• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3937روز قبل
دعا و زیارت


امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.

2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گیری (مثبت و سازنده) یافتم.

3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یافتم.

4- و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.

5- و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.


برگ عیشی به گور خویش فرست        كس نیارد ز پس، تو پیش فرست
 

6- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترك المعصیة: و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه یافتم.

7- و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش: و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.

8- و طلبت نور القلب، فوجدته فی التفكر و البكأ: و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.

9- و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة: و (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.

10- و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل: و روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

11- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الكسب للعیال: و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.

12- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی: و دوستی خدای تعالی را جستجو كردم، پس آن را در دشمنی با گنهكاران یافتم.

13- و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعبادالله: و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.

14- و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال: و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمی ثروت یافتم.

15- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر:و كارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكیبایی یافتم.

16- و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم: و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

17- و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزكار یافتم .

18- و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.

19- و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع: برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.

20- و طلبت العز، فوجدته فی الصدق: و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.

21- و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم: و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

22- و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة: و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.

قناعت توانگر كند مرد را          خبر كن حریص جهانگرد را

23- و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن: و آرامش و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.

24- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق: و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.

25- و طلبت رضی الله، فوجدته فی برالوالدین: و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیكی به پدر و مادر یافتم.

منبع: مستدرك الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810.تبیان

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 7:55
دعا و زیارت


مدتها بود كه در بستر بیماری بودم، كه بالاخره متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم كه دستانش را بر نوك انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام آرام به سمت بالا می كشاند، در قسمت پاها هیچگونه دردی احساس نمی كردم اماهر چه دستش به طرف بالا می آمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس می كردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حركت بود، تا اینكه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی می كرد كه احساس كردم هر آن ممكن است از شدت فشار بتركد و یا چشمانم از حدقه در آید.

زبانم سنگین و گویا لبهایم بهم دوخته شده بود. واقعا درمانده شده بودم. دلم می خواست از این وضع رنج آور نجات می یافتم اما چگونه؟ از كدام راه؟ بوسیله چه كسی؟ در این كشاكش دستهای آن سفیدپوش از روی صورتم گذشت و من كه در اوج درد و رنج بودم ناگهان تكانی خورده آرام شدم. انگار تمام دردها و رنجها را برای اهالی آن دنیا جا نهاده بودم زیرا چنان آسایش یافتم كه هیچگاه مثل آنروز آزادی و آرامش نداشتم حال زبان وعقلم به كار افتاده بود، همه را می دیدم و گفتارشان را می شنیدم. در این لحظه نگاهم به سمت آن مرد سفیدپوش افتاد. پرسیدم: تو كیستی؟ از من چه می خواهی؟ همه اطرافیانم را می شناسم جز تو. گفت: تا حال باید مرا شناخته باشی من ملك الموت هستم. از شنیدن نامش ترس و اضطراب وجودم را لرزاند. خاضعانه در مقابلش ایستادم و گفتم: درود خدا بر تو فرشته الهی باد، نام تو را بارها شنیده ام با این حال در آستانه مرگ هم نتوانستم تو را بشناسم، آیا برای تمام كردن كار از من اجازه می خواهی؟ فرشته مرگ در حالیكه لبخند می زد گفت: من برای جداكردن روح از بدن، محتاج به اجازه هیچ بنده ای نیستم و تو هم اگر خوب دقت كنی دار فانی را وداع گفته ای، خوب نگاه كن آن جسد توست كه در میان جمع بر زمین مانده است. به پایین نگاه كردم وحشت و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفته بود. جسدم در میان اقوام و آشنایان بدون هیچگونه حركتی بر زمین افتاده بود و همه ناله و فریادشان بر آسمان بلند بود. با خود اندیشیدم: اینان برای چه؟ و برای كه؟ اینگونه شیون و زاری می كنند؟! خواستم آنها را به آرامش دعوت كنم، مگر می شد... فریاد برآوردم: عزیزان من! آرام باشید، مگر آرامش و راحتیم را نمی خواستید؟ پس چرا زانوی غم در بغل گرفته اید؟! من اكنون پس از آن درد جان فرسا، به آسایش و آرامش خوشحال كننده ای رسیده ام. با شمایم ای! آیا صدایم را نمی شنوید؟ گریه تان برای چیست؟ شكوه و شكایت از چه می كنید؟ فضای خانه را پر از دعا و ذكر حق كنید. در این لحظه صدای ملك الموت را شنیدم كه می گفت: این جماعت را چه شده؟ چرا بر سر می كوبند؟ به خدا قسم من هیچ ظلمی نمی كنم! روزی او از دنیا تمام شده بود! اگر شما هم جای من بودید به دستور خدا جانش را می گرفتید. بدانید كه نوبت شما هم می رسد....(از كتاب سرگذشت ارواح در برزخ)

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 7:54
دعا و زیارت

 

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 7:53
دانستنی های علمی

به دنبال ماجرای اخیر همایش بین المللی سازمان گردشگری و میراث فرهنگی كه در آن حمل قرآن كریم به شكل موهنی صورت پذیرفته و با اعتراض برخی از مراجع عظام و مردم روبرو شده بود، آقای كریم منصوری قاری برجسته بین المللی و حافظ قرآن، ضمن گلایه شدید از برگزاركنندگان مراسم اعلام كرد كه به گونه ای غیرمنتظره با این مراسم روبرو شده و به خاطر آن كه اعتراض علنی وی، باعث برهم خوردن یك همایش بین المللی در انظار میهمانان خارجی نشود، با تلاوت فقط دو یا سه آیه از كلام الله مجید، ناخشنودی خود را ابراز كرده است.
آقای كریم منصوری در ادامه ابراز داشت؛ معمولاً اینجانب در تمام مراسم قرآن مجید را از حفظ تلاوت می كنم و در كنفرانس اخیر گردشگری هم بنده قبل از شروع مراسم تأكید كردم برای اطمینان از آیات مد نظر قرآن بیاورید تا آیات مورد نظر را مرور كنم اما برگزاركنندگان مراسم پاسخ دادند كه قرآن را در صحن می آوریم ولی طرز آوردن آنرا برای اینجانب شرح ندادند من هم فكر كردم كه مطابق معمول در مراسم گذشته یك فرد آبرومند نظیر پدر شهید، فرزند شهید و... این كار را خواهد كرد. آقای رشیدی مجری تلویزیون هم شاهد هستند ولی وقتی دیدم این اقدام به طرز بی شرمانه ای انجام شد تمام بدنم می لرزید و بیاد مظلومیت قرآن افتادم. از طرفی مجبور بودم برای حفظ عزت وصولت نظام جمهوری اسلامی این كنفرانس بهم نخورد و از سوئی دیگر خود را در قبال حقی كه قرآن مجید بر گردن من دارد مستأصل می دیدم. لذا قرائت خود را خلاصه كرده و با شرمندگی از محضر خداوند كریم، رهبر معظم انقلاب، علمای اسلام و مردم خداجوی، شكایت خود را در روز قیامت به پیامبر اكرم(ص) و قرآن كریم مطرح خواهم كرد و از همه علمای بزرگ اسلام و مردم قرآن دوست پوزش می طلبم.
گفتنی است كه اظهارات خاضعانه این قاری برجسته و متعهد بین المللی و حافظ كل قرآن كریم كه مردم كشورمان از تلاوت های اثرگذار و روحبخش وی خاطرات ماندگاری دارند، اگرچه نشانه خضوع این برادر مؤمن و متعهد است و از آمیختگی روح ایشان با آموزه های قرآنی حكایت می كند ولی شواهد موجود و سوابق آقای كریم منصوری نیز تردیدی در غافلگیری ایشان باقی نمی گذارد و كاش خضوع و اخلاق قرآنی این قاری برجسته كلام الله مجید، الگویی برای همه باشد.

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 7:51
دانستنی های علمی

 

همانقدر كه رسیدگی به كودك و توجه به نیازهای او اهمیت دارد، بیش از حد اعتنا كردن و یا شاید زیاده روی در بعضی از امور بازده خوبی ندارد و درست خلاف آن چیزی می‌شود كه شما انتظار دارید. در اینجا به نكات مهمی كه باعث بیراهه رفتن در امر تربیت كودكان می‌شود اشاره شده است:

1 - لوس كردن فرزند: همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزندان خود طالب هستند كه به هر حال هزینه‌بر است. پدر و مادرهای زیادی هستند كه با محبت افراطی باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه‌ها با داشتن این همه چیز، خوشحال به نظر نمی‌رسند. این باعث می‌شود كه كودكان هرگز راضی به نظر نرسند و مدام تقاضا و توقع بیشتری داشته باشند. 2 - تربیت نامناسب: زمانی كه شما تنبلی به خرج می‌دهید كه فرزندان خود را به طور صحیح تربیت كنید، در نتیجه این وظیفه خطیر را برعهده اطرافیان فرزندتان قرار می‌دهید. اگر شما نتوانید كودكتان را به طور صحیح تربیت كنید دیگران اقدام می‌كنند. 3- عدم مشاركت در مدرسه فرزندان: بعد از خانه، مدرسه محلی است كه بچه‌ها در آن بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابراین معلمان و هم‌سن و‌سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. در نتیجه شما نباید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و باید خود را درگیر مسائل مربوط به آنها كنید. مهم حضور یكی از شماست. شما حتی باید از طریق تلفن و یا حضوری با معلم فرزندتان در تماس باشید. این نشان‌دهنده حساسیت شما روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان می‌كنید. 4 - افراط و تفریط در تشویق فرزندان: زمانی كه فرزند خود را تشویق می‌كنیم، باعث افزایش عزت‌نفس آنها می‌شویم. اما باید مراقب بود كه در این موارد حداعتدال را رعایت كنیم. اجازه دهید كه تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی كه كار فرزندتان واقعا لایق تشویق است انجام شود. اگر برای كار معمولی كه انجام داده‌اند از آنها خیلی زیاد قدردانی كنید باعث می‌شود كه كودكان نسبت به ارزش واقعی دستاورد خود دچار انحراف فكری ‌شوند. 5 - عدم اعطای مسئولیت به فرزندان: فرزند شما نباید به خاطر انجام كارهای عادی و معمولی چیزی دریافت كند، چون آنها عضوی از خانواده هستند نه مهمان حاضر در هتل. هركس كه در خانه زندگی می‌كند موظف به انجام امور مربوط به خانه است. از شستن ظروف گرفته تا گردگیری و... تشویق كودكان برای انجام كارهای فوق‌العاده لازم است البته نه در كارهایی كه وظیفه عادی هر عضو خانواده است. بچه باید بخشی از مسئولیت زندگی مشترك با خانواده را به دوش بگیرد. آنها برده شما نیستند اما مطمئن باشید كه در تعطیلات و مرخصی دائم هم به سر نمی‌برند. 6- عدم رفتار صحیح با همسر: هر طور كه با همسر خود رفتار كنید، به عنوان الگو برای آینده فرزندان خواهید بود؛ یعنی آنها نیز دقیقا همین‌طور با همسر خود رفتار خواهند كرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار كنید و مدام در حال مشاجره باشید آنها نیز به همین سبك رفتار می‌كنند. بچه‌ها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصیحت به آنها گوشزد می‌كنید، از رفتار شما پیروی می‌كنند. اگر با همسر خود به احترام و توام با عشق رفتار كنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان می‌دهید و آنها از داشتن یك پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت می‌كنند. 7 - داشتن توقعات غیر واقعی از فرزند: اگر با كودكان سر وكله می‌زنید از آنها انتظارات معقول و منطقی داشته باشید، به خصوص بچه‌های كوچك. اگر برای شام جایی دعوت هستید و از كودك 2 ساله خود انتظار دارید كه درست مانند یك شاهزاده كوچك رفتار كند، سخت در اشتباهید. اگر در خیال و رویای خود انتظار دارید كه فرزندتان یك ستاره ورزشی و یا علمی شود، در حالی كه او تنها مایل به نوازندگی پیانو است، لازم است راجع به توقع خود تجدیدنظر كنید. انتظار شما از آنها بایدباعث شادی آنها باشد. 8 - ندیدن آموزش برای دفاع از خود و خواسته‌هایشان: خیلی از والدین تمام نیازهای فرزندان را برآورده می‌كنند و به این ترتیب ارزش كار سخت و عدم وابستگی را در فرزند از بین می‌برند. به این ترتیب نسلی از آدم‌های بی‌بو و خاصیت و به اصطلاح پهلوان پنبه ظهور خواهد كرد. بچه‌های امروزه انتظار دارند كه همه كارها برایشان انجام شود. اینكه آنها را محكم و پرطاقت تربیت كنید و از آنها بخواهید كه اموراتشان را خود انجام دهند دلیل عدم دوست داشتن آنها نیست بلكه نشانه عشق واقعی است. 9 - تحمیل كردن گرایش و تفكر خود به فرزندان: اجازه دهید كه بچه‌ها بچگی كنند. والدین نباید تمایلات و گرایش و نقطه نظرهای خود را به فرزندشان تحمیل كنند. اینكه فرزند خود را از اشتیاقات خود آگاه كنید خوب است اما آنها را تحمیل نكنید. اجازه دهید همان‌طور كه هستند رشد كنند؛ بدون تحمیل عقاید و خواسته‌های شما. 10 - بی وفایی به قول و عهد: اگر فرزندتان را به خاطر نقاشی روی دیوار تهدید به تنبیه كردن می‌كنید، حتما این كار را انجام دهید. متاسفانه پیروی از قول‌هایی كه به فرزندتان می‌دهید زندگی را كمی سخت می‌كند اما افزایش اعتماد به گفته شما چیزی مهم‌تر است. اگر شما به گفته‌های خود عمل نكنید، بچه‌ها به این نتیجه می‌رسند كه بین قول و عمل شما تناسبی نیست و در نتیجه به شما اعتماد نخواهند كرد.

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 7:44
ورزش و تحرک


 

 

خداداد عزیزی گفت: دیگر در فوتبال ایران كار نخواهم كرد.

خداداد عزیزی پس از حضور در نشست كمیته انضباطی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار كرد: طی دو سه روز گذشته خبرنگاران من را بسیار ناراحت كردند و مطالبی بر ضد من نوشتند كه به هیچ عنوان مستحق آن نبودم و تصور نمی‌كنم كه حق من بود كه اینچنین از سوی رسانه‌ها مورد اذیت قرار بگیرم.

وی افزود: از شریفی به عنوان رییس كمیته انضباطی می‌خواهم تا من را برای همیشه از صحنه فوتبال ایران محو كند چرا كه من باید از صحنه فوتبال محو شوم و بی‌تردید هر رای كه در این زمینه صادر شود دیگر به فوتبال ایران باز نخواهم گشت.

خداداد عزیزی ادامه داد: به هیچ عنوان حق من نبود كه اینگونه با من برخورد شود اما تصور می‌كنم عده‌ای با هشت آذر و بازی ایران و استرالیا مشكل دارند و نمی‌دانم چرا همواره در زمان نزدیك شدن به این تاریخ چنین مشكلاتی برای من رخ می‌دهد.

قائم مقام باشگاه پیام خراسان ادامه داد: من نمی‌دانستم فردی كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته است یك خبرنگار بوده با این حال باید بپرسم كه اگر او خبرنگار بوده است در جایگاه ویژه چه كار می‌كرد؟!

عزیزی ادامه داد: با این حال هیچ بحثی در این رابطه ندارم و دیگر به هیچ عنوان به فوتبال ایران باز نخواهم گشت.

به گزارش ایسنا، خداداد عزیزی در این نشست و در حالی با مجتبی شریفی رییس كمیته انضباطی صحبت می‌كرد كنترل خود را از دست داد و به شدت گریه كرد.

اخبار تكمیلی متعاقبا ارسال می‌شود

 

سه شنبه 12/9/1387 - 19:30
خواستگاری و نامزدی
 هموطن-می توانیم همسرمان را آن گونه كه هست ببینیم به اندازه خودمان برایش ارزش قایل باشیم و بدون انتظار برایش مایه بگذاریم. متعهد بشویم تا برای او رفاه كامل ایجاد كنیم. پس این است كه عشق می تواند بی هیچ تلاش آشكاری، میان ما آزادانه به حركت دربیاید. چنین عشقی، عشق بدون قید و شرط بین بهترین دوستان است. می توانیم عاری از نفس پرستی به همدیگر عشق بورزیم و رهایی انرژی را تجربه كنیم. به خاطر جزییات رابطه مان را به خطر نیندازیم و در چارچوب ساختگی با هم رفتار نكنیم. بلكه به هم عشق بورزیم و احترام بگذاریم و نسبت به هم عشق غیرارادی داشته باشیم.اولین جزء برای داشتن رابطه عمیق و عاشقانه پایدار و عشق بدون قید و شرط دوستی میان دو نفر است. پس می توانیم با عمیق ترین زمزمه های روحمان به او اعتماد داشته باشیم. بهترین وبدترین مسایل را درباره هم بدانیم و همچنان همدیگر را دوست داشته باشیم. درست مانند یك دوست و یك عاشق.می توانیم برای داشتن رابطه دلخواه و درك متقابل، رشته های ارتباطی مان را محكم تر كنیم. سپس با كسب مهارت در بیان خواسته هایمان بكوشیم. وقتی نمی توانیم وجودمان را برای كسی كه دوستش داریم ابراز كنیم. دریچه های روحمان را نسبت به او بسته ایم. در نتیجه دچار مشكلات عاطفی می شویم. پس می توانیم در پشت ظاهرمان پنهان نشویم.می توانیم سعی كنیم تا آنچه همسرمان را خشنود می كند به او بگوییم تا او به حدس و گمان روی نیاورد. به جای بیان خواسته هایمان، ترجیحاتمان را به او بگوییم. اگر نتوانیم درونیات مان را آشكار كنیم، نمی توانیم خودمان را نیز بشناسیم. با ابراز وجود می توانیم چیزهایی را ببینیم. احساس وتصور كنیم و به امید آن چیزهایی باشیم كه نمی توانستیم به وجودش بیندیشیم. با ابراز احساسات اعتبار بیشتری كسب می كنیم. اما آسیب پذیرتر و حساس تر می شویم. در عوض وقتی به همسرمان اجازه بدهیم تا ما را كاملاً بشناسد، ترس كمتری خواهیم داشت تا ما را در آینده ترك كند. وقتی او ما را قبول دارد و بدون قید و شرط عشق می ورزد، نباید در رابطه مان پنهانكاری كنیم.می توانیم برای داشتن آرامش درونی، به افكار، گفته ها و اعمالمان عشق بورزیم. به عشق بیندیشیم. از عشق حرف بزنیم و در همه اعمالمان عشق بی قید و شرط مان را به همسرمان نشان بدهیم. برای آنكه او نسبت به ما وضوح داشته باشد، می توانیم عمیق ترین احساساتمان را به او نشان بدهیم پس بدون مكالمه، نمی تواند صمیمیتی وجودداشته باشد. تنها راهی كه می توانیم با همسرمان رابطه داشته باشیم، گفتن حقیقت است. رابطه حقیقی، عشاق رابه حركت وامی دارد و بین آنها اتحاد، عشق و رضایت ایجاد می كند.می توانیم برای هرچه صمیمی تر بودن، احساسات مثبت و منفی را به یك میزان باهم در میان بگذاریم. نگفتن حقیقت به نوعی دروغگویی است. انرژی كه برای صداقت به كار می بریم. بسیار كمتر از انرژی است كه صرف نگفتن و پنهانكاری می شود. پس بهتر است خود را وقف حقایق و زندگی آزادانه كنیم و با كسب شجاعت برای چنین زندگی، از ترس نیز رها بشویم. وقتی بصیرت برتر از احساس ترس شمرده بشود، ترس وجود نخواهد داشت.می توانیم بدون قضاوت درباره گفته های همسرمان، به حرف هایش گوش بسپاریم و دلمان را همیشه برای حرفهایش بگشاییم.می توانیم برای داشتن رابطه ای خوب، طرف دیگر رابطه مان را نگهبان تنهایی مان قرار بدهیم.وقتی بدانیم بین صمیمی ترین افراد نیز فاصله نامحدودی وجود دارد، می توانیم در كنار هم زندگی عالی داشته باشیم. اگر این فاصله را بپذیریم، همدیگر را كاملتر می بینیم.می گویند می توان آنقدر به هم نزدیك بود تا از كمبود هوا شكایت كرد. اما بهتر است اجازه ندهیم در رابطه عاشقانه مان چنین مساله ای پیش بیاید. می توانیم هنگام نیاز همسرمان به او آزادی بدهیم. بگذاریم رها باشد و وقتی نیاز به مراقبت داشته باشد از او كاملاً مراقبت كنیم. می توانیم متعهد بشویم تا هنگام نیاز، در رابطه مان فضای باز ایجاد كنیم. می توانیم صمیمیت و تنهایی را دوست داشته باشیم تا گره ای در كارهایمان ایجاد نشود.در دل عشق راز ساده ای وجود دارد؛ عشق به معشوق اجازه رهایی می دهد. پس می توانیم به تركیبی از استقلال و باهم بودن برسیم و در موقع نیاز، در این باره آزادانه باهم حرف بزنیم. عشاق می دانند كه اگر هریك فرد كاملی باشند، عشق آنها نسبت به همدیگر كم نمی شود و آن را تهدید نمی كند. آنها در رابطه شان احساس امنیت می كنند. احساس ناامنی حسادت ایجاد می كند كه درواقع تقاضایی است برای دریافت مهر و محبت بیشتر. البته خواستن عشق و محبت بیشتر حق هركس است. بخصوص وقتی كه احساس شك و تردید در میان باشد. اما نشان دادن غیرمستقیم حسادت بی ثمر است. احساس مالكیت بیش از حد نسبت به همسر صلاح نیست. با حسادت می توان مطمئن بود كه حتماً آن كس را كه نمی خواهیم از دست بدهیم، از دست خواهیم داد.هر قدر احساس مالكیت بیشتر باشد. یعنی عشق بیشتری می طلبیم. اما در عوض عشق كمتری دریافت می كنیم. اگر آزادی بیشتری بدهیم و كم توقع تر باشیم، عشق بیشتری دریافت می كنیم. می توانیم با دیدن آزادی و سرزندگی همسرمان لذت فراوانی كسب كنیم.می توانیم همدیگر را تشویق كنیم تا دوستان بیشتری بیابیم و افقهایمان را هرچه گسترده تر كنیم. از تجلیل زندگی باهم و با دوستانمان لذت بیشتری می بریم.می توانیم با نداشتن توقع از همسرمان كه فقط به ما اهمیت بدهد، امیدوارتر بشویم. عشق واقعی می تواند فوق العاده باشد. تنها یك نفر نمی تواند تمام نیازهای دیگری را برآورده كند. همسرمان می تواند بهترین دوستمان باشد.اما او نمی تواند تنها دوستمان باشد. پس می توانیم از او انتظار داشته باشیم تا علایق دیگری نیز داشته باشد. داشتن آزادی برای به دست آوردن دوست ها و سرگرمی های جدید، رابطه مان را هرچه محكم تر می كند. در آزادی هیچ محدودیتی وجود ندارد و برای رابطه ها زیان آور نیست. بلكه می تواند برای لذت بردن از زندگی فرصت های هیجان انگیز و كشف نشده ای به ارمغان بیاورد.می توانیم با دیدن شادی همسرمان از فعالیت هایی كه در آنها برتری دارد، خوشحال بشویم و از وجودش لذت بیشتری ببریم. به افراد شاد، راحت تر می توان عشق ورزید.می توانیم حضور اعتماد را در رابطه مان پایدار كنیم. یعنی به همدیگر اعتماد داشته باشیم. نسبت به یكدیگر متعهد، وفادار و از خود گذشته باشیم. این خصلت ها به ما اجازه می دهد تا برای آزادی جنس مخالفمان اهمیت قایل باشیم و وقتی كنار هم می نشینیم و وقایع روز را برای هم تعریف می كنیم از دوستی باهم لذت ببریم.هرچه قوی تر بوده و احساس امنیت بیشتری داشته باشیم، بیشتر مایل خواهیم بود تا خودمان باشیم و همسرمان را هم تشویق كنیم تا خودش باشد.عشق بدون قید و شرط نه تنها به فردیت هركس احترام می گذارد بلكه آن را پرورش می دهد، حتی اگر جدایی یا از دست دادن همدیگر را به همراه داشته باشد.می توانیم هدف مان را رشد معنوی همسرمان قرار بدهیم كه فقط با صعود خودش به اوج می رسد.می توانیم فرد باقی بمانیم و قسمتی از یك جفت به حساب بیاییم. عشق بدون قید و شرط، پیوند خاصی است، اما نمی تواند برای همه یا بسیاری از مشكلات فردی جواب قانع كننده ای باشد. باید به این باور رسید كه هیچ كس نمی تواند به غیر از من، مرا شاد كند.
سه شنبه 12/9/1387 - 19:13
كودك

 

 

جام جم آنلاین : یك دختر 5 ساله را به جرم حمله به كاركنان مدرسه و یك همكلاسی در منچستر انگلیس از مدرسه اخراج كردند.به گزارش بی بی سی ، گفته می شود تامارا هوارد كه از ژانویه گذشته به مدرسه رفت ، كم سن و سال ترین كودكی است كه برای همیشه از رفتن به این مدرسه محروم شده است.گفته شده تامارا به چند عضو مدرسه و یك دانش آموز مدرسه ابتدایی «اولد موت» در ویتینگتن حمله كرده است.شورای شهر منچستر اینك می كوشد مدرسه مناسب دیگری برای او پیدا كند.رئیس اولدموت گفت چاره ای جز اخراج همیشگی این دختر نداشت چون او می توانست به آموزش و رفاه محصلان و سایرین به طور جدی لطمه بزند.آنجلا هوارد مادر این دختر گفت رفتار او در خانه گاهی اوقات می تواند بیش فعالانه باشد اما بد نیست و كسی را آزار نمی دهد. او یك بچه 5 ساله معمولی است.در ماه سپتامبر او را 15 روز از مدرسه اخراج كرده بودند. سخنگوی شورای شهر گفت این بسیار غیرعادی است كه مدرسه ای دانش آموزی را برای همیشه اخراج كند.این كودك تحت مراقبت و حمایت است و سعی می كنیم هر چه سریعتر مدرسه مناسبی برای او پیدا كنیم

سه شنبه 12/9/1387 - 19:8
ازدواج و همسرداری
1 - اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود ، مسئولیت كاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. ( تنبلی و بی مسئولیتی)2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌كه به نظر شما غیر منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی كننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)3 – اگر در زندگی ، مرتب شغل خود را عوض كرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشكلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترك تحصیل كرده اید، علائق خود را نیمه كاره رها كرده اید و ثبات فكری ، احساسی و رفتاری ندارید.( عدم ثبات فكری، احساسی و رفتاری)4 – اگر تصور می كنید ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی)5 – اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی كه در زندگی مشتركتان در آینده با هیچ گونه مشكلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)6 – اگر در پی كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری)7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واكنش دفاعی و خود میان بینی)8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی)9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتار های شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)10 – اگر مسائل كاری شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده ( خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشكلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشكل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)11 – اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید( حتی اگر شرایط تغییر كند) و بسیار متعصب ، خشك و غیر قابل انعطاف هستید. (‌عدم انعطاف پذیری لازم)12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل می كنند)، نمی باشید. (عدم اگاهی اجتماعی)13 – اگر بیشتر به جای گوش كردن ، صحبت می كنید و بیشتر از آنكه سعی كنید دیگران را بفهمید ، سعی دارید كه دیگران شما را درك كنند. (عدم مدیریت رابطه)14 – اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً ، هیجانات شما را به سویی می كشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف ، هوش هیجانی پائین)15 – اگر برای رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای ندارید و منفعلانه و واكنشی نسبت به دیگران عكس العمل نشان می دهید.( رفتار بی تعقل یا انعكاسی، مشكل در شیوه حل مسئله)16 – اگر عادت دارید به جای حل مشكلات از آنها فرار كنید یا اجتناب بورزید یا واكنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)17- اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تكانشی ( كسی كه یكباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید. (اختلال شخصیت)18 – اگر فكر می كنید، از میان چند میلیارد ساكنین كره زمین ، فقط و فقط یك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.( خطای شناختی ، عدم كنترل احساس ، هوش هیجانی ضعیف)19 – اگر بدون اینكه خود را دقیقاً‌ ارزیابی كنید و بشناسید ،‌دنبال همسر مناسب می گردید. (‌عدم شناخت خود)20 – اگر وضعیت فعلی اتان راضی كننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت ، اقدام به ازدواج می كنید. (مشكل در شیوه حل مسئله) سایت همدردی
سه شنبه 12/9/1387 - 19:3
موبایل


 

مهر: معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به اینكه در سایتهای همسریابی نمی‌توان به زوج مناسب معرفت كافی یافت سوء استفاده‌های اخلاقی و امنیتی از این فضا را نگران كننده خواند.

حجت‌الاسلام سید جواد موسوی هوایی معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به اینكه تصیمگیری درباره مباحث شرعی بر عهده مرجع تقلید است و مرجع تقلید باید در زمینه فعالیت سایتهای همسریابی كه فعالیت آنها رو به گسترش است اعلام نظر كند اظهار داشت: در محدوده آثار و تبعات آن این موضوع آثار اخلاقی و اجتماعی گسترده ای در جامعه خواهد داشت.

معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی با بیان اینكه استفاده از این فضا برای دوستیابی و یا همسریابی در ایران به تازگی آغاز شده و در غرب مدت طولانی تری از فعالیت آنها می گذرد افزود: استفاده از وسایل ارتباطی اینچنینی آفتهای بسیاری دارد كه بیشترین ضرر آن نصیب خانمها می شود به طوری كه جرمهای اینترنتی بسیاری در این خصوص صورت گرفته است.

حجت‌الاسلام سید جواد موسوی هوایی با تأكید بر اینكه ما در دنیای حقیقی زندگی می كنیم نه مجازی و دخترها احساسی ترند و نگران آینده خود هستند و به همین دلیل سریعتر دچار آسیب می شوند اظهار داشت: برای جلوگیری از این آسیبها باید این ارتباطات كنترل شوند. با توجه به فضای باز اینترنتی احتمال سوءاستفاده بسیار زیاد می شود و برای خانواده ها مشكل ساز خواهند بود. از این رو باید هشدارها مورد توجه قرار گیرند.

وی تأكید كرد: با توجه به رسوخ اینترنت و گسترش سایتهای مختلف به ویژه سایتهای همسریابی كه امكان مسدود كردن و یا كنترل همه آنها نیست باید با این واقعیت به گونه ای رفتار كرد كه كمترین ناهنجاری و آسیب حاصل از آنها را شاهد باشیم .

 

سه شنبه 12/9/1387 - 19:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته