• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1361
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 4156روز قبل
اهل بیت
«در آن عصر طلایی چنان مردم با هم یکدل و یکرنگ باشند و برادری حقیقی محقق می شود که اگر مسلمانی دست در جیب برادر مومن خویش کند رنجشی ایجاد نخواهد شد و برخورد تلخی نمی بیند. در مسجد ، قرآن را به مردم می آموزند و فرهنگ عمومی جامعه فزونی خواهد یافت و اینگونه هر کس به حد و حدود خویش آگاهی خواهد یافت. تجاوز و ستم از جامعه رخت برمی بندد و هرگونه ناراستی ، بدعت و خرافه پرستی از جامعه پاک شده و سنت های راستین الهی اقامه می شود و امانت ها به صاحبان حقیقی آنان بازگردانده می شود و امانت ها به صاحبان حقیقی آنان بازگردانده می شود.»لحظه ظهور که فرا می رسد ، ارام بخش قلبها از پس پرده غیبت رخ می نماید و امر او یک شب اصلاح می شود. صبح فردا بندگان خدا خواهند دید که دستی بر سر انها کشیده می شود و به برکت این نوازش مهدوی دریافت و فهم آنها افزوده شده و نور ایمان بر قلبهایشان می تابد ، هر یک قدرت چهل مرد را می یابند و اندیشه ها و عقلهای پراکنده ، به یک سو کشیده خواهد شد و بشر تنها  به یک افق می نگرد ؛ افق روشن ظهور ، آن هنگام که دست ولایت بر سر ها کشیده می شود ، آن هنگام که دست ولایت بر سرها کشیده می شود ، اخلاق (احلام) مردم نیز کامل می گردد و فرهنگ عشق و عدالت و صداقت جامعه را آراسته می کند. آن روز ، آرامش و سخاوت جایگزین ترس و بخل خواهد شد و به فرمان خداوند ، مردمان شایسته بر زمین حکومت کرده و سفره هستی را پر از عدل و داد خواهند نمود و زمین را از فسادگران و ستمکاران بازخواهند ستاند. زنان در خانه های خویش با استناد به کتاب خدا و سنت رسول او قضاوت خواهند کردو چشمه های حکمت و دانش بر زبان جاری خواهد شد. پدران و مادران شگفت زده ، خواهند دید که فرزندان دلبندشان با مار و عقرب بازی می کنند بدون آنکه آزرده شوند. در عصر طلایی ظهور زهرافشانی و حمله های ددمنشانه معنا ندارد. وقتی حیوانات به مرحله ای از کمال حیوانی برسند که با همزیستی مسالمت امیز در کنار بشر زندگی کنند ، چگونه انسانها با سلطه و جنگ و خونریزی دامان عدالت را آلوده سازند؟! آری ، بشر نیز آن روز رام و آرام خواهد شد و در کوی و برزنها خواهی دید که گرگ و میش در کنار یکدیگر زیسته و دور هم می چرخند و بازی می کنند.
امنیت روانی
آن روز ترس و وحشت بر قلبهای مومنان راه ندارد اما دشمنان شیعیان ، قلب هایی آکنده از ترس و نگرانی خواهند داشت. بیماری های روحی و جسمی بهبود خواهد یافت و ناتوانی ها به قدرت و قوت تبدیل خواهد شد و یاوران آن حضرت هر یک از شیر شجاع تر و از نیزه برنده تر خواند بود. برای بر زمین زدن دشمن براستی که قدرت چهل مرد در بازوان انان نهفته است و با قلبی آکنده از عشق به مولای خویش ، بالهای عدالت را می گسترانند. بزرگترین هدیه آن مرد خدا و باقی مانده اولیای الهی بر زمین ، نشاط و شادمانی است. اهل آسمان ، زمین ، پرندگان ، وحوش و ماهیان  دریاها برای ظهور او شادمان هستند و هیچ مومنی دیده نمی شود مگر آنکه شادی و نشاط بر قلب او وارد شده باشد و اگر مرده است بر قبر او نشاط داخل می شود. آری ، آرامش ، شادمانی و امنیت زیباترین جلوه ها را برای بشریت اشکار می سازدو اینگونه بهشت متجلی می گردد. او که می آید ، مومنان در هر قسمت از کره زمین خاکی که باشند بدون هیچ واسطه ، دیداری و شنیداری ، صدای امام همدلانه و عاشقانه ارامشگر روح و روان آنهاست. از سوی امام به هر کارگر و استانداری گفته می شود : «عهد و پیمان و وظایف تو بر روی کف دستانت نهاده شده ، به آنچه می بینی عمل کن!». مومنی در مشرق زمین ، برادر ایمانی خود را در مغرب می بیند ، فاصله ها مانع ارتباط مستقیم آنها نمی شود و قلبها یکی شده و برای هم می تپند و در کوتاه ترین زمان می توان با دورترین نقطه ارتباط برقرار کرد فناوری روز هرگز نمی توانند پیش از کرامت و حرکت معجزه گون امام و امتش به مقصد رسد.
امنیت اجتماعی
سایه امنیت و عدالت چنان بر آسمان دنیا گسترده می شود که پیرزنی ناتوان از شرق جهان به سمت غرب حرکت می کند بی آنکه کسی وی را بیازارد و ناتوانی او را بهانه ای برای آزار داند. بانویی جوان ؛ با طراوت و زیبا ، طبقی از زیور و آلات گران سنگ بر سر نهاده و بین عراق و شام سفر می کند اما در راهی چنین وحشتزا ، نه درنده ای به او عمل می کند و نه وی ، از کسی می ترسد و تیر هیچ نگاه الوده ای بر چهره و اندام او نخواهد نشست. او قدم بر زمین نخواهد گذاشت مگر اینکه زیر پای او سبزه و گل روییده شده باشد. در آن روز آرام و بی دغدغه ، بانوانی چند بدون همراهی هیچ مردی به سرزمین مکه رفته و اعمال حج را بجای می آورند و باز می گردند اما خطری انها را تهدید نخواهد کرد. بین مردم و امام پیمانی بسته می شود و آنان با امام خویش عهد می بندند که از سرقت ، زنا ، قتل ، دشنام برادران دینی ، احتکار و آلوده شدن به مال یتیمان و … خودداری کنند. عدالت گستری این امام بزرگ همانگونه که سرما و گرما به خانه ها نفوذ می کند ، بر خانه های مردم راه می یابد و ارمغان این عدالت ، آرامش ، امنیت و عشق است.
فر فرهنگ
در آن عصر طلایی چنان مردم با هم یکدل و یکرنگ باشند و برادری حقیقی محقق می شود که اگر مسلمانی دست در جیب برادر مومن خویش کند رنجشی ایجاد نخواهد شد و برخورد تلخی نمی بیند. در مسجد ، قرآن را به مردم می آموزند و فرهنگ عمومی جامعه فزونی خواهد یافت و اینگونه هر کس به حد و حدود خویش آگاهی خواهد یافت. تجاوز و ستم از جامعه رخت برمی بندد و هرگونه ناراستی ، بدعت و خرافه پرستی از جامعه پاک شده و سنت های راستین الهی اقامه می شود و امانت ها به صاحبان حقیقی آنان بازگردانده می شود و امانت ها به صاحبان حقیقی آنان بازگردانده می شود. در آن عصر ۲۵ حرف باقیمانده از ۲۷ حرفعلم که تا آنروز پنهان مانده بود ، آموخته و در بین مسلمانان منتشر می گردد. مردم به عبادت و نماز جماعت گرایش یافته و از زشتی ها و پلیدی ها دوری می کنند. سراسر سجده گاه بندگان خدا می شود و دستهای  دعا پیوسته با آسمان و ستاره ها گره می خورد.
رفاه اقتصادی
وقتی او می آید مردم چنان سرشار از قناعت و بی نیازی هستند که به دعوت هیچ خزانه دار مملکتی جهت بهره مندی از بیت المال مراجعه نمی کنند. این امت به هیچ مالی چشم نمی دوزند و طمع نمی کنند چرا که کشاورزان یک مد از هر محصولی می کارند ، هفتصد مد برداشت می کنند و تعداد دامها و چهارپایان افزایش می یابد و امت اسلام شکوه و عظمتی وصف ناپذیر خواهند یافت. پس از باران چهل روزه ، در آن رودخانه های کوفه به رود کربلا متصل می شود و هیچ خانواده ای از نداشتن مسکن رنج نخواهد برد. آب های سرگردان به امر امام زمان (عج) هدایت شده و زمین های مرده احیا می گردد. به فرمان آن حضرت ، آبراهی از پشت کربلا حفر می شود که تا غریین (دو ساختمان مشهور در نزدیکی حیره) جریان یافته و بسوی نجف اشرف سرازیر می شود. اینگونه حتی بیابانهای خشک و تفتیده به آبادی های قابل سکونت تبدیل شده و برای هر شیعه سرپناهی درست خواهد شد. در آن روز اسمان پی در پی می بارد و زمین پیوسته گیاه و سبزه  می رویاند و بذرهای نهفته در جان خود به برکت قدم های مبارک آخرین گنجینه الهی تقدیم بشر آخرالزمان می کند. آسمان در آستانه ظهور آن یار همیشه جوان و مسافر زمان ۴۰ روز ، هیچ قطره ای از رحمت الهی را در خود نگه نمی دارد و عشق خود را در قطره های باران  نثار زمینی می کند ، که عطر قدم های او را دارد. شیعیان در آن روز خزانه دار و حکمران روی زمین خواهند بود و زمام داری گیتی به دست آنان است.»
در عصر طلایی ظهور هیچ حقی نادیده گرفته می شود و حتی اگر مسجدی بر سر راههای عمومی ساخته شود خراب خواهد شد تا حقوق ملی مردم ادا شود.
برای دیدن چنین روزی و نفس کشیدن در چنان فضایی و برای ظهور همه خوبی ها ، نیکی ها و زیبائی ها لحظه ها را می شماریم و شمع ها را روشن کرده و به انتظار او می نشینیم. باشد که چشمان ما به دیداری روی چون ماهش ، مهتابی شود.
دوشنبه 6/9/1391 - 1:2
اهل بیت
دوشنبه 6/9/1391 - 1:2
اهل بیت
«امامه که خورشید دور او طواف می کنه و اوست که “اگر به گلزار آید، کار گل، زار شود” و عالم بدون تپش این قلب می میره. پس حالا که بهار اومد، حتماً بهار آفرین هم باهاش خواهد آمد. حیف نیست که خودمون رو در معرض نسیم بهار مهدوی(عج) قرار ندیم. وگرنه وزیدن نسیم بهاری که دست ما نیست! منتهی هر کی پنجره های دلشو ببنده، خودش از بهار و رویش اون جا می مونه!»

 

خجالت نمی کشی با این هیکل، هنوز خاله بازی می کنی؟!

چرا اینجوری نگاه می کنید؟ نکنه بخاطر  اینکه سه روزم تموم شده و هنوز زنده ام؟! یه وقت نکنه تو حرف پیامبر(ص) شک کنیدا! اتفاقاً برا خودمم سؤال شد. وقتی از ایشان پرسیدم، فرمودند: طول عمرت بخاطر همون صله رحمیه که از خاله ات به جا آوردی!

کات!!! داستان دیگه تموم شد. خب! ببینم حالا شارژ شدی برای دید و بازدید نوروز؟ منتهی حواستو جمع کن! صلة رحم هم مثل هر چیز دیگه ای یه آدابی داره و اونم اینه که اول از بزرگترا شروع کنی. مخصوصاً که غریب هم باشه و تو کل سال سراغش رو هم  کسی نگیره! همون بزرگای که همه بزرگان عالم در مقابلش کوچیکن! و یادمون نره که فقط همین صلة رحم معنوی اماممونه که روز قیامت دستمونو می گیره! همون موقع که یَفِرّ المرء مِن اخیه و امّه و ابیه و … و فقط یه نسبته که باقی می مونه، اونم چیزی جز رابطة ولایی امام و مأموم نیست. پس اگه صلة رحم معنوی رو به صلة رحم مادی نچسبونیم، فقط خاله بازی کردیم!

***********

و لا یُمکِنُ الفِرارِ مِن نسیم البهاری!

زمین سال هاست که دور خورشید طواف می کند و با هر دوری که می زند، دوباره صدای پای بهار شنیده می شود. یه بار بیایم بجای اینکه تو تابلوی زیبای بهار غرق بشیم، به نقاشش و کسی که تابلو بهش اشاره می کنه، نگاه کنیم. بهار آفرین کیه؟ در پس این بهار ظاهری، باطن بهار چیه؟ بهار همه طراوتش رو مدیون یه گله؛ اونم گل زهرا(عج)! چون به فرمودة امام صادق(ع) “اگر امام نبود، نه نهرها جاری می شد و نه میوه ها می رسیدند و نه درختها سبز می شدند و نه از آسمان باران می بارید.” بیمنه رزق الوری یعنی؛ که به سبب وجود امامه که خداوند به آسمان و زمین روزی می ده. امامه که خورشید دور او طواف می کنه و اوست که “اگر به گلزار آید، کار گل، زار شود” و عالم بدون تپش این قلب می میره. پس حالا که بهار اومد، حتماً بهار آفرین هم باهاش خواهد آمد. حیف نیست که خودمون رو در معرض نسیم بهار مهدوی(عج) قرار ندیم. وگرنه وزیدن نسیم بهاری که دست ما نیست! منتهی هر کی پنجره های دلشو ببنده، خودش از بهار و رویش اون جا می مونه!

**********

کپی برابر اصل!

جدیداً بعضی ها تا عید می شه، فلنگ رو می بندن و می رَن مسافرت! به قول خودشون مهمونا رو قال می ذارن. می گن اونی که می خوایم بدیم مهمون بخوره ، می ریم مسافرت خودمون نوش جون می کنیم! فکر هم می کنن که خیلی زرنگن! نمی دونن که پیامبر(ص) فرمودن: “روزی مهمان با او از آسمان می رسد و چون چیزی بخورد، خداوند گناهان میزبان را می آمرزد.” و امام باقر(ع) فرمودن: “صلة رحم روزی را زیاد، بلاها را دفع، خلق را نیکو و عمر را طولانی می کند.”

کسی که شیعه ای را به خاطر ولایت و محبتش به امام زمان(عج) اطعام و اکرام کنه، در واقع امام زمان(عج) را بزرگ داشته. منتظران در هر کاری اول امام خود را می بینن و به همین دلیل رفت و آمد، دید و بازدید، خورد و خرید و گشت و گذارشون و حتی بخششون برای کسب رضایت امامشونه، و اگه کدورتی از کسی تو دلشون باشه، از اونها می گذرن! چون هر کدومشون می تونن یه منتظِر باشن. اونوقت دل امامشون رو هم شاد می کنن. اونها به این حدیث امام صادق(ع) عمل می کنن که هر کس نتواند ما را زیارت کند، دوستان صالح ما را زیارت کند تا ثواب زیارت ما برایش نوشته شود.

کریم یعنی همین دیگه!

تو فصلی که همه جا پر از گل و شکوفه ست و طبیعت نوازشگر چشمهاست، هیچ کس نیست که نخواد از این همه قشنگی و طراوت لذت ببره. بهترین فرصته که بار سفر رو بست و زد به دل طبیعت شمال، جنوب، شرق و غرب. کجا رو انتخاب می کنی؟ با کیا دلت می خواد بری؟

معلومه با هرکی و هر جا که بیشتر خوش بگذره، خب!چه اشکالی داره، این همه نعمت مهیاست و حیفه که لذت نبری. ولی راستیا! چقدر فاصله است، میان ماه من تا ماه گردون؟ از لذت خودم تا لذت دیگرون؟ ما میریم سفر که دو سه روزی خوش باشیم و اون میره سفر که منتظراش خوش باشن. اصلاً مرام کریم همینه. خوشی دیگرون رو به خوشی خودش ترجیح میده، آقامون مسافر زمانه، یه مسافر همیشگی، هر وقت صداش می کنیم حاضر می شه تا جوابمون رو بده. اما ما چقدر جواب صدا کردن هاش رو میدیم؟ حاضریم یا غایب؟

*****************

نوروزیان که لباسشان نو می کنند، چون به دلها می رسند پاره پوره هم تن می کنند!

لباس و کفش و شلوار و چادر و مانتو نوت مبارک! نزدیک عید که می شه هیچی به اندازة نو کردن وسایل خونه و خریدن لباسای نو به آدم کیف نمی ده، اصلاً حس نو شدن حس خوبیه. الان هم نه فقط ما، درختا هم دارن لباس نو می پوشن و برگهای نو در میارن، اما چقدر بَدِه که فقط لباسمون نو بشه و خودمون همون درب و داغونی که بودیم بمونیم. آب که راکد بمونه تبدیل به مرداب می شه ،حالا ببین چه بلایی سر دلای ما اومده که سال تا سال هیچ تکونی بهش نمیدیم، مگه دلت نمی خواد امسال لباس نو هم برای دلت بخری؟ بابا مگه دل ما دل نداره؟ بیاید تو این سالِ نوییه، یه امام زمانِ نویی تو دلمون جوونه بزنه! فقط کافیه از محوّل الاحوال بخوای که شب و روزت رو طوری تدبیر کنه که احوالت بهترین احوال بشه؛ احوالی آسمونی و دلی دل واپس پسر طور و عادیات!

***********

من تَوَجَّهَ یه لحظه، فَقَد اَخَذَ عیدیّاً یه عالمه!

عجب سنت خوبیه سنت عیدی دادن،به کوچکترا که خیلی می چسبه و عیدشون رو شیرین تر می کنه. وقتی روز اول عیدت رو با سر زدن به بزرگترا شروع می کنی، از خدا می خوای که سایه اونا رو بالا سرت حفظ کنه! مخصوصاً سایه پدر رو، وقتی پدرت با لبخند، عیدیت رو بهت می ده مطمئن می شی که ازت راضیه، تو هم آرزو می کنی که هیچ  وقت نیاد که دلش رو بشکنی، ولی هیچ فکر کردی تا حالا چند بار دل پدر واقعی مون و اماممون رو شکستیم؟ همونیکه از پدر و مادرمون هم به ما مهربونتره، اونکه ۱۱۷۴ ساله منتظره تا ما به دیدنش بریم، ولی چقدر مهربونه که بچه هاش رو بدون اینکه حتی به یادش بیفتن هر روز و هر لحظه دعا میکنه و عیدیشون رو هر سال بدون منت بهشون می ده و می ذاره یه بهار دیگرو هم درک کنن! ای کاش امسال دیگه منتظرش نذاریم!

************

هر شب ساعت ۹، یه شب عیدیه، دو دقیقه دیرتر!

نمی دونم چرا هیچ وقت حوصله خونه تکونی رو نداشتم! فقط به هم ریختنش آسونه! ولی وقتی تموم می شه تازه می فهمم چقدر کثیف بوده! حالا خدا رحم کرده که تو کل سال جلوی چشام بودن! اما خونه دلمو، که اصلاً حرفشو نزن! اصلاً حواسم بهش نبوده! چه گرد و خاکی گرفته! تار عنکبوتاشو نگاه کن! در و پیکر هم که نداره! هر کی رد شده یه چیزی انداخته توش! انگار انباریه! کاشکی می شد، آشغالای انباری دلمو شب تحویل سال با بقیة آشغالای دیگم ساعت ’۹:۲ می ذاشتم بیرون! هر چند از دست خودم کاری بر نمیاد! لا اقل ای کاش امسال خود مقلّبَ القلوب، ایمان و دل و اعتقاداتمو یه تکونی بده! کاشکی نوروز امسال یه جوری می شد، مهدی(عج) بت شکن هم، مثل ابراهیم(ع) بت شکن، که تو نوروز بتای مردمشو شکست، بتای دل منم می شکست و این بت خانة دلمو، می کرد مهدی(عج) خانه.

دوشنبه 6/9/1391 - 1:1
اهل بیت
«خانه پیامبر(ص) احاطه شده و آنچنان به در می کوبند و فریاد می کشند: «بیرون بیایید، بیرون بیایید و گرنه خانه را با اهلش به آتش می کشم.»

به راستی فاطمه(س) که می داند درب به آتش کشیده می شود و با ضرب پایی در بین در و دیوار قرار می گیرد! پس چرا مصمم تر از هر وقت دیگر می ایستد؟ همان فاطمه ای که از مرد نا محرم نابینایی گریخت و از پشت درب به پشت پرده پناه برد! چه دلیلی می تواند در بین باشدکه حتی فاطمه(س) را از بین دیوار و درب به کوچه کشاند و مانع کشانده شدن علی(ع) بر خاک های مدینه شد؟ چون علی(ع) شوهرش بود و نیز پدر فرزندانش؟! یا این که چون امام زمان غریب و بی یارش بود و او نیز امام زمان خواه و سربازش؟!»

 

یورش = غیبت امام(عج) (لغت نامۀ  دو بی خدا)

به خانه علی(ع) یورش بردند. اما برای چه؟! خواستند او را وادار به بیعت کنند یا …؟ گرفتن بیعت که نیازی به حمله ندارد. علی(ع) که خود را در خانه حبس نکرده بود تا بیایند و به زور او را ببرند. آنچه او کرد غفلت و غیبت نبود، عین حضور بود. لال باد دهانی که گفت: «حَسبنا کتابُ الله».  به خدا کتاب خدا را نشاخت! کتاب بدون امام که کاغذ و نوشته ای است  بی روح و جان و خانه ای بی صاحبخانه! قرآن را  بدون  ولیِّ قرآن خواستند و حرمت خانه اش را هتک کردند تا نه فقط ولی الله، بلکه ولایت ولی الله  را به ذلت و خواری بکشانند! چرا که از ولایت علی(ع) می ترسیدند. مشکل بیعت علی(ع) نبود، بیعت ولیّ بود. این ولایت بود که باید حرمتش هتک و خانه نشین می شد! و اتفاقا به هدفشان هم رسیدند و رفته رفته  اِمام که باید اَمام و جلودار باشد به آفتاب پسِ ابر تبدیل شد و همین یورش به خانه فاطمه(س) بود که زیر بنای انزوا و غیبت مهدی(عج) شد.

فاطمیه(س) یعنی؛ امام زمان خواهی! نه شوهر خواهی!

خانه پیامبر(ص) احاطه شده و آنچنان به در می کوبند و فریاد می کشند: «بیرون بیایید، بیرون بیایید و گرنه خانه را با اهلش به آتش می کشم.»

به راستی فاطمه(س) که می داند درب به آتش کشیده می شود و با ضرب پایی در بین در و دیوار قرار می گیرد! پس چرا مصمم تر از هر وقت دیگر می ایستد؟ همان فاطمه ای که از مرد نا محرم نابینایی گریخت و از پشت درب به پشت پرده پناه برد! چه دلیلی می تواند در بین باشدکه حتی فاطمه(س) را از بین دیوار و درب به کوچه کشاند و مانع کشانده شدن علی(ع) بر خاک های مدینه شد؟ چون علی(ع) شوهرش بود و نیز پدر فرزندانش؟! یا این که چون امام زمان غریب و بی یارش بود و او نیز امام زمان خواه و سربازش؟!

 

امام زمان خواهی مانع امام زمان خواری

شنیده ای که در کوچه های مدینة النبی(ص)، با ریحانة النبی(ص) چه کردند؟ مگر نه این است که همه جا گفته می شود برای گرفتن بیعت از علی(ع)، داماد نبی(ص)؟ پس با دختر نبی(ص) چه کار داشتند؟! نکند هدف چیز دیگری بود که فاطمه(س) مانع آن، به شمار می آمد؟ و آنقدر این مانع جدّی بود که از سر راه برداشتن فاطمه(س) خود یک هدف مقدماتی شد برای رسیدن به آن هدف اصلی؛ یعنی به انزوا کشیدن ولایت ولی الله، نه خود ولی الله! چون آنها می دانستند که اگر حتی شخص علی(ع) را هم بکشند، بعد از او ولیِّ دیگری به اسم حسن(ع) و بعد از او حسین(ع) و … در بین خواهد بود. پس باید ولایت منزوی و خوار و حقیر می شد! و اینجا بود که پای فاطمه(س) به عنوان یک حامی از جان گذشته امامش به وسط آمد، تا نگذارد آن ها به هدفشان برسند و همین جا هم بود که آنان دانستند که اگر علی(ع) را هم بکشند و فاطمه(س) بماند، باز ناکام خواهند ماند! پس اول باید امام زمان خواه کشته می شد، تا بنایی ریخته شود که اگر امامی هم وارد جامعه شد؟ ولایتش اثری نگذارد و کسی او را حمایت نکند!!!

 

اگه راست می گی، ترجمش کن: “أینَ الفاطِمیون؟”

حضرت زهرا(س) با هر سه بُعد وجودیشان(جسمی، عقلی و قلبی) از علی(ع) حمایت کردند. ولی وقتی می گوییم فاطمه(س) کاملترین الگوی امام زمان خواهی است! بیشتر بُعد قلبی را در بر می گیرد. چرا که خواستن کار قلب است. جسم فقط عمل می کند و عقل باور و اعتقاد می یابد. خواستن یعنی اراده و این امری درونی و قلبی است. در واقع فاطمه(س) کاملترین الگوی رابطه قلبی با امام زمان خودش است. تا وقتی دل رابطۀ حسنه با امام برقرار نکند، جسم پایدار نمی ماند. اگر رابطۀ قلبی به شکل تام برقرار شود، ابعاد دیگر را هم با خود همراه می کند! و اِلّا در تاریخ دوازده امام بسیار بودند کسانی که جسمشان را در اختیار امام قرار دادند ولی از نظر اعتقادی و قلبی و معرفتی مشکل داشتند. پس فقط جسم حضرت زهرا(س) الگوی ما نیست! می شود یک نفر در طول زندگیش یک سیلی هم برای امامش نخورده باشد ولی امام زمان خواه باشد!

بنابراین حقیقت فاطمیه(س) و فاطمیون، امام زمان خواهی و امام زمان خواهان است.

 

هر دو تاش امام زمان خواهیه، نه خود خواهی

سلمان(ره) نمونه بارز امام زمان خواهی و مطیع محض امیرالمؤمنین(ع) بود. او نه بین در و دیوار قرار گرفت و نه سیلی خورد! و در کوچۀ بنی هاشم نیز کاری نکرد! او در حیطۀ خودش وظیفه اش را تام انجام داد. وقتی فاطمه(س) را در آن وضع دید، دوید به سمت امیر المؤمنین(ع) و پرسید آقا من چه کار کنم؟ چون برای خودش اختیاری قائل نبود و حضرت(ع) به او فرمودند: “همان کاری را کن که من می کنم.” یعنی؛ صبر. پس وظیفه او صبر بود و وظیفه فاطمه(س) جان فشانی! سلمان اطاعت کرد و هیچ نگفت چرا که خودیتی نداشت،  و فقط امامش برای او ملاک بود، پس او فقط علی(ع) را می دید، حتی دشمن علی(ع) را هم نمی دید! خواستۀ علی(ع) برای او مهم تر بود و  به راستی چه قدر قدرت معنوی می خواهد که بی بی دو عالم را در آن وضع ببینی و پا روی نفست بگذاری و تبعیت محض از امامت برایت ملاک باشد. او مَحرم خانه زهرا(س) بود و زهرا(س) ناموس او ولی آنجا باید می ایستاد و نگاه می کرد.

یه لشکر یار هم، کار فاطمه(س) رو نمی کنه!

همیشه توی ذهنم این سؤال بود که با وجود حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و … چرا به امام زمان(عج) “مظلوم ترین فرد عالم” می گویند؟! جواب این سؤال حضرت زهرا(س) است. علی(ع) اگر هیچ کس را نداشت، لشکر فاطمه(س) را که داشت. ولی امام زمان(عج) چه؟ دیگر چه کسی فاطمه(س) می شود که هر چه دارد در طبق اخلاص گذارده و حتی با آن همه مجروحیت باز هم خود را از دفاع از امامش معاف نداند و باز به کوچه بیاید و … . یک مادر حاضر است خود بمیرد ولی فرزندش بماند، ولی فاطمه(س) محسنش را که بالاتر از جانش بود داد. اما ما چه؟ ما پولمان را هم زورمان می آید بدهیم، حتی از لذت یک گناه هم نمی توانیم بگذریم. جانمان که پیش کش! فاطمه(س) در ایثار برای امامش هیچ خط قرمزی نداشت، ولی ما اگر از دو ساعت بیشتر بشه، یا راهش دور باشه و … می گوییم: ما سختمونه! حالا فهمیدی چرا امام زمان(عج) مظلوم ترین است!

 

بهونه زنده موندن یه منتظِر

فاطمیه های زیادی است که چون شنیدیم امام صادق(ع) فرمودند که “سبب قتل مادر ما، غلاف شمشیر بود”، بر این مصیبت گریه کردیم! راستی جا نداشت که اگر قرار بود جراحت فاطمه(س) را از پا در آورد، فشار در و دیوار سبب شهادت او می شد؟! وقتی خواستند امیر المؤمنین(ع) را به مسجد ببرند، فاطمه(س) دستان خود را به کمربند علی(ع) گرفت و گفت: به خدا سوگند نمی گذارم امامم را از من جدا کنید. وقتی با غلاف دست او را از علی(ع) کوتاه کردند، فاطمه(س) امیدش از یاری امامش قطع شد. گویا که زهرا(س) این گونه نجوا می کند: علی جان! من سوختم و اندرزشان دادم به این امید که چوب پنبه سقیفه، دالان گوششان را پر نکرده باشد. ولی حال که دیگر نور من در این دنیای ظلمانی راه به جایی نمی برد، اف بر این دنیا که تاب ولایت تو را ندارد؛ چون امیدی برای یاریت نیست، پس دلیلی هم برای زندگی نیست! پس اللهم عجّل وفاتی سریعاً. (بحارالانوار۴۳/۱۷۰- مستدرک سقیفه۸/۶۲۰)

 

اشکال از گوش سرتون نبود! از گوش وجدانتون بود!

راستی هیچ فکر کردی که چی شد فاطمه(س) ای که اینقدر سفارش به همسایه داری می کرد، آنقدر گریست که همسایه هایش نزد علی(ع) آمدند و گفتند: به فاطمه بگو یا روز گریه کند یا شب! فاطمه(س) هر بار که در غربت نامه علی(ع) که به دست دجّالیان نوشته شده بود می نگریست، هیزم های امام زمان خواهیِ او را شعله ور می کرد و قرارش را نا آرام تر. مگر نه اینکه کربلا را گریه های امام سجاد(ع) زنده نگه داشت؟ پس وقتی به اجتماع آوردن گریه این قدر اثر دارد، چرا فاطمه(س) از آن برای حمایت امامش بهره نبرد؟ گریست تا خواب آنانی که سر بر بالش بی ولایتی گذارده اند را به کابوسی تبدیل کند، تا برهوت بی دینی و بی ولایتی را با اشک در غم امامش آباد کند. همین امام زمان خواهی او بود که او را از پشت پرده خانه به کوچه و مسجد کشاند. همو که، کسی از او سراغ نداشت در حضور مردم خطبه ای آن هم به این طولانی بخواند! پس چون دید که خطبه فدکش در آنها اثر نکرد، آنقدر بلند گریست تا اشکهایش تازیانه ای بر وجدان خفتۀ نامردمان مدینه باشد، بلکه خواب غفلتشان را بر هم زند!

 

گو، چون فاطمه(س) دایم                  اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ…

جسم فاطمه(س) مجروح بود البته قلبش مجروح تر و زخم دیده تر! چون علی(ع) غریب و تنها بود. چون ولیِّ خدا حامی نداشت! فاطمه(س) یکّه و تنها در مقابل یک بنیاد و اساس ظلم ایستاد و دلش ذرّه ای هم تکان نخورد. در مدینه ای که همه جز چند نفر ولیِّ خدا را رها کرده بودند، فاطمه استوار چون کوه، پشت علی(ع) ایستاد و نامردمیِ آنها را هم جبران کرد. سرعت بی حد و نهایت فاطمه(س) که یک روزه این همه بلا و مصیبت را به جان خرید دقیقاً به همین دلیل بود که وقتی می بینی دیگران نه تنها امام(ع) را تنها گذاشته اند، بلکه رو در روی او  نیز قرار گرفته اند، تو باید تندتر قدم برداری تا کندی و عقبگرد آنها را جبران کنی! و بار آنها را هم به دوش بکشی، تا همّ و غم امامت را برطرف کنی. یک همِّ امام معصوم می طلبد که عالم برای او فدا شوند! اما… مردم بنده دنیایند!… چون آزمایش شوند دینداران اندک خواهند بود! فاطمه(س) چه زیبا کندی و کمی آنها را یک تنه جبران کرد.

دوشنبه 6/9/1391 - 1:1
اهل بیت
«همون جا وایسین! آهای طاووسای کرک و پر ریخته! درسته که بهشتی شدین و صراط رو رد کردین، اما هنوز به حقیقت اونجایی که می خواین برین پی نبردین و هنوز هم محرم نشدین. اگه می خواین محرم بشین، باید از آب حوض کوثر بخورین! باید به صاحب بهشت یعنی؛ فاطمه(س) محرم بشین. حوض که منبعه، کوثر هم که فاطمه(س)! پس حوض کوثر یعنی؛ منبع معرفت فاطمه(س)، و این معرفت رو هم باید از ساقی اون یعنی امام زمانش، علی(ع) بگیرین.»

 

این سه تا به اون سه تا در!

سبحان الله! چشاتون که هیچی، سرهاتونو هم بندازین پایین! این فاطمه(س) است که با جبرئیل و هفتاد هزار ملک از هر طرفش وارد محشر شده. گردن هم بکشی از بین اون همه ملک نمی تونی فاطمه(س) رو ببینی! آخه هنوز همه نا محرمیم! ازدحام ملائکه و چشم های بسته و سرهای پایین ما یعنی؛ سه مرحله نا محرمیت ما! او اولین کسی است که وارد بهشت می شود، چرا که سر منشاء هر خیری در دنیا بوده است. فاطمه(س) می ایستد و خدا می داند که قلب فاطمه(س) برای فرزندانش می تپد. پس خدا می گوید: فاطمه(س) از من بخواه و هر که را می خواهی شفاعت کن. فاطمه(س) می گوید: پروردگارا ذریه ام، شیعیانم، شیعیان ذریه ام و محبین شیعیانم!(بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹) پس اگر دوستدار شیعیان فاطمه(س) هم باشی، مشمول شفاعت حضرت(س) خواهی بود. پس چشمات که با ندای (أین الفاطمیون؟) باز می شه! سرتم که وقتی از دستان امیر الزهراء(ع) و ساقیِ حوضِ معرفتِ فاطمه کبری(س)، آب می نوشی بالا میاد! فقط می مونه حجاب ملائکه، که اونم با داخل شدن در بهشتی که جلوۀ کوثریت (خیر کثیر) فاطمه(س) است، بر طرف می شه. حالا شدی محرم فاطمه(س) یعنی؛ ام الانس  الجن و الجنان!

 

بدون برائت، ظهور اکیداً ممنوع!

آخه آدم گیر! ما هم که نگفتیم فاطمه(س) امامه! ولی عوضش واسطة ائمه(ع) که هست. اگه فاطمه(س) نبود چه کسی لیاقت مادری ائمه (ع) رو داشت؟ یعنی حتی علم خداوند هم به واسطة حضرت صدیقه به ائمه(ع) می رسه. ائمه(ع) اخبار غیبی که مستقیماً در قرآن بیان نشده و از آن خبر می دهند به استناد مصحف فاطمه(س) است. پس فاطمه(س) نه تنها مادر ائمه(ع)، بلکه معلم آنها نیز هست. پس فاطمه(س) حجت خدا بر ائمه(ع) است همان طور که امام صادق(ع) فرمودند: «نحنُ حجج الله علیکم و فاطمه(س) حجه الله علینا» فاطمه(س) را باید شناخت تا آخرین حجت خدا ظهور کند چون اساس غیبت از درب خانۀ حضرت(س) شروع شد و تا این بی معرفتی به حدی از معرفت تبدیل نشود، غیبت ادامه خواهد داشت چون امام(ع) در امان نخواهد بود. باید اساس بی معرفتی را در درون خودمان بسوزانیم تا مهدی فاطمه(س) بتواند در اولین اقدامش اساس ظلم و بی معرفتی به مادرش را بسوزاند.

 

از چِلّه تا قُلّه!

تو چاه زنده به گورشون می کردن، با ارّه سرشونو می بریدن و …. اما ببین با پیامبر(ص) ما چه کردن، که حضرت(ص) فرمودند: «هیچ پیامبری در انجام وظیفه الهی و رسالتش مثل من اذیت نشد.»(بحار الانوار، ج۳۹، ص۵۵) و بالاخره خداوند به او فرمود: «آنقدر به تو عطا می کنم و می بخشم تا راضی شوی.» یا رسول الله(ص) نوش جونتون باشه میوة درخت طوبی! حالا قراره ثمرة چهل روز عبادت پیامبر(ص)، خیر کثیری به اسم فاطمه(س) باشه، قلّۀ همه نیکی ها. همون کسی که نماز پیامبره! اصلاً اون شب نماز نافله بر پیامبر حرام شد تا خدیجه، فاطمه(س) رو باردار بشه!

حالا زنان قریش هم هر چی می خوان طعنه بزنن و خدیجه(س) رو تنها بزارن. عوضش فاطمه(س) می شه همدم و دلدار مادرش.

انگار که می خواد بگه: مادر! خیر قلیل مردم از تو دریغ شد، تا حقیقیت خیر کثیر که من باشم رو درک کنی!

ما که می گیم: النوم خیرٌ مِن نماز بی فاطمه(س)

تو دیگه این پا و اون پا نکن! علی(ع) به اندازة کافی بی محبتی ها به فاطمه(س) رو دیده. ولایت رو قبول کنی، فاطمه(س) را خوشحال کردی. پس حی علی خیر العمل. کدوم عمل؟ همون عملی که تمام افعال، اذکار، قیام و قعود و سجودش یه جوریه که ما رو در مقابل ولایت خاشع می کنه! نمازی که تو را به ولایت نرسونه نخونی بهتر تا این که ویلٌ لِلمُصَلین(سورۀ ماعون،آیۀ ۴) باشی! به خاطر همینه که امام صادق(ع) می فرمایند: حی علی خیر العمل همان نیکی به فاطمه(س) است.(بحار الانوار، ج۴۳، ص۴۴) پس نگذاری شیاطین با نماز بی فاطمه(س) خامت کنن. چرا که خوابیدن از نماز بی فاطمه(س) بهتره. نماز بی فاطمه(س) رو نخونی بهتره تا از اونایی باشی که از فاطمه(س) غافلن. همونایی که ریاکارانه می گن: «الصَلوه خیرٌ مِن النوم» آهای آقای شاعر! این جوری بگو: به منکر زهرا بگو نماز خود رها کند. چون حضور حب و ولایت فاطمه(س) در قلبه که شرط قبولی نمازه.

روز خلقتِ مادر یا مادرِ خلقت؟!

ای جبرئیل! اینها رو که می بینی؛ فاطمه(س)، پدر فاطمه(س)، همسر فاطمه(س) و پسران فاطمه(س) اند. خوب گوش کردی! دیدی! خداوند تک تک اهل بیت(ع) را با فاطمه(س) معرفی می کنه. آخه همه وقتی می خوان شخصی رو معرفی کنن، از یه موردی استفاده می کنن که برای مخاطب آشناتر باشه. فاطمه(س) مادره و مادر همیشه آشناترینه! حتی برای یک نوزاد که اولش کور و کره! بدون فاطمه(س) مادری وجود نداره. تازه فاطمه(س) مادرِ پدرش هم هست. ضعف و لرزش پیامبر هم از هر جنسی که باشه، باید در پناه کسایی یمانی که فاطمه(س) براش میاره به درخشش ماه بدر تبدیل شه. حالا اهل بیت(ع) پیامبر(ص) تحت کساء هستند. فاطمه(س) و تاج سرش محمد(ص)، فاطمه(س) و گردنبندش علی(ع)، فاطمه(س) و گوشواره هایش حسن و حسین(ع).(بحار الانوار، ج۲۵، ص۵) تو اجازه نداری تحت کسا باشی اما اجازه داری دور کساء یمانی حلقه بزنی و از آن یاد کنی. اصلاً واجبه که صلۀ رحم مادر و پدران معنوی ات رو به جا بیاری. حالا اگه مهموم، مغموم و طالب حاجت هم باشی، مادرت فاطمه(س) آرومت می کنه! چون روز ولادت فاطمه(س)، روزِ مادر خلقت و هستیه و همۀ موجودات در پناه مادرشون آروم می شن.

لَولا ولایتمدار، لَما خَلَقتُ ولایت!

اگر ناموس دار فاطمه(س) خداست، پس خود خدا هم باید رازی از ناموسش رو به پیامبرش(ص) بگه! اون هم بی واسطه! برای همین در شب معراج او رو بالا بردن، آنقدر که جبرئیل هم نا محرم شد و نتونست بره. پس شنید: یا احمد(ص)! لولاک، نبود افلاک و لولا علیٌ(ع)، نبودی تو و لولا فاطمه(س)، نبودین هر دوتون. آسمون و کرات و افلاک به چه کار میومد اگر پیامبر(ص) نبود؟ رسالت  ناتموم پیامبر(ص) چطور، اگر علی(ع) نبود؟ و ولایت بی نسل فاطمه(س) چه فایده ای داشت؟ به خاطر همین هم زهرا(س) جریان ولایتمداری شد و چون این جریان باید می بود و ادامه پیدا می کرد، فاطمه(س) مؤنث آفریده و امّ الائمه شد. اگر می خوای به پیامبر(ص) راه پیدا کنی باید معرفتی از فاطمه(س) رو داشته باشی. پیامبر(ص) بی فاطمه(س) و علیِ(ع) بی زهرا(س) پیامبر و امامی نیستند که خدا بخواد و این امام زمان خواهی فاطمه(س) است که اونو محور قرار داده. اصلاً بذار راحتت کنم، هر جا بحث برتری فاطمه(س) در میونه، بحث امام زمان خواهیش مطرحه! چون ظهور امامت امام در گرو امام زمان خواهی یه امام زمان خواهه.

کرکس ها به بهشت نمی روند!

همون جا وایسین! آهای طاووسای کرک و پر ریخته! درسته که بهشتی شدین و صراط رو رد کردین، اما هنوز به حقیقت اونجایی که می خواین برین پی نبردین و هنوز هم محرم نشدین. اگه می خواین محرم بشین، باید از آب حوض کوثر بخورین! باید به صاحب بهشت یعنی؛ فاطمه(س) محرم بشین. حوض که منبعه، کوثر هم که فاطمه(س)! پس حوض کوثر یعنی؛ منبع معرفت فاطمه(س)، و این معرفت رو هم باید از ساقی اون یعنی امام زمانش، علی(ع) بگیرین. علی(ع) ساقی کسایی که امام زمان خواهی شون تأیید شده. اگه ازش بخورین دیگه تشنگی براتون وجود نداره. پیامبر(ص) که قبل از همه در کنار حوض کوثر خواهند بود، به علی(ع) فرمودند: «یا علی، تو در روز قیامت جمعی رو که سزاوار عزت و عنایت نباشند از خوردن حوض کوثر دور می کنی و از احسان و مرحمت ما مهجور می نمایی، دشمنان تو هرگز حوض کوثر را نخواهند دید و دوستانت از وی دور نخواهند شد.» خوب درستشم همینه، چون:

معرفت فاطمه(س) شراب نابی است به هر کس ندهندش

پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهندش

 

و ما أدراکَ ما فاطمه الله

می دونی چرا شب قدر معلوم نیست کدوم یکی از اون سه شبه؟ تا بوده رسم بر این بوده که با ارزش ترین چیزا، مخفی ترین و مجهول ترین چیزا هم بودن. باید دید حقیقت این شب چیه؟ اون کیه که شبیه ترین کس به شب قدره؟ کیه که به فرمایش امام صادق(ع) تأویل لیله، تو سورۀ قدره؟(بحار الانوار، ج۴۳، ص۶۵) همون که قدر و منزلتش مثل شب نا پیدا و مخفیه! همون که چون  مَجهولَه قَدر هاست، پس مَخفِیه قَبرُها هم شده! اون که نه فقط تو دنیا دست نیافتنی و نا شناخته ست، بلکه توی آخرت أنبیا(ع) هم به جز حضرت رسول حق ندارن بهش نگاه کنن.(بحار الانوار، ج۸، ص۶۸) همون که ملائکه و ائمه در شب قدر به اون نازل می شن و از منبع معرفتی اون دریافت، سپس پرداخت می کنن.( بحارالانوار، ج۲۵، ص۹۷) همون خیر کثیری که همۀ خیرات دنیا و آخرت در گروی شناخت اونه! و این قدر در شب قدر می شه به منزلت و قدرش پی برد که اگر بیش از هزار ماه هم تلاش کنی، نمیتونی به همون قدر دست پیدا کنی! اینه معنای”لیله القدر خیر من الف شهر” همون کسی که اگه بخوای بشناسیش، باید از جنس خودش بشی و معرفتش رو از خودش کسب کنی!

 

آهای زندیقا! اینم دنیا تو یه تخم مرغ!

سورۀ کوثر سوره ای است استثنایی، با الفاظی استثنایی!  و در آن خبر از اعطایی است استثنایی، اعطای کوثر. کجای قرآن می تونی أعطیناکَ، الکوثر و فَصَّلِ رو پیدا کنی؟! لِرَّبکَ، و أنحَر، شانِئکَ و أبتَر رو چی؟! خب معلومه وقتی احسن الخالقین می خواد به احسن الخلقش اعطایی بکنه، أحسن الخیر رو باید ببخشه. برای وصف فاطمه(س) مثل مریم(ع) سورۀ بزرگی لازم نیست، چون معرفت به شخصیت بزرگی مثل فاطمه(س) بیش از توصیف الفاظ، نیاز به رمز و کلید داره. برا برتری فاطمه(س) همین بس، خدایی که دنیا رو قلیل دونسته،  فاطمه(س) رو کثیر خونده! چه چیزی از این بالاتر که نه فقط عالم و هستی، بلکه امیر الانبیاء(ص) و امیر الاوصیاء(ع) در سایۀ خیر کثیر فاطمه(س) رنگ وجود گرفته و چه نسلی با برکت تر از نسل فاطمه(س) که امام حسین ها(ع) و امام صادق ها(ع) را در خود جای داده! و حتی اگر اسم فاطمه(س) توی خونه ای باشه، فقر توی اون خونه وارد نمی شه و اینکه حتی اگر کسی در وصف فاطمه(س)، سورۀ کوثر رو در نماز بخونه، از آب کوثر بی نصیب نمی مونه! و ….

 

 

نظرتون چیه؟

نوشته شده توسط “چشم به راه” در دوازدهم خرداد ۱۳۸۹ | لینک ثابت

 

…:::یادنامه چشم به راه منجی(عج) شماره ۱۸ ویژه شهادت حضرت زهرا (س)-۲:::…

 

یورش = غیبت امام(عج) (لغت نامۀ  دو بی خدا)

به خانه علی(ع) یورش بردند. اما برای چه؟! خواستند او را وادار به بیعت کنند یا …؟ گرفتن بیعت که نیازی به حمله ندارد. علی(ع) که خود را در خانه حبس نکرده بود تا بیایند و به زور او را ببرند. آنچه او کرد غفلت و غیبت نبود، عین حضور بود. لال باد دهانی که گفت: «حَسبنا کتابُ الله».  به خدا کتاب خدا را نشاخت! کتاب بدون امام که کاغذ و نوشته ای است  بی روح و جان و خانه ای بی صاحبخانه! قرآن را  بدون  ولیِّ قرآن خواستند و حرمت خانه اش را هتک کردند تا نه فقط ولی الله، بلکه ولایت ولی الله  را به ذلت و خواری بکشانند! چرا که از ولایت علی(ع) می ترسیدند. مشکل بیعت علی(ع) نبود، بیعت ولیّ بود. این ولایت بود که باید حرمتش هتک و خانه نشین می شد! و اتفاقا به هدفشان هم رسیدند و رفته رفته  اِمام که باید اَمام و جلودار باشد به آفتاب پسِ ابر تبدیل شد و همین یورش به خانه فاطمه(س) بود که زیر بنای انزوا و غیبت مهدی(عج) شد.

فاطمیه(س) یعنی؛ امام زمان خواهی! نه شوهر خواهی!

خانه پیامبر(ص) احاطه شده و آنچنان به در می کوبند و فریاد می کشند: «بیرون بیایید، بیرون بیایید و گرنه خانه را با اهلش به آتش می کشم.»

به راستی فاطمه(س) که می داند درب به آتش کشیده می شود و با ضرب پایی در بین در و دیوار قرار می گیرد! پس چرا مصمم تر از هر وقت دیگر می ایستد؟ همان فاطمه ای که از مرد نا محرم نابینایی گریخت و از پشت درب به پشت پرده پناه برد! چه دلیلی می تواند در بین باشدکه حتی فاطمه(س) را از بین دیوار و درب به کوچه کشاند و مانع کشانده شدن علی(ع) بر خاک های مدینه شد؟ چون علی(ع) شوهرش بود و نیز پدر فرزندانش؟! یا این که چون امام زمان غریب و بی یارش بود و او نیز امام زمان خواه و سربازش؟!

 

امام زمان خواهی مانع امام زمان خواری

شنیده ای که در کوچه های مدینة النبی(ص)، با ریحانة النبی(ص) چه کردند؟ مگر نه این است که همه جا گفته می شود برای گرفتن بیعت از علی(ع)، داماد نبی(ص)؟ پس با دختر نبی(ص) چه کار داشتند؟! نکند هدف چیز دیگری بود که فاطمه(س) مانع آن، به شمار می آمد؟ و آنقدر این مانع جدّی بود که از سر راه برداشتن فاطمه(س) خود یک هدف مقدماتی شد برای رسیدن به آن هدف اصلی؛ یعنی به انزوا کشیدن ولایت ولی الله، نه خود ولی الله! چون آنها می دانستند که اگر حتی شخص علی(ع) را هم بکشند، بعد از او ولیِّ دیگری به اسم حسن(ع) و بعد از او حسین(ع) و … در بین خواهد بود. پس باید ولایت منزوی و خوار و حقیر می شد! و اینجا بود که پای فاطمه(س) به عنوان یک حامی از جان گذشته امامش به وسط آمد، تا نگذارد آن ها به هدفشان برسند و همین جا هم بود که آنان دانستند که اگر علی(ع) را هم بکشند و فاطمه(س) بماند، باز ناکام خواهند ماند! پس اول باید امام زمان خواه کشته می شد، تا بنایی ریخته شود که اگر امامی هم وارد جامعه شد؟ ولایتش اثری نگذارد و کسی او را حمایت نکند!!!

 

اگه راست می گی، ترجمش کن: “أینَ الفاطِمیون؟”

حضرت زهرا(س) با هر سه بُعد وجودیشان(جسمی، عقلی و قلبی) از علی(ع) حمایت کردند. ولی وقتی می گوییم فاطمه(س) کاملترین الگوی امام زمان خواهی است! بیشتر بُعد قلبی را در بر می گیرد. چرا که خواستن کار قلب است. جسم فقط عمل می کند و عقل باور و اعتقاد می یابد. خواستن یعنی اراده و این امری درونی و قلبی است. در واقع فاطمه(س) کاملترین الگوی رابطه قلبی با امام زمان خودش است. تا وقتی دل رابطۀ حسنه با امام برقرار نکند، جسم پایدار نمی ماند. اگر رابطۀ قلبی به شکل تام برقرار شود، ابعاد دیگر را هم با خود همراه می کند! و اِلّا در تاریخ دوازده امام بسیار بودند کسانی که جسمشان را در اختیار امام قرار دادند ولی از نظر اعتقادی و قلبی و معرفتی مشکل داشتند. پس فقط جسم حضرت زهرا(س) الگوی ما نیست! می شود یک نفر در طول زندگیش یک سیلی هم برای امامش نخورده باشد ولی امام زمان خواه باشد!

بنابراین حقیقت فاطمیه(س) و فاطمیون، امام زمان خواهی و امام زمان خواهان است.

 

هر دو تاش امام زمان خواهیه، نه خود خواهی

سلمان(ره) نمونه بارز امام زمان خواهی و مطیع محض امیرالمؤمنین(ع) بود. او نه بین در و دیوار قرار گرفت و نه سیلی خورد! و در کوچۀ بنی هاشم نیز کاری نکرد! او در حیطۀ خودش وظیفه اش را تام انجام داد. وقتی فاطمه(س) را در آن وضع دید، دوید به سمت امیر المؤمنین(ع) و پرسید آقا من چه کار کنم؟ چون برای خودش اختیاری قائل نبود و حضرت(ع) به او فرمودند: “همان کاری را کن که من می کنم.” یعنی؛ صبر. پس وظیفه او صبر بود و وظیفه فاطمه(س) جان فشانی! سلمان اطاعت کرد و هیچ نگفت چرا که خودیتی نداشت،  و فقط امامش برای او ملاک بود، پس او فقط علی(ع) را می دید، حتی دشمن علی(ع) را هم نمی دید! خواستۀ علی(ع) برای او مهم تر بود و  به راستی چه قدر قدرت معنوی می خواهد که بی بی دو عالم را در آن وضع ببینی و پا روی نفست بگذاری و تبعیت محض از امامت برایت ملاک باشد. او مَحرم خانه زهرا(س) بود و زهرا(س) ناموس او ولی آنجا باید می ایستاد و نگاه می کرد.

دوشنبه 6/9/1391 - 1:1
اهل بیت

قدرِ قدر، ولایت خواه شناسد، قدر گوهر ، گوهری

قرآن صامت، سوره قدر، آیه۱؛ «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر؛ ما آن را در شب قدر نازل کرده ایم.»

قرآن ناطق؛ پیامبر رحمت(ص)؛ اصبغ بن نباته از مولای متقیان علی(ع) روایت می کند که گفت رسول الله(ص) به من فرمود: یا علی می دانی معنای لَیلَةِ القَدر را؟ عرض کردم: نه یا رسول الله(ص). فرمود: خداوند در آن شب قدر آنچه را که باید به وجود آید تا قیامت تقدیر می کند و از جمله مقدرات الهی ولایت تو و ولایت امامان از نسل تو تا روز قیامت است.

……………………

اینو نخونی، نمی دونی! ندونی، نمی تونی! نتونی، نمی مونی!

قرآن صامت، سوره عصر؛ «وَالعَصرِ، اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ، اِلَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلوالصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَبرِ؛ قسم به عصر که انسان قرین زیان است، مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و یکدیگر را به حق سفارش نموده و یکدیگر را به صبر سفارش کرده اند.»

قرآن ناطق، امام صادق(ع)؛ در کتاب اکمال از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمود: «منظور از العصر، عصر ظهور قائم(عج) است که دشمنان در خسران هستند مگر کسانی که به آیات ما ایمان بیاورند و با مواسات با برادران (یعنی عمل صالح) انجام دهند و همدیگر را به حق یعنی به امامت و به صبر یعنی عترت سفارش نمایند.(آیات الولایه، ص۳۶۹)

……………………

رفیقان می آیند نوبت به نوبت             خوش آن روزی که آرامش بر من آید

قرآن صامت، سوره فجر، آیات ۲۷-۳۰؛ «یا اَیتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَةُ اِرجِعی اِلی رَبِّکِ راضیة مَرضیة، فَادخُلی فی عِبادی، وَادخُلی جَنَّتی؛ تو ای نفس مطمئن خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت باز گرد و به صف بندگان من در آی و به بهشت من داخل شو.»

قرآن ناطق، امام صادق(ع)؛ در کتاب کافی به سند خود از سدیر صیرفی روایت می کند که به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم! آیا مؤمن از قبض روحش ناراحت می شود؟ فرمود: نه به خدا قسم! زیرا مؤمن وقتی ملک الموت به سراغش می آید تا قبض روحش کند، شروع به جزع و ناراحتی می کند در این هنگام ملک الموت به او می گوید: ای ولی خدا، ناراحت مباش! قسم به آن خدایی که حضرت محمد(ص) را مبعوث به رسالت نمود من نسبت به تو نیکی و خیر می رسانم و از یک پدرِ مهربان به تو، مهربانتر خواهم بود، چشمانت را باز کن و نگاه کن. حضرت صادق(ع) ادامه دادند: که در این موقع چشمانش را باز می کند و می بیند که: رسول الله(ص) و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و ائمه از ذریه آنها(ع) در مقابلش مجسم شده اند. به او گفته می شود: اینک رسول الله(ص) و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و ائمه(ع) رفقای تو هستند.

امام فرمود: و آنگاه چشمانش را باز می کند و آن بزرگواران را زیارت می کند و ندا دهنده ای از جانب پروردگار روحش را ندا می دهد که «یا اَیتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَةُ» ای نفس مطمئن در معیت حضرت محمد(ص) و اهل بیت(ع) او، به سوی پرودگارت باز گرد در حالیکه خشنود از ولایت و راضی به ثواب هستی! به صف بندگان من درآی! (یعنی محمد(ص) و اهل بیت(ع) او) و به بهشت من داخل شو! در این هنگام برای مؤمن هیچ چیزی گواراتر از خارج شدن روحش از بدن و پیوستن به منادی نخواهد بود. (آیات الولایه، ص۳۶۲؛ المیزان، ج۲۰، ص۴۱۶)

……………………

علی(ع) است بزرگترین آیة کتاب هستی

قرآن صامت، سوره نبا، آیات ۱-۵؛ «عَمَّ یتَسائَلُونَ، عَنِ النَّبَاءِ العَظیم، الَّذی هُم فیهِ مُختَلِفونَ، کَلّا سَیعلَمُونَ ثُمَّ کَلّا سَیعلَمُونَ؛ از چه می پرسید، از آن خبر بزرگ، همان که درباره آن اختلاف دارید! سؤال نکنند بزودی خواهند دانست. باز هم سؤال نکنند بزودی خواهند دانست.»

قرآن ناطق، امام باقر(ع)؛ درکتاب کافی از محمد بن فضیل از ابی حمزه از امام باقر(ع) روایت می کند: که آیه در شأن امیرالمؤمنین(ع) است. حضرت علی(ع) می فرمود: برای خدا آیه ای بزرگتر از من نیست و نیز برای خدا خبری بزگتر از من نیست. (آیات الولایه، ص۳۵۴؛ تفسیر برهان، ج۴، ص۴۱۹)

……………………

آهای شیعه حیا کن، بی بند و باری رو رها کن!

قرآن صامت، سوره جن، آیه۱۶؛ «وَ اَ لَّوِ استَقامُوا عَلَی الطَریقَةِ لَاَسقَیناهُم ماءً غَدَقاً؛ اگر بر این راه استوار شوند آبی فراوانشان دهیم.»

قرآن ناطق، امام محمد باقر(ع)؛ امام محمد باقر(ع) در تفسیر آیة فوق فرمود: یعنی اگر در ولایت علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین(ع) و جانشینان از فرزندان او استقامت نمایند و امر و نهی آنها را به موقع اجرا کنند، ما آنها را با علم و معرفت مدد می رسانیم. (آیات الولایه، ص۳۴۷؛ تفسیر، ج۴، ص۳۹۳)

……………………

هشدار! خطر ریزش آدم

قرآن صامت، سوره حمد، آیه ۶؛ «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم؛ ما را به راه راست هدایت فرما.»

قرآن ناطق، امام صادق(ع)؛ از مفضل بن عمر نقل شده که از امام صادق(ع) دربارة صراط مستقیم پرسیدم، فرمود: صراط مستقیم، راه به سوی معرفت خدا است و آن دو صراط است: یکی صراط در دنیا و یکی در آخرت، اما صراط در دنیا امام واجب الاطاعه است.کسی که او را بشناسد و از راهنمایی او پیروی کند، در آخرت از صراطی که پل دوزخ است عبور خواهد کرد، و کسی که او را در دنیا نشناسد، در آخرت پایش لغزنده و در آتش دوزخ هلاک می شود.

……………………

دیدی حالا! نماز هم برا رسیدن به محبت علیه(ع)

قرآن صامت، سوره حمد، آیه ۶؛ «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم؛ ما را به راه راست هدایت فرما.»

از عبدالله بن عباس در تفسیر “اهدنا الصراط المستقیم” نقل شده، که گفت: یعنی ای بندگان خدا بگویید: پرودگارا ما را به سوی محبّت حضرت محمّد(ص) و اهل بیت (ع) گرامیش هدایت فرما.

……………………

تنها ره سعادت، علی(ع)، ولی ، ولایت

قرآن صامت، سوره حمد، آیه ۷؛ «صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِم وَ لَاالضّالینَ؛ راه کسانی که موهبتشان داده ای نه غضب شدگان و گمراهان.»

قرآن ناطق، پیامبر رحمت(ص)؛ از رسول خدا(ص) نقل شده که منظور کلام خدا، شیعیان علی(ع) هستند که نعمت ولایت علی بن ابیطالب(ع) به آنها داده شده و بر آنها غضب نمی شود و گمراه نخواهند گشت.

……………………

بگو چرا اون شب، بهتر از ۱۰۰۰ ماهه!

قرآن صامت، سوره قدر، آیه۱؛ «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر؛ ما آن را در شب قدر نازل کرده ایم.»

قرآن ناطق، امام صادق(ع)؛ صالح بن عقبه از مفضل بن عمر نقل می کند که در خدمت امام جعفر صادق(ع) این آیه را تلاوت کردم: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر» حضرت فرمود: برایت بیان نکنم فضل این سوره را بر سایر سوره ها؟! عرض کردم: فضلش چیست؟ فرمود: ولایت علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین(ع) در آن است. عرض کردم در همان شب قدری که در ماه رمضان واقع شده؟ فرمود: آری در آن شب مقدرات آسمان ها و زمین و ولایت امیر المؤمنین(ع) انجام می گیرد. (آیات الولایه، ص۳۶۶؛ معانی الاخبار، ص۳۱۵)

دوشنبه 6/9/1391 - 1:1
اهل بیت
«به جنگ دعوتش کردن اما بعد از تهدید های دشمن مجبور به صلحش کردن. انگار نه انگار که اونا سرباز امامن، نه امام سرباز اونا! امام عقل کلِّه، نه اونا. چه سربازای خودسری که برای فرماندشون تعیین تکلیف می کردن «لا حکم الا لله». یکی نیست بگه آخه مگه حکم خدا چیزی جز حکم امامه! خودشونو زدن به کوچه معاویه چپ، که انگار نمی دونن. آخه اگه شماها برتر بودین که، پیامبر(ص) شماها رو جانشین خودش می کرد. حالا می بینی اگه تبرّی از خود نباشه چه دردسرهایی برای امام پیش میاد. اینو میدونی که عدم تبری از خود باعث مهجوریت امام می شه. آخه یا امام باید حرف آخر رو بزنه یا تو؟ می دونی ۲۵ سال خونه نشینی امیرالمومنین(ع)، صلح امام مجتبی(ع) و ماجرای کربلای ابی عبدالله(ع) همون مهجوریتست و در نهایت غیبت امام زمان(عج) که مهجوریت عظمی محسوب میشه؟!»

 

راستیا! چقدر آدم باید برا یه نقطه زحمت بکشه! سربا(ز- ر)

وقتی تَوَهّم برت داشت و رو موهومات ذهنیت پافشاری کردی! وقتی خودت رو کاره ای به حساب آوردی و خیال کردی خیلی به درد امام(عج) می خوری! وقتی همه رو به جز خودت و همفکران خودت ناحق و باطل دونستی، سعی کن یه مقدار کوتاه بیای! لااقل مِنَّتشو سر امامت(عج) نذار! به بهونة امام(عج) هم از اون موهومات دفاع نکن! بجاش صبور باش! آخه صبر که فقط در مقابل مشکلات و بلاهای ظاهری نیست. گاهی هم آدم باید صبر کنه و جلوی خودشو بگیره و بدونه که عددی نیست و بدونه هر عقلی به جز عقل امام(عج) ناقصه. پس مگه خیال می کنی امام سجاد(ع) کجا رو نشونه گرفتند؟ که فرمودند: «دین خدا با عقل های ناقص و آراء باطل و معیارهای فاسد درک نمی شود و هر کس به ما اقتدا کند، هدایت یابد و هر کس به قیاس و رأی خود عمل کند، هلاک می گردد.» خلاصش اینکه؛ ما تا از خودمون و هر کسی به جز امام(عج) مأیوس و ناامید نشیم امام(عج) رو اون طوری که هست، قبول نمی کنیم. و تا امام ساختگی و توهّمیِ درونیمون(که در واقع همون نفس امّاره) رو بیشتر از امام(عج) حقیقی بیرونیمون، پذیرفته و دلبستش باشیم، از سربازی مهدی فاطمه(عج) خبری نیست! ولی تا دلت بخواد سربارشیم!!!

**********

آشپز که دو تا بشه، گرسنه می مونی بیچاره!

به جنگ دعوتش کردن اما بعد از تهدید های دشمن مجبور به صلحش کردن. انگار نه انگار که اونا سرباز امامن، نه امام سرباز اونا! امام عقل کلِّه، نه اونا. چه سربازای خودسری که برای فرماندشون تعیین تکلیف می کردن «لا حکم الا لله». یکی نیست بگه آخه مگه حکم خدا چیزی جز حکم امامه! خودشونو زدن به کوچه معاویه چپ، که انگار نمی دونن. آخه اگه شماها برتر بودین که، پیامبر(ص) شماها رو جانشین خودش می کرد. حالا می بینی اگه تبرّی از خود نباشه چه دردسرهایی برای امام پیش میاد. اینو میدونی که عدم تبری از خود باعث مهجوریت امام می شه. آخه یا امام باید حرف آخر رو بزنه یا تو؟ می دونی ۲۵ سال خونه نشینی امیرالمومنین(ع)، صلح امام مجتبی(ع) و ماجرای کربلای ابی عبدالله(ع) همون مهجوریتست و در نهایت غیبت امام زمان(عج) که مهجوریت عظمی محسوب میشه؟! تو که نمی خوای از سُلاله طلحه ها و زبیرها باشی؟ بلکه می خوای سلمان امام زمانت(عج) باشی و امام رو از خونة غیبت بیرون بیاری! پس اول به این یقین برس که تو هیچ فهمی در مقابل فهم امام نداری، مثل سلمان؛ که هیچ خودیتی در مقابل علی(ع) نداشت و اون وقت بود که علی(ع) خودش رو صاحب و مالک قلب و وجود سلمان بشمار آورد. پس تو هم سلمان صفت باش تا علی(ع) زمانت جلوه کند و واژة انتظار از لغت نامه ها حذف بشه.

**********

تعریف جدید آوردیم، آبروتونو بردیم

انتظار عبادته! به فرمودة امام صادق(ع) از برترین عبادت ها هم هست. منتهی اینم باید گفت که  محتوی و باطن هر عبادتی، عبودیته. یعنی تجلی ملکة فقر و عجز و ذلت در برابر مولا در قلب مؤمن. اصلاً تو دلِ انتظار، همین مفهوم نهفته است. انتظار ضد یأسه! انتظار یعنی؛ امید خود رو متمرکز منتظَر کردن، یعنی؛ از خود دل شستن و از خود نا امید شدن و از خود استقلال نداشتن. چنین فردی اگه بلایی هم رفاهِ دنیوی اونو سلب کنه، یا نعمتی رو از دست بده، می گه تو مالک منی و من مملوک توام. هر چی تو صلاح بدونی و هر چی تو بپسندی، اون وقت صابر و راضی به قضای الهی می شه و شاکر عَلی کلِّ حال می شه. اینجوری می شه که سوزن نخ از خود گسستن همة فضایل رو به قلبمون می دوزه. به فرمودة امام صادق(ع) انتظار هم یعنی همین که با ورع و محاسن اخلاق عمل کنیم.

**********

نفس اماره ≠ خدا؛ ذخیرة نفس≠ ذخیرة الهی

اصلاً ازش خوشم نمیاد، هر چند که تو خودمه، همونی که همش منو امر به بدی ها میکنه! آخه هر چی نگاه می کنم می بینم خیلی شبیه هموناست که نمی خوام اسمشونو بیارم! اونا حق امامو(ع) خوردن! نذاشتن امام(ع) تو جایگاهی باشه که خدا می پسندید! بقیه بلاها رو که دیگه شما بهتر از من می دونین! ولی نکنه منم دست کمی از اونا نداشته باشم؟! دوستی هام که دوستی خاله خرسس! طرز فکرمم که بیشتر به نفع اوناست تا امامم!  راستی مگه امام(عج) دنیا رو چطوری می خواد؟ و من چقدر دنیای اطرافم رو اون طور میخوام که امامم(عج) می خواد؟ آخه قراره دوستان امام(عج) خودشونو آماده کنن، اون جوری باشن که ایده آل امامه(عج) که بعد امام(عج) تشریف بیارن و حکومت رو به دست بگیرن. ولی من هنوز اون طوری نیستم. پس نمی ذارم امام(عج) تو جایگاه شایسته خودشون باشن. پس در یک کلام میشه گفت: هر چی بر سر هادیان و فرستادگان دین اومده زیر سر همین نفس امارمونه! همین کارخونه بود که محصولش از قابیل شروع شد و به اولی و دومی رسید و حالا هم که من و تو و بقیه…  پس مگه می شه که بقیه النفس، منتظرو سرباز بقیه ا…(عج) باشه؟!

**********

۲۵ سال تیریپ فهمیده، آخرشم یه سرتیپ نفهمیده!

وقتی امام صادق(ع) فرمودند: «هنگام ظهور اکثر قائلین به امام مهدی(عج) مرتد می شوند.» درسته به حساب نتیجه، یکباره صورت می گیره، ولی به حساب مقدمه، از تخم مرغ دزدی و سوتی های کوچیک توی زمان غیبت شروع شده. طلحه و زبیر اگر بعد از ۲۵ سال خونه نشینی و همراهی با علی(ع) توی جمل مقابلش ایستادند، یعنی؛ توی ۲۵ سال یه گیری داشتند! زبیر توی کوچة بنی هاشم با اینکه می دونست امیرالمؤمنین(ع) گفته شمشیر نه، دست به شمشیر برد. توجیهش هم این بود که مولام رو نمی تونم توی این وضع ببینم. اما یه سؤال؟ مولات که به این کار تو راضی نیست، این تناقض نیست که بی اذن امام(ع) برای امام(ع)! ظاهرش خیلی حامیانه ست. ولی باطنش اینه که العیاذ بالله من بیشتر از امامم می فهمم. همین بود که یه منتظر ۲۵ ساله، آخر کار مرتد از آب در اومد! امان از اون موقعیکه آدم نفهمه که نمی فهمه! و بدتر اینکه نفهمیشو بالاتر از فهم و علم و عقل و جامعیّت امام(ع) بدونه! و البتّه همة این بد بختیها بر می گرده به امام نشناسیهامون! دقیقاً  همینه که منتظر مرتدّ نتیجش میشه.

**********

واقعاً! آی کیو دینی یه گونی سیب زمینی بیشتر از یه گونی…!!!

ببین بابا! یه بوم و دو هوا بازی در نیار! یا تو خط ولایت خدا و دوستان خدا هستیم یا ولایت شیطان و دوستانش!؟ نمیشه که افکار و عقایدمون به اسم اماممون(عج) باشه، ولی عملاً علیه خواسته هاش! نمیشه که امام(عج) کل جامعه رو سالم بخوان ولی من خودم رو معاف از کار اجتماعی بدونم! درسته که عدالت صد در صد و مطلوب امام(عج) فقط به دست خود امام(عج) محقق می شه، ولی کجای دین گفته که اجتماع مسلمین رو به حال خودشون رها کنی تا امام(عج) بیان؟ حتی اگه به قیمت تعطیل شدن احکام و واجبات الهی مثل امر به معروف و نهی از منکر بشه! خودت بگو، کجای دین گفته: منتظران کسانیند که احکام و عقاید و اخلاقیات اجتماعی دینی و در رأس همة اینها، حکومت دینی رو معطّل و بدتر اینکه مردود بدونند و حتی بدتر از همه، اینکه باهاش به مبارزه و مخاصمه هم بپردازند. صرفاً به بهونة اینکه امام(عج) بیاند، تا همة اینها درست بشه! آخه این چه عقل و فهمیه که قبول می کنه؛ همة بار از صفر تا صدش بر دوش خود امامه(عج)؟ اگه این درست بود پس چرا امام(عج) ظهور نمی کنن تا ۳۱۳ نفر اصحابشون و عده ای از انصارشون شکل بگیرند؟ مگه اینها چیکاره اند؟ دیدی حالا؛ که ما چه در ظهور و مهمتر چه در زمان غیبت، مأمور به اجرای امر و نهی دینی هستیم! منتهی به قدر بضاعت خودمون.

آب دریا را اگر نتوان کشید           بچه سیب زمینی! فرار نکن. هم به قدر تشنگی باید چشید.

**********

چه با یه بال، چه بی بال/ پرواز محال، بی خیال

الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بالظلم. مگر ظلم چیزی جز فلانی و فلانی و فلانی ملاکهاست و کسانی که راه فلانی رو طی می کنند. دنبال ولایت هستی و تبری نداری! این امکان نداره. ولایت یعنی تولی + تبری. چه جوری میخوای با یه بال به اعلی علیین برسی؟ بابا کِی می خوایم بفهمیم با دو بال می توان پرواز کرد وگرنه به وادی پس زدن ولایت و در نتیجه به ارتداد کشیده می شیم. اصلاً این یه قانون و بحث عقلیه که هر چی به سمت نور میری باید نا خود آگاه از ظلمت دور شی. حالا اینکه چه جوری بعضی ها ادعا می کنن هم امام رو دوست دارن هم فلانی رو، نمی دونم. همونایی که تو زمان علی(ع) هم با علی(ع) بودن هم با دشمنا! البته خیال نکنیم که الان اون دشمنا وجود ندارن، اتفاقاً تو وجود تک تک ماها هستن. نفس اماره و شیطون همون دو تا فلانی زمان ما هستن که می خوان ما رو، رو در روی علی زمانمون، مهدی فاطمه(عج) قرار بدن و برای ولایتش شریک قائل بشن. در حالیکه خداوند فرمودند: «لئن اشرکت لیحبطن عملک» اگر دیگری را شریک ولایت علی قرار بدی عملت از بین میره. پس نکنه شرک خفی که می گن همینه. اما حالا اگه ولایت رو قبول داشته باشی و استقامت بورزی و کاراتو واگذار کنی، در زمرة کسانی قرار میگیری که خداوند فرموده: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور». ظلم هم فقط از جنبه حمله کردن و زخمی کردن نیست بلکه بزرگترین و مبنایی ترین ظلم و ظلمات اینه که امام رو واسطه الهی ندونی همون چیزی که دشمنان اهل بیت می خواستند.

**********

آسمون حق و هدایت هم، مثل آسمون دنیا یه خورشیدست!

دو تا خورشید که با هم تو آسمون نمی درخشند! اگه بخوایم طلوع اماممونو ببینیم، باید از خودمون غروب کنیم! مثل سلمان و ابوذر که اصلاً خودیتی برای خودشون قائل نبودن. هیچ وقت هم بیکار ننشستن تا حضرت امیر(ع) به حکومت برسن و بعد کار رو شروع کنن! خواستِ امامو(ع) وظیفة خودشون می دونستن حتی اگه باب میلشونم نبود! وقتی امام(ع) فرموده بودن تا چهل مرد جنگی نباشه قیام نمی کنیم، روی حرف امام منطق و فلسفه نمی بافتن. تازه اگه این دو نفر نبودن بقیه ۱۲ نفر مدعی بودن چهل نفر هم که نباشیم، با همین تعداد میشه قیام کرد! با اینکه مطلوب امام(ع) قیام همراه چهل مرد جنگی بود، ولی انگار اونا می خواستن نظر امامو(ع) اصلاح کنن و برای امام(ع) تکلیف تعیین کنن که با ۱۲ نفر هم میشه!!! زبیر هم که بدل یک نفره در مقابل مطلوب ۴۰ نفره ساخت و اون ….  تا خودمونو نادیده نگیریم و دنبال دلمون باشیم، فکر می کنیم از امام(عج) بیشتر می فهمیم، صفّین به پا می کنیم! امام حسن زمان(عج) رو مجبور به صلح می کنیم، کاری که معاویه ها هم نمی تونستن با امام(ع) انجام بدن!

منبع:نگار 

دوشنبه 6/9/1391 - 1:0
اهل بیت
«ما امروز قومی هستیم که فراغت و فرصت داریم و می‌توانیم مظلومان عالم را دفاع کنیم. اگر به شما اجازه می‌دادند بروید در خیابانهای بحرین از مردم بحرین بدون اسلحه دفاع کنید، بی‌شک بسیاری از شما حرکت می‌رفتید، ولی به شما عرض کنم “این روشنگری اثرش بیشتر از این است که کنار مردم بحرین حضور فیزیکی داشته باشید و بخواهید از جان آنها دفاع بکنید.”»

حجت الاسلام والمسلمین پناهیان با حضور در مسجد دانشگاه تهران با یادآوری تحولات اخیر منطقه و مظلومیت‌های مسلمانان بحرین و سایر کشورها، در مورد وظیفه‌ی ما در قبال این تحولات و مظلومیت‌ها، سخنان مهمی ایراد کرد. در ادامه مهم‌ترین مطالب مطرح شده را می‌خوانید: وظیفه‌ی ما در قبال مشاهده‌ی مظلومیت مردم بحرین چیست؟ مظلومیت مردم بحرین و عموماً مظلومیت مسلمانان در برخورد با دست نشانده‌های استکبار و حکام ستمگر منطقه، امر واضحی است که بر کسی پوشیده نیست. ولی آنچه که مهم است و سؤالی که برای بسیاری از جوانان ایجاد شده است اینست که؛ « وظیفه‌ی ما در قبال این ظلم‌ها چیست و ما نسبت به این مظلومیت‌ها و در دفاع از این مردم ستم‌دیده چه باید بکنیم؟» طبیعی است که اگر کسی در مواجهه با این ظلم فاحشی که در مقابل دیدگان ما صورت می‌گیرد، خونش به‌جوش و خروش در نیاید او دیگر از انسانیت خارج شده است. کدام انسان غیرتمند، متعهد و با وجدانی است که بتواند به چنین وضعیتی رضایت بدهد. اما کاری که ما می‌توانیم انجام بدهیم و انجام نمی‌دهیم چیست؟ پیام‌رسانی و روشنگری از طریق فضای اینترنت باید به یک نهضت فراگیر تبدیل شود کارهای زیادی هست که نمی‌توانیم انجام بدهیم. اما کاری که ما می‌توانیم انجام بدهیم و باید به‌عنوان یک نهضت فراگیر در آید این است که: «امروز شاه‌راهی به نام اینترنت در مقابل ما گشوده است که از طریق آن می‌توانیم با اطلاع رسانی و روشنگری، پیام‌های مفید و مناسبی را به سمع و نظر مردم مظلوم منطقه اعم از مصر، تونس، لیبی، بحرین و حتی مظلومین اروپایی و آمریکایی برسانیم.» این راه در مقابل تک تک ما باز است. همانطور که حضرت امام در دوران تبعید و دوری از وطن، از طریق بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های مختلف راه را به مردم ایران نشان می‌داد و موجب قوت قلب و بالابردن بصیرت مردم می‌شد، امروز هر یک از ما می‌توانیم از این طریق به مردم مظلوم و مسلمان منطقه کمک کنیم. شما خیلی راحت می‌توانید از طریق فضای اینترنت به مردم مصر و تونس و جاهای دیگر بگوید که چگونه می‌شود که یک انقلاب به ثمر می‌رسد و چه‌ عواملی سبب می‌شود یک انقلاب دزدیده ‌شود یا به نتیجه‌ی لازم نرسد. شما می‌توانید به آنها بگویید که تنها به کمک «عنصر ولایت» است که می‌توان تمامی دسیسه‌های دشمنان را خنثی کرد. شما می‌توانید حقایق بسیار زیادی را به مردم خاورمیانه و حتی اروپا و آمریکا منتقل نمایید. وجدان بشریت در همه جا وجود دارد و فطرت‌های بیدار هنوز در همه جا هستند. وظیفه‌ی همه‌ی ما روشنگری است وظیفه‌ی تک تک ما اینست که پیام بفرستیم برای مردم بحرین و سایر کشورها و آنها را تهییج کنیم و با ذکر وعده‌های الهی به آنها دل‌گرمی بدهیم که: « مقاومت کنید، هیچ قطره‌ی خونی بی‌اثر نخواهد بود.» و این را خدا فرموده‌ است: « وَ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ» (سوره محمد/۴) کسانی که در راه خدا به قتل می‌رسند اثر اعمال آنها تباه نخواهد شد. من تصور می‌کنم وظیفه‌ی ما اینست که بخشی از وقتمان را در هر روز به این امر مهم اختصاص دهیم. از درس و خواب و خوراک و کارمان بزنیم و به کار پیام رسانی‌ بپردازیم و از این طریق به آنها انرژی بدهیم. من حتی دیده‌ام کسانی را که از طریق اینترنت شیعه شده‌اند. چند سال قبل از این چند جوان اردنی را در مراسم حج دیدم که در آن فضای خفقان، از طریق اینترنت به جمع شیعیان پیوسته بودند. تمام انسان‌های باوجدان عالم باید بیدار شوند و نسبت به این مظلومیت‌ها عکس العمل نشان دهند. دانشگاهیان و دانشمندان و اهل رسانه در عالم نسبت به این ظلم فاحش مسئولند و باید روشنگری کنند. مظلومیت مردم منطقه، حق را به‌خوبی آشکار کرده‌است/ بحرین عالی‌ترین فرصت برای فراهم کردن مقدمات ظهور اگر مظلومیت فلسفه‌ای داشته باشد «بیان حق» است، وگرنه خداوند متعال به هیچ وجه راضی نمی‌شود مؤمنین و خوبان، مظلوم واقع بشوند. اگر اباعبداله الحسین (ع) مظلوم واقع می‌شود برای این است که حقانیت یک امری به اثبات برسد. مظلومیت مردم بحرین و سایر کشورها، بهتر و گویاتر از هر چیز دیگری حق را بیان می‌کند. حرف‌هایی که تا قبل از این در جهان نمی‌شد مطرح کرد و اگر مطرح می‌کردیم به تندروی محکوم می‌شدیم و مورد تمسخر قرار می‌گرفتیم، امروز با مشاهده‌ی این مظلومیتِ آشکار به خوبی قابل درک است. می‌توان گفت این عالی‌ترین فرصتی است که می‌شود حقانیت حرکت اسلامی را در جهان ثابت کرد، این عالی‌ترین فرصت است که در کنار مظلومیت‌ها می‌توان مقدمات ظهور حضرت (عج) را فراهم کرد. همین قصه‌ی بحرین کافی است برای اینکه جریان استقلال ایالت‌های امریکا و فروپاشی این امپراطوری پوشالی تحقیق پیدا کند. قدرت ظالمان، پوشالی است و باطل اساساً نابودشدنی است هیمنه‌ی دولت‌های اروپایی و هیمنه‌ی دولت آل سعود بسیار ضعیفتر و سستر از آنست که تصور می‌کنید. اینها خانه‌هایشان خانه‌های عنکبوتی است.«وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوت»(سوره عنکبوت/۴۱) چه کسی هیمنه‌ی اسرائیل را در هم شکست؟ تنها چند هزار جوان مؤمن لبنانی این کار را کردند. همه‌ی شما شاهد این ماجرا بودید. تا چند سال پیش از آن چه کسی می‌توانست تصور کند دولت اسرائیل شکست پذیر است؟ قدرت هیئت حاکمه‌ی پوشالی امریکا دروغ است. تصور می‌کنید اینها چه قدرتی دارند؟ اسلحه‌اش را می‌بینی باور نکن، تجهیزات و رسانه‌‌هایش را می‌بینی باور نکن، فیلم‌ها و تبلیغات مسمومش را می‌بینی باور نکن. این نص صریح آیه قرآن است: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» حق آمد و باطل را نابود کرد که باطل خود بى‏آبرو و لایق محو و نابودى ابدى است(سوره اسراء/۸۱) زَهَقَ یعنی درجا نابود شد، یعنی وقتی حق بیاید باطل در جا نابود می‌شود. ما مفهوم این آیه‌ی شریف قرآن را بعد از ظهور آقا امام زمان(عج) به‌خوبی درک خواهیم کرد. ولی یک مرد دلیر بزرگ این آیه را باورداشت و آن حضرت امام (ره) بود. اگر سکوت کنیم و فعالیتی نکنیم، مانند دانشگاه‌ها غربی ننگ‌آلوده شده و در جنایات آل سعود سهیم خواهیم بود امام صادق (ع) در روایت شریفی فرمودند؛ «آنهایی که فکر می‌کنند، مهدی (عج) می‌آید و با حالتی معجزه‌گونه همه‌ی امور و شرایط و مقدمات برای او فراهم می‌شوم و دنیا را می‌گیرد اشتباه می‌کنند»(قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِیَّ لَوْ قَامَ، لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا یُهَرِیقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ. فَقَالَ ع: کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حِینَ أُدْمِیَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ شُجَّ فِی وَجْهِهِ/غیبت نعمانی/۲۸۴) البته ایشان جنگ خواهد کرد این طبیعی است ولی این جنگ یک مقدماتی دارد. مقدماتش فقط این نیست که در یک نقطه‌‌ای «جمهوری اسلامی» تشکیل شود، بلکه این جمهوری اسلامی باید زمینه‌ی بین اللملی ایجاد کند. یعنی فضا را باید به‌خوبی فراهم کرد و مردم دنیا باید بیدار شوند. درست است که ما سرچشمه‌ی این انقلاب‌ها هستیم ولی این سرچشمه را باید خروشان‌تر کنیم. دانشگاه‌های کشورهای غربی با سکوت خود در قبال این مسائل، برای خودشان ننگ می‌خرند و اگر ما هم فعالیت و حرکتی نکنیم به این ننگ آلوده خواهیم شد. واقعا باید جهان بشریت را نجات داد و بیدار کرد. مردم اروپا که در مقابل ظلم‌های دولت مردانشان ساکت هستند به همان مقدار مقصرند که سربازان سفاک آل سعود مقصر هستند. اینها در خط مقدم به جنایت مشغولند و حتی نوامیس مؤمنان را مورد تهدید قرار می‌دهند و آنها نیز با سکوت خود، به نوعی در این جنایات سهیم هستند. این راهی است که شروع شده و هیچ امکان بازگشتی هم ندارد، هیچ کس نمی‌تواند عقب نشینی بکند، در آستانه ظهور تک تک انسان‌ها مسئولند. اگر روز قیامت خداوند از ما سؤال کند؛ «پیدا کردن یک مخاطب در هر نقطه‌ی عالم برای تو چقدر زحمت داشت، که در کنار خانواده‌ی خودت در آسایش کامل، آرمیده بودی و آن مؤمنین در ترس و شکنجه ومحرومیت‌های فراوان منتظر کمک تو بودند، و تو کاری نکردی و به زندگی خودت پرداختی؟» آیا پاسخی خواهیم داشت؟ سفارش امیرالمومنین(ع) به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در لحظات آخر حیات مقدسشان این بود: “کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً” (نهج البلاغه) “سفارش‌تان می‌کنم؛ خصم ظالم باشید و کمک مظلوم” ما امروز قومی هستیم که فراغت و فرصت داریم و می‌توانیم مظلومان عالم را دفاع کنیم. اگر به شما اجازه می‌دادند بروید در خیابانهای بحرین از مردم بحرین بدون اسلحه دفاع کنید، بی‌شک بسیاری از شما حرکت می‌رفتید، ولی به شما عرض کنم “این روشنگری اثرش بیشتر از این است که کنار مردم بحرین حضور فیزیکی داشته باشید و بخواهید از جان آنها دفاع بکنید.”

دوشنبه 6/9/1391 - 1:0
اهل بیت
«مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: ما مسلمانان هم گرفتار اختلافات داخلی خودمان هستیم و برخی افراد از داخل کشور از پایه‌های اعتقادی مردم و از امام زمان‌ (عج) سوء‌استفاده می‌کنند. متاسفانه انتظار حضرت قائم ‌(عج) را ابزار اهداف و مسایل سیاسی مورد نظر خود کرده‌اند و اگر ثابت شود که این حرف‌ها درست نبوده مردم فردا می‌گویند بحث انتظار از اصل درست نبوده است.»

آیت‌الله العظمی مکارم ‌شیرازی با بیان این‌که «نباید از وجود مقدس امام عصر (عج) برای اهداف سیاسی استفاده شود»، گفت: اخباری به دست ما رسیده مبنی بر اینکه قرار است سی‌دی دومی در خصوص ظهور حضرت مهدی (عج) و در همان مسیر سی‌دی اول تولید شود که امیدواریم دستگاه قضایی اجازه ندهد اعتقادات ما آسیب ببیند.

به ‌گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مرجع تقلید صبح روز چهارشنبه در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با اشاره به مستند ظهور بسیار نزدیک است، اظهار کرد: در زمانی زندگی می‌کنیم که دشمنان از خارج در صدد هستند که بر پایه‌های اعتقادی ما ضربه بزنند و متاسفانه برخی از افراد بی‌اطلاع هم از داخل همین کار را می‌کنند.

وی افزود: کشیشی در کلیسایی که تنها ۵۰ عضو دارد قرآن را جلوی چشم دوربین‌ها محاکمه و آتش می‌زند که این از دیوانگی اوست. در آن مملکت در مقابل این کار سکوت می‌شود و متاسفانه کلیساها نیز در مقابل این حرکت واکنشی نشان نمی‌دهند.

مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: ما مسلمانان هم گرفتار اختلافات داخلی خودمان هستیم و برخی افراد از داخل کشور از پایه‌های اعتقادی مردم و از امام زمان‌ (عج) سوء‌استفاده می‌کنند. متاسفانه انتظار حضرت قائم ‌(عج) را ابزار اهداف و مسایل سیاسی مورد نظر خود کرده‌اند و اگر ثابت شود که این حرف‌ها درست نبوده مردم فردا می‌گویند بحث انتظار از اصل درست نبوده است.

این مرجع تقلید تاکید کرد: امام زمان ‌(عج) خط قرمز ماست و نباید از وجود مقدسش برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده شود.

وی اظهار کرد: ما باید نسبت به مساله امام زمان ‌(عج) و بحث انتظار حساس باشیم و باعث شویم که اعتقادات مردم روز به روز نسبت به این مسئله بیشتر شود.

مکارم شیرازی افزود: باید روز به روز منتظر ظهور امام زمان ‌(عج) باشیم اما تعیین وقت به اعتقادات مردم بسیار ضربه می‌زند.

این مرجع تقلید با اشاره به تولیدکنندگان سی‌دی مستند ظهور بسیار نزدیک است، تصریح کرد: حالا افرادی با اطلاع‌ یا بی‌اطلاع دست به این کار‌ها می‌زنند و من نمی‌توانم قضاوتی در این مورد داشته باشم. در بیرون از مملکت برای ضربه زدن به اعتقادات مسلمانان قرآن آتش می‌زنند، در داخل کشور هم اینگونه با اعتقادات مردم بازی می‌شود.

به گزارش مرکز خبر حوزه، این مرجع تقلید تصریح کرد: اخباری به دست ما رسیده که سی‌دی دومی در همین مسیر قرار است تولید شود که امیدواریم دستگاه قضایی مراقب این مسایل باشد. رییس قوه قضاییه و دادستان کل کشور وظیفه‌شان این است که اجازه ندهند اعتقادات ما که خط قرمز ماست آسیب ببیند و قطعا اگر برخورد مناسبی در این خصوص صورت بگیرد جلوی این کارها گرفته خواهد شد.

دوشنبه 6/9/1391 - 0:59
اهل بیت
«همه بزرگان و خواص جامعه اسلامی لازمست به فتنه۸۸ و وقایع پس از آن خصوصا یوم الله ۹ دی و همچنین حوادث منطقه که به فرمایش قرآن کریم عزت ذلیلان و ذلت عزیزان را در پی دارد، به دیده عبرت بنگرند که عوام خالص و ولایتمدار از خواص بی خاصیت و مدعی پیشی گرفته و به پیشواز امام مهدی علیه السلام بپا خاسته اند.»با طلوع آغازین نشانه های انقلاب جهانی امام مهدی علیه السلام ، تفکر انحرافی و اخباری مسلک که در حوزه های مختلف علمی و من جمله برخی بخشهای علوم اسلامی چنبره زده و خود را متولی علی الاطلاق همه مباحث و نظرات خود را صائب و فراگیر میپندارد با تمسک به برخی روایات و مبانی به ظاهر علمی، در صدد رویاروئی با هر رویش علمی و فکری که ساختار ولایت گریز آنها را به چالش بکشد، می باشد.
این روزها که مستند نورانی و امید آفرین ظهور بسیار نزدیک است به طور خودجوش و توسط جوانان و مشتاقان ظهور، تهیه، تکثیر و دست به دست همه نقاط ایران اسلامی را در مینوردد جریان فکری سابقه دار و متحجری که برخی کرسیهای علمی-اسلامی را غصب نموده است به تکاپوئی بی نتیجه برای تقابل با موج بشارت ظهور دست یازیده است و به خیال خویش با تمسک به چند روایت و مبانی فکری غیر واقع گرایانه خود می تواند موج عظیم منجی طلبی که مرزهای ایران اسلامی را پشت سر گذاشته و یک به یک بلاد اسلامی و غیر اسلامی حق طلب را به بیداری فرا میخواند را به چالش بکشید.
این تفکر که به طور آبرومندتری سر از تفکیک و مکتب مشهد در می آورد در ابتدای انقلاب اسلامی با برافراشتن عَلَم انجمن حجتیه، سعی در تقابل با انوار درخشان انقلاب اسلامی و انفاس قدسیه امام خمینی (ره) را داشت با درایت آن پیر فرزانه به کنج عزلت رانده شد و از آن پس عقلای تفکیک در برابر نظام مقدس جمهوری اسلامی سر تعظیم فرود آورده و یا لااقل علناً مخالفتی را ابراز نکردند اما کمتر فهمیده ها و نادانترها که خود را مستقیم و غیر مستقیم وامدار مکتب مشهد میدانستند در حاشیه امن دولتهای سازندگی و خصوصا اصطلاحات و با بهره مندی از امکانات عمومی در جای جای ساختار حکومتی و همچنین مراکز علمی رسوخ کرده و در حالیکه اصلاح طلبان دروغین منکر اصل اسلام و خواستار برچیده شدن نظام ولایت فقیه بودند اینان از فضای بوجود آمده بیشترین سوء استفاده را نموده و قرائت اخباری مسلکانه خود از دین اسلام را از طریق سایتها، نشریات، منابر و کتب مختلف به خورد جامعه اسلامی دادند و در لباس مدافعان دین، تیشه بر ریشه اصل دین ولایت زده و در طول سالیان پیشرو، به کرسی های بحث و عناوین اجتماعی و مناصب رسمی نیز دست یافتند.
اما راه خمینی کبیر(ره) که به اذن امام مهدی علیه السلام پرچم ظلم ستیزی را بر دوش گرفته بود با همه این فراز و نشیبها و رهبریهای الهی امام خامنه ای در اوج مظلومیت به حیات طیبه خویش ادامه میداد اما صبر و بصیرت سید خراسانی و استغاثه های مظلومانه اش صفحه درخشانی از نصرت الهی را بر روی صفحات حرکت زمینه سازان ظهور قرار داد. دکتر احمدی نژاد عصاره مستضعفین با رای قاطع مردم به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب و منصوب شد.
اگرچه دکتر احمدی نژاد در همه عرصه ها، تئوریهای نو و امیدبخشی را ارائه می کرد اما زنده کردن نام امام مهدی علیه السلام و بشارت به نزدیکی ظهور، نفحه روح افزائی بود که ایرانیان زمینه ساز، بلکه همه مستضعفان جهان را به سرعتی باور نکردنی به حول محور ولایت فقیه و به سمت آماده شدن برای ظهور گرد هم آورد.
شور و شعارهای مهدوی احمدی نژاد که همراه با مدیریت الهام بخش و عدالت محورانه اش، اقتدار بی بدیلی را برای جمهوری اسلامی به همراه داشت نه تنها تفکرات لیبرالی و سکولاری را به چالش کشید بلکه خرده عرفانهای کاذب و بدفهمیهای درون دینی را نیز با امتحانی بزرگ روبرو ساخت. کسانی که تا آن روز خود را داعیه دار مهدویت و ISI اسلامی می پنداشتند با امواج خروشانی از مهدی گرائی و منجی طلبی روبرو گشتند که نه در کتابی نوشته شده بود و نه در نقلی یافت میشد زیرا این بار منجی طلبان نه در شعار و دعا بلکه در عدالت گستری و عزتبخشی به اسلام ناب و زمینه سازی راستین ظهور، مرزهای جغرافیائی و فکری و قومی را پشت سر میگذاشتند .
این بار کامهای عطشان مستضعفان و منتظران حقیقی با آبنماهای اخباری مسلکان نه تنها سیراب نمیگشت بلکه نقلهای اعجازگون معصومین و ولات امر در وقایع پیرامونی به وضوح نظاره می گشت. سید خراسانی پیاپی نوید پیروزیهای پیش رو را سر میدهد و عصاره ملّت در قلب دشمن کاخهای سر به فلک کشیده شان را به زیر میکشد، فتنه های پیچیده، امتحانهای سخت، جنگها و بلایایی که برای مومنین رحمت و برای کافران نکبت و خواریست، شوق جهانی و ایجاد امید در قلوب مستضعفان و رنجدیدگان، فضای نوین و بی نظیری را خلق میکند که جز دلهای مشتاق مهدی و جز رهیدگان از زندان نفس یارای فهم و درک آن را ندارند.
همه مخالفین داخلی و خارجی در اتحادی نانوشته به مصاف دولت عدالت محور می آیند، رهبر معظم انقلاب این حرکت خصمانه را جنگ احزاب علیه دولت نهم برمی شمارند. در این خصومت کور هر گروه نقشی را بر عهده دارد و اخباری مسلکان جای گرفته در مناصب و موقعیتهای دینی و اثرگذار، با شعارهای مهدوی به جنگ با زمینه سازان حقیقی، روی می آورند؛ گوئی انجمن حجتیه نه به عنوان گروهی درون دینی و متحجر بلکه به عنوان شریک دشمن اسلام و انقلاب و با عهده داری تقابل با موج مهدویت به صحنه آمده است . نشریات و سایتهایی که با مدیریت پنهان هاشمی رفسنجانی در صدد جلوگیری از انتخاب مجدد دکتر احمدی نژاد در انتخابات خردادد۸۸ هستند بر تلاشهای به ظاهر مهدوی خویش می افزایند و او که سرسختترین دشمنان فکر و منش حجتیه است را متهم به حجتیه بودن میکنند. هر یک از نزدیکان رئیس جمهور که مهدوی تر است بیشتر از دیگران در معرض آماج حملات قرار میگیرد و کوچکترین اظهار نظری با جرح و تبدیل و سانسور و تغییر به مسئله اول ممکلت تبدیل میشود و بلافاصله نتیجه گیری میشود که انجمن حجتیه پشت این اظهارات است.
فتنه ۸۸ به طور مفتضحانه یی شکست میخورد. یوم الله ۹ دی ساختار نوین جامعه اسلامی را نمایان میسازد؛ خواص بی خاصیت از عوام الناس عقب افتاده و در سکوت و جمود خویش پای میفشرند. سفرهای استانی جان بیشتری میگیرد و ساختار نوین جلوه های عجیبتر و ناب تری از خود را به صحنه می آورد. منتظران حقیقی ظهور که دارای هیچ منصب و دکانی نیستند یاران حقیقی امام عصر را در همه جای ایران اسلامی همراه صمیمی و همرنگ خویش میبینند و حداقل کاری که می توانند بکنند بیعت حضوری و گرم با سردار سید خراسانی ست. هم او که فریادهای استکبار ستیزش اتحاد شوم صهیونیستها را از هم میپاشد دست بوس فقرا و محرومان است. او که کشوری مسیحی- مسلمان را در سفری عادی فتح و قلوب میلیونها مسلمان و غیر مسلمان را تسخیر نموده است نه تنها دعا فرج را بر لبان میلیونها انسان نشانده است بلکه مقابله با ظلم و فساد را به اصل خدشه ناپذیر همگی شان بدل ساخته است.
لبنانی ها او را حامل بشارت ظهور و شعیب بن صالح موعود میخوانند و پیشگوئیهای عجیب او غیر مسلمانان آسیای شرقی، هند و اروپا را به تعجب واداشته است. در پی فریادهای او که به تبعیت از سید خراسانی وعده خاورمیانه اسلامی را میدهد، دیکتاتورها یک به یک ساقط و به سمت محکمه عدل میروند و امت اسلامی جز به الگوی انقلاب اسلامی اعتناء نمیکند .
واقعیتها بطور شگفت انگیزی بر کلام الله مجید و روایات معصومین علیهم السلام پیرامون سالهای پیش از ظهور منطبق است . ورود به مرحله حتمیات ظهور که بر اساس علائم الظهور از ماه رمضان آغاز خواهد شد با بشارتهای بی سابقه و عجیب سید خراسانی در رمضان المبارک ۱۴۳۱ نمودار میشود . امام خامنه ای نوید پیروزی قریب الوقوع بر دشمنان اسلام و انقلاب را سر داده است و سردار سرافراز او بی وقفه از نزدیکی ظهور میگوید . برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی و بلکه پس از حکومت ۵ ساله امام علی علیه السلام مردم در حالیکه در آرامش کامل و نشاط و سرزندگی، پیروزیهای پی در پی علمی و سیاسی شان را جشن میگیرند، مستقیماً از بیت المال مسلمین که متعلق به امام عصر روحی فداه است بهره مند میگردند. رهبری معظم میفرمایند پول یارانه ها پول امام زمان است و برکت دارد.
دلهای مشتاق با تکیه بر آیات قرآن، روایات معصومین و رهبری های الهی سید خراسانی ظهور را از همیشه نزدیکتر میبیند و بشارتهای پی در پی سردار انقلاب و اسلام بر شور و شعور منتظران می افزاید . جوانان و محققان نوپا که اسیر حجاب اکبر علم نگشته اند در حرکتی خودجوش به بازخوانی آیات و روایات ظهور روی می آورند. مقالات و فیلهای متعدد یک به یک به جامعه عرضه میشود. دجال کیست؟ علائم آخرالزمان، مستند ظهور، سفیانی را بشناسید، سید یمانی کی خروج خواهد کرد؟ بشارتهای سوره یوسف، انطباق آیات الظهور بر وقایع جهان، اخبارهای قرآنی ظهور ، مبشرات قرآنی ظهور، ظهور بسیار نزدیک است و …
متحجرین که دست بر قضا خود را در مسندهای معتبری هم میبینند بجای آنکه با هدایت جریانهای منجی طلبی به وظیفه ذاتی خویش عمل کنند. ضعف و نقصهای ناگزیر را درشت نمائی کرده و به بهانه غیر تخصصی بودن نظرات، اصل نزدکی ظهور و واقعیات درخشانی که قلوب جهانیان را تحت تاثیر قرار داده است را منکر میشوند . به زعم آنها نه تنها اطلاع رسانی از ظهور تا قبل از خروج سفیانی به توقیت حرام منجر میشود بلکه اگر جمهوری اسلامی که اساس تشکیل آن و شأن و ارزش آن، زمینه سازی برای ظهور است را متن ظهور امام مهدی بدانی، توقیت کرده یی، اگر دومین حکومت اسلامی پس از حکومت امام علی السلام و رهبر الهی او را که همواره مورد تاییدات خداوند متعال و ولی الله الاعظم بوده و حکمت و داریت و اقتدار بی مثالش جریان هدایت را به همه ملل اسلامی و همه حق طلبان جهان رسانده است را نزدیکترین فرد به امام مهدی علیه السلام و سید خراسانی بنامی توقیت کرده ئی، اگر احتمال بدهی شخصیت بی نظیر دکتر احمدی نژاد که نام عدالت و روح انتظار را در جهان زنده کرده و تنها دولت اسلامی و ولائی را مدیریت میکند شعیب بن صالح موعود است، توقیت کرده ئی و خلاصه هرکس جز این متخصصان ادعائی هر ادعائی بکند حتی برای ادعای احتمالی ش صدها سند نقلی و عقلی و عینی هم داشته باشد توقیت کرده است در حالیکه اساساً چماق توقیت این حضرات ترساننده یی توخالیست که توسط دشمنان ظهور مدیریت میگردد و برخی متحجرین و از ظهور بی خبران را به خود مشغول ساخته است زیرا همانطور که در مقاله مفصل توقیت چیست نیز آمده است، توقیت الهی و شیطانی داشته و جز از جانب خداوند متعال و ولی او و یا از جانب شیطان ممکن نخواهد بود.
گرچه این یادداشت به درازا کشید اما گفتن و نوشتن از درد پنهان جامعه شیعی که دشمن با آگاهی کامل از آن در مهمترین و حساس ترین مواقع از آن بیشترین بهره برداری را در جهت ایجاد تاخیر در ظهور مینماید امری ضروری ست و اکنون که به آخرین مرحله پیش از ظهور رسیده ایم چاره یی جز تشریح وضعیت موجود و بازشناسی این قبیل تفکرات انحرافی نیست. البته بعید نیست بسیاری از صاحبان این اندیشه، خود از چیستی تفکرات خویش بی خبر باشند زیرا همانطور که بارها رهبر فرزانه فرموده اند حوزه های علمیه ما از نپرداختن به علوم عقلی و فلسفه و فکر رنج میبرند که یکی از محصولات آن اخباری مسلکی صرف و دوری از واقع گرائی است.
مستند ظهور بسیار نزدیک است که توسط جمعی از محققین جوان و مخلص امام مهدی علیه السلام ساخته و عرضه گشته است از جمله بهترین محصولات واقعگرایانه ئی ست که به نوبه خود از استنادات روائی لازم نیز بهره مند است و بسیاری از مخالفتهای صورت گرفته با این اقدام خودجوش و نویدبخش نه از سر ضعف سندیت بلکه در نزاع آشکار تفکر اخباری مسلک ولایت گریزی است که بر مناصب مختلف علمی و بعضاً اجرائی به ناحق تکیه زده است و با توجه به اضافه کردن چاشنی سیاسی از سوی مخالفین سرسخت دولت اسلامی و شخص ریاست محترم جمهوری که اتفاقا از مصادیق مهم آخرالزمان و ظهور نیز هستند، ابراز میشود .
بی شک آخرین غربال آخرالزمانی، منتظران ادعائی را از منتظران حقیقی جدا خواهد نمود و در حالیکه در هر دو سو بحث از مهدویت و ظهور مطرح است یکی رویگردان از وقایع درخشان جهان، در بین کتب حدیث و نقلهای مستند! بدنبال حکومت جهانی امام مهدی میگردد و دیگری با ایمان کامل به آیات و روایات آسمانی و با تبعیت محض از ولی فقیه و سید خراسانی موعود، واقعیات موجود را لحظه به لحظه رصد نموده و با همتی مضاعف به سمت آرمان نورانی خویش، ظهور حرکت مینماید.
در پایان به نکات تأسف بار موجود در یکی از نقدهای وارد شده بر مستند ظهور بسیار نزدیک است که از سوی حجة الاسلام دکتر جعفری و با عنوان نظر کارشناسانه مرکز مهدویت حوزه علمیه قم ایراد گشته، پرداخته میشود :
۱- دیدگاه حاکم بر این نقد کاملا اخباری مسلکی و به دور از عقل گرائی و واقع بینی است.
۲- بی احترامی های چند باره ایشان به ولی امر مسلمین، ریاست محترم جمهوری، مرحوم حضرت آیت الله بهجت، حضرت آیت الله ناصری، حجت الاسلام و المسلمین حاجتی و صد البته سازندگان مستند به دور از شأن علوم و عالم اسلامی است.
۳-فرازهای مختلف این سخنرانی که پاسخهائی برای بخشهای مختلف مستند ظهور بسیار نزدیک است می باشد حاوی تناقضها و مصادره به مطلوبها و مغالطه های فراوان است که بعضاً به جهت فراموشی گوینده در فراز بعدی رد میشود مثلا آقای جعفری ابتداءً مستند را فاقد سند قوی و بلکه بدون سند معرفی میکنند و سازندگان را به استفاده نکردن از کتب مستند شیعی همچون غیبة توسی(طوسی)، غیبة نعمانی و… متهم مینمایند اما در دقایقی بعد با اشاره به موضوع عبدالله ۳ روایت مستند از کتب معتبر شیعی را ذکر میکنند که دقیقا مورد استناد فیلم نیز می باشد!
۴-بعید به نظر می رسد آقای جعفری تمامی مستندات فیلم که به طور مبسوط در مقالات متعدد سایت ظهور نزدیک است و با همت چندین نفر از محققین بی ادعا و مدیریت جناب آقای سیجانی فراهم آمده است را مطالعه کرده و سپس به نقد و بلکه تخطئه و تخریب گروه معظم مبشران ظهور بپردازند لذا این نقد عجولانه و غیر علمی ممکن است از بی اطلاعی ایشان باشد.
۵-متاسفانه سخنان آقای جعفری اگرچه ریشه در اخباری زدگی و دوری از واقع گرائی دارد اما همچون برخی دیگر از محققان عرصه مهدویت در بستر عدم التزام به ولایت فقیه و عدم اعتقاد به زمینه سازی جمهوری اسلامی ایران برای ظهور شریف امام عصر روحی فداه مطرح گردیده و به مخالفت صریح با شیوه متقن، صحیح، آرمانی و ولائی ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر احمدی نزاد در تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت انجامیده است.
۶-بنابر وظیفه اسلامی و انقلابی و بنابر آنچه در مقاله طبقات الانصار آمد، ضمن رد و مخالفت با دیدگاه ایشان که خط روشن امام خمینی(ره) و ثمره خون شهیدان مظلوم انقلاب اسلامی و مجاهدتهای امام خامنه ای و سردار رشید انقلاب و اسلام جناب آقای دکتر احمدی نژاد -که درانقلابهای عظیم اسلامی منطقه تبلور یافته-را نادیده و نامربوط با امر شریف ظهور میپندارند، امیدوارم این قبیل موضع گیریها به دور از حب و بغضهای شخصی بوده و موجب خروج از دایره یاوران امام مهدی علیه السلام نگردد.
۷-متاسفانه آقای جعفری نیز همچون برخی دیگر از مدعاین تخصص در مهدویت بجای درک مفاهیم عمیق مهدوی که سی و دو سال است در قالب جمهوری مقدس اسلامی عینیت پیدا کرده و اینک داعیه جهانی دارد و دهها کشور اسلامی و غیر اسلامی را با قدرت نرم خویش به تبعیت از اسلام ناب و ولائی رهنمون گشته است، با تکیه بر محفوظات و متون قدیم و جدید، نه تنها خود را از درک حقیقت ظهور محروم نموده اند بلکه مخاطبین خود را نیز به دوگانگی در عقاید و آرمانها سوق میدهند. از سوئی در سایه سار جمهوری اسلامی ردای علم اسلامی بر تن نموده و بر مسندی رسمی پیرامون مهدویت تکیه زده اند و از سوی دیگر همین مسند و بستر اصلی آن یعنی جمهوری اسلامی را بی ارتباط با مهدویت و ظهور قلمداد نموده و نزدیک بودن ظهور را در یک دعای شعاری خلاصه کرده و واقعی و ملموس نمیدانند.
۸-از آنجا که این تفکر اخباری، از واقعیات گریزان است و در پیشینه ذهن و قلب خویش به دوگانگی پرچم جمهوری اسلامی و سید خراسانی با حکومت جهانی امام عصر روحی فداه قائل است، پس از به مصاف آوردن برخی روایات در برابر واقعیات درخشان موجود که هیچگاه همراهی عموم مردم را نیز در پی نداشته است، به حربه یی قدیمی و فریبنده حرمت توقیت تمسک میکند . آقای جعفری نیز در فرازهای مختلفی از نقد خویش به بحث توقیت اشاره نموده اند در حالیکه آنچه اکنون پیرامون توقیت ذکر میگردد محصول ذهن همین تفکر اخباری مسلک بوده و اساساً ربطی به دیدگاه معصومین علیهم السلام و بزرگان شیعه ندارد لذا با حسن نیت به حق طلبی آقای جعفری، ایشان و همه بازدیدکنندگان گرامی را دعوت میکنم مقاله توقیت چیست را مطالعه نمایند تا تردیدهای احتمالی در نزدکی ظهور فرو ریزد. از برادر بزرگوار جناب آقای سیجانی هم درخواست میکنم انشتار این مقاله در سایت ظهور بسیار نزدیک است را در برنامه آتی قرار دهند.
۹-به این نکته نیز باید اشاره کنم که همه بزرگان و خواص جامعه اسلامی لازمست به فتنه۸۸ و وقایع پس از آن خصوصا یوم الله ۹ دی و همچنین حوادث منطقه که به فرمایش قرآن کریم عزت ذلیلان و ذلت عزیزان را در پی دارد، به دیده عبرت بنگرند که عوام خالص و ولایتمدار از خواص بی خاصیت و مدعی پیشی گرفته و به پیشواز امام مهدی علیه السلام بپا خاسته اند.
در پایان ضمن تشکر از زحمات مبشران عزیز و تولید کنندگان مخلص این مستند ارزشمند، امیدوارم با جدیت بیشتر به معرفی امام مهدی علیه السلام و یاران و برگزیدگان ایشان و همچنین قیام قریب الوقوع و مبارک مهدوی همت بگماریم و سنگ اندازیهای اینچنین که ان شا الله از بی اطلاعی و سستی ایمان مخالفان نشأت گرفته و با تلاش و دعای منتظران حقیقی رفع خواهد گردید، انجام وظیفه سنگین بشارت را با معطلی روبرو نسازد. قطعاً بسیاری از معارف و حقایق ناگفته باید از طریق مقالات و تصاویر به گوش جان امت اسلامی برسد که مستند ظهور بسیار نزدیک است شروعی بر این راه مبارک و نورانی است.
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب
دوشنبه 6/9/1391 - 0:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته