تاریخ
صدور قطعنامه ۵۴۰ شورای امنیت
قطعنامه ۵۴۰ شورای امنیت در پی حملات عراق به کشتیهای تجاری در خلیج فارس در چنین روزی از سال ۱۳۶۲ هجری شمسی صادر گردید.
بهدنبال
حمله نیروی هوایی ارتش متجاوز بعث عراق به کشتیهای تجاری در خلیج فارس از
سال ۱۳۶۰ش و نیز مختل کردن امنیت این منطقه در ادامه آن، قطعنامه شماره
۵۴۰ شورای امنیت سازمان ملل متحد در پایان ماه اکتبر ۱۹۸۳م برابر با نهم
آبانماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی، صادر شد و حق کشتیرانی و بازرگانی آزاد در
آبهای بینالمللی را مورد تأکید قرار داد و از همه کشورها خواست که آن
را رعایت کنند.
در این قطعنامه، از دو طرف متخاصم خواسته شد که
درگیریهای خود را در خلیج فارس پایان داده و به تمامیت ارضی کشورهای ساحلی
احترام بگذارند. در این قطعنامه همچنین از دو طرف خواسته شده بود که از
هر اقدامی که صلح و امنیت بینالمللی و همچنین حیات دریایی در منطقه خلیج
فارس را در معرض مخاطره قرار میدهد، خودداری ورزند.
این قطعنامه در
حالی صادر شد که عراق حملات خود را به پایانهها و کشتیهای نفتی ایران
شدت بخشیده و بیتوجه به منع سازمان ملل متحد، به ناامنی منطقه میافزود.
در قطعنامه ۵۴۰ عناصر مثبتی وجود دارد از جمله: لزوم بررسی واقعبینانه
جنگ، عدم اشاره به قطعنامههای قبلی شورا، عدم اشاره به آتشبس یا خروج
نیروها، اشاره به گزارش هیئت بازرسی، حمله به مناطق مسکونی و تلاش دبیر کل
برای رسیدن به راه حلی کامل، عادلانه و شرافتمندانه و قابل قبول برای هر
دو طرف.
این، اولین قطعنامهای بود که بهاتفاق آرا به تصویب نرسید و
دارای سه رأی ممتنع بود. هرچند این گمان میرود که صدور این قطعنامه،
ناشی از گزارش هیئت اعزامی دبیر کل به منطقه باشد، ولی درواقع بیشتر از
هر چیز، متأثر از عملیات والفجر ۴ بود که اواخر مهرماه آن سال به اجرا
درآمد و طی آن هفتصد کیلومتر مربع از منطقه عملیاتی به دست نیروهای اسلام
افتاد.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:57
تاریخ
عملیات پدافندی پای پل کرخه
عملیات پدافندی پای پل کرخه در چنین روزی از سال ۱۳۵۹ هجری شمسی به مرحله اجرا گذاشته شد.
با
موفق نشدن حمله لشکر ۲۱ حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران در ۲۳ مهرماه سال
۱۳۵۹ش، این لشکر در شرق رودخانه کرخه مستقر گردید و عناصری از تیپ دوم
دزفول در سرپل غرب رودخانه مستقر شدند. حفظ سرپل اشغالی بسیار حائز اهمیت
بوده و تا عملیات فتحالمبین در سال ۱۳۶۱ش، این سرپل نه تنها در مقابل
حملات مکرر نیروهای عراقی با رشادت و جانبازی رزمندگان دلاور ارتش جمهوری
اسلامی ایران حفظ شد، بلکه با عملیاتهای متهورانهای گسترش و توسعه پیدا
کرد.
بعد از تجدید سازمان، لشکر ۲۱ حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران با
تحویل گرفتن سرپل از لشکر ۹۲ زرهی در تاریخ هفتم آبانماه ۱۳۵۹ش، مسئولیت
پدافند منطقه را به عهده گرفت. فرماندهان عراقی به تصور اینکه صدمات
وارده به لشکر مذکور، توانایی مقاومت سربازان ایرانی را تا اندازهای کاهش
داده است که با یک حمله میتوانند سرپل را تصرف کرده و زمینه را برای عبور
از رودخانه فراهم آورند، تصمیم به هجوم به این نقطه حساس گرفتند.
بنابراین
نیروهای رژیم بعثی عراق در تاریخ نهم آبانماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، حدود
نیمهشب تهاجم سنگین خود را آغاز کرده و با پشتیبانی متمرکز آتش توپخانه
به مدت ۱۱ ساعت آن را ادامه دادند که خوشبختانه بهواسطه مقاومت شدید
نیروهای خودی، دشمن با بهجا گذاشتن تلافت و ضایعات فراوانی مجبور به
عقبنشینی گردید.
با این رشادت نیروهای سرافراز ایران اسلامی، سرپل حفظ
شد و روحیه سربازان بهشدت ارتقاء پیدا کرد. در پایان این عملیات، ۲۴۰ تن
از نیروهای عراقی کشته و زخمی شدند و تعدادی نیز از جمله یک فرمانده
آتشبار به اسارت درآمدند. سرپل غرب رودخانه حفظ شد و ضمن مجبور ساختن دشمن
به عقبنشینی، تعداد ۵ قبضه توپ همراه با ۱۰ دستگه تانک و نفربر عراقی
منهدم شد
دوشنبه 9/8/1390 - 13:56
تاریخ
تصویب قانون سربازگیری در مجلس
تصویب قانون سربازگیری در مجلس شورای ملی در جریان جنگ جهانی اول و در چنین روزی از سال ۱۲۹۴ هجری شمسی رخ داد.
تاخت
و تاز نیروهای بیگانه در کشور در جریان جنگ جهانی اول و به خطر افتادن
استقلال ایران و همچنین ضعف قوای غیرمنظم و محدود ژاندارمری موجب شده بود
که در مقابل یکهتازی بیگانگان، هیچ اقدامی از سوی دولت انجام نگیرد و
فقط در برخی مناطق، افراد محلی از سر غیرت ملی در مقابل بیگانه مقاومتی
کنند، که آنهم بهسبب نابرابری تعلیمات و تجهیزات چارهساز نبود.
از
اینرو، مجلس، بهترین راه را جمعآوری سرباز از ولایات و روستاها
پیشبینی کرد و قانون سربازگیری را به تصویب رساند. به موجب این قانون، هر
روستا، برای تدارک عدهای سرباز برای حکومت، تعهد مینمود و در مقابل،
دولت، خرج سرباز و کمک مالی به خانواده او را عهدهدار میشد.
•
ایران دارای خدمت وظیفه عمومی برای مردان است. ماده چهارم قانون خدمت وظیفه
عمومی مصوب سال ۱۳۶۳ش بیان میکند که خدمت وظیفه عمومی در ایران ۳۰ سال
است که به چهار دوره تقسیم میشود: خدمت دوره ضرورت (۲ سال)، دوره احتیاط
(۸ سال)، دوره ذخیره اول (۱۰ سال) و دوره ذخیره دوم (۱۰ سال). همچنین این
قانون به شورای عالی دفاع اجازه میدهد در شرایطی که تعداد مشمولان مازاد
بر نیاز باشد، طول دوره ضرورت به ۱۸ ماه کاهش یابد.
هماکنون طول خدمت
وظیفه در ایران ۱۸ ماه است. اما خدمت در مناطق محروم ۱۷ ماه و در مناطق
مرزی ۱۶ ماه است. ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اردیبهشت
۱۳۸۸ش اعلام کرد از طول خدمت افرادی که دارای مدرک کارشناسی، کارشناسی
ارشد، دکتری و دکتری تخصصی میباشند به ترتیب ۱، ۲، ۳ و ۴ ماه کسر میشود.
این موضوع به معنای آن است که دارندگان مدارک مذکور بهترتیب ۱۷، ۱۶، ۱۵ و
۱۴ ماه خدمت میکنند.
قانون به حکومت اجازه میدهد تا طبقاتی از
کارکنان وظیفهای که خدمت دوره ضرورت را به پایان بردهاند برای تجدید یا
تکمیل آموزش نظامی فراخوان کند. این فراخواندهشدگان، حقوقی معادل حقوق
نفرات پایور همدرجه خود دریافت خواهند کرد. افرادی که دارای مصدومیت یا
نارساییهای بدنی و یا برخی شرایط اجتماعی هستند، از خدمت معاف میشوند.
دانشآموزان و دانشجویان نیز تا زمانی که تحصیل میکنند، از خدمت معاف
هستند.
هرچه که میزان تحصیلات فرد بالاتر باشد، درجه وی نیز بالاتر
خواهد بود. بنا بر قانون خدمت وظیفه عمومی، نفراتی که دارای مدرک کارشناسی
ارشد به بالا باشند به درجه ستوان دومی، نفراتی که دارای مدرک کارشناسی
باشند به درجه ستوان سوم و استوار یکم، نفراتی که دارای مدرک کاردانی (فوق
دیپلم) باشند به درجه گروهبان یکمی نائل میشوند. سربازان صفر نیز از بین
دارندگان مدارک دیپلم به پایین انتخاب میشوند.
حقوق این افراد نیز در
طول خدمت وظیفه عمومی با توجه به درجه آنها تعیین میشود. بدینصورت که
بنا بر مصوبه سال ۱۳۸۸ش، از ۴۱،۵۰۰ تومان برای سرباز سوم تا ۶۹،۶۰۰ تومان
برای ستوان یکم دارای رشته فنی و ۷۶،۹۰۰ تومان برای ستوان یکم دارای رشته
پزشکی، متفاوت خواهد بود.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:56
تاریخ
اعطاء امتیاز کشتیرانی کارون به انگلیس
واگذاری امتیاز کشتیرانی در کارون به انگلیسیها در زمان ناصرالدینشاه قاجار و در چنین روزی از سال ۱۲۶۷ هجری شمسی صورت گرفت.
یکی
از امتیازاتی که در زمان ناصرالدینشاه قاجار به انگلیسیها واگذار شد،
آزادی کشتیرانی در رودخانه کارون در استان خوزستان بود. چرا که
سیاستمداران این کشور از سالها قبل به اهمیت رود کارون از جهات تجاری و
اقتصادی و سیاسی پی برده بودند و امتیازی در این مورد میخواستند.
این
مجوز که انگلیسیها، نیم قرن برای بهدست آوردن آن تلاش کردند، علاوه بر
توسعه نفوذ سیاسی و نظارت بر نواحی جنوبی ایران، از نظر منافع تجاری،
استفاده از این راه طبیعی برای حمل و نقل اجناس انگلیسی و هندی به شهرهای
مرکزی از راه عادی بوشهر - شیراز - اصفهان بود. علت مخالفت ابتدایی دولت
ایران با اعطای این امتیاز، هراس از روسها بود، لیکن پس از اعطای امتیاز
شیلات شمال به روس، امتیاز کشتیرانی در روخانه کارون هم به انگلیس
واگذار شد(!)
• حکومت پنجاه ساله ناصرالدینشاه قاجار سرشار از وقایع و
حوادث مهم در تاریخ سلسله قاجار است؛ در این دوره، نتایج شوم عهدنامههای
گلستان و ترکمانچای و عوارض جنگهای ممتد دوره فتحعلیشاه بروز میکند. در
این دوره، دولت انگلیس روابط سیاسی خود را با ایران بسط میدهد و به اخذ
امتیازات و مزایایی نظیر امتیازات و مزایایی که بهموجب عهدنامه ترکمانچای
به روسیه داده شده بود، موفق میشود.
درنتیجه، نفوذ سیاسی و اقتصادی
بیگانگان در ایران این دوره به حد کمال میرسد و استقلال و حیات اقتصادی
ملت ایران بیش از هر زمان دیگر متزلزل میشود. خوشبینی فوقالعاده شاه به
بیگانگان باعث میشود که بسیاری از منافع کشور را به نفع بیگانگان واگذار
کند. در پایان سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، کمکم افکار انقلابی و زمزمه
آزادیطلبی ظهور میکند و زمینه انقلاب مشروطیت فراهم میگردد.
• نفوذ
سیاسی انگلستان در ایران بعد از عقد عهدنامه پاریس، مقدمه بهدست آوردن
امتیازات اقتصادی بزرگی برای اتباع آن دولت گردید. چنانکه در سال ۱۳۰۹
هجری، انحصار فروش دخانیات در ایران به یکی از اتباع دولت انگلیس داده شد و
همین امر مقدمه بروز نهضت جدیدی در میان طبقات مردم گردید و درنتیجه آن،
ناصرالدینشاه امتیاز را لغو کرد ولی انگلیسیها بعدها به گرفتن امتیازات
مهمتری نائل گردیدند. که امتیاز بانک شاهنشاهی و امتیاز حق کشتیرانی در
کارون مهمترین آنها بود.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:55
تاریخ
انقراض حکومت قاجاریه توسط مجلس در چنین روزی از سال ۱۳۰۴ هجری شمسی تصویب شد و بدینترتیب، دیکتاتوری رضاخان پهلوی آغاز گردید.
سلطان
احمدشاه دومین فرزند ذکور محمدعلیشاه در ۲۷ شعبان ۱۳۱۴ق مطابق با ۱۲
بهمنماه ۱۲۷۵ش در تبریز متولد شد. مادرش ملکه جهان بزرگترین دختر
کامرانمیرزا نایبالسلطنه بود. احمدمیرزا از پنج سالگی در مکتبخانه
ولیعهد تحصیلات خود را آغاز کرد و در ده سالگی به اتفاق پدرش به تهران آمد و
در ۱۹ اسفندماه ۱۲۸۵ش با تشریفات خاصی به ولیعهدی تعیین گردید.
وی در
۲۵ تیرماه ۱۲۸۸ش بهاتفاق پدر و مادر و سایر برادران خود در سفارت روسیه
واقع در زرگنده متحصن شد. پس از خلع محمدعلیشاه از سلطنت، احمدمیرزا
ولیعهد به سلطنت ایران انتخاب گردید و چون سن وی به نصاب قانونی نرسیده
بود، میرزاعلیرضاخان عضدالملک ایلخان قاجار را به نیابت او برگزیدند.
بدینترتیب،
چند روز قبل از آغاز جنگ جهانی اول، احمدشاه ۱۸ ساله به سلطنت رسید. در
نتیجه این جنگ که قریب چهار سال به طول انجامید، بهعلت ورود نیروهای
عثمانی و روس و انگلیس و آلمان به ایران، مردم وضع اسفناکی یافتند و قحطی
عده زیادی از هموطنان ما را به هلاکت رسانید. احمدشاه نیز هر چند ماه یک
بار، یکی از رجال را به رئیسالوزرائی انتخاب میکرد ولی کوچکترین تغییری
در وضع مردم ایران حاصل نمیشد و بیگانگان به قتل و غارت اموال مردم و
اعدام آنها میپرداختند.
رضاخان بهمحض آنکه در سوم آبان ۱۳۰۲ش به
مقام نخستوزیری رسید، احمدشاه را ناچار کرد رهسپار اروپا شود و برادر
احمدشاه را که بهعنوان نایبالسلطنه در تهران مانده بود نیز وادار کرد در
امور دولت دخالت نکند. در چنین شرایطی، قاجارها قدرتی نداشتند و تمام
قدرت حکومت در دست رضاخان بود.
رضاخان در غیاب احمدشاه روز به روز
موقعیت خود را تحکیم میکرد و در عین حال، میکوشید تا با تبلیغاتی گسترده
علیه احمدشاه او را نسبت به سرنوشت مملکت لاقید و بیاعتنا نشان دهد.
احمدشاه پس از تثبیت موقعیت رضاخان در ایران و بهخصوص پس از رأی اعتمادی
که با نیرنگ، توطئه و فشار در ۲۲ فروردین ۱۳۰۳ش از مجلس گرفته شد، برای
بازگشت به ایران مردد بود. اما سرانجام تصمیم به بازگشت به ایران و حفظ
سلطنت گرفت.
انگلیسیها وقتی که از تصمیم شاه برای عزیمت به ایران مطلع
شدند، نزد او رفتند و ضمن مبالغه در اوضاع آشفته ایران، صلاح او را در این
دانستند که تا مدتی از رفتن به ایران چشم بپوشد تا رضاخان بتواند امنیت
لازم را در کشور فراهم آورد. انگلیسیها شورش شیخ خزعل را نمونهای از عدم
امنیت برشمردند. احمدشاه که از واقعیات تا حدود زیادی بیخبر بود،
بهراستی باور کرد که در گوشه و کنار کشور شورشهایی وجود دارد که درصورت
ورود وی به ایران حتی ممکن است جان او به خطر بیفتد.
هرچه مدت توقف شاه
در اروپا بیشتر میشد، تبلیغات طرفداران رضاخان هم علیه احمدشاه بیشتر
میشد. رضا خان ابتدا به سرکوبی شورش شیخ خزعل و سمیتقو پرداخت و سپس به
بهانه شورش ایلات ترکمن و لر، بدان نواحی لشکر گسیل کرد. او در ادامه
تبلیغات علیه سلطنت احمدشاه چنین وانمود کرد که در پس همه این شورشها،
قاجارها قرار گرفتهاند.
در بهمن ۱۳۰۳ش این جوسازیها به مجلس شورای
ملی منتقل شد و رضاخان تأکید کرد که ادامه همکاری بین او و دودمان قاجار
غیرممکن است. مجلس تحت فشار رضاخان در ۲۶ بهمن همان سال، فرماندهی کل قوا
را به رضاخان سپرد که درحقیقت، آن را باید مقدمه خلع احمدشاه از سلطنت
دانست.
از سوی دیگر، رضاخان بهمنظور فریب افکار عمومی و آرامش اوضاع،
به موازات این تحولات، ظاهری ترقیخواه به خود گرفت. او از توزیع اراضی
دولتی میان کشاورزان، تقلیل ساعات کار کارگران، آزادی بیان و مطبوعات،
تشکیل احزاب، حق اعتصاب و انتخابات آزاد صحبت به میان آورد.
در نیمه
اول ۱۳۰۴ش تبلیغات گستردهای درباره ترقیخواهی و میهنپرستی رضاخان به
راه افتاد. خمیرمایه این تبلیغات، ضرورت جلوگیری از بازگشت احمدشاه و لزوم
خلع دودمان قاجار بود. با برنامههایی که از چندی قبل فراهم شده بود، مجلس
در روز نهم آبانماه سال ۱۳۰۴ هجری شمسی، انقراض سلسه قاجاریه را اعلام
نمود و حکومت موقتی را به رضاخان واگذار کرد.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:54
تاریخ
ولادت خاقانی؛ شاعر نامدار سده ششم
خاقانی شروانی شاعر بزرگ ایرانی در چنین روزی از سال ۵۲۰ هجری قمری قدم به عرصه حیات گذاشت.
•
افضلالدین بدیل بن علی خاقانی شروانی متخلص به خاقانی (۵۲۰ق در شروان -
۵۹۵ق در تبریز) از جملهی نامدارترین شاعران ایرانیتبار و بزرگترین
قصیدهسرایان تاریخ شعر و ادب فارسی بهشمار میآید. از القاب مهم وی حسان
العجم میباشد. آرامگاه او در شهر تبریز است.
• افضلالدین بدیل بن
علی خاقانی حقایقی شروانی در سال ۵۲۰ق در شهر شروان بهدنیا آمد. تاریخ
تولد او از اشارههای موجود در دیوان به دست آمده است. پدرش نجیبالدین علی
مروی درودگر بود. مادر او مسیحی نسطوری بود که به اسلام گرویده بود. عمویش
کافیالدین عمر طبیب و فیلسوف بود و خاقانی تا بیست و پنج سالگی در سایهی
حمایت او بود و در نزد او انواع علوم ادبی و حکمی را فراگرفت.
چندی
نیز در خدمت ابوالعلاء گنجهای شاعر بزرگ معاصر خود که در دستگاه
شروانشاهان بهسر میبرد، کسب فنون شاعری کرد. پس از آنکه ابوالعلاء وی را
به خدمت خاقان منوچهر شروانشاه معرفی کرد، لقب «خاقانی» بر او نهاد. از آن
پس، خاقانی نزدیک به چهل سال وابسته به دربار شروانشاهان و در خدمت منوچهر
شروانشاه، و پسر و جانشین او اخستان شروانشاه بود.
در حدود سال ۵۵۰ق
به امید دیدار استادان خراسان و دربارهای مشرق روی به عراق نهاد و تا ری
رفت. در آنجا بیمار شد، و والی ری او را از ادامه سفر بازداشت و خاقانی
مجبور به بازگشت به «حبسگاه شروان» گشت. پس از مدتی توقف در شروان، به قصد
حج و دیدن امرای عراقین از شروانشاه اجازهی سفر گرفت و در زیارت مکه و
مدینه چندین قصیده سرود.
در حدود سال ۵۵۱ق یا ۵۵۲ق سرگرم سرودن مثنوی
تحفةالعراقین بود. در راه سفر به بغداد، از ایوان مدائن گذر کرد و قصیدهی
غرای خود را درباره آن ساخت. در بازگشت به شروان، خاقانی مجدداً به دربار
شروانشاه پیوست. لیکن میان او و شروانشاه بهعلت نامعلومی کدورت ایجاد شد، و
آنچنانکه از قصیدههای حبسیه که در دیوانش ثبت است برمیآید یک سالی را
در حبس گذراند.
بعد از چندی در حدود سال ۵۶۹ق به سفر حج رفت و بعد از
بازگشت به شروان در سال ۵۷۱ق، فرزندش بیست سالهی خود رشیدالدین را از دست
داد و بعد از آن مصیبت مرگ همسر و مصائب دیگر دیگر بر او وارد شد. از آن
پس، میل به عزلت یافت و از خدمت دربار شروانشاهان کناره گرفت. در اواخر عمر
در تبریز بهسر میبرد و در همان شهر درگذشت و در مقبرةالشعرا در محلهی
سرخاب تبریز مدفون شد. سال وفات او را ۵۹۵ق و هم ۵۸۲ق نوشتهاند.
•
عمده آثار خاقانی عبارتاند از: "دیوان" شامل قصاید، ترجیعات، مقطعات،
غزلها و رباعیات است. دیوان خاقانی به تصحیح ضیاءالدین سجادی در سال ۱۳۳۸ش
در تهران به چاپ رسیده است و بخش عمدهی پژوهشهایی که دربارهی خاقانی
انتشار یافته بر پایهی همین چاپ از دیوان خاقانی بوده است.
"تحفةالعراقین"
مثنوی در سه هزار و دویست بیت است که در سال ۵۵۱ق تألیف شده است.
تحفةالعراقین در شرح نخستین سفر خاقانی به مکه و «عراقین» است و در ذکر هر
شهر از رجال و معاریف آن نیز یاد کرده و در آخر هم ابیاتی در حسب حال خود
آورده است. "تحفةالعراقین" به تصحیح یحیی قریب در سال ۱۳۳۰ش در تهران به
چاپ رسید. پس از آن، چندین نسخه معتبر از تحفةالعراقین شناسایی شد که در
این میان نسخه وین (با عنوان ختمالغرایب) تاریخ ۵۹۳ق هجری را دارد.
"منشآت
خاقانی" چند نامه از خاقانی است که به بزرگان زمان خود نوشته و غالباً
مشحون از کلمات و جملات عربی دشوار و مترادف و گاهی از اشعار خود خاقانی در
آنها هست.
• خاقانی از سخنگویان قویطبع و بلندفکر و یکی از استادان
بزرگ زبان پارسی و در درجه اول از قصیدهسرایان عصر خویش است. توانایی او
در استخدام معانی و ابتکار مضامین در هر قصیده او پدیدار است. به بیان
بدیعالزمان فروزانفر: «میتوان گفت که بسیاری اطلاع و احاطه خاقانی بر
لغات عربی و فارسی و اصطلاحات فلاسفه و اطبا و دقت ادبی او در ترکیب الفاظ
سبب پوشیدگی آرا و افکار ساده وی گردیده، چندانکه گمان میرود مضامین
ابیاتش نیز سراسر پیچیده و فکر او از حد طبیعی بیرون است، و این خیال اگر
هم در قسمتی از ابیات او با واقع مطابقت کند ولی در بسیاری از آن با حقیقت
سازگار نیاید».
دیوان خاقانی از منظر مقام سخنوری و توانایی، از
پیچیدهترین دیوانهاست و بههمین سبب، در بین عامه مردم از توجه کمتری
برخوردار است. چون هم فهم درست و لذت بردن از اشعارش نیاز به سطح بسیار
بالایی از چیرگی به زبان پارسی و دیگر دانشها مانند پزشکی کهن ایرانی که
بیشتر بر مبنای گیاهشناسی و داروشناسی بود، نجوم، تاریخ، قرآنشناسی و
حدیثشناسی دارد؛ و هم اینکه خواننده باید از شعر پارسی از دیدگاه فنی و
بهاصطلاح «صنعت شعر»، به حد کافی مطلع باشد تا بتواند به اشعار پرمغز
خاقانی بهدرستی پیببرد.
شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد و
بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایشهای سخنوری و دقایق لفظی. خاقانی از
بلندپایهترین شاعران پارسیگوی و از جمله ادیبانی است که مورد استقبال و
اقتباس دیگر شاعران قرار گرفته است. شاعران بلندپایهای مانند سعدی و حافظ
بسیاری از ابداعات و مضامین او را استقبال و تضمین نمودهاند.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:54
تاریخ
ولادت ابوریحان بیرونی؛ دانشمند بزرگ
ابوریحان بیرونی دانشمند شهیر مسلمان در چنین روزی از سال ۳۶۲ هجری قمری چشم به جهان گشود.
•
محمد بن احمد بیرونی، ابوریحان، (۴۴۰-۳۶۲ق)، دانشمند برجسته ایرانی، در
سوم ذیالحجه سال ۳۶۲ هجری قمری (۱۸ دیماه ۳۵۱ خورشیدی) در شهر کاث، از
شهرهای ولایت خوارزم، بهدنیا آمد. پدرش، ابوجعفر احمد بن علی اندیجانی،
اخترشناس دربار خوارزمشاه در رصدخانه گرگانج بود و مادرش، مهرانه، پیشینه
مامایی داشت.
چنانکه خود گفته است، پدرش را در پی بدگویی حسودان از
دربار راندند و بهناچار در یکی از روستاهای پیرامون خوارزم ساکن شدند و
چون برای مردم روستا بیگانه بودند، به بیرونی شهرت پیدا کردند. برخی نیز
گفتهاند چون در بیرون شهر کاث، که پایتخت خوارزم بود، بهدنیا آمد، به این
نام شهره گشت.
ابوریحان خردسال بود که فراگیری دانش را آغاز کرد.
آشنایی بیرونی با امیرنصر منصور بن علی بن عراق، دانشمند برجسته ایرانی
و از شاهزادگان آلعراق، باعث راهیابی او به دربار خوارزمشاه و مدرسه
سلطانی خوارزم شد که امیرنصر آن را بنیانگذاری کرده بود. در همین دوران
بود که به سال ۳۸۰ قمری و درحالیکه تنها ۱۷ سال داشت، به کمک حلقهای
درجهدار (حلقه شاهیه) به اندازهگیری بلندی نیمروزی (ارتفاع
نصفالنهاری) خورشید در شهر کاث پرداخت.
چهار سال پس از آن میخواست
رصدهای دیگری انجام دهد، اما تنها توانست انقلاب تابستانی را در روستایی
بهنام بوشکانز در جنوب کاث و غرب آمودریا رصد کند. چرا که مأمون بن
محمود، فرمانروای گرگانج، به کاث تاخت و ابوعبدالله محمد بن احمد،
آخرین حکمران خوارزمشاهیان از آلعراق و پشتیبان بیرونی را از بین برد.
با
فروپاشی دستگاه آلعراق در خوارزم، بیرونی مدتی را پنهان شد یا به جایی
دیگر رفت و در زمان فروانروایی پسر مأمون بن محمد، علی بن مأمون، به
سال ۳۸۷ قمری به کاث بازگشت. او در ۱۱ جمادیالاول (۷ خرداد) همان سال
توانست خورشیدگرفتگی را رصد کند. پیشتر با ابوالوفای بوزجانی قرار گذاشته
بود که او نیز خورشیدگرفتگی را در بغداد رصد کند. ابوریحان از روی اختلاف
زمانی که از این راه به دست آمد، توانست اختلاف طول جغرافیایی آن دو شهر را
به دست آورد. تردیدی نیست که بیرونی جوان در آن زمان به جایگاهی رسیده بود
که ابوالوفای بوزجانی در کهنسالی حاضر شد با او همکاری داشته باشد.
هرچند
بیرونی کتاب "تسطیحالصور" را به نام علی بن مأمون نوشته است، اما به
نظر میرسد چندان از سوی او پشتیبانی نمیشده یا پشتیبانی آن خوارزمشاه
جدید، چندان استوار نبوده، چرا که پس از زمان اندکی به ری سفر کرده است. او
در ری با دو ریاضیدان و اخترشناس شناختهشده ایرانی، کوشیار بن لبان
گیلانی و ابومحمد خجندی دیدار کرد و رساله کوتاهی را در شرح دستگاه رصدی
ساخته خجندی و رصدهای او با آن دستگاه بزرگ و دقیق نوشت. بیرونی آن دستگاه
را دقیقترین دستگاه رصدی شناختهشده تا آن زمان دانسته است. سپس به نزد
اسپهبد ابوالعباس مرزبان بن رستم بن شروین رفت و کتاب مهم "مقالید علم
الهیئه" را بهنام آن فرمانروا نوشت.
بیرونی در سالهای پایانی سده
چهارم هجری به گرگان رفت و به سال ۳۹۱ قمری کتاب "آثارالباقیه" را بهنام
شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر نوشت. این در حالی بود که پیش از آن ۷ کتاب
دیگر نوشته و با ابنسینا نیز نامهنگاری علمی خود را آغاز کرده بود. او
در سال ۳۹۳ قمری خورشیدگرفتگی را در گرگان رصد کرد. همچنین کوشید طول یک
درجه از کمان نصفالنهار را که دو سده پیش در روزگار مأمون عباسی و در
بغداد اندازهگیری شده بود، با دقت بیشتر در پیرامون گرگان اندازهگیری
کند. اما پشتیبان او، قابوس بن وشمگیر، به دلیل ناشناختهای علاقه خود
را به انجام چنین کاری از دست داد و بیرونی نتوانست کار خود را ادامه دهد.
بیرونی
در ۳۹۹ یا ۴۰۰ قمری بار دیگر به خوارزم بازگشت و مدتی را در دربار
ابوالعباس مأمون بن مامون زیست. او با پشتیبانی آن خوارزمشاه توانست
رصدهای مهمی انجام دهد و حلقه بزرگی ساخت که روی صفحه نصفالنهار سوار
میشد و در کار رصد بسیار سودمند بود. همچنین نیمکرهای ساخت که از آن
برای تصویرگری در حل ترسیم مسألههای مساحی بهره میگرفت. اما مأمون در سال
۴۰۷ قمری به دست سپاهیانش کشته شد و در سال دیگر نیز محمود غزنوی به
گرگانج یورش آورد و بسیاری از بزرگان، از جمله بیرونی، را در سال ۴۰۸ قمری
به خود به غزنه برد.
بیرونی در لشکرکشیها محمود به هندوستان همراه او
بود و در این سفرها با دانشمندان هندی آشنا شد و با آنان به گفتوگو نشست.
زبان سانسکریت آموخت و اطلاعات لازم برای نگارش کتاب "تحقیق ماللهند" را
فراهم کرد. او به هر شهری که میرفت، میکوشید عرض جفرافیایی آن را تعیین
کند و زمانی که به سال ۴۱۶ قمری در قلعه نندنه بهسر میبرد، از کوهی که
در آن نزدیکی بود برای تعیین قطر زمین بهره گرفت. سرانجام، دستاورد پژوهشی
خود را در رسالهای بهنام "مقاله فی استخراج قدر الارض به رصد انحطاط
الافق عن قلل جبال" نوشت.
در سال ۴۱۵ قمری فرمانروای ترکهای وولگا
گروهی را به غزنه فرستاده بود. آن مردمان با ساکنان سرزمینهای قطبی رابطه
بازرگانی داشتند و بیرونی از آنان خواست تا اطلاعاتش را درباره آن
سرزمینها بیشتر کند. یکی از آن فرستادگان در پیشگاه محمود غزنوی گفت که
در سرزمینهای دوردست شمال، گاهی خورشید روزهای زیادی غروب نمیکند. سلطان
محمود در آغاز بسیار خشمگین شد و آن سخنان را کفرآمیز خواند. اما ابوریحان
به او گفت که سخن آن فرستاده درست و علمی است و ماجرا را برایش توضیح داد.
بیرونی
در زمان محمود غزنوی علاوه بر چند رصد مهم، رساله "استخراجالاوتار" را
به سال ۴۱۸ و کتاب "التفهیم لاوائل صناعه التنجیم" را به سال ۴۲۰ قمری به
پایان رساند. پس از مرگ محمود و جانشینی فرزندش مسعود، راه برای پژوهشهای
بیرونی هموارتر شد و در همین روزگار بود که بیرونی کتاب "قانون مسعودی" را
بهنام سلطان مسعود غزنوی نوشت که دانشنامهای از دانستههای اخترشناسی تا
آن زمان است.
سلطان مسعود به پاس کوشش او در نگارش آن کتاب، پاداش از
زر و سیم برای او فرستاد، اما بیرونی همه آنها را به خزانه بازگرداند و
به مسعود گفت که از آن بینیاز است، چرا که دیرزمانی را بهناچار به قناعت
گذرانده است و اکنون به این شیوه خو گرفته و ترک آن برایش بسیار سخت است.
بیرونی در زمان مودود بن مسعود نیز از پشتیبانی پادشاه غزنوی برخوردار بود
و کتاب "دستور" و کتاب "الجماهر" خود را به نام او نوشته است.
سرانجام،
محمد بن احمد بیرونی در سالهای آغازین فرمانروایی جانشین مودود، در
رجب ۴۴۰ هجری قمری در سن ۷۷ سالگی در غزنه درگذشت. ابوالحسنعلیبنعیسی،
فقیه نامداری که در لحظههای پایانی بر بالین او بود، نوشته است: «آنگاه
که نفس در سینه او به شماره افتاد، بر بالین او حاضر آمدم و در آن حال از
من پرسشی فقهی پرسید. گفتم اکنون چه جای این پرسش است؟ گفت ای مرد کدامیک
از این دو کار بهتر است، این مسأله را بدانم و بمیرم یا نادانسته از دنیا
بروم؟ و من آن مسأله را بازگفتم و فراگرفت و از نزد وی بازگشتم. هنوز بخشی
از راه را نپیموده بودم که شیون از خانه او برخاست.»
دوشنبه 9/8/1390 - 13:53
تاریخ
پیامبر اکرم (ص) و اصحاب ایشان در سفر حجةالوداع و در چنین روزی از سال ۱۰ هجری قمری، به مکه معظمه وارد شدند.
•
۲۶ ذیقعده سال دهم هجری قمری، حضرت محمد (ص) به قصد زیارت خانه خدا
بهاتفاق هزاران تن از مسلمانان و یاران نزدیکشان از مدینه عازم مکه معظمه
شدند و در سوم ذیالحجه به مکه، حرم امن الهی رسیدند. در روایات از برخی
پیامبرانی که از راههای دور به طواف کعبه آمدهاند مانند آدم، نوح،
ابراهیم، اسماعیل، موسی، عیسی، هود، صالح، داود، سلیمان، یونس و الیاس و...
یاد شده است اما آنچه قرآن و روایات به صراحت بر آن دلالت دارند، این است
که زیارت کعبه از زمان حضرت ابراهیم (ع) رسمیت یافت و از آن پس بهصورت
آئینی مذهبی درآمد که مردم بدان حاضر میشدند.
در بیست ساله نخست دعوت
اسلامی، حج به همان شیوه پیشین ادامه یافت، زیرا زمام کار به دست قریش
بود. در سال نهم هجری که مکه زیر فرمان پیامبر (ص) بود، تغییراتی در مقررات
حج داده شد، اما حجی که بتوان آن را اسلامی دانست و معیار و قانون برای
مسلمانان نسلهای بعد بهحساب آورد، همان است که در سال دهم هجری با حضور
پیامبر گرامی اسلام (ص) انجام شد، زیرا پیامبر (ص) مصمم بودند مناسک حج را
خالص و ناب به مردم بیاموزند و آنچه را در طول تاریخ، مشرکان برآن افزوده
یا از آن کاسته بودند، هویدا کنند.
پس از آنکه پیامبر اسلام (ص) از
مکه به مدینه هجرت کردند، بهجز عمرهها، فقط یک بار برای حج به مکه سفر
نمودند که در تاریخ به نامهای حجةالوداع، حجةالاسلام، حجةالبلاغ و...
نامیده شده است. رسول گرامی اسلام بعد از ادای فریضه حج، در روز چهاردهم
ذیالحجه برای آخرینبار، خانه کعبه را زیارت کردند و سپس به قصد مدینه
منوره از مکه خارج شدند. حضرت محمد (ص) در میان راه در محل غدیر خم پس از
نزول آیه شصت و هفت سوره مبارکه مائده، مولای متقیان علی (ع) را به جانشینی
خود برگزیدند.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:52
تاریخ
مورخان تاریخ اسلام؛ سالروز ورود پیامبر اکرم (ص) و اصحاب در سفر حجةالوداع
به مکه (۱۰ هجری قمری)، ولادت ابوریحان بیرونی؛ دانشمند بزرگ مسلمان (۳۶۲
هجری قمری) و ولادت خاقانی شروانی؛ شاعر نامدار ایرانی سده ششم (۵۲۰ هجری
قمری) را در تاریخ سوم ذیحجه ذکر نمودهاند.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:51
اخبار
جام جم آنلاین: سرمربی
تیم ملی فوتبال کشورمان 23 بازیکن را به اردوی جدید این تیم برای دیدار با
بحرین و اندونزی دعوت کرد که در میان آنها نام بازیکن جدیدی دیده نمی شود.
اسامی بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی فوتبال کشورمان به شرح زیر است:
دروازه بانان: سیدمهدی رحمتی، شهاب گردان و علیرضا حقیقی
مدافعان: هادی عقیلی، سیدجلال حسینی، پژمان منتظری، مازیار زارع، خسرو حیدری، حسین ماهینی، مهرداد پولادی و احسان حاج صفی
بازیکنان میانی: جواد نکونام، علی کریمی، محسن مسلمان، آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری و پژمان نوری
مهاجمان: محمدرضا خلعتبری، کریم انصاریفرد، محمد قاضی، جواد کاظمیان، غلامرضا رضایی و میلاد میداودی
بازیکنان دعوت شده باید ساعت 11:30 صبح روز سه شنبه دهم آبانماه جاری خود را در محل هتل المپیک به کادر فنی تیم ملی معرفی کنند.
فهرست تیم ملی درحالی اعلام شده است که قرار بود در
این اردو بازیکنانی چون اشکان دژآگه به جمع ملی پوشان فوتبال ایران اضافه
شوند اما کیروش با کمترین تغییر فهرست تیم ملی را اعلام و بازیکن جدیدی را
به اردو دعوت نکرد.
تیم ملی فوتبال ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی
2014 روزهای 20 و 24 آبانماه در منامه و جاکارتا به ترتیب با تیمهای ملی
بحرین و اندونزی دیدار خواهد کرد. تیم ملی کشورمان هم اکنون با کسب هفت
امتیاز از سه بازی در صدر جدول گروه E این رقابتها قرار دارد. (مهر)
دوشنبه 9/8/1390 - 13:49