• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 13
زمان آخرین مطلب : 4029روز قبل
اخلاق

علم اخلاق شاخه‌ای از علوم انسانی است که موضوع آن ارزش (خوب بودن یا بد بودن) خوی‌ها و رفتارهای انسان است.[۱] در فلسفه اخلاق دربارهٔ خوب یا بد بودن یک امر چند گرایش وجود دارد. یک گرایش تنها در صورتی یک امر را خوب می‌داند که نتیجه‌(ها)یی دلخواه به همراه داشته باشد اما گرایشی دیگر بدون رد نتیجه‌های دلخواه خوب بودن یک امر را ذاتی می‌داند (از جمله بیشتر دین‌ها). در اخلاق دین‌مدار این نتیجه‌ها ممکن است در جهان ادعایی فرامادی نیز اتفاق بیافتند اما در اخلاق نا-دین‌مدار رخداد نتیجه‌های دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی تنها در جهان مادی مد نظر است. در این اخلاق ریز الگوهای اخلاقی و این‌که چه اموری نتیجه‌هایی دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی دارند، ممکن است با اجماع روانشناسان و جامعه‌شناسان برجسته تعیین شود نه متولیان دین.

 

تاریخ

یکی از اولین کتاب‌هایی که مستقلاً به علم اخلاق پرداخته است کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو است.


اخلاق در لغت‌شناسی

از دیدگاه زبان عامی و فنی اخلاق به سه معنی به کار می‌رود

  1. خُلق یعنی خوی، طبع، سجیه، عادت، و جمع آن اخلاق است.
  2. صفت اخلاقی: عامل انجام یک عمل اخلاقی در شرایط خاص، به طور ناخودآگاه و شرطی مثل بخشندگی و دروغگویی
  3. عمل اخلاقی: آن نوع عمل که بتوان در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد. می‌تواند آگاهانه یا بی اختیار و عادتی(در اثر یک خلق) باشد . مثل یک بار بخشیدن و دروغ گفتن.

ارتباط اخلاق با علوم دیگر

جایگاه اخلاق در نقشهٔ علم، در انتهاست

Partial ordering of the sciences Balaban Klein Scientometrics2006 615-637.svg

دسته بندی علوم توسّط خواجه نصیر الدین طوسی در آغاز کتاب اخلاق ناصری، جایگاه علم اخلاق را در بین سایر علوم چنین آورده:

  • علومی که به شناخت موجودات می‌پردازند
    • نظری: وجود موضوع آنها وابسته به حرکت ارادی انسان است.
      • ما بعد الطبیعه: موضوعشان مجرد از ماده
      • ریاضی
        • ۴ قسم
      • طبیعی
        • ۸ قسم
    • عملی: وجود موضوع آنها مستقل از حرکت ارادی انسان است «این علوم دانش به مصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان هستند، به گونه‌ای که احوال آنها را سازمان دهند و آنان را به کمال شایسته شان برساند.»
      • تهذیب اخلاق: در مورد امور فردی بحث می‌کند
      • تدبیر منزل: مربوط به گروه کوچکی که
      • سیاست مدن: مربوط به جمعی است که در شهر، مملکت و مانند آن زندگی می‌کنند

وابستگی

علم اخلاق مبادی اش را از علوم منطق، مابعدالطّبیعه(یعنی فلسفه) برای مبادی هستی شناختی، و علم‌النّفس(انسان شناسی) و روان‌شناسی می‌گیرد. شاخه‌ای از اخلاق که عهده دار تامین مبادی اخلاق است فرا اخلاق نام دارد. لذا فرا اخلاق یک علم درجه دوم است. یعنی چون بر اساس علم منطق علوم را باید بر حسب موضوع شان و نه محمول شان دسته بندی نمود؛ و موضوع فرااخلاق در علوم دیگر است؛ فرا اخلاق یک علم یا شاخه‌ای از آن نیست.[۴]

پیش درآمدی

علم اخلاق در فراهم آوردن مبادی علم حقوق و سیاست و تدبیر مُدُن نقش دارد. ارسطو، کتاب اخلاق نیکوماخوس اش را به عنوان مقدّمه‌ای برای کتاب سیاست مُدُنش نوشته

علم اخلاق بعضی از مبادی دو علم تدربیر منزل و سیاست مدن را نیز تأمین می‌کند.

شاخه‌های اخلاق

اخلاق به سه شاخهٔ کاملاً مجزا تقسیم می‌شود:

  1. فلسفه اخلاق که شاخه‌ای از فلسفه است و وظیفهٔ آن پاسخ به سوالاتی از این قبیل بعنوان پایهٔ اخلاق نظری ست[۵]:
    1. خوب و بد یعنی چه؟
    2. ماهیت و حقیقت مفاهیم اخلاقی چیست؟
    3. قضایای اخلاق اخباری اند یا انشایی؟
    4. مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه (مطلق) اند، یا سرزمینی و موقّت (نسبی)؟
    5. معیار کلی خوبی و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟
    6. شرایط و حوزه‌های مسئولیت اخلاقی چیست؟
  2. اخلاق نظری که وظیفهٔ آن مطالعهٔ صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی است از قبیل:
    1. شناسایی، دسته بندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزهٔ عمومی
    2. شناخت ریشه‌ها و پیامدهای آنها
    3. قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان (صفاتی که محدود به حوزهٔ خاصی از زندگی نیستند). این قسمت از اخلاق یک فن[۶] یا روش یا قانون یا باید و نباید است، نه یک علم. یعنی مربوط به آنچه باید، نه آنچه هست[۷][۸].
    4. شناسایی حوزه‌های خاص اخلاق.
    5. دادن قدرت استدلال در مورد خوبی یا بدی اعمال و صفات اخلاقی در حوزه‌های خاص به آموزنده.
  1. اخلاق عملی یا تربیت اخلاقی فنی[۶] ست برای رسیدن از وضعیت مطلوب ناموجود به وضعیّت موجود مطلوب در اخلاق. از این نظر اخلاق اساس معنویت است[۹]؛ و انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست. همچنین این قسم از اخلاق یک فن است[۶]. از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    1. شناخت و استفاده از مبادی رفتار[۱۰]
      1. مبادی رفتار از نظر علمای پیشین از این قرار است: تصور + تصدیق به فایده + شوق موءکد.
      2. روان شناسان معصر ترکیب مشابه دیگری را پیش رو نهاده‌اند: شناخت + انگیزش + توان عملی.
    2. روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی

توضیحات

  1. ^ علوم انسانی دسته‌ای از علوم دانشگاهی اند که در آنها با روش‌های عموماً تحلیلی، انتقادی و تفکری-تعمقی امور انسانی را مطالعه می‌کنند. این روش‌ها معمولاً در تقابل با روش‌های تجربی در علوم پایه و علوم اجتماعی قرار می‌گیرند. (ویکی‌پدیا)
  2. ^ که به هیچ وجه محدود به زبان فارسی و فرهنگ اسلامی نیست.
  3. ^ در روان‌شناسی در مورد معنای آن بحث می‌شود.
  4. ^  برای مطالعه در مورد عادت و شرطی‌سازی و یادگیری به کتاب روان‌شناسی عمومی، دکتر حمزه گنجی یا منابع مشابه رجوع فرمایید.
  5. ^ این شاخه‌ها با هم اشتباه گرفته نمی‌شوند. اما از سویی در بسیاری از منابع قدیم اخلاق، علم اخلاق صرفاً به دومی و سومی اطلاق می‌شود (مانند معراج السّعاده)؛ و از سویی هم در متون غربی جدید از اخلاق صرفاً به عنوان شاخه‌ای از فلسفه یاد می‌شود و قسمت دوم و سوم نیز گاه جزو آن می‌آید.
  6. ^ فلسفه مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، حقیقت، عدالت، زیبایی، اعتبار، ذهن و زبان است. وجه افتراق فلسفه با راه‌های دیگر پرداختن به این پرسش‌ها (راههایی نظیر عرفان و اسطوره) رویکرد نقّادانه و معمولاً سامان‌مند فلسفه و تکیه‌اش بر استدلال‌های عقلانی‌است. (ویکی‌پدیا)
  7. ^ اصطلاح فلسفی. رجوع شود به آشنایی با علوم اسلامی، جلد 1، اثر شهید مطهّری
  8. ^ اصطلاحی در علم منطق. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
  9. ^ دو نوع جمله در علم زبان شناسی
  10. ^ مدرّسان گاه این قسمت را اخلاق کاربردی می خوانند. اما این نامی برای اخلاق اختصاصی نیست.
  11. ^ عرفان عملی مساوی اخلاق عملی نیست، بلکه صرفاً بهترین فن تربیت اخلاقی، آن هم در محدودهٔ اخلاق اسلامی ست. نه در قلمرو کلّی اخلاق.
  12. ^ به طور مشابه، در صنعت تولید دقّت اندازه ملاک کیفیت است. محصولی بهتر است، که در طی فرایند تولید، در ابعادی هر چه دقیق تر ساخته شده باشد.
  13. ^ تصوّر و تصدیق دو اصطلاح در علم منطق اند. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان

منابع

لطفاً توجه شود که شماره پاورقی در مورد منابع و توضیحات مستقل از هم و از نظر ظاهر نیز متفاوت اند

  1. شورای کتاب کودک، فرهنگنامهٔ کودکان و نوجوانان، جلد 2 (الف)، اخلاق
  2. "Ethics." Microsoft® Encarta® 2009 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2008.
  3. Consequentialism (Stanford Encyclopedia of Philosophy)
  4. حمید - پارسانیا، منبع: هفته نامه - پگاه حوزه - ۱۳۸۷ - شماره ۲۴۳، آبان باشگاه اندیشه (www.bashgah.net)
  5. احمد دیلمی و مسعود آذزبایجانی، اخلاق اسلامی، ویراست دوم، صفحه 17
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ محمدحسین طباطبایی، تقسیر لامیزان، جلد 1، صفحه554: اخلاق فنّی ست که...
  7. شهید مطهّری در کتاب انسان کامل، گفتار پنجم
  8. استاد جعفر سبحانی، اندیشه اسلامی 1، فصل اول:انسان و ایمان، عنوان "بعد معرفتی"، بحث "علوم عملی"
  9. اخلاق دارای درجات و مراتب زیادی بوده، و یکی از ارکان معنویت را تشکیل می‌دهد. از آنجا که مقصد نهایی، و غایی اخلاق همان انسان معنوی است، در سطوح بالا این دو به همدیگر رسیده و یکی می‌شوند. به بیان دیگر، معنوی‌ترین افراد اخلاقی‌ترین هم هستند. (خبرگزاری مهر)
  10. احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی، در اخلاق اسلامی، بخش 3، اولین پاورقی (صفحه 161)
سه شنبه 15/6/1390 - 19:23
ایرانگردی
کلیساى سنت استپانوس -جلفا - آذربایجان شرقی

 

کلیساى سنت استپانوس در ۱۶ کیلومترى غرب جلفا و به فاصله ۳ کیلومترى کرانه جنوبى ارس و در روستاى متروکه اى به نام دره شام قرار دارد. نام کلیسا برگرفته شده از نام استپانوس شهید اول راه مسیحیت مى باشد و به علت استقرار آن در روستاى دره شام به این نام نیز خوانده مى شود.درباره تاریخ بناى کلیسا، اظهارات گوناگونى ابراز شده است. عده اى آن را از بناهاى اوائل مسیحیت، مى دانند برخى چون تاورنیه بناى آن را به دوره صفویه نسبت مى دهند. در حالى که شیوه معمارى بنا،مصالح ساختمانى و تزئینات مفصل و زیباى آن مؤید این مطلب است که کلیسا همانند و هم زمان با کلیساهائى چون طاطائوس در بین قرن چهارم تا ششم هجرى (دهم تا دوازدهم میلادى) ساخته شده است و سبک معمارى آن تلفیقى از شیوه هاى مختلف معمارى اورارتو، اشکانى و رومى است که به شیوه ارمنى نیز معروف مى باشد.این کلیسا در محوطه اى محصور از درختان و دره سرسبزى واقع شده و حصارى سنگى که بنا را احاطه نموده باروئى است بلند با هفت برج نگهبانى و پنج پشت بند استوانه اى سنگى شبیه دژهاى مستحکم دوره ساسانى و قرون اولیه اسلام است.

دروازه این بارو در وسط دیوار غربى تعبیه شده و داراى درى چوبى و آهن کوبى شده مى باشد. در پایه هاى طرفین و طاق جناغى آن، سنگ تراش با حجارى هاى ظریف به کار رفته و نقش برجسته اى از حضرت مریم (ع) و کودکى حضرت عیسى (ع) که در پیشانى طاقنماى آن به چشم مى خورد. در کلیسا به راهرو باریک و تاریکى باز مى شود. که از جنوب به دیرها و از شمال به کلیسا و از شرق به اصطبل و انبار علوفه راه دارد. 

بناى کلیسا از سه قسمت تشکیل شده:

 برج ناقوس: بر روى ایوان دو طبقه اى متصل به دیوار جنوبى کلیسا قرار گرفته و داراى گنبدى هرمى شکل هشت ضلعى است که بر روى هشت ستون استوانه اى از سنگ سرخ با سرستونهاى زیبا استوار گردیده است.

پیشانى طاقهاى بین این ستونها که پا طاق گنبد برج محسوب مى شوند با نقوش برجسته فرشته، صلیب، ترنج، ستاره گل هشت پرزینت یافته است. این برج در زمان عباس میرزا نایب السلطنه مرمت شده است.

 نمازخانه: نمازخانه در زمینى به ابعاد ۱۶در۲۱ متر بنا گردیده است. در ورودى منبت کارى با تزئینات بسیار زیباى آن در وسط ضلع غربى تعبیه شده و از آثار نفیس اوایل دوره قاجاریه و احتمالاَ زمان عباس میرزا السلطنه به شماره مى آید.

حجارى پایه ها و طاقناها و نیم ستون ها و زنجیره هاى جوانب و مقرنس کارى ها و تزئینات طاق سردر به قدرى بدیع است که بى شک از شاهکارهاى هنر حجارى محسوب مى شود.

کتیبه اى از سنگ ماسه اى سرخ رنگ به خط نستعلیق بر بالاى در ورودى و زیر طاق مدخل کلیسا به چشم مى خورد  که مورخ به سال ۱۲۴۵ هجرى قمرى مبنى بر خرید قریه دره شام جلفا توسط عباس میرزا ناب السلطنه فرزند فتحعلیشاه از مجبعلى بیگ نخجوانى به مبلغ سیصد تومان و وقف آن به کلیساى سنت استپانوس است.

نقش برجسته هایى از حواریون و قدیسین و فرشتگان بر پیشانی طاقنماهاى اضلاع شانزده گانه گریو گنبد که در حقیقت پاطاق گنبد و زیباى نماز خانه کلیسا محسوب مى شود مشاهده مى گردد، پوشش این گنبد به صورت هرمى با سبک خیارى سى و دو پهلوئى است که بر روى یک پلان ستاره شکل شانزده پر قرار گرفته است. داخل طاقنماهاى گریوگنبد یک در میان پنجره اى تعبیه شده که طاق هلالى تودر توئى دارد و بالاتر از پنجره، تصویر برجسته یکى از حواریون در داخل قابى چهار گوش نماى بیرونى آن را زینت مى دهد. تصور نمى رود بتوان حق توصیف طرح هاى زیبا و جالب توجه این گنبد، نقش برجسته ها، سنگ نبشته ها، مجسمه ها، ظرائف هنرى و معمارى گنبد را در این مختصر ادا نمود.

فضاى داخل کلیسا به صورت صلیب مى باشد که از سه قسمت ایوان نمازخانه و محراب تشکیل شده است. ایوان بر روى دو ستون و دو نیم ستون قرار گرفته در پشت آن و زیر گنبد اصلى نمازخانه کلیسا واقع شده است. گوشه هاى مقرنس پاطاق گنبد داراى تصاویرى رنگى است که شیوه نقاش هاى مذهبى قرن ۱۶ و ۱۷ میلادى را به یاد مى آورد.

محراب در جانب شرقى نمازخانه قرار گرفته که ۹۶ سانتیمتر از کف نمازگاه بلندتر است. ازاره محراب از سنگ مرمر است و بالاى این ازاره ها را هفت طاقنماى جناعى دو طبقه زینت مى دهد. از جمله تزئینات شگرف درون معبد سه نمازگاه سنگى انفرادى با حجارى هاى زیباست یکى از این نمازگاهها را در وسط محراب قرار داده اند و دو تاى دیگر در طرفین شمالى و جنوبى و نمازخانه بزرگ و در محاذات همدیگر قرار گرفته اند. این نمازگاهها از آثار دوره قاجار به حساب مى آیند.

 اجاق دانیال: تالارى است متصل به دیوار شمالى کلیسا که ۶ متر عرض و قزیب ۲۰ متر طول دارد و به سه قسمت مساوى تقسیم مى شود:

۱- اجاق دانیال که به وسیله دیوار از تالار جدا شده و به نام دانیال از قدیسین قرن پنجم میلادى معروف است.

۲- تالار اجتماعات در وسط قرار گرفته.

۳- محل غسل تعمید در انتهاى شرقى تالار واقع است که در آن سکوى بلندى به چشم مى خورد که میز سنگى غسل تعمید در وسط آن نهاده شده است.

دیرى در کنار کلیسا وجود دارد که در چهار طرف آن اتاقهایى وجود داشته که طبقه فوقانى آن جهت استراحت مسافرین و زائرین و طبقه زیرین محل اصطبل چهار پایان آنان بوده است. این دیر فعلا در دست تعمیر است. درباره تاریخ بناى این کلیسا که یکى از شاهکارهاى معمارى است. مطالب مختلفى نوشته شده است. برخى بدون توجه به وقایع تاریخى و تاریخ تطور شیوه هاى معمارى بناى آن را تا نخستین سده هاى مسیحیت پیش برده اند در حالیکه شیوه بنا و مصالح ساختمانى و تزئینات هنرى نشان مى دهند که بناى این کلیسا همزمان با کلیساهاى آختارمار و طاطائوس احداث شده است.

صدها سنگ نبشته به زبان ارمنى در داخل و خارج بنا نصب شده است که اگر این سنگ نبشته ها به زبان فارسى ترجمه گردد بانى و معمار و تاریخ بناى کلیسا حتى قسمتهایى از تاریخ اقوامى که در این سرزمین مى زیسته اند. روشن خواهد شد. اخیراَ کارهاى مرمتى بسیارى جهت استحکام بخشى این بنا و آماده سازى آن براى بازدید جهانگردان توسط میراث فرهنگى آذربایجانشرقى صورت گرفته است و جاده سابق آن نیز به نحو مطلوبى تعریض و آسفالت گردیده است.

 

http://www.tachar.blogsky.com

سه شنبه 15/6/1390 - 19:21
نوجوان و جوان

جوان و آموزه های اخلاقی در کلام معصومین علیهم السلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

به شما درباره جوانان به نیکی سفارش می کنم که آنها دلی رقیق تر و قلبی فضیلت پذیرتر دارند. خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم، جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند، ولی پیران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.

سپس به این آیه اشاره فرمود که دوره ای طولانی بر آنها گذشت و دل هایشان زنگ قساوت گرفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله :

الشّابُّ الجوادُ الزّاهِدُ هُوَ اَحَبُّ اِلَی اللّه مِنَ الشَّیْخ الْبَخیلِ العَابِدِ.

جوان بخشنده زاهد، نزد خداوند محبوب تر از پیرمرد عابدی است که بخل بورزد.

امام علی علیه السلام :

اُهْجُروا الشَّهَواتِ فَاِنَّها تَقُودُکُْم اِلی رُکُوبِ الذُّنوبِ و التَّهَجُّمِ عَلَی السَّیِّئاتِ.

از تمایلات ناروا دوری کنید که شما را به وادی گناه کاری می کشاند و غافلگیرانه شما را در آغوش گناهان می افکند.

امام علی علیه السلام :

لا تَقسِرُوا اَولادَکُم عَلی آدابِکُمْ فَاِنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُمْ.

آداب و رسوم زمان خودتان را با زور به فرزندان خویش تحمیل نکنید؛ زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند.

امام علی علیه السلام :

لا تَتْرُکِ اِلاجتِهادَ فی اِصلاحِ نَفسِکَ فَاِنَّهُ لا یُعینُکَ عَلَیها الاّ الجِدُّ.

هرگز از مجاهده و کوشش در اصلاح خویش باز نایست؛ زیرا چیزی جز سعی و کوشش تو را در این کار یاری نخواهد کرد.

امام علی علیه السلام :

ایّاکَ و صُحبَةَ مَن اَلهاکَ و اَغراکَ فَاِنَّهُ یَخذُلُکَ و یُوبِقُکَ.

بپرهیز از رفاقت با کسی که اغفالت می کند و فریبت می دهد که سرانجام آن، مایه خواری و هلاکت خواهد بود.

امام علی علیه السلام :

اِقمَعُوا هذِهِ النُّفُوسَ فَانَّها طَلِقَهٌ اِن تُطیعُوها تُنزَعُ بِکُم الِی شَرِّ غایَةٍ.

این نفوس سرکش را مقهور کنید که خودسر و بی قیدند. اگر خواسته های آنها را پیروی نمایید، سرانجام شما را در بدترین پرتگاه می افکنند.

امام علی علیه السلام :

غَلَبَةُ الشَّهوَةِ تُبِطلُ العِصمَةَ وَ تُورِدُ الهَلکَ.

غلبه و فرمانروایی شهوت، مصونیت اخلاقی را از بین می برد و آدمی را به وادی هلاکت می افکند.

امام علی علیه السلام :

اَولَی اَلاشیاءِ أَن یَتَعَلَّمَها اَلاَْحْداثُ اَلاشیاءُ الَّتی اِذا صارُوا رجالاً اِحتاجُوا اِلَیها.

بهترین چیزی که شایسته است جوانان یاد گیرند، چیزهایی است که در بزرگ سالی مورد نیازشان است.

امام صادق علیه السلام :

یا مَعشَر الاَحداثِ اِتُّقُوا اللّه َ وَ لا تَسأَلُوا الرُّؤَساء الجَورِ، دَعَوهُم حَتّی یَصیروُا اَذناباً.

ای گروه جوانان، از خدا بترسید و گرد فرمانروایان ستم کار نگردید. آنان را ترک کنید تا از مقام بزرگی تنزل کنند و دنباله روی جامعه باشند.

امام جواد علیه السلام :

اِیّاکَ و مُصاحَبَةَ الشَّریرِ فَاِنّه کَالَسیفِ یَحْسُنُ مَنظَرُهُ وَ یَقبَحُ اَثَرُهُ.

از رفاقت با شرور بپرهیز که مانند شمشیر، ظاهری خوب و اثری بد دارد.

امام جواد علیه السلام :

راکِبُ الشَّهَواتِ لا تُقالُ عَثرَتُهُ.

کسی که بر مرکب شهوات خویش سوار است، هرگز از لغزش و سقوط رهایی نخواهد داشت.

 

http://www.hawzah.net

سه شنبه 15/6/1390 - 19:13
داستان و حکایت

حکایت (تبلیغ نازیبای دین)

فردی با صوت نازیبا، مشغول تلاوت قرآن بود. صاحب دلی بر او گذشت و گفت: ماهیانه چه مبلغی برای تلاوت قرآن دریافت می کنی؟ قاری قرآن گفت: مبلغی در قبال تلاوت قرآن دریافت نمی کنم. فرد صاحب دل دوباره پرسید: پس چرا به خود زحمت تلاوت را می دهی؟ تلاوت کننده قرآن گفت: برای رضای خدا می خوانم. فرد صاحب دل گفت: رضای خدا در این است که بدین شیوه قرآن را تلاوت نکنی.

سعدی در این حکایت و در چندین حکایت دیگر در کتاب ارزشمند گلستان به این مهم پرداخته است و بر این باور است که اگر قرار است سمبل یا نمادی از دین (تلاوت قرآن، اذان، موعظه و...) به جامعه عرضه شود، باید زیبا و دلپذیر ارائه گردد که سبب رونق بازار مسلمانی شود، نه سبب رکود آن. به همین سبب در این حکایت از صوت نازیبای قاری قرآن انتقاد می کند و می گوید:

   
گر تو قرآن برین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی

جالب اینکه مولانا هم در مثنوی به نوعی دیگر، از نازیبا معرفی کردن دین انتقاد می کند و در حکایتی نغز از مؤذن بدصدایی در آبادی سخن به میان آورده است که نیمی از مردمان آن مسلمان و نیم دیگر کافر بودند و او همچنان اذان می گوید و به اعتراض مسلمانان توجهی نمی کند. تا اینکه صدای ناهنجار او سبب می شود، دختر کافری که قصد داشت مسلمان شود، تصمیم خود را رها کند. پدر دختر که نمی خواست او مسلمان شود، با خشنودی از این واقعه شوم برای تشکر از مؤذن بدصدا، هدیه هایی به ارمغان برای او می آورد و می گوید:

آنچه کردی با من از احسان و بر بنده تو گشته ام من مستمر

http://www.hawzah.net

سه شنبه 15/6/1390 - 19:11
داستان و حکایت

حکایت (چاپلوسی)

سلطان محمود را در حالت گرسنگی خوراک بادنجان بورانی پیش آوردند. خوشش آمد. گفت: «بادنجان طعامی است خوش.» ندیمی به تعریف از بادنجان پرداخت. سلطان چون سیر شد، گفت: «بادنجان سخت مضر چیزی است.» ندیم باز درباره مضرات بادنجان زیاده روی کرد. سلطان گفت: «ای مردک تا این زمان به تعریف از آن می پرداختی؟»

گفت: «من ندیم توأم، نه ندیم بادنجان. مرا چیزی باید بگویم که تو را خوش آید، نه بادنجان را».

عبید زاکانی ادیب توانا در این حکایت طنز به زیبایی، چهره نازیبای افراد چاپلوس را می نمایاند که می کوشند با چرب زبانی، ضدارزش ها را ارزش و بدی ها را نیکی، پلیدی ها را زیبا و یا برعکس اینها نشان دهند و مردم را بفریبند.

شگفتا که بیشتر افراد ضعیف و فرومایه که چیزی بارشان نیست و بر اثر روابط و زد و بندها به مقام و موقعیتی دست یافته اند، از مدح و ستایش این گونه افراد لذت می برند و بساطشان را روز به روز گسترش می دهند، ولی افراد بالیاقت و شایسته که نیازی به تعریف و تمجید بی جا نمی بینند، به شدت با آنها مقابله می کنند.

امام علی علیه السلام می فرماید: «زنهار پرهیز کن از چاپلوسی و تملق که از خصلت ایمان نیست».

ناگفته نماند تملق و چاپلوسی، شخصیت گوینده را تخریب و مخاطب را مغرور می سازد.

http://www.hawzah.net

سه شنبه 15/6/1390 - 19:8
داستان و حکایت

حکایت (غرور)

در دوران گذشته دو برادر یکی به نام «ضیاء» و دیگری به نام «تاج» در شهر بلخ زندگی می کردند. ضیاء مردی بلندبالا و با این حال بذله گو، نکته سنج و خوش اخلاق که واعظ شهر هم بود. در عوض، برادرش تاج قدی بسیار کوتاه داشت، ولی از علم بالایی بهره می برد، به گونه ای که ملقب به شیخ الاسلام بود. به همین سبب به برادرش به دیده حقارت می نگریست. حتی از وجود او خجالت می کشید. روزی ضیاء به مجلس برادرش تاج که پر از شخصیت های بزرگ بود وارد شد، ولی غرور علمی تاج مانع از آن شد که به احترام برادرش بایستد. ازاین رو، نیم خیز شد، به سرعت نشست. وقتی ضیاء از برادرش آن حرکت ناپسند را دید، با کنایه ای که حکایت از نکته سنجی او داشت، فی البداهه به مزاح گفت: «چون خیلی بلند قامتی، برای ثواب، کمی هم از آن قامت سروت بدزد».

http://www.hawzah.net

سه شنبه 15/6/1390 - 19:7
داستان و حکایت

مردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت . خانه ای دید که داشت می سوخت و مردی را دید که وسط شعله ها در اتاق نشیمن نشسته بود

مسافر فریاد زد : هی،خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : میدانم

مسافر گفت:پس چرا بیرون نمی آیی؟

مرد گفت:آخر بیرون باران می آید . مادرم همیشه می گفت اگر زیر باران بروی ، سینه پهلو میکنی

زائوچی در مورد این داستان می گوید :

خردمند کسی است که وقتی مجبور شود بتواند موقعیتش را ترک کند

http://www.roozeshadi.com

سه شنبه 15/6/1390 - 19:5
ریزه کاری های خانه داری

طرز صحیح چیدمان وسایل در خانه را یاد بگیرد تا با آرامش زندگی کنید

خانه را کاربردی و زیبا بچینید


ملحقات زیبا می تواند شاخص یک اتاق زیبا باشد و از طریق به کارگیری و خرید چند گلدان پر گل یا قاب های عکس و گیاهان خانگی می توان فضائی چشمگیر در اتاق ایجاد کرد. این زیبایی  می تواند مقرون به صرفه نیز باشد.

 


برای داشتن خانه ای دلنشین باید تمام مکان های آن را بررسی کنیم و بهترین استفاده و چینش را برای هرمکان در نظر بگیریم :

 

راهرو

اغلب راهروها فضایی محدود هستند ولی اکثراً برای انبار کردن لوازم خانه استفاده می شوند. کیف ها و کفش ها را به کمد اتاق خواب انتقال دهید و چترها و لوازم ورزشی را جایی قرار دهید که دید کمتری داشته باشد؛ مثل انباری

اتاق خواب

اتاق خواب

با خرید یک لحاف جدید یا روتختی و قرار دادن کوسن های مختلف روی آن، تغییری در اتاق خواب خود پدید آورید که احساس آرامش را القاء نماید. اتاق خواب را شلوغ نکنید . از کمد ها و کشو ها برای قرار دادن وسایل استفاده کنید. اطاقی که برای لحظات آرامش و خواب شماست ،بهتر است فضایی متناسب داشته باشد.

آشپزخانه

کابینت های قدیمی آشپزخانه را مجدداً رنگ بزنید و دستگیره های جدیدی برای آنها خریداری و نصب نمایید.تمامی وسایل پخت و پز خود ( مگر زیباترین آنها ) را خارج از دید قرار دهید.

وقتی در اتاق خود برای هر چیزی جایی بیابید مثل این است  که از حضور یک متخصص دکوراسیون استفاده برده اید. هر فضای موجود بدون استفاده را در خانه با خلاقیت خود تحت اختیار درآورید

حمام

لازم نیست برای حمام تان زیاد هزینه کنید تا دلپذیر به نظر برسد. تجمع آهک و چرک و کثافات و نیز رنگ رفتگی های روی دیوار با استفاده از مواد شوینده ناپدید می شوند یا کلاً می توانید رنگ آمیزی جدیدی را تجربه کنید. ( دقت کنید که هرگز جوهر نمک را توأم با وایتکس یا پودرهای شبیه رخشا استفاده نکنید، چون بلافاصله گاز کشنده ای تولید می کند)

برای پاک کردن لکه های روی دوش می توانید از اسپری مخصوص استفاده کنید و با گذشت چند دقیقه با برس نرم روی آن بکشید.

انبار

در عین این که کابینت های روباز و بدون در باعث می شوند از پر کردن آنها خودداری کنیم، ولی آشکار بودن مواد درون آنها به هر حال باعث می شود شلوغ به نظر برسند. اگر این قفسه ها زیر یک طاقچه نصب شده اند، آنها را تبدیل به قفسه های در دار نمایید که نباید گران تمام شود.

شومینه

شومینه

با اضافه کردن ملزومات ساده ای به شومینه خود به محیطی که از سنگ پوشیده شده است، گرما ببخشید. سیخ شومینه، دم آهنگری و سطلی که در آن چوب یا ذغال قرار داشته باشد، از این جمله اند. شمعدان هایی را در کنار لبه های مسطح آن قرار دهید و آینه ای را مستقیماً بالای شومینه نصب کنید که صحنه ای رؤیایی پدید آورید.

بیرون خانه

با رنگ مخصوص وسائل موجود در فضای باز، درها، پنجره ها و ناودان ها را مجدداً رنگ کنید و پولیش بزنید. باغچه را فراموش نکنید. گیاهان را به طور منظم آب دهید و هرس نمایید و از رشد علف هرز جلوگیری به عمل آورید.

چراغ ها

نور قوی در اتاق زیاد مناسب به نظر نمی رسد. از نوعی چراغ استفاده کنید که برای موقعیت ها و روحیات مختلف قابل تنظیم باشد. متصل ساختن یک سوئیچ کم نور کننده به مدار اصلی روشنایی می تواند کمک تان کند

منبع

http://ali70.com/7547

سه شنبه 15/6/1390 - 11:56
سخنان ماندگار

یا حق

اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که جامه‌های نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5)

www.iran-elecomp.com

سه شنبه 15/6/1390 - 11:54
سخنان ماندگار

یا حق

رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک‌‌».( شیخ مفید، امالی).

www.iran-elecomp.com

سه شنبه 15/6/1390 - 11:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته