• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 897
تعداد نظرات : 355
زمان آخرین مطلب : 5954روز قبل
دانستنی های علمی
 

انیشتین (آلمانی) پدر اتم
فورد (آمریکایی) پدر اتومبیل
ادیسون (آمریکایی) پدر برق
هرودوت (یونانی) پدر تاریخ
لومیر (فرانسوی) پدر سینما

ارسطو (یونانی) پدر فلسفه   منبع: ارسالی از یک دوست     
دوشنبه 5/7/1389 - 20:2
داستان و حکایت

 

 

 ویلون زن

در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد  و شروع به نواختن ویلون کرد. این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برایرفتن به سر کارهای‌شان به سمت مترو هجوم آورده بودند.

سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی....متوجه نوازنده شد. از سرعت قدم‌هایش کاست و چند ثانیه‌ای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود براه افتاد.

یک دقیقه بعد، ویلون‌زن اولین انعام خود را دریافت کرد. خانمی بی‌آنکه توقف کند یک اسکناس یک دلاری به درون کاسه‌اش انداخت و با عجله براه خود ادامه داد.

چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار پشت‌ سر تکیه داد، ولی ناگاهان نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله از صحنه دور شد،

کسی که بیش از همه به ویلون زن توجه نشان داد، کودک سه ساله‌ای بود که مادرش با عجله و کشان کشان بهمراه می ‌برد.
 کودک یک لحظه ایستاد و به تماشای ویلون‌زن پرداخت، مادر محکم تر کشید وکودک در حالیکه همچنان نگاهش به ویلون‌زن بود، بهمراه مادر براه افتاد،
این صحنه، توسط چندین کودک دیگرنیز به همان ترتیب تکرار شد، و والدین‌شان بلا استثنا برای بردن‌شان به زور متوسل شدند.
 در طول مدت ۴۵ دقیقه‌ای که ویلون‌زن می نواخت، تنها شش نفر، اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام دادند، بی‌آنکه مکثی کرده باشند، و سی و دو دلار عاید ویلون‌زن شد. وقتیکه ویلون‌زن از> نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه کسی متوجه شد. نه کسی تشویق کرد،
 ونه کسی او را شناخت.

 هیچکس نمی‌دانست که این ویلون‌زن همان (جاشوا بل ) یکی از بهترین موسیقیدانان جهان است، و نوازنده‌ی یکی از پیچیده‌ترین فطعات نوشته شده برای ویلون به ارزش سه ونیم میلیون دلار، می‌باشد.

 

 جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در سالن مترو، در یکی از تاتر های شهر بوستون، برنامه‌ای اجرا کرده بود که تمام> بلیط هایش پیش‌فروش شده بود، وقیمت متوسط هر بلیط یکصد دلار بود.

 این یک داستان حقیقی است،نواختن جاشوا بل در ایستگاه مترو توسط واشینگتن‌پست ترتیب داده شده بود، وبخشی از تحقیقات اجتماعی برای سنجش توان شناسایی، سلیقه و الوویت ‌های مردم> بود.

منبع:ارسالی از یک دوست


دوشنبه 5/7/1389 - 19:57
عقاید و احکام
 

نماز

آخرین‌ مرحله‌ نماز، سلام‌ و درود فرستادن‌ بر پیامبر اكرم‌ (ص‌)، بندگان‌ صالح‌ و همه‌ نماز گزاران‌ است‌. «تكبیرة‌ الاحرام‌» اجازه‌ ورود به‌ نماز و «سلام‌» اجازه‌ خروج‌ از آن‌ است‌. درباره‌ حكمت‌ و فلسفه‌ «سلام‌» می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ كرد:

1. احساس‌ یگانگی‌ و همدلی‌ مسلمانان‌

نمازگزار وقتی‌ در سلام‌ نماز به‌ همه‌ مؤمنان‌ و بندگان‌ صالح‌ و بر خودش‌ سلام‌ می‌دهد، احساس‌ می‌كند كه‌ تنها نیست‌ و یكی‌ از آحاد امت‌ بزرگ‌ اسلام‌ است‌ و با مردان‌ خدا، در هر جای‌ زمین‌ احساس ‌همبستگی‌ می‌كند.

2. امان‌ خواستن‌ از خدا ؛

واژه‌ سلام‌ در میان‌ دو معنا مشترك‌ است‌:
1 ـ درود و تحیت
2 ـ نام‌ مقدس‌ خداوند.
طبق‌ معنای‌ اول‌، معنای‌ سلام‌های‌ نماز روشن‌ است‌؛ ولی‌ بر اساس‌ معنای‌ دوم‌ ؛ اشاره‌ و كنایه‌ از این‌ است‌ كه‌ نمازگزار به‌ اذن‌ پروردگار، سلامتی‌ و امن‌ از عذاب‌ را برای‌ مؤمنان‌ تفأل‌ می‌زند.
چنانكه‌ امام‌ صادق‌(ع‌) می‌فرماید: «معنی‌ السلام‌ فی‌ دَبر كل‌ّ صلاة‌ٍ الامان‌ ؛ معنی‌ سلام‌ در آخر هر نمازی‌، امان‌ است‌» یعنی ‌اگر نماز را در حالی‌ كه‌ قلبش‌ خاضع‌ است‌ به‌ جای‌ آورد از بلاهای‌ آخرت‌ در امان‌ خواهد بود».(1)

3. جلب‌ رحمت‌ الهی‌،

امام‌ علی (ع‌) می‌فرماید: در معنای‌ «السلام‌ علیكم‌ و رحمة‌ الله‌ و بركاته‌» از خدا ترحّم‌ خواستن‌ برای خود و همه‌ بندگان‌ است‌، كه‌ این‌ خود سبب‌ ایمن‌ شدن‌ از عذاب‌ قیامت‌ است‌»(2)


4.
یاد آوری‌ نام‌ الهی‌؛

امام‌ صادق (ع‌) فرموده‌ است‌: «سلام‌، یكی‌ از اسم‌های‌ خدا است‌ و اگر می‌خواهی‌ سلام‌ نماز را به‌خوبی‌ انجام‌ داده‌ و معنایش‌ را ادا كنی‌، پس‌ باید از خدا بترسی‌ و دین‌ و قلب‌ و عقلت‌ را سالم‌ نگه‌ داری‌ و آنها را به‌ ظلمت ‌گناه‌ نیالایی.‌»(3)
امام صادق علیه السلام می فرماید: «معنی‌ سلام‌ در آخر هر نمازی‌، امان‌ است‌» یعنی‌اگر نماز را در حالی‌ كه‌ قلبش‌ خاضع‌ است‌ به‌ جای‌ آورد از بلاهای‌ آخرت‌ در امان‌ خواهد بود».

5. تلقین‌ نیكی‌ ها و شایستگی‌ ها؛

یكی‌ از درس‌ها و ثمرات‌ نماز این‌ است‌ كه‌ هر نمازگزاری‌، در هر شبانه‌ روز پنج‌ بار به‌ خود تلقین‌ می‌كند كه‌ از بندگان‌ نیكوكار و شایسته‌ خداوند است‌ (السلام‌ علینا و علی‌ عبادالله‌ الصالحین‌). كسی‌ كه‌ نماز می‌خواند، اگر به‌ معنای‌ این‌ جمله‌ توجّه‌ كند، وجدانش‌ تحت‌ تأثیر قرار می‌گیرد و سعی‌ می‌كند با پیام‌ آن‌ تلقین‌ مخالفت‌ نكند و اعمال‌ خلاف‌ مرتكب‌ نشود و خود را هر چه‌ بیشتر به‌ نیكوكاران‌ الگو نزدیك‌ سازد.(4)

6. ارتباط‌ با فرشتگان‌

سلام‌، نوعی‌ ارتباط‌ با فرشتگان‌ و اظهار دوستی‌ با آنان‌ است‌. در تعیین‌ این‌ مطلب‌، روایتی‌ نقل‌ شده‌ است‌: از امام‌ صادق‌(ع) پرسیدند، چرا در وقت‌ سلام‌، نمازگزار رو به‌ طرف‌ راست‌ بر می‌گرداند، نه‌ به‌ چپ‌؟ فرمود: ملكی‌ كه‌ كارهای‌ بد را می‌نویسد، در طرف‌ چپ‌ است‌. و چون‌ نماز همه‌اش‌ خوب‌ است‌ و بدی‌ در او نیست‌، به‌ طرف‌ راست‌ سلام‌ داده‌ می‌شود، نه‌ طرف‌ چپ.‌»

7. پیوند دوستی‌ و محبت‌ با دیگران‌

سلام‌، خواستاری‌ سلامتی‌، امنیت‌، خیر و بركت‌ و سعادت‌ است‌. نمازگزار با سلام‌ دادن‌، نشان‌ می دهد كه‌ دوستدار و خیرخواه‌ همه‌ خوبان‌ و نیكوكاران‌ است‌ و همواره‌ آرزوی‌ سلامتی‌ آنان‌ را دارد. این‌ مسأله‌ باعث‌ نزدیكی‌ قلب‌ها به‌ هم‌ و مستحكم‌تر شدن‌ دوستی‌ها و برادری‌ها است‌.

پی نوشت ها:

1- مصباح‌ الشریعة‌، ص‌ 90، اسرار نماز، ص‌ 162 .
2- میزان‌ الحكمه‌، ج‌، 5، ص‌ 395 .
3- آداب‌ الصلاة‌، ص‌ 399 .
4- رموز نماز، ص‌ 83 .

منبع : گروه اینترنتی نیک صالحی
دوشنبه 5/7/1389 - 19:56
عقاید و احکام
 

 

رابطه معنویت و برکت

آن گاه که در سایه سار معنویت و تقوا، برکات معنوی بر مردم باریدن گیرد، برکت های مادی نیز کم کم رخ می نمایند و در این گونه موارد ظاهر می شوند:
1.
فزونی در نان و غذا: رسول خدا(ص) می فرماید: «گرده ها و قرص های نان خود را کوچک بگیرید؛ زیرا با هر قرص کوچک نانی، برکت وجود دارد».
2.
برکت در مال: با بخشش و انفاق مال، برکت مال فزونی می یابد و علی(ع) هم در اهمیت این امر می فرماید: «برکة المال فی الصدقه».
3.
فرزند صالح: داشتن فرزندان صالح، از مظاهر خیر و برکت است. امام باقر(ع) درباره خیرآوری فرزند می گوید: «هیچ فرزندی بر عبدالمطلب هدیه نشد که برکتش از علی(ع) بیشتر باشد؛ مگر پیامبر خدا(ص)». این برکت ها در سایه عبادت و حق گرایی و وظیفه شناسی تداوم می یابد. دعا و ارتباط با خداوند، برکت های زندگی را زیاد می کند. احترام به بزرگ ترها نیز در افزایش رزق و روزی تأثیرگذار است. در برخی روایت ها آمده است: «سه چیز است که در آن برکت وجود دارد: معامله مدت دار، قرض به هم دادن و مخلوط کردن گندم و جو برای مصرف خانه، نه برای فروش».

عوامل برکت زدا

گناهان و نافرمانی ها، موجب سلب برکت در مال و عمر و زندگی است. در آیه ای آمده است: «ولکن کذّبوا فَاَخذناهم بما کانوا یکسبون»(اعراف: 96)، «آنان، یعنی قوم هود، صالح، شعیب، نوح و لوط آیات الهی و پیامبران را تکذیب کردند و ما هم آن ها را به کیفر اعمال زشت خویش رساندیم». در بیان این آیه مرحوم طبرسی می نویسد: آنان مردمی بودند که مرتکب گناه شدند و پیامبران را تکذیب کردند، خداوند هم درهای برکت آسمانی خود را به روی آنان بست و به خاطر کردار بدشان آنان را گرفتار تنگ دستی و مجازات کرد. ترک نماز، از عوامل برکت زداست. حضرت زهرا(س) درباره رخت بربستن برکت از عمر و مال انسان بی نماز می فرماید: «یرْفَعُ اللّه ُالْبَرَکَةَ مِنْ عُمْرِهِ وَ یرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِه». هر گاه کم فروشی در میان مردم رواج یابد، خداوند آنان را به خشک سالی و قحطی دچار می سازد، چنان که حضرت علی(ع) درباره زیان های کم فروشی می فرماید: «اذا طُفِفَتِ الْمِکْیالُ، اَخَذَهُمُ اللّه بِالسَّنینَ وَ النَّقْصِ». هم چنین اگر زکات مال پرداخت نشود، به فرمایش حضرت امیر(ع): اذا مَنَعوُ الزَّکاةَ، مَنَعَتِ الاْرَضُ بَرَکاتِها مِنَ الزَّرْعِ و الثِّمارِ وَالْمَعادِنِ. هرگاه که مردم زکات خود را نپردازند، زمین برکت خود را از زراعت و میوه ها و معدن ها دریغ می دارد.

اسباب برکت زدا در روایت ها

ترک امر به معروف و نهی از منکر، عامل دیگر از بین رفتن برکت است، همان گونه که پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: تا زمانی که مردم امر به معروف و نهی از منکر کنند و بر کارهای خیر به یکدیگر یاری رسانند، نعمت ها و خیرات از آن ها رخت برنمی بندد، اما اگر این دو را ترک کنند، برکات از آن ها گرفته خواهد شد. هم چنین از دیدگاه امام علی(ع) خیانت، یکی دیگر از عوامل برکت زداست و ایشان می فرماید: «اذا ظهرتْ الخِیاناتُ، ارتفعتْ البرکاتُ؛ زمانی که خیانت ها آشکار شود، برکات از بین خواهد رفت». در حقیقت، گناهان اخلاقی و اقتصادی و اجتماعی، فاجعه های دردناک و هستی سوز جامعه بشری هستند که باعث خشم خداوند می شوند. رسول گرامی اسلام در هشداری می فرماید: هرگاه خداوند بر امتی خشمگین شود و آن گاه بر آنان عذاب نازل نگرداند؛ نرخ های آنان را بالا می برد، عمرهای آن ها را کوتاه می کند، تجارت شان را به سود نمی رساند، میوه های درختان شان را سالم و بی آفت نمی کند، چشمه ها و نهرهای آن ها را پر آب نمی گرداند و باران را از آنان دریغ می دارد. رباخواری، رشوه خواری و دیگر درآمدهای نامشروع عامل دیگر برکت زدایی شمرده می شود، چنان که امام موسی بن جعفر(ع) می فرماید: «به درستی که حرام برکت ندارد و اگر هم نشو و نمای ظاهری داشته باشد، برکتی در آن نیست». نکته مهم این است که شرط دست یابی به برکت های آسمانی و زمینی، داشتن ایمان و تقوای بالاست و در پرتو تقرب الهی و اطاعت و فرمان برداری از تعالیم انسان ساز اسلامی و دوری از کج روی ها و سرکشی ها است که خداوند خیرات و برکات خویش را به بندگان هدیه می کند.

 

عوامل برکت زا

برکت؛ به معنای فزونی، بسیاری، خجستگی، یمن، نیک بختی و سعادت است. نظام طبیعت و عالم هستی را نظام علت و معلول و عالم سبب و مسبب دانسته اند. در پیدایش و استمرار برکت، نیت ها و کردار آدمی نقش به سزایی دارد. خداوند متعال در قرآن به زیبایی به این اصل اشاره می کند که: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ. و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم. علامه طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد: خداوند می فرماید: از شرک و گناهان بپرهیزید تا ما درهای برکات و خیرات تکامل بخش را، از آسمان به وسیله آمدن باران و از زمین به خاطر روییدن گیاهان و به وجود آمدن میوه ها نازل گردانیم. همان گونه که حضرت نوح(ع) به امت خویش وعده داد و گفت: «یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکُمْ مِدْرارًا»(نوح: 11) البته برکات آسمان به«دعا» و برکات زمین به«آسان انجام شدن حوائج و نیازمندی» هم تفسیر شده است. اگر اعمال بندگان بر اساس معیارهای الهی شکل گیرد، رضایت خداوند را به همراه خواهد داشت و برکت های بی پایان الهی نصیب شان خواهد شد. امام رضا(ع) می فرماید: خداوند متعال به یکی از پیامبران وحی فرستاد که: «هرگاه من اطاعت شوم، راضی می گردم و آن گاه که رضایت داشتم، برکت می دهم و برکت من هم بی پایان است». گفتنی است در سایه اجرای عدالت، جامعه به کمال معنوی می رسد و در این صورت، عنایت الهی شامل حال آنان می گردد و پس از آن، بارش برکات را شاهد خواهیم بود، چنان که حضرت علی(ع) به این مهم اشاره می کند که: «بِالعَدْلِ تَتَضاعَفُ الْبَرَکاتُ؛ به سبب عدل، برکات چند برابر می شود». از این سخنان بر می آید که در برکت، جنبه الهی و معنوی هم بسیار تأثیرگذار است و این به فزونی، تعالی و ماندگاری نعمت کمک می کند و در نهایت، انسان را به سلامت دنیوی و سعادت اخروی نزدیک می سازد.

منبع: سایت حوزه

دوشنبه 5/7/1389 - 19:54
داستان و حکایت

محمد بن علی ترمذی، از عالمان ربانی و دانشمندان عارف مسلك بود. در عرفان و طریقت، به علم بسیار اهمیت می ‏داد ؛ چنان كه او را "حكیم الاولیاء" می ‏خواندند.
در جوانی با دو تن از دوستانش، عزم كردند كه به طلب علم روند. چاره ‏ای جز این ندیدند كه از شهر خود، هجرت كنند و به جایی روند كه بازار علم و درس، در آن جا گرم ‏تر است.
محمد، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد.
مادرش غمگین شد و گفت: ای جان مادر ! من ضعیفم و بی ‏كس و تو حامی من هستی؛ اگر بروی، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به كه می سپاری؟ آیا روا می ‏داری كه مادرت تنها و عاجز بماند و تو دانشمند شوی؟
از این سخن مادر، دردی به دل او فرود آمد. ترك سفر كرد و آن دو رفیق، به طلب علم از شهر بیرون رفتند.

 


مدتی گذشت و محمد همچنان حسرت می ‏خورد و آه می ‏كشید.
روزی در گورستان شهر نشسته بود و زار می ‏گریست و می ‏گفت: من این جا بی ‏كار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتی باز آیند، آنان عالم‏اند و من هنوز جاهل.
ناگاه پیری نورانی بیامد و گفت: ای پسر!چرا گریانی؟
محمد، حال خود را باز گفت.
پیر گفت: خواهی كه تو را هر روز درسی گویم تا به زودی از ایشان در گذری و عالم ‏تر از دوستانت شوی؟
گفت: آری، می‏ خواهم.
پس هر روز، درسی می ‏گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن معلوم شد كه آن پیر نورانی، خضر (ع) بود و این نعمت و توفیق، به بركت رضا و دعای مادر یافته است.

منبع : گروه اینترنتی نیک صالحی

 

 

دوشنبه 5/7/1389 - 19:51
اخبار
   
 
 
 
 

 

 رسانه های نیوزیلند یک نوع میوه جدید که ترکیبی از سیب و گلابی است را با پیشینه شرقی به دنیا معرفی کردند.
به گزارش مهر ، نوع جدید گلابی پیوندی توسط موسسه تحقیقات سلطنتی گیاهان و مواد غذایی نیوزیلند معرفی شده است که «پرم پی 109» نام دارد که در آمریکا به سیب - گلابی شهرت دارد.
این میوه از نوع میوه هایی است که مابین گلابی چینی و ژاپنی قرار می گیرد و انتظار می رود در بازار جهانی میوه از آن استقبال شود.
یکی از محققان موسسه تحقیقات گیاهان و مواد غذایی گفت: برنامه تولید گلابی در نیوزیلند کمتر از تولید سیب است. برداشت محصولات میوه ای در نیوزلند برای سیب 300 هزار تن و برای گلابی 1 تا 2 درصد سیب است.
دکتر انیس افزود: فرصت های صادراتی بسیاری برای این محصول جدید وجود دارد و بخشی از محصولات برداشت شده امسال به بازار آمریکا راه پیدا کرده است.
وی گفت: همانطور که آمریکایی ها به این میوه جدید «سیب – گلابی» می گویند بسیاری از آسیاییهای قدیمی دوست دارند نام آن «نشی گلابی» باشد.
نام این میوه از کنار هم قرار دادن واژه سیب و گلابی است و به همین دلیل به آن «سیب - گلابی» می گویند

منبع :تبیان تبریز

دوشنبه 5/7/1389 - 19:47
سلامت و بهداشت جامعه
 
     
 
 

 

 ظروف مختلفی كه برای پخت و پز استفاده می‌كنید تاثیراتی روی مواد غذایی می‌گذارد كه در برخی موارد این تاثیرات نتیجه مثبتی ندارد. مثلا ظروف تفلون یا نچسب با توجه به راحتی شستشو برای پخت و پز مناسب است اما اگر در نگهداری این ظروف دقت نكنید، نتیجه عكس است.
ظروف تفلونی كه با استفاده نادرست خش‌دار شده‌اند، سبب تركیب مواد شیمیایی ساخته شده در این ظروف با تركیبات غذا شده و سرطان‌زا محسوب می‌شوند.
دكتر سیدضیاء‌الدین مظهری، رئیس انجمن علمی غذا و تغذیه در همین خصوص به «جام‌جم» می‌گوید: در ظروف تفلون از فلزی به نام كادمیوم استفاده می‌شود كه از فلزات سنگین است.
به گفته او، در ظروف تفلونی كه دچار خراش‌هایی در اثر شستشو یا كشیدن قاشق یا غیره شده‌اند، فلز كادمیوم وارد غذا شده و عوارضی احتمالی مانند سرطان را پدید می‌آورد.
دكتر مظهری تاكید می‌كند از ظروف تفلون آسیب‌دیده استفاده نشود و هرگز این ظروف را مورد ترمیم قرار ندهند چون آسیب بیشتری به بدن می‌رساند. بین ظروف شیشه‌ای یا همان پیركس و ظروف تفلون از این جهت كه به راحتی قابل شستشو هستند شباهت زیادی وجود دارد.اما حسن ظروف پیركس به نسبت ظروف تفلون سلامت همیشگی آنهاست. دكتر مظهری معتقد است: چون مواد اسیدی یا بازی روی ظروف شیشه‌ای تاثیری نمی‌گذارد و از طرفی با حرارت و دمای بالا هم یونی از شیشه آزاد نمی‌شود، برای پخت و پز بسیار مفید هستند.

ظرف رویی مناسب اگر...
به اعتقاد رئیس انجمن علمی غذا و تغذیه اگر ظرفی واقعا از جنس روی باشد می‌تواند باعث خروج یون‌های روی از ظرف و ورود آن به غذا شود كه مفید است و باعث جبران كمبود روی در بدن می‌شود. اما ظاهرا اغلب ظروفی كه به عنوان رویی در بازار وجود دارند از آلومینیوم ساخته می‌شوند. این در حالی است كه آزاد كردن یون آلومینیوم در غذا، سبب انتقال این یون‌ها به بدن می‌شوند و در درازمدت می‌تواند عوارضی از جمله كم‌خونی را در بدن به وجود آورد. اگر از طرفداران استفاده از ظروف رویی برای پخت و پز غذا هستید حتما سعی كنید ظروف رویی اصل را بخرید.

ظرف‌های لعاب‌دار و سفالی
ظروف سفالی از این جهت كه سطح صافی ندارند و ممكن است باعث باقی ماندن غذا در منافذ ریز داخل ظرف شوند برای پخت و پز پیشنهاد نمی‌شوند اما در حال حاضر این ظروف را رنگ كرده و وارد بازار می‌كنند.
به اعتقاد دكتر مظهری، این ظروف سفالی رنگ شده هم بی ضرر نیستند، از این جهت كه رنگ‌های استفاده شده در این ظروف معمولا فلزات سنگینی مانند سرب دارند كه عوارضی نظیر كندذهنی، افسردگی و بعضی مسمومیت‌های درازمدت دیگر دارد. او ادامه می‌دهد: اما ظروف لعابی زردرنگ قدیمی كه در ایام گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفت، بهترین نوع این ظروف برای پخت و پز و نگهداری غذاست.
درمورد ظروف ملامین هم لعابی كه برای محافظت روی آن پوشانده می‌شود، بسیار نازك و آسیب‌پذیر است. بنابراین اگر این لایه لعابی با خش و خطوط از بین برود نفوذ میكروب در این ظروف را سبب می‌شود.

ظرف خوب، ظرف مسی
رئیس انجمن علمی غذا و تغذیه ، ظروف مسی را با شرط و شروطی بهترین نوع ظروف برای پخت غذا می‌داند. اگر ظروف مسی به شكل مناسبی قلع اندود نشده باشند یا از مواد حاوی سرب برای قلع اندود شدن، استفاده شده باشد، این عنصر می‌تواند پس از ورود به غذا، در درازمدت سبب ایجاد مسمومیت شود.
دكتر مظهری می‌گوید: اگر ظروف مسی، قلع‌اندود نشده باشد، ورود یون مس به غذا در درازمدت، تاثیر نامطلوبی بر بدن می‌گذارد. به گفته او ذخیره شدن یون مس در كبد به مرور به این عضو آسیب می‌رساند. به همین دلیل ظروف مسی را قلع‌اندود می‌كنند. دكتر مظهری توصیه می‌كند: هنگام شستشوی این ظروف باید دقت كنید تا لایه قلع اندود شده از بین نرود یا خش بر ندارد. همچنین مواد اسیدی یا غذاهای ترش، سبب از بین‌رفتن لایه رویی ظروف مسی می‌شود كه بر این اساس هر چند وقت یكبار باید این ظروف، قلع اندود شود.

منبع : تبیان تبریز

دوشنبه 5/7/1389 - 19:45
داستان و حکایت
 


روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد.
شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.
عارف به حضور شاه شرفیاب شد.
شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود.

استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: "بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن."
شاهزاده با تمسخر گفت: " من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! "
عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.
سپس دومین عروسک را برداشته و اینبار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد.
او سومین عروسک را امتحان نمود.
تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش میرفت، از هیچیک از دو عضو یادشده خارج نشد.

استاد بلافاصله گفت : " جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته " شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: " پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و منهم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود. "

عارف پاسخ داد : " نه " و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت: " این دوستی است که باید بدنبالش بگردی " شاهزاده تکه نخ را بر گرفت و امتحان نمود. با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت : " استاد اینکه نشد ! "
عارف پیر پاسخ داد: " حال مجددا امتحان کن " برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد. شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقیماند استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: " شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.

منبع:ارسالی از یک دوست      
دوشنبه 5/7/1389 - 19:42
داستان و حکایت
 

زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد

در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند.در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آوردونزد همسرش برد

پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید.پس از او خواست تا در جعبه را باز کند .وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.

پیرزن گفت :هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.

پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟

در پاسخ گفت :آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام.

منبع: ارکسالی از یک دوست

دوشنبه 5/7/1389 - 19:39
داستان و حکایت

 

یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.

اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.

زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .

وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"

و او به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"

چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.

او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.

وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.

نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!".


همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت:

 

"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه..."

 

 

به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم كه

 

نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه

منبع: ارسالی از یک دوست

 

 

 

دوشنبه 5/7/1389 - 19:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته