• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 549
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3880روز قبل
داستان و حکایت

زن بی گناه

بشار مکاری می گوید:در کوفه خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدم . حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود:- بشار! بنشین با ما خرما بخور!عرض کردم !- فدایت شوم ! در راه که می آمدم منظره ای دیدم که سخت دلم را به درد آورد و نمی توانم از ناراحتی چیزی بخورم !فرمود:- در راه چه مشاهده کردی ؟- من از راه می آمدم که دیدم که یکی از ماءمورین ، زنی را می زند و او را به سوی زندان می برد. هر قدر استغاثه نمود، کسی به فریادش نرسید!- مگر آن زن چه کرده بود؟- مردم می گفتند: وقتی آن زن پایش لغزید و به زمین خورد، در آن حال ، گفت : لعن الله ظالمیک یا فاطمة .(63)امام علیه السلام به محض شنیدن این قضیه شروع به گریه کرد، طوری که دستمال و محاسن مبارک و سینه شریفش تر شد.فرمود:- بشار! برخیز برویم مسجد سهله برای نجات آن زن دعا کنیم . کسی را نیز فرستاد، تا از دربار سلطان خبری از آن زن بیاورد. بشار گوید:وارد مسجد سهله شدیم و دو رکعت نماز خواندیم . حضرت برای نجات آن زن دعا کرد و به سجده رفت ، سر از سجده برداشت ، فرمود:- حرکت کن برویم ! او را آزاد کردند!از مسجد خارج شدیم ، مرد فرستاده شد، از دربار سلطان برگشت و در بین راه به حضرت عرض کرد:او را آزاد کردند. امام پرسید:- چگونه آزاد شد؟مرد: نمی دانم ولی هنگامی که رفتم به دربار، دیدم زن را از حبس خارج نموده ، پیش سلطان آوردند. وی از زن پرسید:چه کردی که تو را ماءمور دستگیر کرد؟ زن ماجرا را تعریف کرد.حاکم دویست درهم به آن زن داد، ولی او قبول نکرد، حاکم گفت :ما را حلال کن ، این دراهم را بردار! آن زن دراهم را برنداشت ، ولی آزاد شد.حضرت فرمود:- آن دویست درهم را نگرفت ؟عرض کردم :- نه ، به خدا قسم ! امام صادق علیه السلام فرمود:- بشار! این هفت دینار را به او بدهید زیرا سخت به این پول نیازمند است . سلام مرا نیز به وی برسانید.وقتی که هفت دینار را به زن دادم و سلام امام علیه السلام را به او رساندم ، با خوشحالی پرسید:- امام به من سلام رساند؟ گفتم :- بلی !زن از شادی افتاد و غش کرد. به هوش آمد دوباره گفت :- آیا امام به من سلام رساند؟- بلی !و سه مرتبه این سؤ ال و جواب تکرار شد. آن گاه زن درخواست نمود سلامش را به امام صادق علیه السلام برسانم و بگویم که او کنیز ایشان است و محتاج دعای حضرت .پس از برگشت ، ماجرا را به عرض امام صادق علیه السلام رساندم ، آن حضرت به سخنان ما گوش داده و در حالی که می گریستند برایش دعا کردند.

 

سه شنبه 16/9/1389 - 16:5
داستان و حکایت

توصیه ای به جوانان

روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:- سرمایه ندارم .امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزی را می رساند.جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم ، لذا من به همه اعلام می کنم که اگر همیانی گم کرده اند نزد من آیند.با صدای بلند گفت :هر کس کیسه ای گم کرده ، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد.فردی آمد و نشانه های کیسه را گفت ، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد.جوان برگشت به حضور حضرت ، قضیه را گفت .حضرت فرمود:- این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد

سه شنبه 16/9/1389 - 16:4
شعر و قطعات ادبی
بسم الله الرحمن الرحیم


 

moharam.jpg.jpg

 

بدم العاشرکتب الطف المجید لاابلفضل الشهید         قصة خلدت بدم العاشر

باخون امام حسین درروز عاشورا نوشته شد حادثه روز عاشورا همراه با خون ابالفضل  حادثه ای که با این دو خون جاوید مانده است

کتب الطف التضحوی بصمود الکف القوی        لصراط الله السوی وهج الثأر

نوشته شد حادثه طف کربلا حادثه فداکاری با افتادن کف با قدرت منظور اینجا کف العباس  در راه خدای عادل  که نهایت قربانی در راه امام است

فتری الافق المغبرا صور فاضت انحرا   فتری جسم احمرا بدم النحر

پس میبینی افق غرب انگیز تصاویری که گلوهایشان را ازدست دادند به نوعی میشه گفت دریای خون از گلوهای ذبح شده پس میبینی جسمس قرمز از خون گلو

کفرات سالت دم فهوت تبکی الانجم       وله قلب یحرم صور الذکر

مثل رود فرات که از غم حسین خونی شد یعنی ابش خونی شد  واز قلبی برایتان بگویم که احرام گرفت با تصاویر از ان حادثه یا میشور یحرام را بمعنای حرام دانستن یاد کسی بر دل غیر از یاد حسین

وهج النحر الثائرهو سیل فی العاشر     یتقطر فی الباتر بدم النصر

حادثه گلوهای بریده در راه امام همان سیل براه افتاده در روز عاشورا که توسط شمشیرهای برنده بریده شده واین خون خون پیروزی است

وهج الثائر بدم العباس ظل یتعالی کلامل قصة خلدت بدم العاشر

مسیر وراه منظور اینجا الگو خون عباس تا اخر متعالی میماند همچون ارزوی بردل مثل حادثه جاویدان خون عاشورا

بدم العاشر //       //

وسما نزفک سیدی  بفرات الدم الندی     بثری الطف الخالد فی االازمان

و نزف یعنی خونریزی ریختن خونت ای مولایم در فرات خونی جاودان خواهد ماند در روزگاران

بجراحک ال  زمن وعیونک وحی سنن    فکان العین وطن للانسان

با زخمی شدنت ای ال وسور همه زمانها وبا چشمانت که وحی از سنت پیامبر است مثل این است که این چشم وطن وخانه انسان است

مرج الکفین العلی یتقاطرنبع الولی   بینهما الموت فلا یلتقیان

دریا خونی ازدو کف عباس سرچشمه منبع ولایت است که بین ایندو مرگی است بین مرگ وعباس مرگ یلتقیان بهم نمیرسند منظو.ر اینجا شجاعت حضرت عباس است که براحتی دوکف را ازدست نداد

ولهذا النسابت السوی بتراب الطف الاغر   فتسامت  فیه الذکر بالتبیان

وبرای همین است که این جریان عاشورا ی بزرگ وبا عظمت دران یادهایی است وخاطره هایی است که از یاد نمیرود تبیان اینجا دقیقا نمیدانم منظور چیست

والی العاشر بتراب خالد فاکتب یا سیدی قصة خلدت بدم العاشر

وجریان عاشورا با خاک طف کربلا جاودان ماند پی بنویس ای مولایم داستانی که جاوید ماند با خون روز عاشورا

بدم العاشر

فاوی القران الاغر مدمی لترب البخار   وهنا قلب یعتصر بالالام

اینجا دقیا نمیدانم مصرعد اول منظورش چیست ولی دومین مصرع یعنی واینجا دلهایی است که از شدت ناراحتی ودرد در حال فشار وسنگین است

فتقرای فی کربلا صور من دم الولی اوحاه دم علا جسم دامی

پس میخوانی در کربلا از تصاویری که با خون مولا شکل گرفته وبا وحی والهام از جسم خونی امام که بر خاکها مانده

لامیر النحرالبطل تتهوی کل المقل فهنا نری  ایات الامل للاسلام

تنها امامی که از گلو سرش را بریدند امام حسین بوده برای همین امیر النحر میگویند بطل قهرمان اینجا ارزوهایی از اسلام دیده میشود منظور شهادت است

لتروی فی الخیمة امل القلب الطفلة   فتاهوی فی العتمة قلب ضامی

میبین اینجا ارزوی عباس را برای  سیراب کردن در خیمه ها از دختر بچه گریان دلجویی کردن که قلبش شکسته

انت الناصر وصمودک تلبیات غمرت  النهر الفرات قصة خلدت بدم الاعشر

تو پیروزی ای امام وتلاشهایت در این راه همان لبیکهای یارانت که خون فرات را خونی کرد وهمان قصه عاشورا که تا الان جاویدان است

 

سه شنبه 16/9/1389 - 15:48
فلسفه و عرفان

اللّه واقعا آرامبخش است

 

تا آخر بخونید جالبه...

یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی می‌شود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می‌کند.

 

این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن می‌خوانند و یا کلمه "الله" را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی می‌شود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می‌کند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب می‌دهد.

 

وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق می‌کردم از بیماری‌های مختلف روحی و روانی رنج می‌بردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.

 

این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع می‌شود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس می‌شود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی می‌دهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان می‌شود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه «الله» تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه می‌دهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب می‌شود.

به راستی که قرآن کریم در آیه‌ای کریمه می‌فرماید: «الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب».این خبر آرامش بخش را برای دوستانی که یاد خدا برایشان آرامش بخش است ارسال کنید.

سه شنبه 16/9/1389 - 15:31
دعا و زیارت

هو الله الذی لا إله هو

 الرحمن الرحیم الملك القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتكبر الخالق البارئ المصور الغفار القهار الوهاب الرزاق الفتاح العلیم القابض الباسط الخافض الرافع المعز المذل السمیع البصیر الحكم العدل اللطیف الخبیر الحلیم العظیم الغفور الشكور العلی الكبیر الحفیظ المقیت الحسیب الجلیل الكریم الرقیب المجیب الواسع الحكیم  الودود المجید الباعث الشهید الحق الوكیل القوی المتین الولی الحمید المحصی المبدئ المعید المحی الممیت الحی القیوم الواجد الماجد الواحد الصمد القادر المقتدر المقدم المؤخر الأول الآخر الظاهر الباطن الوالی المتعال البر التواب المنتقم العفو الرؤوف  مالك الملك  ذوالجلال والإكرام   المقسط الجامع الغنی المغنی المانع الضار النافع النور الهادی البدیع الباقی الوارث الرشید الصبور

 الذی لیس كمثله شئ وهو السمیع البصیر

سه شنبه 16/9/1389 - 15:22
مهدویت

امام سجاد علیه السلام فرمودند:

بی تردید، مردم زمان غیبت مهدی(عج)، كه امامت او را باور دارند و منتظر ظهور اویند، از مردم دیگر زمانها برترند و افضل، چون خدای متعال، به آنان، عقل و درك و قدرت شناختی داده است كه غیبت برایشان چون ظهور است. خداوند آنان را، در آن زمان، همپایه مجاهدان شمشیرزن زمان پیامبر(ص) قرار داده است. و اینانند اخلاص گزاران واقعی، و شیعیان راستین ما، و فراخوانان به خدا، در نهان و آشكارا.

سه شنبه 16/9/1389 - 15:1
سياست

 

لحظه را باید شناخت

نظر رهبر انقلاب درباره سلیمان بن صرد و قیام توابین
مشكل برخى از افراد و مجموعه‌ها این است: بى‌ایمان نیستند، بى‌شوق و
بى‌محبت هم نیستند؛ اما لحظه‌شناس نیستند. لحظه را باید شناخت، نیاز را
باید دانست. فرض بفرمائید كسانى در كوفه دلهاشان پر از ایمان به امام
حسین بود، به اهل‌بیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان
شدند؛ همه‌شان هم به شهادت رسیدند، پیش خدا هم مأجورند؛ اما كارى كه باید
بكنند، آن كارى نبود كه آنها كردند؛ لحظه را نشناختند؛ عاشورا را
نشناختند؛ در زمان، آن كار را انجام ندادند. اگر كارى كه توابین در مدتى
بعد از عاشورا انجام دادند، در هنگام ورود جناب مسلم به كوفه انجام
میدادند، اوضاع عوض میشد؛ ممكن بود حوادث، جور دیگرى حركت بكند. شناسائى
لحظه‌ها و انجام كار در لحظه‌ى نیاز، خیلى چیز مهمى است.

دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى
29/10/1388

سه شنبه 16/9/1389 - 14:27
ورزش و تحرک

۷ گل به خودی در نیم فصل اول لیگ دهم

سعید سالارزاده مدافع تیم ملوان تنها بازیکنی است که دو بار دروازه تیم خودی را در دو بازی مقابل ذوب آهن و صبای قم باز کرده است. حضور رضا عنایتی در فهرست گلزنان به دروازه خودی نیز جالب توجه است.

۲ گل: سعید سالارزاده( ملوان مقابل ذوب آهن، صبای قم)

یک گل: ابراهیم ابرقویی( شهرداری مقابل نفت تهران) فرزاد حسین خانی(مس مقابل ملوان) رضا عنایتی( سپاهان مقابل استقلال) امیرحسین صادقی( استقلال مقابل صبای قم) فرهاد آل خمیس( نفت آبادان مقابل تراکتورسازی)

www.vahdatemelli.ir

يکشنبه 14/9/1389 - 14:22
ورزش و تحرک

ترین های لیگ برتر در پایان نیم فصل اول

بیشترین برد:  ذوب آهن با ۱۰ برد

کمترین برد: نفت تهران، شاهین، شهرداری و استیل آذین با ۳ برد

بیشترین تساوی: نفت تهران با ۹ مساوی

کمترین تساوی: نفت آبادان با یک مساوی

بیشترین باخت: پیکان با ۱۰ باخت

کمترین باخت: ذوب آهن، سپاهان و استقلال با ۲ باخت

بیشترین گل زده: سپاهان، استقلال و فولاد با ۲۸ گل

کمترین گل زده: استیل آذین با ۱۳ گل

بیشترین گل خورده: شهرداری تبریز با ۳۵ گل خورده

کمترین گل خورده: ذوب آهن با ۱۳ گل خورده

بهترین عملکرد در خانه:  سپاهان  و ذوب آهن با ۲۰ امتیاز از ۸ بازی

بدترین عملکرد در خانه: سایپا کرج با ۸ امتیاز از ۹ بازی

بهترین عملکرد در خارج از خانه: ذوب آهن با ۱۵ امتیاز از ۹ بازی

بدترین عملکرد در خارج از خانه: صبای قم با ۳ امتیاز از ۸ بازی

بیشترین بازی متوالی بدون شکست: مس کرمان با ۱۴ بازی

بیشترین بازی متوالی بدون برد: پاس و استیل آذین با ۸ بازی

www.vahdatemelli.ir

يکشنبه 14/9/1389 - 14:18
خانواده
برای بهترین دوستانم
 

مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟"

هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.

 وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.

 هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور.

 راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

 هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

 شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

 سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "   

 هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.

 چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.

 وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.

 هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

 وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن.

در حمام آواز بخوان.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.

ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

شیر کم چرب بنوش.

هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.

فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند

يکشنبه 14/9/1389 - 13:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته