• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 205
تعداد نظرات : 189
زمان آخرین مطلب : 4306روز قبل
محبت و عاطفه

 نمي‌دانم كه دردم را سبب چيست؟

 

 همي دانم كه درمانم تويي بس

 

   

پنج شنبه 15/6/1386 - 0:27
دانستنی های علمی

همیشه قبرستانی در قلبت برای

 

 خاکسپاری خطای دوستانت بساز

 

چهارشنبه 14/6/1386 - 21:7
خواستگاری و نامزدی

شاید آن روز که سهراب نوشت :

 

تا شقایق هست زندگی باید کرد

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت

هر گلی هم باشی

چه شقایق

چه گل پیچک و یاس

زندگی اجبارست .....

 

باید اینجور نوشت

چهارشنبه 14/6/1386 - 20:57
محبت و عاطفه

نمي‌دانم كه دردم را سبب چيست؟

 

                      همي دانم كه درمانم تويي بس

چهارشنبه 14/6/1386 - 16:15
محبت و عاطفه

دلتنـــــــــــگت هستم ....

و مي دانم اگر لبخند بر چهره تو بدرخشد همه روزگار را

فراموش خواهم كرد ....

دلتنگت هستم ....

و اين خط غریب ....

و اين چشمان خسته ....

و اين دست هاي مهربان .....

عجيب بیقراری مي كنند .....

عجيب دلتنگت هستم و مي دانم كه اگر لبخند بر لب هاي

 تو بدرخشد ....

قدم هايم پرواز مي آموزند ....

و دلتنگ تر مي شوم ....

از اين انتظار فرسوده كننده

كه گريزي ندارد .... !

تنها مانده ام و غریبانه

خاطرات مكررمان را دوره مي كنم ....

و به ياد مي آورم که

شيريني بودنت را نباید فراموش کنم..

از تو چه پنهان خوب من :

من جز تــــــــــــــــــــــــــــــــــــو همه چيز را فراموش

كردم ....

د...ل....ت....ن.....گ....ت....م.....!!!

 

دوستاي خوبم نظر يادتون نره ....

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:50
محبت و عاطفه

زمان بارش باران

دلم از غربت خورشید میگیرد

و روز آفتابی

دلم بیتاب ابری تلخ وباران زاست

خدایا من به دنبال چه میگردم؟

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:45
محبت و عاطفه

خسته تر از همیشه....

دلتنگ و سردرگم....

بیزار از همه کس حتی خودم.....

نمی..........دونم.........

همه حرف خوب میزنن اما کی خوبه این وسط

 بد و خوبش با شما ما که رسیدیم ته خط......

 

نظر.....

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:43
محبت و عاطفه

روزي از خیابانی گذر کردم . ديدم روي صندلی نوشته شده بود

اگه جواني عاشق شد چه کند ؟ منم نوشتم بايد صبر کند.

براي بار دوم که از آنجا رد مي شدم ديدم زير نوشته من کسي

نوشته بود اگر صبر نداشته باشد چه کند ؟ منم با بي حوصلگي

نوشتم : بميرد بهتر است .. براي بار سوم که از آنجا رد

مي شدم انتظار داشتم نوشته اي را بيابم اما زير نوشته ام

يک جوان مرده يافتم

 

نظر يادتون نره ..

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:38
محبت و عاطفه

 

تقدیم به همه عاشقای دنیا

اولش فکر نمی کردم که دلم رو برده باشه

يا دلم گول چشای روشنش رو خورده باشه

اما نه گذشت و ديدم که دلم ديوونه تر شد

به تو گفتم و دلت از غصه من باخبر شد

آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشيدن

رفتن يه راه دشوار واسه هرگز نرسيدن

می دونم دوستم نداری مثل روزهای گذشته

من خودم خوندم تو چشمات يه کسی اينو نوشته

می دونم فرقی نداره واست علشق بودن من

می دونم واست يکی شد بودن و نبودن من

اما روح من يه درياست پر از موج و تلاطم

ساحلش تويی و موجاش خنجرای حرف مردم

آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشيدن

رفتن يه راه دشوار واسه هرگز نرسيدن

نظر .......

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:35
محبت و عاطفه

مقصر نبودي
عاشقي ياد گرفتني نيست
هيچ مادري گريه را به كودكش ياد نمي دهد
عاشق كه بودي
دستِ كم
تَشَري كه با نگاهت مي زدي
دل آدم را پاره نمي كرد
مهم نيست
من كه براي معامله نيامده ام


اصل مهم اين است


كه هنوز تمام راه ها به تو ختم مي شوند


و تو در جيب هايت تكه هايي از بهشت را پنهان كرده اي 


نوشتن فقط بهانه اي است كه با تو باشم

 

دوستت دارم....

 

نظر يادتون نره .... 

چهارشنبه 14/6/1386 - 15:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته