• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 23
زمان آخرین مطلب : 5328روز قبل
دانستنی های علمی
امروزهم مادرحال جنگ هستیم. امانه جنگ نظامی بلکه جنگ فرهنگی. تهاجم فرهنگی اصطلاحی است که زیادشنیده ایید. وقتی دشمنان واستعمارگران ازشکست ایران درجنگ نظامی ناامیدشدند،جنگ فرهنگی راشروع کردند. برای اینکه بدانیم هدف دشمنان ازتهاجم فرهنگی چیست ابتدامعنی فرهنگ رامرورمی کنیم.
فرهنگ چیست؟
شاید به تعداد انسان‌های روی كره زمین تعاریفی از «فرهنگ» وجود داشته باشد كه البته هر ملت و قومی هم تعریف جداگانه‌ای از آن دارد.
اولین بار واژه‌ی فرهنگ به معنی مردم شناسی و جامعه شناسی آن توسط ادوارد بارنت تایلور، مردم شناس انگلیسی در سال 1871 میلادی در كتابی به نام «فرهنگ ابتدایی» به كار رفت: «فرهنگ مجموعه‌ی پیچیده‌ای است كه در برگیرنده ی دانستنی‌ها، اعتقادات، هنرها، قوانین، اخلاق، عادات و هر گونه توانایی دیگری كه انسان به عنوان عضوی از جامعه به دست می‌آورد.»
علاوه بر این، تعاریف دیگری هم از فرهنگ وجود دارد:
-    برخی، فرهنگ را شامل تمام فعالیت‌های گسترده اجتماعی می‌دانند.
-    بعضی دیگر فرهنگ را بعنوان میراث اجتماعی و سنتی
قلمداد می‌كنند.
-    عده‌ایی هم آن را راه و روش های زندگی معرفی می‌كنند.
به هر حال مهترین تعریفی كه می‌شود از فرهنگ ارائه داد،‌تعریف كامل آن است كه راهنمای همه‌ی فعالیت‌های انسانی است. یعنی فرهنگ عامل تعیین كننده‌ی رفتار انسان است، فرهنگ توانایی خاصی است كه فقط بشر دارد.
فرهنگ که در اصطلاح فرانسوی «كالتور» و یا در اصلاح انگلیسی «كالچر» نامیده می‌شود، در علم جامعه شناسی و یا مردم شناسی به معنی كشت و كار، آبادكردن، كاشتن زمین و بارور ساختن بوده كه معنی آن در ادبیات و علوم راه یافت و در قرن 18 میلادی، نویسندگان غربی از آن به پرورش روانی و یا پرورش معنوی نام بردند. از این پس بر اساس تعریف فرانسوی، فرهنگ به معنی پرورش روح و جسم به كار برده شد و از آن به عنوان پیشرفت فكری و اجتماعی انسان و جامعه انسانی یاد شد.
تا اینجا با برخی معانی رایج واژه‌ی فرهنگ آشنا شدیم، بار دیگر معانی فرهنگ را مرور می‌كنیم:

به طور خلاصه، فرهنگ، شامل مقوله‌های زیر است:
-    دانستنی‌ها
-    اعتقادات
-    هنرها
-    اخلاق
-    قوانین
-    عادات
-    توانایی
-    تمام فعالیت‌های اجتماعی
-    میراث اجتماعی و سنتی
-    راه و روش زندگی
-    راهنمای فعالیت‌ها
-    عامل تعیین كننده ی رفتار انسان
-    كشت و كار
-    آباد كردن
-    پرورش روانی یا پرورش معنوی
-    پیشرفت فكری و اجتماعی انسان
-    و ...
بی‌تردید نقش انكار ناپذیر و تعیین كننده ی هر یك از تعاریف بالا، در زندگی روزمره، بر كسی پوشیده نیست.
اگر فرهنگ را دانسته‌هایمان بدانیم، دانایی و دانستنی‌ها تعیین كننده‌ی راه زندگی‌مان هستند.
 اگر فرهنگ را اعتقاداتمان بدانیم، ما با اعتقاداتمان زندگی می‌كنیم. حتی بی‌اعتقادترین انسان‌ها هم خواسته یا ناخواسته به چیزهایی معتقدند.
اگر فرهنگ را هنر بدانیم،‌ اگر هنر زندگی كردن را نداشته باشیم محكوم به نیستی هستیم.
اگر فرهنگ را اخلاق بدانیم، اخلاق همان است كه انسانیت ما را از سایر حیوانات متمایز می‌كند.
اگر فرهنگ را عامل تعیین كننده ی رفتار انسان بدانیم، رفتار ما نشان دهنده ی  شخصیت، افكار، دانش و شاخصه‌های فكری ماست.
اگر فرهنگ را عامل پیشرفت فكری و اجتماعی انسان بدانیم، اگر این عامل در اختیار و تحت اراده‌ی ما نباشد به مقاصدی منتهی می‌شود كه، در شأن و ایده آل ما نیست.
پس به زبان ساده می‌توان گفت كه فرهنگ هر شخص، قوم یا ملتی، همانا زندگی ، سرمایه فكری و هستی آنهاست.
با این تعریفی كه از فرهنگ داریم و با شناختی كه از روابط انسان‌ها در عصر اینترنت ، ارتباطات‌ودهكده‌ی‌جهانی هست، عقل سلیم و منطق انسانی حكم می‌كند كه انسان‌ها، اقوام و كشورها با یكدیگر تبادل فرهنگی داشته باشند. چون تبادل فرهنگی مایه‌ی رشد، پویایی و تعالی جامعه بشری می‌شود.
همانند گذشته كه این تبادل فرهنگی وجود داشته و تا به حال آثار آن باقی مانده است. حضور فرهنگ ایرانی در اروپا، شبه قاره هند، آسیای شرقی، آفریقا و درخشش شعر معروف سعدی در سر درب سازمان ملل متحد:

بنی آدم اعضای یك پیكــــرنــد
كه در آفرینش ز یك گوهــــرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگـر عضوها را نماند قـــــــــرار


و نیز تأثیر پذیری فرهنگی ما از فرهنگ اسلامی در عین حال كه ما ایرانی بودن خودمان را حفظ كرده‌ایم، نمونه‌هایی از تبادل فرهنگی است. در حال حاضر تبادل فرهنگی به یك ارتباط یكسویه یا تهاجم فرهنگی تبدیل شده است كه كشورهای استعمارگر با استفاده از برتری تكنولوژیك و اقتصادی ،آن بخش از فرهنگ خود را كه جنبه‌ی تخریبی و مورد نظرشان را در سایر ملت‌ها ایجاد می‌كند، به صورت گزینشی به دلایل زیر به كشورهای دیگر از جمله كشور ما تحمیل می‌كنند:

الف ـ فراگیر بودن فرهنگ
شاید سئوال این باشد كه چرا از میان آداب، رفتار و دیگر خصلت‌ها، غربی‌ها فرهنگ را گزینش كرده‌اند و جنگ فرهنگی را در پیش گرفته‌اند.
آنها می‌توانستند مثلاً جنگ نظامی را برگزینند. پس به چه علتی روی به جنگ فرهنگی آورده‌اند؟
تجربه هم نشان داده در مناطقی مثل قاره آفریقا و قاره آمریكا، استعمارگران جنگ نظامی‌یانظامی‌عقیدتی را انتخاب كرده‌اند و با استفاده از این شیوه به مردم سیاه پوست آفریقا و سرخپوستان و بومیان قاره‌ی آمریكا برتری یافته‌اند و سالهاست كه اقدام به غارت سرمایه‌های مادی و معنوی این سرزمین‌ها می‌كنند.
به گفته‌ی یكی از بزرگان آفریقا: «روزی كه غربی‌ها وارد آفریقا شدند، آنها فقط یك كتاب انجیل داشتند و ما همه چیز داشتیم ، آنها به ما گفتند چشمانتان را ببندید و دعا كنید، هر كس مدت زمان بیشتری چشمانش را ببندد و دعا كند، خدا او را بیشتر دوست خواهد داشت. وقتی ما آفریقایی‌ها چشمانمان را باز كردیم، آنها (غربی‌ها) همه چیز داشتند و ما فقط یك كتاب انجیل داشتیم».
اگر به معانی فرهنگ دقت كرده باشید، فرهنگ یك خصلتی است كه تمام رفتارهای انسان را در بر می‌گیرد یا عامل تعیین كننده رفتار انسانی است. پس مشخص می‌شود كه غربی‌ها حساب شده و با بررسی‌های زیاد به این نتیجه رسیده‌اند كه جنگ فرهنگی را انتخاب كنند و با استفاده از فرهنگ به ستیزه‌جویی بپردازند.

ب – تجربه‌ی دو شكست غربی‌ها از مسلمانان

یكی از علت‌هایی است كه آنها كمتر به جنگ نظامی تمایل دارند، تجربه‌ی دو شكستی است كه در جنگهای گذشته از مسلمانان دارند.
یكی شكست اروپایی‌ها از مسلمانان و تشكیل حكومت اسلامی در اسپانیای فعلی در صدر اسلام و دیگری شكست سختی كه اشغالگران اروپایی در فلسطین از رزمندگان اسلام به فرماندهی سردار نامدار ایرانی صلاح الدین ایوبی در جنگ‌های صلیبی خوردند.

ج - برتری دین اسلام

تعالیم الهی و معنوی اسلام كه تمام نیازهای انسان در آن پیش‌بینی شده است از چنان غنا و برتری نسبت به ادیان دیگر مثل مسیحیت و یهود و ... برخوردار است كه غربی‌ها می‌دانند اگر بخواهند اینگونه مسایل را طرح كنند، كمترین توفیقی به دست نخواهند آورد.
بنابراین، فرهنگ به دلیل فراگیر بودن و پوشش رفتارهای اساسی مثل، اعتقادات، بهترین گزینه‌ی جنگ غیر نظامی است.
اگر در جنگ فرهنگی دشمن موفق شود، دیگر نیازی به جنگ نظامی نخواهد بود. چون تك تك افراد جامعه مورد هدف تبدیل به سربازان بدون مزد استعمارگران می‌شوند و بر عكس جنگ نظامی که امكان اشغال یك كشور را توسط كشور دیگر برای مدت طولانی غیر ممكن می‌سازد. در جنگ فرهنگی، فرهنگ مهاجم قرنها می‌تواند از اقتصاد، سیاست، منابع و سرمایه‌های فكری و مادی كشور هدف یا اشغال شده‌ی فرهنگی استفاده نماید. بدون هیچ نوع مقاومت از سوی آن كشور و یا صرف هزینه.

د- فرهنگ ملی مهمترین مانع

كشورهای استعمارگر غربی همواره در صدد نفوذ به كشورهای كمتر توسعه یافته برای استفاده از سرمایه‌های فكری، اقتصادی و سیاسی آنها در جهت اهداف خود هستند.
مهمترین مانعی كه از نفوذ استعمارگران جلوگیری می‌كند، فرهنگ ملی و سنتی كشورهای مورد هدف است.
بنابراین تمام سعی و كوشش غربی‌ها بر این است كه فرهنگ ملی و سنتی را در اینگونه كشورها نابود سازند. تا با استفاده از شرایط پیش‌آمده به راحتی اهداف شوم خود را پیاده و اقدام به غارت سرمایه‌های این كشورها نمایند.

ﻫ ـ دستاورد بزرگ و قابل بهره‌گیری همیشگی در مقابل هزینه‌ی‌ ناچیز
اگر بخواهیم با یك حساب سرانگشتی هزینه‌های جنگ نظامی را با جنگ فرهنگی مقایسه كنیم اختلاف فاحشی را در هزینه‌ها خواهیم داشت. هزینه‌ی یكروز جنگ نظامی معادل هزینه چند ماه جنگ فرهنگی است و این غیر از خرابی‌هایی است كه بر اقتصاد كشور مهاجم باقی می‌گذارد. به علاوه با توجه به گستردگی رسانه‌های دیداری، شنیداری و روزنامه‌ها، هر جنایتی كه در هر نقطه جهان به وقوع بپیوندد در كمترین زمان در تمام دنیا منعكس می‌شود و عكس العمل مردم سایر كشورها را در پی دارد.
اما در صورت موفقیت كشور مهاجم در جنگ فرهنگی، با كمترین هزینه دستاورد بزرگی حاصل می‌شود. از طرفی وجهه و شأن كشور مهاجم در افكار عمومی مردم دنیا نیز خراب نمی‌شود.
كما اینكه در این جنگ بخش زیادی از هزینه‌های آن توسط مردم كشورهای مورد هدف تامین می‌شود. هزینه‌هایی كه آنها بابت خرید محصولات فرهنگی مثل فیلم‌، لباس و لوازم آرایشی كه در مدهای غربی‌ تبلیغ می‌شود، می‌پردازند، نمونه‌ایی از هزینه‌هایی است كه توسط مردم مورد حمله قرار گرفته، پرداخت می‌شود.

و ـ ایران كشور استثنایی
موقعیت ممتاز ایران در عرصه نظام بین‌المللی، آن را از شرایط ویژه‌ایی برخورداركرده است كه به بخشی از آنها اشاره می‌شود.
به گفته غربی‌ها، ایران ابر قدرت اسلامی است پس با این ابر قدرت نمی‌شود از راه جنگ نظامی روبرو شد. آنها تجربه‌ی هشت سال دفاع مقدس مردم ایران را هنوز فراموش نخواهند كرد، ملتی كه برای حفظ خاك و عقیده‌اش، هشت سال در مقابل دنیا ایستادگی كرد و مردانه، بر حق انكار ناپذیر خود پای فشرد تا دنیا به حقانیت و قدرت آن اعتراف كرد و شرمسار از عملكرد خود با دست خالی از پشت دروازه‌های مردانگی آن عقب نشست.
فرزندان ایران قهرمان در طول هشت سال چنان رشادت و از خود گذشتگی نشان دادند كه خبره‌ترین فرماندهان نظامی دنیا از رویارویی با آنها در می‌ماندند.
از طرفی حمایت میلیونها مسلمان از ایران در تمام دنیا پشتوانه بزرگی است كه موقعیت ممتازی را برای كشورمان ایجاد كرده است.
مرزهای جغرافیایی ما معلوم است ولی مرزهای معنوی ایران به گستره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تمام سرزمین‌هایی است كه مسلمانان در آن زندگی می‌كنند.
وجود منابع عظیم معدنی ، كارخانجات مهم و خودكفایی ایران در تأمین نیازهای نظامی ، اقتصادی و كشاورزی هم از امتیازهای دیگری است كه كشورمان از آن بهره‌مند است.
مهمترازهمه روح سلطه ناپذیری و ظلم ستیزی ایرانیان از دلایلی دیگری است كه دشمنان ما را بر آن می‌دارد كه دست به تكرار تجربه‌ی ناموفق جنگ نظامی نزنند.

شنبه 4/7/1388 - 10:13
دعا و زیارت
عملیات‌ «والفجر مقدماتی» با هدف‌ تصرف‌ پل‌ «غزیله» و سپس‌ پیشروی‌ به‌ سوی‌ شهر «العماره» عراق‌ طرح‌ ریزی‌ شده‌ بود. البته‌ انجام‌ عملیات‌ محرم‌ دسترسی‌ به‌ این‌ مهم‌ را آسان‌ جلوه‌ می‌داد.

دراین‌ عملیات‌48  گردان‌ از سپاه‌ و16  گردان‌ از ارتش‌ به‌ مصاف‌80  گردان‌ از عراق‌ رفتند. در ساعت‌21  و30  دقیقه‌18  بهمن‌ ماه‌1361  رمز عملیات‌ از قرارگاه‌ «خاتم‌الانبیا9)») به‌ گوش‌ رزمندگان‌ مستقر در خطوط‌ «فكه» رسید: «یاالله‌ یا الله‌ یا الله».  حمله‌ از سه‌ محور آغازشد و نیروها در تاریكی‌ مطلق‌ شب‌ به‌ منظور شكستن‌ خطوط‌ دفاعی‌ دشمن‌ پیش‌ رفتند. نكته‌ قابل‌ ملاحظه‌ در این‌ عملیات، موانع‌ ایذایی، استحكامات، كانال‌های‌ عمیق‌ و متعدد و وجود میدانهای‌ مین‌ فراوان‌ و گوناگون‌ دشمن‌ در دشت‌های‌ رملی‌ و خشك‌ بود كه‌ عراق‌ طی‌ چند ماه‌ كوشش‌ آنها را فراهم‌ آورده‌ و چیده‌ بود. این‌ عوامل‌ سبب‌ كندی‌ حركت‌ یگانهای‌ خودی‌ شده‌ و در نتیجه‌-  با وجود شكسته‌ شدن‌ خط‌ دشمن، نیروها به‌ یكدیگر ملحق‌ نشده‌ و همان‌جا در عمق‌ موانع‌ و خطوط‌ دشمن‌ موضع‌ گرفتند. این‌ موضوع‌ با روشنایی‌ سپیده‌ دم‌ مشكل‌ را دو چندان‌ كرد. عراقیها هر آنچه‌ از عملیات‌ رمضان‌ و حمله‌های‌ مشابه‌ درس‌ گرفته‌ بودند،- از جمله‌ لایه‌های‌ تو در تو و پیچیده‌ دفاعی- در عملیات‌ والفجر مقدماتی‌ (فكه) به‌ كار بستند. از آنجا كه‌ انجام‌ این‌ حمله‌ با روزهای‌ دهه‌ فجر سال‌1361  مقارن‌ شده بود، پیش‌بینی‌ می‌شد كه‌ در سرنوشت‌ جنگ‌ تاثیرگذار باشد، ولی‌ چنین‌ نشد و پسوند «مقدماتی» بر عملیات‌ «والفجر» گذاشته‌ شد. در آستانه‌ این‌ عملیات‌ «غلامحسین‌ افشردی» معروف‌ به‌ «حسن‌ باقری» فرمانده‌ اطلاعات‌ و عملیات‌ قرارگاه‌ خاتم‌الانبیا و فرمانده‌ نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ و چند تن‌ دیگر از جمله‌ «مجید بقایی» فرمانده‌ قرارگاه‌ كربلا به‌ شهادت‌ رسیدند. 
در این‌ عملیات‌ بیش‌ از80  دستگاه‌ تانك‌ و نفربر،120  دستگاه‌ خودرو و تعداد زیادی‌ سلاح‌ سبك‌ و نیمه‌ سنگین،5  فروند هواپیما منهدم‌ و4620  نفر از نیروهای‌ دشمن‌ كشته، زخمی‌ و اسیر شدند. 

نام‌ عملیات: والفجر مقدماتی‌  
زمان‌ اجرا: 11/18 /1361
تلفات‌ دشمن‌:4620 (كشته، زخمی‌ و اسیر)
رمز عملیات: یا الله‌ -   یا الله‌ -   یا الله‌ 
مكان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ فكه‌ 
ارگان‌های‌ عمل‌كننده:  رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و نیروی‌ زمینی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ 
اهداف‌ عملیات: تصرف‌ پل‌ غزیله‌ و پیشروی‌ به‌ سوی‌ شهر العماره‌ عراق‌ 

شنبه 4/7/1388 - 10:10
شهدا و دفاع مقدس

گوشه هایی از دفتر یاد داشت.
در چند روز گذشته، هر لحظه برایم درس تازه ای بود. سعی کردم که نهایت استفاده و بهرگیری را از جبهه داشته باشم. به هر جا و هر سنگر و هر کس و هر خمپاره که می نگرم، احساس می کنم که در همه ی آن ها عبرت هایی نهفته است و من نباید آن ها بی بهره باشم. خدای را سپاس می گویم که به من توفیق داد تا در محیط انسان سارز ئو محل تکامل قدم بردارم و به سوی او راه یابم و لحظات زیبای بیم و امید و مرگ و زندگی را با چشم خود، مشاهده کنم و راه چگونه زندگی کردن و چگونه مردن را بیاموزم.

شنبه 4/7/1388 - 10:7
شهدا و دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحیم

من نوجوانی ایرانی هستم دفاع مقدس را ندیده ام.

درد خانواده های شهید و ازادگان را نچشیده ام.

حتی نام بزرگترین شهدای کشورم را نمی دانم.

به جز بازدید از منطقه ای در چند دقیقه و دیدار از بیابانی چیزی ندیدم و نفهمیدم.

هدف شهید و عشق شهید و راه شهید را نمی دانم و نفهمیدم و یا حد اقل فرصت فکر کردن را به خود نداده ام.

پس اکنون چطور دهان به وصف دلسوختگان راهیان نور بگشایم.

چطور از وصف مقام شهدا بگویم.

چطور احساس خود را نسبت به شهدا ابراز کنم.

وقتی چیزی ندارم بگویم جز اینکه من جوان در راه خود سازی باید شهدا را بشناسم.

باید راه و هدف انان را بشناسم باید درد انان که عزیز از دست داده اند را درک نمایم.

خدا کند که این چنین شود و این چنین باشد خدا کند.

شاید با این اوصاف من لیاقت شرکت در مسابقه راهیان نور را نداشته باشم.

اما با کاری که انجام می دهم شاید شهیدی را به جوانی بشناسانم.

شاید اگر من هم شهید را نمی شناسم این راهی برای اشنایی من با ان مردان بی ادعا باشد.

شاید من هم راه و هدف انان یا حد اقل نام چند تن از ان بزرگواران را از کوشش در این راه بیاموزم.

حرف دل میگویم و حرف دلم این است که من علاقه به دروغ ندارم و خود را عاشق شهید نخواهم نامید تا توجهی جلب کنم ان هم به دروغ.

و به حول و قوه الهی از نام شهید سواستفاده نخواهم کرد برای این جیفه بی ارزش دنیوی.

و تنها خداست و به اذن اوست اگاهی از نیات انسانها.

و بازگشت همه به سوی اوست.

و خداکند بازگشت ما با جامه و رویی از نور باشد.

 

 

شنبه 4/7/1388 - 10:3
شهدا و دفاع مقدس

7 مهرماه: امروز روز عروج خونین سرداری است كه به گفته خیلی‌ها اگر نبود شاید خرمشهر به همین سادگی‌ها آزاد نمی‌شد. امروز روز شهادت شهید جهان آرا است. شهید محمد جهان آرا 9 شهریور 1333 در خرمشهر بدنیا آمد. 13 ساله بود كه پایش به فعالیت‌های دینی مساجد و هیات‌های مذهبی باز شد.

در كلاس‌های آموزش و تفسیر قرآن شركت می‌كرد و عضو ثابت جلسات هفتگی هیات‌های مذهبی بود. او در همین سال‌‌ها با یك گروه مبارز مخفی به نام «حزب‌الله خرمشهر» آشنا شد. دو سال بعد یعنی 1351 گروه حزب‌الله توسط عوامل ساواك شناسایی شد و تمام اعضایش از جمله محمد دستگیر و زندانی شدند. محمد جهان‌آرا سال 1358 ازدواج كرد و همان سال‌ها فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده گرفت. بعد از سقوط خرمشهر و عزل بنی‌صدر از فرماندهی كل قوا تمامی‌ نیروها یك دل به دشمن یورش بردند. اولین گام آنها شكستن محاصره آبادان بود. این پیروزی مهر 1360 روی داد. به دنبال این پیروزی 7 مهر محمد جهان آرا و تعداد دیگری از فرماندهان راهی تهران شدند تا گزارش عملكرد شجاعانه نیروها را به رهبر انقلاب بدهند. در میانه‌ راه هواپیمای حامل آنها دچار نقص فنی شد و سقوط كرد و جهان آرا و دیگر مسافران هواپیما به شهادت رسیدند.


 شهید حاج محمد ابراهیم همت در دومین وصیت نامه بجامانده از خود نوشته است: خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم.

 

*اولین وصیت نامه شهید همت:

به تاریخ 19/10/59 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است


شنبه 4/7/1388 - 10:1
دعا و زیارت

وَ اِذْاَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ

وَ اَشْهَدَهُمْ عَلى اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى

شَهِدْنا اَنْ تَقُولُوا یَوْمَ القِیمَةِ اِنّا كُنّا عَنْ هذا غافِلینَ.(اعراف / 172)


به خاطر بیاور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم ، ذریه آنها را برگرفت

و آنها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم ؟ گفتند: آرى ،

گواهى مى دهیم چنین كرد براى اینكه در روز رستاخیز نگویید ما از این {یعنى توحید} غافل بودیم {و از پیمان فطرى توحید، بى خبر بودیم}


این آیه مباركه قرآن منشاء پیدایش بحثی به عنوان عالم ذر شده است ؛ از آنجا كه معمولا قرآن مجید مطالب را به طور كلی و بدون جزئیات مطرح كرده و بیان جزئیات

را به اهل بیت(علیهم السلام)  واگذاشته برای دریافت جزئیات باید به احادیث مراجعه نمود.

آنچه علما از روایات عالم ذر برداشت كرده اند موجب پیدایش سه نظر درمورد این عالم شده:

1. مسلك اخباریّین است و گویند این اخبار از متشابهات است و ادراك حقیقت آنها از عقل و فهم ما دور و ایمان اجمالى به آنها كافى است و علم به آنها را باید به

اهل بیت (علیهم السّلام ) رجوع داد.


2.مسلك شیخ ‌مفیدو سیدمرتضى و طبرسى صاحب مجمع البیان ومفسرین و اتباع ایشان (علیهم الرحمة) است و ایشان اخبار طینت و آیات و اخبار اخذ میثاق را

حمل بر كنایه و مجاز و استعاره نموده اند ؛ به این صورت كه پیمان خداوند لفظى و نطقى نبوده و نیز تنهادر زمان آدم ابوالبشر(ع) نبوده بلكه پیمانى است تكوینى كه همراه

آفرینش هرفردى از بشر بوده و هست ؛ یعنى حس خداجویى و خداشناسى و استعداد و آمادگى براى حقیقت توحید در نهاد بشر همراه آفرینش او قرار داده شده

بنابراین ، همه افراد بشر داراى روح توحیدند و پرسشى كه خداوند از آنها فرمود به زبان تكوین و آفرینش است و پاسخى كه آنها داده اند نیز به همین زبان است و

خلاصه این كه سؤ ال و جواب و پیمان مزبور، یك پیمان فطرى است


3.مسلك كثیرى از علماى متقدمین و متاءخرین است كه تمام اخبار وارده در باب طینت و عالم ذر و اخذ میثاق صحیح است ، و ظاهر آنها نیز مراد است

و منافات با هیچ اصلى و قاعده اى از اصول دین و قواعد عقلى ندارد.


در پایان برای مطالعه بیشتر می توانید به تفاسیر مختلف در ذیل این آیه كریمه مراجعه نمایید  

پنج شنبه 2/7/1388 - 16:52
دعا و زیارت

یکی از موضوعات اسلامی که از آیه 173 اعراف سرچشمه گرفته، عالم زر است. بعضی از تفسیرهای غلط باعث شده که گمان شود: هر چه ما در عالم زر گفته‌ایم ناگزیر همان را دنبال می‌کنیم بنابراین ما محکوم به جبر هستیم! در سوره اعراف آیه 73 می‌خوانیم: "به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از صلب و یشت فرزندان آدم ( ذریه آنها را برگرفت و آنها را بر خویش به گواهی طلبید (و فرمود) آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه آنها در پاسخ گفتند: آری گواهی می‌دهیم. (چرا خدا چنین کرد؟) برای اینکه در رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم؟" این آیه بیانگر همان عالم ذر است که گاهی از آن به عالم الست تعبیر می‌شود. عالم ذر، عالم فطرت و استعدادها است که خداوند با زبان حال و به تعبیر علمی با زبان تکوینی از فطرت انسان‌ها پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم، همه در پاسخ گفتند: آری. پس این برداشت عامیانه از عالم ذر را که انسانها بصورت ذرات، هم در صلب آدم و حوا وجود داشتند و خداوند آنها را از صلب او بیرون کشید باید به کناری بگذاریم. زیرا در آیه فوق ذکری از آدم و حوا نیست ذکر بی‌آدم است. آیه می‌خواهد بگوید انسان قبل از آنکه به این دنیا به شکل انسان به وجود بیاید در خمیره‌اش اقرار به وجود خداوند هست و از نظر قرآن این اقرار به حق در همه موجودات و پدیده‌های هستی است و اختصاص به انسان ندارد. با این وصف هم انسانها از نظر فطرت سالم و دست نخورده و به یکتایی خدا اقرار دارند، و همین راز نهانی و تکوینی حجت قوی الهی برای کافران در قیامت است که مگر شما از نظر فطری آماده پذیرش ربوبیت من نبودید، پس چرا کافر شدید؟ در بعضی از روایات نیز عالم ذر به همین پیمان فطری معنی شده است: عبد الله بن سنان می‌گوید از امام صادق ( پرسیدم فطرت الهی (در آیه 30 سوره روم) چیست؟ فرمودند: فطرت همان اسلام است که خداوند آن را در نهاد انسان سرشت. در آن هنگام که از آنها پیمان توحید گرفت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ مؤمن و کافر به زبان حال و استعداد جواب مثبت دادند." برگرفته از: بخش پرسش و پاسخ. نرم افزار مطهری، آثار استاد مطهری.

پنج شنبه 2/7/1388 - 16:50
ادبی هنری

روزی دختر جوانی در چمنزاری قدم می­زد و پروانه­ای را  لابه­لای بوته خاری گرفتار دید. او با دقت زیاد پروانه را رها کرد و پروانه پرواز کرد و سپس بازگشت و تبدیل به یک پری زیبا شد و به دختر گفت: به خاطر مهربانیت هر آرزویی که داشته باشی برآورده خواهد کرد. دخترک لحظاتی فکر کرد و گفت: من می­خواهم شاد باشم. پری سرش را جلو­آورد و در گوش دختر چیزی گفت و بعد ناپدید شد.

موقعی که دختر بزرگ شد، در آن سرزمین کسی شادتر از او وجود نداشت. هرگاه کسی از او درباره راز شادی­اش سؤال می­پرسید لبخند می­زد و می­گفت: من فقط به حرف پری خوب و مهربان گوش کردم.

موقعی که پیر شد، همسایه­ها می­ترسیدند او بمیرد و با مرگش رازشگفت انگیز شادی نیز با او دفن شود. آنها به او التماس می­کردند : تو را به خدا به ما بگو پری به تو چه گفت؟

به نظر شما پری به دختر چی چیز گفته بود؟

پیرزن دوست داشتنی، فقط لبخند زد و گفت: او به من گفت اصلاً مهم نیست آدمها که باشند و چقدر سعادتمند به نشر برسند، آنها هر که باشند به من نیاز دارند!

واقعیت وجود انسان چیزی فراتر از تصورات ذهن بشریست. زمانی که خداوند انسان را خلق می­کرد، به فکر تفریح و یا سرگرمی خود نبود. بلکه انسان را برای هدف بسیار بالایی خلق کرد. ما با کم شمردن خود علاوه بر اینکه خود را در غم و غصه فرو می­بریم، بلکه حتی به خداوندی که انسان را آفرید و او را بالاترین مخلوق خود نامگذاری کرد بی­احترامی می­کنیم. فقط کافیه تا ما هم به حرف پری گوش کنیم:

مهم نیست که چه کسی هستی، کجا هستی، ثروت داری، از نظر دیگران مهمی، مهم نیست اطرافیان شما چه کسانی باشند، دکتر، مهندس، فقیر و یا غنی فقط یک چیز مهم است :

دیگران هر که باشند به من نیاز دارند.

 

فقط اینگونه با ایمان داشتن به اینکه خداوند ما رابرای هدفی معین و بزرگ آفریده شاید بتوانیم قدر نعمت بزرگ الهی (زندگی) را بدانیم. و این تنها راه رسیدن به آن هدف بزرگ است

پنج شنبه 2/7/1388 - 10:52
ادبی هنری

لقمان حكیم در توصیه به فرزندش اظهار نمود:
فرزندم ! دل بسته به رضاى مردم و مدح و ذم آنان مباش ؛ زیرا هر قدر انسان در راه تحصیل آن بكوشد به هدف نمى رسد و هرگز نمى تواند رضایت همه را به دست آورد فرزند به لقمان گفت :
- معناى كلام شما چیست ؟ دوست دارم براى آن مثال یا عمل و یا گفتارى را به من نشان دهى .
لقمان از خواست با هم بیرون بروند بدین منظور از منزل همراه درازگوشى خارج شدند. پدر سوار شد و پسر پیاده دنبالش به راه افتاد در مسیر با عده اى برخورد نمودند. بین خود گفتند: این مرد كم عاطفه را ببین كه خود سوار شده و بچه خویش را پیاده از پى خود مى برد. چه روش زشتى است ! لقمان به فرزند گفت :
- سخن اینان را شنیدى . سوار بودن من و پیاده بودن تو را بد دانستند؟


 

 

نظر بدهید  

پنج شنبه 2/7/1388 - 10:50
ادبی هنری

مدینه مرد دلقكى بود كه با رفتار خود مردم را مى خندانید، ولى خودش ‍ مى گفت :
من تاكنون نتوانسته ام این مرد ((على بن حسین )) را بخندانم .
روزى امام به همراه دو غلامش رد مى شد، عباى آن حضرت را از دوش ‍ مباركش برداشت و فرار كرد! امام به رفتار زشت او اهمیت نداد. غلامان عبا را از آن مرد گرفته و بر دوش حضرت انداختند.
امام پرسید:
این شخص كیست ؟
گفتند:
دلقكى است كه مردم را با كارهایش مى خنداند.
حضرت فرمود:
به او بگویید: ((ان لله یوما یخسر فیه المبطلون )) خدا را روزى است كه در آن روز بیهوده گران به زیان خود پى مى برند.


 


 

نظر بدهید  

نوشته شده توسط mohamadi در شنبه پنجم اردیبهشت 1388 ساعت 12:59 

پنج شنبه 2/7/1388 - 10:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته