؟؟ همراه باشد.;
کد سوال : 14134
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا نام گذاري فرزند به غير نام هاي اسلامي ، اشكال دارد؟
پاسخ : درصورتي كه ترويج باطل و تبليغ فرهنگ بيگانه نباشد اشكال ندارد .در عين حال يكي از حقوق فرزند بر والدين انتخاب نام خوب براي آنان است . ازطرف ديگر هر نامي هاله اي از تاثيرگذاري هاي فرهنگي با خود دارد و به اصطلاح جامعه شناسان يكي از ابزارهاي انتقال و پويايي فرهنگي است . پس چه بهتر كه با گزينش بهترين نام ها مانند اسامي پيشوايان دين در پويايي و انتقال نسل به نسل فرهنگ ديني موثر باشيم. ;