• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 365
تعداد نظرات : 152
زمان آخرین مطلب : 4575روز قبل
ادبی هنری

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،

داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

 داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

 بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

 قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

شنبه 12/4/1389 - 21:46
دعا و زیارت
- موقعیت اهل بیت در نزد خدا :
خدایى را حمد و سپاس گویید كه به خاطر عظمت و نورش ، هر كه در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مى جوید و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.

2- حرمت مست كننده ها :
پیامبر خدا (ص) به من فرمود : اى دوستِ پدر! هر مست كننده اى حرام است و هر مست كننده اى خمر است.

3- بهترین زنان كیستند؟
حضرت در وصف این كه بهترین چیز براى زنان چیست ، فرموده اند : این كه زنان، مردان را نبینند و مردان هم زنان را نبینند.

4- نتیجه عبادت خالص :
هر كه عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد ، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوى او پایین فرستد.

5- فاطمه در مقام شكوه از دو خلیفه :
حضرت زهرا (س) خطاب به خلیفه اوّل و دوّم فرمود :
آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا (ص) نقل كنم به آن عمل خواهید كرد ؟ گفتند: آرى
فرمودند : شما را به خدا آیا نشنیده اید كه پیامبر (ص) فرموده اند :
خشنودى فاطمه خشنودى من و خشم فاطمه خشم من است ، هر كه دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كه فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است ؟
گفتند : آرى ، چنین حدیثى را از پیامبر خدا (ص) شنیده ایم.
فرمود : من هم خدا و فرشتگان را گواه مى گیرم كه شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید و چون پیامبر (ص) را ملاقات نمایم حتماً از شما به او شكایت خواهم نمود.

6- بدترین امّت :
بدترین امّت من كسانى هستند كه :
از انواع نعمتها تغذیه مى كنند و خوراكى هاى رنگارنگ مى خورند و لباسهاى گوناگون مى پوشند و هر چه بخواهند مى گویند.

7- نزدیكترین اوقات زن به خدا :
پیامبر اكرم (ص) از اصحابش پرسید : زن چیست؟ گفتند: زن ناموس است.
فرمود : زن چه موقع به خدایش نزدیكتر است ؟ اصحاب نتوانستند جواب گویند.
چون این سخن به گوش فاطمه (س) رسید ، فرمود :
نزدیكترین اوقات زن به خداى خود هنگامى است كه در كُنج خانه خود باشد.
پس از این جواب ، پیامبر اكرم (ص) فرمود : حقّا كه فاطمه پاره تن من است.

8- نتیجه صلوات بر زهرا (س) :
رسول خدا (ص) به من گفت: اى فاطمه ! هر كه بر تو صلوات فرستد ، خداوند او را بیامرزد و به من ، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.

9- على (ع)، رهبر و پیشوا :
پیامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه من سرپرست اویم ، پس على سرپرست اوست و هر كه را من رهبر اویم ، پس على رهبر اوست.

10- حجاب فاطمه :
پیامبر اكرم (ص) همراه با مرد نابینایى به خانه فاطمه (س) آمد ، بلافاصله فاطمه (س)خود را كامل پوشاند.
رسول خدا (ص) فرمود : چرا خود را پوشاندى با این كه او تو را نمى بیند ؟
فاطمه (س) فرمود : اى پیامبر خدا! اگر او مرا نمى بیند ، من كه او را مى بینم و او بوى مرا حس مى كند!
پیامبر اكرم فرمود : گواهى مى دهم كه تو پاره دل منى.

11- دستور العملى جامع :
در وقتى كه بستر خواب را گسترده بودم ، رسول خدا (ص) بر من وارد شد ، فرمود : اى فاطمه ! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهى:
قرآن را ختم كنى، و پیامبران را شفیعت گردانى و مؤمنین را از خود راضى كنى و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد ، صبر كردم تا نمازش تمام شد ، گفتم : یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نیستم!
آن حضرت تبسّمى كرد و فرمود :
چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل این است كه قرآن را ختم كرده اى، و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى ، شفاعت كنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود و چون براى مؤمنین استغفار كنى ، آنان همه از تو راضى خواهند شد و چون بگویى : سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبر ُ، حجّ و عمره اى را انجام داده اى.

12- رضایت شوهر :
پیامبر اكرم (ص) فرمود : واى به حال زنى كه شوهرش را خشمگین سازد و خوشا به حال زنى كه شوهرش از او خشنود باشد.

13- ثواب انگشتر عقیق :
كسى كه انگشتر عقیق به دست كند ، همیشه خیر مى بیند.

14- على (ع) ، بهترین داور :
گروهى از فرشتگان درباره چیزى با یكدیگر مشاجره نمودند ، حاكم و داورى را از بنى آدم تقاضا كردند ، خداوند متعال به آنها وحى فرمود كه خودتان انتخاب كنید و آنان على ابن ابیطالب (علیه السلام) را برگزیدند.

15- زنان دوزخى :
پیامبر اكرم (ص) (درباره مشاهدات خود از عذاب دوزخیان در شب معراج) فرمود :
دخترم ! امّا زنى كه به مویش آویخته شده بود ، كسى بود كه مویش را از مردان نمى پوشانید ، و آن كه به زبانش آویزان بود، زنى بود كه شوهرش را آزار مى داد ... و آن كه سرش سرِ خوك و بدنش بدنِ الاغ بود، زنى بود كه سخنچین و دروغگو بود و آن كه صورتش به شكل سگ بود ، زنى بود كه آواز مى خواند و نوحه سرایى مى كرد و حسد مى ورزید.

16- شرایط روزه دار :
روزه دار چون زبانش و گوشش و چشمش و اعضایش را [از حرام ]نگه ندارد، روزه دار نیست.

17- داناترین و نخستین مسلمان :
رسول خدا (ص) به من فرمودند : شوهر تو در دانش ، داناترین مردم و نخستین مرد مسلمان و در بردبارى ، برترین مردم است.

18- كمك به ذرارى پیامبر :
پیامبر اكرم (ص) فرمود : هر كسى براى فردى از فرزندان من كارى انجام دهد و بر آن كار پاداشى نگیرد ، من پاداش دهنده او خواهم بود.

19- على و شیعیان :
پیامبر خدا (ص) به على (علیه السلام) نگریست و فرمود : این شخص و پیروانش در بهشت اند.

20- شیعه على در قیامت :
پیامبر خدا (ص) به على (علیه السلام) فرمود : اى اباالحسن ! آگاه باش كه تو و پیروانت در بهشت هستید.

21- قرآن و عترت در آخرین سخن پیامبر :
از پدرم رسول خدا (ص) در هنگام مرضى كه به سبب آن از دنیا رفت  و در حالى كه خانه مملوّ از اصحاب بود ـ شنیدم كه فرمود : اى مردم ! نزدیك است كه به آسانى از میان شما رخت بربندم ، و به تحقیق سخنى كه عذر را بر شما تمام كند پیش فرستادم.
بدانید كه من در میان شما ، كتاب پروردگارم و عترتم ، اهل بیتم را بر جاى مى گذارم.
آن گاه دست على را گرفت و فرمود : این على با قرآن است و قرآن با على است ، از هم جدا نمى شوند تا هر دو در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. من در قیامت از شما از آنچه درباره این دو پس از من انجام دهید ، خواهم پرسید.

22- شستن دستها :
رسول خدا (ص) فرمود : سرزنش نكند جز خود را ، كسى كه شب كند ، در حالى كه دستش چرب و بدبو باشد.

23- نتیجه گشاده رویى :
گشاده رویى در چهره مؤمن براى صاحبش، بهشت را سبب مى شود.

24- رنج خانه دارى :
اى رسول خدا ! دو دستم از سنگ آسیا پینه بسته ، یك بار آرد مى كنم و یك بار خمیر مى سازم.

25- زیان بخل :
پیامبر اكرم (ص) فرمود : از بخل ورزیدن بپرهیز ، زیرا كه بخل آفتى است كه در شخص بزرگوار نیست.
از بخل بپرهیز ، زیرا كه آن درختى است در آتش دوزخ كه شاخه هایش در دنیاست ، هر كه به شاخه اى از شاخه هایش درآویزد ، داخل جهنّمش گردانَد.

26- نتیجه سخاوت :
پیامبر اكرم (ص) به من گفت : بر تو باد سخاوت ورزیدن ، زیرا كه سخاوت درختى از درختان بهشت است كه شاخه هایش به زمین آویخته است ، هر كه شاخه اى از آن را بگیرد ، او را به سوى بهشت مى كشاند.

27- نتیجه سلام و تحیّت بر رسول خدا و دخترش زهرا :
پدرم در زمان حیاتش به من فرمود : هر كه بر من و تو تا سه روز تحیّت و سلام بفرستد ، بهشت بر او واجب گردد.

28- خنده اسرار آمیز :
هنگامى كه رسول خدا(ص) مریض شد ، دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت.
فاطمه (س) گریه كرد ، مجدّداً رسول خدا با او نجوا كرد ، فاطمه (س) خندید.
عایشه گوید : در این باره از حضرت زهرا (س) پرسیدم ، فرمود : چون پیامبر (ص) مرگش را به من خبر داد ، گریستم ، پس از گریه ام به من خبر داد كه نخستین كسى كه او را ملاقات كند من هستم ، در نتیجه خندیدم.

29- پیامبر ، پدر فرزندان زهرا :
فاطمه (س) از پیامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود :
همانا خداوند عَزَّ وَ جَلَّ ذرّیّه هر یك از فرزندان مادرى را سبب ارتباط و خویشاوندى قرار داده كه به وسیله آن ذرّیّه به او منسوب مى شوند ، مگر فرزندان فاطمه (س) كه من سرپرست و خویشاوند آنها هستم. [و به من منسوب مى شوند]

30- خوشبخت واقعى :
فاطمه (س) از پیامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود : این جبرئیل (علیه السلام) است كه مرا خبر مى دهد :
همانا خوشبخت ، تمام خوشبخت و خوشبخت واقعى ، كسى است كه على را ، در زندگى ام و پس از مرگم ، دوست داشته باشد.

31- پیامبر در جمع اهل بیت :
بر رسول خدا (ص) وارد شدم، جامه اى را گستراند و فرمود : بنشین، در این وقت حسن (علیه السلام) آمد ، فرمود : نزد مادرت بنشین ، بعداً حسین (علیه السلام) آمد. فرمود : با اینها بنشین. پس على (علیه السلام) آمد. فرمود : تو نیز با اینان بنشین ، آن گاه اطراف جامه را گرفت و روى ما انداخت. فرمود : خدایا ! اینها از منند و من از اینهایم ، خدایا ! از اینان راضى باش ، همان طور كه من از اینها راضى ام.

32- دعاى پیامبر در وقت ورود و خروج از مسجد :
فاطمه (س) فرموده است :
پیامبر اكرم (ص) چون داخل مسجد مى شد مى فرمود : «به نام خدا ، خدایا بر محمّد درود فرست و گناهانم را بیامرز و درهاى رحمتت را برایم باز كن!» و چون خارج مى شد مى فرمود : «به نام خدا ، خدایا بر محمّد درود بفرست و گناهانم را بیامرز و درهاى بخششت را برایم باز كن!»

33- سحر خیزى :
رسول خدا (ص) بر من گذشت ، در حالى كه در خواب صبحگاهى بودم ، مرا با پایش تكان داد و فرمود :
دخترم ! برخیز شاهد رزق و روزى پروردگارت باش و از غافلان مباش ، زیرا كه خداوند روزى هاى مردم را بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب تقسیم مى كند.

34- مریض در پناه خدا :
فاطمه(س) فرموده است : پیامبر اكرم(ص) فرمود :
چون بنده خدا بیمار گردد ، خداوند به فرشتگانش وحى مى كند : قلم تكلیف را از بنده ام ـ تا وقتى كه در عهد و پیمان من است ـ بردارید ، زیرا خودم او را بازداشت نموده تا جانش را بگیرم یا آزادش گذارم. پدرم مى فرمود : خداوند به فرشتگانش وحى فرستاد كه براى بنده بیمارم پاداش كارهایى را كه در وقت سلامتش انجام مى داد ، بنویسید.

35- نرمخویى در مقابل دیگران و احترام به زنان :
پیامبر اكرم (ص) فرموده است : بهترین شما نرمخوترین شما به اطرافیان و بزرگوارترین شما به زنان است.

36- پاداش آزادى بردگان :
پیامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه بنده مؤمنى را آزاد كند ، به اِزاى هر عضوى از آن بنده ، عضوى از او از آتش جهنّم آزاد گردد.

37- زمان استجابت دعا :
رسول خدا(ص) فرمود : در روز جمعه ساعتى است كه بنده مسلمان در آن وقت چیزى از خدا نخواهد مگر آن كه خداوند به او عطا گرداند، و آن وقتى است كه نیمه خورشید به سوى مغرب نزدیك گردد.

38- سستى در نماز  :

از پدرم رسول خدا(ص)درباره مردان و زنانى كه در نمازشان سستى و سهل انگارى مى كنند، پرسیدم.
آن حضرت فرمودند :
هر زن و مردى كه در امر نماز ، سستى و سهل انگارى داشته باشد ، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى گرداند :
1ـ خداوند ، بركت را از عمرش مى گیرد.
2ـ خداوند ، بركت را از رزق و روزى اش مى گیرد.
3ـ خداوند ، سیماى صالحین را از چهره اش محو مى كند.
4ـ هر كارى كه بكند بدون پاداش خواهد ماند.
5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد.
6ـ برایش بهره اى از دعاى صالحین نخواهد بود.
7ـ ذلیل خواهد مُرد.
8ـ گرسنه جان خواهد داد.
9ـ تشنه كام خواهد مرد ، به طورى كه اگر با همه نهرهاى دنیا آبش دهند ، تشنگى اش برطرف نخواهد شد.
10ـ خداوند ، فرشته اى را برمى گزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد.
11ـ قبرش را تنگ گرداند.
12ـ قبرش تاریك باشد.
13ـ خداوند فرشته اى را برمى گزیند تا او را به صورتش به زمین كشد ، در حالى كه خلایق به او بنگرند.
14ـ به سختى مورد محاسبه قرار گیرد.
15ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاكیزه نگرداند و او را عذابى دردناك باشد.

39- شكست ظالم :
فاطمه (س) فرمود: پیامبر اكرم (ص) فرموده است : دو سپاه ستمگر به هم نرسند ، مگر آن كه خداوند آن دو را به حال خود واگذارد و باكى نداشته باشد كه كدام یك پیروز گردد. و دو سپاه ستمگر به هم نرسند ، مگر آن كه هزیمت و شكست از آنِ سپاه ظالم تر باشد.

40- بخشى از خطبه زهرا (س) :
حضرت زهرا (س) در آن سخنرانى معروفش در مسجد فرمود :
خداوند ایمان را براى تطهیر شما از شرك قرار داد و نماز را براى پاك شدن شما از تكبّر و زكات را براى پاك كردن جان و افزونى رزقتان و روزه را براى تثبیت اخلاص و حجّ را براى قوّت بخشیدن دین و عدل را براى پیراستن دلها و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملّت و امامت ما را براى در امان ماندن از تفرقه و جهاد را براى عزّت اسلام و صبر را براى كمك در استحقاق مزد و امر به معروف را براى مصلحت و منافع همگانى و نیكى كردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات و قصاص را وسیله حفظ خونها و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت قرار گرفتن و به اندازه دادن ترازو و پیمانه را براى تغییر خوى كم فروشى و نهى از شرابخوارى را براى پاكیزگى از پلیدى و دورى از تهمت را براى محفوظ ماندن از لعنت و ترك سرقت را براى الزام به پاكدامنى و شرك را حرام كرد براى اخلاص به پروردگارى او ، بنابراین ، از خدا آن گونه كه شایسته است بترسید و نمیرید ، مگر آن كه مسلمان باشید و خدا را در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنید ، زیرا كه :
«از بندگانش ، فقط آگاهان، از خدا مى ترسند.» (سوره فاطر آیه 28)

يکشنبه 26/2/1389 - 22:24
دعا و زیارت

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته
 کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.

(بحار الانوار ، ج 70، ص 249 )


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
 ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی

(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید ، ج‌ 16 ، ص‌ 211)


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند  

(کنزالعمال ، ج‌ 1 ، ص582)


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.

(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج‌ 7، ص225)


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا

(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)


--------------------------------------------------------------------------------

 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.

(بحار الانوار، ج 43، ص 158)



--------------------------------------------------------------------------------

در آخر برای همه شما آرزوی سلامتی دارم .

التماس دعا

يکشنبه 26/2/1389 - 22:18
شعر و قطعات ادبی

 

فاطمه! ای ماه محمد (ص) نشان
خاک‌نشین حرمت عرشیان

ای نگهت مایه‌ سرمتی‌ام
هستی تو فلسفه‌ هستی‌ام

خنده‌ بزن ای گل احساس من
سوسن من یاسمن و یاس من

خنده بزن تا که بخندد خدا
لب بگشا تا همه گردد فدا

ای تو جگرگوشه‌ ختم رسل
بلبل من، سنبل من، برگ گل

خنده بزن، گل متبسم شود
موسی دل تا متکلم شود

ای صنم پرده‌نشین خدا
عشق علی (ع)، ماه گزین خدا

چشم بگردان که بگردد فدک
ای به فدایت همه انس و ملک

در نمک خوان خدا فاطمه (س)
جان جهان، جان خدا فاطمه (س)

مادر گل‌های بهشتی تویی
غرق شدم، صاحب کشتی تویی

فلسفه‌ عشق تو را از برم
این دل خونین و دو چشم ترم

صورت آفاق اگر نیلی است،
من به گمانم رد آن سیلی است
شاعر : امیر علی مصدق
يکشنبه 26/2/1389 - 22:14
آلبوم تصاویر
http://ebhamlink.mihanblog.com ابهام لینک
پنج شنبه 23/2/1389 - 17:28
دعا و زیارت
از علامه جعفری می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدی ؟!

ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میکنن و اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتی ست که بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده :«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها و ایام سرور ، مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را هم ، سوگواری می گرفتیم ، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می دادیم . یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود ، معدن ذوق بود . او که ، می آمد من به الکفایه ، قطعا به وجود می آمد جلسه دست او قرار می گرفت .

آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (۱۰ الی ۲۱ مرداد ) که ما خرما پزان می گوییم نجف با ۲۵ و یا ۳۵ درجه خیلی گرم می شد . آنسال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه های بوجود آمده بود که ، عربهای بومی را اذیت می کرد ما ایرانیها هم که ، اصلا خواب و استراحت نداشتیم . آنسال آنقدر گرما زیاد بود که ، اصلا قابل تحمل نبود نکته سوم اینکه حجره من رو به شرق بود . تقریبا هم مخروبه بود . من فروردین را در آنجا بطور طبیعی مطالعه می کردم و می خوابیدم . اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود . گرما واقعا کشنده بود ، وقتی می خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که وردست نان را از داخل تنور بر می دارم ، در اقل وقت و سریع !

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع ، در بغداد و بصره و نجف ، گرما ، تلفات هم گرفته بود ، ما بعد از شب نشستیم ، شربت هم درست شد ، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که ، کتابی هم نوشته بنام « شناسنامه خر » آمد. مدیر مدرسه مان ، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود ، به آقا شیخ علی گفت : آقا شب نمی گذره ، حرفی داری بگو ، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد .

عکس یک دختر بود که ، زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها » « زیباترین دختر روزگار » گفت : آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می کنم . اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بطور مشروع و قانونی ازدواج کنید – از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد – و هزار سال هم زندگی کنید . با کمال خوشرویی و بدون غصه ، یا اینکه جمال علی (ع) را مستحبا زیارت و ملاقات کنید . کدام را انتخاب می کنید .

سوال خیلی حساب شده بود . طرف دختر حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحبی . گفت آقایان واقعیت را بگویید . جا نماز آب نکشید ، عجله نکنید ، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت : سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می افتاد. نفر سوم گفت : آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده اند « یا حارث حمدانی من یمت یرنی » (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات می کند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعا سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت : آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت : بلی گفت : والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار ) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم : من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه ای که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت : این آقا خود علی (ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت : آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم می خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت : آقا دیگر از این شوخی ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است».

منبع: سایت علمی دانشجویان ایران
پنج شنبه 23/2/1389 - 17:24
آلبوم تصاویر
http://ebhamlink.mihanblog.com ابهام لینک با خبرها و عکسهای داغ روزانه
پنج شنبه 23/2/1389 - 16:59
دانستنی های علمی

متن سنگ قبر سهراب سپهری

به سراغ من اگر می آیید/ نرم و آهسته بیایید/ مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

متن سنگ قبر فروغ فرخزاد

من از نهایت شب حرف میزنم

من از نهایت تاریکی

واز نهایت شب حرف می زنم

اگر به خانه من آمدی برای من م

ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه

که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم

 

متن سنگ قبر کوروش کبیر

ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی

میدانم خواهی آمد

من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم

بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

 

متن سنگ قبر فریدون مشیری

سفر تن را تا خاک تماشا کردی

سفر جان را از خاک به افلاک ببین

گر مرا می جویی

سبزه ها را دریاب با درختان بنشین

 

متن سنگ قبر فردین

بر تربت پاکت بنشینم غمناک

کوهی زهنر خفته بینم در خاک

از روح بزرگ هنریت فردین

شاید مددی به ما رسد از افلاک

متن سنگ قبر بابک بیات

سکوت سرشار از ناگفته هاست

 

متن سنگ قبر خسرو شکیبایی

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد

  

متن سنگ قبر حافظ

بر سر تربت ما چون گذری همتی خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

 

متن سنگ قبر شاپور

قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست.

 

متن سنگ قبر سهراب سپهری

به سراغ من اگر می آیید

نرم و آهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

 

متن سنگ قبر منوچهر نوذری

زحق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانی

چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی

 

متن سنگ قبر وینستون چرچیل

من برای ملاقات با خالقم آماده ام

اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست

 

متن سنگ قبر اسکندر مقدونی

اکنون گور او را بس است

آنکه جهان اورا کافی نبود

 

متن سنگ قبر نیوتن

ظبیعت و قوانین طبیعت در تاریکی نهان بود

خدا گفت بگذار تا نیوتن بیاید…

و همه روشن شد

 

متن سنگ قبر لودولف کولن (ریاضی دان)

3/14156235358979323 8462633862279088

 

متن سنگ قبر فرانک سیناترا(بازیگر و خواننده)

بهترین ها هنوز در راهند

انسانهای بزرگ واقعا" بزرگند

 

متن سنگ قبر ویرجینیا وولف (نویسنده)

در برابرت خود را پر میکنم از فرار نکردن

ای مرگ.

پنج شنبه 23/2/1389 - 16:52
آموزش و تحقيقات

دانشمندان به تازگی شیوه جدیدی را در برقراری ارتباط كلامی میان جانداران كشف كرده اند. ارتباطی كه از طریق راه رفتن برقرار می شود.

گروهی از دانشمندان دانشگاه كارلتون اوتاوا در كانادا با مطالعه برروی كرمهای ابریشم دریافتند این جاندار برای محافظت از «قلمرو برگی» خود از این شیوه از ارتباطات استفاده می كند. به بیانی دیگر این جاندار با استفاده از این شیوه ویژه از حرف زدن بدون تحمل آسیب و جراحت ناشی از نبرد با مزاحمان و مهاجمان به آنها می فهماند كه باید هرچه زودتر قلمرو وی را ترك كنند.

به گفته دانشمندان این كرمها در هنگام راه رفتن با ایجاد سیگنالهای پیچیده و ارتعاشی بر روی ساختارهای پرز مانند بدن خود صدایی آزاردهنده به وجود می آورند تا به مهاجمان اخطار دهند به آنها و قلمروشان نزدیك نشوند.

براساس گزارش بی بی سی، زمانی كه این كرمها چنین سیگنالهایی از خود ساطع می كنند، مهاجم برگ را ترك می كند. مفهوم این سیگنالها مشابه این است كه جاندار بگوید «من اینجا هستم، از اینجا خارج شو، من درحال حاضر مالك این برگ هستم.»

دانشمندان با مطالعه برروی انواع مختلف این كرمها درگونه ای واحد شجره نامه مولكولی برای این جانداران ایجاد كرده و دریافتند كرمهایی كه از قدمت بیشتری برخوردارند مشكل خود را با حمله به مهاجمان برطرف می كنند كه گاه این نزاعها به مرگ جاندار ختم می شود. اما سیر تكاملی باعث شده است كرمهای جدیدتر مشكلات خود را بدون درگیری در یك نزاع مرگبار رفع كنند. در واقع این سیگنالها به صورت اولیه به مهاجمان هشدار داده و از وقوع درگیری جلوگیری می كند.

دوشنبه 20/2/1389 - 16:46
ایرانگردی

در حالی که شاهد پیشنهاد‌های تأسفباری مبنی بر حذف تاریخ نیاکانمان و سلسله‌های پادشاهی ایران زمین از کتاب‌های تاریخی هستیم، گروهی از پژوهشگران بین‌المللی، با یکی از بزرگترین کشفیات تاریخی خود، سند دیگری بر حقانیت تاریخی و واقعیت هژمونی قدرت تمدن باستانی ایران بزرگ بر سرزمین‌های وسیعی از جهان قدیم صحه گذاردند.

به گزارش “ام.اس.ان.بی.سی”، در این اکتشاف، در کنار بقایای اجساد سربازان تنومند، حجم بزرگی از تجهیزات نظامی از جمله سلاح‌های برنزی، دستبند‌های نقره‌ای، گوشواره‌ها به همراه صدها استخوان در یک منطقه عظیم بیابانی در منطقه صحرایی دور افتاده غرب مصر کشف شده که بر پایه استنادات تاریخی، بقایای سربازان ایرانی کامبیز دوم، پادشاه هخامنشی ایران باستان (که اعراب نام او را به کمبوجیه تغییر داده‌اند) است.

 این سربازان در 525 سال پیش از میلاد مسیح بر اثر گرفتار شدن در یک توفان شن، زنده در زیر لایه‌های شن صحرا مدفون شده بودند.

در این باره، “داریو دل بوفالو”، عضو تحقیقات دانشگاه “لچه” ایتالیا به کانال دیسکاوری آمریکا گفته است: نخستین نشانه برای این موضوع را می‌توان در یادداشت‌های تاریخدان یونانی آقای هرودت دید.

این کشف، یکی از معماهای تاریخی را که توسط هرودوت مورخ یونانی گزارش شده حل کرده است. هرودوت (484-425 پیش از میلاد) در کتاب تاریخ خود آورده است، کامبیز، فرزند کوروش، پنجاه هزار سرباز را از منطقه “تبس” به “سیوا” فرستاد تا با طرفداران (بت‌پرست) معبد آمون در مصر که یکی از ساتراپ‌ها یا استان‌های ایران به شمار می‌رفت (که سر به شورش برداشته بودند) مقابله کند.

این سربازان پس از هفت روز راهپیمایی در بیابان به منطقه‌ای می‌رسند که هم‌اکنون با نام “الخرقه” شناخته می‌شود و پس از آن بود که سربازان ایرانی ناپدید شدند و هیچ کس اثری از آنها نیافت.

هرودوت در تاریخ خود به باد‌های شدیدی اشاره می‌کند که همزمان با حضور ایرانیان از سمت جنوب وزیدن گرفت و گردباد‌ها و توفان‌های شن عظیم حاصل از آن سربازان ایرانی را در بر گرفت.

این گزارش می‌افزاید: داستان گم شدن ارتش کامبیز (کمبوجیه) در یادها ناپدید شد و هیچ ردپایی از سربازن ایرانی به دست نیامد تا اغلب دانشگاهیان آن را داستانی خیالی بپندارند.اما اکنون دو دانشمند باستان‌شناس ایتالیایی ادعا می‌کنند که شواهد برجسته‌ای یافته‌اند که ارتش ایران در توفان شن‌ها دفن شده است. دو برادر ایتالیایی به نام‌‌ها “آنجلو” و “الفردو” کستیگلیونی که به خاطر کشف مشهور خود در بیست سال پیش در شهر تاریخی مصر، “شهر طلا”، معروفیت جهانی پیدا کرده بودند، ادعای جدیدی را مطرح کرده‌اند.

فیلم باستان‌شناسی که در فستیوال “روورتو” نشان داده شده، بیانگر تحقیق سه ساله و همچنین پنج سال اعزام هیأت باستان‌شناسی به این منطقه است. آنها در سال 1996 شروع به این فعالیت کردند که البته آنها آهن‌آلاتی را در نزدیکی “سیوا” پیدا کردند و در حالی که آنها روی منطقه کار می‌کردند، اجساد و استخوان‌های انسان‌های را در یک گودال یافتند که آنها این گودال را یک پناهگاه طبیعی در نظر گرفتند؛ آن یک صخره به طول 114.8 فوت و 5.9 فوت عرض و 9.8 فوت عمق یافتند. از این پناهگاه‌های طبیعی زیاد در صحرا یافت می‌شود، اما این یکی در آن منطقه تنها پناهگاه بوده است و اندازه آن برای پناه بردن و در امان ماندن از توفان شن مناسب است؛ اما فلزیاب‌های یک باستان شناس مصری، تعدادی خنجر برنزی و چندین کمان پیدا کرد.

هرچند آنها ابزارآلات کمی پیدا کردند، این ابزارآلات بسیار مهم بودند، چراکه آنها ابزار آلات ابتدای هخامنشیان بوده و عصر آنها به زمان کامبیز (کمبوجیه) برمی‌گردد که در یک منطقه نزدیک سیوا در زیر ماسه‌ها به دست آمده‌اند.

دوشنبه 20/2/1389 - 16:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته