• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 641
تعداد نظرات : 683
زمان آخرین مطلب : 4303روز قبل
شعر و قطعات ادبی

دلم مثل دلت خون شقایق              چشام دریای بارون شقایق

مثل مردن می مونه دل بریدن        ولی دل بستن آسون شقایق 

                                 

دوشنبه 20/8/1387 - 6:7
دعا و زیارت

مدینه النبی

مدینه(مدینه النبی)یکی از شهرهای اصلی عربستان در شمال شرقی مکه در ناحیه حجاز است که با این شهر 450 کیلومتر فاصله دارد.نام اصلی این شهر"یثرب"بود،ولی پس از هجرت رسول خدا(ص) از مکه به این شهر ،"مدینه النبی"یا"مدینه طیبه" یا صرفا"مدینه"خوانده شد.بسیاری از زائران خانه خدا پیش از آغاز مراسم حج یا پس از آن به شهر مدینه می روند.این شهر مکانی بود که پیامبر گرامی اسلام دولت خود را در آن بر پا کرد. نخستین مسجد اسلام نیز در این شهر ساخته شد که به مسجدالنبی شهره گرفت.این شهر دومین شهر بزرگ و مقدس اسلام است و مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام در قرار دارد.در قبرستان بقیع این شهر نیز آرامگاه مطهر 4 امام معصوم(امام حسن مجتبی(ع)،امام سجاد(ع)،امام باقر(ع)،امام صادق(ع) و بنابر روایتی حضرت فاطمه (س)وجود دارد.پیامبراکرم مکه را حرم خدا و مدینه را حرم رسول الله (ص) شمردند.

دوشنبه 20/8/1387 - 6:4
شعر و قطعات ادبی

گفتمش دل می خری گفتش چند

                                                            گفتمش دل مال تو تنها بخند

خنده کرد و دل ز دستانم ربود

                                                          تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

                                                            جای پای او روی دل جا مانده بود

دوشنبه 20/8/1387 - 5:22
ادبی هنری

بشکن سبوی باده را مستی توئی...

دوشنبه 20/8/1387 - 5:5
دعا و زیارت
مکه...این شهر قدیمی ترین شهر دنیاست.چرا که حضرت آدم(ع) به همراه حوا به عنوان نخستین انسان ها در ان گام نهادند.پیامبر گرامی اسلام(ص) متولد این شهر است و خداوند در همین شهر حضرت محمد(ص) را به عنوان پیامبر اسلام برگزید.خانه خدا که به دست حضرت ابراهیم(ع) در این شهر بنا شده، قبله مسلمانان جهان است.اما سالانه تعداد بسیار زیادی برای زیارت خانه خدا و همچنین سایر اماکن مقدس دیگر مانند:مسجدالحرام،غار حرا و...واردمکه می شوند.این تعداد در فصل حج به اوج خود می رسد.طبق آمار 2 میلیون و 130 هزار و 594 نفر در مراسم حج 2 سال گذشته شرکت کرده اند که از این تعداد ،1 میلیون و 557 هزار و 447 زائر خارجی یعنی غیر عربستانی بوده اند. در کنار مراسم حج واجب ، بسیاری از مسلمانان جهان به قصد عمره به مکه می روند و در طول سال به جمع زائران خانه خدا می پیوندند.در فصل حج مقررات خاص ترافیکی اعمال می شود که با توجه به حضور جمعیتی این چنینی،مقررات ترافیکی ویژه بسیار لازم به نظر می رسد.
دوشنبه 20/8/1387 - 5:3
دانستنی های علمی

سادهلوحیهای پت و مت چیزی فراتر از سرگرمی و طنز بود آنها داشتند چیز مهمی را به ما یادآوری میكردنداحمقها شجاع هستند یا شجاعها احمق؟

کافی است در سایت گوگل، عبارت «پت و مت» را جستوجو کنید تا با بیشتر از 80 وبلاگ فارسیزبان که اسم خودشان را پت و مت، خاطرات پت و مت، ماجراهای پت و مت، پت بیمت، یا چیزهایی شبیه این گذاشتهاند مواجه بشوید. و همین، برای سنجیدن میزان محبوبیت یک کارتون کافی است. دیگر لازم نیست به فروش بالای عروسکهای این کارتون در میان کودکان و جوانان و حتی بزرگسالان اشاره کنیم، یا آهنگ این کارتون که شنیدنش وقت به صدا درآمدن موبایلها چیز عجیبی نیست، و یا عبارتهای طعنهآمیز با ترکیب کلمات پت و مت و همینه، در وقت خرابکاری و دسته گل به آب دادن. اما چرا کارتون «پت و مت» با داشتن فقط دو کاراکتر و داستانهایی مشابه هم، هنوز هم دیدنی و دوستداشتنی و خاطرهبرانگیز است؟سادهلوحی دوستداشتنی پت و مت، از همان چهرة عروسكیشان پیداست. آن كلههاى تخممرغى، صورتهای تاس و بیمو، دماغهاى گنده و شكمهاى چاق با سن و سالی که معلوم نیست. آنها براى هر كار كوچك و بزرگی، باید فكر كنند. براى این كار هم لازم است كه اول سرهاى بىمویشان را با انگشتهاى پهنشان خوب بخارانند. انگار كه همهچیز را براى اولین بار است كه تجربه مىكنند و تاكنون هیچوقت با چنین مسألهاى مواجه نشدهاند.آنها همیشه به دنبال راهحل بهتری مىگردند و گاهى هم آن را پیدا مىكنند. اما تا بیایند كارشان را انجام دهند، دمار از روزگار خودشان و بیننده درمیآید. دمار خودشان با آن غافلگیری پس از تمام شدن همهچیز درمیآید که با اتفاقى ناگهانی و غیرمنتظره میفهمند کارشان حسابی بیخ دارد؛ و دمار بیننده با رودهبر شدن از خنده.معمولا اولین چیزی که در مورد این دو شخصیت میگویند، بلاهت، حماقت، دست و پا چلفتی بودن،... سایر صفات قابل تمسخر و در بهترین حالت سادگی آنهاست. اما این سادگی و پخمگی، لایه پنهانی هم دارد. پت و مت در مواجهه با مشکلات، كارهایی را انجام میدهند كه اکثر ما هیچوقت به سراغ آنها نمیرویم. چون بنا به تجربۀ خودمان یا دیگران، این کارها منطقی نیستند و به جواب نمیرسند. و ما هرگز این تجربهها را دوباره آزمایش نمیکنیم. فرق ما با این دو شخصیت احمق، در همین است. در تجربۀ مجدد و آزمایش دوبارۀ تجربهشدهها. پت و مت این کار را میکنند. آنها جرأت کشف مجدد راهحلها، حتی احمقانهترین راهحلها را دارند. پت و مت بیشتر از حماقت، شجاعت دارند.تماشای کارتون پت و مت، به ما یادآوری میکند که بسیارى از تجربههایى كه ما از انجام آنها پرهیز میکنیم، نه تنها خطرناک و ترسآور نیستند، بلكه مىتوانند در جای خود بىنظیر و لذتبخش هم باشند. در ماجراهای پت و مت، از بارزترین شاخصه انسان معاصر خبری نیست، از ترس! پت و مت ترسی از «از دست دادن» ندارند. و همین است که ما آدمهای غرقشده در تمدن ماشینی، آنها را احمق فرض میکنیم. و خودمان را که همیشه ماتم از دست دادن دارایىهایمان، از شخصیت و آبرو گرفته تا ثروت و مادیات را داریم، باهوش و زرنگ به حساب میآوریم. اما پت و مت واقعا احمق نیستند. آنها فقط شجاعاند.درست است که خود موقعیتها و اتفاقاتی كه برای پتومت به وجود مىآید كمیك و خندهدار است، اما آن چیزی که این کارتون را دوستداشتنی مىکند، نه فقط همین اتفاقات و ماجراها، بلکه نوع برخورد بىخیال و راحت پتومت با آن وقایع است. این دو از هیچچیز نمیترسند و از هیچ اتفاقى ناراحت نمىشوند. آنها به خودشان اجازه میدهند جلوى چشم میلیونها نفر، همهچیز را همانطور كه مىفهمند و درك مىكنند، تجربه كنند و براى رسیدن به هدفشان از امتحان هیچ روشى و انجام هیچ حركتى ابا ندارند.پت و مت، «بودن» را احساس مىكنند، تجربه مىكنند، شكست مىخورند و بعد از هر شكست، راه دیگرى را انتخاب مىكنند، بدون آنكه حتى براى یک لحظه ناراحت شكست قبلی باشند. چیزى كه براى انسان معاصر، بسیار اضطرابآور و نگرانکننده است. پت و مت از شکست نمیترسند. بارها و بارها روشهایشان به نتیجه نمیرسد. اما این دو عروسک، همچنان خونسرد باقی میمانند. آنها عاشق حل مسأله هستند، نه رسیدن به جواب مسأله. خود کار و کوشش و تلاش و تجربه است که برای این دو فیلسوفِ به ظاهر احمق، اهمیت دارد. همین.پت و مت، خوشبخت هستند و این خوشبختی را به بیننده منتقل میکنند. تماشای ماجراهای این دو، لذت خوشایند غریبی دارد. لذتى كه از تماشاى زندگی و رفتارهای دو انسان بىتكلف و بىدلهره به دست میآید. انگار كه بخشی گمشدهاز وجود خودمان را در این عروسكها پیدا بکنیم. آن بخش از وجودمان كه ترس را نمىشناسد و فقط مشغول تجربه كردن است و از این سرگرمى و رفتن مداوم به راههاى مختلف خسته نمىشود. ماجراهای پت و مت، تجلی همین خواست و میل درونی همۀ ماست. و از همین است که اینقدر دوستداشتنی و صمیمی است.راجع به پت و مت و دلایل محبوبیت این دو عروسک پخمه و کچل، حرفهای دیگری هم میشود زد. میشود به ساخت خوب و حرفهای کار و ریزهکاریهای فنی موجود در کارتون اشاره کرد. میشود از طنزپردازی عالی و پیدا کردن نمونههای دو نوع طنز  موقعیت و توصیف در این کارتون بیکلام حرف زد. میشود از بیمکان و بیزمان بودن ماجراهای پت و مت گفت و اینکه یکجورهایی این دو شخصیت جهانوطن هستند و هر کسی میتواند در هر کجای جهان با آنها رابطه برقرار کند. میشود... راستی تا حالا دقت کردهاید این پتومت چقدر همدیگر را دوست دارند و در فضای این کارتون چه رفاقت کمیابی را میتوان سراغ گرفت؟ 

پخمههای خوشبخت...چکها در انیمیشن و سینمای کودک و حتی عروسکسازی، سابقۀ طولانی و پرباری دارند. آنها یرژی ترانکا را دارند که به «والت دیزنی چکسلواکی» معروف است و مهمتر از آن، پت و مت را.اولینبار، پت و مت در سال 1976 ساخته شد. در اولین قسمت، پت و مت کلاه نداشتند. کلاههای این دو تا از قسمت دوم اضافه شد که سه سال بعد  (1979) ساخته شد. پت آن یکی است که صورت گردتری دارد و همیشه زرد میپوشد و کلاه ساده به سر دارد، و مت آن دیگری که صورت کشیده، کلاه منگولهدار و بلوز بافتنی قرمز (و گاهی قهوهای) دارد. این دو تا شخصیت البته در خارج از چکسلواکی و لهستان اسمهایه دیگری دارند. در آلمان پیتر و پاول هستند، در سوئیس سِپ و هایری، در برزیل زِکا و ژوکا، در هلند برادران بورمن، و در ایران خودمان هم که اسم نداشتند و کارتون را به نام «همینه» میشناختیم. که البته پر بیراه هم نبود. اسم کامل کارتون هست:« !PAT & MAT ...and that’s it».ایدۀ اولیه پت و مت، مالِ «لوبومیر بِنِش»، کارگردان این مجموعه بود. او بعدها میگفت ماجرای خرابکاریهای پت و مت را از رفاقت قدیمی خودش و «ولادیمیر ژیرانِک»، عروسکساز مجموعه و نفر دوم تیم سازندگان گرفته است. بنش تا زمان مرگش در 1995، 49 قسمت از پت و مت را ساخت.قسمت اول پت و مت «تعمیرکارها» نام داشت. با استقبالی که از آن شد، بنش و ژیرانک به فکر ادامۀ کار افتادند. از 1979 تا  1985، به سفارش تلویزیون اسلواکی، قسمتهای 2 تا 29 در کراتکیفیلم ساخته شد. تیم تهیهکنندگان کارتون، در سال 1989 خودشان کمپانی AIF را ساختند و قسمتهای 30 تا 49 در آنجا ساخته شد. به سفارش کارخانجات مِرکور که این دو عروسک را برای تبلیغاتش میخواست، قسمت 50 را مارِک بنش، برادر لوبومیر در 1998 ساخت که هیچوقت کامل نشد. او تیم را دوباره جمع کرد و از سال 2002 تا به حال، سریال را به قسمت 78 رساندهاند. در سری جدید پت و مت، که گاهی با عنوان «بازگشت پت و مت» هم خوانده میشود، پت و مت دیگر در آن خانۀ سبزرنگ قدیمی نیستند و به دو آپارتمان رفتهاند و علاوه بر ماجراهای دسته گل به آب دادنهای همیشگی، گاهی هم سربهسر هم میگذارند و با همدیگر دعوا و تقابل هم دارند.برای کامل کردن حواشی پت و مت، بهجز بنش و ژیرانک، باید از پِتر اسکومال هم نام برد که موسیقی معروف و خاطره‌‌‌انگیز این مجموعه را ساخت و با همین یک کارش معروف شد.نحوۀ ساخت پت و مت، از کارهای بسیار سخت عروسکی است. بنش با الهام از استادش یرژی ترانکا از همان ابتدا پت و مت را به صورت تكفریم یا stop-motion فیلمبرداری کرد. در این روش، برای حرکت دادن عروسکها از نخ یا میلههای حرکتدهنده استفاده نمیشود. به جایش عروسکگردانها خودشان به عروسک و فضای پیرامون حالت میدهند. پس از قرار دادن عروسکها در حالت موردنظر، یك تصویر ثابت از آنها گرفته مىشود و بعد عروسكگردانها حركتی مختصر به بدن عروسک مىدهند. دوباره یك تصویر دیگر گرفته مىشود، و همینطور تا آخر. بعد تصاویر ثابت پشت سر هم تدوین میشوند و به شکل انیمیشن درمیآیند. (در میان کارتونهای جدید، «فرار جوجهای» و «والاس و گرومیت» هم چنین تکنیکی دارند.) بنش با دقت و حوصلهای که داشت، برای هر یک ثانیه از کارتون، 24 فریم تصویر میگرفت که میشود برای هر قسمت 7 دقیقهای پت و مت، 10080 فریم. با این وجود، همواره از نحوۀ ساخت این مجموعه به عنوان نمونهای از یک تولید کمخرج و موفق نام برده میشود. معروف است که کل کمپانی انیمیشن AIF در شهر پراگ 100 مترمربع بیشتر وسعت ندارد. و میز تولید پت و مت هم چهار مترمربع بیشتر نیست.  

يکشنبه 19/8/1387 - 5:47
ادبی هنری
چه کسی می داند که تو در پیله ی خود تنهایی؟ چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشای تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی
جمعه 17/8/1387 - 1:35
ادبی هنری
به تو ای گلشن خوبم چه نویسم؟ من مور ضعیفم به سلیمان چه نویسم؟ ترسم قلمم شعله کشد صفحه بسوزد، با این دل پر خون به عزیزم چه نویسم؟
جمعه 17/8/1387 - 1:33
ادبی هنری
از دست دادن امیدهای پوچ و آرزوهای مهال، خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است .(کریستوفر مارلو)
جمعه 17/8/1387 - 1:14
ادبی هنری
خدایا ! من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما تو اگر مدارا نکنی مرا خدایه دیگر کجاست؟
جمعه 17/8/1387 - 1:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته