• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 166
تعداد نظرات : 84
زمان آخرین مطلب : 4869روز قبل
داستان و حکایت

خاطره قرار ملاقات با امام رضا علیه السلام

حدود دوسال بود که از آخرین سفرم به مشهد وزیارت امام رضا ع گذشته بود.درهنگام بازگشت نحوه رسیدگی و پذیرائی قطار باعث خستگی و دلزدگی ام ازاین سفر شدوبا خود عهد بستم که لااقل تا پنج سال به مشهد نیایم.
سال بعد من وخانواده به گیلان رفتیم ودرمنزل یکی از اقربا ساکن شدیم .عصر روزبعد تصمیم گرفتیم به زیارت حضرت اشرف ع درآستانه برویم .بخاطر مشکلی که برای خانواده ام ایجاد شده بود من با اشتیاق به زیارت ایشان رفتم و وقتی به حرم آقا رسیدم از اعماق وجودم به او سلام گفتم و از او خواستم که ازخدا بخواهد مشکل ما را حل کند.و سپس نمازخوانده ودرباب زندگی ایشان کتابی را خریدیم وبه همان شهر محل اقامت بازگشتیم که تقریبا نیم ساعت فاصله داشت.فردای آنروز به نماز صبح اهمیت داده ودر دقایق اول بعد از اذان فجر نماز صبح را خواندم .سپس خواب رفتم و دراوائل خواب ازمشکلی که پیش آمده بود گریان بودم ودرحال رازونیازبا خدا بودم که درهمان لحظه خواب وبیداری گوشهایم انگار درحالتی که صدا درحمام میپیچد صدای آقائی را که بسیارخوش صدا بود راشنیدم و من درهمان خواب انگارایشان را که برادر حضرت اشرف بود می شناختم.ایشان بدون معرفی خود فرمودند: دیشب به زیارت ما(منظورش برادرش بود) آمدید و دعا کردید وباصدای زیبا فرمودند: دعای شما مستجاب شد و با لحن گرم وخودمانی فرمودند : بیائید پیش من ! من گریان گفتم یا امام رضا کی بیائیم؟ به ما که مرخصی نمی دهند سپس ایشان مصرانه فرمودند : ساعت هفت ونیم صبح. سپس درهمان حالت خواب سبک من مشتاقانه به بادجه یک بلیط قطار حرکت شتافتم ویک بلیط قطارخواستم و نگاهم که به بلیط قطار افتاد دیدم ساعت حرکت هفت ونیم صبح نوشته شده و دیدم هم همسرم سوار اتومبیل کرایه ودر نزدیکی میدان قزوین پشت راه بندان هستیم ومن ساعتم را دیدم که حدود بیست دقیقه ای به حرکت مانده و درهمین حال عجله از خواب پریدم و همسرم را با فریاد بیدارکردم که پاشو الآن قطار حرکت میکنه وساعت هفته ! نیم ساعت وقت داریم .وچون خوابهایم فراموش میشود بلافاصله خوابم را بوی گفتم تا ازیادم نرود چون احساس کردم مامورانی الهی آمده اند تا این خواب را فراموشم دهند.
بدلیل همان گرفتاری که پیش آمده بودو برنده نشدن درقرعه کشی هتل محل کارم چند ماهی به زیارت امام رضا نرفتیم تا اینکه درقرعه کشی آپارتمانهای مشهد نامم آورده شد.باتفاق وبا یک قطار برقی تندروبه مشهد رفتیم و خودم صبح زود بیدارشدم و بسوی حرم شتافتم واحساس کردم که آقا ساعت هفت ونیم صبح سرش خلوت است .در همان نزدیکی هفت ونیم ناگهان به زیر زمین حرم رفتم تا ضریح اصلی رابیابم و راه را گم کردم و وقتی برگشتم ساعت هفت ونیم گذشته بود .بسیار افسوس خوردم چون اگر ساعت هفت ونیم دقیقا آنجا بودم شاید آقا می آمدند.شاید!بعد که این خواب را به یکی ازبستگانم گفتم ایشان هم نظیر این خواب را درچندین سال پیش که آقا به زیارتش دعوت کرده بودند را برایم نقل کردند.

خاطره عشق امام رضا ع از محمد مسعود ایرجی اصل

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:59
داستان و حکایت

حماقت انسان

روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد.
روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت 20 دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند…
به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها 40 دلار خواهد پرداخت.
با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.
این بار پیشنهاد به 45 دلار رسید و در نتیجه تعداد میمون‌ها آن‌قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد.
این‌بار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون 100 دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر می‌رفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون‌ها را بخرد.
در غیاب تاجر، شاگرد به روستایی‌ها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را هر یک 80 دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به 100 دلار به او بفروشید.»
روستایی‌ها که احتمالا مثل من و شما وسوسه شده بودند پول‌های‌شان را روی هم گذاشتند و تمام میمون‌ها را خریدند...
البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی‌ها ماندند و یک دنیا میمون...!!!
دو چیز را پایانی نیست ، یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان . آلبرت انیشتین

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:57
داستان و حکایت

جعبه كفش.....

زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد
در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند.در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد
پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید.پس از او خواست تا در جعبه را باز کند .وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.
پیرزن گفت :هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟
در پاسخ گفت :آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:56
قرآن

سوره: سورة نوح آیات: 28 محل نزول: مکه

تا بارانهاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد، «11» و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد! «12» چرا شما براى خدا عظمت قائل نیستید؟! «13» در حالى كه شما را در مراحل مختلف آفرید (تا از نطفه به انسان كامل رسیدید)! «14» آیا نمى‏دانید چگونه خداوند هفت آسمان را یكى بالاى دیگرى آفریده است، «15» و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایى، و خورشید را چراغ فروزانى قرار داده است؟! «16» و خداوند شما را همچون گیاهى از زمین رویانید، «17» سپس شما را به همان زمین بازمى‏گرداند، و بار دیگر شما را خارج مى‏سازد! «18» و خداوند زمین را براى شما فرش گسترده‏اى قرار داد «19» تا از راههاى وسیع و دره‏هاى آن بگذرید (و به هر جا مى‏خواهید بروید)!» «20» نوح (بعد از نومیدى از هدایت آنان) گفت: «پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پیروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چیزى جز زیانكارى بر آنها نیفزوده است! «21» و (این رهبران گمراه) مكر عظیمى به كار بردند «22» و گفتند: دست از خدایان و بتهاى خود برندارید (به خصوص) بتهاى «ود»، «سواع‏»، «یغوث‏»، س‏خ‏للّهیعوق‏» و «نسر» را رها نكنید! «23» و آنها گروه بسیارى را گمراه كردند! خداوندا، ظالمان را جز ضلالت میفزا!» «24» (آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا یاورانى براى خود نیافتند! «25» نوح گفت: «پروردگارا! هیچ یك از كافران را بر روى زمین باقى مگذار! «26» چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏كنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمى‏آورند! «27» پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام كسانى را كه با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز; و ظالمان را جز هلاكت میفزا!» «28

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:53
کامپیوتر و اینترنت

The Legend Of Secret Pass (2010)


لینکهای دانلود (نسخه اورجینال با کیفیت DVD Rip)

Aftms.WarezBB.-.D2010..L353ND.S3C.P455.part1.rar.html  
Aftms.WarezBB.-.D2010..L353ND.S3C.P455.part2.rar.html  
Aftms.WarezBB.-.D2010..L353ND.S3C.P455.part3.rar.html
 

رمز فایل: ندارد

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:52
عقاید و احکام

حرمت اموال مردم‏

قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(فَلا یَحِلُّ لاَِحِد أَنْ یَتَصَرَّفَ مِنْ مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ)[1]
براى هیچ كس جایز نیست كه بدون اذن صاحب مال، در مالش تصرّف كند.

شرح
این كلام، بخشى از جوابى است كه حضرت(علیه السلام) در پاسخ مسائل اسدى، مرقوم داشته اند.
حضرت به مطلبى اشاره مى كنند كه در آیه ى شریفه ى (لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَكُونَ تِجارَهً عَنْ تَراض مِنْكُمْ)[2]به آن اشاره شده است. خداوند در این آیه فرموده است:
اموال خود را بین خود به باطل نخورید، بلكه تصرّف شما به واسطه ى تجارتى باشد كه با رضایت شما، در میانتان متداول است.
مال مسلمان نیز همانند آبرو و جانش باید محفوظ باشد، و دیگران نباید چشم سوئى به آن داشته باشند. مالك مال دیگران شدن، اگر بدون اسباب شرعى وعرفى (از قبیل تجارتِ با رضایت، بخشش، ارث، اجاره و یا سایر اسباب شرعى كه در فقه اسلامى به آن ها اشاره شده است) باشد، نتیجه اى جز هرج و مرج در پى ندارد. در این آیه و نیز حدیث شریف، این گونه دستور داده شده كه تصرّف در مال دیگران باید با رضایت یا اذن یا اجازه ى صاحب مال باشد و كسى حق ندارد با زور، مال دیگرى را از دستش بیرون آورد و خود را صاحب آن بداند.

-------------------------------------------
[1]. كمال الدین، ص521، ح49 ; احتجاج، ج2، ص299 ; بحارالأنوار، ج53، ص183، ح11 ; وسائل الشیعه، ج9، ص540و541، ح12670 .
[2]. سوره ى نساء، آیه ى 29 .

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:51
سياست

سرنوشت مشابه منتظری و مدعیان خط امام

سال گذشته در چنین روزهایی، پرونده زندگی پر فراز و نشیب یکی از مردان انقلاب یعنی مرحوم آقای منتظری برای همیشه بسته شد. با توجه به اختلاف‌های او با امام و ماجراهایی که منجر به برکناری وی شد و حمایت همه‌جانبه مخالفین امام و نظام از او در سال‌های اخیر، انتظار می‌رفت که مراسم تشییع پیکر آن مرحوم با حاشیه‌هایی همراه باشد، اما همزمانی فوت وی با حوادث بعد از انتخابات باعث شد که این حاشیه‌ها بیشتر از آنچه که مورد انتظار بود، مراسم را تحت تاثیر و تحت الشعاع خود قرار دهد.
به همین علت، تشییع پیکر مرحوم آقای منتظری نه تنها در حد و اندازه  و در شأن یک مرجع تقلید، که حتی شبیه مردم عادی هم برگزار نشد! این را همه کسانی که در تشییع سایر علما و مراجع تقلید در قم حضور داشتند و جو عمومی شهر قم را شاهد بودند، شهادت می‌دهند. در عوض مراسم تشییع پیکر آقای منتظری به یک میتینگ سیاسی تبدیل شد که جماعت سبز، آن مرحوم را حتی از قرائت فاتحه و صلوات، محروم و با شعارهای سیاسی و گاه اهانت آمیز بدرقه‌اش کردند!
البته این پایان زندگی آقای منتظری نبود، پایان واقعی زندگی سیاسی او زمانی بود که در برابر امام بزرگوار ایستاد و فروردین ماه سال ۶۸ از قائم‌مقامی رهبری برکنار شد. با توجه به شخصیت خاص امام و جایگاه، نفوذ و محبوبیت ایشان در میان مردم، طبعا ایستادگی و مقاومت هرکسی در برابر امام، با هر سابقه‌ی مبارزاتی و با هر پشتوانه‌ی مردمی، به منزله نابودی همیشگی او بود. (مثل بنی صدر که رای اکثریت مردم ایران را به همراه داشت و یا مرحوم بازرگان و برخی دیگر از چهره‌های ملی و مذهبی)
این مهم نیست که رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی و یا ضدانقلاب داخلی و خارجی چه می‌گویند و چه ادعاهایی می‌کنند. مهم این است که ببینیم شخصیت‌های مختلف در جامعه و در زندگی عموم مردم چه جایگاهی دارند؟ آقای منتظری هم به چنین سرنوشتی دچار شد. یعنی از زندگی مردم ایران دور و به شخصیت محبوب ضدانقلاب و مخالفین امام تبدیل شد!
اتفاقا خود ایشان در آخرین سخنرانی خود پیش از مرگ به این حقیقت اعتراف کرده بود که عموم مردم ایران به امام خمینی علاقه دارند.
در حقیقت آقای منتظری، از  عشق و علاقه و محبت مردم به امام به خوبی آگاه بود؛ به همین علت بعد از برکناری، در پاسخ نامه امام تاکید کرد «همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازى فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالى و در مسیر اسلام و انقلاب بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجراى دستورات حضرتعالى مى دانم، زیرا بقا و ثبات نظام اسلامى مرهون اطاعت ازمقام معظم رهبرى است.»
آقای منتظری همچنین به سفارش امام مبنی بر عدم اظهار نظر در خصوص مسائل سیاسی جواب مثبت داد و نوشت: «به من اجازه فرمایید همچون گذشته یک طلبه کوچک و حقیر در حوزه علمیه به تدریس و فعالیتهاى علمى و خدمت به اسلام و انقلاب، زیر سایه رهبرى حکیمانه حضرتعالى، اشتغال داشته باشم و اگر اشتباهات و ضعفهایى که لازمه طبیعت انسان است رخ داده باشد، انشاءاللّه با رهبریهاى حضرتعالى مرتفع گردد. و از همه برادران و خواهران عزیز و علاقه مند تقاضا مى‌کنم مبادا در مورد تصمیم مقام معظم رهبرى و خبرگان محترم، به بهانه حمایت از من، کارى انجام دهند و یا کلمه اى بر زبان جارى نمایند، زیرا مقام معظم رهبرى و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمى خواهند.»
البته علی‌رغم همه مخالفت‌های آقای منتظری با امام، باز هم این لطف امام در حق او بود که اجازه نداد مردم متوجه جزئیات اشتباهات او شوند. ماجرای آقای منتظری اگرچه از چشم مردم عادی جامعه تا حدود زیادی پنهان ماند، اما بزرگان نظام و بسیاری از یاران امام از نزدیک شاهد این مخالفت‌ها و تلاش امام برای بازگرداندن وی به جبهه انقلاب بودند.
به همین دلیل بعد از برکناری آقای منتظری، کسی دچار تردید نشد و ما شاهد صریح‌ترین و قاطع‌ترین برخورد‌ها توسط مسئولان وقت نظام و برخی شخصیت‌های انقلابی آن روزگار (مدعیان سابق خط امام از جمله کروبی، موسوی، عبدالله نوری، صانعی، طاهری اصفهانی، خلخالی و …) بودیم. میرحسین موسوی و عبدالله نوری با صدور بخشنامه‌هایی به ادارات و سازمان‌های دولتی و سپاه پاسداران، دستور جمع‌آوری کلیه تصاویر و عکس های آقای منتظری را از سراسر کشور صادر کردند.

آقای صانعی هم در سخنانی ضمن تایید کامل تصمیم امام، برکناری آقای منتظری را به نفع اسلام و مسلمین دانست و اظهار داشت:«در ایران حاکمیت با اسلام و قرآن و حفظ ارزشها و قداستهاست اگر هم حادثه ای پیش می‌آید نعمتی است از طرف خداوند برای ملت و کسی که حادثه سراغ او آمده است هر چند این حادثه برای امام و امت گران باشد. این تصمیمی که امام امت گرفته اند همانطور که برای ملت مفید بود نسبت به آقای منتظری هم مفید بود. دشمن می‌‌خواست از این کانال یعنی کانال فقه و تعهد و تقوا چه بلائی به سر ما بیاورد؟ هنوز عمقش را نفهمیده‌ایم! خداوند نمی‌خواست که آقای منتظری وسیله ای برای ضربه زدن به اسلام بشود خداوند به آقای منتظری و به مردم لطف کرده است که امام با همه عواطف و علاقه اش وقتی نظام و اسلام را در خطر ببیند از همه عواطف می گذرد و حاصل عمرش را میگذرد و حاصل عمرش را فدا می نماید و به فریاد اسلام و مسلمین می‌رسد.» روزنامه جمهوری اسلامی۱۳۶۸/۲/۱۶

مرحوم آقای خلخالی هم برکناری آقای منتظری را بعد از مکاتبات بی‌شمار طرفین و ناشی از سه علت اصلی عنوان کرد: «۱- حمایت آقای منتظری از مهدی هاشمی به عنوان مفسد فی‌الارض ۲- حمایت از لیبرال‌ها و دار ودسته بازرگان  ۳- طرفداری از منافقین!» کیهان ۲۱/۲/۶۸
همچنین آقایان حمید روحانی، مجید انصاری و هادی خامنه‌ای در میزگردی در دانشگاه تهران ضمن تشریح روند جدایی و برکناری آقای منتظری، از تصمیم امام حمایت کردند و حتی رنج‌نامه حاج سید احمد خمینی را به آقای منتظری با اطلاع کامل امام دانستند. در این میزگرد مجید انصاری از رفت و آمد منافقین زندانی به بیت آقای منتظری خبر داد و ضمن حمایت از اعدام منافقین در سال ۶۷، از جمع‌آوری تصاویر آقای منتظری از سراسر کشور نیز حمایت کرد. کیهان  ۶۸/۲/۲۸

مهدی کروبی هم از جمله افرادی بود که خیلی صریح و روشن درباره برکناری آقای منتظری موضع گرفت. وی در سخنانی ضمن اشاره به رنج‌نامه فرزند امام، اظهار داشت : «این حادثه برای حضرت امام خاطره‌ای بسیار تلخ و رنج‌آور بود. به منظور آگاهی هر چه بیشتر مردم از این امر، جزوه‌ای بسیار مستدل، منطقی، مدلل، مستند با اسناد و مدارک لازم به قلم حاج احمد آقا فرزند حضرت امام نوشته شده که منتشر می‌شود. هر کس این جزوه را مطالعه نماید، در می‌یابد که در این ماجرا چقدر امام مظلوم واقع شده‌اند و امام تا چه اندازه طی دو ونیم سال گذشته تلاش کرده‌اند تا چنین حادثه‌ای رخ ندهد. به نظر من انتشار این جزوه بسیار لازم بود تا مردم حزب‌الله از جریانات با اطلاع شوند» کیهان ۲۳/۲/۶۸

این جزوه همان رنج‌نامه‌ی معروف حاج سید احمد خمینی خطاب به آقای منتظری است که در پایان آن آمده است :«حضرت آیت الله! اگر از منافقین و لیبرال‌ها و طیف مهدی هاشمی جدا نشوید، مطمئن باشید تمامی حزب‌اللهی‌ها در آخرت در مقابل پیامبر اکرم جلوی شما را خواهند گرفت!»
پس نتیجه می‌گیریم که خط امامی‌های سابق ظاهرا شک و تردیدی نسبت به تصمیم امام نداشتند و حتی گاهی بیش‌ از اندازه، از خجالت آقای منتظری درمی‌آمدند! اما انگار قرار بود این مساله هم به مرور زمان و همزان با رنگ عوض کردن بعضی مدعیان، دچار تغییر شود که شد!
این جماعت هزار چهره، نه تنها نامه‌های امام و رنج‌نامه فرزند امام را از یاد بردند که حتی سخنان خودشان را هم فراموش کردند!
البته خود آقای منتظری هم برخلاف نصیحت امام و حتی برخلاف حرف خودشان که قرار بود تنها به تدریس و فعالیت‌های علمی در حوزه بپردازد، بعد از رحلت امام دوباره وارد مسائلی شد که قبلا عتاب شدید امام را به همراه داشت. مخصوصا بعد از دوم خرداد و این توهم که رای ۲۰ میلیونی مردم به سید محمد خاتمی، یعنی شکست و یا تضعیف جایگاه آیت الله خامنه‌ای! جالب اینکه آقای منتظری به صراحت همین نکته را به خاتمی می‌گوید!
اما در مقابل، خروش مردم سراسر کشور و واکنش به موقع علما و روحانیون (مخصوصا حضرات آیات جوادی آملی، امینی، مشکینی، فاضل لنکرانی، سبحانی، هاشمی شاهرودی و …) این توهم را باطل کرد.
سید محمد خاتمی هم در اظهار نظری قاطع و صریح، جواب آقای منتظری را اینگونه داد: «در راس دیدارها، هفته ای یک بار در خدمت مقام معظم رهبری دیدار داریم که از آرا و نظرات ایشان بهره می‌گیریم و اگر مطالبی باشد خدمتشان عرض می کنیم… نظارت عالیه و اشراف عالیه با رهبری است که همه قوای سه گانه زیر نظر ایشان کار می کنند و این خودش یک امر هماهنگی خوبی را ایجاد می‌کند… اگر پیرو امامند و ولایت فقیه را قبول دارند که خب اکثریت دارند، این قانون اساسی ما ولایت فقیه را به عنوان یکی از اصول نظام در آورده و دیگر نظریه فقهی نیست. اصل نظام است و در قانون اساسی ما هم آمده و مخالفت با آن مخالفت با نظام است.»
البته در مقابل خروش مردم و علما، دو گروه همچنان از آقای منتظری حمایت ‌می‌کردند. اول مقلدان سنتی ایشان و دوم گروه‌های اپوزوسیون و مخالف نظام که حرف مشترک این گروه دوم، فقط مخالفت با امام و نظام بود. در حقیقت حمایت از آقای منتظری بهانه‌‌ای بود برای مخالفت با امام!
در همه این سال‌های اخیر هرجا بیانیه‌ای و یا سخنی از این جماعت در حمایت از آقای منتظری منتشر شد، ردپای مخالفت و دشمنی آنها با امام به وضوح دیده شده است. اوج این مساله را می‌توان در فتنه سال گذشته دید که همه گروه‌ها و افراد مخالف با انقلاب، نظام و امام، حول آقای منتظری جمع شدند و از او حمایت کردند.
البته فتنه سال گذشته، برکاتی هم برای ما داشت. اینکه گروه سومی را به آن دو دسته بالا اضافه کرد و پرده از چهره‌ی واقعی آنها کنار زد. اینها مدعیان خط امامی بودند که با شعار «بازگشت به دوران امام!» به صحنه انتخابات آمده بودند اما چند ماه بعد مجبور شدند زیر «تابوت آقای منتظری» گریه کنند و بر سر و سینه بزنند!
مطمئنا منظورم صدور بیانیه‌ی تسلیت نیست، چون شخصیت‌های زیادی پیام تسلیت فرستادند، حتی آنهایی که بعد از تصمیم امام، دیگر به آقای منتظری اعتقادی نداشتنند. البته در میان اشخاصی که درگذشت آقای منتظری را تسلیت گفتند، برخی تنها به جنبه فقهی و علمی وی اشاره و برخی نیز به صراحت به اشتباهات او اشاره کردند (از جمله رهبر انقلاب و آیت الله العظمی مکارم شیرازی) اما رفتار و بیانیه‌های برخی دیگر چنان بود که گویا هیچ مشکلی در گذشته وجود نداشته است!
منظورم «نخست وزیر محبوب!»، «نماینده مادام‌العمر امام!» و «حضرت مرجع خودساخته!» و سایر مدعیان خط امام است که حتی ادعاهای سابق خودشان را در خصوص منتظری فراموش کرده‌ بودند.
حرف من این نیست که آدم‌ها عوض نمی شوند. چرا، عوض می‌شوند؛ به شرطی که مرد و مردانه نیت و حرف دلشان را بگویند و با مردم یک رو باشند! نه اینکه برای ساختن فیلم تبلیغاتی‌شان موقع انتخابات به حرم امام بروند و اشک تمساح بریزند اما موقع عمل به وصایای امام، طور دیگری رفتار کنند. مساله اینجاست که مخالفت آقای منتظری با امام، یک مساله ساده  نبود و فراموش شدنی هم نیست. نمی‌توان خود را خط امامی و یار واقعی امام دانست و همزمان به کسی متوسل شد که امام از او راضی نبود! به هر حال یا مواضع سابق درست است و یا رفتار امروز. مگر می‌شود هر دو درست باشد؟!

حضور کروبی در بیت مرحوم منتظری در میان اعتراض مردم. به نظر شما در این لحظه، یاد رنجنامه حاج سید احمد خمینی هم بوده یا نه؟!

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:47
اهل بیت

اسامی کامل شهدای کربلا

اسامی شهدای کربلا از یاران حسین علیه السلام طبق روایاتی که نگارنده از لابلای کتب تاریخ به دست آورده ‏ام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
فرزندان امیرالمؤمنین (علیه السلام):
1ـ ابو بکر بن علی (که شهادت وی با شک و تردید ذکر شده است)
2ـ عمر بن علی
3ـ محمد الاصغر بن علی
4ـ عبد الله بن علی
5ـ عباس بن علی
6ـ محمد بن العباس بن علی
7ـ عبد الله بن العباس بن علی
8ـ عبد الله الاصغر
9ـ جعفر بن علی
10ـ عثمان بن علی

(فرزندان امام حسن):
11ـ قاسم بن حسن
12ـ ابو بکر بن حسن
13ـ عبد الله بن حسن
14ـ بشر بن حسن

(فرزندان امام حسین):
15ـ علی بن الحسین الاکبر
16ـ عبد الله الرضیع
17ـ ابراهیم بن الحسین (این نام را ابن شهر آشوب در کتاب خود آورده و تعداد دیگری نیز بدان اضافه کرده است) .

(فرزندان عبد الله بن جعفر):
18ـ محمد بن عبد الله بن جعفر
19ـ عون بن عبد الله بن جعفر
20ـ عبید الله بن عبد الله بن جعفر

(فرزندان عقیل بن ابی طالب):
21ـ مسلم بن عقیل
22ـ جعفر بن عقیل
23ـ جعفر بن محمد بن عقیل (نام وی را نیز ابن شهر آشوب ذکر کرده است) .
24ـ عبد الرحمن بن عقیل
25ـ عبد الله الاکبر بن عقیل
26ـ عبد الله بن مسلم بن عقیل
27ـ عون بن مسلم بن عقیل
28ـ محمد بن مسلم بن عقیل
29ـ محمد بن ابی سعید بن عقیل
30ـ احمد بن محمد الهاشمی (هر چند که در میان کتب تاریخی نامی از این شخص برده نشده و نه جزء فرزندان عباس و نه غیر او ذکری به میان نیامده اما وی را نیز ابن شهر آشوب آورده است).


یاران امام از غیر بنی هاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیده‏ اند به ترتیب حروف الفبا:
1ـ ابراهیم بن الحصین الاسدی
2ـ ابو الحتوف بن الحارث الانصاری
3ـ ابو عامر النهشلی
4ـ ادهم بن امیه العبدی
5ـ اسلم الترکی (آزاد شده حسین ع)
6ـ امیة بن سعد الطایی
7ـ أنس بن الحارث الکاهلی
8ـ أنیس بن معقل الاصبحی
9ـ بریر بن خضیر الهمدانی
10ـ بشر بن عبد الله الحضرمی
11ـ بکر بن حی التیمی
12ـ جابر بن الحجاج التیمی
13ـ جبلة بن علی الشیبانی
14ـ جنادة بن الحارث السلمانی
15ـ جنادة بن کعب الانصاری
16ـ جندب بن حجیر الخولانی
17ـ جون (آزاد شده ابی ذر)
18ـ جوین بن مالک التمیمی
19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندی
20ـ الحارث بن نبهان (آزاد شده حمزه)
21ـ الحباب بن الحارث
22ـ الحباب بن عامر الشعبی
23ـ حبشی بن قاسم النهمی
24ـ حبیب بن مظهر الاسدی
25ـ الحجاج بن بدر السعدی
26ـ الحجاج بن مسروق الجعفی
27ـ الحر بن یزید الریاحی
28ـ الحلاس بن عمرو الراسبی
29ـ حنظلة بن اسعد اشبامی
30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانی
31ـ رافع (آزاد شده مسلم الازدی)
32ـ زاهر بن عمرو الکندی (آزاد شده عمرو بن حمق)
33ـ زهیر بن لبشر الخثعمی
34ـ زهیر بن سلیم الازدی
35ـ زهیر بن القین البجلی
36ـ زیاد بن عریب الصائدی
37ـ سالم (آزاد شده بنی المدینه الکلبی)
38ـ سالم (آزاد شده عامر عبدی)
39ـ سعد بن الحارث الانصاری
40ـ سعد (آزاد شده علی بن ابی طالب ع)
41ـ سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوی)
42ـ سعید بن عبد الله الحنفی
43ـ سلمان بن مضارب البجلی
44ـ سلیمان (آزاد شده حسین ع)
45ـ سوار بن منعم النهمی
46ـ سوید بن عمرو بن ابی المطاع
47ـ سیف بن الحارث بن سریع الجابری
48ـ سیف بن مالک العبدی
49ـ شبیب (آزاد شده حارث جابری)
50ـ شوذب (آزاد شده بنی شاکر)
51ـ الضرغامة بن مالک
52ـ عائذ بن مجمع العائذی
53ـ عالبس بن ابی شبیب الشاکری
54ـ عامر بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه بن لام بن عمرو بن طریف بن عمرو بن بشامة بن ذهل بن جدعان بن سعد بن قطرة بن طی
55ـ عامر بن مسلم العبدی
56ـ عباد بن المهاجر الجهنی
57ـ عبد الأعلی بن یزید الکلبی
58ـ عبد الرحمن الارحبی
59ـ عبد الرحمن بن عبد ربه الانصاری
60ـ عبد الرحمن بن عروة الغفاری
61ـ عبد الرحمن بن مسعود التیمی
62ـ عبد الله بن ابی بکر (چنان که جاحظ در کتاب الحیوان آورده وی از کسانی است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است)
63ـ عهد الله بن بشر الخثعمی
64ـ عبد الله بن عروة الغفاری
65ـ عبد الله بن عمیر بن جناب الکلبی
66ـ عبد الله بن یزید العبدی
67ـ عبید الله بن یزید العبدی
68ـ عقبة بن سمعان
69ـ عقبة بن الصلت الجهنی
70ـ عمارة بن صلخب الازدی
71ـ عمران بن کعب بن حارثة الاشجعی
72ـ عمار بن حسان الطائی
73ـ عمار بن سلامة الدالانی
74ـ عمرو بن عبد الله الجندعی
75ـ عمرو بن خالد الازدی
76ـ عمرو بن خالد الصیداوی
77ـ عمرو بن قرظة الانصاری
78ـ عمرو بن مطاع الجعفی
79ـ عمرو بن جنادة الانصاری
80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعی
81ـ عمرو بن کعب ابو ثمامة الصائدی
82ـ قارب (آزاد شده حسین ع)
83ـ قاسط بن زهیر التغلبی
84ـ القاسم بن حبیب الازدی
85ـ کردوس التغلبی
86ـ کنانة بن عتیق التغلبی
87ـ مالک بن ذودان
88ـ مالک بن عبد الله بن سریع الجابری
89ـ مجمع الجهنی
90ـ مجمع بن عبید الله العائذی
91ـ محمد بن بشیر الحضرمی
92ـ مسعود بن الحجاج التیمی
93ـ مسلم بن عوسجه الاسدی
94ـ مسلم بن کثیر الازدی
95ـ مقسط بن زهیر التغلبی
96ـ منجح (آزاد شده امام حسن ع)
97ـ الموقع بن ثمامة الاسدی
98ـ نافع بن هلال الجملی
99ـ نصر (آزاد شده علی ع)
100ـ النعمان بن عمرو الراسبی
101ـ نعیم بن عجلان الانصاری
102ـ واضح الرومی (آزاد شده حارث سلمانی)
103ـ وهب بن حباب الکلبی
104ـ یزید بن ثبیط العبدی
105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندی
106ـ یزید بن مغفل الجعفی

چنانچه سی تن از بنی هاشم را به این تعداد که ذکر شد اضافه کنیم.تعداد شهدای کربلا به 136 نفر می‏رسد و چون قیس بن مسهر صیداوی و عبد الله بن بقطر و هانی بن عروة را نیز جزء آنها قرار دهیم تعداد آنها به 139 نفر خواهد رسید.

منبع: سیره معصومان

اللهم الرزقنی شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلو مهجهم دون الحسین علیه اسلام

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:45
سياست

آقای وزیر، سرعت بالای اینترنت
برابر با پیشرفت است!

یکی از مشکلات عمده‌ی کاربران اینترنت در ایران کم بودن سرعت اینترنت است تا جایی که براساس آمار وب‌سایت Speedtest.net، ایران در جایگاه ۱۴۴ در میان ۱۵۲ کشور جهان ایستاده است. سرعتی که معادل ۶۱ کیلوبیت بر ثانیه است!
در توجیه این سرعت کم، رضا تقی‌پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات علت محدودیت سرعت اینترنت برای کاربران خانگی را اینگونه
اعلام می‌کند: «تعریفی که نهادهای فرهنگی از اینترنت برداشت کرده‌اند استفاده دانشگاه‌ها، سازمان‌های تجاری و بانک‌ها از پهنای باند پرسرعت است اما زمانی که کاربردهای جدیدی بر روی این شبکه تعریف شوند امکان ارتقاء از نظر زیر ساخت‌های فنی نیز وجود دارد.»
علاوه بر آن آقای تقی‌پور در برنامه‌ی «نگاه یک» نه تنها وضعیت سرعت اینترنت در ایران را ایده‌آل می‌داند، بلکه قیمت اینترنت در لندن را نیز ۲۰ پوند در ساعت
اعلام می‌کند!
حال اگر از ادعای آقای وزیر در مورد قیمت اینترنت در لندن بگذریم به طوری که من در این شهر هزینه‌ی اینترنتم به همراه خط تلفن در مجموع ۱۹٫۵ پوند (در حالی که سه ماه مجانی است) می‌شود، باید گفت که اصرار آقای تقی‌پور به این نکته که سرعت اینترنت برای کاربران خانگی مناسب است، کاملا بی‌اساس و از روی عدم اطلاع وی از دنیای اینترنت جدید است. اما علت این ادعای من چیست؟

۱- با تولد وب ۲٫۰ و به وجود آمدن ابزارهایی مانند پادکست، ویدئوبلاگ، iTunes U و…، سرعت بالای اینترنت یکی از مهمترین فاکتورهای پیشرفت یک جامعه شده است. زیرا در سال‌های اخیر فضای اینترنت از فاز «متن» به فاز «چند رسانه‌ای (Multimedia)» وارد شده است. به عنوان مثال می‌توان به iTunes U اشاره کرد که به کمک آن می‌توان هزاران کلاس درس دانشگاه‌های مختلف جهان را رایگان دانلود و تماشا کرد.

۲- یکی از رکن‌های اساسی «دولت الکترونیک» که این روزها گوش خیلی‌ها از این واژه پر شده است، سرعت بالای اینترنت است. سرعتی که باعث می‌شود تا بسیاری از هزینه‌هایی که این روزها بر دوش اقتصاد و جامعه‌ی ایران قرار دارند حذف شود. در این مورد شایان شلیله به صورت کامل توضیح داده است و خواندن این مطلبش را به شما توصیه می‌کنم.

۳- آموزش از راه دور با سرعت بالای اینترنت معنا پیدا می‌کند، زیرا اینترنتی که هر لحظه امکان قطع شدن داشته باشد و یا نتوان از طریق آن ویدئوهای مختلف مربوط به کلاس‌های درس و یا فایل‌های مختلف درسی را دانلود کرد، هیچ معنایی ندارد.

اما اگر تمام نکات بالا را تنها چند خط تایپ شده بدانیم که در حرف زیبا به نظر می‌رسند، دیدن ویدئوی زیر را به شما توصیه می‌کنم. ویدئویی که باعث شد تا ایده‌ی این مطلب به ذهن من برسد. در این ویدئو یکی از مسئولین TED به خوبی توضیح می‌دهد که چگونه اینترنت باعث شده است تا بسیاری از روابط تغییر پیدا کند و برخی از کاربران ره صد ساله را یک شبه طی کنند. از دید من شاه‌بیت این ویدئو از دقیقه ۱۶ به بعد است که می‌توان مشاهده کرد که TED چگونه توانسته در یکی از مناطق آفریقا تاثیرات عمیقی بگذارد و باعث بهتر شدن وضعیت زندگی مردم آن منطقه شود.

لینک مستقیم ویدئو

در نهایت این نکته را دوباره تکرار می‌کنم که آقای وزیر، از خواب بیدار شوید، اینترنت اگر ابزاری برای جنگ نرم است، ابزاری برای ارتقا آموزش، بهداشت، فرهنگ و… هر جامعه‌ای نیز است.

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:43
اخبار

تفریح به سبک اسرائیلی!

روزنامه «ایندیپندنت» با انتشار خاطرات سربازان اسرائیلی در كرانه باختری رود اردن عمق جنایات صهیونیست ها را به نمایش گذاشت.
این خاطرات را موسسه یهودی «سكوت را بشكنیم» منتشر كرده و با این كار، مدعی است كه وجدان جنایتكاران اندكی آرام خواهد شد. این خاطرات بدون هیچ توضیحی، خود نشانگر عمق فجایع رخ داده در سرزمین فلسطین توسط صهیونیست هاست.
در بخشی از خاطرات یك سرباز اسرائیلی در جریان جنگ غزه در سال 2008 آمده است: احساس خستگی می كردم. مدتی بود تفریح نكرده بودم. چند روزی بود كه فقط می خواستم استراحت كنم. ناگهان تصمیم به كاری خنده دار گرفتم ... یك بمب پشت در خانه یك فلسطینی قرار دادم و چاشنی آن را فعال كردم. مادر وارد خانه شد و با انفجار بمب تكه های بدن او به دیوار پخش شد... كودكان او با دیدن این صحنه نمی گریستند و فقط چشم هایشان باز بود و پلك نمی زدند ... خیلی خندیدیم!
او در ادامه خاطرات خود می گوید: یك بار دیگر پدر یك دختر سیزده ساله فلسطینی را كه كشته شده بود، از درب پشت خانه به اتاق خوابش بردیم و او را روی تخت خواب خواباندیم ... تصور كنید دخترك با دیدن جسد له شده پدر در رختخواب چگونه گریه می كرد!
این سرباز صهیونیست در بخش های دیگری از خاطراتش با افتخار می نویسد: دیدن انفجار گلوله توپ روی كودكستان هم جالب است. من گزارش آن را برای پدرم هم فرستادم او هم مرا تشویق كرد.
با دوستم كه روی یك تانك خدمت می كردم، تماس گرفتم و نقطه مشتركی در فضای یك كودكستان در غزه را نشانه رفتیم و همزمان گلوله تانك را شلیك كردیم، دو گلوله در وسط روز در آسمان به یكدیگر برخورد كردند و صدای انفجار آن كودكان را به صحن كودكستان كشاند. من بیشتر از كودكان ترسیدم، اما خود را خیس نكردم، ولی در عوض یقین دارم که بیست كودك فلسطینی آن روز كه به خانه هایشان رفتند، شلوارشان خیس بود! ...این هم جالب است و تجربه ای تكرار نشدنی.
زایشگاه هم عجب جایی است؛ محل تولید فلسطینی، محل تولید دشمن ما، محل تولد كودكانی كه تا ده سال دیگر از زندگی فقط سنگ را می شناسند كه باید به ما پرتاب كنند، ترساندن پرستارهای زایشگاه ها و زنان باردار فلسطینی، تنها در زایشگاه ممكن است، در زایشگاه می توان صحنه هایی آفرید كه در هیچ جای دنیا امكان تكرار آن نیست!
گفتنی است، موسسه «سكوت را بشكنیم»، یك موسسه یهودی فرهنگی است كه به انتشار خاطرات سربازان و فرماندهان در جنگ های گوناگون صهیونیست ها با فلسطینی ها دست می زند و موسس این انتشارات، امیدوار است با انتشار این خاطرات وجدان انسانی جنایتكاران بیدار شده و كمتر به جنایت بیندیشند.
حال دولت های ملعون اروپایی را ببین که چطور چنین از این جنایتکاران حمایت می کنند و با وقاحت تمام از حقوق بشر دم می زنند .
چه بد مولایی دارندای عالم بدان :امیری حسین (ع) و نعم الامیر

چهارشنبه 15/10/1389 - 13:42
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته