• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 306
تعداد نظرات : 413
زمان آخرین مطلب : 5216روز قبل
خانواده

 این همه چرخیدی و چرخاندی  
 بگو اخرش چی شد 
يکشنبه 31/6/1387 - 22:36
خانواده
سلام
یك سلام ناراحت
یك سلام با گریه های مكرر
یك سلام به وسعت تنهای تو
به تمام خوانندگان مطالب عبوس من ناراحت و گریه دارمن بچه ها راستی من خیلی نظرمیگرم یا با بچه های كه همه توی تبیان هستنند چه بچه های كه در بیرون وب باهاشون ارتباط دارم بهم میگن
چرا غمگین می نویسی
چرا نوشته هات ناامید كننده هستنند
سردن .
همیشه ناراحت هستنند
حتی بعضی ها از دوستان خوب خوب خوب عزیزم
بهم میگن در زندگیت مشگل داری
نه به این عزیزت نه
من نه مشگل دارم نه با خانواده ام مشگل دارم نه با كسی دیگه
ما در خونه دمكراتیم یعنی راحت راحت راحت ؟
بعضی موقها بخودم میگم مشگلات من نه مالی نه عاطفی من خودم دوست دارم برای خودم
مشگل درست كنم ناراحتی از غم خوشم میاد دیگه
عاشق غمم . تنهایم .تا بتونم از دنیا از مشگلات اجتماعی بگم
با زبان هیچكسی
به خدا من خودم مشگل ندارم مشگل من ادما دروبرم نمی دانم شاید مشگل ندارم و ذهنم آزاد از این فكرا میكنم نمی دانم ؟؟؟
من دلیگرم از دوروی زیاد
خیلی متنفرم از دروغ
بیزارم از ریا
تحمل دیدن فقر در كسی رو ندارم
من خودم هیچكسم هیچی نیستم ولی تا میتونم كمك میكنم
ولی كسای رو مبینم از من بالاتر ولی كمك نمیكنند
من نمی بینم با شك و تردید
من واقیعت میبینم
بابا من
وقتی میشنوم فعلا زوج كاروشون به دادگاه رسید اینو تا سه روز نمی تونم هضم كنم می ماند روی دلم
بابا راست میگم
اخه مگر میشه كسی كه تا دیروز نگارو یار و معشوق هم بودن امروز با چنین قساوت و سنگدلی
تمام گذشته و اینده بچه هاشون رو زیر خنجره پیش امد بزران
نمی سازند . درك نمكنند . نمی شه. ندارند . باكسی
اینا مال هم نبودن از روز اول
اینا توی مخ كچی و یخی من نمیرند نمیرند
بابا اگر روز اوا مال هم نبودید چرا ازداوج كردید مگر كور بودید
چشمتو بازی میكردی
حال چرا اولاش خوب بود
مهربون با مرام دركم میكنه بیرون میریم هی از این حرف
تو پدر یا مادری
باید اینا رو بزاری كنار پدر یعنی فداكاری مادریعنی از خود گذشتن
دونستی تو باید از این مرحله سخت بری برای رسیدن به موفقیت
تو باید در یك كلام از خودت بگذری
در یك شب همه چیز خراب میشه
چقدر تحمل كنم از روز اولا اینجوری بود و طلاق (عاشق و معشوق های پفكی )
عشق تاوان داره عشق توی معنی هیچكسی یعنی نرسیدن
عشق نرسیده جاودان میماند قسم میخورم
هی بازم خودتون میدونید
اینا ست مشگل كار ما
من ناراحتم از قهر های خانوادگی . نمی تونم ببینم كه برادری یا خواهری باهم قهرند
مگر میشه دوخواهریا برادر كه از یك جنس هستنند از یك خون ازیك پدر مادر این چنین باشه
می دونید مشگل كار ما چیه
پس گوش باز كن بروی سخنم
اینو برای تمام انسانها ایران ایران ایران
عزیزم مینویسم اول یاد این شعر هیچكس بزرگ می افتم اینو بخون حالا

من تعصب دارم
وطن پرستم
توی ذهنم
از ایران یك بهشت تصور دارم

می بینی هیچكس چی میگه
توهم تعصب داشته باش

نه كه اینو می نویسم بخواهم به دولت یا چیز دیگری گیر بدم اونا مثلشون با این فرق میكنه
اینا به خود ما مردم ربط داره اصلا حرف دولت نیست

یك زمانی بود یك ویروسی یا منو هك كردن بودن شاید یك فایل توی كامپیوترم ایجاد میشد
یك اگر همه پاكش میكردم بازم میامد و یك سری حرف ها توش بود
انها باماند در تنهای من برای من
ولی نوشته ای داشت كه من رو به خود جالب میكرد
فینگلیشی نوشته بود
میگفت توی كشوری كه همه به فكر راحتی خود باشند هیچكس راحت نیست
اما توی كشور ی كه همه به فكر راحتی هم هستنند همه راحت و در رفاه زندگی میكنند
من شخصا چون به فكر رفاه بیقه هستم خودمم در رفا زندگی میكنم
بدون نگرانی بدون دالواپسی دلم گرم گرمه خیالمم راحت
پس شما هم اول فكر رفاه دیگری باشید تا كسی دیگر فكر رفاه شما
به هرچه خوبی و پاكی قسم توی دنیا یك میشیم به هرچی كه میگی قسم میشه این كار رو كرد خیلی راحت
حالا تو بگو هیچگس تب داره
اره اینا از روی تب
ولی تو رو خدا تو باور كن من تب دارم اینا هم باوروشون میكنی
نمی دانم شاید بخواهم بنویسم با این وقت و این كامپیوتر خسته تر از من
تبیان باید چندین گیگا بایت فضا در اختیار هیچكس خوب وبد و زشت بزاره
من گاهی خیلی خوب گاهی خیلی بد
خدانكنه زمان ...؟ دم دست باشید
بچه های سرو چشمتون درد اوردم
مشگلات من مشگلات همست شخصی نیستنند
مشگل تو دوست عزیزم هم هست فقط خودتون كنار نكشید لطفا بیاید وسط گود تا درست بشه
بابا دست یك نفر بگیری بسه اگر می دونی
همین
به همنوع خودتون خدمت كنید
كه ارج كه داره
گویند حد نداره
یادت نره
حرفهای هیچكست و

فكر كنم تب دیگه اومده پایین حالا بهتر چشمهایم رو ببدم و به چیز دیگر بی اندیشم
بچه اگر شماهم مثل من فكرمیكنی یك نظر بزارید كه مافقم یا مخالفم همین كاربزرگی دارم باهتون

 

 

جمعه 29/6/1387 - 14:43
خانواده
بیچارگی هیچكس

باز وقتی آزاد ذهنی پر از درد به سراغ امد از بخت بعد بازم باید بنویسم دیگه
چند لحظه خورشید وقت داشت تا از پشت كوه بلند . سر افراز بیرون بیاید و تمام دل مردم جهان رو .
آسمان ابی
دریای بی كران
ذهن پر درد مرا
روشن كند وروزی نوع با دیدی نوع شروع شود ولی من در آن سپید دم روز به تمام فكره های فكر نشده . ؟
می اندیشیدم كه چرا این ذهن این تصور از زندگی من
دیر به دادم رسید
ای كاشك كه این صحنه با شكوه چند سالی زودتر به سراغم می امد و
مرا از این سردیها و گرمیها و بی محبتی

اصلا از همین زندگی و زندگانی
یا نا امید های خویش رهایم میكرد
ای كاشك با او اشنا نمی شودم
كه هر روز شیفته او شوم و روز به روز بیچاره تر از فردا یم نمیكرد
نمی دانم پس یا پیش راهی هست یه نه
كه دیگر خسته ام و
هیچكس دیگرم


امروزهم دیر نیست شاید

شاد باشید تا روز مرگ هیچكس
ای..........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هیچكس دیگر نویسنده دل نوشته

جمعه 29/6/1387 - 13:10
خانواده

حتی نذاشتن با همدیگه بد باشیم

حتی نذاشتن با همدیگه بد باشیم

حتی نذاشتن با همدیگه بد باشیم
جمعه 29/6/1387 - 13:10
رويا و خيال

وقت رفتن نمی خواهم ببینمت
می دونم ببینمت كم میارم
اگر فقط یك لحظه نگاهم كنی دلمو پشت سرم جای میزارم
اگر خونسرد نگام ازم به دل نگیر یكروز دلت ازم خسته میشه
اگر اسمو فقط صدا كنی راه رفتن برام بسته میشه
وقت رفتن نباید گریه كنی
اینجوری دلم برات تنگ نمیشه
میدونم هرجا ی دنیا كه باشم تو دلم عشق تو كم رنگ نمیشه
حمید عسگری
خواننده :
جمعه 29/6/1387 - 13:10
رويا و خيال

ای
كاش
می شد به غیر از تو دیگری را هم دوست داشت ..؟؟؟

من این حرف و زدم یك سیلی خوردم شما تجربه نكنید
خوب من چیكار كنم دلم میگه منم می نویسشم میشه
دل نوشته

جمعه 29/6/1387 - 13:9
رويا و خيال

انتظار نا ممكن بی امید

صبح ها شكلی از رفتنیم
عصر ها خستگانی كه باز می آیند
رویا باخته . بی امید . اندكی معترض

طبیعی ست كه بعد از آن همه اظطراب
حالا پناه می بریم به دعا
به سادگی
به سهم همین هر چه كه هست
هر چه كه بود
هرچه كه خواهد شد
روشنی تو حالا بیا تا بعد؟؟؟

پس كی خواهی امد......؟
انتظاری تا اخرین دقیقه !

چهارشنبه 27/6/1387 - 22:5
رويا و خيال

به این باد بی نشان خبر چین
اصلا اعتماد نكن !

به این باد بی نشان خبر چین
اصلا اعتماد نكن !

به این باد بی نشان خبر چین
اصلا اعتماد نكن !


به این باد بی نشان خبر چین
اصلا اعتماد نكن !
چهارشنبه 27/6/1387 - 22:3
خانواده

بعضی وقت یك حس به من میگه
توی وجودتت چرا عشق داره كم میشه
چرا هیچكس نمی فهمه هیچكس و
بهتر همین جا تمام كنیم بحث و
چهارشنبه 27/6/1387 - 22:3
خانواده
اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود
كه از خواب سرچشمه را در خیال پیاله می دیدیم
دست هامان خالی
دل هامان پر
كاش می دانستیم
هیچ پراونه ای
پریروز پیلگی خویش را به یاد نمی اورد
چهارشنبه 27/6/1387 - 22:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته