• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 4896روز قبل
خانواده
 كوچك كه بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
  
    
     
    
   اكنون كه بزرگیم چه دلتنگیم
  
    
     
    
   كاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
  
    
     
    
   كاش همان كودكی بودیم كه حرفهایش
  
    
     
    
   را از نگاهش می توان خواند
  
    
     
    
   كاش برای حرف زدن
  
    
     
    
   نیازی به صحبت كردن نداشتیم
  
    
     
    
   كاش برای حرف زدن فقط نگاه كافی بود
  
    
     
    
   كاش قلبها در چهره بود
  
    
     
    
   اما اكنون اگر فریاد هم بزنیم كسی نمی فهمد 
   
پنج شنبه 11/9/1389 - 16:27
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی

تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می‌شود.

1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟

الف-یک قصر    ب- یک موزه    ج-یک هتل    د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......)

2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می‌شوید؟

الف-پنجره    ب- در        ج- بالکن         د- تونل زیر زمینی

 وقتی وارد ساختمان شدید آن را بسیار مجلل و باشکوه می یابید......ناگهان صدای در زدن می‌شنوید...در را باز می‌کنید و کسی را می‌بینید که واقعاً می‌خواستید با او باشید.

 

3. آن شخص کیست؟

به گشتن ادامه می‌دهید...پلکانی را می‌بینید که به طبقه بالا می‌رود.


 4.مارپیچی است یا مستقیم؟

از پلکان بالا می‌رویم تعداد پله ها را می‌شمارید.

 

5.چند پله بود؟(هر عددی از یک تا بی نهایت)

بعد وارد اتاقی می‌شوید..........

 

6.دلتان می‌خواهد این اتاق چقدر بزرگ باشد؟

الف-به اندازه یک آکواریوم 

ب-به اندازه یک اتاق معمولی  

ج-به اندازه یک جنگل 

 د-به اندازه  اقیانوس آرام

 

7.دلتان می‌خواهد رنگ دیوار اتاق چه باشد؟

الف-قرمز    ب-سیاه و سفید      ج- ارغوانی      د-زرد یا پرتقالی      و-رنگ های رنگین کمان

 

یک میز جلوی شما ظاهر می‌شود...

8.آیا گرد- مربع- مثلث یا بدون شکل خاصی است؟

و ظرفی با 5 میوه روی آن قرار دارد: گیلاس- سیب- کیوی- طالبی-هندوانه

 

9.یک میوه را انتخاب کنید.......

میوه ای که انتخاب کرده اید شما را به یاد این شخص می‌اندازد...

10.نام او را بنویسید.

 

11.شما میوه را برمی‌دارید و.........

الف-بلافاصله آن را می‌خورید.

ب- قسمت کرم خورده را می‌ برید و قسمت سالمش را می‌خورید.

ج-آن را می‌برید و داخلش را می‌بینید که کرم خورده است و....بعد به خوردنش ادامه می‌دهید

د-اگر کرم خورده باشد تمامش را دور می‌اندازید

 

از آن ساختمان خارج می‌شوید و 5 حیوان را می‌بینید.موش- آهو- اسب- دلفین- فیل

12.این حیوانت را به ترتیب اولویت که برایتان دارند رده بندی کنید..

 

 جواب:

1.نشان دهنده چیزی است که شما بیشتر از بقیه چیزها دنبال آن هستید.

قصر:ثروت           موزه:حرفه و شغل                    هتل:خانه و عشق   

مکان مذهبی:اعتقادات یا زمینه رشد روحی و روانی شماست

 

2.نشان دهنده نوع زندگی  است که به دنبال آن هستید.

پنجره:زندگی سرشار از رویدادهای پیش بینی نشده و شگفت انگیز

در:زندگی آرام و امن

بالکن:زندگی مسالمت جویانه و عاشقانه

تونل زیر زمینی:زندگی خطرناک ولی معنی دار پر از تجربه های متفاوت

 

3.فردی که پشت در می‌بینید همان کسی است که شما در رویارویی با مشکلات زندگی می‌توانید کاملاً به او اعتماد کنید.

 

4.پلکان نشانه زندگی عشقی شماست پیچ در پیچ ولی زیبا - مستقیم معمولی ولی خسته کننده

 

5.تعدا پله ها:تعداد تلاشهایی که شما امیدوارید برای برقراری رابطه تان به عمل آورید.

 

6.اندازه اتاق:میزان ماجراجویی هر چه کوچک باشد یعنی شما آدم محافظه کاری هستید

 

7.رنگ اتاق شخصیت شماست:

قرمز:احساساتی و پر شور      سیاه و سفید:منطقی       ارغوانی:ماجراجو

 زرد و پرتقالی:شادمان و سرحال     رنگین کمان:شما در مورد این که واقعاً چه هستید شک دارید

 

8.شکل میز:زاویه دید شما را نسبت به چیزها یا موقعیت ها نشان می دهد.

مربع:ثابت و منصفانه

گرد:شما می‌خواهید چیزها را از دیدگاه و نقطه نظر بسیاری افراد دیگر ببینید

مثلث:شما می‌خواهید مبتکر و اصلی باشید

بی شکل:شما آدم بی اراده ای هستید و همیشه طفره می‌روید

 

9.میوه ها نشانگر این هستند که شما به دنبال چه نوع دوستانی می گردید میوه های بزرگتر نشانگر این هستند که نمود فیزیکی و ظاهری برای شما بیشتر اهمیت دارد و میوه های کوچکتر به معنی این هستند که شخصیت افراد برای شما مهم است.

 

10.این شخص نشانگر نوع دوستانی است که شما به دنبال او هستید.

 

11.چگونگی خوردن میوه نشانگر این است که شما چگونه با دیگران رفتار می‌کنید.

الف:یعنی شما کینه ای از دیگران به دل نمی‌گیرید

ب:یعنی شما فقط نکات مثبت دوستانتان را می‌پذیرید و از پذیرفتن نکات منفی آنها سرباز می زنید

ج:خوردن آن علیرغم کرم خوردگی یعنی نقاط قوت و ضعف دیگران را می پذیرید

د:دور انداختن یعنی شما آدم بی رحمی هستید.

 

12. 5 حیوان:

دلفین:شغل و حرفه               فیل:خانواده

اسب:عشق                       موش:انتظار و احترام

آهو: دوستان شما و چیزهایی که به آن توجه دارید است.

پنج شنبه 11/9/1389 - 16:25
لطیفه و پیامک

تحقیقات نشان داده که فقط ۲۰% مردها عقل دارند

۸۰% بقیه زن دارند !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج می کنند ، بر اثر کمبود حوصله طلاق می دن

ولی نکته جالب اینه که بر اثر کمبود حافظه دوباره ازدواج می کنند !!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 

مردها سه تا آرزو دارن :

- اونقدر که مامانشون می گن خوش تیپ باشن !

- اونقدر که بچه شون می گن پولدار باشن !

و مهمتر از همه اینکه :

- اونقدر که زنشون شک داره زن داشته باشن !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و

زن دومشون رو مدیون موفقیت شون !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرد اولی : امان از دست این زنها !؟ زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !

دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

- زن به شوهر : من احمق بودم که باهات ازدواج کردم !

مرد : عزیزم چرا عصبانی می شی ! خب من هم عاشقت بودم اینو نفهمیدم !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرق پیر دختر با پیر پسر:

- اولی موفق نشده ازدواج کنه

ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

- یه ضرب المثل آموزنده هست که می گه :

مردن برای زنی که عاشقشی از زندگی باهاش آسون تره !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرد به زن : عزیزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دین رو به زندگیم آوردی!

چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا’ وجود نداره !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زمانی که یک زن که با مردی ازدواج می کند انتظار دارد که او تغییر کند ولی اینگونه نمی شود

زمانی که یک مرد با زنی ازدواج می کند مطمئن است که آن زن تغییر نمی کند و اینگونه می شود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک زن در بحث حرف آخر را می زند

بعد از آن، هر حرفی که مرد بزند، شروع یک بحث جدید است !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خداوند زن را آفرید تا هیچ مردی به مرگ طبیعی نمیرد !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قوانین طلائی همسرداری (برای مردان ‎):
قانون اول: باید زنی داشته باشید که در کارهای خانه مثل آشپزی، تمیزکاری، گردگیری و … خوب باشد ‎.
قانون دوم: باید زنی داشته باشید که موجبات سرگرمی و خنده و شادی شما را فراهم نماید ‎.
قانون سوم: باید زنی داشته باشید مورد اعتماد و اطمینان و راستگو‎ .
قانون چهارم: باید زنی داشته باشید که از بودن با او لذت ببرید و باعث آرامش خاطر شما باشد‎ .
قانون پنجم: خیلی خیلی اهمیت دارد که این چهار زن از وجود یکدیگر بی خبر باشند ‎!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زن .یه به شوهرش میگه: شوهر همسایه هر روز صبح که میخواد بره سر کار زنش رو

میبوسه! تو چرا این کار رو نمی کنی؟

شوهر میگه: آخه من که زنه رو خوب نمی شناسم !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بچه از باباش میپرسه: بابا، تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی میکنند یا باهم هستن؟
باباهه میگه: بچه جون، اگه زنها با شوهراشون یکجا باشن که آنجا دیگه بهشت نمیشه ‎ !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرداحساس را کشف کرد و زن عشق را،
مرد کار را کشف کرد و زن خانه داری را،
مرد پول را اختراع کرد و زن خرید را،
از آن زمان، مرد چیزهای بسیار زیادی کشف و اختراع کرد، و زن همچنان در حال خرید است ‎ !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک زن نگران آینده است تا زمانی که شوهر کند
یک مرد هرگز نگران آینده نیست تا زمانی که زن بگیرد
یک مرد موفق مردیست که درآمدش بیشتر از مبلغی باشد که زنش خرج می کند
یک زن موفق زنیست که بتواند چنین مردی را پیدا کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برای اینکه با یک مرد شاد باشید باید او را کاملا درک کنید و کمی دوست داشته باشید
برای اینکه با یک زن شاد باشید باید او را کاملا دوست داشته باشید و اصلا سعی نکنید که او را درک کنید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مردان متاهل بیشتر از مردان مجرد عمر می کنند در عوض مردان متاهل بیشتر آرزوی مرگ می کنند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت :
.
.
” این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتونم این کتاب را تمام کنم ” !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زن خوب مثل دایناسور می مونه که نسلش منقرض شده ولی مرد خوب مثل سیمرغ می مونه که از اول یه افسانه بوده!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جوک های آقایان راجع به همسران خود در فرهنگ غرب!!!

یک مرد بابت یک کالای ۱ دلاری که نیاز دارد ۲ دلار می پردازد
یک زن بابت یک کالای ۲ دلاری که نیاز ندارد ۱ دلار می پردازد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تنها انتقامی که می توانی از کسی که زنتان را از چنگ شما در آورده است بگیری آن است که وی را وادار کنی او را نگاه دارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

راز زندگی مشترک طولانی:

هر هفته به یک رستوران زیبا رفته و در زیر نور شمع، شام شاعرانه ایی را صرف نمایید.

البته جدا از هم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چون دو سال است ازدواج کردم، دیگر از تروریست ها وحشتی ندارم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من در ازدواج شانسی نداشته ام، اولی مرا ول کرد و رفت، و دومی این کار را نکرد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر زندگی زناشویت را می خواهی نگاه داری باید در زمانی که اشتباه کردی اعتراف کرده و در غیر این صورت ساکت باشی.

.  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من و همسرم بیست سال شاد بودیم تا آنکه با هم آشنا شدیم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک زن خوب زمانی که اشتباه می کند، همسر خود را می بخشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مردی برای یافتن مادر زن در روزنامه آگهی داد، فردای آن روز صدها نامه برای او آمد که

نوشته شده بود:

می توانید مادر زن  مرا بگیرید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مردی با افتخار گفت: زن من یک فرشته است

مرد دیگری جواب داد: خوش به حالت، زن من هنوز زنده است.

 

پنج شنبه 11/9/1389 - 16:22
لطیفه و پیامک

بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خاطر یافتن مقصر,

زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.

بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند

خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چنین گفت زرتشت:…عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستی را دوست، معنی می دهد

قهر هم با دوست، معنی می دهد

هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست

قهری او هم نشان دوستی است …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار

تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم

منو بخشیدی و من چشمامو بستم

تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم

که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم

منو ببخش ، منو ببخش …..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم….
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش

راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو

منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره

پنج شنبه 11/9/1389 - 16:21
فلسفه و عرفان

قاعده ای وجود ندارد که به کار همه بخورد؛ هر کس باید خود راهی بیابد که او را نجات دهد.

 

عدالت از لوازم تمدن است، یعنی این ضمانت که نظام حقوقی استقرار یافته، از این پس به سود فرد شکسته نشود.

انسانها اکنون در چیرگی بر طبیعت تا جایی پیش رفته اند که می توانند به کمک آن، یکدیگر را تا آخرین نفر نابود کنند.

پرسشی که هرگز بدان پاسخ داده نشده است و خود من نیز با وجود سی سال پژوهش و مطالعه برای آن پاسخی نیافته ام این است که «خواسته ی زنان چیست؟»

ترس استثمارگران از قیام سرکوب شدگان، آنها را به سمت اقدام های دوراندیشانه ی شدید سوق می دهد.

به جاست از سر حسرت آه بکشیم که برخی با استعدادشان می توانند ژرفترین ادراک ها را از احساس های خویش بیرون آورند، حال آنکه افرادی مانند ما با تردید رنج آور و تلاش های مداوم می تواند به آن راه پیدا کند.

موفقیت هیچ گاه حتمی نیست، بلکه به جمع شدن عوامل فراوان بستگی دارد و از همه بیشتر وابسته به سرشت روانی است که کارکردش را با جهان بیرون هماهنگ سازد و از آن برای لذت جویی بهره گیرد.

همان گونه که یک تاجر هوشیار از به کار انداختن سرمایه اش در یک جا پرهیز می کند، مصلحت زندگی حکم می کند که آدمی چشم داشت همه ی رضایت خویش را از یک گرایش نداشته باشد.

اگر نمی توانیم همه ی رنجها را از بین ببریم، می توانیم برخی از آنها را از بین برده و برخی دیگر را آرامش بخشیم.

فایده ی زیبایی روشن نیست. ضرورت فرهنگی آن را نمی توان به آشکارا درک کرد. با وجود این، تمدن نمی تواند از آن چشم پوشی کند.

لذت بردن از زیبایی، ماهیت احساسی خاص، ملایم و سرمست کننده ای دارد.

هیچ گاه در برابر رنج، بی شرم تر از زمانی که عشق می ورزیم و هیچ گاه ناکام تر از زمانی که ابژه ی عشق را از دست می دهیم نیستیم.

آدمی به کار کمتر گرایش دارد تا به امکانات دیگر خشنود شدن. بیشتر انسانها به اجبار کار می کنند و این فرار طبیعی از کار موجب پیچیده ترین دشواری های اجتماعی می شود.

هر کس که از هنر تاثیر پذیرفته باشد می داند که ارزش هنر به مثابه ی سرچشمه ی لذت و تسلی خاطر در زندگانی حدی ندارد.

پس از بیراهه های دراز از طریق علوم پزشکی و روان درمانی، دلبستگی من به مسائل فرهنگی بازگشت که در زمان نوجوانیم – که تفکر در من هنوز چنان بیدار نشده بود – مرا به سوی خود می کشاند.

دانش باید توهم های متافیزیکی، پیشداوری ها و خرافه ها را پشت سر بگذارد، اما مفهوم عقلانیت (یعنی حقیقت، آزادی و عدالت) را به عنوان سنت از نسلی به نسلی منتقل کند.

اگر کسی را دوست دارم باید به گونه ای، شایسته ی آن باشد.

مخالفت، به ناچار، دشمنی نیست، بلکه به عنوان بهانه ای برای دشمنی مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

ما به طنز نیازمندیم، زیرا هرچه بزرگتر می شویم این آمادگی را پیدا می کنیم که افرادی ترشروی و غمگین شویم، اما بچه ها به راحتی می خندند.

تسلط بر طبیعت تنها شرط نیک بختی انسان نیست، چنان که تنها هدف کوشش های تمدن هم نیست، اما نمی توان بی ارزش بودن پیشرفت های تمدن را از آن نتیجه گرفت.

عواطف و هیجانها مجموعه ای گسترده از دریافت های حسی ما می باشد که در شرایطی خاص، آن را تجربه می کنیم و در فرایند رفتاری ما تاثیر بسزایی دارند.

“تمدن” به مجموعه ی دستاوردها و نهادهایی گفته می شود که زندگی ما را از زندگی حیوانی پیشینیان دور می کند و دو هدف دارد: یکی نگاهبانی از انسان در برابر طبیعت و دیگری تنظیم روابط بین انسانها.

زمانی دراز نگرانیم که چگونه زنده بمانیم، سپس خود را دل مشغول چگونه نمردن می کنیم؛ این است تمایز هوشمندانه.

همه ی انسانها ارزش دوست داشتن ندارند.

آدم اکراه دارد که بگوید نیت «شاد بودن انسان» در برنامه «آفرینش» جایی نداشته است

پنج شنبه 11/9/1389 - 16:21
لطیفه و پیامک

بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم / در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم / بلور اشک های من همان آغازییست / مرور خاطرات من عجب تکرار زیباییست

-

خدایا هر که با من آشنا شد دو روزی دیدو زود از من جدا شد / نمیدانم از اول بی وفا بود و یا نازش کشیدم بی وفا شد

-

تاج من بر سرم نیست، تاج من در قلب من جای دارد، تاجی که به ندرت پادشاهی از آن بهره داده اند، تاج من، عشق توست که بر دل دارم

-

تو را دوست دارم مثل عبادتم، تو را دوست دارم مثل سعادتم، تو را دوست دارم تا آخرین نفس

-

گفتی که دنیا پر از غم دوست داری / پس مطمین هستم مرا هم دوست داری / گفتی نمیخواهی ببارم عشق / اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری

-

زندگی زندون عشقه ما به اون دل باختیم / خوبی هاشو ما ندیدیم با بدیهاش ساختیم

-

با تو همه دنیا میشه بهشت، با تو هزار قصه میشه نوشت، ولی افسوس نمیگذاره سرنوشت

-

هر سال تو را غرق صفا میخواهم / هر روز تو را کام روا میخواهم / از بهر تو و هر که تو را دارد دوست / آرامش خاطر از خدا میخواهم

-

هنوز در به در کوچه های خاطره ام / هنوز اسم تو مانده به گوشه حنجره ام / هنوز مثل نخستین

پنج شنبه 11/9/1389 - 16:19
پوست و مو

بیماریهای قارچی شایع پوست به دودسته تقسیم می شوند که عبارتند از بیماری تینئا وبیماری کاندیدیازیس . تینئا را کچلی ترجمه کرده اند که خیلی کلمه رسایی نیست زیرا کچلی بیشتر طاسی سر را به ذهن متبادرمی سازد در صورتی که بیماری کچلی ، پوست دیگر نقاط مانند کشاله ران ، دست ، پا ، صورت و… را نیز درگیر می کند ولزوما” تنها به معنی از بین رفتن مو نیست .

 

عامل ایجاد تینئا ها قارچی میکروسکوپی بنام درماتوفیت می باشد که سه خانواده بزرگ از این قارچ وجود دارد که عبارتند از تریکوفیتون ها ، میکروسپوروم ها و اپیدرموفیتون ها . براساس محل ایجاد بیماری ، تینئا ها پسوند می گیرند مثلا” کچلی سر را تینئا کاپیتیس می گویند که تینئا همان بیماری قارچی و کاپیتیس به معنی سر می باشد . درماتوفیتها براساس محل زندگی شان به انواع خاک دوست ، حیوان دوست وانسان دوست تقسیم می شوند که این به معنی آن است که هرگروه از این قارچها تمایل به زندگی در آن محیط بخصوص را دارند ودر صورتی که در محیطی غیر از محیط خاص مورد علاقه خود رشد کنند می توانند در میزبان خود باعث التهاب زیادی شوند که این بعلت پاسخ شدید سیستم ایمنی میزبان به قارچ است . بطورکلی هرچه محیط قارچ بیماری زا از محیط طبیعی زندگی قارچ دورتر باشد التهاب ایجاد شده نیز شدیدتر است بنابراین قارچهای خاک دوست بیش از حیوان دوست واینها بیش از انسان دوست ها باعث التهاب درپوست انسان می شوند
کچلی سر

بیماری کچلی سر بیماری کودکان است که بیشتر درسنین دبستان رخ می دهد . این بیماری بعلت درماتوفیتهای حیوان دوست ویا انسان دوست ایجاد می شود . کچلی سر می تواند به شکل التهابی ویا غیر التهابی رخ دهد . درنوع التهابی که بیشتر به علت قارچهای حیوان دوست رخ می دهد ودرمناطق روستایی شایعتراست ضایعات شدیدا” التهابی به شکل کیستهای چرکی وگاه دردناک همراه با ترشح چرک و خون می باشد که پس از مدتی باعث ریختن موها درمنطقه مبتلا می گردد واین ریزش مو به صورتی است که دیگر برگشت پذیر نبوده وبرای همیشه باعث طاسی آن ناحیه می شود به همین علت تشخیص این بیماری باید خیلی سریع داده شود ودرمان شروع گردد تا از این عارضه بد شکل کننده همیشگی جلوگیری شود . طاسی بوجود آمده دراثراین بیماری معمولا” کمتر ازآن چیزی است که درابتدای بیماری انتظار می رود وغالبا” ازبین ضایعات موهایی بصورت دسته دسته دوباره رویش می کند که این بستگی به شروع سریع درمان دارد . درمان این نوع کچلی با داروی خوراکی گریزئوفولوین می باشد وطول درمان نیز حداقل ۶ هفته است . این دارو را باید همراه غذا مصرف نمود تا جذب آن بهتر شود و می توان دردو نوبت آن را مصرف نمود . پایان درمان را می توان بر اساس بهبودی ضایعات تعیین نمود وبهتر است که آزمایش قارچ شناسی پس از درمان نیز انجام گیرد تا از نبود عوامل قارچی درضایعات نیز اطمینان حاصل شود .
کچلی بدن

این نوع کچلی قارچی درتنه واندامها رخ می دهد و می تواند بعلت قارچهای حیوان دوست ویا انسان دوست رخ دهد . ضایعات مشخصه آن به شکل تغییر رنگ گرد وهمراه با پوسته ریزی وخشکی درحاشیه ضایعات می باشد . این ضایعات از اطراف بزرگ شده ودروسط بهبودی نشان می دهند که به این نوع ضایعات ، آنولر گفته می شود . تعداد این ها می تواند یک ویا چند عدد باشد واندازه آنها نیز از کوچک تا خیلی بزرگ متفاوت است . این ضایعات معمولا” خیلی خارش دارنیستند وتنها وجود ضایعات پوستی باعث مراجعه بیمار به پزشک می گردد. گاهی این نوع کچلی درباشگاههای ورزشی بخصوص باشگاههای کشتی شایع می شود که این بعلت تماس پوست به پوست ورزشکاران با هم است . درمان کچلی بدن نیز استفاده از داروهای موضعی ضد قارچ مانند کلوتریمازول ومیکونازول است اما بهتر است از داروهای خوراکی ضد قارچ استفاده شود تا پاسخ بهتری بگیریم .

کچلی کشاله ران

این نوع بیماری قارچی در آقایان ودر ناحیه کشاله ها رخ می دهد و در ورزشکاران شایعتر است . ضایعات به شکل تغییر رنگ با حدود مشخص بصورت دو طرفه در کشاله هاست که می تواند بخصوص در مناطق گرم همراه خارش زیاد وحتی افزایش ضخامت پوست در اثر خارش گردد. این نوع کچلی از انواع شایع در تابستانها بوده و انتقال ازطریق پوست به پوست ویا استفاده از لباسها ویا حوله فرد مبتلا می باشد و در استخرها می تواند این انتقال راحتتر انجام شود . در درمان این بیماری نیز از داروهای ضد قارچ خوراکی مانند گریزئوفولوین ، تربینافین ویا ایتراکونازول می توان استفاده نمود . البته گاه این بیماری با درمانهای موضعی نیز قابل درمان است اما درمان خوراکی بهتر وسریعتر باعث بهبودی می گردد .

کچلی پا

این نوع کچلی نیز درتابستانها ودرکسانی که از استخرهای عمومی استفاده می کنند ویا مدت زمان زیادی از روز باید از کفشهای بسته استفاده کنند شایعتر است . ضایعات به چند شکل می تواند رخ دهد . گاهی این بیماری تنها با پوسته ریزی مرطوب بین انگشتان پاها بروز می کند و حتی بیمار نیز متوجه آن نمی شود . گاه به شکل ضایعات پوستی قرمز رنگ همراه پوسته ریزی خشک وبدون خارش درکناره وکف پاها بروز می کند . گاه نیز به شکل تاولهای بزرگ وکوچک در کف پاها بروز می کند که می تواند همراه خارش نیز باشد در این شرایط گاه بعلت کلفتی پوست کف پا تاولهای سالم بزرگی ایجاد می شود که سقف این تاولها سفت می باشد . کچلی پا را بیماری پای ورزشکاران نیز می گویند که این شیوع بیشتر درورزشکاران بعلت تعریق واستفاده از کفشهای بسته لاستیکی می باشد که درمدت طولانی می تواند باعث تسهیل ورود قارچ به پوست می گردد . درمان این نوع کچلی نیز استفاده از داروهای ضد قارچ خوراکی بوده وجهت پیشگیری نیز باید استفاده از کفشهای باز و خشک نمودن پاها پس از شستشو را مورد توجه قرارداد .

انواع دیگر کچلی

کچلی دست ، کچلی ناخن ، کچلی صورت از انواع دیگر کچلی می باشد که در مورد کچلی صورت و دست تقریبا” شبیه همان کچلی بدن بوده با این تفاوت که درصورت احتمال افزایش شدت بیماری با آفتاب وجود دارد ودر مورد دست نیز شباهت این بیماری با بیماری اگزمای دست ویا همان حساسیت پوست دست می تواند درتشخیص ایجاد اشکال کند . کچلی ناخن نیز با تغییر رنگ ناخن و جدایی صفحه ناخن از بستر آن خود را نشان می دهد وبا آزمایش مستقیم قارچ شناسی می توان به تشخیص این بیماری رسید و به درمان پرداخت که درمان این نوع کچلی نسبت به بقیه موارد طولانی تر است .

کاندیدیازیس

این بیماری توسط یک نوع قارچ مخمر بنام کاندیدا آلبیکانس ایجاد می شود . این قارچ گاهی به شکل غیربیماریزا در دهان ، واژن ، کشاله ران وزیربغل ودیگر مناطق مرطوب پوست وجود دارد . شایعترین کاندیدیازیس همان بیماری برفک شیرخواران ونوزادان می باشد که نوزاد بعلت عبوراز کانال زایمانی وبعلت وجود کاندیدا درآنجا دچار این بیماری می شود . برفک به شکل برجستگیهای سفید خاکستری درروی مخاط دهان وزبان بروز کرده که با کندن این ضایعات مناطق خونریزی دهنده ایجاد می شود . درمان این نوع برفک استفاده از داروهای ضد کاندیدا مانند نیستاتین می باشد که به صورت قطره نیز وجود دارد . برفک دربزرگسالان معمولا” رخ نمی دهد مگر در موارد نقص ایمنی که باید علت این نقص ایمنی حتما” بررسی شود . گاهی کاندیدیازیس دهانی با کاهش پرزهای زبانی بروز می کند که به این نوع ، کاندیدیازیس آتروفیک می گوییم . گاهی نیز بصورت برجستگیهای سفت وچسبنده وشبیه سنگ در مخاط دهان رخ می دهد که به آن لوکوپلاکی کاندیدایی ویا کاندیدیازیس هیپرتروفیک می گوییم . البته علل لوکوپلاکی موارد دیگری نیز هست مانند سیفلیس ، سیگار ، سرطان مخاط دهان ، استفاده از ادویه جات و… که باید احتمال آنها رانیز در نظر داشت .
کاندیدیازیس درپوست به شکل های مختلفی بروز می کند که یکی از شایعترین آنها اینترتریگوی کاندیدایی است که بیشتر در کشاله ها ، زیربغل ها ، زیر ووسط پستانها ، باسن ، بین انگشتان دست می تواند رخ دهد . ضایعات در این موارد به شکل قرمزی براق وهمراه پوسته ریزی در حاشیه ضایعات و معمولا” مرطوب و ترشح دار می باشد . در شیرخواران در ناحیه پوشک کاندیدیازیس می تواند باعث تشدید درماتیت پوشک گردد وتشخیص آن با ضایعات اقماری قرمز رنگ در اطراف ضایعه اصلی می باشد . در این موارد معمولا” قعر شیار کشاله ران نیز دچار قرمزی والتهاب است که دردرماتیت پوشک چنین چیزی وجود ندارد واین ناحیه معمولا” مبتلا نیست . کاندیدیازیس بین انگشتان دست در زنان میانسال ومسن که به مدت طولانی دستهایشان درآب ودر حال شستشو هستند شایعتر است ودر افراد دیابتیک نیز می تواند با وفور بیشتری رخ دهد .

تینئا ورسیکالر( کچلی رنگارنگ)

این بیماری بعلت یک نوع قارچ بی آزار پوست رخ می دهد که دربعضی شرایط به نوع بیماریزا تبدیل شده وایجاد لکه های پوستی می کند . نوع بیماریزای این قارچ را مالاسزیا فورفور می گویند . این بیماری درگردن ، بازوها وساعدها ، زیربغل ها وتنه به شکل لکه های کوچک یا بزرگ ، پررنگتر ویا کمرنگتر از پوست رخ می دهد که ممکن است روی آنها پوسته ریزی ظریفی بصورت آردی نیز رخ دهد .گاهی این لکه هاسطح وسیعی از پوست تنه را درگیر می کند به شکلی که نمی توان پوست سالم را از پوست مبتلا افتراق داد . این لکه ها معمولا” خارش ندارند وبا حمام رفتن رنگ آنها کمترشده وگاهی به سختی دیده می شود . اگر پوست آفتاب خورده وبرنزه باشد این لکه ها کمرنگتر از پوست بروز می کند ودر صورتی که پوست برنزه وآفتاب خورده نباشد ، لکه ها پررنگتر از پوست ایجاد می شود . علت این بیماری و تبدیل نوع غیر بیماریزای قارچ به نوع بیماریزا خیلی مشخص نیست اما عواملی می تواند باعث تسهیل آن شود که عبارتند از رطوبت وتعریق پوست ، چاقی ، استفاده از قرصهای ضد بارداری ، حاملگی ، وراثت ، سوء تغذیه و…. اما گاهی هیچکدام از این زمینه ها نیز وجود ندارد . این بیماری ( اگر بتوان نام آن را بیماری نهاد ) را می توان با شامپوها ویا لوسیونهای ضد قارچ درمان نمود . اما معمولا” عود کننده بوده و ممکن است هرسال یکی دوبار فرد را مبتلا کند . این حالت درجوانان وافراد میانسال شایعتر از کودکان وافراد مسن می باشد . در کودکان این حالت می تواند کناره های صورت رانیز گرفتار کند وبا لکه های کمرنگی که ایجاد می کند والدین را نگران سازد

چهارشنبه 3/9/1389 - 12:26
اعتیاد و سیگار
یکی از انواع موادمخدر که امروزه از مواد نسبتاً پر مصرف می باشد ، آیس ، شیشه یا کریستال است. وجه تسمیه این ماده‌مخدر این است که این ماده در بعضی حالات ، شکل ظاهری آن شبیه خرده شیشه است

مخدر شیشه
یکی از انواع موادمخدر که امروزه از مواد نسبتاً پر مصرف می باشد ، آیس ، شیشه یا کریستال است. وجه تسمیه این ماده‌مخدر این است که این ماده در بعضی حالات ، شکل ظاهری آن شبیه خرده شیشه است و یا تکه‌های کوچک یخ ، اما بیشتر به صورت دانه های ریز است . این ماده در اروپا و آمریکا بیشتر به نام آیس شناخته می‌شود. شابو که در آسیای جنوب‌شرقی و خاوردور رواج دارد نیز شباهت‌هایی با این ماده دارد.
تحقیقات نشان می‌دهد که مهمترین ترکیب این ماده‌مخدر آمفتامین است. سابقه تولید و مصرف آمفتامین به قبل از جنگ جهانی دوم می‌رسد و در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان یک داروی مؤثر در رفع افسردگی سربازانی که مشغول جنگ بودند و یا نیروهایی که قرار بود چندین شبانه‌روز را به صورت پیوسته به نبرد مشغول باشند و فرصت استراحت نداشتند برای بالا بردن سطح انرژی آنان استفاده می‌شد.
با گذشت زمان و مشخص شدن عوارض خطرناک این ماده و اعتیاد به آن ، کاربرد این ماده به عنوان دارو به تدریج کنار گذاشته شد اما سوداگران و تولیدکنندگان موادمخدر ، استفاده از این ماده را در تهیه موادمخدر جدید در دستور کار خود قرار دادند. شاید اولین و مهمترین ماده‌مخدری که از آمفتامین به دست آمد و در سطح وسیع مورد مصرف قرار گرفت اکستازی باشد. قرص اکستازی در کشور ما به ندرت مشاهده و مصرف می‌شد اما در سال‌های اول دهه هشتاد ، مصرف آن افزایش یافت و انواع و اقسام این قرص در بازار قاچاق مشاهده می شد.

مصرف اکستازی در پارتی‌ها ومیهمانی‌ها به عنوان یک ماده انرژی‌زا مصرف می‌شود و مصرف‌کنندگان آن می‌توانند ساعت‌ها بدون استراحت بیدار بمانند و از انرژی‌های نهفته یا ذخیره شده در جسم خود در حد بالایی بهره‌برداری نمایند که پس از مدتی شدیداً با کمبود انرژی مواجه‌ می‌گردند که از ظاهر آن‌ها کاملاً مشخص می‌شود. متأسفانه یکی از تبلیغات غلط در مورد این ماده‌مخدر این است که حتی رسانه‌های جمعی از آن به عنوان قرص شادی یا انرژی زا یاد می‌کنند درحالیکه این ماده از خود هیچ‌گونه انرژی و شادی ندارد و انرژی‌های ذخیره شده جسم را به یکباره آزاد می‌کند و انرژی که بایستی در طول چندین شبانه‌روز مصرف شود ، یک‌شبه استفاده می‌شود و بعد از تمام شدن اثر آن ، شخص مصرف‌کننده به شدت احساس رکود و خستگی می‌کند و این آغازی است برای مصرف دوباره و دوباره تا اعتیاد کامل . خوشبختانه در حال حاضر مصرف اکستازی تا حد قابل ملاحظه ای کاهش یافته است تا جایی که اکستازی به عنوان یک ماده مخدر بیس و پایه در مصرف کنندگان مواد مخدر مشاهده نمی شود ، اما متاسفانه مصرف شیشه تا حد زیادی افزایش یافته و مصرف آن در حال ازدیاد نیز می باشد .

اکستازی اغلب به صورت قرص و خوراکی و به ندرت به وسیله روش جذبی از طریق پوست استفاده می‌شود اما شیشه به صورت تدخین یا کشیدنی. برای مصرف شیشه ابزار مخصوص وجود دارد که به آن پایپ Pipe گفته می‌شود و شبیه یک چپق شیشه ای است. نشئگی حاصل از مصرف این ماده تقریباً شبیه هیچ مادمخدر دیگری نیست. عوارض مصرف این ماده ، بسیار خطرناک و سنگین است. مصرف‌کنندگان این ماده در دفعات اولیه مصرف ، گاه تا 72 ساعت نمی‌خوابند. در این مدت ، سطح انرژی بسیار بالا ، توهم شدید و خیره شدن به یک نقطه خاص برای چندین ساعت و همینطور رفتارهای بی‌پروا ، از حالات نشئگی این ماده محسوب می‌شود. پس از بین رفتن اثر این ماده ، شخص مصرف‌کننده طوری احساس خستگی و کوفتگی می‌کند که ممکن است حدود 48 ساعت یا 2 شبانه‌روز به صورت پیوسته خواب باشد و پس از بیداری سر دردهای شدید ، بی‌قراری ، لرزش و حرکات غیرعادی اعضاء بدن مثل دست و سر از حالات آن است.

مصرف‌کنندگان شیشه برای از بین بردن این حالت معمولاً دوباره مصرف می‌کنند و مانند سایر موادمخدر فرایند اعتیاد آغاز می‌شود و پس از مدتی مصرف‌کننده شیشه تبدیل به یک معتاد تمام‌عیار می‌شود که البته با مصرف‌کنندگان سایر موادمخدر مثل تریاک و حتی هرویین بسیار تفاوت دارد. عوارض مصرف شیشه را در طول چندماه ، حتی مصرف هرویین در طول چندین سال به وجود نمی‌آورد.
عوارض مصرف شیشه به قدری وحشتناک است که حقیقتاً هرویین و یا قوی ترین مخدرهای سنتی در مقابل آن بسیار ضعیف هستند .مصرف‌کننده شیشه در حالت خماری ، دست به حرکات جنون‌آمیزی می‌زند که شاید از دیوانگان زنجیری هم سر نزدند. از مهمترین عوارض طولانی مدت مصرف شیشه که معمولاً بعد از گذشت کمتر از 6 ماه مصرف خود را نشان می‌دهد اختلال شدید در عملکرد دریچه پروستات است که معمولاً ادرار و اسپرم با هم دفع می‌شوند. آسیب‌های شدید کبدی و جوش‌های صورت ، ایجاد عفونت در دستگاه گوارش ، خصوصاً روده ها ، کوچک شدن بیضه‌ها به همراه درد شدید و تضعیف قوای جنسی از دیگر عوارض این ماده‌مخدر خطرناک است.
توهمات شیشه به گونه ای است که بیان آن ها کار ساده ای نیست ، باورکردنی نیست . شیشه ای ها پس از گذشت مدتی از مصرف شیشه شدیداً بدبین می شوند ، همه مردم را دشمن خود می دانند ، فکر می کنند سیستم های امنیتی از کا ، گ ، ب گرفته تا سی آی ، ای همه دنبال آن ها هستند ، تصور می کند در همه جا مشغول پاییدن او هستند ، حتی در خانه اش ابزار مراقبت کار گذاشته اند ، به نزدیک نرین افراد خانواده خود شدیداً بدبین می شود ، بدبینی که قابل گفتن نیست ، اگر متاهل باشد به همسر خود بدبین می شود حتی فکر می کند که فرزندانش متعلق به او نیستند ، وقتی با او صحبت می کنند هرگز حاضر نیست حرف و صحبت دیگران را بپذیرد و تایید کند ، فکر می کند همه اشتباه می کنند ، همه دنیا اشتباه می کنند و فقط اوست که درست فکر می کند ، یکی از تفکرات جالب شیشه ای ها این است که فکر می کنند از زمانی که مصرف کننده شیشه شده اند بسیار پیشرفت کرده اند و تبدیل به انسان های دانایی شده اند و چیزهایی را می فهمند که دیگران نمی فهمند .

هرگز خود را معتاد نمی دانند ، مصرف کنندگان تریاک را بسیار بی کلاس می دانند و اگر مثلاً به آن ها گفته شود که به جای شیشه تریاک مصرف کنند که این عوارض را ندارد ، عصبانی می شوند و می گویند : تریاک ! من تریاک مصرف کنم ! متأسفانه در صحبتهای عامیانه گفته می‌شود که شیشه چون مرفین ندارد پس اعتیاد هم ندارد. چقدر این نگرش اشتباه ؛ غلط و گمراه کننده است . این نگرش که فقط مواد مرفین دار و یا مواد بر گرفته از خانواده تریاک اعتیاد آور هستند و بقیه مواد که صناعی هستند و مرفین ندارند ،اعتیاد آور نیستند ، دنیا را گمراه کرده است .

از دیدگاه کنگره 60 که نتیجه تحقیقات علمی و مشاهدات و تجربه‌های عینی است ، هر ماده ای که مصرف آن انسان را از تعادل طبیعی خارج کند مستقیماً روی سیستم تولیدکننده مواد شبه‌افیونی و ضددرد و نوروترانسمیترها در سیستم عصبی اثر می‌گذارد و باعث تخریب آن ها می‌شود. طیف ترکیبات مواد شبه‌افیونی که در جسم انسان تولید می‌شود به قدری گسترده و ناشناخته است که به غلط تصور می‌شود فقط مرفین یا مشتقات آن روی آن اثر می‌گذارد هرچند همین موضوع را هم بسیاری نمی‌دانند اما تحقیقات کاربردی کنگره 60 با قدرت و اطمینان این موضوع را ثابت کرده است که کلیه موادی که انسان را از حالت تعادل طبیعی خارج می‌کند ، شامل هرویین ، تریاک ، شیره ، الکل ، حشیش ، کراک ، شیشه ، اکستازی ، قرص‌های خواب‌ ، آرامبخش و ضدافسردگی ، دیفنوکسیلات ، ترامادول ، بروفن و حتی استامینوفن ، که بدون تجویز پزشک مصرف گردد نیز مستقیماً روی این سیستم اثر می‌گذارند و باعث تخریب آن می‌شوند .
یکی از انواع مواد شبه افیونی یا واسطه های شیمیایی سیستم عصبی که شدیداً بر اثر مصرف شیشه آسیب می بیند و تولید آن دچار اختلال می شود ، سروتونین است که مستقیماً در خلق و خوی ما اثر گذار است . از دیدگاه کنگره 60 شیشه یک ماده مخدر بسیار قوی و خطرناک است و اعتیاد آن در مقایسه با مواد مخدر شناخته شده نظیر تریاک و هروئین بسیار سنگین‌تر و خطرناکتر است. و به اعتقاد کنگره 60 هر نوع اعتیادی قابل درمان است. هم‌اکنون مصرف‌کنندگان شیشه بسیاری در کنگره به درمان قطعی رسیده‌اند .

مسافر علی خدامی
رفرنس : مقالات و تجربیات نوشته شده توسط مصرف‌کنندگان شیشه که برای درمان به کنگره 60 مراجعه کرده‌اند
چهارشنبه 3/9/1389 - 12:21
ازدواج و همسرداری

مهر و محبت، صمیمت و وفاداری از مهم ترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانواده است، همچنان که حفظ کانون خانواده یکی از اصیل ترین تکالیف هر یک از همسران محسوب می شود.

شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوتهای یکدیگر و یادگیری روشهای ابراز محبت و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاهترین لحظه های با هم بودن بیشترین بهره ها را ببرند، از این رو در این شماره مهارتهای همسرداری اشاره می نماییم.

تعریف همسرداری

مهارتی است که زن و شوهر(زوجین) با شناخت توانمندیها، تفاوتها و حساسیتهای یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی ، روانی وجنسی طرف مقابل پاسخ دهند. به طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.

تفاوتهای روانشناختی زنان و مردان در زندگی مشترک

میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از دوست داشته شدن رابطه مستقیمی دارد، در حالیکه مردانی زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند درخواستهای همسران خود را برآورده کنند.

-    زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادی صرف نمایند)،  در حالی که مردان این عمل زنان را پرحرفی تلقی می کنند.

-    زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدر دوستشان دارند، اما مردان فکر می کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را دوست دارم ، نیازی به گفتن نیست.

-          وقتی مردان از زنان خود حمایت می کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر می سازند، به زندگی امیدوارتر و علاقه مندتر می کنند.

-         زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد، در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فدارکاری خواهند بود.

-     هنگامی که مردان دیر می کنند، زنان با سؤالهای « چرا دیر کردی؟ »، « کجا بودی؟» و ... در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز می کنند. اما شوهران فکر می کنند که همسرانشان می خواهند آنها را زیر سوال ببرندو افراد بی مسؤولیت و غیر مطمئین جلوه دهند.

-    وقتی شوهران فکر می کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و توانمندی می نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان عزیز هستند.

-    مردان پس از گوش کردن به صحبت های همسر خود بلافاصله می خواهند مشکل را حل کنند، بنابراین به راهنمایی آنان می پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می خواستند احساساتشان را بیان کنند.

-         زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته هایشان محک می زنند.

-         مردان یا باید سعی کنند خواسته های منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را با دلایل صحیح متقاعد سازند.

 

کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر

1.      به خانواده همسرمان نیز به اندازه خانواده خود احترام بگذاریم.

2.      با خانواده همسر خود همانگونه رفتار کنیم که با خانواده خود رفتار می نماییم.

3.   به هیچیک از خانواده ها اجازه دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که خانواده ها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجریه های آنن استفاده کنیم و تصمیم نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.

4.   در صورت بروز اختلاف، از در میان گذاشتن موضوع یا نزدیکترین خویشاوندان نیز پرهیز کنیم، زیرا اینکار موجب گسترش دامنه اختلاف می شود.

5.      در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتگوها شرکت دهیم.

6.   در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را می شناسند و بهتر می توانند چاره جویی نمایند.

7.      از چشم هم چشمی و حسادت بپرهیزیم.

8.   به آداب و رسوم خانواده همسرمان احترام بگذاریم، چنانچه برخی از آنها را صحیح نمی دانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.

9.   لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده خود بروند (اینکار موجب ارضای محبت مادر و فرزندی می شود.

10. این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی بر گردن ما دارند، بنابراین در صورت ضرورت ، هر یک از همسران باید بخوبی از خانواده خود حمایت کنند.


آشنایی با برخی از مهارتهای همسرداری

1.   شاد باشیم: شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.

2.   صبور باشیم : اگر رفتار همسرمان را خوشایند نم دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.

3.    منطقی رفتار کنیم: مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و بجای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.

4.      کم توقع باشیم: از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ بدهد.

5.   مثبت نگر باشیم: با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بد بینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه های خوب زندگی را فراموش نکنیم.

6.   خوش بین باشیم ، داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می شود.

7.      یکدل باشیم: درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یکدلی به وجود می آورد.

8.   شنونده خوبی باشیم: هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.

9.   مشوق همسر خود باشیم: برای رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت های موفق گذشته او را تشویق کنیم تا آینده بهتری داشته باشد.

10.  به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم: آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ما هستیم.

11.  خوش قول باشیم: برای حرفها و قول های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسؤول بدانیم خوش قولی نشانه احترام به خود و همسر است.

12.  به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.

13.  ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم: سعی کنیم با همسر خود درباره مسایل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می باشد.

14.  با یکدیگر مهربان باشیم:  همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم ، خوبی هایش را بازگو کنیم، برایش خوبی خواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را بکار ببریم با مهربانی می توانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه گرم و صمیمی برقرار کنیم.

15.  محبت پذیر وقهر گریز باشیم: منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکار است . تلاش کنیم که آیینه زندگیمان شفاف و بدون غبار کدورت باشد.

16.  راستگو باشیم: صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه های زندگی را سست می کند.

17.  محیط خانواده را با صفا کنیم: فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی رخوردار باشد.

18.  به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم: ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب می شوند و مقید بودن به ارزش ها موجب دوام و استحکام خانواده می شود و اصالت آن را حفظ می کند.

19.  به نیازهای همسر توجه کنیم: رفتار دلنشین و توام با متانت موجب می شود خواسته های خود را به راحتی بیان کند.

20.  بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم: در سایه سلامت جسمی و روانی می توانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.

21.  با یکدیگر مشورت کنیم: هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن ، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاهتر می شود.

22.  قدر شناس باشیم: از همسرمان به خاطرانجام وظایف ، مسؤولیت ها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم.

23. احساس مسؤولیت داشته باشیم: هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که بر عهده گرفته اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.

24. برنامه ریزی کنیم: در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان         می بخشد.

25.  الگوی خوبی باشیم: طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.

26.  خود را به جای همسرمان بگذاریم: دنیا را از دریچه نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم    « اگر من جای او بودم چه می کردم» ؟

27.  به خواسته ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم: فراموش نکنیم که ازدواج پیمان هکاری و تشریک مساعی است.

28.  میانه رو متعادل باشیم: حضرت علی (ع) فرموده اند «خیرالاموراوسطها» پس اگر در تمام امور زندگی ( خوردن ، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن. اعتدال را رعایت کنیم کمتردچار مشکل می شویم.

29.  با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم: یک جمله شورانگیز می تواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.

30.  روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم: عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می کند.

31.  به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه سختیهای زندگیمان را میپذیرم. چنین جملاتی باعث دلگرمی او می شود.

32.  همسر خود را راضی کنیم: باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشین هیچوقت ما را ترک نمی کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی گذارد.

33.  با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.

34.  برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.

35.  سختی ها و مشکلات محیط کار را درحد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم: همفکری بار مشکلات را سبک تر می نماید.

36.  فرمان ندهیم: نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم. متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.

37.  تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم: افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پا گیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.

38.  از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم: ندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می شود.

39.  روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم: هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می شود. هرگز نباید از نقطه ضعف ها به عنوان اسلحه ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.

40.  مقابله به مثل نکنیم: از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.


سیاست های زنانه در همسرداری

به‌خاطر داشته باشید، شناخت افرادی که با آنها در تقابلید، همواره به نفع شماست. وقتی همسر خود را بشناسید، مطمئناً باور خواهید کرد که به‌میزان زیادی می‌توانید در روابط‌تان با او ثمربخش و تأثیرگذار باشید، بنابراین سعی کنید اکسیر توانایی‌های خود را که شما را مبدل به کیمیاگری قابل در روابط همسری‌تان می‌کند، همیشه به بهترین وجه به‌کار گیرید.

1-    بدانید با مستحکم کردن پایه‌های ایمان در قلب همسرتان، به سلامت و تحکیم پایه‌های زندگی‌تان کمک کرده‌اید.

در به‌جا آوردن تکالیف شرعی، همواره همراه و مشوق همسرتان باشید، نه مانع و متزلزل کننده.

2-    حمایت و همدلی یعنی اینکه شما با شوهرتان صادق باشید، نه اینکه کورکورانه از او حمایت کنید.

3-    خارج از حیطه نظارت همسرتان، چنان رفتار کنید چنانچه او حضور دارد.

4-    در مشکلات، با اعتقاد به قانون مصلحت و حکمت خداوند، با استقامت باشید و این حس را به همسرتان هم القاء کنید.

5-    زمان عنوان کردن هر مطلب را متناسب با روحیه، ظرفیت و شرایط شوهرتان بشناسید.

6-    درد ودل‌های خود را همزمان با غصه‌های او مطرح نکنید.

7-    فراموش نکنید شما مسئول التیام خستگی‌ها و استرس‌های او هستید.

8-    در مواقعی که همسرتان ناراحت یا مضطرب است، مراقب باشید نقش تشدید کننده نداشته باشید.

9-    نگرانی‌های خود را به همسرتان منتقل نکنید، سعی کنید تنش زدا باشید، نه تنش زا.

10-      در چنین مواقعی به اقتضای شخصیت همسرتان، از شیوه همدردی یا نشاط ‌زایی استفاده کنید.

11-      در تمام مدت، به یاد داشته باشید که شنونده ی خوب بودن، آرام بخش او خواهد بود.

12-      اجازه ندهید که اشتباهات و رفتارهای ناراحت کننده ی دیگران، لحظات شیرین شما و شوهرتان را کوتاه کند.

13-      سعی کنید دلخور‌های احتمالی خود از والدین یا دیگر افراد خانواده‌تان را با همسرتان مطرح نکنید.

14-   ناراحتی‌های احتمالی از خانواده همسرتان را، به شکل گلایه مطرح نکنید، بلکه به شکل درد ودل و در شرایطی کاملاً صمیمی بیان کنید.

15-      اگر از رفتار مشخصی از جانب همسرتان آزرده می‌شوید، در موقعیتی مناسب، حتماً مطرح کنید.

16-         شما مکمل همسرتان هستید، اشکالات و نقایص ظاهری، اخلاقی و ... وی را در خلوت و با احترام و مهربانی به او گوشزد کنید.

17-      در بیان انتقادات، کمی ملاحظه کارانه عمل نمایید.

18-      در صورت بروز اشتباه از جانب مرد، در جبران اشتباه هم‌پای او بکوشید و خود را کنار نکشید.

19-      اگر همسرتان متوجه اشتباهش نیست، بدون جبهه‌گیری و ملامت، در شرایطی دوستانه، به او یاد‌آوری کنید.

20-      به یاد داشته باشید با به زبان آوردن مکرر اشتباهات وی، اعتماد به نفس و غرور او را سلب می‌کنید.

21-      حفظ عزت مرد، در گرو حفظ غرور و احترام اوست، نگذارید عزت و غرور شوهرتان حتی ترک کوچکی بردارد.

22-      در هیچ شرایطی از ازدواج با او، اظهار ندامت نکنید. حتی هنگام عصبانیت.

23-      مراقب باشید هیچ گاه ناتوانی‌ها و کاستی‌های خارج از کنترل مرد را به او گوشزد نکنید.

می‌توان گفت تقریباً همه مردها نفوذ‌ پذیرند، به‌شرط آنکه شما نافذ خوبی باشید. سعی کنید شیوه نفوذ همسر خود را بشناسید و با تأمل و سنجیده در این مسیر گام بردارید.

در این راستا خوب است بدانید:

1-    شاید یکی از دلایل این‌که شما بیش از دیگران از زندگی‌تان گله‌مندید این است که به جزئیات بیش از حد توجه می‌کنید.

اگر در مسئولیت‌های زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.

2-    این شما هستید که اقتدار و غرور مردانه یک مرد را شکل می دهید و بهبود میبخشید.

3-    هرگز شوهرتان را با شخص دیگری مقایسه نکنید؛ مگر آنکه در آن مورد برتری با همسر شما باشد.

4-    از لحاظ خلقی، خود را به ایده‌‌‌آل همسرتان، نزدیک و نزدیک‌تر کنید..

5-    توقعات و نیازهای مالی خود را فقط زمانی مطرح کنید که مطمئن باشید شوهرتان قادر به برآوردن آنهاست.

6-    در برنامه‌ریزی‌های مالی چنان تصمیم بگیرید که هرگز باعث ضرر نشوید.

7-    بدون هماهنگی با همسرتان برای مهمانی رفتن، مهمانی برگزار کردن و مواردی از این دست، تصمیم نگیرید.

8-    تا کاملاً مجبور نشده‌اید، سعی کنید بدون همسرتان در برنامه‌های تفریحی و مسافرت‌ها شرکت نکنید.

9-    بکوشید لحظاتی که با همسرتان دارید، کاملاً پرانرژی و بانشاط باشید.

10-      در مجالس دوستانه، سعی کنید همواره توجه‌تان معطوف به او باشد.

11-   حریم اطلاعات زندگی خود را حفظ کنید، هیچ لزومی ندارد که مسایل و مشکلات شما و شوهرتان در سطح فامیل، عمومی گردد.

12-      اگر در مسئولیت‌های زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.

13-      نقاط مثبت و ضعف مرد خود را بشناسید و بپذیرید و با این وجود باز هم به او توجه کنید.

14-      دقت کنید ممکن است نیازهای زناشویی زن و مرد با هم متفاوت باشند، ولی با هم در تقابلند.

15-      سعی کنید هیچ وقت زودتر از همسرتان به خواب نروید!

16-      به کلیه نیازهای همسرتان همواره رسیدگی کنید.

17-   فراموش نکنید شما برای حصول به رضایت، آرامش و احتیاجات خود، زمانی موفق خواهید بود که همسرتان را از تمامی این جهات تامین کنید.

18-      سالگرد ازدواج و تاریخ تولد همسرتان را فراموش نکنید.

19-      به مناسبات و بهانه‌‌‌های مختلف، گاهی برایش هدیه تهیه کنید.

20-      هرگز هدایای دریافتی از او را، حتی اگر بی‌مصرف بودند، به کسی نبخشید.

21-      از عودت یا تعویض هدیه، در هر شرایطی بپرهیزید.

22-   از کلیه هدایایش، حتی آن‌هایی که مطابق میل و سلیقه شما نبوده، برای یکبار هم که شده، درحضور خودش استفاده کنید.

23-      رفتار خود را گاه‌گاهی ارزیابی کنید.

چهارشنبه 3/9/1389 - 12:19
بهداشت روانی

خلق و خو چیزیست که معمولا بسیار وابسته به زمانی است که یک انسان در آن قرار دارد . تغییر اخلاق هم دلایل مختلفی میتواند داشته باشد .ممکن است که بدلیل یک استرس روحی (به عنوان مثال از دست دادن کسی که دوستش داریم , مانند دوستان , خویشاوندان و… ) باشد . برخی مواقع نیز یک واقعه ناخوشآیند در محل کار دلیل آن است.حوادث اتفاقی که فرزندان نیز بوجود میآورند نیز میتواند دلیل دیگری باشد و هزاران دلیل دیگر فردی و اجتماعی …اما درکنار این نوع دلایل به نظر من در جامعه هایی که دولتمردان آن استرس زیادی را در سطح جامعه ایجاد میکنند رفته رفته تعداد و نوع این دلایل متنوع تر نیز میشود و مردم اصولا در روابط اجتماعی خود دچار نوعی بد اخلاقی مزمن میشوند . در این مقاله قصد ندارم بر روی دلایل بد اخلاقی مانور دهم .بد اخلاقی علاوه بر اینکه ماهیتی فرهنگی و خانوادگی دارد همانطور که بیان نمودم ,ریشه در تعاملات اجتماعی ما نیز دارد و اصولا در جامعه ای مثل ایران که دولت با سیاست هراس افکنی , بدبینی کاذب  و سیاست دشمن تراشی پیش میرود باید انتظار اثرات و تغییرات اساسی در الگوی رفتاری مردم داشت .

بگذریم . میپردازم به اصل مطلب و آن اینکه در مواجهه با افرادی که خلق ناآرام و به عبارتی بد اخلاق هستند چه باید کرد ؟ برای ورود به این مبحث باید عرض کنم زمانی که فردی در سطح روحی پایینی قرار دارد  کوچکترین رفتار نسنجیده ای میتواند وی را پریشان تر و اوضاع را بد تر کند .بنابراین برای ارائه یک رفتار سنجیده چاره ای نمی ماند جز کشف دلیل بدخلقی مخاطبتان و سعی در خودداری از شرایط پر تنش .

  • در مواجهه با مردم بد اخلاق بسیار دقت کنید .بد اخلاق ها معمولا عصبانی هم هستند . به عبارتی آتش زیر خاکستر ! سعی کنید همیشه با روی گشاده با انها برخورد کنید .
  • همیشه در پس این رفتار بد اخلاق انها به دنبال ریشه این رفتار آنها باشید .این به شما کمک خواهد کرد در انتخاب یک رفتار مثبت دستتان باز تر باشد .سپس در لابلای صحبت سعی کنید او را به سمت ویژگی های رفتاری مثبتی که از او میشناسید یا انتظار دارید هدایت کنید .
  • بهترین ابزار شما چهره بشاش شماست . براحتی با چهره بشاش او را به سمت آرامش هدایت کنید.باور کنید با یک سلام بشاش , او چاره ای جز یک عکس العمل مثبت تر نخواهد داشت .با روی خوش با آنها صحبت کنید تا ببنید این روش شما چهره بد اخلاق این گونه افراد را بزودی تبدیل به یک چهره خوشرو تبدیل میکند .
  • در مواجهه با این گونه افراد صبر را سرلوحه رفتار خود قرار دهید . ممکن است در شرایطی باشید که انتظار یک برخورد بهتر را داشته باشید و یا موضوعی باشد که حق با شما باشد اما بیاد داشته باشید گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی :)
  • از جر و بحث با افراد در وضعیتی که خلق نا ملایمی دارند پرهیز کنید و تا آنجا می توانید ملایم تر و با احترام با آنها صحبت کنید . با روی باز به سوالات آنها پاسخ بدهید .رفتار دوستانه خود را تا انتها ادامه دهید .هر رفتار متقابل از سمت شما باعث جری تر شدن فرد بد اخلاق میشود . بیاد دارم مسئول دفتر ریاست یکی از ادرات در زمانی که من در محل حضور داشتم پاسخگوی 2 نفر از ارباب رجوع های ناراحت بود اما با رفتار بسیار مودبانه و صبورانه چقدر در حل مشکل اداری آنها و ارائه راهکار مناسب به آنها موفق بود و افرادی که در لحظه ورود چهره ای خشمگین داشتند چه با آرامش و تشکر کننان محل را ترک میکردند …
  • مطمئنا برخی از شما خواهید گفت که نمیتوان برخی از افراد را اصلا تحمل کرد و…. تایید میکنم که تعامل و یا زندگی با افراد بد اخلاق و نا ملایم بسیار سخت و مشکل است . کنار آمدن با افرادی که غوطه ور در این ناملایمی ها هستند کار مشکلی است .بنظر من بهترین راه فراموش کردن رفتار های بد اخلاق این نوع افراد است . بحث کردن و یا منازعه با چنین افرادی تنها باعث پریشان تر کردن شرایط و ایجاد افسردگی و دپرس شدن طرفین میشود و این شرایط را برای خورج از این وضعیت بد تر میکند .تا آنجا که میشود بهتر است با آنها همکاری کنید.
  • لبخند ابزار قدرتمندی است که همواره به آن اشاره کرده ام و تغییر دهنده هر نوع شرایط نا بسامانی است .من جمله در مواجهه با افراد بد اخلاق .لبخند شما میتواند روش بسیار مطمئنی برای بازگزداندن افراد به وضعیت شاد و نرمال انها باشد .
  •  توصیه میکنم در مواقعی که فرد آرام و بدور از ناملایمات ذهنی است او را از این موضوع که بد خلقی وی اطرافیان و یا محیط خانواده را دچار استرس های لحظه ای میکند با خبر کنید و به آرامی و با روی گشاده از وی بخواهید که در چنین شرایطی سعی در کنترل رفتار خود داشته باشد .

در آخر تاکید میکنم که در این مقاله منظورمن از افراد بد خلق , بد خلقی ناشی از بیماری های روانی و چنین شرایطی نیست . در چنین شرایطی هر چند روش های فوق بسیار کارآمد هستند لیکن استمرار انجام آن , موجب ایجاد افسردگی در مخاطبان و اطافیان میشود . بهتر است در چنین شرایطی با در نظر گرفتن شرایط فرد بیمار روحی , از مشاوران روانپرشک بهره برد.

چهارشنبه 3/9/1389 - 12:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته