• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 14069
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : با توجه به تقواي ظاهري ابوموسي اشعري و كساني كه به جنگ امام حسين ( ع ) آمده بودند، چرا اينها قدرت تشخيص حق را نداشتند؟
پاسخ : عبادت هاي ظاهري به تنهايي درتشخيص حق و يا صبر براي حق كافي نيست . درباره دو مصداق ذكر شده ( ابوموسي اشعري و دشمنان امام حسين ( ( ع ) ) ) گفتني است كه التزام ظاهري آنان به احكام اسلام روشن است . طبري مي گويد : در شورش مردم ايذج ، ابوموسي اشعري مردم را به جهاد پياده تشويق نمود، به همين خاطر عده كثيري پياده براي جهاد حركت كردند، برخي نيز گفتند ببينيم خود او چگونه خارج مي شود .هنگام خروج براي جهاد بار و بنه خود رابر چهل قاطر از قصر خارج نمود .پس مردم عنان او را گرفتند و گفتند مارا بر بعضي از اين مركب هاي اضافه سوار نموده و خودت با پيادگان بيا،همان گونه كه ما را به جهاد پياده تشويق نمودي او بر فرق آنان كوبيد تا اين كه بالاخره از او دست برداشتند و به نزد عثمان رفته و بركناري وي راخواستار شدند ) ) ، ( تاريخ طبري ، ج 4، ص 265 ) . ابن ابي الحديدمي گويد : نزد حذيفه ، سخن از دين و ايمان ابوموسي به ميان آمد، او چنين گفت : شما درباره او اين طور قضاوت مي كنيد، ولي من گواهي مي دهم كه او دشمن خدا و پيامبر است و در دنيا و آخرت با آنها سر جنگ دارد،حتي در روزي كه عذرخواهي ستمگران به آنان سودي نبخشد و لعنت خداوند و بدي عاقبت شامل حال آنان خواهد شد ) ) . ابن ابي الحديد اضافه مي كند : ( ( حذيفه همان كسي است كه منافقان را خوب مي شناخت وپيامبر ( ص ) جريانات آن ها را شرح داده و نام آنها را به او گفته بود ) ) ، ( ترجمه نهج البلاغه ، ج 13، ص 313 ) . درباره دشمنان امام حسين ( ع ) دركربلا نيز يكي از محققان و دانشمندان معاصر سني مي گويد : ( ( آنچه كه براساس تحقيق مي توان گفت اين است كه در لشكريان يزيد كه عليه امام حسين ( ع ) ، يزيد را ياري نمودند هيچ كس نبود، مگر اين كه طمع در مال داشت و براي اين طمع جان مي داد تا آن جا كه محرمات را زير پا نهاده ،خون ها را مي ريخت و از هيچ گناهي در راه حطام دنيا پرهيز نداشت ومبالات نمي نمود ) ) ، ( ابوالشهدا، عباس محمود العقاد، ص 75 ) . بر اين اساس نمي توان دو موردي را كه اشاره نموديد حتي از مصاديق عبادت ظاهري دانست و چه بسا كه بتوان گفت التزام ظاهري به احكام شرعي نيزاز بسياري از گناهان وانحرافات و ابتلا به باطل انسان را نجات مي دهد.;
کد سوال : 14070
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا حضرت يوسف با اينكه مي دانست با نگه داشتن برادرش بنيامين غم پدرش زيادتر مي شود باز اين كار را كرد؟
پاسخ : - حضرت يوسف ، بنيامين رابه جهت تكميل برنامه آزمايش پدر و برادران نگه داشته بود و به تعبير ديگراين كار از سر هوا و هوس نبوده ؛ بلكه طبق يك فرمان الهي بوده است ( ( وكذلك كدنا ليوسف من قبل ) ) كه مي خواست مقاومت يعقوب را در برابر ازدست دادن فرزند دوم نيز بيازمايد و بدين طريق آخرين مرحله تكامل را نيزبپيمايد .هم چنين برادران يوسف آزموده شوند كه در برابر عهدي كه با پدردر زمينه حفظ برادرشان داشتند، چه انجام خواهند داد، ( تفسير نمونه ) . ;
کد سوال : 14072
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه عواملي موجب شده كه افرادي مانند كربلايي محمد كاظم و خانواده وزيري موفق به حفظ قرآن بشوند؟
پاسخ : در مورد خانواده وزيري و يا افراد ديگري كه كودكانشان در سنين خردسالي حافظ قرآن شده اند مسلما پاكي و طهارت خانواده و مراعات حلال و حرام زمينه ساز اين مساله بوده است . تلاش خانواده و استفاده از روش هاي صحيح نيز از جمله عوامل موثر قلمداد مي شود .آنچه ما درباره آنها مي دانيم آن است كه براي تشخيص يك آيه موقعيت هر آيه و سوره و يا چند كد حركتي به آنان آموزش داده شده و اين علايم توسط مربي براي آنها ارسال و آنان نيز آيه مورد نظر را تلاوت مي كنند .;
کد سوال : 14073
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اطلاعاتي از زندگي شهيد حسين فهميده را از شما خواهانم .
پاسخ : در اين زمينه مي توانيد به مطبوعات منتشره مورخه 13 آبان روز دانش آموز مراجعه فرماييد .شهيد محمد حسين فهميده دانش آموز سيزده ساله اي بود كه در جريان جنگ تحميلي و در دفاع از خرمشهر خود را به زير تانك دشمن انداخت و آن را منفجر نمود .;
کد سوال : 14076
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : كتاب پيشگويي هاي نوستر آداموس تا چه حد اعتبار دارد؟
پاسخ : راجع به كتاب نوستر آداموس ، گفتني است كه بلي كساني هستند كه از طريق علوم غريبه يا علم نجوم و يا رياضت به بعضي از پيشگويي ها دست مي يابند، مانند كاهنان زمان فرعوت كه آمدن حضرت موسي را براي موسي پيش گويي كردند؛ حتي زمان انعقاد نطفه و به دنيا آمدن او را خبر دادند .درمقدمه كتاب پيشگويي هاي نوستر آداموس ، نقل شده است كه ايشان از طريق علم نجوم به بعضي از پيشگويي ها دست يافته است . علاوه بر اين كه ايشان اين پيشگويي ها را به صورت اشعار چند پهلو سروده است كه مصاديق ومعاني زيادي مي توان براي ان پيدا كرد .از اين رو وقتي مصداق آن روشن گرديد، معنا و مراد شاعر نيز روشن خواهد شد .البته پيش از آن تشخيص مراد شاعر مشكل است مگر ان كه تصريح كرده باشد؛ همانند اشعار شاه نعمت الله ولي كه به بعضي از سروده هاي ايشان اشاره مي شود : قدرت كردگار مي بينم =حالت روزگار مي بينم =حكم اسمال صورتي دگر است =نه چو پير اروپا مي بينم =از نجوم اين سخن نمي گويم =بلكه از كردگارمي بينم =عين و را و ذال چون گذشت از سال =بوالعجب كار و بارمي بينم =در خراسان و مصر و شام و عراق =فتنه و كار زار مي بينم =ظلمت ظلم ظالمان ديار=بي حد و بي شمار مي بينم =قصه اي بس غريب مي شنوم =غصه اي در ديار مي بينم =غارت و قتل و لشكر بسيار=در ميان وكنار مي بينم =بنده را خواجه وش همي يابم =خواجه را بنده وارمي بينم =مذهب و دين ضعيف مي يابم =مبتدع افتخار مي بينم =ماه را روسياه مي يابم =مهر را دل فكار مي بينم =ترك و تاجيك را به همديگر=خصمي وگير و دار مي بينم =تاجر از دست دزد بي همراه =مانده در رهگذارمي بينم =مكر و تزوير و حيله در هر جا=از صغار و كبار مي بينم =حال هندوخراب مي يابم =جور ترك و تاتار مي بينم =بقعه خير سخت گشته خراب =جاي شمع شرار مي بينم =بعد امسال و چند سال دگر=عالمي چون نگار مي بينم =چون زمستان پنجمين بگذشت =شمش خوش بهارمي بينم =نايب مهدي آشكار شود=بلكه من آشكار مي بينم =پادشاهي تمام دانايي =سروري باوقار مي بينم =بندگان جناب حضرت او=سر به سر تا جدارمي بينم =تا چهل سال اي برادر من =دور آن شهريار مي بينم... ;
کد سوال : 14077
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا بودا و كنفوسيوس از پيامبران الهي بوده اند
پاسخ : مسلماً خداوند در همه امت ها پيامبران و راهنماياني قرار داده است . از برخي پيامبران در قرآن نام برده شده و از برخي ديگر نام برده نشده است . ( ( و رسلاً لم نقصصهم ؛ پيامبراني كه آنان را بازگو نكرديم ) ). بنابراين بعيد نيست امثال بودا از آن جمله باشند .شايان ذكر است تعاليم كنوني بودا و كنفوسيوس با معارف آسماني فاصله زيادي دارد و مقصود،اصل دعوت است. ;
کد سوال : 14078
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا شكستن پهلوي حضرت فاطمه و سيلي خوردن آن حضرت از خليفه دوم صحت دارد؟
پاسخ : برخوردخصمانه و شديد خلفا با حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا ( س ) از نظرتاريخي قابل انكار نيست و بسياري از مورخان و علماي برجسته ومتعصب اهل سنت ( مانند طبري ، بلاذري ، دينوري ، ابن حجر عسقلاني و ...) به آن اعتراف كرده اند .خود خليفه نيز از آن اظهار ندامت كرده است. براي آگاهي بيشتر صفحاتي از ترجمه كتاب محققانه و ارزشمند ( ( فاطمالزهرا بهج قلب المصطفي ) ) ( فاطمه زهرا ( س ) شادماني دل پيامبر ( ص ) ) نوشته احمد رحماني همداني تقديم مي گردد .اما اينكه چرا برخي از اهل سنت به مقامات معنوي بالايي مي رسند، بايد توجه داشت كه اين مقامات به خاطر عبادت هاي بسيار و رعايت احكام و تعاليم اخلاقي اسلام است و نبايد اين را با پيروي از خلفا خلط كرد .البته اگر اين عبادات همراه با ولايت اهل بيت ( ع ) باشد، مسلماً آثار برتري دارد .;
کد سوال : 14081
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا پيش بيني امور آينده ( به خصوص پيشگويي هاي شاه نعمت الله ) درست است ؟
پاسخ : چون حقيقت انسان فوق زمان و مكان است . از اين رو مي تواند به زمان هاي گذشته و آينده سفر كند، بدون اين كه اين بدن مادي و خاكي با او همراهي داشته باشد؛ همانند معراج پيامبر ( ص ) كه تمام عالم ماده را با جسم خاكي و ماوراي ماده را با جسم مروح ( روحدار ) طي كرد و با پيامبران زمان گذشته و مردمان آينده هم سخن شد؛ چنان كه با بهشتيان و جهنميان صحبت كردند و احوالات آنهارا مشاهده نمودند .براي نمونه در زمان خودمان نيز امام خميني ( ره ) ازآينده خبر داده است ؛ مثلاً صريحاً طي نامه اي براي گورباچف ( صدرهييت رييسه اتحاد جماهير شوروي ) خبر از انحلال دولت كمونيستي و يابه برژنف فرمود : از اشغال افغانستان بهره اي نخواهيد برد و با ذلت خارج خواهيد شد ( نقل به معنا ) . نمونه ديگر آن كه مرحوم آيت الله اراكي درمصاحبه با مجله حوزه مي فرمايد : ( ( روزي براي مرحوم آقا نورالدين عراقي خبر آوردند كه حاج آقا صابر - كه از منبري هاي خوب آن زمان بود - به سفركربلا رفته و همان جا فوت كرده است ( از پخش اين خبر خيلي ها ناراحت شدند؛ به ويژه آيت الله حايري يزدي ، موسس حوزه علميه قم ) . مرحوم آقا نورالدين همان طور كه زير كرسي نشسته بودند، سرشان را روي كرسي گذاشتند و پس از چند لحظه سرشان را بلند كردند و فرمودند : دروغ است ، آقا صابر زنده است . از ايشان سوال شد كه چگونه فهميديد ايشان زنده است ؟ فرمودند : وقتي مومني از دنيا برود هاتفي در ميان آسمان وزمين ندا مي كند كه ( ( فلان مومن از دنيا رفته است ) ) . من هر چه گوش كردم نام ايشان را نبردند .بعد هم مشخص شد كه ايشان زنده اند و نمرده اند ) ) و ...خلاصه اين كه : تا دل صدف در شريعت نشود=جان محرم اسرارطريقت نشود=بگذار جواني كه كسي در ره دين =با نفس و هوا پير طريقت نشود= راجع به ديوان شاه نعمت ا...، كساني هستند كه از طريق علوم غريبه يا علم نجوم و يا رياضت به بعضي از پيشگويي ها دست مي يابند،مانند كاهنان زمان فرعون كه آمدن حضرت موسي را براي فرعون پيش گويي كردند؛ حتي زمان انعقاد نطفه و به دنيا آمدن او را خبر دادند.البته نوع اين پيشگويي ها به صورت اشعار چند پهلو است كه مصاديق ومعاني زيادي مي توان براي آن پيدا كرد .از اين رو تشخيص مراد شاعرمشكل است . براي نمونه به بعضي از سروده هاي ايشان اشاره مي شود : قدرت كردگار مي بينم =حالت روزگار مي بينم =حكم امسال صورتي دگراست =نه چو پير اروپا مي بينم =از نجوم اين سخن نمي گويم =بلكه ازكردگار مي بينم =عين و را و ذال چون گذشت از سال =بوالعجب كار و بارمي بينم =در خراسان و مصر و شام و عراق =فتنه و كار زارمي بينم ===ظلمت ظلم ظالمان دياربي حد و بي شمار مي بينم =قصه اي بس غريب مي شنوم =غصه اي در ديار مي بينم =غارت و قتل و لشكربسيار=در ميان و كنار مي بينم =بنده را خواجه وش همي يابم =خواجه رابنده وار مي بينم =مذهب و دين ضعيف مي يابم =مبتدع افتخارمي بينم =ماه را روسياه مي يابم =مهر را دل فكار مي بينم =ترك و تاجيك رابه همديگر=خصمي و گير و دار مي بينم =تاجر از دست دزدبي همراه =مانده در رهگذار مي بينم =مكر و تزوير و حيله در هر جا=ازصغار و كبار مي بينم =حال هندو خراب مي يابم =جور ترك و تاتارمي بينم =بقعه خير سخت گشته خراب =جاي شمع شرار مي بينم =بعدامسال و چند سال دگر=عالمي چون نگار مي بينم =چون زمستان پنجمين بگذشت =ششمش خوش بهار مي بينم =نايب مهدي آشكار شود=بلكه من آشكار مي بينم =پادشاهي تمام دانايي =سروري باوقار مي بينم =بندگان جناب حضرت او=سر به سر تا جدار مي بينم =تا چهل سال اي برادرمن =دور آن شهريار مي بينم... = در هر صورت گفته هاي چنين افرادي نمي تواند اطمينان آور باشد.;
کد سوال : 14082
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : هاروت و ماروت كه در قرآن آمده چه كساني هستند؟
پاسخ : آنها دو فرشته بودند و فرشته هم باقي ماندند و نسبت هايي كه به عنوان تخلف به آنها داده شده كذب است . قرآن مجيد از آنها در رابطه بامساله چگونگي و چرايي سحرآموزي يادكرده است . براي آگاهي بيشتر ر.ك : 1- ترجمه تفسير الميزان ، ج 1، ص 350 به بعد؛ 2- تفسير نمونه ، ج 1، ص 260 به بعد .;
کد سوال : 14083
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : فرق بين اقتصاد اسلامي و سرمايه داري چيست و آيا برنامه هاي اول و دوم دولت با اقتصاد اسلامي هماهنگ است ؟
پاسخ : سيستم اقتصادي اسلام در سه محور عمده با نظام سرمايه داري تفاوت دارد كه عبارتند از : 1- مساله مالكيت . 2- نوع فعاليت هاي اقتصادي . 3- توزيع ثروت مالكيت : مالكيت در اسلام با ديگر سيستم هاي اقتصادي تفاوت هاي اساسي دارد؛ زيرا : 1- در نظام سوسياليستي اصل نفي مالكيت خصوصي است . البته همه كشورهاي اشتراكي بر خلاف اين مبنا در عمل ناچار به پذيرش مالكيت خصوصي در موارد بسيار محدودي گرديده اند و هرگز قادر به اجراي اين اصل نبوده اند؛ زيرا در عمل به ركود فعاليت هاي اقتصادي و عدم بروز خلاقيت ها مي انجامد .2- در كاپيتاليسم اصل تكيه بر مالكيت خصوصي و آزادي مطلق آن است جز آن كه در موارد نادري باز دولت ها ناچار شده اند بر خلاف اين مبنا برخي از سرمايه ها را عمومي اعلام نمايند .اين مبنا باعث رشد بي رويه امپراتوران بزرگ اقتصادي گرديده كه بدون هيچ محدوديتي با حمايت دولت هاي خود به غارت سرمايه هاي ملت ها پرداخته اند .ضمنا" در كاپيتاليسم دولت حق مداخله در فعاليت هاي سرمايه داران و محدودسازي آنان را ندارد و اساسا" دولت در جهت منافع آنان سياست گذاري مي كند .3- اسلام قايل به اصل مالكيت مزدوج ( مالكيت خصوصي عمومي و دولتي ) است و در عين حال براي هر يك از اقسام مالكيت حدود و مقرراتي را وضع كرده كه در صورت اجراي صحيح آن معايب هر يك از دو سيستم ديگر بر طرف شده و اقتصاد جامعه بالندگي و شكوفايي نويني خواهد يافت . محدوديت هايي كه اسلام براي مالكيت خصوصي قايل است از قرار زير مي باشد : الف ) محدوديت روشي : بر خلاف كاپيتاليسم در اقتصاد اسلامي پيمودن هر راهي براي كسب ثروت مجاز نيست و تنها از راه هاي قانوني و شرعي ويژه شخص آزادي فعاليت اقتصادي دارد .برخي از راه هايي كه اسلام براي ازدياد ثروت ممنوع ساخته عبارتند از : ربا احتكار انحصار و توليدات حرام و ... ( ر . ك : مكاسب محرمه ) ب ) محدوديت مصرفي : نوع مصرف و استفاده از ثروت نيز در اسلام از آزادي مطلق برخوردارنيست و بايد در چارچوب قانوني ويژه اي قرار گيرد از جمله اموري كه اسلام در اين رابطه ممنوع ساخته عبارتند از : كنز اسراف تبذير خريد آلات حرام و از بين بردن ثروت بويژه مايحتاج عمومي . ج ) محدوديت مصنوعي : از نظر اسلام بر خلاف سرمايه داري همه چيز نمي تواند تحت مالكيت خصوصي درآيد مانند : جنگلها درياها معادن و منابع زير زمين صنايع مادر و ... د ) مشاركت اجتماعي : در اقتصاد اسلامي هر فرد پس از پيمودن راه هاي مشروع كسب ثروت چنان چه از او بر نيازهاي عادي خود و خانواده اش در آمدي كسب كرد مسووليتي اجتماعي بر دوش دارد و بايد مقداري از آن ثروت را براي تامين نيازمندي هاي جامعه صرف كند تا از رشد بي رويه ثروت او و عقب ماندگي جامعه جلوگيري شده و همراه با فعاليت هاي اقتصادي او جامعه نيز بالندگي يابد ( ماليات هاي اسلامي ) . ه ) اختيارات دولت اسلامي : دولت اسلامي ضمن آن كه بايد نسبت به اجراي موارد فوق بر فعاليت هاي اقتصادي بخش خصوصي نظارت نمايد علاوه بر آن در صورتي كه مشاهده كند كه در گوشه اي ثروت هنگفتي تمركز يافته و در بخش هاي ديگر جامعه نيازهاي شديدي وجود دارد و آن تمركز موجب شكاف طبقاتي عميق شده و براي جامعه زيانبار است مي تواند هر مقدار كه ضرورت داشته باشد مصادره نموده و در نيازهاي جامعه صرف نمايد .نوع فعاليت هاي اقتصادي : در نظام اسلامي هر نوع كار و فعاليتي بايد در جهت رفع نيازهاي واقعي انسان ها و رشد و سلامت مادي و معنوي جامعه باشد .بنابراين فعاليت هايي كه تامين كننده نيازي نيست يا چه بسا موجب مفاسد و انحرافاتي در جامعه است مثل توليد مشروبات الكلي تصاوير محرك و ... در اسلام ممنوع مي باشد برخلاف اقتصاد سرمايه داري كه محدوديتي از اين جهات قايل نيست . توزيع ثروت : توزيع ثروت در اسلام براساس عدالت اجتماعي و بهره وري همه اقشار جامعه از اقسام مختلف مالكيتي است و نبايد نظام توزيع به سمت بهره وري قشر خاصي بگرايد .پس روشن شد كه تنها وجه مشترك اقتصاد اسلامي و كاپيتاليسم اصل احترام به مالكيت خصوصي است ولي حدود و مقررات آن زمين تا آسمان فرق دارد و دو ماهيت جدا از يكديگرند .( براي آگاهي بيشتر ر . ك : اقتصاد ما شهيد آيه الله صدر ) ;