نکاتی درباره ماندگاری آرایش بر چهره
چگونه دوام رژ لب را بیشتر کنیم؟ استفاده از رژ لب قطعاً تاثیر مهمی بر زیبایی و اهمیت لبهای شما می گذارد. اما باید سایه و مارک مناسب خود را انتخاب کنید. اکنون اگر رژ لب مخصوص بخود را یافته اید، مسئله ی بعدی این است که چطور دوام آن را بدون استفاده مکرر از رژ لب افزایش دهید. مایلید تمام روز لبهایتان تازه به نظر بیاید، اما فرصت این را ندارید تا بعد از هر وعده مجدداً از رژ لب استفاده کنید. به همین دلیل خیلی از کارخانجات رژلبهایی را ساخته اند که ماندگاری بیشتری دارد، اما اگر رژ لب شما عادی است، این نکات برایتان مفید خواهد بود: جدا کردن پوسته های لب: لب نیز مانند سایر قسمتهای بدن دارای سلولهای مرده است و مهم است که قبل از اعمال رژ لب آن پوسته ها جدا کنید. در نتیجه لایه نهایی بدست آمده صاف تر خواهد بود و ماندگاری رژ را افزایش می دهد. برای اینکار، لب ها را با مسواک نرم یا اسفنج به آرامی بسابید. استفاده از پودر: راه دیگر استفاده از لایه بسیار نازکی از پودر پنکیک قبل از مالیدن رژ است. پودر از جابجایی ماده رژ جلوگیری کرده و آن را سرجای خود نگه میدارد. کمی پنکیک را با اسفنج روی لب و خط لب خود بمالید. پودر اضافی را با دستمال کاغذی پاک کنید. استفاده از خط لب: استفاده از خط لب به برجستگی و شاخص کردن لب شما می افزاید و همچنین به ماندگاری رژ کمک می کند، اما چگونه؟ خط لب از ماده ای خشک تر از رژ ساخته می شود و از لکه لکه شدن آن جلوگیری می کند. باید دقت کنید که رژ وخط لب با هم هماهنگی داشته باشند و بهتر است از همان مارک رژ استفاده کنید. خط لبهای رنگ پوست و بی رنگ نیز وجود دارد که با هر رژی قابل استفاده است. برای پاک کردن رژ اضافی، یک دستمال درشت بافت را بین لبهای خود بگیرید. حالا لایه دوم رژ را بمالید. این لایه ایجاد کردن به ماندگاری رژی کمک می کند. استفاده از برند خوب:استفاده از مارک خوب تاثیر خیلی زیادی بر زیبایی شما خواهد داشت. مارکی که هم کیفیت خوبی از نظر درخشندگی داشته باشد و هم از نظر ماندگاری و آسیب نزدن به لبها، ممکن است قیمت بیشتری داشته باشد اما در طول زمان، شما در واقع هزینه کمتری می دهید زیرا مدت بیشتری برایتان می ماند و مدام مجبور نیستید رژ لب خود را تکرار کنید، کاری که در اجناس ارزان تر مجبور به آن خواهید بود. جای نگهداری در عمر و سالم ماندن رژ اهمیت زیادی دارد. باید مطمئن شوید که محل نگهداری آن دمای معتدلی دارد، یعنی زیاد گرم یا سرد نباشد. آن را از تابش مستقیم خورشید، دمای زیاد یا رطوبت زیاد دور نگه دارید. استفاده پی در پی از رژ آزاردهنده است بخصوص اگر سر شما در هنگام کار شلوغ است. شاید ماندگاری به نظرتان نکته بی اهمیتی بیاید، ولی اگر جزو دسته ای هستید که مدام نگران ظاهر خود هستند، این نکات کوچک و جمع آوری آنها ارزش خود را خواهد داشت!
ده نکته ی مهم که در دکوراسیون منزل نباید انجام داد!
قبل از اینکه بخواهید اتاق نشیمن خود رادوباره چیدمان کنید ، ابتدا مطالب زیر را بخوانیدتا همان اشتباهات قبلی در طراحی را تکرار نکنید. شما یاد می گیرید که نباید ها را به بایدها تبدیل کنید. - پرده ها را از بالای پنجره تا کف اتاق آویزان نکنید برای اینکه ارتفاع پنجره وسقف بیشتر به نظر بیاید، پرده ها را نزدیک به سقف اتاق آویزان کنید.جهت عرضی پرده ها فقط باید قاب پنجره را بپوشاند تا پنجره ها عریض تر و با شکوه تر به نظر بیایند. - تمام چوبهای با رنگهای شبیه به هم را در یک اتاق به کار نبرید. در یک فضا از همۀ طیفهای رنگی چوب استفاده کنید.بنابر این فضا را به وسیلۀ ،کروم براق ، یا شیشه های رنگی روشن کنید. - سرتاسر فضای بین دو دیوار را با قالی نپوشانید. این شبیه پوشیدن جوراب با صندل است که این یک طراحی بسیار بد است. برای پوشاندن کف اتاق نشیمن یا اتاق خواب از کف پوش چوبی استفاده کنید. . فرش باید حداقل به اندازه 50 سانتی متر از اطراف میز عسلی(میز قهوه خوری) بیرون زده باشد. - قدرت تأثیر عکسهای شخصی را نادیده نگیرید. یک عکس بزرگ را بردارید و آن را قیچی کنید (اضافاتش را ببرید). سپس عکسهای قاب شده را با حدود 4 اینچ فاصله از هم در بین و بالای هر قاب آویزان کنید. - از رنگهای بی روح و کم رنگ برای دیوار ها استفاده نکنید زیرادر این صورت دیوارها رنگ و رو رفته به نظر می آیند. از رنگهای تیره و اشباع شده مثل این ارغوانی (قرمز پر رنگ) استفاده کنید.سه تا پنج رنگ از نقاشی هایی که برای فضای داخلی منزل انتخاب کرده اید را روی یک کاغذ قرار دهید، اگرآنها با یکدیگر هماهنگ بودند ، آن را به عنوان پالت رنگی تمام منزل خود به کار برید. - تمام مبل های خود را به دیوار اتاق نچسبانید. مبل های خود را در اتاق به طور متعادل چیدمان کنید(مطمئن شوید که در حدود 50 سانت میان مبل ها راه عبور وجود دارد.) اما اگر در یک سمت دیوار مبلمان بیشتری دارید ، آن را به وسیلۀ یک آینه ، یک درختچۀ تزیینی یا یک بخش از مبلمان با همان ابعاد مبلمان دیوار رو به رو متعادل کنید. در غیر این صورت ، به نظر می رسد که اتاق سرازیر شده است. - زمانی که کتاب ها جزو چیدمان منزل هستند از کتابهای با جلد کاغذی استفاده نکنید. پوشش کاغذی کتابها را از روی جلد کتاب جدا کنید تا رنگ ، نقوش برجسته و بافت جلد کتاب نمایان شود. کتابها را روی میز عسلی (قهوه خوری) قرار دهید و روی آنها را با خرت و پرت های تزیینی پر کنید یا آنها را در طرف راست کاناپه به صورت مرتب بچینید. - با تعداد زیادی بالش تزیینی (کوسن) روی مبل های خود را نپوشانید. دو بالش تزیینی مربع شکل 50 سانتی را به هم بچسبانید و لایه ای با شکل های کوچکتر با اندازه ی استاندارد نیمکت یا کاناپه روی آن بگذارید. از کوسن هایی استفاده کنید که اگر آن کاناپه در جایی دیگر به کار رفت به تمام قسمتهای منزل بیاید. - همۀ مبلمان خود را از یک فروشگاه نخرید. مانند این است که از سرتا پا لباسهایی را بپوشید که توسط یک طراح، طراحی شده باشد. - سبک شخصی خودتان را با ترکیب کردن اشیاء قدیمی و جدید نشان دهید. بهترین مکان را برای ویترین گنجینه و میراث خانوادگی مورد علاقه خود پیدا کنید. - یک قطعۀ کوچک هنری را بالای تختخواب خود قرار ندهید. هدف پر کردن دو سوم بالای دیوار تختخواب است.پس یک آینه را پشت میز چراغ خواب کنار بسترتان آویزان کنید.آینه به فضا روح می بخشد و یک عمق بصری ایجاد می کند که وسعت آن کمتر از یک اتاق بزرگ نیست.
پایین آمدن از دماوند با برفچرخه
هر ساله با شروع فصل زمستان و بارش برف، بازار ورزش های برفی و برف بازی هم حسابی گرم می شود. نظرتان درباره سر خوردن روی برف با این برفچرخه یا دوچرخه برفی چیست؟ این وسیله با نمک بر اساس اختراع سال ۱۹۴۹ یک طراح استرالیایی ساخته شده است و یکی از رکورد داران کتاب گینس هم هست. البته از ما می شنوید، قبل از امتحان این اسکی جالب در کوه های آلپ یا دامنه های زاگرس، اول کمی جلوی خانه تان به تمرین بپردازید تا شانس زنده ماندن تان بیشتر شود!! این دوچرخه برفی برای حرکت از دو تیغه اسکی بلند در جلو و عقب (به جای چرخ ها) بهره می گیرد. همچنین دو تیغه پوشیدنی که زیر پا چفت می شوند وظیفه هل دادن و به حرکت در آوردن دوچرخه برفی با نیروی انسان را بر عهده دارند. البته امکان افزودن پدال هایی جهت تعادل بیشتر برای افراد تازه کار یا کودکان را هم داریم. به نظر می رسد شیوه هدایتی و نحوه قرار گیری تیغه ها هم به خوبی حس امنیت و بالانس را به شما می دهد. شرکت سازنده این برفچرخه استحکام، پایداری و تعادل آن را در تمامی محیط های برف، یخ و یخ آب تضمین کرده و تست های لازم را هم انجام داده. اگر خواهان زمستانی پر از شادی و لحظات خوب هستید، دوچرخه برفی ابزار کاملا مناسبی است، فقط باید کمی سر کیسه را شل کرده و ۱۹۵۰ دلار ناقابل هزینه کنید. در کنارش باید جرات سوار شدن و پایین امدن از کوه با آن را هم داشته باشید.
موقعیت های بهتر را رصد کنید
رضایت شغلی و کسب موفقیت در حرفه ای که فرد مشغول فعالیت در آن است، خواسته همه افراد است. تحقیقات نشان می دهد، احساس نارضایتی یا ناموفق بودن در زمینه شغلی اثرات جسمی و روانی متعددی بر افراد برجای می گذارد. از آنجایی که محل کار افراد، محیط زندگی دوم آنها محسوب می شود و شاغلین بیشترین ساعات خود را در روز به کار و فعالیت می پردازند، توجه به نکاتی که باعث موفقیت و احساس رضایت شغلی می شود، اهمیت دارد. موانع و شکست کاری نباید در زندگی شخصی خلل ایجاد کرده یا باعث وارد آمدن آسیب های روحی و روانی به فرد شود. افراد باید به این نکته توجه داشته باشند که مشکلات کاری یا ارتکاب خطا در محیط کار به معنای بی لیاقتی شخصی آنها نیست. جداکردن مشکلات کاری از زندگی شخصی باعث می شود افراد شاغل بیشتر با چالش های محیط کار کنار بیایند و موقعیت های بهتری را برای رسیدن به موفقیت، یادگیری و رشد پیدا کنند.
انگشتانه ای که می خواند و به بریل ترجمه می کند
وسیله ای که ملاحظه می کنید ، توسط سازندگانش Thimble یا انگشتانه نامیده شده است. این انگشتانه قادر است توسط دوربین بسیار کوچکی که در نوک انگشت جای دارد متون را بخواند و توسط شبکه لمسی که در سطح داخلی با پوست انگشت در تماس است، این متون را به صورت خط بریل قابل حس کند. همچنین می تواند از طریق بلوتوث به تلفن هوشمند متصل شده و دستورات فرد نابینا را از طریق میکروفون دریافت کند و به تلفن همراه انتقال دهد و از طریق تلفن همراه، متون و مطالب مختلف (ای-میل، صفحات وب، اس-ام-اس و ...) را دریافت کرده و بصورت بریل قابل لمس کند. یا حتی میتواند موقعیت فرد را از طریق جی-پی-اس دریافت کرده و به او اطلاع دهد و راهنمایی های لازم برای رسیدن به مقصد را هم ارائه دهد. دو دانشجوی دانشگاه واشینگتن که این طرح مفهومی را ابداع کرده اند امیدوارند از این طریق نه تنها امکانات یک تلفن هوشمند را برای افراد نابینا قابل استفاده کنند، بلکه امکان خواندن تمام نوشته های محیط زندگیشان را نیز برای انها فراهم کنند. نکته مثبت این انشگتانه در اینجاست که برای خواندن خطوط نیازی ندارد که دقیقا روی سطور قرار بگیرد. بلکه می توان لنز دوربین انگشتانه را با فاصله از متن نگه داشت، بعد از آن دوربین تصویر متن را دریافت کرده و تصویر آنالیز خواهد شد تا حروف آن بصورت بریل قابل لمس شود. به نظر می رسد در آینده، گجتها نقش ارگانهای مصنوعی را بازی خواهند کرد که مغز آنها در تلفن هوشمند همراهتان متمرکز خواهد بود.
what is ISO .... !!!
بار اولی که رفته بودم تو دفتر رئیس شرکتمون٬ پیش خودم گفتم اینجا حتما توالتش از توالتای کارگری شرکت تمیزتره. بد نیست تا اینجا که اومدم یه حالی هم به مستراح جناب رئیس بدم. بعد از اینکه آقای رئیس کارش را به من گفت. سریع رفتم سمت توالت کذایی. روی در توالت با خطی خوش نوشته شده بود: "النظافه من الایمان" در را باز کردم. روبروم با همان خط نوشته شده بود: "در را آرام ببندید" برگشتم درو آروم ببندم٬ دیدم پشت در نوشته: "هواکش را روشن کنید" کمی پایین تر نوشته بود: "در را قفل کنید" بعد از این جمله بلافاصله یه فلش میرفت به سمت شاسی قفل و دو تا فلش دیگه دور شاسی بود که در دو جهت مخالف چرخیده بودند یکی نوشته بود باز و اون یکی نوشته بود بسته. خلاصه در را قفل کردم و رفتم سمت هواکش که نخش را بکشم. درست زیر نخ روی دیوار نوشته بود: "در دو مرحله و به آرامی بکشید". بالاخره رفتم سر کار اصلی.. توالت از نوع ایرانی بود. اینقدر حواسم پرت نوشته ها شده بود که برعکس نشستم. دیدم روی دیوار روبرویی نوشته: "اخوی برعکس نشستی.برگرد درست بشین!" دیگه باورم نمیشد که اینقدر به همه چیز فکر شده باشه. غر غر کنان پا شدم و درست نشستم. گلاب به روتون وفتی داشتم کارمو می کردم یهو سرمو بردم رو به بالا. این دیگه باور نکردنی بود. داشتم شاخ درمیاوردم. رو سقف نوشته بود: "سرت تو کار خودت باشه" کارم تموم شد و دستمو بردم سمت شلنگ. دیدم نوشته: "در مصرف آب صرفه جویی کنید" خلاصه بالای سر شیر آب کاملا مشخص شده بود که کدوم آب سرده٬ کدوم گرمه و هرکدوم به چه سمتی باز و بسته میشه. شیلنگ را گذاشتم سرجاش پا شدم شلوارمو بکشم بالا دیدم که نوشته: "سیفون را بکشید".. بر گشتم سیفون را بکشم که نوشته بود: " آرام بکشید".. زیرش هم خیلی ریز نوشته بود: "زیپ شلوار فراموش نشه".. جا خوردم. واقعا جا خوردم. آخه زیپ شلوارم رو نبسته بودم. خلاصه ترس برم داشت. رفتم سر روشویی که دستمو بشورم که دیدم نوشته بود: "هواکش را خاموش کنید". رفتم هواکش را هم خاموش کردم و برگشتم دستمو شستمو قفل درو باز کردم و سریع پریدم بیرون. رییس دفتر جناب مدیر روبروم اسیتاده بود. همچین چپ چپ نگاهم کرد که انگار املاک باباش را غصب کردم. گفت: "لطفا درو آروم ببندید" دستمال کاغذی هم رومیزه دستتون را اونجا خشک کنید. رفتم دستمال برداشتم دستمو خشک کردم. اومدم دستمالو بذارم تو جیبم٬ گفت: "نه٬ سطل آشغال اون بغله". تازه فهمیدم که این ماجراها از گور کی بلند میشه....... ISO!! از دفتر خاطرات پرسنل شركتی كه تازه گواهینامه ایزو 9001 گرفته بودند
چگونه رهبری بانفوذ باشیم؟
دکتر جان سی مکس ول می گوید، "مقیاس واقعی رهبری و مدیریت، نفوذ است، نه کمتر و نه بیشتر." شایان ذکر است که جان سی مکس ول، متخصص مدیریت و رهبری در دنیای تجارت است. برای مدیران طبیعی است که بخواهند هر چیز تازه ای درمورد رهبری را یاد بگیرند. بالاتر از درک و فهمیدن رهبری، این است که یاد بگیریم که رهبری امری است که با نفوذ و تاثیر سروکار دارد نه چیز دیگر. اگر فکر میکنید که همه چیز را درمورد رهبری یادگرفته اید، تا اتمام این مقاله صبر کنید. دلیل اینکه باید یاد بگیریم که رهبری با مسئله قدرت نفوذ سروکار دارد این است که خودتان را در موقعیتی قرار خواهید داد که رهبری شوید که از نظر تخصصی و شخصیتی نفوذ بیشتری داشته باشد. قبل از اینکه یادبگیریم که چرا رهبری با مسئله قدرت نفوذ سر و کار دارد، باید بفهمیم که رهبری و نفوذ هر کدام چه معنا و مفهومی دارند. رهبری به این شیوه تعریف میشود: قدرت هدایت و راهنمایی کردن، و مفهوم نفوذ نیز این است: توانایی تاثیر گذاشتن روی افراد به طوری که بدون اعمال زور و فشار، آنها را به انجام کاری ترغیب کنیم. ● سه نکته مهم که به آن می پردازیم عبارتند از: ۱) هیچکس ذاتاً رهبر به دنیا نمی آید. ۲) باید بین رهبرانی که فقط این مقام را یدک می کشند و رهبران واقعی تمایز قائل شد. ۳) پرورش رهبران دیگر قبل از هر چیز، متخصص رهبری و مدیریت، والتر بِنیس، می گوید، "بدترین و خطرناکترین تصور غلط درمورد رهبری این است که رهبران ذاتاً رهبر به دنیا می آیند و یک عامل ژنتیکی آنها را به سمت رهبری می کشاند. این باور یعنی مردم یا این قدرت را در خود دارند و یا ندارند. که واقعاً بی معنی است. درواقع، عکس این مسئله صحیح است. رهبران ساخته می شوند نه که به دنیا می آیند." حق با والتر بنیس است، رهبران پرورش داده شده و تعلیم می یابند نه اینکه ذاتاً رهبر به دنیا بیایند. مردم تصور می کنند که مدیر عامل های کارخانه های بزرگ یا سوپراستارهای عرصه ورزش ذاتاً رهبر به دینا آمده اند، اما حقیقت ندارد. آنها سالها برای رسیدن به این درجه زحمت کشیده اند و مهارت آموخته اند. پس چطور می توان رهبری بانفوذ شد؟ اگر یاد در تمام طول عمرتان فقط یاد بگیرید، می توانید رهبری بانفوذ شوید. افراد می توانند با مطالعه کردن و الگو قرار دادن سایر رهبران، رهبری بانفوذ شوند. شرکت در سمینارها، مشاهده و گوش دادن به نوارهای آموزشی و فعالیت در کنفرانس های رهبری می تواند شما را به یک رهبر تعلیم دیده تبدیل کند. برای تشخیص خود بعنوان یک رهبر بانفوذ، باید بتوانید تفاوت بین رهبرانی که فقط این مقام را یدک می کشند و رهبران واقعی را تشخیص دهید. دلیل اهمیت آن چیست؟ وقتی توانستید تفاوت بین رهبرانی که فقط این مقام را یدک می کشند و رهبران واقعی را تشخیص دهید، می توانید بفهمید که چه کسی مردم را هدایت می کند. مثال آن یک مدیرعامل است که این عنوان را یدک می کشد، اما حوزه نفوذ او به سایر رهبران موقعیتی محدود می شود. از طرف دیگر، مدیریت منابع انسانی یک مقام و مامور فعال است. به عبارت دیگر، مدیریت منابع انسانی باید بتواند با سازمان های داخلی و خارجی و مردمی که میتوانند به ارتقاء شرکت کمک کنند، کار کند. مدیریت منابع انسانی یک رهبر واقعی است چون در کل سازمان نفوذ دارد و پرسش و پاسخ های مورد نیاز رهبران موقعیتی در دست آنهاست. دفعه بعدی که در یک میتینگ شرکت داشتید، باید بتوانید بین رهبرانی موقعیتی و رهبران واقعی تمایز قائل شوید. و آخر از همه به این نکته می رسیم که یکی از اولویت های رهبرای باید پرورش رهبرای دیگر باشد. اما چرا؟ رهبرانی که رهبران دیگری را پرورش می دهند، تاثیر بسیار بالاتری در سازمان خود میگذارند که به هیچ طریق دیگر قابل حصول نیست، نه با افزایش منابع، نه با کاهش هزینه ها، نه با افزایش حاشیه سود، نه با آنالیز سیستم ها، یا اجرای سیستم های مدیریتی با کیفیت بالا و.... پرورش رهبران دیگر برای ارتقاء سطح کمپانی یا شرکتتان بسیار مهم و حیاتی است. اینکار باید جزء اولویت های شما باشد. اگر رهبری بانفوذ باشید به شما قول می دهم که بتوانید به بهترین شکل سازمان یا شرکت خود را مدیریت و رهبری کنید و قوای انسانی خود را نیز به حد ماکسیمم برسانید. منتظر چه هستید، از همین امروز شروع کنید.
پشت پرده یک آقائی به نام نوریزاد!
یک آقایی به نام نوریزاد در یک سال اخیر در عرصه اینترنت گرد و خاک اساسی برپا کرده، چپ و راست نامهنگاری نموده و ضمن متهم کردن نظام به دیکتاتوری، چماقبهدستی و زورگویی از حاکمیت آدمهای نالایق و افتادن کار مملکت به دست پاچهخواران شدیدا گلایه فرموده و در مقام یک پدر بزرگ دانا مخاطب خود را نصیحت نموده که با استفاده از فرصت سبز به دست آمده به برکت جنبش سبز، کار را به کاردان بسپارد و دست از اتهام زدن بردارد و...! جهت تنویر افکار عمومی (خصوصا عزیزانی که نامههای سوزناک ایشان را خوانده و باور کردهاند) مختصری از سوابق این عزیز را تقدیم مینمائیم! 1- این عزیز برای اولین بار در یک سریال تلویزیونی بسیار قوی (در حد اسکار!) به نام «پروانهها مینویسند» که در زمان اوج اصلاحات پخش شد! مقامات دولت سازندگی را به طلحه و زبیر تشبیه نموده و جناح مقابل را به جناح علوی تشبیه کرده بودند! 2- قلم گیرا و نمونه این عزیز موجب شد تا یکی از جراید وابسته به بیتالمال ستونی دایمی به مطالب (در حد جایزه ادبی نوبل) ایشان اختصاص بدهد تا ایشان به زمین و زمان دولت اصلاحات گیر سه پیچ بدهد! آن هم با یک نثر بینظیر در تاریخ ادب پارسی! 3- و البته اختصاص صدها میلیون تومان به ایشان جهت ساخت پربینندهترین سریال تاریخ ایران (چهل سرباز با کمتر از 2درصد بیننده!) و تحمیل تماشای این سریال کمنظیر به بینندگان بیچاره شبکه دوم سیما، نمونهای از شایستهسالاری مدنظر ایشان است! (یعنی آن زمان که میلیون، میلیون پول بیزبان بیتالمال به جیب این عزیز سرازیر میشد شایستهسالاری برقرار بود و امروز...) 4- ساخت پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای ایران و اکران آن (دلیران قلعه کاوه! یا چیزی توی این مایهها! که پس از چند هفته نمایش کمتر از 5میلیون تومان فروش کرده بود هم از دیگر خدمات ایشان به بیتالمال مسلمین و مصداقی دیگر از شایستهسالاریهای مورد نظر ایشان است! ( یعنی آن وقتی که نظام این امکانات را به این عزیز اختصاص میداد شایستهسالار بود و امروز ...!) 5- اختصاص جایزه و سیمرغ بلورین بهآثار هنری و درخشان این هنرمند وارسته در جشنوارههای فیلم فجر سال 85 و تقدیم سایر جوایز نقدی و جنسی به ایشان هم نمونه دیگری از عدالت مورد نظر این نویسنده آزادیخواه و حقطلب است! 6- والبته این نظر کاملا تخصصی که ایشان در پاسخ یک فیلمساز جوان فرموده بودند: «سینما در ایران یعنی لنگ و پاچه! و باید از زنان و دختران خوشرنگ و لعاب در فیلمها استفاده بشود» هم نمونه دیگری از افکار ظلمستیزانه این عزیز است! 7- و البته قبول داریم که نظام ظالم است و معنای شایستهسالاری را نمیداند! چرا که اگر میدانست به جای دادن تریبونهای خود به این آدم، صحنه مطبوعات و سیمای خود را دست آدمهایی میداد که وفاداریشان به نظام اعتقادی و ایمانی است نه دلاری و پولی! اگر نظام شایستهسالار بود بایستی به جای اینکه صدها میلیون تومان به پای ساخت آثار فوق افتضاح این آدم تلف کند، دست دهها هنرمند متعهد و فیلمسازان جوانی را میگرفت که با هزینه شخصیشان در دفاع از نظام، آثار مطلوب هنری تولید و عرضه میکنند! 8- به آنهایی که فریب نامههای این عزیز را خورده و با نام «ابوذر» از ایشان یاد میکنند پیشنهاد میکنیم یک جوری مجموعه «پروانهها مینویسند» را به دست آورده و تماشا کنند و یادداشتهای ایشان را در نقد اصلاحطلبان (که در جریده شریفه کیهان عصر اصلاحات منتشر میشد!) را مرور کنند تا طرفشان را بشناسند!
خودرو سازان (بخوانید ایران خودرو) اصلی ترین عامل آلودگی هوا
شاید در این مدت که آلودگی هوا زندگی اکثر شهرهای بزرگ را تحت الشعاع قرار داده بود، حتما شنیده اید که عمده ترین علت آلودگی، خودروها و تردد خودرو ها می باشد. البته به جز مسائلی مانند تک سرنشینی بی مورد و عدم استفاده از وسایل نقلیه عمومی، مسئله مهمتری وجود دارد و آن هم نوع خودرویی است که عموم مردم استفاده میکنند. شاید چند سال پیش که خبر توقف تولید پیکان منتشر شد، همه خوشحال از اینکه ماشینی با این همه آلودگی قرار است از چرخه تولید خارج شده و ماشین بهتری جایگزین شود . این اتفاق افتاد، اما تنها برای بدنه ماشین و اسم ماشین این اتفاق خوشایند افتاد. در حالی که همه میدانند منشا آلودگی هوا موتور ماشین است نه بدنه و اسم خودرو !!!! بله، آر دی ، روآ ، روآ سال ، وانت پیکان، وانت باردو و .... این ها تنها بخشی از اسامی خودروهایی است که حامل موتور همان پیکانی است که تکنولوژی ساخت آن بر می گردد به 40 الی 45 سال پیش. در زمانی که تمام خودروسازان مطرح دنیا در عرصه هایی همچون موتورهای هیبریدی و انواع دیگر انتقال قدرت سال به سال رقابت می کنند و هر سال در پی بهبود تکنولوژی سال های پیش خود هستند، خودروسازان داخلی (فقط بخوانید ایران خودرو) در چنین تیراژ بسیار بالایی اقدام به تولید چنین خودروهایی میکنند و نمایندگی های فروش خود را نیز ملزم به فروش آنها می کنند.من خودم به شخصه چند ماه پیش که در یکی از نمایندگی های ایران خودرو فعالیت میکردم، شاهد این بودم که بخش فروش خودرو، هنگام خرید خودرو از کارخانه ملزم به خرید یک دستگاه روآ نیز بودند.مثلا برای خرید یک سمند یک روآ نیز باید می خریدند. البته همان هایی هم که از موتورهایی مثل پژو استفاده می کنند نیز حال و روز خوبی ندارند. همان ها هم مربوط به تکنولوژی 15 الی 20 سال پیش اروپا هستند. این در حالی است که عمده خودروهای کشور مربوط به همین خودروسازان داخلی هستند که در رقابتی ناعادلانه به خاطر تعرفه واردات خودرو در کشور، دارند یکه تازی میکنند. همین میشود که در کشورهای صاحب صنعت خودرو با وجود اینکه بسیار بیشتر و چند برابر کشور ما ،خودرو در حال تردد هستند، اما وضعیت آلودگی هوا در آن کشورها بسیار بهتر از ما هست. البته بله، نزولات جوی هم در این کشورها بهتر از ما هست ،اما همین آلودگی در نزولات جوی تاثیر گذار است. عوامل دیگری هم مثل کیفیت بنزین و نوع سوخت در این عامل آلودگی (خودروها و تردد آنها) دخیل هستند. اما اصلی ترین منشا آلودگی همین موتور خودرو است. در تعطیلی های مربوط به آلودگی هوا که چند روز پیش داشتیم،دولتمردان در جواب منتقدانی که صحبت از ضرر اقتصادی این تعطیلات میکردند ، می گفتند سلامتی مردم برای ما مهمتر از مسائل اقتصادی است. امیدواریم همین عزیزان ،قید سود کلان از تولید این خودروها را زده و با توقف تولید این خودروها که جز ضرر برای سلامتی مردم هیچ چیز دیگری ندارند، هم جلوی ضرر اقتصادی را بگیرند و هم جلوی ضرر زیست محیطی و سلامتی را. چرا که تولید خودروهایی با این کیفیت پایین در این حجم تولید و با این همه سرمایه هنگفت در ایجاد خط تولید و مواد اولیه و هزینه نیروی انسانی و ... چیزی جز ضرر اقتصادی نمی تواند باشد. تولید خودرو یکی از شاخص های پیشرفت کشورهاست اما باور کنید تولید چنین خودروهایی نمی تواند باعث غرور ملی و شکوفایی اقتصادی باشد. چرا که ساخت یک خودرو با تکنولوژی روز بسیار بهتر و پر منفعت تر از ساخت دهها خودروی بی کیفیت است.
آیا كلبه شماهم در حال سوختن است؟
تنها بازمانده یك كشتی شكسته توسط جریان آب به یك جزیره دورافتاده برده شد، با بیقراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقیانوس چشم میدوخت، تا شاید نشانی از كمك بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت كه كلبه ای كوچك خارج از كلك بسازد تا از خود و وسایل اندكش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین كنی؟» صبح روز بعد او با صدای یك كشتی كه به جزیره نزدیك میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید كه من اینجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!» آسان میتوان دلسرد شد هنگامی كه بنظر میرسد كارها به خوبی پیش نمیروند، اما نباید امیدمان را از دست دهیم زیرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در میان درد و رنج. دفعه آینده كه كلبه شما در حال سوختن است به یاد آورید كه آن شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند. برای تمام چیزهای منفی كه ما بخود میگوییم، خداوند پاسخ مثبتی دارد، تو گفتی «آن غیر ممكن است»، خداوند پاسخ داد «همه چیز ممكن است»، تو گفتی «هیچ كس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»، تو گفتی «من بسیار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»، تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من كافی است»، تو گفتی «من نمیتوانم مشكلات را حل كنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم كرد»، تو گفتی «من نمیتوانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر كاری را با من میتوانی به انجام برسانی»، تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پیدا خواهد كرد»، تو گفتی «من نمیتوانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را بخشیده ام»، تو گفتی «من میترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»، تو گفتی «من همیشه نگران و ناامیدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»، تو گفتی «من به اندازه كافی ایمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به یك اندازه ایمان داده ام»، تو گفتی «من به اندازه كافی باهوش نیستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»، تو گفتی «من احساس تنهایی میكنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترك نخواهم كرد»، این پیام را به دیگران نیز بگویید، شاید یکی از دوستان شما هم اکنون احساس میكند كه كلبه اش در حال سوختن است