• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 30
زمان آخرین مطلب : 5561روز قبل
کنکور
جعبه یادگیری لایتنر

یکی از روش‌های مؤثر یادگیری مطالب ،استفاده از جعبه لایتنر است.
در اینجا نحوه کار با این جعبه را توضیح می دهیم و امیدواریم شما با استفاده از این ابزار ساده و سودمند ، بر یادگیری خود بیافزایید و در زمان محدودتر با کیفیت بهتر مطالب بیشتری را به خاطر بسپارید.
این وسیله توسط محقق اتریشی " سباستین لایتنر" طراحی شده و مطالب را از حافظه کوتاه مدت شما به حافظه بلند مدت منتقل می نماید. یادگیری به کمک این روش شما را از تکرار مطالب بی نیاز می سازد. همین امر یادگیری را شیرین و جذاب می کند.
بنا به روال گذشته مباحث علمی و زیر ساختی مقالات را با رنگ متفاوت می نویسم تا خوانندگان گرامی برای جلوگیری از اتلاف وقت از آن بگذرند. لیکن دانستن آن برای معلمان ، مشاوران ، برنامه ریزان آموزشی و درسی و کلیه کسانی که به مباحث روان شناختی و تربیتی علاقه مند خالی از لطف نیست.

اساس علمی:
این وسیله بر اساس تجارب روان شناسی و تربیتی زیر طراحی شده است:
1. اگر انسان یک مطلب یا مفهوم را به خوبی فرا بگیرد بعد از یک روز تا یک هفته تقریباً 45% آن را فراموش می کند و بعد از یک ماه 80% آن فراموش می شود. به این ترتیب فقط 20% مطلب وارد حافظه درازمدت می شود. جعبه لایتنر برنامه را به گونه ای تنظیم می کند تا با بیشترین تکرار در قسمت خطرناک منحنی فراموشی ، مطالب به حافظه دراز مدت هدایت شود.
2. قانون یادگیری اسکینر: بر اساس این قانون هرگاه بعد از هر عملی پاداش دریافت شود، انجام آن عمل تشدید خواهد شد. امتیاز بیشتر، پاداش موفقیت در بازی است. این امتیاز شما را علاقمند می کند تا کماکان، با شدت بیشتری به بازی ادامه دهید.
این خاصیت در جعبه یادگیری لایتنر استفاده شده است، یعنی فرد تنها زمانی به قسمت بعدی می رود که مطلب را آموخته باشد، این عمل درست مانند امتیاز دادن، فرد را به ادامه فرایند یادگیری تشویق می کند.
مزایای این وسیله:
1. از تکرارهای غیر ضروری جلوگیری می کند: شما برای آنکه مطلبی را از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل کنید نیازمند تکرارهای مکرر هستید. وقتی صفحه ای را برای چندمین بار مطالعه می کنید، مجبورید مطالبی را نیز که قبلا آموخته‌اید مجددا مرور کنید. در صورتی که دیگر لزومی به تکرار نیست و تکرار بی جهت آنها باعث اتلاف وقت و انرژی، بی حوصلگی و در نتیجه دل زدگی شما می شود. اما جعبه لایتنر فقط مطالب چموش و رام نشدنی را شکار کرده و ما را وادار به تکرار آنها می کند.
2. اگر شما روند یادگیری را برای مدتی رها سازید، هیچ اختلالی در کار یادگیری ایجاد نمی شود جز آنکه مجبور می شوید کارت‌ها را بار دیگر مرور کنید. البته توصیه ما این است که کار را به طور منظم ادامه دهید.
3. با گرفتن امتیاز و مشاهده پیوسته موفقیت ، یادگیری برای شما از عملی خسته کننده به یک بازی لذت بخش و دلنشین تبدیل می شود.

چگونه از جعبه لایتنر استفاده کنیم:

جعبه لایتنر یک قوطی در باز است که از پنج قسمت تشکیل می شود.
1 2 4 8 15

عرض قسمت‌های مختلف به ترتیب 15,8,4,2,1 واحد است. این جعبه را می توانید خودتان با مقوا، جعبه یا قوطی‌های پودر لباسشویی ، کفش و... درست کنید، یا اینکه از بازار تهیه نمایید.
این روش را می توانید برای یادگیری لغات زبان انگلیسی و فارسی و یا هر فرمول یا مطالب درسی فراری که می خواهید به خاطر بسپارید به کار گیرید.
هر موضوع یادگرفتنی را روی یک برگ کاغذ (فیش) بنویسید. دقت کنید که روی هر فیش تنها یک موضوع یادگرفتنی نوشته شود. یعنی لغت را در یک روی کاغذ و جواب آن را در روی دیگر برگه می نویسید.

مراحل کار:
1. روز اول: تعدادی از برگه‌ها را تکمیل می کنید و پس از اینکه هر دوروی برگه را یکی دو بار مرور کردید، برگه‌ها را در خانه اول جعبه قرار دهید. می توانید هر روز، ده پانزده یا تعداد بیشتری برگه آماده نمایید . شاید در بعضی روزها هم برگه ای تهیه نکنید.
2. روز دوم: ابتدا برگه‌هایی را که دیروز تهیه کرده بودید از خانه اول بردارید . سؤالات را از روی برگه بخوانید و سعی کنید جواب‌ها را به خاطر بیاورید. آنهایی را که بلد نبودید، مجدداً در خانه اول قرار دهید و آنهایی را که بلد بودید، به خانه دوم منتقل کنید. پشت این برگه‌های خانه دوم یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار دهید.
در پایان، برگه‌هایی را که در روز دوم برای اولین بار تهیه کرده‌اید در خانه اول قرار دهید.
3. روز سوم: به برگه‌های خانه دوم دست نمی زنید زیرا خانه دوم هنوز تکمیل نشده است و ظرفیت دو گروه برگه را دارد. پس باز هم از برگه‌های خانه اول شروع می کنید و برگه‌هایی را که جواب سؤالاتشان را بلد هستید به خانه دوم منتقل می نمایید و در پشت کاغذ رنگی قرار می دهید تا این برگه‌ها با برگه‌های روز گذشته مخلوط نشود. برگه‌هایی که پاسخشان را بلد نیستید به همراه برگه‌های جدیدی که امروز تهیه کرده‌اید در خانه اول قرار دهید.
4. روز چهارم:
الف. ابتدا از خانه دوم شروع کنید، زیرا خانه دوم ظرفیت دو گروه برگه را دارد و ظرفیت آن روز قبل تکمیل شده است. ولی فقط برگه‌های ردیف جلوتر را بر می دارید . ( یعنی برگه‌هایی که جلو کاغذ رنگی قرار دارند) سؤالات روی این برگه‌ها را مطالعه می کنید و اگر جواب درست دادید برگه‌ها را در داخل خانه سوم و در ابتدای آن قرار می دهید و پشت این برگه‌ها یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار می دهید تا فاصله گذاری مشخص شود. ضمناً برگه‌های باقی مانده در خانه دوم را جلوتر می برید و کاغذ رنگی را در پشت این برگه‌ها می گذارید.
ب. سپس به خانه اول برگردید و برگه‌های آن را بردارید و آنهایی را که بلد هستید در خانه دوم و پشت کاغذ رنگی قرار دهید.
ج. برگه‌هایی که پاسخ آنها را بلد نیستید و همچنین برگه‌های جدیدی را که تهیه کرده‌اید در خانه اول می گذارید.
5 . خانه سوم برای چهار گروه برگه در نظر گرفته شده و باید چهار روز صبر کنید تا این قسمت تکمیل شود . البته هر روز پس از ورود برگه‌ها از خانه دوم به خانه سوم پشت این برگه‌ها یک کاغذ رنگی می گذارید تا قسمت سوم هم به تدریج و پس از چهار روز تکمیل شود.
6. خانه چهارم جای هشت گروه برگه را دارد و هشت روز پس از ورود اولین برگه‌ها پر خواهد شد. خانه پنجم جای پانزده گروه برگه را دارد و شانزده روز پس از ورود اولین برگه‌ها، این قسمت تکمیل می شود. یعنی اگر شما در کارتان وقفه ای نیاندازید سی روز طول خواهد کشید تا هر پنج قسمت جعبه لایتنر تکمیل شود. توجه دارید که بین هر دو گروه برگه یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار می دهید تا برگه‌های مربوط به روزهای مختلف با یکدیگر مخلوط نشوند . از روز سی و یکم به تدریج برگه‌ها از داخل جعبه خارج می شوند و شما می توانید این برگه‌ها را بایگانی نمایید. زیرا پس از پنج بار تکرار موفقیت آمیز هر برگه در زمان‌های متفاوت، می توانید مطمئن باشید که آن موضوع را برای همیشه فرا گرفته‌اید و هیچگاه آن را فراموش نخواهید کرد.
به این ترتیب شما با روشی که شبیه بازی انفرادی است، در اوقات فراغت می توانید با کم‌ترین میزان اتلاف وقت آنچه را که یادگیری اش برایتان مشکل تر است بیشتر تکرار کنید و زودتر و برای همیشه به خاطر بسپارید و آنچه را که زودتر یاد می گیرید فقط با پنج بار تکرار برای همیشه فرا بگیرید.

نکته مهم: در هر مرحله که به سؤال یک برگه نتوانستید جواب دهید باید آن را به اولین خانه برگردانید.
يکشنبه 2/4/1387 - 14:1
کنکور
مطالعه به سبکی دیگر!
اغلب دانش آموزان، دانشجویان و علاقه‌مندان آموزشی از مربیان و استادان خود بارها پرسش می کنند که چگونه مطالعه کنیم تا مطالب را بهتر در ذهن سازماندهی کنیم؟ صبح زود مطالعه کنیم یا شب هنگام؟ با صدای بلند مطالعه کنیم یا به آهستگی مطالب را مرور کنیم؟ پیشکسوتان فرهنگی نیز با توجه به تجربیات و روش‌های علمی شیوه‌هایی را توصیه می کنند.
مطلب زیر از کتاب زمینه روانشناسی "هیلگارد" تهیه شده که می تواند پاسخگوی برخی از پرسش‌های مربوط به شیوه‌های مطالعاتی باشد. با هم این مطلب را مرور می کنیم:
اساس امر مطالعه و خواندن بدون فراموشی، یادگیری و حافظه است. در این جا با تکنیک "
PQRST" ( که مخفف آن در زبان لاتین، " Preview " مرور اجمالی، " Question " سوال، " Read " خواندن، "Self-recitation" تلقین و تکرار " Test" آزمون است) آشنا می شوید.

مرحله
P (مرور اجمالی):
در اولین گام مطالعه، مروری اجمالی بر کل مطالب مورد مطالعه کنید تا از موضوعهای اصلی آن تصوری پیدا کنید. این کار را می توان با خواندن رئوس مطالب و سپس گفتارهای اصلی و تصاویر و عکس‌های آن انجام داد.
مهمترین جنبه مرحله مرور اجمالی این است که می توان خلاصه مطالب را در پایان هر فصل به دقت خواند و در مورد هر یک از نکاتی که در این خلاصه آمده است تامل کرد. خواه نا خواه به ذهنتان خطور می کند که باید پس از خواندن مطالب جواب را پیدا کرده باشید و دستاورد این مرحله، به دست آوردن دید کلی نسبت به عناوین فصل‌ها و نحوه سازماندهی آنهاست.

مرحله
Q (پرسش کردن):
عناوین اصلی مطالب را به یک یا چند پرسش تبدیل کنید؛ پرسش‌هایی که با خواندن آن گفتارها، به پاسخ آنها دست می یابید. باید از خود بپرسید: " مطالب عمده ای که مولف می خواهد در این گفتار بیان کند، چیست؟ "

مرحله
R (خواندن):
در این مرحله، گفتار مورد نظر را با دقت به معنای آن بخوانید و بکوشید جواب پرسش‌هایی را که در مرحله
Q مطرح کرده بودید بیابید، لذا باید در مورد آنچه که در دست مطالعه دارید تامل کنید و آن را به مطالب دیگری که می دانید ارتباط دهید. پس می توان واژه‌ها یا عبارات کلیدی را در متن علامت زد. اصولا می بایست 10 الی 15 درصد متن را علامت زد زیرا در این مرحله، هدف این است که واژه‌ها یا مطالب اصلی متن مشخص شود تا بعد بتوانید آنها را مرور کنید. تا وقتی تمام گفتار و مطالب کلیدی آن را نخوانده‌اید یادداشت بر ندارید این کار کمک می کند اهمیت نسبی هر نکته را دریابید.

مرحله
S (تلقین و تکرار):
پس از به پایان رساندن مطالعه مطالب بکوشید تا نکات عمده آن را به یاد آورید و اطلاعاتی را که در آن مطرح شده است از حفظ بیان کنید، درس پس دادن به خود، روش بسیار موثری برای تثبیت مطالب در حافظه است. مطالب را به زبان خودتان بیان کنید و اطلاعات مطرح شده را از حفظ بگویید. در نبود افراد بهتر است با صدای بلند این کار را انجام دهید اما اگر افراد دیگری هم حضور دارند می توانید این کار را در ذهنتان انجام دهید. مطلب را با متن مقابله کنید تا مطمئن شوید که آنها را درست و کامل به یاد آورده‌اید. با تکرار یا از برکردن مطالب، متوجه می شوید که چه چیزهایی را به خاطر نسپرده‌اید. این کار به شما کمک می کند تا اطلاعات را در ذهن خود سازماندهی کنید. پس از آنکه گفتار اولی به پایان رسید می توانید به گفتار بعدی بپردازید و باز هم مراحل
S.R.Q را در مورد آن به کار بندید. همین روش را تا پایان گفتارهای یک فصل اعمال کنید.

مرحله
T (آزمون):
پس از پایان مطالعه یک فصل، باید از خودتان امتحان بگیرید و کل مطالب فصل را مرور کنید. بنابراین یادداشت‌های خود را دوره کنید و ببینید که آیا نکات اصلی را به یاد می آورید یا نه؟ بکوشید تا دریابید که مطالب مختلف فصلها چه ارتباطی با هم دارند؟ در مرحله
T ، ممکن است برای یافتن مطالب و نکات کلیدی به کل فصل مراجعه کنید و در این مرحله باید خلاصه فصل‌ها را بخوانید، همچنین به هر مدخلی جزئیات بیشتری بیفزائید. مرحله T را نباید به شب امتحان موکول کرد، بهترین زمان برای اولین مرور هر فصل، بلافاصله پس از خواندن آن است.
پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که روش (
PQRST) بسیار مفید بوده است، به گونه ای که بر روخوانی ساده مطالب فصل، از ابتدا تا انتها ارجحیت دارد، مرحله تلقین و تکرار در این روش بسیار مهم است. به جای چند بار خواندن مطالب بخش عمده زمان مطالعه را برای حفظ کردن فعالانه مطالب صرف کنید.
بر اساس پژوهشهای انجام شده، خواندن دقیق خلاصه مطالب هر فصل، پیش از خواندن آن، بهره وری مطالعه را بسیار بیشتر می کند. خواندن خلاصه هر فصل سبب می شود که کل مطالب آن در ذهن سازماندهی شود. حتی اگر نخواهید از تمام مراحل روش (
PQRST) پیروی کنید خوب است به اهمیت تلقین و تکرار و خواندن خلاصه مطلب فصل برای ورود به مطلب توجه خاصی مبذول کنید.
روح اله آقا صالح
يکشنبه 2/4/1387 - 14:0
کنکور
تکنیک یادگیری یک بار برای همیشه
چکیده: این روش که یکی از قویترین روش‌های یادگیری است در سال 1996 توسط فردی به نام رابینسون ابداع شد. در این روش سعی بر این است تا با ایجاد زمینه ای در ذهن قبل از مطالعه، روند یادگیری فعال تر و آسان تر گردد. (
SQ3R) مخفف این کلمات است: پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review).


در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره می کنیم:

پیش خوانی:

درسی را که می خواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید:
- نگاهی سریع و گذرا به متن بیاندازید.
- نکات مهم و کلیدی را بیابید.
- سؤالات و تمرین‌های آخر درس را مرور کنید.
- پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید.


سؤال سازی:
در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس بسازید. برای این کار می توانید:
- عناوین و تیترها را بصورت سؤال درآورید.
- از خود بپرسید: "راجع به این موضوع چه می دانم؟"، "معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی می گفت؟" و سؤالاتی از این قبیل.

خواندن:
متن درس را بطور کامل بخوانید. در هنگام خواندن:
- به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
- به سؤالات آخر درس جواب بدهید.
- زیر نکات مهم خط بکشید.
- اگر مطلبی را درست نفهمیده‌اید، دوباره آن را بخوانید.

بازگویی و تعریف مطالب:

بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید.
- مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید.
- در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری‌تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه‌تان جای می گیرد.

قدرت یادگیری سه برابر می شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن.
و این قدرت چهار برابر می شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!



مرور مطالب:
بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می رسد.
- روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید.
- 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیاندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید.
- یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
- و به همین ترتیب هر چند وقت یک بار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.
به خاطر داشته باشید:

کسانی که مطلبی را 6 بار پیاپی می خوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را می کنند، درصد یادگیری کمتری دارند.
چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می رود.
 
يکشنبه 2/4/1387 - 13:58
کنکور
مطالعه و تکرار
چرا باید مطالبی را که می خوانیم مرور کنیم؟
زیرا بدون مرور نمی توان انتظار داشت که در جلسه امتحان مطالب خوانده شده را به یاد آورد.
کجا بایستی عمل مرور را انجام داد؟
در اتاقی ساکت که در آن میز و یک ساعت وجود داشته باشد و از گرما و نور مناسب برخوردار باشد. چراغ مطالعه را نیز توصیه می کنیم زیرا باعث می شود تا بتوانیم روی موضوعی مورد نظر تمرکز کنیم.

چگونه باید مرور کرد؟
اگر بدون در نظر گرفتن زمان به مطالعه بپردازیم توانائی‌های یادگیریمان به تدریج کم و کمتر می شود. در ابتدا زمان مطالعه را تعیین کنید. مثلاً در ابتدای مطالعه با خود بگویید بعد از دو ساعت آن را متوقف خواهم کرد می بینیم که توانائی‌های یادگیری در ابتدا کاهش یافته و در پایان مدت، قدری افزایش خواهد یافت.
می توانیم با تقسیم جلسه دو ساعته، به چهار جلسه کوتاه تر (هر جلسه 25 دقیقه با استراحتی کوتاه در فواصل آنها) بازده یادگیری را افزایش دهیم. نمودار آبی بازده یادگیری را در یک جلسه مطالعه بدون استراحت نشان می دهد و نمودار قرمز بیانگر بازده یادگیری، در چهار جلسه کوتاه تر است . همان طور که می بینید مساحت زیر نمودار در نمودار قرمز بیشتر است لذا میزان یادگیری(
L) بیشتر می باشد.
پس از چه مدت زمانی باید عمل مرور را تکرار کرد؟
نمودار زیر مقدار اطلاعاتی را که می توانید به یاد آورید بر حسب زمانی که از لحظه مطالعه گذشته است، نشان می دهد. با تعجب مشاهده می گردد در ابتدا نمودار حالت صعودی دارد و این به خاطر آن است که مغز در حال مرتب کردن اطلاعات فراگرفته شده است و پس از مدتی به شدت شروع به افت می کند به طوری که پس از یک روز فراگیر تنها قادر است 25% مطالبی را که یاد گرفته است، به یاد آورد.
اگر پس از ده دقیقه آنچه را که فرا گرفته‌اید به طور خلاصه برای خود یاد آوری کنید؛ نمودار با شیب ملایم تری افت خواهد کرد. این مطلب با ده دقیقه استراحتی که به خود می دهیم مطابقت دارد. به محض اینکه پس از استراحت برای مطالعه بر می گردیم باید به مرور مطالب جلسه قبل بپردازیم.

اگر مرور اجمالی مطالعه را یک روز بعد و مجدداً یک هفته بعد تکرار نماییم، نمودار حالت صعودی پیدا می کند. واضح است که با انجام این عمل مطالب فراگرفته شده در حافظه بلند مدت قرار خواهد گرفت. مسلما فهمیدن مطلب به یاد سپاری آن کمک می کند و این در حالی است که حفظ کردن طوطی وار باعث پائین رفتن نمودار می شود.

باید توجه داشت رعایت فواصل مناسب زمانی برای مرور مطالب میزان یادگیری را افزایش می دهد. منحنی‌های فراموشی نشان می دهند که مطالعه درس هر روز مدرسه در همان روز به مراتب بهتر از آن است که درس هر روز را قبل از کلاس بعدی بخوانید.

منبع:
کتاب
O-Level Physics
يکشنبه 2/4/1387 - 13:58
کنکور
مطالعه مفید چگونه حاصل می شود؟


چکیده: مقدمات و شرایط اولیه لازم برای آغاز مطالعه چیست؟ چگونه می توان پرورش مناسبی برای آغاز مطالعه یافت؟ برای مطالعه بهتر لازم است پاسخ مناسبی برای این پرسش‌ها بیابید. مقدمات و شرایط اولیه لازم برای آغاز مطالعه چیست؟ آیا تا کنون دقت کرده‌اید که هر جلسه مطالعه شما چگونه شروع می شود؟


برای آن که بتوانید بهتر مطالعه کنید ، به نکات زیر توجه نمایید:

1- مکان مطالعه:
دانش آموزان در خصوص مکان مطالعه عادتهای متفاوتی دارند. مطالعه در منزل، پارک و کتابخانه عمومی از رایج‌ترین مکان‌های مطالعه محسوب می شوند. آنچه در این باره باید بدانید این است که محیط و مکان مطالعه علاوه بر داشتن شرایطی چون سکوت و آرامش، باید تا حد امکان ثابت و بدون تنوع باشد.
اگر می خواهید واقعا با تمرکز مطالعه کنید، باید سعی کنید که خود را به محیط یکنواخت و ثابت عادت بدهید.
بنابراین فضاهای عمومی مانند پارک برای یک مطالعه جدی، مکان مناسبی محسوب نمی شوند. تغییرات مکرر در دکور اتاق و یا مکان نیز - چون مخل تمرکز است - توصیه نمی گردد.

2- هدفمندی مطالعه:
هدف‌مندی در مطالعه یعنی داشتن یک ذهنیت روشن و شفاف درباره اهداف، برنامه‌ها و پیش بینی‌های لازم. این موضوع را از زوایای مختلف می توان مورد بحث قرار داد. یک بعد مهم آن به نیات، ایده آل‌ها و انگیزه‌های شما بر می گردد. بعد دیگر آن به آرامش ذهنی و نظم رفتاری شما مربوط است. مسئله دیگر این است که چقدر مهارتها و ظرافتهای لازم را در برنامه ریزی و به خصوص پیش بینی تغییرات به خرج دهید. یعنی اگر به دلیلی برنامه شما بهم بخورد چگونه مدیریت زمان می کنید.

3- آغاز هوشیارانه:
هوشیاری یعنی داشتن یک آگاهی ارادی و به عبارت بهتر یعنی بیداری آگاهانه. بسیاری از ما به هنگام مطالعه بیداریم، ولی از هوشیاری لازم برخوردار نیستیم. برای داشتن هوشیاری لازم، وضو بگیرید، نیت کنید، برای یکی دو دقیقه چشمان خود را ببندید و افکارتان را بر روی کاری که می خواهید انجام دهید متمرکز کنید، مثل اینکه من در این لحظه با آمادگی کامل می خواهم مطالعه ام را شروع کنم. تمرین خودآگاهی و تقویت هوشیاری، کیفیت آغاز و ادامه را افزایش خواهد داد.

4- تفاوت‌های فردی:
بر خلاف گفته‌ها و تبلیغات بعضی از مراکز، هیچ قانون کلی برای تعیین مقدار زمان لازم مطالعه وجود ندارد. چون افراد مختلف توان و حوصله و هوش متفاوت دارند. بنابراین مهم تر از آنکه ساعات مطالعه خود را افزایش دهیم، این است که از مطالعه مان - هر قدر هم اندک باشد - بهترین و بیشترین استفاده را ببریم. پس به جای مقایسه مقدار ساعات خود با دیگران، از زمانهای مطالعه خود به طور مطلوب استفاده کنید.

5 - برنامه ای برای افزایش ساعات:
اگر می خواهید که ساعات مطالعه خود را افزایش دهید، دقت کنید که نباید عجله کرد. چون هر رفتار در طول زمان به وجود می آید، تغییر رفتار نیز نیاز به زمان دارد. عجله و دستپاچگی در افزایش زمانهای مطالعه به نتیجه ای غیر از آشفتگی و اضطراب نخواهد انجامید.

6- تعیین خط پایه:
مبنای افزایش ساعات مطالعه، ارزیابی وضع فعلی و تعیین خط پایه است. این کار بسیار آسان است و می تواند توسط خودتان یا یکی از اطرافیان انجام گیرد. برای یک هفته یا ده روز نموداری رسم کنید که محور عمودی آن نشان دهنده دقایق و ساعات و بردار افقی آن نشان دهنده روزها باشد. در پایان روز آخر میانگین ساعات را محاسبه کنید. حال بر اساس توانایی‌های فردی خود و با یک روند منطقی در ماه اول 60 تا 90 دقیقه و در ماههای بعد به همین ترتیب ساعات بیشتری را به برنامه خود اضافه نمایید.

يکشنبه 2/4/1387 - 13:56
کنکور
 شرایط مطالعه بهتر
«بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره‌وری بیشتر از مطالعه»
شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر و با بازدهی بالاتر داشت . در واقع این شرایط به شما یاد می دهند چگونه از زمانهای مطالعه ، بهره‌وری بالاتری داشته باشید . به شما می آموزند قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید.

1- برای موفقیت در مطالعه ، باید درست آغاز کنید:

یعنی برنامه درسی خود را طوری تنظیم کنید که از خواندن کتابها ، هدفی واضح و روشن را دنبال کنید .
- درسهای خود را طوری برنامه ریزی کنید که هنگام مطالعه ، ابتدا کتابهای آسان را بخوانید ، نه کتابهای مشکل را.
- در هنگام مطالعه یک کتاب ، ابتدا از قسمت‌های آسان و جذاب شروع کنید و بعد به سراغ بخشهای مشکل تر آن بروید . این کار را می توانید با مرور قسمت‌های خوانده شده قبلی آغاز کنید. قسمت‌های آسان و جذاب علاقه شما را به خواندن افزایش می دهند.
- در برنامه ریزی درسی خود ، موضوع‌های مشابه را پشت سر هم قرار ندهید و آنها را یکی پس از دیگری مطالعه نکنید تا حد ممکن بین آنها فاصله بگذارید.
- اگر می خواهید چند کتاب را در یک روز مطالعه کنید ابتدا زمانهای خواندن و ترتیب قرار گرفتن آنها را مشخص کنید و بعد به مطالعه بپردازید .
- حتی المقدور برای یک کتاب بیش از دو ساعت وقت در نظر نگیرید . و زمانهای مطالعه را به مدتهای دو ساعته تقسیم کنید . تصور نکنید که هر چقدر زمان مطالعه یک کتاب بیشتر باشد بهتر است بر عکس هر چقدر زمان کوتاه گردد و موضوع مورد مطالعه عوض گردد ، میزان یادگیری افزایش می یابد .
- اگر می خواهید در شش روز هفته ، شش کتاب بخوانید، هرگز هر کتاب را در یک روز نخوانید و برای شش روز ، شش کتاب در نظر نگیرید . بهتر است هر روز را به شش قسمت تقسیم کنید و در هر قسمت ، یک کتاب بخوانید و این روند را در شش روز هفته ادامه دهید .
- به روش تدریجی درس بخوانید ، یعنی در طول سال تحصیلی درس بخوانید و خواندن دروس را به شبهای قبل از امتحان موکول نکنید . مطالعه تدریجی و با تداوم در طول سال تحصیلی بسیار بهتر از مطالعه فشرده و با تراکم در چند روز قبل از امتحان است.

2- برنامه ریزی :

یکی از عوامل اصلی موفقیت داشتن برنامه منظم است»
برنامه ریزی صحیح این است که چگونه از وقت و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید . عدم برنامه ریزی صحیح باعث اتلاف وقت شده و بازده مطالعه بسیار کاهش می یابد .
نکته ای که در این جا قابل ذکر می باشد اینست که ، داشتن برنامه مهم است ولی مهم تر از آن اجراء برنامه است .
الف )برنامه ریزی درسی :
بهترین برنامه ریزی درسی، خود فرد است . یعنی هر شخص باید با توجه به شرایط روحی ، جسمی ، محیطی ، زمانی ،علاقه ، هدف ، نقاط ضعف و قوت خویش برای خودش برنامه ریزی کند .
ب ) کوتاه ، ساده و قابل اجراء بودن برنامه صحیح است .
یعنی هر قدر برنامه حجیم و سخت باشد تاثیر منفی بر روحیه فرد می گذارند و به خاطر پیچیدگی شان ، غالباً با شکست مواجه می شوند .هر قدر برنامه کوتاهتر و ساده تر باشد . شخص راحت تر آن را در زمان تعیین شده انجام می دهد. و تجربه ای موفق در زمینه برنامه ریزی کسب می کند . و این تجربیات موفق در رسیدن به موفقیت‌های بعدی تاثیر بسزایی خواهندداشت .
ج ) اجراء برنامه در زمان مشخص :
وقتی برنامه ای را نوشته‌اید . باید آن را درزمان مشخص اجرا کنید . اگر نظم خاصی در اجراء برنامه داشته باشید ، به راحتی می توانید به اهداف خویش برسید. کسانی که نظم و ترتیب در اجراء برنامه را رعایت نمی کنند ، غالباً برنامه‌های آنان با شکست مواجه می شود .

3- نظم و ترتیب :

« اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد »
رعایت نظم از شرایط مهم مطالعه به حساب می آید . چرا که نظم به ایجاد تمرکز حواس کمک می کند. همچنین وقتی که نظم بر پا شد ، یادگیری بهتر صورت می گیرد . اگر اتاق و میز مطالعه نامنظم باشد موجب حواس پرتی و اختلال در یادگیری می شود . توجه داشته باشید . هر جور که مطالب را به حافظه بدهید ، بر همان اساس نیز می توانید آنها را بازیابی کنید .

4- حفظ آرامش :

« آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال می کند»
درسی را که با آرامش بخوانید قطعاً بهتر می توانید بیاموزید ، برای آنکه بازده مطالعه خود را بالا ببرید ، در سخت‌ترین شرایط و حتی کوتاهترین زمان نباید مضطرب شوید و سعی کنید در این مدت کوتاه با آرامش خاطر مطالعه کنید. مطالعه بدون اضطراب و خونسردی کامل ، تاثیری بسیار مثبت در افزایش میزان یادگیری دارد. توجه داشته باشید که حفظ خونسردی و آرامش ، هرگز به معنای بی خیالی و بی حالی نیست ، بلکه به معنی وضعیتی هوشیار همراه تمرکز حواس و بدون دلهره است . روانشناسان معتقدند که اضطراب کم برای مطالعه و موفقیت لازم است ، زیرا شخص را به تحرک و فعالیت وا می دارد و باعث می شود که به طور جدی به درس خواندن بپردازد ، اما اگر این اضطراب از حد معمول خود خارج شود و استرس و دلهره در فرد ایجاد کند نه تنها مفید نیست ، بلکه مانع از فعالیتهای وی شده ، و حتی در جلسه امتحان مانع از یادآوری آموخته‌های شخص می شود . نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که در اغلب موارد ، اضطراب ناشی از تفکرات منفی شماست . وقتی که نسبت به امتحان تصور منفی دارید، از آوردن نمره کم می ترسید ، عواقب قبول نشدن را در نظر می گیرید . در نتیجه تصورات منفی ، موجب اضطراب می گردند و اضطراب سدی در راه کارایی حافظه می گردد و این عمل خود اضطراب بیشتر را به دنبال خواهد داشت و نهایتاً اینکه این سیکل معیوب همچنان ادامه خواهد یافت .

5- استفاده صحیح از وقت :

«بنیامین فرانکلین می گوید : پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است »
استفاده صحیح از وقت و هدر ندادن آن بسیار مهم است .چرا که زمان از دست رفته را نمی توان مجدداً باز یافت . زمان را نمی توان ذخیره کرد ، نمی توان خرید و یا فروخت و نمی توان از 24 ساعت دیگران قرض گرفت زمان سرمایه ای است که اگر مورد استفاده قرار نگیرد ، از دست می رود در حالی که یک سرمایه مالی این چنین نیست .
اگر منصف باشیم با کمی دقت و تامل در می یابیم که مشکل اصلی کمبود وقت نیست ، بلکه در نحوه استفاده از آن است .

6- سلامت و تندرستی :

« عقل سالم در بدن سالم است »
سلامت جسمی و روانی در یادگیری تاثیر بسزا دارد.

7- تغذیه مناسب :

« تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.»
غذا را به موقع و سر وقت بخورید ، از خوردن غذا در ساعت‌های گوناگون و بدون نظم و برنامه به پرهیزید . سعی کنید صبحانه و ناهار و شام را در ساعات معین بخورید . به برنامه غذایی خود نیز نظمی خاص بدهید .

8- تنفس صحیح :

« یکی از مهمترین اعمال بدن انسان ، تنفس است . » تنفس عمیق باعث می شود که ما در هر نفس اکسیژن بیشتری را به شش‌های خود برسانیم . این اکسیژن به سلولهای مغزی که خود ذخایر اکسیژن کمی دارند ، کمک می کند تا فعالیت بیشتری داشته باشند . افزایش فعالیت این سلولها یعنی پمپاژ بیشتر یونها بین دو سری غشاء سلول به خصوص برای یون‌های سدیم و کلسیم که به خارج غشاء می روند و پتاسیم و کلر که به داخل آن می آیند . هرگاه تغییرات غشاء نرون به نرون بعدی منتقل شود ، این تغییرات به نوبه خود مسیرهای جدیدی برای انتقال از راه مدارهای عصبی می شوند و وقتی این مسیرهای جدید برقرار شدند ، با تفکر ما فعال می شوند و خاطره‌ها را مجدداً تولید می کنند . این فرآیند که حافظه نام دارد کاملاً به اکسیژن نیاز دارد . به همین دلیل است که در هوای آلوده به دود سیگار و سایر گازهای سمی بازده یادگیری و حافظه به شدت کاهش می یابد. از سوی دیگر تنفس صحیح و عمیق باعث می شود که سیستم ایمنی ما فعالتر شود . بنابراین حرکات عضلانی و تنفس عمیق ، جریان لنفاوی را به راه می اندازد و باعث می شود که گردش خون بهتر انجام شود ، خود لنف بهتر کار کند و سیستم ایمنی تقویت شود.

9- ورزش :

« ورزش کلید عمر طولانی است »
شما می توانید ورزشهای دلخواه خود را انتخاب کنید و در برنامه روزانه خود قرار دهید. به طور مثال پیاده روی یکی از ورزشهای مفید و مناسب و در عین حال بسیار ساده و برای عموم امکان پذیر است .
علاوه بر پیاده روی از ورزشهای مفید برای کسب تمرکز فکر و پرورش حافظه « یوگا » است یوگا به معنای تمرکز نیرو در اصطلاح هندی یعنی تمرکز فکر و حواس . با انجام تمرینات یوگا می توانید تمرکز حواس خود را بهبود بخشید .

10- استراحت مغزی :

« هنگامی که خسته هستید ، مطالعه نکنید »
برای انجام کارهای فکری خصوصاً مطالعه باید مغز کاملاً آماده و سرحال باشد تا در به خاطر سپردن مطالب مشکل نداشته باشد . شما می توانید از روشهای مختلف و دلخواه خودتان برای رفع خستگی استفاده کنید ، اما یکی از روشهای مناسب برای رفع خستگی تنفس عمیق است . همچنین یک خواب سبک و کوتاه در مواقعی که خیلی خسته هستید در برطرف کردن خستگی بسیار مناسب است.

11- خواب کافی :

« خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند»
یک خواب 8-6 ساعته معمولاً کافی است . بنابراین سعی کنید طوری برنامه‌های درسی خود را تنظیم کنید که شبها حداقل 6 ساعت بخوابید تا مغز شما به اندازه کافی استراحت کند . همچنین خواب نیم تا یک ساعت ( ظهرها بعد از ناهار ) بسیار مناسب است.

12- درک مطلب :

« آنچه در حافظه بلندمدت باقی می ماند ، معنی مطالب است »
سعی کنید هنگام مطالعه ، مطالب را به خوبی درک کنید، تا بتوانید به راحتی آنها را به خاطر بسپارید . نکته ای که در درک معنی تأثیر بسزا دارد و بازده مطالعه را بسیار افزایش می دهد ، یادداشت برداری مطالب خوانده شده است . یادداشت برداری در افزایش میزان یادگیری بسیار مؤثر است .

13- تشویق و پاداش :

«تشویق نیروهای ذهنی و روانی را به فعالیت وا می دارد»

14- شرطی شدن :

« شرطی شدن به تمرکز حواس کمک می کند »
برای یادگیری و ایجاد تمرکز حواس شرطی شدن نسبت به مکان و زمان مطالعه نقش مهم دارد . برای آنکه تمرکز حواس راحت تر به دست آید و سریعتر برای آن آماده شوید ، باید به مکان و زمان مطالعه خود را شرطی کنید.

15-تحرک مغزی :

« هنگام مطالعه نباید کاملاً آرام نشست »
منظور از تحرک ، حرکت کردن و راه رفتن در حین مطالعه نیست و یا هدف از حرکت ، فعالیت زیاد بدنی نیست که در این صورت نیز تمرکز حواس مختل می شود و میزان یادگیری کاهش می یابد . اصولاً بهترین وضعیت برای مطالعه ، نشستن پشت میز است نه حرکت کردن و راه رفتن . منظور از تحرک این است که در حین مطالعه هر چند دقیقه ، یک بار حرکتی کوچک داشته باشید تا گردش خون در مغز بهبود یابد و بهتر بتوانید مطالب را بیاموزید . حتی با چند حرکت ساده سرو بدن می توانید از حالت رکودی و رخوت جلوگیری کرده و با تمرکز بالاتری درس بخوانید.

16- اتاق مطالعه :

« اتاق مطالعه باید آرام باشد»
اتاق مطالعه باید ساکت و آرام و تا حد ممکن از عکس، پوستر و اشیایی که موجب حواس پرتی می شوند . خالی باشد.
نور اتاق باید کافی و مناسب باشد. بهترین نور برای مطالعه روشنایی روز است . نور باید در سطح اتاق پخش گردد. بنابراین چراغ مطالعه برای درس خواندن مناسب نیست . نور نباید کم باشد . اتاق مطالعه باید از تهویه مناسبی برخوردار باشد.
در مطالعه فاصله چشم تا کتاب باید رعایت شد و فاصله مناسب حدود 40-30 سانتی متر است .
میز مطالعه باید از نظر ارتفاع وسعت و رنگ مناسب باشد.

17- زمان مطالعه :
واقعیت این است که هیچ زمانی به طور دقیق و انحصاری برای مطالعه وجود ندارد .
زمان مطالعه بستگی به خودش دارد که چه موقع از نظر جسمی و روانی آمادگی لازم را دارید .
نکته ای که در مورد زمان مطالعه باید رعایت کنید استراحت چه قبل از مطالعه و چه بعد از مطالعه را باید در نظر گرفت .
نیم ساعت مطالعه و 5 دقیقه استراحت ، روش بسیار خوبی برای مطالعه کردن است . زیرا اولاً شما آستانه یادگیری را رعایت می کنید و ثانیاً با استراحت کوتاه ، فرصتی برای مغز در نظر می گیرید تا به تجزیه و تحلیل اطلاعات بپردازد باید یادآور شد که نیم ساعت مطالعه و 5 دقیقه استراحت به این معنی نیست که دقیقاً بعد از نیم ساعت مطالعه حتماً استراحت کنید حال اگر چند دقیقه این طرف و آن طرف شد ، اشکالی ندارد . اما بهتر است بیش از 45 دقیقه نشود.

منبع :
شرایط مطالعه ؛ مولف بیژن علی پور
يکشنبه 2/4/1387 - 13:55
بیماری ها
      دمای بدن توسط سوخت‌و‌ساز خوراکیها ایجاد میشود. برای اینكه دمای بدن همیشه در حد تقریباً ثابت قرار گیرد بدن حرارت اضافی را به چهار روش تنفس، تعریق، تشعشع و هدایت دفع میكند. دمای بدن تقریباً همشه روی 2/37 درجه سانتیگراد بوده و مركز تنظیم دما در مغز به‌وسیله روشهای بالا مانع از بالا یا پایین رفتن شدید حرارت بدن میشود.

 

       هرگاه فرد در برابر گرما قرار گیرد بدن به‌وسیله افزایش مزان تعریق و تنفس و همچنین فرستادن خون بیشتر به پوست سعی در خنك كردن بدن میكند. آسیبهای حاصل از گرما به تناسب شدت آن، به سه گروه تقسیم میشوند :
1-گرمازدگی خفف،  2-گرمازدگی متوسط،  3-گرمازدگی شدید.


گرمازدگی خفیف:
   این حالت وقتی پیش میآید كه فرد به مدت طولانی در معرض حرارت نسبتاً بالا قرار گیرد. نشانه‌های آن اغلب به صورت گرفتگی ماهیچه ها، خستگی مفرط و گاه سرگیجه و غش میباشد.
كمكهای اولیه:
1 -مصدوم را به جای خنك منتقل سازید.
2- به آسیب دیده محلول  ORS  یا محلول آب و نمك و شكر  (یک قاشق چایخوری نمك با 8 قاشق چایخوری شكر در یك لیتر آب) بدهید.
3 -ماهیچه های گرفته و گرمازده را ماساژ دهید.
4-حوله نمدار روی پیشانی و عضلات گرفتار مصدوم قرار دهد.
5- اگر نشانه ها بهبود نیافت یا وخیمتر شد بیمار را به مركز درمانی منتقل كنید.


گرمازدگی متوسط:
      این حالت به‌دلیل قرارگرفتن فرد در معرض گرمای زیاد و فعالیت بدنی شدید در محیط مانند ملوانان، كشاورزان و آتشنشانها پیش میآید. علائم آن به صورت سرگیجه و عدم هوشیاری است و به‌دنبال آن پوست رنگ پریده میشود. دیگر نشانه‌ها به صورت تنفس سریع و سطحی، نبض ضعیف، ضعف و تعریق بدن میباشد.
كمكهای نخستین:
 1- نخست مصدوم را به محل خنك و سردی منتقل كنید.
2 –آسیب‌دیده را وادار به دراز كشیدن كرده و پاهای او را بالا بیاورید.
3- به‌وسیله پارچه نمدار و بادبزن و یا هر وسیله دیگر مصدوم را خنك كنید.
4 -به مصدوم ORS (محلول آب و نمك و شكر) بدهید، مشروط به اینكه هشیار بوده و استفراغ نكند.
 5-اگر لازم شد به بیمار تنفس مصنوعی بدهید.
 6- در صورت  بهبود نیافتن، مصدوم را سریعاً به مركز درمانی منتقل سازید.


گرمازدگی شدید:
      این حالت بسیار خطرناك است و بیشتر در روزهای گرم و مرطوب اتفاق میافتد.  قیافه بیمارگرمازده تبدار بوده، پوست گرم و خشك، تنفس سطحی و نبض ضعیف میشود. درجه دمای بدن مصدوم افزایش یافته، عدم هوشیاری و احتمالاً اغما و تشنج نیز جزو دیگر نشانه‌ها میباشد.
كمكهای نخستین:
1- همه پوشاک مصدوم را درآورده و او را در حوله یا پارچه مرطوب قرار دهید. میتوان آسیب‌دیده را داخل وان یا لگن آب سرد قرار داد. مواظب باشید مصدوم غرق نشود. همچنین میتوان از قرار دادن كیسههای یخ در كشاله ران، زیر بغل، زانو، مچ دست و پا نیز استفاده كرد.
2- اگر بیمار دچار شوك است شوك را درمان كنید.


گرمازدگی در مسافرت:
      در هنگام مسافرت به دلیل آن كه افراد به مدت طولانی در معرض تابش نور خورشید و هوای گرم قرار دارند بیشتر از دیگر مواقع دچار تعریق و تشنگی میشوند. در چنین شرایطی كودكان و سالمندان بیش از افراد جوان و میانسال نیاز به مراقبت دارند. بنابراین بهترین كار در هنگام مسافرت این است كه تشنگی كودكان و سالمندان را از طریق خوراكی (محلول آب و شكر و نمك) جبران كنیم.

البته بهترین روش آن است که علاوه بر نوشیدن آب، در هنگام سفر چند عدد خیار و نمك در اختیار كودكان قرار دهیم تا از طریق آن تشنگی و كمبود آب  و نمک بدن خود را جبران كنند. این اقدام باعث میشود تا پایان سفر هچ عارضهای برای كودكان و سالمندان پیدا نشود. لازم  به یادآوری است كسانی كه دچار بیمارهای عصبی و قلبی هستند نیز به هنگام مسافرت یا قرار گرفتن در محیطهای گرم از روش‌های بالا بهره ببرند. چون این افراد نیز مستعد بروز گرمازدگی هستند.

نظر فراموش نشود! با سپاس فراوان حمیدرضا

يکشنبه 2/4/1387 - 13:47
دانستنی های علمی

منشور حقوق بشر کوروش

برخی از ایران‌دوستان (نجات پاسارگاد و تاریخ ایرانیان در این روز) روز 23 اکتبر برابر با 7 آبان را روز کوروش نام نهاده‌اند که به مناسبت ورود کوروش بزرگ به بابل و پایان ستمگری در روزگار باستان به‌دست کوروش بوده است.

 

اما گروه دیگری از میهن‌دوستان (پژوهش‌های ایرانی) با توجه به منطبق نبودن تاریخ میلادی باستانی با تاریخ میلادی امروزی  7 آبان را سالروز ورود کوروش به بابل نمی‌دانند و تعیین دقیق این روز را مستلزم پژوهش‌های بیشتری می‌دانند.

به‌هر حال برای پاسداست کوروش، بزرگ‌ترین و برترین پادشاه ایرانی که امروزه ثابت شده است همان ذوالقرنین قرآن است، "برگردان پارسی استوانه کوروش" (یعنی نخستین منشور حقوق بشر) را در زیر می‌آورم.
لازم به یادآوری است متنی که در برخی از سایت‌ها و رسانه‌ها به‌عنوان "
اعلامیه حقوق بشر" منتشر شده‌است متن درست و کامل نبوده و در حقیقت برداشتی آزاد از این منشور می‌باشد.

مشهورترین بخشِ منشور كورش هخامنشی:
منم كـورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر كمبوجیه، شاه بزرگ … نوه كورش، شاه بزرگ … نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ …
آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوك خدای بزرگ دل‌های پاك مردم بابـل را متوجه من كرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تكان داد … من برای صلح كوشیدم.
من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند.
مَـردوك خدای بزرگ از كردار من خشنود شد … او بركت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را كه ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.
همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم و خانه‌های ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوك خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. بشود كه دل‌ها شاد گردد.
بشود، خدایانی كه آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘ به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی می‌دارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’
من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم.

متن كامل منشور كورش هخامنشی:
1. «كورش» (در بابلی: ‹كو- رَ – آش›)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بـابِـل» ‹با- بی- لیم›، شاه «سـومـر» ‹شو- مـِ- ری› و «اَكَّـد» ‹اَ‌ك- كـَ- دی- ای›، …
2. ... همه جهان
3. ... مرد ناشایستی به فرمانروایی كشورش رسیده بود.
4. او آیین‌های كهن را از میان برد و چیزهای ساختگی بجای آن گذاشت.
5. معبدی بَدلی از نیایشگاه «اِسَـگیلَـه» ‹اِ- سَگ- ایلَـه› برای شهر «اور» ‹او- ریم› و دیگر شهرها ساخت.
6. او كار ناشایست قربانی كردن را رواج داد كه پیش از آن نبود ... هر روز كارهایی ناپسند می‌كرد، خشونت و بد‌كرداری.
7. او كارهای ... روزمره را دشوار ساخت. او با مقررات نامناسب در زنـدگی مـردم دخالت می‌كرد. اندوه و غم را در شهرها پراكند. او از پرستش «مَــردوك» ‹اَمَـر- اوتو› خدای بزرگ روی برگرداند.
8. او مردم را به سختی معاش دچار كرد. هر روز به شیوه‌ای ساكنان شهر را آزار می‌داد. او با كارهای خشنِ خود مردم را نابود می‌كرد ... همه مردم را.
9. از ناله و دادخواهی مردم، «اِنـلیل/ ایـلّیل» خدای بزرگ (= مردوك) ناراحت شد ... دیگر ایزدان آن سرزمین را ترك كرده بودند. (منظور آبادانی و فراوانی و آرامش)
10. مردم از خدای بزرگ می‌خواستند تا به وضع همه باشندگان روی زمین كه زندگی و كاشانه‌اشان رو به ویرانی می‌رفت، توجه كند. مردوك خدای بزرگ اراده كرد تا ایزدان به «بابِـل» بازگردند.
11. ساكنان سرزمین «سـومِـر» و «اَكَّـد» مانند مردگان شده بودند. مردوك بسوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.
12. مردوك به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر همه كشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب كه او را یاری دهد. آنگاه او نام «كورش» پادشاه «اَنْـشان» ‹اَن- شـَ- اَن› را برخواند. از او بنام پادشاه جهان یاد كرد.
13. او تمام سرزمین «گوتی» ‹كو- تی- ای› را به فرمانبرداری كورش در آورد. همچنین همه مردمان «ماد» ‹اوم- مـان‌مَـن- دَه› را. كـورش با هر « سیاه سر» (همه انـسان‌ها) دادگرانه رفتار كرد.
14. كورش با راستی و عدالت كشور را اداره می‌كرد. مردوك، خدای بزرگ، با شادی از كردار نیك و اندیشه نیكِ این پشتیبان مردم خرسند بود.
15. او كورش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد؛ در حالی كه خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی‌داشت.
16. لشكر پر شمار او كه همچون آب رودخانه شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ‌افزارها در كنار او ره می‌سپردند.
17. مردوك مقدر كرد تا كورش بدون جنگ و خونریزی به شهر بابل وارد شود. او بابل را از هر بلایی ایمن داشت. او «نَـبـونـید» ‹نـَ- بو- نـَ- اید› شاه را به دست كورش سپرد.
18. مردم بابل، سراسر سرزمین سومر و اَكَّـد و همه فرمانروایان محلی فرمان كورش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره‌های درخشان او را بوسیدند.
19. مردم سروری را شادباش گفتند كه به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند. همه ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.
20. منم «كـورش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَّـد، شاه چهار گوشه جهان.
21. پسر «كمبوجیه» ‹كـَ- اَم- بو- زی- یه›، شاه بزرگ، شاه «اَنْـشان»، نـوه «كـورش» (كـورش یكم)، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیره «چیش‌پیش» ‹شی- ایش- بی- ایش›، شاه بزرگ، شاه اَنشان.
22. از دودمـانی ‌كـه ‌همیشه شـاه بـوده‌اند و فـرمانـروایی‌اش را «بِل/ بعل» ‹بـِ- لو› (خداوند/ = مردوك) و «نَـبـو» ‹نـَ- بو› گرامی می‌دارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم؛
23. همه مـردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بـابـل بر تخت شهریاری نشستم. مَردوك دل‌های پاك مردم بابل را متوجه من‌كرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
24. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
25. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تكان داد ... من برای صلح كوشیدم. نَـبونید، مردم درمانده بابل را به بردگی كشیده بود، كاری كه در خور شأن آنان نبود.
26. من برده‌داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند. مردوك از كردار نیك من خشنود شد.
27. او بر من، كورش، كه ستایشگر او هستم، بر پسر من «كمبوجیه» و همچنین بر همه سپاهیان من،
28. بركت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مَردوك همه شاهانی كه بر اورنگ پادشاهی نشسته‌اند؛
29. و همه پادشاهان سرزمین‌های جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا خلیج فارس)، همه مردم سرزمین‌های دوردست، همه پادشاهان «آموری» ‹اَ- مور- ری- ای›، همه چادرنشینان،
30. مـرا خـراج گذاردند و در بـابـل بر من بـوسـه زدنـد. از ... تا «آشـــور» ‹اَش- شور› و «شوش» ‹شو- شَن›.
31. من شهرهای «آگادِه» ‹اَ- گـَ- دِه›، «اِشنونا» ‹اِش- نو- نَك›، «زَمبان» ‹زَ- اَم- بـَ- اَن›، «مِتورنو» ‹مـِ- تور- نو›، «دیر» ‹دِ- ایر›، سرزمین «گوتیان» و شهرهای كهن آنسوی «دجله» ‹ای- دیك- لَت› كه ویران شده بود را از نو ساختم.
32. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی كه بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.
33. همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَّـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود؛ به خشنودی مَردوك به شادی و خرمی،
34. به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم، بشود كه دل‌ها شاد گردد. بشود، خدایانی كه آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم،
35. هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی می‌دارد و پسرش كمبوجیه جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’
36. بی‌گمان در روزهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم. (صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم). . . . .
37. … غاز، دو اردك، ده كبوتر. برای غازها، اردك‌ها و كبوتران…
38. ... باروی بزرگ شهر بابل بنام «ایمگور- اِنـلیل» ‹ایم- گور- اِن- لیل› را استوار گردانیدم ...
39. ... دیوار آجری خندق شهر را،
40. ... كه هیچیك از شاهان پیشین با بردگانِ به بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند؛
41. ... به انجام رسانیدم.
42. دروازه‌هایی بزرگ برای آنها گذاشتم با درهایی از چوب «سِدر» و روكشی از مفرغ ...
43. ...كتیبه‌ای از پـادشاهی پیش از من بنام «آشور بانیپال» ‹آش- شور- با- نی- اَپ- لی›
44. ...
45. ... برای همیشه!

نظر یادتون نره! با تشکر حمیدرضا

يکشنبه 2/4/1387 - 12:9
ادبی هنری
زیان‌های واژگان بیگانه:

 

یکی از هدف‌های سره گویی و سره نویسی این است که از  زیان هایی که واژگان بیگانه به ساختار آوایی و گوشنواز زبان پارسی، و همچنین رسایی، پختگی و استواری آن وارد می‌کنند، جلوگیری کنیم. اینکه زبان پارسی  نمی‌باید وام‌واژه‌ها را در خود راه دهد، دیدگاهی دانشوارانه و بر پایه برهان‌های زبان شناختی است. زبان پارسی بسیار پیشرفته است. زبانی بوده است بسیار پویا. از دید زبان شناسی تاریخی، پیشرفته‌ترین زبان کنونی است. این از آنجاست که زبان آیینه فرهنگ است. فرهنگی که پویاست، زبانی هم سنگ و هم ساز با خویش را پدید می‌آورد. فرهنگ ایرانی چون فرهنگی پویا و پیشتاز بوده است، زبان پارسی هماهنگ با آن بسیار دگرگون شده و پیشرفت کرده است. زبان پارسی امروز ساختاری دارد که با بسیاری از دیگر زبانهای جهان هم روزگار نیست. به سخن دیگر، آن زبانها از دید کاربردهای سرشتین و بنیادین، در روزگاران و در ساختارهایی مانده‌اند که دیری است زبان پارسی از آنها گذشته است. دیگر زبانهای جهان با پارسی دری یا همان پارسی نو، هم روزگار نیستند. برای نمونه با پارسی میانه سنجیدنی‌اند، حتی با پارسی‌باستان. اگر زبان پارسی که بسیار پیشرفته است، از این زبانها که در سنجش با آن هنوز کهن مانده‌اند واژه بستاند، برخود زیان زده است. این واژ‌ه‌ها با ساختارها، هنجارها و رفتارهای زبان پارسی سازگار نیستند. از این روی آنها را گزند می‌رسانند و بر‌می‌آشوبند. بدان می‌ماند که شما پاره‌ای از پلاس یا بوریای ستبر درشت را بر پرنیانی نغز و رخشان بپیوندید و بدوزید. پیداست که این دو با یکدیگر سخت ناسازند. نخستین و آشکارترین زیان و گزندی که زبانهای بیگانه به زبان پارسی می‌زنند آن است که بافتار آهنگین و خنیایی و هموار و گوش نواز، آوایی را در این زبان از میان می‌برند. واژ‌ه‌های ایرانی هنگامی که از روزگاران باستانی میانه به روزگار نو رسیده‌اند، واژه‌های پارسی شده‌اند(پارسی دری)، از دید ساختار آوایی،‌ سوده و ساده و نرم و هموار گردیده‌اند. برای نمونه، یک واژه درشتناک گران اوستایی مانند خورنه [khoarnah] در پارسی شده است  فر  [far] . از دید ساختار آوایی، به فرجام خود رسیده است؛‌ یعنی واژ‌ه‌ای مانند «فر» بیش از این سوده و کوتاه نمی‌تواند بشود. اما واژه‌هایی که ما از زبانهای دیگر می‌ستانیم، می‌توانند واژ‌ه‌های درشت و گران و ناهموار باشند که آن ساختار دلاویز آوایی را از میان می‌برد.

 اما خواست سره‌نویسان بازگشت به زبان زمان روزگار فردوسی نیست؛ اگر نوشته‌ها و سروده‌های پارسی گرایانه امروز به زبان فردوسی می‌ماند، از آن روی نیست که آن نویسنده یا سراینده، آن زبان را به کار می‌گیرد یا می‌خواهد به شیوه فردوسی بسراید. از آنجاست که زبان پارسی بدان سان که استاد توس یا سعدی به کار گرفته است، از دیدی دیگر، نزدیک‌ترین زبان به زبان سرشتین پارسی است. هنگامی که ما می‌کوشیم به این زبان برسیم، خواه‌ناخواه، آنچه به دست می‌آوریم، نزدیک فردوسی خواهد بود.

 

بی‌نیازی زبان پارسی از واژه‌های بیگانه:

زبان پارسی زبانی است توانمند و بی‌نیاز. اگر گاهی به وام‌واژه‌ها نیاز دارد، این نیاز در همان مرز و اندازه‌ای است که هر زبان می‌تواند داشت، و حتی بسیار کمتر از بسیاری از دیگر زبان‌ها نیازمند وام‌واژه‌هاست. این توانمندی در زبان پارسی برمی‌گردد به سامانه و دستگاه واژه‌سازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینش گرانه است و حتی بی‌کرانه است. ما می‌توانیم بی‌شماره در پارسی واژه بسازیم. زبان پارسی مانند بسیاری از زبانهای جهان کالبدینه نیست؛ بدین‌سان که پیمانه‌ها و ریخت‌های از پیش نهاده‌ای برای واژه‌سازی در این زبان نمی‌بینیم. زبان پارسی بسیار نرمش‌پذیر است؛ به موم می‌ماند: خود را با توان زبانی در به کار برنده خویش دمساز می‌گرداند. هر چه مایه و توان و دانش شما در زبان پارسی بیشتر باشد، این زبان را آسان‌تر و مایه‌ورتر می‌توانید به کار بگیرید. برای همین است که این زبان در جهان سرود و سخن و شعر شده است. برای آنکه سخنور می‌تواند آنچه را در درون او می‌‌گذرد، به یاری این زبان روشن‌تر و رساتر باز گوید. او زبان پارسی را بیش از هر زبان دیگر می‌تواند از آن خود کند و می‌تواند زبانی ویژه و شیوه شناختی در پارسی برای خود بیابد.

 برای نمونه، یکی از واژه‌های بسیار آشنا در زبان پارسی، واژه «دست» است. با این واژه می‌توان ده‌ها واژه ساخت؛ گذشته از آن واژه‌ها که دیگران پیش از این، از این واژه ساخته‌اند. بسنده است که این واژه را با واژه دیگر بپیوندید تا واژه‌ای نو به دست آید: فرادست، فرودست، زیردست، زبردست، بالادست، پایین‌دست، دستاویز، دستبند، دستگیره، دستشویی، دستمال، دست‌نویس، دستک، دستار، دستکش، دستگیری، دست‌ساز، دست‌بوس، دستاورد، سردست، دسته  و... حتی می‌توانیم فرهنگی خرد از واژگانی را که تاکنون با این واژه ساخته شده است فراهم بیاوریم.

 از این روی، این زبان در سرشت و ساختار، زبانی تُنُک مایه نیست که از برآوردن نیازهای روز ناتوان باشد و بخواهد از وام واژه‌ها بهره بررد. ناتوانی، کمبود و بی‌توشی از زبان پارسی نیست، از کسانی است که این زبان را به کار می‌گیرند. از این روی می‌توان از واژگان بیگانه بپرهیزید؛ برای واژگانی که به هر انگیزه‌ای در این زبان راه جسته است، برابرهای پارسی بیابیم؛ اندک‌اندک این واژه‌ها را هم از بان برانیم؛ و آن واژگان دیگر را به جای آنها بنشانیم. ما اگر گاهی اندک نیاز داشتیم که واژه‌ای را از زبان دیگر بستانیم، برآنم که ‌می‌توانیم چنین کرد.

دکتر میرجلال‌الدین کزازی

يکشنبه 2/4/1387 - 12:1
دانستنی های علمی

موضوع : كوروش كبیر

 

ذوالقرنین یا كوروش كبیر

 

 

خداوند در قرآن كریم از شخصیتی ملقب به « ذوالقرنین » یاد كرده است كه البته در مورد نام واقعی این فرد , میان مفسران و محققان اختلاف است. گرچه اكثر مفسران قرآن بی آنكه دلیل قانع كننده ای ارائه دهند مدعی هستند كه مقصود قرآن از ذوالقرنین , اسكندر مقدونی بوده است. ولی مولانا ابوكلام آزاد – وزیر فرهنگ هند در دولت مهاتما گاندی - در كتاب فوق العاده مفیدی كه تحت عنوان « ذوالقرنین یا كوروش كبیر » نگاشته است و دكتر ابراهیم باستانی پاریزی آنرا به فارسی برگردانده است , با برهان هایی انكار ناپذیر اثبات می كند كه تنها كسی كه میتواند مقصود قرآن از « ذوالقرنین » باشد كوروش كبیر است ولاغیر. ظاهراً دكتر باستانی پاریزی در هنگام ترجمه ی این كتاب , نسخه ای از آن را در اختیار موسسه ی دهخدا قرار داده اند و آنان نیز عیناً در لغتنامه وارد كرده اند ولی به گفته ی آقای باستانی , گویا كم لطفی كرده اند و نام مترجم را از قلم انداخته اند! به هر روی آنچه می خوانید خلاصه ای است از آن مطلب :
هویت « ذوالقرنین » مذكور در قرآن بحثی است نفیس و مهم درباره ی یكی از مسائل تاریخی دشوار كه محققان قدیم و جدید در آن متحیر بوده اند. در قرآن كریم ذكر پادشاهی باستانی موسوم به ذی القرنین آمده است. این پادشاه كه بوده و در كجا ظهور كرده و چرا بدین لقب شگفت انگیز ملقب شده است؟ آیا براستی پادشاهی كه بدین لقب نامیده شده وجود داشته است یا كلمه خرافی و یكی از اساطیر اولین است ؟ این مسائل و بسیاری از پرسشهای دیگر پیرامون این مسئله هست و در طی قرون و اعصار گذشته خاطر دانشمندان و محققان را به خود مشغول كرده است. لیكن هیچ پاسخ مقنعی بدان نداده اند. اما بحثی كه ما به نشر آن آغاز كرده ایم می پنداریم این مشكل را به طور قطع حل كرده و پرده از هویت ذی القرنین برداشته و به همه ی پرسشهای وابسته بدان پاسخ داده است.

در سوره ی كهف ضمن چند آیه نام شخصی از تاریخ قدیم آمده است كه وی به ذی القرنین ملقب است و آن آیات این است : « و یسبلونك عن ذی القرنین قل سأتلوا علیكم منه ذكراً. انا مكنا له فی الارض و آتیناه من كل شیء سببا. فاتبع سببا حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمثة و وجد عندها قوما. قلنا یا ذاالقرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا. قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یردالی ربه فیعذبه عذابا نكراً و اما من آمن و عمل صالحاً فله جزاء الحسنی و سنقول له من امرنا یسراً ثم اتبع سببا حتی اذا بلغ مظلع الشمس وجده تطلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها ستراً. كذلك و قد احطنا بما لدیه خبراً. ثم اتبع سببا. حتی اذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوماً لایكادون یفقهون قولاً. قالوا یا ذاالقرنین ان یأجوج و مأجوج مفسدون فی الارض فهل نجعل لك خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سداً. قال ما مكنی فیه ربی خیر فاعینونی بقوة اجعل بینكم و بینهم ردما. آتونی زبر الحدید حتی اذا ساوی بین الصدفین ,. قال انفخوا حتی اذا جعله ناراً قال آتونی افرغ علیه قطرا. فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقباً. قال هذا رحمة من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دكاء وكان وعد ربی حقاً »

شأن نزول این آیات و بعض روایات

ظاهر اسلوب آیات این است كه از نبی ( ص ) از ذوالقرنین سؤال شده است و این آیات در پاسخ سوال آمده است. ترمذی و نسائی و امام احمد در مسند خود روایت كرده اند كه قریش به اشاره ی علمای یهود اموری از پیغمبر پرسیدند كه یكی از آنها مسئله ی ذوالقرنین بود و گفتند : این مرد كیست كه و اعمال او چه بوده است و قرطبی از اسدی روایت كند كه یهود گفتند ما را از پیغمبری خبر ده كه خدا نام او را در تورات نیاورده بجز در یك جای. پیغامبر پرسید آن كیست ؟ گفتند ذوالقرنین. ابن حریر و ابن كثیر و سیوطی نیز در تفاسیر خود روایاتی آورده اند.

خصایص ذوالقرنین در قرآن

خلاصه آنچه در آیات از خصایص ذوالقرنین آمده این است :

۱- مردی را كه از پیغمبر پرسیدند ذوالقرنین نام داشته یعنی این نام یا لقب را قرآن از خود وضع نكرده بلكه آنان كه در باره ی وی پرسیدند این نام را بر او اطلاق كردند و از این روی فرموده است « ویسبلونك عن ذی القرنین »

۲- خدای او را ملك بخشیده و اسباب فرمانروایی و غلبه برای او مهیا كرده است.

۳- اعمال بزرگی را كه وی در جنگهای عظیم خویش انجام داده این سه امر است ؛ اول غربی - از بلاد خود به سوی مغرب متوجه گردید و تا جایگاهی كه نزد او حد مغروب به شمار می رفت رسیده و در آنجا خورشید را بدانسان یافته كه گویی در چشمه ای فرو می رود. دوم شرقی - و همچنان پیش رفته است تا به سرزمینی رسیده كه آبادان نبوده و در آن قبایل بدوی سكونت داشته اند. سوم , به جایگاهی رسیده است كه در آن تنگنای كوهی بوده است و از پشت كوه گروهی موسوم به یاجوج و ماجوج ساكن بوده اند كه بر اهالی این سرزمین از هر سو می تاختند و به غارت می پرداختند و آنان مردمی وحشی و محروم از مدنیت و خرد بوده اند.

۴- پادشاه در تگنای كوه برای حفظ مردم از دستبرد و غارت یاجوج و ماجوج سدی بنیان نهاد.

۵- این سد تنها از سنگ و آجر ساخته نشد بلكه در آن آهن و مس نیز به كار رفت از این روی سدی بلند برآمد بدانسان كه غارتگران از دستبرد بدان عاجز آمدند.

۶- این پادشاه به خدای و به آخرت ایمان داشت.

۷- پادشاهی دادگر بود و نسبت به رعیت عطوفت داشت , و هنگام كشورگشایی و غلبه قتل و كینه ورزی را اجزات نمی داد از این رو زمانی كه بر قومی در غرب چیره شد پنداشتند كه او هم مانند دیگر كشورگشایان خونریزی آغاز خواهد كرد ولی او بدین كار دست نبرد بلكه به آنان گفت : هیچ گونه بیمی پاكان شما در دل راه ندهند و هر یك از شما كه عملی نیكو كند پاداش آنرا خواهد دید. با آنكه آن قوم بی یاور و دادرسی در چنگال قدرت او بودند با ایشان شفقت كرد وبه دادگری و نیكوكاری دل آنان را بدست آورد.

۸- به مال آزمند نبود زیرا هنگامی كه برای پی افكندن سد , مردم خواستند به گردآوری مال پردازند از قبول آن امتناع كرد و گفت آنچه را خدای به من ارزانی داشته مرا از اموال شما بی نیاز می ند لیكن مرا به قوت بازو یاری دهید تا برای شما سدی آهنین بسازم.

 ادامه دارد...

نظر یادتون نره! با سپاس حمیدرضا 
جمعه 31/3/1387 - 21:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته