• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 927
تعداد نظرات : 305
زمان آخرین مطلب : 3932روز قبل
ورزش و تحرک
تیم فوتبال چلسی دیشب در آخرین دیدار باقیمانده از مرحله یک چهارم نهایی رقابت های جام اتحادیه انگلستان مقابل لیورپول به برتری رسید.

به گزارش خبرگزاری مهر، چلسی در حالی که در استمفوردبریج به میدان رفته بود با دو گل لمپارد (58) و شوچنکو(90) مقابل میهمان خود لیورپول به برتری رسید.

پیتر کراچ مهاجم لیورپول در دقیقه 90 این دیدار از سوی داور مسابقه از زمین اخراج شد.

دیدارهای مرحله نیمه نهایی پس از انجام قرعه کشی، در تاریخ های 17 دی و اول بهمن برگزار می شود و دیدار نهایی هم برای تاریخ 5 اسفند زمانبندی شده است.

چهار تیم اورتون، آرسنال، تاتنهام و چلسی در این مرحله از رقابت ها حضور دارند.

پنج شنبه 29/9/1386 - 15:51
ورزش و تحرک
سرمربی تیم فوتبال بایرن مونیخ پس از پیروزی پرگل تیمش مقابل آریس سالونیکی یونان در رقابت های جام یوفا، ابراز خوشحالی کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از بانکوک پست، پیروزی 6 بر صفر بایرن مقابل آریس سالونیکی یونان باعث شد که این تیم به عنوان صدرنشین گروه F رقابت ها گام به مرحله حذفی بگذارد. اتمار هیتزفیلد در این خصوص گفت: خوشحالم از اینکه توانستیم با برپا کردن جشنواره گل پاسخ مناسبی به هواداران خود بدهیم. تیم ما نشان داد که چقدر باطراوت است و به چه میزان بر بازی استیلا دارد.

وی افزود: ای کاش می توانستیم در رقابت های بوندس لیگا هم به رکود گلزنی خود پایان دهیم. با این حال بازی با آریس فرصت مناسبی است تا ناکامی ها را به پایان ببریم. 

هیتزفیلد در خصوص تونی گفت: لوکا توپ را استشمام می کند و از قدرت پیش بینی بالایی برخوردار است.

لوکا تونی در این دیدار 4 گل به ثمر رساند.

پنج شنبه 29/9/1386 - 15:50
دانستنی های علمی

عید سعید قربان

  بر تمامی مسلمین

                  جهان

                      مبارک

پنج شنبه 29/9/1386 - 13:47
اخبار





خبر گزاری مهر
پنج شنبه 29/9/1386 - 13:23
دانستنی های علمی
شب یَلدا آخرین شب آذرماه درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک می دارند و این شب را جشن می‎گیرند. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‎شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.












پنج شنبه 29/9/1386 - 13:14
آموزش و تحقيقات
گروهی از دانشمندان دانشگاه لیدز انگلیس از جمله پروفسور مجتبی غدیری فرآیند نوینی برای تولید موثر و منطبق با استانداردهای زیست محیطی گاز هیدروژن از پسماند نه چندان ارزشمند فرآیند تولید گازوئیل زیستی ارایه کرده اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، گازوئیل زیستی به عنوان سوخت موتوری که از روغن گیاهی به دست می آید جایگزین تجدیدپذیری برای سوختهای فسیلی در حال اتمام جهان به حساب می آیند. این نوع سوخت جدای از قابل تجدید شدن در طبیعت غیرسمی بوده و به واسطه این خصیصه مهم، تولید آن نیز در حال افزایش است اما برای هر مولکول گازوئیل زیستی تولید شده، گلیسیرین خام نه چندان ارزشمندی نیز تولید می شود که از بین بردن آن هزینه اقتصادی و خطرات زیست محیطی به همراه دارد.

اکنون محققان دانشگاه لیدز از جمله پروفسور مجتبی غدیری محقق برجسته ایرانی انستیتو مهندسی و علوم ذرات این دانشگاه نشان داده اند که گلیسیرین نه چندان ارزشمند تولید شده در پایان این فرآیند می تواند برای تولید گاز ارزشمند هیدروژن به کار گرفته شود.

هیدروژن از جمله گازهای پر تقاضا برای استفاده در تولید محصولات غذایی و کود است. از آن گذشته به این گاز به عنوان جایگزین "پاک" برای سوختهای هیدروکربنی در آینده نگاه می شود و کشورهایی که تکیه قابل توجهی بر این نوع سوختها دارند، به میزان قابل توجهی نیز بر روی تولید هیدروژن سرمایه گذاری می کنند.

به گزارش مهر، در این فرآیند منحصربفرد که از سوی دکتر والری دوپوند و با همکاری نزدیک پروفسور مجتبی غدیری و تنی چند تن از دیگر محققان این دانشگاه ارایه شده است، گلیسیرین تولید شده در دما و فشار کنترل شده ای با بخار ترکیب می شود.

در ادامه این فرآیند، گلیسیرین نه چندان با ارزش به هیدروژن، آب و دی اکسید کربن تبدیل می شود و هیچ پسمانده ای نیز باقی نمی ماند.

همچنین فیلتر جاذب ویژه ای نیز مانع از ورود دی اکسید کربن به محیط می شود و در نتیجه محصولی خالص تر تولید می شود.

پروفسور غدیری و تیم همراهش در این پروژه نشان دادند که می توان بر موثر بودن و توجیه اقتصادی و زیست محیطی این فناوری نوین اعتماد کرد.

به گزارش مهر، این پروژه با حمایت مالی شورای مهندسی و تحقیقات علوم فیزیکی برنامه انرژی انگلیس ارایه شده است.

پنج شنبه 29/9/1386 - 13:7
بیوگرافی و تصاویر بازیگران
سال مولوی با برگزاری "جشن 500 روز با مولانا" خاتمه یافت و سخنرانان و شرکت کنندگان در این جشن که عصر دیروز در تالار وحدت برگزار شد، ضمن تجلیل از این شاعر بزرگ بر جهانی بودن و جهانی ماندن او تاکید کردند و خواستار تاسیس بنیادی به نام وی در ایران شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای مراسم 500 روز با مولانا علی اصغر محمدخانی - دبیر این جشن - در سخنانی با اشاره به اقبال گسترده جهانی به برگزاری مراسمها و همایشهایی برای مولانا در سالی که به نام وی نامگذاری شده بود، انتشار کتاب "پله پله تا ملاقات خدا" - اثر عبدالحسین زرین کوب - را که هفته گذشته و در 12 هزار نسخه برای بار سی ام تجدیدچاپ شد، گواهی بر این اقبال خواند و گفت: استقبال از این شاعر ایرانی در دنیا بسیار گسترده بوده ولی با این وجود کار مولوی پژوهی تمام نشده و ما در آغاز این راهیم.
بنیاد مولوی تاسیس شود
وی سپس به وضعیت بزرگداشت شاعران بزرگ ایرانی پرداخت و افزود: الان برای شاعران بزرگ ادب فارسی مانند سعدی، حافظ، فردوسی، عطار، خیام و رودکی مراکز و بنیادهایی داریم که هر سال در سالروز تولد یا وفات آنها برنامه هایی برگزار می کنند اما در مورد مولوی خلائی بزرگ احساس می شود، به همین جهت پیشنهاد می دهم بنیادی به نام مولوی تاسیس شود.
معاون فرهنگی شهرکتاب اضافه کرد: البته اساسنامه این بنیاد توسط موسسه حکمت و فلسفه تهیه شده و امیدوارم با مساعدت مسئولان هرچه زودتر این بنیاد تاسیس شود.
سپس احمد جلالی نماینده سابق ایران در یونسکو، مثنوی معنوی را بزرگترین حماسه روحانی بشریت توصیف کرد و با اشاره به همزمانی جشن 500 روز با مولانا به برنامه های ایام عُرس - سالروز وفات این شاعر - در قونیه، گفت: در روزهای پایانی سال مولانا و در همین لحظه که در ایران جشنهای مربوط به مولوی برگزار می شود در ترکیه بسیاری از اصحاب خرد جمع شده اند و برنامه های سالروز وفات او را برگزار می کنند و این به معنی جهانی بودن مولاناست.

جنجال بر سر کجایی بودن مولانا شناخت او را تحت الشعاع قرار داد
وی سپس به بحثهایی که بر کجایی بودن مولانا در ایران متمرکز شده بود، پرداخت و افزود: در سالی که گذشت بارها دیدم که در مورد کجایی بودن مولانا بحثهایی در رسانه ها طرح می شد و تا جایی پیش می رفت که به نظر می رسید وظیفه اصلی ما که همانا شناخت مولاناست تحت الشعاع قرار گرفته است. از این نظر می توان دو گونه به قضیه نگریست؛ یکی معنای جغرافیایی و دیگری معنای باطنی کجایی بودن مولانا.
رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: واضح است که مولانا خراسانی است و او هم خود را خراسانی می داند. از سوی دیگر روشن است که مولانا به فارسی درس، شعر و سخن می گفته، پس جایی که می زیسته حوزه نفوذ زبان فارسی بوده و این نکته در سند تاسیس مدال یونسکو درباره مولانا آمده که از او با عنوان "شاعر بلندآوازه پارسی" یاد کرده است.  او نه فقط به پارسی سخن می گفته که به پارسی می اندیشیده است. با وجود تمام این مسائل ایرانی، پارسی و مسلمان بودن او دیواری بر او نکشید؛ طوری که نتواند به مردم اهل روم، تاجیکستان، افغانستان و بسیاری جاهای دیگر معانی مورد نظرش را منتقل کند.
مولانا متعلق به آنهایی است که صدایش را می شنوند

جلالی گفت: ترکیه کار خوبی می کند که برای مولانا بزرگداشت می گیرد. ما هم باید خوشحال باشیم از اینکه تمدنمان فرزندی به جهان داده که همه می خواهند بگویند مال ماست. هر جا مولانا بزرگ داشته می شود در واقع به میراث پارسی و تمدن ایرانی بها داده می شود. کار ما هم این است که به جای این حرفها این وجود بزرگ را بشناسیم و بشناسانیم.

دارنده نشان مولانای یونسکو اضافه کرد: در عالم باطن هم مولانا بیش از همه به گوشی تعلق دارد که صدای او را بشنود و اگر کسی در آمریکای لاتین و سیبری صدای مولانا را بهتر از منِ ایرانی می شنود، مولانا متعلق به اوست. اگر می خواهیم او بیش از همه به ما تعلق داشته باشد، باید صدایش را بهتر بشنویم.

شکسپیر و دانته هم با مولانا قابل مقایسه نیستند

غلامرضا اعوانی رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در این مراسم مولانا را شخصیتی جهانی خواند و گفت: همه دنیا به اینکه او یک عارف و متفکر بزرگ در سطح جهانی است معترف اند. مولانا در میان تمام کسانی که در دنیا اسرار الهی را به زبان شعر گفته اند نظیر ندارد و حتی کسانی مانند دانته و شکسپیر با او قابل مقایسه نیستند. او ژرف ترین اسرار هستی را به شیوه ای الهی بیان کرده و یک متفکر به معنای حقیقی کلمه است. شاید کمتر کسی توانسته این اسرار را به زبانی ساده - آن گونه که مولانا گفته - بیان کند.

وی افزود: مثنوی و کلیات شمس منطق ولایت و بیان حقیقت اند. ما از ولایت دم می زنیم اما بهره ای از آن نبرده ایم. اعتقاد ما ولایت است اما چه کسی از میان ما اسرار را بیان کرده است؟ مثنوی کلید فهم قرآن و دین است و اگر بخواهیم به معانی قرآن نفوذ کنیم باید مثنوی را که در واقع تفسیر و تاویل معنوی 2500 آیه قران است، بخوانیم و بفهمیم.

رئیس کمیته علمی کنگره بین المللی مولانا - که چندی پیش در تهران برگزار شد - نتایج این کنگره را موفقیت آمیز خواند و گفت: ما توانستیم کنگره را به بهترین وجه برگزار کنیم و اثبات کردیم که شایستگی این را داریم که موسسه و بنیادی به نام مولانا را پایه گذاری کنیم. در حدود 8 ماه و بلکه یک سال پیش اساسنامه ای برای این بنیاد نوشتیم و امیدوارم مسئولان ما را یاری کنند تا بنیاد مولانا به دور از افراط و تفریط ها، با بحثهای علمی و عرفانی درباره این شخصیت بزرگ پا بگیرد.

مثنوی حماسه فرهنگی ملت ماست

در ادامه این مراسم آیدین آغداشلو - نقاش و پژوهشگر - با طرح سوالی درباره تصویرگری مثنوی در تاریخ تصویرگری ایرانی، گفت: وقتی درباره نسخه های مصور مثنوی تحقیق کنیم، درمی یابیم که این نسخ بسیار اندک اند و این برای من جای بسیار شگفتی است.

وی با اشاره ای مختصر به تاریخ نگارگری در ایران افزود: نگارگری واقعی ایرانی از قرن هشتم هجری و با فاصله کوتاهی بعد از وفات مولانا شروع می شود و نقاشها هم سفارش می گرفتند و با توجه به اینکه به تنهایی نمی توانستند نسخه ای را مصور کنند، برابر با طرح کتابی که به آنها داده می شد کار می کردند. نگارگر ایرانی به موازات شاعر و موسیقیدان با استفاده از ابزار خودش سعی می کرده، تصویری از بهشت موعود را در آثارش بازنمایی کند.

آغداشلو اضافه کرد: حال سوال این است که چه چیزی باعث شده که تا به این اندازه اندک یا نادر مثنوی مصور داشته باشیم؟ مثنوی اگر نه به اندازه شاهنامه ولی در حوزه خودش و برای تصویر کردن جهان بینی بزرگی که وعده می داد، به نگارگران سفارش داده می شد. درست است که شاهنامه حماسه بزرگ ایرانی و بلکه جهانی است اما مگر مثنوی حماسه فرهنگی ملت ما نیست؟

در تاریخ نقاشی ایران جفای عظیمی در حق مثنوی مولوی صورت گرفته است

این نقاش تاکید کرد: مثنوی هم مانند شاهنامه حماسه است. واقعاً آیا تعداد شاهنامه هایی که برای تصویرگری سفارش داده می شد، بسیار بیشتر از مثنوی بوده و یا اینکه زمینه سازی مثنوی برای تصویرگری کم بوده؟ باید گفت خیر! به واقع هر موضوعی از مثنوی می توانسته موضوعی باشد برای تصویر کردن آن. البته من پاسخ بلافاصله ای برای این سوال ندارم اما باید گفت در تاریخ نقاشی ایران جفای عظیمی در حق مثنوی مولانا صورت گرفته است.

وی گفت: شاید هنرمند نقاش هم در طول 700 و اندی سال پس از وفات مولانا، و به سبک و سیاق همان داستان معروف مولانا، دستش به فیلی عظیم و مجهول در تاریکی مانده و شاید هم به این موضوع پی برده که موضوع عمیق تر از این بوده که بتوان آن را به تصویر کشید. شاید هم هنرمند و هم سفارش دهنده به این نتیجه رسیده اند که کلام، شعر و معنی مورد نظر مولانا کار خودش را کرده و دیگر نیازی به تصویر این مفاهیم نیست.

مولانا بعضاً از موازین سخنوری عدول می کرد

در ادامه مراسم جشن 500 روز با مولانا، بهاء الدین خرمشاهی با اشاره به ویژگیهای کلام مولانا، گفت: مولانا پس از دیدار با شمس بود که مولانا شد و به شعر و غزل و سماع روی آورد. او در اشعارش کاملاً معناگراست، با این وجود آرایه های لفظی نزد او همانند حافظ صنعت گرا بسیار فراوان اند. مولانا البته عدولهایی هم از موازین سخنوری داشته است که با حالی که او داشته و می خواسته عرفان را در یک ظرف بیان کند، این امر بعید نبوده است.

غزل حافظ و سعدی مبتنی بر گزینشی از تصوف اند اما در غزل مولانا همه تصوف منعکس است

سعید حمیدیان پژوهشگر ادبیات فارسی نیز در این مراسم با تاکید بر لزوم انجام کارهای تطبیقی میان شاعرانی مانند حافظ، سعدی و مولانا گفت: غزلهای مولانا (کلیات شمس) دلالت بر تمامی دستگاه اندیشه او درباره تصوف است؛ به این معنا که می توان همه آداب و نظریات تصوف را در غزل او دید. در حالی که در یک تقسیم بندی کلی غزل حافظ و سعدی در حقیقت بیشتر مبتنی بر نوعی اخلاق منبعث از عرفان است. البته این نکته به معنی این نیست که در غزل این دو شاعر مصطلحات و مفاهیم تصوف وجود ندارد یا ذکری از آداب و اعمال تصوف نمی شود.

وی افزود: چیزی که سعدی و حافظ دنبالش بودند امری گزینشی است، در حالی که غزل مولانا بیانگر کل این نظام فکری (تصوف) است. مولوی از تمام بزرگان تصوف مانند بایزید، شبلی، حلاج و شخصیت داستان شیخ صنعان نام می برد، در حالی که سعدی تنها 2 بار درباره فروتنی این عرفا یاد می کند و حافظ هم با وجود اینکه از این عرفا یاد می کند تنها به جنبه های مثبت آنها می پردازد. سعدی هیچ گاه در آثارش از مولانا و یا شاعری مانند عطار نامی نبرده و اصولاً او را باید مظهر اعتدال دانست.

سعدی هیچ گاه از مولانا یادی نکرد

حمیدیان اضافه کرد: سعدی با هر گونه تندروی مخالف است و تفاوتش با حافظ در این است که در دیوان حافظ بارها از حلاج ستایش می شود اما سعدی هیچ گاه چنین کاری نکرده است. البته او این عرفا را دوست می داشته اما نه همه چیز و مشخصاً تندروی آنان را. البته حافظ هم تنها و تنها نفس شهامت و شجاعت امثال حلاج را دوست داشته نه گرم روی و به اصطلاح امروز تندروی آنان را. سعدی و حافظ هیچ گاه شطحیات و تاملات این عرفا را نمی پسندیده اند، در حالی که در دستگاه فکری مولانا همه چیز این عرفا منعکس شده و نه تنها بخشی از تفکر آنان.

در جشن 500 روز با مولانا همچنین چند گروه موسیقی به اجرای موسیقی پرداختند و بخشی از فیلمی با عنوان "از شمس تا شمس" - که تاکنون پخش نشده بود - به نمایش درآمد. همچنین کلیپ ویدئویی "روی در آفتاب" ساخته محمد پرویزی پخش شد.

پنج شنبه 29/9/1386 - 12:57
ورزش و تحرک
رئیس کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال پس از دیدار شامگاه امروز با محمد علی آبادی از برطرف شدن سوء تفاهامات اخیر با رئیس سازمان تربیت بدنی خبر داد.

محسن صفایی فراهانی درپایان نشست عصر امروز اعضای کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی به خبرنگار مهر گفت: در این نشست مراحل تدوین اساسنامه فدراسیون فوتبال شامل نحوه تصویب، اشکالات و رفع نواقص مطرح شده از سوی فیفا در حضور اعضای کمیته انتقالی برای مهندس علی آبادی تشریح و اطلاعات کاملی پیرامون مکاتبات انجام شده با فیفا ارائه شد که تصور می کنم این نشست گام موثری در رفع سوء تفاهمات اخیر بود.

رئیس کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال افزود: در این نشست کلیه مسائلی که منجر به بروز برخی سوء تفاهمات طی ماه های اخیر شده بود به اطلاع رئیس سازمان تربیت بدنی رسید و ایشان در جریان تمامی جزئیات عملکرد کمیته انتقالی ظرف یکسال گذشته قرار گرفت که تصور می کنم این نشست در شفاف سازی اتفاقات چند ماه اخیر نقش بسزایی داشت و می تواند گام موثری در پیشبرد برنامه های فدراسیون فوتبال باشد.

وی تصریح کرد: متاسفانه به دلیل اطلاعات ناقصی که به سازمان تربیت بدنی ارائه شده بود برخی قضاوت های ناعادلانه در قبال کمیته انتقالی صورت گرفته بود که با برگزاری این نشست مشخص شد که این اطلاعات مبنای صحیح و درستی نداشته است.

محسن صفایی فراهانی در پایان گفتگوی خود با خبرنگار مهر بر برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال و انتخاب رئیس این فدراسیون در روز 19 دیماه سالجاری تاکید کرد و خاطرنشان ساخت: ثبت نام برای انتخابات تجدید نخواهد شد و روند برگزاری مجمع روال عادی خود را طی خواهد کرد.

پنج شنبه 29/9/1386 - 12:54
ورزش و تحرک
از بین دو مربی سرشناس فرانسوی و پرتغالی یکی به عنوان سرمربی آینده تیم ملی فوتبال ایران انتخاب خواهد شد.

به گزارش خبرنگار مهر، به دنبال رایزنیهای کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال پیرامون انتخاب سرمربی جدید تیم ملی و بررسی شرایط گزینه های مختلف برای حضور در تیم ملی تا کنون دو گزینه از کشورهای فرانسه و پرتغال از بیشترین بخت برای تصدی این سمت برخوردارند.

حشمت مهاجرانی که عصر امروز از سوی کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال به عنوان مدیر تیمهای ملی فوتبال ایران انتخاب شد در گفتگو با خبرنگار مهر از نهایی شدن مذاکرات فدراسیون فوتبال با ژاک سانتینی مربی فرانسوی الاصل و آرتور جورج مربی پرتغالی که سابقه مربیگری در تیمهای پاریسن ژرمن و الهلال عربستان را دارد خبر داد.

براین اساس قرار است مهاجرانی طی روزهای آینده مذاکرات نهایی خود را با این دو گزینه خارجی پیگیری کند و یکی از این دو که شرایط بهتری داشته باشد برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران به توافق برسد.

مهاجرانی همچنین از انتخاب دستیاران ایرانی برای تیم ملی خبر داد و اظهار داشت : بر اساس مسئولیتی که از سوی کمیته انتقالی به این جانب محول شده قرار است کادر مجرب از مربیان ایرانی را برای حضور در تیم ملی به کمیته انتقالی پیشنهاد کنم و در صورت موافقت از این نفرات در تیم ملی استفاده خواهد شد.

وی در پایان ضمن ابراز خوشحالی از انتخاب خود به عنوان مدیر تیم های فوتبال ایران خاطر نشان کرد: از این انتخاب بسیار خوشحالم و به خود می بالم که پس از سالها به تیم ملی فوتبال ایران بازگشته ام و می توانم تجارب خود را برای صعود تیم ملی به جام جهانی در اختیار جوانان قرار دهم.

پنج شنبه 29/9/1386 - 12:54
دانستنی های علمی
 شب یلدا که در زبان عامیانه از آن به عنوان "شب چله" یاد می کنیم ، طولانی ترین شب سال ایرانیان است. از گذشته تا امروز رسم بر این است در چنین شبی اقوام و فامیل دور هم جمع می شوند و با خوردن انواع تنقلات و میوه و شیرینی و صحبت از سنت ها و رسوم قدیمی ها، به استقبال اولین روز زمستان می روند.

 متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل فاصله و شکاف عمیقی که بین طبقه مرفه و مستمد جامعه ایجاد شده است، شاهد آن هستیم که آداب و رسوم و سنن نیز تحت تاثیر این عامل قرار گرفته و حالا برداشت همه اقشار جامعه از چنین سنت هایی متفاوت از گذشته است، به طوری که عده ای معدود در انتظار آمدن چنین شبی هستند و خیل کثیری از مردم نگران از نداری، در طلوع صبح طولانی ترین شب سال لحظه شماری می کنند.

- تصویر اول

سوز سرمای آخرین شب پاییز، تن نحیف و رنجور پیرمرد را می گزید. بینی اش حسابی سرخ شده بود و او مجبور بود دست های پینه بسته اش را روی آن بگیرد تا از شدت سرمای خشک و کشنده کم کند.

ساعت از 9 شب گذشته بود اما مرد هنوز جرات رفتن به خانه را نداشت، چون بچه ها منتظر بودند تا پدر با دستهای پر از میوه و شیرینی وارد خانه شود. هرچه بود امشب، شب چله بود.

رسم است در این شب مردم دور هم جمع می شوند و با خوردن انواع تنقلات، شیرینی و میوه، شب طولانی سال را سحر می کنند.

اما او پول زیادی برای تهیه خوراکی های شب چله را نداشت اما نمی خواست که بچه ها هم از دستش دلخور شوند. ناچار راهش را به سمت بازار کج کرد و رفت به طرف چرخی ها تا شاید بتواند چیزی تهیه کند.

یکی یکی قیمت سیب و پرتقال و انار و نارنگی را می پرسید و رد می شد. بالاخره کنار یکی از چرخی ها ایستاد و رو به فروشنده گفت: این میوه هایی که پایین چرخ گذاشتی، فروشی هستند؟!

مقداری سیب و پرتقال لک دار و ریز بود که فروشنده آنها را داخل یک جعبه ریخته بود.

فروشنده که دوست داشت در شب یلدا، مشترهای خوب به سراغش بیایند، وقتی قیافه خسته و رنجور پیرمرد را دید، با کمی بی اعتنایی، گفت: آره . اگه میخوای همه رو ببر، سه تومن بده...

پیرمرد گفت: سه هزار تومان واسه اینا!! مگه چه خبره...

فروشنده که فکر نمی کرد این جواب رو از پیرمرد بشنود ، با صدای بلندتری گفت: اصلا نمی فروشم. برو...

بعد زیر لب با خودش غرولند می کرد که "ببین سر چراغی چه مشتری هایی گیرمون میاد"

اما پیرمرد که می دانست نمی تواند با پولی که دارد جای دیگر چیزی بخرد، ایستاد و بعد از اینکه فروشنده کمی آرام شد، با چهره ای از روی خواهش و التماس، گفت: جوون! من اینقدر پول ندارم. تازه همه میوه ها هم زیاده . به اندازه هزارتومن بزار سوا کنم. خیر ببینی...

فروشنده شنید پیرمرد چه گفت اما اصلا توجهی نکرد و جواب سایر مشتری ها را می داد.

پیرمرد یک بار دیگر درخواست خودش را تکرار کرد و منتظر جواب فروشنده ماند...

- تصویر دوم

یکی دو هفته بیشتر نبود که دخترشان نامزد کرده بود و حالا در اولین حضور، داماد به همراه خانواده و اقوام نزدیک به رسم سنت شب چله می بایست هدایایی برای عروس خانم بیاورند.

چند ساعتی مانده به شب، ولی دل تو دل مادر نیست و مدام سرش را از در خانه بیرون می آورد تا ببیند همسرش کی می رسد.

مرد از راه می رسد اما هنوز جواب سلامش را نگرفته است که همسرش رو به او می کند و می گوید: زودباش برو سه چهارتا مرغ بخر، یه مقدار هم میوه و شیرینی بگیر و بیار. میدونی که امشب آقا رضا با خانواده و فامیل میان، 10 نفری میشن. هیچی نداریم تو رو خدا زود بگیر و بیا

مرد همه حرفهای همسرش را شنید اما بعد از مکث کوتاهی رو به زن کرد و گفت: اما خوش انصاف! فقط 50 هزار تومن از حقوق این ماه برامون مونده که اون هم باید واسه یه ماه خرج کنیم. حالا چه جوری اینها ارو بخرم. نمی شد بگی فقط دامادمون بیاد آخه ما توقع نداریم که...

هنوز حرفش تمام نشده بود که زن غرولند کنان گفت: بابا مهمونیه اوله خوب نیست. باید آبروداری کنیم. دخترمون خجالت زده میشه...

مرد رفت و با مرغ و میوه و شیرینی و یه پیراهن کادویی برای دامادشان برگشت.

اون شب همه خوشحال دور هم نشسته بودند و از همه جا می گفتند و می خندیدند اما مرد که فقط سه هزار تومان ته جیبش مانده بود، داشت با خودش فکر می کرد چگونه تا 28 روز آینده خرج خانه را تامین کند.

- تصویر سوم

مریم با اینکه 10 سال بیشتر ندارد اما خوب می داند که فقر و تنگدستی یعنی چی. واسه همین هیچ وقت جلوی پدرش حرفی از پول و... نمی زنه اما شب چله یه شب دیگه بود.

آن روز در مدرسه همه بچه ها از خوراکی هایی که در شب چله می خورند، حرف می زدند و می گفتند که امشب به مهمانی می روند و یا مهمان دارند.

مریم در مدرسه هم هیچی نگفت. وقتی آمد خانه رو به مادرش گفت: مامان بابا امشب کی میاد؟

مادر که از این سئوال مریم جا خورده بود و می دانست واسه چی می پرسد، بدون اینکه توضیح اضافی بدهد گفت " مثل همیشه دیر میاد، تو خوابی.

مریم گفت: ولی امشب شب چله است.

مادر: خب که چی؟! شب چله چه فرقی با شبهای دیگه داره. اصلا امروز چت شده گیر دادی به بابات.

مریم: آخه بچه ها تو مدرسه می گفتن امشب باید با فامیل ها جمع بشیم یه خونه و آجیل و میوه بخوریم. خب بابا زود بیاد بریم خونه خاله ... اونجا خوبه

اوضاع مالی شوهر خاله مریم قابل قیاس با پدرش نبود. واسه همین پدر مریم زیاد با آنها جور نبود و سعی می کرد کمتر همدیگر را ببینند اما مریم که از این قضایا با خبر نبود فقط می دانست که پدرش کارگر ساده یک شرکت خصوصی است و شوهرخاله اش یک کارگاه تراشکاری دارد.

- تصویر چهارم

مرد دنبال جای خالی برای تا خودرو خارجی مدل بالای خودش می گشت تا آن را نزدیک میوه فروشی پارک کند.

بالاخره چند متر بالاتر جایی را پیدا کرد و پیاده شد. دزدگیر را زد و رفت به سمت میوه فروشی.

البته این میوه فروشی مثل میوه فروشی های پایین نبود که همه چی داشته باشد. فقط چند قلم میوه مثل موز، نارنگی، آناناس، کیوی، گریپ فرود، سیب، خیار و انار اون هم از نوع درجه یک شون

فروشنده مرد را شناخت و به محض اینکه وارد شد، شروع کرد به پاره کردن تعارف و... بعد هم رو به مرد گفت: امشبم مثل شبای دیگه براتون جمع کنم؟

مرد جواب داد: نه، امشب مهمومن داریم. لطف کن از هر کدوم 5 کیلو بریز

فروشنده سفارش مرد را داد به کارگر مغازه ببرد داخل صندوق ماشین بگذارد و خودش شروع کرد به حساب کردن قیمت میوه و دست آخر گفت: می شه 75 هزار تومن، قابلی هم نداره.

مرد یک اسکناس دوهزارتومانی هم گذاشت تو جیب شاگرد مغازه و رفت به طرف شیرینی فروشی...

وقتی وارد می شدی، عطر شیرینی ها آدم را مست می کرد. جای سوزن انداختن نبود. چهارتا فروشنده مشغول راه انداختن مشتری ها بودن و دو تا هم پشت صندوق پول می گرفتند.

مرد سفارش آجیل و شیرینی داد و رفت پولش رو بده حسابدار که معلوم شد می شه 50 هزارتومن.

تو راه که می رفت زنگ تلفن همراهش به صدا در آمد و همسرش از آن طرف سفارش غذای امشب رو داد که چند جور از چی بگیره....

- نمای آخر

وقتی پولی را که مرد واسه یک "شب چله" خرج کرد را با اون چیزی که پیرمرد و امثال او خرج می کنند، مقایسه کردم، دیدم تقریبا با حقوق یک ماه آنها برابری می کند!!

با خودم گفتم "یکی مو را بیند و دیگری پیچش مو"... ما رو باش که خیال می کنیم زنده ایم و زندگی می کنیم اما ذهی خیال باطل که مرده ایم و نفس می کشیم!!!

بعد که کمی آرام تر شدم، به خودم دشنام دادم که مگر قرار نبود به آنچه دیگران دارند و تو نداری، حسادت نکنی!! پس چی شد؟! باز هم کم آوردی؟!

باز هم یک فقیر دیدی و اشک حسرت برای او ریختی. تو را چه به این کارها، قرار نیست که همه یه جور و یه اندازه بخورند و بپوشند و بگردند...

پنج شنبه 29/9/1386 - 12:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته