• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 551
تعداد نظرات : 968
زمان آخرین مطلب : 4667روز قبل
پوست و مو

پای ورزشکار چیست؟

 

پای ورزشکار (ATHLETE"S FOOT)یک عفونت قارچی است و چون در بین ورزشکاران رواج داشته است، به آن پای ورزشکار می‌گویند.

بیشتر افراد به اشتباه فکر می‌کنند که فقط ورزشکاران دچار پای ورزشکار می‌شوند. در حقیقت هرکس امکان دارد به این ناراحتی مبتلا شود.

ورزشکاران احتمالاً این ناراحتی را از رخت‌کن‌ها، استفاده از لباس‌های یکدیگر و دوش‌های غیربهداشتی محل ورزشی می‌گیرند.

پای ورزشکار با قرمزی بین انگشتان پا مشخص می‌شود و باعث خارش و سوزش پوست می شود. پوست این ناحیه از پا سست شده و می‌میرد و کنده می‌شود.

اگر عفونت قارچی کنترل نشود، پوست ضخیم و ورقه ورقه می‌شود. در این مرحله، بیماری می‌تواند به‌ سرعت به تمام پا منتشر گردد.

قارچی که این بیماری را به وجود آورده است، تقریباً همیشه روی پوست وجود دارد. اما اگر پای خود را تمیز و خشک نگهداری کنید، دچار عفونت قارچی نخواهید شد.

باید همیشه بعد از حمام و شستن پا، بین انگشتان پا را کاملاً خشک کنید. جوراب‌هایتان را زود به زود عوض کنید و آنها را بشویید.

اگر پا به مدت طولانی مرطوب بماند، قارچ از فرصت استفاده می‌کند و به لایه‌های بیرونی پوست سرایت می‌نماید و در آن‌جا موادی را تولید می‌کند که برای پوست ضرر دارند.

باید همیشه بعد از حمام و شستن پا، بین انگشتان پا را کاملاً خشک کنید. جوراب‌هایتان را زود به زود عوض کنید و آنها را بشویید.

اگر خارش یا تحریکی در پای خود احساس کردید، فوراً به متخصص پوست مراجعه کنید.

شنبه 1/8/1389 - 10:35
پوست و مو

علت بوی بد پا چیست؟

 

همه مردم در فصول سرد سال جوراب می پوشند. آیا می دانید چرا بایستی در سایر ایام سال هم جوراب بپوشید؟ برای اینکه مانع از ایجاد بوی بد در کفش و پای شما می شود.

بوی بد پا به دلیل تاثیر باکتری یا قارچ بر روی سلول های قدیمی پوست است. سلول های پوستی شما هر 28 روز یک بار تجدید می شود یعنی سلول های قدیمی از پوست جدا می شود و سلول های جدید جای آنها را می گیرند.

اگر جوراب نپوشید، سلول های قدیمی جدا شده از پوست، در کفش شما باقی می مانند و در اثر عمل باکتری یا قارچ روی آنها، بوی بدی در کفش شما ایجاد می شود. ولی با پوشیدن جوراب، این سلول ها در جوراب باقی می مانند و با شستن جوراب از بین می روند.

باکتری مولد بوی پا، بر روی پوست مرطوب خیلی بهتر و سریع تر رشد می کنند. بنابراین قبل از پوشیدن جوراب، مقداری پودر مخصوص در کف جوراب و پای خود بریزید تا با خشک نگه داشتن پوست مانع از رشد باکتری ها شود ( این پودر در داروخانه ها به عنوان پودر از بین برنده بوی پا فروخته می شود) .

هر سه روز یک بار کفش های خود را عوض کنید تا در این فاصله داخل آن خشک شود.

همچنین برای کشتن باکتری های مولد بو، می توانید موقع خواب از یک خوشبو کننده و ضد عرق مخصوص پا استفاده کنید. ولی اگر بعد از مصرف دچار خارش پا شدید، آن را با آب و صابون بشویید.

 

نیره ولدخانی -

شنبه 1/8/1389 - 10:34
پوست و مو

پابرهنه راه نروید

خشکی پوست درکمین پابرهنه‌ها

پابرهنه

بسیاری از ما عادت داریم پابرهنه در خانه، کف سونا، ساحل و ... راه برویم، ولی پزشکان می‌گویند این پابرهنه راه رفتن گاهی باعث قارچ‌های پوستی و آسیب پوستی پا می‌شود.

در همین رابطه با دکتر حسین طباطبایی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران وعضو هیات مدیره انجمن متخصصین پوست ایران به گفتگو نشسته‌ایم.

آقای دکتر بیشتر ما ایرانی‌ها عادت داریم در خانه پابرهنه راه برویم. اشکالی دارد؟

بیشتر خانم‌های خانه‌دار که در منزل بدون جوراب و گاهی بدون دمپایی راه می‌روند، دچار خشکی پا خصوصا در کف و حاشیه کف پا می‌شوند. مردان به دلیل مشاغل خارج از منزل و پوشیدن مداوم جوراب و کفش و افزایش تعریق کف پا کمتر دچار خشکی می‌شوند.

شما به این دسته از خانم‌ها چه توصیه‌ای دارید؟

به زنان خانه‌دار توصیه می‌شود در منزل جوراب پوشیده و از دمپایی استفاده کنند، زیرا علاوه بر پیشگیری از خشکی شدید کف پا از حساسیت تماس پوست کف پا با فرش، موکت یا سرامیک هم جلوگیری می‌شود. بعضی از افراد به پشم موجود در فرش و موکت و گاهی به مواد پلاستیکی سرامیک حساسیت داشته و دچار قرمزی و خارش شده و خشکی و ترک خوردگی کف پای شان تشدید می‌شود که در این موارد نیاز به درمان توسط پزشک دارد، ولی در خانم هایی که فقط خشکی و ترک خوردگی دارند، ضمن پوشیدن جوراب و دمپایی استفاده از کرم‌های نرم‌کننده و گاهی کراتولیتیک مانند وازلین سالیسیله، 3 تا 5 درصد باعث بهبودی می‌شود.

در کنار ساحل چه‌طور؟

پابرهنه

در ساحل دریا به علت گرم و مرطوب بودن هوا، کمتر خشکی و ترک‌خوردگی در پوست کف پا ایجاد می‌شود و زمان آن هم نسبت به مواردی که در منزل پا برهنه راه می‌روند، کوتاه‌تر است، ولی در ساحل دریا به علت خصوصیات آب و هوایی، قارچ‌ها و انگل‌ها می‌توانند رشد کرده و در افرادی که پا برهنه راه می‌روند، در اثر بریدگی‌های کوچک و حتی میکروسکوپی پوست کف پا، این قارچ‌ها و انگل‌ها وارد پوست شده و رشد نمایند و از طرفی اگر بعد از پایان تفریح در ساحل، پاها با آب سالم شسته نشود و کاملا خشک نگردد، لای انگشتان پا به آسانی دچار قارچ‌های مونیلیا شده و از نظر ظاهری، بین انگشتان پا خصوصا فاصله بین انگشت 4 و 5 سفید شده، حالت لیچ افتاده دیده می‌شود که باعث خارش مداوم می‌شود. لذا علاوه بر درمان دارویی این قارچ‌ها باید همیشه پاها با آب سالم شسته شده و خوب خشک گردند، مخصوصا اینکه بعضی از افراد بعد از حمام کردن یا شستن پاها با دقت لای انگشتان پا را خشک نمی‌کنند. چنین افرادی در فصول دیگر هم دچار ضایعات قارچی مونیلیا لای انگشتان پا هستند. لذا توصیه می‌گردد همه افراد در ساحل دریا از دمپایی استفاده کنند و در پایان روز پاها را با آب سالم و سرد بشویند و خوب خشک کنند.

خیلی‌ها عادت دارند پابرهنه به سونا و جکوزی بروند. اشکالی دارد؟

شرایط استخر و سونا و جکوزی مانند کنار دریا است. رطوبت مداوم، باعث رشد قارچ‌ها در حاشیه استخرها و سونا شده و به آسانی به افراد حساس منتقل می‌شود. از طرفی گرمای سونا باعث تسریع در رشد قارچ‌ها می‌شود. لذا تمام شرایط گفته شده در ساحل دریا، مانند استفاده از دمپایی شخصی لازم است. علاوه بر این در پایان ورزش شنا و سونا، شستشوی پاها با آب سالم و خنک و خشک کردن کامل لای انگشتان پا ضروری است. در غیر این صورت مانند ساحل دریا، قارچ‌ها در لای انگشتان پا رشد می‌کنند.

پابرهنه

در بسیاری از کارکنان استخرها و سوناها، مشکل قارچ‌های لای انگشتان پا دیده می‌شود، خصوصا در کسانی که اصول بهداشتی توضیح داده شده را رعایت نمی‌کنند.

گاهی مجبوریم از دمپایی‌های مشترک استخر استفاده کنیم.

استفاده از دمپایی مشترک در محیط‌های مرطوب استخر، سونا و جکوزی می‌تواند به آسانی ضایعات قارچ کف پا را از افراد آلوده به افراد سالم و حساس منتقل کند، خصوصا هنگام استفاده از دمپایی‌هایی که متعلق به استخرها است و افراد مختلف از یک دمپایی استفاده می‌کنند، این آلودگی‌ها بیشتر است، به ویژه در دمپایی‌های پلاستیکی، عمر قارچ‌ها بیشتر است.

لذا توصیه شده است در این موارد از دمپایی‌های چوبی استفاده شود، هر چند بهترین توصیه بهداشتی استفاده از دمپایی شخصی است.

بهترین پوشش برای پاها چیست؟

بهترین پوشش پا استفاده از جوراب‌های نخی است، خصوصا در فصول گرم سال به علت افزایش تعریق، جوراب‌های نخی، عرق را بهتر جذب می‌کنند.

کفش

از طرفی، بعضی افراد به مواد موجود در جوراب‌های پلاستیکی حساسیت دارند که علاوه بر افزایش تعریق، احتمالا دچار حساسیت پوستی مانند قرمزی و خارش هم می‌شوند.

کفش مناسب شاید مهم‌ترین پوشش انسان باشد. کفش باید راحت و غیرچسبان و کاملا اندازه ی پا باشد. بسیاری از خستگی‌های زودرس، دردهای پاها و ستون فقرات به دلیل استفاده از کفش‌های نامناسب است، خصوصا در کودکان که پاها در حال رشد است باید دقت و وسواس بیشتری در انتخاب کفش به ‌کار رود.

از نظر جنس، کفش باید از چرم‌های مرغوب و نرم ساخته شده باشد و باید از کفش‌های پاشنه بلند و یا بدون پاشنه و تخت اجتناب کرد، مگر کفش‌های ورزشی که برای مدت زمان معینی پوشیده می‌شود. پنجه کفش‌ها بهتر است پهن باشد و به هیچ وجه نباید از کفش‌های نوک باریک استفاده کرد و در فصول گرم استفاده از کفش‌های تابستانی سوراخ‌دار که باعث تبادل هوا می‌شوند، بهتر است.

شنبه 1/8/1389 - 10:33
پوست و مو

ترک پا؛ پدیده‌ای‌ شایع در بین خانم ها

ترک کف پا

دکتر محمدعلی نیلفروش‌زاده ، متخصص پوست و مو گفت:

"یکی از شکایات شایع بیماران، خشکی‌های کوچک تا ترک‌های شدید کف پا است که در خانم ها بیشتر بروز می‌کند.

 

این عارضه در مناطقی که آب و هوای خشک دارند، به دلیل کمی رطوبت هوا و تابش نور خورشید و همچنین در افرادی که به دلیل شغل یا انجام ورزش، مدت زمان طولانی را در هوای آزاد سپری می کنند، بیشتر ایجاد می‌شود.

 

خانم هایی که عادت به شستشوی مداوم پاها دارند و به طور کامل پاها را خشک نمی‌کنند و از کرم‌های مرطوب‌کننده استفاده نمی‌نمایند، پاهایشان دچار خشکی شدیدتری می‌شود."

 

دکتر نیلفروش‌زاده به افرادی که به این عارضه دچار هستند، توصیه کرد :

* بعد از شستشوی پاها، بلافاصله با حوله تمیز و با دقت آنها را خشک کنند.

 

* از کرم‌های مرطوب کننده و چرب کننده مانند گلیسیرین و وازلین برای پاها استفاده نمایند.

 

* در طی روز از کفش‌های روفرشی استفاده کنند.

 

* اگر خشکی و ترک پا و یا احیانا خارش پوست پا ادامه یافت، حتما به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه نمایند.

ایسنا

 

 

شنبه 1/8/1389 - 10:31
آموزش و تحقيقات

چقدر تا امتحان وقت داریم؟

 

تا امتحان چقدر وقت دارم

استرس موقع امتحان از نون شب هم واجب‌تره!

می‌پرسین چرا؟ خب آخه بدون استرس چه جوری بریم سراغ درس و کتاب؟ استرسه که به ما سیخونک می‌زنه که" پاشو برو درست رو بخون" وقتی خیالمون راحت باشه و هیچ اضطرابی برای امتحان نداشته باشیم، ممکنه خیلی راحت

امتحان

وقتمون رو برای کارهای دیگه بگذرونیم و حواسمون به گذشت زمان نباشه.

اما همه‌ی اینها یه طرف ماجراست. همین استرسی که وجودش برای درس خوندن لازمه، اگر از یه مقداری بیشتر بشه، نه تنها کمک نمی‌کنه، کلی هم درد سرساز می‌شه. آنقدر ما رو نگران و مضطرب می‌کنه که نمی‌تونیم حواسمون رو جمع کنیم و روی کتاب تمرکز کنیم. پس موقعی باید از استرس شاکی باشیم که جلوی درس خوندن ما رو می‌گیره.

 

برای اینکه استرسمون به این حد حساب نرسه، خوبه که به این چند تا سؤال جواب بدیم:

 

* حجم مطالبی که باید بخونم چقدره؟

امتحان

* چقدر از این مطالب رو اصلاً بلد نیستم؟ چقدر رو خیلی خوب بلدم؟ و چقدر رو کم بلدم؟

* برای خوندن مطالب سخت، آسون و متوسط، چقدر وقت لازم دارم؟

* تا موقع امتحان چقدر وقت دارم؟

 

بعد از اینکه به این سوال‌ها جواب دادیم، مشخص می‌شه که برای هر کدوم از مطالب چقدر وقت باید صرف کنیم. این کار، یعنی روشن کردن شرایط امتحان، باعث می‌شه ما از گیجی در بیایم و خیلی روشن و دقیق بدونیم که چی کار باید بکنیم؛ یعنی برای درس خوندنمون برنامه‌ریزی کردیم. وقتی ما برنامه‌ریزی رو درست انجام بدیم، استرسمون برای امتحان، خیلی خیلی کم می‌شه. پس پیش به سوی برنامه‌ریزی!

 

نوشته: نامیه اصفهانیان

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:32
داستان و حکایت

هر مانعی فرصتی است!

هر مانعی فرصتی است

در روزگار قدیم، پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده اصلی قرار داد. سپس در گوشه‌ای قایم شد تا ببیند چه کسی آن را از جلوی مسیر برمی‌دارد. برخی از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌های خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیاری از آنها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. اما هیچیک از آنان کاری

هر مانعی فرصتی است

به سنگ نداشتند.

سپس یک مرد روستایی با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعی کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌های زیاد بالاخره موفق شد. هنگامی که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آنها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه‌ای زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد. پر از سکه‌های طلا بود و یادداشتی از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسی است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایی چیزی را می‌دانست که بسیاری از ما نمی‌دانیم!

هر مانعی، فرصتی است!...

 

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:29
داستان و حکایت

قلب زیبای من

قلب

جوانی در میدان کوچک شهرشان ایستاده بود و ادعا می کرد زیباترین قلب دنیا را دارد. مردم زیادی دوروبر او جمع شده بودند و به خاطر قلب زیبا و بی‌نقصش او را تحسین می‌کردند.

قلب جوان زیبا بود و هیچ نقصی نداشت. جوان مغرور شده بود و داشت در باره قلبش صحبت می‌کرد.

ناگهان از میان جمعیت پیرمردی به سمت جوان آمد و گفت: به نظر من قلب تو چندان هم زیبا نیست. به قلب من نگاه کنید.

همه به پیرمرد و قلبش نگاه کردند. پیرمرد قلب زیبایی نداشت جای جای قلب او پر از زخم و شکستگی بود، شکستگی‌هایی که با تکه‌هایی ناهموار و از جنس دیگری پر شده بودند در برخی از قسمت‌ها شکاف‌هایی عمیق وجود داشت.

مردم با تعجب به پیرمرد و قلبش نگاه می‌کردند و به این فکر می‌کردند که او چگونه چنین ادعایی دارد؟

جوان نگاهی به قلب پیرمرد انداخت و با خنده گفت: حتماً داری شوخی می‌کنی. کافی است قلبت را با قلب من مقایسه کنی و ببینی کدام یک بی‌نقص‌تر است.

پیرمرد جواب داد: درست می‌گویی قلب تو در ظاهر بی‌نقص‌تر است اما من هیچ‌گاه حاضر نیستم قلبم را با تو عوض کنم. خوب به قلب من نگاه کن! جای‌جای قلب من رد و نشان از کسانی است که من بخشی از وجود یا تکه‌هایی از قلبم را به آنها هدیه کرده‌ام، گاهی آنها هم تکه‌ای از وجود یا قلبشان را به من داده‌اند و من آنها را در قلبم جای داده‌ام. اگر می‌بینی تکه‌هایی که در قلبم جا داده‌ام مثل قلب من نیستند و درست در جای خود قرار نگرفته‌اند به خاطر این است که تکه‌های داده شده و گرفته شده عین هم نبوده‌اند برای همین درست در جای خود قرار نگرفته و جا نیفتاده‌اند.

شاید تو قلب مرا که لبه‌های تند و تیز زیادی دارد، دوست نداشته باشی ولی من آنها را خیلی دوست دارم. این لبه‌ها هر یک مرا به یاد دوستی‌ها و به یاد آنهایی که دوستشان داشته‌ام و دوستم داشته‌اند می‌اندازد.

به این حفره‌ها نگاه کن. تو این را دوست نداری! این حفره‌های خالی، جای کسانی است که دوستشان داشته‌ام و تکه‌‌ای از قلبم را به آنها داده‌ام ولی آنها هرگز تکه‌ای از قلب و عشق خود را به من نداده‌اند. دوستی و عشق این خطرات را هم دارد. ممکن است کسی را دوست داشته باشی اما آنها هیچ گاه تو را دوست نداشته باشند. این حفره‌ها و این شیارها درد آور است، اما مرا به یاد آنهایی می‌اندازد که روزی قلبم را به آنها داده‌ام. آنهایی که امیدوار بودم بتوانم روزی تکه‌ای از دوستی آنها را به دست بیاورم و با آن شیارها و سوراخ‌های خالی در قلبم را ترمیم کنم.

خوب تو قصه‌ی قلبم را شنیدی حالا به نظر تو قلب کدام یک از ما زیباتر است؟

 

برگرفته از : رشد جوان 4

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:27
كودك

پسرها یا دخترها؟

پسرها یا دخترها؟

به نظر شما کی قوی‌تر است؟

واقعاً که ما پسرها خیلی قوی هستیم؟

چند بار دست‌خوش این احساس شده‌اید؟ اینکه قوی هستیم چون مردیم. چیزهای سنگین را بلند می‌کنیم، دعوا می‌کنیم یا وسط خیابان شلوغ تک‌چرخ می‌زنیم و...

خوب شاید اینها نشانه‌ی قوی بودن باشد، اما آن روی سکّه را هم دیده‌اید؟ می‌دانید تحقیقات روان‌شناسان نشان داده است که پسرها، چهار برابر دخترهای نوجوان از نظر احساسات و عواطف صدمه‌ی بیشتری می‌بینند. از لحاظ جسمانی، در مقابل عواملی که ما را مریض می‌کنند، از دختران ضعیف‌تریم. در مدرسه نیز آمارها نشان می‌دهد نمرات پسرها در دروس از نمره‌ی دخترها پایین‌تر است... .

شروع سنّ بلوغ و تغییرات جسمانی با خود مسائلی را به همراه می‌آورد که همه طبیعی‌اند. وقتی بر سر زور بازو، قدرت‌نمایی می‌کنید یا سعی می‌کنید رفتار بزرگترها را مورد تقلید قرار بدهید یا احساس بد شما به این مسئله که از ریخت و قیافه‌ی خوبی نسبت به سال‌های پیش برخوردار نیستید، همه عادی و زود گذرند

پسرها یا دخترها؟

فکر می‌کنم کافی باشد، می‌ترسم اگر ادامه بدهم، جدّی جدّی وحشت کنید. در ضمن شما هم در آینده مرد می‌شوید. آن وقت دیگران روی شما، به قول معروف، حساب باز می‌کنند چون قرار است مسئولیت‌های زندگی را بر دوش توانای شما بگذارند. حالا چرا اینها را گفتم؟ برای اینکه بارها و بارها پسرهای نوجوان را دیده‌ام که در وصف مرد بودن خود، علاوه بر سربه‌ سر گذاشتن با ناپسرها دست به اذیّت و آزار هم می‌زنند.

ما پسرها باید بعضی چیزها را یادمان باشد. در برخی جنبه‌ها از توانایی‌های بیشتری نسبت به دخترها برخورداریم. امّا این همه‌ی حقیقت نیست. خدای مهربان در همه‌ی انسان‌ها توانایی‌های مخصوص قرار داده که باید به آنها احترام بگذاریم و توجّه کنیم.

 

تحقیقات روان‌شناسان نشان داده است که پسرها، چهار برابر دخترهای نوجوان از نظر احساسات و عواطف صدمه‌ی بیشتری می‌بینند

دست آخر اینکه شروع سنّ بلوغ و تغییرات جسمانی با خود مسائلی را به همراه می‌آورد که همه طبیعی‌اند. وقتی بر

پسرها یا دخترها؟

سر زور بازو، قدرت‌نمایی می‌کنید یا سعی می‌کنید رفتار بزرگترها را مورد تقلید قرار بدهید یا احساس بد شما به این مسئله که از ریخت و قیافه‌ی خوبی نسبت به سال‌های پیش برخوردار نیستید، همه عادی و زود گذرند. اگر باور ندارید، پسرهای بزرگ‌تر را ببینید که با فاصله گرفتن از سنّ بلوغ آرامش بیشتری پیدا کرده‌اند. آنها مشکلات فعلی شما را هم ندارند.

حالا به جای این افکار درهم و بر هم باید نگاهی به خودمان بیندازیم. ببینیم به چه درد می‌خوریم. تا موقعی که واقعاً یک مرد درست و حسابی شدیم، برای خودمان کسی باشیم. آن وقت، دیگران می‌توانند روی ما حساب باز کنند.

 

نوشته: علیرضا غلامی

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:26
سخنان ماندگار

قلب من گم شد!

قلب من گم شد

در آینه نگاه کردم. خودم را ندیدم. دنبال خودم گشتم. خود را پیدا نکردم. ترسیدم. گم شده بودم. به قلبم نگاه کردم. نبود. دنبالش گشتم. پیدایش نکردم. ترسیدم. گم شده بود. برگشتم. به جایی که لحظه‌ای قبل در آنجا دروغی گفته بودم. جعبه‌ای دیدم. آن را برداشتم. درش قفل بود. جعبه را شکستم. قلبم را پیدا کردم. همین طور خودم را. تصمیم گرفتم دیگر خودم را گم نکنم.

نوشته: ایمان عمادی

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:24
سلامت و بهداشت جامعه

لبخند بزن، زندگی را حس کن

صندلی

 

می خواهم درباره‏ی بعضی از قوانینی که دانستن و مراعات درست آنها باعث بهره‏گیری بهتر و بیشتر ما از زندگی می‏شود، بنویسم. ما برای موفقیت در زمینه‏های متفاوت زندگی، به فهم این قوانین احتیاج داریم؛ قوانینی که بیشترین نقش را در فراهم کردن زمینه‏های موفقیت در زندگی ما دارند.

با اجازه‏ی شما از آخر شروع می‏کنم، چون اهمیت زیادی دارد و نقش زیادی در شادکامی یا ناخوشی ما ایفا می‏کند. درست مثل این است که برای توضیح درخت از برگ‏های آن آغاز کنیم. درخت ‏بی‏برگ را به زحمت می‏توانیم درخت بنامیم. و می‏دانیم، این برگ است که با نور خورشید تماس دارد و یکی از اصلی‏ترین مواد تغذیه‏ای درخت را تامین می‏کند؛ کاری که خود درخت نمی‏تواند. پس من از قانونی به نام «قانون احساس» شروع می‏کنم؛ آنچه که شور زندگی، شور حرکت و اشتیاق ما را برای از پا ننشستن و رفتن و رفتن و به موفقیت رسیدن صد چندان می‏کند. پس بیا وارد اصل مطلب بشویم.

قانون احساس

یکی از قوانینی که در پیرامون تو به وفور حضور دارد و به آن بی‏توجهی می‏کنی، «قانون احساس» است. شاید اولین بار است که با اصطلاحی به نام قانون احساس برخورد می‏کنی. من امروز می‏خواهم برایت از قانون احساس حرف بزنم؛ قانونی  که فکر می‏کنم، یکی از قوی‏ترین قوانین حاکم بر هستی باشد. این قانون در همه جای هستی حاکم است و کاربرد آن در همه جای هستی نتیجه ی یکسان می‏دهد.

قوی‏ترین ابزاری که خداوند به همه به‏طور یکسان و به یک میزان اهدا کرده‏، احساس است. احساس یکی از طلایی‏ترین کلیدها و اسرار زندگی است؛ یکی از همان چندین راز خاموش زندگی. اگر احساس را بشناسی، قدرتش را درک کنی، و یادگیری چگونه آن را مدیریت کنی، می‏توانی با همین  کلید مهم راه‏های موفقیت و رسیدن به آرزوها را برای خودت هموار کنی و یا با همین کلید، راه‏های پسرفت و به منجلاب رسیدن را پیش پای خود ببینی. کلید احساس، یک دندانه‏ی مشترک دارد: هم قفل در خانه‏ی موفقیت و شادی را باز می‏کند و هم قفل در خانه‏ی تاریکی و باتلاق را. انتخاب با توست که چه خانه‏ای را انتخاب کنی.

احساس چیست؟ و چرا این قدر اهمیت دارد؟

تنهایی

احساس به قدری در جریان زندگی اهمیت دارد که می‏توان آن را منشا اصلی خلقت دانست. احساس، همه زندگی تو، من، همسایه‏ات، یک آدم خارجی در آفریقا، اروپا، یا آسیا و حتی افراد قبایل بدوی را در برگرفته است. شاید برای اولین بار باشد که به موضوع احساس از این دریچه نگاه می‏کنی.

در علم روان‏شناسی، احساس یکی از موضوعات و شاخه‏هایی است که بسیار به آن پرداخته‏اند. ادبیات جهان و قالب‏های مربوط به آن، سرشار از مقوله‏ای به نام احساس است. و این احساس است که قبل از هر چیزی زندگی تو را می‏سازد. احساس از دو جنبه قابل بررسی و موشکافی است:

- جنبه‏ی فیزیکی و بدنی: شامل حواس پنج‏گانه بویایی، لامسه، چشایی، بینایی و شنوایی.

- جنبه‏ی روحی روانی: شامل احساس محبت و عشق، احساس نفرت، کینه، تحسین، غرور، شادی، خشم، ترس، غم و اندوه، اضطراب، شگفتی، ناکامی، رنج، غم، انتظار، امید و...

حواس پنج‏گانه می‏توانند به تقویت احساس‏های روحی و روانی کمک کنند. مثلا بو کردن یک گل خوش‏بو احساس آرامش، تحسین، لذت و شادمانی به تو می‏دهند. شنیدن یک موسیقی زیبا، چشیدن یک نوشیدنی یا خوردنی خوشمزه، دیدن یک صحنه‏ی زیبا، لمس کردن اشیای نرم و لطیف مثل پوست یک خرگوش و یا دست مادر هم احساس مطبوع و دلچسبی به تو می‏دهند. در نقطه‏ی مقابل، بو کردن زباله‏ی بد بو، شنیدن صداهای ناهنجار، لمس اشیای زبر و برنده، یا دیدن صحنه‏های ناگوار، احساس انزجار و نفرت برایت پدید می‏آورند.

بعضی از احساسات روحی، ناب و خالص‏اند و بعضی دیگر ترکیبی از احساس‏های ناب، احساسات روحی می‏توانند برای تو ویژگی‏های شخصیتی بسازند؛ مثل خوش‏بینی، بدبینی، مسرت و شادی، عشق و محبت، احساس غرور، کنجکاوی، کینه‏ورزی، اضطراب، حسد، جسارت، طعنه‏زنی و کنایه گویی، سرکشی، تعصب و لجاجت. می‏بینی که این همه صفت‏های مثبت و منفی در اثر احساسات تو به وجود می‏آیند.

وقتی احساس شادمانی تو با احساس انتظارت ترکیب می‏شود، حس خوش‏بینی را در تو پدید می‏آورد. عشق از ترکیب احساس شادمانی و پذیرش به دست می‏آید. حسد از ترکیب احساس خشم واندوه و کنایه زدن از ترکیب احساس خشم و نفرت و ناتوانی پدید می‏آید. اضطراب ترکیبی از احساس‏های ترس و انتظار است و شادمانی ترکیبی از شادی و شگفتی. شناخت احساس‏ها و ترکیب آنها کمک بزرگی به تحلیل شخصیت تو می‏کند. تو می‏توانی با شناخت این احساس‏ها شخصیت خود را آن‏طور که می‏خواهی بسازی.

احساس؛ کلید خوش‏بختی یا بدبختی

کلید

اما چگونه است که احساس می‏تواند کلید راه‏یابی تو به خوش‏بختی یا عدم خوش‏بختی شود؟

روان‏شناس‏ها معتقدند و تلاش می‏کنند، بشر را به «احساس خوب» برسانند؛ احساس خوب از خودش، از اطرافیانش، از محیط زندگی‏اش، از افکارش و احساس مناسب و خوب از اتفاقات خوب یا ناگواری که برای بشر رخ می‏دهند. آنها دریافته‏اند، تنها چیزی که می‏تواند ذهن و قلب انسان را سرحال و آماده برای برنامه‏ریزی درست نگه دارد، احساس خوب است.

آدم‏های ناموفق را مورد مطالعه قرار بده. می‏بینی که آنها همیشه غر می‏زنند، متوقع‏اند، حرکت جهان را رو به تباهی می‏بینند و همیشه منتظرند یکی دیگر زندگی‏ آنها را درست کند. هزار دلیل هم برای درستی افکارشان روی میز می‏ریزند! آنها به قدری در این کار تبحر دارند که می‏توانند اطرافیانشان را به زودی معتاد به داشتن افکار و احساس‏های سیاه و منفی کنند. احساس خوبی از خودشان و از اطرافیان و محیط زندگی خود ندارند.

اما حالا بگرد و چند آدم موفق را پیدا کن. اولین چیزی که در چهره‏شان می‏بینی، تبسم است. عموماً سرحال و شاد هستند. آنها بعد از موفق شدن شاد و متبسم نشده‏‏اند، بلکه موفقیت‏شان را از تبسم‏ها و شادی‏های خود در زندگی به دست آورده‏اند.

علیرضا متولی

 

تنظیم خرازی

پنج شنبه 29/7/1389 - 13:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته