• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 54428
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : امر به معروف و نهى از منكر، وظيفه همه مسلمانان است يا گروهى خاص؟
پاسخ : قرآن تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منكر سفارش كرده و فرموده است: «كُنتم خَيرَ اُمّة اُخرِجَت للنّاس تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنكر»( سوره آل‏عمران، آيه 110.) شما بهترين امّتى هستيد كه جلوه كرده‏ايد به شرط آنكه امر به معروف و نهى از منكر كنيد. و در جاى ديگر مى‏فرمايد: از ميان شما مسلمين گروهى ويژه بايد مسئول امر به معروف و نهى از منكر شوند. «ولتكن منكم اُمّة يَدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و يَنهون عن المنكر»( سوره آل‏عمران، آيه 104.)
کد سوال : 54429
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : خداوند تنها عمل و كار چه کساني را مى‏پذيرد؟
پاسخ : قرآن مى‏فرمايد: «إنّما يَتقبّل اللّه من المتّقين»( سوره مائده، آيه 27.)، تنها خداوند اعمال متقين و افراد با تقوا را مي پذيرد.البته تقوا درجاتى دارد. به همين دليل، كلمه (أتقى‏) يعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أكرمكم عند اللّه أتقاكم»( سوره حجرات، آيه 13.) بنابراين، هركس به مقدار تقوايى كه دارد كارش قبول مى‏شود. به همين دليل پاداش‏هاى قرآن نسبت به افراد و كارها و شرايط، متفاوت است؛ بعضى كارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَين»( سوره بقره، آيه 265.) بعضى كارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً»( سوره بقره، آيه 245.) بعضى كارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها»( سوره انعام، آيه 160.) بعضى كارها پاداش هفتصد برابر دارد: «كمَثل حبَّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى كلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة»( سوره بقره، آيه 261.) بعضى كارها پاداشى دارد كه هيچ كس، جز خدا آن را نمى‏داند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم»( سوره سجده، آيه 17.)
کد سوال : 54430
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : اينكه خداوند فقط كار افراد با تقوى را مى‏پذيرد، سبب دل سردى و يأس افراد عادّى يا گناهكار نمى‏شود؟
پاسخ : اولاً تقوا درجاتى دارد و اكثر افراد عادّى و خلافكار هم مرحله‏اى از تقوى را دارا مى‏باشند و گرنه هيچ كار خيرى انجام نمى‏دادند و از هيچ گناهى دست برنمى‏داشتند. ثانياً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصيلان دانشگاه را مى‏پذيرد، مراد آن است كه شرط استخدام رسمى، فارغ التحصيل دانشگاه بودن است، نه اينكه ديگران حقّ هيچ گونه كارى ندارند و يا اگر كارى انجام دهند، پاداششان ضايع مى‏شود. ثالثاً پذيرش عمل نيز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شايسته، «بقبول حسن»( سوره آل‏عمران، آيه 37.) و قبول برتر كه در دعا مى‏خوانيم: «و تقبّل باحسن قبولك»( دعاى وداع ماه رمضان.) بنابراين، هركس به مقدار تقوايى كه دارد كارش قبول مى‏شود. به همين دليل پاداش‏هاى قرآن نسبت به افراد و كارها و شرايط، متفاوت است.
کد سوال : 54431
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چه كنيم تا به نعمتها مغرور نشويم؟
پاسخ : قرآن مى‏فرمايد: «لِكَيلا تَأسوا على‏ ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»( سوره حديد، آيه 23.) آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد. راستى آيا مى‏شود انسان اينگونه متعادل باشد كه دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثرى نگذارد؟ كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم مى‏شود و روز ديگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏شود. نه آن روزى كه پول مى‏گيرد خوشحال است و نه آن روزى كه مى‏پردازد، ناراحت. زيرا او مى‏داند هر دو روز، امانتدارى بيش نبوده است.
کد سوال : 54432
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : آيا قرآن پاداش ده برابر را تنها به انجام هركار نيکي مي دهد؟
پاسخ : قرآن مى‏فرمايد: «مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ عَشر أمثالها»( سوره انعام، آيه 160.) هر كس كار شايسته‏اى بياورد، ده برابر پاداش دارد. آنچه مهم است آوردن كار شايسته به قيامت است، نه انجام آن در دنيا. رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط راه از بين برديم، ارزشى ندارد. بسيارى از كارهاى به ظاهر نيك دچار آفاتى مى‏شود كه به مقصد نمى‏رسد: يا در آغاز، كار را با ريا و خودنمايى شروع مى‏كنيم و هدف الهى نداريم، يا در وسط كار گرفتار غرور و عُجب و خودخواهى مى‏شويم و يا بعد از انجام كار، گناهى مى‏كنيم و آثار آن را محو مى‏كنيم. گرچه در اين سه مورد كار شايسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسيده است. لذا قرآن نمى‏فرمايد: هركس كار شايسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلكه مى‏فرمايد: هر كس كار شايسته خود را تا قيامت بياورد، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة»
کد سوال : 54433
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : حوادث تلخ و شيرين در زندگى انسان نتيجه چيست؟
پاسخ : در قرآن مى‏خوانيم: «ما أصابك مِن حَسنةٍ فَمِن اللّه و ما أصابك مِن سَيِّئة فَمِن نَفسك»( سوره نساء، آيه 79.) هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى كه به تو رسد از نفس خودت مى‏باشد. كره زمين كه به دور خود و خورشيد مى‏گردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى ديگر تاريك است، هر كجاى آن روشن باشد از خورشيد است و هر كجاى آن تاريك باشد، از خود زمين است. خداوند انگور را آفريد، ولى بشر از آن شراب مى‏سازد كه مايه بروز هزاران حادثه و بيمارى است. خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّه‏اى با سوء استفاده از اين قدرت، به محرومان ضربه مى‏زنند. خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّه‏اى از اين عقل سوء استفاده كرده و به دنبال مكر و حيله براى مردم هستند. پس آنچه از سوى خداوند است، نيكوست و بدى‏ها از خود ما سرچشمه مى‏گيرد.
کد سوال : 54434
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : اگر نماز، انسان را از فحشا و منكر باز مى‏دارد، چرا بعضى نمازگزاران مرتكب خلاف مى‏شوند؟
پاسخ : نمازى سبب دورى انسان از مفاسد مى‏شود كه با حضور قلب باشد وگرنه حركت لب و كمر چنين خاصيّتى را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمى مى‏دهد به اين معنا نيست كه هركس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد مى‏رسد، بلكه به اين معناست كه مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آنكه با جدّيّت درس بخوانيد و آنچه را مى‏خوانيد بفهميد. نماز نيز اگر با اصول و شرايطى كه دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منكر مى‏شود. «اِنّ الصّلوةَ تَنهى‏ عن الفحشاءِ و المُنكر»( سوره عنكبوت، آيه 45.) البته همين مقدار مراعات احكام و مسائل ظاهري براي انجام نماز، سبب دور شدن او از برخى گناهان و منكرات مى‏شود، همان گونه كه پوشيدن لباس سفيد، انسان را از نشستن روى زمين آلوده باز مى‏دارد.
کد سوال : 54435
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : شيوه امر به معروف و نهي از منکر در قرآن کدام است؟
پاسخ : اولاً کيفيت بيان. هنگامى كه خداوند به حضرت موسى دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد كند، موسى عليه السلام از خداوند خواست كه برادرش هارون كه بيان بهترى دارد را همراه او بفرستد. «و أخى هارون هو أفصحُ منّى لِساناً فَارسله مَعى»( سوره قصص، آيه 34.) ثانياً تنوع و تکرار. گاهى با يكبار اثر نمى‏كند، امّا با تكرار اثر مى‏كند، آن هم با بيان‏هاى گوناگون. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: ما مطالب خود را در قالب‏هاى گوناگون بيان كرديم تا شايد اثر كند. «لقد صَرّفنا فى هذا القرآن»( سوره اسراء، آيه 41.) ثالثاً تناسب شيوه و برخورد. ممكن است شيوه ما صحيح نبوده كه اثر نكرده است. چون امر به معروف و نهى از منكر شرايط و اصولى دارد و با هر منكر بايد به گونه‏اى متناسب برخورد كرد؛ گاهى گرد و غبار روى لباس شما مى‏نشيند و گاهى دوده. غبار با ضربه محكمى كه بر لباس مى‏زنيد برطرف مى‏شود، امّا اگر همين ضربه را به دوده بزنيد، هم دستتان سياه مى‏شود و هم دوده به لباس فرو مى‏رود. برطرف كردن دوده با فوت است و برطرف كردن غبار با ضربه. پس هر منكرى را بايد به گونه‏اى خاص برطرف كرد. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «واتوا البيوت من أبوابها»( سوره بقره، آيه 189.) يعنى هر خانه‏اى را بايد از راهش وارد شد. رابعاً براى بازداشتن مردم از فساد بايد راه‏هاى حلال را به روى آنان باز كرد. حضرت لوطعليه السلام هنگامى كه ديد مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من برداريد. من راه حلال را براى شما باز مى‏كنم تا شما به گناه گرفتار نشويد. «هؤلاء بَناتى هُنّ أطهرلكم فاتّقوا اللّه و لا تخزونى فى ضَيفى»( سوره هود، آيه 78.)
کد سوال : 54436
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن به كيفيّت عمل بيشتر توجّه دارد يا به كمّيت؟
پاسخ : در مواردى اسلام به كميّت توجه دارد، نظير تعداد نفراتى كه در نماز جماعت حاضر مى‏شوند كه هر جماعتى نفراتش بيشتر باشد، ثوابش بيشتر است. در مواردى به كيفيّت توجّه دارد، نظير انفاق به محرومان كه مقدارش مهم نيست، بلكه اخلاص در آن مهم است. «و يُطعمون الطّعام عَلى‏ حُبّه» مقدار غذايى كه اهل‏بيت به يتيم، مسكين و اسير دادند زياد نبود، امّا خالصانه بود. گاهى هم كيفيّت مطرح است و هم كمّيت. مثلاً قرآن درباره ذكر خدا، هم مى‏فرمايد: «اُذكروا اللّه ذكراً كثيرا»( سوره احزاب، آيه 41.) خدا را بسيار ياد كنيد و هم مى‏فرمايد: «فى صلوتهم خاشعون» مؤمنان در نمازشان خشوع دارند.
کد سوال : 54437
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن به كيفيّت عمل بيشتر توجّه دارد يا به كمّيت؟
پاسخ : از منظر آيا شخصيّت و موقعيّت افراد، در كيفر و پاداش آنها مؤثّر است؟ پاسخ : قرآن به زنان پيامبر مى‏فرمايد: شما با سايرين فرق داريد و كار خلاف شما دو برابر حساب مى‏شود: «يا نساء النّبىّ مَن يَأتِ منكُنّ بفاحشةٍ مُبيّنةٍ يُضاعف له العذابُ ضِعفَين»( سوره احزاب، آيه 30.) همان گونه كه پاداش عمل شايسته شما، دو برابر ديگران است. «و مَن يَقنُت مِنكنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَين»( سوره احزاب، آيه 31.) چنانکه در حديث مى‏خوانيم: از جاهل هفتاد گناه بخشيده مى‏شود قبل از آنكه از عالم يك گناه بخشيده شود. «يغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن يُغفر للعالم ذنبٌ واحد»( كافى، ج‏1، ص 59 .)