• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 66
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 4536روز قبل
ازدواج و همسرداری


شاد کردن خانمها

۱. زن‌ها دوست ندارند میهمان ناخوانده داشته باشند, بنابراین به آنها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آنها برای پذیرایی امری حیاتی است.
۲. با همسر خود در هر کاری موافقت کنید, خواهید دید که زندگی چقدر راحت‌تر می‌شود!
۳. هر روز از همسر خود سوال کنید که چه کاری می‌توانید برایش انجام دهید؟
۴. وقتی از شما خطایی سر می‌زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست باز هم اظهار تاسف کنید!
۵. وقتی اوضاع قمر در عقرب است, لبخند را فراموش نکنید. اگر بخندید دنیا هم با شما می‌خندد و اگر گریه کنید یقین بدانید که دنیا شما را تنها خواهد گذاشت.
۶. از تلاشهای همسرتان تشکر کنید و ببینید این تشکر تا چه حد موثر واقع می‌شود.
۷. به این فکر کنید که همسر شما زن خیلی خوبی است. مادری بسیار خوب , عروسی بهتر از دیگر عروسها و اگر به این طرز فکر ادامه دهید , او همین طور خواهد شد.
۸. خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلبازی کنید. اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد و گرنه ممکن است نتیجه خوبی ندهد.
۹. همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.
۱۰. به جای هدایای گران بها, وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید. نشان دهید که به او توجه دارید, حتی پس از یک روز کار سخت! برای او هدیه‌ای ببرید حتی یک شاخه گل به این ترتیب او خوش اخلاق می‌ماند.
۱۱. بدانید زمانی که همسرتان از سردرد شکایت می‌کند, چاره درد او قرص مسکن نیست,بلکه یک لبخند است.
۱۲. زیباترین واژه در دنیا شایدمتشکرم باشد ولی با این حال همه شوهران دنیا می‌دانند که هرگز نباید از
همسرشان انتظار تشکر داشته باشند! اگر به او گردن بند الماس بدهید, مطمئنا می گوید که زمرد را بیشتر
دوست دارد!
۱۳. هرگز با همسرتان نجنگید, چون امکان ندارد در جنگ برنده شوید. در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده کنید. بعد آن را به همراه شاخه‌ای گل تحویل او بدهید

 

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:33
ازدواج و همسرداری


روشهای برخورد با نق زدن

آشغالا رو بردی بیرون؟ كی صندلی رو اینجا گذاشته؟ بـه چی داری فكر می كنی؟ گوشت با منه؟ " همه ما با ایـن سوهان روح آشنایی داریم -- بعد از یك روز خسته كننـده به خانه برمیگردید و هنوز زمین نشسته شروع میشود.
همیشه اینجـوری نـبـوده. درسـتـه؟ هـمـسر شـمـا عـادت داشت وقتی ساندویج از دستتان می‌افتاد بخـندد و زمین را تمیز كند و فكر میكرد وقتی با كفشهای خود در اتاق راه مـی رویـد چقدر جالب است. خوب البته كه این طـور بـود،حداقل همسرتان می خواست شما آنگونه برداشت كنیداما همان طـور كه همه ما میدانیم، جنس مؤنث اگر نابـغه نباشد، زیرك و باهوش است و همسرشما ازاین موضوع آگـاهـی داشـته كـه برای بدام انداختن و پایبند نمودن شما مجبـور اسـت امـیـال خـود را سركوب نموده و از ابراز عقیده در مورد ناپختگی‌ها و خطاهایتان صرفه نـظـر كنـد. اكنون كه دم به تله داده اید، ممكن است دچار دردسر شوید.
بگذارید موضوع را بشكافیم؛اغلب زنها همیشه در حال نق زدن، و اغلب مردها همیشه در حال فریب دادن هستند. خیـلی راحـت بـگویـیـم، ایـن طبـیـعت بـشر است. همچنین می‌توانید خاطر جمع باشید كه آنچه كه همسر شما در موردش به نـق زدن می‌پردازد خطای خود اوست. بسیار خوب، بسیار خوب، فقط در
۹۹ درصد از موارد تقصیر او است. احتمالا وی تصور نموده دارای مـقداری اضافه وزن شده و برای كاهش وزن به دلیلی نیاز دارد، اما مـطمئـن باشـید كه شما آن نفری نیستید كه باید قربانی خبر " چاق شدن" او گردید.
بنابراین از آنجایی كه ما می‌دانیم زن‌ها بـدون هیـچ دلـیل مشخصی شروع به نق زدن می‌كنند، مـمكن است بخـواهیم علت واقـعی این عــمل آنها و چگونگی برخورد با آن را بیاموزیم.
چرا او نق می‌زند:
بـه همین زودی احساس گناه نكنید چـون احتـمال اینكه نق زدنهای او ارتباط بسیار كمی با شما داشته باشد زیاد است.اما انصافا، اگـر او
۱۰ بار از شما "خواهش" كرد كه سطل آشغال را بیرون بگذارید و سپس "گـفت" كه آن كار را انجام دهید پیش از این كه خودش آن را خالی كند ولی شما اهمیت ندادید، آنگاه در ایجاد مشكل مقصر خواهید بود.
طبیعت زنانه:
اغـب زنـان نق می‌زنند چون این عمل جزء طبیعت‌شان است. آنهـا در مـحـیـطـی رشــد یافته‌اند كه در اطراف خود بسیاری از زنـان را در حـال نـق زدن دیده‌اند و به آنها آموخته شده است كه بهترین راه رفتار با مردها همین است. این موضوع در مورد زنـانـی كـه در حال بالغ شدن می‌باشند بیشتر صدق میكند، چراكه اكثر آنها بر اثر شستشوی مغـزی تـوسط عواملی همانند برنامه‌های تلویزیونی كه اغلب كوتاهی‌ها و كاستی‌های مـردان را متذكر میشوند، مستعد نق زدن میگردند.
بزرگنمایی مسائل :
گاهی اوقات زنها بخاطر یك موضوع ظـاهرا بی اهمیـت نق میزنند فقط به دلیل اینكه آنرا بزرگ نموده و پر اهمیت جلوه دهند. همسرتان می دانـد كـه ایـن نـق زدنـها باعث آزرده خاطر شدن شما می گردد و از این عصبانیت برای فرونشاندن آنچیزی كــه در اصل باعث آزردگیش شده است، استفاده میكند.
غیر منطقی بودن :
پذیرشش اندكی مـشكل اسـت ولـی بـاید قبول كنید كه اكثر زنها كمی در افكار و اعمال خود غیر منطقی می بـاشـنـد. بـنـابرایـن بـه یــاد داشته باشید كه وقتی نق زدن شروع می شـود مـمـكن است بر اساس تفـكرات و بـرداشـتـهای غیـر منطقی بوده باشد. زیاد موضوع را جدی نگیرید.
انواع اشخاص نق زن:
بیگناه: چنین شخصی منظور واقعیش نق زدن نیست. همسرتان می خواهد برای آگاه نـمودن شــما از برخی از مسائل آنها را به گـونه ای مـطـرح كـنـد كـه عـصـبانی نشوید و مجادله ای صورت نگیرد. احتمالا نیت و قصدش خیر است، و فـقط كمی برای رسیدن به این هدف باید تلاش كند.
حراف: چنین فردی بنظر میرسد هیچگاه توقف نكند. اما نق زدنهای او بندرت تبدیل بــه مجادله و نزاع میگردد چرا كه شما احتملا یاد گرفته اید كه چگونه با او كنار بیایید.
معما گو: وای، نق زنی كه بدون نق زدن نق میزند ( ایـن جـمـله را
۵ بار سریع و پشت سر هم تكرار كنید ). او چیزهایی شبیه به این می گـوید: " دوسـت داری سعی كنی و حـدس بزنی چرا بشقابهای سبز توی كابینت نیستند؟". شما نمیدانید او در مـورد چـی صحبت میكند، و او می داند.
سه پیچ: اگر درحالیكه جیغ میزند مغزتان را منفجر نكند،با خوش اقبالی روبرو شده اید. هنگامیكه نق زدن شروع می‌شود، گـویی كنار گوش شـما شـیپور نــواخته شده، اتاق تاریك تر شده و شما می دانید كه چه اتـفاقی قرار است بیفتند در حالی كه جایی برای فرار و گریختن پیدا نمی كنید. تحقیقات عملی صورت گرفته در آزمایشگاه های مردمان یـك مـدرك قـطـعی را مـشخص نـمود كه چنین افرادی همدستان واقعی و وفادار شیطان هستند!!!
چگونه می توانید مشكل را حل كنید؟
اگر تصمیم گذران ادامه زندگی با همسر خود را دارید، بایدبدانید كه چگونه نق زدن ها را پیشبینی، حل و پیشگیری نمایید. در این بخش با این مسائل آشنا خواهید شد:
آن را پیش بینی كنید :
۱- اگر بـدون اینكه تماس بگیرید دارید دیر به خانه برمی گردید، خود را آماده نق شنیدن كنید. برایش گل آورده و بگویید كه برای پیدا كردن یك مغازه باز جـهت خریـدن گـل مـجـبـور شدید كلی رانندگی كنید.
۲- اغلب زنها در هنگام عصبانیت از خود علائمی ساطع میكنند. اگر او بطور غیر معمول ساكت است، شما را تحویل نمیگـیرد و یا كـلا متـفاوت از روزهــای دیگر بنظر می رسد، وقت آن است كه به سراغ باد بزن بروید.
۳- به او گوش دهید. چه بخواهید باور كنید چه نخواهید، اغلب زنها آنچه كه به خاطرش دچار آزرده خاطری شده اند را معمولا یك یا دو بار به ما گوش زد میكنند؛ ما حرف آنــها را نمی شنویم فقط بدلیل آنكه آنها بصورت رمز گونه بخصوصی صحبت می كـنـند كـه فقط برای زن هـای دیـگر قـابـل فـهم است. اما اگـر واقـعا درست گوش دهید، ممكن است به اندازه ای كه بتوانید خود را از دست نق زدنهای جان كاه نجات دهید، متوجه حرفهایــش بشوید.
مشكل را حل كنید:
۱- روش خـارج از محدوده. هــمگی ما این متد را بطور ناخود آگاه انجام می دهیم، فقط باید تا آنجایی مهارت كسب كنید و به اندازه ای استعداد داشـتـه بـاشـید كه هنگام اجرا هـمسرتان متوجه نشود كه دارید از این روش استفاده میكنید. روش كار ایـن اسـت كـه سر خود را بعلامت موافقت تكان دهید، در حالی كه حتی متوجه یك كلمه از حرفهای او نمی شوید لبخند زده و با او موافقت كنید. از یك گـوش بـشـنوید و از گـوش دیـگر بـیرون دهید. فقط آماده جواب دادن به سؤال " گوشت با منه؟" باشید اما اگر پرسید "بگو چی گفتم؟"، خدا به شما رحم كند.
۲- روش "حق با تو است". ایـن متــد تـاثیر شگفت آوری دارد. وقتی شروع كرد، سـریـعا قضیه را فیصله میدهید. "میدونم عزیزم باید هفته پـیش چمن اضافه باغچه رو می زدم، بعضی وقتها حتی نمی دونم چرا یادم میره این كار ساده رو هم انجــام بدم." احتمالا او از شنیدن این جملات متحیر شده و شما جان سالم بدر خواهید برد.
از آن پیشگیری كنید:
۱- عملی غیر منتظره انجام داده و هرگونه عامـل بـالقوه نق زا را خنثی كنید، خود را به انواع و اقسام سلاح‌های ضد نق مجهز نمایید.
۲- قبل از اینكه نق زدن شروع شود سعی كنید بفهمید او از چه چیزی عصبانی است و مشكل را حل نمایید. اگر پیش گیری كنید همسرشما بهانه ای برای نق زدن پیدا نـكرده و میتوانید وقتتان را برای مسائل مهمتری همانند بازی Medal Of Honer صرف نمایید!
۳- به رابطه تان پایان دهید.اگر نق زدنها بمرحله ای رسید كه دیگر تحمل آنرا نداشتید و با وجود تلاشهای بسیاری تغییری حاصل نـشد، مــمكن است زمان آن رسیده باشد كه به رابطه خود پایان دهید. البته این آخرین راه حل است.
جمع بندی كلی:
همانگونه كه قبلا اشاره شد، همسر شما بی دلیل شروع به نق زدن میـكند؛ این یكی از مسـائلی است كه در روابـط طولانی مدت باید بهایش را پرداخت كنید. پس این كاملا به شما بستگی دارد كه تا چه اندازه بتوانید مشكل را حل كنید.
بیاد داشته باشید اگر واقعا میخواهید همسرتان را برای خـود نگهدارید، باید او را بـهمراه همه عیوب و كاستی هایش بپذیرید، اما اگر نق زدن ها و مشاجرات كامـلا جـای اوقـات خـوش را گـــرفته و دیگر از دست شما كاری بر نمی آمد، باید فكری اساسی بنماییـد... بنابراین می توانید جستجوی جدیدی را برای یافتن یك زن جدید كه بر سر شما نق بزند آغاز كنید

 

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:32
ازدواج و همسرداری


رفتار با همسر

▪ یكی از راههایی كه كمك بزرگی به بقا و دوام زندگی می‌كند، این است كه فرد، همسر خود را آن چنان كه هست، بپذیرد و او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشته، با پدر، مادر، خواهرها و برادرهایش قبول كند. اگر شما قادر باشید همسرتان را با هر قیافه، شغل، تحصیلات و خانوادهای كه دارد، بپذیرید واین نگرش را در خودتان پر رنگ كنید، در زندگی مشترك احساس بهتری خواهید داشت. بهتراست این تفكر را در خود تقویت كنید كه این شخص با تمام ویژگی‌های خوب و بدی كه دارد مال من است و برای من است و من به او عشق می‌ورزم.
▪ موضوع دیگر ، اولین برخورد در پایان یك روز كاری است. آن چه در طول چند دقیقه اول، هنگامی كه همسرتان را می‌بینید، انجام می‌دهید و می‌گویید، بسیار مهم است.پس زمانی كه كه در پایان روز با همسر خود مواجه می‌شوید، استقبال خوبی از وی به عمل آورید.
▪ هر وقت احساس فراموش شدگی و تنهایی كردید، مهم است به خاطر داشته باشید كه شما برای شادمانی خود مسئول‌اید. بنابراین باید ابتكار به خرج دهید و فضایی صمیمی بین خود و همسرتان ایجاد كنید.
▪ یكی از مواردی كه تاثیر بسیاری در زندگی زناشویی می‌گذارد، نحوه برقراری ارتباط كلامی و شیوه حرف زدن زن و شوهر با یكدیگر است. به عبارت دیگر بسیاری از مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نكردن و عدم توانایی زوجین در رساندن مفهوم به یكدیگر است. كلمات بار عاطفی دارند و می‌توانند بر مخاطب تاثیر مثبت یا منفی بگذارند. خانم‌ها باید به كلماتی كه استفاده می‌كنند توجه داشته باشند ، اغراق آمیز صحبت نكنند . برای مثال خانم‌ها بهتر است به جای این كه به همسر خود بگویند: تو هیچ‌وقت به فكر ما نیستی، از جمله: گاهی اوقات ما را فراموش می‌كنی استفاده كنند، زیرا معمولا آقایان روی كلمات دقیق می‌شوند

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:31
ازدواج و همسرداری


راههایی برای تداوم عشق زناشویی و لذت از زندگی

در زندگیهای پرمشغله امروزه، زمان زود از دست می رود و اینكه شما كنار همسر خود زمانی را سپری كنید از اهمیت خاصی برخوردار است. همیشه باید بدانیم تداوم یك عشق كار ساده ای نیست. عاشق شدن آسان است، ولی عاشق ماندن بسیار دشوار است. با راهكارهای زیر سعی كنید عشق را تداوم بخشید.
● در روزهای بارانی
به كمك همسر خود، گاراژ ماشین، كابینتها وكمدهای لباس خود را مرتب كنید، مهم نیست این كار چقدر طول می كشد، مهم این است كه شما كنار همسر خود بوده اید.
قدم زنان به مغازه های اطراف بروید و از قدم زدن در زیر باران لذت ببرید. به سینما، موزه یا گالری نقاشی بروید. مثل دوران كودكی زمانی را از روز صرف خلق كردن چیزی مثل ظرفهای سفالی، ساختن شمع یا اشكالی با صابون، در كنار همسر خود كنید.
شب هنگام در كنار همسر خود مشغول دیدن برنامه های تلویزیون شوید، حتی اگر فوتبال را نیز دوست ندارید، به خواسته شوهر خود احترام گذاشته و كمی فوتبال تماشا كنید.
● در روزهای آفتابی
به پیك نیك بروید، جای سرسبزی را پیدا كنید و لحظاتی را در آن بنشینید و با هم صحبت كنید، ورزش كنید، بدوید یا دوچرخه سواری كنید، یا هر كار دیگری كه به شما و شوهرتان انرژی می دهد، به باغ وحش بروید و از دیدن حیوانات و حركات آنها لذت ببرید. كوه بروید و در هوای آزاد با فكری آزاد با همسر خود صحبت كنید، آرزوهایتان را بیان كنید، از مشكلات حرف بزنید و مطمئن باشید كه در آن هوای آزاد بهتر می توانید راه حل مشكلات را بیابید.
● آخر هفته و تعطیلی
اگر می توانید اتاقی در یكی از هتلهای شهر خود رزرو كنید و یكی دو روز آخر هفته را با همسر خود در آنجا بگذرانید. اگر جایی در خارج از شهر دارید، حتماً به آنجا بروید، مسافرت روحیه انسان را عوض می كند، به دیدن اقوام و دوستان خود بروید و لحظاتی را كنار آنها بگذرانید.
دكوراسیون منزل خود را به كمك همسر خود تغییر دهید، جابه جایی اثاثیه و ایجاد حالتی جدید در منزل باعث تغییر روحیه و حوصله افراد می شود. اگر باغچه كوچكی دارید، زمانی را صرف رسیدگی به گلها و گیاهان باغچه كنید.
● وقتی كودكان خواب هستند
بازیهای كامپیوتری انجام دهید، كارت بازی كنید و با درست كردن پازل یا حل كردن جدول «آی كیو» خود را تست كنید. یك فیلم كمدی یا احساسی انتخاب كنید و با همسر خود به تماشای آن بپردازید.
در یك فضای شاعرانه، با دو شمع روشن، یك موزیك ملایم یك شام دونفره ترتیب دهید. در كنار آتش شومینه بنشینید و دو فنجان چای یا نسكافه داغ بنوشید. چنانچه از خواندن كتابی لذت برده اید، آن را بیاورید و نكات جالب را برای همسرتان بخوانید. برنامه های مربوط به زندگی روزمره خرید منزل تا خرید پوشاك و پرداخت قبوض را با همسر خود چك كنید و برای آن برنامه ریزی كنید. این فرصت را برای او فراهم كنید كه بداند در همه چیز شریك شماست و شما در تمامی امور منازل او را كمك می خواهید.
با هم یادگیری یك زبان جدید از طریق
CD یا برنامه آموزشی را آغاز كنید. هرچند وقت یك بار با خرید هدیه ای، همسر خود را شگفت زده كنید.
با كمك هم كیك درست كنید، گاهی اوقات صبحانه را با هم در رختخواب بخورید. كلمه «دوستت دارم» را هیچگاه فراموش نكنید و سعی كنید هرچند روز یك بار با گفتن این كلمه، محبت و علاقه خود را به همسرتان نشان دهید. یا در كیف او، جیب كتش، روی تلویزیون كاغذ كوچكی حاوی این نوشته را برایش بگذارید. برای هم گل بخرید. وقتی از هم دورید (هنگام روز وقت كار) با تلفن با همسر خود در ارتباط باشید و به او بگویید كه دوری از او برایتان سخت است و دلتنگش شده اید. گاهی اوقات با یك مداد شمعی روی آیینه میز توالت كلمه «دوستت دارم» را برایش بنویسید. سعی كنید اجازه ندهید زندگی و كارهای روزمره و حتی خود شما تكراری نشوند، بنابراین هر روز كار جدیدی را آزمایش كنید

 

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:30
ازدواج و همسرداری


رازی كه زنها باید بدانند....

اكثراً در برخوردها نگاه سبب كشش میگردد ولی بمرور زمان و برخورد مداوم بین زن و مرد تاثیر آن از بین رفته و هویت جای آن را میگیرد.زنها معمولاً سعی میكنند با تعویض لباس و آرایش تغیراتی در خود بوجود بیاورند تا سبب كشش دیگران بسمت خود شوند…....خانمها ….زیبایی حق شماست و زیباترشدن هنر شما.ولی خدا وكیلی روزی 60كیلو كرم پودر و روژلب وهزارتا كوفت زهرمار دیگه از چهره شما چیزی بجز یك مداد شمعی نمیسازه!!!!…شما باید در فكر یك جذابیت دائمی باشید…این جذابیت چیزی بجز مكالمه نمی تونه باشه.خانم دومیرسن فرانسوی در نامه ای به دخترش نوشت: مبادا چیزی كه برای شوهرت تعریف میكنی تكراری باشد…اشتباه نكنید!منظورم وراجی نیست! ..اگر می خواهید شوهرتان را اسیر كنید از ابراز احساسات غافل نشید…منظورم از احساسات I love you ، عسلم ، عزیزم بازی و رفتار كلیشه ای نیست…بلكه دقیقاً منظورم ابراز علاقه شما در لحظاتیست كه تقارن جسمی دارید…و من نمیدونم چرا بجای اینكه با هم شروع به پرواز كنین خفه خون مرگ می گیرین و معاشقه رو تبدیل به یك عمل مكانیكی میكنید.
یكی از اشتباهات بزرگ زنان این است كه فكر میكنند هرچه سربزیرتر باشند جذابتر ند!آنها حتی با شوهرانشان راحت نیستند چون میترسند میل طبیعی آنها نشانه كجروی تلقی گردد!!!!..خانمها اگر شوهری دارید كه اینقدر بی فكر میباشد حتماً او را به روانپزشك معرفی كنید.من به همه زنان توصیه میكنم كه این افكار قدیمی سر تا سر چرند رو از ذهنشون بیرون كنند و بدست خود باعث یكنواخت شدنشان برای همسرشان نشوند..خانمها ....آقایون هم گاهی دوست دارند خودشون رو لوس كنند!!روشون نمیشه بگن ولی 2 برابر زنها می خوان كه نازشون رو بكشین!! ….بدونین همانطوری كه آقایون وظیفه دارند با گفتار و نوازش ، شما رو برای معاشقه آماده كنند متقابلاً شما نیز وظیفه دارید محرك احساست وی بشوید..هرقدر كه محبت قلبی شما به او زیاد باشد ولی همسرتون 2زار شادابی و نشاط هیجان از شما نبینه همه آن را به حساب بی علاقگی شما میذاره..هی نگین حس كنه ،حس كنه!
یه مدت كه بگذره و چیزی نبینه فكر میكنه كه داره اشتباه حس میكنه!!!بزرگترین راز حفظ محبت مردان این است كه شوهر بداند همسرش از وی اقناع گشته و شما با نوازشهای طولانی به او بفهمانید كه زمانی را كه با وی گذراندید هرگز فراموش نمیكنید.خانم نیتون دوكلاس میگوید:زمانیكه احساساتم رو در روابط به شوهرم منتقل میكنم متوجه میشوم كه او مرا میپرستد..یا در كتاب خاطرات لینكلن میبینیم كه : همسرم در بستر به یك اسطوره تبدیل میشد…این رازیست كه خانمها در صورت بكار بردن آن همسران موفقتری خواهند بود.هیچ مردی از زنش نوازش طلب نمیكند ولی شما اگه واقعاً دوستش دارید و به فكر زندگیتون هستید این كار رو انجام بدید..مردها بخاطر غرور دائم این مسئله رو پنهان میكنند ولی بدونین كه این بهترین تاثیریست كه شما بروی همسرتون از نظر عشق و علاقه میتونید بذارید…پس نوازش،نوازش و باز هم نوازش …این عمل چندین برابر اون چیزی كه حتی فكرش رو میكنید پیوند شما رو با همسرتون محكمتر میكنه

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:28
ازدواج و همسرداری


چگونه احساسات ناخوشایند خود را با همسرمان در میان بگذاریم

چگونه احساسات ناخوشایند خود را با همسرمان در میان بگذاریم:
وقتی ما ناراحت، دلسرد و یا خشمگین هستیم، برقراری ارتباط محبت آمیز دشوار می شود. با حاكم شدم احساسات منفی، موقتاً احساسات محبت آمیز، اعتماد، علاقه، درك همدلانه، پذیرش، قدرشناسی و احترام را از دست می دهیم. در این مواقع در بهترین شرایط هم گفت وگو به مجادله می انجامد.
در این مواقع لحن كلام زن سرزنش كننده و رفتارش انتقادی می شود و مرد بی علاقه و بی توجه به نظر می رسد.
در چنین شرایطی صحبت علاقه مندانه و دلسوزانه و احترام آمیز مشكل می شود و گفت و گو بی فایده است. در این مواقع بهترین راه حل، نوشتن نامه است. با نوشتن نامه می توانید بدون نگرانی از ناراحت كردن همسرتان احساسات خود را آزادانه بیان كنید و به این ترتیب خود به خود لحن دوستانه تری پیدا می كنید.
وقتی مردها نامه می نویسند، دلسوزتر و مهربان تر می شوند، لحن كلامشان تغییر می كند، محترمانه تر برخورد می كنند و زمانی كه زنها نامه می نویسند پذیراتر شده، بیشتر اعتماد می كنند و میزان تشكر و قدرشناسی در آنها افزایش می یابد.
با نوشتن احساسات منفی خود می توانید از شدت آنها بكاهید و شرایطی را فراهم كنید تا احساسات خوب و مثبت شما بار دیگر نمایان شوند. در این زمان می توانید به سراغ همسرتان بروید و به طرزی دوستانه و توأم با علاقه بدون هرگونه سرزش با او صحبت كنید. در نتیجه امكان درك شدن شما به مقدار زیاد افزایش پیدا می كند. بعد از نوشتن نامه شاید دیگر نیاز به گفت وگو پیدا نكنید و به جای آن برای همسر خود اقدامی محبت آمیز انجام دهید.
حتی گاهی می توانید به جای نوشتن نامه، همه حرف ها را در ذهن خود مرور كنید. این كارهم باعث می شود بار احساست منفی كم شده و احساسات مثبت جای آن را پر كند.
دكتر جان گری

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:24
ازدواج و همسرداری


چطور احساسات خود را ابراز کنیم؟

انسان‌های زیادی در این دنیا وجود دارند که مشتاق آن هستند که به شما عشق بورزند و عشق شما را نیز به‌نوبه خود دریافت کنند. چرا کسی را انتخاب کنیم که به سادگی نمی‌تواند عواطف خود را بروز دهد و چرا وقتمان را روی کسی تلف کنیم که مدام مجبور باشیم به زور قلب او را باز کنیم و احساسات و عواطفش را از زیر زبانش بیرون بکشیم؟
طبیعتاً غیرقابل دسترس بودن از لحاظ روحی، درجات متفاوتی دارد. همگی ما دیوارهائی دور خود بنا کرده‌ایم که قسمت‌هائی از وجودمان را که از نشان دادنشان به دیگران واهمه داریم، می‌پوشانند و بخشی از مأموریت و هدف یک رابطه سالم نیز است که بیاموزیم چگونه هر چه بیشتر از نظر روحی و احساسی باز و گشاده باشیم و بیشتر نیز اعتماد کنیم. اما واقعیتی که وجود دارد، این است که برخی از مردم آمادگی این‌را که با کسی ارتباط داشته باشند ندارند؛ زیرا از لحاظ روحی بیش از حد بسته‌اند. این دسته از مردم می‌بایستی که به‌طور جدی التیام یابند؛ قبل از آن‌که توانائی و قابلیت آن‌را داشته باشند که عشق بورزند و عشق نیز دریافت کنند. این نشانه‌های هشدار را در شناسائی فردی که از لحاظ روحی غیرقابل دسترس است، مدنظر داشته باشید.
۱. نامزد یا همسرتان نمی‌تواند احساسات و عواطف خود را نشان دهد.
فایده رابطه با کسی که اصولاً نمی‌تواند احساسات خود را نشان دهد، چیست؟ چرا اصلاً آدم تنها نماند؟ اصولاً بر طبق تعریف، رابطه به معنای تأثیر و رفتار متقابلی است که بین دو انسان وجود دارد نه سعی و تلاش از جانب یک فرد به منظور کنش متقابل با دیگری و کم‌کاری یا بی‌تفاوتی و عدم همکاری از جانب فرد دیگر. چنان‌چه نامزد یا همسرتان نمی‌تواند احساساتش را با شما در میان بگذارد، رابطه‌تان سطحی و در نهایت مأیوس کننده خواهد بود و شما ناگزیر یک ”کنسرو بازکن انسان“ خواهید شد که همواره سعی در باز کردن احساسات نامزد یا همسر خود دارید! این کار، وظیفه شما نیست بلکه وظیفه خود اوست. این حق مسلم شماست که از نامزد یا همسر خود توقع داشته باشد که بتواند احساسات و عواطف پایه‌ای و زیربنائی نظیر: خوشحالی، غم، یأس، هیجان و عشق را از خود بروز دهد. چنان‌چه او این قابلیت را نداشته باشد، بنابراین آمادگی برقراری رابطه با هیچ‌کسی را ندارد.
به خاطر داشته باشید که: چیزی به نام فرد ”غیر احساسی“ وجود ندارد. همگی ما روزی ”کودکانی احساسی“ بودیم. آیا تا به‌حال کودکی را دیده‌اید که نتواند احساسات خود را بروز دهد؟ این امکان وجود دارد که فردی در کودکی از لحاظ احساسی تخریب شده باشد و قابلیت حس کردن و بروز عواطفش را از دست داده باشد؛ اما فرد ”غیر عاطفی“ اصولاً وجود ندارد.
۲. نامزد یا همسرتان نمی‌تواند یا نمی‌خواهد که درباره احساساتش صحبت کند.
منظور از یک رابطه، فقط مجاورت با یک فرد نیست، بلکه مصاحبت و برقراری ارتباط نیز هست و این به معنای در میان گذاشتن احساسات، نظرات و نگرش‌های مختلف یا نامزد یا همسرتان است و برای این مهم می‌باستی که بتوانید با یکدیگر صحبت کنید هیچ چیز برایم غم‌انگیزتر از این نیست که از کسی بشنوم: ”شوهرم نمی‌تواند احساسات خود را بیان کند.“ معمولاً دوست دارم در پاسخ به این چنین افرادی بگویم که: ”پس چرا وانمود می‌کنی که رابطه‌ای در کار است. تنها واقعیتی که وجود دارد، این است که شما در یک خانه مشترک زندگی می‌کنید، اما هیچ‌گونه ارتباطی با یکدیگر ندارد.“
وقتی نامزد یا همسرتان از احساساتش با شما گفت‌وگو نمی‌کند، به این معنا است که هیچ رابطه‌ای بین شما وجود ندارد. تنها واقعیتی که وجود دارد، این است که شما فقط یک ”قرارداد زندگی مشترک“ دارید نه یک ارتباط.
همگی بارها شاهد بوده‌ایم که برای بسیاری از مردم صحبت از احساسات، امری مشکل است. به‌خصوص اگر در کودکی به آنان آموزش داده شده باشد که احساسات خود را بروز ندهند. اما چنان‌چه نامزد یا همسرتان از این‌که حتی بیاموزد که چگونه احساسات خود را بیان کند، امتناع می‌ورزد و یا اصولاً بسته است، رابطه‌تان دردناک خواهد بود. تنها با گفت‌وگو و ارتباط است که زن و شوهر می‌تواند رابطه خود را به راستی متحول کنند. کتاب خواندن، کلاس رفتن، دوره دیدن و مشاوره ازدواج همه و همه روش‌های مؤثری هستند جهت آموختن این‌که چگونه با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. نکته‌ای که در این ‌جا حائز اهمیت است، این است که می‌بایستی زن و شوهر هر دو روی این مشکل کار کنند.
۳. نامزد یا همسرتان نمی‌تواند خود را رها کرده و به‌راحتی اعتماد کند.
برخی از مردم آمادگی و قابلیت داشتن یک رابطه سالم را ندارند، زیرا که احساسات و عواطفشان کرخت است. این دسته از افراد ممکن است حتی سعی کنند تا این حالتشان را کنار بگذارند، اما نمی‌دانند چطور باید این‌کار را بکنند، ممکن است این قبیل افراد قبل از آن‌که شما را به درونشان راه دهند، لازم باشد که عمیقاً التیام یابند. هنگامی‌که صحبت از رابطه‌ای پردوام می‌رود، حسن نیت به تنهائی کاری از پیش نخواهد برد. بدین معنی که شما می‌بایست کسی را پیدا کنید که آمادگی و از همه مهم‌تر، ”تمایل“ همکاری جهت فرو ریختن دیوارها و حصارهای دفاعی خود را داشته باشد. در غیر این‌صورت، به یک مسابقه ”طناب‌کشی روحی“ کشیده خواهید شد که در آن همواره نامزد یا همسرتان را هل می‌دهید تا بلکه کمی کمتر کرخت باشد و او نیز شما را مدام پس می‌زند

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:22
ازدواج و همسرداری


بیست و یک قانون جالب در رفتار با همسر

قانون اول
با همسر خود موافقت کنید . با عیال خود موافقت کنید . اما کار خود را انجام دهید و اگر با عکس العمل او مواجه شدید اظهار تاسف کنید . 90 % اوقات به یاد نخواهد آورد که چه قراری با هم گذاشته بودید ، یا سر چه چیز با هم توافق کرده بودید . اداره کردن همسر و خوشبخت کردن او علم نیست ، بلکه یک هنر است. اگر این قضیه توجیه علمی داشت ، باید مردان ثروتمند همیشه خوشبخت بودند ، در حالیکه قضیه درست برعکس است . این یکی از واقعیت های زندگی زناشویی است . ((عزیزم ، امروز چه کاری می توانم برایت انجام دهم ؟ هر صبح از عیال خود کسب تکلیف کنید و از او بپرسید چه کاری می توانید برایش انجام دهید ! ))
قانون دوم
در درجه نخست کاری که او می گوید انجام دهید . این کار ساده ای است از عقل سلیم خود کمک بگیرید . برای عیال شما کدام مهمتر است ، حرفه شما و فروختن یک نوع کالای تجاری یا ملاقات با معلم دخترتان در مدرسه ؟ مقایسه این دو کار مثل مقایسه پشه و ببر است . در حکایتی مردی با تفنگ به شکار ببر می رود . پس طی مسافت طولانی به ببر می رسد ، می خواهد نشانه گیری کند و ببر را شکار کند ، ولی پشه ها مزاحم او می شوند . چاره چیست ؟ تا پشه ها را از خود دور نکند نمی تواند ببر را شکار کند . پس این درسی آموزنده است ، اول افراد نزدیک به خود را راضی کن یعنی افراد محیط منزل ، بعد از آن نوبت به کارهای بیرون از خانه یا تجارت می رسد . رضایت دختر شما و دیدن لبخند او از فروش کالای تجاری ارزش بیشتری دارد . (( وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید . وقتی هم که تقصیر از شما نیست باز هم اظهار تاسف کنید ! ))
قانون سوم
آیا می توانید کاری کنید که زنتان 60% اوقات خوشحال باشد ؟ از روی تجربه به من ثابت شده که شوهرها به دوسته اند : شوهران ازنوع گانش جی و از نوع گوبارگانش . شوهرانی که از نوع دسته اول هستند افکار بزرگی در کله بزرگ خود دارند . گوش های بزرگی دارند که بیشتر حرف گوش کنند . دهان کوچکی دارند تا کمتر حرف بزنند . چشم های ریزی دارند که بهتر تمرکز کنند . این دسته شوهران در مقابل کمترین لطف و مرحمت اظهار تشکر می کنند . صداقت دارند و در صحبت های خود کلمات دلنشینی به کار می برند . در سختی ها صبر و حوصله بسیار نشان می دهند . افرادی که فاقد این مشخصات بوده یا فقط بعضی از این معیارها را دارند از نوع شوهران گوبارگانش هستند ، پس چه بهتر این عادت پسندیده را تمرین و در خود تقویت کنیم . (( به قول معروف جلو ضرر را از هر جا بگیری منفعت است.)) (( همیشه بین من و همسرم تفاهم کامل وجود دارد . هر گاه بین من و او اختلافی پیش بیاید ، او راه خود را در پیش می گیرد ، و من راه او را . )) اگر فرض کنید شما مدت 75 سال عمر می کنید حال ده سال کمتر یا بیشتر و اگر فرض کنیم که در سن 25 سالگی ازدواج کنید انتظار می رود مدت 50 سال با ده سال کم و زیاد با زن خود زندگی کنید . قصد دارم نتیجه تحقیقات و تجربه خود را در اختیار شما بگذارم . در این مدت 50 سال که زندگی زناشویی دارید ، همسر خود را خوشبخت کنید ، و از او یک شریک زندگی مطلوب بسازید .
قانون چهارم
فکر این که زن شما در کنار شما خوشبخت باشد ، فکر بکری می تواند باشد . شوخی نیست رفیق ! پنجاه سال تمام ، و این زمان کمی نیست. پس بهتر است یاد بگیری که همسرت از تو راضی باشد و در این صورت تو نیز در کنار او خوشبخت خواهی بود . این اصل شماره یک است . یک شاعر حماسی هندی در اشعار خود درباره زندگی خانوادگی پند و اندرزهای فراوانی بیان کرده است ، یکی از پندها این است که انسان باید به پندهای حقیقی اعتقاد داشته باشد ، در غیر این صورت از تجربه های گرانبهای دیگران نفعی نخواهد برد . شنیدن و عمل کردن به نصایح بزرگان می تواند در بسیاری از امور زندگی گره گشا باشد . این شاعر حماسی در یکی از داستانهایش رنج ها و دردهای شوهری را به تصویر می کشد که برای بر آوردن خواسته های همسرش با چه مصیبت ها و دشواری های بزرگی روبرو می شود هفت خان پر زحمت و پر درد را پشت سربگذارد و سرانجام به خوشبختی موعود دست می یابد . (( زن ها دوست ندارند میهمان ناخوانده داشته باشند ، بنابراین به آنها فرصت کافی بدهید تا آمادگی لازم را پیدا کنند . آمادگی آنها برای پذیرایی امری حیاتی است . )) بدیهی است که این گونه قهرمانان حماسی مردان بزرگ و اسطوره ای زمان خود بودند که می توانستند بر بسیاری از مسائل زندگی غلبه کنند . ما شجاعت و جسارت این گونه افراد را تحسین می کنیم و در مقام مقایسه خود را از آنها کوچکتر می شماریم ، ولی مسلم این است که می توانیم از اشتباهات و خطاهای گذشتگان و نیاکان خود پند و عبرت بگیریم . اصل شماره دو است . شوهران بسیاری هستند که می پندارند خوشبخت کردن همسر امکان ناپذیر است . می گویند : ((شاید بتوان در سه سال اول عمر زناشویی زن ها را خوشبخت کرد و شاید هم در آخر زندگی زناشویی ، در دوران بازنشستگی بتوان موجبات خوشبختی زنان را فراهم آورد . ولی خوشبخت کردن همسر در طول عمر غیر ممکن است . )) یک راه حل ساده و آسان وجود دارد که به نظر عملی می رسد و آن قول حکیمی است که گفته است : (( همیشه بین من و همسرم تفاهم کامل وجود دارد . هر گاه بین من و او اختلافی پیش بیاید ، او راه خود را در پیش می گیرد ، و من راه او را . )) چو خوانم روز را گوید شب است این بگو آری همین ماه است و پروین خلاف رای خانم رای جستن به خون خویش باشد دست شستن گفته این حکیم حکایت (( هنری فورد )) را در ذهنم تداعی می کند که از این قرار است : هنری فورد در اواخر عمر خود پس از مرگ پسرش ادسال ، مایل بود که اداره شرکت بزرگش را به رئیسی دیگر بسپارد . همسرش کلافورد ، با این تصمیم مخالفت کرد و تهدید کرد که در این صورت فورد را ترک می کند و به خانه پدرش خواهد رفت . تهدید کارگر افتاد . آقای فورد مجبور شد اداره شرکت را به عهده نوه اش که بسیار جوان بود بسپارد . تا آن موقع سنت بود که شرکت ها با مغز مردان پخته و با تجربه اداره شوند در حالی که آقای فورد برای رضایت زنش مجبور شد سنت را زیر پا بگذارد و جوانی خام و نپخته را بر مصدر کارها بنشاند . شما را نمی دانم اما خودم دوست ندارم همسرم کسلم کند ، یا دوست ندارم هر روز ، وقت وارد شدن به خانه با لبخند به استقبالم بیاید ، یا دوست ندارم وقتی برایش لباس می خرم از من قدرانی کند ، حال چه از لباس خوشش بیاید یا نیاید
قانون پنجم
آیا می دانید در آمریکا رستوران هایی است که بروی آنها نوشته اند : (( صبحانه خانوادگی )) غذای این رستوران ها اغلب نان برشته سوخته و قهوه ای است که دور فنجان و در سینی ریخته است و این رستوران ها پیشخدمت هایی دارند که غرولند می کنند . دلیل این رستوران ها این است که تحقیقات نشان داده که شوهرانی که در سفر هستند ، پس از مدتی دلشان برای عیال و خوراک خانوادگی لک می زند و به یاد دست پخت همسر خود می افتند ، پس هر روز تلاش می کنم که زنم را خوشبخت کنم و یقین دارم که تلاش بیشتر مردها در همین زمینه است . این اصل شماره 3 می باشد . بعضی از زن ها و شوهرها شاد و خوشبختند ولی خود را غمگین نشان می دهند . گر چه این وضعیت عجیب به نظر می رسد ، ولی این واقعیت دارد . بنابراین وقتی ملاحظه می کنید که عیال شما چنین احساسی دارد ، آن را به دل نگیرید. روزی چند بار ممکن است چنین حالاتی به زن ها دست بدهد که از دست کسی دلگیر بشوند . از دست شما یا از دست فرزند یا عروس یا داماد خود . دلیل چنین احساسی این است که زنان در خوشتختی خود شک دارند و فکر می کنند که شاید خواب می بینند ، زیرا در بیداری و دنیای عینی این همه خوشبختی قابل تصور نیست ! علم روانشناسی و معرفت النفس زن ها این را ثابت کرده است . این اصل شماره 4 است . پس از ذکر این اصل مهم ، حالا وقت آن است که درباره روش های ساده خوشبختی همسرتان مطالبی را مورد بررسی قرار دهیم . برای رسیدن به این مقصود لازم است چند عادت پسندیده را در خود تقویت کنید که شرح آن را خواهید خواند . (( با همسر خود در هر کاری موافقت کنید ، خواهید دید که زندگی چقدر راحتر می شود . ))
قانون ششم
خطای خود را محترمانه بپذیرید . اگر خطاها و اشتباه های خود را بپذیرید . یقین کنید راهی درست رفته اید . همسر شما فکر می کند در اشتباه هستید ، در حالی که یقین دارید تا 70% اشتباه می کند . عقیده او را بپذیرید و اظهار تاسف کنید . اگر 99 % در اشتباه باشد ، به رویش نیاورید و اظهار تاسف کنید . طولی نمی کشد که همسرتان به اشتباه خود پی می برد و متوجه قضایا می شود . در کل بین زن و شوهر ، مطرح کردن این که حق با کدام است در اصل قضیه فرقی نمی کند . بحث و جدل در این باره که حق با کدام است و ناحق کیست ؟ سرانجام احساسات هر دو طرف را جریحه دار می کند . در حالی که اگر هرزگاهی زنتان اظهار تاسف بکند ، در گوش شوهر از ترانه و موسیقی هم خوش آوازتر خواهد بود . سهو و خطا بهترین معلم است ، بنابراین تجربه کنید و ببینید همسرتان را چه مسائلی ناراحت می کند و گه گاه آن را به یاد داشته باشید و دلایل ناراحتی او را کشف کنید . به احتمال زیاد ممکن است دلایل کودکانه ای موجب ناراحتی او شود . شاید مسائلی از قبیل کسالت یا حسادت باشد ، سعی کنید این موارد هرگز تکرار نشوند . (( وقتی اوضاع قمر در عقرب است ، لبخند را فراموش نکنید. ))
قانون هفتم
لبخند چیزی ارزان ولی بسیار ارزشمند است که می تواند چهره و سیمای شما را مطلوب و مطبوع نشان دهد . اگر بخندید دنیا هم با شما می خندد و اگر گریه کنید یقین بدانید که دنیا شما را تنها خواهد گذاشت . برای این لبخند نزنید که شادمان هستید ، بلکه برای این لبخند بزنید که شادمان شوید . حکیمی می گفت : (( افسرده و پریشان بودم چون پاپوش نداشتم تا آنکه مردی را دیدم که افسرده بود چون پا نداشت . )) رودکی شاعر شیرین سخن ایرانی می فرماید : با داده قناعت کن و با داد بزی در بند تکلف مشو آزاد بزی در به زخودی نظر نکن شکوه نکن در کم زخودی نظر کن و شاد بزی به نعمت هایی فکر کنید که خداوند بزرگ به شما ارزانی داشته است . قدر سلامت و نعمت را بدانید . فکر کن . شکر کن و لبخند بزن
می گویند لبخند مسری است و به دیگران سرایت می کند . ممکن است ابتدا همسرتان فکر کند که منظورتان از این کار چیست و تعجب کند اما نگران نباشید ، بگذاید لبخند از سر و قلبتان بیرون بتابد . او امکان ندارد مشکلات احمقانه محل کار شما را حل کند ، پس چرا با چهره ای خسته به خانه بیاید ؟ یادتان باشد وقتی مشکلات خود را مطرح می کنید ، او به مسائل شما فکر می کند . درددل خود را به دوستان بگویید . من دوستان خیلی خوبی دارم که همواره باعث شادی و تقویت حس جوانی در من می شوند . بنابراین بگذارید این در لوح ذهنتان حک شود که : (( لبخند زدن راه ارزانی برای این است که چهره زیباتری داشته باشیم . ))
قانون هشتم
سریع تصمیم بگیرید و به آن عمل کنید . یکی از مشکلات روز مره همسرم این است که چه غذایی بپزد ؟ یا چه لباسی بپوشد ؟ این مشکلات را از مادرش به ارث برده است . در گذشته در این موارد با من مشورت می کرد . به سادگی می گفتم : (( این کار مشکلی نیست شیر یا خط بینداز . )) او هم از بی تفاوتی من بسیار و اندوهگین می شد . از آن روزها سال های زیادی می گذرد . اکنون عاقلتر شده ام . حالا هر وقت نظر من را می خواهد ، فقط می پرسم بگو ببینم چه می توانی درست بکنی ؟ او هم اسم چند غذا را می برد که از میان آنها یکی دو تا را انتخاب می کنم . قضیه فیصله پیدا می کند و همه چیز روبه راه می شود . گاهی اوقات که ذهن همسرتان آشفته است و تصمیم گیری برایش مشکل است کمک فکری شما برایش موهبت بزرگی است.
قانون نهم
(( هیگین )) دختربچه ای گل فروش را انتخاب کرد و به آموزش داد . پس از گذشت شش ماه تعلیم و تربیت این دختر بچه ساده ، رفتار و گفتارش دگرگون شد و به یک شاهزاده خانم نجیب و اصیل تبدیل شد . با تربیت درست هر انسانی می تواند پیشرفت و ترقی کند . در روایت است که می گویند در سرزمین یونان باستان پیکرتراشی به نام پیگمالیون مجسمه زیبای زنی را از سنگ مرمر تراشید . وی به مخلوق خود دل باخت تا آنجا که شب و روز نداشت و دایم به مجسمه فکر می کرد . در اثر دعاهای او مجسمه جان گرفت و زنده شد . حال اگر شما فکر کنید که همسر شما تا چه حد به شما وفادار است و برای فرزندانتان چه مادر مهربانی است و برای مادر شما چه عروس فداکاری است ، آن وقت شما تمام آمال و آرزوهای خود را در وجود او خلاصه می بینید . لازم نیست برای به دست آوردن دل او لباس و جواهر و لوازم آرایش بخرید ، فقط کافی است که زبان چرب و نرم خود را در اوقات مناسب به کار اندازید . در آن صورت عیال شما همان بانوی زیبای من خواهد شد . (( آیا تا به حال هیچ سیب کاملی را دیده اید ؟! مثل یافتن سیب ، احتمال پیدا کردن زنی کامل هم کم است. به جای پیدا کردن فرشته های خیالی ، از همسر واقعی خود راضی و شاکر باشید . ))
قانون دهم
روش کارد و سیب :این روش به شکل موفقیت آمیزی توسط خود من امتحان شده است . تا به حال یک سیب کامل را دیده اید ؟ ممکن است چنین سیبی پیدا شود ، اما کسی می تواند قبل از نصف کردن آن بگویید خوب است یا بد؟ شاید درونش پوسیده باشد . یک سیب به نظر کامل و عالی برایتان خیلی گرانتر از یک سیب معمولی تمام می شود . این طور نیست ؟ وقتی سیبی با دو تا لک بخرید ، می توانید به سادگی لک هایش را با کارد در بیاورید . اشتباه نفهمید ! من دارم به زبان ساده می گوییم که هرگز نمی توان سیب کاملی را پیدا کرد . طبق این مثال احتمال پیدا کردن زنی کامل هم کم است ! وقتی همسرتان را می بینید ، از کارد ذهنی تان برای در آوردن عادت های بد استفاده کنید ، در این صورت در می یابید که او 96% اوقات آنقدر خوب است که باورکردنی نیست . این همان راز زندگی زناشویی موفق من است . آرزو می کردم کسی این راز را در سن 28 سالگی به من می گفت . خوب من معتقدم که هرگز آن قدر دیر نیست . خوشبختانه خداوند دیسکت ذهن ما را طوری ساخته که به طور دلخواه می توان قدری آن را پاک کرد و تنها قسمت هایی را به خاطر سپرد که خوب هستند . من این روش را دنبال می کنم و این دلیل مهم وجود شادی در زندگی ام است . امیدوارم که شما هم با من موافق باشید . (( خست به خرج ندهید و در ستایش همسر خود دست و دلباز باشید . ))
قانون یازدهم
از همسر خود تعریف کنید . الهه عشق کریشنا با قبیله خود رفتار عاشقانه داشت . شما هم باید با همسر خود چنین رفتاری داشته باشید . چگونه می توان دل همسر خود را به دست آورد ؟ بسیار ساده است ، از او تعریف کنید و نشان بدهید که مدیون او هستید . به عنوان مثال اگر ساعت 6 صبح از خواب بیدار شد و برای شما و بچه ها صبحانه آماده کرد از او تعریف کنید و بگویید خانم (( خوشحالم که با تو ازدواج کردم . زن هایی را می شناسم که حتی ساعت نه صبح هم به زور بیدار می شوند . )) اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید . باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد ، و گر نه ممکن است نتیجه مطلوب را ندهد . وقتی شما در جشنی گلاب یا گل روی کسی بپاشید ، قدر مسلم این است که هم با چیزی مشابه با شما برخورد خواهد کرد ، بعید است که بر روی شما روغن موتور بپاشد . پس سعی کنید تعریفتان به جا و به موقع باشد . در این صورت می توانید روی تعارفهای به جای همسرتان حساب باز کنید . (( همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود ... ))
قانون دوازدهم
استعدادهای همسر خود را شکوفا کنید . هر تشویقی پاداش خود را دارد و پاداش آن شکوفا شدن استعدادها است . شاید شما در شهر خود یا در محله خود شخص مهمی باشید ، بنابراین سر خود را بالا بگیرید و عیال خود را تشویق کنید تا در بعضی کارها دخالت کند و نقشی موثر داشته باشد . به عنوان مثال اجازه دهید تا دفتر شما را با تغییر دکوراسیون بازسازی نماید . به همسر خود بال و پر بدهید تا در امور اجتماعی شرکت کند تا خود را مطرح کند . به او میدان بدهید تا از مواهب زندگی به خوبی برخوردار شود . امتحان کنید . ارزشش را دارد !(( راحت باشید ، حتی زمانی که خانم سرتان داد می کشد!))
قانون سیزدهم
راحت باشید ، حتی زمانی که خانم سرتان داد می کشد خانم شما می داند شما تنها کسی هستید که تحمل او را دارد ، پس برای او کیسه بوکس باشید تا دق دلی های زندگی را سر شما خالی کند و آنقدر تحمل کنید و طاقت بیاورید تا سرانجام از خر شیطان پایین بیاید و سر به راه شود در این صورت برای شما شریک زندگی مناسبی خواهد بود . این دستورالعمل را رعایت کنید ، موثر خواهد بود . (( به جای خریدن هدایای گرانبها ، وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید . نشان دهید که به او توجه دارید ، حتی پس از یک روز کار سخت ! برای او هدیه ای ببرید .... حتی شده یک شاخه گل ، به این ترتیب او خوش اخلاق می ماند. ))
قانون چهاردهم
هدایای گرانبها آنقدر ارزش ندارند ، به جای هدیه وقت خود را در اختیار او قرار دهید . آیا تا به حال پیش آمده وارد خانه شوید و ببینید همسر شما سردرد شدیدی دارد ؟ در این صورت برای ابزار نگرانی خود چگونه رفتار می کنید ؟ پیشنهاد می کنید او را به دکتر ببرید که ناگهان زیر گریه می زند . این رفتار او برای شما قابل درک نیست . راستش را بخواهید تجربه نشان داده که در این موارد بردن به دکتر راه حل مشکل نیست ، بلکه او می خواهد که شما وقت خود را در اختیار او قرار بدهید یا از شما می خواهد به او گل هدیه کنید یا از این قبیل خواسته ها . این واکنش خانم برای چیست ؟ علت آن ساده است او تمام روز را با سرو کله زدن با بچه ها و کارهای خانه کلنجار رفته است . همه این ها عقده شده و سینه او را پر کرده و منتظر است شما از اداره برگردید ، آنگاه با دیدن شما منفجر شده عقده ها را بر سر شما خالی می کند . به صلاح شما است این حرکات را نا دیده بگیرید . خداوند در وجود هر زنی سوپاپ اطمینانی تعبیه کرده که به موقع خود و در مواقع اضطراری عمل می کند . همان اصلی که در مکانیزم دیگ زودپز مشاهده می شود . پس راحت باشید و خاطرتان آسوده باشد که این حالت موقتی است و اوضاع به حال عادی بر می گردد . در ضمن در فرصتهای مناسب عیال خود را به اداره ببرید تا با جو اداره شما آشنایی پیدا کند و درگردهمایی های آن شرکت کند ، با این تمهیدات او به طبیعت کار شما پی می برد و توجیه می شود . پس وقتی همسرتان از سر درد شکایت می کند چاره او قرص سردرد نیست ، بلکه یک شاخه گل و لبخند است . (( زیباترین صدای دنیا ... (( متشکرم )) است ! و با این حال همه شوهران دنیا می دانند که هرگز نباید از همسرشان انتظار تشکر داشته باشند ! اگر به او گردن بند الماس بدهید ، مطمئن باشید که می گوید زمرد را بیشتر دوست دارد! ))
قانون پانزدهم
انتظار تشکر نداشته باشید . اگر شما مرد ثروتمندی بودید و یک میلیون دلار به شخصی هدیه می کردید چه انتظاری داشتید ؟ به خاطر این بذل و بخشش از شما تشکر و قدردانی کرده و خود را مدیون محبت های شما بداند ؟ اگر جواب شما در مقابل این سوال مثبت باشد ممکن است سخت در اشتباه باشید ، زیرا آقای (( اندروکارنگی )) این کار را کرد و اگر حالا زنده بود پشیمان می شد ، زیرا خویشاوندی که از بخشش یک میلیون دلاری آقای کارنگی بهره مند شده بود وقتی فهمید آقای کارنگی فوت کرده و تمام دارایی خود را که مبلغ 365 میلیون دلار بوده و به امور عام المنفعه اختصاص داده است به آقایی کارنگی لعن و نفرین فرستاد و گفت : (( از آن همه ثروت فقط یک میلیون دلار ناقابل به من داد.)) سال ها پس از ازدواج دل به دریا زدم و با پس انداز کمی که اندوخته بودم به اتفاق همسر خود همراه کاروانی راهی آمریکا شدیم به خود می بالیدم و فکر می کردم در حق همسرم شق القمر کرده ام و انتظار داشتم خوشنودی خود را با هیجان و حرکات خاص ابزار دارد ، ولی سخت در اشتباه بودم و پس از یک ماه گردش به سادگی گفت : (( آمریکا کجاست ! کاش به اروپا رفته بودیم ! )) بنابراین از همسر خود توقع نداشته باشید که برای خوش خدمتی شما اظهار تشکر کند ، زیرا این طبیعت انسان است که خوبی های دیگران را فراموش کند . پس هر گاه در حق زن خود لطفی می کنید ، این کار را به خاطر دل خود انجام بدهید ، آنگاه قلبی احساس شادمانی خواهید کرد . اگر در مقابل محبتهای همسر و بچه ها و دوستان خود اظهار تشکر کنید عیال شما نیز تحت تاثیر رفتار شما ، آموزش لازم را فراگرفته و به آن عمل خواهد کرد ! (( هرزگاهی به همسرتان بگویید ، نه ! ))
قانون شانزدهم
هرزگاهی به همسرتان بگویید: نه !لازم است هرزگاهی در مقابل خواسته های همسرتان مقاومت و یا حتی مخالفت کنید . برخورد منطقی شما در این موقعیت شما را در دراز مدت و در مقام شوهر مستحکم می کند . زندگی زناشویی مثل بازی شطرنج است که در آن لازم است برای حفظ شاه سربازان بسیاری را قربانی کنیم . در خاتمه لازم است یادآوری کنم که اگر روزی روزگاری مرد ثروتمندی بشوم ، قصد دارم موسسه ای به نام (( بنیاد همسران )) تاسیس کنم . موسسه ای که اهداف آن حمایت از حقوق همسران باشد و در راستای خوشبختی همسران گام بردارد! (( نگران نباشید ، اگر در حال رفتن در جهت اشتباه هستید ، خداوند در هیچ جا علامت دور زدن ممنوع را نگذاشته است.))
قانون هفدهم
بهانه نیاورید . خوب همه ما فکر می کنیم زرنگتر از همسرمان هستیم و برای همین همیشه بهانه تراشی می کنیم . این عادت را از روزهای مدرسه تا به حال نگه داشته ایم . هرگز ، هرگز ، و هیچ وقت برای همسر خود بهانه نیاورید . با طوفان روبرو شوید و آنرا پشت سر بگذارید . هر قدر طوفان سهمگین تر باشد ، زودتر پایان می پذیرد . شاید زن شما خیلی باهوش نباشد ، اما خنگ هم نیست ، اما خنگ هم نیست چون در این صورت با او ازدواج نمی کردید . نه ؟ هرگز نگذارید همسرتان شما را مانند گربه ای ضعیف ببیند ، خیلی بهتر است که در نظر او همان شیر بمانید ! تقصیر را به گردن بگیرید . وقتی همه چیز به هم ریخته است ، هیچ فرد دیگری را مقصر ندانید . با طفره رفتن کاری درست نمی شود . هیچ وقت به همسرتان قول ندهید ، اگر مجبور شدید ، 33 % به زمان معمول آن اضافه کنید و بعد قول دهید . بهتر است بگویید ((نه )) ، (( شاید )) ، (( و سعی می کنم )) تا این که بعدها بخواهید عذر و بهانه بیاورید . یادتان باشد که اگر به همسرتان قولی دادید ، حتما آن را به انجام برسانید . چون فردی که می خواهد کاری را انجام دهد ، راهی برای انجامش پیدا می کند ، و کسی که نمی خواهد بهانه پیدا می کند . خیلی ساده است . و اگر با همه این حرف ها نمی توانید قول خود را اجرا کنید ، هر چه زودتر نزد او برگردید و به او بگویید ، چون اگر در جهت اشتباه می روید ، خدا اجازه دور زدن را داده است .
قانون هیجدهم
یک خط تلفن اضافی بخرید .اگر زن شما علاقه مند است که پشت سر هم با تلفن صحبت کند، برای خودتان یک خط تلفن دیگر بخرید . خیلی ساده. غیبت، شایعه ، حرف های خیلی احمقانه . خوب راستش را بخواهید به شما مربوط نیست ، بگذارید کار خودش را بکند. بگذارید درباره موضوعی حرف بزند که به او رضایت و شادی می دهد . خدا را شکر کنید که فقط قبض تلفن را باید پرداخت کنید ، این ضرر خیلی کمتر از مقداری است که می تواند با خرید کردن اضافی به شما لطمه بزند . (( قلم تواناتر از شمشیر است . ))
قانون نوزدهم
قلم تواناتر از شمشیر است . با همسرتان نجنگید . امکان ندارد در جنگ برنده شوید . در عوض از قلم برای نوشتن آنچه در ذهن دارید استفاده کنید ... این کار را در لحظه بحرانی انجام ندهید. بنویسید، بخوانید . روز بعد باز آنرا بخوانید . آن را تصیح کنید و بهبود ببخشید . دوباره بخوانید و دوباره بخوانید . تا وقتی که مطمئن شوید کامل شده است . بعد ازآن را به همراه شاخه ای گل تحویل زنتان بدهید . افراط در انجام این کار ؟ بله ! طرف دیگر داستان را که مربوط به شماست را بگویید . مطلب خوبی که جایی خوانده اید را با نوشته تان همراه کنید . این نشان می دهد که موضوع برایتان مهم است . و اهمیت طرف مقابل تمام هدف ازدواج است . (( شادی یک جریان مثبت و ثروت است .))
قانون بیستم
در ثروت شادی هست . بله برای شاد کردن همسرتان همیشه به او یک عالم پول بدهید. چگونه ؟ خوب فکر کنید ، به طور حتم راه بهتری وجود دارد. اکثر ما وقت خود را برای بدست آوردن حقوق ماهانه در دفتر می گذرانیم . برای بدست آوردن هر تومان پولمان زحمت می کشیم و برایمان سخت است که هزاری ها را راحت خرج کنیم . این اشتباه است ! همسر شما دارای قوه تشخیص و قضاوت است . اول اینکه هرگز مبلغ حقوق خود را بدون پرداخت مالیات به او نگویید . شاید بد نبود که از قبل به پدرش می گفتید ، اما بگذارید خود او با واقعیت روبرو شود . برگ حقوق خود را به او نشان دهید . به این ترتیب او کمتر برای لباس خرج می کند .... مطمئن باشید این کار را می کند . خیلی از ما اضطراب همسرمان را از نداشتن پول نقد کافی درک نمی کنیم . پس با دادن کمی پول بیشتر ، به قدری که نیاز دارد ترس های او را بر طرف سازید . به همراه این کار تمام واقعیت ها را برایش روشن کنید . بگذارید خودش تصمیم بگیرد که کجا خرج کند و کجا نکند . درباره پول توجیبی خودتان ، به اندازه برای خودتان پس انداز داشته باشید . از راههای خلاقانه برای پس انداز استفاده کنید . مشغول یک کار جنبی برای به دست آوردن پول بیشتر بشوید . (( حتی اگر یک ماهی هم دهانش را ببندد ، توی دردسر نمی افتد .))
قانون بیست و یکم
دهانتان را ببندید . خوب من سال ها این اصل را رعایت می کنم و می بینم که موثر واقع می شود . بیش از این عادت داشتم حرف بزنم و جنجال به پا می شد . هرگز ، هرگز و هیچ وقت حرف ناخوشایندی به زبان نیاورید. اول از همه که این حرفها موثر نیست و دوم اگر باشد ، آیا ارزش بیانش را دارد ؟ به بحث هایی که سال گذشته با همسرتان داشته اید فکر کنید. آیا وقتی جواب او را داده اید کار درستی انجام داده اید ؟ یا فقط انفجار پدید آمده است ؟ سبیل قلدری خود را از ته بتراشید و سبیل درویشی بگذارید

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:20
آموزش و تحقيقات


آشنایی با دستگاه های مختلف بدن انسان

قلب

مقدمه
قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است . قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه میکند . در حدود
۱۰۰۰۰۰ بار در روز قلب ضربان می کند . برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد , نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری , به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد .قلب چگونه کار می کند
عملکرد اصلی قلب , تلمبه کردن خون قرمز و روشن که حاوی مقادیر زیادی اکسیژن و مواد غذایی است از طریق شریانهای بزرگ به سرتاسر بدن می باشد وقتی اکسیژن این خون توسط بافتها برداشته شد, وریدها خون فاقد اکسیژن کافی را که به رنگ تیره تری در آمده است را دوباره به قلب بر می گردانند .قلب دارای دو قسمت می باشد که هر قسمت آن به صورت یک تلمبه جداگانه عمل می کند . هر یک ازاین قسمت ها نیز به دو بخش تقسیم می شود . بنابراین قلب کلا دارای چهار حفره می باشد . حفره های بالایی را که اصطلاحا“دهلیز” می نامند , به صورت جمع کننده خون ورودی به قلب عمل می کنند و حفره های پایینی که به آنها“بطن” گفته می شود , با انقباض خود باعث می شوند که خون از قلب به بیرون تلمبه شود . قسمت راست قلب , خونهایی را که از وریدهای تمام بدن می آید را گرفته و به سمت ریه ها تلمبه می کند تا اکسیژن ریه ها بتوانند وارد این خون شوند . قسمت چپ قلب , خونی را که از ریه ها خارج می شود را گرفته و سپس آن را به تمام قسمتهای بدن می فرستد تا نیازهای اکسیژن آنها را بر طرف نماید .برای اینکه خون به همراه اعضا و عضلات بدن برسد , باید با فشار زیادی تلمبه گردد . شما وقتی یک شریانتان بریده می شود , می بینید که خون باچه فشاری به بیرون فواره می زند . برای اینکه این تلمبه زدن با قدرت کافی انجام شود , عضلات قلب باید خیلی قوی باشند و هیچگاه مثل سایر عضلات (مثلا عضلات پا ها ) دچار خستگی نگردند . بنابراین , عضلات قلب نیاز دارند که خودشان به خوبی خونرسانی شوند و اکسیژن و مواد غذایی به اندازه کافی به آنها رسانده شود . این خونرسانی خود عضلات قلب , توسط شریانهای کرونری و شاخه های آنها صورت می پذیرد .

این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل می شوند و تقریبا یک مسیر دایره ای را ایجاد می کنند . وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد , آنها فکر کردند که این شبیه تاج می باشد به همین دلیل کلمه لاتین “شریانهای کرونری” (Coronary) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می شود .از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند , پزشکان تمام شاخه ها و تغییراتی که می تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کرده اند . شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می باشد که به آنها اصطلاحا “نزولی قدامی” و “شریان سیرکومفلکس” یا چرخشی می گویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخه های دیگری نقسیم می شوند . این شریانها , باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ می شوند . بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می باشد زیرا وظیفه آن , تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است . شریانهای کرونری راست , معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی می کند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریه ها می باشد .شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربان های قلب که قلب در حالت ریلکس قرار دارد , خون دراین شریانها جریان می یابد . وقتی عضله قلب منقبض می شود , فشار آن به قدری زیاد می شود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمی دهد , به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که باعث می شود تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی انجام دهد . در بیماران کرونری قلب , شریانهای کرونری تنگ و باریک می شوند و وعضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم می گردند ( مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند ) . در حالت استراحت , ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود , اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود , شریانهای کرونری نم توانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات , به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله ها دچار درد سینه (آنژین ) می گردد . در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند , درد معمولا از بین خواهد رفت . اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون , به طور کامل جلوی خونرسانی اش گرفته شود , قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی رسد , خواهد مرد .

شریانهای کرونری
شریانهای کرونری از آئورت بیرون می آیند . آئورت , شریان اصلی بدن می باشد که از بطن چپ , خون را خارج می شازند . شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می دارند . دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط
۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند .

دستگاه گوارشمقدمههر چیزی که وارد معده شما می شود با آنزیمهای درون معده مخلوط می گردد تا با اجزا ساده تری تجزیه شود . سپس این مخلوط از معده خارج شده و به روده ها می رود تا از آنجا , مواد غذایی تجزیه شده جذب جریان خون شوند . مواد غذایی تجزیه شده از طریق جریان خون به سرتاسر بدن می روند و در اختیار سلولهای بدن قرار می گیرند تا در آنها مصرف شده و یا ذخیره شوند . اجزا غذایی که جذب نمی شوند از بدن دفع می گردند ( از طریق مدفوع )

دستگاه گوارشدستگاه گوارش شما که از دهان تا مقعد امتداد دارد , شبیه لوله ای است که حدود هفت متر طول دارد .دهان و معده

از هنگامی که شما شروع به جویدن غذا می کنید , هضم غذا نیز شروع می گردد . از غدد بزاقی دهان , بزاق ترشح می شود که در هنگام جویدن غذا , با آن ترکیب می شود تا بلع غذا را آسانتر نماید . بزاق حاوی آنزیمی به نامآمیلاز ( Amylase ) می باشد که باعث تجزیه غذاهای کربوهیدراتی نشاسته ای به قند های ساده تر می شود که بتوانند جذب بدن شوند . آنزیم آمیلاز فقط می تواند در یک محیط قلیایی عمل نماید.وقتی که غذا بلعیده می شود , از طریق مری پایین آمده و به سمت معده می رود . در محل ورود و خروج معده , عضلات حلقوی وجود دارند که به آنها اصطلاحا “اسفنکتر”( sphincter ) گفته می شود و به عنوان دریچه عمل می کنند . وقتی غذا به معده می رسد , دریچه یا اسفنکتر بالایی معده باز شده و اجازه می دهد که غذا وارد معده شود . سپس این دریچه بسته می شود تا غذا و شیره گوارشی در معده نگهداری شوند . اگر این اسفنکتر خراب شود ویا نشتی داشته باشد , شیره گوارشی که حاوی اسید معده نیز می باشد , به سمت بالا رفته و وارد مری می گردد . وقتی چنین اتفاقی افتاد , شما احساس سوزش سر معده خواهید کرد ( ترش کردن ) , زیرا اسید معده شما باعث تحریک مری شما می گردد .شیره گوارشی از غدد بسیار کوچکی که در دیواره معده قرار دارند , ترشح می شود و با غذا مخلوط می گردد . این شیره گوارشی حاوی مواد شیمیایی است که باعث تجزیه غذا ها می شود تا بتوان از آنها استفاده نمود . دو تا از این مواد شیمیایی عبارتند از :آنزیم پروتئاز( که باعث تجزیه پروتئین ها می شود ) واسید هیدروکلریک ( که باعث نابودی اکثر باکتریها و میکروبهایی که در غذا وجود دارند می شود و نیز ایجاد یک محیط اسیدی در معده میکند تا آنزیم پروتئاز بتواند عمل خود را انجام دهد ) تنها ماده ای که با این روند هضم غذا ارتباطی ندارد , الکل می باشد که بطور مستقیم از طریق دیواره معده جذب جریان خون می شود . معده شما به عنوان یک محفظه نگهداری غذا عمل می کند . غذا در معده به صورت نیمه مایع در می آید و به مدت دو الی چهار ساعت در آن باقی می ماند . سپس از طریق دریچه یا اسفنکتر تحتانی معده , وارد روده کوچک می شود.دو قسمت دیگر روده کوچک که بعد از اثنی عشر قرار دارند به ترتیب عبارتند از ژژنم ( Jejunum ) و ایلئوم ( Ileum ) که به روده بزرگ متصل می گردد .وقتی غذا از معده وارد اثنی عشر می شود , به علت مخلوط بودن با اسید معده , هنوز اسیدی می باشد . در محل اثنی عشر , یک شیره گوارشی قلیایی به این غذا اضافه می گردد تا حالت اسیدی آن را خنثی نماید . این شیره گوارشی از عضوی که در قسمت زیر معده قرار دارد و به آن اصطلاحا “لوزالمعده ” یا “پانکراس” ( Pancreas ) گفته می شود ترشح می گردد , که حاوی آنزیمهایی است که باعث ادامه هضم غذا می شود . صفرا نیز در همین محل به غذا اضافه می گردد صفرا مایعی سبز رنگ است که در کبد شما ساخته می شود و سپس از کبد به کیسه صفرا وارد می گردد تا در آنجا ذخیره شود . این صفرا به حل شدن مواد غذایی چرب کمک می نماید. وقتی که شیره گوارشی وظیفه خود را انجام داد , مواد غذایی اصلی به اجزا ساده تر خود تجزیه می شوند که عبارتند از :* پروتئین ها به آمینو اسیده ها تجزه می شوند* کربو هیدراتها به گلوکز و سایر قندهای ساده تر تبدیل می شوند* چربی ها به اسید های چرب و گلیسرول تجزیه می گردنددر قسمتهای پایین تر روده کوچک ( یعنی در ژژنوم و ایلئوم ) , محصولات نهایی غذای هضم شده از طریق دیواره روده کوچک به جریان خون جذب می گردند . بر اثر انقباضات موجی شکل عضلات دیواره روده ها , غذا در طول روده حرکت کرده وبه جلو می رود . این حرکت را اصطلاحا “پریستا لسیس ” ( peristalsis ) می نامند . دیواره روده ها صاف نمی باشد بلکه دارای میلیونها برجستگی انگشت مانند به نام “پرز” (Villi)می باشد . این پرزها باعث می شود که سطح وسیعی در روده های شما ایجاد شود تا جذب غذاها بهتر صورت گیرد . ویتامین های محلول در آب و مواد معدنی در این مرحله , جذب جریان خون میشوند.وقتی که مواد غذایی جذب جریان خون شد , باقی مانده غذایی که هضم نشده است وارد روده بزرگ می گردد بدن شما می تواند بعضی از مواد غذایی , مثل آنهایی که ایجاد انرژی می کنند و بعضی از ویتامینها و مواد معدنی را ذخیره نماید . اضافی مواد غذایی که بدن نمی تواند آنها را ذخیره نماید از طریق مدفوع از بدن خارج می گردد .روده بزرگ
روده بزرگ شامل :کولون (
Colon ) , راست روده ( Rectum ) و مقعد می باشد . طول روده بزرگ حدود یک متر است . آبی که برای هضم غذاها مورد استفاده قرار گرفت بود در روده بزرگ باز جذب می شود و باعث می شود که مدفوع بدون آب و خشک ایجاد شود .هنگامی که مدفوع به راست روده می رسد , بر اثر انقباضات واکنشی که در راست روده ایجاد می شود و عضلات دریچه یا اسفنکتر مقعده را شل می نماید , احساس دفع مدفوع به شخص دست می دهد . اسفنکتر های مقعد , عضلات حلقوی شکلی می باشند که کنترل باز شدن و بسته شدن مقعد را در اختیار دارند.معمولا حدود یک تا سه روز طول می کشد که غذا از دهان تا مقعد برسد . بعضی از افراد روزی دو یا سه بار مدفوع می کنند , د رحالیکه سایرین روزی یک بار و بعضی ها نیز هردو یا سه روز یک بار مدفوع می کننی که تمام این موارد , طبیعی هستند .

روده کوچکروده کوچک , طولانی ترین قسمت دستگاه گوارش شما می باشد که ۵ یا ۶ متر طول دارد . از آنجایی که قطر این روده , باریک می باشد و فقط ۲ تا ۴ سانتیمتر قطر دارد , به آن روده کوچک یا روده باریک گفته می شود ( در مقایسه با روده بزرگ که قطر آن ۶ سانتیمتر می باشد ) روده کوچک شما دارای سه قسمت می باشد . اولین قسمت روده کوچک که درست بعد از معده قرار دارد را اصطلاحا “اثنی عشر ” یا دوازدهه ویا “دئودنوم ” ( Duodenum ) می نامند , که کوتاهترین قسمت روده کوچک می باشد

گوشها ، شنوایی و تعادل

گوشهای ما مسئول دو حس حیاتی اما کاملا متفاوت هستند : شنوایی و تعادل. صداهای تشخیص داده شده از طریق گوشها ، اطلاعات اساسی را درباره محیط خارجی به ما می دهند و به ما اجازه می دهند با روشهای پیچیده ای چون گفتار و موسیقی ارتباط برقرار کنیم . علاوه بر این گوشها در حس تعادل ما نیز سهم دارند . درک ناخود آگاه وضعیت بدن در فضا به ما اجازه می دهد تا بایستیم و حرکت کنیم بدون آنکه زمین بخوریم .گوش دارای اندام های مجزای شنوایی و تعادل است که صداهای دنیای اطرافمان و اطلاعات درونی درباره وضعیت و حرکتمان را تشخیص می دهد . ساختمان های حسی داخل گوش ، اشکال متفاوت اطلاعات را بصورت ایمپالسهای عصبی برگردانده تا از طریق اعصاب به قسمتهای مختلف مغز ، جایی که اطلاعات تجزیه و تحلیل می شوند ، فرستاده شوند . توانایی ما در تفسیر اصوات و استفاده از اطلاعات ، درباره تعادل در زمان نوزادی و کودکی شکل می گیرد .
کیفیت صوتدرواقع صوت ارتعاش مولکولها در هوای اطراف ماست . درجه بلندی (
Pitch) یک صدا (میزان بم یا زیر بودن) ویژگی ای از امواج صوت می باشد که فرکانس (تواتر) نامیده میشود . فرکانس تعداد ارتعاش در هر ثانیه است و در واحدهایی بنام ((HZ)Hertz) سنجیده می شود . هر چقدر فرکانس بالاتر باشد صدا زیرتر است .شدت و قدرت یک صدا به نیروی امواج صوتی بستگی دارد که در واحد هایی بنام دسی بل ((db) Decibel) اندازه گیری می شود . با هر ١٠ دسی بل افزایش در قدرت , صدایی به بلندی دو برابر شنیده می شود ، بنابراین صدایی با ٩٠ دسی بل دو برابر قویتر از صدایی با ٨٠ دسی بل است . مکالمه بطور معمول در حدود ٦٠ دسی بل است صدایی تقریبی ترافیک معمولا در حدود ٨٠ دسی بل می باشد. قرار گرفتن در معرض صدای بالاتر از ١٢٠ دسی بل حتی برای مدتی کوتاه می تواند به شنوایی ما آسیب برساند .میزان توانایی ما در تجزیه صداهای مرکب مثل موسیقی و اینکه یک صدا چقدر بلند باشد تا قادر به شندین آن باشیم با یکدیگر متفاوت است . گوش انسان بطور معمول قادر است صداهایی با فرکانس های بین ٢٠٠٠٠-٣٠ هرتز را تشخیص دهد ، اما توانایی شنیدن صداهای فرکانس بالا با افزایش سن ، کاهش می یابد . حیواناتی مثل خفاش bat)) و سگ می توانند صداهایی با فرکانس های بالاتر از حد طبیعی شنوایی انسان را بشنوند .
مکانیسم شنواییتوانایی شنوایی به یک سری وقایع پیچیده در گوش بستگی دارد . امواج صوتی در هوا از طریق ساختمانهایی به گیرنده شنوایی منتقل می شوند . این گیرنده اندام کرتی نام داشته و در گوش داخلی قرار گرفته است . داخل اندام کرتی ، ارتعاشات فیزیکی بوسیله سلولهای مویی (
hair cells) حسی تشخیص داده می شود و این سلولها با تولید سیگنالهای الکتریکی پاسخ می دهند . اعصاب این سیگنالها را به مغز منتقل می کنند و در آنجا این سیگنالها تفسیر می شوند . فرکانس های مختلف صوتی سلولهای مویی را در قسمتهای مختلف اندام کرتی تحریک کرده و باعث درک اصواتی مثل موسیقی و مکالمه می شوند .

مغز در حین شنوایی

صدا در نواحی شنوایی دوطرفه مغز پردازش می شود . اما صحبت بیشتر در طرف چپ مغز تفسیر می شود . این اسکن pet در حال شنیدن آواز گرفته شده و هر دو طرف مغز فعالیت تحریک داشته است .
حس تعادل

توانایی ایستادن صاف و راه رفتن بدون آنکه بیفتیم به حس تعادل ما بستگی دارد . ساختمانهایی در گوش داخلی مثل دستگاه وسیتبولار(دهلیزی) شناخته شده اند که با تعیین وضعیت و حرکت سر در ایجاد تعادل نقش دارند . دستگاه وستیبولار از سه مجرای نیم دایره و دو دهلیز ساخته شده است .
نقش سلولهای مویی

حرکت سر بوسیله سلولهای مویی در ساختمانهایی در مجاری نیمدایره که کریستا cristae نامیده می شوند و دو ساختمان در دهلیز که ماکولا (maculae) نامیده می شوند تشخیص داده می شود.
حرکت خطی و وضعیت ایستا(ساکن
static ) دو ماکولای درون و ستیبول در گوش داخلی حرکت خطی راحس می کنند . بعنوان مثال هنگام مسافرت با ماشین یا استفاده از آسانسور موقعیت سر به نیروی جاذبه بستگی دارد . تشخیص موقعیت سر در ارتباط با جاذبه به ما کمک می کند . بعنوان مثال ، هنگامیکه درون آب عمیق شیرجه می زنیم به ما می فهماند از چه جهتی به سطح آب بیاییم .حرکت چرخشی

حرکات چرخشی سر بوسیله کریستا که در مجاری نیم دایره قرار دارند تشخیص داده می شوند . بنابراین حرکت سر در هر جهتی بوسیله حداقل یک مجرا تشخیص داده می شود . این اطلاعات باعث حفظ تعادل و ثبات بینایی هنگام حرکت سر می شود.
راههای ارتباطی

اگر چه گوشها به ظاهر ساختمانهای مجزایی دارند ، آنها مستقیما با بینی و حلق (Throat (pharynx)) ارتباط دارند . قسمت قابل رویت گوش ، لاله گوش (pinna) با مجرای گوش مرتبط است که در انتهای آن پرده گوش (eardrum) قرار دارد. پشت این پرده ، گوش میانی است که یک فضای پر از هواست که از طریق مجرایی بنام شیپور استاش (Eustachian tube) با حفره پر پشت بینی و حلق مرتبط می باشد . این مجرا مسوول ایجاد فشار مشابه در هر دو طرف پرده است . ساختمان گوش داخلی در عمق جمجمه قرار گرفته و حاوی اندامهای حسی برای صدا و تعادل می باشد.

تعادل و حرکت

در تعادل و حرکت گوشها دارای این عملکرد هستند : آگاهی از موقعیت سر و تشخیص چرخش و حرکت سردر تمامی جهات . مغز اطلاعات گوشها را با اطلاعات حاصل از گیرنده های موقعیت در عضلات ، تاندونها و مفاصل و اطلاعات بینایی بدست آمده از چشمها ترکیب می کند . ترکیب این اطلاعات با هم ما را قادر می سازد تا بدون از دست دادن تعادل در جهات مختلف حرکت کنیم .گوش از سه قسمت خارجی ، میانی و داخلی ساخته شده است . گوش خارجی دارای لاله گوش و مجرا می باشد . این لوله پر از هوا به پرده گوش منتهی می شود که در پاسخ به صدا مرتعش می شود . پشت پرده گوش ، گوش میانی قرار دارد که از هوا پر شده و دارای سه استخوان ظریف می باشد که استخوانهای شنوایی نامیده می شوند . چکش(malleus) ، سندانی (incus) ، رکابی (stapes) این استخوانها ارتعاش پرده را به غشا دریچه بیضی که جدا کننده گوش میانی از گوش داخلی است ، منتقل می کنند . در گوش داخلی که پر از مایع می باشد حلزون قرار دارد که دارای گیرنده حسی برای شنوایی و ساختمانهای دیگری برای حرکت و تعادل است .

ستون فقرات

مقدمه
نقش ستون فقرات ، حمایت از کل بدن ، توانایی در خم شدن و چرخیدن در تمام مسیرها ، ونیز حمایت از ساختمانهای حیاتی بدن مثل اعصاب و نخاع می باشد که در داخل آن قرار دارند . هیچ ساختمان مهندسی ای وجود ندارد که ویژگیها و ریزه کاریهایی که در ستون فقرات موجود است را داشته باشد.ستون فقرات

ستون فقرات انسان از مهره هایی استخوانی که بر روی هم قرار گرفته اند تشکیل شده است . ستون فقرات شامل هفت مهره گردنی در گردن ، دوازده مهره سینه ای یا پشتی در قسمت بالا و پشت و پنج مهره کمری در قسمت کمر می باشد . مهره پنجم کمری که به L۵ معروف می باشد بر روی استخوان خاجی (ساکوم) قرار دارد که آن هم به استخوان دنبالچه چسبیده است . استخوان خاجی از چند مهره که به یکدیگر جوش خورده اند تشکیل شده است . استخوان خاجی از قسمت لبه هایش به استخوان لگن متصل است .دیسکهای بین مهره ای

به علت اینکه بین مهره ها یک بالشتک قابل ارتجاع یا همان دیسک قرار دارد ، ستون فقرات توانایی خم شدن و چرخیدن را دارا می باشد . هر دیسک دارای ساختمان پهن و صافی می باشد که در وسط آن ماده ژله مانند به نام نوکلئوس وجود دارد که در اطراف آن نیز ماده سفت و سختی به نام آنولوس قرار دارد .سطوح مفصلی مهره ها

مهره ها توسط مفصلهای کوچکی به یکدیگر متصل می شوند . این مفصلها بر اثر فشار یا ساییدگی آسیب می بینند و ممکن است بر روی آن قسمتهای صدمه دیده استخوان مهره دچار تورم شده و باعث شود که بر روی اعصاب اطرافش فشار وارد آید .شبکه اعصاب

سیستم عصبی را می توان به نحوی به شبکه تلفن ها تشبیه نمود زیرا از طریق آنها ، پیغام عصبی از مغز به سراسر بدن متصل شده و از همین طریق نیز به مغز بر می گردد . پیغامهایی که از مغز به سمت پایین می آیند باعث می شوند که عضلات منقبض شده و در نتیجه بر روی حرکاتی از بدن همچون راه رفتن ، کنترل صورت گیرد . پیغامهایی که از پایین به بالا و به سمت مغز می روند حامل حس هایی مانند لمس و درد می باشند. نخاع
یک دسته از بافت عصبی که اصطلاحا به آن طناب نخاعی گفته می شود ، از طریق مجرا یا کانالی که در داخل مهره ها وجود دارد ، از مغز به سمت پایین می آید . ریشه های عصبی از طناب نخاعی خارج شده و مسافتی کوتاه در کانال را طی می کنند ، سپس از هر سمت مهره (چپ و راست) یک عصب خارج می شود تا قسمت مربوط به خودش (تنه ، دستها و یا پاها) را عصب رسانی کند .آسیب های پشتاین حقیقت که طناب نخاعی حامل پیغامهایی است که به سمت بقیه بدن رفته و از آنجا هم برمی گردد ، بدین معنی است که در صو.رت آسیب رسیدن به آن ، این ارتباط ممکن است صدمه دیده و می تواند منجر به از دست دادن یا تغییر حس ، ایجاد درد و ضعف حرکتی شود . این همان اتفاقی است که بدنبال یک تصادف شدید بروز کرده و منجر به فلج شدن افراد می گردد . تعداد دستها یا پاهایی که در این موارد فلج می شوند بستگی به محل آسیب طناب نخاعی دارد . اگر صدمه به طناب نخاعی در ناحیه گردن رخ دهد ، فلج و از دست دادن حس میتواند هم در دستها و هم در پاها ایجاد شود. با اینحال اگر آسیب در طناب نخاعی در قسمتهای پایین تر سینه ای یا کمری رخ دهد ( در زیر سطح بازوها) ، فقط عضلات پاها دچار مشکل خواهند شد . در اکثر مشکلات پشت بدن ، اعصابی که از طناب نخاعی خارج می شوند آسیب می بینند اما خود طناب نخاعی معمولا کمتر آسیب می بینند.در اثر صدمات مستقیم به لیگمانها ، تاندونها ، مفصلها و سایر ساختمانهایی که در مهره یا اطراف آن قرار دارد ، درد می تواند فقط در همان قسمت پشت ایجاد گردد ، اما به علت اینکه همان اعصابی که این بافتها را عصب رسانی می کنند همچنین پا ها را نیز از نظر عصبی تغذیه می نمایند ، بیماران ممکن است در پاهایشان هم درد ایجاد شود و آنها اینطور فکر کنند که مشکل اصلی درپاها است ، در حالیکه علت اصلی را باید در مهره های کمری جستجو نمود .بعلاوه ، ممکن است فشار وارد آمده بر روی اعصاب ، همچنین تولید درد ، تغییر در حس و ضعف عضلات پاها نماید .واضح است که پشت انسان دارای ساختمان پیچیده ای است . وقتی صدمه ای وارد می شود، به دلایل مختلفی پشت درد میتواند رخ دهد . برای اینکه در هر فردی ببینیم که علت این دردها چه چیزی می باشند ، بررسی ها و آزمایشهای دقیقی لازم است انجام شود . خوشبختانه اکثر حملات پشت درد یا کمر درد ، بدون اینکه نیازی به بررسی های بیشتری باشد ، بهبود می یابند . بنابراین بطور کلی برای پیدا کردن علت واقعی بروز درد ، نیازی به انجام آزمایشها و بررسی های پیچیده وجود ندارد . با اینحال وقتی علایم خیلی شدید بوده و به مدت زیادی طول بکشند ، پیدا کردن علت بروز آنها اهمیت ویژه ای دارد . در این موارد باید آزمایشات و معاینات دقیقی بعمل آید .

دستگاه ادراری دستگاه ادراری، مواد دفعی را از خون پاك كرده، آنها را به همراه آب اضافی با ادرار دفع می كند. همچنین غلظت مایعات بدن را تنظیم و تعادل اسید ـ باز بدن را برقرار می كند. این دستگاه از یك جفت كلیه، مثانه، حالب كه كلیه را به مثانه وصل می كند( و پیشابراه )لوله ای كه از طریق آن ادرار بدن خارج می شود تشكیل می شود. كلیه ها اعضایی لوبیایی شكل و به رنگ قرمز مایل به قهوه ای هستند كه در پشت شكم و در دو طرف ستون فقرات قرار دارند. آنها حاوی واحدهایی به نام نفرون هستند كه خونی را كه از كلیه ها می گذرد، تصفیه و ادرار تولید می كنند. سپس ادرار از حالب ها به سمت مثانه پایین می رود. مثانه به وسیله یك حلقه عضلانی (اسفنكتر) كه دور خروجی پایینی آن قرار دارد، بسته می ماند. این عضله می تواند به طور ارادی شل شود و اجازه خروج ادرار از پیشابراه را بدهد. پیشابراه مرد، بزرگتر از پیشابراه زن بوده، به عنوان محل خروج مایع منی(مایعی كه حاوی اسپرم است و در حین فعالت جنسی خارج می شود) عمل می كند. از آنجا كه پیشابراه زن كوتاهتر است و نزدیك به مهبل و مقعد باز می شود، زنان بیش از مردان، مستعد عفونت های ادراری هستند.

ساختار كلیه

كلیه شامل۳ ‌ناحیه است: قشر (لایه خارجی)، مدولا(لایه میانی) و لگنچه كلیوی (ناحیه داخلی). قشر حاوی واحدهای كاركردی به نام نفرون است. هر نفرون شامل یك گلومرول (مجموعه ای از مویرگ های تخصص یافته كه خون در آنها تصفیه می شود و یك لوله كلیوی كه از آن مایعات دفعی حاصله عبور كرده، به ادرار تبدیل می شوند) است. مدولا شامل گروهی از مجاری جمع كننده ادرار اسـت. ادرار از این مجـاری وارد كالیس های كوچك و سپس كالیس های بـزرگ مـی شود كه به لگنچه كلیوی باز می شوند. از اینجا ادرار وارد حالب می شود.

ادرار چگونه ساخته می شود؟

ادرار از موادی تشكیل می شود كه در نفرون ها بر اثر تصفیه خون ایجاد شده اند. هر كلیه حدود یك میلیون نفرون دارد. هر نفرون از مجموعه ای از مویرگ های باریك به نام گلومرول و لوله ای به نام لوله كلیوی تشكیل می شود. این لوله ۳ قسمت دارد: لوله پیچیده نزدیك، قوس هنله و لوله پیچیده دور. خون ابتدا از گلومرول عبور می كند. دیواره های مویرگ ها، منافذی دارند كه اجازه عبور آب و ذرات كوچك (مثل نمك ها ) را می دهند، ولی ذرات بزرگتر مثل پروتئین ها و گلبول های قرمز از آنها عبور نمی كنند. مایعی كه از خون گرفته شده است و ماده تصفیه شده نام دارد، وارد لوله كلیوی می شود و در آنجا آب و سایر مواد مفید آن مثل گوكز و نمك ها در صورت لوزم به داخل جریان خون بر می گرداند.
ناحیه هوایی دستگاه تنفسی

بخش بیرونی ناحیه تنفسی دستگاه تنفس از حفره بینی تا نایژه‌ها دارای پوشش مطبق کاذب مژک‌دار با سلولهای جامی شکل است. بافت پیوندی سست زیرین دارای تعداد زیادی غدد سروزی- موکوسی است. ترشحات غدد بوسیله مژه حمل می‌شوند. مژه با حرکت موجی ترشحات را به طرف حفره بینی هدایت می‌کند. آستر مخاط دارای سلولهای ائوزینوفیل ، ماکروفاژ و فولیکولهای لنفاوی است.
این قسمت ایمونوگلوبولین
A تولید می‌کند و به پوشش مخاطی می‌رسد و باکتریها و ویروسها را می‌کشد. استخوان دیواره‌های حفره بینی و غضروف حنجره و نای و نایژه به دستگاه استحکام می‌بخشد. تا در مقابل فشار هوا فشرده شده و یا بیش از حد منبسط نشوند. رشته‌های ارتجاعی باعث کشیده شدن لوله‌های هوایی به هنگام دم و کاهش آن به هنگام بازدم می‌شود.حفره بینی

حفره بینی بوسیله دیواره بینی به دو بخش قرینه تقسیم می‌شود. کام سخت حفره بینی را از حفره دهانی جدا می‌کند. پوشش این ناحیه از بافت مطبق سنگفرشی غیر شاخی همراه با مو ، غده‌های چربی و غده‌های عرق است. حفره بینی شامل بخش تنفسی و بویایی است. در نتیجه لایه سلولهای پوششی می‌تواند حفره بینی را مرطوب و به کمک رگهای خونی خود آن را گرم کند.حلق

حلق به دو بخش بینی- حلقی و دهانی- حلقی تقسیم شده است. کام نرم ، ناحیه بینی-حلقی را از حفره دهان جدا می‌کند. ناحیه دهانی- حلقی راه تنفسی و گوارش است. مخاط ناحیه بینی- حلقی دارای سلولهای مژه‌دار و غدد است و مخاط ناحیه دهانی- حلقی همراه با غدد موکوسی است. لوزه‌های حلقی در سقف ناحیه بینی- حلقی قرار دارند. زیر مخاط حلق محتوی غدد موکوسی است. ماهیچه حلق مخطط و متشکل از دو طبقه طولی در درون و حلقوی در بیرون است.

حنجره

حنجره در عقب حفره بینی و در بالای نای قرار دارد. حنجره غضروفهایی دارد که باعث باز نگه داشتن آن می‌شود. در حنجره تعدادی تار یا طناب صوتی وجود دارد که ارتعاش آنها بوسیله هوای بازدم باعث تولید صدا می‌شود یک زایده غضروفی به نام اپی‌گلوت در هنگام بلع غذا دهانه حنجره را می‌بندد و مانع ورود غذا به درون نای می‌شود. تارهای صوتی از جنس بافت پیوندی ارتجاعی هستند خروج هوا را از ششها هنگام بازدم موجب ارتعاش این تارها و تولید صدا می‌شود.

ششها

شش به صورت جفت در داخل پرده جنب قرار دارد. بافت پیوندی درون شش دارای مقدار زیادی رشته‌های ارتجاعی و ماهیچه صاف است. نایژه‌های اصلی و رگهای ششی از طریق ناف این اندام وارد ششها می‌شوند. شش سمت راست دارای سه لوب و شش سمت چپ دارای دو لوب است. هر لوب یک شاخه از نایژه از نایژه اصلی را دریافت می‌کند. هر لوب به لوبولهایی تقسیم شده است. ساختار درونی ششها دارای سیستمی شاخه‌ای است که به نام درخت نایژکی خوانده می‌شوند. در فضای میان دو لایه جنب کمی مایع وجود دارد که حرکات ششها را آسان می‌کند. حدود ۳۰۰ میلیون کیسه هوایی در مجموع دو شش وجود دارد و تبادل گازهای تنفسی را به عهده دارند.نای

نای دارای ۱۶ تا ۲۰ بند است و هوا پس از حنجره وارد نای می‌شود. هر یک از بندها قطعه‌ای به شکل U و دارای غضروف شفاف با پری‌کندرویوم است که بوسیله نوارهایی از ماهیچه صاف در ناحیه باز U به یکدیگر متصل می‌شوند. نوارهای ماهیچه‌ای بطور طولی و مایل قرار گرفته‌اند. حلقه‌های غضروفی بوسیله بافت پیوندی متراکم بهم متصل می‌شوند.

انشعابات نای

نای انشعاب یافته نایژه اصلی را می‌سازد. این دو شاخه به ششها راه دارند ساختار نای و نایژه اصلی مشابه یکدیگر است گر چه غضروف بخش انتهایی نایژه‌ها نامنظم می‌شود. نایژه‌های اصلی به تعدادی مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژه‌های بزرگ ، نایژکها ، نایژکهای انتهایی ، نایژکهای تنفسی ، مجرای آلوئولی و کیسه هوایی.

ناحیه تنفسی

نایژکهای انتهایی به نایژکهای تنفسی و آنها نیز به مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژکهای تنفسی از نظر بافتی شبیه نایژکها هستند به جز اینکه کیسه‌های هوایی دارند. مجاری هوایی به تعدادی کیسه هوایی ختم می‌شوند. کیسه‌های هوایی به شکل حبابهایی با دیواره بسیار نازک ، رشته‌های ارتجاعی و بدون ماهیچه هستند. کیسه هوایی ظریف و فنجانی شکل بوده پوشش آن سنگفرشی ساده است.بین حبابها دیواره‌ای از رشته‌های شبکه‌ای و ارتجاعی در میان سلولهای فعال وجود دارد. تعدادی لوکوسیت ، ماست سل ، فیبروبلاست و شبکه مویرگی نیز در این ناحیه دیده می‌شود. سلولهای دیواره دارای اکتین و میوزین است و عمل تبادل در این ناحیه صورت می‌گیرد. مویرگها دارای دیواره نازک با پوشش تماس دارند.چگونگی تنفس تنفس در آدمی شامل دو مرحله دم و بازدم است. در مرحله دم هوا وارد ششها و در هنگام بازدم از آن خارج می‌شود. در انجام دم و بازدم پرده جنب نقش مهمی دارد. فشار فضای میان دو لایه پرده جنب همیشه کمتر از فشار اتمسفر است و به همین دلیل ششها حتی در حالت بازدم ارادی نیز کاملا بسته نمی‌شوند. قبل از شروع دم کلیه ماهیچه‌های تنفس در حال استراحت هستند و دیافراگم به صورت یک گنبد است و دنده‌ها در پایین‌ترین وضعیت خود قرار دارند و فشار فضای جنب کمتر از فشار اتمسفر و ششها در حالت نیمه باز هستند. هنگامی که فرمان عصبی دم توسط مراکز تنفسی در مغز صادر می‌شود اعصاب حرکتی ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی و دیافراگم را منقبض می‌کنند.انقباض ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی موجب حرکت دنده‌ها به بالا و طرفین می‌شود. انقباض دیافراگم موجب افزایش حجم قفسه سینه می‌شود. این افزایش حجم باعث کاهش فشار مایع جنب و باز شدن کیسه‌ها می‌شوند و هوا را به درون خود می‌کشانند. بنابراین عامل اصلی باز شدن کیسه‌های هوایی و ورود هوا به ششها پرده جنب است. اگر پرده جنب پاره شود شش کاملا جمع شده و از کار می‌افتد. در پایان دم ماهیچه‌ای ویژه دم استراحت می‌کنند. خاصیت ارتجاعی ششها و وزن قفسه سینه موجب می‌شود که ششها به حالت اولیه خود برگردند. برگشت ششها باعث افزایش فشار هوای درون شش نسبت به اتمسفر و در نتیجه بیرون راندن هوا می‌شود بازدم را بطور فعال نیز می‌توان انجام داد.تنظیم حرکات دم و بازدم

نورونهای بصل‌النخاع دارای فعالیت خودکار و متناسب هستند. در بصل‌النخاع علاوه بر نورونهای مرکز دم ، نورونهای دیگری وجود دارد که تحریک آنها ماهیچه‌های بازدم را فعال می‌کند. اما در تنفس عادی پس از توقف فعالیت مرکز عصبی دم ، انقباض ماهیچه‌های تنفسی پایان می‌یابد و بازدم به صورت غیر فعال و به علت خاصیت ارتجاعی ششها صورت می‌گیرد. همچنین مراکز ارادی تنفس در قشر مخ وجود دارد. گازهای تنفسی نیز در میزان فعالیت تنفس نقش دارند. عامل این تنظیم مقدار اکسیژن و بویژه دی‌اکسید کربن موجود در خون است. توازن این دو گاز در خون باید حفظ شود
ساختار مغز

مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته‌ است. سه پرده که در مجموع مننژ نامیده می‌شوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت می‌کنند.

پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می‌دهد.
پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.

در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی-نخاعی می‌گویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.

مخ

مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشته‌های عصبی صورت می‌گیرد. قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنباله‌های نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.
علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است. هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژه‌ای انجام می‌دهد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است. قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است. مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است. نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل می‌کنند. هر نیمکره کارهای ویژه‌ای را نیز انجام می‌دهد.
نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد. نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ، موسیقی را کنترل می‌کند. تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت می‌کنند. هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.

مخچه

مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ کمک می‌کند.
مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت می‌کند. در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر می‌زند. حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند و مخچه ، ماهیچه‌ها را طوری کنترل می‌کند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام می‌دهد همگی غیر ارادی هستند.بصل النخاع

بصل‌النخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است. انتهای بصل‌النخاع به نخاع مربوط است. بیشتر بصل‌النخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد. بصل‌النخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را اداره می‌کند. به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد. مغز ۱۲ جفت عصب دارد. این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.بطنهای مغزی

در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در ۴ ناحیه متسع شده و بطنهای مغزی را بوجود می‌آورد. بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکره‌های مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن چهارم در محل بصل‌النخاع و پل مغزی.مایع مغزی-نخاعی

سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان ضربه‌گیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌کند و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که از رگهای خونی بافت مغز منشا می‌گیرد بین ۱۵۰ - ۸۰ میلی‌لیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی می‌گردد که می‌تواند باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:18
ازدواج و همسرداری


ارتباط با همسر

از دیگر موارد موثر در ایجاد دلخوری بین زن وشوهر، غیر مستقیم و با گوشه و كنایه صحبت كردن است.
در جایی كه انسان می‌تواند به طور صریح سخن بگوید، چرا متوسل به طعنه و كنایه شود ؟در این صورت نه تنها مشكل حل نمی‌شود، بلكه رنجش‌ها عمیق‌تر می‌گردد. وقتی از هم رنجش پیدا می‌كنید و در صدد رفع آن برنمی‌آیید، وقتی اجازه می‌دهید كه ناراحتی ها روی هم انباشته شوند ، باید انتظار داشته باشید كه رابطه‌تان سرد و بی روح شود.
▪ این نكته مهم است كه قبل از صحبت كردن با همسر خود، موضوع را با دیگران مطرح نكنید.
▪ پیشا پیش یاد آوری كنید كه شاید اصل ماجرا یك سوء تفاهم باشد و غرض از صحبت، رفع كردن آن است.
▪ همیشه از نكات مثبت شخصیت همسر و كارهای مطلوبی كه انجام داده است ذكری به میان آورید تا فضای مذاكره صمیمی شود .
▪ هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نكنید و مزایای آنان را به رخش نكشید .
▪ از یكدندگی و لجاجت بپرهیزید.
▪ یكی دیگر از مهارت‌هایی كه باید در زندگی مشترك آموخت، گوش دادن مؤثر به سخنان همسر است. وقتی به صحبت همسرتان توجه نمی‌كنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر می‌گیرید، اقدام به ذهن خوانی می‌كنید و بدین ترتیب محتوای حقیقی صحبت همسرتان را با فرضیه‌های خود عوض می‌كنید.
▪ ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت مضر است، زیرا مسلمات را رها می‌كنید و به خیالات می‌چسبید.
▪ یكی از خصوصیات همسران موفق، شوخ طبعی، خوش رویی و خوش خلقی است.
▪ زن و شوهر هر دو نشان می دهند كه برای روحیات ، احساسات و شخصیت طرف مقابل ارزش قائل‌اند و سهم خود را در شاد كردن و بهتر ساختن محیط زندگی می‌شناسند.
▪ از به كار بردن كلمه طلاق پرهیز كنید. طبق تحقیقات انجام شده توسط باس ، بسیاری از زوج‌های موفق اظهار داشته‌اند كه تحت هر شرایط حاضر به ادامه زندگی‌اند و هرگز به طلاق فكر نمی‌كنند. این افراد به جای این كه مقابل یكدیگر حركت كنند ، به موازات همدیگر حركت می‌كنند.
▪ زبان تشكر و قدردانی داشته باشید. به همان اندازه كه همسرتان را به خاطر بعضی از رفتارهایش سرزنش و از رفتار او انتقاد می‌كنید، باید از او برای خوبی‌هایش تشكر كنید

 

سه شنبه 6/10/1390 - 2:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته