• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4107روز قبل
اخبار
ایرنا: سایت کنفدارسیون فوتبال آسیا در اقدامی جالب اقدام به نظرسنجی درباره بهترین گل سال 2011 در آسیا کرده است.
گل محمد قاضی مهاجم تیم ذوب آهن به سووان سامسونگ کره جنوبی در حال حاضر در صدر بهترین گل های سال آسیا قرار دارد.
49 درصد کاربران سایت AFC تاکنون به گل محمد قاضی رای داده اند. پس از قاضی، جانواریو با 40 درصد در رتبه دوم قرار دارد. نفر سوم این نظرسنجی با فاصله بسیار زیاد الکساندر گنریخ بازیکن تیم ازبکستان است که تاکنون 3 درصد رای گرفته است.
به نظر می رسد محمد قاضی بتواند عنوان بهترین گل سال آسیا را از آن خود کند


گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:irna.ir
سه شنبه 10/8/1390 - 16:32
اخبار
خبر آنلاین: فدراسیون بین المللی فوتبال نام 23 نامزد نهایی دریافت توپ طلای جهان در سال 2011 را اعلام کرد که در این فهرست نام 8 بازیکن اسپانیایی به چشم می خورد. نامزدهای نهایی کسب عنوان بهترین بازیکن سال 2011 جهان با همکاری مجله فرانس فوتبال منتشر شد و همانند سال گذشته بازیکنان اسپانیایی و البته اعضای باشگاه بارسلونا بیشترین سهم را در این فهرست 23 نفره دارند به طوری که هشت بازیکن از بارسلونا در این فهرست قرار گرفته‌اند.
پیکه، آبیدال، مسی، ژاوی، اینیستا، فابرگاس، ویا و دنی آلوز از بارسلونا در فهرست نهایی قرار گرفته‌اند. همچنین از اعضای تیم ملی اسپانیا، قهرمان جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی غیر از بازیکنان اسپانیایی بارسلونا ایکر کاسیاس و ژابی آلونسو از رئال مادرید حضور دارند.
فهرست 23 نفره فیفا به شرح زیر است:
پیکه، آبیدال، مسی، ژاوی، اینیستا، فابرگاس، ویا و دنی آلوز( بارسلونا)، سرخیو آگرو (منچسترسیتی)، کریم بنزما، کاسیاس، آلونسو، اوزیل و رونالدو (رئال مادرید)، وین رونی و نانی ( منچستریونایتد)، شواین اشتایگر، ریبری (بایرن مونیخ)، نیمار (سانتوس) سوآرز (لیورپول)، اتوئو (آنژی ماخاچکالا)، فورلان و اسنایدر (اینتر).
سال گذشته برای اولین بار جایزه‌ی توپ طلا با جایزه‌ی بهترین بازیکن فیفا ادغام و نام توپ طلای فیفا برای آن انتخاب شد که مسی بالاتر از دو هم تیمی اسپانیایی‌اش این عنوان را به خود اختصاص داد.
پیش از این روزنامه‌های ال موندو دپورتیو، مارکا، اسپورت و چند رسانه‌ی دیگر اسپانیایی پیش بینی خود را اعلام کردند که البته در پیش بینی برخی از روزنامه‌ها در روزهای گذشته نام بازیکنانی مانند پیکه هم به چشم می خورد.


ردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:khabaronline.ir

سه شنبه 10/8/1390 - 16:31
اخبار













ردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:varzesh3.com

سه شنبه 10/8/1390 - 16:31
اخبار
خاوری دیپورت می‌شود
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را به مسائلی همچون: وزیر اقتصاد امروز استیضاح می‌شود، شکایت قالیباف از سفارت انگلیس به قوه قضائیه رفت، تخلف هزار میلیاردی در تامین اجتماعی، ایران خواستار عذرخواهی علنی آمریکا شد، كى روش: فوتبال ایران مى تواند پرواز كند، و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

ضرغامی: روح سخنان رهبری درك نشد
پرونده‌ای برای یك خصومت بی‌پایان
وزیر اقتصاد امروز استیضاح می‌شود
یارانه‌های نقدی را امروز دریافت كنید

كیهان

پاسخ ایران به نامه كاخ سفید؛ آمریكا باید رسماً عذرخواهی كند
نگرانی اسرائیل از شعارهای ضد صهیونیستی در جنبش وال استریت
رایزنی فشرده نمایندگان مجلس و مقام های دولت درباره استیضاح وزیر اقتصاد
حزب الله: در صورت تجاوز به سوریه ساكت نخواهیم نشست

جمهوری اسلامی

تخلف 1000 میلیارد تومانی در سازمان بازنشستگی و شستا
43درصد مخازن سدها از آب پر شد
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: روحانیون دلسوز برای جلوگیری از دین گریزی جامعه برنامه‌ریزی كنند
آمریكا 700 میلیارد دلار برای صنعت تسلیحات هسته‌ای خود هزینه می‌كند

رسالت

توافق جبهه پایداری با آیت الله مهدوی كنی
بسیج رسانه نظریه ارتباطات اسلامی را ارائه می دهد
جنبش اعتراضی وال استریت زیر برف و سرما زنده است
شکایت قالیباف از سفارت انگلیس به قوه قضائیه رفت

تهران امروز

قالیباف، انگلیسی‌ها را به دادگاه كشاند
تخلف هزار میلیاردی در تامین اجتماعی
«اصالت ایرانی» دغدغه جدید وزیر علوم
خاوری دیپورت می‌شود؟

ابتكار

دردسرهای اختلاس برای چند نماینده
قالیباف علیه سفارت انگلیس
نامه ایران به آمریکا رسید
تخلف هزار میلیاردی در تامین اجتماعی

حمایت

رییس دیوان عالی كشور: دستگاه قضایی از هیچكس واهمه ندارد
صالحی: کشورهای منطقه در زمین غربی ها بازی نکنند
اما و اگرهای فروش آثار عتیقه
اشتغالزایی نقش چشمگیری در کاهش رفتارهای پرخطر دارد

سیاست روز

حسینی از پس استیضاح بر می‌آید؟
آیا اجلاس تركیه صلح را به افغانستان می‌آورد؟
اتفاقات اخیر برای فوتبال ایران ناخوشایند بود
شکایت قالیباف از سفارت انگلیس

مردم سالاری

ویزای تقلبی برای 150 زائر ایرانی
ایران خواستار عذرخواهی علنی آمریکا شد
تخلف 1000 میلیارد تومانی در سازمان بازنشستگی و شستا

آفرینش

جزییات و نحوه ثبت نام و برگزاری آزمون كارشناسی ارشد 91 تشریح شد
روحانیون دلسوز برای جلوگیری از دین گریزی جامعه برنامه‌ریزی کنند
رییس‌جمهور بر حفظ اتحاد و همدلی اقوام و گروه‌های عراقی تاكید كرد
تاریخ انتشار تكمیل ظرفیت كنكور سراسری 90 اعلام شد

ابرار

احمدى نژاد: ایران از پیشرفت، آبادانى و امنیت عراق حمایت مى كند
كى روش: فوتبال ایران مى تواند پرواز كند
معاون مطبوعاتى وزیر ارشاد: ادعا مى كنیم كه فضاى مطبوعاتى امروز ما، فضاى عقلانیت است
عاملان دستگیرى قذافى: مرگ قذافى را به محاكمه اش ترجیح مى دادیم

جهان صنعت

عضو کمیسیون اصل 90:  قطعا با جهرمی هم برخورد می‌شود
نهاوندیان در واکنش به استیضاح وزیر اقتصاد: دچار سیاست‌زدگی افراطی نشویم
حمایت چین از صندوق ثبات مالی اروپا: در اجلاس G20، پکن دست بالا را دارد

دنیای اقتصاد

نوسان‌گیران در برابر سهامداران
افت قیمت سكه با برگشت طلا
ارز چند نرخی سرچشمه رانت
اعتراض رسمی ایران به آمریكا

سه شنبه 10/8/1390 - 16:27
اخبار
ریشه‌های عمیق فساد و سیاه‌نمایی
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود ره مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله: ضرورت رانت ‌زدایی از بازار ارز، اوباما خود را ترور كرد!، ریشه‌های عمیق فساد و سیاه‌نمایی و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

كیهان: اوباما خود را ترور كرد !

«اوباما خود را ترور كرد !» عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم حسام الدین برومند است كه در آن می خوانید:
1- پس از آنكه آمریكایی ها در دو دوره ریاست جمهوری جرج بوش نغمه مبارزه با تروریسم را سر دادند و از آن به عنوان دستاویزی برای حمله و قشون كشی به افغانستان و عراق استفاده كردند، نوبت به اوباما رسید.

او برای جبران سیمای واشنگتن كه نقاب آن به زیر كشیده شده بود شعار «تغییر» و استراتژی «قدرت هوشمند» را برگزید.

به نظر می آمد ژست این تغییر و چرخش و ظاهرسازی ها برای آن است كه دولت دموكرات آمریكا در شرایط كنونی و پس از پایان دولت جمهوریخواهان متوجه شده بود كه افكار عمومی به وضوح دریافته است هدف اصلی لشكركشی آمریكا به عراق و افغانستان و به راه انداختن دو جنگ 2006 و 2008 در منطقه خاورمیانه به چه منظور بوده است و از آنجا كه انكار این واقعیت ملموس امكان پذیر نبود، اوباما راهی جز ترمیم سیاست های خشونت گرایانه و جنگ طلبانه آمریكا در پیش نداشت.

مشت كدخدای قبلی دهكده جهانی آنچنان باز شده و این حقیقت برای ملت ها و افكار عمومی دنیا از پرده برون افتاده بود كه «مبارزه با تروریسم»، «حقوق بشر»، «دموكراسی»، «طرح صلح خاورمیانه» و شعارها و دسیسه هایی از این دست اسم مستعاری برای جاه طلبی ها و غارتگری هاست و خروجی آن عبارتست از اینكه در صحنه حاكمیت سیاسی و مدیریت به اصطلاح دهكده جهانی با كدخدایی آمریكا یك پولشویی بزرگ و دولتی رخ داده است.

خب؛ طبیعی است كه اوباما و دموكرات ها ناگزیر به انتخاب گزینه تغییر آن هم با استراتژی قدرت هوشمند- تركیبی از قدرت سخت و نرم- بودند تا از همین رهگذر ایده قدرت سخت و چهره جنگ طلبانه دوره بوش را تعدیل نمایند اما وضعیت و موقعیت این روزهای آمریكا نشان می دهد فاصله ای میان دموكرات ها و جمهوریخواهان نیست و اوباما نه تنها به لحاظ دوری از عقلانیت سیاسی چیزی از بوش كم ندارد، بلكه راهبرد قدرت هوشمند دولت اوباما خروجی معكوس داشته است و بخصوص در مواجهه با ایران اسلامی در قالب یك مجموعه اقدامات جنون آمیز و بلاهت آمیز قابل تعریف است.

2- از جمله اقدامات و عملكردهای دولت اوباما در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران كه بیانگر استیصال و سردرگمی آمریكایی هاست و پیوندی با كلید واژه ادعایی «قدرت هوشمند» ندارد همین ماجراهای اخیری است كه آمریكا ظرف سه هفته گذشته علیه ایران به صحنه آورد و به گواهی آنچه كه در ادامه بصورت مستدل می آید تنها «ناكامی» برداشت نموده است؛ شرایطی كه فارسی زبانان به آن قوز بالاقوز می گویند.

11 اكتبر -19مهرماه- بود كه به یكباره وزیر دادگستری آمریكا در مقابل دوربین ها ظاهر شد و ایران را به طراحی یك اقدام تروریستی در خاك خود متهم كرد. طرحی كه براساس این سناریوی آمریكایی ها قرار بوده سفیر عربستان در واشنگتن با مباشرت و معاونت نیروی قدس سپاه ایران ترور شود!

جالب است در شرایطی كه رسانه های آمریكایی و غربی موضوع جنبش وال استریت و قیام اكثریت 99 درصدی علیه 1 درصد كلان سرمایه دار را سانسور و بایكوت كرده و بصورت كاملا محدود و كمرنگ انعكاس می دادند این سناریو و اتهام پوچ علیه ایران به یك موج رسانه ای مبدل می شود.

در پی این سناریو برای آنكه داستان ترور رنگ ولعاب حقوقی بیابد وزارت دادگستری آمریكا علیه دو فرد به نام منصور ارباب سیار و علی غلام شكوری شكواییه ای صادر و ایران را متهم می كند!

كار بدین جا نیز ختم نمی شود و آمریكا شكایت خود علیه ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارایه می دهد. (14 اكتبر 2011) ادعای آمریكایی ها این است كه ایران با طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن «صلح و امنیت بین المللی» را تهدید كرده است.

نكته قابل تامل آن كه در متن شكواییه دادگاه نیویورك علیه كشورمان تمام ادله اثبات دعوی برای متهم كردن ایران به اقدامات تروریستی این است؛ الف: منصور ارباب سیار تبعه ایرانی است و او به قصد یك اقدام تروریستی اعتراف كرده است و ب: مكالمات تلفنی میان ارباب سیار و شكوری شنود شده است و این مكالمات نشان دهنده یك اقدام تروریستی بزرگ در خاك آمریكاست!

این ادعای سست كه دستمایه جنجال پر سروصدای آمریكایی ها علیه ایران شد در حالی است كه اولا؛ ارباب سیار تابعیت آمریكایی نیز داشته و دو دهه است كه در آمریكا زندگی می كند و صرف اینكه او در ایران متولد شده نمی تواند محملی برای باركردن اتهام تروریستی به جمهوری اسلامی ایران باشد. ثانیا؛ شنودی كه دادگاه نیویورك به آن استناد كرده است پس از بازداشت ارباب سیار بوده و او از اداره پلیس فدرال - اف بی آی - با غلام شكوری تماس گرفته است.

عصاره تحقیقات به اصطلاح قضایی دادگاه نیویورك كه توسط رابرت ولوسزین مامور ویژه اف بی آی تهیه شده و متن آن توسط دادگاه منتشر شده این است: «4 اكتبر 2011» ارباب سیار به درخواست ماموران انتظامی فدرال با شماره تلفنی در ایران تماس گرفت؛ این مكالمه شنود و ضبط شد؛ ارباب سیار پس از پایان مكالمه اظهار داشت كه طرف تماس غلام شكوری بوده است. ارباب سیار یكبار دیگر در هفتم اكتبر 2011 با شماره تلفن ایران تماس گرفت كه این مكالمه هم شنود و ضبط شد. ارباب سیار پس از پایان مكالمه، فرد آن سوی خط را به نام متهم غلام شكوری معرفی كرد...»

ثالثا؛ دادخواست وزارت دادگستری آمریكا علیه دو فرد مورد اشاره كه به زعم آنها شكواییه علیه جمهوری اسلامی محسوب می شود و ارایه شكایت رسمی به شورای امنیت سازمان ملل از دولت ایران در شرایطی است كه آمریكایی ها هم شاكی بودند و هم بر كرسی قضاوت«!» نشسته اند.

نكته خوشمزه این است كه این اقدام علاوه بر آنكه خلاف منشور ملل متحد است (چون اصل تساوی حاكمیت ها را به موجب ماده دو منشور نقض كرده است) برخلاف موازین حقوقی حتی دستگاه قضایی آمریكاست چون قبل از صدور حكم دادگاه مقامات آمریكایی، نتیجه را بدیهی دانسته اند.

رابعا؛ تحقیقات دادگاه نیویورك و پلیس فدرال جنبه محلی دارد و نمی توان آن را علیه یك دولت مستقل عضو سازمان ملل تعمیم داد و این بر طبق قواعد آمره حقوق، نقض اصل صلاحیت است و ناگفته پیداست كه صلاحیت این تحقیقات و دادگاه نیویورك مخدوش و فاقد اعتبار است.

خامساً : ارباب سیاری كه در اداره اف بی آی اعتراف كرده و در این اداره تحت نظر ماموران امنیتی آمریكا با شماره ای كه ادعا می شود در ایران است تماس برقرار كرده و طرف تماس او غلام شكوری است در اولین جلسه دادگاه و بیرون از محیط اداره پلیس فدرال تمامی اعترافاتش را تكذیب می كند.

از سوی دیگر با این توضیحات معلوم می شود كه چرا آمریكایی ها اگر واقعا استنادات قضایی و دلایل حقوقی داشته اند دعوایشان در دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) و یا دیوان كیفری بین المللی (ICC) مطرح نشده است.

3- آنچه كه داستان ترور و سناریوی هالیوودی آمریكایی ها را بر ملا ساخت و نشان داد كه این توطئه آنها نگرفته است اتفاقاتی است كه دو هفته پس از جنجال ترور علیه ایران در صحن كنگره آمریكا رخ می دهد.

ماجرا از این قرار است كه كارشناسان ارشد نظامی كنگره آمریكا خواستار ترور هدفمند مقامات ایرانی البته بصورت محرمانه شدند.

شخصی چون «جك كین» فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریكا در نشست كنگره می گوید ما باید مقامات ایرانی به ویژه مقامات سپاه پاسداران را عامدانه ترور كنیم و در ادامه «رویل مارك گریچ» كارشناس سابق بخش خاورمیانه در سازمان جاسوسی آمریكا -CIA- عجزآلود تصریح می كند؛ «قاسم سلیمانی [فرمانده نیروی قدس سپاه] خیلی زیاد سفر می كند، بروید او را دستگیر كنید یا به قتل برسانید»!

اكنون سوالی كه به میان می آید این است كه آیا افكارعمومی دنیا و ملت های آزادیخواه و مستقل از خود نمی پرسند چطور آمریكایی ها بر مبنای یك ادعای سست و ثابت نشده ایران را تهدید كننده صلح و امنیت بین المللی برمی شمارند ولی تحرك صریح و رسمی مقامات آمریكایی آنهم در صحن كنگره برای ترور مقامات ایرانی و بر ضد یك دولت عضو سازمان ملل، تهدید صلح و امنیت بین المللی نیست؟!

4- آنچه كه از صحنه جنجال سازی ها و سناریوسازی های آمریكایی آشكارا بدست می آید این است كه مشكلات لاینحل واشنگتن در امور داخلی و اشتباهات استراتژیك در سطح خارجی باعث شده است تا مقامات آمریكایی به یكسری ادعاهای سست و اقدامات ضعیف و توخالی روی بیاورند و نمونه غیرقابل خدشه آن طرح اتهام بی پایه و اساس و داستان جعلی ترور است.

بازی خطرناك آمریكایی ها در اتهام ترور بر ضد كشورمان نشان داد كه دولت اوباما با این اقدامات سخیف به دست خود ایده ادعایی قدرت هوشمند را خیلی وقت است كه ترور كرده است و مخیله تصمیم گیری های به اصطلاح استراتژیك و راهبردی دولت اوباما به یك ذهن كودن و بی منطق تبدیل شده است.

پیش از این در فروردین سال 89 اوباما در مصاحبه با نیویورك تایمز در تشریح راهبرد جدید هسته ای آمریكا، ایران اسلامی را تهدید اتمی كرده بود و اكنون كماكان بر این مشی جنون آمیز و ابلهانه بی آنكه از شرایط كنونی تحولات دنیا درس گرفته باشد اصرار و استمرار دارد.

آمریكایی ها درنیافته اند كه چرا در دوره جرج بوش كه به دنبال طرح خاورمیانه بزرگ و بعد طرح خاورمیانه جدید با مختصات آمریكایی بودند این اتفاق یك خروجی معكوس داشت و به اذعان و اعتراف رسانه های غربی از خاورمیانه با مختصات اسلامی شكل گرفته است.همچنانكه پس از گذشت 10 ماه از تحولات منطقه نشانه های آن در تونس، مصر، لیبی و... نمایان شده است.

و كماكان نفهمیده اند كه چرا شعار «تغییر» اوباما محقق شد اما نه به اراده آمریكا بلكه به اختیار و عزم ملت هایی كه سیاست های ضد آمریكایی-اسرائیلی را دنبال كردند و اكنون پهنه این «تغییر» از میدان التحریر تا وال استریت است.

حال آیا تردیدی باقی مانده است كه آمریكایی ها در داستان ترور، قبل از هر چیزی عقل و منطق هیئت حاكمه خود را نشانه رفته و دست به ترور زده اند.

جمهوری اسلامی: آمریكا بعد از خروج از عراق

«آمریكا بعد از خروج از عراق» سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
عملی شدن مراحل مقدماتی عقب نشینی نیروهای نظامی آمریكا پس از 8 سال اشغال عراق و انتقال تدریجی این نیروها به پایگاه نظامی آمریكا در كویت خبری مسرت بخش برای عراقی‌ها به شمار می‌رود اما سؤال مهم اینجاست كه استقرار این نیروها در كویت با چه سیاستی صورت می‌گیرد و آمریكا چه اهداف كوتاه و بلند مدتی را در این سیاست دنبال می‌كند.

روزنامه نیویورك تایمز با انتشار گزارشی درباره خروج نظامیان آمریكایی از عراق و استقرار آنان در كویت نوشت: "این اقدام در راستای مقابله با فروپاشی امنیتی در عراق و یا مواجهه نظامی احتمالی با ایران صورت می‌گیرد." اما آیا آنچه این روزها در خاورمیانه و بخصوص در منطقه رخ می‌دهد، مقدمه حادثه‌ای از قبیل مواجهه نظامی با ایران است؟

اگرچه آمریكا با هر یك از كشورهای همسایه كه روابط نظامی و سیاسی نزدیكی دارد، در ظاهر تلاش می‌كند "معماری امنیتی" جدیدی را در خلیج فارس ایجاد و با هرگونه حمله احتمالی موشكی و یا گشت‌های هوایی و دریایی مقابله كند، اما خوب می‌داند قدرت دفاعی ایران موضوعی نیست كه با رویكرد كلیشه‌ای تهدید نظامی و یا بكارگیری "معماری امنیتی جدید" بتواند جمهوری اسلامی ایران را به عقب نشینی از سیاست‌ها و اهداف خود وادار نماید.

هدر دادن صدها میلیارد دلار در عراق، كشته شدن حدود 4500 نظامی و نیز زخمی شدن بیش از 32 هزار نظامی آمریكایی به عنوان نتیجه سیاست‌های غلط استكباری آمریكا در عراق، زیان كمی برای اقتصاد و اعتبار نظامی این كشور نیست.

حال كه دولت آمریكا با بحران‌های مختلف مالی دست و پنجه نرم می‌كند و نیز شاهد جنبش ضد سرمایه‌داری در آن كشور است، كدام عقل سلیمی در كاخ سفید توصیه می‌كند ارتش خسته از جنگ آمریكا با زورآزمایی جدیدی روبرو شود؟

بی شك واشنگتن خوب می‌داند كه عقب نشینی مفتضحانه از عراق با تحمل هزاران كشته و زخمی و صدها میلیارد دلار زیان مالی و تحویل دادن این كشور به دولتی كه روابط بسیار خوبی با ایران دارد، شكست سنگینی است كه هرگز به آن اعتراف نخواهد كرد، اما برای گریز از شرمساری اشغال هشت ساله عراق با مطرح كردن استراتژی "معماری امنیتی جدید" در خلیج فارس، تلاش می‌كند افكار عمومی را از این شكست منحرف و به استراتژی جدید آمریكا در منطقه معطوف نماید تا برداشت‌های متفاوت درباره این راهبرد را به باور تبدیل كند.

مطرح شدن "معماری امنیتی جدید" در منطقه توسط آمریكا پس از استقرار نیروهای این كشور در كویت، كه بیشتر به نوعی لفاظی شبیه است تا یك تهدید نظامی واقعی علیه ایران، نوعی تلاش برای حفظ باقیمانده آبروی نظامی آمریكاست و هدف آن قبل از اینكه متوجه ایران باشد ممكن است با انگیزه مقابله احتمالی با حوادث پیش‌بینی نشده در یكی از كشورهای عربی شاهد بیداری انقلاب‌های مردمی باشد.

تقویت سیستم دفاع موشكی آمریكا در اروپا، تركیه و جمهوری آذربایجان با هدف دفع هرگونه حمله موشكی احتمالی ایران علیه منافع آمریكا این واقعیت را ثابت می‌كند كه جمهوری اسلامی ایران گزینه‌ای در ابعاد عراق یا افغانستان نیست كه با راهبرد توخالی "معماری امنیتی جدید" در خلیج فارس بتوان با آن مقابله كرد و اظهارات اخیر خانم هیلاری كلینتون درخصوص تمایل آمریكا به برقراری روابط با ایران، این واقعیت را نمایان می‌كند كه آمریكا بیش از آنكه به دنبال لشكركشی به قصد مقابله با ایران باشد، گزینه‌هایی از قبیل گفت و گو و رفتارهای مسالمت آمیز با ایران را برگزینه‌های دیگر ترجیح می‌دهد.

به هم ریختگی اوضاع در برخی از كشورهای عربی كه شاهد قیام‌های مردمی هستند، چنان آمریكا را دچار آشفتگی كرده كه هرگونه اشتباه در محاسبات سیاسی كاخ سفید ممكن است به قیمت از دست دادن منافع مورد نظر واشنگتن در این كشورها تمام شود، لذا آمریكا درحال حاضر در شرایط غیرعادی به سر می‌برد بطوری كه هرگونه تغییر غیرقابل پیش‌بینی در منطقه، محاسبات این كشور را به هم می‌ریزد.

بدین ترتیب از نظر آمریكا اقدام برای عملی كردن طرح مقابله با ایران مردود است، در غیر این صورت دستگاه دیپلماسی آمریكا هرگز به طور رسمی آمادگی گفت و گو با جمهوری اسلامی ایران را مطرح نمی‌كرد.

اما اینكه دولتمردان آمریكائی چه وقت می‌توانند به مذاكره با مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازند، همانگونه كه توسط رهبری اعلام شده است، بستگی دارد به اینكه چه وقت خوی استكباری را كنار بگذارند و به پیش شرط‌های ایران گردن نهند.

دولتمردان آمریكائی باید بدانند ایران یك كشور انقلابی است و یك ملت انقلابی هرگز در برابر زورگویان تسلیم نمی‌شود.

رسالت: در سوگ پدر فقه الحکومه

«در سوگ پدر فقه الحکومه» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندری است كه در آن می خوانید:
امروز پیکر مردی بر دوش دانشجویان، دانشگاهیان و حوزویان قرار می گیرد که سمبل دفاع و تبیین مبانی اندیشه سیاسی اسلام، فقه سیاسی و حقوق اساسی در جمهوری اسلامی ایران است و رواست که وی را پدر فقه الحکومه در دانشگاه های ایران بنامیم.

آیت الله دكتر عباسعلی عمید زنجانی(رحمة‌الله‌علیه) از شاگردان برجسته بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و از فضلای حوزوی و داتنشگاهی بود که در سال های تحصیل و تدریس در صف مقدم تبیین تئوریک فلسفه سیاسی اسلام، قانون گذاری در نظام جمهوری اسلامی ایران، مبانی حقوق عمومی در اسلام و ...قرار داشت.

10 جلد فقه سیاسی  پیرامون موضوعات مختلفی چون قواعد فقه سیاسی (مصلحت)، اقتصاد سیاسی، قواعد حاكم بر مخاصمات مسلحانه، اندیشه سیاسی در كشورهای اسلامی و... ارزنده ترین یادگاری است که از این استاد بزرگ به جا مانده است. به حق آیت الله عمید زنجانی را باید پدر فقه سیاسی در دانشگاه های ایران نامید.

چرا که به تعبیر خود ایشان از روزی که فقه الحکومه یا فقه سیاسی به صورت یک درس رسمی در حوزه علمیه نجف اشرف توسط حضرت امام(ره) و با شیوه سنتی فقه مورد بحث و بررسی قرار گرفت، تحولی اصولی و بنیادی در مباحث ضروری -بحث نشده- فقه آغاز شد ولی به رغم جا افتادن جریان سیاسی ناشی از این واقعه و با وجود گذشت سال های متمادی از این نقطه عطف تاریخی فقه ... متاسفانه کار مدونی صورت نگرفت و حوزه های علمیه شاهد کار علمی و بررسی مستمر فقهی به شیوه ای که رهبر کبیر انقلاب آغازگر آن بودند، نشدند.

آیت الله عمید در سالهای پر برکت عمر خویش کوشید تا این فقدان را برطرف نماید. تولید دانش سیاسی و حقوقی متناسب با نیازهای حیاتی نظام مردمسالاری دینی از امتیازات این بزرگوار است. 

رهبر معظم انقلاب تجلیل گویایی از این استاد فقید در پیام تسلیت خود صورت دادند مبنی بر اینکه" ایشان از دانشوران موفق و پرتلاشی بودند كه تألیفات و افاضات باارزش و عالمانه ای از خود باقی گذاشته و منشأ خدمات فكری در دانشگاه و در میان نخبگان و عموم مردم بوده‌اند."‏

آیت الله عمید زنجانی در نظریه پردازی در عرصه حقوق عمومی خارج از گود نبود. ایشان در دو دوره قانونگذاری به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از نزدیک با حوزه قانونگذاری مواجه بود و در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 به عنوان منتخب مجلس در شورای بازنگری حضور فعال داشت.‏

آیت الله عمید زنجانی به عنوان اولین رئیس روحانی دانشگاه تهران علی رغم بیماری کلیوی اما تمام توان خود را صرف اداره این دانشگاه نمود و خدمات ارزنده ای را در این دوره از خود به یادگار گذاشت که در نوع خود بی نظیر است و حکایت از آن می کند که حضور مومنانه، عالمانه و مدبرانه روحانیت در دانشگاه می تواند چه ثمرات و برکاتی را در پی داشته باشد.‏

آیت الله عباسعلی عمید زنجانی داماد مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی (رضوان‌الله‌علیه)  شخصیت فاضل، متعهد و عالمی بود که در دفاع از نظام، انقلاب و اندیشه های ناب حضرت امام خمینی(ره) حتی یک لحظه هم تردید نکرد و بابیان رسا و شیوای خود میراثی گرانقدر از تعهد به اسلامیت و جمهوریت در نظام مردمسالاری دینی به جای گذاشت. 

آیت الله عمید زنجانی از سابقون در آشنایی با حضرت امام خمینی(ره) است. ایشان خود در این باره می گوید:من از سال 1332 باامام آشنا شدم. در آن موقع مقدمات می خواندم. این آشنایی ، آشنایی علمی نبود، به دلایلی ، نور محبت حضرت امام  در دل من افتاده بود. به طوری كه , معمولاً وقتی به درس می رفتم و یا بر می گشتم ، مسیر رفت و برگشت را طوری تنظیم می كردم كه لااقل  روزی یك بارامام را ببینم . صحبت امام ،خصوصیات اخلاقی و سایر جهات ایشان را در آن دوران ، نه درك می كردم و نه برایم مقدور بود كه به دست بیاورم.مشغول معالم و یا لعمه بودم اما قیافه امام و طرز راه رفتن او را تقلید می كردم. علاقه ام دراین متجلی نبود كه به اخلاق و اندیشه های والای حضرت امام دسترسی پیدا كنم ولی طرز راه رفتن امام را تقلید می كردم. طرز گرفتن عبا، قدم برداشتن ، سر را روی بدن نگه داشتن، چشم را به دور و یا نزدیك دوختن ، تكان خوردن سر به چپ و یا راست ، به زمین نگاه كردن و... همه را به دقت دیده بودم و پیش خودم تقلید می كردم.این نشانه علاقه و ارادتی بود كه من پیدا كرده بودم.این ارادت را تا آخرین لحظه ای كه امام رااز دست دادیم ، داشتم.‏

امروز فقدان این سرمایه عظیم فکری در حوزه و دانشگاه ضایعه ای بس اندوهناک و غیر قابل جبران به نظر می رسد که تنها با پیروی شاگردان و پژوهشگران از راه این استاد بزرگ می توان به ترمیم آن امیدوار بود.

مردمسالاری دینی چشم به راه فضلا، علما و اساتید جوانی است که جای خالی بزرگانی چون آیت الله عمید زنجانی را در حوزه و دانشگاه پر کنند. باری! تسلیت به جامعه علمی و دانشگاهی کشور و همچنین بیت معظم و مکرم آیت الله عمید زنجانی واژه کوچکی است که تنها در پرتو امید به غفران و رحمت الهی برای آن بزرگوار معنا می یابد.‏

تهران امروز: ریشه‌های عمیق فساد و سیاه‌نمایی

«ریشه‌های عمیق فساد و سیاه‌نمایی» عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حسام‌الدین كاوه است كه در آن می خوانید:

گویا زنجیره كشف تخلفات مالی، قصد قطع شدن ندارد. این بار گزارش هیات تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی مجلس بیانگر آن است كه دست‌كم یك هزار میلیارد تومان از شركت‌های زیرمجموعه سازمان بازنشستگی و شستا تخلف صورت گرفته است.

به‌رغم فشارهای سیاسی كه بر گروه تحقیق و تفحص مجلس وارد شده، آنان توانسته‌اند پرده از سیاه‌كاری‌های صورت گرفته در 150 شركت وابسته به سازمان بازنشستگی و شستا خبر دهند.

عمق فاجعه آنجاست كه طی 60 سال فعالیت، تاكنون هیچ‌گونه نظارتی بر عملكرد این مجموعه‌های اقتصادی صورت نگرفته است و به همین علت اموال 30 میلیون نفر بازنشسته، تبدیل به شركت‌های فامیلی و خانوادگی شده و قراردادهای كوچك و بزرگ به وابستگان، فرزندان مدیران و برخی از آقازاده‌ها واگذار شده است.

به‌راستی افشای سیاه‌كاری‌های دست‌اندازان به بیت‌المال سیاه‌نمایی است یا رفتار طمع‌كارانه و حرص‌توزانه برخی از مدیران و بستگان آنها كه با رفتار خود، چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را سیاه نشان می‌دهند؟

وقتی اشخاصی در 10 شركت عضو هیات مدیره‌اند، با كدام استدلال منطقی می‌توان این تخلف آشكار را توجیه كرد؟

متاسفانه بنگاه‌های اقتصادی شبه‌دولتی همانند شستا و شركت‌های وابسته به سازمان بازنشستگی و تامین‌ اجتماعی تبدیل به حیاط خلوت شیفتگان قدرت و ثروت شده‌اند.

زر و زور و تزویر در چهره مدیرانی كه دست به تخلف و رفتارهای غیرقانونی می‌زنند، خود را باز احیا كرده است.

نمی‌گوییم كه همه مدیران ما چنین هستند، البته كه نیستند. مدیران پاك و شریف در این كشور كم نداریم اما معلوم نیست باندهای قدرت چرا هر روز بیش از پیش می‌كوشند دست مدیران سالم و پاك را از مصادر مهم كوتاه كنند و به جای آنان افراد ناسالم و فاسد را بنشانند؟ 

بی‌تردید مدیران كنونی و سابق و اسبق سازمان تامین اجتماعی و شستا و نیز وزیران كنونی و سابق رفاه باید پاسخگوی وضعیت پیش آمده و فساد فراگیر در زیرمجموعه‌های مدیریتی خود باشند چه آنطور كه از شواهد و قرائن برمی‌آید، این فساد مربوط به یك دوره خاص نبوده و از مدت‌ها پیش جریان داشته است.

اگرچه روحیه عمومی در برابر شنیدن خبر اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به شدت دچار حساسیت و از اعتماد مردم به نظام بانكی كاسته شده اما رسانه‌ها و مطبوعات وظیفه دارند به عنوان چشم و گوش افكار عمومی، وجدان مردم را بیدار كرده و به آنان آگاهی دهند.

ضمن آنكه مدیران فاسد باید دریابند كه از چشم تیزبین رسانه‌ها و مطبوعات نمی‌توانند خود را پنهان كنند بلكه انتشار اینگونه اخبار و گزارش‌ها، شوكی به آنها وارد كند و آنان را به خود آورد.

قطعا مبارزه با مفاسد اقتصادی به ویژه در بنگاه‌های اقتصادی دولتی را نه تنها باید جدی گرفت بلكه باید به آن، همچون امری جهادی نگاه كرد و دست به پالایش نظام اقتصادی كشور و كوتاه كردن دست سیاه‌كاران مفسده برانگیز زد.

چرا باید نام و نشان مدیری از مدیران شستا كه كارخانه‌ای را با بیش از 300 میلیارد تومان افزون بر قیمت واقعی آن خریده و به عنوان تشویق از پاداش‌های 450 میلیون تومانی تا یك هزار سكه به برخی افراد و كاركنان، سكه هدیه داده است، همچنان مكتوم بماند؟ این امنیت كاذب، همچون پرده‌ای مدیر متخلف و فاسد را در پرده مصونیتی آهنین نگه می‌دارد.

بی‌گمان اگر فرمان مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سران سه قوه درباره ضرورت برخورد با فساد و مفسدان اقتصادی، نصب‌العین مدیران و مسئولان قرار می‌گرفت، امروز با چنین وضعیت فاجعه‌باری روبه‌رو نبودیم.

ابتكار:  جنجال برای یک سؤال تاریخ ‌مصرف ‌گذشته

«جنجال برای یک سؤال تاریخ‌ مصرف ‌گذشته» سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم سید علی محقق است كه در آن می خوانید:

حدود پنج ماه پیش و در اولین روزهای تابستان امسال، جمعی از نمایندگان مجلس با محوریت علی مطهری، طرح سؤال از رییس‌جمهور را با صد امضا تقدیم هیات‌ رییسه مجلس کردند.

طرحی که مطابق اصل 88 قانون اساسی باید بلافاصله پس از تحویل به رییس‌ مجلس، با ارجاع به کمیسیون مربوط به جریان می‌افتاد و حداکثر در پروسه‌ای دو تا سه‌هفته‌ای به سرانجام می‌رسید.

سرانجامِ طرح سؤال از رییس‌جمهور نیز یا قانع‌شدن و انصراف سؤال‌کنندگان یا احضار رییس‌جمهور به صحن علنی مجلس از سوی رییس ‌مجلس برای پاسخگویی به سؤال وکلای مردم است.

اما ماجرای سؤال از رییس‌ دولت درعمل، آن‌گونه‌که قانون پیش‌بینی کرده بود، پیش نرفت و این طرح بااینکه امضای حدود یک‌سوم نمایندگان را با خود داشت، آن‌قدر کش‌وقوس پیدا کرد و بالا و پایین شد و مشمول فشار از اطراف و چانه‌زنی در اکناف گردید که با گذشت فصل تابستان و به نیمه راه رسیدن پاییز، موضوع همچنان اندر خم کوچه اول باقی ماند.

روز یکشنبه گذشته، صرفاً به دنبال جدیت بی‌سابقه یک نماینده (علی مطهری) و پافشاری بر استعفای خود، باهنر، نایب ‌رییس مجلس، به‌اجبار اعلام کرد که طرح سؤال از رییس ‌جمهور رسمیت یافته و بررسی خواهد شد تا شاید مطهری از اصرار به رها کردن کرسی نمایندگی مردم در مجلس کوتاه بیاید. اما پایان‌دادن هیات ‌رییسه مجلس به بی‌اعتنایی به خواسته جمعی از نمایندگان و رسمیت‌یافتن سؤال، پایان این ماجرا نیست.

نگاهی به مفاد اصل 88 قانون اساسی و جزییات روند قانونی سؤال از رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که قانونگذار پیش‌بینی کرده است که این روند تا جای ممکن دچار اطاله بررسی نشود و در یک دوره زمانی کوتاه و منطقی عملیاتی گردد.

این دوره زمانی به‌گونه‌ای تنظیم شده که این مراحل، از ارجاع به کمیسیون تا درخواست حضور رئیس‌جمهور در صحن، خیلی سریع طی شود و در کار مجلس و دولت خلل ایجاد نشود و ماهیت و محتوای سؤال نیز در زمان پرسش روزآمد باشد و مشمول مرور زمان نگردد.

نمایندگان معترض، سؤالی را پنجم تیرماه و به اقتضای اوضاع آن روزهای کشور و در اعتراض به رویکرد رئیس‌جمهور و بخشی از اعضای کابینه در ده بند طراحی کردند.

خانه‌نشینی یازده‌ روزه رئیس‌جمهور و قضیه برکناری مصلحی از وزارت اطلاعات، شیوه جنجالی برکناری وزیر خارجه سابق، معرفی ‌نکردن وزیر ورزش و جوانان باوجود پایان‌یافتن مهلت قانونی و ماجرای ادغام وزارتخانه‌ها، داستان پرابهام مخفی‌ماندن نرخ رشد اقتصادی کشور، مخالفت با در رأس امور بودن مجلس و... ازجمله مباحث و دعاوی مهم در زمان طرح این سؤال بود و تقریباً هشتاد درصد مفاد سؤال نمایندگان از رییس‌جمهور را نیز تشکیل می‌داد.

اکنون و با گذشت حدود یک نیم‌سال از نگارش سؤال، موارد زیادی از بندهای این سؤال مانند برکناری وزیر امور خارجه سابق و تعلل در معرفی وزیر ورزش و... به‌طورکلی از موضوعیت افتاده‌اند.

برخی دیگر از بندهای سؤال، همچون نرخ رشد اقتصادی و دعوی چگونگی اجرای قانون هدفمندی و ماجراهایی از این‌دست هم مانند سابق موضوعیت چندانی ندارند و بارها و بارها شخص رییس‌ دولت و مخالفان و موافقان از تریبون‌های مختلف دراین‌باره سخن گفته‌اند و حرف تازه‌ای برای گفتن و شنیدن باقی نمانده است.

علاوه‌ بر این و مهم‌تر از همه، در این دوره پنج‌‌ماهه، روند تحولات سیاسی و اقتصادی چندان بر پاشنه سابق نچرخیده و وقایع جدیدی در کشور حادث شده که در مقطع کنونی، سؤال اصلی موکلان نمایندگان مجلس است.

سؤالاتی که بر اهمیت مباحث پیشین سایه انداخته و حتی بسیاری از آن‌ها را به معلول‌های کوچکی برای علت و سؤال تازه تبدیل کرده است.

در این مدت، اختلاس بزرگ و بی‌سابقه سه‌هزار میلیاردی افشا شد و مردم را به‌عنوان موکلان نمایندگان، لبریز از سؤال‌های بی‌پاسخ کرد.

اختلاسی سیل‌آسا که بیش از دو ماه است مردم، دولت، مجلس، قوه‌قضاییه و رسانه‌ها را درگیر خود کرده و در یک هفته اول، اکثر بانک‌های کشور را درنوردید و رؤسای آن‌ها را با خود برد.

برخی از بانکی ها را به آن‌سوی آب‌ها فرستاد، عده‌ای را به پشت میله‌ها انداخت و گروه دیگری از مدیران را خانه ‌نشین کرد و گروه باقیمانده را هم در انفعال و بی‌عملی نگه داشت.

همزمان خواه ناخواه به تشدید اختلافات سیاسی در اردوگاه اصولگرایی نیز دامن زد و دو سه طیف منشعب از این جریان هر کدام به گونه ای در حال کشف سند و مدرک علیه رقیب از این آب گل آلود هستند اما همچنان سؤال بزرگ درباره چرایی بروز تخلفی در این ابعاد در اقتصاد دولتی کشور سر جای خود باقی است.

علاوه‌براین در حوزه سیاست خارجی نیز عملکرد دولت و چگونگی مواجهه با تحولات منطقه‌ای، از بحرین و عربستان گرفته تا سوریه و لیبی و مسئله فلسطین نیز جای سؤالات بسیار دارد؛ سؤالاتی که کنار هم قراردادن آن‌ها، نشان از وجود رویکردی خاص در دولت در مواجهه با مسائل و تحولات منطقه‌ای و جهانی دارد؛ رویکردی که تاحدودی با رویکرد سی ‌ساله سیاستگزاران مسائل دیپلماتیک کشور تفاوت و شاید زاویه و جای سؤال دارد؛ سؤالی که اگر طرح نمایندگان به لحاظ حقوقی و قانونی امکان روزآمد شدن داشته باشد، می‌تواند در بندی از بندهای سؤال از رییس‌جمهور قرار گیرد.

درهرحال سرنوشت سؤال تاریخ مصرف گذشته مطهری و یارانش از رییس‌جمهور و تکلیف مجلس با خودش در اجرای مفاد قانون و آیین‌نامه داخلی مجلس، در این باره تا روز چهارشنبه مشخص خواهد شد.

علی مطهری در این ماجرا بار دیگر آزادگی و عدم وابستگی خود به جریان های سیاسی موجود را اثبات کرده است و جای تردیدی وجود ندارد که او به چیزی جز منافع کشور فکر نمی‌کند.

اما ابهامی که وجود دارد این است که ادامه تاکید بر سوالی که جواب های آن از پیش روشن است و صرفا در فاصله چهار ماه تا انتخابات مجلس، بیشتر قابلیت استفاده انتخاباتی و سیاسی جریان های سیاسی را دارد به نفع کیست و تا چه حد در راستای پاسخ به سوالات و ابهامات موکلان اصلی مطهری و یارانش یعنی 70 میلیون ایرانی خواهد بود؟

حمایت: مطبوعات، نمایشگاه و مسئولیت های فراروی

«مطبوعات، نمایشگاه و مسئولیت های فراروی» عنوان یادداشت روزنامه حمایت است كه در آن می خوانید:
هجدهمین نمایشگاه سالیانه مطبوعات و خبرگزاری‌ها در محل مصلای تهران روزهای پایانی خود را سپری می‌کند.

در این مدت مخاطبان متعددی از نمایشگاه دیدن کرده‌اند و مطالب متعددی در خصوص ابعاد مختلف این نمایشگاه ونسبت سنجی‌های متعدد با نمایشگاه های سنوات قبل، در رسانه های مکتوب یا فضای اینترنت منتشر شده است.

به رغم برخی رویدادهای مهم داخلی وخارجی دیگر که از منظر عدالت خواهی قابل تامل هستند، در جهت گرامیداشت جایگاه رسانه و فعالان رسانه ای مناسب است تاملی در این خصوص به بهانه نمایشگاه مطبوعات انجام پذیرد با این امید که روند اهمیت دهی به رسانه و نقش برجسته آن در کشور ما بیش از پیش توسعه یابد.

نکته اول اینکه به رغم برگزاری نمایشگاههای سالیانه در کشور و یا بزرگداشت های تشریفاتی دیگر در مورد روزنامه نگاران یا برخی اساتید علوم ارتباطات در طول سال و یا برخی حمایت های مادی موردی از دست اندرکاران رسانه، هنوز بسیاری از مسئولان وصاحبان قدرت یا توده مردم به اهمیت رسانه پی نبرده اند و متناسب با آن برای بهره مندی از این رکن چهارم دموکراسی برنامه ریزی یا تدبیر مقتضی اتخاذ نمی کنند.

هنوز کم نیستند مسئولانی که درک آن‌ها از رسانه در حد فضولباشی است یا ابزاری برای تبلیغ فلذا معمولا سعی می‌کنند یا از رسانه ها دور باشند یا اگر نزدیک شدند برای بهره برداری تبلیغی باشد. هر دو این دیدگاه‌ها زمینه های تاریخی و روانشناختی گسترده ای دارد که برای علاج نیاز به اقدامات متعدد است.

در همین زمینه خیلی از افراد اعم از مسئولان رسمی یا دیگر کنکاشگران اجتماعی نگاهی ابزاری سیاسی به رسانه دارند وتلقی آن‌ها این است که از رسانه برای پیشبرد دغدغه های جناحی وگروهی باید بهره جست.

همین امر باعث می‌شود که نوعی صف بندی نانوشته نیز بین رسانه ها حتی بر خلاف میل فعالین حرفه ای رسانه شکل گیرد ودر این فضا طبیعی است که حقیقت گویی و پی جویی حرفه ای کار رسانه در موارد متعددی دچار خلل می‌شود.

حتی داوریهای نهادهای ناظر نیز بر همین اساس شکل می‌گیرد که مثلا این روزنامه جزو جناح فلان است فلذا حتما از این مطلب فلان منظور را داشته واین رسانه مربوط به فلان جناح وقس علهذا.

بدیهی است در چنین فضایی امنیت کار حرفه ای رسانه و پی جویی حقیقت و حفظ بیطرفی در اطلاع رسانی در مواردی با مشکل روبرو می‌شود. برای رفع این آسیب‌ها همه باید چاره اندیشی کنیم و حداقل به توسعه این آسیب‌ها نیفزائیم.

نکته دوم اینکه رسانه ها برای فعالیت موثر قطعا باید از تشکلهای خود جوش و حرفه ای قوی و توانمند برخوردار باشند که هم نقش آموزش دهنده را برای دست اندرکاران رسانه ها ایفا کنند و هم اینکه حمایت‌های صنفی لازم از فعالین رسانه ها را به عمل آورند ودر خیلی موارد واسطه مطالبات یکایک اعضای حرفه ای خانواده رسانه ها وحاکمیت یا دیگر نهادهای عمومی باشند.

همین تشکل‌ها قطعا در صورت برخورداری از توانایی لازم می‌توانند رویدادهای ملی یا فراملی مربوط به رسانه ها از جمله برگزاری نمایشگاه های سالیانه مطبوعات یا مشابه آن را مدیریت و اجرا نمایند تا توانمندی در حوزه دست اندرکاران رسانه روز به روز بیشتر شود. در این حیطه نیز مشکلات متعددی هم اینک دیده می‌شود که البته نباید از آن غافل شد.

نکته سوم اینکه با توجه به تحول در تعریف روزنامه نگار و رسانه و انواع شبکه های جدید اطلاع رسانی، نظام حقوقی مربوط به رسانه ها در سطح جهانی به شدت در حال تحول است.

در این تحولات مباحث جدیدی در حوزه آزادی بیان ورسانه ها ومحدودیت های قابل قبول در این حوزه مطرح می‌باشد.

نظریه تفسیری جدیدی که کمیته حقوق بشر سازمان ملل اخیرا در مورد تفسیر ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی راجع به آزادی نظر وبیان اعلام داشت، یکی از تحولات حقوقی جدید در این حوزه است.

برای نظام حقوقی ملی که می‌خواهد در سطح جهانی موثر باشد و ده‌ها دغدغه عدالت خواهانه را دنبال کند وسیطره رسانه های برخی قدرتهای سیاسی عالم را به چالش بکشد، وقوف بر این تحولات حقوقی جهانی و ارتقا نظام حقوق داخلی به نحوی که پویایی قواعد حقوقی وکارآمدی آن در ابعاد مختلف حفظ شود، از ضروریات است.

به عبارت دیگر، اگر نظام حقوق داخلی دچار نقصان‌ها ونارسایی های متعدد از حیث پاسخ دهی به نیازهای امروزی باشد قطعا امکان رقابت وتاثیر گذاری جهانی از آن نظام سلب می‌شود واکثرا لازم است از خود دفاع کند. مباحث فنی این حوزه بسیار است که در این مجال طرح آنها نمی‌گنجد.

نکته چهارم اینکه از این مهم نباید غافل شد که در سطح جهانی برخی از دست اندرکاران رسانه ها از جمله اشخاص شاخص در یک یا چند حیطه تخصصی هستند، بدین صورت که مثلا اگر طرف در زمینه بهداشت ودرمان کار رسانه ای می‌کند او یکی از مطلع‌ترین افراد در مباحث نظری مربوطه نیز می‌باشد یا اگر در حیطه قضایی کار می‌کند از جمله مطلع‌ترین‌ها در این زمینه است وهمینطور سایر حوزه ها.

همین توان تخصصی وسواد لازم ومهارت های فنی مورد نیاز باعث می‌شود که رسانه های محل فعالیت آن‌ها نیز در سطح جهانی اثرگذار باشند. این وضعیت مقایسه شود با شرایطی که روزنامه نگار نه سواد لازم تخصصی در حیطه فعالیت خود را داشته باشد ونه مهارتهای لازم حرفه ای برای اینکه بتواند نقش خود را بدرستی ایفا کند.

در چنین وضعیتی هم روزنامه نگار به راحتی از جایگاه حرفه ای خود ممکن است خارج شود، هم فعالیت رسانه ای ممکن است برای بهبود امور اثر چندانی در برنداشته باشد و هم اینکه منابع متنوع مالی و انسانی بنام کار رسانه ای هدر می‌رود.

نکته پنجم اینکه در جهان امروز، سوای حقوق روزنامه نگاری، مقوله اخلاق روزنامه نگاری به طور جدی به عنوان یکی از گرایش های اخلاق کاربردی در حال توسعه است.

این حیطه حوزه ای است که در اندیشه اسلامی جایگاه برجسته ای دارد و ده ها قواعد اخلاقی را می‌توان در این زمینه مورد توجه قرار داد حتی چندی قبل در دروس خارج رهبر معظم انقلاب نیز در این حیطه نکات مهمی مطرح شد.

شناسایی دقیق ابعاد قواعد اخلاقی حوزه رسانه وتلاش برای کاربردی نمودن آن خصوصا از طریق تشکلهای رسانه ای امری ضروری است که از انجام آن نباید غفلت کرد.

نکته ششم اینکه در کشور ما پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی هنوز در خصوص اجرای اصل هشتم قانون اساسی در حیطه امر به معروف ونهی از منکر نارسایی های متعدد حقوقی دیده می‌شود اگر می‌خواهیم این اصل بدرستی عملیاتی شود، باید ظرفیت‌های عظیم رسانه ها را برسمیت بشناسیم و بدانیم که در زمانه فعلی رسانه از جمله موثرترین ها برای نهی از منکر و ترویج معروف می‌باشد.

سخن آخر:
رسانه ها چه در نمایشگاه عرضه شوند و چه نشوند، در زندگی امروز اکثر مردم حضور دارند و کمتر کسی از کودک دبستانی گرفته تا سالمندان یک جامعه را می‌توان یافت که از تاثیرات رسانه ها به دور باشند.

این ظرفیت عظیم ملی را باید قدر نهاد و به جای انگشت نهادن بر ضعف‌ها و اشکالات موجود، نقاط قوت و دستاوردهای رسانه ها را باید دید و بجای خرده گیری مدام و کمین نشستن مچ گیری ضعف‌ها و غفلت‌ها، در صدد تقویت آن‌ها برآمد.

نمایشگاه مطبوعات امسال نیز جمع می‌شود ولی دغدغه های کلان حوزه رسانه هم چنان باقی است. امید است مسئولین محترم تا نمایشگاه سال آتی گام‌های موثری برای تقویت رسانه ها بر دارند و خود رسانه ها نیز بر نقاط قوت خود بیفزایند و جامعه ما اثرات مثبت رسانه ها را بیش از گذشته مورد تصدیق قرار دهد و رقابت رسانه های داخلی در انعکاس حقایق و سرعت انعکاس و دقت تحلیل‌ها و بحث‌های تخصصی در قیاس با رسانه های جهانی روز به روز به سطحی برسد که مخاطبان مختلف، رسانه های داخلی ایران را منبع مطمئنی برای اطلاع فوری و دقیق از حقائق بدانند.

سیاست روز: یك نشست با سه دیدگاه

«یك نشست با سه دیدگاه» عنوان یادداشت روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است كه در آن می خوانید:

نشست بررسی وضعیت امنیتی افغانستان فردا در تركیه با حضور همسایگان افغانستان و كشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای كه در تحولات این كشور ایفای نقش دارند آغاز به كار می‌كند. بررسی وضعیت كشورهای حاضر در نشست تركیه از سه منظر قابل تامل است.

اولا دولت و مردم افغانستان این نشست را گامی می‌دانند كه شاید به واسطه آن بتوانند از یك سو از كمك های منطقه‌ای و جهانی برای برقراری امنیت و بازسازی كشورشان برخوردار شوند و از سویی دیگر زمینه‌ای باشد برای خروج اشغالگران از كشورشان.

نگاه افغان‌ها نشان می‌‌دهد كه آنها به دلیل قرابت‌های تاریخی و نیز مرزهای مشترك بیش از هر چیز نگاه منطقه‌ای داشته و خواستار برخورداری از ظرفیت‌های منطقه برای رسیدن به امنیت و بازسازی كشورشان هستند.

ثانیا، محور دیگر نشست تركیه را نگاه كشورهای منطقه بویژه همسایگان مرزی افغانستان شامل ایران، پاكستان، ازبكستان، تركمنستان و تاجیكستان تشكیل می‌دهد. كشورهایی كه امنیت و پیشرفت افغانستان را برابر با ثبات و امنیت خود می‌دانند.

آنهایی كه در دوران جنگ داخلی و سالهای اشغال افغانستان همواره در كنار ملت و دولت افغانستان بوده‌اند در حالی كه خود از وجود گروه‌های تروریستی و قاچاقچیان مواد مخدر در افغانستان بیشترین لطمه را دیده‌اند.

از نگاه این كشورها امور افغانستان باید به مردم این كشور واگذار و اشغالگران از آن خارج شوند تا ثبات در آن برقرار گردد. ثالثا، نگاه سوم را كشورهای غربی تشكیل می‌دهد.

كشورهایی كه پس از ۱۰ سال اشغالگری به اهداف خود دست نیافته‌اند و اكنون نیز برآنند تا از نشست‌هایی مانند نشست تركیه برای توجیه ادامه اشغالگری و استفاده از كشورهای فرامنطقه‌ای نظیر تركیه و برخی كشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای اجرای اهداف خود در افغانستان بهره برداری كنند.

آنها همچنین به دنبال استفاده از این كشورها برای پنهان سازی نقش كشورهای هم مرز افغانستان هستند تا به زعم خود بتوانند به سیاست‌های اشغالگرایانه خود ادامه دهند.

رویكردی كه موجب شد تا نشست‌های گذشته‌ای كه درباره افغانستان برگزار گردیده به نتیجه مطلوب دست نیابد و اكنون نیز موجب ایجاد ابهاماتی در نتیجه بخش بودن نشست تركیه شده است.

با تمام این تفاسیر همگرایی منطقه‌ای برای كمك به مردم و دولت افغانستان گامی مهم برای برقراری ثبات در این كشور و منطقه خواهد بود در حالی كه مهمترین مولفه تحقق آن وحدت كامل منطقه‌ای در مقابله با فتنه‌های اشغالگران افغانستان در نشست‌هایی مانند تركیه است كه می‌تواند زمینه ساز خروج اشغالگران و برقراری امنیت در این كشور پس از سالها جنگ و ناآرامی باشد.

مردم سالاری: برخورد قاطع با متخلفان

«برخورد قاطع با متخلفان» عنوان سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری به قلم علی ودایع است كه در آن می خوانید:
چین، بزرگترین اقتصاد جهان است. اژدهای شرقآسیا با شتاب به پیش می رود و بازارهای جهان را در خود می بلعد. اگر به دلیل ساقط شدن قسمتی از اقتصاد داخلی توسط همین اقتصاد می توان آنها را دشمن اقتصادی دانست; اما همیشه مطلبی برای آموختن وجود دارد آن هم در عملکرد دشمن!

شکی نیست که فساد در چین، در پی حرکت این کشور به سوی نظام بازار آزاد رشد کرده است و بسیاری آن را طبیعی قلمداد می کنند.

حکومتی که مائو بنیان گذار آن در پکن بود، در طول چندین سال خود را بازسازی کرد و نظام حکومتی خود را علی رغم انتقادات جدی حقوق بشری پیش برد.

آنها نگاه ویژه ای به بحث فساد مالی دارند; حدفاصل سال های 2003 تا2009، در طول شش سال 240 هزار پرونده مورد بررسی قرار گرفت.

سال های 2004 و 2005 اوج مبارزه با فساد توسط پکن بود که در مجموع 93738 نفر از حزب کمونیست اخراج شدند.

لیوژیک سیانگ، رئیس سابق خطوط ریل (ووهان) و برادر وزیر خطوط ریل که از مردان متنفذ حزب کمونیست بود به دادگاه احضار شد.

شین لیانگایو از مقامات ارشد حزب کمونیست در شانگهای در سال 2008 به 18 سال زندان محکوم شد، در سال 2010، ون کوانگ، مقام قضایی ارشد چونگ چینگ به جرم دریافت رشوه و حمایت از باندهای جنایتکار به اعدام محکوم شد.

بازرسان مبارزه با فساد چینی تا جایی پیش رفتند که قائم مقام دبیر کل حزب کمونیست را به جوخه اعدام سپردند.

جدی ترین پرونده حسابرسی  از بانک کشاورزی چین از 6 میلیارد و 450 میلیون دلار اختلاس پرده برداشت. در جریان بررسی این پرونده 64 کارفرما و 1300 نفر تحت پیگرد قرار گرفتند.

در این پرونده  مشهور حدود 5.1 میلیارد دلار صرف پرداخت9000 مورد رشوه شده بود و 5.3 میلیارد دلار هم برای پرداخت وام هزینه شده بود.

چینی ها اواسط  دهه 90 میلادی  به یقین رسیدند که نباید در مقابل مفاسد اقتصادی  کوتاه آمد; از دید سیاستگذاران کلان پکن، رشد فساد و مبارزه  با آن هر دو  با سیاست گذاری های اقتصادی و مراحل اجرایی آن در هم تنیده است.

چینی ها در مرحله اول بازرگانان خود را زیر ذره بین قرار دادند اما رفته رفته دامنه نظارت آنها گسترش یافت تا آن که شهروندان عادی هم هدف قرار گرفتند.

ایانگ سانگ، قائم مقام حزب کمونیست چین برگزاری یک دوره گسترده آموزشی مبارزه  با فساد را طرح کرد که براساس آن 70 میلیون نفر از اعضای حزب کمونیست در طول 18 ماه تحت آموزش قرار گرفتند.

در پرونده جالبی، اوایل سال 2010، تصویری از یک دادستان زن در یک شهر فقیر منتشر  شد که او را سوار بر یک خودروی لوکس  نشان می داد. این عکس  مورد توجه بازرسان پکن قرار گرفت.

در نهایت لیولی جید، دادستان شهران روی در منطقه مغولستان مجبور به  استعفا شد و به جرم فساد به زندان طولانی مدت محکوم شد.

در این پرونده، مردم  محلی علی رغم  سانسور  شدید،  نقشی پررنگ ایفا کردند.مبارزه چینی ها با فساد همچنان ادامه دارد، ماه گذشته وانگ یی (معاون سابق رئیس توسعه چین) به اتهام دریافت 5.2 میلیون دلا ر با محکومیت مرگ مواجه شد.

همچنین چن تونگای، رئیس سابق شرکت نفت و مواد شیمیایی چین که از آن به عنوان یکی از غول های نفتی چین یاد می شود به اتهام رشوه با مرگ تعلیقی مواجه شد.

علیرغم تمام این مبارزات سرسختانه، مقامات ارشد حزب کمونیست نگران پرداخت حتی یک یوان رشوه هستند. اما در ایران; مدتی است که پرونده بزرگ اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به نقل محافل ایرانیان بدل شده و همه از دست های آشکار و پنهان این اختلاس سخن می گویند.

برخی ایرانیان شهره اند به این که ابتدا به شدت تب می کنند و در نهایت با عرق سرد از کنار موضوعات عبور می کنند;  اما پرونده اختلا س بزرگ این گونه نبوده است.

دستگاه قضا همچنان پیگیر ماجرا است; اما نکاتی چند را باید مدنظر داشت.اینکه مبادا مدیران میانی مورد توجه قرار گیرند و مدیران بالا یی که اختلا س را مهندسی کرده اند از زیر ذره بین قضات فرار کنند.

بحث استیضاح وزیر اقتصاد فارغ از تمام انتقاداتی که علیه وی مطرح شده است از باب این شایعه که لا بی گری برای انصراف مجلس در جریان بوده است; قابل تامل است.

این درست است که دولتها در همه جای دنیا با نمایندگان مجلس لا بی می کننداما اینکه پیغام و پسغام ها خارج از عرف باشد، حتی در حد شایعه نیز برای جمهوریت نظام چندان خوش آیند نیست.

نکته دیگر این که برخورد با عوامل فساد به خصوص از نوع اقتصادی منجر به ثبات در کشور می شود نه خدشه به آن! باندهای فساد اقتصادی که از انباشت ریال، ریال رشوه و میلیون، میلیون پول اختلاس به میلیارد، میلیارد پول باند مافیایی می رسند که درنهایت فضای سیاسی و اقتصادی جامعه را هدف گرفته اند تا روند دموکراسی را به صورت نامحسوس ساقط کنند.

می توان گفت نظام جمهوری اسلا می نه با کسی تعارف دارد، نه شوخی و ملا ک حال فعلی افراد است. پس نباید مصلحت اندیشی لحاظ شود.

یک بیماری ساده اگر درمان نشود به یک سرطان بدخیم تبدیل می شود; چینی ها می توانستند از کنار بحث  فساد اقتصادی  با بی تفاوتی  عبور کنند اما آنها سعی بر درمان آن داشتند  بی آن که حیثیت نظام خود را در خطر ببینند.

هرکسی در هر جایگاهی باید پاسخگوی ملت ایران و مقام معظم رهبری باشد. در این میدان خط قرمزی وجودندارد و همه در برابر قانون یکسان هستند.

مقامات جمهوری اسلا می باید بدانند تبعیض و فساد را عامه مردم به اشتباه یا درست به پای نظام می گذارند نه مسوولا نی که میآیند و می روند. پس ارجح حیثیت نظام است که برای حفظ آن نباید در مقابل کسی یا مقامی کوتاه آمد.

آفرینش: اما و اگرها در افزایش نرخ ارز

«اما و اگرها در افزایش نرخ ارز» سرمقاله امروز روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است كه در آن می خوانید:

طی چند روز گذشته شاهد افزایش نرخ ارز و نوعی داد وستدهای کاذب به واسطه این افزایش قیمت بودیم. از آن جهت کاذب که مشخص نیست سیستم اقتصاد کشور بر چه پایه و اساسی قرار گرفته و در مورد رشد و توسعه اقتصادی پیرو کدام مدل و برنامه هستیم!

یک روز عنوان می شود که بیش از چند برابر نیاز بازار ذخیره ارز داریم و هرچقدر که بازار عطش داشته باشد می توانیم آن را سیراب کنیم و با این مدل در پی کاهش و تثبیت نرخ ارز می باشیم، که به سبب وجود منافع برخی سودجویان اقتصادی در افزایش تقاضای بازار، این امر محقق نمی شود.

از سوی دیگر برخی سیاست گذاران اقتصادی به فکر افزایش نرخ ارز و حرکت به سمت واقعی سازی قیمت ارز می افتند. اما با این افزایش قیمت، اتخاذ سیاست محدویت عرضه دلاراز سوی بانک مرکزی تعجب برانگیز می باشد.

این حق برای بانک مرکزی محفوظ است که با توجه به برنامه ها و سیاست های اقتصادی مشخص خود اقدام به فروش ارز نماید اما این بالا و پایین کردن قیمت در چند ماه گذشته تامل برانگیز شده است.

این سیاست قیمت گذاری ارز سبب شده تا شاهد چند نرخی شدن بازار باشیم. ارزی که بانک ها توزیع می کنند(دولتی) یک قیمت دارد، ارزی که برای مسافرت های خارجی در نظر گرفته شده (ارز مسافرتی) نرخ دیگری دارد، ارزی که صرافی ها می فروشند یک نرخ دارد و بازار دلالی هم که داغ داغ است و هرچقدر که کشش داشته باشد نرخ افزایش می یابد.

اما گله مندی از این روند برمی گردد به کارشناسان و سیاست گذاران اقتصادی کشور، چون هدف مشخصی در عرصه اقتصادی کشور مشاهده نمی شود.

مشخص نیست محدودیت عرضه ارز در بازار در پی سیاست واقعی سازی قیمت است یا برای افزایش عطش بازار و کسب درآمدهای بالای ارزی!

این درست است که از منظر تئوریک افزایش نرخ ارز سیاستی در جهت بهبود وضعیت تراز پرداخت ها و تقویت صادرات است ولی زمانی این امر محقق می شود که ساختار اقتصاد و سایر سازوکارهای بازار آزاد را فراهم کرده باشیم.

موضوعاتی از قبیل ثبات اقتصاد کلان، ثبات تصمیم گیری ها، وجود شفافیت در بازارها، استقلال بانک مرکزی، اصلاح ساختار بازار پول و سرمایه، کاهش سهم دولت در فعالیت های اقتصادی و سپردن امور به بخش خصوصی و سایر بنیان های اقتصادی دیگر حداقل هایی هستند که باید در هر اقتصادی وجود داشته باشد تا آن زمان بتوان از کارآمدی این سیاست های افزایشی بهره برد.

صنعت ما هنوز در بحث تولید محتاج واردات مواد اولیه می باشد و سیستم اقتصادی کشور بر پایه و اساس واردات و درآمدهای نفتی قرار گرفته و صادرات ما به حدی نیست که بخواهیم با افزایش نرخ ارز از درآمدهای بالای صادراتی بهره مند شویم. البته دولت از این قاعده مستثنی می باشد و با افزایش نرخ ارز درآمدهای نفتی دولت افزایش می یابد.

در چنین شرایطی برخی اما و اگرها در بستر اقتصاد ایجاد شده که به مصلحت نظام اقتصادی کشور نمی باشد. این تفکر که دولت برای تامین یارانه های نقدی نبض بازار ارز را شل و سفت می کند، امروز یکی از فرضیه های اقتصادی دربین افراد جامعه می باشد.

طرفداران این تفکر معتقدند با وجود کاهش منابع درآمدی دولت از محل مالیات‌ها و درآمدهای نفتی به‌نظر می‌رسد که دولت به سمت روشی نسنجیده و غیرمنطقی، یعنی استفاده از کالاهای انحصاری مانند سکه و طلا و مخصوصا ارز رفته و از این طریق قصد جبران کاهش درآمدها را دارد.

در سال جهاد اقتصادی که باید همه ظرفیت‌های نظام تصمیم‌گیری و قانونگذاری و اجرا با اولویت ایجاد تولید و پویایی در اقتصاد متمرکز باشند، شاهدیم که شرایط به‌ گونه ای رقم خورده که طی ماه‌های اخیر جریانات غیرمولد و سوداگری در بازارهایی همچون سکه و طلا قدرت گرفته‌اند و جالب اینکه به جای کنترل ریشه‌ای این قبیل فعالیت‌ها و گرایش به سمت افزایش تولیدات در اقتصاد ملی، میدانی دیگر به‌ عنوان بازار ارز برای سوداگران باز می‌شود.

جهان صنعت: روح اصل «44» با یک معاونت دمیده نمی‌شود!

«روح اصل «44» با یک معاونت دمیده نمی‌شود!» عنوان دیدگاه روزنامه جهان صنعت به قلم لیلا ناطقی است كه در آن می خوانید:

با ادغام وزارت تعاون در وزارتخانه‌های کار و رفاه و تشکیل وزارتخانه جدید تعاون، کار و رفاه اجتماعی اگرچه خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کردند که نقش تعاون در وزارتخانه جدید ممکن است رنگ ببازد اما هیچ‌گاه کسی تصور نمی‌کرد یک وزارتخانه عریض و طویلی مانند تعاون در وزارتخانه جدید جایگاهی در حد یک معاونت  داشته باشد.

اگرچه شیخ‌الاسلامی، وزیر جدید وزارتخانه ادغامی در مراسم معارفه خود عنوان کرد که وظیفه ما بسترسازی در امور اقتصادی و تقویت تشکل‌های مختلف بخش تعاون است تا روح اصل «44» قانون اساسی تحقق یابد اما گمان نمی‌رود که یک معاونت در وزارتخانه متبوع وی بتواند به تقویت جایگاه تعاون در آن حدی که وی به آن اشاره کرده، بپردازد.

زمانی قرار بود تعاونی‌ها سهمی 25 درصدی در اقتصاد کشور را ایفا کنند تا جایی که به منظور تحقق این امر با ابلاغ سیاست‌های اصل «44» در سال 87 با محوریت تعاون، خون جدیدی در رگ‌های تعاونی‌ها دمیده شد.

تعاونی‌ها توانستند به سرعت با کمک قانون، تجربه تاسیس بانک توسعه تعاون، صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری ، ورود به بیمه و بورس و ده‌ها فعالیت مهم اقتصادی را پشت‌سر بگذارند اما ترمز تجارت سریع تعاونی‌ها در طول سه سال گذشته به یکباره با طرح ادغام و اجرای آن به یکباره کشیده شد تا تعاونی‌ها دوباره به حاشیه رانده شوند و تنها در سایه اقتصاد بزرگ دولتی مجالی برای تنفس پیدا کنند.

تغییرات ساختاری جدید تعاونی‌ها تنزل آنها از امکانات یک وزارتخانه به یک معاونت بود تا پرونده یک تجربه برای همیشه بسته شود و بخش تعاون نتواند در کنار دولت و بخش خصوصی یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور خوانده شود.

دنیای اقتصاد: ضرورت رانت‌زدایی از بازار ارز

«ضرورت رانت‌زدایی از بازار ارز» سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد به قلم میثم هاشم‌خانی است كه در آن می خوانید:

وجود اختلاف حدودا 230 تومانی بین قیمت رسمی دلار و قیمت بازار آزاد، وضعیت نابسامانی را در بازار ارز کشور ایجاد کرده است که در مجموع درآمد بادآورده سالانه 14 هزار میلیارد تومانی را نصیب افراد بهره‌مند از رانت خرید دلار با قیمت دولتی می‌سازد (با فرض فروش سالانه 70 میلیارد دلار توسط دولت و بانک مرکزی).

به این ترتیب در شرایطی که سود حاصل از سپرده‌گذاری بانکی یک‌ساله در حدود 13 درصد است، این رانتخواران به سادگی سود بادآورده‌ای بالغ بر 20 درصد را در یک روز به دست می‌آورند! چنین وضعیت نابسامانی، در شرایطی تاسف‌بارتر می‌شود که شاهد تقارن آن با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها هستیم؛ طرحی که با تدبیر منطقی مقامات ارشد کشور، موفق شد تا اختلاف قیمت شدید بین قیمت دولتی و قیمت بازار آزاد کالاهایی مانند حامل‌های انرژی، محصولات پتروشیمی، سیمان، آرد و امثالهم را حذف کرده و بساط ثروت‌های بادآورده هنگفت و سوءاستفاده‌های سنگین ناشی از این اختلاف قیمت شدید را برچیند.

در این وضعیت، روش‌های مورد استفاده بانک مرکزی در زمینه وضع قوانین و مقررات محدودکننده پیچیده و رو به افزایش، در بهترین حالت ممکن خواهد توانست تاثیرات کوتاه‌مدت بسیار اندکی به همراه داشته باشد، در حالی که راه حل پایدار این معضل، صرفا با بهره‌گیری از تجربیات موفق موجود و به ویژه احترام به منطق اقتصادی عرضه و تقاضا حاصل خواهد شد که در ادامه این یادداشت به مرور اجمالی آن می‌پردازیم:

بازار ارز 2 نرخی و مصائب آن
وجود اختلاف بالغ بر 20 درصدی بین قیمت رسمی بانک مرکزی و قیمت بازار آزاد دلار، علاوه بر ایجاد قابلیت کسب درآمدهای بادآورده هنگفت، لطمه بزرگی به سلامت رقابت اقتصادی در کشور وارد خواهد ساخت [1].

وقتی بخشی از فعالان اقتصادی به دلار با نرخ دولتی دسترسی دارند و عده دیگری مجبورند در بازار آزاد همان دلار را حدودا 21 درصد گران‌تر بخرند، چگونه می‌توانیم امیدوار باشیم انگیزه رقابت سالم در میان تولیدکنندگان برقرار باشد؟

با این اوصاف، اهمیت فراوان سامان‌بخشی بازار ارز در سال «جهاد اقتصادی»، بر هیچ‌یک از دغدغه‌مندان اقتصاد ملی پوشیده نیست، اما پرسش کلیدی آن است که در چنین وضعیتی، چرا اقتصاددانان خبره و باسابقه بانک مرکزی به‌جای آنکه توان خود را بر تحلیل تجربیات موفق کشورهای دیگر در راستای ایجاد سیستم تک‌نرخی در بازار ارز صرف کنند، بخش اعظم توان خود را برای شرکت در جلسات متعددی صرف می‌کنند که با هدف تعیین نرخ سود سپرده‌های یک‌ساله و دوساله و ... و پنج ساله بانکی، تعیین نرخ سود تسهیلات مختلف، تعیین سهم هر صنعت از تسهیلات بانکی و بازنگری منظم در این اعداد و ارقام تشکیل می‌شود؟

لازم به تاکید است که علاوه بر تجربیات موفق کشورهای مختلف، خود ایران تجربه بسیار موفقی در زمینه تک‌نرخی کردن بازار ارز داشته، به نحوی‌که در فاصله سال‌های 1381 تا 89، نظام تک‌نرخی و بسیار شفافی در بازار ارز کشور حاکم بود.

در این بازه زمانی، حتی با در نظر گرفتن تفاوت قیمت دلار در شهرهای تهران و اصفهان و مشهد و غیره، باز هم فاصله موجود بین کمترین و بیشترین نرخ خرید و فروش دلار در کشور، هیچ‌گاه به یک درصد هم نمی‌رسید.

با این اوصاف، تمرکز تمام توان بانک مرکزی برای کاهش مصنوعی نرخ رسمی (دولتی) دلار به هر قیمت ممکن، تلاشی است که در صورت استمرار، می‌تواند به افزایش بیشتر شکاف قیمت‌های رسمی و بازار آزاد دلار منجر شود. از طرف دیگر متاسفانه در ماه‌های اخیر، سیاست‌های بسیار پیچیده و در عین حال غیرقابل پیش‌بینی بانک مرکزی در مورد بازار ارز، وضعیت آشفته‌تری را در این بخش رقم زده است.

برای مثال؛ بر مبنای آخرین ویرایش مقررات ارزی کشور که روز گذشته توسط بانک مرکزی منتشر شد، هم‌اکنون دست‌کم چهار نرخ متفاوت برای دلار در بازار ارز کشور وجود دارد (سه نرخ رسمی متفاوت که برای فروش دلار به گروه‌های مختلف توسط بانک مرکزی مورد استفاده قرار می‌گیرد، به علاوه یک نرخ بازار آزاد) [2].

همچنین به صورت غیررسمی خبرهایی مبنی بر وجود نرخ‌های دیگری برای فروش دلار به صرافی‌ها به گوش می‌رسد که وضعیت بازار ارز کشور را غیرشفاف‌تر و پیچیده‌تر كرده است.

طبیعتا بیم تغییر ناگهانی هر یک از نرخ‌های مذکور و نیز چارچوب حاکم بر دریافت دلار با هر یک از این نرخ‌ها، مانعی جدی در راه هر گونه برنامه‌ریزی بلندمدت برای فعالان اقتصادی مختلف محسوب می‌شود.

راهکارهایی کلی برای سامان‌بخشی به بازار ارز

بدون تردید، اکثریت اقتصاددانان برجسته بانک مرکزی، به این نکته واقفند برای غلبه پایدار بر وضعیت بغرنج حاکم بر بازار ارز، راهی به‌جز احترام به واقعیت‌های اقتصادی و حرکت در راستای مکانیزم عرضه و تقاضا وجود نخواهد داشت و وضع مکرر قوانین و مقررات محدودکننده، فقط به ملتهب‌تر شدن فضای حاکم بر بازار ارز کشور و بسترسازی برای سوءاستفاده‌های بزرگ مالی از جانب فرصت‌طلبان منجر خواهد شد.

با توجه به آنکه شکاف قیمتی موجود بین قیمت رسمی و قیمت بازار آزاد، از شکاف موجود بین عرضه و تقاضای دلار ناشی می‌شود، بنابراین هر گونه راهکاری به منظور درمان وضعیت موجود، باید به دنبال افزایش عرضه و نیز کاهش تقاضای انواع ارز، در بازار آزاد ارز کشور باشد که با در نظر گرفتن وضعیت کلی حاکم بر اقتصاد کلان کشور، می‌توان برخی از راهکارهای قابل اجرا در ایران را به شکل تیتروار به صورت زیر بیان كرد:

الف) افزایش تدریجی نرخ رسمی فروش ارز توسط بانک مرکزی، به میزان اختلاف بین نرخ تورم ایران و متوسط نرخ تورم جهانی؛ با هدف کاهش نسبی حجم واردات و در نتیجه کاهش میزان تقاضای ارز.

ب) شناورسازی نرخ سود بانکی با هدف افزایش سود پرداختی به سپرده‌های بانکی؛ با هدف جذب بخشی از سرمایه‌ها از بازار ارز به سمت سپرده‌های بانکی و در نتیجه کاهش میزان تقاضای ارز.

ج) ایجاد بسترهای قانونی خرید املاک و مستغلات در ایران و نیز سرمایه‌گذاری در ساخت و ساز، توسط سرمایه‌گذاران خارجی و نیز ایرانیان مقیم خارج از کشور؛ با هدف افزایش میزان عرضه انواع ارز در بازار آزاد ارز کشور.

د) ایجاد بسترهای قانونی سپرده‌گذاری اتباع خارجی و نیز ایرانیان مقیم خارج از کشور در سیستم بانکی ایران؛ با هدف افزایش عرضه انواع ارز.

طبیعتا طراحی جزئیات اجرایی هر یک از راهکارهای فوق، نیازمند در نظر گرفتن جنبه‌های مختلف است که در وسع این یادداشت کوتاه قرار ندارد.

با این وجود، تنها چیزی که در پایان می‌توان گفت، این است: اگر می‌خواهیم وضعیت بازار ارز کشور آشفته‌تر نشود، چاره‌ای نداریم جز اینکه به منطق اقتصادی عرضه و تقاضا احترام بگذاریم.

ارجاعات:
[1]: برای تشریح بیشتر مراجعه کنید به مصاحبه اختصاصی دنیای اقتصاد با دکتر بهکیش که در تاریخ دوشنبه 11 مهر 1390 در صفحات 28 و 29 منتشر شده و در آدرس اینترنتی زیر قابل دسترسی است:
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=271851
[2]: برای توضیح بیشتر مراجعه کنید به گزارش «بازنگری در مقررات ارزی» که در صفحه 12 روزنامه دنیای اقتصاد (مورخه دوشنبه 9 آبان 1390) منتشر شده و در آدرس اینترنتی زیر قابل‌دسترسی است:
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=275884 

سه شنبه 10/8/1390 - 16:27
شعر و قطعات ادبی

تو آن نه ای ‌كه دل از صحبت تو برگیرند

وگر ملول شوی، صاحبی دگر گیرند

و گر به خشم برانی، طریق رفتن نیست

كجا روند كه یار از تو خوب‌تر گیرند؟

به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی

چو روی باز كنی، دوستی ز سر گیرند

هلاك نفس به نزدیك طالبان مراد

اگر چه كار بزرگ است،‌مختصر گیرند

روا بود همه خوبان آفرینش را

كه پیش صاحب ما دست بر كمر گیرند

قمر مقابله با روی او نیارد كرد

وگر كند، همه كس عیب بر قمر گیرند

به چند سال نشاید گرفت ملكی را

كه خسروان ملاحت به یك نظر گیرند

خدنگ غمزة خوبان خطا نمی‌افتد

اگر چه طایفة زهد را سپر گیرند

كم از مطالعة بوستان سلطان را

چو باغبان نگذارد كز او ثمر گیرند

وصال كعبه میسّر نمی‌شود، سعدی

مگر كه راه بیابان پر خطر گیرند

codex23x
سه شنبه 10/8/1390 - 16:26
شعر و قطعات ادبی
«حامد رحمتی» از شاعران جوان و سپیدسرای ساکن تهران است که در زمینة نقد شعر نیز دستی بر آتش دارد. «عکاس دوره گرد»، عنوان نخستین مجموعه شعر رحمتی است که توسط انتشارات آهنگ دیگر در سال 90 در دسترس علاقه مندان شعر نو قرار گرفت.

شعرِ حامد رحمتی شعری است با دغدغه‌های اجتماعی. شعری با زبانی ساده و اندیشه‌ای ژرف که با فضاسازی و مضمون پردازی‌های بکر، مخاطبان شعر دهة هشتاد را می‌تواند به خود متمایل سازد. با آرزوی موفقیت برای این شاعر جوان و خوش آتیه.





مورچه‌های کارگر

باید

چشم‌هایم را خوب باز کنم

مورچه‌های کارگر

تکه‌های نان را می‌برند

هر روز

چیزی از من کم می‌شود

پیراهنِ سفیدم را

از بند رخت آویزان می‌کنم

و خودکارم را...

بی‌هدف می‌چرخانم



این فنجانِ قهوه را

برای کسی نریخته‌ام

اگر دوباره یخ کرد

می‌روم آشپزخانه

و دیگر برنمی‌گردم.

رنگ آسمان

پیراهن آبی ات را بپوش!

رنگِ آسمان یادم نمی‌آید.

پشتم به دیوار گرم است

و صدایِ گرفته ام

به گوش کسی نخواهد رسید!

هنوز

به بادبادک‌ها فکر می‌کنم

به طیاره ای

که نمی‌دانم کجا می‌رود

هنوز سایه ام را

به دوش می‌کشم و

زمین را چنگ می‌زنم.

مورچه‌های کارگر

احاطه‌ام کرده‌اند

و چشم‌های کوچک شان

در تاریکی می‌درخشد!

من زندانِ بزرگی بودم

که نتوانستم

از خودم فرار کنم.

codex23x
سه شنبه 10/8/1390 - 16:26
تاریخ


دلایل «ادموند بورك» برای مخالفت با انقلاب فرانسه

‏ «ادموند بورك ‏Edmund Burke‏» فیلسوف، نویسنده، خطیب و سیاستمدار «ایرلندی ـ انگلیسی» یکم نوامبر سال 1790 كتاب معروف خود در مخالفت با انقلاب فرانسه را تحت عنوان «بازتاب‌های انقلاب در فرانسه» منتشر ساخت. وی در این كتاب نوشته است: چون انقلاب فرانسه سازمان یافته نیست و به صورت خودجوش به وجود آمده و سیر اعتراض و تظاهرات خیابانی آن را به پیش می‌راند، به زودی به خشونت و بی‌قانونی كشانده می‌شود و نظم جامعه از میان می‌رود و همه ساختار و دستاوردهای فرانسویان در طول تاریخ نابود و دست كم یك نسل گم و تلف می‌شود. بورك كه در سومین سال انقلاب فرانسه این نظر را مطرح ساخت نام حكومت انقلاب از پیش سازمان نیافته را «ماب رول» گذارد و پیش‌بینی كرد كه انقلاب فرانسه پس از دوران تخریب، با فاجعه به پایان می‌رسد و شكست می‌خورد.



‏باز پس گرفتن شهر «آمد»

یکم نوامبر سال 578 میلادی دو ژنرال ایرانی باشكست دادن سپاهیان روم شرقی «آمد ‏Aamed‏ (دیار بکر)» از شهرهای آناتولی را پس گرفتند. این دو ژنرال ایرانی، «تام خسرو» و «آذرمان» سپس به پیشروی خود در جهت شمال غربی ادامه دادند. تیبریوس دوم كه تازه امپراتور روم شرقی (قسطنطنیه) شده بود وقتی که چنین دید درخواست ترك مخاصمه كرد و حاضر به پرداخت غرامت شد.

ژوستین دوم امپراتور قبلی روم شرقی در پی شكست شدید از ارتش ایران كه خسرو انوشیروان با وجود پیری شخصا هدایت نیروها را در آن جنگ بر عهده داشت از فرط اندوه دچار افسردگی مزمن شده و كنار رفتة بود.



مجلس و دولتمردان زیر بار لغو قانون نظام وظیفه عمومی نرفتند

در پایان دهه اول آبان 1320 مجلس و مقامات دولت وقت، با وجود اشغال نظامی ایران، موفق شدند متفقین را قانع كنند كه از اصرار به لغو یا اصلاح قانون نظام وظیفه عمومی ایران منصرف شوند. در برابر این اصرار متفقین، فقط تنی چند از مقام‌های وقت سر فرود آوردند. این چند تن همان‌هایی بودند كه افراد پادگان‌ها را در روز حمله نظامی به وطن مرخص كرده بودند!. متفقین می‌خواستند كه ایران به جای خدمت وظیفه و داشتن ارتشی عظیم، برای خود یك سپاه سی هزار نفری استخدامی مركب از نظامیان حرفه‌ای به وجود آورد.



بروز اختلاف میان ایران و كنسرسیوم نفت!

در پی پدید آمدن اختلاف نظر میان ایران و كنسرسیوم نفت كه از هفتم آبان 1345 خورشیدی (29 اكتبر 1966)، هشت سال پس از تصویب قرارداد طرفین در پارلمان ایران، آشكار شده بود اول نوامبر این سال (3 روز بعد) اورل هریمن دیپلمات كاركشته آمریكایی برای رفع اختلاف وارد تهران شد. همزمان 30 نماینده هم از جانب شركت‌های عضو كنسرسیوم به همین منظور به تهران وارد شدند.

هریمن كه چند سال پیش درگذشت از دهه 1950 بارها برای حل مسأله نفت و مسائل مربوط به روابط ایران و آمریكا وارد تهران شده بود.



الفبای لاتین به جای الفبای عربی در ترکیه

دولت جمهوری تركیه یکم نوامبر 1928میلادی الفبای این كشور را كه تا آن زمان همانند سایر ممالك اسلامی الفبای عربی بود به لاتین تغییر داد تا نه فقط هرچه بیشتر از گذشته اش

فاصله بگیرد، بلکه تلفظ واژگان در سراسر کشور یكسان شود و تفاوت لهجه‌ها كاهش یابد. از آن پس واژه‌ها به همان گونه كه دركوچه و بازار تلفظ می‌شد ــ نه مطابق ریشه و اصل واژه ــ به لاتین نوشته شد و اندكی تغییر یافت. برای مثال ؛ اسلامبول به صورت استانبول درآمد، بلند «بولنت» و محمد «مهمت» نوشته شد و.... در ایران هم عده‌ای به رضا شاه اصرار كردند كه چنین كند که به نتیجه نرسیدند. بیش از سی درصد واژه‌های زبان ترکیه ریشه فارسی دارند.

www.iranianshistoryonthisday.com
سه شنبه 10/8/1390 - 16:25
اخبار

روزنامه

عناوین روزنامه های امروز سه شنبه 10  آبان 1390

تیتر روزنامه

جزییات و نحوه ثبت نام و برگزاری آزمون كارشناسی ارشد 91 تشریح شد

روحانیون دلسوز برای جلوگیری از دین گریزی جامعه برنامه‌ریزی کنند

رییس‌جمهور بر حفظ اتحاد و همدلی اقوام و گروه‌های عراقی تاكید كرد

تاریخ انتشار تكمیل ظرفیت كنكور سراسری 90 اعلام شد

تیتر روزنامه

احمدى نژاد: ایران از پیشرفت، آبادانى و امنیت عراق حمایت مى كند

كى روش: فوتبال ایران مى تواند پرواز كند

معاون مطبوعاتى وزیر ارشاد: ادعا مى كنیم كه فضاى مطبوعاتى امروز ما، فضاى عقلانیت است

عاملان دستگیرى قذافى: مرگ قذافى را به محاكمه اش ترجیح مى دادیم

تیتر روزنامه

دردسرهای اختلاس برای چند نماینده

قالیباف علیه سفارت انگلیس

نامه ایران به آمریکا رسید

تخلف هزار میلیاردی در تامین اجتماعی

تیتر روزنامه 

قالیباف، انگلیسی‌ها را به دادگاه كشاند

تخلف هزار میلیاردی در تامین اجتماعی

«اصالت ایرانی» دغدغه جدید وزیر علوم

خاوری دیپورت می‌شود؟

تیتر روزنامه

ضرغامی: روح سخنان رهبری درك نشد

پرونده‌ای برای یك خصومت بی‌پایان

وزیر اقتصاد امروز استیضاح می‌شود

یارانه‌های نقدی را امروز دریافت كنید

تیتر روزنامه

تخلف 1000 میلیارد تومانی در سازمان بازنشستگی و شستا

43درصد مخازن سدها از آب پر شد

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: روحانیون دلسوز برای جلوگیری از دین گریزی جامعه برنامه‌ریزی كنند

آمریكا 700 میلیارد دلار برای صنعت تسلیحات هسته‌ای خود هزینه می‌كند

تیتر روزنامه 

عضو کمیسیون اصل 90: قطعا با جهرمی هم برخورد می‌شود

نهاوندیان در واکنش به استیضاح وزیر اقتصاد: دچار سیاست‌زدگی افراطی نشویم

حمایت چین از صندوق ثبات مالی اروپا: در اجلاس G20، پکن دست بالا را دارد

تیتر روزنامه 

نوسان‌گیران در برابر سهامداران

افت قیمت سكه با برگشت طلا

ارز چند نرخی سرچشمه رانت

اعتراض رسمی ایران به آمریكا

تیتر روزنامه

حسینی از پس استیضاح بر می‌آید؟

آیا اجلاس تركیه صلح را به افغانستان می‌آورد؟

اتفاقات اخیر برای فوتبال ایران ناخوشایند بود

شکایت قالیباف از سفارت انگلیس

تیتر روزنامه

پاسخ ایران به نامه كاخ سفید؛ آمریكا باید رسماً عذرخواهی كند

نگرانی اسرائیل از شعارهای ضد صهیونیستی در جنبش وال استریت

رایزنی فشرده نمایندگان مجلس و مقام های دولت درباره استیضاح وزیر اقتصاد

حزب الله: در صورت تجاوز به سوریه ساكت نخواهیم نشست

تیتر روزنامه

رییس دیوان عالی كشور: دستگاه قضایی از هیچكس واهمه ندارد

صالحی: کشورهای منطقه در زمین غربی ها بازی نکنند

اما و اگرهای فروش آثار عتیقه

اشتغالزایی نقش چشمگیری در کاهش رفتارهای پرخطر دارد

تیتر روزنامه

توافق جبهه پایداری با آیت الله مهدوی كنی

بسیج رسانه نظریه ارتباطات اسلامی را ارائه می دهد

جنبش اعتراضی وال استریت زیر برف و سرما زنده است

شکایت قالیباف از سفارت انگلیس به قوه قضائیه رفت

تیتر روزنامه

ویزای تقلبی برای 150 زائر ایرانی

ایران خواستار عذرخواهی علنی آمریکا شد

تخلف 1000 میلیارد تومانی در سازمان بازنشستگی و شستا

سه شنبه 10/8/1390 - 16:24
تاریخ

578م:یکم نوامبر سال 578 میلادی دو ژنرال ایرانی باشكست دادن سپاهیان روم شرقی «آمد Aamed (دیار بکر)» از شهرهای آناتولی را پس گرفتند. این دو ژنرال ایرانی، «تام خسرو» و «آذرمان» سپس به پیشروی خود در جهت شمال غربی ادامه دادند. تیبریوس دوم كه تازه امپراتور روم شرقی (قسطنطنیه) شده بود وقتی که چنین دید درخواست ترك مخاصمه كرد و حاضر به پرداخت غرامت شد.

ژوستین دوم امپراتور قبلی روم شرقی در پی شكست شدید از ارتش ایران كه خسرو انوشیروان با وجود پیری شخصا هدایت نیروها را در آن جنگ بر عهده داشت از فرط اندوه دچار افسردگی مزمن شده و كنار رفتة بود.

 

1320ش:در پایان دهه اول آبان 1320 مجلس و مقامات دولت وقت، با وجود اشغال نظامی ایران، موفق شدند متفقین را قانع كنند كه از اصرار به لغو و یا اصلاح قانون نظام وظیفه عمومی ایران منصرف شوند. در برابر این اصرار متفقین، تنها تنی چند از مقامات وقت سر فرود آورده بودند. این چند تن همان هایی كه افراد پادگانها را در روز حمله نظامی به وطن مرخص كرده بودند!. متفقین خواسته بودند كه ایران به جای خدمت وظیفه و داشتن ارتشی عظیم، برای خود یك سپاه سی هزار نفری استخدامی مركب از نظامیان حرفه ای به وجود آورد. پس از پیروزی انقلاب نیز برخی گروههای چپگرا كه خواب فدرالیزه كردن ایران را دیده بودند اصرار به لغو قانون وظیفه عمومی و انحلال ارتش را داشتند كه موفق نشدند.


1345ش:در پی پدید آمدن اختلاف نظر میان ایران و كنسرسیوم نفت كه از هفتم آبان 1345 خورشیدی (29 اكتبر 1966)، هشت سال پس از تصویب قرار داد طرفین در پارلمان ایران، آشگار شده بود اول نوامبر این سال (3 روز بعد) اورل هریمن دیپلمات كاركشته آمریكایی برای رفع اختلاف وارد تهران شد. همزمان سی نماینده هم از جانب شركتهای عضو كنسرسیوم به همین منظور به تهران وارد شدند.

هریمن كه چند سال پیش درگذشت از دهه 1950 بارها برای حل مسئله نفت و مسائل مربوط به روابط ایران و آمریكا وارد تهران شده بود. درجریان اختلاف دكتر مصدق با انگلستان بر سر نفت، وی چندین هفته در تهران اقامت كرده بود. باوجود این، هریمن در كتاب خاطراتش همه حقایق درباره این مسافرتها را بیان نكرده است.

 

1350ش:دهم آبان ماه 1350 (1971) در پی اجرای قانون دولتی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران و قرار گرفتن آنها در یك سازمان واحد و اعتراض این سازمان به نحوه ترجمه و توزیع اخبار سایر كشورها (خارجی) از سوی خبرگزاری پارس (ایرنا)، جلسه عمومی این خبرگزاری با حضور وزیر مربوط تشكیل شده بود تا به این موضوع و همچنین شكایات رسیده درباره تنظیم اخبار به كمیسیون عرایض مجلس شورای ملی (معادل كمیسیون اصل نود فعلی)، و نیز شكایت مشابه به بازرسی شاهنشاهی رسیدگی شود. شاكیان با مضمونی تقریبا مشابه نوشته بودند كه وظیفه یك خبرگزاری داخلی نیست كه مترجم خبرگزاری های كشورهای دیگر و احتمالا گزارشهای مغرضانه آنها باشد و نظر خاص این خبرگزاری ها را كه از سیاست دولت های متبوعشان سرچشمه می گیرد به خورد ایرانیان دهد.

تا آن زمان رادیوها و به ویژه رادیو دولتی ایران، تلویزیون غیر دولتی و روزنامه های صبح (عموما كم تیراژ) اخبار آژانس پارس را نقل می كردند.

شاكیان خواسته بودند كه روزنامه ها مستقیما مشترك هر خبرگزاری كه بخواهند بشوند و اخبار خارجی را به سلیقه خودشان انتخاب و ترجمه كنند و مسئول كار خود باشند. با این عمل، نه تنها اخبار متنوع خواهند شد و روزنامه های كشور چهره متفاوت به خود خواهند گرفت، بلكه مخاطبان با مطالعه اخبار به سیاست و روش هر روزنامه پی خواهند برد و روزنامه مطابق میل خود را انتخاب و مطالعه خواهند كرد كه راه خوبی برای ایجاد رقابت میان روزنامه ها است. وظیفه حرفه ای خبرگزاری ملی و داخلی جمع آوری و توزیع اخبار شهر و كشور و نیز خبرهایی است كه نمایندگی هایش از خارج بفرستند و نیز تفسیر وقایع خارجی به قلم و یا از قول مفسران، تحلیلگران و صاحبنظران داخلی تا مردم روشن شوند و نیز آموزش عمومی بینند.

حاضران در جلسه این نظرات را منطقی و حرفه ای تلقی كردند و مورد تایید قرار دادند و قرار شد از آنجا كه بار تغذیه رادیو ـ تلویزیونها دارد از دوش خبرگزاری دولتی برداشته می شود، این خبرگزاری به روال حرفه ای بازگردد و تنها به تهیه و توزیع اخبار داخلی و اخبار خارجی ارسالی از نمایندگانش بپردازد، و ترجمه از آژانسها منحصر به گزارشهای مربوط به ایران (اخبار ویژه) و ارسال آنها مستقیما برای برخی مقامات باشد.

پس از رسیدن این خبر و شرح مذاكرات جلسه به گوش ناشران روزنامه ها بسیار كم تیراژ صبح (آن زمان) دست به اعتراض زدند كه برای مشترك خبرگزاری خارجی شدن و استخدام مترجم پول ندارند!. جمعی از آنان به نخست وزیر وقت متوسل شدند و تنی چند تهدید به تحصن در مجلس كردند و به این ترتیب حرفه ای ترین تصمیم به حالت تعلیق در آمد كه ظاهرا هنوز معلق است و بیم از آن است كه خبرگزاری های روزافزون داخلی كه از كمك مالی دولت هم برخوردار می شوند آن الگوی نادرست (مترجم گزارش های خبرگزاری های خارجی بودن) را كه در هیچ نقطه دیگر از جهان دیده نمی شود بكار بندند.

 

1357ش:دهم آبان 1357 ( اول نوامبر 1978 ) در اوج انقلاب و پس از آغاز اعتصاب کارکنان نفت و قطع صادرات آن، شاه پسرش را (که در آن زمان 18 ساله بود) با یک پیام شفاهی به دیدار جیمی کارتر رئیس جمهوری امریکا فرستاد. رسانه های آمریکا نوشته بودند که شاه به تجدید انتخاب جرالد فورد کمک مالی کرده بود. شاه با روسای جمهوری آمریکا از حزب جمهوری خواه - آیزنهاور، نیکسون و فورد و همكاران آنان از جمله کیسینجر، جورج بوش (پدر) ، رامسفلد و ... مناسبات بهتری داشت. دمکراتها بویژه جان اف. کندی و جیمی کارتر اصرار به دمکراتیزه شدن ایران، رعایت كامل قانون اساسی و کاهش مداخلات شاه در امور دولتی را داشتند. روزولت و ترومن هم قبلا تا حدی همین نظر را ابراز داشته بودند.

 

دیدار رضا با كارتر

 

1790م:«ادموند بورك Edmund Burke» فیلسوف، نویسنده، خطیب و سیاستمدار «ایرلندی ـ انگلیسی» یکم نوامبر سال 1790 كتاب معروف خود در مخالفت با انقلاب فرانسه را تحت عنوان «بازتاب های انقلاب در فرانسه» منتشر ساخت. وی در این كتاب نوشته است: چون انقلاب فرانسه سازمان یافته نیست و به صورت خودجوش به وجود آمده و سیر اعتراض و تظاهرات خیابانی آن را به پیش می راند، به زودی به خشونت و بی قانونی كشانده می شود و نظم جامعه از میان می رود و همه ساختار و دستاوردهای فرانسویان در طول تاریخ نابود و دست كم یك نسل گم و تلف می شود. بورك كه در سومین سال انقلاب فرانسه این نظر را مطرح ساخت نام حكومت انقلاب از پیش سازمان نیافته را «ماب رول» گذارد و پیش بینی كرد كه انقلاب فرانسه پس از دوران تخریب، با فاجعه به پایان می رسد و شكست می خورد. این وضعیت و بی نظمی زمینه را برای ظهور یك دیكتاتور، اما نظم برقرار كن آماده می سازد و مردم كه از حكومت «ماب» خسته شده اند این دیكتاتور را نجات دهنده خود می پندارند و همانند شمع گرد او جمع می شوند.

بورك كه در سال 1729 در دوبلین (ایرلند) به دنیا آمده و بسال 1797 درگذشت و یك محافظه كار بشمار آمده است معتقد بود كه احزاب در یك كشور، صرف نظر از ایدئولوژی آنها، عامل ثبات جامعه هستند. در چنین كشوری نه كودتا رخ می دهد و نه انقلابی نظیر انقلاب فرانسه. احزاب با انتقادهای بموقع و اعتراض های مسالمت آمیز خود (نطق و نوشته و اجتماعات برنامه ریزی شده توام با انضباط) مانع وخامت مسائل و گسترش نارضایی ها می شوند و در چنین محیطی مردم با آراء خود در انتخابات، انقلاب آرام به وجود می آورند و مقامات را تثبیت و تغییر می دهند و در چنین جوامعی كودتا و انقلاب بدون كنترل و برنامه به وجود نخواهد آمد و مردم به پیشرفت ادامه می دهند و می توانند با برنامه ریزی، آینده خود و فرزندانشان را بسازند.

 

Edmund Burke


1886م:اول نوامبر زادروز دو داستان نگار است كه برای تهیه سوژه های خود و لمس حقایق و درك مشكلات و انعكاس آنها به عنوان خبرنگار آزاد (فری لنس) در چند جنگ شركت كردند.

«استیفن كرین» داستان نگار آمریكایی در سال 1871 و هرمان گریگ نویسنده نروژی در 1886 به دنیا آمدند. هردو هم در آلمان فوت شدند.

داستانهای «كرین» به عنوان شاهكارهای واقعینویسی پذیرفته شده اند.

 

استیفن كرین ــ گریگ


1928م:با هدف تشویق مولفان كتاب، از سال 1928 در آمریكا، یکم نوامبر هر سال (روزی چون امروز) روز مولف تعیین شده و برگزار می شود كه به تدریج سایر كشورها هم یك روز سال را به بزرگداشت مولفان و دادن جایزه به آنان اختصاص داده اند. از نیمه قرن 20 به این سوی، بسیاری از کشورها با هدف تسهیل امر تالیف و قراردادن وسائل تحقیق و تالیف؛ وام، معرفی ناشر و کمک به چاپ و توزیع این تالیفات یک مرکز دولتی و یا نیمه دولتی به صورت كانون و انجمن در کشور خود دایر كرده اند كه اسما و یا عملا زیر نظر مستقیم رئیس دولت قرار دارد. با این که ایران در زمان خسروانوشیروان (15 قرن پیش) و پس از او سامانیان (11 قرن پیش) دارای چنین مراکزی بود که کتابهای آن دوره در دست است، به نظر می رسد که فعلا فاقد چنین كانونی مهم و لازم باشد.

در قدیم، پادشاهان و امیران مشوّق و متولی امر تحقیق و تالیف بودند و اینک، جز معدودی از کشورها، دولتها طبق قانون و با بودجه كافی و برنامه مدون عهده دار این وظیفه بسیار مهم و اساسی شده اند.

 

1835م:پروفسور «آدولف فن بایرAdolf Von Baeyer» شیمیدان نامدار آلمانی كه همه با نام او آشنا هستند 31 اكتبر سال 1835 به دنیا آمد و 82 سال عمر كرد و برنده جایزه نوبل در شیمی شد.

وی در هر سه رشته ریاضی، فیزیك و شیمی تحصیل كرده بود ولی دكترای خود را در رشیه شیمی گرفته و به موازات تدریس این رشته در دانشگاههای برلین و هایدلبرگ در آزمایشگاه «ككول» به تحقیقات خود ادامه می داد و بسیاری از مواد و تركیبات شیمیایی را كشف كرد ازجمله اسید باربی توریك ، نیل ها، تركیبات فنل و .... برپایه كشفیات او داروهای متعدد ساخته شده است.

 

Baeyer

 

1903م:امروز، اول نوامبر، سالگشت درگذشت «تئودور ممسنTheodor Mommsen» از نویسندگان و مورخان بزرگ قرن 19 آلمان است. كتاب او «تاریخ رومیان» جامعترین تالیف در این زمینه است. وی در طول عمر خود 900 كتاب، رساله و مقاله نوشت. ممسن كه اول نوامبر 1903 درگذشت و برنده جایزه نوبل در ادبیات شد پس از اتمام تحصیلات و به دست آوردن مدرك دكترا در تاریخ، استاد دانشگاه لایپزیك شده بود كه بعدا او را به اتهام شركت فعالانه در انقلابات سال 1848 از كسوت استادی بركنار كردند. ممسن پس از اخراج از كار تدریس كه آن را غیر منصفانه می دانست به فرانسه، سویس و ایتالیا رفت و به تحقیق در باره اوضاع دوران باستان پرداخت و در بازگشت به آلمان، ده سال پس از اخراج، بار دیگر استاد درس تاریخ شد و این بار در دانشگاه برلین. وی كه یك لیبرال ملی بود به عضویت مجلس آلمان نیز انتخاب شده بود.

ممسن بیش از هر مورخ دیگر موفق به خواندن اسناد تاریخ باستان شده است. بسیاری از رویدادهای تاریخ ایران باستان و آن قسمت كه در رابطه با یونان، روم، ارمنستان، سوریه و فلسطین بوده از كتب ممسن ترجمه و نقل شده است. او برای نوشتن تاریخ رومیان 40 سال مطالعه و سند جمع آوری كرده بود. تفسیرهای او بر قانون كیفری و آیین دادرسی روم باستان و طرز حكومت رومیان و سیاست پولی آنان بی نظیر است.

 

Theodor Mommsen


1755م:ساعت 9 و 40 دقیقه بامداد یکم نوامبر 1755 یک زمین لرزه بسیار شدید و متعاقب آن سونامی و حریق شهر ساحلی لیسبون پایتخت پرتغال را ویران ساخت و یک سوم جمعیت شهر را نابود کرد. جمع کشته شدگان 60 تا 100 هزار تن برآورد شده است. این زمین لرزه تا اسپانیا و مراکش ـ همه جا را تکان داد که جمع تلفات این مناطق 15 هزار تن بود. این زلزله باعث فقر اقتصادی و دگرگونی های سیاسی در پرتغال شد ازجمله سیاست این کشور برای توسعه مستعمرات پایان یافت و ....


1765م:اول نوامبر سال 1765 میلادی قانون تمبر مصوب پارلمان انگلستان كه تحمیل مالیات تازه ای از جانب این دولت انگلستان بر مهاجرنشینان انگلیسی در آمریكای شمالی بود به اجرا گذارده شد كه مهاجرنشینان مقیم ماساچوست به ویژه ایرلندیها و اسكاتلندیهایشان كه سابقه طولانی دشمنی با دولت لندن (اینگلند) را داشتند اعتراض كردند و به دلیل این كه بدون حضور نماینده آنان تصویب شده بود تقاضای لغو آن را كردند و به این سان جنبش استقلال طلبی در آمریكای شمالی پا گرفت كه در آغاز هم مورد حمایت همه مهاجران نبود. اعتراضی كه با اجرای قانون تمبر آغاز شد كمتر از یازده سال بعد، در چهارم ژوئیه سال 1776 منجر به صدور اعلامیه استقلال مهاجرنشینان گردید و فدراسیون آمریكا شمالی به وجود آمد كه مدعی است ابر قدرت جهان امروز است و می كوشد كه به هر ترتیب، این مقام را برای مدتی دیگر حفظ كند.

دولت لندن از دهها سال پیش از آن، از مهاجرت اسكاتلندیها و ایرلندیها به آمریكای شمالی استقبال كرده بود تا از شر آنان در بریتانیا آسوده خاطر شود؛ غافل از این كه آنان در آمریكا هم دست از مخالفت بر نخواهند داشت و هسته اولیه جنبش استقلال خواهی را همین اسكاتلندی ها و مهاجران ایرلندی تبار به وجود آوردند و با استفاده از فرصت تازه (اجرای قانون تمبر) دست به تبلیغ بر ضد دولت لندن زدند و انقلاب وارد مرحله قطعی خود شد.


1923م:یکم نوامبر سال 1923یك دادگاه فدرال آمریكا «آلبرت فال» وزیر داخله این كشور را به جرم سوء استفاده از مقام و وارد ساختن زیان مالی به دولت به پنج سال زندان و محرومیت از مشاغل عمومی محكوم كرد.

جرم او فروش و واگذاری اراضی دولتی بدون دادن اعلان مزایده در روزنامه ها بود. در میان خریداران اراضی دولتی، برخی از آشنایان آلبرت فال دیده شده بودند.


1928م:دولت جمهوری تركیه یکم نوامبر 1928میلادی الفبای این كشور را كه تا آن زمان همانند سایر ممالك اسلامی الفبای عربی بود به لاتین تغییر داد تا نه تنها هرچه بیشتر از گذشته اش فاصله بگیرد، بلکه تلفظ واژگان در سراسر کشور یكسان شود و تفاوت لهجه ها كاهش یابد. از آن پس واژه ها به همان گونه كه دركوچه و بازار تلفظ می شد ــ نه مطابق ریشه و اصل واژه ــ به لاتین نوشته شد و اندكی تغییر یافت. برای مثال ؛ اسلامبول به صورت استانبول درآمد، بلند «بولنت» و محمد «مهمت» نوشته شد و .... در ایران هم عده ای به رضا شاه اصرار كردند كه چنین كند که به نتیجه نرسیدند. بیش از سی درصد واژه های زبان ترکیه ریشه فارسی دارند.

 

1963م:اول نوامبر سال 1963 چند واحد ارتش در جنوب ویتنام بر ضد دولت «نگو دین دی امNgo Din Diem» كه در سال 1955 با بركنار كردن «بائو دای» امپراتور اسمی ویتنام جنوبی رئیس این كشور موقت شده بود دست به كودتا زدند كه ضمن این كودتا «دین دی ام» و برادرش كشته شدند و یك شورای نظامی زمام امور را به دست گرفت كه ضد كمونیست تر از او بود. دولت آمریكا هفتم نوامبر رژیم تازه را به رسمیت شناخت.

همسر «نگو دین دی ام» كه در زمان كودتا در آمریكا بود دولت جان اف كندی رئیس جمهوری وقت امریكا را كه خود 22 روز بعد در شهر دالاس ترور شد متهم به حمایت از نقشه كودتا و مرگ شوهرش كرد. در پی این كودتا، جنگ ویتنام و در نتیجه مداخله امریكا در این جنگ گسترش یافت، جنگی كه آمریكا در آن شكست خورد و وحدت ویتنام تامین شد.

«نگودین دی ام» یك كاتولیك بود كه پیروان این مذهب در ویتنام جنوبی در اقلیت هستند. فرانسویان در طول استعمار ویتنام، مذهب كاتولیك را درآنجا ترویج كرده بودند. نگو دین دیم با حمایت ژنرال آیزنهاور رئیس جمهوری وقت آمریكا بود كه موفق شد در ویتنام نظام جمهوری برقرار كند. حال آن كه طبق قرارداد ژنو قرار بود تا انجام رفراندم وحدت دو ویتنام، بائو دای رئیس قسمت جنوبی این كشور باشد. نگو دین دیم هنگام مرگ 54 ساله بود.

 

Ngo Din Diem


1993م:یكم نوامبر سال 1993 پیمان ایجاد «اتحادیه اروپا» معروف به پیمان Maastrich كه در هفتم فوریه 1992 به امضا رسیده بود به اجرا گذارده شد كه اینك دارای 27 عضو، چهار میلیون و 324 هزار کیلومتر مربع وسعت (نزدیک به سه برابر ایران) و 500 میلیون جمعیت با زبان و فرهنگ مختلف است که 23 زبان در مکاتبات و مکالمات اتحادیه رسمیت دارند. مذاكرات مربوط به تاسیس اتحادیه اروپا كه جای «جامعه اروپایی» را بگیرد از 19 دسامبر 1991 و همزمان با قطعی شدن فروپاشی شوروی آغاز شده بود ولی به سختی پیشرفت می كرد. شالوده این اتحادیه به نام بازار مشترك اروپا در دهه 1950 در گردهمایی «رم» منتهی به اعلامیه مورّخ 25 مارس 1957 گذارده شده بود و پیش از این اعلامیه، طرح موضوع در مذاکرات سال 1951 پاریس که در 18 آوریل این سال پایان یافته بود.تصویب پیمان فوریه 1992 در كشورهای اروپایی هم چندان آسان نبود. در فرانسه درصد اكثریت تصویب كننده ناچیز بود و در انگلستان به جای رفراندم، پارلمان آن را به تصویب رساند و در دانمارك، اكثریت مردم آن را رد كردند.

اصول این پیمان بر پایه هماهنگی امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیت مشترك كشورهای عضو تنظیم شده است و «یورو» پول واحد كشورهای اروپایی در اجرای همین پیمان به وجود آمده است كه باز اكثریت مردم برخی از كشورهای عضو ازجمله سوئد رای به حفظ پول ملی خود دادند. تكلیف قانون اساسی اروپا هم كه در بعضی از كشورهای عضو از سوی اكثریت مردم رد شده بود به درستی روشن و قطعی نشده است. علاوه بر تفاوت های فرهنگی میان ملل عضو اتحادیه اروپا، روسیه بزرگترین كشور اروپا در خارج از این اتحادیه قرار دارد و تا چنین باشد نمی توان به آینده این اتحادیه زیاد خوش بین بود، مخصوصا كه بیشتر اعضای آن عضو «ناتو» هستند كه یك اتحادیه نظامی و گرداننده اصلی آن آمریكا ـ کشوری در قاره دیگر ـ است.


1998م:یکم نوامبر 1998 دادگاه اروپایی حقوق بشر تاسیس شد. تاسیس این دادگاه نشانه ضعف سازمان ملل در كار نظارت بر رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر تلقی شده است. هنگام تاسیس این دادگاه اظهار امیدواری شده بود كه سایر مناطق جهان دادگاههای منطقه ای از این دست داشته باشند.


2003م:دكتر مهاتیر محمد نخست وزیر فدراسیون مالزیا سی و یكم اكتبر 2003 خود را بازنشسته و قدرت را به معاونش «عبدالله احمد بداوی» تحویل داد. مهاتیر محمد كه به صراحت لهجه معروف است در طول 22 سال حكومت بر مالزیا این كشور را به صورت یك قدرت اقتصادی در آورد.

آخرین اظهارات صریح و بدون پرده او دو هفته پیش از بازنشستگی بیان شده بود كه در مراسمی رسمی گفته بود: یهودیان كنترل جهان را به دست دارند، و دیگران (اشاره به آمریكا) را وادار می كنند كه برایشان جنگ كنند و بمیرند.

این اظهار او سبب شد كه مجلس نمایندگان آمریكا به اتفاق آراء وی را محكوم سازد و سنای آن كشور مالزیا را از فهرست دریافت كنندگان كمك نظامی از آمریكا حذف كند.

مهاتیر محمد یك ماه پیش از 78 ساله شدن، خود را بازنشسته كرد. عبدالله احمد سال 15 جوانتر از او است.

 

دكتر مهاتیر محمد

 

2003م:سی و یكم اكتبر 2003 «كاماتو هنگو » پیرترین زن وقت درگذشت .وی كه یك ژاپنی بود در سپتامبر این سال وارد یكصد و شانزدهمین سال عمر خود شده بود و کهنسالترین زن جهان اعلام شده بود.

 

كاماتو هنگو


2003م:سی و یكم اكتبر 2003 یك فیلمبردار تلویزیون به نام «استیو گریسون» كه برای تهیه تصویراز دادرسی یك متهم به قتل وارد محوطه مجتمع قضایی « ون نس » در منطقه لس آنجلس آمریكا شده بود مشاده كرد كه یك مرد با سلاح كمری به سوی مردی دیگر تیراندازی می كند و این مرد در پناه درخت می كوشد كه گلوله ها به او اصابت نكند و از این صحنه كم سابقه فیلمبرداری كرد. ضارب به تیر اندازی ادامه داد تا طرف مقابل بر زمین افتاد و سپس خونسردانه سلاحش را در جیب گذارد و به راه خود ادامه داد كه رهگذران یك مامور پلیس را در آنجا یافتند و او را به دنبال ضارب فرستادند و ضارب كه خود را ویلیام ستریلر 60 ساله معرفی كرد دستگیر شد . ویلیام اعتراف كرد كه جری كوری وكیل 53 ساله قضایی را تیر زده بود ، زیرا كه کوری قسمتی از پولی را كه به منظور حل یك اختلاف قضایی به او سپرده بودند تا به وی بدهد بدون دلیل به سود خود برداشته بود و حاضر به پس دادن نبود و قاضی دادگاه هم امروز و فردا می كرد. جری كوری كه از چند نقطه بدن مجروح شده بود در بیمارستان بستری شد.

 

صحنه تیراندازی واقعی

 

2005م:بانو «مورین داود Maureen Dowd» مقاله نویس نیویورك تایمز در مقاله ای كه در 29 اكتبر 2005 همزمان در بیشتر روزنامه های آمریكا انتشار یافته بود با لحنی بسیار تند جورج بوش رئیس جمهوری آمریكا، دیك چنی معاون او و سایر مقامات كاخ سفید را مورد انتقاد قرار داده بود كه چرا كینه شخصی را وارد امور ملی كرده بودند. اشاره مورین كه تا آن روز 29 سال سابقه روزنامه نگاری داشت به افشاء نام «والری پلیم» کارمند ارشد وقت «سیا» بود كه یكی دو تن از همكاران كاخ سفید، ظاهرا برای گرفتن انتقام از شوهر او «جو ویلسون»، وی را لو داده و «رابرت نواك» روزنامه نگار محافظه كار نامش را در شیكاگو تریبیون فاش ساخته بود. ویلسون دیپلمات مستعفی كه در زمان اشتغال مامور رسیدگی به شایعه فروش اورانیوم نیژر به صدام حسین بود پس از بررسی این قضیه، این شایعه را تكذیب كرده بود. تكذیب شایعه، اندكی پس از نطق جورج دبلیو بوش در اجلاس مشترك كنگره آمریكا صورت گرفت كه ضمن آن اشاره كرده بود كه صدام از نیژر اورانیوم خریداری كرده است.

«مورین داود» كه سالها حوزه كار او، پوشش اخبار كاخ سفید واشنگتن برای نیویورك تایمر بود و با طرز كار مقر رئیس جمهوری و فعالیت های آنجا آشنایی دارد در مقاله خود رامسفلد را «رامی» و «چنی» را «فردی كه خود را مرد نیرومند آمریكا می پندارد» و نزدیكان بوش را «كرونی ها (شاهزادگان ـ تاجداران» خطاب كرده بود. مورین كه كاتولیك ایرلندی تبار و متولد شهر واشنگتن است كار روزنامه نگاری را با تهیه اخبار شهری برای «واشنگتن استار» آغاز كرده بود.

شبكه تلویزیونی سی بی اس نیز یكشنبه شب (30 اكتبر 2005) در مجله تلویزیونی «سیكستی مینیتز» خود با «Joe Wilsonجو ویلسون» شوهر والری مصاحبه كرده بود كه از این عمل کاخ سفید بسیار خشمگین بود. وی گفت كه تا سالها پس از ازدواج خود، او هم نمی دانست كه همسرش مامور مخفی سیا است.

در این برنامه گفته شد كه در مدرسه جاسوسی «سیا» حتی افراد نام همكلاسهای خود را نباید بدانند و والری پلیم در آنجا «وال ـ پ» شناخته می شد. او از جمله مامورانی بود كه در خارج از آمریكا از خاورمیانه تا اروپا، مستقل و بدون وابستگی به سفارت آمریكا فعالیت می كرد كه اگر شناخته می شد نمی توانست از مصونیت دیپلماتیك استفاده كند و باید سالها در زندان كشور محل دستگیر شدنش باقی می ماند. والری كه از دانشگاه آكسفورد انگلستان فوق لیسانس گرفته است كارشناس پیگیری گسترش سلاحهای كشتار جمعی و اموری از این دست بود كه پس از افشای نام او، سمت خود را ازدست داد. وی 20 سال در سیا كاركرده بود كه 18 سالش مامور مخفی و عمدتا در خارج از آمریكا بود. والری خود را به همسایگان و بستگان، كارمند شركت خصوصی معرفی می كرد و كارت یك شركت را كه وجود هم نداشت همراه داشت. او دارای دو پسر دوقلو است.

جو ویلسون شوهر والری روزگاری كه یك دیپلمات آمریكا بود، در عراق هم با صدام ملاقات و مذاكره كرده بود.

 

Maureen Dowd

 

2005م:ارتش روسیه یكم نوامبر 2005 موشك بین قاره ای بالیستیك «آر. اس ـ12 ام» از كلاس موشك های توپول را آزمایش كرد. این موشك كه از هر سد دفاعی ضد موشكی می تواند بگذرد از سكوی ثابت و یا به صورت موبایل (روی كامیون) می تواند پرتاب شود. پراودا ضمن تشریح برتری های این موشك از لحاظ نظامی نوشته است: آزمایش توپول تازه ثابت كرد كه این موشك بسیار تازه می تواند كلاهك مرگبار خود را از هرگونه شبكه دفاع موشكی آمریكا عبور دهد و به هدف برساند و به این ترتیب پروژه 50 میلیارد دلاری « ا. بی. ام.» آمریكا را كه به منظور خنثی كردن هرگونه حمله موشكی احتمالی طرحریزی شده است نقش برآب ساخته است و این پول را بر باد رفته باید به شمار آورد.

 

موشك های توپول

 

2008م:63 سال و 85 روز پس از بمباران اتمی ژاپن، و به اشغال نظامی آمریكا درآمدن، دفاع از وطن در ژاپن كه از آغاز پیدایش شهرت میهنی داشت هنوز برای همه آزاد نیست!. مرور رویدادهای چند سال اخیر نشان می دهد كه حتی دیدار از بنای یادبود سربازان مقتول زمان جنگ ـ نظامیانی كه به خاطر پیروزی وطنشان، ژاپن، با هواپیما دست به خودكشی زدند ـ باعث تضعیف و سقوط چند مقام برجسته ژاپنی شده بود. آخرین قربانی از این دست؛ ژنرال «توشیو تاموگامیToshio Tamogami» رئیس ستاد نیروی هوایی (دفاع از خود) ژاپن بوده است كه 31 اكتبر 2008 سمت خودرا ازدست داد و بركنار شد زیرا كه یك مقاله میهنی نوشته و نظری را مطرح ساخته بود. وی در این مقاله ضمن ردّ متجاوز خواندن ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، خواسته بود كه وطنش دارای ارتشی مشابه كشورهای دیگر شود (ازجمله آلمان و ایتالیا كه آنها هم بمانند ژاپن در جنگ شكست خوردند) و افزوده بود: قانون اساسی ژاپن كه توسط آمریكایی ها و در دوران اشغال نظامی و برپایه منافع آن دولت تدوین شده است ژاپن را (كه دارای دومین مقام در اقتصاد جهان است و با پول خود _ به صورت وام _ مشكل مالی آمریكا را حل می كند) از داشتن یك ارتش كامل محروم كرده است و اینک آن زمان فرارسیده است كه این قسمت قانون اصلاح و ارتش ژاپن از صورت (Self - Defense) درآید. وی همچنین نوشته بود: این آمریكا بود كه دام نهاد و ژاپن را وارد جنگ با خود كرد و ....

این مقاله برای انتشار نوشته نشده بود برای شركت در مسابقه گروه «A.P. A» ارسال و برنده 3 میلیون «Yen» شده بود. عنوان مسابقه این بود: آیا ژاپن یك مهاجم بود؟.

تارو Taro نخست وزیر و هامادا Hamada وزیر دفاع ژاپن از مفاد این مقاله كه ژنرال «تاموگامی» آن را به عنوان یك تبعه (ژاپنی) نه مقام دولتی نوشته بود انتقاد و آن را دیدگاهی مغایر سیاست دولت اعلام كرده و«یاسوكازو هاماداYasukazu Hamada» وزیر دفاع ژاپن گفته بود كه با این نوشته راهی جز بركنار كردن ژنرال تاموگامی از ریاست ستاد نیروی هوایی نداشت!.

 

Toshio Tamogami

 

1604: سال 1604: تراژدی «اتلّو» كار شكسپیر برای نخستین بار در كاخ «وایت هال» روی صحنه آمد.

1604: تراژدی «اتلّو» كار شكسپیر برای نخستین بار در كاخ «وایت هال» روی صحنه آمد.

1894: در پاریس اعلام شد که دكتر «روكس» فرانسوی پس از تجربه بسیار، واكسن دیفتری را در آزمایشگاه ساخته است.

1936: میان المان و ایتالیا یک پیمان اتحاد منعقد شد كه موسولینی رهبر وقت ایتالیا آن را «محور» عنوان داد. طبق این پیمان ، دو دولت متعهد شده بودند که در مساعی نظامی به یکدیگر کمک کنند.

1939: برای نخستین بار به منظور اصلاح نژاد حیوانات، تلقیح مصنوعی انجام گرفت و سپس عمومی شد. تلقیح مصنوعی نخست روی خرگوش آزمایش شده بود.

1950: دو ملی گرای پورتوریكویی به نام اسكار كولازوOscar Collazo و گرسلیو تروسلاGriselio torresola در ساختمان «بلر هاوس» در شهر واشنگتن قصد كشتن ترومن رئیس جمهوری وقت امریكا را كردند كه در این ماجرا یك محافظ ترومن و یكی از دو ملی گرا كشته شدند. ملی گرایان پورتوریكو خواهان استقلال این جزیره هستند كه از سال 1898 كه اسپانیا در جنگ از آمریكا شكست خورد به تصرف این كشور درآمده است.

1955: یك هواپیمای مسافربر شركت «یونایتد» آمریكا بر فراز ایالت كلرادو براثر انفجار یك بمب ساعتی كه در جامه دان یك مسافر كارگذارده شده بود سرنگون شد و همه سرنشینانش كشته شدند.

2003: دولت فرانسه برای تعمیر كاخ تاریخی ورسای 158 میلیون دلار هزینه اختصاص داد. لویی چهاردهم ورسای را كه در آن قراردادهای پایان جنگ جهانی اول امضاء شد شاه نشین فرانسه كرده بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

سه شنبه 10/8/1390 - 16:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته