• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3960روز قبل
موبایل


 
تعجبی ندارد كه چرا لپ‌تاپ‌ها بسیار محبوب‌تر از كامپیوترهای رومیزی‌اند. این كامپیوترها آزادی بخشند! تمام دوست داران این وسیله میدانند كه كار با لپ‌تاپ، باعث ایجاد ناراحتی‌های جسمانی میشود: كار دائم با لپ‌تاپ باعث لرزش گردن، ناراحتی چشم‌ها و كتف‌ها میشود. خوشبختانه لوازم و تجهیزاتی وجود دارند كه در این مواقع به كمك افراد می‌آیند.
 
 با فیلتر از چشمان خود محافظت كنید‌‌
آلن هج، پژوهشگر، محقق و مدیر بخش تحقیقات انسانی و فاكتورهای انسانی در دانشگاه كرنل، میگوید: وقتی به یك شئ نورانی و درخشان خیره میشوید، تمایل كمتری به پلك زدن پیدا میكنید و این خستگی چشم را بوجود می‌آورد. فیلترهای ضد تشعشع میتوانند برای این نوع خستگی چشم مفید واقع شوند. این فیلترها با گیره‌های كوچكی به روی صفحه‌ی نمایشگر متصل میشوند.
 
از تكیه گاه استفاده كنید
ممكن است به تازگی شروع به استفاده از لپ‌تاپ كرده باشید و هنوز عادت به نشستن پشت میز داشته‌باشید. تكیه‌دادن به تكیه‌گاه در هنگام كار با لپ‌تاپ از بسیاری از مشكلات كمر و كتف‌ها، كه طبق تحقیقات محققان دانشگاه بوستون در 90 درصد كاربران لپ‌تاپ وجود دارد، جلوگیری میكند. متخصصین میگویند دردهای عضلانی این كاربران از فشردن زانوان به همدیگر برای نگه داشتن لپ‌تاپ روی پا، تایپ كردن در صفحه كلید فشرده و ناموزون لپ‌تاپ و خم‌شدن و قوز كردن برای دیدن صفحه نمایش ناشی میشود. پایه‌های APC تولید شده برای لپ‌تاپ‌ها، با تنظیم‌كردن ارتفاع صفحه ی نمایش لپ‌تاپ با سطح چشمان كاربر و فراهم آوردن فضای كافی برای موس و یك صفحه كلید عادی، ابزار خوبی برای جلوگیری از بروز ناراحتی هستند. این پایه ها با یك كابل usb به لپ‌تاپ متصل میشوند. وسایل دیگر با لپ‌تاپ ارتباطی ندارند و از طریق كابل به پایه وصل میشوند. با این ویژگی، به هنگامی ‌كه عجله داشته باشید میتوانید لپ‌تاپ را سریعا از پایه جدا كرده و با خود ببرید.
 
بار كمتری حمل كنید
انتخاب كیف مناسب برای لپ‌تاپ به هنگام مسافرت با هواپیما، از آنجا كه تاثیر زیادی بر كمر و كتف‌ها دارد، ضروری است. به همین دلیل است كه ساك‌های چرخ‌دار در بین مسافران بسیار محبوب اند. در مورد ساك های بدون چرخ، میتوانید از محصولات انجمن آمریكایی «فن ماساژ» استفاده كنید. همچنین میتوانید از كیف های شهری كلاسیك استفاده كنید. طرح عمودی این كیف ها این امكان را به شما میدهد تا وزن كامپیوترتان را به طور مؤثرتری به روی ران و تهیگاه توزیع كنید.
 
از زیردستی های خنك كننده استفاده كنید
بسیاری از لپ‌تاپ ها در اثر كاركرد، سریعا تولید حرارت میكنند و داغ میشوند. زیردستی های خنك كننده كه لپ‌تاپ را به روی آن قرار میدهید، میتوانند شما را از سوختگی‌های ران كه در برخی از مجلات پزشكی به آنها اشاره شده است، حفظ كنند. همچنین این پدها میتوانند از مشكل دیگری كه اخیرا مطالعه ای در مورد آن توسط دانشگاه ایالتی نیویورك به روی مردان انجام داده است، نیز جلوگیری كنند: صدمات وارد شده به كیسه بیضه كه خطر ناباروری را افزایش میدهد. پدهای صاف و نقره ای كه از تهویه (فن) های مخصوص بدون صدا استفاده و گرمای لپ‌تاپ را مكیده و از شما دور میكنند. این پدها باعث میشوند كه لپ‌تاپ شما در هنگام كار دمای كمتری را تحمل كند و این امر، عمر مفید كامپیوترتان را افزایش میدهد.
 
به طور مكرر به خود استراحت دهید
آلن هج میگوید گذشته از لوازم و وسایل، استراحت های حین كار، هر چند كوتاه، برای تسكین ناراحتی‌ها و دردهای عضلانی شگفتی ساز هستند. اگر در هنگام كار چنان غرق كار میشوید كه فراموش میكنید چند دقیقه‌ای استراحت كنید، از برنامه‌های كامپیوتری یادآور استفاده كنید. استرچ بریك نسخه 6 (Stretch Break 6.0) از این برنامه هاست. این برنامه در هر سی دقیقه (یا هر دوره زمانی كه شما بخواهید) شكلی را در صفحه، نمایش میدهد. همچنین دستور سه نوع حركت كششی را نیز برای خود در نظر بگیرید. علاوه بر اینها، این برنامه نوعی موسیقی آرامش بخش نیز پخش میكند.
 
چطور از صدمه دیدن سر انگشتان جلوگیری كنیم
تایپ كردن در آن صفحه كلیدهای كوچك برای انگشتان مشكلاتی بوجود می‌آورد. آلن هج میگوید: اگر تایپ كردن شما محدود به «كجایی؟» است، احتمالا مشكلی نخواهید داشت. ولی تایپ كردن نامه‌های رسمی‌ و طولانی، دردسرساز است. او توصیه میكند: وقتی مشغول تایپ كردن هستید، مچ دستتان را صاف بگیرید، در زیر دستانتان شئ نرمی‌ مثل بالش بگذارید و مكررا چند دقیقه‌ای را استراحت كنید و یا از همه بهتر از صفحه كلید هایی كه مخصوصا برای تایپ كردن طراحی شده‌اند استفاده كنید. این صفحه كلیدها به اندازه‌ای بزرگ‌اند كه به شما اجازه میدهند از تمام انگشتانتان برای تایپ استفاده كنید. این صفحه كلید‌ها ضد آب‌اند و خاصیت الاستیكی دارند، از این رو میتوانید آن را تا كنید و در كیفتان قرار دهید!

دوشنبه 18/9/1387 - 11:6
دانستنی های علمی


دوشنبه 18/9/1387 - 10:50
دانستنی های علمی
:

 

" خدایا فصل پاییزی ما تمام شد، یلدا هم رسید خدایا یلدا چه زود رسید و چه زود آهنگ رفتن میکند خدایا باز هم من یلدایی دیگر را بدرقه خواهم کرد یادش بخیر شب نشینها، حافظ خوانیها و نگاههای گرم مادربزرگ یادش بخیر کودکیهایی که با داستان یلدا گره میخورد خدایا این روزها چه بی اختیار در مرور خاطرات چشمهایم خیس میشود. آیا نمیخواهم برای این روزها شعری بگویم شعری از جنس زیستن، شعری موزون، بی ردیف، بی قافیه و در آن فریاد بزنم که دیگر من مسافر تکراری ایستگاههای زند. "

شب یَلدا یا شب چِله آخرین شب آذرماه، نخستین شب زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک می دارند و این شب را جشن می‎گیرند.

ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‎شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.

اکنون پس از ارائه نظریه کاربری تقویمی چهارتاقی نیاسر در نزدیکی شهر کاشان و امکان دیدار عملی طلوع خورشید انقلاب زمستانی، عده‌ای این شب را در انتظار تماشای خورشید در کنار چارتاقی برگزار می‌کنند.

میوه های خوشمزه

                           

دوشنبه 18/9/1387 - 10:1
دعا و زیارت

آن روز كه ابراهیم با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را كه برای داشتنش دعاهای بسیار كرده بود، به مذبح می‌برد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند گذشت. اگرچه در لحظات آخر به فرمان خداوند تیغ از گلوی فرزند بركشید و گوسفند فرستاده شده از سوی پروردگارش را قربانی كرد، اما امتحانی را كه باید می‌داد، پس داد و همراه با خشنودی خداوند از پرهیزگاری بنده‌اش او نیز از سربلندی در امتحان سرخوش بود و اگر امروز نیز راهیان زیارت خانه ی خداوند ابراهیم، در روز دهم ذیحجه به مسلك پیامبر موحدین كه امضای پیامبر اسلام را نیز به همراه دارد، گوسفندی را در پیشگاه خداوند قربانی می‌كنند، در حقیقت تیغ بر گلوی نفسانیات و خواهش‌های دنیوی خود گذاشته و گامی در جهت قرب الهی برمی‌دارند.پس با فرا رسیدن دهم ذیحجه عید سعید قربان، روز اعلام تقرب جستن به پیشگاه الهی را به تمامی مسلمانان و موحدین جهان تبریك می‌گویم.

 

عید قُربان (در عربی: عید الأضحی) یکی از روزهای فرخنده در تقویم اسلامی است.

روز دهم ماه قمری ذی الحجه، مصادف با عید قربان از گرامیترین عیدهای مسلمانان است که به یاد ابراهیم و فرزندش اسماعیل، توسط بسیاری از مسلمانان جشن گرفته می‌شود.

عید قربان که از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است، از یک تا چهار روز جشن گرفته می‌شود و در طی آن مردم با پوشیدن بهترین پوشاک خود، پس از انجام عبادات، به دید و بازدید و جشن و سرور می‌پردازند.

البته برگزار کردن مراسم قربانی در این عید بر همه واجب نیست و تنها بر زائران کعبه در مراسم حج واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آنرا بین همسایگان و مستمندان تقسیم می‌کنند.

حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح می‏کنند و پس از قربانی آنچه بر آنان در حال احرام، حرام شده‏ بود - مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو -، حلال می‏گردد و با توجه به اینکه حج، یکی از عبادتهای بسیار مهم در اسلام است، توانایی به انجام رساندن آن نیز برای هر مسلمانی بسیار شادی آور است، در نتیجه، روزی که پس از انجام وظایف‏ سنگین حج، به عنوان جایزه الهی و اتمام احرام پیش می‏آید را عید میدانند.

همچنین در روایت‏های مکرری نقل شده که در روز عید قربان، قربانی کنید تا گرسنگان و بیچارگان نیز به خوراک برسند.

 ریشه عید قربان

عید قربان ریشه در دوران ماقبل تاریخ بشر دارد. انسان اولیه که از فهم طبیعت عاجز است، برای به دست اوردن ترحم خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسان ها میزند. این رسم نزد همه ملل و ادیان به اسامی مختلف موجود بوده است. این سنت طولانی بشری در اسلام نیز پذیرفته شده است.

در روایات مختلف دینی آمده است که ابراهیم در سن بالا دارای فرزندی شد که او را اسماعیل نام نهاد و برایش بسیار عزیز و گرامی بود. اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند.

او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم آماده سر بریدن فرزند محبوب خود می‌شود. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل خداوند که او را سربلند در امتحان می‌‌یابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم می‌‌فرستد.

این ایثار و عشق پیامبر به انجام فرمان خدا، فریضه‌ای برای حجاج می‌‌گردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند. دراین روز همچنین مستحب است که نماز عید قربان برپا گردد. نماز عید قربان باید در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر خوانده شود و شامل دو رکعت است.

کرپن‌ها، همان روحانیان دین "مهر" بوده‌اند و به دلیل قربانی کردن "گاو" از سوی ایشان، واژهٔ "قربانی" نیز از همینان برگرفته شده است.

دوشنبه 18/9/1387 - 9:45
دانستنی های علمی

عید قربان عید بندگی ... روز پیروزی ابراهیم خلیل الله ...  مبارک.

دوشنبه 18/9/1387 - 9:14
اخبار
جامعه دامپزشکان ایران در آستانه فرارسیدن عید سعید قربان ضمن تبریک این روز به همه هموطنان عزیز و با توجه به خطرات ناشی از انتقال بیماری‌های قابل سرایت بین انسان و حیوانات و ضرورت پیشگیری از ابتلا به این دسته از بیماری‌ها، با صدور اطلاعیه‌ای خواستار توجه مردم به نکات بهداشتی در هنگام ذبح دام شد.

متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرا رسیدن عید سعید قربان، روز غلبه بر شیطان و اطاعت محض از فرمان خداوند بزرگ بر عموم مؤمنان و مسلمانان جهان به ویژه هموطنان عزیز مبارک باد.
جامعه دامپزشکان ایران به عنوان نهاد معتمد و قدیمی‌ترین تشکل تخصصی غیردولتی دامپزشکی کشور توجه عموم هم‌میهنان عزیز را در این روز به رعایت نکات بهداشتی زیر معطوف می‌دارد:

1- برای ذبح دام حتماً به مراکز مجاز عرضه بهداشتی دام مراجعه و اکیداً از خرید دام زنده از کنار گذرگاه‌های عمومی و خیابانها و افراد غیر مجاز خودداری نمایید.
2- با توجه به مهیا بودن شرایط بهداشتی جهت ذبح دام و کنترل، بازرسی و معاینه بهداشتی توسط دامپزشکان در مراکز مجاز عرضه و قربانی دام، از ذبح دامها در معابر عمومی و خیابان و کوچه جداً پرهیز نمایید.

3- دامپزشکان در مراکز مجاز عرضه بهداشتی دام با لباس مخصوص و نواری بر روی بازو که با عبارت (دکتر دامپزشک) مشخص شده است، آماده خدمت به هموطنان عزیز و بازرسی و معاینه بهداشتی دام قبل، حین و بعد از ذبح می‌باشند.

4- در صورت مشاهده هرگونه تخلف اعم از عدم بازرسی و معاینه قبل، حین یا پس از ذبح یا عرضه غیربهداشتی و غیرمجاز دام، مراتب را در اسرع وقت به نزدیکترین شبکه دامپزشکی شهرستان خود اطلاع دهید.

5- دامپزشکان مستقر در مراکز عرضه بهداشتی دام از ذبح دام‌های مبتلا به تب، بزرگی گره‌های لنفاوی، زردی، عوارض جدی و خطرناک پوستی، عفونت‌ها و غیره جلوگیری و دام مبتلا را با اسپری رنگی علامتگذاری و قرنطینه نموده و از فروش آن ممانعت به عمل می‌آورند. بنابراین با اعتماد به این مراکز، تنها دام خود را پس از معاینه توسط دامپزشک تهیه نمایید.

6- بهتر است خانم‌های باردار هنگام خرد کردن گوشت گوسفند و یا شستشوی آن از دستکش استفاده نمایند.
7- گوشت‌های تهیه شده، تا قبل از پخت بهتر است در یخچال (حداكثر 72 ساعت) یا در فریزر(حداكثر یك سال) نگهداری شوند.
دوشنبه 18/9/1387 - 8:40
دعا و زیارت

 

 

  • عرفه در عرفات


  • عرفه در عرفات
    خدایا هر کس که تو را دارد چه ندارد؟ و هر کس که تو را ندارد چه دارد؟............
    دعای شریف عرفه از معتبرترین ادعیه با مضامین توحیدی است، این دعا از زبان مبارک سید الشهداء (علیه السلام) جاری شده، ظاهراً این دعا در آخرین حج آن حضرت بوده، چون در روایت سند دعا آمده آن حضرت همراه خانواده خویش بوده، و پس از مراسم عرفه حج خود را ناتمام گذاشته باشد، هرچند روایات دیگر روز خروج آن حضرت از مکه را روز هشتم ذکر کرده اند که یک روز قبل می شود؛ آن حضرت از خیمه بیرون آمدند و سمت چپ کوه ایستادند و روی مبارک به سوی کعبه کردند و با نهایت تذلل و مانند مسکینی که غذا طلب کند شروع به خواندن این دعا کردند.
    نام عرفه از ریشه عرفان و شناخت است، در این روز آدم و حوا (علیه السلام) پس از فراق و جدائی یکدیگر را در این سرزمین پیدا کردند.
    جبرئیل امین در این وادی به آدم (علیه السلام) گفت: هنگامی که خورشید غروب کرد اعتراف کن، پس آدم به عصیان خویش اعتراف کرد و آنجا را عرفات نامیدند.
    عرفا می گویند: آخرین سیر تکاملی بشر اعتراف به عجر و تذلل است که این دعا نماد و سمبل این معرفت و عجز است.
    امام خمینی (ره) آن عارف گرانمایه فرموده اند:« قرآن کریم، قرآن نازل است و دعا قرآن صاعد»
    دعای عرفه در اوج معانی عرفانی قرار دارد، به طوری که جملات آن عارفان و حکیمان و حیرت زدگان وادی الوهیت را دچار بهت و شگفتی کرده، جملاتی از زبان انسان پاکباخته که تجسم معرفت و حقیقت بوده.
    در بخشی از این دعا آمده: «عمیت عینٌ لا تراک  علیها رقیباً و خسرت صفقهُ عبد لم تجعل له من حبک نصیباً» یعنی کور باد چشمی که ترا نبیند، با آنکه تو مراقب و همنشین او هستی و در زیان باد بنده ای که نصیبی از عشق و محبتت نیافت.
    هر سال در این روز میلیونها مشتاق و عاشق در سراسر جهان به پیروی از امام عاشقان در مساجد و اماکن متبرکه جمع شده و این دعای شریف را زمزمه می کنند.
    یادش بخیر روز عرفه سال 1379 به همراه دوستانم از تاکسیرانی قزوین(آقایان عاشوری، محمد بیگی، آقا بابائی) به مرز خسروی رفتیم و کتاب دعای عرفه را از مسجد مرز خسروی خریداری کردم و همراه دوستان در معیت مرحوم سید علی اکبر ابوترابی  سرور آزادگان، در مرز خسروی بیاد شهدای کربلا این دعا را زمزمه کردیم؛ هر سال در این روز اگر توفیقی باشد این دعا را بیاد آن روزها تلاوت می کنم.
    مرز خسروی بخاطر نزدیکی به کربلای حسینی هر ساله پذیرای سیل مشتاقان آن حضرت در روز عرفه است.

    إن شاء الله سال بعد ما در بین حجاج بیت الله الحرام باشیم و این دعا را در عرفات زمزمه کنیم.


     


     

    از مسلخ قربان تا مطلع غدیر



     بهار-بیست دات كام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


    از کارهائی که در روز مستحب است نماز عید است که شبیه نماز عید فطر است و با همان ویژگیها و اذکار که از روایات اهل بیت(ع) چینین برداشت می شود.
    غسل این روز هم مثل خیلی از اعیاد مستحب است ولی روزه در این روزه مثل عید فطر حرام است.
    یکی از اعمال حج قربانی کردن است و هدف حج بنا به فرمایش امام صادق (علیه السلام) فلاح و رستگاری انسانهاست[1]، بماند که افراد مختلف با اهداف متفاوت در این کنگره ی بزرگ جهانی شرکت می  کنند، که قدری رسیدن به این هدف را کمرنگ می کند.
    بنا بر فرمایش نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) گروهی از مردم (اغنیاء) برای خودنمائی ، گروهی برای تجارت(متوسطین)  و گروهی هم برای ریا و شنیده شدن(فقرا) ، حج می کنند،[2] پس دیگر کسی نمی ماند که برای خود خدا حج کند یا بسیار کمند حجاج واقعی.
     گفتیم عید قربان روز قربانی کردن است، همانطور که درکتب تاریخی ذکر شده نبی مکرم نیز در این روز پس از نماز عید و خطبه در همانجا گوسفندی را ذبح می کرده و آنرا به نیت خود تمام مسلمین از امتش قربانی می کرده، آنهم با دست مبارک خویش.[3]
    حال اگر کمی به عقب برگردیم خواهیم دانست که فلسفه قربانی تبعیت کردن از سنت حضرت ابراهیم (علیه السلام) در اطاعت امر مولا بدون هیچ قید و شرطی و اعتراض است، و گوسفند نمادی از ذبح تبدیل شده حضرت اسماعیل (ع) است و مهم تر  آنکه آن نبی گرامی  نتوانست جان فرزند عزیزش را فدای خدا کند واین مأموریت به پیامبر اسلام واگذار شد.
    پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرزند دلبندش را در قربانگاه کربلا فدای اسلام کرد تا نهال نوپای اسلام از شکستن و خشکیدن رهائی یابد و در ماهی که از زمان جاهلیت حرام بود و محرم، در سرزمینی بدون آب و علف، با لبهای تشنه، در مقابل دیدگان اهلبیتش، توسط گروهی از منحرفان امتش، سر از بدنش جدا گردد.
    اما غدیر که بلافاصله بعد از قربان می آید از بزرگترین اعیاد شیعه است، البته در تاریخ اهل سنت زیاد بدان اشاره شده ولی خاطر مطرح شدن ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) از پرداختن در این بحث خودداری می کنند.
    محقق بزرگ جناب علامه امینی (ره) در کتاب شریف الغدیر که حاصل یک عمر تلاش و سفر و تحقیق در باب ولایت و اثبات غدیر است، سعی کرده با استفاده از منابع روائی اهل سنت به اصالت غدیر و حقانیت ادعای شیعه اشاره نموده و مسئله ی غدیر را احیاء نماید.
    راستی هدف پیامبر (صلی الله علیه و آله) از برپائی مراسم باشکوه غدیر خم که هیچ مورخی نتوانسته منکر آن شود چه بوده؟ دیدار مجدد یاران؟ وداع با اصحاب خود از شهرهای دیگر برای آخرین بار؟ نصیحت های عادی و معمول؟ معرفی جانشین بعد از خود نزد آنهمه حاجی و شاهد که بعدها کسی منکر نشود؟
    ظاهراً نکته ی آخر هدف آن حضرت بوده، چرا که دین او حج او و رسالت او با این عمل طبق فرمایش قرآن کامل شده،[4] و با خاطری آرام از این دنیای فانی رخت بر می بست.
    واقعه غدیر با حجه الوداع  پیامبر (صلی الله علیه و آله)  گره خورده و پیامبر به بهانه های مختلف با مردم وداع می کرد و دیدار به قیامت را وعده می داد، و سعی داشت پیام نهائی حج عظیمش را به مردم بدهد که آی مردم این آخرین حج من است و پس از من مولا و رهبر شما علی (علیه السلام) است[5]، حال این سوال مطرح میشود که آیا پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در روز قیامت از آن امت ریا کار و بعضاً منافق، راضی خواهد بود؟ آنها را بخاطر فراموش کردن نصایح و وصیتش توبیخ نخواهد کرد؟ در انحرافی که به علت به توجهی به اوامر آن حضرت پدید آمد چه کسانی مقصرند؟ و...
    دوشنبه 18/9/1387 - 8:32
    دعا و زیارت

     

    ·     نشانه های عاقل

    امام حسین فرمود: عاقل، با کسی که می ترسد او را دروغگو پندارد هم سخن نمی شود، از کسی که می ترسد او را رد کند درخواستی نمی کند، به کسی که می ترسد او را بفریبد تکیه نمی نماید و به کسی که به امید او اطمینانی نیست امید نمی بندد.

     

    ·     کمال عقل

    امام حسین می فرماید: عقل، جز از راه پیروی حق به کمال نمی رسد.

     

    ·     نشانه های دانا و نادان

    امام حسین می فرماید: از نشانه های اسباب قبولی اعمال، همنشینی با خردمندان است و از نشانه های اسباب نادانی، کشمکش با نابخردان است و از نشانه های دانا، نقادیاو از گفتار خود و آگاهی او از اسرار  آرای گوناگون است.

     

    ·     دانا کیست؟

    امام حسین می فرماید: اگر همه گفتار دانا نیکو و بحق بود، از خود پسندی در آستانه دیوانگی قرار می گرفت. همانا دانا کسی است که حق گویی او فراوان باشد.

     

    ·     صفتهای زیبا

    امام حسین می فرمود: دانش نطفه بارور معرفت است. تجربه های طولانی، فزونی عقل است، شرافت همان پارسایی است. قانع بودن، آسایش تن است، هر که تو را دوست دارد، از پلیدی بازت می دارد، هر که تو را دشمن دارد، بر نابکاری واردت می سازد.

    امام حسین می فرماید: هر کس این پنج چیز را نداشته باشد، از زندگی خود چندان بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی.

     

    ·     شریف ترین مردم

    شخصی از امام حسین پرسید: شریف ترین مردم کیست؟

    امام فرمود: آن کس که پیش از اندرز دیگران، خود پند گیرد و پیش از بیدار باش دیگران، خود بیدار شود.

    عرض کرد: شهادت می دهم که چنین کسی سعادتمند است.

     

    ·     تسلیم در برابر خدا

    از امام حسین پرسیدند: چگونه صبح کردی؟

    فرمود: صبح نمودم در حالیکه پروردگارم بالای سرم و آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده ام و حساب الهی فراگیرم می باشد و چنین روزی من، در گرو کردار خویشم، نه آنچه دوست دارم پیدا می کنم، و نه آنچه نمی پسندم از خود می رانم و همه کارها در اختیار دیگری است. اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین کدام فقیری از من نیازمندتر است.

     

    ·     ایمان و یقین

    شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.

    گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.

    پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب.

    پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.

    پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم.

    پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران هرزگی و بیعاری است، در قدرتمندان،درنده خویی، در شریفان، دروغگویی، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.

     

    ·     اوصاف مومن

    امام حسین می فرماید: حقا که مومن ، خدا را حافظ خود گرفته و گفتار او را آیینه خود گزیده است. گاهی در اوصاف مومنان چشم می دوزد و گاهی در ویژگیهای سرکشان می نگرد. از اینرو بهره وری او از کلام خدا، در لطایف و در ژرفای معرفت خود غوطه ور است، از هوشمندی خود، در بلندای یقین جایگزین است و در پاکی خود استوار است.

    ·     توکل

    از امام حسین (ع) روایت شده است: عزت و بی نیازی از جایگاه خود بیرون آمده به گردش پرداختند، چون با توکل برخورد نمودند و در آن مقیم گشتند.

     

    ·     تسلیم در برابر گزینش خدا

    به امام حسین (ع) عرض شد ابوذر می گوید: برای من، فقر محبوبتر از بی نیازی و مریضی، محبوبتر از سلامتی است. حضرت فرمود: خدای متعال ، ابوذر را رحمت کند، اما من می گویم: هرکس به نیک گزینی خدا برای او مطمئن شود، جز آنچه را خدا برایش گزیده است آرزو نمی کند.

     

    ·     خیر دنیا و آخرت

     امام حسین (ع) می فرماید: خداوند به هر کس راستگویی و نیکخویی و پاکدامنی و پاک خوری روزی کند خیر دنیا و آخرت را ویژه او ساخته است.

     

    ·     بهترین عبادت

    امام حسین (ع) می فرماید: جمعی خدا را از شوق بهشت می پرستند، این عبادت سوداگران است و گروهی خدا را از بیم دوزخ می پرستند، این عبادت بردگان است و مردمی هم خدا را از روی شکر می پرستند. این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است.

     

    ·     پاداش عبادت

    امام حسین فرمود: هر کس خدا را آنگونه که حق پرستش اوست بپرستند، خدا از فیض خود به او بالاتر از آرزوها و کفایتش ارزانی دارد.

     

    ·     کبریایی ازآن خداوند است

    یک نفر به امام حسین (ع) عرض کرد: در تو کبر وجود دارد؟ حضرت فرمود: همه کبریایی و عظمت از آن خداوند یگانه است که در دیگری نیست. خدای متعال فرمود: عزت، مخصوص خدا و رسول او و اهل ایمان است.

     

    ·     ادب چیست؟

    از امام حسین (ع) پرسیدند: ادب چیست؟ فرمود: این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود ببینی.

     

    ·        پاداش سلام

    امام حسین (ع) فرمود: سلام ، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن، ازآن سلام کننده و یکی ازآن جوابگو است.

     

    ·     بخیل کیست؟

    امام حسین (ع) فرمود: بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.

     

    ·     نشانه های خائن و بدکار

    امام حسین می فرماید: « درستکار آسوده است، بی گناه بی باک، خیانتکار ترسان و بدهکار هراسان است. هرگاه آشفتگی و بلا بر عاقلی روی آورد اندوه خود را با دور اندیشی می زداید و برای چاره جویی در خانه عقل را می کوبد.

     

    ·     سلام قبل از کلام

    مردی با امام حسین (ع) آغاز سخن کرد که خدا عافیتت بخشد، حالت چگونه است؟ فرمود: خدا عافیتت دهد سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است. سپس فرمود: تا کسی سلام نداده به او اجازه سخن گفتن ندهید.

     

    ·     صفات نیک

    امام حسین (ع) در خطبه ای فرمود: هان ای مردم! در اخلاق شایسته و والا با هم رقابت کنید و در سودهای معنوی و بهشتی از هم پیشی گیرید، مپسندید آن کار نیکی را که در آن شتاب ننموده اید.

    بدانید که هر کار نیکی، سپاسی را بهره می دهد و پاداشی را از پی می آورد، چنانچه کار نیک را مجسم بنگرید، آن را در چهره انسانی نیکو و زیبا می دیدید که ناظران را مسرت می بخشد. هر کس که بخشش کرد ، سروری یافت و هرکس بخل ورزید، فرو مایه شد.

     

    ·     راستی و دروغ

    امام حسین (ع) فرمود: راستی، عزت است و دروغ، ناتوانی، اسرار امانت است و همسایگی، خویشاوندی، یاری رسانی صمیمیت است و کار، تجربه آموزی، اخلاق نیک عبادت است و سکوت، زینت، تنگ نظری و آزمندی، فقر، بخشندگی دارایی و مهربانی، خردمندی است.

     

    ·     سوگند زیاد

    امام حسین (ع) فرمود: از سوگند زیاد بپرهیزید زیرا سوگند آدمی از چهار خصلت سرچشمه می گیرد: یا از خواری است که در خود می یابد و او را بر ذلت تصدیق مردمش بر می انگیزد و یا از ناتوانی در منطق است که سوگندها را پرکننده خلأها و پیوند ساز سخنان بی ربط خود می کند و یا از بدبینی مردم است که از آنان نسبت به خود سراغ دارد و می داند که سخنش را جز با سوگند نمی پذیرند و یا از آن روست که زبان خود را بی اندیشه بکار می گیرد.

     

    ·     آداب سخن

    امام حسین (ع) فرمود: پشت سر کسی که از تو ناپیداست چیزی مگو، مگر آنچه که می پسندی او پشت سرت از تو گوید و همانند بنده ای رفتار کن که می داند به گنهکاری خود گرفتار می شود و به نیک رفتاری خود پاداش می گیرد.

     

    ·        خوف از خدا

    به امام حسین (ع) عرض شد: بیم تو از پروردگارت چه فراوان است؟ فرمود: در روز قیامت جز آنکس که در دنیا خوف خدا داشته کسی ایمن نیست.

     

    ·     گریه از خشیت الهی

    روایت شده که امام حسین (ع) فرمود: گریستن از خشیت خدا، رهایی از آتش دوزخ است و فرمود: گریه دیده ها و خشیت دلها، رحمتی از خداست.

     

    ·     یاری در جوانمردی

    امام حسی (ع) فرمود: آن کس که بخشش تو را نپذیرد، تو را در جوانمردی کمک کرده است.

     

    ·     انفال مال

    امام حسین (ع) فرمود: مال تو اگر برای تو مقدر شده باشد آنرا انفاق خواهی کرد. بنابراین، آن را برای پس از خود مگذار که پس انداز غیر تو می شود، در حالیکه آن را از تو می خواهند و حساب آن را از تو می کشند و بدان که تو برای آن نمی مانی، و آن بر تو وفا نمی کند، پس آنرا بخور پیش از آنکه تو را بخورد.

     

    ·     نصایح امام

    امام حسین (ع) فرمود: آنچه را طاقت نداری به عهده مگیر، به آنچه نخواهی رسید مپرداز، آنچه را قادر نیستی به شمار نیاور، جز به اندازه ای که سود می بری هزینه مکن، پاداش، جز به اندازه کارکرد خویش مخواه، جز به فرمانبرداری از خدای سبحان که به دست آورده ای شادمان مشو و جز آنچه که خود را برای آن شایسته می بینی دریافت نکن.

     

    ·     شکر

    امام حسین (ع) فرمود: شکرگزاری تو برای نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب می شود.

     

     

     

            سخنان امام حسین (ع) پیرامون طلب روزی

    امام به شخصی خطاب فرمود: فلانی، در راه به دست آوردن روزی ستیزه گرانه تلاش مکن و بر قدر، همچون واگذار کننده بی اختیار، تکیه ننما، زیرا در جستجوی روزی برآمدن، از سنت است و خلاصه جویی از عفت. عفت مانع روزی نیست و حرص زیاد روزی نمی اورد، همانا رزق تقسیم شده است و اجل حتمی است و به کار گیرنده حرص، جوینده گناه است.

     

    ·     اثر توانمندی

    امام حسین فرمود: توانمند شدن بر دشمن، خشم را از بین می برد و آتش کینه را خاموش می سازد. هر کس به حال و کار خود داناتر است.

     

    ·     مدارا کلید مشکلات

    امام حسین (ع) فرمود: هر که از تدبیر باز ماند و از چاره ها ناتوان گردد، مدارا کلید گره گشای اوست.

     

    ·     آثار صله ارحام

    امام حسین (ع) فرمود: هر که دوست دارد اجل او تأخیر افتد و روزیش فزونی گیرد باید صله ارحام انجام دهد.

     

    ·     موارد صبر

    در مواردی که حق تو را ملزم می سازد، بر آنچه نمی پسندی، شکیبا باش و در مواردی که هوای نفس  تو را فرا می خواند، از آنچه دوست می داری، خود را نگهدار.

     

    ·     معنای بردباری

    امیر مومنان (ع) به حسین (ع) فرمود: فرزندم! حلم چیست؟

    فرمود: فرو بردن خشم و بر خود مسلط بودن

     

    ·     نیکی باید به خوب و بد

    شخصی پیش امام حسین اظهار داشت: اگر نیکی به نا اهل برسد، تباه می شود، امام حسین (ع) فرمود: چنین نیست، بلکه نیکوکاری همچون رگبار است که باید به نیک و بد برسد.

     

    ·     هوای نفس

    امام حسین (ع) فرمود: از این هواهای نفسانی که مجموعه آنها گمراهی و سرانجام آنها آتش است بپرهیزید.

     

    ·     بدی کردن، پوزش خواستن

    امام حسین (ع) فرمود: کاری مکن که از آن پوزش بخواهی، زیرا مومن نه بد می کند و نه عذر می طلبد و منافق هر روز بد می کند و عذر می خواهد.

     

    ·     عذر بدتر از گناه

    امام حسین (ع) فرمود: چه بسا گناهی که از عذر طلبی آن نیکوتر است.

     

    ·        عیب جویی نکردن از دیگران

    امام حسین (ع) فرمود: هر که از کسی عیب جویی نکند، کنار هر عیب جویی خود، عذر خواهی را از دست نخواهد داد.

     

    ·     واقعیت غیبت

    شخصی نزد امام از کسی غیبت کرد، امام فرمود: ای فلانی دست از غیبت بردار زیرا غیبت نان و خورش سگهای دوزخ است.

     

    ·     دوری از عیبجویان

    امام حسین (ع) فرمود: وقتی شنیدی که کسی به اعراض مردم تعدی می کند سعی کن ترا نشناسد، زیرا بدترین عرض و ناموسها نزد او آبروی آشنایان اوست.

     

    ·     نتیجه گناه

    شخصی به امام حسین (ع) نامه نوشت که: با دو کلمه مختصر مرا پندی ده. حضرت نوشت: کسی که از راه نافرمانی خدا درصدد چیزی برآید، آنچه را امید دارد زودتر از دست می دهد و آنچه را بیم دارد زودتر سر می رسد.

     

    ·    انواع برادران

    امام حسین (ع) فرمود: برادران چهار گونه اند: برادری که به سود تو و به سود خود است، برادری که تنها به سود توست، برادری که به زیان توست و برادری که نه به سود تو و نه به سود خود است.

     

    ·     تصویر مرگ

    امام حسین (ع) فرمود: اگر مردم، مرگ را باور می کردند و آن را به همانگونه کههست به نظر می آوردند دنیا ویران می گشت.

     

    ·     اندرز گنهکار

    شخصی خدمت امام حسین (ع) رسید و گفت: من مردی گنهکارم و در برابر گناه تاب نمی آورم، مرا نصیحتی فرما!

    فرمود: پنج کار را انجام ده، آنگاه هر چه خواهی گناه کن، اول: روزی خدا را مخور و هر چه خواهی کن. دوم: از قلمرو فرمانروایی خدا بیرون شو و هر چه خواهی کن. سوم: به جایی درآ، که خدا تو را نبیند و هر چه خواهی کن. چهارم: هر گاه فرشته مرگ آمد تا جان تو را گیرد او را از خود بران و هر چه خواهی کن. پنجم: هر گاه مالک دوزخ تو را در آتش افکند، در آتش مرو و هر چه خواهی کن.

     

    ·    اندرز غافلان

    امام حسین (ع) فرمود: اگر سه چیز نبود، فرزند آدم هرگز برای چیزی سر خم نمی کرد: فقر، بیماری و مرگ.

     

    ·     بدترین اوصاف زمامداران

    امام حسین (ع) می فرمود: بدترین اوصاف زمامداران، ترس از دشمنان و بی رحمی بر ناتوانان و خودداری هنگام بخشش است.

     

    ·     نسخه دادن به پادشاهان

    امام حسین (ع) فرمود: به هیچ پادشاهی دستور درمان مده، زیرا اگر سودش بخشد سپاست نمی گوید و اگر زیانش رساند تهمت می زند.

     

    ·     ارزش اطعام مسلمان

    امام حسین (ع) فرمود: اگر برادر مسلمانی را اطعام کنم برایم محبوب تر است تا افقی از بردگان را آزاد کنم. پرسیدند افق چقدر است؟ ده هزار.

     

    دوشنبه 18/9/1387 - 7:29
    دعا و زیارت
     

     

    بسم الله الرحمن الرحیم



    اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ

    * * * * * * سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند

    رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا

    رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى

    بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ فاطِمَةَ

    فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه

    سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ

    بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى كه خدا خونخواهیش كندو فرزند چنین كسى و اى كشته اى كه انتقام


    الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكُمْ

    كشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى كه فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب

    مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ

    من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه

    لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِكَ عَلَیْنا وَعَلى

    براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر

    جَمیعِ اَهْلِالاِْسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى

    همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر

    جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

    همه اهل آسمانها پس خدا لعنت كند مردمى را كه ریختند شالوده ستم و بیدادگرى

    عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَاَزالَتْكُمْ عَنْ

    را بر شما خاندان و خدا لعنت كند مردمى را كه كنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور كردند شما را از


    مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ

    آن مرتبه هائى كه خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت كند مردمى كه شما را كشتند و خدا لعنت كند


    الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْكُمْ مِنْهُمْ

    آنانكه تهیه اسباب كردند براى كشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما


    وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیاَّئِهِم یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ

    از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم

    سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ

    با كسى كه با شما در صلح است و در جنگم با هر كس كه با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت كند خاندان زیاد

    وَآلَ مَرْوانَ وَلَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَلَعَنَ

    و خاندان مروان را و خدا لعنت كند بنى امیه را همگى و خدا لعنت كند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و

    اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَلَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ

    خدا لعنت كند عمر بن سعد را و خدا لعنت كند شمر را و خدا لعنت كند مردمى را كه اسبها را زین كردند و دهنه زدند

    وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ

    و به راه افتادند براى پیكار با تو پدر و مادرم بفدایت كه براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از

    الَّذى اَكْرَمَ مَقامَكَ وَاَكْرَمَنى بِكَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ

    آن خدائى كه گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو كه روزیم گرداند خونخواهى تو را در ركاب آن امام


    مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى

    یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا

    عِنْدَكَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ یا اَبا

    نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا

    عَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَاِلى رَسُولِهِ وَاِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ

    عبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه

    وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْكَ بِمُوالاتِكَ وَبِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ

    و حسن و شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از كسى كه با تو مقاتله كرد و

    نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

    جنگ با تو را برپا كرد و به بیزارى جستن از كسى كه شالوده ستم و ظلم

    عَلَیْكُمْ وَاَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَبَنى

    بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از كسى كه پى ریزى كرد شالوده این كار را و پایه گذارى كرد


    عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْكُمْ وَعلى اَشْیاعِكُمْ بَرِئْتُ

    بر آن بنیانش را و دنبال كرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بیزارى جویم

    اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَمُوالاةِ

    بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى

    وَلِیِّكُمْ وَبِالْبَر آئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَالنّاصِبینَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَر آئَةِ

    دوستان شماو به بیزارى از دشمنانتان و برپا كنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى

    مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ

    از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با كسى كه با شما در صلح است و در جنگم با كسى كه با شما


    حارَبَكُمْ وَوَلِىُّ لِمَنْ والاكُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداكُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى

    در جنگ است و دوستم با كسى كه شما را دوست دارد و دشمنم با كسى كه شما را دشمن دارد و درخواست كنم از خدائى كه


    اَكْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِكُمْ وَرَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ

    مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم كند بیزارى جستن از دشمنانتان را


    اَنْ یَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَكُمْ قَدَمَ

    به اینكه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام

    صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ

    راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت و از او خواهم كه برساند مرا به مقام پسندیده شما

    عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَاِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ]

    در پیش خدا و روزیم كند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گویاى [به حق ]

    مِنْكُمْ وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى

    كه از شما (خاندان ) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى كه شما نزد او دارید كه عطا كند


    بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها

    به من بوسیله مصیبتى كه از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را كه مى دهد به یك مصیبت زده از مصیبتى كه دیده براستى چه


    وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اَللّهُمَّ

    مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا

    اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ

    چنانم كن در اینجا كه ایستاده ام از كسانى باشم كه برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى

    اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ

    خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ

    مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَابْنُ آكِلَةِ

    محمد و آل محمد خدایا این روز روزى است كه مبارك و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن

    الاَْكبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِكَ وَلِسانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ

    جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (كه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت كه درود خدا بر او

    وَآلِهِ فى كُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

    و آلش باد در هر جا و هر مكانى كه توقف كرد در آن مكان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله

    اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ

    خدایا لعنت كن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را كه لعنت بر

    اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ

    ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است كه شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر كشتنشان


    الْحُسَیْنَ صَلَواتُاللَّهِ عَلَیْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَالْعَذابَ

    حضرت حسین صلوات اللّه علیه را خدایا پس چندین برابر كن بر آنها لعنت خود

    [الاَْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ فى هذَاالْیَوْمِ وَفى مَوْقِفى هذا

    و عذاب دردناك را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى كه هستم

    وَاَیّامِ حَیوتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّكَ وَآلِ

    و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان


    نَبِیِّكَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ # پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ

    پیامبرت كه بر او و بر ایشان سلام باد * * * * * * * * * * * خدایا لعنت كن نخستین

    ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اَللّهُمَّ

    ستمگرى را كه بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین كسى كه او را در این زور و ستم پیروى كرد خدایا

    الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ

    لعنت كن بر گروهى كه پیكار كردند با حسین علیه السلام و همراهى كردند و پیمان بستند و از هم پیروى كردند

    عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا

    براى كشتن آن حضرت خدایا لعنت كن همه آنها را * * * * * * * * * سلام بر تو اى

    اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ

    ابا عبداللّه و بر روانهائى كه فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد

    [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى

    همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار

    لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى

    زیارت من از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر

    اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ # پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ

    فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * * خدایا مخصوص گردان

    اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ

    نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز كن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

    اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ

    خدایا لعنت كن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت كن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را

    وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلى

    و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا

    یَوْمِ الْقِیمَةِ پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ

    روز قیامت * * * * * * * * * * * * * خدایا مخصوص تو است ستایش

    الشّاكِرینَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ

    سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا

    ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ

    روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت

    مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْه ِالسَّلامُ

    با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانكه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام

    التماس دعا

    دوشنبه 18/9/1387 - 7:23
    شعر و قطعات ادبی

     


     

     

    بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال 953 ه.ق 1546 میلادی در بعلبك متولد  شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال 65 هجری از معاریف اسلام بوده است.

    ناحیه "جبل عامل" همواره یكی از مراكز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه كه از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار كردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار كرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

    بهاءالدین در كودكی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال 991 هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله  عراق، شام و مصر رفت و پس از 4 سال در حالی كه حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

    وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی كه از او بر جای مانده در حدود 88 كتاب و رساله است. وی در سال 1031 ه.ق در اصفهان درگذشت و بنا بر وصیت خودش  جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه  آستان قدس دفن كردند.

    شخصیت ادبی شیخ بهایی:

     ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف 1022ـ 1024)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.

     بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری  توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص 94 ـ 99) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.

    اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویّات، غزلیّات و رباعیّات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن  مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی  از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند. 

     «نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.

    «شیر و شکر»، اولین منظومه فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (161 بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص 179 ـ 188؛ 141 بیت در کشکول، ج 1، ص 247 ـ 254) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق  در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیّه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.

    بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیّه » معروف به صمدیّه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیّه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در 63 بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج1،ص 189 ـ 194) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج1، ص225 ـ 227) از وی باقی مانده است. دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.

    شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی 1110) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.

    از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه،  تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:

    « لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف »، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به «کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

    بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است. از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: «مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف 1015)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن  بهره برده است؛  «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیّه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف 1007) در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح  نگاشته است.

    «زبده الاصول» این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف 995) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف 1015) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم  نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.

    «حدائق الصالحین» (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیّه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.

     «حدیقة هلالیّه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سیّد علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.

    خدمات شیخ بهائی:

    در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانكه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت  آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست كه می  گویند وی ساخته است.

    در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه كه هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است كه معروف است هیئتی در آن زمان از جانب شاه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند كه هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.

    دیگر از كارهای علمی كه به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی كاریز نجف آباد اصفهان است كه به نام قنات زرین كمر، یكی از بزرگترین كاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن  9 فرسنگ است و به 11 جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این كاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.

    دیگر از كارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یك سلسله اختلاف نظر بود كه مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یك قرن و نیم اختلاف داشته اند.

    یكی دیگر از كارهای شگفت كه به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای كه هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار كهنه نزدیك بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند كه گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته كه با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه كرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدید همچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود كه اگر روزی آن فضا را بشكافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از كار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شكافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منار جنبان اصفهان كه هم اكنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.

     استادان شیخ بهائی:

     آن طور كه مؤلف عالم آرا آورده است، استادان او بجز پدرش از این قرار بوده اند: "تفسیر و حدیث و  عربیت و امثال آن را از پدر و حكمت و كلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس سركار فیض كاشانی فرا گرفت و طب را از حكیم عماد الدین محمود آموخت و در اندك زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف كتاب پرداخت."

    مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف مقدسی می شمارد و گوید كه صحیح بخاری را نزد او خوانده است. علاوه بر استادان فوق در ریاضی، بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مؤلف كتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب كه از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.

      

    يکشنبه 17/9/1387 - 19:39
    مورد توجه ترین های هفته اخیر
    فعالترین ها در ماه گذشته
    (0)فعالان 24 ساعت گذشته