• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3945روز قبل
هوا و فضا



مقامات آژانس فضایی آمریكا (ناسا) اعلام كردند كه این زباله را بیش از یك سال پیش یكی از فضانوردان ایستگاه فضایی بین‌المللی به خارج از ایستگاه پرت كرده و دور انداخته بود. این زباله فضایی یك مخزن مایع خنك كننده آمونیاك سمی ۶۳۵ كیلوگرمی است كه ناسا و شبكه ناظر فضایی آمریكا از زمان پرتاب آن تاكنون آن را تحت نظر دارند تا مطمئن شوند كه خطری از جانب این زباله مردم زمین را تهدید نمی‌كند. هنوز معلوم نیست این زباله دقیقا در كجا فرود خواهد آمد. به گفته یكی از مدیران ناسا احتمال اینكه زباله به مردم زمین آسیبی برساند بسیار اندك است، اما در هر حال شی بزرگی است كه باید احتیاط ‌های لازم در مورد آن صورت گیرد. احتمال می‌رود كه بخش‌هایی از این زباله حین ورود به جو به دلیل حرارت فوق‌العاده ایجاد شده ذوب شوند، اما بخش‌هایی نیز سالم می‌مانند.

روزنامه آفتاب یزد

پنج شنبه 14/9/1387 - 8:8
اخبار
   
 

در میان خبرهای هفته گذشته تصاویر بی‌نظیری نیز از عمیق‌ترین نقاط كیهان منتشر شد كه حاصل تلاش چندین تلسكوپ غول‌پیكر زمینی بود. دو چشم بینا: كهكشان مارپیچ كوتوله IC ۲۵۷۴ كه در جوار گروه كهكشان‌های M۸۱ قرار گرفته است، تاكنون چندین پرزایی ستاره‌ای داشته است. بررسی اخیر انجام شده در این‌باره حكایت از آن دارد كه یك انفجار شكل‌گیری ستاره حدود ۱۰۰ میلیون سال پیش در ناحیه مركزی این كهكشان رخ داده است. این در حالی است كه انفجار بعدی در ۱۰میلیون سال پیش و در فاصله ۱۳ تا ۲۶ هزار سال نوری از مركز این كهكشان رخ داده بود. بررسی اخیر متنی بر رصدهایی است كه توسط تلسكوپ دوچشمی بزرگ (LBT) آریزونا در فوریه ۲۰۰۷ و در حالی انجام شده بود كه تنها یكی از دو آینه ۴/۸ متری این تلسكوپ كار می‌كرد. اوایل سال جاری بود كه LBT هر دو چشمش را برای كندوكاو اعماق آسمان گشود.
دوقلوهای افسانه‌ای: از زمانی كه مریخ‌نورد «آپرتونیتی» ناسا در پایان ماه آگوست گذشته از دیواره شیب‌دار دره‌ای موسوم به ویكتوریا بالا آمد، رهسپار سفری ۱۲ كیلومتری شده است كه آن را به دره‌ای بسیار بزرگ‌تر موسوم به «اندیوور» خواهد رساند، سفری طاقت‌فرسا كه اگر به پایان برسد بیش از دو سال طول خواهد كشید. در آن‌سوی سیاره سرخ «اسپیریت»، خواهر دوقلوی آپرتونیتی تلاش می‌كند تا پس از ماه‌ها بی‌حركت ماندن تكانی به خود بدهد. اسپیریت تمام زمستان را در گوشه‌ای كز كرده بود تا انرژی لازم برای تكاپوی بهاری را ذخیره كند. با اینكه دیگر چیزی به فرا رسیدن بهار در نیمكره‌جنوبی مریخ باقی نمانده است اما به نظر می‌رسد آخرین كینه‌توزی‌های زمستان دارند كار دست این مریخ‌نورد می‌دهند. این روزها اسپیریت به خاطر توفان غباری كه آسمان بالای سرش را تیره و تار كرده، از تابش خورشید بی‌بهره است و در حالتی نیمه جان به‌سر می‌برد.
انتخابات فضایی: به لطف تلاش‌های نمایندگان ایالت تگزاس كه در سال ۱۹۹۷ دستورالعملی برای رأی دادن فضانوردان از فضا را در مجلس ارائه كردند و به تصویب رساندند، گرگ كامیتف (G.Chamitoff) و مایك فینك (M.Fincke)، دو فضانورد آمریكایی مستقر در ایستگاه فضایی بین‌المللی توانستند در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحد شركت كنند. دو روز پس از برگزاری این انتخابات، اداره ذی‌حسابی دولت ایالات متحده اعلام كرد تصمیم‌گیری برای زمان بازنشستگی ناوگان شاتل‌های فضایی آمریكا كه تنها وسیله فعلی این كشور برای اعزام فضانوردان به ایستگاه بین‌المللی است، یكی از ۱۳ موضوع ضروری پیش روی پرزیدنت باراك اوباما خواهد بود.
پازل كیهانی: عمیق‌ترین تصویر فرابنفشی كه تاكنون توسط تلسكوپ‌های زمینی گرفته شده است، كهكشان‌هایی را نشان می‌دهد كه یك میلیارد بار كم نورتر از آنند كه با چشم غیرمسلح بتوان آنها را دید. این پورتره كیهانی تعداد زیادی كهكشان پیش از این ناشناخته را به تصویر می‌كشد كه آنچنان از ما دورند كه به نظر می‌رسد متعلق به زمانی باشند كه تنها دو میلیارد سال بیشتر از عمر جهان نگذشته بود. این تصویر كه باریكه‌ای از آسمان موسوم به «Chandra Deep Field South» را دربر می‌گیرد، با استفاده از رصدهای فراوان چندین تلسكوپ از جمله «تلسكوپ خیلی بزرگ» (VLT) در شیلی تهیه شده است. در واقع این تصویر درست مثل یك پازل بی‌نهایت بزرگ از كنار هم قرار دادن تصاویر چندین تلسكوپ به دست آمده است.
دو قدم مانده به ماه: فضاپیمای هندی «چاندرایان-۱» از زمان پرتابش در ۲۲ اكتبر، در حال گسترش تدریجی مدار حركتش به دور زمین بوده است. در چهارم نوامبر این فضاپیما به فاصله ۳۸۰ هزار كیلومتری از زمین رسید و در مرحله‌ای قرار گرفت كه آرام آرام حركتش كند شود تا به چنگ میدان جاذبه ماه بیفتد. چاندرایان سرانجام در هشتم نوامبر با موفقیت در مدار ماه قرار گرفت. در ابتدا حركت این فضاپیما به دور ماه در مسیری كشیده و بیضوی خواهد بود كه رفته رفته به شكل دایره نزدیك می‌شود و در نهایت روی دایره‌ای به ارتفاع ۱۰۰ كیلومتر از سطح ماه خواهد چرخید. در همین ارتفاع چاندرایان كاوشگر خود موسوم به Impact Probe را رها می‌كند تا به سطح ماه اصابت كند.
دره سیاه: در كف دهانه آنتونیادی (Antoniadi Crater) در كره ماه سطحی یا دریایی از بازالت‌های آتشفشانی گسترانده شده است. محقان با استفاده از تصاویر وضوح بالایی كه توسط فضاپیمای ژاپنی «كاگویا» گرفته شده است توانستند به منظور تخمین عمر چنین بسترهایی، تعداد دهانه‌های قرار گرفته روی این سطوح آتشفشانی را بشمارند. آنها دریافتند بیشتر بسترهای تیره رنگ موجود در نیمه پنهان ماه چیزی حدود سه میلیارد سال عمر دارند البته در این كیان برخی نمونه‌ها با عمر ۵/۲ میلیارد ساله نیز به چشم می‌خورد. اما در مورد آن نیمه از ماه كه همواره رو به سوی زمین دارد اوضاع به كلی متفاوت است. فعالیت‌های آتشفشانی در این قسمت نهایتا به یك میلیارد سال پیش برمی‌گردد كه احتمالا به خاطر پوسته نازك‌تر ماه در این قسمت است.

New Scientist, Nov. ۸, ۲۰۰۸
گزارش : روزنامه کارگزاران

پنج شنبه 14/9/1387 - 8:6
اخبار
 
اخبار هوا فضا : پرتاب راكت ایرانی حامل موجودات زنده

دكتر ابراهیمی درباره برنامه‌های احتمالی برای اعزام فضانورد در قالب این پروژه‌ها گفت: بحث اعزام انسان به فضا پروسه‌ای طولانی است زیرا انسان نیاز به كپسول بزرگتر داشته و بازگشت انسان از فضا تدابیر پیچیده‌تری دارد.






دكتر محمد ابراهیمی معاون پژوهشی پژوهشگاه هوافضا با اشاره به پرتاب موفق‌آمیز راكت ایرانی «كاوش -2» در هفته گذشته از پیگیری پرتاب نخستین راكت ایرانی حامل موجودات زنده به فضا در آینده خبر داد.

به گزارش ایسنا ، دكتر ابراهیمی با اشاره به برنامه‌ریزی برای پرتاب راكت‌های كاوش 3، 4 و راكت‌های دیگر از پیگیری اعزام موجودات زنده از قبیل حیوانات كوچك مثل موش برای آزمایش‌های علمی و همچنین انجام تست‌های نجومی و تست تجهیزات پیشرفته ساخت داخل در این ماموریت‌ها خبر داد و گفت: پژوهشگاه هوافضا آمادگی پیگیری این اهداف را داشته و در حال مذاكره در این زمینه‌ها هم هستیم.

معاون پژوهشی پژوهشگاه هوافضا با بیان این كه پرتاب بعدی كاوش بستگی به عوامل زیادی از جمله ماموریت و كاربرد آن دارد، تصریح كرد: چنانچه حامی خوب برای پروژه وجود داشته و هوا هم تا پایان سال مناسب باشد، احتمالا یك پرتاب دیگر خواهیم داشت.

دكتر ابراهیمی درباره برنامه‌های احتمالی برای اعزام فضانورد در قالب این پروژه‌ها گفت: بحث اعزام انسان به فضا پروسه‌ای طولانی است زیرا انسان نیاز به كپسول بزرگتر داشته و بازگشت انسان از فضا تدابیر پیچیده‌تری دارد.

وی با بیان این كه راكت پرتابی «كاوش 2» شامل محموله آزمایشگر، موتور راكت و سامانه بازیافت بود، گفت: محموله آزمایشگر چیزی است كه به جو زمین رفته و بازیابی می‌شود كه قسمت ارزشمند كار بوده و داخل آن تجهیزاتی از قبیل دوربین، سنسورها و كامپیوتر پروازها قرار دارند.

وی با بیان این كه با سوختن سوخت موتور تنها یك پوسته استوانه‌یی از آن باقی‌ می‌ماند، افزود: این بخش در نهایت برای افزایش ارتفاع سایر مجموعه جدا می‌شود. در ادامه برای بازگشت محموله به زمین سرعت آن به تدریج كاهش می‌یابد و ابتدا پره كاهنده سرعت باز شده، سپس چتر ترمزی و در نهایت چتر اصلی باز می‌شود تا راكت با سرعت مناسب به زمین برسد.

معاون پژوهشی پژوهشگاه هوافضا با بیان این كه وزن محموله حدود 150 كیلو بود، تصریح كرد: تمامی اجزای راكت كاوش 2 ساخت داخل بود به طوری كه موتور را از یكی از صنایع گرفته و كل محموله را خودمان ساخته‌ایم. به طوری كه در طراحی و ساخت اجزا، هر جا توانایی انجام آن را داشته‌ایم، محققان پژوهشگاه آن را ساخته‌اند و در ساخت اجزای دیگر آن از بخشهای خصوصی و دولتی توانمند داخلی كمك گرفته‌ایم؛ به این ترتیب در طراحی، ساخت و حتی تستهای قبل از پرتاب هیچ طرف خارجی حتی در حد مشاوره در این پروژه وجود نداشتند.

وی درباره همكاری های داخلی در اجرای این پروژه، خاطر نشان كرد: اساتید و دانشجوهای دانشگاههای معتبر هوافضا كشور مانند صنعتی شریف، صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و صنعتی امیر كبیر از جمله همكارانی بودند كه در حوزه ایرودینامیك و شبیه سازی پروازی در این پروژه همكاری كردند.

دكتر ابراهیمی با اعلام این كه اولین پرتاب آزمایشی راكت كاوش حدود دو سال پیش انجام شد، تصریح كرد: كل مراحل پروژه در 10 دقیقه انجام شده است كه محموله نیز پس از این زمان به زمین رسیده است.

وی در باره كاربردهای راكت‌های كاوش توضیح داد: با توجه به حساسیت و هزینه بر بودن سیستمهای ماهواره‌یی و تجهیزات فضایی موفقیت انجام پروژه بسیار حائز اهمیت است و آزمایشگاههایی كه بتوانند آن محیط را شبیه سازی كنند یا فراهم نبوده و یا این كه بسیار سخت فراهم می‌شوند بنابراین راكت كاوش، آزمایشگاهی است برای رایانه‌ها یا سنسورهایی كه قصد استفاده از آن‌ها بر روی ماهواره را دارند.

معاون پژوهشی پژوهشگاه هوافضا خاطر نشان كرد: كاربرد دیگر راكت‌های كاوش‌، مطالعات علمی خاص در ارتفاعات 50 تا 200 كیلومتری جو است زیرا بالن‌های توانایی رسیدن به آن ارتفاع را نداشته و ماهواره‌ها نیز نمی‌توانند به دلیل خطر سقوط زیر ارتفاع مشخصی كار كنند؛ بنابراین معمولا مطالعات علمی در این فاصله از جو را با راكتهای كاوش انجام می‌دهند به طوری می‌توان سرعت باد، فشار هوا و برخی تستهای نجومی را با این نوع راكتها انجام داد.

وی تاكید كرد: كاربرد بسیار مهم دیگر راكت‌های كاوش، فرستادن موجودات زنده است كه چنانچه قصد تحقیقات بر روی موجودات زنده را داریم، یكی بسترهای خوب و ارزان قیمت راكت‌های كاوش است به طوری كه می‌توان یك موش را با فراهم كردن شرایط مناسب به فضا فرستاد تا به تدریج موجودات دیگر به فضا فرستاده شده و به زمین برگردند كه چنین ماموریت‌هایی هزینه‌های هنگفت استفاده از ماهواره بر یا ماهواره را ندارد.

دكتر ابراهیمی درباره مراحل بعدی پروژه راكت كاوش گفت: در حال تعامل با بخشهای مختلف هستیم تا پیشنهاد‌های جدی كاری بگیریم، البته علاقمند به همكاری بین‌المللی هستیم اما همكاریهای بین‌المللی نیاز به تعاملات طولانی دارد اما از داخل ، یك سری تحقیقات نجومی از سوی پژوهشگاه های درگیر پیشنهاد‌ شده و راجع به فرستادن موجودات زنده نیز علاقمندی‌هایی از داخل ابراز شده است كه در حال بررسی این پیشنهاد‌ات هستیم،‌ البته برخی مجموعه‌ها نیز علاقمندند تا ریز سیستم‌های خود را در این پرتاب آزمایش كنند.

وی افزود: حتی در این پروژه اخیر یك مجموعه ریزسیستم خود را تست كرد به طوری كه سنسوری در حوزه ناوبری ساخته بود تا از كارایی آن اطلاع پیدا كند، از این رو در حال بررسی دقیق‌تر این پروژه‌ها هستیم تا هم از نظر مالی پروژه را حمایت كرده و هم این كه به لحاظ علمی كار جدیدی باشد.

دكتر ابراهیمی با بیان این كه این نوع پرتاب ها به علت سادگی هنوز هم در سازمان فضایی آمریكا (ناسا) رایج است ، اضافه كرد: دانشگاه های معتبر آمریكا برای آموزش پرسنل و دانشجویان پرتاب راكت های كاوشگر را مكررا انجام می‌دهند البته در كشور پاكستان و هند این نوع پرتابها رایج است اما در كشورهای حوزه خلیج فارس هیچگونه از این نوع پرتاب صورت نگرفته است.

معاون پژوهشی پژوهشگاه هوافضا گفت: هدف از این پروژه این بود كه سیستم‌های جداساز عمل كرده، بازیابی كامل بر روی زمین انجام شود و در نهایت فیلم و عكسها به ایستگاه مخابره شده و ثبت شوند كه تمامی این اهداف به خوبی در پرتاب كاوش دو به نتیجه رسید.

پنج شنبه 14/9/1387 - 7:54
دانستنی های علمی

امروز صبح که از خواب بیدار شدی،نگاهت می کردم؛و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه،نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،از من تشکر کنی.اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.

 

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی:سلام؛اما تو خیلی مشغول بودی.یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی.خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت

 

 تلفن کردی تا از آخرین شایعات  خبر شوی. تمام روز با صبوری منتظر بودم.با اونهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی،سرت را به سوی من خم نکردی. تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.بعد از انجام دادن چند کار،تلویزیون را روشن کردی.نمی دانم

 

تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که

 

درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی،شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی. موقع خواب...،فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد ازآن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی ، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.اشکالی ندارد.احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به

 

تو آماده ام. من صبورم،بیش از آنچه تو فکرش را می کنی.حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.من آنقدر دوستت

 

دارم که هر روز منتظرت هستم.منتظر یک سر تکان دادن،دعا،فکر،یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد. خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.خوب،من باز هم منتظرت هستم؛سراسر پر از عشق تو...به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی.

 

آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟ اگر نه،عیبی ندارد،می فهمم و هنوز هم دوستت دارم. روز خوبی داشته باشی...

 

 از طرف...دوست و دوستدارت:خدا


منبع وبلاگ پیام امروز

چهارشنبه 13/9/1387 - 19:4
خواستگاری و نامزدی
خدایا در زندگی هر گز از یاد نمی برم
گرچه والدینم موهبت تولد در این دنیا را به من عطا كردند.
اما تو هستی كه موهبت زندگی جاودانه را به من می بخشی!
خدایا !اگر با من باشی
چه كسی می تواند علیه من باشد؟
اگر من با تو باشم
چگونه ممكن است كه دشوار ها نصیبم شوند و از میان برداشته نشوند؟
خدایا چنان نزدیكی كه نمی توانم ببینمت
صدای تو هر لحظه با من سخن می گوید ،
اما من آن را نمی شنوم .
مرا به اعماق درونم ببر
تا شكوه بی پرده جمال تو را بشنوم
مرا بیاموز که پیوسته تو را بجویم
و همواره به عنوان یگانه پناه گاهم به تو رو كنم!!!
چهارشنبه 13/9/1387 - 19:0
دعا و زیارت
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و و قتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند :
دیگر چاره ایی نیست .شما به زودی خواهید مرد .
دو قورباغه حرفهای آنها را نشنیده گرفتند و با
تمام توانشان کوشیدند تا از گودال خارج شوند.
اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید چون نمی توانید از گودال خارج شوید ?
به زودی خواهید مرد . بالاخره یکی از قورباغه ها تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت .
او بی درنگ به ته گودال پرتاب شد و مرد.
اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد .
بقیه قورباغه ها فریاد می زدند که دست از تلاش بردار ?
اما او با توان بیشتری برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد و بالاخره از گودال خارج شد.
وقتی از گودال بیرون آمد بقیه قورباغه ها از او پرسیدند : مگر تو حرفهای ما را نشنیدی ؟
معلوم شد که قورباغه ناشنوا است و در واقع او در تمام راه فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند .
__________________
منبع
 :فوروم ها ی پی سی ورلد
در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این كه عكس العمل

مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی كرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از

كنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می كردندكه این چه شهری است كه نظم ندارد

. حاكم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچ كس تخته سنگ را از وسط بر

نمی داشت . نزدیك غروب، یك روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیك سنگ شد.


بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناری قرار

داد. ناگهان كیسه ای را دید كه زیر تخته سنگ قرار داده شده بود ، كیسه را باز كرد و داخل آن

سكه های طلا و یك یادداشت پیدا كرد. پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعی می

تواند یك شانس برای تغییر زندگی انسان باشد
منبع :فورومهای پی ی ورلد

 

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 18:57
دعا و زیارت

گویند روزی شخصی، نابینایی را در راهی دید که در یک دست سبو و در دست دیگر فانوس داشت به او گفت تو که نمی بینی فانوس به چه کارت آید گفت این فانوس از بهر کوردلان تاریک اندش است که به من نخورند و سبوی من را نشکنند

معروف است كه روزی مجنون در خانه ی كعبه شنید كه مردی لیلی را می خواند دلشاد شد كه بی كمان لیلی در همان حوالیست و دمی بعد به دیدار او خواهد رسید اما به جای لیلی زن دیگری را دید كه آمد و با آن مرد به راهی رفتند مجنون از این واقعه سخت در شگفت شد و چون به یارا رسید گفت امروز حادثه ی عجیبی دیدم كه مردی نام لیلی را می برد و مقصودش كس دیگری بود و عجبا از این حادثه كه هر روز به مب رخ می دهد هر روز نام لیلی عالم را كه هزاران لیلی مجنون اوست بر زبان می آوریم و كس دیگر یا چیز دیگری را اراده می كنیم آن گدای راه نشین می گوید یا الله یعنی مرا نان دید ؛مرا دستگیری كنید و آن دیگری گوید یا الله یعنی ای نامحرمان به كنار رید و حجاب گیرید كه من از راه می رسم و از حقیقت آن نام هیچ نقشی در ذهنشان نمی آید
كافر و مومن خدا گویند لیك در میان هردو فرقی هست نیك
آن گدا گوید خدا از بهر نان بی طمع پیش آی و الله را بخوان
گر بدانستی گدا از گفت خویش پیش چشم او نه كم مندی نه بیش
سالها گوید خدا آن نان خواه همچو خر مصحف كشد از بهر كاه

تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی هنگام كشیدن تابلوی شام آخر دچار مشكل بزرگی شد؛ می‌بایست نیكی را به شكل عیسی و بدی را به شكل یهودا، از یاران مسیح كه هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت كند، تصویر می‌كرد. كار را نیمه تمام رها كرد تا مدل‌های آرمانیش را پیدا كند.

 

روزی در یك مراسم همسرایی، تصویر كامل مسیح را در چهره یكی از آن جوانان همسرا یافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره‌اش اتودها و طرح‌هایی برداشت.

 

سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریبأ تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نكرده بود. كاردینال مسئول كلیسا كم كم به او فشار می‌آورد كه نقاشی دیواری را زودتر تمام كند.

 

نقاش پس از روزها جستجو، جوان شكسته و ژنده‌پوش و مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا كلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن نداشت.

 

گدا را كه درست نمی‌فهمید چه خبر است، به كلیسا آوردند؛ دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع، داوینچی از خطوط بی‌تقوایی، گناه و خودپرستی كه به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری كرد.

 

وقتی كارش تمام شد، گدا، كه دیگر مستی كمی از سرش پریده بود، چشم‌هایش را باز كرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزه‌ای از شگفتی و اندوه گفت: " من این تابلو را قبلأ دیده‌ام!"

 

داوینچی با تعجب پرسید: "كی؟"

- سه سال قبل، پیش از آنكه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی كه در یك گروه همسرایی آواز می‌خواندم، زندگی پر رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت كرد تا مدل نقاشی چهره عیسی شوم !!!!

 

از كتاب "شیطان و دوشیزه پریم" پائولو كوئیلو

چهارشنبه 13/9/1387 - 18:55
دعا و زیارت

یک روزخیر و شر با هم رفتند دریا

شر زود تر اومد بیرون و لباسهای خیر را پوشید و وقتی هم که خیر بیرئن اومدمجبور شد لباسهای شر را بپوشه

از اون روزه که ما انسانها بیشتر وقت ها خیر و شر را جابه جا می گیریم

چهارشنبه 13/9/1387 - 18:51
خواستگاری و نامزدی

اگه یه جایی توی یه راهی به یه در بزرگی برخوردی که یه قفل خیلی محکم هم داشت  از باز کردنش  ناامید نشو چون اگه قرار بود باز نشه جاش دیوار می زاشتند 

درست است که کشتی ها در لنگرگاه در امانند ولی آنها برای این کار ساخته نشده اند

تا با کفش های کسی راه نرفته ای در مورد راه رفتم اون قضاوت کن

قبل از اینکه مایه پند آیندگان شوی از گذشتگان پند بگیر 

برنده کسی است که بیشتر دورتر و دورتر از دیگران ببیند

دیگران ببخش نه برای اینکه آنان لایق ببخشش هستند بلکه به خاطر اینکه تو لایق آرامشی

توی دو دوتای زندگی همیشه جواب چهار نمی شه

برای اینکه شروع به رانندگی کنید اینکه چگونه راندن را بلد باشید کافی نیست

بلکه باید چگونگی افتادن از دره را هم بدانید

چهارشنبه 13/9/1387 - 18:48
دعا و زیارت

طناب

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود.اوپس از سال ها اماده سازی ماجراجویی خود را اغاز کرد.

ولی از انجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود.شب ،بلندی های کوه را در برگرفته
بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلا دید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود

همان طور که از کوه بالا می رفت پایش لیز خورد.در حالا که به سرعت سقوط می کرداز کوه پرت شد.در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل
چشمانش می دیدو احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود می گرفت.

همچنان سقوط می کرد ، در ان لحظات تمام رویداد های خوب و بد زندگییش به یادش امد.اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است.
ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شدودر میان اسمان و زمین معلق ماند.در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز انکه فریاد بزند

خدایا کمکم کن

ناگهان صدای پرطنینی از اسمان شنیده شد:
چه می خواهی.
-ای خدا نجاتم بده
واقعا باور داری که می توانم نجاتت دهم
-البته که باور دارم
اگر باور داری طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن

یک لحظه سکوت....ومرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند.بدنش از طناب اویزان بود وبادستهایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت.

 

 

چهارشنبه 13/9/1387 - 18:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته